سالمرگ

محمود درویش (زادهٔ ۱۳ مارس ۱۹۴۱ – ۹ اوت ۲۰۰۸) شاعر و نویسنده فلسطینی بود.

او بیش از سی دفتر شعر منتشر کرد و شعرهای او که بیشتر به مسئله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت.

برخی از شعرهای او به فارسی ترجمه و منتشر شده‌است.

وی مدتی عضو سازمان آزادیبخش فلسطین بود و در ۱۹۹۳ در اعتراض به پذیرش پیمان اسلو از این سازمان استعفا داد.

درویش از تشکیل دولتی مستقل در کنار کشور اسرائیل دفاع می‌کرد.

او میهن‌پرستی بود که با گرایش‌های یهودی‌ستیزی، مخالف بود اما با صهیونیزم هم مخالف بود .

خود او به خوبی به زبان عبری حرف می‌زد و با فرهنگ یهودیان آشنایی داشت و دوستان یهودی ضد صهیونیستی زیادی داشت

محمود درویش در ۱۳ مارس ۱۹۴۱ در روستای البروه در شرق شهر عکا در فلسطین به دنیا آمد.[«البروه» همان روستایی است که ناصر خسرو نیز از آنجا عبور کرده و می‌نویسد: «به دهی رسیدم که آن را بروه می‌گفتند. در آنجا مقبره عیش و شمعون علیهماالسلام را زیارت کردم».

در سال ۱۹۶۰ نخستین مجموعه آثار او در زمانی منتشر شد که تنها نوزده سال داشت.

با دومین مجموعه‌اش بنام برگ‌های زیتون (اوراق الزیتون) در سال ۱۹۶۴، به عنوان یکی از شاعران پیشرو شعر مقاومت شناخته شد.

دو موضوع عمده در ساختار اشعارش دیده می‌شود: «عشق و سیاست».

بسیاری از شعرهای محمود درویش به شکل سرودهای عمومی و آوازهای محبوب درآمده‌اند.

اغلب آثارش در مورد سرنوشت وطنش است.

او از مفردات ساده و تصاویر واضح استفاده می‌کند.

در سال ۱۹۶۱ محمود درویش به عنوان روزنامه‌نگار فعالیت‌هایش را آغاز کرد و تا مدتی مسئولیت سردبیری روزنامه الاتحاد به عهده او بود.

وی قبل از اینکه به سازمان آزادیبخش فلسطین در بیروت بپیوندد، عضو حزب کمونیست اسرائیل به نام Israeli communist party بود.

در سال ۱۹۷۰ او به مسکو سفر کرد،

سپس در سال ۱۹۷۱ به قاهره رفت و برای روزنامه الاهرام کار کرد.

در همین سال وی به بیروت عزیمت کرد تا برای جنبش فتح کار کند.

او برای مدتی به عنوان سردبیر مجله ماهانه «شئون فلسطینیة» مشغول به کار بود.

درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی و بنیان‌گذار یکی از مهم‌ترین فصلنامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» بود.

محمود درویش همراه با «ژاک دریدا»، «پیر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تأسیس کرد.

وی به عنوان مدیر در مرکز پژوهشهای سازمان آزادیبخش فلسطین به عضویت این سازمان درآمد.

وقتی اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان یورش برد و جنبش فتح مرکز فرماندهی اش را از آنجا انتقال داد، محمود درویش به قبرس نقل مکان کرد.

با شروع جنگ لبنان در ۱۹۸۲ درویش شعرهای سیاسی قادسیه بیروت را نوشت.

او در سال ۱۹۸۳ مجموعه اشعار مدیح الظل العلی را تهیه کرد.

محمود درویش به عنوان سردبیر ماهنامهٔ انجمن آزادی فلسطین و گرداننده مرکز تحقیقات فلسطین فعالیت می‌کرد.

او در سال ۱۹۸۷ به عضویت کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین درآمد.

در سال ۱۹۸۸مانیفستی را بنام اعلامیه استقلال مردم فلسطین منتشر کرد.

در سال ۱۹۹۳ بعد از توافقنامه اسلو درویش از کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین استعفا داد.

از جمله جایزه‌هایی که محمود درویش برنده شد عبارت است از: جایزهٔ ابن سینا، جایزه صلحِ لنین، جایزه لوتس از انجمن نویسندگان افریقا-آسیایی، جایزهٔ هنرهای حماسی فرانس و مدالِ آثارِ ادبی و جایزه آزادی فرهنگی از بنیاد لبنان و جایزه صلح استالین شوروی سابق و جایزهٔ ناظم حکمت (نوامبر ۲۰۰۳)

او بیست و دو مجموعه شعر منتشر کرده‌است: گنجشگ‌های بی‌بال (۱۹۶۰)؛ برگ‌های زیتون (۱۹۶۴)؛ عاشقی از فلسطین (۱۹۶۶)؛ آخرشب (۱۹۶۷)؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (۱۹۷۰)؛ گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (۱۹۷۰)؛ دوستت می‌دارم، یا دوستت نمی‌دارم(۱۹۷۲)؛ اقدام شماره۷ (۱۹۷۴)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (۱۹۷۵)؛ جشن‌ها (۱۹۷۶)؛ ستایش سایه بلند (۱۹۸۳)؛ محاصره‌ای برای مدایح دریا (۱۹۸۴)؛ آن ترانه است، آن ترانه است (۱۹۸۶)؛ سرخ گلی کمتر (۱۹۸۶)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (۱۹۸۹)؛ آنچه را می‌خواهم می‌بینم (۱۹۹۰)؛ یازده ستاره (۱۹۹۲)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (۱۹۹۶)؛ سریر زن غریبه (۱۹۹۵)؛ دیوارنگاره (۲۰۰۰)؛ در محاصره(۲۰۰۲)؛ حالتی از شهربندان (۲۰۰۲)؛ برکرده خود پوزش مخواه(۲۰۰)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (۲۰۰۵).

چند کتاب نثر نیز از محمود درویش منتشر شده‌است که از درخشان‌ترین آن‌ها یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (۱۹۷۶) و حافظه‌ای برای فراموشی (۱۹۸۷) است

محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا در گذشت.