سالمرگ

نصرت رحمانی (زاده ۱۰ اسفند ۱۳۰۸ در تهران - درگذشته ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ در رشت) یکی از شاعران معاصر نوگرای ایران بود.

دوره آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی را در تهران به پایان رساند و سپس وارد مدرسه پست و تلگراف و تلفن شد. او به کار در رادیو و روزنامه‌نگاری پرداخت؛ همچنین مسوول صفحات شعر مجله زن روز شد.

در دههٔ چهل و پنجاه شمسی، نصرت رحمانی طرفداران زیادی در میان مردم به ویژه جوانان داشت. او اواخر عمر در شهر رشت زندگی می‌کرد.در همین شهر از دنیا رفت و در گورستان سلیمان‌داراب در حوالی مقبره میرزا کوچک جنگلی به خاک سپرده شد.

 

مجموعه اشعار​

کوچ ۱۳۳۳

کویر ۱۳۳۴

ترمه ۱۳۳۴

میعاد در لجن ۱۳۳۶

حریق باد ۱۳۴۹

درو

شمشیر معشوقه قلم

پیاله دور دگر زد

در جنگ باد

 

 

از کتاب میعاد درلجن​

رقصید

 پر زد، رمید

 از لب انگشت او پرید

[ سکه ]

گفتم: خط

پروانهٔ مسین

 پرواز کرد

 چرخید، چرخید

 پر پر زنان چکید؛ کف جوی پر لجن.

تابید، سوخت فضا را نگاه‌ها

 برهم رسید

 در هم خزید

 در سینه عشق‌های سوخته فریاد می‌کشید:

ـ ای یاس، ای امید!

آسیمه‌سر بسوی " سکه " تاختیم

 از مرز هست و نیست

 تا جوی پر لجن

 با هم شتافتیم

 آنگه نگاه را به تن سکه بافتیم.

پروانهٔ مسین

 آیینه وار! بر پا نشسته بود در پهنهٔ لجن !

وهر دو روی آن

 خط بود

 خطی بسوی پوچ، خطی به مرز هیچ

اندوه لرد بست

 در قلبواره اش

 و خنده را شیار لبانش مکید و گفت:

ـ پس … نقش شیر ؟

 رویید اشک

 خاموش گشت، خاموش

گفتم :

ـ کنام شیر لجن زار نیست، نیست!

خط است و خال

 گذرگاه کرم ها

 اینجا نه کشتگاه عشق و غرور است

 میعادگاه زشتی و پستی ست.

 

از هم گریختیم

 بر خط سرنوشت

 خونابه ریختیم.