نقد و بررسی فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت
نقد و بررسی فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت
جمع آوری از گارگین فتائی
.
شعار فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»:
نقد انسان و ستایش انسان است.
عوامل فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»:
کارگردان: وحید جلیلوند
نویسنده: علی زرنگار، وحید جلیلوند، حسین مهکام
تهیهکننده: محمدحسین لطیفی، علی جلیلوند
پخش بینالمللی: کتایون شهابی
مدیر فیلمبرداری: مرتضی پورصمدی
صدابردار: یدالله نجفی
صداگذاری و ترکیب صدا: علیرضا علویان
طراح چهرهپردازی: سعید ملکان
طراح صحنه و لباس: بابک کریمیطاری
موسیقی: کارن همایون فر
تدوین: وحید جلیلوند، سپهر وکیلی
منشی صحنه: شهره فهیمی
مدیر تولید: محمدصادق آذین
مجری طرح: علی جلیلوند/ مشاور رسانه ای: مریم نراقی
عکاس: ساتیار امامی
تصویربردار پشت صحنه: مهران ضیایی
بازیگران: نیکی کریمی، امیر آقایی، شاهرخ فروتنیان، برزو ارجمند، وحید جلیلوند، آفرین عبیسی، سعید داخ، کتانه افشارینژاد، میلاد یزدانی، سحر احمدپور، حشمت آرمیده، زکیه بهبهانی، تیام محمدی
داستان فیلم
فیلم با یک سوال آغاز می شود و در همان ابتدا تو را کنجکاو می کند که هر چه زودتر پاسخش را پیدا کنی؟این مردم چرا اینجا هستند؟ در روزنامه "همشهری"، چه آگهی تا این اندازه برای همشهری ها جالب بوده که سراسیمه آمده اند تا با هم رقابت کنند؟
فیلم اصلا نمی خواهد تو را بازی دهد، معمائی را هم برای تعلیق پیش روی تو نگذاشته و وحید جلیلوند، خیلی زود پاسخ سوالت را می دهد:
آگهی روزنامه را "جلال آشتیانی " با بازی "امیر آقائی" داده که می خواهد سی میلیون تومان را بلاعوض به کسی ببخشد که از همه بیشتر به آن نیاز دارد ومحتا ج تر است.او باور نمی کرد که پیدا کردن مستحق ترین چقدر سخت است.
فیلم در سه اپیزود و روایت زندگی سه شخصیت است که در طول قصه به هم متصل می شوند و تدوین بسیار خوب" چهارشنبه
19 اردیبهشت" کمک بسیاری به موفقیت آن می کند. جالب اینکه من دنبال قصه ی نفر چهارمی هم بودم ،زنی رنج کشیده که شوهر کارگر ساختمانش در حین کار دچار سانحه شده وجانش را از دست داده ووقتی برای گرفتن دیه شوهرش به کارفرما رجوع کرده مورد تعرض او قرار گرفته است. نمی دانم موضوع مرا تحت تاثیر قرار داد یا بازی فوق العاده "کتانه افشارنژاد" که مثل حضور رویا نونهالی در"خانه ای روی آب"،در عین کوتاهی نقش فکرم را دزدیده بود با همین تک سکانس دلم می خواست از او بیشتر بدانم اما به او فکر می کردم،دلم می خواست پول را به او بدهم تا شاید بتواند به زخمی بزند.بعد که به قصه فکر کردم دیدم همین نپرداختن و گذشتن از این شخصیت چقدر هوشمندانه بوده و فیلم را جذاب تر کرده است.
داستان اول فیلم، داستان لیلا (نیکی کریمی) است که با چهرهای سالخورده و رنگ پریده یکی از متقاضیان این کمک مالی است، اما خیلی نمیتواند منتظر بماند چون باید به محل کارش در یک کشتارگاه و تولید گوشت مرغ برود.
(سکانسی که لیلا با چکمه پلاستیکی روی خون آبه ها راه میرود، خون آبه هائی که با باز شدن فلکه آب بافشار خارج می شوند و دست های او که لاشه مرغ ها را می شوید یکی از بهترین سکانس ها وبازی های نیکی کریمی در سالهای اخیر است که با تقسیم جیره غذائی کارخانه با دخترکوچکشش به اوج میرسد. تنم می لرزد وقتی به دخترش می گوید: "گوشت بخور". چه طعنه ی ظریفی است در کارخانه بسته بندی گوشت ، گوشت خوردن.)
لیلا شب و پس از کار، دوباره به آن خیابان باز میگردد و به جلال (آگهی دهنده) برمیخورد؛ مردی که در گذشته نامزد او بوده و بی خبر رهایش کرده و حالا یک آگهی برای کمک سی میلیونی به یک فرد نیازمند چاپ کرده است. این پول میتواند خرج عمل همسر لیلا (با بازی بسیار خوب وحید جلیلوند) را که در اثر خونریزی مغزی ناتوان و معلول شده را فراهم کند.
عشق،پایبندی ومبارزه ای که لیلا برای حفظ زندگی و حمایت از دختر وهمسرش دارد از ویژگی های موثر اما به دور از شعار این فیلم است. لیلا یک قهرمان دور از ذهن نیست ، فقط یک زن و یک مادر متعهد باورپذیر است، فقط همین...
داستان دوم درباره دختر جوانی به نام ستاره (با بازی سحر احمدپور) است که مسلم بازی ملموس و فوق العاده او از مواردی است که ما را غافلگیر می کند. سحر احمدپور در زندگی شخصی اش محجبه است و از چادر برای پوشش استفاده می کند ونه خودنمائی و پوششی که انتخاب کرده و ربطی هم به ما ندارد.حضور وی با چنین پوششی در سی و سومین جشنواره فیلم فجر از اتفاقات حاشیه ای بود که بسیار مورد توجه خبرنگاران و عکاسان قرار گرفته و بعد از دیدن فیلم همگی اعتراف می کردند که برای یک بازیگر خوب و مستعد هیچ چیز مانع محسوب نمی شود.(تا قبل از رونمائی از فیلم بعضی از خبرنگاران این اتفاق را به نوعی تبلیغ می دانستند و استقبال از بازی او را هم نوعی بازی سیاسی.)
ستاره والدینش را از دست داده و عمه و شوهر عمه اش او را بزرگ کرده اند و پسر عمه اش (برزو ارجمند) به او علاقمند است (بازی برزو ارجمند در این فیلم بسیار دیدنی است). سارا به صورت مخفیانه با فردی دیگری ازدواج کرده و از او باردار است . در یک کتک کاری شوهر سارا ، پسر عمه اش را مصدوم می کند و به زندان می افتد. سارا از خانه عمه رانده شده مگر به شرط طلاق یا پرداخت دیه می تواند شوهرش را از زندان آزاد کندوحالا بی خانمان شده است. به همین دلیل ستاره نیز یکی از افرادی است که پس از خواندن آگهی روزنامه، آن صبح در میان جمعیت دیده میشود.
داستان سوم درباره جلال (امیر آقایی) مردی است که جمعیت زیادی از مردم گرفتار و ندار شهر را به این ضیافت دعوت کرده است. او فرزند 5 ساله خود را سالها پیش از دست داده است اما هنوز فکر می کند اگر کسی در آن زمان به او کمک کرده بود و یا اینکه انسان متمولی بود ، فرزندش را ازدست نمی داد. اتومبیل او ربوده شده و حالا پیدا شده و جلال تصمیم گرفته که سی میلیون قیمت ماشین پیدا نشده اش را به یک فرد گرفتار بدهد اما حالا با پیدا شدن لیلا و اینکه حس می کند خودش هم در سرنوشت بد لیلا دخیل بوده، در دل آرزو میکند تا این پول به لیلا برسد.و شوهر لیلا که غیرت مردانه اش نمی طلبد تا از عشق سابق لیلا کمک بگیرد.
http://s3.img7.ir/7T56z.jpg
کارگردان
وحید جلیلوند : متولد شهر تهران است و فعالیت های هنری خودش را از سن 15 سالگی با تئاتر آغاز کرد. وی در سال 1373 موفق شد در مجموعه « دام اعتیاد » به ایفای نقش بپردازد و پس از آن نیز در زمینه های مختلفی از جمله گویندگی، مجری گری و ساخت مستند به فعالیت پرداخت. « چهارشنبه 19 اردیبهشت » اولین فیلم بلند سینمایی وحید جلیلوند می باشد.
درباره فیلم « چهارشنبه 19 اردیبهشت » :
« چهارشنبه 19 اردیبهشت » براساس ایده ای شکل گرفته که پتانسیل فراوانی برای بسط و گسترش دارد. داستان مردی که یک آگهی چاپ می کند و قصد دارد تا به نیازمندان مبلغ 30 میلیون تومان کمک کند، می تواند منجر به اتفاقات مختلفی شود که از بهم پیوستگی این اتفاقات، پیکره یک فیلم اجتماعی جذاب شکل بگیرد. اما « چهارشنبه 19 اردیبهشت » فقط مواد اولیه فیلمنامه را داشته و در پرورش این مواد اولیه موفق نبوده است.
فیلم قرار است داستان سه زندگی مختلف را روایت کند. سه زندگی که در هرکدام از آنها درد وجود دارد و افراد نیازمند ( چه مالی و چه عاطفی ) در آن حضور دارند. اما وحید جلیلوند در اولین تجربه کارگردانی اش، تنها به روایت درد این افراد پرداخته و از گسترش فیلمنامه براساس رویدادهایی که منجر به ایجاد درام یا منتقل کردن پیام فیلمساز به مخاطب می شود، خودداری کرده است.
در این فیلم شخصیت ها، یکی اپس از دیگری از راه رسیده و ناله و شیون سر می دهند اما هیچ منطقی پشت این حجم از سر و صدا به چشم نمی خورد. فیلمساز علی رغم اینکه علاقه ای به برانگیختن حس ترحم مخاطبش نداشته، ناخواسته با توسل به سکانس هایی که در آن افراد در حال ناله هستند ، باعث شده تا منطق پرداخت شخصیت تنها محدود به زبان ناله آنها باشد و نه رویدادهایی که فیلمساز قرار است با استفاده از آنها، قصه تعریف کند.
چنانچه بخواهیم این حجم از فریادها را کنار گذاشته و بصورت منطقی به آنچه که در فیلمنامه گنجانده شده نگاه کنیم، با مجموعه ای از لحظات مواجه می شویم که ایرادات ساختاری فراوانی در آن به چشم می خورد. یکی از این داستانها، مربوط به شخصیتی به نام لیلا ( با بازی نیکی کریمی ) است. شخصیتی که همیشه و در هر شرایطی ایستا است و در حال ناله است و بسیاری از سکانس هایی که او در حال توضیح مسائل مختلف است ( چه در نزد همسر بیمارش و چه در نزد جلال ) داستانی روایت نمی شود و تماشاگر تنها شاهد گفتگوی عادی است میان دو نفر است که کارکرد مشخصی ندارد. ما در این سکانس ها شاهد گفتگوهای بی ثمره ای هستیم که نه منجر به افزایش آگاهی مخاطب نسبت به شخصیت می گردد و نه کمکی به روند داستان انجام می دهد.
دیگر شخصیت فیلم دختری به نام ستاره ( با بازی خوب سحر احمدپور ) می باشد که با عمه و پسرعمه اش زندگی می کند و مخفیانه ازدواج کرده است. این داستان کوتاه تا اینجا کارکرد مناسبی دارد و تماشاگر می تواند انتظار موقعیت های دردناکی را داشته باشد. اما پس از داد و فریادهای قابل انتظار پسرعمه، داستان ستاره هم به ورطه تکرار می افتد و مخاطب تنها شاهد مونولوگ هایی است که سارا درباره وقایع اتفاق افتاده در هرکجا که بنشیند تکرار می کند! مونولوگ هایی که این یکی هم همانند موقعیت لیلا، فقط بیان کننده درد است و کارکردی در بسط دادن فیلمنامه و درام ندارد. به نظر می رسد وحید جلیلوند در اولین تجربه کارگردانی خود بیشتر علاقه مند به مطرح کردن معضلات اجتماعی بوده و هنوز برای اینکه بتواند همانند اجتماعی ساز مطرحی نظیر رخشان بنی اعتماد، داستانهایش را پرورش داده و به نقطه قابل اعتنایی در سینما نرسیده است.
با اینحال جلیلوند در اولین تجربه کارگردانی اش ویژگی های مثبتی نیز از خود نشان داده که می تواند نشان از ظهور فیلمسازی باهوش باشد. قاب بندی های جلیلوند و همچنین تدوین مناسب فیلم، از جمله ویژگی های مثبت کارگردانی جلیلوند می باشد. « چهارشنبه 19 اردیبهشت » گاهی طولانی و کسل کننده می شود اما کمتر به ورطه ملال آور بودن می رسد. وی همچنین بازیهای بسیار خوبی از بازیگران فیلمش گرفته است؛ هرچند که بهترین بازیهایی نیست که از بازیگران فیلم تا به امروز شاهد بوده ایم.
نیکی کریمی در نقشی که اغلب طرفداران قدیمی سینما او را با این شکل و شمایل به یاد می آورند، توانسته خوش بدرخشد. بازی نیکی کریمی مخصوصا در لحظاتی که دیالوگ ندارد تماشایی است. امیر آقایی نیز در نقش جلال به خوبی توانسته پریشانی این شخصیت را به تصویر بکشد. اما بهترین بازیگر فیلم، دختر جوانی است که به تازگی به سینما آمده و سحر احمد پور نام دارد. این بازیگر جوان در اولین تجربه بازیگری اش، حضور موفقی را در فیلم تجربه کرده است.
« چهارشنبه 19 اردیبهشت » را چناچه به عنوان اولین تجربه کارگردانی وحید جلیلوند در نظر بگیریم، می توان آن را اثری متوسط و قابل قبول نامید. اما اگر از این نکته چشم پوشی کنیم، باید گفت که ایرادات زیاد فیلمنامه ، موجب می شود تا « چهارشنبه 19 اردیبهشت » اثر استانداردی محسوب نشود. اولین فیلم جلیلوند فیلمبرداری خوبی دارد، تدوین مناسبی دارد، بازی های خوبی هم دارد اما در بخش فیلمنامه درجا زده و ناتوان از ایجاد درامی پرکِشش است. با اینحال « چهارشنبه 19 اردیبهشت » را می توان یکی از اجتماعی ترین فیلمهای سالهای اخیر سینما نامید. اثری که حرف هایی برای گفتن دارد اما هنگام به زبان آوردنش به لکنت می افتد
فیلم سینمایی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» اولین ساخته وحید جلیلوند از 5 آبان ماه در گروه آزاد اکران شد. داستان این فیلم اجتماعی، جنجالهایی را روایت میکند که یک آگهی اشتباه در روزنامه به وجود میآورد. به گفته ی محمد حسین لطیفی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» نوع بیانش کلاسیک نیست، درونش جوشش دارد و خیلی صادقانه این کار ساخته شده است. سرمایه گذاری این فیلم بر عهده گروه صنعتی ظریف مصور و علی جلیلوند بوده است. «چهارشنبه 19 اردیبهشت» محصول گروه فیلمسازی مهرطاها و پخش آن برعهده ی فیلمیران است. این فیلم جایزه فیبرشی هفتاد و دومین جشنواره ونیز، جایزه بهترین فیلم جشنواره بین المذاهب ایتالیا و جایزه پنگوئن طلایی جشنواره فیلم ایسلند را دریافت کرده است.
فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در بخش نگاه نو سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را کسب کرد. «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در بخش بهترین فیلمنامه نیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر 33 بود.
استقبال از فراخوانی به وسعت دردهای پنهان
هما گویا (سی و یک نما)- چهارشنبه اما نه 19 اردیبهشت در آخرین سانس نمایش فیلم، به سالن "متروپل" مجتمع سینمائی کورش آمده ام. بیشتر صندلی های سالن پرشده و در این وانفسای گیشه سینماها جای خوشحالی دارد. دوست ندارم تقویم را ورق بزنم. دوست ندارم فکر کنم که جلیلوند با چه نگاهی این تاریخ و این عنوان را انتخاب کرده است. آمده ام که یک فیلم را ببینم که شنیده ام به دیدنش می ارزد. بیشتر صندلی های سالن پر است و در این وانفسای گیشه سینماها و دادن آمارهای غلط، استقبال از فیلمی که یکی از اصلی ترین ارکان جلب مخاطب عام یعنی سرگرمی و تفریح را ندارد برایم خوشحال کننده است. فیلمی که اشکت را در نمی آورد اما فکرت را به شدت مشغول می کند و رگ غیرتت را به جوش می آورد.خوشحالم چرا که بعد از مدت ها فیلمی می بینیم که ذهنم را به عنوان یک انسان درگیر می کند. فیلمی که قصه گو نیست اما روایت می کند ، پیچیده نیست اما به پیچیده ترین شکل تو را به چالش می کشد، روایتش خطی نیست اما از این شاخه به آن شاخه نمی پرد، شروع و پایان دارد و با صفت جعلی "پایان باز" قیچی نمی شود.
بازیگران چهارشنبه 19 اردیبهشت به اندازه ای، خوب هستند که نه امیرآقائی توانا و نه شاهرخ فروتنیان جائی برای خود نمائی یا بهتر بگویم هنرنمائی ندارند و گر چه خوبند اما در کنار بازی های دیده نشده از دیگران کمرنگ می شوند. فقط در بازی ها یکی انتخاب آفرین عبیسی این بازیگر پیشکسوت و قابل احترام است که به نظرم به کار لطمه زده چرا که چهره و کلام و نوع گویش شیک ایشان اصولا مناسب بازی در چنین نقش هائی ( یک زن سنتی محله پامنار) نیست و دوم که حتما اشتباه در نوشته یا کارگردانی است ، شخصیت منفعل و بی تفاوت همسر جلال است که هیچ شباهتی به یک مادر فرزند از دست داده ندارد
و مرتب دیالوگ هائی برای دلداری به جلال می گوید که از هیچ مادری بر نمی آید که بتواند با مرگ فرزندش کنار آمده و بحث هائی این چنینی داشته باشد.
چهارشنبه 19 اردیبهشت فیلمی است که نه یک پلان اضافه و نه یک سکانس کم دارد. ریتم مناسب و ساختاری مناسب تر موجب می شود که در طول فیلم زمان را فراموش کنی، در آخر نوع دوستی و یک غم شریف وجودت را پر کند و بدانی تا مدت ها به آن فکر خواهی کرد.
پس از پایان فیلم با چند تماشاچی در یک جمله هم کلام شدم و در یک پرسش (کاری که معمولا وقتی تصمیم بگیرم در مورد فیلمی بنویسم حتما از آن وام می گیرم چرا که مردم بهترین منتقدین هستند) :"دوست داشتید تلفن زنگ بخورد یا نه"؟
حس همذات پنداری دال بر موفقیت فیلم بود چرا که خانمها ترجیح می دادند که زنگ تلفن به صدا در بیاید و پسرهای جوان مخالف این اتفاق بودند و من هم بر خلاف خانم ها با جوان ها هم عقیده بودم و عقیده داشتم پایان فیلم، نقطه عطف فیلم است.
اینکه برای پیدا کردن کسی که از همه نیازمندتر است باید با قرعه کشی به سختی های زندگی مردم طعنه زد.
اولین فیلم وحید جلیلوند نه به قدرت تصویر فیلم "میلیونر زاغه نشین " اما در حال و هوای آن شاید می توانست (اگر رقیب بزرگی چون "محمد رسول الله" نداشت)، گزینه مناسبی برای معرفی به اسکار باشد و من به حضور او در جشنواره های بزرگ و معتبر دیگری که در راه است خوش بین هستم.
همچنین تندیس بهترین فیلم و بهترین کارگردانی (فیلم اول) از سی و سومین جشنواره فیلم فجر را بدست آورده و برای بهترین فیلمنامه نیز نامزد شده بود.
«چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» یک نقد و یک رئالیسم اجتماعی است
نشست خبری فیلم سینمایی چهارشنبه 19 اردیبهشت
۱۳بهمن ۱۳۹۳
کارگردان فیلم سینمایی «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» معتقد است این فیلم یک نقد و یک رئالیسم اجتماعی است.
به گزارش خبرنگار مهر، عصر روز دوشنبه سیزدهم بهمن ماه نشست خبری فیلم سینمایی «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» با حضور عوامل این فیلم سینمایی از جمله وحید جلیلوند کارگردان، علی جلیلوند تهیهکننده، نیکی کریمی، برزو ارجمند، آفرین عبیسی و شاهرخ فروتنیان بازیگران، محمدحسین لطیفی تهیهکننده، مرتضی پورصمدی فیلمبردار، علی زرنگار فیلمنامه نویس برگزار شد.
در ابتدای این نشست وحید جلیلوند کارگردان فیلم با اشاره به اینکه «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» محصول کار همه تیم بوده است، گفت: زمانی که با علی زرنگار و حسین مهکام فیلمنامه را می نوشتیم در رابطه با معنای مولف بودن در یک فیلم صحبت می کردیم، اینکه ممکن است نویسنده، کارگردان و یا بازیگر در یک فیلم مولف باشند، اما من فکر می کنم که در این کار همه اهالی این فیلم مولف بودند، چه عوامل پشت دوربین و چه عوامل جلوی دوربین.
نیکی کریمی بازیگر سینما با اشاره به اینکه با زنده یاد انوشیروان ارجمند همکاری مستقیم نداشته است و اینکه یاد او را در این جلسه گرامی می دارد، بیان کرد: فیلمنامه خوب در سینمای ما بسیار کم است من سال پیش در جشنواره اعلام کردم که دوست دارم با کارگردانان فیلم اول کار کنم و زمانی که وحید جلیلوند این فیلمنامه را به من داد تا بخوانم، حس خوبی داشتم و مطمئن بودم «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» کار خوبی می شود، البته کارگردان نیز در خوب شدن یک کار بسیار تاثیرگذار است و وحید جلیلوند از جمله کارگردانان خوب سینمای ایران است.
علی زرنگار در ادامه این نشست افزود: این فیلم برای من تجربه خوبی بود و خیلی کم پیش می آید که یک گروه دور هم جمع شوند و اتفاقی درست بین آنها بیفتد و به یک گفتگوی مشترک برسند.
محمدحسین لطیفی یکی از تهیه کنندگان این فیلم در ادامه نشست توضیح داد: بار اصلی تهیه کنندگی فیلم بر دوش علی جلیلوند بود. من از این همه اشتیاق، هیجان و علاقه که در گروه وجود داشت بسیار لذت بردم و معتقد هستم کسانی که سال ها تجربه کار در پشت صحنه و جلوی دوربین دارند و آمادگی انجام کار در سینما را در خود احساس می کنند و حرفی برای گفتن با مردم دارند این حق را دارند که وارد سینما شوند. روزها می گذرد و ما مجبور هستیم آرام آرام از سینما و بی شک از دنیا برویم و در این میان باید کسانی بیایند که پرچم سینما را در دست داشته باشند. من سال هاست که وحید را می شناسم و با دردهایی که سال ها در دل دارد، آشنا هستم و همیشه دوست داشتم تا او منبر و یا بلندی پیدا کند تا بتواند دردهای مشترک خود را با مردم در میان بگذارد و از اینکه این فرصت برای او پیش آمده، بسیار خوشحالم.
پورصمدی فیلمبردار «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» در ادامه گفت: روز گذشته در یک فضای عاشقانه راجع به «ارغوان» حرف زدیم و امروز درباره یک مستند اجتماعی دور هم جمع شده ایم. امیدوارم خراشی که از این فیلم در ذهن مسئولان پیش آمده است شرایطی پیش آورد که آنها در مورد مسایل موجود در جامعه فکر کنند. امروز با دیدن این فیلم به این نتیجه رسیدم که «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» بیش از انتظار من جذاب و تکان دهنده بوده و خوشحالم که در این کار سهمی داشته ام.
شاهرخ فروتنیان در ادامه این نشست با اشاره به اینکه جای امیر آقایی را سبز می کنم، خاطر نشان کرد: از اینکه در این فیلم کار کرده ام، بسیار لذت می برم.
همچنین برزو ارجمند یکی دیگر از بازیگران «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» در این نشست یادآور شد: من اصولا در سینما آدم بدشانسی هستم و باورم نمی شود که با این همه خوش اقبالی در این فیلم حضور داشتم. آرزو داشتم که امروز این فیلم را با پدرم میدیدم. من ۲۰سال برای چنین نقشی منتظر ماندم هر چند نقش من در این فیلم بسیار کوتاه بود، اما فرقی نمیکند؛ چراکه ۲۰سال برای آن صبر کردم.
نیکی کریمی در ادامه با اشاره به اینکه اعتراف می کنم که آدم خوش شانسی در سینما هستم، توضیح داد: طی ۲۵سال گذشته فیلمنامه های خوبی به من پیشنهاد شد و با گروه های خوبی کار کرده ام، اما این میان مانند بسیاری از بازیگران تجربه های ناموفقی هم داشته ام. من همیشه به دنبال سینمای متفکر بودم، سینمایی که بتواند به من انرژی بدهد و از سر صحنه بودن در آن فیلم لذت ببرم. طی این سال ها متوجه شدم که هیچ چیز ارزش این را ندارد که بخواهیم یک کار متوسط انجام دهیم. من امسال تجربه های خوبی را در سینما پشت سر گذاشته ام و «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» یکی از این فیلم ها بهشمار می رود.
وی ادامه داد: کار در این فیلم برای من خیلی راحت نبود و برای بازی در این نقش نیازمند تمرکز بودم. وحید جلیلوند جزو کارگردانان سختگیر است، اما این فیلم برای من تجربه خوشایندی بود و من نیز جای امیر آقایی را خالی می کنم و باید بگویم که از بازی او در فیلم لذت بردم.
وحید جلیلوند در ادامه با اشاره به بازی های درخشان بازیگران جوان فیلم بیان کرد: من در آخرین روز از فیلمبرداری از سحر احمدپور بخاطر تمامی آزار و اذیت هایم عذرخواهی کردم و امروز نیز در برابر مردم و مطبوعات باز هم از او عذر می خواهم.
وی با اشاره به اینکه «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» یک نقد و رئالیسم اجتماعی است، تصریح کرد: اینگونه نیست که بگوییم این نقش اجتماعی لایه پنهان ندارد. من چندان با شعار دادن موافق نیستم و در این فیلم هم دیدید که شعار ندادم و این در حالی است که داستان فیلمنامه جای شعارهای بسیاری داشت. در «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» دو مساله بسیار مهم است، اول نقد و ستایش اجتماع و دوم نقد و ستایش آدمی. جلال آشتیانی با اینکه پیامبرگونه زندگی نمی کند، اما در قسمت از فیلم، انسان را ستودنی می کند. من تصور می کنم که این فیلم تلاش کرده است تا در عین حال یک فیلم سینمایی است بازنمای واقعیت جامعه باشد و به عنوان یک مستند در نظر گرفته نشود.
این کارگردان سینما در پاسخ به این سوال که آیا جلال آشتیانی خود او است، توضیح داد: قبل از پاسخ دادن به این سوال، یک نقل قول از انوشیروان ارجمند بیان می کنم که همیشه می گفت من چیزی را بازی می کنم که نیستم. من توان از خودگذشتگی جلال آشتیانی را نداشتم و حتی توان این را ندارم که مانند این شخصیت اشتباه کنم، خیلی دوست دارم که مانند جلال آشتیانی باشم اما نمی توانم.
جلیلوند با اشاره به موانع و مشکلاتی که برای شخصیت سارا در اپیزود دوم تیم طراحی شده است، گفت: ما در جامعه آدم های بسیاری مانند لیلا داریم که می توانیم به راحتی با او همدردی کنیم، اما ستاره را با توجه به موقعیت او و اینکه بدون اجازه خانواده خود ازدواج کرده است، مورد پیش داوری و قضاوت قرار می دهیم.
آفرین عبیسی دیگر بازیگر «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» در ادامه نشست بیان کرد: زمانی که پیشنهاد بازی در این فیلم را به من دادند و من فیلمنامه را خواندم به دیدن وحید جلیلوند رفتم و به او گفتم که من از خواندن این فیلمنامه خیلی ناراحت هستم و نمی توانم نقش یک عمه را که اینقدر تلخ است، بازی کنم، اما حالا که فیلم را دیدم با خود گفتم که خدایا چقدر خوب است که هر کدام از ما بتوانیم هر چقدر کوچک بهم کمک کنیم تا چنین احساس رهایی برای همه پیش آید.
جلیلوند در ادامه در پاسخ به سوالی درباره فضای مستندگونه در ابتدای فیلم توضیح داد: زمانی که در یک فضای رئال اجتماعی کار می کنیم اگر مخاطب ناخوداگاه با فضای مستندگونه مواجه شود و در ادامه آن ناخوداگاه با بازیگران فیلم برخورد کند، باورپذیری و تاثیر بیشتری دارد، به همین دلیل قرار دادن مستند در ابتدای فیلم از نظر من توانسته حس باورپذیری را در مخاطب بیشتر کند.
این کارگردان در پایان با اشاره به اینکه با تک تک آدم هایی از جنس شخصیت های این فیلم زندگی کرده و ارتباط داشته است، اظهار کرد: داستان زندگی بسیاری از شخصیت های فیلم دور از ذهن ما نیست به عنوان مثال من خانواده ای را میشناسم که موقعیتی مشابه زندگی علی و لیلا را داشتند. پدر این خانواده یک کارخانه دار بزرگ بوده و یک روز که در جاده سمنان رانندگی می کرده، تصادف کرده است. هزینه عمل های متعدد این فرد باعث شده تا چنین خانواده متمولی نیازمند کمک های دستی باشند. اگر خودمان هم جستجویی در خانواده های اطراف خود داشته باشیم، افراد زیادی با چنین شرایطی می بینیم. امیر آقایی زمانی به دلیل همین مسایل گفت که تمام تلاش خود را در این فیلم می کند تا کسانی که «چهارشنبه ۱۹اردیبهشت» را میبینند، بعد از بیرون آمدن از سینما به نیازمندان کمک کنند.
چرا بازیگر چادری “چهارشنبه ۱۹اردیبهشت” که بر روی فرش قرمز فجر قدم زد در فرش قرمز جشنواره ونیز حضور نداشت؟
سینماژورنال: از جمله فیلم اولیهایی که در جشنواره سی و سوم فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت “چهارشنبه ۱۹اردیبهشت” بود؛ اثری اپیزودیک ساخته وحید جلیلوند که توانست دو سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم بخش فیلم اولیها را از آن خود کند.
به گزارش سینماژورنال با این حال ورای این سیمرغها آنچه حین برگزاری جشنواره برای “چهارشنبه…” بار رسانه ای فراوان ایجاد کرد حضور یکی از بازیگران اصلی آن با حجاب چادر بر فرش قرمز فیلم و البته نشست رسانه ای اش در کاخ جشنواره بود.
بدعتی که توسط این بازیگر جوان رقم خورد
سحر احمدپور بازیگر جوانی که در این فیلم ایفاگر دختری از طبق پایین اجتماع بود و تقابلش با کاراکتری که برزو ارجمند در فیلم نقش اش را ایفا می کرد بخش عمده ای از هیجان فیلم را ایجاد می کرد نه فقط در فیلم با پوشش چادر ظاهر شده بود که در کاخ جشنواره و بر فرش قرمز هم با چادر حضور یافت و بدعت این اتفاق عاملی شد برای شکل گیری موقعیتی که “ارزشی” قلمداد شد.
همین موقعیت بود که باعث شد برخلاف فیلمهای همانند که تلخی و سیاهی شان از سوی برخی رسانه ها به شدت پررنگ جلوه می کرد درباره این فیلم که اتفاقا تصویری صریح و بی پرده از رنج و مصیبتهای آدمهایی مختلف از اجتماع ایران را به تصویر می کشد، رسانه هایی که ارزشی خوانده میشوند کلمه ای حرف نزدند و فیلم نه تنها زیر تیغ نقد آنها نرفت که اتفاقا تشویق هم شد.
حالا حدودا هفت ماه بعد از آن حواشی “چهارشنبه…” به عنوان یکی از آثار بخش “افق نو” -که یک ایرانی به نام امیر نادری در هیأت انتخاب آن قرار دارد- به جشنواره ونیز راه یافته و البته جایزه ویژه منتقدان این جشنواره را هم از آن خود کرده است.
در عکسهایی که عوامل فیلم از حاشیه حضور در این جشنواره و البته بر فرش قرمز ونیز انداخته اند اثری از سحر احمدپور به چشم نمی خورد و به جایش وحید جلیلوند کارگردان فیلم و برادرش علی جلیلوند تهیه کننده را با کراوات(!) در کنار نیکی کریمی و امیر آقایی که یک بار با پایپون زده و بار دیگر کراوات می بینیم.
اینکه نیکی کریمی و امیر آقایی به عنوان بازیگران اثر به ونیز اعزام شوند قطعا اتفاق پسندیده ایست بخصوص درباره امیر آقایی که در این فیلم توانسته بود بعد از مدتها شخصیتی متفاوت خلق کند.
نکته اینجاست بازیگری که بخش عمده ای از حواشی این فیلم را رقم زد سحر احمدپور بود که با حضور بی پیرایه اش با حجابی که انتخاب خودش بود موقعیت ویژه ای را رقم زد و البته که حضور این بازیگر در جشنواره ونیز آن هم با فیلمی که یکی از کاراکترهای تعیین کننده آن را ایفا کرده لازم به نظر می رسید و میتوانست خوراک رسانه ای خوبی را هم برای مخاطبان و هم برای فعالان رسانه ای حاضر در این جشنواره فراهم کند.
اما متاسفانه این فرصت از دست رفت و سحر احمدپور همراه با هیأت اعزامی فیلم به جشنواره ونیز نرفت.
وحید جلیلوند، نیکی کریمی و امیر آقایی در ونیزعلی جلیلوند، امیر آقایی، نیکی کریمی، وحید جلیلوند و مرتضی پورصمدی در جشنواره ونیز
تلاشهای سینماژورنال برای یافتن دلیل این موضوع و پیدا کردن این بازیگر برای پرسیدن دلایل عدم حضورش در ونیز به نتیجه خاصی منجر نشد. چرا؟
شنیده ها حکایت از آن دارند که عوامل تولید “چهارشنبه…” از این بازیگر خواسته اند که جز با هماهنگی آنها با رسانهها گفتگو نکند و به بیان غیرمستقیم این بازیگر ممنوعالمصاحبه است تا زمان اکران رسمی فیلم.
با این حال سوال همچنان پابرجاست که اگر واقعا معتقد هستیم به حجاب برتری به نام چادر و آن را زمینه ای می کنیم برای در کانون توجه قرار گرفتن اثر خویش در جشنواره ای داخلی چرا از همین حجاب برای تحت الشعاع قرار دادن جشنواره ای در قلب اروپا هم استفاده نمی کنیم؟
«چهارشنبه 19 اردیبهشت»؛ فیلم اجتماعی در مسیری درست/ معجزهی «قهرمان» در دل یک نقد گزنده اجتماعی
امیر ابیلی- گروه فرهنگی رجانیوز: در طول یکسال گذشته و در بحثهای مربوط به «سینمای اجتماعی مطلوب» همواره روی این نکته پافشاری کردهایم که فیلم اجتماعی راهگشا و به دردبخور، فیلمی است که علاوه بر نشان دادن مشکلات اجتماعی، قهرمان داشته باشد و نقطهی امیدی برای بهبود اوضاع باقی بگذارد. جز این هم، فیلمساز ظاهرا فرهیخته باید کمی خودش را از سطح عوام جامعه جدا کند و فیلمش در سطح بحثهای اجتماعی و سیاسی صف نان یا بحثهای درون تاکسی باقی نماند و به جز روایت صرف مشکلات- که همه از آنها آگاهند- سراغ اسیبشناسی و کشف چرایی اتفاق برود و نهایتا اگر توانست راهحلی هم پیشنهاد بدهد.
در تمام این بحثها مسئلهی اساسی این بود و هست که صرف روایت خام مشکلات- آنهم با دیدن تنها بخشی از واقعیت و نه همهی آن- نه «نقد اجتماعی» که «نقزدن» و «غرغر کردن» است و نهتنها فایدهای برای حل مشکلات جامعه ندارد بلکه حتی اگر به آسیبها دامن نزند حتما باعث شیوع عصبیت و تنشهای اجتماعی در جامعه خواهد شد.
حالا اما «چهارشنبه 19 اردیبهشت» نه یک فیلم اجتماعی ایدهال و مطلوب، بلکه فیلمی است در مسیر درست. فیلمی خوشساخت و در بسیاری از لحظات و صحنهها تاثیرگذار که احتمالا تا روزهای اخر نیز یکی از امیدهای اصلی بهترین فیلم اول جشنواره امسال خواهد بود.
فیلم اپیزودیک «وحید جلیلوند» در دو روایت اولش چیزی است مشابه افسردهترین فیلمهای اجتماعی چند سال گذشته، فیلمی که البته برای روایت همین تلخی و مصیبت و فلاکت هم سعی کرده است سراغ داستانهای تازهتر و جذابتری برود و مانند «قصهها» و فیلمهای مشابهش به دم دستیترین داستانها چنگ نیندازد. اما با این همه اپیزود سوم و اشنایی با قهرمان ماجراست که برگ برندهی فیلم جلیلوند است. او در انتهای فیلمش هم از دلیل مشکلات اجتماعی که در دو داستان قبل نشانش داده تحلیلی نسبتا دقیق ارائه میدهد و هم برای آن راه حلی پیشنهاد میکند و قهرمانی را معرفی.
معلمِ مستاجر «چهارشنبه 19 اردیبهشت» که فرزند بیمار خودش به دلیل کمبود پول فوت کرده و حالا تمام پسندازش را در اختیار نیازمندان قرار میدهد تا آنها هم به سرنوشت او دچار نشوند همان شخصیتی است که جایش در فیلمهای اجتماعی چند سال اخیر خالی بود. جلیلوند فقر و نداری و سیاهی را نشان میدهد، به تلخترین و گزندهترین حالت ممکن هم نشان میدهد اما باز دریچه امیدی در انتها میگشاید، و همچنین سعی میکند از ظاهر ماجرا کمی هم به عمق و باطن قصه برود، وقتی نوک پیکانش را به سمت برخی از همین مردم برمیگرداند و از رواج نزولخواری و کاسبمآبی و .... صحبت میکند و همین را عامل بیچارهگی بخش دیگری از مردم مینامد.
«چهارشنبه 19 اردیبشهت» از این منظر فیلمی است شبیه «روز روشن» که دو- سه سال قبل در جشنواره بسیار موردپسند واقع شد. فیلمی اجتماعی که آنجا هم یک راننده تاکسی ساده قهرمان فیلم بود و نتیجهای منطقی و متعادل به کلیت اثر میبخشید.
با این اوصاف باید فیلم وحید جلیلوند را یکی از اتفاقات قابل قبول سینمای اجتماعی این سالها بدانیم، اثری که حداقل سعی کرده است همان مسیر بینتیجهی فیلمهای چندسال اخیر را نرود و کمی موثرتر، امیدوارتر و عمیقتر سخن بگوید.
نقد منتقد هالیوود ریپورتر بر فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»: «درخشش سینمای نوع دوست ایران» در ونیز
فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در جشنواره «ونیز»، اولین نمایش خود را در بخش افقهای این رویداد سینمایی تجربه کرد.
«دبورا یانگ» منتقد معروف و علاقهمند به سینمای ایران در مطلبی درباره این فیلم نوشت: «نوع دوستی سینمای ایران در میان ابرهای اندوه «فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت» میدرخشد، فیلمی که به رنج مردم بیپول و فردی خیّر میپردازد که قصد دارد به آنها کمک کند.
این فیلم تقریبا نسخهای از فیلم «سلام سینما» است که در آن یک کارگردان برای انتخاب بازیگر فراخوان میدهد و تمام بیکارهای شهر را جمع میکند، اما در فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» مبلغ قابل توجهی پول جمعیت رنج دیده را مجذوب خود میکند.
در ادامه این مطلب این منتقد آمده است:« گرچه داستان فیلم بسیار اندوه آور است اما بازیهای قدرتمند آن را از حالات احساسی اغراقآمیز دور میکند.نیکی کریمی نیز یکی از بهترین و پختهترین بازیهایش را در این فیلم در نقش یک زن کارگر و مادر ایفا کرده است، گرچه نقش او خیلی جذاب نیست.
دورنمای اصلی این فیلم اصیل و خوب کارگردانی شده که اولین ساخته بلند سینمایی وحید جلیلوند است حضور در جشنوارهها و جریان سینمای هنری است.
فیلم در نگاه اول فیلمی اپیزودی و در ردیف فیلم «قصهها» ساخته رخشان بنیاعتماد به نظر میرسد اما در ادامه سه درام رنج و درد و بی عدالتی به هم میپیوندند و در قالب یک داستان واحد دنبال میشود.
داستان اول فیلم، داستان لیلا (نیکی کریمی) است که با چهرهای سالخورده و رنگ پریده در میان جمعیت پرجوش و خروش در یکی از خیابانهای بالای شهر تهران دیده میشود اما خیلی نمیتواند منتظر بماند چون مجبور است همراه با دخترش به محل کارش که یک کارخانه بسته بندی مرغ است برود.
اما لیلا شب و پس از کار دوباره به آن خیابان باز میگردد و به جلال (با بازی امیر آقایی) برمیخورد؛ مردی از گذشته او؛ که در روزنامه یک آگهی برای کمک سی میلیونی به یک فرد نیازمند چاپ کرده است. این پول میتواند خرج عمل همسر ناتوان لیلا (با بازی وحید جلیلوند) را فراهم کند.
شجاعت، عشق و فداکاری لیلا برای همسرش در فیلم بسیار موثر و تکان دهنده است. نیکی کریمی وضعیت اسفناک خود را به عنوان یک زن با چنان نومیدی بازی میکند که شرایط ملودارم فیلم به یک لحظه الهام بخش تبدیل میشود.
داستان دیگر درباره زنی به نام سارا (با بازی سحر احمدپور) است که با عمه و پسرعمهاش زندگی میکند. هنگامی که پسرعمه لیلا (با بازی برزو ارجمند) متوجه میشود که سارا پس از رد کردن پیشنها ازدواجش به صورت مخفیانه با فردی دیگر ازدواج کرده هر دوی آنها را به باد کتک میگیرد. نامزد او در درگیری به زندان میافتد و تنها راه رهایی او پرداخت 30 میلیون تومان به عنوان خون بهاست، به همین دلیل سارا نیز یکی از افرادی است که پس از خواندن آگهی روزنامه، آن صبح در میان جمعیت دیده میشود.
گرچه سحر احمدپور برای اولین بار مقابل دوربین قرار گرفته است اما نقش آفرینی قابل ملاحظهای از خود نشان داده است.
داستان سوم درباره جلال (امیر آقایی) همان نیکوکار مرموز است که جمعیت زیادی از مردم نگون بخت شهر را به زندگی خود دعوت کرده است. او فرزند 5 ساله خود را سالها پیش از دست داده است اما هنوز نتوانسته با این موضوع کنار بیاید.
جلال معتقد است این کمک 30 میلیون تومانی که بهای ماشین کارکردهاش است میتواند او را از این درد و رنج نجات دهد. اما همسرش جور دیگری فکر میکند و جر و بحث طولانی و تلخ آنها دستمایه سکانس مهیجی در فیلم شده است.»
هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز از دوم سپتامبر آغاز شده است و تا ۱۲سپتامبر (11 تا 21 شهریورماه) ادامه داشت.
.
منابع
http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/12872-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%C2%AB-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-19-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%C2%BB
http://www.salamcinama.ir/moviehttp://31nama.com/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-19-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86
/160/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9http://www.mehrnews.com/news/2483967/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%DB%B1%DB%B9-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%DB%8C%DA%A9-%D8%B1%D8%A6%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
%86%D8%A8%D9%87-19-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%Dhttp://www.cinemajournal.ir/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%DA%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-19-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%A8/
B%8C%D8%A8%D9%87%D8https:/
/www.youtube.com/watch?v=fdaGeCI4cj
Y%B4%D8%AAhttp://www.rajanews.com
/news/203878http://www.k
habaronline.ir/detail/455083/culture/cinema
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .