پاسخ به پرسش های دینی و فرهنگی در مورد ارامنه

در اینجا سعی می کنم حتی الامکان به پرسشهای دینی و فرهنگی شما در باره ارامنه پاسخ دهم

البته اگر توام با غرض ورزی و یا بی احترامی نباشد

گارگین فتائی

 

یکی از خوانندگان وبلاگ با نام ترانه در یک کامنت چند سوال پرسید و درخواست نمود که پاسخ آنها را در یک پست بگذارم .

 

متن این کامنت چنینی است

 

ترانه

سلام آقای فتایی

خیلی پیش اومده که چیطی رو سرچ میکردم و در 10 تا وبلاگ یک مطلب رو پیدا میکردم و مشخص نبود نویسنده ی اصلی اون کی هست .

اما در وبلاگ شما میبینم که امانت رو رعایت میکنین و منبع یک مطلب رو ذکر میکنید .

من هرروز به وبلاگ شما سر میزنم از مطالبی که میذارین سپاسگذارم .

اگر امکان داره چند تا سوال در مورد دینتون داشتم که اگر ممکن هست به صورت یک پست بذارید چون فکر میکنم این سوالها که البته از چند سوال هم بیشتر هست سوال خیلی از افراد باشه.

آیا ورود افراد از ادیان دیگه به کلیسا ممنوعه؟

و آیا امکانش هست یک ایرانی دین شما رو بپذیره و مسیحی بشه و به کلیسا بیاد؟

و اینکه منظور ازهیات خلیفه گری ارامنه چیه

و آیا مسایل حقوقی ارامنه براساس قانونهای خودشون انجام میشه یا بر اساس قوانین اسلامی؟

با کمال تشکر .

 

سوال اول

آیا ورود افراد از ادیان دیگه به کلیسا ممنوعه؟

 

پاسخ

در این مورد رویه یکسانی وجود ندارد

1: کلیساهایی که حالت تاریخی و میراث فرهنگی دارند نظیر کلیسای مولوی در بازار حضرتی که ورود همه آزاد است .

2: کلیساهایی که ورود عموم در برخی از روزها آزاد است .

3: کلیساهایی که ورود به آن باید با معرفی نامه از یک مرکز معتبر صورت گیرد .

 

 

سوال دوم

آیا امکانش هست یک ایرانی دین شما رو بپذیره و مسیحی بشه و به کلیسا بیاد؟

 

پاسخ

امکان چنین چیزی در ایران وجود ندارد

در ایران دو منبع عمده حقوق برای استخراج مقررات وجود دارد اول قانون و دوم فقه

 

 چنانکه اصل 167 قانون اساسی می گوید

اصل ۱۶۷

قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.

 

در قوانین کشور در مورد تغییر دین چیزی گفته نشده و بر طبق همین ماده در صورت سکوت قانون باید به فقه مراجعه کنیم .

در فقه خروج یک مسلمان از دین جرم بوده و نام این جرم ، ارتداد است .

ارتداد بر وزن افتعال به معنای برگشتن است و به معنای خارج شدن مسلمان از اسلام است .

کلیسای ارمنی نیز از نظام کشور تبعیت می کند و حق چنین کاری را ندارد .

از سوی دیگر بر طبق سخنان اسقف اعظم آراداک مانوکیان در کتاب نورافشان ، کلیسای ارمنی تنها یک کلیسای دینی نیست و یک کلیسای قومی نیز هست یعنی کلیسای ارمنی مختص ارامنه است و افراد غیر ارمنی  می توانند به کلیسا بیایند ولی نمی توانند عضو آن بشوند .

 

 

سوال سوم

منظور ازهیات خلیفه گری ارامنه چیه

 

پاسخ

نام صحیح آن«  شورای خلیفه گری ارامنه » است و در ایران ما سه شورای خلیفه گری داریم یکی تهران دومی اصفهان و سومی آذربایجان .

شورای خلیفه گری ارامنه تهران مقر اسقف اعظم ارامنه است در این شوراها امور مربوط به احوال شخصیه ارامنه از قبیل ثبت ازدواج و طلاق و مشاوره در مورد خانواده و طلاق – ثبت غسل تعمید ارامنه – انجام مراسم مذهبی در مورد ازدواج و طلاق و انجام امور مربوط به انحصار وراثت و وصیت نامه و امور از این قبیل را انجام می دهند .

 

پرسش چهارم

آیا مسایل حقوقی ارامنه براساس قانونهای خودشون انجام میشه یا بر اساس قوانین اسلامی؟

 

پاسخ

پاسخ به این سوال توضیحات بیشتری می طلبد زیرا یک مبحث حقوقی مطرح می شود .

 

ماده 13 قانون اساسی در این مورد می گوید

 

اصل ۱۳

ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته می‏شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌کنند.

 

این بدین معنی است که اقلیت های شناخته شده در قانون اساسی در انجام امور دینی و احوال شخصیه بر طبق آئین خود آزادند.

احوال شخصیه به معنای مقررات مربوط به ازدواج و طلاق و ارث و وصیت است .

یعنی در این چهار مورد و آنچه که مربوط به این چهار مورد است نظیر فرزند خواندگی و قیمومت اقلیت های دینی می توانند بر طبق آئین خود عمل کنند اما در سایر موارد اگر در قوانین کشور برای آنها قانون خاصی وجود داشته باشد بر طبق آن عمل می کنند در غیر این صورت تابع قوانین عمومی کشور خواهند بود .

 

یک قانون هم در این مورد وجود دارد

 

قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم ، منتشره در مجموعه قوانین سال 1312 مصوب 31/4/1312

 

ماده واحده : نسبت به احوال شخصیه و حقوق ارثیه و وصیت ایرانیان غیرشیعه که مذهب آنان به رسمیت شناخته شده محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متداوله در مذهب آنان را جز در مواردی که مقررات قانون راجع به انتظامات عمومی باشد به طریق ذیل رعایت نمایند.

1-     در مسائل مربوط به نکاح و طلاق و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که شوهر پیرو آن است.

2-     در مسائل مربوط به ارث و وصیت عادات و قواعد مسلمة متداوله در مذهب متوفی.

3-     در مسائل مربوط به فرزند خواندگی عادات و قواعد مسلمة متداوله در مذهبی که پدرخوانده یا مادر خوانده پیرو آن است.

 

بر طبق همین مقررات از طرف شورای خلیفه گری ارامنه تهران  « مقررات احوال شخصیه ارامنه گریگوری » تصویب گردید که شامل 75 ماده بوده و آخرین اصلاحات آن متعلق به سال 1389 است .

کتاب این مقررات که به زبان فارسی است در کتاب خانه شورای خلیفه گری ارامنه تهران به فروش می رسد و شامل قرابت – فزرند خواندگی – قیمومت – نکاح و طلاق و ارث و وصیت می شود .

 

امیدورام توانسته باشم جواب سوال های شما را بدهم .

 

 

 

 

سوال بعدی را ماترین مطرح کرده است

 

martin

salam yek soal, ye kasi ke bar farz mosalman bashad va bekhahad be masih iman biavarad che jori mitavanad ghosle tamid begirad agar kasi nabashad ke o ra ba ab tamid dahad khode o mitavanad khod ra ghosl dahad? aslan aya ghosle tamid lazemeye iman dar shodan ast

 

در مورد غسل تعمید در فرقه های مسیحی روش های متفاوتی هست

در فرقه های ارتودکس و کاتولیک معمولاً در سنین کودکی و قبل از یک سالگی کودک را تعمید می دهند و درفرقه های پروتستان این اعتقاد وجود دارد که او باید به سن بلوغ برسد تا خوب را از بد تشخیص دهد

در واقع غسل تعمید  اعلام مسیحیت به دیگران است یعنی اگر کسی ایمان مسیحی هم داشته باشد بدون غسل تعمید نمی تواند مسیحیت خود را به دیگران ابراز  کند

در مسیحیت ، غسل تعمید حتماً باید توسط یک مقام صلاحیت دار روحانی صورت گیرد و کسی نمی تواند خودش خودش را غسل دهد

البته  برخی از کلیساها اقدام به غسل تعمید مجدد اعضائی که تازه وارد آن کلیسا شده اند می کنند که این کار از دید کلیسایی که آن فرد قبلاً به انجا می رفته کار ندارستی محسوب می شود

در مورد مسلمانان از آن جایی که غسل تعمید به نشانه مسیحی شدنه لذا تعمید یک مسلمان برابر با عوض کردن دینش هست و این کار علاوه بر اینکه برای مسلمانی که غسل گرفته جرم ارتداد محسوبه برای کسی که این کار رو هم انجام داده به منزله جرم و کمک به ارتداد محسوب می شود لذا در ایران این کار برای مسلمانان به کلی بر اساس قوانین و فقه ممنوع است