Kinds / types / sorts
وقتی داریم در مورد انواع گوناگون چیزها حرف میزنیم اساساً معنی این سه کلمه یعنی " Kinds " و " types " و " sorts " یکسان است .
I like many different types of music.
من انواع مختلف موسیقی را دوست دارم.
All sorts of people come to this club – students, professionals, artists…
همه نوع افراد به این باشگاه می آیند - دانش آموزان ، متخصصان ، هنرمندان ...
This restaurant has fifty different kinds of sushi.
این رستوران دارای پنجاه نوع مختلف سوشی است.
هنگام سوال پرسیدن ، ما معمولاً از شکل مفرد این کلمات استفاده می کنیم .
What type of music do you like?
چه نوع موسیقی ای دوست داری ؟
What sort of people come to this club?
چه نوع یا قسم افرادی به این باشگاه می آیند ؟
What kind of sushi is your favorite?
چه نوع سوشی ای مورد علاقه شماست ؟
از بین این سه کلمه " types " رسمی ترین است و این به معنای دسته بندی های مشخص تری است
What type of car is that?
این نوع ماشین چیست ؟
و پاسخ آن یک نوع مشخص ماشین است مثلا فولکس واگن ، بی ام و ، فراری ، تویوتا و غیره
چه نوع زنی برای قرار ملاقات دوست داری
What kind/sort of women do you like to date?
پاسخ آن کلی تر و توصیفی تر است
I like smart women with a good sense of humor
من زنان باهوش با حس شوخ طبعی را دوست دارم .
I tend to be attracted to tall blonde women
من مجذوب زنان بلوند قد بلند هستم .
ما همچنین می توانیم از " kind of " و " sort of" در انگلیسی غیر رسمی به معنای " کمی " استفاده کنیم که در این صورت به صورت " sorta " و " kinda " هم آورده میشوند .
A cup of coffee here is $2.50. That’s kinda expensive… at the café near my house, it’s $1.50.
یک فنجان قهوه دو دلار و پنجاه سنت است . کمی گران است . در کافه نزدیک خانه ام یک دلار و پنجاه سنت است .
I’m sorta hoping the party is canceled this weekend. I’m not really excited about going.
من کمی امیدوارم که مهمانی در آخر این هفته لغو شود . واقعا هیجانی ( شور و شوقی ) برای رفتنش ندارم .
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .