تعداد دفعاتی که نام کورش صراحتاً در عهد عتیق آمده است

به مناسبت هفتم آبان

تعداد دفعاتی که نام کورش صراحتاً در عهد عتیق آمده است

ترحمه و گردآوری از گارگین فتائی

عهد عتیق کتاب مقدس یهویدان است که خود شامل سی و نه کتاب است که از این سی و نه کتاب پنج کتاب اول تحت عنوان اسفار خمسه یا همان تورات است

یهودیان به این کتب مقدس « کتاب عهد» و مسیحیان به واسطه عهد جدیدی که مسیح بعداً آورد به آنها « کتاب عهد عتیق » گویند

این کتاب ها در واقع میتوان گفت هر کدام یک بخش از یک کتاب بزرگ به نام عهد عتیق هستند و اینگونه نیست که اینها به طور جداگانه ارائه شود بلکه همگی آنها در قالب یک کتاب به نام عهد عتیق ارائه میشود .

کورش کبیر در نزد یهودیان و کتب مقدسه آنها و نیز مسیحیان که عهد عتیق یهودیان را می پذیرند از مقدسین هست به نحوی که به وی لقب « مسیح خداوند» داده شده و تنها مورد احترام ایرانیان نیست بلکه دارای یک احترام در سطح جهانی است .

در این تحقیق تعداد دفعاتی که نام کورش بزرگ در کتب عهد عتیق آمده به ترتیب ذکر شده است .

دوم تواریخ 23:36

‏«کوروش پادشاه پارس،‏ چنین می‌فرماید:‏ ”یهوه خدای آسمانها،‏ همهٔ ممالک زمین را به من داده است،‏ و مرا مأمور فرموده تا در اورشلیم که در یهوداست،‏ خانه‌ای برای او بسازم.‏ از تمامی قوم او،‏ هر یک از شما که برود،‏ یهوه خدایش همراه او باشد.‏“»‏

عزرا1:1

در نخستین سال کوروش،‏ شاه پارس،‏ برای اینکه کلام خداوند که به زبان اِرمیا گفته شده بود به انجام رسد،‏ خداوند روح کوروش،‏ شاه پارس را برانگیخت و او بیانیه‌ای در سرتاسر قلمرو خود صادر کرد و آن را بدین مضمون بنگاشت:‏

عزرا2:1

«کوروش،‏ شاه پارس چنین می‌فرماید:‏ یهوه خدای آسمانها،‏ تمامی حکومتهای زمین را به من بخشیده و مرا برگماشته است تا در اورشلیم که در یهوداست،‏ خانه‌ای برای وی بنا کنم.

عزرا7:1

کوروشِ پادشاه نیز ظروف خانهٔ خداوند را که نبوکدنصر از اورشلیم آورده و در خانهٔ خدایان خود نهاده بود،‏ بیرون آورد

عزرا8:1

کوروش،‏ شاه پارس،‏ آنها را به دست میترِداتِ خزانه‌دار بیرون آورد و او آنها را شمرده،‏ به شِیشبَصَّر رهبر یهودا تحویل داد

عزرا7:3

بنا به اختیاری که کوروش،‏ شاه پارس به آنان داده بود،‏ به سنگتراشان و نجاران پول دادند و به مردمان صور و صیدون خوراک و نوشیدنی و روغن،‏ تا از راه دریا،‏ چوبِ سرو از لبنان به یافا بیاورند.‏

عزرا3:4

اما زروبابِل و یِشوعَ و دیگر سران خاندانهای اسرائیل بدیشان گفتند:‏ «شما را با ما در بنای خانهٔ خدای ما کاری نیست؛‏ ما خود به تنهایی آن را برای یهوه،‏ خدای اسرائیل بنا خواهیم کرد،‏ چنانکه کوروشِ پادشاه،‏ شاه پارس،‏ به ما فرمان داده است.‏»‏

عزرا5:4

و بر ضد ایشان مشاوران اجیر می‌کردند تا ایشان را از رسیدن به مقصودشان بازدارند. آنها در تمامی ایام کوروش،‏ شاه پارس،‏ تا سلطنت داریوش،‏ شاه پارس،‏ به این کار ادامه دادند.‏

عزرا13:5

اما در سال نخست کوروش،‏ شاه بابِل،‏ کوروشِ پادشاه فرمانی صادر کرد تا این خانهٔ خدا از نو بنا شود.‏

عزرا14:5

و نیز ظرفهای طلا و نقرهٔ خانهٔ خدا را که نبوکدنصر از معبد اورشلیم برگرفته و به معبد بابِل آورده بود،‏ کوروشِ پادشاه از معبد بابِل بیرون آورد و به شِیشبَصَّر نامی سپرد که فرماندارش ساخته بود،

عزرا17:5

حال اگر پادشاه مصلحت داند،‏ بفرماید تا در خزانهٔ پادشاه که در بابِل است تفحص کنند که آیا فرمانی از جانب کوروشِ پادشاه برای بازسازی این خانهٔ خدا در اورشلیم صادر شده است یا نه.‏ پس آنچه پادشاه را در این خصوص پسند آید،‏ به ما ابلاغ فرماید.‏»‏

عزرا3:6

‏«در سال نخست کوروشِ پادشاه،‏ فرمانی بدین مضمون از جانب کوروشِ پادشاه دربارهٔ خانهٔ خدا در اورشلیم صادر شد:‏ آن خانه برای تقدیم قربانیها از نو بنا شود و پی آن مرمت گردد.‏ بلندایش شصت ذِراع* و پهنایش شصت ذِراع باشد

عزرا14:6

پس مشایخ یهودیان کار تجدید بنا را ادامه دادند و به واسطهٔ نبوّتهای حَجَّی نبی و زکریا پسر عِدّو کامیاب شدند.‏ آنها بنای خانه را به فرمان خدای اسرائیل و فرمان کوروش و داریوش و اردشیر،‏ پادشاهان پارس،‏ به پایان رساندند

اشعیا28:44

آن که دربارهٔ کوروش می‌گوید:‏ ”او شبان من است،‏

و تمامی خشنودی مرا به جا خواهد آورد“.‏

و آن که دربارهٔ اورشلیم می‌گوید:‏ ”بنا خواهد شد“،‏

و در خصوص معبد که:‏ ”بنیادت نهاده خواهد گشت.‏“»‏

اشعیا1:45

این است آنچه خداوند به مرد مسح‌شدهٔ خود می‌گوید،‏

به کوروش،‏ که دست راستش را گرفتم

تا قومها را در برابرش به زانو درآورم،‏

و توان ایستادگی را از آنان سلب کنم،‏

تا درها را در برابرش بگشایم

و دروازه‌ها دیگر بسته نشوند:‏

دانیال21:1

دانیال تا نخستین سال کوروشِ پادشاه در آنجا بود.‏

دانیال28:6

پس این دانیال در سلطنت داریوش و سلطنت کوروشِ پارسی،‏ کامروا می‌بود.‏

دانیال1:10

در سوّمین سالِ کوروش،‏ پادشاه پارس،‏ پیامی به دانیال،‏ که بَلطَشَصَّر نیز نامیده می‌شد،‏ آشکار گشت.‏ آن پیام درست بود و دربارهٔ نبردی بزرگ.‏* او پیام را فهمید و رؤیا را درک کرد.‏

منابع

Verses About Cyrus .19 Verses About Cyrus from 4 Books. King James Bible (KJV). strata website. Https://sarata.com/bible/verses/about/cyrus.html

Search bible. https://www.bible.com/bible/118/JHN.1.NMV. From youversion. https://www.bible.com/fa

زندگی همچون یک سمفونی

زندگی همچون یک سمفونی

گارگین فتائی

اگر به یک سمفونی دقت و توجه کرده باشید می توانید در آن تشابهاتی با زندگی انسان بیابید.

1: نت موسیقی

هر سمفونی با نت های موسیقی آغاز می شود و بدون این نت ها که پایه های سمفونی با آن پی ریزی می شود آهنگی نخواهد بود.

زندگی نیز بسان آهنگی نت دار است و نت های زندگی همان قاعده زندگی است که اگر نباشد زندگانی چارچوبی نداشته و تبدیل به هرج و مرج می شود اصلا شاید دیگر نتوان معنای آن را زندگی دانست.

2: آهنگساز

هر سمفونی دارای سازنده ای است و سمفونی بدون سازنده وجود ندارد .

زندگی نیز سازنده ای دارد ، یک آفریننده که اگر نبود چیزی به نام زندگی وجود نداشت .

اگر بگوئیم زندگی را خود انسان می سازد باز هم به هر حال زندگی دارای سازنده ای است که نامش انسان است .

3:رهبر ارکستر

هر سمفونی دارای رهبری است که با رهبری خود سازهای موجود در ارکستر را با نت های موسیقی منطبق ساخته و با هماهنگی لازم موسیقی را به سمت جلو هدایت می کند.

اگر یک ارکستر سمفونیک رهبر نداشته باشد تبعاً کسی نخواهد بود تا بین سازها هماهنگی ایجاد کند و هیچ کدام از اعضاء ارکستر هم نمی توانند نقش رهبر را بازی کنند زیرا خود از نوازندگان ارکسترند و خود و سازش باید با سازهای دیگر هماهنگ شود.

در زندگی نیز همیشه انسان نیازمند یک هادی بوده است .

در زمان کودکی به پدر و مادر و معلم و در جوانی به استاد و در بزرگسالی به رئیس و مدیر و در بسیاری از مواردی که خود قادر به اداره و ایجاد هماهنگی در زندگی خود نیست به یک قادرمطلق

4: گروه ارکستر

هر ارکستر سمفونیکی متشکل از گروهی از نوازندگان است و هر کسی در عین اینکه ساز خودش را می زند از طریق رهبر ارکستر با سازهای دیگران هماهنگ می شود

در زندگی انسان ها نیز هر کسی ساز خودش را می زند اما نمیتواند برای همیشه این کار را بکند و جایی می رسد که باید ساز خودش رابا ساز دیگران هماهنگ کند .

5: طنین موسیقی

طنین موسیقی در یک سطح نیست گاهی این طنین کم می شود و حتی مدتی موسیقی قطع می گردد و گاه چنان بلند می شود که تمام سالن ارکستر به لرزه در می آید.

این فراز و نشیب ها در اصل باعث از بین رفتن یک نواختی و ایجاد تنوع در ریتم می شود .

در زندگی انسان هم فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد گاهی ملایم و آرام و گاهی کند می گذرد ولی گاه امواج متلاطم ، این خواب راحت را از انسان می گیرد تو گویی انسان در خواب نازی بود که با یک صدای مهیب به ناگاه از خواب غفلت می پرد و البته این فراز و نشیبها در عین حال هیجان و تنوع در زندگی را ایجاد می کند.

6: سالن ارکستر

هر سمفونی باید در یک سالن اجرا شود و برای اجرای یک ارکستر سمفونی یک سالن بزرگ لازم است که همه اعضا در آن بتوانند به راحتی بتوانند به ایفای نقش خود پرداخته و جایگاه تماشاچیان و رهبر ارکستر هم معلوم باشد.

زندگی نیز دارای سالن و محیطی است .محیط زندگی در واقع این دنیاست و هر کس برای ایفای نقش خود جایگاهی دارد .صد البته محیط ارکستر نیز باید مناسب ارکستر باشد . در زندگی نیز محیط و محل زندگی نامناسب عواقب زیانباری به همراه می آورد .

7:نظم و هماهنگی و پیچیدگی

هر ارکستر سمفونی دارای سه دسته از سازهاست

سازهای زهی ، سازهای بادی و سازهای ضربی

این سازها باید به طور دقیق با هم هماهنگ شود.

ساخت یک سمفونی چندین سال به طول می انجامد در واقع تا یک سمفونی واقعا به شکل سمفونی در بیاید مدت طولانی و کار زیادی لازم دارد برای همین موسیقی هنری با موسیقی تجاری فرق داشته و محتوایی ماندگار دارد اگر این هماهنگی نباشد سمفونی چیزی جز صداهای ناهنجار نخواهد بود .

زندگی هر انسانی نیز پیجچیده است و باید هر بخش آن به طور مناسب و شایسته به بخش دیگر مرتبط و هماهنگ شود در غیر این صورت زندگی انسان فاقد هنجارهای لازم خواهد بود .

این سه دسته از سازها باید با هم هماهنگ شوند و در هر سمفونی میزان و تعداد به کار گیری این سازها با سمفونی دیگر متفاوت است و اگر سازی غیر از آنچه که مد نظر آهنگساز است اضافه بر سازمان وارد ارکستر شود و شروع به نواختن کند آن سمفونی به هم می ریزد در واقع سازی می شود معادل خروس بی محل و یا خرمگس معرکه.

در زندگی انسان هم باید آن چیزهایی که باعث اخلال در نظم می شوند از بین بروند تا هر بخشی از جامعه و زندگی انسان بتواند درست کار کرده و عنصر اضافی یا نامربوط به ان خللی وارد نسازد .

8:تماشاچیان

یک سمفونی با کف زدن یا نزدن و با تماشا و نظردهی تماشاچیان مورد قضاوت قرار می گیرد.

اگر آن سمفونی را پسندیدند مورد تمجید قرار می دهند و اگر نپسندیدند از الفاظ ناخوشایند در مورد آن استفاده می کنند

این نظر دهی بستگی به سطح مهارت و تخصص تماشاچیان تا حدی درست و البته تا حدی هم حالت شخصی داشته و بستگی به برداشت شخصی تماشاچی از آن موسیقی دارد .

زندگی هر انسانی از سوی انسانهای دیگر مورد نظارت و قضاوت قرار می گیرد.

برخی از این نظارت ها یک نظارت لازم و ضروری و برای حفظ نظم و انضباط در سطوح مختلف جامعه است و برخی از این قضاوت ها دارای جنبه شخصی و برداشتهای درونی ازطرز فکر و یا رفتار یک فرد یا اجتماعی است .

ولی هم خود انسانی که از سوی انسانهای دیگر مورد قضاوت قرار می گیرد و هم انسانهای دیگری که در مورد وی قضاوت می کنند در نهایت همگی مورد قضاوت و نظارت مبدا کل قرار خواهند گرفت.