مهر

مهر

گارگین فتائی

اندیش و به یاد ار که ما مهر پرستیم

گرز خرد از ایزد رخشنده به دستیم

تن را به موازات روان رشد بدادیم

هر روز پلیدی بسی دیو شکستیم

فرزانه حکیمان بنشاندیم به تاریخ

از نوچهء خاکی به خرابات بجستیم

صد بار به کوه غلبه پای نهادیم

خورشید گواه است که از ماه برستیم

سرباز نکو جان به کفیم از ثمر مهر

پس چیست سبب دست محبت بگسستیم !

با مُهرسکوتی به لبان ، راز گرفتیم

در غار ، نقابی به رخ یار ببستیم

اکنون چه شده پنجهء دستان بخریدیم

هیهات که از ریشه رها گشته چه پستیم

از روز گجسته نگشائیم درِ بخت

آنگاه رهیدیم که از مهر خجستیم

از دیو دروغیم همه در گذر عمر

از بادهء می کی همگی دیدهء مستیم؟

با داد ترازو بفشاندیم دم عدل

در سایهء آن کی ز ره عشق بخستیم!

.

توضیحات

بیت اول

اندیش و به یاد ار که ما مهر پرستیم

گرز خرد از ایزد رخشنده به دستیم

مصرع اول

این مصرع می خواهد ذهن خواننده را به دوران آئین مهر و ستایش ایزد مهر و میترا ببرد.

مصرع دوم

مهر یا میترا همواره گرزی به دست داشت که هر روز آن را بر سر دیو جهل می کوبید به همین دلیل در این شعر به آن گرز در واقع « گرز خرد » اطلاق شده است .

بیت دوم

تن را به موازات روان رشد بدادیم

هر روز پلیدی بسی دیو شکستیم

مصرع اول

در آئین مهر اهمیت زیادی به ورزش بدنی داده می شد و معتقد بودند که تن و بدن سالم مقدمه روح و روان سالم است.

شاید این ضرب المثل « عقل سالم در بدن سالم است » هم ریشه در آئین مهر داشته باشد.

مصرع دوم

اشاره به مبارزه با دیوان دارد که در آئین مهر رواج زیادی داشت.

بیت سوم

فرزانه حکیمان بنشاندیم به تاریخ

از نوچهء خاکی به خرابات بجستیم

مصرع اول

در واقع اشاره به این دارد که حکمای گوناگون ایرانی که در سطح جهانی و دورانهای مختلف تاریخی معروف و سرآمد بوده اند نمادهایی از آئین مهر در خود داشته اند.

مصر دوم

آئین مهر و کسی که سالک و رهرو در این آئین بود باید هفت مرحله را طی می کرد و در واقع هفت شهر عشق و هفت خان رستم و هفت مرحله سیر و سلوک عرفا و صوفیان همگی ریشه در این هفت مرحله مهری دارد.

این مرحله از مرحله نوچه خاکی که فرد تازه وارد پوزه خود را در برابر پیر یا مرشد به نشنانه فروتنی به خاک می مالد شروع میشود و اصطلاحات « نوکرتم و خاک زیر پاتم » هم از همین جا آمده است.

آخرین مرحله رو خورآباد می گفتند که تبدیل به خرابات شده است .

در اینجا اشاره به این امر است که ما مراحل سیر و سلوک و پیشرفت را مرحله به مرحله در گذشته پیموده ایم.

بیت چهارم

صد بار به کوه غلبه پای نهادیم

خورشید گواه است که از ماه برستیم

مصرع اول

کوه غلبه منظور کوهی است که پیروان میترا معتقدند که در آنجا مهر یا میترا ظهور خواهد کرد و برای هر رهرو رفتن به ان کوه افتخار بزرگی محسوب میشد.

البته این کوه می تواند معنای معنوی هم داشته باشد و مفهوم طبیعی و یا فیزیکی نداشته باشد.

مصرع دوم

خورشید و ماه دو مرحله از مراحل هفت گانه سیر و سلوک مهری است و همیشه خورشید بالاتر از مرحله ماه بوده .

در اوستا هم خورشید نیایش هست و هم ماه نیایش

بیت پنجم

سرباز نکو جان به کفیم از ثمر مهر

پس چیست سبب دست محبت بگسستیم !

مصرع اول

یک شخص پیرو آئین مهر بعد از اینکه مراحل هفت گانه را گذراند قسم یاد میکند که به دیگران کمک کند و با سایر پیروان ائین مهر پیمان برادری می بندد.

ائین عیاران و زورخانه هم مستقیما ملهم از آئین مهر هستند.

مصرع دوم

یعنی ما که پیرو این ائین زیبا و نیکو و پسندیده بودیم پس چرا الان دست محبت و یاری یکیدیگر را رد می کنیم.

بیت ششم

با مُهرسکوتی به لبان ، راز گرفتیم

در غار ، نقابی به رخ یار ببستیم

مصرع اول

آئین مهر یک ائین سری بود که مدتها راز آن کشف نشده بود و تنها در این اواخر باستان شناسان توانستند پرده از اسرار آن بردارند.

در آئین مهر یک رهرو باید مهری بر دهان خود می زد تا اسرار آن آئین را به کسی فاش نکند و در واقع « اصطلاح مهر سکوت بر لب گذاشتن » و خاموشی هم از همین آئین امده است.

مصرع دوم

مراسم این آئین عمدتا در غارها بود و هر مرحله دارای نقابی بود که سالک باید ان را موقع مراسم روی چهره می گذاشت.

در اینجا اصطلاحا یعنی ارزش یار و رفیق خود را از این طریق با بالا بردن درجه و مرحله او بالا بردیم.

اصطلاح « نقاب از چهره برداشتن » هم از همین جا می اید

بیت هفتم

اکنون چه شده پنجهء دستان بخریدیم

هیهات که از ریشه رها گشته چه پستیم

مصرع اول

دستان به معنی حیله گری و فریب است و به این معنی است که چرا ما که پیرو ان ائین حقیقت پرور و راست گفتار بودیم الان دست به دامن انواع فریب و حیله در گفتار و رفتار شده ایم.

مصرع دوم

افسوس خورده می شود که چرا ریشه های خود را رها کرده و به دنبال بی یریشگی ها رفتیم.

بیت هشتم

از روز گجسته نگشائیم درِ بخت

آنگاه رهیدیم که از مهر خجستیم

جشن مهرگان

جشن مهرگان

جمع آوری از گارگین فتائی

امسال از اول اکتبر برابر نهم مهر تا ششم اکتبر برابر با پانزدهم مهر

جشن مهرگان ، مهمترین جشن و آغاز سال نو میترائی در دوران مهرپرستی بود و پس از ظهور زرتشت ، این جشن به دومین جشن بزرگ زرتشتیان تبدیل شد .

در ایران باستان هفته نبوده و هر روز به اسم یک ایزد نام گزاری شده بود و وقتی نام روز با نام ماه یکی می شد آن روز را جشن می گرفتند مثل فروردینگان ، اردیبهشتگان و الی آخر .

مهر روز از مهر ماه نیز از همین قاعده پیروی می کرده البته ارزش آن بالاتر از سایر جشنهای مشابه بوده و اساساً ایزد مهر به عنوان نماد عدل و عدالت در ایران باستان اهمیت فراوان داشته است .

از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک(ضحاک) غلبه کرد.

فلسفهء آئین مهر

مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» است و ضد دروغ، دروغ گویی، پیمان شکنی و نامهربانی کردن است. فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمت‌هایی است که به انسان ارزانی داشته و تحکیم دوستی و محبت میان انسانهاست.

مهر یا میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا می‌آید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیر و کمان در دست. میترا به هنگام تولد کره‌ای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفته‌است.

مبارزه با گاو امده است که این گاو گاو هرمز (اهورامزدا)است که مهر ان را میگرد وبا خنجری به گردن او می زند خونی که از گاو بیرون می اید شکل مار به خود میگیرد وحیات زندگانی را رقم میزند.

پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین می‌زند و بر پشت آن می‌نشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو می‌کند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو می‌آیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که می‌خواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در می‌آیند.این گاو گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدینوسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن ایرانی آمده‌است که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین می‌پاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید می‌آید.

در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود.سُل ایزد خورشید نیز (سُل خدای خورشید است و میترا خدای پرتو خورشید. ایزد خورشید طی کارزاری با میترا او را بر زمین زده و پرتو او را از آن خود کرده‌است)در ضیافت شرکت می‌کند.

بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند. سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان می‌برد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.

در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمی‌گیرد و پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.

تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو در موزه بریتانیا

تندس میترا در موزه واتیکان

براساس متون اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان)، تقویم ایرانیان پیش از هخامنشیان دارای دو فصل تابستان و زمستان است که نوروز جشن آغاز سال جدید و فصل تابستان و مهرگان جشن آغاز نیمه دوم سال و فصل زمستان بوده‌است

زمان این جشن شش روز است و در تقویم قدیم زمان آن شانزدهم مهر و در تقویم کنونی زمان آن دهم مهر است .

با این اوصاف جشن مهرگان باید از روز دهم تا شانزهم مهر باشد .

جشن مهرگان

بزرگ ترین جشن ایرانیان در مهر ماه

و دومین جشن بزرگ زرتشتیان بر همه ایرانیان

خجسته باد