"نه" گفتن چرا سخت است
"نه" گفتن چرا سخت است
ترجمه گارگین فتائی
1: ترس از درگیری
بسیاری از ما از درگیری می ترسیم. ما دوست نداریم دیگران از ما عصبانی شده یا از ما انتقاد کنند. بنابراین وقتی می ترسیم که باعث درگیری ما با دیگران شود ، خواه کسی شریک صمیمی ، همکار یا دوست ، یا سرپرست یا رئیس ما باشد از "نه" گفتن اجتناب می کنیم. بسیاری از ما همچنین سعی می کنیم از درگیری با فرزندان خود اجتناب کنیم ، زیرا احساس می کنیم اگر به آنها "نه" بگوییم ، آنها دیگر دوستمان نخواهند داشت .
در کودکی به ما یاد می دهند که مخالف اقتدار نباشیم. ما باید آنچه را که والدین ، معلمان و سایر افراد قدرتمند به ما می گویند انجام دهیم. ما به دلیل ترس از مجازات شدن و همچنین به دلیل تمایل به جلب رضایت و دوست داشتن این افراد که برای ما بسیار مهم هستند اطاعت از آنها می کنیم و ما این نگرانی را با خود به بزرگسالی می بریم.
اما ما نیز با تمایل و به تناسب دوست داشتن همسالان خود کشیده می شویم. تحقیقات نشان داده است که مردان و زنان نیاز فوق العاده ای به تعلق به گروه همسالان دارند. چه دختر و چه پسر ، زن یا مرد ، به عنوان راهی برای ایجاد و حفظ احساس هویت ، "خود پسندی selfness " خواهان پذیرش دوستانمان یا افرادی هستیم که می خواهیم با آنها دوست باشیم ،
2:نمی خواهید کسی را ناامید یا آزار دهید
بنابراین ، شما نمی خواهید به مادر خود بگویید که برای تعطیلات در خانه نخواهید بود زیرا او بسیار ناراحت خواهد شد. خوب ، منطقی است ، درست است؟ گاهی اوقات ما کارهایی را انجام می دهیم که باعث می شود دیگران احساس بهتری داشته باشند ، حتی اگر آنطور که ما می خواهیم انجام ندهیم. اما اگر آنها از اینکه شما در حال انجام یک کار یا انتخاب شغلی هستید که دوست ندارند ، اما این شغل یا کار یک رویای بزرگ شما است چطور ؟ یا در مورد یک چیز کوچک چطور ، مانند ناراحت کردن یک دوست به خاطر بیرون نرفتن با او برای خوردن شام هنگامی که روز بعد یک پروژه کاری بزرگ در پیش دارید ؟ یا حتی کوچکتر ، اگر شما و دوست پسر یا دوست دخترتان در مورد رفتن به یک رستوران یا دیدن یک فیلم با هم موافق نبودید ، چطور؟ آیا تسلیم خواسته آنها می شوید تا ناراحت نشوند ؟
3:تمایل به منحصر به فرد بودن
با این حال ما همچنین تشویق می شویم که "خارج از چارچوب" فکر کنیم ، و بر استعدادهای منحصر به فرد خود و حقایق شخصی خود تمرکز کنیم. بسیاری از ما می خواهیم متفاوت از گروهی که به آن تعلق داریم و به نوعی خاص به نظر برسیم . گاهی اوقات این نیاز است دوست داریم به عنوان فردی جداگانه در نظر گرفته شویم باعث می شود از کسانی بر ما اقتدار سرپیچی می کنیم و این اغلب اغلب به ضرر خودمان تمام میشود . بسیاری از کودکان خردسال در برخی مواقع فریاد می زدند: "تو رئیس من نیستی " ، این نیروی محرکه زندگی همه ماست. اما البته سرکشی و رفتار غیرقابل قبول هدفمند می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. این می تواند شما را برجسته کند ، اما می تواند شما را از همان گروهی که می خواهید به آن تعلق داشته باشید نیز جدا کند.
در اینجا یک چیز خنده دار در مورد کیفیت خاص و تفاوت وجود دارد. به نظر می رسد برای بسیاری از ما ، احساس متفاوت بودن در چارچوب یک گروه همسال پذیرنده و تأیید کننده ، بهترین احساس را دارد!
4:برای زنان سخت تر است؟
همکار من در مجله روانشناسی امروز Psychology Today ، کاترین لیولی Kathryn Lively می نویسد که زنان اغلب در گفتن "نه" به مردان مشکل دارند زیرا ما می خواهیم با هم کنار بیاییم ، می خواهیم خوب باشیم و نمی خواهیم به احساسات دیگران آسیب برسانیم. در این سالها به عنوان درمانگر ، مطمئناً نمونه های زیادی از این پدیده دیده ام. اما من همچنین با بسیاری از مردان همکاری کرده ام که نمی گویند "نه" زیرا نمی خواهند "قایق را تکان دهند rock the boat .( اصطلاحی به معنی اینکه نمیخواهند وضع موجود به هم بریزد)
5: هراس درگیری Conflict Phobia
شما از احساسات عصبانی یا درگیری با مردم می ترسید. ممکن است باور داشته باشید که افراد دارای روابط خوب نباید درگیر دعوای لفظی یا مشاجره شدید شوند. علاوه بر این ، ممکن است باور داشته باشید که افشای افکار و احساسات خود برای کسانی که به آنها اهمیت می دهید منجر به رد آنها از شما می شود. گاهی اوقات از آن به عنوان "پدیده شترمرغ ostrich phenomenon " یاد می شود زیرا به جای پرداختن به مشکلات روابط ، سر خود را در ماسه فرو می کنید .
6:کمال گرایی احساسی Emotional Perfectionism
شما معتقد هستید که نباید احساساتی مانند عصبانیت ، حسادت ، افسردگی یا اضطراب داشته باشید. شما فکر می کنید همیشه باید منطقی بوده و احساسات خود را کنترل کنید. شما از اینکه در معرض ضعف و آسیب پذیری قرار بگیرید می ترسید. شما معتقدید که مردم اگر بدانند واقعاً چه احساسی دارید ، شما را تحقیر یا رد می کنند.
7: ترس از عدم تایید و طرد شدن Fear of Disapproval and Rejection
شما آنقدر از طرد شدن و تنها ماندن وحشت دارید که ترجیح می دهید احساسات خود را ببلعید و با برخی سوءاستفاده ها کنار بیایید تا اینکه این امکان را به کسی بدهید تا از شما عصبانی شود . شما احساس می کنید نیاز مفرطی برای جلب رضایت مردم و برآورده ساختن انتظارات آنها دارید. می ترسید اگر افکار و احساسات خود را بیان کنید مردم شما را دوست نداشته باشند.
8:رفتار انفعالی -تهاجمی Passive-Aggressive Behavior
شما به جای بیرون ریختن احساسات خود، احساسات آزرده یا عصبانی خود را درون خود نگه می دارید. شما نسبت به دیگران با سکوت رفتار می کنید ، که نامناسب و یک استراتژی رایج برای ایجاد احساس گناه (از طرف آنها) است.
9:ناامیدی Hopelessness
شما متقاعد شده اید که بدون توجه به کاری که انجام می دهید رابطه شما نمی تواند بهبود یابد. ممکن است احساس کنید که قبلاً همه چیز را امتحان کرده اید و هیچ نتیجه ای ندارد. ممکن است باور داشته باشید که همسر (یا شریک زندگی) شما بسیار سرسخت و بی احساس است و قادر به تغییر نیست. این موقعیت ها یک پیشگویی خودکامه self-fulfilling prophecy است-هنگامی که تسلیم می شوید ، موقعیت ناشی از ناامیدی ، نتیجه پیش بینی شده شما را پشتیبانی می کند.
10:عزت نفس پایین Low Self-Esteem
شما معتقدید که حق ندارید احساسات خود را بیان کنید یا آنچه را که می خواهید از دیگران بخواهید. شما فکر می کنید همیشه باید دیگران را راضی کرده و انتظارات آنها را برآورده کنید.
11:خودانگیختگی Spontaneity
شما معتقدید که حق دارید آنچه را که در هنگام ناراحتی فکر می کنید و احساس می کنید ، بیان کنید. (عموماً احساسات به بهترین وجه در جریان یک مبادله آرام و ساختار یافته یا نیمه ساختار یافته structured or semi-structured exchange بیان می شود.) ایجاد ارتباط شما منجر به این نمیشود که دیگران گمان کنند احساسات شما دروغین است یا سعی می کنید سر دیگران شیره بمالید .
12:ذهن خوانی Mind Reading
شما معتقدید که دیگران باید بدانند شما چه احساسی دارید و به چه چیزی نیاز دارید (اگرچه آنچه را که نیاز دارید ابراز نکرده اید). این موضع که افراد نزدیک شما می توانند در مورد پیش بینی آنچه که شما نیاز دارید "خدایی " کنند ، بهانه ای برای اصرار در عدم ابراز و پس از آن ، احساس ناراحتی است زیرا به نظر نمی رسد که مردم به نیازهای شما اهمیت می دهند.
13: زجر دادن خود Martyrdom
شما از اعتراف به عصبانیت ، صدمه یا ناراحتی خود می ترسید زیرا نمی خواهید کاری کند که طرف بداند رفتارش غیرقابل قبول است. احساس غرور و افتخار در کنترل احساسات و تجربه صدمه یا کینه از ارتباطات روشن و کاربردی پشتیبانی نمی کند.
14: نیاز به حل مسائل
هنگامی که با فردی درگیر می شوید (یعنی نیازهای شما برآورده نمی شود) ، دوری از مسائل مرتبط یک راه حل کاربردی نیست. ابراز احساسات خود و تمایل به گوش دادن بدون قضاوت به دیگران سازنده است.
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .