ارامنهء بیت املقدس

ترجمه از گارگین فتائی

 

ارامنهء بیت المقدس ، یکی از چهار قوم ساکن در شهر قدیمی بیت المقدس هستند محلهء ارمنیها کوچک ترین محله و تعدادشان نیز کمترین تعداد از این چهار قوم در بیت المقدس است .

در سال 2001 حدود 2500 ارمنی در بیت المقدس ساکن بوده اند که اکثر آنها در و اطراف حوزهء اسقف نشین دیر یعقوب مقدس St. James Monastery ساکنند که این محله ، محلهء ارمنیها را تشکیل می دهد .

 

تاریخ

تاسیس جامعهء ارمنی بیت المقدس ( از 95 پیش از میلاد تا 640 بعد از میلاد)

ارامنه به مدت بیش از چهار هزار سال در قسمتهای از ترکیهء مدرن ، ایران و کوههای قفقاز سکونت داشته اند . اولین اشارهء معروف که به ارامنه به عمل آمده جائی نزدیک بیت المقدس است که در سال 95 پیش از میلاد تحت حکومت تیگران دوم پادشاه ارمنستان به آن جا رسیدند . ارتش ارمنی در چندین شهر در یهودیه سفر کرد و این در زمانی بود که یهودیان برای تجارت با ارمنستان به آن سرزمین دور دست اقامت گزیده و برخی از ارامنه نیز برای آشنایی با سرزمین های اطراف بیت المقدس به آنجا مسافرت می نمودند . متعاقب تخریب بیت المقدس در سال 70 بعد از میلاد ، رومیها به جای تجار ، صنعتگران ، سپاهیان و فرمانداران دولتی ارمنی به بیت المقدس وارد شدند و این درست مقارن با زمانی بود که تادئوس و بارتولمیوس Thaddeus and Bartholomew که هر دو از حواریون مسیح بودند برای موعظه به ارامنه و جامعهء کوچک یهودی آنجا وارد ارمنستان شدند . متعاقباً مسیحیت در سطح وسیعی در میان خانوادهء سلطنتی ارمنستان گسترش یافت . در 301 میلادی ارامنه تحت پادشاهی تیرداد سوم ،  دولتی مسیحی تشکیل دادند که اولین کشور مسیحی از لحاظ تاریخی است . در طی این دوره اعتقاد بر این است که زوار ارمنی همواره راهشان را به سمت اماکن زیارتی مسیحی در بیت المقدس هموار می کردند همچنین تاریخ مردمی ارمنی می گوید که ارامنه بالا خانه ای بر فراز کوه صهیون ساختند که از آن به عنوان کلیسا استفاده شد  بنابراین محلهء ارامنه در نزدیک کوه صهیون شد و کلیسای جامع یعقوب مقدس بعداً در آن محله ساخته شد .

از زمان اعلامیه میلان The Edict of Milan در 313 میلادی مسیحیت یک دین قابل قبول در امپراطوری رم شد . از این زمان به بعد برای ارامنه مسیحی اقامت و ساختن خانه در بیت المقدس آسان تر شد . امپراطریس هلنا Empress Helena  از 326 میلادی به سرزمین مقدس آمده و شروع به کاویدن اماکن مقدسه از جمله جلجتا ، تولد عیسی در بیت اللحم و محل تولد مریم را نمود  . در این زمان کلیسای قبر مقدس Church of the Holy Sepulchre ساخته شد . بین قرون چهارم و پنجم ارامنه هفده دیر در سراسر بیت المقدس ساختند با وجود این برخی از آنها در بیت المقدس ممکن است مورد مناظره باشند . از قرن ششم اسقف های ارمنی در بیت المقدس در اطراف مونت سیون Mount Zion ساکن شدند زیرا جامعهء مهمی از ارامنه در بیت المقدس وجود داشت و اینکه این جامعه  به طور دائمی در محلی خاص اقامت گزیده بود .

اختراع الفبای ارمنی در 405 میلادی  قطعاً به جامعهء ارمنی اجازه داد گزارشات خود را به زبان مادری ثبت کند . این الفبا باعث تولید بیش از چهار هزار دست نوشت قدیمی شد که از سوی ارامنه در کلیسای توروس مقدس St. Toros Church نزدیک کلیسای یعقوب مقدس نگهداری می شوند . در قرن نوزدهم هنگامی که زمین دیر روسی در کوه الیوز Mount of Olives شکسته شد شش کف موزائیک با نگاشته های ارمنی آشکار شدند که گواهی به حضور ارامنه در آنجا و در آن دوره می دهند .

یکی از دلائل اصلی وجود یک محله ارمنی در این شهر مذهب و ملیت ارامنه است . ارامنه علیرغم اکثریت مسیحیان فلسطین ، عرب نیستند بلکه از لحاظ ملیتی و دینی ارمنی هستند . دلیل ملیتشان احتیاج به قبول این گفته ندارد که آنها گروهی یک دست باقی مانده اند و در طی سالها به ازدواج درون گروهی پرداخته و فرهنگ بکر خود را نگه داشته اند .

دلیل توسعهء کلیسای مجزای ارمنی اندکی پیچیده تر است . در زمانی که ارامنه به مسیحیت گرویدند تنها یک کلیسا وجود داشت . ولیکن در 431 میلادی سومین شورای کلیسایی در افسوس کلیساهای نسطوریان ( امروزه آشوریان و کلدانیان ) را از باقی مسیحیان جدا نمود . سپس در 451 میلادی چهارمین شورای کلیسایی مسیحیت را مجداً این دفعه بین مونوفیزیست ها و دیو فیزیست ها Monophysites and Dyophysites جدا نمود . به موجب این جدایی کلیسای ارمنی به کلیساهای سوری ، قبطی و تیوپی در جنبش مونوفیزیست پیوست و کلیسای بیزانسی ارتودکس ( ارتودکس یونانی ، ارتودکس روسی وغیره ) دیوفیزیست شده بود . این جدایی در 1054 برای کلیسای کاتولیک لاتین و ارتودکس شرقی اتفاق افتاد . با نهضت اصلاح مذهبی در قرن شانزدهم شکاف در کلیسای کاتولیک لاتین نیز ایجاد شد .

ژوستینین  Justinian  امپراطور بیزانسی ( 565 – 527) کلیساهای مونوفیزیست را آزار می داد و ارامنه خود را صحبت کننده از سوی کلیساهای اتیوپی ، سوری و قبطی قراردادند و پاتریارک نشین ارمنی در بیت المقدس حالت رهبری به خود گرفت . بنا براین از 451 میلادی کلیسای ارمنی از دیگر کلیساهای مسیحی جدا شد . این حقیقت وجود دارد که انشعابات و کشمکش های عمده ای بین مسیحیان در دوران عثمانی و صلیبی به وقوع پیوست .

 

فتح مسلمان ( 1099 – 638)

فتح بیت المقدس از سوی مسلمان در 614 میلادی مورد استقبال ارامنه قرار گرفت زیرا آنها این فتح را راهی برای بازگرداندن اموال ضبط شده و آزادی ممنوعیت ورود به شهر از سوی امپراطور ژوستینین می دانستند . ارامنه در این زمان تابع پیمان عمر Pact of Omar شده بودند .آنها مالیات ثابتی به عنوان جزیه می پرداختند و اجازه ساختن هیچ ساختمان مسیحی جدیدی را نداشتند .

ارامنه تحت حکومت سلسله های مسلمان بین 638 تا 1099 یعنی تا هنگام شروع جنگ های صلیبی  در این شهر زندگی کردند . اومایادها Umayyads که در دمشق مستقر شده بودند جای خود را به ابوسعید Abbasids ( 1258 – 750) دادند که در بغداد مستقر بودند سپس نوبت به سلطنت فاطمیها Fatimids در 969 میلادی می رسد و سرانجام ترکان سلجوقی این شهر را در 1071 میلادی غارت نمودند .

 

جنگهای صلیبی ( 1118 – 109) و( 1244 – 1229)

در سال 1009 حاکم فاطمی الحکیم بی عمر الله Al-Hakim bi-Amr Allah  کلیسای قبر مقدس را ویران کرد  و این اقدام به روشن شدن جرقه جنگهای صلیبی کمک نمود . پاپ اوربان دوم Pope Urban II مسیحیان سراسر اروپا را به اتحاد با هم و بیرون راندن سلجوقها که مسیحیانی را که سعی در زندگی و زیارت شهر را داشتند به ستوه آورده بودند از سرزمین مقدس فراخواند . فراخوان پاپ ، مسیحیان را جذب کرده و صلیبیون را از بالکان گرفته تا امپراطوری رم به شدت مسلح نمود و حتی پادشاه ارمنی کیلیکیه را مصمم به راهی شدن به سوی بیت المقدس نمود . گر چه صلیبیون کاتولیک هم مذهبیهیشان را حذف نکرده بودند ولی فرمانی ارائه دادند که به موجب آن بیت المقدس یک سرزمین لاتین خواهد بود . در این زمان ارامنه مقدار زیادی  زمین در منطقه ارمنی نشین به دست آوردند و در 1165 ساختمان کلیسای جامع یعقوب مقدس را که تبدیل به مهمترین ساختمان شهر شد تمام کردند که تا امروز نیز باقی مانده است . این در زمانی بود که ساختمان جدید کلیسای قبر مقدس ساخته شد .

محله ارمنی نشین ، خود در اطراف کلیسای یعقوب مقدس تمرکز یافت و در اطراف آن که یک محله مسیحی مقدسی شده بود به خانه سازی پرداختند . امروزه تنها بخش جنوبی این ناحیه  که به طور فعال از سوی ارامنه اسکان یافته است به عنوان محله ارمنی نشین توصیف می شود . در طی این زمان ، محله  توسط کلیساهای غیرارمنی  پر شد که شامل کلیسای تومای مقدس در بخش جنوبی ، کلیسای یونانی در بخش شمالی در منتها علیه کناره شمالی خیبابان داوید و کلیسای مرقس مقدس که امروزه هم مرز با محله یهودی نشین است می شد . به عنوان یک وصیت نامه برای استواری جامعهء ارمنی ای تنها کلیسای باقی مانده در دستان مالکین تا به امروز مجموعهء کلیسای جامع یعقوب مقدس است . اکثر کلیساهای دوره صلیبیون اکنون تبدیل به مسجد ، خانه یا تبدیل به مجموعه های دیگر مسیحی شده اند . در این زمان ارامنه برای مدت کوتاهی کلیسای ملی خود را در بیت لللهم به دست آوردند

این را باید ذکر کرد که ارامنه خود ثابت نمودند که به خاطر عدم خصومت در جنگها بر علیه نیروهای مسلمان بیشتر مورد استقبال بودند . صلیبیون ، کاتولیک بودند و همچنین مسلمان با نیروی ارتودکس بیزانسی  و وارث آنها یعنی روسها نیز می جنگیدند به این معنی که مسلمانان نسبت به منافع کاتولیک ها و ارتودکسها در بیت المقدس بدبین بودند ولیکن ارامنه  دارای خودمختاری بودند  . میلیونها ارمنی در شرق آسیای صغیر زندگی می کردند که هیچ مبارزه سیاسی نظامی علیه ممالیک مسلمان یا عثمانیها به عمل نیاوردند .

 

دوران ممالیک (1517 – 1260)

ورود ارتش ممالیک در 1260 که جایگزین دوران کوتاه حکومت ایوبید مسلمان Muslim Ayyubid ( 1260 – 1244) شد تاثیر کمی بر ارمنیان داشت ولی تاثیر عمیقی بر جوامع مسیحی گذاشت زیرا آنها را دارای روحیهء جنگ جویی صلیبی در نظر می گرفتند  . سارکیس ، پاتریارک ارمنیان ( 1313 – 1281) با حاکم ممالیک ملاقات کرده و متعقباً به جامعهء خود بازگشت به امید برقراری دوره ای از صلح بعد از آشوب صلیبیون . در آن زمان ارامنه دارای جامعهء مهمی در مصر بودند و این زمانی بود که پاتریارک ارمنی گاه به گاه به قاهره مسافرت نموده و با حکام ممالیک و نمایندگانشان ملاقات می نمود . نتیجهء این ملاقات ها این شد که ارامنه در سال 1340 موفق به کشیدن دیوار دور محلهء خود شدند .  این علامت مهمی بود که حکام ممالیک این محله را تهدیدی علیه خود حساب نمی کردند  و این دیوار عمودی هم روشی برای تامین  و جلوگیری از بازگشت صلیبیون بود . حکومت ممالیک همچنین اعلامیهء زیر را در قسمت غربی ورودی محله حک نمود

دستور رئیسمان سلطان جغمق Jaqmaq که پیمان بست مالیاتهایی که اخیراً از سوی حکام محلی وضع شده و برای پرداختا از سوی ارمنیان محله در نظر گرفته شده لغو شده و این لغو در 854 هجری قمری ( مطابق با 1451 میلادی ) در کتاب افتخارات Honored Books ثبت شود . هر شخصی که دوباره مالیات را بر این محله وضع یا تجدید کند دوزخی  و فرزند شیطان بوده و نفرین الله بر او خواهد بود .

محله ارمنیان در این زمان توسعهء کم ولی پایدار و مستحکم خود را حفظ نمود .

در سال 1380 گریگور چهارم پاتریارک ارامنه یک اطاق نهارخوری را در عرض کلیسای جامع یعقوب مقدس برای کشیشان ساخت . در حدود سال 1415 باغستان زیتون نزدیک باغ جتسیمانی خریده شد اما دست یابی بر آن امکان پذیر نشد زیرا در 1439 ارامنه از جلجتا انتقال داده شدند اما پاتریارک ماردیروس Mardiros ( 1450 – 1412)  ناحیهء روبروی آن را خریده و نام آن را جلجتای دوم گذاشت . این منطقه تا به امروز جزء اموال پاتریارک ارمنی باقی مانده است . در همان دوران در 1311 اولین پاتریارک ارمنی منصوب شد  . این پاتریارک سایر پاتریارک ها  را در ارمنستان به همراه دو پاتریارک عالی ( یکی در لبنان ، سوریه و قبرس و دیگری در بیت المقفدس )  به همراه عالی ترین سمت ها در کلیسا تقویت نمود .

 

دوران عثمانیها ( 1917 – 1517)

بیت المقدس تحت حکومت عثمانی تبدیل به شهری بین المللی شده بود که از لحاظ مذهبی تا حدی خوب عمل می کرد اما حکومت عثمانی به نوعی ورای اختلافات مذهبی بین کلیساهای مسیحی رقیب و مذاهب رقیب عمل می کرد .

مهم ترین چهرهء شهر در این زمان افزایش جمعیت محلهء ارمنی نشین و کوشش برای کنترل این شهر مقدس است . جزیه یا گزارشات ملیاتی عثمانی در سال 1562 و 1690 دقیق ترین گزارشات هستند زیرا آنها به طور بالفعل جمعیت این سالها را  دقیق تر منعکس می کنند تا اینکه از روشهای گزارش مالیاتی سابق استفاده می کردند .  بیشتر امور بر اساس این گزارشات صورت می گرفت زیرا اینها در اصل تنها افراد بالغ غیرمسلمان را که راهب یا روحانی تمام وقت نبودند در بر می گرفت . بین سالهای  1562 تا 1563 تنها 189 ارمنی شمارش شده اند که در سال 1690 به 640 نفر رسیده اند یعنی رشدی 239 درصدی داشته اند . برخی این جهش جمعیتی را حمل بر روند توسعهء شهرسازی از سوی ارامنه و بویژه سایر مسیحیان می دانند . بنابر این مسیحیان در سال 1690 بیست و دو و نه دهم درصد جمعیت بیت المقدس را در برگرفته و دومین جامعهء بزرگ مسیحی  شهر را تشکیل می دادند .

در این زمان کلیه ارامنه در حرفه ها و صنایع و تعداد کمتری نیز در تجارت و خدمات به کار گماشته شدند . این را نیز باید خاطرنشان ساخت که ارامنه ای که منحصراً مشغول به فعالیت های مذهبی بودند از این گزارشات  به دلیل ماهیت کاملاً روحانی کارشان مستثنی می شدند . وقتی شخصی نرخهای بافعل مالیاتی ارامنه را بررسی می کند در می یابد که بیشترین تعداد آنها در طبقهء متوسط قرار می گیرند این وضعیت مالی به شدت از طریق بخشش های مالی ارامنه حمایت می شد . این امر قطعاً دلیل دیگری بر توانایی این جامعه در توسعه و کنترل محلهء خود بوده است در ضمن سایر جوامع مسیحی در این زمان در نواحی تاریخی اطراف کلیسای قبر مقدس زندگی می کردند .

خارج از محله ارمنی نشین در قسمت مسکونی در همسایگی کلیسای جامع یعقوب مقدس ، ارامنه برای کنترل کلیسای قبر مقدس رقابت می کردند . ارامنه به عنوان دومین سهامدار بزرگ کلیسا در این شهر توصیف شده اند و ارتودکسهای یونانی بزرگ ترین سهامدار هستند .  ارامنه چاپل  Parting of the Raiment چاپل سنت هلنا چاپل یوحنای قدیس و چاپل Three Marys و نیز طبقه دوم بالای ورودی آن را در کنترل خود داشتند . این کلیسا خود بعداً بین ارامنه ، ارتودکس یونانی و فرانسیسکنهای کاتولیک تقسیم شد .

به دنبال صلح کرلویتس Peace of Karlowitz در 1699 امپراطوری عثمانی به مرد ضعیف اروپا تبدیل شد و مسالهء شهرهای مقدس از یک مسالهء داخلی عثمانی به دیپلماسی خارجی  آن تبدیل شد . این امر عدم تفوق و برتری عمده ای را به اثبات می رساند زیرا ارمنستان غربی از سوی عثمانیها و سپس در سال 1828 بخش شرقی آن از سوی امپراطوری روسیه اشغال شد . اکثر کلیساهای دیگر دارای ملت های حامی بودند نظیر فرانسویها که حامی کلیساهای کاتولیک بودند و روسها که حامی کلیسای ارتودکس بودند در حالی که ارامنه خود را در میان ملل بزرگ مسیحی تنها دیدند . متعاقب آن ضعیف شدن کلیساهای قبطی مصری و کلیساهای اتیوپی که در شهر بودند نیز قسمتی از این رشته حوادث بود که کلیساهای مونوفیزیست را از حمایت و پشتیبانی دولتهای قدرتمند محروم می ساخت .

علیرغم این مشکلات ارامنه به طور حساس و سرسختانه  بر محلهء خود پافشاری نمودند . رفتار مسیحیان در بیت المقدس همیشه هم خوب و مودبانه نبوده است . برای نمونه شکایتهایی مبتنی بر بازرسیهایی از سوی مقامات رسمی عثمانی به عمل می آمد که به شهرهای مقدس و بویژه کلیسای قبر مقدس آمده و می گفتند که شما بر تعداد دیرها و کلیساها افزوده اید  . در این اماکن یا در جوار آنها مساجدی هستند . بنابراین باید به ما مقدار زیادی پول بپردازید در غیر این صورت ما بازرسیها را انجام داده و علیه شما گزارش تهیه خواهیم کرد

اینها تهدیدات بیهوده ای برای کلیساها و کنیسه هایی که تصرف شده و قسمتی از آنها متلاشی شده یا به آنها خسارت وارد شده بود نبود و مردم شکایت می کردند که غیرمسلمان ، مکانهای جدید می سازند . برای مسلمانان پیدا کردن مکانهای مقدس نزدیک ساختمانهای غیرمسلمانان و ساختن مساجد حتی الامکان نزدیک آنها رویه ای عمومی شده بود . بعداً مسلمان به راحتی مدعی می شدند که کلیسا به طور غیرمجاز کنار مسجد است . با این وجود گر چه کلیساهای ارمنی ممکن بود متحمل این وضعیت بشوند ولی محلهء ارمنی نشین به همان نحو از حاشیه پردازی نسبت به غیرمسلمانان مصون ماند زیرا آنها همگی در محله ارمنی نشین واقع شده بود طوری که امکان این ادعا که در آنجا نیاز به ساخت مسجد است به طور ناگهانی وجود نداشت .

در این زمان کشمکشهای درون کلیسای ارمنی ،  پاتریارک نشین ارمنی را سیاسی کرده بود . کافی است این را گفت که پاتریارک نشین ارمنی به خاطر نزدیکی به اماکن مقدس و جدایی از اجتماع اصلی ارمنی ، نقش مهمی را در جدایی که بر رهبران ارمنی قسطنطنیه و اجمیادزین اثر گذاشت داشته است . بویژه اسقف یقیازار Eghiazar  پاتریارک نشین بیت المقدس را جدی گرفته و در سال 1644 خود را جاثلیق ( رهبر) کلیسای ارمنی اعلام کرد به تدریج از میزان این نوع از کشمکشها در درون کلیسای ارمنی هنگامی که آنها کشمکشهای مشابهی را با کلیسای ارتودکس یونانی و اماکن مقدسه داشتند کاسته شد

 

کشمکش بر سر اماکن مقدسه

کشمکشها بر سر اماکن مقدسه خود بر ساختمان این اماکن اثر گذاشت زیرا کلیه این کلیسا ها در خصوص تقسیم هزینه های بازسازی و اصلاح مورد بحث بودند . با این حال ارامنه و ارتودکسهای یونانی در دادگاههای عثمانی بر علیه هم جنگی را بر سر کنترل آئین های پرستشی و مالکیت بر کلیسای قبر مقدس و کلیسای تولد مسیح در طی قرن هفدهم آغاز نمودند . نتیجهء عمده این شد که کلیسای ارمنی هر گونه شانسی را برای به دست آوردن قدرت سابقش بر ساختمانهای اتیوپیایی در قبر مقدس شامل دیر ابراهیم مقدس St. Abraham Monastery  چاپل دریژن the Chapel of Derision و چاپل زندان مسیح Chapel of Christ’s Prison را از دست داد . مصالحات امروزی بر سر هزینه های بازسازی به اواسط قرن هفدهم هنگامی که دادگاههای عثمانی تغریباً سعی در دسته بندی تعارضات بین کلیسای ارتودکس یونانی و ارامنه و کاتولیک های فرانسیسکن کردند برمی گردد .

از زمان تضعیف امپراطوری عثمانی مسائلی که ارامنه بیت المقدس با آن  مواجه بودند بدون تغییر باقی ماند . یکی از امور مربوطه آمد و رفت زوار به بیت المقدس بود . همان واقفی که امروزه متولی اماکن مقدس مسلمین است متصدی اخذ مالیات از مسیحیان در طی دوران عثمانی بود . از آن جائی که ساختمانهای مسیحی حق توسعه نداشتند و نیز به علت بدرفتاری ماموران مالیاتی فکه با زوار از تعداد آنها کاسته شد . با کاهش زوار عثمانی و واقف مقدار زیادی پول از دست دادند متعاقباً مسیحیان توضیح دادند که در صورت اجازه توسعه و بازسازی این اماکن ،  زوار ممکن است تشویق به بازگشت شوند .

بنابراین در قرن هفدهم ارامنه بعد از دفاعیات زیاد اجازه توسعهء دیر یعقوب مقدس را یافتند . در این زمان پاتریارک ارامنه هوانس هفتم Hovhannes VII قسمت وسیعی از زمین جنوبی کلیسای جامع یعقوب مقدس را که شم طاق Cham Tagh نام داشت خرید . مساله دیگر این بود که در ناحیه مسکونی ارمنی نشین ، زمین های خریداری شده از سوی آنها فرسوده شده بود بنابراین آنها نیز بازسازی شدند . این به خاطر این رسم اسلامی بود که به مسلمین اجازه بازخرید ملک فروخته شده تا سه نسل را می داد . بنابراین ارامنه پی بردند که اموال خریداری شده در قرن هفتم ، در قرن هشتم از سوی اولاد فروشندگان بازخرید شده است . این رسم پیش دستی در خرید املاک منسوخ گشت تا از ادعای نسلهای بعدی بر آن اموال خودداری کند . در 1752 هاگوپ نالیان  Hagop Nalian  شروع به اصلاح کل محله نمود و در 1828 اصلاحات بیشتری صورت گرفت . بعد از یک زمین لرزه در 1858 ساختمان علوم دینی در منتهای جنوبی دیر یعقوب مقدس  بازسازی شد .

تغییرات دیگر در محله در این دوره دیوارهای بنای باشکوه سلیمان را دربر می گرفت . که در 1527 تمام شد این دیوارها همراه با دیوارهای داخلی ساخته شده از سوی ارامنه به عنوان زمینه محله تعیین شدند . دوران عثمانیها آن چه را که وضع موجود خوانده می شود برای بیت المقدس بوجود آورد . این بدین معنا است که برخی از اوضاع اماکن مقدسه  حفظ شده و این اوضاع دائمی یا حد اقل به عنوان یک روش حفظ شدند . شهر به چهار محله تقسیم شده بود کوه معبد Temple Mount  یک مکان اسلامی مقدس شده بود و کلیسای قبر مقدس به همراه سایر اماکن مسیحی تعلقشان به دنیای مسیحیت در نظر گرفته شدند . علیرغم مباحثات بر سر کنترل این اماکن ، وضع موجود از قرن هفدهم تا کنون باقی مانده است گر چه ادعا می شود که به وضع موجود در آشوب فتنه جویانه سال 1929 تجاوز شده است ولی تغییری حاصل نشده است و محله عمدتاً هماذی باقی مانده که در دیوارهای سلیمان بود .

در آغاز سال 1831 حدود 9000 نفر از سوی محمدعلی و ارتش مصریش مستقر شدند و از تعداد جامعه ارمنی در شهر به خاطر فغر و غفلت عثمانیها کم شد . منابع متعددی حکایت از ماهیت منحصر به فرد محله ارمنی در این زمان دارد با زبان و قومیت و فرهنگ مجزا ی خود که هویت و وحدت خود را در برابر اعراب و عثمانیها حفظ کرده بود .

ارامنه منطقهء جدیدی را با امید زیاد به دست گرفتند . دیاسپورای ارمنی در سراسر اروپا و آمریکا گسترده است و این به آنها امکان توانگری دوباره را می دهد .  وضعیت آنها به عنوان صنعتگران و تجار و پراکندگی آنها به آنها اجازه می دهد که در تجارت و مشاغل بین الملل به برتری دست یابند  . مرد نفتی گالوست گالوستیان Calouste Gulbenkian به خاطر معمالاتش در محله ارامنه به " آقای پنج درصد " معروف است . امروزه او یکی از بزرگ ترین مجموعه های دست نوشته های تاریخی ارمنی را که در برگیرندهء رونوشت های بی حدی از فرمانهای عثمانی است که به محله ارامنه حق محافظت و حقوق بر اساس حقوق مسلمین را اعطا می نمود در دست دارد . در 1833 ارامنه اولین دستگاه چاپ را دایر نموده و یک مدرسهء علوم دینی افتتاح کردند .  در 1866 ارامنه اولین استادیوی عکاسی و نخستین روزنامهء خود را دایر نمودند . در 1908 جامعهء ارمنی دو ساختمان بزرگ در کنارهء جنوب غربی بخش قدیمی شهر در عرض خیابان جافا Jaffa Street ساختند . اما یک شوهر جوان به پاتریارک شکایت نمود مبنی بر اینکه برای وی غیر ممکن است که خارج از منطقه قدیمی رفته و بچه هایش را به دستان ترکها و یا سایر مردم بگذارد . در 1805 ارامنه بیت المقدس 840 نفر بودند که دو و هفت دهم درصد مسیحیان شهر را شامل می شدند .

با وقوع جنگ جهانی اول ارامنه خود را از منابع حمایت قدرتهای غربی محروم دیدند  . در 1915 به این بهانه که ارامنه هم پیمان روسها بودند ترکان جوان دستور اخراج کلیهء آنها را از ارمنستان واقع در شمال شرقی ترکیه را دادند و این امر بهانه ای برای قتل عام ارامنه شد . در ضمن شورویها نیز به سمت جمهوری دموکراتیک تازه تاسیس ارمنستان پیشروی نموده و این منطقه را به جمهوری شوروی سوسیالیستی ملحق نمودند . ارامنه ممکن بود در جنبشهای کمونیستی نفوذ داشته باشند که از میان آنها می توان به آناستاس میکویان Anastas Mikoyan نام برد ولی این نمونه های ضد دینی هیچ کمکی را به ارامنهء مذهبی بیت المقدس ارائه نمی داد .. بنابراین پاتریارک نشین بیت المقدس ، تنها و یک کلیسای بدون وطن درنظر گرفته می شد . سپس یک روز در پایان عید هنوکا  در دسامبر 1917 پرچم متحد خارج از شهر قدیمی به احتزاز درآمده و ترکها از این منظقه تحت نفوذ بریتانیا فرار کرده و ژنرال آلنبی General Allenby  وارد شهر شد . برای اولین بار پس از تغریباً هشتصد سال یک قدرت مسیحی به شهر بازگشت . متاسفانه برای ارامنه این وضعیت نهایی نبود و آنها هشتاد سال دیگر صبر کردند تا یک ارمنستان مستقل در کلیسای ارمنی این شهر بتواند نقشی را ایفا کند .

 

دوران حاکمیت انگلیسیها ( 1948 – 1917)

مقامات بریتانیایی با سالها تجارب استعماری و علیرغم اعلامیه بالفور که احتیاج برای ایجاد سرزمین یهود را اعلام می کرد توانستند وضع موجود را حفظ کنند . بریتانیا به وضع موجود به عنوان راهنمایی و حفاظت از چهار قسمت قدیمی شهر از 1852 نگاه می کرد به همان نحو نیز اجازه یک برنامه بزرگ ساختمان سازی خارج از دیوارهای شهر را داد .

در 1920 محلهء ارمنی نشین پشت بامهای سه گوش به سبک اروپایی بر خلاف نمونهء گنبدی مورد پذیرش در بخش مسلمان نشین شهر داشت . در 1922 جمعیت ارامنه به 2480 نفر رسید که هشت درصد جمعیت مسیحیان شهر را تشکیل می دادند . این را نیز باید توجه داشت که هیچ کدام از ارامنه در حمایت از محوطهء دیوارکشیدهء ارمنی احساس راحتی نمی کرد . با وجود این حوادث یعدی باعث انتقال سریع آنها به خارج شهر شد و تیرگی جنگ جهانی دوم به این وضع اضافه شده و محله ارمنی نشین را کمی تغییر داد . ویرانی ایجاد شده ناشی از قتل عام ارامنه باعث از دست رفتن پشتیبانی پاتریارک نشین ارمنی شهر شد که از سوی جامعهء ثروتمند دیاسپورای ارمنی حمایت می شد . در طی این زمان محله بازسازی شد اما جوامع گوناگون مسیحی نتوانستند بر سر بازسازی کلیسای قبر مقدس با هم به توافق برسند .

 

جنگ اعراب و اسرائیل 1948

در 1948 بریتانیا شروع به ترک فلسطین نموده و سازمان ملل با تقسیم فلسطین موافقت نموده و اسرائیل استقلال خود را اعلام نمود . بر اساس قطعنامهء سازمان ملل ، بیت المقدس یک شهر بین المللی محسوب می شد اما هجوم سپاه اردنی این طرح را غیرممکن ساخت . مورخین بعدی نظیر رشید خلیدی بر ماهیت فدرالی فلسطینیها تاکید کردند که از سوی مسیحیانی چون جورج حبش به عنوان مدل عربی ارائه شد . با این وجود این طرح برای ارامنه که نه عرب و نه یهودی بودند اثری نداشت آنها ارمنی و بی طرف بودند . آنها یک نیروی نظامی کوچک برای حمایت از محلهء خود تشکیل داده و دروازه ها را بستند .

در دوم آگوست 1948 ارامنه به کنت برنادت Count Bernadotte در جهت کمک و حمایت از مذاکرات  برای اماکن مقدسه شکایت نمودند اما نتیجه ای نداشت . کنت بعدها در گروه کوچک تری از نظامیان یهودی که نمی خواستند اکثر زمینها را به عربها واگذار کنند مشارکت نمود . در این مدت محله ارمنی نشین چندین بار صحنهء تاخت و تاز شد . در مورد تعداد ارامنه ای که در بیت المقدس و سرزمین مقدس در سال 1948 باقی ماندند اتفاق نظر وجود ندارد . یک منبع جمعیت کلی را که هرگز فراتر از 10000 نفر نرفت  و یک رقم هشت هزار نفری در طول مدت حاکمیت انگلیسیها را برای ارامنه  ذکر می کند . این را باید خاطرنشان کرد که از سال 1870 تا کنون بین 14000 تا 22000 نفر در بیت المقدس زندگی می کنند که حضور کم ارامنه نیز اقلیت مهمی در میان این جمعیت تشکیل می دهد

 

حکومت بیت المقدس ( 1967 – 1948)

در 1962 ارامنه با کاتولیکها و ارتودکسها بر سر شروع به بازسازی کلیسای قبر مقدس توافق کردند که بازسازی آن تا امروز ادامه دارد . ارامنه از اسرائیل جدا افتاده بودند و پاتریارک شروع به اجاره دادن ساختمانها به شهرداری بیت المقدس و توسعه دهندگان آنها نمود .

 

از 1967 تا کنتون

جنگ شش روزه در 1967 از سوی برخی در جامعهء ارمنی به عنوان معجزه یاد می شد زیرا دو بمب منفجر نشده بعداً در یک دیر ارمنی کشف شدند با وجود این اعتقاد بر این است که آمار آنها به شدت پائین آمده و قبل از 1967 بیش از 20000 هزار ارمنی در اردن و اسرائیل زندگی می کردند . امروزه تعدا آنها به 15000 نفر کاهش یافته اما در دههء اخیر از این تعداد هم کمتر شده اند. فروپاشی اتحاد شوروی درها را برای یک ارمنستان مستقل باز نمود . امروزه بیش از 3000 ارمنی در بیت المقدس زندگی می کنند . محله ارمنی نشین منزلگاه پانصد نفر از آنهاست و برخی از آنها موقتاً در شهر سکونت داشته و به تحصیل در مدارس دینی و یا تصدی وظایف گوناگون در کلیساها مشغولند . پاتریارک نشین مالک کل محله و نیز سایر اموال ارامنه در بیت المقدس غربی و سایر نقاط شهر است . مالیات این محله به کمک جوامع موفق ارمنی در آمریکا دریافت می شود . در 1975 یک مدرسه علوم دینی داخل محله تکمیل شسد .

در 1987 نائومی شفرد Naomi Shepherd گزارش داد که روحانیت ارتودکس سوری و ارمنی حاضر و جاری است اما شرائط گفنگو فراهم نیست . در این زمان او همچنین گزارش داد که تنها 14000مسیحی در شهر بیت المقدس زندگی می کنند .

پاتریارک نشین ارمنی هنوز مالک اموال باارزشی در غرب بیت المقدس و در ناحیه غربی دیوارهای قسمت قدیمی شهر می باشد که بسیاری از آنها اجاره داده شدند و متعاقباً اسقف اعظم شاهه عجمیان Shahe Ajamian اموال غرب دیوارهای شهر قدیمی را برای خیابان بندی بهتر به دولت فروخت .

 

منابع

1 en.wikipedia.org/wiki/Armenian_Quarter

2 Jerusalem Post, March 30, 2001 - A Cloistered Community

3 Jerusalem Post, Sept 9, 1993 - Armenian Patriarchate Plans New Construction