سالروز یک رویداد

 

نخستین کنگره نویسندگان ایران

نخستین کنگره نویسندگان ایران یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی و هنری ایران دوره دههٔ ۱۳۲۰ بود که نقش بارزی در جریان نوین ادبیات و نثر فارسی داشت. این کنگره در چهارم  تیرماه ۱۳۲۵ به دعوت انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و با شرکت ۷۸ نفر از نویسندگان، شاعران و محققان ایرانی برگزار شد. ریاست این کنگره را محمدتقی بهار بر عهده داشت و شاعران و نویسندگان مطرحِ آن دوران مانند احسان طبری، فاطمه سیاح، جلال آل احمد، صادق چوبک، م. به‌آذین، صادق هدایت، علی‌اکبر دهخدا و نیما یوشیج در آن شرکت کردند.

 

این کنگره در باغ «خانه فرهنگ »و در حضور قوام السلطنه، نخست‌وزیر وقت و عده‌ای دیگر از وزرا و سفیر شوروی در ایران بر پا شد.

 

 

محتوای کنگره​

در این کنگره، طبری و سیاح با اشاره به آثاری از منتقدان روس مانند بلینسکی و چرنیشفسکی وظیفهٔ نقد ادبی و زیبایی‌شناسی هنری را مطرح کنند. در این زمینه انتقاداتی نسبت به فقر فرهنگی در خلق و ترجمهٔ آثار ادبی و وجود انبوهی از آثار تقلیدی از رمانتیسم و ماجراجویی غربی مطرح و بر توسعهٔ واقع‌گرایی اجتماعی در ادبیات ایران تأکید شد. این کنگره برای نخستین بار در ایران، وظیفهٔ هنر و هنرمند را مورد بحث جدی قرار داد و از نویسندگان خواسته شد به وظایف و حقوق اجتماعی خود پی ببرند.

 

در قطعنامه این کنگره آرزو شده بود که: «نویسندگان ایران در نظم و نثر، سنت دیرین ادبیات فارسی، یعنی طرفداری از حق و عدالت، و مخالفت با ستمگری و زشتی را پیروی نمایند ودر آثار خود ازآزادی و عدل و دانش و رفع خرافات هواخواهی نموده و…». در این قطعنامه قرار شد: «کنگره تأسیس یک کمیسیون تشکیلات موقتی را که بنیاد اتجادیه گویندگان و نویسندگان ایران باشد، پی ریزی کند.»

 

هفت دهه پیش در چنین روزهایی نخستین کنگره نویسندگان ایران برگزار شد.

در سال ۱۳۲۵ حدود پنج سال از برکناری رضاخان از سلطنت گذشته بود که فضای سیاسی نسبتا باز آن دوره شرایط گردهمایی نویسندگان را فراهم کرد.

این کنگره به همت انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی برگزار شد. زمانی که احمد قوام (قوام‌السلطنه) نخست‌وزیر بود و سر آن داشت که با اتحادیه جماهیر شوروی روابط حسنه داشته باشد تا بتواند این کشور را ترغیب کند نیروهای نظامی خود را از ایران بیرون ببرد. از زمان پایان یافتن جنگ دوم جهانی، نیروهای متفقین مناطقی از ایران را به اشغال خود درآورده بودند.

این کنگره که در آن مهم‌ترین نویسندگان زمانه گردآمده بودند، در باغ «خانه فرهنگ» در حضور قوام و ایوان واسیلیف سادچیکو، سفیر وقت شوروی تشکیل جلسه داد.

کنگره نویسندگان ایران اولین گردهمایی نویسندگان و روشنفکران ایرانی بود که از ۴ تا ۱۲ تیرماه برگزار شد.

در این نشست نزدیک به هشتاد شاعر و نویسنده و مترجم از جمله صادق مستشارالدوله (رئیس هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی) محمد تقی بهار ( وزیر وقت فرهنگ و رئیس کنگره)، علی اکبر دهخدا، علی اصغر حکمت، نیما یوشیج، صادق هدایت، بزرگ علوی، احسان طبری، پرویز ناتل خانلری و غیره شرکت داشتند.

 

افتتاحیه

مستشارالدوله با تاکید بر اهمیت فرهنگ، نطق افتتاحیه کنگره را آغاز کرد. او یادآوری کرد که یکی از اهداف این کنگره آشنایی و توسعه امر فرهنگ میان دو کشور است.

سپس بهار به عنوان رئیس کنگره گفت که در ایران هر زمان که هنر از طرف دربار و دولت یا دین حمایت شد، نتایج چشمگیر به بار آورد، اما افزود که وقت آن رسیده که برای استقلال ملی و سیاسی، مردم از هنرمندان و نویسندگان خود حمایت کنند.

اگر مردم خود از ادبا و نویسندگان خویش حمایت نکنند باز دیوانگانی پیدا [می] شوند که بخواهند این حقیقت بارز و مسلم جهانی را انکار کنند و بگویند ملت شعر و ادب نمی‌خواهد

بهار گفت: «دیگر حوزه دینی و استطاعت دربار قادر نخواهد بود از ادبیات وسیع امروزی حمایت کند و اگر مردم خود از ادبا و نویسندگان خویش حمایت نکنند باز دیوانگانی پیدا [می] شوند که بخواهند این حقیقت بارز و مسلم جهانی را انکار کنند و بگویند ملت شعر و ادب نمی‌خواهد

اشاره او به دوره دیکتاتوری رضاشاه پهلوی بود.

 

نسبت ادبیات و جامعه

علی اصغر حکمت در نخستین کنگره نویسندگان ایران، تاریخچه سیر و تطور شعر در نیم قرن را بررسی کرد. سخنان او که معتقد بود شعر از سویی با «منبع الهام الهی» طرف است و از سویی دیگر منتج از تغییرات اجتماعی و سیاسی، با اعتراض احسان طبری مواجه شد.

 

به نظر طبری حرف‌های حکمت دارای تناقض بود. ادبیات نمی‌تواند به عالم غیب وصل باشد زیرا هنر نتیجه «محسوسات هنرمند در جامعه» است.

او در این رابطه افزود: «تغییر سبک‌ها نتیجه عوامل جدید سیاسی و اقتصادی است و حرکت مسرعه تاریخ و تکامل و رژیم‌های سیاسی و بی‌ذوقی مراکز اولیه در حرکت شعر تأثیر دارد پس زبان شاعر مبین اوضاع محیط است نه کلید در گنجینه غیب. شعر... تابع تکامل اجتماعی است زیرا محصول کار بشری است

خانلری و عبدالحسین نوشین نیز به سخنان حکمت نقدهایی وارد کردند و سپس حکمت پاسخ خود را ابراز کرد. به این ترتیب نخستین کنگره با جدل بر سر معانی ادبیات و جامعه ادامه پیدا کرد تا در روزهای آینده شاهد جدل‌های دیگر باشد.

 

بنیان‌گذار شعر نو

از جمله موارد بحث‌برانگیز سخنان نیما بود. او در یکی از جلسات کنگره از فرصت استفاده کرد و مختصری از زندگینامه خود را برای حضار بازگو کرد و درباره انتشار کتاب‌ها و اشعارش و شیوه دگرگون کردن شعر کلاسیک توضیحاتی ارائه داد.

 

مثل اینکه طبیعت آزاد پرورش یافته من در هر دوره از زندگی من باید با زد و خورد رودررو باشد

نیما یوشیج در مورد حملات علیه خود

 

او گفت که چگونه شعرهایش «ادبای ریش و سبیل‌دار را... خشمناک» کرد. «مثل اینکه طبیعت آزاد پرورش یافته من در هر دوره از زندگی من باید با زد و خورد رودررو باشد

او اضافه کرد که کوتاه و بلند شدن مصرع‌ها بر اساس «هوس و فانتزی» نبوده بلکه برای هر بی‌نظمی، نظمی قائل است.

«من برای بی‌نظمی هم به نظمی اعتقاد دارم. هر کلمه من از روی قاعده دقیق به کلمه دیگر می‌چسبد و شعر آزاد سرودن برای من دشوارتر از غیر آن است

 

سپس نیما به خواندن چند شعر پرداخت.

علی محمد هنر در مقاله‌ای با عنوان «یادی از نخستین کنگره نویسندگان» به مواردی اشاره می‌کند که نوک حمله را متوجه نیما ساخته بودند.

این مقاله در «پژوهش‌های ایران‌شناسی» (جلد ۱۸) توسط بنیاد موقوفه محمود افشار منتشر شده است.

در این مقاله به نقل از جلال آل احمد و سیروس نیرو گفته شده که هنگام شعرخوانی نیما، برق رفت یا برخی مانند مهدی حمیدی شیرازی از شاعران کهنه‌سرا هجویه‌ای درباره شعر نیما خواندند.

بعدها نیما دلخوری خود را از خانلری و طبری ابراز کرده بود اما بنا به نظر هنر، این دلخوری بیشتر «زائیده توقع نه چندان منطقی و معقول سراینده 'آی آدمها' [بوده] است

 

خانلری و بهار

خانلری در خاطره‌ای از نخستین کنگره نویسندگان یاد کرده بود.

او معتقد بود سخنرانی دو نفر در آن کنگره «سر و صدا» به پا کرد. یکی خود خانلری که درباره «نثر معاصر فارسی» حرف زده بود و دیگری سخنان طبری که در نقد صحبت‌های خانلری بود.

اگر قرار بود ادبیات فارسی با کنگره‌ای که من رییس آن هستم و آقایان مدعوینش خراب یا آباد شود، ما حالا یا مستعمره روس بودیم یا تحت‌الحمایه انگلیس

او اضافه می‌کند که در وقت صرف چای، فاطمه سیاح به انتقاد تند از طبری پرداخت.

سیاح به طبری گفته بود: «تمام موضوع صحبت طبری و مفاهیم آن چکیده تزهای اخیر شوروی است در مورد ادبیات و این که چطور باید ادبیات را هدایت کرد

به گفته خانلری، بهار که در جمعی ایستاده بود و از نظر خانلری آخرین ادیب بزرگ و جامع‌الاطراف بود، به جدل سیاح و طبری گوش می‌داد.

 

طبری سنجیده و مؤدب بود «اما در مقابل استدلال‌های خانم سیاح و نام مأخذی که او پشت سر هم به روسی ذکر می‌کرد، کاملا عاجز مانده بود.» از نظر خانلری وضعیت سختی بود.

سیاح که عصبانی بود به بهار رو کرد و گفت: «جناب آقای ملک‌الشعرا، آخر شما هم یک چیزی بگویید همین‌طور که نمی‌شود این آقایان ادبیات فارسی را خراب کنند

و بهار در پاسخ گفت: «خانم، اگر قرار بود ادبیات فارسی با کنگره‌ای که من رییس آن هستم و آقایان مدعوینش خراب یا آباد شود، ما حالا یا مستعمره روس بودیم یا تحت‌الحمایه انگلیس. دلواپس نباشید این آقای جوان هم وقتی به سن ما رسیدند آرام‌تر و پخته‌تر درباره لزوم تجدد ادبی سخنرانی خواهند کرد

 

قطعنامه

کنگره در پایان کار خود قطعنامه‌ای صادر کرد.

این قطعنامه شامل یک مقدمه کوتاه و پنج بند است. در مقدمه به زمینه تاریخی نزاع بین خیر و شر در ادبیات فارسی اشاره شد و بر انسان‌دوستی و برابری که ادبیات در «دل‌ها برانگیخته» تاکید کرد.

در یکی از بندها اظهار امیدواری شد که نویسندگان در نظم و نثر به طرفداری از عدالت و حق برخاسته، در آثار خود به آزادی و دانش و مبارزه با ستمگری و دفع خرافات بپردازند و با فاشیسم مبارزه کنند.

 

همچنین این کنگره آرزومند بود «مناسبات فرهنگی و ادبی موجود بین ملت ایران و تمام دموکراسی‌های ترقی خواه جهان، بالاخص اتحاد شوروی بیش از پیش استوار گشته به نفع صلح و بشریت توسعه یابد

کنگره در پایان خواهان ایجاد تشکیلاتی بود که «بنیاد اتحادیه گویندگان و نویسندگان ایران» را پی ریزی کند، امری که در نیمه‌های دهه چهل با تشکیل کانون نویسندگان ایران میسر شد.

 

 

https://www.bbc.com/persian/iran/2016/07/160701_l10_ha_iranian_writers_congress