سلامتی و ابعاد سلامتی

Wellness and the Dimensions of Health

ترجمه گارگین فتائی

.

در 1968  فیلسوف ، زیست شناس و بوم گرا  رنه دوبوس René Dubos تعریف وسیع تری از سلامتی را پیشنهاد کرد.  در کتاب  او که برنده جایزه پولیتز  شد  تحت عنوان  "  بنابراین انسان یک حیوان است ، چگونه ما از طریق محیط و رخداد ها شکل می گیریم So Human an Animal: How We Are Shaped by Surroundings and Events, " دبوس سلامتی را به عنوان " کیفیت زندگی  در برگیرنده تناسب اجتماعی ، محیطی ، روحی  ، روانی و زیست شناختی  در بخش فردی که ناشی از سازگاری با محیط است " توصیف می کند  این مفهوم از سازگاری یا توانایی با سازگاری موفقیت  آمیز با  پستی و بلندی های زندگی    تبدیل به کلید درک کلی ما از سلامت می شود .

بعداً مفهوم سلامتی  از تعریف سلامتی دبوس بوسبله تشخیص  سطوح یا درجات  سلامتی  توسعه یافت . برای رسیدن به سطح بالایی از سلامتی ، یک شخص باید به طور پیش رونده ای بالاتر از ساسله ای از عوامل مثبت سلامتی حرکت کند . کسانی که  در رسیدن به این سطح از سلامتی شکست می خورند ممکن است به سمت بیماری ، معلولیت زودهنگام premature disability یا مرگ سوق داده شوند .

امروزه کلمات بهداشت health  و سلامتی  wellness  به طور غیر قابل معاوضه ای به عنوان    سعی در رسیدن به مراحل بالوقه از  ایستا تا پویای هر یک از شش بعد مرتبط با دیگری توصیف میشود  .

 

 

 

1: سلامتی جسمانی Physical health

این بعد ، وجوهی مثل شکل و اندازه بدن شما ، حواس شما تا چه حد پاسخ گو ودقیق هستند  . بدن شما تا چه حتد پذیرای بیماری و اختلالات است و نیز  وظایف و کارکرد  های عمومی بدن  و به طور کلی تناسب بدنی و توانایی بدن شما در  بازیابی ودرمان را در بر می گیرد  . تعریف های متاخرتر  ازسلامتی جسمانی  شامل توانایی شخص در اجرای فعالیت های زندگی روزانه و یا آن دسته از فعالیت هایی است که برای  عملکرد نرمال در جامعه اساسی است از قبیل  بلند شدن از روی صندلی ، توانایی در بستن بند کفشتان  یا نوشتن یک چک است .

2: سلامتی اجتماعی Social health

توانایی در داشتن یک شبکه اجتماعی وسیع و حفظ رضایت از روابط میان فردی بین دوستان ، اعضا خانواده و شرکا  بخش اساسی یک سلامت  کلی است . موفقیت  در تعامل و برقراری ارتباط با دیگران ، سازگاری با شرایط گوناگون اجتماعی  و توانایی  در دادن و گرفتن عشق  ،  کل  بخش های سلامت  اجتماعی هستند .

3: سلامت عقلانی Intellectual health.

توانایی در فکر کردن به طور روشن . استدلال کردن به طور معقول  reason objectively تحلیل نقادانه analyze critically و به کارگیری موثر  نیروی فکر برای برخورد با چالش های زندگی  ،  تمام بخش های این بعد هستند .  این امر یادگیری از موفقیت ها و اشتباهات و پذیرش مسئولیت برای تصمیمات و  همچنین   یک کنجکاوی بهداشتی در باره زندگی و علاقه به یادگیری چیزهای جدید را هم در بر می گیرد .

4: سلامتی احساسی و عاطفی   Emotional health

این یک بخش حساس است و شامل توانایی در بیان احساسات  و کنترل آنها،  عزت نفس و خود باوری  Self-esteem، اعتماد به نفس self-confidence ، اعتماد ، عشق و تعدادی عکس العمل احساسی دیگر و پاسخ های آنهاست  که تمام بخش های بعد احساسی و عاطفی را در بر می گیرند  .

5: سلامت روحی  Spiritual health

این بعد شامل داشتن یک حس معنی و مفهوم در زندگی شماست و می تواند اعتقاد و باور به یک وجود  عالی و برتر ( نظیر خدا )  یا پیروی از قواعد و رسوم  مذهبی  خاص   باشد  همچنین میتواند شامل توانایی در درک و بیان مقصود شخص از زندگی  ، احساس بخشی از طیف بزرگتری از وجود و هستی  ،  تجربه صلح ، رضایت و اعجاب از تجارب زندگی  و توجه و احترام به همه چیزهای زندگی باشد .

6: سلامتی زیست محیطی  Environmental health

این بعد اختصاص به درک چگونگی  تاثیر  بهداشت محیط هایی که شما در آن زندگی   ، کار و یا  بازی می کنید  بر شما ، حمایت از خودتان در برابر پیامدها و خطرات محیط اطرافتان  و کار برای حفظ و حمایت و ارتقای شرایط محیطی برای هر کسی دارد   .

 نیل به سلامتی به معنای رسیدن به سطح بهینه ای optimal level از رفاه و بهزیستی برای محدودیت  ها و قدرتهای منحصر  به فرد شماست . برای مثال یک فرد دارای  معلولیت جسمانی می تواند در سطح بهینه ای از اجرا ، لذت بردن  از  روابط بین فردی  ، کار در سلامت روحی و روانی و عقلانی عمل کرده و دارای  علاقه قوی نسبت به مسایل زیست محبطی باشد برعکس،  آنهایی که ساعتها وقت خود را صرف بلند کردن وزنه ها می کنند اما توجه کمی به سلامتی عاطفی و اجتماعی خود می کنند گر چه ممکن است سالم به نظر برسند اما فاقد تعادل   در ابعاد سلامتی dimensions of health خود هستند   . چشم انداز مورد نیاز ما یکپارچه سازی holistic  ابعاد سلامتی با تاکید بر ادغام متوازن ذهن، بدن و روح است