ارامنهء مصر

ترجمه از گارگین فتائی

 

ارامنه در مصر ، جامعه ای با تاریخ طولانی هستند . آنها با زبان ، کلیساها و نهادهایشان یک اقلیت محسوب می شوند . تعداد آنها در مصر به خاطر مهاجرت به سایر کشورها و ادغام با بقیه در جامعه مصری از طریق ازدواج گسترده با مسلمانان و قبطیها [1]  رو به کاهش نهاده است . تعداد آنها امروزه 6000 نفر است که بسیار کوچک تر از چند نسل قبلی است . آنها در دو شهر بزرگ مصر یعنی قاهره و اسکندریه متمرکزند . از لحاظ اقتصادی ، ارامنهء مصر مایل به تجارت ، صنعت و مشاغل آزاد هستند و سالها قبل از مصریها دارای نظام آموزش و پرورش بوده اند .

 

تاریخ

مهاجرت ارامنه به مصر از آغاز قرن نوزدهم شروع شد . مورخین ، اثر مهاجرت ارامنه به مصر را به دوران باستان ( در طی سلسلهء سوم فراعنه) توام با افزایش قابل توجه آنها در مصر تحت فرمان بیزانس ( امپراطوری رم شرقی) می دانند .

 

قبل از نسل کشی ارامنه : مهاجرت اختیاری

در این دوره ، حضور ارامنه در مصر به خوبی سندیت دارد بویژه در طی و بعد از فتح مسلمانان که ارامنه به شرکای مسلمانان بدل می شوند . وارتان الرومی Wardan El-Roumi  بازاری در فوستات Fustat بنا نمود که معروف به بازار وارتان Vartan Market  بود . در طی حکومت عباسیان ،  رشادت امیر ارمنی الاصل علی بن یحیی Ali Ibn Yehia در علم جنگ آوری به شعر درآمد و ابن تقریبیردی Ibn Taghribirdi  از مورخین اسلامی قرون وسطی او را تمجید نموده است .

 

دوران فاطمی

این دوره یک دورهء موفق برای ارامنهء در مصر بود زیرا آنها از آزدی مذهب ، تجارت و فرهنگ بهره مند شدند . تعداد آنها به نحو چشمگیری بر اثر مهاجرت های بیشتر ناشی از پیشروی سلجوقیها به غرب در طی نیمهء دوم قرن دهم افزایش یافت .

 

دوران بردگی ( مملوک ها)

هزاران ارمنی جوان در طی تاخت و تازهای پادشاه ارمنی کیلیکه که بین 1266 تا 1375 اتفاق افتاد اسیر شدند که این ارامنه به عنوان مملوک ها و یا سربازان برده به مصر آورده شدند . آنها به عنوان کشاورز و صنعتگر به کار گماشته می شدند . جوان ترین ها در اردوگاههای ارتش آموزش دیده و بر اساس نظام مملوکی یا برده داری بعداً در ارتش و قصر به کارگمارده می شدند .

در آغاز قرن چهاردهم در کلیسای ارمنی ، شکافی ایجاد شد که سبب شد که سارکیس Sargis ، پاتریارک بیت المقدس ، فرمانی از سلطان الملک النصیر Sultan Al-Malik Al-Nasir به دست آورد . این فرمان ، ارامنهء داخل مملوکات مصر را تحت قلمرو پاتریارک بیت المقدس در آورد  . ارامنهء پراکنده ای که به مصر آمدند اجازهء آزادانهء انجام و اجرای مراسم خود را داشتند.  اقتدار پاتریارک بیت المقدس بر امور عمومی و خصوصی ارامنه ، قطعی بود. کلیساها و افرادی که در آنها خدمت می نمودند مورد حمایت بخشش های مومنین و درآمدهای حاصله از موسسات خیریه بودند .

 

 

دورهء محمدعلی

دورهء سلطنت محمد علی    Mohamed Ali (1805 – 1849) شاهد جریان مهاجرت های گسترده ارامنه به مصر بود . محمد علی در آن زمان تعدادی از ارامنه را برای کمک به دولت خود اجیر نمود . دورهء محمد علی شاهد ساخته شدن دو کلیسای ارمنی در مصر یکی برای ارامنهء ارتودکس ودیگری برای ارامنهء کاتولیک بود . بوقوس یوسفیان Boghos Youssufian (1768-1844) یک بانکدار و تاجر ارمنی بود که در سال 1819 متصدی دیوان التجارت مصر در کنار سرپرستی سایر امور مالی برای محمد علی بود . در 1876 نوبر نوبریان  Nubar Nubarian  اولین نخست وزیر در مصر جدید بود . در سال 1917 تعداد کل ارامنه در مصر 12854 نفر بود .   

 

بعد از قتل عام ارامنه : مهاجرت اجباری

از علائم و نشانه های برجستهء مهاجرت ارامنه ، نسل کشی ارامنه در 24 آوریل 1915 بود . جوامع ارمنی در مصر ، درصد بزرگی از پناهندگان و باقیماندگان این کشتار و نسل کشی را دریافت نمودند به گونه ای که جمعیت آنها در مصر بر اساس آمارهای ارائه شد  در 1927 به مرز 17188 نفر رسید که در قاهره و اسکندریه متمرکز بودند . رندگی ارامنه در مصر با کامیابیهایی که به دست می آوردند سرآمد زندگی سایر ارامنه در دیگر کشورهای عربی در سالهای میانی قرن بیستم بود . بعد از 1952 انقلاب جمال عبدالناصر و گرایش سوسیالیستی این انقلاب و این حقیقت که اکثر ارامنهء مصر در آن زمان در اکثر موارد به عنوان اینکه خود کارفرمای خود هستند کار می کردند باعث بروز جریان مهاجرت معکوس شد و آنها شروع به مهاجرت به غرب و عمدتاً اروپا ، ایالات متحده و استرالیا کردند .

 

بعد از انقلاب 1952

یک مهاجرت معکوس نه به خواستگاه ارامنه بلکه به غرب در میان ارامنهء مصر از 1956بعد از ارائهء آن چه که مقررات سوسیالیستی نامیده شد و نیز ملی کردن تعدادی از شرکت های پایهء اقتصادی در زمان حکومت ناصر صورت گرفت . از آن جائی که ارامنه در آن زمان در بخش خصوصی و حرفه های اساسی انحصاری و بازارهای تجاری کار می کردند لذا مقررات سوسیالیستی تمایل داشت که آنها بیشتر در بخش دولتی یا در کشاورزی کار کنند . تعدادی از این مهاجرت ها  - راست یا دروغ – به این خاطر صورت گرفت که ارامنه از سوی دولت در کار در بخش دولتی تهدید می شدند و لذا کشور را به قصد مهاجرت به غرب ترک نمودند . از 1956 تعداد کلی جمعیت ارامنهء مصر رو به کاستی نهاده است . تعداد دقیق کسانی که مصر را ترک نمودند و کسانی که در آن جا باقی ماندند موجود نیست زیرا بعد از انقلاب 1952 قومیت ها آمارگیری نشده اند .

 

وضعیت امروز

اکثر ارامنه ای که امروزه از ساکنین دائمی مصر هستند در مصر متولد شده و دارای تابعیت مصری هستند . داستانهای فولکلوریک و مراسم فرهنگی ارمنی از نسل قبلی به نسل بعدی دست به دست می گردد . مصریان ارمنی ، مصریان کاملی با یک لایهء فرهنگ اضافی هستند . یک جامعهء کوچک ارمنی  با جمعیت حدود 6000 نفر در مصر زندگی می کنند ( قبل از انقلاب 1952 تعداد ارامنهء مصر حدود 60000 نفر بود ) .

نهادهای امروزی نظیر کلوب ها ، مدارس و باشگاههای ورزشی روابط بین ارامنهء مصر را تقویت نموده و میراث نیاکانشان را زنده نگه می دارند .  ولی علیرغم این تلاشها  تعدادی از جوان ترین نسل ارامنهء مصر ( و عمدتاً آنها یی که نتیجهء ازدواج بین جامعهء ارمنی با سایر مصریان چه مسیحی و چه مسلمان هستند ) به زبان ارمنی صحبت نمی کنند و به مدارس ارمنی نرفته و با این میراث یا اجتماع در تماس نیستند . کلیسای ارمنی و ساختار غیرسیاسی جامعهء ارمنی ، دارای نقش بسیار مهمی در اتحاد ارامنه در مصر هستند . بر خلاف اقلیت ارامنه در سوریه و لینان ، ارامنهء مصر از سیاست های محلی بیرون مانده اند .

حوزهء کلیسای حواری ارمنی در مصر که تحت قلمرو حوزهء اجمیادزین است نگاهبان اصلی و اولیهء دارایی جامعهء ارمنی نظیر موقوفات ، اموال غیر منقول به شکل زمین های کشاورزی و سایر اموالی است که از نسل های انسان دوست به ارث رسیده است .

 

سیاست

برخلاف اقلیت ارامنه در سوریه و لبنان ، ارامنهء مصر بسیار به ندرت درگیر مسائل سیاسی روز مصر می شوند ولی تعدادی از آنها در موسسات سیاسی و غیرسیاسی مصر استخدام شده اند .

 

فرهنگ

در اجتماع ارامنهء مصر ، تعدادی از موسسات فرهنگی از قبیل موارد زیرفعالیت می کنند

 

انجمن صلیب سرخ ارمنی

The Armenian Red Cross Association

 

اتحادیهء کل نیکوکاران ارمنی

The Armenian General Benevolent Union

 

انجمن فرهنگی هوسابر

Housaper Cultural Association

 

جامعهء ارمنی دارای چهار کلوب اجتماعی در قاهره و دو کلوب اجتماعی در اسکندریه است . علاوه بر این دارای سه کلوب ورزشی در پایتخت و دو کلوب ورزشی در اسکندریه است . یک خانهء سالمندان و فعالیت هایی برای جوانان نظیر گروه نمایشی زانگه زور Zankezour ، گروه ارکستر زوارتنوتس Zevartnots و یک گروه ارکستر کودکان به نام دزاقگاستان Dzaghgasdan  وجود دارد .

 

خبرنگاری

امروزه در مصر دو روزنامه و یک هفته نامه منتشر می شود که همگی وابسته به احزاب سیاسی ارمنی هستند .

 

هوسابر Housaper

(به معنای آورندهء امید ) که یک روزنامهء وابسته به فدراسیون انقلابی ارمنی است و در 1913 تاسیس شده است .

 

آرِو Arev  ( به معنای خورشید) که یک روزنامهء منتشر شده از سوی حزب لیبرال دموکراتیک ارمنی ( رامگاوار Ramgavar) است که در 1915 تاسیس شده است .

 

دجاهاگیر Tchahagir  که هفته نامه ای است که در 1948 تاسیس شده و وابسته به حزب سویسال دموکراتیک ارمنی ( هنچاک Hentchag  ) است .

 

نشریات ادواری و خبرنامه ها به قرار زیرند

 

آگبو دِقِگوتیون AGBU Deghegadou که از سال 1996 از سوی اتحادیهء کل نیکوکاران ارمنی در قاهره و به عنوان خبرنامه ای که فعالیت این اتحادیه را پوشش می دهد منتشر می شود .

 

تسیتسرناگ Dzidzernag ( به معنای پرستو) که یک ضمیمهء فصل نامه منتشره از سوی روزنامهء آرِو است که از سال 2001 منتشر می گردد .

 

ورزشها

تعدادی کلوب ورزشی به قرار زیر وجود دارد

 

گیانک Gamk  ( به معنای زندگی) که در 1912 در اسکندریه تاسیس شد .

 

آرارت که در 1914 در قاهره تاسیس شد .

 

نوبار Nubar  که در 1924 در اسکندریه تاسیس شد .

 

نوبار که در 1958 در قاهره تاسیس شد .

 

کلوب خواهر ترزا St. Theresa Club که در سال 1969 در قاهره تاسیس شد .

 

در این کلوب ها بازیهای ورزشی فوتبال ، بسکت بال و تنیس روی میز وجود دارد  و تغریاً تمامی باشگاهها دارای فعالیت های پیش آهنگی می باشند .

 

مدارس و موسسات آموزشی

اولین مدرسهء ارمنی در مصر " مدرسهء دینی یقیازاریان [2] " است که در سال 1828 در بین السورین Bein Al-Sourein تاسیس شد . در 1854 این مدرسه به درب الجنینا  Darb Al-Geneina منتقل شد و نام آن بعداً به خورنیان Khorenian ( مشتق از نام مورخ نامی ارمنی موسی خورنی Movses Khorenatsi ) تغییر یافت .  در 1904 نوبار پاشا  Nubar Pasha  مدرسهء خورنیان را به بولک Boulaq انتقال داد . مدرسه و کودکستان  ارمنی گالوستیان Kalousdian در 1907 تاسیس شد . امروزه تنها یک ساختمان مدرسه و یک زمین بازی در خیابان گالا Galaa Street واقع در مرکز شهر قاهره باقی مانده است . مدرسهء دوم ارمنی توسط بوقوس یوسفیان Boghos Youssefian در اسکندریه در سال 1890 تاسیس شد. جدیدترین مدرسهء ارمنی ، مدرسهء نوباریان  Nubarian  در هلیوپولیس Heliopolis است که در سال 1925 از سوی بوقوس نوبار Boghos Nubar به جامعهء ارمنی اهدا گردید . سرانجام سه مدرسهء ارمنی تا کلاس دوازدهم  را دارا شدند و مدارس شش کلاسه ای که هنوز تا کلاس دوازدهم را ندارند از سوی کلیسای ارمنی مصر پشتیبانی می شوند . در میان جامعهء ارمنی در مصر ، آموزش و پرورش برای حفظ زبان ارمنی اهمیت بسیار دارد . علاوه براین ، زبان ارمنی تنها زبانی است که ارامنه آن را در خانواده و جامعهء خود به کار می برند . دانش آموزانی که از مدارس ارمنی فارغ التحصیل می شوند بلافاصله بعد از گذراندن امتحان دبیرستانی تاناویا اما Thanawiya 'Amma  وارد نظام دانشگاهی شوند .

 

کلیسا

ارامنهء مصر از لحاظ دینی به دو بخش ارامنهء حواری ( که به عنوان ارتودکس یا گریگوری هم شناخته می شود ) و وابسته به کلیسای حواری ارمنی هستند  دیگری جوامع ارامنهء کاتولیک وابسته به کلیسای کاتولیک ارمنی تقسیم می شوند . تعدادی از ارامنهء مصر نیز تابع کلیساهای پروتستان انجیلی هستند .

پنج کلیسای اصلی ارمنی ، دو تا در اسکندریه و سه تا در قاهره وجود دارد

جامعهء ارتودکس ارمنی ، اکثریت ارامنهء مصر را در بر می گیرد کلیساهای حواری ارمنی به قرار زیرند

 

کلیسای بوقوس و پتروس مقدس در اسکندریه

Paul and Peter Armenian Apostolic Church

 

کلیسای حواری گریگور لوساوریچ مقدس در قاهره

St. Gregory the Illuminator Armenian Apostolic Church

 

حوزهء کلیسای ارمنی مصر( شورای خلیفه گری ارامنه مصر) که وابسته به اجمیادزین است

 

جامعهء ارامنهء کاتولیک دارای دو کلیسا هستند

 

حوزهء اسقفی ارامنهء کاتولیک و کلیسای صعود حضرت مریم در قاهره

Armenian Catholic Patriarchate and the Church of the Assumption

 

حوزهء اسقفی ارامنهء کاتولیک در اسکندریه

Armenian Catholic Patriarchate

 

کلیسای ارامنهء کاتولیک خواهر ترزا در هلیوپولیس قاهره

St. Therese Armenian Catholic Church

 

اسامی ارامنهء مشهور مصر

از دوران ابوسعید Abbasid در قرن هفتم تا دوران عثمانی در اوائل قرن نوزدهم

 

 

وارتان رهبر یا وارتان الرومی الارمنی

Vartan the Standard Bearer, or Wardan al-Rumi al-Armani,

 

که زندگی امر بن الآس Amr Ibn al-‘As فرمانده ارتش اعراب در نبرد اسکندریه در سال 641 را نجات داد

 

 

الامیر علی بن یحیی ابوالحسین الارمنی

Al-Amir Ali Ibn Yahya Abu’l Hassan al-Armani

 

حاکم مصر در سالهای 841 و 849 که از سوی ابوسعید خلیفه Abbasid Caliph  راهنمای سیاسی و روحانی و رهبر مسلمین در بغداد منصوب گردید .

 

 

احمد بن تولون Ahmed Ibn Tulun

 

فرمانده جدیدی که در سال 827 از سوی ابن خطیب الفرغانی Ibn Khatib Al-Ferghani  مامور بنای مسجد در قلعهء tow Al-Qata’I شد .

 

 

خطیب الفرغانی Khatib Al-Ferghani

 

معماری با تبار ارمنی که نیل سنج Nilometer را در راس جنوبی جزیرهء راود ا Rawda  برای اندازه گیری میزان طغیان سطح آب در سال را که یک عامل بحرانی برای موفقیت در مصر بوده را بازسازی نمود .

 

 

بدرالگمالی ( الجمالی) Badr al-Gamali

بردهء آزاد شده ای از تبار ارمنی که از سوی خلیفه المنتصر در 1073 در طی دوران فاطمیها و هنگامی که مصر به خاطر منازعات داخلی ضعیف شده و دست خوش قحطی ، خشکسالی و بیماریهای همه گیر شده بود برای کمک فرا خوانده شد. ارتش بدر ، عمدتاً متشکل از سربازان ارمنی بود و اعتقاد بر این است که بعد از سقوط آنی در 1066 که پایتخت سلسلهء باگراتونی Bagratuni بود و موجی از پناهندگان ارمنی در سایر کشورها پناه می جستند تشکیل شد.  بدرالگمالی که ابتدا یک مرد نظامی بود بعداً وزیر شمشیر و قلم [3] گردید بنابراین این گرایش یعنی وزرای با تبار ارمنی با همان انحصار تمدن و نیروهای نظامی برای مدت یک قرن دوام یافت . وزیر ارمنی  در راس قدرت نظامی می توانست به وفاداری بیش از بیست هزار نفر اعتماد کند .

 

 

 

الافدال Al-Afdal

پسر بدرالگمالی که قصر وزیران یا دارالوزرا علاوه بر ساخت دو پارک عمومی و یک باغ عجیب و یک تفرجگاه با دریاچهء مصنوعی به نام برکه الارمن Birket al Arman یا دریاچه ارمنی  را ساخت . این برادران همگی معماران و بنایانی بودند که در بریدن و آرایش سنگها مهارت داشته و سه دروازهء تاریخی قاهره را ساختند دو دروازهء باب النظر Bab al-Nasr و باب الفتوح  Bab al-Futuh  در سال 1087 و باب زاویلا Bab Zuwayla در 1092 این دروازه ها با برجهای اطرافشان تا امروز باقی مانده اند . این استحکامات و دورازه ها  که شباهت قطعی به استحکامات  شهر آنی ،  پایتخت زمان باگراتونی ارمنستان دارند به عنوان شاهکارهای معماری نظامی با موازین بین المللی تلقی می گردند .

 

 

بهرام الارمنی Bahram al-Armani

که بعد از اعادهء فرمان و برقراری صلح در کشور به تقاضای خلیفه حافظ Caliph al-Hafiz در سال 1135 به عنوان وزیر منصوب گردید .   

 

بهاالدین کرکوش Baha al-Din Karakush

خواجه و مملوک ژنرال کردی شیرکاه Shirkuh که در سال 1176 استحکامات نظامی و قلعه ای در جنوب شرقی تپه های موکاتام  Muqattam Hills  ساخت و به دور پایتخت های جدید و قدیم یعنی قاهره و فوستات Fustat که بوسیلهء این قلعه حمایت می شدند دیواری کشید . تا نیمهء قرن نوزدهم این قلعه که از سوی کرکوش ساخته شده بود به کارکرد و وظایف نظامی و سیاسی خود برای حکومت عمل می نمود  .

 

 

شجرت الدور( درخت مرواریدها)

Shagarat Al-Durr (or Tree of Pearls)

 

زن برده ای که هرشخصی را با نمایش دیدنی طلا و زیورآلات قیمتی خود خیره می کرد . او از سوی خلیفهء عباسی المستعصم al-Musta’sim به عنوان هدیه برای سلطان صالح نجم الدین ایوب[4]  فرستاده شد و در طی ایام عمرش همسر محبوب او گردید . این بردهء خودسر ، قدرت مطلق اداره کنندهء مصر در طی گذز به دوران مملوک بوده است . او یکی از  زنان تاریخ اسلام بوده است که به تخت سلطنت صعود نموده و در حوزه های فعالیت فرهنگی و سیاسی تفاوت هایی ایجاد نمود .

 

 

سیمون پاشا Sinan Pasha

معمار کل امپراطوری عثمانی با تبار ارمنی که مسجد تاریخی بلک Bulaq به همراه حمام عمومی بلک و بازار حبوبات grain market  قاهره را ساخت .

 

امیر سلیمان بی الارمنی Amir Suleyman Bey al-Armani

او حالتی شبیه حاکم استانهای مونیفایا Munnifeya و غربیه Gharbiyya را در 1690 داشته و بسیار ثروتمند بود به گونه ای که غلامانی در خدمت خود داشت .

 

 

علی الارمنی و علی بی الارمنی ابوالعذاب

Ali al-Armani and Ali Bey al-Armani Abul Azab

 

 

این دو به عنوان فرماندهان محلی خدمت می کردند

 

مصطفی جبرتی Mustafa Jabarti

برده ای با تبار ارمنی از تفلیس که مال زیادی جمع نمود . او در محلهء ارمنی نشین الزاوایلا al-Zuwayla quarter  اموالی خریداری نموده و از طریق خواهر خود وقف ارامنه نمود . او همچنین مسافرخانه ای در طبقهء بالای کلیسای سارکیس مقدس St. Sarkis Church این محله برای مهاجرین و زوار ارمنی و کارگران مهاجری که نیاز موقتی به خانه داشتند بنا نمود .

 

 

محمود کهیا الارمنی Muhammad Kehia al-Armani

رهبر فساد ناپذیری که در 1798 برای مذاکره با ناپلئون بناپارت جهت حفظ مردم قاهره به اسکندریه اعزام گردید . ناپلئون بسیار تحت تاثیر لحن مصالحه جویانه ، هوشیاری سیاسی و مهارت دیپلماتیک این مملوک ارمنی تبار قرار گرفت که بعداً او را به عنوان رئیس ادارهء امور سیاسی قاهره [5] منصوب کرد.

 

 

بوستام ( پتروس) Rustam (or Petros)

از اهالی قره باغ که به عنوان سرباز برده به مصر فرستاده شده بود . او به همراه ناپلئون به عنوان بادیگاردش به فرانسه رفته به همراه ارتش فرانسه در نبرد اوسترلیستز battle of Austerlitzجنگیده و سپس در فتح اسپانیا شرکت نمود .

 

آبراهام کارکهیا Apraham Karakehia

یک صراف برجسته که به تقاضای محمد علی برای کمک در امور مالی کار می کرد . این صراف ارمنی از طرح و نقشه های محمدعلی حمایت نموده و پس از آن به عنوان نمایندهء مالی کل آلبانی منصوب گردید . او با عنوان افتخاری مصر صرافی  Misser Sarrafi  صراف مصر گردید . این عنوان و افتخار به نسلهای بعدی او هم تعلق گرفت

 

 

محدثی یقیازار امیر پتروسیان

Mahdesi Yeghiazar Amira Bedrossian

 

صراف دیگری از آجین Agin که معروف به والی یا جمع آوری کنندهء مالیات و مشاور ویژهء حاکم بود . این صراف نه تنها خدمات مالی و نظام مالیاتی را تنظیم می نمود بلکه تامیناتی بر ضد تصرفات غیرقانونی املاک هم بوجود آورد . در دوره های گوناگون ، ین صراف و رهبر مالی، حقوق انحصاری استفاده از حمام های عمومی قاهره ، the Cairo bathhouses معادن نمک ماتاریا the salt mines of Matariya و بازار مالی دامیتا fish market of Damietta را حفظ نمود . نفوذ این صراف ارمنی حتی در طی دههء 1830 زمانی که به خاطر جنگ روسیه و عثمانی آزار و اذیت ارامنه زیاد شده و تعدادی از بازرگانان و سرمایه داران در مصر اقامت گزیدند بیشتر شده و حتی موفق شد اولین بانک مصر را که از 1837 تا 1841 فعالیت می نمود راه اندازی کند .

 

یوحنا الارمنی Yuhanna al-Armani

هنرمند و نقاش قبطی که در قاهره کار و زندگی کرد

 

مشارکین در مصر جدید

ارامنه از لحاظ تاریخی به طور برجسته در زندگی عمومی مصر چه در سیاست ، اقتصاد ، تجارت و جریانات علمی و نیز در کلیهء جنبه های هنر مشارکت داشته اند .

کافی است به نوبر پاشا اشاره کنیم که یک سیاستمدار برجسته بود که بعداً اولین نخست وزیر مصر شد . آلکساندر ساروخان Alexander Saroukhan نیز یکی از کاریکاتوریست های برجسته ای تلقی می گردد که برای هنر کاریکاتور در جهان عرب استانداردهایی تعیین نمود .

 

دیاسپورای ازمنی

به علت رشد ناسیونالیسم و پانعربیسم توام با محدودیتهایی در حقوق مدنی و آزادیهای اقتصادی ، تعدادی از مصریان با تبار ارمنی در اواخر دههء پنجاه و در طی دههء شصت قرن بیستم تصمیم به ترک کشور گرفته و هزاران نفر از آنها به اروپا و قارهء آمریکا ( ایالات متحده ، کانادا و آمریکای لاتین ) و استرالیا مهاجرت نمودند و این امر به طور گسترده تعداد ارامنه در مصر را کاهش داد .

ولیکن ارامنهء مصری مهاجر ، وابستگی خود را به مصر حفظ نموده و آداب و رسوم ارمنی – مصری را نگاه داشته و به دور از کشور مصر در دیاسپورای جدید ، انجمنهای خود را تاسیس نمودند . آنها همچنین فعالانه در موسساتی که هنوز در مصر کار می کنند ( نظیر کلیساها ، باشگاهها ، مدارس ، فعالیت های فرهنگی و غیره ) شرکت می کنند . برای نمونه ما می توانیم از انجمن ارامنهء مصر در مونترال کاناد [6]ا و سایر انجمنها در ایالات متحده یاد کنیم .

 

زیرنویس

1: قبطیها مسیحیان مصری هستند که تعدادشان بیش از شش میلیون نفر است و گفته می شود که زبانشان با زبان مصر باستان همریشه است .

2: Yeghiazarian Religious School

3: the Vezir (minister) of the Sword and the Pen

معنای تحت اللفظی این عبارت ، معادل معنایی است که در متن آمد ولی اینکه این وزارت خانه چه بوده و یا کارش چه بوده است اطلاعاتی ارائه نشده است .

4: Sultan Salih Nagm al-Din Ayyub

5: the Head of Cairo’s Political Affairs Administration.

6: the Association of Armenians from Egypt in Montreal, Canada

 

 

منابع

 

1 : Zhory, Ayman. Armenians in Egypt. 2005.

2:  en.wikipedia.org/wiki/Armenians_in_Egypt