Remember / remind / reminder
Remember / remind / reminder
فعل " به یاد داشتن یا به یاد آوردن Remember " زمانی است که به یک خاطره فکر می کنید (یک تجربه در زمان گذشته )
I remember the first time I ever swam in the ocean, when I was 5 years old.
من به یاد دارم اولین باری که 5 سال داشتم در اقیانوس شنا کردم.
Do you remember that great presentation on marketing that we saw at the conference?
آیا آن سخنرانی عالی در زمینه بازاریابی را که در کنفرانس دیدیم به یاد دارید؟
I don’t think he remembers that we met 30 years ago.
فکر نمی کنم او به یاد داشته باشد که ما 30 سال پیش با هم آشنا شدیم.
فعل " به یاد آوردن Remember همچنین نقطه مقابل فعل "فراموش کردن forget " است. می توانید از یادآوری در مورد نگه داشتن چیزی در ذهن خود استفاده کنید:
Please remember to wash the dishes after you finish eating lunch.
لطفاً به یاد داشته باش که بعد از پایان ناهار ظرف ها را بشویی.
I was already at work when I suddenly remembered I had a dentist appointment at 9:30. I called the dentist and rescheduled it for the next day.
من قبلاً در محل کار خود بودم که ناگهان به یاد آوردم که ساعت 9:30 ملاقات با دندانپزشک داشته ام. من با دندانپزشک تماس گرفتم و برای روز بعد برنامه ریزی کردم.
I can’t remember her name. Is it Alice or Annie?
من نمی توانم نام او را بخاطر بسپارم آلیس است یا آنی؟
فعل " به یاد انداختن یا یادآوری کردن Remind " زمانی است که شخصی یا چیزی شما را به یاد چیزی یا فکری در باره آن می اندازد
My mother reminded me to wash the dishes after I finished eating lunch.
مادرم به یادم انداخت که بعد از اینکه ناهار را تمام کردم ظرف ها را بشویم .
The secretary reminded Mr. Greene that he had a meeting at 4:30.
منشی به آقای گرین یادآوری کرد که وی ساعت 4:30 جلسه داشت.
Our shopping list reminds us what we need to buy at the supermarket.
لیست خرید ما به ما یادآوری می کند که چه چیزی را باید در سوپرمارکت خریداری کنیم.
یک " یادآور reminder " که اسم نیز هست چیزی است که شما را یادآوری می کند. یادداشت ها ، هشدارهای تلفن همراه و اظهارات افراد دیگر می توانند به عنوان یادآور عمل کنند.
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .