چهل و نهمین دوره بازی های المپیک ارامنه ایران با حضور وزیر ورزش و جوانان افتتاح شد

چهل و نهمین دوره بازی های المپیک ارامنه ایران با حضور وزیر ورزش و جوانان افتتاح شد

 ش سوان موسی خانیان

 

 .

http://alikonline.ir/fa/news/sport/item/4131-چهل-و-نهمین-دوره-بازی-های-المپیک-ارامنه-ایران-با-حضور-وزیر-ورزش-و-جوانان-افتتاح-شد

.

چهل و نهمین دوره بازی های المپیک ارامنه ایران روز گذشته و با حضور

 مسعود سلطانی فر وزیر محترم ورزش و امور جوانان،

 سید حسین هاشمی استاندار محترم تهران،

انوشیروان محسنی ‌بندپی معاون محترم وزیر و رئیس سازمان بهزیستی کشور،

سردار محمد رضائی رئیس سازمان ورزش شهرداری تهران،

محمد رضا ساکت مدیر تیم های ملی،

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران و شمال کشور،

 اسقف اعظم سیپان کاشجیان پیشوای مذهبی ارامنه اصفهان و جنوب ایران،

آرتاشس تومانیان سفیر جمهوری ارمنستان در ایران،

 دکتر کارن خانلری نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی،

نمایندگان شورایاری محله آرارت،

نمایندگان فدراسیون ها و کمیته های ورزشی و داوری کشور،

 خانواده های معزز شهدا و جانبازان ارمنی،

خانواده بزرگ ایرانیان ارمنی

 و ورزشکاران حاضر

 در این دوره از بازی ها افتتاح شد.

 

بنا به اضهارات مهندس گورگ وارطان رئیس هیئت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی «آرارات»، مسابقات امسال از جنس دیگری است، چرا که آن را یادواره گرانبهائی نام گذاری نموده اند.

 

امسال بیستمین سالگرد تاسیس مرکز آهسته گامان ارامنه «آگونک» می باشد، مرکزی که با حمایت شورای خلیفه گری ارامنه تهران، همراه و همگام با فرزندان عزیز این مرز و بوم که دارای ناتوانی های خاص جسمی و ذهنی می باشند روزهای عمر را سپری نموده و کوله باری از اعتبار و عزت را توشة آخرت می نماید. به همین منظور این دوره از مسابقات به نام  مرکز آهسته گامان ارامنه «آگونک» نام گذاری شده است.

این مراسم با ورود پرچم مقدس جمهوری اسلامی و پرچم این دوره از مسابقات و با نواخته شدن سرود ملی کشورمان افتتاح شد.

در آیین افتتاح این مراسم مهندس گورگ وارطان رئیس هیئت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی «آرارات»، در پیام خیر مقدم خود با اشاره بر اینکه ایرانیان ارمنی در هماره تاریخ جزو تأثیرگذارترین افراد خانواده بزرگ ایران زمین بوده و تمام توانشان را در طبق اخلاص تقدیم ائتلای اهداف والای میهن عزیزمان نموده اند خاطرنشان کرد ما ارمنیان به اعتماد و همدلی برادران و خواهران ایرانی خود مفتخر هستیم و این اعتماد و یک رنگی را نتیجه همراهی ایشان می دانیم.

به زمان جنگ رزمنده بودیم، در زمان صلح لباس صنعتگر به تن کردیم، به زمان آینده نگری متخصص و استاد دانشگاه تقدیم کشور نمودیم، در زمان سیاست از واقعیت های کشور دفاع کردیم و در میادین ورزشی ورزشکار شدیم...

در یک کلام هر جا که نیاز و مصلحت میهنمان بود، در صفوف اول ایستادیم و خیره چشم در چشم دشمنان و متجاوزان بالندگی و ترقی کیان عزیزمان، خم به ابروان ایرانی خود نیاوردیم.

گورگ وارطان در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به مسئولین گفت: فراموش نکنیم که جامعه ارامنه ایران بر خلاف دیگر جوامع این قوم دیرپا در اثر قتل عام سال 1915 میلادی بدست دولت ترکیه عثمانی ایجاد نشده و بلکه جزو اقوام مقیم ایران زمین می باشد. کسی ایرانی بودن را به ما نیاموخته، ما ارمنی زادگان این سرزمین، ایرانی بدنیا آمدیم و به همین دلیل در موضوع انجام دقیق وظایف شهروندی خود اهتمام می نمائیم.

تربیت ارمنیان میهن پرست و قانون مدار وظیفه ای است که مسئولین جامعه ما آن را منطق ذاتی خود دانسته و در راه اجرای آن استوار قدم بر می دارند. در همین راستا واجب است تا از حمایت های شما مسئولین ورزشی و مدیریت شهری کشور تشکر نموده و در عین حال درخواست کنیم تا بعنوان متولیان مدیریت کلان ایران عزیزمان همه توان خود را در ارج نهادن به همت جامعه ارمنی بکار بسته و منابع ملی در اختیار خود را به گونه ای مدیریت فرمائید که نیازها و واقعیت های جامعه ایرانیان ارمنی مغفول نمانده و امید به آینده در دل نسل جوان ایشان به یاس تبدیل نشود. چرا که شما حضار ارجمند و مسئولین گرامی حتماً تصدیق خواهید فرمود که بقا و ارتقای چنین برنامه های تربیتی گسترده و عظیم، جز به حمایت مسئولین و همت مجریان میسر نخواهد بود. حمایت و همتی که لازم و ملزوم یکدیگرند. پس ما را در توسعه و نگهداری مراکزی همچون مرکز آهسته گامان «آگونک» و باشگاه فرهنگی و ورزشی «آرارات» یاری فرمائید.

بعد از سخنان رئیس هیئت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی «آرارات» و اجرای گروه کر «زوارتنوتس» به رهبری ادیک تمرازیان و اجرای هنرجویان مدرسه هنر «قازاس ساریان» ارمنستان، ورزشکاران شرکت کننده در این دوره از بازی ها در مقابل جایگاه رژه رفتند.

بعد از مراسم رژه، کاروان حامل مشعل این دوره از مسابقات به رهبری اوشین ساهاکیان ملی پوش بسکتبال کشورمان وارد ورزشگاه شد و سپس توسط این بسکتبالیست ملی پوش روشن شد.

در ادامه این مراسم همچنین دکتر کارن خانلری نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، دکتر مسعود سلطانی فر وزیر محترم ورزش و امور جوانان و اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران و شمال کشور نیز به ایراد سخن پرداختند.

آیین افتتاحیه چهل و نهمین دوره بازی های المپیک ارامنه ایران با مراسم آتش بازی پایان یافت.

 

 

 

علت کشتار مسلمانان میانمار چیست میانمار کجاست

علت کشتار مسلمانان میانمار چیست میانمار کجاست

.

http://www.aftabir.com/articles/view/politics/world/c1_1504620094p1.php/%D8%B9%D9%84%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA

.

    علت کشتار مسلمانان میانمار چیست میانمار کجاست

میانمار از سال 2012 درگیر شورش های داخلی مرگ آوری بوده است 89 درصد از مردم میانمار بودایی هستند وشورش های داخلی میانمار همه بر سر اختلافات بوایی ها با مسلمانان است مسلمانان میانماری چندین سال است که توسط بودایی ها کشته و سوزانده می شوند در حالیکه رهبر میانمار آنگ سان سو چی که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است در مقابل این هولوکاست مسلمانان سکوت اختیار کرده است در مکتوب زیر سعی بر آن شده که پس از معرفی میانمار و شرایط جغرافیایی اش به بررسی شرایط مسلمانان در میانمار پرداخته ایم در ادامه بیشتر بخوانید

 

نگاهی به جغرافیای میانمار

میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محدود می شود. یک سوم مرز خارجی میانمار را مرز آبی تشکیل می دهد.

 

میانمار با مساحت ۶۷۸۵۰۰کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور ۱۹۰۰کیلومتر مرز آبی دارد.

سه رشته کوه اصلی در میانمار وجود دارد که هر سه از شمال (هیمالیا) به جنوب کشیده شده اند. در شمال، کوهستان هِنگ دوآن مرز میانمار و چین را تشکیل می دهد. قله هکاکابو رازی، واقع در استان کاچین با ارتفاع ۵۸۸۱متر بلندترین نقطه میانمار است.

چندین رشته کوه در میانمار وجود دارد که کاملاً در داخل خاک این کشور قرار گرفته اند، از آن جمله: راخینه یوما، تپه های شان، و تپه های تِناسِریم.[۸]

این رشته کوه ها میانمار را به سه شبکه رودخانه ای تقسیم می کند به نام های ایراوادی، سلوین، و رودهای سیتائونگ.[۹] رودخانه ایراوادی که با ۲۱۷۰کیلومتر طولانی ترین رود میانمار است به خلیج مارتابان می ریزید. اکثریت جمعیت میانمار در دره ایراوادی سکونت دارد، دره ای که بین کوهستان راخینه یوما، و فلات شان واقع شده است.

 

نگاهی به تاریخ سیاست در میانمار

در حالی که برمه یکی از مستمرات بریتانیا بود، امضای موافقتنامه ای توسط ژنرال آنگ سان باعث شد که این کشور نهایتاً به استقلال برسد.

در سال ۱۹۷۴طیّ یک همه پرسی ملی، جمهوری سوسیالیستی برمه رسماً تحت طرح ریزی قانون اساسی جدید، حیات دوباره یافت.

 

آنگ سان سوچی، دختر ژنرال سان، از رهبران جنبش استقلال طلبانه برمه، از سال ۱۹۸۸فعالیت سیاسی خود را در آن کشور آغاز کرد. در آن سال، برمه دستخوش آشوب سیاسی بود که در سال ۱۹۸۹به روی کار آمدن ارتش و بازداشت وی منجر شد. در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۰، در حالیکه خانم آنگ سان سوچی همچنان در بازداشت بود، جنبش طرفدار دمکراسی به پیروزی چشمگیری در برمه دست یافت. وی به عنوان رهبر لیگ ملی برای دموکراسی برمه، در سال ۱۹۹۰در انتخابات عمومی برمه پیروز شد ولی رهبران نظامی برمه این انتخابات را باطل اعلام کردند.

راهبان بودایی یکی از عوامل اصلی در تظاهرات سال ۲۰۰۷علیه رهبران نظامی برمه بودند. پس از وقوع ناآرامی های پراکنده در اعتراض به افزایش قیمت سوخت بود که راهبان بودایی بزرگ ترین تظاهرات ضد دولتی پس از سال ۱۹۸۸میلادی را ترتیب دادند که برای چند روز اوضاع را در رانگون، پایتخت و سایر مراکز جمعیتی ملتهب کرد.

دولت عاقبت برای سرکوب ناآرامی ها وارد عمل شد. سازمان ملل از کشته شدن ۳۱نفر در روند سرکوب ناآرامی ها خبر داد در حالی که به ادعای راهبان بودایی تعداد واقعی کشته شدگان در این عملیات به مراتب بیشتر بوده است.

در پی انتخابات سال ۲۰۱۰، دولتی به ظاهر غیرنظامی اداره امور برمه را در دست گرفته و برخی اصلاحات سیاسی را به اجرا گذاشته که به عنوان مقدمه حرکت به سوی دموکراسی، با استقبال مخالفان داخلی و همچنین کشورهای غربی مواجه شده است.

در پی انتخابات ۲۰۱۵و پیروزی حزب لیگ ملی برای دموکراسی به رهبری خانم سو چی این حزب اکثریت را در مجلس در مقابل حزب همبستگی و توسعه که مورد حمایت نظامیان است بدست آورد. [۴] بدلیل مخالفت قانون اساسی برمه با ریاست جمهوری خانم سو چی بدلیل داشتن فرزندانی که تابعیت انگلستان را دارند هتین چیاو همراه قدیمی او بعنوان رییس جمهور برمه انتخاب شد.

 

نگاهی به زندگی آنگ سان سو چی

وی در روز ۱۹ژوئن ۱۹۴۵در شهر رانگون پایتخت میانمار متولد گردید. نام وی «آنگ سان سو چی» برهم نهاده ای ست از سه نام پدرش «آنگ سان»، «سو» مادر بزرگ پدری اش و «چی» مادرش. پدرش بنیانگذار ارتش نوین میانمار و از مذاکره کنندگان استقلال میانمار از انگلستان در سال ۱۹۴۷بود. او در همان سال به دست رقیب خود کشته شد. مادرش که به عنوان یک چهرهٔ سیاسی در دولت جدید میانمار حضور داشت به عنوان سفیر به هند و نپال اعزام شد و فرصتی فراهم آورد تا آنگ سان در سال ۱۹۶۴به تحصیل علوم سیاسی در دهلی بپردازد. او در ۱۹۶۹دورهٔ کارشناسی خود را در رشته های فلسفه، علوم سیاسی و اقتصاد در کالجی در آکسفورد به پایان رساند. سپس به مدت سه سال در نیویورک زندگی کرد و در سازمان ملل به کار پرداخت. او همزمان مجبور بود برای تأمین مالی خود مطالبی برای مایکل اریس محقق فرهنگ تبت بنویسد. آن دو در ۱۹۷۲با یکدیگر ازدواج کردند. او در ۱۹۸۵دکترای خود را از دانشکده مطالعات مشرق زمین و آفریقا دانشگاه لندن دریافت کرد.

او در سال ۱۹۸۸نه تنها برای نگهداری از مادر بیمارش بلکه برای رهبری جنبش دموکراسی خواهی میانمار به کشورش بازگشت. دیدار او با شوهرش مایکل اریس در کریسمس ۱۹۹۵بی اینکه بدانند آخرین دیدار آن دو بود. چرا که آنگ سان در میانمار باقی ماند و شوهرش کشور را ترک کرد، ولی حکومت میانمار درخواست های بعدی شوهرش برای دریافت ویزا را رد کرد. اریس در ۱۹۹۷از سرطان پروستات غیرقابل علاج خود آگاه شد. علی رغم درخواست مستقیم کوفی عنان و پاپ ژان پل دوم از حکومت میانمار برای دادن ویزا، آنها با بیان اینکه امکانات لازم برای نگهداری از مایکل اریس را ندارند از دادن ویزا به او سر باز زدند. در عوض پیشنهاد دادند که آنگ سان سوچی برای دیدار او از کشور خارج شود. او بطور موقت از بازداشت خانگی خارج شد تا بتواند از کشور خارج شود؛ ولی او که می دانست در صورت خروج دیگر اجازهٔ ورود به کشور را نخواهد یافت از این کار امتناع کرد. اریس در سال ۱۹۹۹در روز تولد ۵۳سالگی خود درگذشت. آنگ سان سو چی در ۱۳نوامبر ۲۰۱۰از بازداشت خانگی خارج شد.

 

نگاهی به اوضاع مسلمانان در میانبار

در سال 2017 و در پی موج دیگری از آزار مسلمانان در میانمار، آنگ سان سو چی به عنوان رهبر میانمار در قبال آوارگی و کشتار گسترده مسلمانان روهینگیا در این کشور سکوت کرد و این موضوع مورد انتقاد گزارشگر سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر برمه قرار گرفت. جهان و بسیاری از مردم مسلمان انتظار داشتند وی در برابر آزار و اذیت و کشتار مسلمانان بی تفاوت نباشد. به عقیده ی بسیاری، خانم سو چی جدا از وظیفه ی اخلاقی انسانی برای حمایت از مظلومان، باید به عنوان یک شخصیت حقوقی که خود ظلم دیده و با حمایت مردم موفق به کسب جایزه نوبل صلح شده، نسبت به وقایع میانمار سکوت نکند.

او از مخالفان حکومت سابق نظامی میانمار و برنده جایزه صلح نوبل است. در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۰اتحادیه ملی دموکراسی به رهبری او توانست ۵۹ ٪ آرای ملی و ۸۱ ٪ کرسی های مجلس را از آن خود کند. او که پیش از این انتخابات نیز در بازداشت خانگی بود، مجموعاً ۱۵سال از عمر خود را بین ژوئیه سال ۱۹۸۹تا نوامبر سال ۲۰۱۰در حصر خانگی بسر برد. وی برنده جوایزی همچون جایزه صلح نوبل (۱۹۹۱)، لژیون دونور (فرمانده)، جایزه ساخاروف، نشان افتخار آزادی رئیس جمهوری، جایزه بین المللی سیمون بولیوار (از دولت ونزوئلا)، جایزه جواهر لعل نهرو را به منظور تفاهم بین المللی از دولت هند (۱۹۹۲) و جایزه اولاف پالمه شده است.

آغاز بحران به در درگیری بین یک فرد مسلمان با یکی از بوداییان، بر می
گردد که طی آن فرد بودایی کشته شد و این واقعه خشم مردم محلی و مأموران دولتی را برمی انگیزد، این ماجرا بهانه ای برای افراط طلبان جهت حمله به روستاهای مسلمان نشین و آتش زدن منازل آنها شد. این خشونت ها درحالی ادامه دارد که رئیس جمهور میانمار سرانجام اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند
.

در سال ۱۹۸۲قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان ۱۴۴قومیت موجود در میانمار ۱۳۵قومیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این قومیت های، قوم روهینگیا است.

دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل ۶میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است. البته آمار رسمی جمعیت روهینگیا ۶میلیون نفر است اما طبق آمار غیررسمی جمعیت این قوم که صد در صد آنها مسلمان هستند به ۸میلیون نفر می رسد. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰هزار نفر به تایلند و ۴۰هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند.

در آخرین اظهار نظر رئیس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش ها پایان یابد.

در ادامه به ذکر یادداشتی پرداخته ایم که نیویورک تایمز سه سال پیش در باب بودیسم در میانمار منتشر کرده:

شاید هیچ دینی به اندازه بودیسم برای لیبرال های غربی خوشایند نباشد. سیاستمداران تملق دالایی لاما را می گویند، سلبریتی ها به دنبال مراقبه بودیستی هستند، و دانشمندان و فلاسفه تاکید می کنند که بودیسم درباره طبع انسانی و روانشناسی حرف زیادی برای آموختن به ما دارد.

 

حتی برخی از این "نو ملحدان" کذایی هم عاشق و شیفته بودیسم شده اند. بودیسم در منظر بسیاری از هوادارن غربی اش، چشم اندازی عمیقا انسانگراست، که بیش از آنکه یک دین باشد، یک فلسفه و یک شیوه زندگی برای برقراری صلح و توازن است.

اهالی قوم روهینگیا در میانمار، نظر بسیار متفاوتی راجع به بودیسم دارند. قوم روهینگیا شامل مسلمانانی است که عموما در منطقه "راخین" در غرب میانمار و هم مرز با بنگلادش زندگی می کنند. تاریخ اولین سکونت مسلمانان در آن منطقه به قرن هفت میلادی باز می گردد. در حال حاضر، در میان ملتی که 90 درصدش بودایی هستند، حدود هشت میلیون مسلمان زندگی می کنند که تقریبا از هر شش نفر یک نفر عضو روهینگیا است.

با این حال، برای دولت میانمار، قوم روهینگیا واقعا وجود خارجی ندارد. دولت در حال اجرای یک سرشماری ملی است؛ 135 دسته ی قومی در فرم سرشماری فهرست شده است. یک قومیت آشکارا غایب است: روهینگیا، که دولت تاکید می کند باید خودشان را به عنوان "بنگالی" (یعنی، به عنوان خارجی) معرفی کنند. "یه هتوت" یکی از سخنگویان ریاست جمهوری اخیرا گفت: "اگر از یک خانواده قومیتشان را بپرسیم و آنها بگویند روهینگیا، قبول نخواهیم کرد."

مشکلاتی که قوم روهینگیا با آن دست و پنجه نرم می کند بسیار جدی تر از امتناع دولت از پذیرش هویت آنهاست. خود بقای آنها در معرض خطر است.

از سال 2012، روهینگیا گرفتار سلسله ای رذیلانه از کشتارهای دسته جمعی بوده است. روستاها، مدارس و مساجد هدف حمله و آتش سوزی به دست توده های بودایی قرار گرفته است، که غالبا نیروهای امنیتی یاریگر بودایی ها بوده اند. صدها نفر از اعضای روهینگیا کشته شده اند، و نزدیک به 140هزار نفر از آنها – بیش از یک دهم جمعیت روهینگیا- بی خانمان شده اند. در گزارشی که سپتامبر سال گذشته از سوی سازمان مستقل "پروژه دیده بان برای جلوگیری از نسل کشی" منتشر شد آمده است که "خشونت های اخیر از قتل عام صرف فراتر" و به سمت "پاکسازی قومی در تمام مناطق پیش رفته است."

تحرکات بر ضد مسلمانان را راهبان بودایی رهبری می کنند، که می گویند اعمالشان مطابق با دستورات آیینشان است. جنبش 969 که اصلی ترین سازمان در مخالفت روهینگیا است، نام خود را از نه ویژگی بودا، شش ویژگی آموزه های او و نه ویژگی راهبان اخذ کرده است. رهبر این جنبش که راهبی به نام "ویراثو" است، ظاهرا خود را "بن لادن برمه ای" خوانده است. او در یک مصاحبه گفته است که مسلمانان "بسیار سریع افزایش نسل می دهند و بسیار خشن هستند." به اعتفاد او به این دلیل که "مردم برمه و بودایی ها هر روز به زحمت می افتند، از دین ملی باید محافظت کرد."

این راهب افراط گرا یک "قانون ملی حفاظت نژادی" پیشنهاد داده است که طبق آن یک مرد غیر بودایی که خواهان ازدواج با یک زن بودایی است بایستی به آیین بودیسم درآید و از حکومت کسب اجازه کند. طرح وی حمایت "تین سن" رییس جمهور میانمار را جلب کرده است و ممکن است تا پایان ماه ژوئن به قانون تبدیل شود.

چگونه می توانیم تصور بودیسم به عنوان فلسفه صلح را با واقعیت زشت قتل عام ها تحت رهبری بودایی ها در میانمار وفق دهیم؟

تعداد اندکی خواهند گفت که هرچه هست به ذات خود بودیسم باز می گردد که به آزار و شکنجه منجر شده است. در عوض، بیشتر افراد خواهند گفت که خشونت ها بر ضد مسلمانان در میانمار در جدال های سیاسی این کشور ریشه دارد.

شورای نظامی که در سال 1962 به قدرت رسید، دائما به دنبال این بوده است که با تحریک خشونت علیه گروه های اقلیت، حمایت عمومی کسب کند. این شورا قوم روهینگیا را از حق شهروندی، آموزش و تملک زمین خلع کرد. شورای مزبور حتی یک "سیاست دو بچه" بر خانواده های روهینگیا تحمیل کرد تا جمعیتشان را محدود کند.

به شکل تناقض آمیزی، پیشرفت های اخیر جنبش دموکراسی خواه در میانمار، مشکلات قوم روهینگیا را وخیم تر کرده است. دولت در تلاش برای تقویت جایگاهش، ادبیات نفرت افروزانه اش را تند و تیزتر کرده است، حال آنکه مخالفان رژیم از ترس دوری اکثریت بودایی، از حمایت از روهینگیا امتناع کرده اند.

"داو آنگ سان سو چی" رهبر جنبش دموکراسی خواه و برنده جایزه نوبل، به شکل شرم آوری سکوت پیشه کرده است، و تنها مایل است خشونت را به طور کلی محکوم کند. اعضای حزب او یعنی "اتحاد ملی برای دموکراسی" آشکارا در سازمان های تندروی ضد روهینگیا دخیل هستند. چنین نیست که اصول مکتب بودیسم در این قتل عام ها مقصر باشد، بلکه کسانی که مصمم به ایجاد درگیری هستند، ردای دین را برای کسب مقبولیت و توجیه اعمالشان به تن کرده اند. واقعیتی که در میانمار می گذرد، در بسیاری از دیگر درگیری ها بین گروه های مذهبی – از پاکستان تا نیجریه، از اندونزی تا جمهوری آفریقای مرکزی – نیز صدق می کند. تکثیر چنین خشونت هایی، باعث شده است که بسیاری از افراد خود دین را، و خصوصا اسلام را، ریشه درگیری بدانند.

بی شک، دین در چنین درگیری هایی نقش دارد، اما اشتباه است اگر این درگیری ها را کاملا دینی بدانیم. وقتی گروه ها برای کسب قدرت سیاسی از دین بهره می گیرند، نقش دین غالبا ایجاد هویت های متعصبانه است که با آن می توان دیگر گروه ها را غیر انسانی جلوه داد و اعمال گروه خود را توجیه کرد.

خشونت ها بر ضد مسلمانان در میانمار چه بسا ما را نسبت به تصورمان از بودیسم مردد کند. بی شک این مسئله باید ما را وادارد که موضع خانم "آنگ سان سو چی" را به پرسش بگیریم، کسی که در غرب به عنوان مبارز بی باک برای آزادی شناخته می شود.

در حالی که بسیاری از ناظران غربی ریشه های سیاسی خشونت فرقه ای در میانمار را تایید می کنند، جالب توجه است که تنها تعداد اندکی مایلند که نسبت به درگیری هایی که پای اسلام در آن در میان است، همینقدر نکته بین باشند. چه بسا گرفتاری مردم روهینگیا ما را وادار کند که درباره درگیری هایی که در آن دین نقش دارد دوباره فکر کنیم، و ما را کمک کند که نگاهی را برگزینیم که کمتر سیاه و سفید باشد.

 

 

 

با تلاش محققان دانشگاه تربیت مدرس؛ ایران به جمع 6 کشور صاحب فناوری شبیه‌ ساز پرواز پیوست

با تلاش محققان دانشگاه تربیت مدرس؛ ایران به جمع 6 کشور صاحب فناوری شبیه‌ ساز پرواز پیوست

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/4118-با-تلاش-محققان-دانشگاه-تربیت-مدرس؛-ایران-به-جمع-6-کشور-صاحب-فناوری-شبیه‌-ساز-پرواز-پیوست

.

  طی برپایی مراسمی در دانشگاه تربیت مدرس، از آلات دقیق پروازی ویژه شبیه‌سازی پروازی رونمایی شد.

به گزارش ایسنا محققان دانشگاه تربیت مدرس موفق به طراحی و ساخت آلات پروازی ویژه شبیه‌سازی پرواز شدند. این شبیه‌ساز پرواز امروز با حضور دکتر وحید احمدی، معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم در دانشگاه تربیت مدرس رونمایی شد.

محمد رستمی از محققان این طرح در حاشیه این مراسم در جمع خبرنگاران با تاکید بر اینکه این دستگاه ویژه هواپیمایی سسنا 172 است، گفت: هواپیماهای سسنا 172 از جنس هواپیماهای کوچک آموزشی هستند.

وی با بیان اینکه تا کنون این دستگاه از خارج وارد می‌شد، به برخی از سوانح هوایی ناشی از نبود این دستگاه‌ها اشاره کرد و یادآور شد: در این پروژه موفق به بومی‌سازی این دستگاه شدیم.

وی خاطرنشان کرد: فناوری ساخت این دستگاه تا کنون در اختیار کشورهایی مانند هلند، فرانسه، ژاپن، آمریکا و آلمان بوده است و ایران ششمین کشور صاحب این فناوری به شمار می‌رود.

رستمی همچنین یادآور شد: تا قبل از ساخت این دستگاه نرم‌افزار سامانه این دستگاه در کشور وجود داشت، ولی سخت افزار آن به کشور وارد می‌شد؛ در این راستا دانشگاه تربیت مدرس در قالب پروژه تحقیقاتی پس از دو سال موفق به طراحی و ساخت ابزار دقیق پرواز شد.

به گفته وی، کاربرد این فناوری موجب کاهش هزینه‌ها به اندازه دوسوم خواهد شد

 

 

 

 

موزه و یتیم خانه «آشیانه پرنده ها»

 

موزه و یتیم خانه «آشیانه پرنده ها»

هزینه تجهیز و مرمت ساختمان این موزه توسط خانواده آرام بازیکیان که یکی از یتیمان پرورش یافته در این یتیم خانه بوده است پرداخت شده است.

ایساک یونانسیان،

 پژوهشگر مسائل قفقاز و ترکیه

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4122-موزه-و-یتیم-خانه-«آشیانه-پرنده-ها»

 

در حد فاصل سال های 1914 تا 1922م. بر اثر نسل کشی ارمنیان در امپراتوری عثمانی بیش از 500 هزار کودک ارمنی کشته شده اند. اکثر آنها تیرباران، به دریا افکنده، مسموم، خفه و یا از گرسنگی و بیماری های مختلف جان سپردند، عده ای نیز که جان سالم بدر بردند اما نتوانستند از ترکیه فرار کنند، بزور مجبور به ترک دیانت شده و بعنوان برده و کلفت به خانواده های ترک و کرد فروخته شدند.

بر اساس گزارش های سازمان های بین المللی حمایت از زنان و کودکان که پس از جنگ جهانی اول منتشر شده بعلت آنکه یتیم خانه های سراسر امپراتوری عثمانی گنجایش آن همه یتیم را نداشت بیش از سی هزار کودک ارمنی در بازار برده فروشی معامله شده تا به عنوان نوکر در حرمسراها و کارگر بکار گرفته شوند در این خصوص زندگی نامه بیش از دو هزار دختر و پسر یتیم که بعدها از خانه های مردم ترک و کرد جمع آوری و از ترکیه منتقل شدند در سازمان ملل متحد ثبت شده است.

مکانیزم انتقال یتیمان ارمنی که توانستند از مسلخ مرگ جان سالم بدر برده و سرزمین های امپراتوری عثمانی را ترک و به ارگان های مختلفی نظیر انجمن های ارمنی سراسر دنیا، شوراهای کلیساها، صلیب سرخ جهانی و صلیب سرخ اتحاد جماهیر شوروی، انجمن های خیریه ایالات متحده آمریکا و انگلیس، انجمن خیریه زنان دانمارک، در نجات و مهاجرت این کودکان نقش عمده ای ایفا کرده اند.

بنابر شواهد و اظهارات موجود از سازمان های خیریه، انجمن ها و ارگان های مختلف، اکثر یتیمانی که جمع آوری و نجات یافتند کودکانی را شامل می شدند که پس از نسل کشی ارمنیان در بیابان ها و جنگل ها و روستاهای بدون سکنه پنهان یا توسط کمالیست ها در یتیم خانه های شهرهای مختلف اسکان و یا در بازار به عنوان برده به خانواده های ترک و کرد فروخته شده بودند. در این بین تعدادی یتیم نیز وجود داشتند که به دست سربازان روس و انگلیسی نجات یافته بودند.

ماریا یاکوبسن مبلغ مذهبی اهل دانمارک، بین سالهای 1907 تا 1919م در شهر خارپرت، آلازیغ کنونی در یک بیمارستان آمریکایی مشغول به کار بود. ماریا در طول اقامت خود در شهر شاهد کشتار ارمنیان بوده و کتابی 600 صفحه ای از خاطرات خود را نگاشته و علاوه بر خاطرات عکس هایی از زنان و کودکان ارمنی تهیه نموده است.

ماریا در بین ارمنیان به  مایریک به معنی مادر معروف بوده است او به پاس تلاش های انسان دوستانه و نجات هزاران زن و کودک به چندین مدال نائل شده است. ماریا از طریق سازمان های انسان دوستانه و با جمع آوری اعانه در آمریکا، نروژ، دانمارک و سوئد توانست 208 کودک ارمنی را در بیروت اسکان دهد علاوه بر آن یک یتیم خانه به نام «آشیانة پرنده ها» در شهر جبیل لبنان، بیبلوس کنونی تأسیس نماید.

ماریا یاکوبسن پس از مرگش در سال 1960م، در حیاط این یتیم خانه به خاک سپرده شد. پس از مرگ وی، این یتیم خانه به دست انجمن زنان دانمارکی وابسته به کلیسا «آنا یاکوبسن، ماگدا سورنسن، اولف پاسکن»، اداره شد و در سال 1970م، اداره آن به حوزه کلیسای سیلیسه واقع در بیروت واگذار شد.

در سال 2015م، همزمان با یکصدمین سالگرد نسل کشی ارمنیان، یکی از قدیمی ترین ساختمان های این یتیم خانه به موزه نسل کشی و یتیمان ارمنی تبدیل و نام «آشیانة پرنده ها» برای آن برگزیده شد.

 

هزینه تجهیز و مرمت ساختمان این موزه توسط خانواده آرام بازیکیان که یکی از یتیمان پرورش یافته در این یتیم خانه بوده است پرداخت شده است.

در سه بخش مجزای این موزه، تاریخ نسل کشی، اوضاع یتیمان ارمنی و تولد دوباره ملت ارمنی به تصویر کشیده شده است.

این موزه و یتیم خانه در خیابان ارمنستان در شهر تاریخی بیبلوس لبنان واقع شده است

 

 

 

 

 

لبخند

لبخند

ترجمه گارگین فتائی

.

محققین در ابتدا گمان می کردند که تنها دو نوع لبخند وجود دارد واقعی و ساختگی اما تحقیقات اخیر که از سوی روان شناس معروف پل آکمن Paul Ekman به عمل آمد نشان داد که عملاً ده نوع لبخند وجود دار

مطالعات نشان می دهد که افرادی که اخمو هستند غالباً به عنوان افرادی با جذابیت  کمتر نسبت به آنهایی که غالباً لبخند می زنند ارزیابی می شوند چنین افرادی  ممکن است در شغل خود هم از آنچه که واقعاً هستند  مهارت و کارامدی کمتری داشته باشند

بررسی ها نشان می دهد که آنهایی که غالباً   موقع کار کردن لبخند می زنند شغل خود را از لحاظ عاظفی از آنهایی که موقع کار کردن لبخند نمی زنند  بیشتر موجب کامیابی می بابند  بررسی های بیشتر نشان می دهد که لبخند زدن مرتب در کار  می تواند حس کلی رضایت شخصی افراد از کار و خشنودیشان را رشد دهد  

مطالعه ای که اخیراً در دانشگاه اوبسالا در سوئد انجام گرفته نشان می دهد که اخم  کردن   هنگامی که به کسی که در حال لبخند است نگاه می کنید دشوار است زیرا لبخند واگیردار است

مطالعه ای که اخیراً در دانشگاه کلمانت فرناند Clermont-Ferrand در فرانسه به عمل آمده نشان می دهد که کسانی که یک مداد در دهان خود نگه می دارند تعیین اینکه لبخند آنها واقعی است یا ساختگی مشکل است

یک آزمایش صورت گرفته از سوی عصب شناس فرانسوی گیلمن دوشن Guillaume Duchenne  نشان می دهد که انگیختن شخصی به خنده از طریق فرستادن الکتریسیته به ماهیچه های چهرهء وی امکان پذیر است

یک تحقیق آلمانی که از اف ام آر آی fMRIبرای ترسیم اندازه گیری فعالیت مغز استفاده کرد نشان داد که لبخند،  چگونگی روند احساسات مغزمان را تغییر می دهد طوری که ما عملاً وقتی می خندیم احساس بهتری می کنیم.

یک مطالعه به عمل آمده از سوی محققین در بریتانیا نشان می دهد که یک لبخند همان سطح از انگیزش مغزی تولید می کند که هنگام دریافت مقدار زیادی پول یا شکلات.

مطالعه ای که اخیراً در دانشگاه پن استت Penn State University ایالات متحده به  عمل آمد نشان می دهد که وقتی ما لبخند میزنیم دیگران احساس می کنند که ما دوست داشتنی تر ، مودب تر و کارآمد تر هستیم

 

 

 

اینفو گرافی لبخند

1: سیستم ایمنی و بهداشت کلی بدن را ارتقا میدهد

2: افراد  را شاد تر و با استرس کم تری می سازد

3: می تواند باعث شود که شما جوان تر به نظر آمده و احساس جوان تر  بودن کنید

4: به دیگران کمک می کند کم شما را به خاطر بسپارند

5: در انجام دادن کاری کاملاً احساس آزادی  و به موقع بودن می کنید

6: برای شرکا و دوستان بالقوه جذاب است

7: می تواند به شما کمک کند تا طولانی تر زندگی کنید

8: شما را در حالت و وضعیت مثبت قرار می دهد

9: شما را دوست داشتنی تر و کارآمدتر می سازد

10 : درد را کاهش داده و صبر و بردباری را می افزاید

 

 

 

 

هنرجویان مدرسه هنر قازاروس ساریان ارمنستان آثار موسیقی کلاسیک جهان را به نیاوران می‌برد

هنرجویان مدرسه هنر قازاروس ساریان ارمنستان آثار موسیقی کلاسیک جهان را به نیاوران می‌برد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/4081-هنرجویان-مدرسه-هنر-قازاروس-ساریان-ارمنستان-آثار-موسیقی-کلاسیک-جهان-را-به-نیاوران-می‌برد

.

 به منظور گسترش همکاریهای فرهنگی ایران و ارمنستان، کنسرت هنرجویان مدرسه هنر قازاروس ساریان ارمنستان ۱۹شهریورماه در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران روی صحنه میرود.

 

به گزارش ایلنا، در کنسرت هنرجویان مدرسه هنر قازاس ساریان ارمنستان که با مدیریت رازمیک اوحانیان و با مشارکت بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران روی صحنه میرود، هنرجویان مدرسه هنر قازاروس ساریان ارمنستان به اجرای قطعاتی از کمیتاس، بتهوون، چایکوفسکی، خاچاطوریان و ... میپردازند.

مدرسه قازاروس ساریان ارمنستان در سال ۱۹۷۱به نام آهنگساز شهیر ارمنی، قازاروس ساریان، در شهر ایروان تاسیس شد و هم اکنون یکی از کانونهای ممتاز آموزشی کشور ارمنستان محسوب میشود.

اعضای گروه کنسرت مدرسه هنر قازاروس ساریان ارمنستان عبارتند از: هایک امیریان (ویولن)، رافایل آسریان (ترمپت)، ماریا آریستاکسیان (ویولنسل)، آرمان مارگولو (کنترباس)، گارگین کوناکسزیان (کلارینت)، مری مارگاریان (ویولون)، داوید آیدایان (ویولون آلتو)، آلبرت ناواساردیان (ساکسوفون)، هریپسیمه آقاکیان (همراهی پیانو). همچنین آرمینه گریگوریان به عنوان سرپرست گروه و سوسانا سوکیاسیان به عنوان مدیر مدرسه اعضای گروه را همراهی میکنند.

کنسرت هنرجویان مدرسه هنر قازاس ساریان ارمنستان، یکشنبه ۱۹شهریور از ساعت ۲۱در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران روی صحنه میرود.

علاقه مندان برای تهیه بلیت این کنسرت می توانند به سایت ایران کنسرت (www.iranconcert.com) مراجعه نمایند.

 

 

 

گشایش شعبه دانشگاه پیام نور در ارمنستان / برنامه کاری دانشگاه پیام نور در ارمنستان بررسی شد

گشایش شعبه دانشگاه پیام نور در ارمنستان / برنامه کاری دانشگاه پیام نور در ارمنستان بررسی شد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4073-گشایش-شعبه-دانشگاه-پیام-نور-در-ارمنستان-برنامه-کاری-دانشگاه-پیام-نور-در-ارمنستان-بررسی-شد

.

 در چارچوب اجرای یادداشت تفاهم همکاری های علمی و پژوهشی دانشگاه پیام نور و دانشگاه دولتی ایروان، دفتر نمایندگی (شعبه) دانشگاه ایرانی در پایتخت ارمنستان گشایش یافت.

به گزارش ایرنا، آیین گشایش این شعبه روز گذشته با حضور حمیدرضا میرزایی مدیرکل دفتر برنامه ریزی و هماهنگی های مراکز بین الملل دانشگاه پیام نور و گئورگیان معاون بین الملل دانشگاه دولتی ایروان برگزار شد.

برپایه توافق انجام شده، دو موسسه علمی همکاری هایی در زمینه اعطای متقابل فرصت های مطالعاتی، بورسیه های تحصیلی، راه اندازی مرکز آموزش زبان فارسی و ارمنی و برگزاری دوره های علمی با صدور مدرک مشترک توسط دو دانشگاه را در دستور کار قرار می دهند.

همچنین شعبه دانشگاه پیام نور در ایروان می تواند نسبت به پذیرش دانشجویان ایرانی و ارمنستانی برای دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته های مختلف علوم انسانی در سال تحصیلی آینده اقدام و نسبت به ثبت نام از متقاضیان اقدام کند.

 

برنامه کاری دانشگاه پیام نور در ارمنستان بررسی شد

برنامه کاری شعبه دانشگاه پیام نور در ارمنستان در دیدار حمیدرضا میرزایی مدیرکل دفتر برنامه ریزی و هماهنگی های مراکز بین الملل این دانشگاه و سیدکاظم سجادی سفیر ایران در ایروان بررسی شد.

به گزارش ایرنا، میرزایی در این دیدار با ارزشمند خواندن پیگیری های سفیر و سفارت ایران برای راه اندازی شعبه پیام نور در ارمنستان، این دانشگاه را تنها مرکز آموزش عالی ایران خواند که برنامه های آموزشی گسترده ای را برای ایرانیان خارج از کشور و همچنین اتباع خارجی فراهم می کند و بیش از 62 شعبه فعال خارجی دارد.

سجادی سفیر ایران نیز با ابراز امیدواری نسبت به اینکه گشایش شعبه دانشگاه پیام نور دریچه ای برای گسترش همکاری های علمی و آموزشی و آغازگر فعالیت دیگر دانشگاههای ایرانی در ارمنستان باشد، گفت: دانشگاه پیام نور باید تلاش کند، شعبه ایروان پایگاهی برای انجام فعالیت های منسجم بویژه جذب دانشجویان کشورهای روس زبان، حوزه مشترک المنافع و به ویژه شرق اروپا شود.

سجادی همچنین توجه به مسائل کیفی همراه توسعه کمی برنامه های دانشگاه پیام نور در ارمنستان را ضروری خواند و افزود که باید با راهکارهای تبادل استاد و دانشجو، برگزاری دوره های آموزشی، اعطای بورسیه های تحصیلی و به ویژه راه اندازی مرکز آموزش زبان فارسی به افزایش حضور ایران در فضای فرهنگی، علمی و پژوهشی ارمنستان کمک کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روسیه و ارمنستان سامانه پدافند هوایی یکپارچه تشکیل می دهند

روسیه و ارمنستان سامانه پدافند هوایی یکپارچه تشکیل می دهند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/4078-روسیه-و-ارمنستان-سامانه-پدافند-هوایی-یکپارچه-تشکیل-می-دهند

.

رئیس ستاد کل و معاون اول فرمانده نیروی هوا-فضای ارتش روسیه اعلام کرد مقامات روسیه و ارمنستان تصمیم گرفتند در منطقه قفقاز سامانه پدافند هوایی یکپارچه تشکیل دهند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، رئیس ستاد کل و معاون اول فرمانده نیروی هوا-فضای ارتش روسیه روز سه شنبه اعلام کرد مقامات روسیه و ارمنستان تصمیم گرفتند در منطقه قفقاز سامانه پدافند هوایی یکپارچه تشکیل دهند.

پاول کوراچنکو در نشست کمیته هماهنگی امور سامانه های پدافند هوایی روسیه گفت: «فهرستی از نیروهای ویژه روسی و ارمنی برای همکاری در چارچوب سامانه پدافند هوایی یکپارچه در منطقه قفقاز مشخص و تعیین شده است».

کوراچنکو افزود اسنادی درباره اجرای عملی توافق تشکیل سامانه پدافند هوایی یکپارچه بین روسیه و ارمنستان تدوین و موافقتنامه ای در مسکو در 23 دسامبر سال 2015 امضا شده است و دومای روسیه دسامبر سال 2016 آن را تصویب کرد. این موافقتنامه تا 5 سال اعتبار و امکان تمدید خودکار آن برای دوره های 5 ساله وجود دارد.

وی اظهار داشت اکنون در حال بررسی توافق مشابهی با کشورهای دیگری مانند تاجیکستان و قرقیزستان درباره تشکیل سامانه پدافند هوایی یکپارچه هستیم

 

 

 

دیدار با سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ  

دیدار با سردار رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ 

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4082-دیدار-با-سردار-رحیمی-فرمانده-انتظامی-تهران-بزرگ

.

نمایندگان ادیان توحیدی روز دوشنبه 13 شهریور ماه، برای عرض تبریک در دفتر سردار حسین رحیمی که اخیرا به عنوان فرمانده انتظامی تهران بزرگ منصوب شده است حضور یافتند.

به گزارش روابط عمومی خلیفه گری ارامنه تهران، در این دیدار که سرهنگ مرادی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی نیز شرکت داشتند، دکتر کارن خانلری نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، روبرت بگلریان رئیس شورای خلیفه گری ارامنه تهران، اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان، کهن صدق نایب رئیس انجمن کلیمیان و سعید تقوی رئیس اداره امور اقلیت های دینی اداره کل مجامع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور یافتند.

پس از عرض تبریک، نمایندگان جوامع اقلیت های دینی از همکاری مستمر و ارزنده نیروهای انتظامی، به خصوص از حیث برنامه ریزی و تأمین امنیت مراسم، آیین ها و جشن ها تشکر و قدردانی کرده و بر ادامه همکاری ها و تعامل مستمر تأکید کردند.

سردار رحیمی نیز در این دیدار تأکید کردند که نیروی انتظامی، همچون گذشته، به تمام شهروندان ایرانی از نظر تأمین امنیت و خدمات، نگاهی برابر خواهد داشت

 

 

 

ایران و ارمنستان برای همکاری های امدادی توافق کردند

 

ایران و ارمنستان برای همکاری های امدادی توافق کردند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4084-ایران-و-ارمنستان-برای-همکاری-های-امدادی-توافق-کردند

.

 هیات های ایران و ارمنستان در مذاکرات ایروان برای همکاری دو کشور در حوزه های مختلف امدادی و کمک رسانی و شرایط اضطراری توافق کردند.

به گزارش ایرنا، در مذاکرات روز گذشته خلیل راحتی قائم مقام سازمان شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور و داویت تونویان وزیر وضعیت های فوق العاده و اضطراری ارمنستان، همکاری دو کشور در زمینه انتقال تجربیات مرتبط با حوادث غیر مترقبه و شرایط اضطراری مورد توافق طرفین قرار گرفت.

در این دیدار درباره روابط جمعیت هلال احمر و مراکز شهرداری و دهیاری ها و طرف های ارمنستانی با موضوع انتقال تجارب جلوگیری از وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مزارع هم مذاکره شد.

برگزاری تمرین ها و استقرار اکیپ ها به صورت مشترک در ایام خاص و اضطراری و همچنین همکاری بیشتر در مانورهای سازمان های ذیربط از دیگر توافق های این نشست است و همچنین از مقام ارمنستانی برای سفر به ایران برای بررسی های بیشتر روابط در این حوزه دعوت شد.

قائم مقام سازمان شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور برای بازدید از نمایشگاه چهار روزه ایمنی وزارت وضعیت های فوق العاده و اضطراری ارمنستان در شهر ایروان که امروز پایان می یابد به این کشور سفر کرده است

 

 

 

 

کره شمالی آزمایش یک بمب هیدروژنی را تایید کرد / واکنش‌ها

کره شمالی آزمایش یک بمب هیدروژنی را تایید کرد / واکنش‌ها

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/4046-کره-شمالی-آزمایش-یک-بمب-هیدروژنی-را-تایید-کرد-واکنش‌ها

.

 

کره‌شمالی در بیانیه‌ای که از تلویزیون رسمی این کشور پخش شد، انجام ششمین آزمایش هسته‌ای را تایید کرد و آن را موفقیت آمیز خواند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری یونهاپ در این بیانیه آمده است: کره شمالی با موفقیت یک بمب هیدروژنی را آزمایش کرده است.

بر اساس اعلام مقامات پیونگ‌یانگ این بمب هیدروژنی قابلیت بارگذاری بر روی موشک‌های جدید بالستیک بین‌ قاره‌ای را دارد.

تلویزیون کره شمالی گفت آزمایش این بمب هیدروژنی به دستور کیم جونگ اون انجام شد و یک "موفقیت کامل" و "گامی معنادار" در جهت تکمیل برنامه تسلیحات هسته‌ای کشور بوده است.

در پی این امر کره جنوبی ضمن محکوم کردن این آزمایش موشکی از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا جلسه‌ای فوری تشکیل دهد.

چین نیز انجام این آزمایش را به شدت محکوم و سازمان ملل نیز ابراز تاسف خود را اعلام کرد.

در بیانیه وزارت خارجه چین آمده است: کره شمالی مخالفت‌های گسترده جامعه بین‌الملل را نادیده گرفت و بار دیگر یک آزمایش هسته‌ای انجام داد. دولت چین مخالفت قاطع و محکومیت جدی و محکم خود را در قبال این اقدام اعلام می‌کند.

در ادامه این بیانیه آمده است: ما جدا از کره شمالی می‌خواهیم خواست محکم جامعه بین‌الملل برای غیرهسته‌ای شدن را جدی بگیرد و قطع‌نامه‌های شورای امنیت را اجرا کند، دست از اقدامات اشتباه که شرایط را وخیم‌تر کرده و در جهت منافع منطقه نیست بردارد و به مسیر حل و فصل این مشکل از طریق گفتگو برگردد. چین قطعنامه‌های شورای امنیت را بطور کامل به اجرا می‌گذارد .

چین تاکید کرده است که غیرهسته‌ای شدن شبه جزیره کره و عدم تولید و تکثیر سلاح‌های هسته‌ای و حفظ صلح و امنیت در شمال شرق آسیا موضع جدی و قاطع پکن است.

سئول اعلام کرده که در صدد اجرای شدیدترین تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه کره شمالی برای انزوای کامل این کشور است.

کره جنوبی همچنین گفت که در نظر دارد قوی‌ترین سلاح‌های تاکتیکی آمریکا را برای دفاع از خود مستقر کند.

مون جائه این، رئیس جمهور کره جنوبی گفته است که کشورش هرگز اجازه نخواهد داد که کره شمالی به پیشبرد تکنولوژهای موشکی و هسته‌ای خود ادامه دهد

در توکیو نیز شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن قول داد که ششمین آزمایش هسته‌ای کره شمالی را نادیده نگیرد.

وی گفت: توسعه برنامه‌های هسته‌ای و موشکی کره شمالی تهدیدی جدی و فوری برای امنیت کشور ماست. این اقدام صلح و امنیت در منطقه و جامعه بین‌المللی را  به خطر می‌اندازد. ما این اقدام کره شمالی را به شدیدترین و قوی‌ترین وجه محکوم می‌کنیم. ژاپن به همکاری خود با آمریکا، چین و روسیه و دیگر کشورها برای بررسی نوع پاسخ به کره شمالی از جمله اقدامات بیشتر شورای امنیت سازمان ملل ادامه خواهد داد.

ژاپن اعلام کرده لرزه‌هایی که پس از این آزمایش در کره شمالی ثبت شده نشان دهنده این است که این آزمایش حداقل ۱۰بار قوی‌تر از آزمایش‌های قبلی بوده است. آزمایش هسته‌ای قبلی بنا به تخمین کارشناسان حدود ۱۰کیلوتن قدرت داشت.

آژانس آب و هوایی کره جنوبی با تایید "بسیار قوی" بودن این آزمایش هسته‌ای اعلام کرده، احتمالا قدرت این انفجار ۵۰تا ۶۰کیلو تن یعنی پنج تا شش برابر قوی‌تر از پنجمین آزمایش هسته‌ای کره شمالی در سپتامبر گذشته بوده است.

 

 

 

رویدادهای امروز

صبح امروز، جهان در شرق دور با آزمایش هسته‌ای کره شمالی و زمین‌لرزه‌های ناشی از آن از خواب پرید.

دستکم دو زمین لرزه به بزرگی ۵.۶و ۴.۶ریشتر توسط دستگاه‌های لرزه‌نگاری ژاپن، چین و کره جنوبی ثبت شد و همین امر احتمال وقوع یک آزمایش هسته‌ای دیگر از سوی کره شمالی را قوت بخشید.

ساعاتی پیش از این کره شمالی از ساخت یک بمب هیدروژنی جدید خبر داده بود که قابلیت نصب بر روی موشک‌های بالستیک بین قاره‌ای را دارد.

 

بنابر گزارش خبرگزاری رویترز، در ناحیه‌ای در شمال کره شمالی که مرکز آزمایش‌های هسته‌ای این کشور در آن واقع است، زمین لرزه‌ای به قدرت ۵.۶ریشتر و سپس ۴.۶ریشتر ثبت شد.

در پی این رویدادها تارو کونو، وزیر امور خارجه ژاپن، در اظهاراتی که پس از یک جلسه اضطراری ایراد می‌کرد، گفت: پس از انجام بررسی‌های لازم، به این نتیجه رسیده‌ایم که آن لرزه‌ها ناشی از یک آزمایش هسته‌ای بوده است.

پیشتر شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن در سخنانی انجام یک آزمایش هسته‌ای دیگر از سوی کره شمالی "غیر قابل قبول" خوانده بود.

همچنین گزارش شده است که نخست‌وزیر ژاپن با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از طریق تلفن تماس گرفته است.

در عین حال و به گزارش خبرگزاری رویترز، شورای امنیت ملی کره جنوبی برای بررسی این رخداد جلسه اضطراری تشکیل داد.

ساعاتی قبل از آزمایش هسته‌ای امروز، کره شمالی اعلام کرد که کیم جونگ اون، رهبر این کشور، از یک کلاهک هسته‌ای هیدروژنی قابل نصب روی موشک قاره‌پیما بازدید کرده است.

خبرگزاری رسمی حکومت کره شمالی (کی‌سی‌ان‌ای) گفت: "همه اجزای بمب هیدروژنی در داخل کشور تولید شده است."

 

 بمب هیدروژنی سلاحی از جهنم

بمب هیدروژنی نیرومندترین سلاحی است که تاکنون بشر توانسته به آن دست یابد که در آن با یک فرایندی بسیار پیچیده شیمیایی و فیزیکی با همجوشی اتم‌های هیدروژن انرژی بسیار زیادی در زمانی بسیار کوتاه آزاد می‌شود.

انرژی حاصل از پیوند اتم‌های هیدروژن ‌در یک بمب اتمی هیدروژنی به مراتب بیشتر از شکافت هسته‌ای است که در انواع دیگر بمب‌های اتمی به کار می‌رود و البته ساخت آن نیز به همین میزان دشوارتر است. به همین دلیل است که کارشناسان هنوز شک دارند که کره شمالی توانسته باشد به این سطح از فناوری دست یابد.

قوی‌ترین بمب هیدروژنی که تاکنون انسان آزمایش کرده، بمب "تزار" است که شوروی در سال 1961  آزمایش کرد و قدرتی معادل 58 مگا تن تی‌ان‌تی داشت. برای مقایسه میزان قدرت تخریب این بمب باید بدانیم که تزار سه هزار برابر از بمب اتمی که آمریکا در جریان جنگ دوم جهانی بر فراز هیروشیما رها کرد، قوی‌تر بود.

کره شمالی تا به حال به پنج آزمایش هسته‌ای دست‌ زده است. این کشور در جریان آزمایش چهارم دستیابی به یک بمب هیدروژنی را اعلام کرد. ناظران تردید دارند پیونگ یانگ به یک بمب هیدروژنی دست پیدا کرده باشد.

ادعای امروز کره شمالی مبنی بر نصب کلاهک هیدروژنی روی موشک قاره‌پیما هنوز توسط منابع مستقل تایید نشده است. بمب هیدروژنی حجم زیادی ندارند و در کلاهک موشک‌های بالستیک جای می‌گیرد.

کره شمالی همچنین اخیرا دست به یک آزمایش موشکی زد که طی آن یک فروند موشک بالستیک از فراز خاک ژاپن عبور کرد. شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا آن اقدام را محکوم کرد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در واکنش به آن آزمایش و خطاب به پیونگ یانگ هشدار داده بود: "همه گزینه‌ها روی میز است

 

 

 

 

 

 

 

راه اندازی نخستین دستگاه چاپ در ایران توسط خاچاطور وارتاپد گساراتسی پیشوای مذهبی کلیسای وانک در سال

راه اندازی نخستین دستگاه چاپ در ایران توسط خاچاطور وارتاپد گساراتسی پیشوای مذهبی کلیسای وانک در سال 1638 میلادی

 .

http://alikonline.ir/fa/news/armenians-of-south-of-iran/item/4048-راه-اندازی-نخستین-دستگاه-چاپ-در-ایران-توسط-خاچاطور-وارتاپد-گساراتسی-پیشوای-مذهبی-کلیسای-وانک-در-سال-1638-میلادی

.

 نخستین دستگاه چاپ در ایران در دوران صفویه در منطقه جلفای اصفهان توسط کشیشان ارمنی راه اندازی شد و همچنین اولین کتاب ها نیز در این منطقه و توسط پیشوای مذهبی کلیسای وانک به چاپ رسید.

به گزارش ایرنا، در سال 1638 میلادی پس از اختراع اولین ماشین چاپ در آلمان توسط گوتنبرگ، خاچاطور وارتاپد گساراتسی، پیشوای مذهبی کلیسای وانک بدون اینکه به تجربه گوتنبرگ دسترسی داشته باشد با کمک شاگردان و همکاران روحانی خود پس از یک سال و نیم تلاش موفق به طراحی ماشین، کاغذ و مرکب چاپ شد و اولین کتاب را در ایران با نام 'زبور داود' در 572 صفحه به چاپ رساند و این سرآغاز تاریخ چاپ در ایران است.

این کتاب در حال حاضر در آکسفورد انگلستان نگهداری می‌شود و نمونه موجود در کلیسای وانک رونوشت این کتاب است.

تنها آثار به‌جای مانده از این چاپخانه در کلیسای وانک عبارت‌ است از تعدادی حروف، کتاب‌ هایی که اولین بار در نقاط مختلف دنیا به زبان ارمنی چاپ‌ شده‌اند و نیز نمونه‌هایی از هنر کتابت در آن دوران مانند انواع جلد سوخت، معرق، ضربی و روغنی مرصع و مذهب که متعلق به سده‌های هفدهم تا هجدهم میلادی است.

چاپخانه جلفای اصفهان پس از وقفه طولانی از 1687 میلادی بار دیگر شروع به کار کرد و تنها هشت کتاب در سده هفتم میلادی به چاپ رساند و بعد از آن تعطیل شد ولی مجدد از 1872 میلادی شروع به کار کرد و تا امروز مشغول به کار است و حدود 500 عنوان کتاب که بسیاری از آنها تحقیقی و با ارزش هستند توسط این چاپخانه به چاپ رسیده است.

سپس در جلفای اصفهان دو چاپخانه دیگر متعلق به جامعه ارامنه کاتولیک راه اندازی شد که یکی از آنها چاپخانه 'لازاریت' نامیده شد که تنها سه جلد از کتاب های چاپ شده آن در دسترس است و دیگری چاپخانه 'استپانیان' که متعلق به دکتر هُوانِس استپانیان و برادران ایشان بود و از سال 1945 به مردم اصفهان معرفی شد.

این چاپخانه در حقیقت ادامه چاپخانه لازاریت است که چند سال قبل در معرض فروش قرار گرفت و دستگاه چاپ و سایر متعلقات آن و همچنین حروف فارسی را یک فارس زبان، و حروف ارمنی و لاتین آن را شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان، جهت چاپخانه کلیسای وانک خریداری کرد.

چاپخانه کلیسای وانک از سال 1904 میلادی دارای حروف فارسی و لاتین بوده که از آنها به طور مستمر استفاده کرده است.

اینکه‌ ارمنیان‌، پیش‌ از دیگر گروه‌های‌ قومی‌ ساکن‌ ایران‌ توانسته ‌اند در ایران‌ چاپخانه‌ای‌ از آن‌ خود تأسیس‌ کنند و آزادانه‌ به‌ چاپ‌ و نشر منابع‌ مسیحی‌ بپردازند و در میان‌ اقوام‌ جهان‌ مقام‌ پانزدهم‌ را از حیث‌ قدمت‌ چاپ‌ احراز کنند، دلایل‌ بسیاری‌ دارد که‌ مهم‌ترین‌ آن‌، محیط‌ آزاد و مشوق هایی بود که‌ بویژه‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ صفوی‌ و دیگر پادشاهان این‌ سلسله‌ برای‌ آنها ایجاد کرده‌ بودند

 

 

 

 

 

اردوهای دانش آموزی تا بازنگری شیوه نامه جدید تعلیق شد

اردوهای دانش آموزی تا بازنگری شیوه نامه جدید تعلیق شد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4038-اردوهای-دانش-آموزی-تا-بازنگری-شیوه-نامه-جدید-تعلیق-شد

.

وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیه ای از بازنگری شیوه نامه برگزاری اردو و بازدید دانش آموزی و البته تعلیق اردوها و اعزام ها تا اطلاع ثانوی خبر داد.

به گزارش ایرنا، در اطلاعیه روز گذشته وزارت آموزش و پرورش آمده است: یک کارگروه تخصصی ماموریت یافته تا با مشارکت معاونت های مربوطه نسبت به بازنگری و اصلاح ضوابط و مقررات برگزاری اردوها و بازدیدها با رویکرد افزایش ضریب ایمنی دانش آموزان در سفرهای گروهی، حداکثر ظرف یک ماه آینده اقدام کند.

این دستور مقرر داشته تا زمان بررسی مجدد دستورالعمل و شیوه نامه برگزاری اردوها و بازدیدهای دانش آموزی، اعزام دانش آموزان در شب، جز از طریق وسیله نقلیه ریلی و هوایی ممنوع است.

وزارت آموزش و پرورش به این وسیله ضمن ابراز تاسف عمیق از سانحه اخیر واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان اعزامی به اردوی تشکیلاتی سازمان دانش آموزی، اعلام کرده است: یک تیم تخصصی، ماموریت یافته است تا گزارشی از برگزاری و برنامه ریزی اعزام دانش آموزان به اردوی مذکور را به همراه علل و عوامل بروز حادثه مورد بررسی و اعلام نظر قرار دهد.

حادثه واژگونی اتوبوس حامل دختران دانش آموز عضو تشکیلات فرزانگان استان هرمزگان نزدیک به ساعت چهار بامداد جمعه - 10 شهریورماه - در محدوده شهرستان داراب فارس روی داد که در این آن هفت دانش آموز، سرپرست آنها و همچنین کمک راننده اتوبوس جان باختند.

به دنبال این حادثه سید محمد بطحائی وزیر آموزش و پرورش با سفر به داراب ضمن عیادت از دانش آموزان آسیب دیده در حادثه واژگونی اتوبوس به بررسی روند رسیدگی به آنها و همچنین ابعاد این حادثه پرداخت.

شهرستان داراب در فاصله 225 کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است.

دستور العمل و شیوه برگزاری اردوها و اعزام های دانش آموزی در سال 89 توسط حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم به ادارات کل استان ها ابلاغ شد و در آن به مصوبه 534 تاریخ 82/12/5 شورای عالی انقلاب فرهنگی استناد شده و تصریح شده که از تاریخ ابلاغ یعنی 89/8/18 کلیه دستورالعمل های قبلی کان لم یکن است

 

 

رئیس دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان: نگاه مالی و تجاری به زبان ارمنی نادرست است

رئیس دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان: نگاه مالی و تجاری به زبان ارمنی نادرست است

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4024-رئیس-دانشکده-زبان-های-خارجی-دانشگاه-اصفهان-نگاه-مالی-و-تجاری-به-زبان-ارمنی-نادرست-است

.

رئیس دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان گفت: نگاه مالی و تجاری به زبان ارمنی نادرست است و باید از این کار جلوگیری شود.

ارمنی، یکی از زبان‌ های هند و اروپایی است که در منطقهٔ قفقاز و بویژه در کشور ارمنستان و همچنین مناطق ارمنی نشین ایران با آن صحبت می‌ کنند.

به گفته کارشناسان، بعضی از کلمات فارسی کهن در زبان ارمنی حفظ شده و هنوز به کار برده می ‌شوند در صورتیکه در فارسی کنونی آن کلمات دیگر کاربرد ندارند.

دکتر محمد جواد شکریان زینی روز پنجشنبه گذشته در گفتگو با ایرنا افزود: زبان ارمنی به دلیل تاریخی بودن و پیوند عمیقی که با زبان فارسی دارد از ارزش ویژه ای برخوردار است و باید نگاه علمی و پژوهشی به آن داشته باشیم.

 

وی اظهار کرد: با توجه به پیوند تاریخی و عمیق زبان فارسی با زبان ارمنی، بسیاری از واژه های فراموش شده زبان فارسی را می توان در این زبان یافت.

این استاد دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: زبان فارسی در طول تاریخ دچار تغییر و تحول هایی شده است که می توان با پژوهش و مطالعه در کتاب های ارمنی، اطلاعات تاریخی جدیدی را از دلِ نوشته های ارمنی استخراج کرد.

وی همچنین با اشاره به رشته زبان و ادبیات ارمنی در دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان گفت: در زمان حاضر حدود 50 دانشجو در مقطع کارشناسی این رشته در حال تحصیلند و به دنبال راه اندازی رشته ارمنی شناسی نیز هستیم.

شکریان افزود: تعدادی از دانش آموختگان این رشته در رشته های دیگر مانند زبان شناسی ادامه تحصیل دادند، عده ای در پژوهشکده ها مشغول کار شده اند و تعدادی نیز در شرکت های تجاری یا گردشگری مشغول کار هستند.

وی با اشاره به راه اندازی این رشته از سال 1339 در دانشگاه اصفهان، خاطرنشان کرد: این رشته در دوره ای پنج ساله تعطیل شد و پس از آن از سال 1384 با پیگیری های صورت گرفته بطور مجدد راه اندازی شد.

شکریان، دلیل توقف پنج ساله این رشته را نداشتن متقاضی برای تحصیل عنوان و تصریح کرد: در گذشته بیشتر دانشجویان این رشته از خود ارمنی های ساکن ایران بودند اما به ندرت رغبت آنها برای ورود به دانشگاه و تعداد آنها کاهش یافت و اکنون بیشتر دانشجویان این رشته از مسلمانان هستند.

وی با اشاره به پیگیری های صورت گرفته برای تقویت گروه زبان ارمنی در دانشگاه اصفهان و مشکل هایی مانند کمبود استاد، گفت: در این رابطه شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران همکاری خوبی با ما بویژه درباره استفاده از منابع مکتوب و امکانات آنها داشته است.

وی به مذاکره هایی با دانشگاه دولتی ایروان نیز اشاره کرد و گفت: بر اساس توافق انجام شده با آنها همکاری هایی درباره تبادل استاد و دانشجو انجام می شود.

 

رشته زبان و ادبیات ارمنی دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان فعالیت خود را در سال 1339 آغاز کرد و تاکنون بیش از 450 دانش آموخته داشته است.

دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان درسال 1353 به عنوان یک دانشکده مستقل تاسیس شد.

در این دانشکده، زبان وادبیات انگلیسی، زبان و ادبیات عربی، زبان و ادبیات فرانسه، مترجمی آلمانی و ادبیات ارمنی و زبانشناسی آموزش داده می شود.

دانشگاه اصفهان با حدود 15 هزار دانشجو و 660 عضو هیات علمی یکی از دانشگاه های جامع و برتر کشور است و با بیش از 100 دانشگاه خارجی، ارتباط و تعاملات علمی و پژوهشی دارد.

 

حدود هفت هزار نفر از ارامنه کشور در استان اصفهان سکونت دارند که بیشتر آنها در شهرستان اصفهان مقیم هستند.

جمعیت ارامنه ساکن در ایران بین 80 هزار تا 120 هزار نفر برآورد شده است

 

 

 

وزیر آموزش و پرورش: رئیس جمهوری دستور پیگیری حادثه اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی را صادر کرد

 

وزیر آموزش و پرورش: رئیس جمهوری دستور پیگیری حادثه اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی را صادر کرد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4022-وزیر-آموزش-و-پرورش-رئیس-جمهوری-دستور-پیگیری-حادثه-اتوبوس-دانش-آموزان-هرمزگانی-را-صادر-کرد

.

وزیر آموزش و پرورش گفت: رئیس جمهوری صبح جمعه در تماس تلفنی پیگیری جدی ابعاد حادثه واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی در شهرستان داراب فارس را صادر کرد.

به گزارش ایرنا، سیدمحمد بطحایی عصر روز گذشته پس از عیادت از دانش آموزان مصدوم این حادثه که در بیمارستان شهر داراب بستری هستند، گفت: به دنبال دستور رئیس جمهوری، پیگیری های لازم برای رسیدگی همه جانبه به وضعیت دانش آموزان حادثه دیده در هماهنگی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفت.

وی اظهار کرد: وضعیت دانش آموزان مصدوم خوب است و دانش آموزان و همراهانشان از روند رسیدگی راضی هستند.

وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: امیدوارم با بازنگری هایی که در شیوه نامه های اردوها انجام می شود شاهد اتفاقات کمتری برای دانش آموزان کشور باشیم.

بطحایی در پاسخ به پرسش خبرنگاری نیز گفت: سوالات متعددی درباره دلایل حرکت دیرهنگام اتوبوس حامل دانش آموزان در شب مطرح است که نیاز به بررسی دقیق تر توسط تیم کارشناسی دارد.

وزیر آموزش پرورش در ادامه بیان کرد: از هیچ قصوری نمی گذریم و اگر که خطایی صورت گرفته باشد بشدت برخورد می کنیم.

بطحایی عصر روز گذشته (دهم شهریور ماه) درحالی که ازسوی قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و استانداران فارس و هرمزگان همراهی می شد از دانش آموزان مصدوم حادثه واژگونی اتوبوس در شهرستان داراب با اهدای گل، عیادت و برای آنها سلامتی آرزو کرد.

حادثه واژگونی اتوبوس حامل دختران دانش آموز عضو تشکیلات فرزانگان استان هرمزگان ساعت سه و 59 دقیقه بامداد جمعه در شهرستان داراب روی داد و در این حادثه هفت دانش آموز، سرپرست آنها و همچنین کمک راننده اتوبوس جان باختند.

 

جاسم جادری استاندار هرمزگان نیز بعدازظهر جمعه با هدف بررسی ابعاد حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان این استان به داراب سفر کرده است. وی ساعتی قبل در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در داراب، اعلام کرد که امروز (شنبه یازدهم شهریور ماه) برای همدردی با خانواده دانش آموزان جانباخته، در استان هرمزگان عزای عمومی اعلام شده است.

استاندار هرمزگان همچنین گفت: پیکرهای جانباختگان این حادثه عصر امروز در بندرعباس تشییع و سپس برای تدفین به شهرشان منتقل می شوند.

استاندار فارس نیز از تشکیل کمیته کارشناسی برای بررسی ابعاد این حادثه خبر داد.

سیدمحمد علی افشانی در گفت و گو با ایرنا افزود: یک کمیته کارشناسی با حضور پلیس راه، بهداشت و درمان و ستاد مدیریت بحران استان برای بررسی ابعاد مختلف این حادثه دلخراش تشکیل خواهد شد.

 

وی همچنین گفت: خدمات رسانی و امداد رسانی به موقع و سریع نیروهای امدادی و اورژانس استان به مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان اجازه نداد که تعداد کشته های این حادثه افزایش یابد.

در همین حال، پایگاه خبری پلیس اعلام کرد که بر اساس گزارش های اولیه ماموران پلیس راه استان فارس، خستگی و خواب آلودگی راننده علت واژگونی اتوبوس بوده است.

در این گزارش آمده است: تحقیقات بیشتر برای روشن شدن ابعاد این حادثه ادامه دارد.

حجت الاسلام سید محسن موسوی رئیس دادگستری شهرستان داراب نیز گفت: راننده این اتوبوس که از نظر جسمانی، سالم است، بازداشت شد و پرونده قضایی برای پیگیری دقیق ابعاد مختلف این حادثه تشکیل شد.

 

بنا بر این گزارش، این اتوبوس حامل دانش آموزان هرمزگانی عضو تشکیلات سازمان دانش آموزی بود که با هدف شرکت در اردوی ملی فرزانگان راهی شیراز شده بودند.

2 اتوبوس دیگر نیز حامل دانش آموزان هرمزگانی به مقصد شیراز بودند که به دنبال این حادثه، سرنشینان آنها در باشگاه فرهنگیان شهر داراب اسکان داده شدند.

شهرستان داراب در فاصله 225 کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است

 

 

 

راه‌های جلوگیری از مصرف ناخواسته اینترنت

 

راه‌های جلوگیری از مصرف ناخواسته اینترنت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4029-راه‌های-جلوگیری-از-مصرف-ناخواسته-اینترنت

.

برنامه‌های فعال در پس‌زمینه‌ گوشی و بعضا به ‌روزرسانی خودکار این برنامه‌ها، از عواملی هستند که می‌توانند حجم مصرف اینترنت گوشی را افزایش دهند. بهترین راه برای جلوگیری از این مصرف، غیرفعال کردن این برنامه‌ها در شرایطی است که استفاده‌ای از آنها نمی‌شود.

 

به گزارش ایسنا، یکی از دغدغه‌های کاربران گوشی‌های هوشمند استفاده از اینترنت و میزان مصرف آنهاست. برخی از کاربران ممکن است اغلب از مصرف بیش از اندازه حجم اینترنت خود شکایت داشته باشند و حتی برخی از شرکت‌ها و اپراتورها را به کم‌فروشی متهم کنند. اما مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در پاسخ به این اعتراضات، به سرعت بالای اینترنت اشاره می‌کنند که ممکن است باعث شود کاربر تصور کم‌فروشی داشته باشد.

محمود واعظی، وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات، همواره در رد نظریه کم‌فروشی و حجم‌خوری اینترنت از طرف اپراتورهای ارائه‌ دهنده اظهار می‌کرد: آنهایی که می‌گویند کم‌فروشی صورت می‌گیرد باید به این نکته توجه داشته باشند که در گذشته مشترکان چند عکس و یا مطلب مکتوب را دانلود می‌کردند و حجم اینترنت آنها برای مدت بیشتری دوام می‌آورد اما اکنون همین که سه تا چهار فایل ویدئویی دانلود می‌شود، چند برابر فایل‌های عکس و مکتوب حجم مصرف می‌شود.

او معتقد بود اینکه متاسفانه در برخی رسانه‌ها و روزنامه‌ها از اصطلاح حجم‌خوری استفاده می‌شود تعبیر درستی نیست: اکنون تمام امور اپراتورها به شکل هوشمند صورت می‌گیرد و به شکل دستی نیست تا امکانی وجود داشته باشد تا حجم مصرف مشترک تغییر کند. ما در ابتدا احساس کردیم ممکن است در سیستم فروش این اپراتورها مشکلی وجود داشته باشد اما پس از بررسی‌های صورت گرفته به این قطعیت رسیدیم که هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. آنچه باعث پایان زودهنگام حجم بسته‌های اینترنت می‌شود، استفاده مشترکان از فایل‌های ویدئویی است که حجم اینترنت را با سرعتی بسیار بالا به پایان می‌رساند. استفاده از فایل ویدئویی در تمام دنیا حجم پهنای باند بالایی را مصرف می‌کند.

 

 نحوه جلوگیری از مصرف اینترنت ناخواسته در سیستم عامل Android و  iOS

یکی از دلایل مصرف بی‌رویه اینترنت در گوشی‌های هوشمند می‌تواند فعال بودن اپلیکیشن‌ها در پس‌زمینه‌ی گوشی باشد؛ در حالی که ممکن است کاربر از این اپلیکیشن‌ها استفاده نکرده و یا به ندرت مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین توصیه‌ای که همواره از طرف مسئولان و کارشناسان برای  جلوگیری از تصور حجم‌خوری داده می‌شود این است که این برنامه‌ها را غیرفعال کنید.

 

برای کنترل میزان مصرف اینترنت در سیستم عاملiOS ، ابتدا از طریق منوی گوشی وارد setting شده و سپس به قسمت cellular رفته و برنامه‌های غیرضروری را غیرفعال کنید. پس از آن وارد قسمت general شده و گزینه‌ی background app refresh را نیز غیرفعال کنید. در گوشی‌های اندرویدی هم لازم است ابتدا وارد setting شده و سپس به قسمت mobile data و data usage بروید. در این قسمت می‌توانید دریابید که کدام اپلیکیشن‌ها بیشترین دیتا را مصرف می‌کنند. بنابراین می‌توان برنامه‌های غیرضروری را غیرفعال کرد.

بدین ترتیب با غیرفعال شدن برنامه‌ها و اپلیکیشن‌های اینترنتی که از آنها استفاده نمی‌شود یا به‌روزرسانی خودکار این برنامه‌ها، می‌توان تا حد زیادی مصرف اینترنت گوشی‌های هوشمند را کنترل کرد

 

 

 

دیدار هیئتی از شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران با مدیر جدید ناحیه 3 آموزش و پرورش این است

دیدار هیئتی از شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران با مدیر جدید ناحیه 3 آموزش و پرورش این استان

 .

http://alikonline.ir/fa/news/armenians-of-south-of-iran/item/4028-دیدار-با-مدیر-جدید-ناحیه-3-آموزش-و-پرورش-اصفهان

.

 صبح روز پنجشنبه، مورخ 9 شهریور 1396، هیئتی متشکل از رئیس شورای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران آقای واروژ میناسیان، نایب رئیس دکتر واچیک هایراپطیان و دیگر عضو این شورا آقای واهیک طروسیان با مدیر جدید ناحیه 3 آموزش و پرورش اصفهان آقای مهدی اسماعیلی دیدار نمودند.

به گزارش روابط عمومی خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران، ابتدا دکتر هایراپطیان به نمایندگی از این شورا انتصاب آقای مهدی اسماعیلی را به سمت جدید تبریک و تهنیت عرض نموده، سپس اعضای هیئت همراه را معرفی کرده و در ادامه توضیحاتی در رابطه با مدارس ارامنه اصفهان و تغییراتی که در مدارس در حال صورت پذیرفتن است ارائه کردند.

آقای اسماعیلی نیز در این دیدار ضمن آرزوی موفقیت و توفیق روزافزون برای شورای خلیفه گری و مدارس ارامنه، ابراز امیدواری کردند که در آینده ای نه چندان دور، با همکاری اداره آموزش و پرورش و خلیفه گری به اهداف تعیین شده خود جهت پیشرفت هرچه بیشتر مدارس دست یابند

 

 

 

ظریف: چهار سال آینده، چهار سال گسترش روابط همه ‌جانبه‌ ایران با جهان است / میزان نظارت در برجام کامل

ظریف: چهار سال آینده، چهار سال گسترش روابط همه ‌جانبه‌ ایران با جهان است / میزان نظارت در برجام کاملا مشخص است

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/4036-ظریف-چهار-سال-آینده،-چهار-سال-گسترش-روابط-همه-‌جانبه‌-ایران-با-جهان-است-میزان-نظارت-در-برجام-کاملا-مشخص-است

.

 محمدجواد ظریف یکی از محبوب ترین وزرای دولت یازدهم بود که به انتخاب رییس جمهور، و با رأی اعتماد مجدد مجلس شورای اسلامی، در دولت دوازدهم نیز سکان سیاست خارجی کشور را در دست گرفت. در اولین روزهای آغاز دولت دوازدهم و به مناسبت هفته دولت با او به گفتگو نشستیم و از برنامه های دستگاه سیاست خارجی کشور برای ۴سال آینده پرسیدیم. مباحث مربوط به برجام، وضعیت منطقه، رابطه با عربستان و تحولات سوریه و سیاست های اقتصادی از جمله نکاتی بود که در گفت وگوی پایگاه اطلاع رسانی دولت با دکتر ظریف مورد توجه قرار گرفت که در پی آمده است.

همانگونه که می دانید در ایام بزرگداشت هفته دولت هستیم و بهانه این مصاحبه هم سخن گفتن درباره دستاوردهای دولت یازدهم و چشم انداز پیش روی دولت دوازدهم است و خصوصا امیدهایی که در این خصوص به دستگاه دیپلماسی بسته شده است. از سوی دیگر چون در ایام حج ابراهیمی هستیم و بحمدلله با تلاش هایی که از سوی دولت صورت گرفت اخبار خوبی از برگزاری مراسم حج امسال می رسد، اولین سوال را در خصوص روابط ایران و عربستان مطرح می کنم؛ آیا این می‌تواند پیش درآمدی برای بهبود روابط با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی همسو با ریاض باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هفته دولت را خدمت همه‌ مردم، همکارانم در هیئت دولت و تمام عزیزانی که برای این مردم خوب در سراسر کشور زحمت می‌کشند و عنوان کارمند دولت را دارند، تبریک عرض می‌کنم. یاد و خاطره‌ شهدای بزرگ دولت، شهید رجایی و شهید باهنر را گرامی می‌داریم. فکر می‌کنم مهم‌ترین افتخار همه‌ ما به‌عنوان اعضای دولت، به‌عنوان کارمندانی که مستخدم این مردم هستند آن است که به مردم خدمت کنیم و امیدوارم که خداوند کمک کند که از این امتحان بزرگ موفق بیرون بیاییم.

در پاسخ به سوال تان در مورد عربستان و حج امسال خیلی خوشحال هستیم با تلاشی که برادران خوب ما در بعثه‌ مقام معظم رهبری و در سازمان حج به عمل آوردند  و مذاکرات بسیار خوبی که در طول یک سال گذشته با مسئولین عربستان سعودی داشتند، توافقات خوبی برای برگزاری حج انجام‌شد و تاکنون هم با سربلندی و باعزت این مراسم برگزار شده و امیدواریم حجاج عزیز کشور ما و سایر حجاج کشورهای اسلامی از این مراسم معنوی و از این گردهمایی بزرگ مسلمانان جهان با معنویت و با بهره‌برداری کامل از این مراسم به کشورمان و کشورهایشان برگردند. جمهوری اسلامی همواره خواهان روابط حسن هم‌جواری و همکاری در منطقه بوده است. سیاست ما، سیاست مبتنی بر گفتمان همسایگی است. گفتمان همسایگی بدین معنا است که شما باهمسایگانتان ضرورتاً باید روابط مبتنی بر احترام متقابل داشته باشید. به خاطر اینکه در یک محله شما نمی‌توانید در کنار ناامنی، امنیت داشته باشید. ما نیاز داریم منطقه‌ای امن و قدرتمند داشته باشیم. ما معتقد هستیم که قدرت منطقه‌ ما با اتکای به مردم منطقه، با اتکای به ارتباطات و هماهنگی‌های بین کشورهای منطقه تأمین می شود. خارجی‌ها نمی‌توانند برای منطقه‌ ما قدرت و امنیت ایجاد کنند. اعتقاد داریم که هر زمان ‌که همسایگان ما آمادگی داشته باشند، جمهوری اسلامی را یک همکار و یک همسایه قدرتمند و خواهان تعامل و همکاری خواهند دید.

آنگونه که اعلام شده است ساختار وزارت خارجه با تغییراتی مواجه خواهد شد و  دو معاونت جدید اقتصادی و سیاسی به این ساختار اضافه می‌شود، جدا از اینکه اقتصاد، اولویت اصلی کشور ماست و اینکه وزارت خارجه می‌خواهد نقش بیشتری را در مسائل اقتصادی بازی کند آیا این تغییرات حاوی پیام خاصی  هم برای دنیا هست؟ آیا برجام از اولویت اصلی وزارت خارجه کنار گذاشته می شود؟

در دولت دوازدهم ما در وزارت خارجه دو ابر اولویت خواهیم داشت یکی بحث اقتصاد است و دیگری بحث همسایگان و این دو ابر اولویت در دو معاونتی که ما ایجاد کردیم یعنی معاونت های سیاسی و معاونت اقتصادی برجسته شده است. یعنی ما در معاونت سیاسی یک تمرکز ویژه داریم بر ابتکارهای منطقه‌ای و در معاونت اقتصادی که خب یک معاونتی است با تمرکز هم اقتصاد مقاومتی و هم هماهنگی داخلی برای پیشبرد اهداف اقتصادی. برجام کماکان یک اولویت جمهوری اسلامی ایران است و فکر می‌کنم همان‌طور که در بیانات مقامات مختلف خارجی هم این دیده می شود. ازجمله صحبتی که خانم موگرینی و آقای مَکرون داشتند و گفتند برجام اولویتی بین‌المللی است. برجام یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دیپلماتیک شاید در دهه‌های گذشته باشد و به همین دلیل اهمیت ویژه‌ای دارد. آنچه برای ما در وزارت خارجه مهم بوده این است که بتوانیم اولویت‌هایمان را از طریق کارشناس محوری پیگیری کنیم و به همین دلیل در ساختار وزارت خارجه هم تغییراتی دادیم. یعنی در واقع معاونت جدیدی اضافه نشده بلکه ما در ساختار معاونتی را هم کم کردیم و سه معاونت منطقه‌ای را تبدیل به دو معاونت اقتصادی و سیاسی کردیم و در واقع کوچک‌سازی رخ داده است. از طرف دیگر در ساختار عمودی وزارت امور خارجه لایه‌های مدیریتی را کاهش دادیم تا فاصله‌ی کارشناس و تصمیم گیر در وزارت امور خارجه کمتر شود و کارشناسان وزارت خارجه که بزرگ‌ترین سرمایه‌های ما در دستگاه سیاست خارجی هستند بتوانند از نزدیک ثمره‌ کار خودشان را در حوزه‌ تصمیم‌گیری مشاهده کنند و همین‌طور نزدیک‌تر با مسئولین، مقامات ارشد وزارت امور خارجه ارتباط داشته باشند که هم این تبادل اطلاعات باعث بشود که تجربیات منتقل شود به نسل جوان‌تر در وزارت امور خارجه و هم مدیران بتوانند از دیدگاه‌ها و نظرات کارشناسی مخصوصاً ابتکارهایی که خاصیت جوان‌ترهاست بهره‌مند شوند و جوانان بتوانند فکر تازه و نگاه تازه و تحرکی جدید را به وزارت امور خارجه ببخشند. امیدوارم که این تجربه که حاصل سال‌ها مطالعه است و سال‌ها تجربه‌ انباشته‌شده‌ی همه‌همکاران من در شورای معاونین و در سایر مسئولیت‌های وزارت امور خارجه است بتواند برای این وزارتخانه تجربه‌ مفیدی باشد.

برخی منتقدین می‌گویند این ساختار معاونت اقتصادی و سیاسی درگذشته هم در دستگاه وزارت خارجه وجود داشته و سودمند نبوده است.  چه تمهیداتی اتخاذشده است که ناکارآمدی‌های گذشته از بین برود و در عین حال این ساختارجدید کارآمد باشد؟

ساختار معاونت سیاسی و اقتصادی به این شکلی که ما داریم طراحی می‌کنیم هیچ‌گاه وجود نداشته است. ما در یک دوره‌ای ساختار معاونت‌های منطقه‌ای و معاونت اقتصادی داشتیم و در یک دوره هم یک معاونت سیاسی داشتیم که درواقع همان تجمیع معاونت‌های منطقه‌ای بود. الان این‌طور نیست؛ الان معاونت سیاسی ما مثل معاونت اقتصادی ما دو معاونت موضوعی هستند و بعد ادارات کل منطقه‌ای زیر نظر وزیر هستند که مستقیماً با هر دو معاونت کار می‌کنند. هیچ‌گاه در گذشته چنین شکلی را نداشتیم و به همین دلیل بوده است که همیشه بین مدیریت منطقه‌ای محور و مدیریت موضوعی محور می‌توانسته برخی اختلافات در حوزه‌های کاری پیدا شود که امیدوار هستیم با این طراحی که بعد از بررسی فراوان صورت گرفته است ان‌شاءالله بتوانند هم‌افزایی داشته باشند و درواقع مدیریت سیاسی و مدیریت اقتصادی و همین‌طور مدیریت‌های دیگر وزارت خارجه مثل معاونت کنسولی و پارلمانی، معاونت بین‌المللی، مرکز دیپلماسی رسانه‌ای این‌ها بتوانند از سفارت‌خانه‌های ما و همین‌طور از ادارات کل منطقه‌ای ما برای پیشبرد اهداف کشور استفاده کنند.

 متأسفانه عده‌ای در داخل مدعی بودند که سیاست خارجه در دولت یازدهم غرب محور است و  به کشورهای اروپایی و غربی توجه دارد، اما وقتی‌ میزان ملاقات  ها در سطوح مختلف  را با سران و وزاری خارجه کشورهای دیگر می بینیم در می یابیم که بیشترین میزان متعلق به کشورهای اسیایی و شرقی است و حتی نسبت دیدارها با مقامات چین و روسیه نیز نسبت به گذشته بیشتر شده است. آیا در دوره جدید هم همین رویه ادامه خواهد داشت؟

همانگونه که گفتید، در دولت یازدهم ما بیشترین رفت‌وآمدهایمان با همسایگان و کشورهای آسیایی بوده و درواقع یک روابط خارجی متوازن داشتیم. شاید علتی که این تصور ایجادشده که در دولت یازدهم تمرکزش روی اروپا و آمریکا بوده این است که در دوره‌های قبل تنها رفت‌وآمد ایران با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و در حد بسیار کمی با کشورهای منطقه‌ای و آسیایی بوده و تقریباً هیچ رفت‌وآمدی با کشورهای اروپایی نبوده است و در دولت یازدهم که این ارتباطات فراگیر شده، برای برخی تصورات اشتباه ایجاد شده است. ما همان تمرکزی که بر همسایگان و آسیا و آمریکای لاتین داشتیم همان تمرکز را هم بر کشورهای صنعتی و اروپایی داشتیم. اگر به مراسم تحلیف ریاست جمهوری نگاه کنید می‌بینید که تعداد شرکت‌کنندگان از دو گروه تقریباً برابر است. بله در سال ۹۲تقریباً ما هیچ نماینده‌ای از اروپا نداشتیم این بار تعداد نمایندگانی که از اروپا داشتیم معادل تعداد نمایندگانی بود که از آسیا داشتیم. خب بعضی از دوستان ما این آمار را نگاه می‌کنند آن‌که بیشتر برایشان جلب‌توجه می‌کند حضور بیشتر اروپایی‌های است و فراموش می‌کنند که آن حضور آسیایی‌ها و آفریقایی‌ها تداوم پیداکرده حتی من معتقد هستم که تقویت هم شده. تعداد سفرهای بنده و سفرهای ریاست محترم جمهوری و همچنین تعداد سفرهایی که به ایران شده نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که ما یک روابط خارجی متوازن داشتیم. بنده معتقد هستم که در دنیای امروز ما نمی‌توانیم یک نگرش به یک قسمت از دنیا داشته باشیم و باقی را فراموش کنیم. واقعاً سیاست بین‌المللی سیاست جهانی شده است. ارتباطات و تحولات هم جهانی است. شما برای اینکه بتوانید یک سیاست خارجی موفق داشته باشید ناگزیر هستید که باهمه‌ی دنیا ارتباط داشته باشید. به نفع کشور است که باهمه‌ی دنیا ارتباط داشته باشید البته باید یک مبانی بر این ارتباط حاکم باشد. مقام معظم رهبری در سخنانشان در مراسم تنفیذ فرمودند که تعامل گسترده با جهان؛ باهمه‌ی جهان را در جلسه‌ای که با هیئت دولت در محضر ایشان بودیم تأکید فرمودند که نباید به یک منطقه محدود بشود. دقیقاً این سیاستی است که ما دنبال کردیم و همین سیاست را ادامه خواهیم داد. تعامل گسترده باهمه‌ی دنیا موردنظر ما است و ان‌شاءالله با توجه به اینکه برجام توانسته موانع این تعامل را هم تا حد زیادی رفع بکند امیدواریم که چهار سال آینده، چهار سال گسترش روابط همه‌جانبه‌ی ایران با بقیه‌ی جهان باشد.

یکی از بحران‌های منطقه‌ای بحث سوریه است. ما پیشرفت‌های خوبی در این راستا در مذاکرات آستانه داشته ایم اما به نظر می رسد هنوز تا حل بحران  فاصله زیادی باقی مانده باشد. آینده تحولات را چگونه می‌بینید؟

 بحمدالله با مقاومت مردم سوریه و مجموعه نیروهای مقاومت که به کمک دولت و مردم سوریه آمدند، امروز وضعیت میدانی دولت و مردم سوریه بسیار بهبود پیداکرده و درواقع گروه‌های تکفیری و افراطی در شرایط نامساعدی در میدان قرار گرفتند که خب این‌یک فرصت تاریخی برای پیگیری یک‌راه‌حل سیاسی ایجاد می‌کند.  چون ما همواره معتقد بودیم که بحران‌های منطقه ما به‌ویژه بحران سوریه و یمن و بحران‌های بحرین و سایر کشورهای در منطقه ما، راه‌حل نظامی ندارد. تنها راه‌حل، راه‌حل سیاسی است مبتنی بر فراگیری و مشارکت مردم در آینده خودشان و در تعیین سرنوشت خودشان و این‌که دولت‌های خارجی حداکثر می‌تواند این مشارکت را تصریح بکنند، نمی‌توانند دیدگاه‌هایشان را تحمیل کنند. دولت‌های خارجی در موضعی نیستند که خط قرمز تعیین کنند، دولت‌های خارجی می‌باید ازیک‌طرف هماهنگی داشته باشند و برای مبارزه با افراط و تروریسم مبارزه بکنند به خاطر این‌که افراط و ترور دو یا حتی یک معضل مشترک جهانی هستند و محدود به یک کشور هم نیستند نخواهند بود، همان‌طور که ما در سال‌های گذشته دیدیم افراطی گردی در سرتاسر جهان جنایت آفریده است. متأسفانه کشور ما هم باهمه تلاش‌هایی که مسئولین امنیتی و نظامی کشور داشتند از این بلیه و خطر مصون نبوده و آثارش را در حمله تروریستی به خانه ملت و حرم حضرت امام (ره) مشاهده کردید، لذا یک معضل جهانی است که نیاز به همکاری و پاسخ جهانی دارد. بنابراین کشورهای خارجی چه از منطقه و چه از بیرون منطقه یک وظیفه مشترک دارند و آن مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی است و وظیفه دومشان تسهیل رسیدن به راه‌حل سیاسی است با این باور که راه‌حل سیاسی را فقط مردم سوریه می‌توانند بهش برسند. دیگران حق ندارند برای مردم سوریه تعیین و تکلیف کنند، ما معتقدیم که امروز ما نزدیک‌تر به این واقعیت شدیم با شکست‌هایی که داعش و بقیه گروه‌های تکفیری در سوریه متحمل شدند، امکان رسیدن به راه‌حل سیاسی بیشتر است. ما در آستانه، تلاش‌های خوبی کردیم و این تلاش‌ها در اجلاس‌های آینده ادامه خواهیم داد و امیدواریم که همگام با تلاش‌ها برای کاهش تنش، تلاش‌های جدی‌تری برای کمک‌رسانی انسانی در سوریه شکل بگیرد و بتوانیم شاهد کمک‌رسانی گسترده تر و فراگیر در سوریه برای همه شهروندانی که در محاصره هستند باشیم و هم‌زمان هم یک‌روند سیاسی برای رسیدن به یک حکومت فراگیر و مبتنی برا آراء مردم باشد که فکر می‌کنم با تغییراتی که در جهت‌گیری‌های سیاسی کشورهای مختلف هم کشورهای منطقه و هم کشورهای غربی شکل‌گرفته و پذیرش این واقعیت که انتخاب مردم سوریه را آن‌ها نمی‌توانند از بیرون تغییر بدهند، ما به این سمت انشا الله حرکت خواهیم کرد.

امروز که با شما گفتگو می کنیم به طور همزمان دو موضع گیری خیلی تند و عجیب از آمریکا و اسرائیل در رسانه ها منتشر شده است.  یک مقام عالی‌رتبه اسرائیل گفته  اگر ایران به توسعه‌طلبی‌هایش در سوریه ادامه دهد؛ کاخ بشار اسد را بمباران خواهد کرد و هم‌زمان جان بولتون هم که یکی از اصلی ترین مخالفان برجام و یک سیاستمدار ضد ایرانی است، اعلام کرده که یک طرح جامعی برای ترامپ فرستاده که راه‌های خروج از برجام و برهم زدن معاهده با ایران در آن ذکر شده است. اولا شما ارتباطی بین این دو موضع‌گیری‌ها می‌بینید؟ و ثانیا پاسخ شما به این دو موضع گیری چیست؟

البته بی‌عقلی و تندروی حتماً یک ارتباط منطقی باهم دارد؛ و این دو نمونه برجسته سیاست مبتنی بر بی‌عقلی و درواقع منطق زور که شکستش بارها ثابت‌شده است، تلقی می‌شود. حتماً مردم سوریه از خودشان دفاع کردند و از خودشان دفاع می‌کنند، چهل سال است که این مردم در برابر فجیع‌ترین حملات گروها های افراطی مقاومت کردند و اگر خاطرتان باشد در ابتدا بسیاری فکر می‌کردند، از ظرف چند هفته این حرکت می‌تواند به شکست مردم سوریه بیانجامد که می‌بینیم که شش سال گذشت و الان این تروریسم‌ها و افراطیون هستند که در سوریه شکست خوردند، فکر می‌کنم سایر سیاست‌های تهاجمی و درواقع تجاوزکارانه که متأسفانه در منطقه ما رژیم صهیونیستی نمونه بارزش است و اصلاً سیاستش بر اساس تجاوز و اشغالگری در طول هفت دهه گذشته شکل‌گرفته، حتماً نتیجه‌ای جز آنچه درگذشته با آن مواجهه بوده را ندارد و آقای بولتون چون ظاهراً نتوانستند طرحشان را مستقیم برای کاخ سفید ارسال کنند، آن را منتشر کرده اند. من این طرح را خواندم و حتماً این طرح یک شکست بزرگی برای ایالات متحده آمریکا خواهد بود و باعث انزوای بیشتر این کشور درصحنه بین‌المللی خواهد شد. البته آقای بولتون هم اولین بار نیست که چنین مواضعی اتخاذ می کند، بار قبل هم سیاست‌های آقای بولتون که در ابتدای دهه هشتاد شمسی ما دنبال شد نتیجه‌اش را آمریکایی‌ها دیدند. آقای بولتون باید یادش باشد که اگر سیاست ایشان موفق می‌بود ایالات متحده نیازی پیدا نمی‌کرد که ۱۰سال بعد از پیگیری آن سیاست، نهایتاً به‌پای میز مذاکره بیاید و با ایران مذاکره کند و به تفاهم برسد.

آقای بولتون سیاست نفی غنی‌سازی ایران را برای ۱۰سال پیگیری کرد و نتیجه‌اش این شد که ایالات متحده بعد از ۱۰سال نفی غنی‌سازی در ایران، کاری کرد که تعداد سانتریفیوژهای ایران از ۲۰۰عدد به ۲۰هزار عدد برسد. یعنی دستاورد آقای بولتون ۱۹هزار و هشتصد سانتریفیوژ بیشتر برای ایران شد و این که نهایتا آمریکا بعد از این‌که مردم در انتخابات سال ۹۲نشان دادند که فشار و تحریم بر اراده سیاسی مردم ما تأثیری نگذاشته است، به‌پای میز مذاکره آمد.

 

فکر می‌کنم مردم آمریکا هم شکست این‌گونه سیاست‌هایی را که توسط آقای بولتون و افرادی مثل ایشان دنبال می‌شود را به‌خوبی اطلاع دارند و برای همین هم است که گوش شنوای زیادی هم برای این پیشنهاد ها در امریکا وجود ندارد و حتماً جامعه بین‌المللی هم به آمریکایی‌ها نشان داده و بیشتر هم نشان خواهد داد که پیگیری این سیاست‌ها فقط به انزوای ایالت متحده می‌انجامد و نتیجه خوبی برای آن‌ها نخواهد داشت.

در مورد دیدار اخیر نیکی هیلی با آمانو بحث‌هایی مطرح شده؛ از جمله اینکه آمریکا به آژانس انرژی اتمی برای بازرسی های بیشترو فراتر از تعهد ما فشار بیورد؟ آیا در برجام بازرسی‌هایی از نوع مطرح شده توسط نیکی هیلی پیش بینی شده است؟ برجام در این خصوص چه می گوید؟

 

ببینید برجام چارچوب کاملی است و در همه زمینه‌ها هم راه‌کارهای خودش را مشخص کرده و بسیار هم دقیق مذاکره و نوشته‌شده و حالا ممکن است که همه خواسته‌های یک‌طرف را نداشته باشد و طبیعی هم است، هیچ توافقی همه خواسته‌های، همه طرف‌ها را ندارد وگرنه اسم آن توافق نمی‌شد، بلکه اسم آن را دستورالعمل می‌گذاشتند. این‌که این توافق بوده نشان‌دهنده این است که همه در حوزه خواسته‌هایشان به یک حد میانی رسیدند لذا آنچه خانم هیلی مطرح کرده بودند بیشتر نشان‌دهنده بی‌اطلاعی ایشان از متن توافق در همه حوزه‌هایی که در آن اظهارنظر کردند، است. برجام کاملاً صریح و کاملاً روشن است و میزان نظارت در برجام هم در آن مشخص است. این‌که ایشان ادعا کرده است که درواقع میزان راستی آزمایی ممکن برای آژانس و تائید توسط آژانس بستگی به میزان نظارت دارد از اصل حرف غلطی است. به خاطر این‌که برجام کاملاً این راستی آزمایی را و چارچوب راستی آزمایی و مبنایش را تعیین کرده است. لذا آنچه برجام خواسته، دارد عمل می‌شود و آنچه خانم هیلی می‌خواهند، ممکن است متفاوت باشد. ولی ایشان نمی‌توانند خواسته‌های خودشان را و آمال و آرزوهای خودشان را به‌عنوان ایراد برجام مطرح بکنند. حتماً ایشان هم اگر مثل اسلافشان در جلسه مذاکره حضور می‌داشتند، می‌دانستند که آنچه در برجام مورد توافق قرارگرفته یک حد متوازنی است که برای همه شرکت‌کنندگان قابل‌قبول بوده نه این‌که صرفاً خواسته‌ها و امیال یکی یا چند تا از طرفه‌ای برجام باشد. این بالاخره یک واقعیتی است که ما در اظهارنظرهایی که از طرف سایر مقامات اروپایی و متحدین آمریکا در این زمینه هم شده کاملاً شاهدش بودیم.

شما  یکی از پیشگامان و پیشروان عرصه استفاده از دیپلماسی دیجیتال، خصوصاً در ایام مذاکرات هسته‌ای بودید. شما به خوبی می دانید که ابرازهای نوین در دیپلماسی کاربرد بسیاری پیداکرده است از جمله اینکه شبکه های اجتماعی امروزه در پیشبرد دیپلماسی نقش بازی می کند. یکی از این ابزارها در دیپلماسی دیجیتال، استفاده صحیح و به جا از توئیتر است به گونه ای که واژه «توئیپلماسی» در دنیای امروز برای این منظور رایج شده است. اما باوجود این‌که توییتر نقش مهمی در دیپلماسی عمومی دارد، متاسفانه استفاده از آن در ایران هنوز با مشکلاتی مواجه است. اولا شما برنامه‌ای برای توسعه استفاده از دیپلماسی دیجیتال برای پیشبرد سیاست  خارجی دارید و ثانیا چه اقداماتی می توان برای توسعه استفاده از این ابزار برای نشان دادن چهره واقعی کشور به جهانیان انجام داد؟

معتقدم که توئیتر و سایر امکانات فضای مجازی ابزارهایی هستند که می‌باید به‌صورت بهینه مورداستفاده قرار بگیرند و هم درصحنه داخلی و هم بین‌المللی می‌توانند مؤثر باشند. این دیدگاه شخصی بنده است.

من از توییتر فعلاً با توجه به مقررات داخلی به‌عنوان ابزار پیام‌رسانی، صرفا در سطح بین‌المللی استفاده کرده و به همین دلیل هم هیچ‌گاه توییت فارسی نداشته ام و توییت هایم را به انگلیسی و عربی ارائه کردم تا در فضای بین‌المللی با این رسانه که بسیار هم در فضای دیپلماسی رسانه‌ای مؤثر است مورد استفاده قرار بگیرد. البته معتقد هستم که می‌تواند یک وسیله مؤثر هم برای داخل باشد. برای پیام داخلی تلاش کردم از اینستاگرام استفاده کنم؛ گرچه من در اینستاگرام تازه وارد هستم و مدت‌ها بیشتر در آن توییتر تمرکز داشتم ولی از اول سال ۹۶در اینستاگرام حضور پیدا کردم که امیدوارم از آن مسیر هم بتوانم با استفاده از یک روشی که در ایران مورد قبول است و مورد استفاده است از این طریق ارتباط خوبی با دوستان عزیز در داخل کشور هم داشته باشم.

معتقد هستم که امروز استفاده از فضای مجازی در واقع یک تحول اساسی در دنیا ایجاد کرده است و یک تحول بسیار مبارکی است به خاطر این‌که امروز امپراتوری‌های رسانه‌ای دیگر خیلی معنا نمی‌دهند، هر فرد می‌تواند با تولید پیام خوب و مناسب در صحنه جهانی تأثیرگذار باشد و این هم امکان حضور افراد به‌عنوان کنشگران اصلی در جامعه بین‌المللی را افزایش داده و هم مسئولیت افراد را بالابرده است که یک پیام می‌تواند خیلی سریع درصحنه بین‌المللی و یا درصحنه داخلی تبدیل به یک‌روند شود و این مسئولیت را هم ایجاد می‌کند که هر پیام‌رسان و هر تولیدکننده پیام با احساس مسئولیتی که ناشی از پدید آمدن قدرت جدید است، درواقع پیام را تولید کند و پیام را منتشر کند. امیدواریم که همه ما از این فضا بهترین استفاده را داشته باشیم

 

 

 

 

ورود صنعت طلای ارمنستان به بازار ایران  

ورود صنعت طلای ارمنستان به بازار ایران 

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/4005-ورود-صنعت-طلای-ارمنستان-به-بازار-ایران

.

به گزارش ایرنا، اِمیل گریگوریان رئیس اتحادیه طلاسازان ارمنستان و مدیرکل شرکت سهامی عام کارخانه طلاسازی ایروان، اظهار کرد: زرگران ارمنستانی با همتایان خود برای ورود به بازار ایران به توافق رسیده اند.

سایت خبری «نیوز ای ام» ارمنستان روز گذشته با اعلام این خبر، نوشت: دهها شرکت های ارمنی برای ورود به بازار ایران معرفی شده اند. حتی بازار«آهنین» ایران که به هر گونه ممکن از صنایع داخلی حمایت می کند، نتوانست در برابر هنر فوق العاده ارمنستان بی توجه بماند.

گریگوریان در مصاحبه با این پایگاه خبری گفت: موفق شده ایم، توجه برخی خریداران را به سمت تولیدات خود جلب کنیم، البته وارد شدن به بازار ایران کار آسانی نیست.

وی در پایان افزود: در مجموع بازار ایران محافظه کار است، زیرا امتیازات چنین بازارهای بزرگ مشخص است، بنا بر این لازم است ما تلاش کنیم

 

 

 

مقصران و عوامل حریق ساختمان پلاسکو مشخص شدند

 

مقصران و عوامل حریق ساختمان پلاسکو مشخص شدند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4006-مقصران-و-عوامل-حریق-ساختمان-پلاسکو-مشخص-شدند

.

به گزارش ایسنا، در گزارش کمیسیون عمران مجلس در خصوص حادثه ساختمان پلاسکو به شرح وقوع و علل حادثه، مسئولیت ها و وظایف قانونی و آسیب شناسی قوانین موجود پرداخته شده و در پایان پیشنهاداتی برای تصویب احکام قانونی در راستای جلوگیری از تکرار این حوادث مطرح شده است.

 

متن گزارش مذکور بدین شرح است:

گزارش کمیسیون عمران

درخصوص حادثه آتش سوزی و فروریزش ساختمان پلاسکو

۱مقدمه و کلیات:

حسب مأموریت محوله ریاست محترم مجلس شورای اسلامی درخصوص بررسی حادثه ساختمان پلاسکو این کمیسیون با اخذ گزارش از دستگاه های نظارتی و اجرائی و نهادها و مراجع ذیربط و بررسی قوانین مرتبط با موضوع گزارش و همچنین نتایج بررسی کمیسیون های اجتماعی و بهداشت و درمان و با توجه به تقاضای کتبی افرادی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در اعمال ماده ۴۹آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مبنی بر بررسی موضوع و قرائت گزارش در صحن علنی، نتایج بررسی ها را تقدیم می‌نماید.

ساختمان پلاسکو واقع در خیابان جمهوری تقاطع فردوسی (چهارراه استانبول) با مالکیت فعلی بنیاد مستضعفان و کاربری تجاری در ۱۷طبقه در سال ۱۳۴۱توسط مالکین اولیه (ورثه القانیان) احداث گردیده است. این ساختمان دارای فضای مرکزی و فاقد شبکه گاز و پارکینگ بوده و بر اساس گزارش رئیس اتاق اصناف ایران و شهرداری تهران در مجتمع تجاری پلاسکو حدود ۶۰۰واحد تجاری، خدماتی، اداری، تولیدی و توزیعی فعالیت داشتند.

 

۲شرح وقوع و علل حادثه:

در مورخه ۳۰/ ۱۰/ ۹۵، ساعت  ۷:۵۸ساختمان پلاسکو در طبقه دهم دچار آتش سوزی گردید. در ساعت ۹:۰۰صبح اکثر افراد عادی ( اعم از کسبه و شهروندان ) توسط نیروهای جستجو و نجات سازمان آتش نشانی از محل خارج و اشتعال کاهش و لکه‌گیری آغاز می-گردد و تا ساعت ۰۰ : ۱۰تعدادی آتش نشان گرفتار در طبقات فوقانی توسط بالابر و نردبان ها از ساختمان خارج می گردند. با فروکش کردن نسبی حریق، نیروهای عملیاتی با هجوم گسترده کسبه و مالکین جهت جمع آوری اسناد و مدارک مالی مواجه و عملیات اطفای حریق و لکه گیری را با اختلال مواجه نمود و عوامل انتظامی نیز نتوانستند مانع ورود آنها شوند و در همین زمان گزارش می گردد مجدداً شعله های آتش شدت گرفته و با ریزش آوار در طبقه دهم، تعدادی آتش نشان گرفتار شدند. در ساعت ۱۱:۰۲فرمانده صحنه عملیات دستور تخلیه فوری نیروهای عملیاتی و شهروندان را از طریق بی سیم صادر و ساعت ۱۱:۳۳ساختمان فرو ریخته است. متاسفانه دراین حادثه دلخراش تعدادی از آتش‌نشانان و ساکنین ساختمان پلاسکو جان خود را از دست دادند. کمیسیون عمران در روز حادثه و طی بیانیه رسمی از کلیه عوامل دخیل درخواست نمود که بر امداد و نجات افراد محبوس در آوار تمرکز نموده و عدم چشمپوشی از هرگونه قصور در این مهم را مورد تذکر قرار داد.

پیام مقام معظم رهبری موجب بسیج امکانات و هم‌افزایی ظرفیت‌های امداد و نجات گردید. بطوریکه در عملیات میدانی مدیریت این بحران، همبستگی خوبی میان همه نیروهای امدادی بودجود آمد و طی جلسات متعدد در هیئت محترم وزیران و شورای هماهنگی مدیریت بحران، تصمیمات موثری در تسریع مدیریت بحران اتخاذ و اجرا گردید و پس از ۹روز تلاش مستمر شبانه‌روزی، عملیات خاکبرداری و خروج اجساد آتش نشانان ایثارگر و سایر شهروندان به پایان رسید.

علت حادثه حریق، بهره برداری غیر مجاز کارگران واحدهای صنفی در طبقه دهم ساختمان از ادوات گرمایشی و سیم کشی غیرمجاز و غیراستاندارد  منجر به حریق اعلام شده است. از دیگر عوامل اصلی حریـق و ریزش ساختمــان، عدم وجود استانداردهای لازم ایمنی در سیستم های برق صنعتی، روشنائی، تهویه، گرمایش، حفاظت، هشدار دهنده و تجهیزات اطفاء حریق در ساختمان پلاسکو به شرح مراتب ذیل می باشد:

 

الف) ابلاغ اخطارهای کتبی در چند سال اخیر به مالک، صاحبان سرقفلی و هیأت مدیره ساختمان توسط سازمان آتش‌نشانی و شهرداری تهران که دلالت بر نقص سیستم های ایمنی ساختمان پلاسکو داشته است.

ب) فقدان گاز شهری در ساختمان و استفاده سیستم گرمایشی و طبخ غذای غیر استاندارد نظیر سیلندرهای گاز کوچک، متوسط و ....

ج) فرسودگی شبکه برق رسانی و مصرف برق زیاد توسط واحدهای تولیدی منجر به فرسایش بیشتر طی ۵۴سال بهره برداری مستمر از ساختمان.

د) فقدان سیستم‌های هشدار دهنده و اطفاء حریق.

 

هـ) عدم اجرای مقرات ملی ساختمان در حوزه نگهداری و بهره برداری مناسب ساختمان.

و) عدم تأمین تجهیزات ایمنی برای حدود ۱۷۷کارگاه و واحد تولیدی البسه غیر مجاز و انبار پوشاک که دارای بار حریق و اشتعال سریع می باشند.

ز) تغییر کاربری غیر مجاز و غیر اصولی و مغایر با مبحث ۲۲مقررات ملی ساختمان در واحدهای تجاری و تبدیل به کارگاه های تولیدی و استفاده از مصالح غیر مقاوم در مقابل حریق برای پارتیشن بندی واحدها.

 

 ۳ـ مسئولیت‌ها و وظایف قانونی:

 

۳-۱مالک و مدیر ساختمان:

 

به استناد ماده ۲۰قانون روابط موجر و مستأجر و ماده ۴۸۶قانون مدنی، کلیه تعمیرات کلی و اساسی اصل بنا و ادوات مربوط، بر عهده مالک می باشد.

به استناد ماده ۱۴قانون تملک آپارتمان‌ها و ماده ۲۰آئین نامه اجرائی قانون مذکور، مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتش سوزی بیمه نمایند و در صورت عدم اقدام و آتش سوزی مدیر یا مدیران، مسئول جبران خسارات وارده می باشند.

طبق مفاد ماده یک قانون مسئولیت مدنی چنانچه هر کسی موجبات ضرر و زیان جانی و مالی بصورت عمدی یا ناشی از بی‌احتیاطی برای سایرین فراهم کند، مسئولیت جبران خسارت به عهده وی می باشد.

با توجه به مسئولیت های قانونی فوق‌الذکر و خطرات ناشی از عدم وجود سیستم حرارتی و تهویه مرکزی و عدم استفاده از سیستم گاز شهری و بهره گیری از مخازن گازوئیل و نفت در طبقات منهای یک و یازدهم و عدم نگهداری ساختمان و فرسایش طی ۵۴سال بهره برداری، نقش مالک ساختمان در میزان اثرگذاری تلفات جانی و خسارات مالی وارده به مستأجرین و صاحبان صنوف، توسط مراجع قضائی ذیصلاح قانونی قابل توجه می‌باشد.

 

۳-۲ـ اتاق اصناف و افراد صنفی:

به موجب بند ز ماده ۳۷مصوب ۱۳۶۵قانون نظام صنفی، نظارت بر اجرای مقررات فنی، بهداشتی، ایمنی، انتظامی، حفاظتی، بیمه گزاری، زیبا سازی و سایر مقررات مربوط به واحدهای صنفی که از طرف مراجع ذیربط وضع می شود جزء وظایف و اختیارات امور صنفی می باشد.

وفق ماده ۱۷قانون نظام صنفی، افراد صنفی مکلفند قوانین و مقررات جاری کشور در خصوص ایمنی، حفاظت فنی و.... را رعایت نمایند.

در اجرای ماده ۸۵قانون کار، در ماده یک آئین نامه ایمنی ساختمان های کارگاهی تصریح شده است که کارفرما در خصوص تجهیز کارگاه به وسایل کافی و پیشگیری و مبارزه با آتش متناسب با ارزیابی خطر با بهره گیری از اشخاص آموزش دیده،  مسئول می باشد.

 

در ساختمان پلاسکو تعداد زیادی واحد صنفی و تجاری فاقد ضوابط کارگاهی و ایمنی فعال بوده است و سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی از ساختمان مذکور بازدید بعمل آورده و دستورالعمل ایمنی در این زمینه تهیه و به ذینفعان و وزارت کار طی چند مرحله در سنوات گذشته جهت ایمن سازی ساختمان و رفع نواقص موجود ابلاغ نموده است، لذا نقش اتاق اصناف و افراد صنوف ساختمان پلاسکو در میزان اثرگذاری در تلفات جانی و خسارت مالی‌ناشی از حریق و ریزش‌ساختمان باید در مراجع ذیصلاح قانونی بررسی‌گردد.

 

۳-۳ـ شهرداری و شورای اسلامی شهر تهران:

 

مستند به بند ۱۴ماده ۵۵قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴و تبصره الحاقی مصوب ۱۳۴۵، شهرداری تهران مکلف بوده است تدابیر موثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر و حریق اتخاذ نماید و در خصوص پیشگیری از این حادثه مسئولت داشته است. طبق مفاد تبصره الحاقی مبنی بر: « در کلیه موارد مربوط به رفع خطر از بناها و غیره و رفع مزاحمت‌های مندرج در ماده فوق، شهرداری پس از کسب نظر مأمور فنی خود به مالکین یا صاحبان اماکن یا صاحبان ادوات منصوب ابلاغ مهلت دار متناسبی صادر می‌نماید و اگر دستور شهرداری در مهلت معین به موقع اجرا گذاشته نشود شهرداری رأساً با مراقبت مأمورین خود اقدام به رفع خطر یا مزاحمت خواهد نمود و هزینه مصروف را  به اضافه صدی پانزده  بعنوان خسارت از طرف دریافـت خواهـد کرد. مقررات فـوق شامــل کلیه اماکــن عمومی مانند سینماها، گرمابه ها، مهمانخانـه ها، دکاکین، قهوه‌خانه ها، کافه و رستوران‌ها، پاساژها و امثال آن که محل رفت و آمد و مراجعه عمومی است نیز می باشد » ساختمان پلاسکو مصداق پاساژ می باشد و شهرداری تهران قبل از حادثه حریق، مسئولیت و تکلیف قانونی داشته است. همچنین به موجب بند ط ماده ۶اساسنامه سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی مصوب ۱۳۸۹شورای اسلامی شهر تهران، وظیفه کنترل و نظارت بر ایمنی فعالیت های صنوف مختلف و تعامل با مجامع صنفی به منظور افزایش ایمنی صنوف پرخطر در صدور دستورالعمل و صدور مجوز ایمنی و تمدید پروانه‌های کسب به عهده سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی گذاشته شده است.

 

بند ۱۹ماده ۷۱قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران، اتخاذ تدابیر احتیاطی جهت جلوگیری از خطر آتش سوزی و مانند آن را در حوزه وظایف شورای اسلامی شهر نیز قرار داده است.

مطابق ماده قانونی مذکور و تبصره الحاقی آن وظیفه شهرداری محدود به اخطار در پیشگیری از مخاطرات و حریق خلاصه نمی شود، بلکه برای رفع خطر می بایست اقدام نماید. معنای تبصره الحاقی در بند ۱۴ماده ۵۵قانون شهرداری، تکلیف است نه اختیار، بنحوی که قانونگذار در اجرای تبصره الحاقی ضرورتی به اخذ مجوز از مراجع قضائی یا حضور نماینده دستگاه قضائی نیز پیش بینی ننموده است. لذا چنانچه به هردلیلی مالک و ذینفعان و هیأت امناء ساختمان در رفع خطر وگسترش مخاطرات ایمنی در مهلت معین اقدام ننماید، شهرداری بایستی اقدام به رفع خطر و مزاحمت نماید. لازم بذکر است شهرداری تهران با عدم اقدام به اخذ مجوز قضایی در اجرای بند ۱۴ماده ۵۵قانون شهرداری، اختیار خود در اقدام علی‌الراس را برسمیت شناخته است. از طرفی شورای اسلامی شهر تهران فارغ از وظیفه نظارتی بر شهرداری تهران بالاخص در اجرای تکلیف بند قانونی فوق‌الذکر، در قبال بکارگیری تمهیدات احتیاطی برای ایمن سازی شهر در مقابل حریق نیز وظیفه مستقیم داشته اما هیچ گزارشی مبنی بر انجام این وظیفه ارائه نشده است.

 

۳-۴- استانداری و فرمانداری تهران:

 

استانداران و فرمانداران بر اساس بندهای ۲۷و ۱۱ماده ۲مصوبه مورخ ۲۸ /۷/ ۱۳۷۷شورای عالی اداری، وظایف ذیل را که ارتباط مستقیم با حوادثی مانند پلاسکو دارد، بر عهده دارند:

نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات-فراهم نمودن زمینه همکاری و ایجاد هماهنگی بین فعالیت‌های دستگاه های دولتی، محلی، نهادهای انقلاب اسلامی و شوراهای محلی در چهارچوب قوانین و مقررات مربوطه-نظارت و بازرسی از کلیه ارگانهای دولتی، انقلابی، انتظامی شوراهای اسلامی، شهرداریها و موسسات عمومی غیردولتی و دستگاه‌هایی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده می‌کنند و مراقبت در رفتار  و اعمال کلیه کارکنان ارگانهای مذکور-اتخاذ تدابیر و اعمال هماهنگی لازم به منظور پیشگیری، کنترل و مهار بحران‌های ناشی از حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه-نظارت بر شوراهای اسلامی در چهارچوب قوانین و مقررات مربوطه

حادثه پلاسکو و توسعه خسارات آن ناشی از عدم اجرای قانون، عدم هماهنگی بین دستگاهی، فقدان پیش‌بینی‌های لازم در حذف زمینه‌های بروز حادثه و همچنین عدم کارایی مدیریت بحران ارزیابی می‌شود که بر این اساس استانداری و فرمانداری تهران دارای مسئولیت بوده و هیچ گزارش اقناع‌کننده‌ای مبنی بر اقدامات موثر در انجام وظایف ذکرشده، دریافت نشده‌است.

 

۳-۵- وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی:

 

مطابق مواد ۸۵الی ۱۰۶قانون کار در خصوص رعایت ایمنی، حفاظتی و .... کارگاه‌ها، کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه‌اجتماعی ضابط دادگستری بوده و طبق تبصره ۲ماده ۹۶قانون مذکور، بازرسی به صورت مستمر همراه با تذکر اشکالات و معایب و نواقص و در صورت لزوم تقاضای تعقیب متخلفان در مراجع صالح انجام می‌گیرد.

ماده ۳مصوبه هیأت وزیران در خصوص الزامات ایمنی و آتش نشانی مصوب ۱۳۹۳بر قرار گرفتن گزارش‌های سازمان‌ها و واحدهای آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری‌های کل کشور در خصوص کارگاه های ناایمن شهر در اولویت کاری بازرسی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تصریح نموده است.

 

تصویب نامه هیأت وزیران در بخش آتش نشانی و امور ایمنی در قالب بخشی از سند آسیب شناسی کلان شهرها در خرداد سال ۱۳۹۴از سوی معاون اول محترم رئیس جمهور ابلاغ شده و در این سند به روشنی به وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه‌اجتماعی درباره ایمن سازی واحدهای تولیدی، صنفی و تجاری تأکید شده است. مطابق با این قانون، شهرداری باید گزارش نا ایمن بودن کارگاه ها را به وزارتخانه مذکور اطلاع دهد.

در ساختمان پلاسکو حدود ۶۰۰واحد تجاری، کارگاهی و تولیدی وجود داشته که علاوه بر عدم رعایت ضوابط و مقررات کارگاهی و ایمنی در ساختمان، حدود ۱۷۷واحد کارگاهی تولیدی بدون مجوز از دستگاه های ذیربط منجمله وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فعالیت داشته اند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صرف اینکه ساختمان پلاسکو کاربری تجاری داشته از خود سلب مسئولیت نموده است، درحالی که پیگیری نحوه ایجاد کارگاه تولیدی غیرقانونی در یک ساختمان تجاری، از عدم رعایت ضوابط و مقررات ایمنی و حفاظتی مهمتر است. لذا قصور این وزارتخانه درعدم گزارش به دستگاه قضائی بعنوان ضابط دادگستری روشن و مبرهن و قابل تعقیب در مراجع ذیصلاح قانونی می باشد.

 

۳-۶- سازمان برنامه و بودجه:

گرچه مدیریت بحران باید نگاهی متمرکز در تصمیم گیری، توزیع منابع و بسیج امکانات داشته باشد، لیکن ورودهای غیرضرور سازمان برنامه و بودجه بالاخص در توزیع منابع، تبدیل به مانعی بزرگ در چابکی و کارآمدی ساختار مدیریت بحران کشور شده است. در این‌خصوص می‌توان به عدم پرداخت تنخواه، جابجایی اعتبارات حوادث غیرمترقبه، عدم پرداخت اعتبارات موضوع ماده ۱۰قانون تنظیم بخشی از مقررات مقررات مالی دولت و ماده ۱۲قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران  و جابجایی به حوزه‌های غیر مرتبط نام برد. البته این اقدامات سازمان برنامه و بودجه قبلا بصورت غیر رسمی بود که متاسفانه با تصویب حکم بند "م" ماده ۲۸قانون الحاق برخی مواد به قانون تتطیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) مصوب ۴/ ۱۲/ ۱۳۹۳شکل قانونی به خود گرفته و موجب کاهش عملکرد سازمان مدیریت بحران کشور شده است.

 

۳-۷- سازمان مدیریت بحران:

 

 سازمان مدیریت بحران تحت سیطره نگاه حاکمیتی وزارت کشور، ماهیت حرفه‌ای و تخصصی خود را از دست داده و تبدیل به ساختاری ناکارآمد، سیاسی و دارای عملکرد صرفاً نظارت عالیه شده است. در حادثه پلاسکو معرفی تجارب مشابه داخلی و بین‌المللی، ارائه لیست امکانات و تجهیزات متناسب با شرایط حادثه و هماهنگی فوری برای در اختیار قرار دادن آن مورد انتظار بود. در حالیکه اساساً چنین بانک اطلاعاتی توسط سازمان فراهم نبود. در نتیجه تا زمان شناسایی تجهیزات مناسب و انتقال آنها به محل حادثه، فرصت‌های طلایی، بدلیل ناکارآمدی تجهیزات معمول و موجود و عدم شناخت از روش‌های مناسب امداد و نجات و آواربرداری از دست رفت.

 

 

 

۴ـ آسیب شناسی قوانین موجود:

۱- فرافکنی دستگاه ها، نهادها و سازمان‌های دولتی و عمومی در گزارش‌های ارسالی، مبیّن عدم شفافیت در مفاد مواد قوانین مربوطه می باشد که به تبع آن ابهام در وظایف و اختیارات، وقوع حوادث مشابه ساختمان پلاسکو را محتمل می سازد. از مصادیق این فرافکنی می توان به گزارش شماره ۱۳۱۳۲۱۷۰۳۸/۱۱۳ مورخ ۱۲/ ۱۱/ ۹۵ شهرداری تهران در خصوص عدم وجود تکلیف شهرداری در اجرای بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری در زمینه تأسیسات داخلی ساختمان و ابنیه اشاره نمود. در حالیکه شهرداری منطقه ۱۲ طی اخطاریه ایمنی به شماره ۵۰۷۰۴/۵/۱۲ مورخ ۱۰/ ۸/ ۹۳ به مفاد بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون مذکور و تبصره ذیل آن در خصوص ساختمان پلاسکو استناد نموده است.

۲- یکی دیگر از مصادیق عدم شفافیت مواد قانونی، ماده ۱۰۵ قانون کار می‌باشد. زیرا به لحاظ بکارگیری کلمه "کارفرما" و تعاریف مربوط به "کارگاه" در ماده ۴ قانون کار، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی حدود وظایف خود را صرفاً در واحدهای تولیدی و کارگاهی توجیه می‌نمایند و بازرسی واحدهای تجاری را خارج از حوزه وظایف خود تلقی می نمایند. مضافاً در تصویب نامه هیأت وزیران (بخش آتش‌نشانی و امورایمنی از سند آسیب شناسی کلان شهرها) که در سال ۱۳۹۴ از سوی معاون اول محترم رئیس جمهور ابلاغ شده، به روشنی به وظایف وزارتخانه مذکور در ایمن سازی واحدهای تولیدی، صنفی و تجاری تأکید شده است.

 

۳- قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور از سال ۱۳۸۷ با اجراء آزمایشی بمدت ۵ سال تصویب و ابلاغ گردیده است. به لحاظ عدم ارائه به موقع لایحه از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی به منظور دائمی نمودن یا تمدید دوره آزمایشی و علیرغم دو مرحله تمدید یکساله قانون توسط مجلس شورای اسلامی، از سال ۱۳۹۵ فاقد اعتبار قانونی گردیده و از این حیث ضوابط و مقررات قانونی لازم برای فعالیت کارآمد سازمان مدیریت بحران وجود ندارد.

۴- برای هیچ یک از مواد قانونی مرتبط با وظایف دستگاه‌های ذیربط در امر پیشگیری از خطرات حریق و تأمین ایمنی و حفاظتی و بهداشتی و.... ضمانت اجرائی پیش‌بینی نشده است.

 

۵- طبق ماده ۳۵ قانون نظام مهندسی وکنترل ساختمان، گرچه مسئولیت تدوین مقررات ملی ساختمان بعهده وزارت راه و شهرسازی است، لیکن این وزارتخانه تنها بر اجرای مقررات ملی ساختمان در مراحل طراحی و ساخت، نظارت عالیه دارد. درحالی که بخشی از مقررات ملی ساختمان مانند مبحث ۲۲ مربوط به مراحل نگهداری و بهره برداری ساختمان‌ها بوده و وزارت راه و شهرسازی در این بخش از حیث اختیار و وظیفه، مواجه با خلاء قانونی می‌باشد.

 

 

 

۵ـ جمع‌بندی و توصیه‌ها:

حادثه حریق و ریزش ساختمان پلاسکو بیش از آنکه یک بحران "شهری / ملی" تلقی شود، یک فاجعه "ذهنی / روانی" با بازنمائی اجتماعی و روانی حادثه نزد افکار عمومی می باشد.

با شهادت ۱۶تن از آتش‌نشانان، وجه عاطفی بسیار بالائی با دو مفهوم "قهرمان" و "قربانی"، از یک سو قهرمان ملی و از سویی قربانی بی مسئولیتی ذینفعان پلاسکو، نظام مدیریت شهری و مدیریت ناکارآمد بحران، عدم اقدامات موثر پیشگیرانه توسط دستگاه‌های ذیربط و کمبود تجهیزات اطفاء حریق در پیشگیری و مواجه با بحران حریق، در رسانه‌ها تقویت گردید.  لذا این حادثه دلخراش باید درس عبرتی برای پیشگیری از وقوع حوادثی مشابه پلاسکو در بیش از ۱۰۰ساختمان بلند مرتبه در سطح تهران و دیگر شهرها که شرایط غیرایمن نظیر ساختمان پلاسکو دارند، باشد.

به استناد مواد قانونی منعکس در بخش ۴و ۵گزارش، مالک، اتاق اصناف،  ذینفعان  ساختمان، شهرداری تهران، وزارت‌تعاون، کار و رفاه اجتماعی در وقوع این حادثه و همچنین سازمان مدیریت بحران، سازمان برنامه  وبودجه در توسعه دامنه خسارات این حادثه، قصور داشته اند و میزان نقش هریک از دستگاه های مذکور با بررسی در مراجع ذیصلاح قانونی مشخص می گردد.

اختیارات، وظایف و مسئولیت های دستگاه های دولتی، عمومی وسازمان‌های ذیربط در امر ایمن‌سازی ساختمان و پیشگیری از وقوع حریق در اماکن تجاری، کارگاهی و عمومی، از شفافیت مطلوب برخوردار نمی‌باشد و به‌نوعی راه فرار از مسئولیت را فراهم نموده است و از طرفی سازمان مدیریت بحران، فارغ از مشکلات ساختاری ناشی از عدم تمدید و دائمی شدن قانون تشکیل آن، نتوانسته در مدت فعالیت خود، عملکرد و بازدهی مطلوبی در مستندسازی و بکارگیری تجارب مشابه داخلی و خارجی و بسیج امکانات و استقرار سیستم کارامدی از مدیریت بحران ارائه نماید و البته توسعه غیرضرور اختیارات بودجه‌ای سازمان برنامه و بودجه کشور در بخش مدییرت بحران در این امر قابل توجه است.

یکی از اساسی ترین ریشه های عملکرد نامناسب دستگاه‌ها ، عدم مسئولیت‌پذیری و عدم انگیزه در اجرای قوانین بدلیل فقدان امنیت شغلی می‌باشد. در این خصوص مقنن در تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری تلاش نموده که اولاً مناصب حرفه ای و سیاسی را مشخصاً تفکیک کرده و به مناصب حرفه ای، ویژگی ارتقا سلسله مراتبی و سلب امکان جابجائی و تنزل (مگر در موارد عملکرد پائین یا تخلف) ببخشد، لیکن درعمل، مدیران ارشد دستگاه ها، با بی‌اثر نمودن این هدف مقنن، مناصب حرفه ای را مشابه مناصب سیاسی دچار نوعی تزلزل نموده و در نتیجه کارکنان دستگاه ها احساس مسئولیت و همچنین اقتدار لازم برای اجرای قوانین را از دست داده اند.

 

۶ـ پیشنهادها:

 باتوجه به تبصره یک ماده ۴۹آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی تصویب احکام قانونی ذیل پیشنهاد می‌گردد:

 

۱- پاراگراف اول ماده ۳۵ قانون نظام مهندسی وکنترل ساختمان به شرح ذیل اصلاح می گردد:

مسئولیت نظارت عالیه بر اجرای ضوابط و مقررات شهرسازی و مقررات ملی ساختمان در طراحی، اجرا، نگهداری و بهره‌برداری تمامی ساختمان ها و طرح‌های شهرسازی و عمرانی شهری که اجرای ضوابط و مقررات مزبور در مورد آنها الزامی است، بر عهده وزارت مسکن و شهرسازی خواهد بود. کلیه مراجع ذیربط مکلفند نسبت به رفع فوری مغایرت های قانونی اعلامی وزارت راه و شهرسازی در نحوه اجرای این ضوابط و مقرارت اقدام نمایند.

 

۲- متن زیر به عنوان تبصره (۲) ذیل بند (۱۴) ماده (۵۵) قانون شهرداری الحاقی ۲۷/ ۱۱/ ۱۳۴۵ الحاق می گردد:

تبصره ۲ـ کارشناسان آموزش دیده، منتخب و ذی صلاح آتش‌نشانی شهرداری در انجام وظیفه مربوط با این بند به عنوان ضابطین قوه قضائیه منصوب می شوند.

 

۳- ماده ۱۰۵ قانون کار به شرح ذیل اصلاح می گردد:

هرگاه درحین بازرسی، به تشخیص بازرس کار یا کارشناس بهداشت حرفه ای احتمال وقوع حادثه و یا بروز خطر در کارگاه و واحدهای تجاری و صنفی داده شود، بازرس کار یا بهداشت حرفه ای مکلف هستند مراتب را فوراً و کتباً به کارفرما یا نماینده او و مالک واحد تجاری و یا تولیدی و نیز به رئیس مستقیم خود اطلاع دهند.

 

۴- به منظور ارتقاء ضریب امنیت شغلی متصدیان مشاغل حرفه ای در مشاغل حاکمیتی، ماده واحد ذیل تصویب می گردد:

 

ماده واحده؛ درکلیه نهادها و دستگاه ها و سازمان ها، متصدیان مشاغل حرفه ای در مشاغل حاکمیتی (مشاغل غیر قابل واگذاری به افراد غیر از همان دستگاه یا سازمان) عزل و جابجا نخواهند شد مگراز طریق نظام ارزشیابی عملکرد یا نظام رسیدگی به تخلفات اداری.

 

۵- عبارت "و تائید سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (ظرف مدت ده روز)" در بند م ماده ۲۸ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲) حذف گردد.

 

محمدرضا رضایی

رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی

 

 

 

سفیر ارمنستان در ایران: ادبیات نمایشی ایران و ارمنستان از نظر موضوعی باهم نزدیکند

سفیر ارمنستان در ایران: ادبیات نمایشی ایران و ارمنستان از نظر موضوعی باهم نزدیکند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/3994-سفیر-ارمنستان-در-ایران-ادبیات-نمایشی-ایران-و-ارمنستان-از-نظر-موضوعی-باهم-نزدیکند

.

به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، آرتاشس  تومانیان سفیر ارمنستان در ایران با هیئت همراه خود به دعوت از این گروه تئاتری از هفدهمین اجرای تئاتر آرسن با بازنویسی و ‌کارگردانی بهزاد صدیقی در تالار قشقایی تئاتر شهر دیدن کرد.

آرتاشس تومانیان پس از پایان اجرای آرسن، با حضور در پشت صحنه این تئاتر به کارگردان، بازیگران و عوامل اجرایی تئاتر آرسن خسته نباشید گفت و از آنان تقدیر و تشکر کرد که متنی از نمایشنامه‌نویس معاصر ارمنی را به صحنه بردند.‌

وی در ادامه دیدار و‌گفت و گو با عوامل تئاتر آرسن گفت: اجرای تئاتر آرسن به کارگردانی بهزاد صدیقی مرا مشعوف کرد این اجرا، بازی‌های عالی و کارگردانی سنجیده و‌ محکمی داشت که تماشاگران نیز به خوبی با آن ارتباط برقرار کردند. بی‌تردید یکی از بهترین اجراهایی بود که در طول سال‌های اخیر از نمایشنامه ارمنی توسط یک کارگردان ایرانی دیدم

وی در پایان این دیدار صمیمانه با گروه تئاتر سپنتا  ابراز امیدواری کرد به زودی شرایط اجرای این اثر در ارمنستان فراهم شود و سایر هموطنان ارمنی هم این تئاتر را در شهر ایروان تماشا کنند.

در این دیدار، بهزاد صدیقی، کارگردان تئاتر آرسن و سر پرست گروه سپنتا از حضور سفیر ارمنستان و هیئت همراه ایشان در اجرای هفدهمین شب این تئاتر سپاسگزاری کرد و یادآور شد: به سبب وجوه مشترک فرهنگی و اجتماعی دو ‌کشور ایران و‌ ارمنستان، برخی از آثار ادبیات نمایشی دو کشور به لحاظ موضوعی به یکدیگر بسیار نزدیک هستند و مخاطبان هر دو فرهنگ به خوبی با این نوع از آثار ارتباط لازم را برقرار می‌کنند.

صدیقی در پاسخ به این پرسش سفیر ارمنستان که چگونه کارینه خودیکیان را می‌شناسند و اثری از او‌ را انتخاب کرده است گفت: متن توسط مترجم، آندرانیک خچومیان به من معرفی شد و من هم از طریق ارتباطات فرهنگی با نمایشنامه‌نویسان ارمنستان و نیز از نزدیک با نویسنده این اثر آشنا شدم. به هر حال در اجرای این اثر، نقش و حضور آندرانیک خچومیان را به عنوان مترجم این اثر نمی‌توان نادیده انگاشت هر چند در اجرای این متن بازنویسی هم انجام دادم و در طول تمرینات هم دچار تغییراتی شد اما شاکله متن و‌ داستان آن تغییر نکرد.

بر اساس این گزارش سفیر ارمنستان در تهران پیش از اجرا ی تئاتر آرسن، دقایقی نیز با پیمان شریعتی، مدیر تئاتر شهر، دیدار و گفت و‌گوی کوتاهی داشت. شریعتی در این دیدار کوتاه به سفیر ارمنستان یادآورشد: تئاتر آرسن نخستین نمایشنامه از یک نمایشنامه‌نویس ارمنی است که در مجموعه تئاتر شهر به همت آقای بهزاد صدیقی و گروهش به اجرای عمومی درآمده است. امیدواریم که دیگر آثار ادبیات نمایشی ارمنستان هم در ایران اجراشود.

وی در ادامه افزود: خوشبختانه این نمایشنامه ارمنی اجرای خوبی داشته است. نزدیکی مشترکات فرهنگی دو کشور ایران و ارمنستان که همسایه یکدیگر  هستند، روابط فرهنگی هنری خوبی را ایجاد کرده است.

گروه تئاتر سپنتا در هفدهمین شب اجرای تئاتر آرسن علاوه بر میزبانی سفیر ارمنستان در ایران و هیئت همراه ایشان، میزبان مهمانان فرهیخته‌ای همچون محمد متوسلانی، میکاییل شهرستانی، حسین سناپور، بیژن صمصامی، آندرانیک سیمونیان، رویا اسدی، حمید گلی، شاهپری خورشید فر، رضا چوبینه، هاسمیک کاراپتیان، رحیم رشیدی تبار، مریم منصوری، علی رضا قانونی و... بود.

اجرای تئاتر آرسن نوشته کارینه خودیکیان، برگردان آندرانیک خچومیان، بازنویسی و کارگردانی بهزاد صدیقی با بازی مائده طهماسبی، آیلار نوشهری و با حضور تصویری فرهاد آئیش در هفتم شهریور ماه ۹۶در تالار قشقایی تئاتر شهر پایان می‌یابد.

علاقه‌مندان برای خرید بلیت این تئاتر می‌توانند به سایت ایران نمایش یا گیشه تئاتر شهر مراجعه کنند

 

 

 

خلیفه ارامنه تهران: معرفت خود را نسبت به دین افزایش دهیم

خلیفه ارامنه تهران: معرفت خود را نسبت به دین افزایش دهیم

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/3995-خلیفه-ارامنه-تهران-معرفت-خود-را-نسبت-به-دین-افزایش-دهیم

.

به گزارش اداره ‌كل روابط عمومی و اطلاع‌ رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان، خلیفه ارامنه تهران در سخنرانی خود، پنجمین دور گفت‌وگوی دینی ایران با كنفرانس اسقفان سوئیس از ایران به عنوان كشوری با تمدن و فرهنگ غنی یاد كرد.

وی بررسی زمینه‌های افراط ‌گرایی و رادیکالیسم در جوامع اسلامی و جوامع مسیحی را از مهمترین مسئله روز جهان دانست.

خلیفه ارامنه تهران افزود: ما باید معرفت خود را نسبت به دین افزایش دهیم و برای شناخت با یكدیگر همكاری كنیم.

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان با اشاره به تأكید حضرت عیسی مسیح (ع) بر عشق ورزی به یكدیگر در جامعه، گفت: همه ما به دنبال آموزش هستیم و خواهیم بود از این رو، تمامی ادیان به ویژه ادیان الهی تلاش كنند فضائل اخلاقی را به پیروان خود آموزش دهند.

بنابر اعلام این خبر، پنجمین دور گفت‌وگوی دینی مركز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و كنفرانس اسقفان سوئیس با عنوان «‌زمینه‌های افراط‌گرایی و رادیکالیسم در جوامع اسلامی و جوامع مسیحی ـ چالش‌ها و راهکارها»، صبح روز یکشنبه (5 شهریور) به ریاست ابوذر ابراهیمی‌ تركمان، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و با حضور اسقف آلن دی رائمی، رییس كنفرانس اسقفان سوئیس، اسقف لوزان، ژنو و فرایبورگ و مسئول گفت‌وگوی بین فرهنگی و بین‌الادیانی این كشور، اروین تانر، دبیرکل کنفرانس اسقفان سوئیس، اعضای کنفرانس اسقفان سوئیس و اندیشمندان مسلمان و مسیحی، آغاز شد.

در این دور از گفت‌وگوها كه در محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد، شركت‌كنندگان مسلمان و مسیحی مقالات «زمینه‌های افراط‌گرایی و رادیکالیسم در جوامع اسلامی ـ بررسی چالش‌ها و راهکارها»، «تحلیلی فرادینی از بنیان‌ها و زمینه‌های افراط‌گرایی»، «بررسی عوامل معرفتی افراط‌گرایی در جوامع اسلامی و جوامع مسیحی»، تاریخ اجتماعی و کارکردهای آن برای مبارزه با افراط‌گرایی دینی»، «نیکولای فلو؛ الگو برای مسیری به صلح»، «برهم زدن ثبات و نظم اجتماعی، منبعی برای افراط‌گرایی و رادیکالیسم»، «فقدان آزادی مذهب، زمینه‌ای برای پرورش افراط‌گرایی و رادیکالیسم» و «دیپلماسی مذهبی دولت، روشی برای جلوگیری از افراط‌گرایی و رادیکالیسم» را ارایه دادند.

اين دور از گفت‌وگوها شامگاه يكشنبه به كار خود پايان داد.

دور بعدی این گفت‌وگوها به میزبانی کنفرانس اسقفان سوئیس در سال 2019 در فریبورگ سوئیس برگزار خواهد شد

 

 

 

تیلرسون هم به صف برائت جویان از ترامپ پیوست

 

تیلرسون هم به صف برائت جویان از ترامپ پیوست

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/3981-تیلرسون-هم-به-صف-برائت-جویان-از-ترامپ-پیوست

.

 

در میان تنش های سیاسی واشنگتن پس از حوادث شارلوتزویل، وزیر امور خارجه آمریکا با بیان اینکه ترامپ از طرف خود صحبت می کند، از اظهارات رئیس جمهوری متبوعش در این خصوص اعلام برائت کرد.

«آلیک» - در میان تنش های سیاسی واشنگتن پس از حوادث شارلوتزویل، وزیر امور خارجه آمریکا با بیان اینکه ترامپ از طرف خود صحبت می کند، از اظهارات رئیس جمهوری متبوعش در این خصوص اعلام برائت کرد.

به گزارش ایرنا به نقل از شبکه خبری سی.ان.ان، رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا درخصوص اظهارات ترامپ پیرامون حوادث شارلوتزویل گفت: ترامپ از طرف خودش صحبت می کند.

وی که با شبکه خبری فاکس نیوز گفت و گو می کرد، بیان داشت: گمان نمی کنم کسی درباره ارزش های مورد قبول مردم آمریکا شک داشته باشد.

تیلرسون درپاسخ به سوال مجری این شبکه درباره ارزش هایی که ترامپ قبول دارد، تصریح کرد: رئیس جمهوری از طرف خودش صحبت می کند.

وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا او از اظهارات ترامپ پیرامون حوادث شارلوتزویل دوری می جوید، گفت: من حرف های خود را درباره ارزش هایمان در بیانیه هفته گذشته وزارت خارجه گفتم.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا پس از حوادث شارلوتزویل در حالی که انتظار می رفت حامیان برتری سفیدپوستان را محکوم کند، دو طرف درگیری را مقصر اعلام کرد و درپی آن آماج انتقاد از سوی شخصیت های هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات قرار گرفت.

 

اما تیلرسون در بیانیه مذکور ضمن محکوم کردن نفرت و کسانی که حامی آن هستند، موضعی متفاوت با رئیس جمهوری آمریکا اتخاذ کرد.

تیلرسون در گفت و گوی خود با فاکس نیوز همچنین با بیان اینکه نفرت جایی در ارزش های آمریکا ندارد، تصریح کرد: کسانی که از این گفتمان پشتیبانی می کنند به کشوری که ادعای دوست داشتنش را دارند، آسیب می زنند.

وزیر امور خارجه آمریکا همچنین با تاکید بر محکومیت همه انواع نژادپرستی، آن را عملی شیطانی توصیف کرد.

این اظهارات در حالی است که وی پیشتر گفته بود آمریکا باید گاهی در سیاست خارجی میان ارزش هایی نظیر آزادی و کرامت انسانی و سیاستی که در جهان دنبال می کند، تمایز قائل شود

 

 

 

 

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در گفتگوی دینی اسلام و مسیحیت شرکت کرد

 

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در گفتگوی دینی اسلام و مسیحیت شرکت کرد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/4002-اسقف-اعظم-سیبوه-سرکیسیان-در-گفتگوی-دینی-اسلام-و-مسیحیت-شرکت-کرد

.

به گزارش روابط عمومی خلیفه گری ارامنه تهران،

 آیت الله تسخیری مشاور مقام معظم رهبری،

 اعضای کنفرانس اسقفان سوئیس،

حجت الاسلام نواب رئیس دانشگاه مذاهب قم،

دکتر زارع دستیار مشاور رئیس جمهوری در امور اقلیت های قومی و دینی،

 حجت الاسلام محمدی عراقی عضو شورای انقلاب فرهنگی

 و شخصیت های روحانی و علمی دیگر در این نشست دینی حضور داشتند.

این گفتوگوی دینی با قرائت آیاتی از کتب مقدس آغاز شد. پس از خیر مقدم حجت الاسلام تسخیری مدیر مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دبیر شورای اسقفان سوئیس در سخنانی افراط گرایی دینی و رادیکالیسم را که موجب بروز اختلاف می شود به شدت محکوم کرد.

پس از آن دکتر ابراهیمی ترکمان ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با معرفی اعضای ایرانی حاضر در این دور از گفت وگوی دینی تأکید کرد:" امروز ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا ادیان با این همه آموزش، سخنرانی‌ها، گفته‌ها و همایش‌ها هنوز نتوانسته‌اند به صلح پایدار برسند و نتوانسته به پايداري صلح در جامعه كمك كنند."

وی همچنین تأکید کرد انتقال علم و دانش نمی تواند ضامن انتقال ایمان باشد و افزود:" دانشگاه مي‌تواند فنون شعر را ياد بدهد اما هرگز نمي‌تواند نويسنده يا شاعر بپروراند؛ براي شاعر شدن به چيزي از درون خود انسان نياز است كه در اختيار آن دانشگاه و مدرسان آن نيست. امروز با جهاني مواجه‌ هستيم كه به نام خدا صلح را در روی زمين برپا مي‌كنند و گروهي ديگر، علاوه بر خشونت به نام خدا، براي ستاندن جان انسان‌ها تلاش مي‌كنند. پرسش این است که چه اتفاقی افتاده که به این نتیجه رسیده‌اند؟"

وي ضمن بررسی افراط‌گرایی و گسترش گروه‌های تروریستی گفت: " افراطي كساني هستند كه نقش عقل را به حداقل رسانند و در واقع، عقل خود را به كناري وا نهادند و فهم نادرست خود را پيشه كردند و این متأسفانه سبب شده است تا در اين عمر كوتاهي كه داريم نتوانيم با آرامش زندگي كنيم."

 

اسقف آلن دی رائمی رييس كنفرانس اسقفان سوئيس در سخنرانی خود با اشاره به نسل کشی رواندا تأکید کرد که عاملان آن نمی توانند خود را مسیحی بدانند. وی در ادامه سخنرانی خود با بررسی خشونت هایی که در جهان مسیحیت در نتیجه افراط گرایی و رادیکالیسم بوجود آمده اند، افزود:"در ایمان مسیحیت کلیه ویژگی های لازم برای محترم شمردن انسان موجود است زیرا که خداوند به هیئت انسان در آمد."

آلن دی رائمی با اشاره به صليب كشيده شدن حضرت عيسي مسيح (ع) افزود: "عيسي مسيح (ع) به صليب كشيده شد، شرارت انسان‌ها را مي‌ديد و در جسم و روحش خشونت آنان را دريافت مي‌كرد با این وجود او به انسان ها عشق ورزید و با رستاخیز خود این عشق را به اثبات رساند."

 

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان که ریاست پنل نخست این گفت و گو تحت عنوان "ریشه های افراط گرایی و رادیکالیسم در جوامع اسلامی و مسیحی" را بر عهده داشت، پس از خیر مقدم، از حاضران در این نشست دعوت کرد تا از نزدیک با آزادی های جامعه مسیحیت و بویژه جامعه ارامنه در ایران آشنا شوند.

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران با اشاره به تأكيد عيسي مسيح (ع) بر محبت به يكديگر در جامعه، عشق بی حد و مرز نسبت به یکدیگر را تنها راه علاج افراط گرایی در جوامع دانست.

حجت الاسلام محمدی عراقی سخنران بعدی این بخش به بررسی موضوع رادیکالیسم در اسلام پرداخت و به خشونت و ترور برخاسته از درک ناقص خوارج اشاره کرد.

 

در این نشست دینی همچنین تفاسیر شخصی از کتب مقدس و تشویق رادیکالیسم از سوی قدرت های بزرگ مورد انتقاد قرار گرفت.

حجت الاسلام محمدی عراقی در سخنرانی خود همچنین به آزادی های اقلیت های دینی و قومی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح شده اند، اشاره کرد.

در ادامه این نشست پدر روبرت سیمونا مدير پژوهشی اقليت‌های مسلمان و مسيحی كنفرانس اسقفان سوئيس اهمیت و همچنین توانایی درک متقابل را مورد تأکید قرار داد و اظهار داشت: "تحجر دینی، اختلافات فرهنگی، نژادی و و زبانی موجب به وجود آمدن تضاد می شوند."

دکتر مظفری از دیگر سخنرانان این نشست دینی به تشریح دلایل روانی رادیکالیسم پرداخت.

 

دکتر خسروپناه نیزدر سخنرانی خود با اشاره به اهمیت نقش عقلانیت، تأکید کرد، عقلانیت می تواند غضب انسان را کنترل کند و انسان برای عمل به وظایف خود نیاز به محبت الهی دارد.

اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در پایان این نشست دینی بار دیگر با اشاره به اهمیت عشق و محبت به عنوان عاملی که تفکر انسان را جلا می دهد، تأکید کرد: "محبت، شناخت یکدیگر و همزیستی مسالمت آمیز از عوامل مهم  پیشرفت در مسیر مبارزه با رادیکالیسم و افراط گرایی محسوب می شوند

 

 

 

 

 

همه شهرداران تهران؛ از کاشف‌السلطنه تا نجفی

 

همه شهرداران تهران؛ از کاشف‌السلطنه تا نجفی

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/3979-همه-شهرداران-تهران؛-از-کاشف‌السلطنه-تا-نجفی

.

داستان شهرداری و شهرداران تهران از کجا شروع شد و این ۵۸شهردار چه کسانی بودند؟

بلدیه‌چی‌هایی که پایتخت را ساختند

روز اول شهریور ۹۶محمدعلی نجفی با ۲۱رای اعضای شورای شهر پنجم تهران به عنوان پنجاه و نهمین (به روایت پرتال شهرداری تهران پنجاه و هشتمین) شهردار پایتخت انتخاب شد. پنجاه و نهمین شهردار پایتخت ۲۳۰ساله ایران که قرار است میراث‌دار ۵۸نفری باشد که این شهر را از شهری متوسط به کلان‌شهری بی‌در و پیکر تبدیل کردند؛ کلان‌شهری که اداره آن کمتر از اداره یک کشور نیست و شاید همین دلیلی کافی برای شهردارانش باشد که به سودای پاستور راهی بهشت شوند. شهردارانی که از محمد میرزا کاشف‌السلطنه (که نامش در اسناد تاریخی به عنوان نخستین شهردار تهران ثبت و در سایت شهرداری تهران نیست) تا محمدباقر قالیباف برای این شهر تصمیم گرفتند. اما داستان شهرداری و شهرداران تهران از کجا شروع شد و این ۵۸شهردار چه کسانی بودند؟

 

 

 

۱۱۲سال حاکمیت مردانه

۱۱۲سال پیش که مجلس اول قانون بلدیه را تصویب کرد، از سوی حاکم وقت تهران، محمد میرزا کاشف‌السلطنه در دارالحکومه تهران در خیابان جبه‌خانه مستقر شد. هرچند در اسنادی که از شهرداری منتشر شده نام کاشف‌السلطنه به عنوان نخستین رئیس دایره بلدیه ثبت نشده؛ اما او نخستین شهرداری بود که به حکم انجمن یا شورای شهر اداره امور شهری را به دست گرفت. این حکم آغاز راهی بود که ۵۷ شهردار تهران بعد از او نیز طی کردند و از جبه‌خانه تا میدان توپخانه و خیابان فاطمی به خیابان بهشت رسیدند و مقام محتسب و کلانتر را تا بلدیه‌چی و در نهایت به شهردار رساندند.

 

شهرداری تهران در یک قرن و ۱۲سال حیات مدرن چهره مردانه‌ای داشته است. در این ۱۱۲سال هیچ زنی بر صندلی شهرداری تکیه نزده است تا شاید بتواند کمی از شلختگی‌های تهران کم کند. در همه این یک قرن و ۱۲سال ۵۸مرد در شادی و غم‌ها و آبادی‌ها و خرابی‌های شهری شریک شدند که زادگاه بسیاریشان نبود. از قبال بررسی زندگی ۵۸شهردار تهران است که می‌شود فهمید تنها ۲۰نفرشان در همین شهر به دنیا آمدند و درس خواندند و بزرگ شدند. این همان نقطه‌ای است که بسیاری از منتقدین تاریخ شهرداری می‌گویند وقتی شهردار یک شهر بزرگ شده آن شهر نباشد آن را به خوبی نمی‌شناسد و احساس تعلقی در آن خاک نمی‌کنند.

 

تهران شهری است با گستره مهاجران و شهروندانی از جای جای ایران اما ۲۱نفر از ۵۹نفری که اداره شهر را در دست گرفتند کودکی را در کوچه‌پس‌کوچه‌های این شهر زندگی کردند و ۳۸شهردار غریب ریشه در خاک ری نداشتند و از گندم آن در کودکی نخوردند. از میان ۳۸شهردار غیرتهرانی پایتخت، سهم اصفهانی‌ها و مشهدی‌ها بیشتر از بقیه بود.

 

  از احتسابیه تا بلدیه

تا مرگ محمدشاه قاجار از شهرداری خبری نبود، شهر را کلانترها اداره می‌کردند. حالا نه خیال کنید تهران هم شهری بود که بخواهد شهرداری داشته باشد. با آنکه آقا محمدخان قاجار اعلام پایتختی کرده بود اما هنوز شمایل پایتختی نداشت. شهری بدون خیابان و کوچه با محله‌های درهم‌پیچیده که بوی زباله‌شان توی ذوق می‌زد. این تصویر خوبی از شهری که می‌خواست دارالخلافه شود نبود. این چیزی بود که امیرکبیر هم تا به تهران برسد در گوش ناصرالدین شاه خواند که در کنار کارهای زیادی که از ساخت مدرسه و عدالتخانه دارند، باید وضعیت تهران را سر و سامانی بدهد و نهاد احتسابیه را ایجاد کرد. او محمودخان کلانتر احتساب آقاسی را برای تسهیل و بهبود امور شهری به دستگاه احتساب مأمور کرد و به او لقب احتساب‌الملک را داد. در زمان احتساب‌الملک بیشتر شکایات مردم از نحوه اداره شهر و وضع نامناسب نظافت محلات بود. محمودخان ظاهراً تا ۱۲۸۱قمری یعنی حدود بیست سال بعد از امیرکبیر در این سمت باقی ماند اما در ادامه به دلیل قحطی در تهران فوت کرد و جایش را به چراغعلی‌خان سراج‌الملک داد. بعد از او در سال ۱۲۸۶آقا علی آشتیانی پیشخدمت خاصه ناصرالدین‌ شاه به اداره تنظیفیه و انتظامات شهر دارالخلافه و حوالی منصوب شد. در همین زمان نیز در کنار احتسابیه اولین اداره بهداشتی یا حفظ‌الصحه به دست دکتر تولوزان راه‌اندازی شد.

ناصرالدین شاه در بازگشت از سفر دوم فرنگ فردی ایتالیایی را به اسم کنت دمنت فرت را به ایران می‌آورد؛ فردی که مأمور تشکیل اداره پلیس در تهران شد. در تشکیلات اداره پلیس تهران به زعامت کنت دمنت فرت در سال ۱۲۹۷نایب کل اداره احتساب به همراهی مهندسی دارالخلافه به میرزا علی اشرف‌خان سرهنگ واگذار کردید.

 

کنت دمنت فرت بعد از حضورش در تهران دست به نوشتن دستورالعمل بلدیه و نظمیه زد. کتابی که نقطه صفر تشکیل نهاد بلدیه و انجمن آن در دوره بعدی یعنی دوران مشروطه است. این دستورالعمل در سال ۱۲۹۶ق به تأیید کامران میرزا نایب‌السلطنه و به توشیح ناصرالدین ناصرالدین‌ شاه رسید. به نظر می‌رسد مفادی از این دستورالعمل بعدها در نگارش نظامنامه انجمن بلدی مورد استفاده قرار گرفته باشد. دستورالعملی که بعد از بحث‌های طولانی در ۱۲اردیبهشت ۱۲۸۶با عنوان قانون بلدیه به تصویب اکثریت نمایندگان مجلس اول رسید. براساس این قانون انجمن بلدیه و بلدیه در شهرها به امور مربوط به شهر و معیشت مردم رسیدگی می‌کردند. چند روز بعد از تصویب این قانون به دنبال راه‌اندازی بلدیه، نخستین انجمن بلدیه دست به ‌کار شد و آن را اجرایی کرد.

 

  کاشف چای در بلدیه

هیچ مدرکی وجود ندارد که حضور محمد میرزا کاشف‌السلطنه را به عنوان نخستین شهردار پایتخت ثابت کند. به پرتال رسمی و کتاب‌های شهرداری پایتخت هم مراجعه کنید ردی از او نمی‌بینید. اما واقعیت این است که کاشف‌السلطنه اولین فردی بود که در مسند ریاست بلدیه امور شهر تهران را به دست گرفت. او بعد از تصویب قانون بلدیه به حکم وزارت داخله به عنوان ریاست اداره بلدیه و احتسابیه منسوب شد و قرار شد تا انتخابات انجمن بلدیه را برگزار کند. محمد میرزا از خاندان قوانلو قاجار بود و فرزند آخر اسدالله میرزا نایب‌الایاله و جهان‌آرا خانم ملقب به عزیزالسلطنه دختر بزرگ قهرمان‌میرزا فرزند عباس‌میرزا نایب‌السلطنه بود که در تربت حیدریه به دنیا آمد. کودکی او با قیام پدرش علیه عموزاده‌اش ناصرالدین‌ شاه پرتلاطم و در تبعید گذشت. اما بعد از مرگ پدر در تهران مستقر شد و تحصیلات مقدماتی را در دارالفنون به پایان رساند. ۱۶ساله بود که به عنوان منشی مشیرالدوله وزیر خارجه مشغول شد و دو سال بعد با عنوان دبیر دومی به فرانسه رفت و همزمان با کار در سفارت ایران در دانشگاه سوربن حقوق خواند. او بعد از پایان تحصیلات ابتدا دبیر اول سفارت ایران در فرانسه شد و بعد به عنوان سرکنسول هند به این کشور رفت. در اینجا بود که با کشت چای آشنا شد و دوره تحصیلی آن را به پایان برد و این صنعت را به لاهیجان و رشت برد. او همچنین نوعی از کاج را که به کاج کاشفی مشهور است، به ایران آورد. اما صنعت چای شاید بزرگترین اقدامی بود که او در ایران راه انداخت و به کاشف‌السلطنه مشهور شد.

او در آستانه مشروطه به عنوان شارژدافر به پاریس رفت و زمانی که قانون بلدیه در جریان بود به ایران آمد تا سامانی به بلدیه بدهد. او در دارالحکومه مستقر شد و مقدمات برگزاری انتخابات انجمن بلدیه را فراهم کرد. انتخابات در ۵روز از ۷تیرماه ۱۲۸۶در شش محله تهران برگزار شد. این انتخابات اما به خاطر تجربه کمی که برای برگزاری آن بود با شکست مواجه شد و انتخابات مجدد سوم مرداد برگزار شد. کاشف‌السلطنه که از محله دولت نامزد شده بود در نخستین انتخابات داخلی انجمن به عنوان رئیس انجمن بیشترین رأی را آورد. از کارهای او در انجمن بلدیه و شهرداری جدا از تأسیس بلدیه پایتخت می‌توان به نامگذاری خیابان‌ها و کوچه‌ها، شماره‌گذاری خانه‌ها، روشنایی خیابان‌ها در شب، سامان دادن به آب‌رسانی به خانه‌ها با گاری بشکه‌دار و اداره پلیس و منظم کردن سرویس درشکه اسبی و استخدام گروهی برای تمیز کردن خیابان‌ها و آب‌پاشی در تهران یاد کرد.

کاشف‌السلطنه یک سال و نیم بیشتر در این سمت نماند و به خاطر مشکلات و کارشکنی‌های زیاد استعفا داد و به وزارت امور خارجه بازگشت. کاشف‌السلطنه اما سرنوشت درامی داشت. او بعد از به توپ بستن مجلس به لاهیجان بازگشت و مدیریت مزارع و کارخانه چای را به‌ دست گرفت. اما در روزهای آخر اسفند ۱۳۰۷در حالی که از بوشهر به سمت تهران می‌آمد در اثر افتادن ماشین حامل او به دره کشته شد. به وصیت خودش او را در میان تپه‌های چای در لاهیجان دفن کردند تا نخستین شهردار پایتخت نامش در میان بوته‌های چای پنهان بماند.

 

 مهندس‌باشی فرنگی

 تهران این شانس را داشت که دومین رئیس بلدیه‌اش متولد و بزرگ شده تهران باشد که چند سالی نیز در فرنگ زندگی کرده بود؛ میرزا عباس‌خان مهندس‌باشی که نامش به عنوان نخستین شهردار تهران ثبت شده است. مهندس‌باشی که بعد از استعفای کاشف‌السلطنه به عنوان رئیس اداره بلدیه انتخاب شد، از نخستین دانش‌آموزانی بود که عباس‌میرزا برای تحصیل به فرنگ فرستاد. او که در مدرسه نظامی فرانسه تحصیل کرد و مدرک مهندسی گرفت، در دوران تشکیل احتسابیه تهران در زمان احتساب‌الملک نیز در این اداره مشغول بود و از آن‌جایی که در شهری چون پاریس زندگی کرده بود تلاش زیادی کرد تا با جداسازی بخش انتظامی از بخش تنظیف چهره تهران را به شکل شهرهای فرنگی دربیاورد. مهندس باشی بعد از کاشف‌السلطنه کارهای نیمه‌کاره او را ادامه داد. یکی از این کارها روشن کردن چراغ‌های بیشتری در پایتخت بود. از آنجایی که نور شهر در شب برای شهری مثل تهران خیلی مهم بود پس مهندس‌باشی در اداره تنظیف اداره روشنایی را در بلدیه به وجود آورد و اولین چراغ های روشنایی‌ شهر با کارخانه برق حاج ‌امین‌الضرب در خیابان کنار ناصرخسرو نصب شد و این خیابان به اسم چراغ برق معروف شد. بعد از آن چراغ‌های فانوسی را در اطراف ارگ و باب همایون و خیابان‌های علاءالدوله و لاله‌زار بر بالای پایه‌هایی نصب کردند.

 

  پزشک شاه بیمار

در میان ۱۰شهردار اول تهران بی‌تردید دکتر خلیل‌خان ثقفی اعلم‌الدوله از همه سرشناس‌تر است که مانند مهندس‌باشی متولد تهران بود. هرچند سومین شهردار تهران نامش بیشتر از اداره بلدیه با تصویر امضای فرمان مشروطه به دست مظفرالدین شاه گره خورده است. او شاید به نوعی سیاسی‌ترین شهردار قبل از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹نیز بود.

 

اعلم‌الدوله ثقفی که ۳۶ماه بر مسند بلدیه تهران نشست یکی از ۹فرزند عبدالباقی حکیم‌باشی ملقب به اعتضادالاطباء بود که در تهران به دنیا آمد و در دارالفنون تحصیل پزشکی آموخت و با حمایت دکتر تولوزان برای تکمیل تحصیل در رشته کحالی یا چشم‌پزشکی به فرنگ رفت و وقتی به تهران آمد به عنوان پزشک مخصوص مظفرالدین شاه در دربار استخدام شد. اعلم‌الدوله که به واسطه رفت‌وآمدش به فرنگ به اصل تغییر در ایران معتقد بود به جمع مشروطه‌خواهان پیوست و در روزهایی که کسی اجازه نزدیک شدن به مظفرالدین ‌شاه را نداشت به بهانه معاینه او به صاحبقرانیه رفت و با به خطر انداختن زندگی خود امضای فرمان مشروطه را از شاه گرفت و شاه را تا آماده شدن قانون اساسی با دوا و درمان زنده نگه داشت.

 

اعلم‌الدوله زیر بار اصرار محمدعلی شاه برای تأیید نداشتن مشاعر مظفرالدین شاه در زمان امضای فرمان مشروطه نرفت. او اعلام کرد که نمی‌تواند اعتبار پزشکی‌اش را برای نوشتن چنین دروغی به حراج بگذارد و بی‌اطلاع دربار ترک ایران کرد و اموالش ضبط شد. اعلم‌الدوله بعد از فتح تهران بازگشت و چندی بعد به عنوان رئیس بلدیه تهران انتخاب شد. او بنای نخستین بلدیه تهران، ساختمانی در خیابان (جبه‌خانه) را روبه‌روی مدخل بازار بزرگ ساخت و برای اولین بار عبارت «بلدیه طهران» را بر تابلویی به طول یک متر و در بالای ورودی ساختمان نصب کرد.

 

دوران ریاست اعلم‌الدوله بر بلدیه تهران دوران پر افت‌وخیزی نبود. با آنکه او بزرگ شده تهران بود اما چون پزشک بود، از اداره شهر جز آنچه در فرنگ دیده بود نمی‌دانست و اقدامات کوچکی در زمینه قانون جمع‌آوری زباله و تمیز کردن معابر عمومی را در کارنامه خود به جای گذاشت. او در سال ۱۳۳۱ه.ق از بلدیه استعفا داد، سپس به اروپا سفر کرد و ژنرال کنسول (سرکنسول) ایران در سوئیس شد و به پاس کتاب‌هایی که در طب نوشت نشان علمی از دولت فرانسه گرفت.

 

 

 

کودتای سیاه

 

در مورد شهردار بعدی تهران یعنی ابراهیم‌خان یمین‌السلطنه اطلاعات کمی در دسترس است. اما می‌دانیم که متولد ۱۲۴۳قمری ارومیه بود و فارغ‌التحصیل استانبول که از ۱۲۹۲تا زمان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹رئیس بلدیه تهران بود. در زمان او اداره بلدیه به وزارت داخله سپرده و قانون بلدیه بازنگری شد. هرچند این بازنگری چند سال بعد از این هم انجام شد. تصحیح سطوح خیابان‌ها و سنگفرش آن‌ها که در دوران شهرداران قبلی به خاطر کمبود بودجه بلدیه معطل مانده بود، در زمان یمین‌الدوله آغاز شد.

کودتای سیاه و به قدرت رسیدن سید ضیاءالدین طباطبایی و سردار سپه باعث شد تا یمین‌الدوله برکنار و بلدیه پایتخت منحل شود. چند هفته بعد از آن بود که شهرداری تهران به جای بلدیه راه‌اندازی و اداره آن به دست یکی از دوستان قدیم سید ضیاء یعنی موسیو گاسپار ایپکیان سپرده شد.

 

  شهرداری از آناتولی

گاسپار ایپکیان شهردار بعدی تهران از ارامنه عثمانی بود و در ۱۲۹۵به درخواست ارامنه تهران به مدرسه هایکازیان تهران آمد و در آنجا مشغول به کار شد. ایپکیان مطالعات و اطلاعات وسیعی در هنر تئاتر داشت و بنای چند گروه تئاتر را در همان مدرسه و تهران گذاشت و و نمایشنامه‌های مختلفی را به روی صحنه آورد. او از سوی سیدضیاء مأمور شد تا تشکیلات تازه شهرداری را ساماندهی کند. براساس قانون تازه بلدیه تشکیلات شهرداری عبارت بودند از: «اداره صحیّه و معاونت عمومی، اداره محاسبات و عایدات، اداره امور خیریه، اداره ساختمان، روشنایی میدان‌ها، اداره تفتیش، سجل احوال، احصائیه نشریات، اداره کابینه پرسنل، تنظیمات، ملزومات، اجرائیات و رسوم».

 

ایپکیان با آنکه متولد و بزرگ شده تهران نبود اما بنای جریانات مهمی را در تهران گذاشت. در زمان او بلدیه تهران بیشترین تلاش را برای تبدیل این شهر به شهری در خور زندگی شهرنشیان کرد. به دستور شهردار روشنایی خیابان‌های لاله‌زار و علاءالدوله و ناصریه کامل شد.

ایپکیان همچنین کسبه را موظف کرد که تابلوهای خوانایی را بالای سردر مغازه‌ها نصب کنند. او از کسبه خواست تا به جای اسامی فرنگی و عربی نام‌های ایرانی را بر مغازه‌های خود بگذارند. صاحبان دکان‌های لاله‌زار و علاءالدوله و ناصریه موظف شدند دکان‌های خود را سبز کنند. همچنین ماموران اداره صحیه را مأمور کرد تا به طور دائمی مراکزی که مواد خوراکی می‌فروختند مانند کبابی‌ها و حمام‌ها و سلمانی‌ها را از نظر بهداشتی تفتیش کنند. ساماندهی میدان مشق برای تفرج بیشتر مردم تهران اقدام بعدی ایپکیان بود. او همچنین در سال ۱۳۰۰و بعد از رسیدن به شهرداری، زمینی که در شمال میدان توپخانه پشت به لاله‌زار بود را به مساحت ۴۵۰۰متر برای ساخت عمارت شهرداری به نیکلای مارکف سپرد. مارکف نیز در عرض دو سال ساختمانی زیبا را بنا کرد که تا سال‌ها به عنوان نماد تهران شناخته می‌شد. در زمان او نظامنامه‌ای برای بلدیه نوشته شد که شهردار مستقیماً از سوی رئیس‌الوزرا انتخاب شود. ایپکیان بعد از عزل سیدضیاء و کنار رفتنش از سیاست از ریاست بلدیه استعفا کرد و به لبنان رفت و در آن کشور ساکن شد.

 

قزاق شهرساز

بعد از اعلم‌الدوله ثقفی بی‌تردید کریم‌آقا بوذرجمهری مشهورترین شهردار تهران است. ششمین شهرداری که بیشتر چهره نظامی بود تا فردی شهرساز. کریم‌آقا متولد نطنز بود که در جوانی در زادگاهش و بعد در کاشان به خشت‌مالی و ناوه‌کشی مشغول بود.

بوذرجمهری مانند رضاخان میرپنج در زمان مشروطه به تهران آمد و به عنوان سرباز ساده به استخدام قزاقخانه درآمد و از قضا در گروهان شصت تیر که فرماندهی آن را رضاخان سوادکوهی برعهده داشت، با سمت توبره‌کش به خدمت گمارده شد و بعد با او نزدیک شد و در اسفند ۱۲۹۹همراه پهلوی اول در صف قزاقان کودتاکننده از قزوین به تهران آمد و به سمت سرلشکری رسید و در تهران ماندگار شد. کریم‌آقا در سال ۱۳۰۲با حفظ درجه نظامی میرپنجی خود به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. حضور او در شهرداری پایتخت همزمان با قدرت گرفتن دوست قدیمی‌اش رضا شصت‌تیر و سرانجام به سلطنت رسیدن او بود.

کریم‌آقا اولین شهرداری است که برخلاف قانون بلدیه شروع به تاریخ‌زدایی از این شهر کرد. او برای ۱۰سال چهره دارالخلافه ناصری و تهران شاه تهماسبی را از بین برد و تهران تازه‌ای را بر ویرانه حصار و دروازه‌های شهر قدیم بنا کرد و خیابان‌های تازه‌ای ساخت. بسیاری در تاریخ کریم‌آقا بوذرجمهری را قاتل حافظه تاریخی پایتخت می‌دانند. اما او سعی کرد تا تغییرات مثبتی هم در این شهر داشته باشد. کریم‌آقا عوارض جدید را وضع کرد و مالیات خودروها و کالسکه‌ها و سایر عوارض شهری را لغو و اداره خیریه و مریضخانه بلدیه و دارالمجانین و آتش‌نشانی را تأسیس کرد. در زمان او آسفالت کردن و سنگفرش تهران کامل شد. قانون جدید بلدیه که نخستین قانون بلدیه را نسخ می‌کرد در این دوران نوشته شد. کریم آقا گورستان‌های تهران را سر و سامان داد و گورستان متروک بازار را به باغ فردوس تبدیل کرد. گفته می‌شود که خیابان ولی‌عصر که میدان تجریش را به میدان راه‌آهن متصل می‌کند و طولانی‌ترین خیابان تهران و البته خاورمیانه است در زمان کریم‌آقا بوذرجمهری به عنوان جاده شاهی سنگفرش و چنارهای معروفش در این خیابان کاشته شد. او تنها شهردار تهران بود که خیابانی که نخستین شهرداری تهران در آن تأسیس شده بود یعنی جبه‌خانه را به اسم او بوذرجمهری گذاشتند. کریم‌آقا بوذرجمهری در سال ۱۳۱۲به دلیل فعالیت زیاد بیمار شد و رضاشاه او را برای درمان به خارج فرستاد. در بازگشت اما او به جای بلدیه با درجه امیرلشکری به لشکر تهران رفت. بوذرجمهری که بعد از شهریور ۱۳۲۰بازنشسته شد برای بازگرداندن جنازه رضاشاه به مصر رفت و در نهایت نیز در سال ۱۳۳۱در تهران درگذشت.

 

 

 

دولت‌های ناپایدار

با بیماری کریم‌آقا بوذرجمهری پهلوی اول دستور داد تا یار دیرینه‌اش برای معالجه به فرنگ فرستاده شود. با رفتن او سرهنگ فضل‌الله بهرامی چند وقتی کفیل شهرداری شد. بعد از او تیمسار حسین‌قلی‌خان هوشمند به ریاست شهرداری رسید. درباره این شهردار تهران فقط همین اندازه می‌دانیم که او هم یکی از قربانیان سرپاس مختاری رئیس شهربانی وقت بود. مختاری دوسیه‌ای برای او تهیه کرد که او قسمتی از درخت‌های خیابان امیریه را بریده و هیزم آن را به خانه‌اش برده است. این اتهام هوشمند را به زندان قصر انداخت. البته گفته می‌شود یک‌ روز که رضاخان سوار بر کالسکه از خیابان سپه می‌گذشت متوجه گرد و غبار در اطراف کالسکه شد. هنگامی‌ که متوجه شد شهردار تهران مسیر حرکت او را آب‌پاشی نکرده است، از همانجا و از درون کالسکه دستور عزل شهردارش را داد و او را به زندان انداخت و میرزا قاسم‌خان صوراسرافیل تبریزی را جایگزین او کرد. این دوره یعنی فاصله ۱۳۱۷تا ۱۳۲۰چند شهردار زمان کوتاهی به ریاست شهرداری تهران رسیدند. تقی خواجه‌نوری، مصطفی قلی‌رام و ارسلان خلعتبری شهرداران یک ماهه پایتخت بودند که در نهایت جای خود را به میرزا قاسم‌خان صوراسرافیل دادند.

 

 

 

روزنامه‌چی سابق

 

صوراسرافیل برخلاف هم‌نام آشنایش تبریزی‌الاصل بود. او پسر میرزا حسن تبریزی و نواده شیخ محمدباقر مجتهد بود. او فامیل صوراسرافیل را مانند میرزا جهانگیرخان به خاطر مدیرمسئولی روزنامه صوراسرافیل بر خود گذاشت. صوراسرافیل مدتی نماینده مجلس بود و در کابینه مخبرالسلطنه در سال ۱۳۰۶کفالت وزارت پست و سپس وزیر شد. در زمان او اداره پست مرکزی تهران در جنوب میدان مشق با معماری مارکف ساخته شد. او از سال ۱۳۱۷تا ۱۳۱۹به مدت دو سال شهردار پایتخت بود. بعد از آن جایش را به علی‌اصغر فروزان داد که دورانش با حمله متفقین به ایران و اشغال کشور و اخراج رضاخان همراه شد.

 

محمد سجادی، سید مهدی عمادالسلطنه (مشیر فاطمی)، فضل‌الله بهرامی و عباسقلی گلشائیان شهرداران بعدی تهران بودند که تنها چند ماه اداره پایتخت را در دوران جنگ و اشغال به‌ دست گرفتند و به دیگری سپردند. این چهار نفر با وجود آنکه دوران کوتاهی به عنوان شهردار تهران بودند اما هر چهار نفر در آینده وارد جریان‌های سیاسی شدند. محمد سجادی بعدها سناتور شد و تا مقام نایب‌رئیسی سنا رفت. مشیر فاطمی در کابینه رضاشاه وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه بود و بعدها علاوه بر نمایندگی سنا، استاندار کرمان و استاندار فارس شد.

فضل‌الله‌خان بهرامی نیز که متولد تفرش بود وارد شهربانی شده بود و بعد از استعفای بوذرجمهری کفالت شهرداری را برعهده گرفته بود. از آنجا که با همدستی سرلشکر آیرم پرونده‌ای از تخلفات بوذرجمهری به پهلوی اول داد عزل شد. او در مهرماه ۱۳۲۰به مدت شش ماه شهردار پایتخت شد. از آنجا که در کابینه سهیلی به عنوان وزیر پست معرفی شد جایش را به عباسقلی گلشائیان داد. فردی که در دهه بیست نامش با نفت و قراردادی که با گس، یکی از مقامات شرکت نفت ایران و انگلیس بست گره خورده است. این شهردار تهرانی‌الاصل که در فقر بزرگ شده بود مانند بهرامی مدت کوتاهی در عمارت شهرداری ماند و با سمت وزیر دارایی به کابینه ساعد دعوت شد و در نهایت ریاست بلدیه تهران به غلامحسین ابتهاج رسید که تفرشی‌الاصل بود و در مجلس شانزدهم به عنوان نماینده لاهیجان به مجلس آمد.

 

 

 

سه بار شهرداری

غلامحسین ابتهاج، رئیس کلوپ جهانگردی بود و در سال ۱۳۲۳به فرمان شاه، شهردار تهران شد. از مهم‌ترین ویژگی‌های ابتهاج ریاست متعدد وی بر شهرداری تهران است. وی ۳بار به ریاست شهرداری تهران انتخاب شد اما هر بار پس از یک سال مدیریت از این سمت کنار گذاشته شد. ابتهاج در سال ۱۳۴۰به دلیل اتهاماتی از قبیل تصرف غیرقانونی در اموال شهرداری و اراضی بلوار نهر کرج و معامله اراضی مهمانخانه شهردار و ۴میلیون ریال اختلاس به دادگاه فراخوانده اما تبرئه شد. ابتهاج جای خود را به محمود نریمان داد؛ شهرداری که از نزدیکان دکتر مصدق بود.

 

  شهردار ملی‌گرا

طرح ملی شدن صنعت نفت در خانه محمود نریمان در خیابان حشمت‌الدوله – آذربایجان کنونی - مطرح شد. نریمان هم از شهردارانی بود که متولد تهران بود و در رشته بازرگانی درس خوانده بود. اما او نیز مانند شهرداران قبل و بعد از خودش دولت مستعجل بود. حضور او در شهرداری سه ماه بود؛ زمانی که فرصت انجام هر کاری را از نریمان می‌گرفت. او در رشته بازرگانی تحصیل کرده بود. او از همراهان دکتر مصدق در ملی شدن صنعت نفت بود و جلساتی که کمیسیون نفت برای مقابله با قرارداد نفت شمال و جنوب و در نهایت ملی شدن نفت برگزار می‌کرد در خانه محقر و اجاره‌ای نریمان برگزار می‌شد. او در کابینه دکتر مصدق وزیر دارایی بود و در نهایت نیز در روز کودتا همراه دکتر مصدق بود و دستگیر شد و به زندان افتاد.

 

  ۱۳شهردار سوار بر قطار توپخانه

در فاصله سال‌های ۱۳۲۴تا ۱۳۳۵، ۱۳شهردار هر کدام در فاصله میان ۴تا ۲۰ماه به سمت شهردار تهران منصوب شدند که برخی از آن‌ها چون ارسلان خلعتبری و ابتهاج و محمد مهران برای دوم به این سمت انتخاب می‌شدند. مهدی مشایخی، محمد خلعتبری، حسام‌الدین دولت‌آبادی، محمد مهران، مهدی نامدار، ارسلان خلعتبری، نصرالله امینی، سید محسن نصر، سرتیپ محمدعلی صفاری، غلامحسین ابتهاج، نصرت‌الله منتصر و سرلشکر محمود دولو شهرداران بعدی تهران بودند که به جز محمد و ارسلان خلعتبری که متولد تنکابن بودند و حسام‌الدین دولت‌آبادی اصفهانی‌الاصل، متولد تهران بودند. این دوران که تا سال ۱۳۳۸طول کشید بی‌ثبات‌ترین دوران شهرداری تهران بود.

 

 

 

شهردار مقتدر

تهران که بیشتر از یک دهه از داشتن شهرداری پایدار و مستقل رنج می‌برد با حضور موسی مهام در این شهر سرانجام توانست به آرامش برسد. مهام که شهردار مشهد بود کارنامه خوبی داشت و همین دلیل خوبی بود که به پایتختی که داشت به سمت مدرن‌تر شدن پیش می‌رفت احضار شود. او در طول ۲۰ماه شهرداری خود در تهران توانست اقدامات مهمی انجام دهد که از جمله آن درختکاری اطراف بلوار آب کرج و احداث میدان ولیعصر در انتهای این بلوار و راه‌اندازی پارک‌های مختلف در تهران از جمله پارک لاله بود.

با رفتن مهام از شهرداری تهران سه شهردار بعدی هر سه متولد تهران بودند و هر کدام در فاصله سال‌های ۱۳۳۸تا ۱۳۴۱به سمت شهردار منصوب شدند که عبارت بودند از ناصر ذوالفقاری، فتح‌الله فرود و سید محسن نصر که زمینه حضور یکی از شهرداران پرحاشیه پایتخت یعنی احمد نفیسی را به وجود آوردند.

 

 

 

جوان‌ترین شهردار

احمد نفیسی از شهرداران اصفهانی‌الاصل تهران بود که در رشته حقوق تحصیل کرده بود و بعد از تجربه مقام مدیرکل وزارت اقتصاد ملی، وزارت اقتصاد و مدیر امور اداری سازمان برنامه به قائم‌مقامی شهرداری رسید. او در جریان برگزاری سمینار ۶روزه «مسائل اجتماعی شهر تهران» به عنوان معاون شهرداری صحبت کرد و از مشکلاتی که در این شهر وجود دارد گفت و آن را شهری بدقواره توصیف کرد: «اگر از بالا به شهر تهران نگاه کنیم یا کوچه‌پس‌کوچه‌های آن را به دقت ببینیم متوجه می‌شویم بدریخت‌ترین شهر دنیاست و این مصیبت از بی‌نقشه‌ای و بی‌نظمی آن‌هایی بوده که در گذشته‌ها اداره شهر را به عهده داشته‌اند. در شهرداری اداراتی وجود دارد که نمی‌بایست باشند. هیچ چیز در شهرداری فناناپذیر نیست و اگر عوارضی از ۲۵سال پیش وضع شده همانطور مانده است».

کمتر از یک ماه بعد از این سخنرانی بود که او به جای محسن نصر به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و رکورد جوان‌ترین شهردار پایتخت را به خود اختصاص داد. نفیسی از خرداد سال ۱۳۴۱تا آذر ۱۳۴۲به مدت ۱۹ماه شهردار تهران شد. پارک ساعی در دوران مسئولیت او احداث شد. نفیسی از کسانی بود که با داشتن کارنامه‌ای درخشان در مدیریت شهری و محبوبیت عام به خشم مقامات سیاسی دوران گرفتار آمد و مدت سه سال را در زندان گذراند.

محاکمه او در دادگاه یکی از طولانی‌ترین جلسات دادگاه در قبل از انقلاب بود که ۸۴جلسه ادامه داشت. او در دادگاه با اشاره به اتفاقاتی که در دورانش رخ داده بود، گفت: «روزی که به عنوان شهردار معرفی شدم به من توصیه شد در شهرداری قفل بزنم. اما من استدلال کردم هیچ کس بدون دلیل فاسد نیست مگر اینکه جهاتی برای فاسد شدن داشته باشد.» او تاکید داشت که وقتی وارد شهرداری شده یک نفر را با خود به آن نیاورده و به عنوان کارمند شهرداری کار کرده است. اما با وجود دفاع قوی، نفیسی زندانی شد. بعد از او باز دوران شهرداران مستعجل در تهران آغاز شد.

علی‌اکبر توانا، ضیاءالدین شادمان، تقی سرلک، سرتیپ محمدعلی صفاری و منوچهر پیروز چهار شهردار بعدی بودند که متولد تهران بودند و جای خود را به یکی از مهم‌ترین شهرداران تهران یعنی جواد شهرستانی دادند که در ۱۱ماهی که سمت شهرداری پایتخت را در دست داشت چهره تهران را در آستانه یک تحول مهم قرار داد.

 

 شهردار تحول‌خواه

جواد شهرستانی مانند موسی مهام متولد و بزرگ شده و شهردار مشهد بود. پدرش دبیرالکتاب و مصحح کتب خطی آستان قدس رضوی و کتابخانه حضرتی بود. او پس از طی دوران تحصیل در دبیرستان ابن‌یمین و فردوسی در کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبه بالا توانست بورسیه ارتش شود و در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. بعد از پایان تحصیلات لیسانس از مهرماه ۱۳۲۴وارد خدمت ارتش شد و تا درجه ستوان یکمی در دانشگاه تهران به تحصیل اشتغال داشت. او تحصیلاتش را در دانشکده افسری در رشته فنی آغاز کرد و به عنوان استاد فیزیک فارغ‌التحصیل شد. او بعد از پایان تحصیلات به زادگاهش رفت و در دانشگاه فردوسی شروع به تدریس کرد و بعد از مدتی به عنوان رئیس هیات مدیره و مدیرعامل برق منطقه خراسان انتخاب شد. خرید و نصب و بهره‌برداری از دو دستگاه توربین بخار به ظرفیت ۲۵هزار کیلووات (بیش از دو برابر ظرفیت نیروگاه موجود آن زمان)، احداث شبکه انتقال و توزیع نیرو و ایجاد شبکه روشنایی شهر مشهد از کارهای او بود و تا سال ۱۳۴۷در شرکت برق مشهد بود. احداث کوی آب و برق و بنای منازل مسکونی برای کارکنان و کارگران آب و برق مشهد یکی دیگر از اقدامات شهرستانی در زمان حضورش در اداره برق مشهد بود؛ منطقه‌ای که در حال حاضر یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق مشهد است که بخشی از آن هنوز به نام کوی شهرستانی خوانده می‌شود. بعد از آن به شهرداری مشهد انتخاب شد. عملکرد خوب شهرستانی در مشهد باعث شد تا شورای شهر تهران در سال ۱۳۴۷او را به عنوان شهردار تهران به پایتخت دعوت کند. او شهرداری تحول‌خواه و اهل فرهنگ بود. شهرستانی نخستین کسی بود که اعلام کرد تهران با توجه به گسترش هر روزه احتیاج به یک گورستان متمرکز دارد. به دستور او گروهی در شهرداری تهران مطالعات ساخت نخستین گورستان یکپارچه تهران را آغاز کردند. در نهایت نیز قرار شد این گورستان در جنوب تهران راه‌اندازی شود. همچنین مطالعات ساخت دو سالن بزرگ یکی برای تئاتر و دیگری برای موسیقی و اپرا آغاز شد و کلنگ افتتاح آن‌ها یکی پایین‌تر از چهارراه کالج و دیگری در محل کافه شهرداری بر زمین خورد. هرچند بهشت‌زهرا و تئاتر شهر و تالار وحدت در زمان حضور شهرستانی افتتاح نشد اما بنیانش در همان زمان گذاشته شد. او در سال ۱۳۴۸جایش را به غلامرضا نیک‌پی داد و به وزارت راه رفت و چند سالی به عنوان وزیر راه مشغول به کار بود.

 

 

شهرداری که از توپخانه تا بهشت‌زهرا رفت

غلامرضا نیک‌پی مسافر بعدی میدان توپخانه بود و یکی از سه شهرداری است که طولانی‌ترین دوران حضور در شهرداری را دارد. این زمان طولانی باعث شد تا دوران او شهرداری تهران که به کلانشهر تبدیل می‌شد به ثباتی نسبی برسد. ثباتی که البته با وجود گسترش افسارگسیخته تهران و بیشتر شدن مشکلات شهر دوام نیاورد.

 

نیک‌پی که از گروه شهرداران اصفهانی تهران بود از شهریور ۱۳۴۸تا ۱۳۵۶به عنوان شهردار پایتخت مستقر شد و چهره تهران را دگرگون کرد. او که فرزند اعزازالملک از تحصیلکردگان آمریکا بود در رشته حقوق دانشگاه تهران درس خواند و دکترای اقتصاد را از انگلستان گرفت و به ایران آمد. نزدیکی‌اش با حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا باعث شد تا او وارد دولت شود و وزیر مسکن و آبادانی باشد و در نهایت با رأی شورای شهر تهران در ۱۳۴۸به عنوان شهردار تهران به خیابان بهشت رفت. مهم‌ترین اقدام نیک‌پی در شهرداری مطالعه برای حل مشکل ترافیک پایتخت بود. او بنای اتوبان‌های بزرگ تهران را در چهار گوشه شهر گذاشت و تا زمانی که در شهرداری تهران بود اتوبان پارک‌وی که غرب تهران را به شمال متصل می‌کرد، به پایان برد و ساخت اتوبان بعدی که شرق را به شمال متصل می‌کرد را در تپه‌های عباس‌آباد آغاز کرد.

احداث پارک‌های مهم تهران، تدوین طرح جامع شهر تهران، اخذ عوارض شهری، اخذ عوارض از کامیون‌ها و اتوبوس‌های غیرکرایه‌ای و پلاک سفید، احداث پارکینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباس‌آباد از دیگر کارهای نیک‌پی بود.

او همچنین در تیرماه ۱۳۴۹همزمان با دهه فاطمیه نخستین گورستان مکانیزه تهران یعنی بهشت‌زهرا را افتتاح کرد. ساخت برج آزادی، فرهنگسرای نیاوران، تکمیل تئاتر شهر، سامان‌بخشی به شهرک غرب، بنیان شهرک‌های اکباتان و.... از دیگر کارهای نیک‌پی بود. اما حضور او در شهرداری تهران همزمان با دوره‌ای بود که سیل مهاجران از شهرها و روستاها به تهران چهره این شهر را دگرگون کرده بود. حرکت به سمت صنعتی و غربی شدن با مهاجرانی که برای پارو کردن پول از خاک تهران آمده بودند، در تضاد بود و حلبی‌آباد تهران درست در همین زمان بود که مانند یک سالک بدشکل روی صورت شهر نقش انداخت. نیک‌پی در سال ۵۶بار دیگر جای خود را به شهرستانی داد. او بدشانس‌ترین شهردار تهران بود. او در ۲۲فروردین ۵۸بعد از پیروزی انقلاب به جرم همکاری با رژیم پهلوی و حل نکردن مشکل ترافیک تهران و اخذ مال غیر اعدام شد.

 

 

 

شهرداران انقلابی

با پیروزی انقلاب اسلامی جواد شهرستانی یکی از نخستین کسانی بود که از کار برکنار شد و به جای او محمد توسلی به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شد. توسلی که در روزهای پر از اتفاق و حادثه بعد از انقلاب به شهرداری رفت با مشکلات زیادی مواجه بود. او که عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی نهضت آزادی بود در بهمن ۱۳۵۷ریاست ستاد استقبال از امام خمینی را برعهده داشت. متولد تهران بود و بعد از تحصیل در دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته ترافیک از آلمان دکترا گرفت. توسلی در خاطراتش با اشاره به مشکلاتی که در مقام شهردار تهران داشته از طرح برخی برای تصاحب خانه‌های خالی و زمین‌های شهری گفته است؛ موضوعی که باعث شد با همراهی وزیر مسکن سازمان زمین شهری راه‌اندازی شود. حجم افرادی که به دنبال زمین بودند آن قدر زیاد بود که او از مردم خواست مدتی زمین‌ها را نفروشند تا قیمت زمین پایین بیاید. با این همه او کارهای زیادی در زمان کوتاه حضورش در شهرداری برای سامان دادن به تهران کرد که از آن جمله می‌توان به تشکیل شورای عالی ترافیک شهرهای کشور، اجرای محدوده طرح ترافیک در تهران، احداث خطوط ویژه اتوبوسرانی، راه‌اندازی پایانه جنوب و انجام مطالعات و انتخاب محل میادین میوه و تره‌بار اشاره کرد.

شهرداری در دوران توسلی از میدان توپخانه به خیابان فاطمی و ساختمان حزب رستاخیز نقل مکان کرد. ساختمانی که در سال‌های بعد با ساختمان وزارت کشور در خیابان بهشت تعویض شد. توسلی اما به خاطر مشکلاتی که با وزیر کشور داشت؛ استعفا کرد و جای خود را به سید رضا زواره‌ای داد.

زواره‌ای متولد ورامین بود. او در رشته حقوق قضایی تحصیل کرده بود و اولین دادستان تهران شد. زواره‌ای در سال ۱۳۵۹به مدت کمتر از یک ماه مسئولیت شهرداری تهران را در شرایطی به دست گرفت که معتقد بود با توجه به شرایط پس از انقلاب و لزوم توجه بیشتر به قشر مستضعف، باید به دنبال فراهم کردن امکانات بیشتر برای زندگی آن‌ها بود و نباید میلیاردها تومان صرف مترو و بزرگراه‌ها شود، تا وقتی که ریزش یک برف و یا باران موجب ناراحتی و آزار مردم جنوب شهر که بازوی انقلاب اسلامی بوده‌اند، می‌شود.

 

سومین شهردار بعد انقلاب سید کمال‌الدین نیک‌روش بود که از ۱۳۵۹الی ۱۳۶۰به مدت هفت ماه شهردار پایتخت شد. او نیز با آنکه مدت کوتاهی به این سمت منصوب بود همچنان تحت تأثیر دیدگاه‌های انقلابی و توجه بیشتر به قشر ضعیف و محروم بود و مانند زواره‌ای معتقد بود مردم نباید راضی شوند دولت وجوهی را که باید در دورافتاده‌ترین نقاط کشور مصرف شود، صرف شهروندان (تهرانی) کند.

غلامرضا دلجو چهارمین شهردار تهران پس از انقلاب نیز قول داد انبارهای بزرگ عمومی و خصوصی را به خارج شهر منتقل کند اما بیش از همه سخنرانی‌اش به زبان عربی در اجلاس شهرداران پایتخت‌های کشورهای اسلامی در ذهن‌ها باقی ماند. او در بازگشت به تهران در پاسخ به خبرنگاران اجتماعی روزنامه‌ها که سوژه قابل تأملی یافته بودند و در این باره از او سؤال می‌کردند گفت: «زبان دوم ما در این کنفرانس به دلایل مکتبی و سیاسی زبان عربی بود که این عمل نتیجه مثبتی به همراه داشت»!

محمدکاظم سیفیان با فوق‌لیسانس معماری متولد تهران و حسین بنکدار تهرانی دیگر شهرداران تهران بودند که در دوران کوتاه شهرداری کاری نتوانستند انجام دهند و در نهایت جای خود را به محمدنبی حبیبی از اعضای موتلفه اسلامی دادند. او که به نسبت همتایان خود از ابتدای انقلاب طولانی‌ترین زمان شهرداری را داشت متولد روستای باغ‌خواص ورامین بود و جامعه‌شناسی خوانده و ۴۴ماه شهردار پایتخت در دورانی شد که جنگ شهری در اوج خود بود و در سال ۶۶جای خود را به سید مرتضی طباطبایی داد که به خاندان امام خمینی منسوب بود. او برادر کوچکتر سید صادق طباطبایی، فرزند آیت‌الله سلطانی طباطبایی و همسر فرشته اعرابی، نوه دختری امام خمینی و البته خواهرزاده امام موسی صدر و برادرزن سید احمد خمینی بود و در تهران به دنیا آمده و مدرک مهندسی دارد. او با حکم علی‌اکبر محتشمی‌پور وزیر کشور، به عنوان شهردار تهران منصوب شد. طباطبایی که در دوران موشکباران شهردار تهران بود دارای صدای خوش بود و در کنار بردارش – صادق طباطبایی - که تخصصی در موسیقی داشت، قطعاتی را اجرا و ضبط کرده است.

 

 

 

شهرداران پرحاشیه

با جایگزینی غلامحسین کرباسچی به جای مرتضی طباطبایی دوران شهرداران پرحاشیه پایتخت بار دیگر شروع شد. شهردارانی که البته به جز یک نفر هیچ‌ کدام بزرگ شده تهران نبودند و در کنار تغییر چهره تهران به شهری بدون برنامه توسعه و طرح جامع، آن را سکویی برای رسیدن به مقام‌های بالاتر قرار دادند و از خیابان بهشت وارد سیاست شدند.

کرباسچی از اصفهان به تهران آمد و سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، در دوران جنگ نماینده امام خمینی در ژاندارمری جمهوری اسلامی بود. او پس از پایان جنگ و در دولت هاشمی رفسنجانی شهردار تهران شد. او آخرین شهرداری بود که توسط دولت انتخاب شد. در این دوره قانون شوراهای شهر که چند سالی بود بلاتکلیف مانده بود بازبینی شد و وظیفه انتخاب شهردارها به شورای شهر واگذار شد.

تکمیل شبکه بزرگراه‌های تهران که از زمان نیک‌پی مسکوت مانده بود، ارتقای کیفیت محیط زیست، بهبود و تقویت جایگاه شهرداری در تصمیمات اداری و انتشار روزنامه همشهری بخشی از اقداماتی بود که توسط کرباسچی انجام شد. او همچنین طرح گسترش فرهنگسراها را به شهرداری برد و چندین فرهنگسرا از جمله بهمن و خاوران را پایه‌گذاری کرد.

کرباسچی در سال ۱۳۷۷به همراه جمعی از مدیرانش به اتهام جرایم مالی در شهرداری تهران در یکی از جنجالی‌ترین دادگاه‌های بعد از انقلاب در ایران که از تلویزیون نیز پخش شد محکوم و از کار برکنار شد. او سومین شهردار تهران بود که در دادگاه حاضر شد و مانند احمد نفیسی با آنکه از خود دفاع خوبی کرد محکوم به زندان شد. کرباسچی همچنین از بنیانگذاران حزب کارگزاران سازندگی است و بعد از پایان دوران محکومیت فعالیتش را در همین حزب متمرکز کرد.

 

 شهرداری از دماوند

مرتضی الویری که متولد دماوند بود دهمین شهردار پایتخت بعد از انقلاب بود که با مهندسی برق جایگزین کرباسچی شد. او که فعال و زندانی سیاسی در قبل و بعد از انقلاب بود مدت زیادی نتوانست بر شهرداری پایتخت باقی بماند. او پیش از انقلاب مدتی با سازمان مجاهدین خلق همکاری داشت و بعد از آن مؤسس گروه فلاح شد و بعد از انقلاب از موسسان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. به دلیل ناهماهنگی با اعضای نخستین دوره شورای شهر تهران ناچار به کناره‌گیری از پست شهرداری شد. او بعد از کناره‌گیری از شهرداری تا سال ۸۸کمتر در فضای سیاسی حضور داشت. در این سال به زندان افتاد. الویری تنها شهردار تهران است که توانسته در پنجمین شورای شهر تهران به عنوان نفر سوم لیست اصلاح‌طلبان وارد شورای شهر شود. او اما در سال ۸۰جایش را به محمدحسن ملک‌مدنی داد که شباهت‌های زیادی با غلامحسین کرباسچی داشت. او هم از اعضای حزب کارگزاران بود و از اصفهان به تهران آمد.

ملک‌مدنی در دوران شهرداری خود با انتقادات و اعتراضات شدید جناح اقلیت دوره اول شورای شهر تهران به رهبری ابراهیم اصغرزاده روبه‌رو شد. یکی از مهم‌ترین عوامل این نارضایتی‌ها توقف فروش تراکم بود که به گفته مخالفان باعث افزایش قیمت مسکن در تهران شد. ملک‌مدنی معتقد بود بالا رفتن هزینه زندگی در پایتخت تنها راه جلوگیری از مهاجرت فزاینده به این شهر است. ملک‌مدنی هم مانند کرباسچی به عنوان چهارمین شهردار تهران با پرونده‌ای سنگین از خیابان بهشت به زندان اوین رفت و به ۵ماه حبس و سه سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.

دوازدهمین شهردار تهران که دولتی مستعجل داشت شیرازی بود و از این شهر به شهرداری پایتخت رسید. اما محمدحسین مقیمی که کارشناس ارشد مدیریت سیستم و بهره‌وری بود آن قدر فرصت پیدا نکرد که در اتاق شهردار در خیابان بهشت مستقر شود و جایش را به سیزدهمین شهردار تهران داد که راه بهشت تا پاستور را برای خود و جانشینانش باز کرد. مقیمی در دولت یازدهم معاونت سیاسی و قائم‌مقامی وزارت کشور را برعهده داشت. اما در شهریور ۹۵در روندی پرحاشیه جایش را به علی‌اصغر احمدی داد. فردی که به عنوان رئیس ستاد انتخابات در دوره دوازدهم شناخته شد.

 

  از شهرداری تا ریاست‌‌جمهوری

محمود احمدی‌نژاد از ارادان شهری در چند کیلومتری گرمسار به اداره شهر تهران رسید. او که در دانشگاه علم و صنعت تا دکترای مهندسی و برنامه‌ریزی حمل و نقل پیش رفته بود نامش با پرونده شکایت از روزنامه سلام سر زبان‌ها افتاد و بعدها توسط شورای شهر تهران به عنوان شهردار انتخاب شد. در ۲۶ماهی که احمدی‌نژاد شهردار تهران بود بسیاری از چراغ‌خطرها را حذف و دوربرگردان‌ها را جایگزین کرد. او در اقدامی عجیب نمایشگاه بین‌المللی تهران را در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب پلمپ کرد. احمدی‌نژاد که با شعار «عدالت برای همه» وارد شهرداری شده بود نخستین و تنها شهردار تهران بود که لباس رفتگرها را بر تن کرد و خود را با آن‌ها همراه کرد. او همچنین طرح ساخت مسجد جامع ولیعصر را در پارکینگ مجموعه تئاتر شهر به تصویب رساند و در مراسم کلنگ‌زنی آن حاضر شد. طرحی که بعد از گذشت بیش از ۱۰سال آسیب‌های زیادی به تئاتر شهر و ساختمان‌های اطراف آن وارد کرده است و همچنان تا افتتاح راه طولانی دارد.

احمدی‌نژاد در سال ۸۴با انتخاب به ریاست‌جمهوری، از خیابان بهشت راهی پاستور شد و جای خود را به یکی از دوستان نزدیک خود یعنی علی سعیدلو داد که معاون پشتیبانی‌اش در شهرداری بود. او که دکترای مدیریت استراتژیک داشت یکی از اعضای اتاق فکر احمدی‌نژاد بود و تا انتخاب شهردار بعدی در این سمت ماند.

 

فرود دکتر خلبان

پانزدهمین شهردار بعد از انقلاب و پنجاه و هشتمین شهردار تاریخ پایتخت راه طولانی از مشهد تا خیابان بهشت را طی کرده بود. راهی که با رکورد ۱۲سال حضور توانسته طولانی‌ترین دوران شهرداری را به خود اختصاص دهد. بعد از او نیک‌پی و کرباسچی با ۱۰سال طولانی‌ترین دوران شهرداری را داشتند. محمدباقر قالیباف متولد طرقبه از توابع شهر مشهد است و با مدرک دکترای جغرافیای سیاسی و گواهی‌نامه خلبانی ایرباس، از فرماندهی نیروی هوایی سپاه چند سالی با حکم فرماندهی معظم کل قوا به عنوان فرمانده نیروی انتظامی کل کشور منصوب شد. قالیباف که از سال ۸۴به عنوان شهردار انتخاب شده است یکی از معدود شهردارانی است که چهار دوره ریاستش بر مهم‌ترین نهاد اداره پایتخت ادامه دارد. شهرداری که مانند احمدی‌نژاد حمایت اصولگرایان را پشت سر خود دارد و تمامی رقیبانش را در چند سال گذشته با همراهی یارانش در شورای شهر تهران پشت سر گذاشته است. در دوران قالیباف نیز مانند شهرداران دیگر، تهران با افت‌وخیزهای زیادی روبه‌رو بود. در کنار طرح‌های عمرانی و شهری متعدد از جمله طرح گسترش حمل و نقل عمومی که در تهران اجرا کرده است، برخی طرح‌ها از جمله صدور مجوز تخریب بناهای فرسوده که به تخریب بافت تاریخی تهران منجر شده است و استفاده از نیروهای قراردادی برای برخی پست‌های شهرداری از جمله ناظران و ضابطان شهرداری که با هدف جمع‌آوری دست‌فروش‌ها جمعی از آن‌ها را ضرب و شتم کرده‌اند، فروش بی‌قاعده تراکم در قسمت‌هایی از شهر تهران، تخریب فضای سبز و جنگل‌های حاشیه شهر و... از موضوعاتی است که مورد انتقاد بسیاری از علاقه‌مندان به تهران است.

بسیاری از منتقدان معتقدند از آنجایی که او در کودکی و نوجوانی در تهران زندگی نکرده است این شهر را به خوبی نمی‌شناسد و برای همین نیز با نبض شهر مانند سایر شهرداران غیرتهرانی همراه نشده است. دوران چهار ساله پایانی شهرداری قالیباف با افت‌وخیزهای زیادی همراه بود. او که بعد از شکست در انتخابات سال ۹۲از حسن روحانی، تندروتر از دوره‌های قبلی شد، سعی کرد راهش را از دولت جدا کند و با نفوذ در شورای شهر توانست بار دیگر مسافر بهشت شود. در این دوره قالیباف با اتهامات زیادی روبه‌رو شد که مهم‌ترین آن ماجرای واگذاری املاک نجومی به برخی از افراد بود. پرونده‌ای که با واکنش نهادهای امنیتی روبه‌رو شد و به عنوان پاشنه آشیل حضور او در رقابت‌های انتخاباتی عمل کرد. قالیباف در ماجرای آتش‌سوزی ساختمان ۵۰ساله پلاسکو و فروریختن آن در مقابل چشمان اهالی تهران به عنوان یکی از مقصران اصلی شناخته شد. پرونده تفحص از شهرداری چالش دیگری برای قالیباف بود که با لابی‌های قدرتمندی که با مجلس داشت مسکوت ماند. اما اتفاقات این دوره باعث نشد تا او خود را به عنوان یکی از نامزدهای جناح اصولگرا برای سومین بار وارد رقابت ریاست جمهوری نکند.

 

قالیباف نیز مانند احمدی‌نژاد علاقه‌مند به تغییر مکان از بهشت به پاستور بود. او در ۳دوره انتخابات ریاست جمهوری وارد جریان رقابت شد و با وجود آنکه مطمئن بود می‌تواند به پاستور برسد از راه ریاست جمهوری باز ماند. او در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با شعار "دولت مردم" وارد شد و دولت حسن روحانی را به عنوان دولت ۴درصدی‌ها در مقابل ۹۶درصدی‌ها که همه مردم بودند متهم کرد. اما در نهایت و با همه تلاشی که در مناظره‌ها کرد مجبور شد به نفع ابراهیم رئیسی نامزد اصولگرای دیگر کنار برود؛ نامزدی که در رقابت با حسن روحانی شکست خورد. اما این تنها بدشانسی قالیباف نبود. نتیجه انتخابات شوراهای تهران نشان داد که لیست اصلاح‌طلبان به صورت کامل وارد شورای شهر شده است و این به معنای آن بود که کارش در خیابان بهشت به پایان رسیده است و باید به مقصد بعدی خود که شاید زادگاهش و قائم‌مقامی آستان قدس باشد فکر کند، هر چند که با اظهارنظرها و انتقاداتی که مشاورانش در روزهای بعد از دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نسبت به رقیب هم‌فکر او داشتند دکتر خلبان شاید به فکر پوشیدن دوباره لباس نظامی بیافتد.

 

  سیاستمدار ریاضیدان

انتخاب محمدعلی نجفی برخلاف شهردار قبلی انتخاب ساده‌ای نبود. از روزی که ترکیب شورای پنجم شهر تهران با ترکیب کاملاً دگرگون نسبت به شورای قبل با رأی قاطع مردم تهران انتخاب شد گزینه‌های زیادی برای جانشینی قالیباف از ۳۰خرداد تا هفته آخر تیرماه مطرح می‌شد. گزینه‌هایی که هر کدام مخالفان و موافقان زیادی داشت. اما در میان این همه گزینه‌ها محمدعلی نجفی یکی از مهم‌ترین نامزدهای تکیه زدن بر سمت شهرداری تهران بود. نجفی برخلاف قالیباف متولد تهران در دی‌ماه ۱۳۳۰است. او که فارغ‌التحصیل دبیرستان قدیمی مروی در خیابان ناصرخسرو است و با رتبه اول کنکور در رشته مهندسی متالوژی وارد دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) شد اما خیلی زود تغییر رشته داد و وارد رشته ریاضی شد و رتبه نخست دانشجویان این دانشگاه را در سال ۱۳۵۳کسب کرد و از سوی دانشگاه به دانشگاه M.I.T پذیرفته شد. نجفی بعد از انقلاب در حالی که نتوانسته بود از تزش دفاع کند ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان را به مدت یکسال بر عهده گرفت و بعد از آن وارد دوبت شد و در سه دولت باهنر و مهدوی‌کنی و میرحسین موسوی وزیر فرهنگ و آموزش عالی شد. او در دو دولت آیت‌الله هاشمی وزیر آموزش و پرورش شد و اقدامات مهمی چون تغییر نظام آموزش و پرورش به ترمی واحدی و افزایش حقوق معلمان و ایجاد مدارس نمونه دولتی و غیرانتفاعی را انجام داد. نجفی در دولت اول اصلاحات به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه قرار گرفت. سپس وارد شورای شهر دوم تهران شد.

 

نجفی در دوره یازدهم ریاست‌جمهوری ابتدا به عنوان وزیر آموزش پرورش معرفی شد اما با اختلاف یک رأی نتوانست رأی اعتماد مجلس نهم را بیاورد. دلیل انتخاب نشدنش سرکشی به خانواده‌های آسیب‌دیده حوادث انتخابات ۸۸بود. او بعد از این به خاطر قبول کردن پست ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از شورای شهر استعفا کرد. از اقدامات مهم نجفی در زمان ریاست سازمان میراث فرهنگی بازگرداندن بخشی از الواح گلی هخامنشی دانشگاه شیکاگو و شیر دال غار کلمانکره به ایران بود. نجفی اما مدت زیادی نتوانست در سازمان بماند و در بهمن ۹۲به دلیل بیماری قلبی و مشکلات زیاد استعفا داد و تا پیش از مطرح شدن گزینه شهرداری تهران در مناصبی چون مشاور رئیس‌جمهور و سرپرست وزارت علوم و تحقیقات و فن‌آوری انتخاب شد. حالا نجفی که بسیاری گمان می‌کردند قرار است به عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهور انتخاب شود بعد از رایزنی‌های متعدد به شهرداری پایتخت رسید که میراث‌دار مشکلات فراوانی است. مهم‌ترین مشکل تراکم‌های بی‌رویه فروخته شده در این سال‌ها و بدهی گسترده‌ای است که شهرداری بابت پروژه‌های شهری به پیمانکاران دارد. باید دید این بار نجفی چقدر می‌تواند در این سمت باقی بماند.

 

 

 

 

هشدار مونیز به ترامپ؛ خروج از برجام موجب انزوای جهانی آمریکا می شود

هشدار مونیز به ترامپ؛ خروج از برجام موجب انزوای جهانی آمریکا می شود

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/3978-هشدار-مونیز-به-ترامپ؛-خروج-از-برجام-موجب-انزوای-جهانی-آمریکا-می-شود

.

ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا در دوره باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین این کشور که در مذاکرات منجر به توافق هسته ای ایران نیز حضور داشته است، روز گذشته گفت که عقب نشینی دونالد ترامپ رئیس جمهوری کنونی از این توافق، موجب انزوای واشنگتن خواهد شد.

به گزارش ایرنا، توبین هارشاو از شبکه خبری بلومبرگ از مونیز پرسید: آیا اوضاع در دومین سالگرد توافق هسته ای ایران، به نظر شما به عنوان یکی از حامیان سرسخت این توافق، مطابق میل و امیدواری شما پیش رفته است؟

مونیز گفت: بله، از نظر اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی به انتشار اطلاعاتی ادامه می دهد که نشانگر پایبندی کامل ایران است، این همان جایی است که من امیدوار بودم به آن برسیم و اکنون در آن نقطه قرار داریم.

 

وی افزود: اما از نظر مقدار زیادی از بحث های سیاسی، به اهداف خود دست نیافته ایم، به ویژه با توجه به احتمال عقب نشینی ترامپ از توافق هسته ای که تصمیم بسیار بد و نادرستی خواهد بود و بر خلاف توقع، موجب انزوای ایالات متحده خواهد شد. زیرا تا هنگامی که ایران به این توافق پایبند باشد، کشورهای اروپایی و دیگران به تعامل با ایران ادامه خواهند داد و در عوض توجیهی برای شانه خالی کردن تهران از اجرای یک یا چند ماده این توافق در اختیار آن قرار خواهد داد.

به گزارش ایرنا، ایران و کشورهای موسوم به 5+1 شامل ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه به همراه آلمان در سال 2015 به توافق هسته ای (برجام) در باره موضوع برنامه هسته ای ایران، دست یافتند.

در حالی که بنا بر تائید آژانس بین المللی انرژی هسته ای و دولت آمریکا، تهران کاملا به تعهداتی که در این توافق پذیرفته، پایبندی نشان داده، اما ترامپ از هنگام مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2016 و پس از پیروزی در آن و به قدرت رسیدن، بارها آن را بدترین توافق خوانده و به پاره کردن برجام و خروج واشنگتن از آن، تهدید کرده است.

مونیز دانشمند هسته ای با تجربه و پیشینه طولانی در انستیتوی فناوری ماساچوست (ام آی تی)، در دولت باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا، وزیر انرژی بوده و اکنون مدیرعامل «ان تی آی» (انستیتوی ملی تکنولوژی) آمریکاست.

بلومبرگ در بخش دیگری از این مصاحبه از مونیز پرسید: اینجا تناقضی وجود دارد، با وجود اینکه آمریکا می گوید که قصد کند کردن روند گسترش تسلیحات هسته ای را در جهان دارد، اما وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) یک طرح یک تریلیون دلاری برای نوسازی زرادخانه هسته ای این کشور را شروع کرده است که طرح اولیه آن در دوره اوباما ارائه شد که به علت تلاش هایش برای خلع سلاح هسته ای جهان، برنده جایزه صلح نوبل شد. به عنوان عضو سابق دولت اوباما چگونه می توانید ضرورت این مدرن سازی زرادخانه سلاح های هسته ای آمریکا را توضیح دهید؟

مونیز گفت: اینها دو مسئله جداگانه هستند و به نظر من نمی توان آن را برنامه نوسازی نامید. زیرا به برخی اذهان خطور می کند که تسلیحات کاملا تازه ای به زرادخانه هسته ای آمریکا افزوده می شود. اما این برنامه وزارت دفاع تنها شامل ارتقاء تاسیسات و اجرای برنامه افزایش طول عمر تسلیحات هسته ای بدون الزام به اجرای آزمایش های هسته ای استد. از نظر ارتش این برنامه به معنی ساختن بمب های هسته ای تازه نیست، بلکه اجرای بهبود سامانه های حمل و شلیک سلاح های هسته ای است.

مونیز مدعی شد: ما کاملا از تلاش ها و همکاری ها به سوی دیدگاه جهان بدون تسلیحات هسته ای حمایت و آن را تائید می کنیم و قصد ادامه کاهش ارزش این تسلیحات را در جایگاه امنیت ملی خود داریم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: تهدید ویژه ای از ناحیه تروریست ها و بمب های کثیف وجود دارد که یکی از نقاط تمرکز انستیتوی ملی فناوری (ان تی آی) است، زیرا تنها مسئله تولید نیرو و تسلیحات هسته ای مطرح نیست و کاربرد گسترده رادیوایزوتوپ ها در بخش داروسازی، فعالیت های صنعتی و بخش نفت و گاز وجود دارد که در صورت افتادن رادیوایزوتوپ ها به دست افراد نادرست، ممکن است بسیار خطرناک باشد.

خبرنگار بلومبرگ در بخش دیگری از این مصاحبه از مونیز پرسید: در میان کارشناسان اتفاق نظر وجود داردکه ظاهرا ما در جهانی زندگی می کنیم که کیم جونگ اون دارای تسلیحات هسته ای است.

مونیز در پاسخ گفت: اگر به دهه 1990 بازگردیم، تصور نمی کنم که ما با اوضاع و شرایط کره شمالی به اندازه کافی به صورت گسترده برخورد کرده باشیم. من تصور نمی کنم که بتوانیم امنیت و ثبات داشته باشیم، مگر اینکه به صورت جدی به نگرانی های امنیتی مشروع کره شمالی و جنوبی، چین و ژاپن، توجه کنیم. به طور کلی ما باید بحث را ورای تسلیحات هسته ای، به مسئله امنیت کامل این چهار کشور همسایه گسترش دهیم، تا اینکه احساس ثبات و اعتماد کامل میان همه طرف های منطقه ای ایجاد شود، زیرا پیشرفت در باره خلع سلاح هسته ای بسیار دشوار خواهد بود.

مونیز همچنین به طرح تاسیس یک بانک اورانیوم با غنای پائین (ال ایی یو) برای اجرای صلح آمیز برنامه های مسالمت آمیز تولید انرژی کشورهای جهان، اشاره کرد

 

 

 

 

حق‌خواهی سپیدمویان  

 

حق‌خواهی سپیدمویان 

 «زال»های ایرانی در گفت‌وگو با «شهروند» از مشکلات زندگی با بیماری آلبینیسم و ضرورت ایجاد یک انجمن در این حوزه می گویند

.

http://shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/110969/%D8%AD%D9%82%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D9%85%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86-

.

در قوانین ایران حتی در یک مورد به آلبینیسم اشاره نشده است بر اساس محاسبات جهانی حداقل ٢٦ هزار ایرانی مبتلا به آلبینیسم هستند

 

 محمد باقرزاده|  «چو فرزند را دید مویش سپید/ ببود از جهان سر‌به‌سر ناامید»؛ این بیتی از شاهنامه فردوسی در توصیف «سام» هنگام دیدن فرزند سپیدموی خود به اسم «زال» است؛ بیتی که خلاصه آنچه را در همه سال‌های گذشته، از قدیم تابه‌حال بر سپیدموها یا همان زال‌ها رفته، نشان می‌دهد. برخوردی که لابه‌لای بیت‌های شاهنامه با فرد موسپیدی که بعدها پدر رستم شد، وجود دارد، هنوز هم بخشی از فرهنگ جامعه ایران است و برای همین است که حالا تعدادی از افراد زال که در اصطلاح علمی آنها را زالی یا مبتلا به بیماری آلبینیسم می‌دانند، بر آن شده‌اند تا با تشکیل انجمنی، خود و افراد شبیه به خودشان را از انزوای اجتماعی دربیاورند و به دنبال تحقق حقوق از دست رفته‌شان باشند.  زالی یا آلبینیسم، نوعی بیماری ژنتیکی از نوع اتوزومی مغلوب است که به‌دلیل نقص مادرزادی یک آنزیم، تیروزین به ملانین تبدیل نمی‌شود. نداشتن توانایی تولید رنگدانه ملانین موجب می‌شود که رنگ پوست بیمار سفید باشد. تاکنون هفت نوع زالی شناسایی شده است که در شایع‌ترین نوع آن (OCA٢) بیمار پوستی روشن (به همراه اندکی ملانین)، رنگ مویی بین طلایی تا قرمز تیره و همچنین رنگی چشمی روشن (آبی، سبز، خاکستری و ...) دارد.

 

 

 

 آغاز مشکلات حتی پیش از تولد

 نزدیک به پنج‌سال است که تلاش‌ها برای تشکیل انجمنی در دفاع از حقوق افراد مبتلا به زالی یا آلبینیسم به جایی نرسیده و هنوز کوچکترین اشاره‌ای به این افراد در قوانین ایران نشده است. این‌بار اما گروهی از تحصیلکرده‌های آلبینو که مشکلات فردی و اجتماعی زالی بخشی از تجربه زیسته آنها در سالیان گذشته است، مصمم‌تر از همیشه عزم خود را جزم کرده‌اند تا کاری برای خود و آیندگان شبیه به خودشان انجام دهند. «انجمن آلبینیسم ایران» اگرچه هنوز در مراحل ابتدایی است اما قرار است بی‌توجهی تاریخی به بخشی از جمعیت ایران را جبران کند و باری از دوش این افراد بردارد؛ مشکلاتی که به دلایل متعدد اجتماعی و کم‌توجهی قوانین، از بدو تولد افراد آلبینو آغاز می‌شود و به واسطه نبود امکانات، بی‌اطلاعی خود افراد و جامعه می‌تواند در تمام عمر گریبانگیر فرد آلبینو، خانواده و محیط اطراف او باشد.

 هنوز در بسیاری از خانواده‌های ایرانی و بخش وسیعی از دنیا، هنگامی که خانواده‌ها به کمک آزمایش‌های پزشکی از زال ‌بودن فرزند خود مطلع می‌شوند، این موضوع را یک بحران می‌بینند و استرس‌های بزرگ‌کردن فرزندی متفاوت برای آنها آغاز می‌شود اما بخش بیشتر مشکلات از زمان تولد نوزاد شروع می‌شود. «آریا رشیدی ‌شمسه»، متولد سقز در استان کردستان و دانشجوی مهندسی پلیمر در دانشگاه صنعتی سهند تبریز، یکی از این افراد است. او مشکلات مبتلایان به آلبینیسم را به دو بخش «فردی، پزشکی» و «اجتماعی، قانونی» دسته‌بندی می‌کند و درباره این مشکلات در دوران نوزادی می‌گوید: «حساسیت‌ها و عاطفه‌گری پدر و مادر در دوران نوزادی باعث انتقال احساسات منفی به فرزند مبتلا می‌شود که روحیه فرد آلبینو را ضعیف و شکننده می‌کند. اغلب پدر و مادرها در این دوران از شرایط فرزند خود ناراحت و نگران هستند و گاهی حتی والدین اقدام به سقط‌ جنین می‌کنند.» در این بین و آن‌طور که افراد آلبینو می‌گویند، خود خانواده‌ها هم به‌واسطه رفتار جامعه و در مناطق کمتر توسعه‌یافته، مورد تحقیر یا تمسخر قرار می‌گیرند که این موضوع باعث می‌شود شرایط احساسی والدین در مورد فرزند بغرنج‌تر شده و توجه لازم به رشد فرزند صورت نگیرد.

 

 کودکی؛ آغاز تنهایی و گریز از جمع

 تجربه زال‌ها نشان می‌دهد که هر چه فرد بیشتر وارد اجتماع ‌شود، مشکلات او هم افزایش می‌یابد که تاکنون تلاشی از طرف قانون‌گذاران و فرهنگ‌سازان جامعه برای مقابله با این مشکلات انجام نشده است. فرد آلبینو در نخستین گام‌های ورود به جامعه یعنی دوران کودکی، دچار احساس تنهایی و گریز از جمع به علت تمایزات ظاهری و بینایی می‌شود، اما این سختی‌ها در دوران مدرسه به مرحله تازه‌ای می‌رسد. رشیدی ‌شمسه که مانند دیگر افراد مبتلا به زالی این مشکلات را در دوران مدرسه تجربه کرده، درباره دوران آغاز مدرسه می‌گوید: «مشکل دید تخته و فراگیری مطالب، آگاهی‌نداشتن مدرسان از نحوه بینایی و رفتار با مبتلایان که منجر به تحقیر این افراد و کم‌توجهی به تحصیل آنها خواهد شد و همچنین رفتار نادرست همکلاسی‌ها بخش زیادی از مشکلات این دوره است که همه آنها قابلیت مقابله و اصلاح دارد

 «مرتضی شمسیان‌ نورسته» ٢٦ساله و دانشجوی کارشناسی‌ ارشد رشته کاردرمانی در دانشگاه شهید بهشتی، یکی دیگر از افراد آلبینو فعال برای راه‌اندازی این انجمن است که موضوع پایان‌نا‌مه خود را هم آلبینیسم در ایران انتخاب کرده است. او که ساکن کرج و متاهل است، درباره مشکلات دوران مدرسه خود می‌گوید: «در دوران مدرسه یکی از مشکلات ما ندیدن تخته بود و کلا درس ریاضیات به واسطه عددی بودن بسیار سخت می‌شد چون معلم‌ها با این شرایط آشنایی نداشتند و این باعث انتظار نادرست از این افراد می‌شد؛ مثلا بعضی وقت‌ها من سر کلاس جا می‌ماندم و از دانش‌آموزان دیگر می‌پرسیدم که معلم‌ها داد می‌زدند که اگر نمی‌بینی عینک‌ا‌ت را عوض کن یا بعضی وقت‌ها معلمان می‌گفتند وقتی من درحال نوشتن هستم، شما چیزی ننویسید ولی من مجبور بودم بنویسم که عقب نیفتم و این واکنش خیلی بد معلمان را به همراه داشت. این فقط تجربه فردی من نیست و تقریبا تجربه تمام افراد آلبینیسمی در ایران است.» قرارگرفتن در معرض نور خورشید برای افراد مبتلا به زالی بسیار مشکل‌زاست اما تعداد زیادی از آفراد آلبینو و خانواده‌های آنها اطلاعات درستی درباره این موضوع ندارند و همچنان هم آموزش مناسبی در این‌باره صورت نمی‌گیرد. شمسیان، دانشجوی کاردرمانی دانشگاه بهشتی هم به این موضوع اشاره می‌کند: «یکی دیگر از مشکلات ما زنگ ورزش بود، چون اکثر ورزش‌ها توپی بود و این ورزش‌ها هم به دلیل ریز بودن توپ و هم آفتاب شدید برای ما سخت بود، چون افراد آلبینیسمی نسبت به آفتاب بسیار حساس هستند. کم‌توانی در ورزش و فعالیت‌های کلاسی باعث می‌شد که این افراد دچار انزوا شوند و احساسات ناخوشایندی نسبت به خود و جامعه پیدا کنند. مشارکت اجتماعی وقتی کم شود انسان حس ناخوشایندی نسبت به خودش پیدا می‌کند چون انسان به فعالیت اجتماعی زنده است.» هرچه فرد بزرگتر می‌شود، این مشکلات اجتماعی هم با او بزرگ‌ می‌شوند و به کنکور سراسری، اشتغال، ازدواج و... هم می‌رسد؛ رشیدی‌ شمسه که یک فرد زال است، درباره یک ‌مورد از این مشکلات می‌گوید: «به علت فهم نادرست از وضع آلبین‌ها، مشکلات برای ازدواج آنها زیاد است. در تحقیقی که من انجام دادم، از هر ۵آلبین، ۴نفر مشکل ازدواج و شکست رابطه عاشقانه داشتند. گاهی دیده شده بعد از ازدواج هم این مشکلات ادامه می‌یابد

 

 

 

 

 رنج مضاعف برای زنان آلبینو

 فعالان حوزه زنان معتقدند که در کنار محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی که جامعه کنونی ایران برای زنان ایجاد کرده، بعضی از قوانین هم به این تبعیض دامن زده است. علاوه‌ بر این، قوانین کنونی هم بسیاری از حقوق افراد را درنظر نگرفته است و همه این موارد باعث می‌شود که رنج و سختی زنان آلبینو بیشتر شود. «زیور عابدی» که یکی از زنان آلبینو و فعال برای ایجاد انجمن آلبینیسم ایران است، در گفت‌وگو با «شهروند» از این محدودیت‌ها می‌گوید. او متولد خمین در استان مرکزی و فارغ‌التحصیل کارشناسی‌ارشد روابط بین‌الملل است که از ٦‌سال پیش ساکن تهران شده و یکی از دلایل این مهاجرت را محدودیت‌های زندگی در شهرهای کوچک برای افراد متفاوت می‌داند. عابدی که مانند دیگر افراد آلبینو سختی‌های دوران کودکی و مدرسه را تجربه کرده است، درباره مشکلاتی که به واسطه جنسیت هم برای زنان آلبینو ایجاد می‌شود، می‌گوید: «مشکلات زنان دارای آلبینیسم بیشتر و خاص‌تر است. مردان آلبینو راحت‌تر با ظاهر خود کنار می‌آیند و در جامعه راحت‌تر و بی‌دغدغه‌تر ظاهر می‌شوند ولی اکثر زنان آلبینو نگران نگاه و قضاوت‌ جامعه، اعم ‌از هم‌جنسان و غیرهم‌جنسان درباره خودشانند و معمولا تلاش می‌کنند در کنار رعایت حجاب و پوشش زنانه، به ‌ظاهر خود بیشتر بپردازند تا وضع خود را عادی‌تر جلوه دهند. البته پرداختن به ظاهر دور از طبع زیباپسند زنانه نیست ولی همین ظاهرسازی باعث شده است که مردان دارای آلبینیسم بیشتر شناخته شوند و زنان دارای آلبینیسم کمتر شناسایی و درک می‌شوند. همین خواسته یا ناخواسته ناشناخته‌ماندن زنان آلبینو مشکلات بسیاری را برای زندگی، خصوصا انتخاب‌شدن آنها برای ازدواج، رقم می‌زند و شاید دغدغه همیشگی اکثر آنها پسندیده‌شدن ویژگی‌های ظاهری‌شان است.» عابدی که همواره تلاش کرده با ادامه تحصیل، کار و فعالیت در جامعه، علاوه ‌بر گذران عادی زندگی به سوء‌تفاهم‌ها پاسخ دهد، از تجربه‌های خود درباره نگاه جامعه به ازدواج با دختران آلبینو می‌گوید: «تجربه‌های بدی از نگاه مردان و زنان جامعه به خودم دارم. با وجود داشتن تحصیلات و اخلاق و عفاف و خانواده خوبی که دارم، خیلی از پسرها یا خانواده‌هایشان با ظاهرم مشکل دارند و ظاهرم یکی از موانع ازدواجم شده است. این تجربه را خواهرم هم برای ازدواجش داشت و با وجود علاقه زیاد همسرش به این ازدواج، مشکلات فراوانی پیش‌پای آنها وجود داشت. ازدواج او با وجود همه مخالفت‌ها و طعنه‌ها و بدبینی‌ها سرگرفت اما خاطرم است که با وجود این‌که مشاوره ژنتیک به خواهرم اطمینان داده بود که فرزندش آلبینو نخواهد بود، موقع باردارشدن او مادرمان تا چه اندازه نگران بود که فرزند آنها آلبینو نباشد و نگاه‌های منفی و ناآگاهانه به خواهرم و زندگی‌اش مضاعف نشود.» او درباره زندگی چند ‌سال اخیرش در تهران می‌گوید: «با چند سال تحصیل و زندگی دایم و اشتغال در شهر بزرگی مثل تهران به این نتیجه رسیدم که منفی‌نگری و سوء‌تفاهم درباره آلبینوها، خصوصا دختران آلبینو، مختص به شهرستان‌ها نیست، بلکه در محیط‌های بزرگ و پیشرفته‌تر هم درک درستی از آلبینیسم و آلبینوها وجود ندارد و شناخت و طرزفکر افراد در این خصوص همچنان سطحی و محدود است.» عابدی که تاکنون نتوانسته است شغلی متناسب با رشته تحصیلی خود به دست آورد، بعد از مهاجرت به تهران به اتفاق برادر آلبینویش دو‌سال بیکاری و دوسال فعالیت پروژه‌ای در سازمان فرهنگی‌ و هنری شهرداری تهران را تجربه کرده است و بعد از این‌که از استخدام‌شدن در این نهاد ناامید شده، به فراگیری حرفه ویرایش و ویراستاری مشغول است که هرچند علاقه وافری به آن دارد، با وضع بینایی و معیشت او سازگار نیست. او می‌گوید: «پدر و مادر برای بهبود زندگی و قوی نگه‌داشتن ما بسیار تلاش کرده‌اند اما همیشه بیشترین نگرانی آنها درباره زندگی و آینده ماست.» او امیدوار است که با آغاز‌به‌کار فعالیت انجمن بتواند به جامعه آلبینیسم ایران، بهبود زندگی آلبینوها و رفع مشکلات آنها کمک کند.

 

 سکوت قوانین و بی‌اطلاعی  جامعه درباره حداقل ۵هزار ایرانی

 

 «قانون ما را معلول نمی‌شناسد ولی جامعه ما را معلول می‌بیند»؛ این جمله که محتوای آن در سخنان اعضای موسس انجمن ملی آلبینیسم ایران و با کلمات متفاوت تکرار می‌شود، به خوبی وضع کنونی جامعه آلبینوی ایران را نشان می‌دهد. نگاه عیب‌جوی جامعه، نبود فرهنگ‌سازی و سکوت قوانین در کمک به افراد آلبینو ضرورت شکل‌گیری و فعالیت این انجمن و همچنین اصلاح قوانین موجود را نشان می‌دهد. آن‌طور که شمسیان‌نورسته می‌گوید؛ چنین انجمن‌هایی در بسیاری از کشورها و حتی کشورها کمتر توسعه‌یافته آفریقایی مثل تانزانیا هم وجود دارد و در آمریکا خدمات شایسته‌ای به افراد آلبینو ارایه می‌شود، به‌گونه‌ای که در کمتر مواردی برای این افراد محدودیت وجود دارد. بی‌اطلاعی نهادهای مسئول و همچنین سکوت قوانین درباره آلبینیسم، باعث شده که نه‌تنها کمکی برای توانمند‌سازی این افراد صورت نگیرد بلکه حتی هیچ مطالعه آماری درباره تعداد و وضع زندگی آنها موجود نباشد. با این حال و آن‌طور که سازمان ملی آلبینیسم آمریکا در پایگاه خبری خود نوشته؛ از هر ۱۷هزار نفر در آمریکا، یک‌نفر مبتلا به آلبینیسم است که این عدد برای کل دنیا به یک‌نفر به ‌ازای هر ۳هزار نفر می‌رسد. اگر معیار عدد درنظر گرفته شده برای دنیا لحاظ شود، حداقل ۲۶هزار ایرانی آلبینو وجود دارد که در کمترین حالت و با فرض وضع مشابه ایران و آمریکا در این زمینه، حداقل ۵‌هزار نفر در ایران آلبینیسم دارند که هیچ شناختی از آنها وجود ندارد و کمکی برای توانمندسازی آنها انجام نمی‌شود.  اردیبهشت ۸۳، قانونی ۱۶ماده‌ای با عنوان «قانون جامع حمايت از حقوق معلولان» در ایران به تصویب رسید که پس از گذشت ۱۳سال از اعلام نهایی، هنوز نتوانسته گره‌ای اساسی از مشکلات جامعه معلولان ایران باز کند. اختصاص‌ندادن بودجه کافی و همچنین نبود الزام اجرایی، دو ایراد اساسی کارشناسان حقوقی به این قانون است، هرچند که نادیده‌گرفتن بخشی از توان‌خواهان ایرانی در این ۱۶ماده روز‌به‌روز آشکارتر می‌شود. علاوه ‌براین، تلاش‌ها برای تصحیح این قانون به لایحه «حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت» رسیده که هنوز به تصویب نهایی نرسیده و در این لایحه اصلاحی هم هیچ اشاره‌ای به افراد آلبینو و حقوق آنها نشده است.

 

 کارکرد انجمن چه خواهد بود؟

 بررسی اجمالی کشورهای موفق در زمینه توانمندسازی افراد دارای معلولیت، تغییر نگاه ترحم‌محور به حق‌محور را نخستین گام در راستای بهبود وضع این قشر از جامعه می‌داند؛ این‌که افراد دارای معلولیت حقوق مشخصی برای زیست بهتر در یک جامعه دارند و نهادهای قانونگذار و دستگاه‌هایی اجرایی باید این قوانین را تصویب و اجرایی کنند. در سکوت قوانین و کم‌توجهی تاریخی مسئولان نسبت به حقوق آلبینوهای ایرانی، تشکیل یک انجمن چه کارکردی دارد یا چه رویکردی را باید برگزیند؟ زیور عابدی، یکی از زنان آلبینو و فعال برای ایجاد انجمن آلبینیسم ایران در‌این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «این کار فرصتی برای خود ماست که در جامعه حضور پیدا کنیم و توانایی‌هایمان دیده شود؛ جامعه هیچ‌گاه این فرصت را به ما نداده ‌است. نادرستی طرز نگاه جامعه همیشه برای ما وجود داشته، هرچند که من مردم عادی را مقصر این نادرستی نمی‌دانم. خیلی از دوستان ما ابتدا مخالف بودند که اسم خود را معلول بگذاریم ولی درنهایت به این جمع‌بندی رسیدیم که باید این موضوع را بپذیریم و در مرحله بعد تلاش کنیم تصور جامعه را نسبت به معلولیت عوض کنیم.» او ادامه می‌دهد: «انجمن می‌تواند افراد آلبینو را از انزوا خارج کند. بسیاری از افراد آلبینی به واسطه شرایط فرهنگی امکان حضور در جامعه را ندارند و شرایط ظاهری و جسمی آنها، امکان درخشش آنها در جامعه را نمی‌دهد. این انجمن می‌تواند لزوم حضور این افراد در جامعه را به مردم گوشزد کند. کمک دیگر این انجمن می‌تواند به خانواده این افراد باشد که استرس و فشار آنها کمتر شود و بدانند که بچه‌های آنها در جامعه یک پناهگاه دارند. انجمن می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد اشتغال برای این افراد هم باشد.» آریا رشیدی‌شمسه هم به توانایی این انجمن در تلاش به تغییر قوانین و همچنین حمایت از حقوق قانونی این افراد اشاره می‌کند: «تا این لحظه در متن لایحه اصلاحی حمایت از معلولان هیچ اسمی از آلبینیسم برده نشده است؛ به عبارتی آلبینیسم در این طرح ازجمله معلولیت‌های شناخته‌نشده است. سازمان بهزیستی ما را جزو کم‌بیناها دسته‌بندی می‌کند، درحالی ‌که فارغ از مشکلات رنگ، پوست و مو، مشکلات بینایی ما ٥ مورد است که فقط یک مورد آنها با کم‌بینایان مشترک است. انجمن می‌تواند شرایط ما را به سازمان‌ها و نهادها معرفی کند. بسیاری از شغل‌ها را ما می‌توانستیم برعهده بگیریم که همین نبود تعریف قانونی مانع از استخدام ما و اعمال سلیقه شخصی کارفرمایان شده است.»  مرتضی شمسیان‌نورسته با اشاره به این موضوع در ادبیات ایران، به توان فرهنگ‌سازی این انجمن اشاره می‌کند: «در بخشی از مناطق ایران و دنیا، نگاه درستی نسبت به افراد دارای آلبینیسم وجود ندارد و حتی در برخی کشورهای آفریقایی هنوز آلبینوها را می‌کشند و از بدن آنها برای سحر و جادو استفاده می‌کنند. انجمن می‌تواند در زمینه اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی کارهای مهمی انجام دهد؛ مشاوره به جامعه، خانواده‌ها و هم خود این افراد می‌تواند بسیار کمک کند. من‌ سال دوم دانشگاه متوجه شدم که یک نوع ذره‌بین برای مطالعه و مخصوص افراد کم‌بینا وجود دارد درحالی‌ که ما خیلی دیر فهمیدیم. علاوه ‌براین اگر انجمنی باشد، شاید بتواند سازمان‌های مسئول را وادار کند که به شرکت‌های تولیدکننده

 

 

 

دلسرد

 

دلسرد

گارگین فتایی

.

 

هر روز بدتر از قبل

درد و عذاب و ماتم

درد و فشار روحی

چشمان گربه و غم

رنج و فشار قلبی

سر درد و زجر اعصاب

دنیا چو زهرمار است

چشمان محروم خواب

بغض و عذاب تحقیر

اوج تعصب و کین

بحث و جدال بیخود

هزار فکر رنگین

جان می کنی شب و روز

حاصل زیر صفر است

نایی برام نمانده

اشکم به روی چهره است

 

 

 

گزافه گویی نیکی هیلی: برجام تفاوتی بین مراکز نظامی و غیرنظامی قائل نشده است

 

گزافه گویی نیکی هیلی: برجام تفاوتی بین مراکز نظامی و غیرنظامی قائل نشده است

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/3968-گزافه-گویی-نیکی-هیلی-برجام-تفاوتی-بین-مراکز-نظامی-و-غیرنظامی-قائل-نشده-است

.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری رویترز؛ نیکی هیلی، در نشست خبری در سازمان ملل گفت: من این هفته، دیداری بسیار سازنده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین داشتم، آمانو مدیر کل و کارکنان وی در زمانی که برای ما اختصاص داده بودند بسیار سخاوتمند بودند. وی و تیمش بسیار حرفه ای و در زمینه کاری خود متخصص هستند. آنان برنامه راستی آزمایی بسیار قوی درباره ایران دارند. من درباره کارهایی که آنها انجام می دهند، بسیار خرسندم. با این وجود و با همه خوبی هایی که آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد، آنها فقط تا جایی که می توانند بازرسی کنند، خوب عمل می کنند.

وی ادامه داد: ایران اعلام کرده است که اجازه دسترسی به مراکز نظامی را نخواهد داد ولی برجام هیچ تفاوتی بین مراکز نظامی و غیرنظامی نگذاشته است. همچنین برخی مراکز اعلام نشده وجود دارند که هنوز بازرسی نشده اند. این مشکل است. ما آژانس را تشویق می کنیم تا از همه اختیارات خود و استفاده همه امکانات موجود در برجام استفاده کنند و ما نیز در این فرایند از آژانس حمایت می کنیم.

 

 ارائه گزارش دیدار از آژانس به واشنگتن؛ روز دوشنبه

هیلی درباره سوال خبرنگاری درباره اینکه آیا از نظر آمریکا آژانس باید رویکردی تخاصمی تر در قبال ایران پیش بگیرد یا نه گفت ما به آژانس نرفتیم که از آنان بخواهیم کاری انجام دهند. من برای پرسیدن چند سوال به آژانس مراجعه کردم. اینکه چه جاهایی را بازرسی کرده اند و چه جاهایی بازرسی نشده اند، اینکه موضوع و مساله ای هست یا نه؛ برای همین ما برای ارزیابی وضعیت جاری مراجعه کردیم. همچنین برای حمایت از آنان رفتیم تا اطمینان دهیم منابع لازم را برای انجام کار خود دارند. این کار بزرگی است که به عهده آژانس گذاشته شده است. آنان کارشناسان بسیار خبره ای دارند و می خواهیم اطمینان حاصل کنیم به اندازه کافی کارشناس و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار داشته باشند. در واقع این یک ماموریت حقیقت یابی بود و من روز دوشنبه به واشنگتن می روم و در آنجا گزارشی درباره همه آنچه که یافته بودیم، ارائه می کنم.

 

حزب الله توان تسلیحاتی خود را ارتقا داده است

نیکی هیلی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد مدعی شد نیروهای یونیفل اقدام فعالانه ای علیه گروه های شبه نظامی لبنان مانند حزب الله انجام نمی دهند. وی افزود: حزب الله توان تسلیحاتی خود را ارتقاء می دهد. وی افزود مشکل دیگری که ما در اینجا در نیویورک داریم، موضوع یونیفل در جنوب لبنان است که ماموریت آن تا پایان همین ماه خاتمه می یابد.

 

 طفره رفتن از پاسخ به سوالی درباره تجاوزات مکرر اسرائیل به خاک لبنان

خبرنگاری از نیکی هیلی پرسید می دانم که شما بسیار از ایران و حزب الله انتقاد می کنید ولی اشاره ای به تجاوزات اسرائیل به لبنان که هر روز اتفاق می افتد نمی کنید. نظر شما درباره این تجاوزات چیست؟

نماینده‌ آمریکا در سازمان ملل بدون اینکه پاسخی به سوال خبرنگار بدهد، دوباره انگشت اتهام را به سوی حزب الله گرفت و مدعی شد درباره یونیفل باید بگویم که ما بسیار نگران هستیم، من بسیار نگرانم زیرا در آنجا بودم، در مرزها حضور داشتم و شاهد بودم که صدها راکت رو به اسرائیل نشانه رفته بود. مشکلی جدی در این میان مطرح است. این حزب الله است که تسلیحات خود را در برابر تلویزیون به نمایش می گذارد، این تسلیحات را از سوریه قاچاق می کند. شاهد همه کارهایی که با ایران انجام می دهند هستیم، این نگرانی جدی است و هدف ما این است که سازمان ملل همواره تامین کننده صلح و امنیت باشد. همواره ما صحبت از پیشگیری می کنیم.

 

 

 

تحریم‌های آمریکا ضد ونزوئلا حاوی پیامی به مادورو است

نماینده آمریکا در سازمان ملل متحدگفت تحریم های کشورش ضد ونزوئلا پیامی جدی به نیکلاس مادورو رئیس جمهور این کشور است. وی افزود برای ملاقات با وزیر خارجه ونزوئلا که در سازمان ملل متحد به سر می برد، از او درخواستی نشده است. هیلی گفت آمریکا هرگز در برابر دیکتاتوری ای که نیکولاس مادور قصد دارد آن را به کوبا تحمیل کند تسامح به خرج نخواهد داد.

 

 اوضاع یمن به شدت نگران کننده است

نیکی هیلی نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد مدعی شد ما در قبال آنچه در یمن می گذرد به شدت نگرانیم و در این باره با مسئولان عربستانی تماس هایی برقرار می کنیم

 

 

 

رهبر اپوزیسیون ترکیه باز هم اردوغان را به چالش کشید

 

رهبر اپوزیسیون ترکیه باز هم اردوغان را به چالش کشید

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/3969-رهبر-اپوزیسیون-ترکیه-باز-هم-اردوغان-را-به-چالش-کشید

.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فرانس پرس، کمال قلیچدار اغلو رهبر جمهوریخواه خلق اصلی ترین حزب اپوزیسیون ترکیه، از امروز شنبه به مدت ۴روز، تجمعی را با عنوان «کنگره عدالت» برگزار خواهد کرد.

این در حالی است که وی چندی پیش در اقدامی موفقیت آمیز راهپیمایی را با همین مضمون و در مخالفت با بی عدالتی های حکومت رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، برگزار کرد که یک ماه طول کشید و مسیر ۴۵۰کیلومتری در حدفاصل ۲شهر استانبول تا آنکارا را شامل می شد.

کنگره عدالت قرار است در استان کاناکال، در محیط باز و هر روز با تمرکز بر یکی از موارد نقض حقوق بشر در ترکیه برگزار شود.

همزمان، اردوغان نیز امروز در بخش دیگری از کشور سالگرد نبرد سال ۱۰۷۱ (مالازگیرت) را برگزار می کند که در آن عثمانیان بر امپراطوری بیزانس پیروز شدند.

گفتنی است تاکید قلیچدار اغلو بر نام «عدالت» در واقع کنایه ای است به ناکارآمدی حزب حاکم «عدالت و توسعه» که زمام امور کشور را به دست دارد