بیانیهء تاریخی سی و نه ماده ای کلیسای انگلیکان
بیانیهء تاریخی سی و نه ماده ای کلیسای انگلیکان
Thirty-Nine Articles
ترجمه از گارگین فتائی
![]()
کلیسای انگلیکان را می توان چیزی بین دو کلیسای کاتولیک و پروتستان دانست با این وجود ، این کلیسا را جزء شاخه های پروتستانی متمایل به کاتولیک قرار می دهند . گفته می شود که این کلیسا معتدلترین کلیسا در اصول و عقائد است ولیکن این کلیسا هم محاسن و معایب و مشکلات خود را دارد . عئه ای آن را با توجه به اینکه تحت ریاست ملکهء انگلیس است یک کلیسای سیاسی می دانند و عده ای دیگر هم این کلیسا را با توجه به اعتدالش و نیز ارائهء روش متودیک در مطالعات الهیات مسیحی ، یک کلیسای علمی و آکادمیک می دانند .
هدف از ترجمهء این بیانیه در این مقاله این است که یکی از بیانیه های مهم و کلاسیک در ادبیات و تاریخ مسیحیت به فارسی ترجمه گردد و بنده تاکنون ترجمهء فارسی از این متن ندیده ام و در واقع خواسته ام یک کار تحقیقی ارائه دهم و از آن جائی که برای اولین بار است که به ترجمهء این متن می پردازم لذا اگر کمی یا کاستی متوجه آن دیدید پوزش مرا بپذیرید .
در زیر ابتدا به معرفی کلیسای انگلیکان و بیانیه های آن و نیز تاریخ این بیانیه ها پرداخته و در مرحلهء دوم ، ترجمهء متن اصلی این بیانیه به فارسی ارائه می گردد .
معرفی
بیانیه سی و نه ماده ای دینی در سال 1563 تصویب شده و اظهارات معین تاریخی دکترین انگلیسی در ارتباط با ناسازگاری اصلاح گرایی انگلیسی بویژه در ارتباط با دکترین یا نظریه کالوینیست Calvinist و رویه های کلیسای کاتولیک که منجر به ایجاد دکترین کلیسای انگلیس گردید می باشد . این عنوان معمولاً به صورت "بیانیهء سی و نه ماده ای " the Thirty-Nine Articles کوتاه می شود .
کلیسای انگلستان در صدد یافتن موقعیت دکترینی خود در برابر کلیسای کاتولیک رم و پروتستان های قارهء اروپا بود . مجموعه ای از اسناد معین در طی یک دورهء سی ساله به عنوان وضعیت سیاسی و دکترینی تغییر یافته از زمان تکفیر هنری هشتم Henry VIII در 1533 تا تکفیر الیزابت اول Elizabeth I در سال 1570 نوشته شده و اصلاح گردیدند .
قبل از مرگ هنری هشتم در 1547 چندین سند در مورد این موقعیت انتشار یافت. اولین تلاش ، بیانیهء ده ماده ای the Ten Articles در سال 1536 بود که برخی از گرایش های اندک پروتستانی در نتیجهء تمایل انگلیسی در اتحاد با شاهان لوتری آلمان را نشان می دهد . تجدیدنظر دوم ، بیانیه شش ماده ای the Six Articles در 1539 بود که چرخشی بود از کلیهء موقعیت های اصلاحی و کتاب پادشاه the King's Book در 1543 که تغریباً تجدید بنای کامل نظریه های آشنای کاتولیک بود . سپس در طی سلطنت ادوارد ششم Edward VI در سال 1552 بیانیهء 42 ماده ای the Forty-Two Articles تحت مدیریت اسقف اعظم توماس کرامر Thomas Cranmer نوشته شد . در این سند بود که به نظر می رسد که کالوینیسم به اوج نفوذ خود در کلیسای انگلستان رسید . این بیانیه به خاطر مرگ شاه و تجدید میثاق کلیسای انگلیس با رم در زمان ملکه ماری اول Queen Mary I هرگز به اجرا درنیامد . سرانجام در زمان تاج گذاری الیزابت اول و تجدید بنای کلیسای مجزای انگلستان ، بیانیهء سی و نه ماده ای دینی از سوی انجمن از کلیسا Convocation of the Church در سال 1563 تحت ریاست ماتیو پارکر Matthew Parker و سپس اسقف های اعظم کانتربری به تصویب رسید که در آن از برخی از تفکرات صریح کالوینیستی صرف نظر نموده و دکترین اصلاح شدهء ویژهء انگلیس را ایجاد نمود . این بیانیه در سال 1571 شکل نهایی به خود گرفته و قرار بر این شد که اثر دائمی بر مذهب پادشاهی متحد و سایر نقاط از طریق اتحاد و انتشار آن بوسیلهء کتاب دعای عمومی داشته باشد .
بیانیهء ده ماده ای 1536
Ten Articles (1536)
این بیانیه در سال 1536 از سوی توماس کرامر انتشار یافت این بیانیه اولین راهنمای کلیسای انگلیس به عنوان کلیسای مستقل از رم بود .
این بیانیه به طور خلاصه اینگونه اظهار می داشت
1: قدرت الزام آور کتاب مقدس ، سه عقیدهء جهانی و چهار شورای اول جهانی
2: نیاز به تعمید برای نجات حتی در مورد فرزندان ( ماده دوم می گوید - فرزندان بایستی تعمید یابند تا اگر در زمان کودکی مردند بلاشک نجات یابند و بر خلاف عقیدهء آناباپتیست ها Anabaptists و پلاگین ها Pelagians که این عمل را کفری نفرت انگیز و مطلقاً محکوم می دانند چیزی غیر از آن نیست چیز دیگری غیر از آن نیست )
3: مراسم توبه به همراه اعتراف و آمرزش گناه که ضروری و مناسب اعلام می شود .
4: حضور جسمی و روحی و واقعی بدن و خون مسیح به شکل نان و شراب در مراسم عشاء ربانی .
5: توجیه ایمان متصل به عمل نیکوکاری و اطاعت .
6: استفاده از مجسمه ها و تصاویر در کلیساها .
7: احترام به قدیسین و مریم باکره .
8: نیایش قدیسین .
9: رعایت مراسم و تشریفات گوناگون ، خوب و قابل ستایش تلقی شد نظیر پوشیدن لباس های روحانی ، پاشیدن روغن مقدس ، حمل شمع در دوم فوریه و دادن خاکستر در اولین چهارشنبه روزه مسیحیان
10: دکترین تطهیر و اقامه نمازهایی برای شخص مرده در جهت تطهیر .
نظریات ضروری کلیسای مستقل انگلستان با توضیحات بیشتری در " موسسهء فرد مسیحی " The Institution of the Christian دنبال می شد .
کتاب اسقف ها
Bishops' Book (1537)
موسسهء مرد مسیحی ( که کتاب اسقف ها هم خوانده می شود) در 1537 تالیف شد و از سوی کمیته چهل و ششم اسقفها و کشیشان به ریاست توماس کرامر به نگارش درآمد و هدف از این کار این بود که علاوه بر بیانیه ده ماده ای سال قبل اصلاحات هنری هشتم در جدایی از کلیسای کاتولیک و تاسیس کلیسای انگلیکان تکمیل شود . گر چه اصلاحی نامیده شد ولی به نظر می رسد که گرایش اساسی لوتری چنادان نیرومندی نداشته باشد . این کتاب به عنوان منبع رسمی ایمان جدید انگلیکان در کلیسای انگلیس عمل نمود و بعداً بوسیله اظهارات رسمی و عقیدیتی دیگر در زمان سلطنت پی در پی ادوارد ششم و الیزابت اول جایگزین شد . چنانکه کلیسای انگلیس به سمت وضعیت الهیات اصلاح شدهء بیشتری گام برداشت که نتیجهء آن کتاب پادشاه بود این کتاب تلاش جدیدی از سوی برخی از اسقفها در ارتقاء این یگانگی و بنا و تعلیم مردم در کلیسا بود .
مقامات
فهرست 46 روحانی که در کتاب اسقفها ظاهر شدند شامل تمامی اسقف ها ، هشت معاون اسقف شانزده دکتر الهیات و عده ای که بعداً درگیر در ترجمهء کتاب مقدس و تالیف کتاب دعا شدند بود و اسامی آنها به شرح زیر بود
Thomas Cranmer - Edward Lee - John Stokesley - Cuthbert Tunstall - Stephen Gardiner - Robert Aldrich - John Voysey - John Longland - John Clerk - Royland Lee - Thomas Goodrich - Nicholas Shaxton - John Bird - Edward Foxe - Hugh Latimer - John Hilsey - Richard Sampson - William Repps - William Barlowe - Robert Partew - Robert Holgate - Richard Wolman - William Knight - John Bell - Edmond Bonner - William Skip - Nicholas Heath - Cuthbert Marshal - Richard Curren - William Cliffe - William Downes - Robert Oking - Ralph Bradford - Richard Smyth - Simon Matthew - John Pryn - William Buckmaster - William May - Nicholas Wotton - Richard Cox - John Edmunds - Thomas Robertson - John Baker - Thomas Barett - John Hase - John Tyson
بیانیهء شش ماده ای 1539
Six Articles (1539)
دز سال 1538 سه دانشمند آلمانی الهیات به نام های فرانسیس بورکهارد Francis Burkhardt معاون رئیس دانشگاه ساکسونی ، گئورگ وون بوین برگ George von Boyneburg دکتر حقوق و فردریک میکونیوس Friedrich Myconius سرپرست کلیسای گوتا Gotha به لندن فرستاده شده و کنفرانسی را به همراه اسقف ها و روحانیون انگلیکان در قصر اسقف های اعظم archbishop’s palace در لامبت Lambeth به مدت چندین ماه برگزار نمودند که در آن آلمانیها مبانی توافقی را ارائه دادند که تعدادی از اصول آن مبتنی بر اعتراف لوتری آوکسبرگ the Lutheran Confession of Augsburg بود . اسقفها تونستال Tunstall و استوکسلی Stokesley و دیگران ملزم به این توافقات پروتستانی نشده و چیزی هم در خودداری از این توافق انجام ندادند . آنها می خواستند از رم جدا شوند اما نقشهء آنها اتحاد با کلیسای یونان بود و نه پروتستانهای انجیلی در اروپای قاره ای . اسقفها همچنین از حذف آن چه که آلمانیها آنها را بد می خواندن ( نظیر تجرد کشیشان و نیایش قدیسین ) را که از سوی کلیسای اصلاح شدهء انگلیس مجاز دانسته شده بود حذف نکردند . استوکسلی این رسوم را اساسی تلقی می کرد زیرا کلیسای یونان به عنوان کلیسای ارتودکس شرقی در آن زمان در آن امور تجربه داشت . در مقابل ، کرامر اتحاد با آلمانیها را ترجیح داد و پادشاه هم نسبت به نقض روش های کاتولیکی که در این کنفرانس منحل و فسخ شده بود بی میل و ناخشنود بود.
هِنری از حضور دکترهای لوتری و الهیات آنها در محدودهء پادشاهی ، احساس ناراحتی می کرد . در 28 آوریل 1539 پارلمان برای اولین بار بعد از سه سال تشکیل جلسه داد . در پنجم ماه می ، مجلس لردان House of Lords کمیته ای را با ترازنامهء مرسوم دینی جهت بررسی و تعیین دکترین ایجاد نمود . یازده روز بعد دوک نورفولک Duke of Norfolk خاطرنشان ساخت که این کمیته در همهء امور به توافق نرسیده است و پیشنهاد کرد که لردها شش مسالهء عقیدتی را بررسی کنند تا در نهایت ، اساس بیانیهء شش ماده ای قرار گیرد . این مواد که انتشار آنها تاکید مجددی بر دکترین کاتولیک بود به قرار زیر است .
1: تبدیل نان و شراب در عشاء ربانی به خون و جسم مسیح
2: عقلانیت خودداری از جام شراب از دسترس عوام در طی مراسم عشاء ربانی
3: تجرد روحانی
4: رعایت عهود پاک دامنی
5: پذیرش مراسم خاص
6: اهمیت اعتراف شنیداری
مجازات ها بر اساس قانون از زندان و جریمه تا مرگ در نظر گرفته شده بود ولیکن شدت آن بوسیله قانون 1540 که مجازات مرگ را تنها برای انکار عشاء ربانی و یک اقدام بر ضد حکومت نگاه می داشت تقلیل یافت . تاکید بر دکترین کاتولیکی مورد ستایش در این مواد با اصلاحات کلیسایی هنری که در سالهای بعدی بر آن متعهد گشت نظیر اجرای ضروری کتاب مقدس و اصرار بر لغو زیارتگاهها در سال 1541 چندان سازگار به نظر نمی رسد .
در زمان نزدیک به تصویب بیانیه شش ماده ای در پارلمان ، کرامر ، همسر و بچه هایش را برای ایمنی بیشتر به خارج از انگلستان برد . تا مدتی پس از آن هم خانواده اش کاملاً مخفیانه و احتمالاً در قصر فورد در کنت Ford Palace in Kent نگهداری می شدند . این قانون در پایان ژوئن در پارلمان به تصویب رسید و لاتیمر Latimer و نیکلاس شاکستون Nicholas Shaxton را وادار به کناره گیری از حوزهء اسقفیشان به خاطر ضدیت صریح با موازین آن نمود. بعد از مرگ هنری ، مواد دیگری از سوی پسرش ادوارد ششم جایگزین آنها گردید .
کتاب پادشاه 1549
King's Book (1543)
دکترین ضروری و دانش برای هر فرد مسیحی که به عنوان کتاب پادشاه هم شناخته می شد در 1543 تالیف گردید و موجب شهرت هنری هشتم گردید که در واقع تجدید نظری بر موسسه فرد مسیحی و دفاع از عشاء ربانی و بیانیهء شش ماده ای بود . همچنین موعظه را تشویق و به نصب مجسمه ها و تصاویر در کلیساها حمله می نمود .
بیانیهء چهل و دو ماده ای
Forty-Two Articles (1552)
بیانیه چهل و دو ماده ای ، متمایل به خلاصه نمودن دکترین انگلیکان آن گونه که در زمان سلطنت ادوارد ششم وجود داشت بود که به سمت ایمانی پروتستانی بیشتر توجه داشت . با وجود وسعت کتاب توماس کرامر ، قرار بر این بود که کتاب کوچکی باشد تا ایمان آشکار در کتاب مقدس و عقائد کاتولیکی موجود را نشان دهد . این مواد در 1552 تکمیل شده و در نوزدهم ژوئن 1553 به حکم پادشاه انتشار یافت و ادعا می شد که این مواد در طی جلسهء عمومی با مقامات دریافت شده گر چه این گفته مشکوک است . با تاج گذاری ملکه ماری اول و تجدید میثاق کلیسای انگلیس با کلیسای کاتولیک رمی ، این مواد هرگز اجرا نشد ولیکن بعد از مرگ ماری ، آنها مبانی بیانیهء سی و نه ماده ای قرار گرفتند . در 1563 انجمن جهت تجدید نظر در مواد با اسقف پارکر Archbishop Parker ملاقات نمود . انجمن ، تنها سی و نه ماده از چهل و دو ماده را تصویب نمود و الیزابت اول ، آن را به سی و هشت ماده تقلیل داد زیرا ماد سی و نهم را به خاطر خودداری از اذیت شدنش در وابستگی و تمایل به کلیسای کاتولیک انداخته بود . در 1571 ماده سی و نهم علیرغم ضدیت اسقف ادموند گست Edmund Guest به بیانیه الحاق شد که باعث تکفیر ملکه از سوی پاپ در 1570 گردید. این اقدام هر گونه امید مصالحه با رم را خراب نموده و ضرورت بیشتری از اینکه ترس اذیت به احساسات کاتولیکی را ایجاد کند وجود نداشت . این بیانیه که به سی و نه ماده افزایش یافته بود از سوی ملکه به تصویب رسیده و اسقف ها و روحانیون ، ملزم به توافق با آن بودند .
بیانیهء سی نه ماده ای
Thirty-Nine Articles (1563)
بیانیهء سی و نه ماده ای ، قصد نداشت که اظهار کاملی از ایمان مسیحی باشد اما وضعیت کلیسای انگلیس در ارتباط با کلیسای کاتولیک رم و پروتستانهای ناموافق را نشان می دهد . این مواد بر علیه اوضاع برخی از آناباپتیست ها نظیر حفظ اجناس عمومی و ضرورت تعمید ایمانداران بحث می کند . هدف از ایجاد و تصویب آن غیبت یک وفاق و اجتماع عمومی در مورد ایمان متعاقب جدایی از کلیسای رم بود . درگیری دیگر در برابر مخالفینی که می خواستند اصلاحات بیشتری انجام دهند ( نظیر نسخ سلسله مراتب اسقفی ) وجود داشت و نفوذ چنین افرادی افزایش می یافت . متعاقب تمایل به دنبال کردن برنامهء الیزابت اول در تاسیس یک کلیسای ملی که ایمان مرسلی بومی را حفظ کرده و به برخی از بینش های پروتستانتیزم وجهه بدهد باعث شد که در این مواد بین الهیات و دکترین تعادل ایجاد گردد و این به آنها اجازه داد که به پژوهش وسیع دیدگاه بومی و کاتولیکی و غیره بپردازند . در این مفهوم ، این مواد ، روزنهء آشکاری به سمت آداب و رسوم و مشخصهء انگلیکانیسم بویژه راه میانی بین اعتقادات و رویه های کلیسای کاتولیک رمی و پیوریتن های انگلیسی English Puritans است . این راه میانی در این مواد ، چنان ماهرانه بیان شده که برخی محققین محتوای آن را مثال ساده ای از دکترین انگلیکانیسم از کاتولینیزم اصلاح شده می دانند .
محتوا
مواد 8 – 1 : ایمان کاتولیکی
پنج مادهء اول در مورد اظهارات کاتولیکی از ماهیت خداوند و اشاره به تثلیث مقدس است . مادهء ششم و هفتم ، کتاب مقدس را بررسی می کنند در حالی که مادهء هشتم در بارهء عقائد ضروری بحث می کند .
مواد نهم تا هجدهم : دین شخصی
این مواد در باره گناه و توجیه آن و گرایش الهی روح می باشند . کانون ویژة آن هم اصلاح عمدهء مسالهء توجیه ایمان است . مواد این بخش و در بخش کلیسای انگلیکان در مباحثات حد میان ، به تصویر کشندهء یک اقتصاد نجات در جائی است که اعمال نیک ، فرع بر ایمانند و نقشی برای مراسم و کلیسا موجود است .
مواد نوزدهم تا سی و یکم : ساختار مذهب
این بخش بر بیان ایمان در نزد عوام ، کلیسای رسمی ، شوراهای کلیسائی ، پرستش ، ادارهء کلیسا و الهیات مربوط به مراسم ، متمرکز است .
مواد سی و دوم تا سی و نهم : مواد متفرقه
این مواد شامنل تجرد روحانی ، تکفیر ، سنت های کلیسا و سایر اعمال است .
تفسیر
در سال 1571 کتاب دعای عمومی Book of Common Prayer اعلان پادشاهی را در بر داشت که معرفی کنندهء موادی است که تقاضای تفسیر تحت اللفظی آنها شده است و در مورد رنج مرگ برای آکادمیسین ها و روحانیون تعلیم دهندهء تفسیر شخصی و یا تشویق کنندهء بحث درمورد آنهاست و اظهار می دارد .
از این پس هیچ شخصی نباید این مواد را به هر سوئی کشانده و هر گونه که خواست آنها را چاپ و موعظه کند اما باید معنای کامل و واضحی از این مواد ارائه دهد و نباید مفهوم یا تفسیر خود از این مواد را در معنای ماده قرار دهد ولی باید آن را در مفهوم دستوری و تحت اللفظی قرار دهد .
ولیکن معنای واقعی این مواد از زمان تصویبشان موضوع بحث در کلیسا بوده اند . جناح انجیلی کلیسا ، ارزش ظاهری به این مواد داده است . در سال 2003 روحانی انجیلی انگلیکان کریس پیرز Chris Pierce نوشت .
مواد سی و نه گانه ، مجموعه ای از دکترین دقیق مسیحی را استنتاج می کنند و بیش از آن که در صدد موافقت آنها باشیم از صمیم قلب باور می شوند . در زمانهای پیش تر ، روحانیون انجیلی انگلیسی و ایرلندی نظیر کرامر ، ریدلی Ridley ، لاتیمر ، یوشِر Ussher و ریل Ryle محدودیت ارزیابی دین لیتون Dean Litton ( نقل قول از دین پاول زاهل Dean Paul Zahl و کار او که یکی از چهره های پروتستان انگلیکان است ) پذیرفته اند که می گوید اگر قرار است که کلیسای انگلیکان با اظهارات این مواد داوری شود باید بر علیه کلیسای پروتستان اروپا موضع بگیرد .
این دیدگاه هرگز از سوی کل کلیسا پذیرفته نشد . در سال 1643 اسقف اعظم آرماق جان برامهال Armagh John Bramhall بحث متمرکزی را بر علیه این مواد مطرح نمود .
او می گوید
برخی از آنها خیلی شبیه همان چیزهائی است که ایمان و عقیدهء کاتولیکی هم آنها را در بر می گرفت ، برخی از آنها واقعیات عملی تجربی هستند که شایستهء درج در فهرست نکات یا مواد ایمانی و اعتقادی نیستند و سرانجام برخی از آنها نیز دیدگاههای پاریسایانه یا حقایق متعالی هستند که از سوی کلیسای انگلیس برای تمام اعضایش پیشنهاد شده اند به گونه ای که نباید با آنها ضدیت و مخالفت شود و به عنوان ضروریات ایمان که برای تمامی مسیحیان اعتقاد به آن بر اساس رنج نفرین شدگی ضروری باشد تلقی نمی گردد .
این شکاف عقیده در طی جنبش آکسفورد the Oxford Movement در قرن نوزدهم ، آشکارتر به نظر می رسید . تصریح مواد سی ام و سی و هشتم از سوی انجیلیها در جهت مخالفت با بازشناسیی برخی از اعتقادات ، رسوم و اعمال پرهیزگاری در بارهء مراسم به طور منظم مورد درخواست بود . در مقابل جان هنری نیومن John Henry Newman شروع به اثبات این امر کرد که این مواد با دکترین کاتولیک رمی در روشی کمتر خصومت آمیز می توانند تفسیر شوند . وفاق در هر چیزی در کلیسای انگلیکان نادر است و بیانیهء سی و نه ماده ای هم از این قاعده مستثنی نیست .
تاریخ و نفوذ آن
تبعیت از این مواد در سال 1571 از سوی پارلمان انگلیس یک الزام قضائی تلقی گردید . این مواد در کتاب دعای عمومی و سایر کتب دعای انگلیسی چاپ گردیدند . قانون آزمایشی 1672 تبعیت از این مواد را برای حفظ شغل و مقام مدنی در انگلستان الزام آور تلقی می کرد ( این قانون در 1824 لغو گردید)
در گذشته کلیساهای متعدد ملی و حوزه های اسقفی که این فرامین مقدس را پذیرفته اند سوگند اجرای این مواد را خورده اند . روحانیون کلیسای انگلیکان هنوز ملزم به تصدیق این امر هستند که این مواد موافق با کلام خداست اما عوام ملزم به این امر نیستند . کلیسای ایرلند نیز برای روحنیون خود بیانیهء مشابهی دارد در حالی که کلیساهای دیگری در جامعهء انگلیکان چنین الزامی را ارائه نمی دهند .
دکترین و رویهء این مواد در کلیسای انگلیکان ، نفوذی عمیق داشته است گر چه مادهء هشتم اظهار می دارد که سه عقیدهء کاتولیکی برای ابراز ایمان کافی است ولی این مواد اغلب به عنوان نزدیک ترین چیز به اعتراف اضافی به دست آمده به وسیلهء سنت ، دریافت و تلقی می گردند .
ترجمهء اصلاح شده ای از این مواد در 1801 بوسیله کلیسای اسقفی آمریکا US Episcopal Church دریافت گردید . پیش تر جان وسلی John Wesley بانی فرقهء متودیست Methodists بیانیهء سی و نه ماده ای را برای استفاده از سوی متودیست های آمریکا در قرن هجدهم پذیرفته بود . مواد حاصله از مذهب به عنوان دکترین رسمی متودیست متحد United Methodist باقی ماند .
در مباحثات کلیسای انگلیکان ، این مواد به منظور سعی در تبیین دکترین و رویهء آن مرتباً ذکر و تفسیر می گردند . برخی اوقات تمایل ضمنی آنها درخواست حمایت از جامعیت کلیسای انگلیس بوده است . ظهور پیوسته و مهم این مورد در میدان شیکاگو لامبت the Chicago-Lambeth Quadrilateral است که به مواد ششم ، هشتم ، پانزدهم و سی و ششم در مفصل بندی شخصیت اساسی کلیسای انگلیس وجهه داد . در سایر اوضاع و احوال ، شخصیت دور سازندهء آنها در جهت سعی در مشخص شدن اعنتقاد و رویه های قابل قبول ، مورد پژوهش قرار گرفته اند .
این مواد امروزه نیز مورد تمایل کلیسای انگلستان می باشند . برای نمونه مباحثات پیوسته در باره مقام اسقفی و مواد ششم ، بیست و سوم ، بیست و ششم و سی و چهارم مرتباً با دیدگاههای گوناگونی ذکر می گردند .
ولیکن هر کدام از چهل و چهار عضو جامعهء انگلیکان در قبول و تصویب اسناد رسمی خود آزاد است و این مواد رسماً در همهء کلیساهای انگلیکان از مواد اصولی محسوب نمی شوند ( این عقیدهء آتانسیان Athanasian نیست) تنها اسناد عقیدتی مورد توافق در جامعهء انگلیکان عقیدهء رسولی Apostolic Creed اعتقاد نامهء نیقیه Nicene Creed در 381 میلادی و اعتقاد نامهء شیکاگو Chicago-Lambeth Quadrilateral است . در کنار این اسناد ، کتب مجاز عبادتی نظیر کتاب دعا و مراسم نیز اصولی هستند . چندین چاپ ایالتی از کتابهای دعا ، برابر هم و یکسان نبوده اند با وجود این ، آنها به میران کوچک تر یا بزرگ تری به هم شبیهند بنابراین هیچ چاپ معینی از کتاب دعا برای کل جامعهء انگلیکان الزام آور نیست .
بيانيهء تاریخی39 ماده ا كليساي انگليكان
ترجمه و توضیحات از گارگین فتائی
متن بیانیه
بيانيهء 39 ماده ا كليساي انگليكان
ماده ها و اصول مذهبي
مورد توافق از سوي سر اسقف ها ، اسقف ها و كليهء روحانيوي ولايات مشمول كليساهاي كانتربري و يورك
لندن 1562
ماده 1
در مورد ایمان به تثلیث مقذس
تنها يك خداي واقعي وجود دارد ، ابدي، بدون جسم ، بدون شریک یا هوای نفس ، دارای قدرت نامتناهی ، سازنده و نگهدارندهء همهء چیزهای دیدنی و نادیدنی و در یگانگی این الوهیت ، سه شخص وجود دارد از یک ذات و قدرت و ازلی در پسر و روح القدس .
ماده 2
در مورد کلمه یا پسر خدا که انسان واقعی شد
پسر که کلمهء پدر است موجود جاودانی پدر ، خدای واقعی و ابدی و همذات با پدر که در رحم مریم باکره از جوهر او طبیعت انسانی گرفت به گونه ای که دو کل و دو طبیعت گرفت و باید گفت که طبیعت انسانی و طبیعت خدایی با هم در یک شخص پیوستند . این طبیعت هرگز قابل تقسیم نیست زیرا یک مسیح وجود دارد خدای کامل و انسان کامل که واقعاً رنج کشید ، مصلوب گشت ، مرد و مدفون گشت تا پدر خود را با ما آشتی دهد و قربانی شد نه تنها برای گناه اولیه بلکه برای تمامی گناهان بالفعل انسانها .
ماده 3
در مورد نزول مسیح به عالم اسفل
از آن جائی که مسیح برای ما مرد و مدفون گشت بنابراین این اعتقاد وجود دارد که او به عالم سفلی نزول کرد .
ماده 4
در مورد قیام مسیح از مردگان
مسیح ، دوباره از میان مردگان ، برخواسته و جسم انسانی خود را با گوشت و استخوان و همهء چیزهای مربوط به طبیعت انسان کامل به خود گرفت که بوسیلهء آن او به بهشت صعود نموده در آن جا نشسته تا در روز آخر برای داوری انسان ها برگردد .
ماده 5
در مورد روح القدس
روح القدس ، جاری شونده از پدر و از پسر و هم ذات با آنها ، بزرگی وشکوه با پدر و پسر ، خدای واقعی و ابدی است .
ماده 6
در مورد صلاحیت متون مقدس برای نجات
متون مقدس ، دربرگیرندهء همهء چیزهای ضروری برای نجات است طوری که از آن حیث خوانده یا از آن جهت اثبات نمی شود که هر شخصی را ملزم یا مجبور سازد بلکه [به این متون] باید به عنوان جزئی از ایمان یا اندیشهء لازم و ضروری نجات اعتقاد داشت . به عنوان متون مقدس ، ما کتاب های کانن اصلی عهد قدیم و عهد جدید را از منابعی که هرگز در کلیسا مورد تردید نبوده اند درک می کنیم .
اسامی و تعداد کتاب های کانن اصلی
پیدایش
خروج
لاویان
اعداد
تثنیه
یوشع
داوران
روت
اول سموئیل
دوم سموئیل
اول پادشاهان
دوم پادشاهان
اول تواریخ
دوم تواریخ
اول عزرا
دوم عزرا
استر
ایوب
مزامیر
امثال
جامعه
غزل غزل ها
چهار نبی کوچک
دوازده نبی کوچک تر
و کتاب های دیگر ( که به گفتهء هروم) در کلیسا هم برای الگوی زندگی و هم آموزش روش های آن خوانده می شود اما هنوز از این دو منظور برای ارائهء هیچ نظریه ای به کار گرفته نشده است
چنین کتاب های به قرار زیرند
کتاب سوم عزرا
کتاب چهارم عزرا
کتاب طوبیت
کتاب یهودیت
اضافات کتاب استر
کتاب حکمت سلیمان
یشوع بن سیراخ
باروک نبی
آوازهای سه جوان
داستان سوسانا
بعل و اژدها
دعای منسی
کتاب اول مکابیان
کتاب دوم مکابیان
تمامی کتب عهد جدید چنانکه مشترکاً مورد پذیرشند ، ما آنها را پذیرفته و به عنوان کانن اصلی تلقی کردیم .
ماده 7
در مورد عهد عتیق
عهد عتیق با عهد جدید مغایر نیست زیرا هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید ، حیات ابدی از سوی مسیح که تنها میانجی بین خدا و انسان و همراه خدا و انسان است به نوع بشر اهدا شده است و چرا فقط به خاطر این که وانمود شده است که پدران قدیمی تنها وعده ها و عهد های فانی را دیده اند نباید استماع شود ؟ با وجود این ، قوانین اعطا شده از سوی خدا به موسی نظیر مراسم و فرامین ملموس مذهبی(شریعت) برای افراد مسیحی ، الزامی نبوده و پذیرش فرامین مدنی ناشی از آن در هیچ کشور مشترک المنافعی ضروری نیست با وجود این هیچ شخص مسیحی از اطاعت از احکامی که اخلاقی خوانده می شوند آزاد نیست.
ماده 8
اعتقاد نامه های سه گانه
سه اعتقادنامه نیقیه، اعتقادنامه آتاناسیون و آنچه که عموماً اغتقادنامهء رسولان خوانده می شود باید به طور کامل پذیرفته و باور شوند برای اینکه اینها می توانند از سوی قطعی ترین اسناد متون مقدس ، اثبات شوند .
ماده 9
در مورد گناه اصلی یا اولیه
گناه اولیه در اخلاف آدم متوقف نشد( چنانکه پلاگیان ها بیهوده می گویند) اما آن گناه و انحراف طبیعی هر انسانی است که طبیعتاً از فرزندان آدم تولید شده است که به موجب آن ، انسان از عدالت اولیه بسیار دور رفته است و طبیعتش به سوی بدی متمایل گشته به گونه ای که خواهش جسمانی همیشه مغایر با روح بوده است و بنابراین در هر شخص در این دنیا متولد شده و شایستهء لعن و خشم خداوند قرار می گیرد و در حقیقیت ، این سرایت طبیعت( گناه) در کسانی که متولد می شوند دوام می یابد که به موجب آن در زبان یونانی « خواهش جسم» phronema sarkos خوانده می شود که برخی آن را دانش ، برخی نفسانیت برخی عاطفه و برخی تمایل جسمانی تفسیر می کنند و تابع قانون خداوند نیست با وجود این برای آن هایی که ایمان آورده و تعمید یابند و در عین حال اعتراف رسولی [ مبنی بر این] را که نفس اماره و خواهش جسم – خود - ریشه در طبیعت گناه آلود انسان دارد را بپذیرند ، محکومیت وجود نخواهد داشت .
ماده 10
در مورد ارادهء آزاد
وضع انسان ، پس از سقوط آدم چنین است که او نمی تواند بازگشت نموده و از طریق نیروی طبیعی و اعمال نیک ، ایمان آورده و خدا را برای کمک فرا بخواند چرا که ما قدرت انجام اعمال نیک مورد پسند و قبول خداوند را بدون موهبت الهی از طریق مسیح بازدارندهء ما( از گناهان) نداریم . در این صورت است که ما می توانیم اراده نیک داشته باشیم و وقتی ما ارادهء نیک داشته باشیم اعمال نیک هم با ما خواهد بود .
ماده 11
در مورد عادل شمردگی انسان
ما در برابر خدا تنها به خاطر شایستگی خداوند و نجات دهندهء ما مسیح بوسیلهء ایمان خود عادل شمرده می شویم و نه به خاطر اعمال یا شایستگی خود چرا که عادل شمردگی ما محض ایمان ، سالم ترین نظریه است و چنانکه عمدتاً در موعظه عادل شمردگی اظهار داشته می شود تسلی دهندهء بسیار کاملی است.
ماده 12
در مورد اعمال نیک
گر چه اعمال نیک که ثمرهء ایمان بوده و منعاقب عادل شمردگی می آید نمی تواند گناهان ما را کنار گذاشته و نمی تواند ما را از شدت داوری خداوند برهاند با وجود این ، آن اعمال اگر در مسیح صورت گیرند مورد خوش آیند و پذیرش خداوند خواهند بود و ضرورتاً از یک ایمان واقعی و زنده سرچشمه می گیرند به گونه ای که بوسیلهء آنها یک ایمان زنده آشکارا از طریق میوهء درختش شناخته می شود .
ماده 13
در مورد اعمال قبل از عادل شمردگی
اعمال انجام گرفته شده قبل از فیض مسیح و الهام روحی او ، خوشایند خداوند نیستند . نظر به اینکه آنها نه از ایمان به مسیح سرچشمه می گیرند و نه انسانها را وادار به دریافت فیض ( یا چنانکه نویسندگان مکتب مدرسی می گویند) شایستهء فیض بهشتی می سازند بلکه در حقیقت آنها چنانکه خدا می خواهد و فرمان داده انجام نمی گیرند . ما تردید نداریم که انسانها دارای طبیعت گناه آلود هستند .
ماده 14
در مورد اعمال مقدس
اعمال ارادی گذشته ، حال و آینده و فرامین خداوند که اعمال مقدس خوانده می شوند نمی توانند بدون تکبر و ناپرهیزگاری دریافت شوند زیرا بوسیله این اعمال ، انسان ها اعلام می کنند که نه تنها به اندازه ای که ملزم به انجام دادن این اعمال هستند به خداوند تسلیم شده اند بلکه آنها تکلیف واجب مورد نیاز را بیشتر برای منظورش انجام می دهند چرا که مسیح آشکارا گفته است وقتی شما آنچه را که به شما فرمان داده شده است انجام دهید ما خرسند خواهیم بود .
ماده 15
در مورد اینکه فقط مسیح، بدون گناه است
مسیح در حقیقتِ طبیعتمان در همه چیز مثل ما خلق شد جز اینکه او چه در جسم و چه در روح ، کاملاً عاری از گناه بود . اوآمد تا برهء بدون مکانی شود که بوسیلهء قربانی کردن خود که تنها یک بار صورت گرفت گناهان جهان را برچیند و گناه ، چنان که یوحنای قدیس می گوید در او نبود اما همهء مائی که اکنون باقی مانده ایم گر چه تعمید یافته و دوباره در مسیح ، متولد شده ایم باز در برخی امور ، تخطی ورزیده ایم و اگر ما بگوئیم که گناه نداشته ایم خود را فریفته ایم و حقیقت در ما نخواهد بود .
ماده 16
در مورد گناه بعد از تعمید
هر گناه کبیره ای که عامدانه بعد از تعمید ارتکاب یابد گناه بر علیه روح القدس و نابخشودنی نیست چرا که حق توبه نباید در شرائطی مثل افتادن در ورطهء گناه بعد از تعمید مورد انکار قرار گیرد . بعد از اینکه روح القدس را دریافت نمودیم ما می توانیم با فیض اعطا شده از افتادن به گناه ، رهسپار شده و از طریق فیض خداوند ، ما می توانیم دوباره برخواسته و زندگیهای خود را اصلاح کنیم بنابراین این گفته که انسانها نمی توانند به حدی که در اینجا زندگی می کنند گناه بیشتری مرتکب شوند یا برای چنین توبهء راستینی ، امکان بخشودگی را انکار کنند باید محکوم شود .
ماده 17
در مورد جبر و اختیار
سرنوشت زندگی ، مقصود دائمی خداوند است که به موجب آن ( قبل از اینکه پایه های جهان ، پی ریزی شود) بوسیلهء راز مشورت خود از طریق نجات از بلا و مصیبتی که او در مسیح فوق انسانی انتخاب کرده بود و آنها را بواسطه مسیح ، همچون کشتی های پرجلال به سمت نجات دائمی آورد به ما ارائه داد چرا که به آنها یک موهبت بسیار عالی از خداوند بر طبق خواست الهی بوسیلهء روحی که بر حسب موقعیت زمانی در آنها کار می کند بخشیده شد و از طریق فیض از این فراخوانی اطاعت می کردند . آنها به طور رایگان ، آزاد شمرده می شوند . آنها از طریق فرزند خواندگی ، پسران خدا نامیده می شوند و شبیه یگانه پسر خدا عیسی مسیح ساخته می شوند . آنها متدینانه و به عبارت دیگر بوسیلهء رحم و بخشش خداوند در کارهای خوب ، قدم می گذارند و سعادت ابدی را به دست می آورند .
چنانکه تلقی الهی از تقدیر و سرنوشت و انتخابمان " در مسیح " پر از خوشی و شادمانی و تسلی وصف ناپذیر الهی در اشخاص و نظیر احساس خودمان در عملکرد روح مسیح ، احساس شرم از اعمال جسمانی و اعضاء خاکی و زمینی و کشیده شدن ذهنمان به امور متعالی و اخروی است و نیز به این علت که آن ، ایمانشان را به نجات ابدی با بهره مندی از طریق مسیح ، بنا نهاده و تثبیت می بخشد همچنانکه که عشق پرشوری را نسبت به خدا برمی افروزد بنابراین برای افراد کنجکاو و جسمانی ، فقدان روح مسیح به داشتن حس حاکمیت تقدیر الهی در برابر چشمانشان ، خطرناک ترین اسفل السافلین است که به موجب آن ، شیطان هم به خاطر ناامیدی و هم به خاطر پستی زندگی آلوده و ناپاک که کم خطرتر از ناامیدی نیست در آنها رخنه می کند .
علاوه بر این ، ما عهدهای الهی را از طریق چنین دانشی دریافت می کنیم که آنها عموماً در کتاب مقدس و در اعمالمان که باید از خواست خدا پیروی کنند به ما اعلام شده اند و اینها صراحتاً برایمان در کتاب مقدس آشکار گشته اند .
ماده 18
در مورد به دست آوردن نجات ابدي تنها به نام مسيح
و نیز ملعونند آنهائی که می پندارند که هر کسی با شریعت یا فرقه ای که به آن معتقد است نجات خواهد یافت به گونه های که زندگی خود را بر طبق آن شریعت و نور طبیعت تنظیم نماید زیرا کتاب مقدس ، تنها نام مسیح را برایمان تعیین می کند که انسانها به موجب آن نجات خواهند یافت .
ماده 19
در مورد كليسا
کلیسای قابل رویت مسیح ، جماعتی از ایمانداران می باشند که در آن جا کلمهء مقدس خداوند ، موعظه شده و مراسم ، حسب الامر بر طبق فرامین مسیح در کلیهء اموری که در همان مورد ضرورتاً لازم است اجرا گردد .
چنانکه کلیسای اورشلیم ، اسکندریه و انطاکیه در اشتباهند همچنین کلیسای رم در اشتباه است نه تنها در زندگی و روش مراسمشان بلکه در اصول ایمانشان .
ماده 20
در مورد اختيارات كليسا
کلیسا دارای قدرت اعمال مراسم یا تشریفات و قدرت مباحثهء ایمانی می باشد و یه هر حال برای کلیسا وضع چیزی مغایر با کلام مکتوب خداوند ، مشروع نبوده و تفسیر کتاب مقدس باید به گونه ای باشد که یک قسمت ، مغایر با قسمت دیگر نباشد . کلیسا باید شاهد و نگاهدارنده کتاب مقدس باشد و نبایستی هیچ امری را بر خلاف آن حکم کند از سوی دیگر نبایستی هر چیزی را برای باوراندن ضرورت نجات به زور اعمال کند .
ماده 21
در مورد اختيارات شوراهاي عمومی
شوراهای عمومی می توانند با همدیگر بدون حضور و ارادهء پادشاهان جمع شوند و وقتی آنها با همدیگر جمع شدند ، (نظر به اینکه گروهی از انسان ها هستند از آن جایی که تحت حکومت روح و کلام خدا نخواهند بود) ممکن است در خطا افتاده و برخی اوقات گمراه شوند حتی در امور مربوط به خدا چرا که اموری که آنها بدان حکم میدهند در ضرورت نجات نه اقتدار دارد و نه اعتبار مگر اینکه اظهار شود که آنها تحت حکومت کتاب مقدس هستند .
ماده 22
در مورد برزخ
نظریهء رمی مربوط به برزخ ، آمرزش گناهان پرستش و نیز ستایش بقایای مجسمه ها و نیز ستایش قدیسین ، یک کار رایج بیهودهء خود ساخته ای است و هیچ زمینهء کتاب مقدسی نداشته و مغایر با کلام خداست .
ماده 23
در مورد رياست بر گروه
برای هیچ کسی تصدی مقام موعظهء عمومی یا ادارهء مراسم برای حضار کلیسا قبل از آنکه قانوناً فراخوانده شود و برای چنین کاری اعزام شود مجاز نخواهد بود و آنهایی که باید قانوناً در مورد فرد فراخوانده شده و اعزام شده قضاوت کتنند باید انتخاب و به این کار بوسیلهء مردانی که از سوی انجمن کلیسا به آنها اقتدار عمومی اعطا شده فراخوانده شوند که میسیونرها را به جرگهء لردها خوانده و اعزام کنند .
ماده 24
در مورد صحبت كردن در يك جماعت با زبان و روشي كه مردم درك مي كنند
این تناقضی آشکار با کلام خدا و رسوم قدیم کلیساست که دعای عمومی در کلیسا یا مراسم روحانیون به زبان نامفهومی برای مردم بیان گردد .
ماده 25
در مورد مراسم
مراسمی که برای مسیح ترتیب داده می شود نباید نشان یا علامتی از حرفهء افراد مسیحی باشد بلکه آنها باید شاهدین مطمئن معین و نشانه های موثر فیض باشند و خدای نیک ، پاداش خود را بوسیلهء آنهایی که کاری را به صورت غیرقابل رویت در ما انجام می دهند پاداش داده و نه تنها ایمانمان را در خود زنده می کند بلکه آن را تقویت و تصدیق می نماید .
در انجیل برای سرورمان مسیح دو آئین وجود دارد تعمید و عشای ربانی
آن چه که عموماً پنج آئین نامیده می شود یعنی تدهین ، توبه، آئین های دست گذاری ، ازدواج و آخرین تدهین ، مراسم انجیلی محسوب نمی شوند چنانکه بخشی از آنها بر اثر پیروی نادرست از حواریون رشد کردند و قسمتی دیگر هم اظهارات زندگی موجود در متون مقدس هستند اما این مراسم ، ماهیتی شبیه تعمید و عشاء ربانی ندارند زیرا آنها هیچ علامت قابل رویت یا مراسم مورد امر خدا نیستند .
انجام یا دقت در این مراسم مورد فرمان مسیح نبوده است اما ما باید به موقع از آنها استفاده کنیم در چنین حالتی تنها به عنوان دریافت شایسته از اثر یا عملکرد آنها اما آنها اینها را با خرید ناشایست نفرین برای خودشان دریافت می کنند چنان که پولس رسول گفت .
ماده 26
در مورد بی لیاقتی روحانیونی که مانع اثرات مراسم نمی شوند
با وجود اینکه در کلیسای قابل رویت ، همیشه بد با خوب آمیخته است و برخی اوقات ، شریر دارای اقتدار کل در اجرای کلام الهی و مراسم کلیسا می باشد با این حال ، نظر به اینکه آنها این اعمال را به نام خودشان انجام نمی دهند بلکه به نام مسیح و به فرمان و اقتدار او انجام می دهند لذا ما می توانیم از مدیریت آنها هم در استماع کلام خدا و هم در دریافت مراسم استفاده کنیم نه اثر حکم و مشیت مسیح بوسله شرارت حذف می شود ونه از زیبائی و ارزش هدایایی که به خداوند ، با ایمان و به درستی اعطا شده با پذیرش اجرای مراسم از سوی چنین افرادی کاسته می شود و این کار ، عملی است به علت قول و تعهد مسیح گر چه این اعمال از سوی مرد شریر اجرا شوند .
به هر حال این امر باید در زمرهء امور انتظامی و انضباطی کلیسا باشد که از مجریان شرور ، تحقیق و بازجویی به عمل آید و اینکه آنها باید به خاطر اینکه به جرمشان آگاه بوده اند متهم شده و در نهایت مقصر شناخته شده و از سوی قاضی عادل از مقام خود خلع گردند .
ماده 27
در مورد تعميد
تعمید ، تنها یک علامت اعتراف و افتراق نیست که به موجب آن ، افراد مسیحی از افراد غیرمسیحی تشخیص داده می شوند بلکه علامت نوزایی یا تولد تازه نیز می باشد و سند یا وسیله ای است که به موجب آن ، آنهایی که به درستی تعمید می بابند به کلیسا ملحق شده و با عهدها و پیمانهای بخشش گناهان و قبول فرزندخواندگی پسر خدا از طریق روح القدس ، مُهر شده و علامت گذاری می گردند . ایمان او تائید شده و فیض او بوسیلهء دعا در پیشگاه خداوند افزایش می یابد . تعمید کودکان به هیچ وجه عاقلانه نیست تا هماهنگ با عرف مسیح در کلیسا ابقا شود .
ماده 28
در مورد عشاء رباني
مراسم عشاء ربانی ، تنها نشانهء عشقی که مسیحیان بایستی در بین خودشان به همدیگر داشته باشند نیست بلکه مراسم بازخرید مرگ مسیحیان نیز می باشد به اندازه ای که باید به طور صحیح ، شایسته و با ایمان ، آن را دریافت نمود . نانی که ما پاره می کنیم قسمتی از بدن مسیح و همچنین جام شراب هم قسمتی از خون مسیح است .
تبدیل ( یا تغییر نان و شراب به بدن) در عشاء ربانی نمی تواند بوسیله کتاب مقدس اثبات گردد بلکه صریحاً مغایر با گفتار کتاب مقدس و مغایر با ماهیت یک آئین دینی است و تا حدی آمیخته با خرافات است .
بدن مسیح در مراسم شام آخر ، تنها بعد از یک طریقهء آسمانی و روحانی داده ، گرفته و خورده می شود و به موجب آن ، مقصود از اینکه بدن مسیح در مراسم عشاء ربانی دریافت و خورده می شود ، ایمان است
مراسم عشاء ربانی به فرمان مسیح ، حفظ ، حمل ، ارتقاء یا پرستش نشد .
ماده 29
در مورد گناهكاري كه در مراسم عشاء رباني ، بدن مسيح را نمي خورد
شخص گناهکار و کسی که خارج از ایمان زنده است گر چه با فشار جسمانی و مرئی دندانهایشان( چنانکه آگوستین قدیس گفت) مراسم خون و بدن مسیح را اجرا می کنند با این حال آنها به هیچ وجه شرکای مسیح نیستند بلکه محکومیتشان ، کاری بسیار بزرگ تر از مراسم یا نشانهء خوردن و آشامیدن است
ماده 30
در مورد هر دو گروه
جام شراب در عشاء ربانی نباید برای افراد غیر روحانی رد گردد زیرا هر بخش از مراسم به حکم و فرمان مسیح بایستی برای تمامی افراد مسیحی به طور زنده اجرا گردد .
ماده 31
در مورد فديه مسيح كه بر روي صليب تمام شد
فدیهء مسیح که یک بار ارائه شد به معنای بازخرید ، دلجویی و رضایت کامل برای تمامی گناهان کل جهان هم اصلی و هم بالفعل می باشد و هیچ رضایت دیگری برای گناه وجود ندارد بلکه همین کار مسیح ، تنها کافی است به همین دلیل قربانیهای مراسم عشاء ربانی که بر اساس آن عموماً گفنه می شود که کشیش ، پیش کشی مسیح را برای زندگان و مردگان در جهت عفو تقصیر و رنج انجام می دهد دروغهای کفرآمیز و فریب های خطرناک بودند .
ماده 32
در مورد ازدواج كشيشان
اسقف ها ، کشیشان و شماس ها نه به امر خداوند ، متعهد به تجرد می باشند و نه از ازدواج ،منع شده اند بنابراین برای آنان همچنان که برای تمامی مسیحیان ، ازدواج به صلاحدید خود به گونه ای که تشخیص دهند که از این طریق بهتر می توانند در راه خدا خدمت کنند امری مشروع است .
ماده 33
در مورد تكفير اشخاص و اينكه چگونه بايد از آنها دوري كرد
شخصی که به علت شکایت آشکار کلیسا به درستی از پیکر واحد کلیسا جدا شده و تکفیر می گردد بایستی در دید انبوه ایمانداران ، کافر و بیگانه تلقی شود تا اینکه آشکارا خود را از طریق توبه و طلب بخشش با کلیسا وفق دهد و بوسیلهء رای و حکمی که بدان اعتبار دهد در کلیسا پذیرفته شود .
ماده 34
در مورد رسوم كليسا
لازم نیست که رسوم و مراسم ، تماماً و عیناً و کاملاً اجرا گردد زیرا این مراسم در طول دوران ، تغییر می کنند و ممکن است بر حسب متغیرهای کشورها ، عصرها و روش های مردم ، عوض شوند به گونه ای که بر علیه کلام خداوند ترتیب نیافته باشند هر کسی که با رای خاص خود ، عامدانه و قاصدانه ، آشکارا آداب و رسوم کلیسائی را که متناقض با کلام خدا نیست نقض کند و این قوانین از سوی مقامات عمومی ، وضع و تصویب شده باشد این شخص باید آشکارا مورد سرزنش و ملامت قرار گیرد ( تا دیگران از انجام چنین عملی واهمه داشته باشند ) طوری که او در برابر فرمان کلیسا مرتکب جرم شده و به مقام قاضی صدمه زده و وجدان برادران ضعیف را جریحه دار نموده است .
هر کلیسائ ملی یا خصوصی ، اختیار وضع ، تغییر و نسخ آداب و رسوم کلیسائی را که تنها از سوی انسانها وضع شده دارا می باشد طوری که همه چیز در جهت تهذیب نفس صورت گیرد .
ماده 35
در مورد موعظه ها
کتاب دوم مواعظ که از این پس چند عنوان آن را بر اساس مواد ان می آوریم حاوی یک دکترین الهی و سالم بوده و برای این زمان ، ضروری است چنانکه کتاب قبلی مواعظ در زمان ادوارد ششم منتشر شد و بنابراین ما حکم می دهیم که این مواعظ در کلیسا از سوی خادمین به گونهء سخت کوشانه و آشکارا خوانده شوند چرا که آنها می توانند از مردم درک شوند
نام های مواعظ
حقوق مورد استفاده در کلیسا
خطر بت پرستی
مرمت و تمیز نگه داشتن کلیساها
اعمال خدا و در ابتدا روزه
بر علیه شکم پرستی و مستی
افراط در لباس پوشیدن و ظاهربینی
دعا
مکان و زمان دعا
دعاهای مشترک و مراسم باید به یک زبان شناخته شده اجرا شوند
برآورد محترمانه کلام خدا
دادن صدقات
تولد مسیح
عروج مسیح
رستاخیز مسیح
دریافت شایستهء مراسم از بدن و خون مسیح
عطایا و روح القدس
مناسبت ها
اعلام ازدواج
توبه
برعلیه تنبلی
بر علیه طغیان و سرکشی
ماده 36
در مورد دست گذاری اسقفها و سراسقف ها
کتاب دست گذاری اسقف های اعظم و اسقفها و ترتیب کشیشان و شماسها که بعداً در زمان ادوارد ششم اعلان شده و در همان زمان از سوی مقام مجلس مورد تائید قرار گرفت ، تمامی موارد ضروری برای دست گذاری و دستورات را شامل می شود و در خود ، هیچ چیزی که موهوم یا غیرالهی باشد وجود ندارد و بنابراین هر کسی که بر طبق فرامین آن کتاب ، دست گذاری یا منصوب می گردد ، از سال دوم سلطنت شاه ادوارد مذکور تا این زمان و از این به بعد با همان فرامین و دستورات ، دست گذاری یا منصوب خواهد شد . ما چنین دست گذاری یا انتصابی را صحیح ، بر طبق قاعده و مشروع تلقی می کنیم .
ماده 37
در مورد روساي مدني
علیی حضرت ملکه دارای ریاست کل بر پادشاهی انگلستان و دیگر ممالک تابعه است و هر کدام از روسای حکومتی دولت های این پادشاهی ، خواه کلیسائی و خواه مدنی در کل متعلق به او بوده و تابع هیچ قدرت خارجی نبوده و نباید باشد .
وقتی که ما علیی حضرت ملکه را رئیس دولت در نظر می گیریم با این عنوان ما افکار بدگویانهء برخی از افراد را که مورد رنجش وی است درک می کنیم . ما به شاهزاده هایمان هم حق اجرای کلام خدا و هم حق اجرای مراسم را نمی دهیم . بر اساس دستوراتی که اخیراً از سوی ملکه الیزابت اعلان شد و ملکهء مان آشکارا بر آنها گواهی داد اما تنها این حق امتیاز است که ما می بینیم همیشه به تمامی شاهزادگان از لحاظ الهی در کتاب مقدس از سوی خود خدا اعطا شده و آن این است که آنها باید بر کشورها و بر حسب درجات اعطا شده از سوی خدا به آنها حکومت کنند خواه آنها روحانی یا غیرروحانی باشند و شمشیر دنیوی خود را از خودسری و شرارات دور نگه دارند .
اسقف رم در قلمرو کشور پادشاهی انگلستان صلاحیت ندارد .
مقررات پادشاهی انگلستان باید افراد مسیحی را به خاطر ارتکاب جرائم سنگین و شتیع به مرگ محکوم کند .
برای افراد مسیحی ، حمل اسلحه و خدمت در جنگ ها به دستور قاضی مجاز است .
ماده 38
در مورد اجناس افراد مسیحی كه عمومي و همه گير نيستند
ثروت ها و اجناس مسیحیان مانند تصدی بر حق و سمت و تصرف این اموال چنانکه برخی آناباپتیست ها به دروغ ، یاوه سرایی می کنند عمومی نیستند . با وجود این هر شخصی باید از اموالی که دارد با ارادهء خود به فغرا بر حسب توانائیش صدقه بدهد .
ماده 39
در مورد سوگند يك مرد مسيحي
چنانکه ما اعتراف می کنیم که سوگند بیهوده و عجولانه مرد مسیحی از سوی خداوندمان عیسی مسیح و حواری او یعقوب منع شده است اما ما می بینیم که مذهب مسیحی این کار را منع نمی کند اما یک انسان می تواند هنگام درخواست رئیس دادگاه ، به عنوان ایمان و نیکوکاری سوگند یاد کند بنابراین در دادرسی و حکم قضایی و حقیقت باید بر طبق تعالیم انبیا عمل نمود .
منابع
1: a b The Oxford Dictionary of the Christian Church, p.1611
2: a b Chapman, Mark (2006). Anglicanism: A Very Short Introduction. Oxford: Oxford University Press. ISBN 0-19-280693-9.
3: The Book of Common Prayer. London: Everyman's Library. 1999 [1662]. ISBN 1-85715-241-7.
4: Blunt, J.. The Reformation of the Church of England — its history, principles and results (A.D. 1514-1547). London, Oxford, and Cambridge: Rivingtons. pp. 444–445.
5: MacCulloch 1996
6: a b The Reformation In England, Volume 2 Book 3. Edinburgh: Banner of Truth Trust. 1972. ISBN 9780851514871.
7:a b MacCulloch 1996, pp. 213–221
8:Ridley 1962, p. 180
9: MacCulloch 1996, pp. 235–250
10:Forty-Two Articles (Faximile and modern English)
11: a b The Oxford Dictionary of the Christian Church, p.428
12: a b c The Oxford Dictionary of the Christian Church, p.625
13: a b c Catholic Encyclopedia: Anglicanism
14: a b Anglican Teaching by W. G. Wilson and J.H. Templeton
15: a b c d e f The Oxford Dictionary of the Christian Church
16: Henry Chadwick, Tradition, Fathers, and Councils. In "The Study of Anglicanism," ed. by S. Sykes and J. Booty. London: SPCK, 1988
17: Cross†Way Issue Summer 2003 No. 89 (C)opyright Church Society; material may be used for non-profit purposes provided that the source is acknowledged and the text is not altered.
18: Bramhall, "Schism Guarded", Works, II, p. 476.
19: Newman, John Henry ([1883] 1841). No. 90 of the Tracts for the Times—VII. Remarks on certain Passages of the Thirty-nine Articles. http://www.newmanreader.org/works/viamedia/volume2/tract90/index.html. Retrieved 2006-08-02.
20: Institution of an Incumbent". Book of Common Prayer. Church of Ireland. 2004. pp. 24. http://www.ireland.anglican.org/cmsfiles/files/worship/pdf/InstitutionHC.pdf.
21: John Guy, Tudor England Oxford 1991.
22: J. D. Mackie, The Earlier Tudors, 1485-1558, Oxford Paperbacks, 1994, paperback, 721 pages, ISBN 0-19-285292-2
23: Ayris, Paul; Selwyn, David, eds (1993). Thomas Cranmer: Churchman and Scholar. Woodbridge, Suffolk, UK: The Boydell Press. ISBN 0-85115-549-9
24: Cross, F. L.; Livingstone, E. A., eds (1997). The Oxford Dictionary of the Christian Church (3rd ed.). USA: Oxford University Press. ISBN 019211655X .
25: D'Aubigné, J. H. Merle (1972). The Reformation In England, Volume 2 Book 3. Edinburgh: Banner of Truth Trust. ISBN 9780851514871 .
26: MacCulloch, Diarmaid (1996). Thomas Cranmer: A Life. London: Yale University Press. ISBN 0-300-06688-0 .
27: Ridley, Jasper (1962). Thomas Cranmer. Oxford: Clarendon Press. OCLC 398369 .
28: en.wikipedia.org/wiki/Thirty-Nine_Articles
29: acl.asn.au/the-thirty-nine-articles/
30: www.anglicansonline.org/basics/thirty-nine_articles.html
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .