زادروز ناصر عبداللهی
زادروز
ناصر عبداللهی (زاده ۱۰ دی ۱۳۴۹ در بندرعباس – درگذشته ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در تهران) خوانندهٔ پاپ ایرانی اهل بندرعباس بود که در آغاز با ترانهٔ «ناصریا» به شهرت رسید.
. از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقهمند شد. فعالیتهای هنری خود را از سالهای نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.
وی کار حرفهای را بهطور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد.
محمدعلی بهمنی وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن جُنگهای «عشق است» و «دوستت دارم» ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. ناصر با انتشارات فوق دچار اختلافاتی شد. پس از آن جُنگهای «بوی شرجی» توسط انتشارات شمیم جنوب، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و پس از مرگ او، ُجنگ رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.
او پنج برادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با «فهیمه غفوری» اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد. حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نامهای نوید، نازنین و نامی است. نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است. فرزند دختر او، نازنین الان نوازنده و خواننده سبک پاپ است. او با بازخوانی چند ترانه از پدرش شهرت پیدا کردهاست.
بیشتر اشعار ترانههای آغازین او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود.
در کار موسیقی به گفتهٔ خود وی تحتتأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود، طوریکه در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ترانههای مورد انتخاب وی در جُنگهایش بیشتر دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی (مانند ترانههای «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوهٔ ما»)، مذهبی (مانند ترانههای «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر») و عاشقانه (مانند ترانههای «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.
از این موارد میتوان به نمونههای زیر اشاره نمود:
اجتماعی: ترانهٔ «یادم باشد» (از جُنگ «دوستت دارم»، شعر از مجتبی کاظمی، دکلمه از پرویز پرستویی)
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دلِ کسی بلرزد
راهی نروم که بی راه باشد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبه راه و بر وفق مراد است
و خوبتنها دلِ ما، دل نیست
حماسی: ترانهٔ «شیوهٔ ما» (از جُنگ «عشق است»، شعر از محمدعلی بهمنی)
نتوان گفت که این قافله وامیماند،
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی،
این سفر همرَهِ تاریخ بهجا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغِ دل سیر زِ هر دام رها میماند
میرسیم آخر و افسانه واماندنِ ما
همچو داغی به دلِ حادثهها میماند
بیصداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش
نعره ماست که در گوشِ شما میماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما
مرد با هر چه سِتم، هر چه بلا میماند
مذهبی: ترانهٔ «مهر دلبر» (از آلبوم «هوای حوا»، شعر از حکیم سنایی)
کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن
جان نگین مُهر مِهر شاخه بی برگ داشتن
از پی سنگین دل نامهربانی روز و شب،
بر رخ چون زر نثار گنج گوهر داشتن
چون نگردی گرد معشوقی که روز وصل تو
بر تو زیبد شمع مجلس مهر انور داشتن
یوسف مصری نشسته با تو اندر انجمن
زشت باشد چشم را در نقش آزرم داشتن
احمد مرسل نشسته کی روا دارد خرد،
دل اسیر سیرت بوجهل کافر داشتن
من سلامت خانهٔ نوح نبی بنمایمت،
تا توانی خویشتن را ایمن از شر داشتن
تا سلیمان وار باشد حیدر اندر صدر ملک
زشت باشد دیو را بر تارُک افسر داشتن
عاشقانه: ترانهٔ «راز» (از آلبوم «ماندگار»، شعر از نیلوفر لاری پور)
یه زخم کهنه روی بالم، یه آسمون که چشم به رام نیست
به غیر واژهٔ غریبی، چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست، که اسممو یادم بیاره
تنهاترین مسافر شب، تو خلوتم پا نمی ذاره
ازم نخواه با تو بمونم! تو هیچی از من نمی دونی!
اگه بگم راز دلم رو، تو هم کنارم نمی مونی
دل من از نژاد عشقه، از تو و از ترانه لبریز
یه دنیا غم توی صدامه، مث سکوت تلخ پاییز
من یه پرندهٔ غریبم، من از نژاد آسمونم
میون این همه ستاره، من یه شهاب بی نشونم
ناصریا
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیایی است و از نغمههای جیپسی کینگ برگرفته شدهاست. اما وی معتقد بود که چنین نیست و این کار وزن و آهنگ عربی دارد، آهنگی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شدهبود. اما با گیتار خیر، و عبداللهی این کار را انجام داد.
نغمهٔ ترانهٔ ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض بر ضد ستم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بودهاست. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری ستم دیدهای را داشتهباشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه، در پایان پیروز خواهد شد.
مدتها پس از درگذشت ناصر عبداللهی، باشگاه خبرنگاران جوان، مطلبی را از یکی از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک، به نام مهدی براتی منتشر کرد که او ادعا کرده بود، راز مرگ ناصر عبداللهی را میداند:
هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جر و بحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش میرود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش میرود. مدتها بوده که بین خانواده همسر وی و ناصر بحثهایی در مورد دلایل اجرای قطعه یا فاطمه رخ داده و همسرش و داییهای همسر وی به شدت از اجرای ترانههای با مضامین شیعهگری توسط ناصر خشمگینند.
ظهر همان روز ناصر که برای بازگرداندن همسرش به محلۀ پدر همسرش رفته بوده، گویی وارد کارزاری شده که برخی از نزدیکانش منتظرش بودند و به سرکردگی داییهای همسرش مورد حمله قرار میگیرد و بهشدت مورد ضربوشتم قرار میگیرد.
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش منتقل و در حیاط خانه و روی تخت رها میشود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از رخداد یاد شده، به خانه میآید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمیکند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب میکند. وی به سمت پدرش رفته و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر میشود. از او داستان را میپرسد و ناصر در پاسخ میگوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده میشود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال میرود.
از همان روز، جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستانهای بندرعباس و تهران آغاز میشود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی و سپس فوت او منجر میشود.
ناصر عبداللهی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمینژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد.
خانواده عبداللهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیتها از بازگویی این ماجرا تا همیشه منع میشود. احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیههای فراوانی را در رسانهها باعث شد تا گمانه زنیها بیشتر و بیشتر شوند:
«نزدیک یک سال است که فهمیدهایم او {ناصر} به قتل رسیدهاست در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت کردن از علی ساده است، اما ناصر عبداللهی در جایی از امیرالمؤمنین صحبت کرد که سخت بود.» بعد از مرگ ناصر عبداللهی و در مراسم سومین سالگرد او نیز مجری مراسم ادعا کرده بود ناصر عبداللهی به قتل رسیدهاست.
پیش از این نیز محمدعلی چاووشی رئیس مؤسسه «مشکات» و رئیس اسبق صنف تولیدات محصولات شنیداری در گفت و گویی با تأیید این ادعا گفته بود: «من از آقای دکتر امیدوار رضایی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خواهش کردم (چون ایشان فوق تخصص مغز و اعصاب هستند) که تشریف بیاورند که شاید بتوانند این جوان را از مرگ نجات بدهند. ایشان تشریف آوردند. معاینه کردند، مدارک و پرونده پزشکی را دیدند به من گفتند فلانی اینی که گفتند ایشان مسموم شده، ایشان مواد مخدر مصرف کرده مطلقاً در پرونده ایشون وجود نداره. ایشون ضربه خورده. این صدمه که مغز ایشون پیدا کرده به دلیل اصابت ضربهای است. این آثار کبودی که در صورت وی در عکسها مشخص است به همین دلیل است. من هم با توجه به نظر یک متخصص پزشکی وقتی گفتند ناصر رو زدند از اقوام پیرامون ایشان سؤال کردم که مگه کسی ایشون رو زده؟ گفتند بله و ماجرایش هم مفصل است. گفتم چرا؟ گفتند به خاطر همین تغییرات فکری و عقیدتی که پیدا کرده بود خیلیها از دستش ناراحت بودند».
همچنین نسرین عبداللهی دختر ناصر عبداللهی نیز دو سال پیش در گفتگویی، نظر پزشکی قانونی در خصوص مرگ پدرش را «شکستگی جمجمه» بیان کرده بود.
ترانهشناسی
آلبومها
حکم طاعت
گَنوغ (گنوغ به گویش بندرعباسی یعنی: دیوانه)
شاهد ناصر
محمد جان
در پی خدا
صبوح القدوس
عیدانه
عشق است (به همراه پرویز پرستویی و محمد علی بهمنی) ۱۳۷۸
دوستت دارم (به همراه پرویز پرستویی) ۱۳۷۹
بوی شرجی ۱۳۸۱
هوای حوا ۱۳۸۲
ماندگار ۱۳۸۵
رخصت ۱۳۹۰
حکم طاعت
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .