معرفی فیلم کوتاه فالگیر کور
معرفی فیلم کوتاه فالگیر کور
جمع آوری از گارگبن فتائی
با کمک و مشاوره خانم محبوبه احمدی
در این فیلم یکی از خانم های آلبینو به نام محبوبه احمدی ملقب به طلا بازی بسیار خوب و تاثیر گذاری انجام میدهد.
خانم محبوبه احمدی متولد ١٣۶٩ دارای مدرک کارشناس آی تی گرایش طراحی وب بوده و دوره بازیگری را در کلاس های بازیگری حمید کاکا سلطانی گذرانده است .
مشخصات فیلم
فالگیر کور
کارگردان، نویسنده و تهیه کننده:حسین کمر روستا
بازیگران
نسیم سروش
تینا امیریان
امیر حسین نوری
کورش حسن پور
کاوه سوری
عباس امیری
محبوبه احمدی
احسان حسینی خواه
آذیتا فریس
بازیگران خردسال
نورای نخبه زارع
ستایش جدی
علیرضا باقری راد
علی فاتحی
مترجم؛ فائزه احتشامی
مدت فیلم : بیست و دو دقیقه
( فیلم کوتاه)
سال تولید:١٣٩٨
محصول ایران
محل تولید : شهر کرج در استان البرز
با همکاری
حوزه هنری استان البرز
معاونت اجتماعی ناجا در استان البرز
سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری کرج
نکاتی در مورد این فیلم
١: مدت اين فيلم دوبرابر یعنی چهل دقیقه بوده اما برای اینکه با معیارهای فیلم کوتاه تطبیق داده شود بیست دقیقه از آن حذف شده است.
٢: خانم احمدی یکی از بازیگران اصلی فیلم است اما بر خلاف روال عادی نام وی در معرفی بازیگران در وسط آمده است.
٣: ابن فیلم در جشنواره برلین حضور داشته است که به علت کرونا ابن جشنواره در آن سال متوقف شد.
۴: متاسفانه توجه زیادی چه از طرف مردم و چه از طرف مسؤلین فرهنگی هنری به فیلم های کوتاه نمیشود در حالی که اینگونه فیلم ها در جشنواره ها بسیار بیشتر از فیلم های طولانی مدت صاحب جوایز گوناگون میشوند . این فیلم هم از این قاعده مستثنی نیست و به جز سایت آپارات در هیچ کجای دیگری هیچ اطلاعاتی از آن یافت نمیشود در حالی که انصاف بود این فیلم کوتاه نیز همانند سایر فیلم ها در ویکیپدیا و یوتیوب بارگذاری شده و در سایت های گوناگون نقد فیلم مورد بررسی قرار گیرد.
داستان فیلم
موضوع اصلی این فیلم حول محور یک فالگیر و دخترش میچرخد. فالگیری که در پارک بساط کرده و مردمی که به حرف های پوچ و بی اساس وی باور راسخ دارند به گونه ای که تا سر حد ضرر و در به در و فلاکت به توصیه ها و حرفهایش عمل میکنند.
افراد اصلی این فیلم عبارتند از فالگیر
دختر فالگیر به نام گلاب که بر اثر عمل به حرف های فالگیر کور شده است.
یک فرد مجرم سارق به نام سهراب که بر اثر اعتماد و عمل به حرف های فالگیر کارش به زندان افتاده و دچار فلاکت شده.
پسری به نام شایان که تازه کار است و پیش آن سارق شاگردی میکند
دختری که و این را دوست دارد و پیش فالگیر میرود تا کاری کند پسر نیز به او علاقه مند شود ( نقش این دختر را خانم محبوبه احمدی بازی میکند)
فالگیری در پارک بساط کرده و برای مردم فال میگیرد
یک آقایی ( پدر شایان) سراغ این فالگیر میرود تا فالگیر در باره پسرش که بک سال است از خانه رفته و پیدایش نیست به وی کمک کند. این پسر ( شایان) مدتی است پیش سارق حرفه ای کار میکند و آن دختر ( که خانم احمدی نقش وی را بازی میکند) او را دوست دارد.
سارق حرفه ای ( سهراب) مبلغ هنگفتی به شایان به عنوان دستمزد نخستین خلافش میدهد و به شایان میگوید امروز میخواهد از کسی انتقام بگیرد که وی را به خاک سیاه نشانده و اگر از شایان میخواهد که به او کمک کند
از چهره صحنه بعدی دختر فالگیر ( گلاب) معلوم است که بیمار است.
سهراب سراغ فالگیر میرود و به او میگوید که امشب باید کار مهمی انجام دهد و از فالگیر میخواهد که برایش سر کتاب باز کند فالگیر از باز کردن سر کتاب برای او امتناع میکند سهراب یقه او را گرفته میگوید «تو همونی هستی که من با اعتماد به حرف هات شیش سال به زندان افتادم و دختر شیش ساله ام به خاطر نداشتن پول دارو مرد و همسرم هم طلاق گرفت منو به خاک سیاه نشوندی و باعث از هم پاشیده شدن خانواه من شدی و تقاص کار خودتو پس میدی»
از اینجا معلوم میشود که منظور سارق از گرفتن انتقام از چه کسی است.
سکانس بعدی دختری را نشان میدهد که شايان را دوست دارد و سراغ فالگیر میرود تا برایش راه چاره بیاید. دختر از او میخواهد کاری کند تا شايان
شایان برای همیشه عاشق او شود.فالگیر به دختر میگوید اگر میخوای اونو گرفتار خودت کنی باید یه مرغ سیاه بگیری اونو سر ببری و توی سرش از موهای شایان همراه با کافور بریزی و مرغ رو توی باغچه دفن کنی و این کارها رو باید در حالی که لباس سفید تنت هست انجام بدی .
دختر این کار را میخواهد انجام دهد اما برایش بسیار سخت است و چند بار نیز مرغ از دستش فرار میکند . دختر دچار دوگانگی می شود که آیا کارش درست است یا نه و مدام میگوید «عجب غلطی کردم» .
موقع سر بریدن مرغ قه قه میخندند ( این نقش را خانم محبوبه احمدی از دوستان آلبینو به نحو بسیار موثری بازی میکند )
همسر فالگیر بعد از اینکه سارق یقه فالگیر را گرفته پیش همسرش می آید و میگوید «چرا به فکر دخترمون نسبتی؟ دخترمون مریضه». فالگیر میگه «سرما خورده جوشانده عناب میدم بده بهش خوب میشه» . همسرش میگه «چند سال پیش هم مشکل جشم داشت نیاز به عینک داشت اما برای خودت عینک خریدی و توی چشم بچه سودا ریختی و دخترمون کور شد. اگر حرف هات آنقدر اثر داره چرا توی چشم خودت سودا نریختی؟ » فالگیر برآشفته شد و سر زنش داد می زند و میگوید خفه شو زن.
سکانس آخر دختر فالگیر را نشان میدهد که توسط سارق و شاگردش به عنوان انتقام کشته شده و مادری که جسد دخترش به شدت گریه میکند
در ان میان بیگناه ترین فرد همان دختر بچه فالگیر یعنی گلاب است که قربانی جهل فالگیر و کینه توزی های سهراب میشود .
فالگیر هم علیرغم اینکه خیلی ها از کارش ضرر دیده اند همچنان به موثر و درمانگر بودن کارش اعتقاد دارد
این فیلم کوتاه ارزش تماشای چندین باره را دارد. از آنجایی که مدت آن تنها بیست و دو دقیقه است برای تماشای آن زمان زیادی لازم نیست صرف کنید و حوصله تان هم از طولانی بودن آن سر نمیرود.
لینک تماشای فیلم از آپارات
https://www.aparat.com/v/r853166