سکولاریسم بی خدایی ( آآتئیسم ) نیست
سکولاریسم بی خدایی ( آآتئیسم ) نیست
ژاک برلینربلو Jacques Berlinerblau,
مدیر تمدن یهود، دانشگاه جورج تاون
ترجمه گارگین فتائی
سکولاریسم بدفهم ترین و درهم ریخته ترین ایسم در فرهنگ سیاسی آمریکاست. مفسران راست و چپ به طور معمول آن را با استالینیسم، نازیسم، و سوسیالیسم، در میان دیگر ایسم های مخوف، یکی می دانند.
در ایالات متحده، اخیراً، معادله نادرست دیگری ظاهر شده است. یعنی ارتباط بی اساس سکولاریسم با بی خدایی . مدافعان حقوق مذهبی حداقل از دهه 1970 به این طرف این تصور غلط را به نحو موثری ترویج داده اند .
اخیراً سیاستمدارانی مانند نیوت گینگریچ Newt Gingrich با خوشحالی این سردرگمی را تقویت کرده اند. رئیس پیشین مجلس در طول رقابتهای پرشور و فراموشنشدنی ریاستجمهوری خود در سال 2012، نگران بود که نوههایش آماده زندگی در «کشوری بی خدا سکولار، بالقوه تحت سلطه اسلامگرایان رادیکال و بدون درک معنای زمانی آمریکایی بودن» باشند . "
این ادعا که سکولاریسم و بی خدایی یکسان هستند، تقابل های فرهنگی را به وجود می آورد. تعداد بی خدایان در این کشور بسیار کم است. متأسفانه بسیاری از آمریکایی ها تعصبات غیرمنطقی نسبت به آنها دارند. با محو کردن عمدی تمایز بین بی خدایی و سکولاریسم، راست گرایان مذهبی موفق می شود هر دو را خفه کند.
اما نه تنها دشمنان بلکه دوستان سکولاریسم نیز گاهی مرتکب این اشتباه می شوند. امروزه اکثر گروه های بی خدای عمده ، خود را «سکولار» توصیف می کنند. خیلی ها سکولاریست های خوبی هستند. اما برخی دیگر، همانطور که خواهیم دید، تابع مفروضاتی هستند که به طرز چشمگیری در تضاد با جهان بینی سکولار است .
بیایید با چند تعریف کوتاه شروع کنیم. آتئیسم، به زبان ساده، اصطلاحی است که طیف گسترده ای از مکاتب فکری را در بر می گیرد که در مورد عدم وجود خدا تأمل می کنند و/یا ادعا می کنند. در میان محققان، بحث جالبی در مورد اینکه دقیقاً چه زمانی خداناباوری بوجود آمد، وجود دارد. یک نظریه قانعکننده (به نویسندگانی مانند آلن کورس Alan Kors و مایکل باکلی Michael Buckley مراجعه کنید) این است که بیباوری به خدا بهعنوان یک جهانبینی منسجم در درون گمانهزنیهای الهیاتی مسیحی در مدرنیته اولیه ایجاد شد.
از سوی دیگر سکولاریسم ربطی به متافیزیک ندارد. نمی پرسد که آیا قلمرو الهی وجود دارد یا خیر. آن ندانم گراست زیرا اگر بخواهید، در مورد مسئله وجود خدا، از آن سوالی بپرسید این سوال بسیار بالاتر از حد خودش است . .
آنچه سکولاریسم به آن توجه دارد، روابط بین کلیسا و دولت است. این یک دکترین انعطاف پذیر است که می تواند بسیاری از مواضع سیاسی را در بر گیرد. جدایی طلبی شدید یکی از این مواضع است، اما محدود به همین یک مورد نیست . سکولاریسم در ذلت خود عمیقاً به هرگونه درهم تنیدگی بین حکومت و دین مشکوک است.
سکولاریسم به دلایل مختلف باید از بی خدایی جدا شود. اول و مهمتر از همه، این دو ایسم به سادگی مترادف نیستند. یکی در درجه اول به سیاست می پردازد، دیگری به فلسفه (ضد متافیزیک) . آنها دغدغهها، لنگرگاههای فکری و تاریخهای متفاوتی دارند (البته، جالب است که ممکن است هر دو از تحقیقات الهیات مسیحی نشأت گرفته باشند).
دوم، برای اینکه سکولاریسم دوباره خود را احیاء کند، نیاز به بازپس گیری پایگاه سنتی خود از افراد مذهبی دارد. همانطور که در forthcoming book اشاره کردم، بینش سکولار توسط متفکران دینی، مانند مارتین لوتر، جان لاک، توماس جفرسون و جیمز مدیسون متولد شد .
در طول تاریخ آمریکا، این گروه هایی مانند باپتیست ها، یهودیان، کاتولیک های مترقی و همچنین تعداد بی شماری از اقلیت های مذهبی کوچکتر بوده اند که از ایده های سیاسی سکولار دفاع کرده اند. اما معتقدان مذهبی امروز، حتی معتقدان مذهبی میانهرو، اگر فکر کنند که سکولاریسم صرفاً بازوی حمایت از بیخدایی است، به سکولاریسم پایبند نخواهند شد.
در نهایت، ما باید سکولاریسم را از بی خدایی جدا کنیم ، زیرا برخی از خداناباوران، اخیراً یک چرخش تاسف بار ضد سکولار را در پیش گرفته اند. درست است، سکولاریسم طرفدار آزادی مذهبی و آزادی از دین است اما این کشور «کلیسا» را جزء مشروع سیاست آمریکا می داند و به نقل از کریستوفر هیچنز Christopher Hitchens دین را به عنوان "سم " یا امید به "پایان ایمان" نمی بیند. همانطور که قبلاً اشاره شد، سکولاریسم در این مبارزه سهمی ندارد.
البته اکثر خداناباوران نسبت به یک عیب مدارا می کنند و میخواهند که مذهبی ها اقدام متقابل بکنند و اکثراً نیز انجام میکنند . با این حال، تا زمانی که برخی از سلبریتی های بی ایمان به حمایت از ضد خداباوری رادیکال تحت عنوان " سکولاریسم" ادامه دهند، آینده سکولاریسم در خطر است.
https://www.huffpost.com/entry/secularism-is-not-atheism_b_1699588
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .