راهپیمایی اربعین

راهپیمایی اربعین

 

اتحاد شیعه، سنی و مسیحی

در پیاده روی اربعین حسینی

 

 

 

 راهپیمایی اربعین، سالیانی‌ دراز جزء مهم‌ترین مناسک مذهبی شیعیان عراق بوده است و مدتی است که ایرانیان نیز به این قافله پیوسته‌اند و به آن اهتمام می‌ورزند. راهپیمایی اربعین، مانند حج و نماز جماعت و دیگر مناسک دینی که گروهی و دسته‌جمعی برگزار می‌شود، هویت‌بخش و نیز سرشار از لذت‌های معنوی است. بسیاری از راهپیمایان اربعین، در هنگام پیمودن این راه طولانی که اکنون رسما جزء مناسک مذهبی تلقی می‌شود، لذتی خاص را تجربه می‌کنند که در عبادت‌های فردی غایب است. همچنین هویت و روحیه‌ای که این مراسم به شیعیان می‌دهد و تا حد بسیاریْ نقیصۀ «در اقلیت بودن» را جبران می‌کند، اهتمام فراوان شیعیان را به این راهپیمایی کم‌نظیر برانگیخته است. عشق به امام حسین(ع) و انگیزه‌های معنوی و اخروی، بخشی از ماجرا است؛ بخش دیگر، تأثیر این مراسم میلیونی و رسانه‌پسند بر هویت شیعه در جهان امروز و در منطقۀ خاورمیانه است.

دربارۀ مبانی عقیدتی و جایگاه دینی این مراسم پرشور، جداگانه باید سخن گفت. در عین حال باید به برخی پیامدهای ناخواستۀ آن نیز توجه کرد. راهپیمایی اربعین، خواسته یا ناخواسته، رقبای شیعه را نیز در منطقه به انواعی دیگر از اظهار وجود وامی‌دارد. منطقۀ آشوب‌زدۀ ما به‌شدت گرفتار نزاع‌های مذهبی است و بخشی از کسانی که به اردوگاه داعش می‌پیوندند، انگیزه‌ای جز مقابله با گسترش تشیع در کشورشان ندارند. بنابراین شیعیان نیز تا می‌توانند باید از تبدیل راهپیمایی اربعین به لشکرکشی فرقه‌ای جلوگیری کنند. اکنون گروه‌هایی از اهل تسنن به بهانۀ مبارزه با غلو و شرک، تشیع را آماج نقد و حمله‌های رسانه‌ای و حتی فیزیکی کرده‌اند و برخی از طرفداران تشیع نیز به بهانۀ مبارزه با وهابیت و دفاع از اهل بیت(ع)، شبانه‌روز مشغول نقد اهل سنت‌اند. این شیوه، بر مشکلات و معضلات جهان اسلام افزوده و حل ساده‌ترین مسائل اجتماعی مسلمانان را دور از دسترس کرده است. برای آنکه راهپیمایی اربعین از این گونه آسیب‌ها مصمون باشد، بهتر است تا می‌توانیم در این راه طولانی، شعار وحدت و مهرورزی با همۀ مسلمانان جهان را سر دهیم و صلح و برادری با آنان را اظهار و اعلان کنیم. نیز تا می‌توان باید از جنبه‌های سلبی این گردهمایی بزرگ کاست و بر وجوه ایجابی آن، مانند ضرورت همدلی با جامعۀ جهانی برای حل مسائل انسان معاصر افزود. مثلا می‌توان هر سال شعارهایی مانند «حفظ محیط زیست» یا «صلح بهتر از جنگ است» یا «اسلام، دین رحمت است نه آیین خشونت» يا «ايمان، ضامن سعادت انسان» به حواشی راهپیمایی اضافه کرد تا چهرۀ جهانی و رحمانی مذهب اهل بیت(ع) نمایان‌تر شود.

 

رضا بابایی

اربعین حسینی

 

                       

 

 

کشیش کریستوفل؛ "پدر" آلمانی نابينايان ايرانی

کشیش کریستوفل؛ "پدر" آلمانی نابينايان ايرانی

.

http://www.dw.com/fa-ir/%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%81%D9%84-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%8A%D9%86%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/a-16308828

.

نابینایان ایران توانایی خواندن و نوشتن خود را مدیون کشیشی آلمانی هستند که نخستین آموزشگاه نابینایان را در سال ۱۳۰۴در شهر تبریز بنیان نهاد. مردی که در ایران ریشه دواند و پیکرش در شهر اصفهان به خاک سپرده شد.

 

 

 

هنگامی كه صحبت از خط بريل يا خط نابینایان می‌شود، هميشه می‌پرسند: «راستی اين خط بين‌المللی است؟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌»

اين تصور نادرست از اينجا ناشی شده كه خط نابينايان را چيزی مانند زبان اشاره ناشنوايان می‌پندارند. در واقع اما اين خط معادل يا كد متفاوتی برای الفبای خط‌ های معمول و مرسوم است. در نتیجه خط نابينايی چينی، عربی و لاتين طبيعتاً با هم فرق دارند.

الفبای فارسی اين خط كه سيستم اصلی آن در سال ۱۸۲۵توسط لوئی بریل برای خط لاتين اختراع شد، صد سال پس از آن به همت كشيش كريستوفل در تبريز معرفی و ثبت گرديد.

ببینید: تصاویری از دوران اقامت کشیش کریستوفل در ایران

نابينايان ايران خواندن و نوشتن به فارسی را وامدار كشيش كريستوفل هستند؛ كسی كه نيمی از زندگی خود را صرف بنای سازمان‌های آموزشی و پرورشی برای آنان در تركيه و ايران نمود، با دست خود نخستين كتاب‌ها را به تركی، ارمنی و فارسی برای آنها رونويسی كرد و خود نيز جزوه‌هايی در اين زمينه نوشت كه تنها به خط بريل منتشر شدند.

 

اهداف بزرگتر

 ارنست ياكوب كريستوفل در روز ۴سپتامبر ۱۸۷۶در شهر رايت )مونشن‌گلادباخ امروزی( كه تيم فوتبالش در ايران شناخته ‌شده است، زاده شد. پس از گذراندن دبستان و سه سال دوره‌ی متوسطه به آموزشگاه پرورش آموزگاران دبستانی رفت.

در آن روزگار آموزگاران دبستانی را در مقایسه با آموزگاران مقاطع بالاتر تحصیلی، دانش‌آموختگان دون‌پايه‌ای می‌ديدند که در پرورشگاه‌های فقيرانه با سلسله مراتبی نظامی، نگهداری می‌شدند. بدين ترتيب كريستوفل كه خود بنيانگذار آموزشگاه‌ها و پرورشگاه‌هايی برای نابينايان بود، در دوره‌ نوجوانی سه سال در پرورشگاه زيسته بود و سه سال نیز به عنوان كمک مربی در پرورشگاه‌های كودكان بی‌سرپرست خدمت كرد.

آنجا بود كه يوليوس اشتورسبرگ (Julius Stursberg) سرپرست آن پرورشگاه را شناخت كه خود آموزگار زبان‌دانی بود و كريستوفل را هم به آموختن زبان‌های گوناگون تشويق می‌كرد.

 

 

کشیش کریستوفل در کنار دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه نابینایان در شهر اصفهان

 

 

 

کریستوفل در ۱۸سالگی از كشتار سال ۱۸۹۴ارمنيان در تركيه آگاه شد و از همان هنگام احساس وظيفه‌ی نگهداری و پرورش مسيحيان در شرق در او جان گرفت. او اندکی بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه مذهبی کشیشان در شهر بازل سوئیس‌ در سال ۱۹۰۴به همراه خواهرش هدویگ از سوی "كميته‌ی كمک به ارامنه" مستقر در سوئیس به سيواس در تركيه رفت و نخستين پرورشگاه تبليغ دین مسيحیت در کشورهای خاور نزدیک را در آنجا بنيان نهاد.

در بهار سال ۱۹۰۷کریستوفل و خواهرش پس از اتمام مأموریت سه ساله با کوله‌باری از تجربه به ویژه در زمینه‌ی کار با نابینایان به آلمان باز ‌گشتند. این دو یک سال بعد باز راهی ترکیه كه کریستوفل آن را به علت كشتار ارامنه "كشور اشک و خون" می‌ناميد، شدند. کریستوفل و هدویگ در شهر ملطيه در بخش كردنشين تركيه نخستين آموزشگاه نابينايان در شرق را تأسیس کردند.

اين آموزشگاه و پرورشگاه ويژه‌ی ارامنه‌ی مسيحی بود ولی كريستوفل در سر اهداف بزرگتری را می‌پروراند كه هيچكدام از نهادهای تبليغ آيين مسيح با آنها همراه نبودند. او می‌خواست آموزشگاه‌هايی ويژه‌ی كليه‌ی نابينايان در شرق بنيان نهد.

بدين ترتيب در سال ۱۹۰۸راهش را از همه‌ی نهادهای رسمی تبليغ آيين مسيح در آلمان و سوئیس جدا كرد و به تنهايی سازمان‌های نابينايان را نخست در تركيه و سپس در ايران تشكيل داد.

 

گشایش نخستین آموزشگاه نابینایان در ایرا

 کریستوفل با آغاز جنگ جهانی اول از تركيه به آلمان بازگشت و تا پايان جنگ به عنوان كشيش ارتش در جبهه‌ها مشغول كار بود. او فرزند زمان خود بود و مانند اكثريت مردم آلمان به شدت ناسيوناليست به شمار می‌آمد. کریستوفل درباره‌ی جنگ جهانی اول می‌نويسد: «از آنجا كه گرفتاری ميهن را عميقاً حس می‌كردم، تنها با دلی ناخرسند و غمگين از خدمت نظام درآمدم. چون شانس خدمت در جبهه را نداشتم، شاد بودم كه دستكم به عنوان كشيش بيمارستان‌های ارتشی خدمت كنم‌‌‌‌‌‌‌

اما كارها و كمک‌های كريستوفل در شرق روحيه‌ی بين‌المللی و انسان‌دوستی را نيز در او آشكار می‌سازند.

او در هفت سالی كه در تركيه مشغول خدمت و تبليغ آيين مسيحیت بود، زبان تركی و ارمنی آموخت، الفبای نابينايان را برای ارامنه ابداع كرد و جزوه‌های درسی بسياری در رشته‌های گوناگون برای شاگردان آموزشگاهش نوشت. با كشتار ارامنه و طرد مسيحيان از تركيه در سال ۱۹۱۵او نيز مجبور به ترک آن كشور شد. گرچه بار ديگر در سال ۱۹۱۹برای تجديد آموزشگاه ويران‌شده‌اش به تركيه بازگشت و امتحانات سختی را برای به دست آوردن پروانه‌ی آموزگاری با موفقيت گذراند، اما با این حال اجازه‌ی بازگشايی آموزشگاه نابينايان در تركيه‌ی نوين را نيافت.

کشیش کریستوفل پس از پنج سال اقامت، كار و تبليغ دين در آلمان تاب نياورد و راهی تبريز شد، چون ايران را روادارتر از تركيه تشخيص داده بود.

او در سال ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) نخستين آموزشگاه نابينايان را در تبريز گشود. در همانجا با تلاش خستگی ناپذيری خط و زبان فارسی و تركی آذری آموخت و الفبای بريل را برای فارسی‌زبانان ابداع كرد. پس از سه سال آموزشگاه را به همكاران جوانترش تحويل داد و در اصفهان سازمان نابينايان تازه‌ای بنيان نهاد كه تا زمان انقلاب سال ۱۳۵۷در ایران برپا بود.

 

کریستوفل‌، گمنام در ایران

 در سال ۱۹۴۳كه نيروهای متفقين در ايران حرف اول را می‌زدند، كريستوفل بازداشت و به اتهام همكاری غير مستقيم با رژيم آلمان نازی چهار سال در اردوگاه‌های اسرای جنگی به سر برد. پس از اثبات بی‌پايگی این اتهامات نخست در شهر نومبرشت در غرب آلمان پرورشگاهی برای قربانيان نابينای جنگ جهانی دوم تأسيس كرد ولی باز در سال ۱۹۵۱به آموزشگاه خود در اصفهان بازگشت. کریستوفل تا پايان عمر یعنی ۲۳آوريل ۱۹۵۵ (۴ارديبهشت ۱۳۳۴) به تلاش خود در آموزش و پرورش نابينايان ايران ادامه داد. کشیش کریستوفل همانجا در آرامگاه ارامنه‌ی اصفهان به خاک سپرده شد.

 

 

کشیش کریستوفل در آرامگاه ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد 

 

 

 

زابينه تونه در كتاب "زندگی برای مسيح" از تلاش خستگی‌ناپذير و فداکاری كريستوفل می‌نويسد كه تا پايان عمر سرخوردگی‌ها، محروميت‌ها و مخالفت مقام‌های مذهبی و سياسی در کشورهای مختلف او را از كار برای نابينايان باز نداشت. او تنها چند ماه پيش از درگذشتش نشان افتخار آلمان فدرال را به خاطر خدماتش دريافت كرد.

سازمان بشارت آيين مسيح آلمان پس از درگذشت كريستوفل به ياد و افتخار او "سازمان بشارتی نابينايان كريستوفل" (Cristoffel Blindenmission) نام گرفت.

اين سازمان هم اكنون در بيش از يک هزار برنامه‌ی آموزشی و پرورشی برای نابينايان در صد کشور جهان‌، جز در زادگاهش ايران، فعال است. تنها قدردانی كه پس از انقلاب از كار و تلاش كريستوفل شده، كتابی است با عنوان "آرامگاه خارجيان در اصفهان" كه اميرهوشنگ آقايی در آن بخش‌هايی از كار و آثار کشیش كريستوفل را شرح داده است.

نگارنده كه خود آموخته و پرورده‌ی سازمان نابينايان كريستوفل اصفهان است، شاهد مصادره‌ی قهرآميز و تعطيلی آموزشگاه در آغاز انقلاب بود؛ در محل كليسای آموزشگاه، یک مسجد ايجاد شد و كلاس‌ها به خوابگاه توان‌خواهان بدنی و ذهنی تبديل شدند.

افشين استدآبادی كه از آخرين شاگردان كشيش كريستوفل بوده درباره‌ی "پدر آلمانی نابينايان ايران" می‌گويد: «با اينكه هميشه با ما مهربان بود، جذبه‌ صدايش طوری همه را می‌گرفت كه كسی در برابرش سر و صدا نمی‌كرد. مرد ۸۰ساله موسيقی، خط بريل، بيولوژی، فارسی و آلمانی درس می‌داد و در اصل می‌خواست همه‌ی كارهای آموزشگاه را از تدريس و تعمير وسايل و كار در باغ و تيمار حيوانات، يك تنه خودش انجام دهد.‌‌‌‌‌»

 

 

 

 

زبان راز آلود  فیلها

زبان راز آلود  فیلها

ترجمه گارگین فتائی

.

حدود  بیست سال " آندرآ تورکالو Andrea Turkalo " بر روی  گروهی بر از   فیلهای وحشی  از طریق جمع آوری آرشیوی  از رفتار و صداهای آنها در جنگل بارانی باسینCongo basin rain forest کنگو مطالعه کرده است .

 

جنگل بارانی باسینCongo basin rain forest

 

 

 

در مرکز تفریحی دزانگا Dzanga Clearing همه جا قابل مشاهده هستند . این مرکز تفریجی دارای یک گودال آبی watering hole برای آب شرب حیوانات ، یک چشمه اب معدنی و یک منطقه حفاظت شده  sanctuary of peace برای همه است . در این منطقه ، فیلمها می تواننددر  زیستگاه  طبیعی خودشان و  نه در مجموعه ای مثل یک باغ وحش مصنوعی مورد مطالعه قرار گیرند .

 

مرکز تفریحی دزانگا Dzanga Clearing

 

 

انسانها تنها دشمنان طبیعی فیلها هستند  اما آنها در این جنگل بارانی  در امان هستند .

فیلها صداهای یچیده ماهرانه و آگاهانهای از خود بروز می دهند که دانشمندان سعی در ضبط این صداها همراه ویدیویی از رفتارهای خاصی که این صداها را همراهی می کنند دارند .

محققین از دستگاههای صوتی پیشرفته ای برای ثبت تغییرات ظریف  در اصوات فیلها استفاده می کنند  .

آندره آ  تورکالو یک یا دو بار در سال اصوات ضبط شده خود را به دانشگاه کورنل  Cornell University می برد یعنی مکانی که محققین در حال گرد آوری مراحل اولیه یک دیکشنری از الفاظ صوتی فیلها هستند . برای تسهیل در این مراحل ،  محققین از قواعدی که  تکنیک های طبقه بندی مناسب صوتی را پیاده می کند پیروی می کنند

محققین دنبال کردن الفاظ صوتی فیلها از طرق گوش را مشکل می دانند زیرا اکثر صداهای فیلها در فرکانسهای بسیار پائینی هستند پائین تر از آن حدی که انسان بتواند بشنود .

فیلهای پیر یا بچه فیلهای ضعیف می توانند بوسیله شیرها و ببرها کشته شوند . با وجود اینکه صداهای فیلها تقریباً برای گوش انسان  غیر قابل شنیدن هستند اما این الفاظ صوتی به فیلهای دیگر در این جنگل انبوه به دور دست انتقال می یابند .

شکاکین از نامیدن الفاظ صوئتی فیلها به عنوان یک زبان خودداری می کنند اما صداها در زندگی اجتماعی فیلها دارای معنی هستند .

کشورهای زیادی می خواهند از فیلها حمایت کنند اما پول کافی برای حفاظت و حمایت از آنها درمناطق حفاظت شده ندارند بین حرف تا عمل و نیز بین قانون و قدرت انسان در اجرای آن  شکاف عمیقی وجود دارد .

 

 

چرا ترامپ  برنده شد؟ هشت دلیل برای شگفتی بزرگ !

چرا ترامپ  برنده شد؟ هشت دلیل برای شگفتی بزرگ !

.

http://alikonline.ir/images/stories/2016/november/17/20161117-farsi.pdf

.

عصر ایران؛ جعفر محمدی - چند هفته پیش هیاری کلینتون در سالروز تولدش عکسی از خودش در توئیتر منتشر کرد و نوشت: تولدت مبارک رئیس جمهور آینده آمریکا! هم او ، هم هوادارانش و هم قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی در آمریکا و سایر نقاط جهان، تقریباً مطمئن بودند که چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، یک زن خواهد بود؛ نظرسنجی ها هم این را نشان می دادند.

با این حال، از اولین ساعات اعالم نتایج، مشخص شد که دونالد ترامپ پیش افتاده است. در ابتدا گمان غالب بر این بود که با شمارش آرای ایالت های کلیدی، کلینتون برنده خواهد شد اما چنین نشد و هر چند در مقاطعی کلینتون به ترامپ نزدیک شد اما هیچگاه به او نرسید و به کاخ سفید هم.

 این نتیجه جهان را در شگفتی فرو برد. قیمت طا بالا رفت، نفت و دلار افت کردند و شاخص بسیاری از بورس ها شکست. تا پیش از این، در همه انتخابات معاصر آمریکا، نظرسنجی ها دقیق بودند و از روی آنها می شد نتیجه را پیش بینی کرد اما این انتخابات، صحت علمی نظرسنجی ها را زیر سؤال برد.

حال پرسش اینجاست که چرا چنین شد و شخصیتی که ابتدا در عرصه سیاسی « گمنام » بود  و، سپس«  مورد تمسخر » قرار گرفت    چگونه در مرحله »آخر توانست  « رئبیس جمهور » شود !؟

شاید  اولین پاسخ، به کارنامه سفید سیاسی او در برابر کارنامه پر غلط سیاسی کلینتون مرتبط باشد. ترامپ، قبل از کاندیداتوری به عنوان تاجری موفق و مجری یک برنامه تلویزیونی شناخته می شد و کتاب هایی هم در زمینه کارآفرینی و موفقیت داشت. اما هیلاری کلینتون کارنامه ای آکنده از فعالیت ها و مسؤولیت های سیاسی داشت. او سال ها سناتور بود و بعدها وزیر امور خارجه آمریکا شد و البته 8 سال نیز در دوران ریاست جمهوری همسرش بیل کلینتون، در کسوت بانوی اول آمریکا در کاخ سفید اقامت داشت. به علاوه، او در شرایطی کاندیدا شد که یک دموکرات، رئیس جمهور آمریکا بود.

این شرایط باعث شد دست ترامپ - که دیکته ای در سیاست ننوشته بود - در انتقاد از دموکرات ها، دولت مستقرشان و کاندیدای آنها باز تر باشد و هیلاری و تیمش نتوانند در این عرصه ضدحمله ای داشته باشند.

نمونه بارز حمات بی پاسخ ترامپ علیه کلینتون را می توان در قضیه ایمیل دید که آثار مخرب فراوانی در آرای کاندیدای دموکرات ها داشت.

2 - ترامپ با زیرکی تمام توانست خود« را به یک«  برند خاص » تبدیل کند. در علم برندینگ گفته می شود که هر چقدر یک برند، بُرنده تر و تیز تر باشد، قدرتش بیشتر است و بیشتر در یادها می ماند . این نکته ای بود که ترامپ و تیم برندینگ او، به خوبی از عهده اش برآمدند. وقتی ترامپ به عنوان یکی از کاندیداهای اولیه جمهوریخواهان وارد رقابت های درون حزبی شد، طبق روال از او پرسیدند که اگر جمهوریخواه دیگری کاندیدای نهایی شود، آیا ترامپ از او حمایت خواهد کرد؟ و ترامپ برخلاف عرف سیاسی گفت: نه! خودم به تنهایی ادامه خواهم داد. اینجا بود که او بر متفاوت بودن خود با دیگران تأکید کرد و توجهات را به خود جلب کرد. سپس با اتخاذ مواضع تند و تیز، برند خود را بُرنده تر کرد؛ اظهاراتی مانند کشیدن دیوار حائل بین آمریکا و مکزیک، ممنوع الورود کردن مسلمانان به ایالات متحده، محدود کردن مهاجران، استفاده از بمب اتم، پاره کردن برجام و نظایر این ها. او پس از آن که توجهات را به خود جلب کرد، با زیرکی مواضعش را تعدیل کرد. این برندسازی هدفمند، شاید مهم ترین عامل پیروزی او بوده است.

3 - ترامپ برغم همه غرور و سر سختی اش، توانست فضای به وجود آمده علیه خودش را به نحوی هوشمندانه مدیریت کند. از اواسط رقابت های انتخاباتی به بعد، تقریبا همه نهادهای رسمی، رسانه ها، نخبگان و حتی بخش های مهمی از جمهوریخواهان، علیه ترامپ موضع گیری کردند. این شرایط سخت و شکننده می توانست ترامپ را فرو بریزد ولی او این فضا را به عرصه ای برای مظلوم نمایی تبدیل کرد و این گزاره را

ترویج داد که او در میان هجمه های حکومت و رسانه ها، تنها مانده است و نیاز به کمک مردم دارد.

در واقع، رأی مردم به ترامپ به گونه ای اعتراض آنها به جریان غالب حاکمیت در آمریکا )و نه نظام آمریکا( بود و والا فردی با سابقه سیاسی صفر، آن هم بعد از آن همه تخریب نمی توانست نظر مردم را به خود جلب کند.

4 - حملات تیم هیلاری کلینتون علیه ترامپ و افشاگری ها علیه او که عمدتاً ناظر به مسائل اخلاقی بود، زودتر از موعدی که باید آغاز شد. بعد از آن افشاگری ها، محبوبیت ترامپ بسیار کاهش یافت ولی در گذر زمان، این مسائل در جامعه ای مانند آمریکا عادی شد و از ترامپ توانست ضد حمله های مؤثری را ترتیب دهد و مثاً با یادآوری رسوایی کلینتون و مونیکا چنین استدلال کند که اگر خودش حرف خاف اخاق زده، بیل کلینتون )همسر هلیاری عملاً مرتکب چنین کاری شده است یا با پیش کشیدن مسأله ایمیل ها، توانست جو را عوض کند. شاید اگر حملات کمپین دموکرات ها دیرتر صورت می گرفت، تیم ترامپ نمی توانست فرصتی برای رهایی از غافلگیری پیدا کند.

5 - تأکید بیش از حد کلینتون و حامیانش بر مباحث حقوق بشری با محوریت اقلیت ها )رنگین پوست ها، مهاجران، دگرباشان جنسی و ...( هر چند در جلب آرای این افراد به دموکرات ها مؤثر بود اما این حس را به اکثریت سفید پوست و طبقه متوسط منتقل کرد که نادیده گرفته می شوند و لذا به سمت ترامپ متمایل شدند.

6 - یکی از نکاتی که تیم ترامپ بر روی آن انگشت گذاشت و بزرگنمایی کرد، وضعیت سلامتی هیلاری کلینتون بود. هیلاری چندین بار در مراسم مختلف، دچار ضعف بدنی شد، از حال رفت و تلو تلو خورد جمهوریخواهان با بیان این که نمی توان سکان اداره امریکا را به دست زنی سالخوره و بیمار داد، توانستند بر روی آرای مردد اثر گذار باشند.

7 - اوباما در طول 8 سال ریاست جمهوری اش، به عنوان کسی که برنده جایزه صلح نوبل شده بود، کمتر از سایر رؤسای جمهور آمریکا اقتدارگرایی کرد. کاندیدای دموکرات ها نیز زنی بود که نمی توانست حس اقتدار را در آمریکایی ها زنده کند.

در واقع ، نیاز جامعه آمریکا به اقتدارگرایی - که ریشه تاریخی دارد - در 8 سال گذشته، ارضا نشده بود و این، دقیقاً همان نقطه ای بود که ترامپ روی آن دست گذاشت و با عباراتی مانند آمریکا بار دیگر قدرتمند خواهد شد، آمریکا را از نو خواهیم ساخت و ... حس اقتدارگرایی آمریکایی ها را معطوف به خود کرد و آمریکایی ها احساس کردند که تغییر با او محقق خواهد شد همان گونه که 8 سال پیش، اوباما را نماد تغییر دانستند

8 - در 8 سال حاکمیت دموکرات ها، متوسط درآمد مردم آمریکا در سال رو به کاهش بوده است )برخی منابع از کاهش2الی 3 هزار دلاری خبر می دهند( و این برای مردم کشوری که سرمایه داری در آن حرف اول را می زند، هرگز خوشایند نبود. در چنین شرایطی، یک تاجر موفق که به ریزه کاری های تجارت و اقتصاد وارد است کاندیدای جمهوریخواهان شد تا بخشی از آرای مردد به سمت او مایل شوند تا بلکه بتواند گشایشی در معیشت شان ایجاد کند.

 

 

 

 

 

 

                       

 

مختثصری در مورد مراسم ازدواج در کشورهای مختلف

مختثصری در مورد مراسم ازدواج در کشورهای مختلف

ترجمه گارگین فتائی

.

در آفریقای جنوبی ازدواج ها در یک شنبه و در ایالات متحده ازدواجها در شنبه برگزار می شوند .

 عروسها  در کشور یمن لباس به رنگ طلایی و در پاکستان لباس به رنگ قرمز  می پوشند.

در یک ازدواج مسیحی عروس و داماد سوگند می خورند در حالی که در یک ازدواج اسلامی  عقدنامه امضا می کنند .

ازدواج های مسیحی شامل تبادل حلقه های انگشتری به نشانه اتحاد عروس و داماد است اما در یک ازدواج هندویی این تبادل شامل  تبادل گردن بندهاست.

در ازدواج هندویی غالباً خانواده عروس به خانواده داماد جهزیه ای پرداخت می کنند .

در سنگاپور ازدواج بین المذاهب متداول ودر هندوستان غیرمعمول است .

در مراسم عروسی در کشور هلند مهمانها گلها را بعد از مراسم ازدواج روی  عروس و داماد می زیرند اما در سوئیس مهمانان روی سر آنها برنج می ریزند .

بعد از مراسم ازدواج در کلیسای ارتودکس روسی جشن و پایکوبی از سه تا هشت روز ادامه  می یابد  اما در آمریکا این جشن تنها چهار یا پنج ساعت است .

 

 

 

 

 

 

چه چیزی شاهکار است؟

چه چیزی شاهکار است؟

.

به ابوسعيد ابوالخير، گفتند :

فلاني قادر است پرواز کند،

 گفت: اين که مهم نيست، مگس هم مي پرد.

گفتند: فلاني را چه ميگويي..؟؟روي آب راه ميرود..!!

گفت: اهميتي ندارد، تکه اي چوب نيز همين کار را مي کند.

گفتتند: پس ز نظر تو شاهکار چيست..؟؟

گفت: اين که در ميان مردم زندگي کني ولي هيچگاه به کسي زَخم زبان نزني، دروغ نگويي، کلک نزني ٬دلي نشکني٬ از اعتماد کسي سوء استفاده نکني و کسي را از خود ناراحت نکني.

اين شاهکار است..

 

 

 

سی عادت ناپسند اجتماعی

 

سی عادت ناپسند اجتماعی

.

۱. خیره شدن به دیگران

 ۲. با دهان‌پر حرف زدن

 ۳. قطع کردن حرف دیگران

۴. اظهار فضل و دانایی کردن

 ۵. بلند حرف زدن

 ۶. خیلی محکم یا شل دست دادن

 ۷. پرخوری در میهمانی ها

 ۸. گذاشتن آرنج روی میز

 ۹. پچ پچ کردن و خندیدن مرموز در حضور دیگران

 ۱۰. دراز کردن دست از سوی آقایان و اصرار برای دست دادن با خانم ها( یی که به هر دلیلی مایل نیستند).

۱۱. باد کردن یا صدا در آوردن با آدامس

 ۱۲. استفاده بی اندازه از تلفن همراه

 ۱۳. نمایش عمومی احساسات و رومانتیک بودن در حضور دیگران

 ۱۴. توهین یا کنایه و طعنه زدن به دیگران

 ۱۵. بهداشت ضعیف و رفتارهای ناپسند بهداشتی در حضور دیگران: مانند خلال دندان، تمیز کردن بینی حتی با دستمال، شانه‌کردن‌مو

 ۱۶. حمله به حریم شخصی و باورهای افراد

 ۱۷. بی نظمی و زرنگی در نوبت

 ۱۸. ریختن آشغال روی زمین حتی در جاهای کثیف

 ۱۹. پوشیدن لباس نامناسب،یا آراسته نبودن

 ۲۰خندیدن به خطاها، آسیب دیدن یا مشکل دیگران

 ۲۱. به کاربردن کلمه های زشت و زننده

 ۲۲. هنگام گفتگو، نگاه کردن به جایی غیر از چهره مخاطب

 ۲۳. حل و فصل کردن مشکلات (با فرزند یا همسر یا...) در جمع

 ۲۴. کشیدن سیگار در جمع

 ۲۵. سکوت، و کم حرفی غیر عادی یا‌عبوس بودن در جمع

 ۲۶. مسخره کردن لهجه ها یا شوخی های تحقیر آمیز جنسیتی

 ۲۷. افراط و تفریط در سلام ‌و احوالپرسی

 ۲۸. بدگویی از دیگران

 ۲۹. فضولی کردن

 ۳۰. بی توجهی به وقت و برنامه دیگران

 

 

 

«سلام بر شما که مانند آنچه در مزامیر انجیل آمده پنج سال است سایه مرگ را برخود می بینید و زندگی می کن

«سلام بر شما که مانند آنچه در مزامیر انجیل آمده پنج سال است سایه مرگ را برخود می بینید و زندگی می کنید»

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2163-

«سلام-بر-شما-که-مانند-آنچه-در-مزامیر-انجیل-آمده

-پنج-سال-است-سایه-مرگ-را-برخود-می-بینید-و-زندگی-می-کنید»

.

مصاحبه اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران با هفته نامه "گاندزاسار" ارامنه حلب

آلیک - اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان خلیفه ارامنه تهران روز جمعه 23 مهر ماه طی گفتگویی اختصاصی با هفته نامه "گاندزاسار" ارامنه حلب به سؤالات خبرنگار این نشریه در زمینه های مختلف پاسخ گفت. وی طی این گفتگو با شرح وضعیت زندگی و فعالیت های اجتماعی جامعه ارمنیان ایران به برخی مسائل منطقه ای و افراطی گرایی نیز پرداخته است.

لطفا به اختصار درباره جامعه ارمنیان ایران (خلیفه گری ها، کلیساها و مدارس) توضیح دهید.

- اجازه دهید پیش از هر چیز سلامی داشته باشم خدمت مسئولان و همکاران هفته نامه "گاندزاسار" ارامنه حلب و همچنین خوانندگان آن که بیش از پنج سال است همانند آن چه در مزامیر آمده است "سایه مرگ را بر سر خود دیدند اما نمردند". شما همواره در دعاهای شخصی و جمعی ما حضور دارید.

در رابطه با جامعه ارمنیان ایران باید گفت که دارای تاریخچه ای طولانی است که با هنر، معماری، ادبیات و سازندگی غنی شده است. جامعه ارمنیان ایران در طی قرون متمادی نقش به سزایی در رشد و تعالی فرهنگ، و همچنین زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران داشته که در دوران کنونی نیز به نوعی استمرار یافته است.

جامعه ارمنیان ایران ریشه در اعماق تاریخ دارد و جمعیت آن همواره در نوسان بوده است. در حال حاضر براساس آمار رسمی حدود هشتاد هزار ارمنی در ایران سکونت دارند که اکثر آن ها ساکن تهران هستند.

ما دارای سه خلیفه گری در آذربایجان، اصفهان (جلفای نو) و تهران هستیم . این خلیفه گری ها به صورت مستقل اداره شده و وابسته به حوزه جاثلیقی ارامنه سیلیسی هستند.

ایران به عنوان کشور همسایه ارمنستان، به گواه تاریخ، دوست ملت ارمنی بوده. البته این دوستی در برهه هایی از تاریخ کم رنگ شده ولی هیچگاه تبدیل به خصومت نشده است و ما همواره دو ملت دوست باقی مانده ایم. ما در طول تاریخ دارای صدها کلیسا در ایران بوده ایم. برخی رقم سیصد کلیسا را مطرح می کنند. برخی از این کلیساها از بین رفته اند، برخی به صورت نیمه ویرانه به حیات خود ادامه داده اند و برخی از آن ها نیز که در وضعیت مناسبی قرار داشته اند از سوی دولت محافظت شده اند.

در حال حاضر ما دارای چهار کلیسای جامع هستیم. کلیسای تادئوس مقدس (قره کلیسا) که هر ساله در عید تادئوس مقدس و ساندوخت در آنجا مراسم دعا و زیارت با حضور هزاران زائر برگزار می شود، کلیسای استپانوس مقدس، کلیسای دزوردزور و بالاخره کلیسای وانک اصفهان. در شهرهای مهم ایران نیز دارای کلیساهایی هستیم که از آن جمله می توان به 14 کلیسا در اصفهان، 11 کلیسا در تهران، 4 کلیسا در تبریزو 10 کلیسا در روستا های منطقه فریدن اصفهان اشاره کرد. همچنین کلیساهایی در شهرهای اراک، رشت، انزلی، مشهد، خرقان، همدان، ارومیه و قزوین فعال هستند. در حال حاضر در تهران 17 مدرسه و 4 کودکستان ارمنی مشغول فعالیت هستند. مدارس ارمنی اصفهان در مجتمع آموزشی متمرکز شده اند و مدارسی نیز در شهرهای تبریز و ارومیه مشغول فعالیت هستند.

جامعه ارمنیان ایران از لحاظ ساختار تاریخی و کلیسایی منحصر به فرد است. برای حفاظت از این میراث فرهنگی چه اقداماتی در حال اجرا هستند؟

- در پاسخ به سؤال نخست به کلیساهایی اشاره کردیم که در زمان خود از مراکز مهم فرهنگی محسوب شده اند. کلیساهایی تاریخی همچون کلیسای تادئوس مقدس، کلیسای دزوردزور و کلیسای استپانوس مقدس که در قرون بعدی کلیسای وانک اصفهان و کلیساهای شهرهای دیگر نیز به آن ها افزوده شده اند. فعالیت های کلیسای ملی ما پیرامون این کلیساها شکل گرفته است.

در زمان کنونی شرایط زندگی فرق کرده اند. برخی از این کلیساها اکنون در مناطقی دورافتاده و متروک واقع شده و در انتظار بازدید کننده هستند. حفاظت و نگهداری از کلیساهای ارمنی ایران نیاز به بودجه هنگفتی دارد که از توانایی جامعه ارمنیان بسیار فراتر می باشد. خوشبختانه سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از این کلیساها حفاظت و نگهداری کرده و در صورت نیاز اقدام به مرمت آنها می کند.

ما نیز کمیته ای برای حفاظت از کلیساهای ایران داریم که با همکاری سازمان میراث فرهنگی کشور در تلاش است تا ضمن نگهداری و مرمت این کلیساها در اعیاد مربوط به این کلیسا نیز مراسم زیارت برگزار کرده و زمینه آشنایی با ارزش های فرهنگی و معماری را فراهم آورد. در ساختار سازمان میراث فرهنگی کشور مدیری ارمنی فعالیت دارد که به امور مربوط به نگهداری و مرمت از این کلیساها نظارت دارد.

با توجه به رشد اسلام‌ گرایی افراطی در منطقه خاورمیانه چنین جریاناتی چه تاثیری می توانند بر اقلیت های مسیحی ساکن در منطقه داشته باشند؟

-البته منطقه خاورمیانه در بحران به سر می برد و ما شاهد رشد جریانات افراطی و ایجاد تنش در منطقه هستیم. باید یک واقعیت را در نظر داشت و آن این که جریانات افراطی اعم از دینی و سیاسی در وحله نخست به خود ضرر می رسانند.

با رشد این جریانات افراطی ممکن است حضور مسیحیان در منطقه در معرض تهدید قرار گیرد، اما این جریانات به همان میزان نیز به اسلام صدمه وارد کرده و کشورهای معتدل اسلامی را دچار بحران می کنند.

در این راستا مسیحیان و مسلمانان باید در کنار هم و در جهت برقراری صلح و آرامش و براساس عشق، احترام و تفاهم متقابل به مبارزه بر علیه این جریانات بپردازند. نمونه زیبای چنین همزیستی جمهوری اسلامی ایران است که در آن مسلمانان، مسیحیان، کلیمیان، زرتشتیان، هندوها، بودایی ها و صابئین با حقوق مساوی و آزادی های دینی در کنار یکدیگر زندگی می کنند. باید تأکید کنم که براساس اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران "ایرانیان زرتشتی، کلیمی ومسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می‏شوند که درحدودقانون درانجام مراسم دینی خودآزادند و دراحوال شخصیه وتعلیمات دینی برطبق آیین خودعمل می‌ کنند."

بی تردید جمهوری اسلامی ایران یک کشور نمونه محسوب می شود که در آن مردم صرفنظر از قوم و نژاد خود از حقوق برابر برخوردار بوده و رنگ پوست، نژاد و زبان موجب برتری هیچ گروهی نمی باشد.

امروز برخی از کشورهای منطقه خاورمیانه همچون عراق، سوریه، لیبی و فلسطین در نتیجه جنگ و سیاست های اعمال شده از سوی گروه های افراطی به مناطقی نا امن برای مسیحیان تبدیل شده اند. از سوی دیگر به گواهی تاریخ جریانات افراطی هیچ گاه موفق نشده اند و از این پس نخواهند توانست برای مدت زمان طولانی به حیات خود ادامه دهند. وظیفه ما دفاع از میراث مسیحیت است. بی تردید این کار آسان نخواهد بود و باید در نظر داشته باشیم که حراست از ارزش های دینی، ملی و همچنین سیاسی نیاز به از خودگذشتگی دارد.

به عنوان یک اقلیت مذهبی، جامعه ارمنیان از چه حقوقی در جمهوری اسلامی برخوردار بوده و با چه مشکلاتی مواجه می باشد؟

- همانگونه که ذکر آن رفت حقوق اقلیت های دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تضمین شده است. کلیساها، 17 مدرسه و 4 کودکستان و همچنین انجمن های فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و خیریه ارامنه براساس اساسنامه های خود فعالیت می کنند. خلیفه گری ارامنه و همچنین امور دینی و ملی ارمنیان نیز براساس اساسنامه خلیفه گری اداره می شوند.

فعالیت مطبوعات و انتشارات به زبان ارمنی و همچنین فعالیت های مربوط به مسئله ارمنی بدون هیچ مشکلی پیگیری می شوند.

اقلیت های دینی دارای نمایندگانی در مجلس شورای اسلامی هستند که دو نفر از آن ها نمایندگان ارمنیان، یک نفر نماینده اقلیت آشوریان و کلدانیان، یک نفر نماینده کلیمیان و یک نفر نیز نماینده زرتشتیان می باشد، با این وجود آن ها در مجلس از حقوق و اختیارات برابر با دیگر نمایندگان برخوردارند.

شاید عجیب به نظر برسد اما در بسیاری از مواقع مرمت کلیساهای ما توسط شهرداری های مناطق انجام می گیرد و همزمان برق مصرفی کلیساها مانند مساجد رایگان می باشد.

البته مشکلاتی نیز وجود دارند که قابل حل می باشند با این وجود زندگی اجتماعی ارمنیان پویا و فعال بوده و چشم به افق های دوردست دارد. جامعه ارمنیان ایران با ایمان مسیحی و همچنین با امید به تحقق مطالبات ملت ارمنی نفس می کشد.

در پایان، بار دیگر برای ملت شجاع سوریه و به ویژه ارامنه این کشور آرزوی صلح و موفقیت دارم.

 

روابط عمومی شورای خلیفه گرای ارامنه تهران

 

 

 

پیروزی ترامپ به عنوان یکی از مخالفان سرسخت توافق هسته ای در انتخابات آمریکا با واکنش رسمی مقامات کشو

پیروزی ترامپ به عنوان یکی از مخالفان سرسخت توافق هسته ای در انتخابات آمریکا با واکنش رسمی مقامات کشورمان

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2161-

پیروزی-ترامپ-به-عنوان-یکی-از-مخالفان-سرسخت-

توافق-هسته-ای-در-انتخابات-آمریکا-با-واکنش-رسمی-مقامات-کشورمان

.

رئیس‌ جمهور در جلسه هیات دولت با بیان اینکه "عزت و استقلال ایران در این است که مواضع ما فقط از خواست و اراده مردم ایران اثر می‌ پذیرد و با تغییرات در دولت‌های خارجی تغییر نمی‌ کند"، تأکید کرد: نتیجه انتخابات آمریکا، اثری در سیاست‌ های جمهوری اسلامی ایران ندارد.

حسن روحانی افزود: موقعیت آمریکا در جامعه بین‌ المللی و افکار عمومی جهان به دلیل سیاست‌های غلط تضعیف شده و شکاف بیشتر با جامعه جهانی و اروپا به این موقعیت، بیشتر ضربه خواهد زد.

رییس‌ جمهوری ادامه داد: نتیجه انتخابات آمریکا، نشان التهابات و عدم ثبات داخلی آمریکا مدت‌ ها باقی خواهد ماند و زمان زیادی می‌ برد که این اختلافات و مشکلات داخلی حل ‌شود.

رییس شورای عالی امنیت ملی با اعلام اینکه "امروز دیگر آمریکا به هیچ وجه بیش از گذشته توانایی استفاده از ایران‌ هراسی و ایجاد اجماع جهانی بر علیه ایران را ندارد"، افزود: سیاست ایران در تعامل سازنده با جهان و شکسته شدن تحریم‌ های هسته‌ ای، روابط اقتصادی ایران با همه کشورها را یک مسیر رو به رشد و برگشت ناپذیر قرار داده است.

روحانی تأکید کرد که هوشمندی ایران در توافق هسته‌ای این بود که برجام را نه به عنوان توافق با یک کشور یا یک دولت بلکه به عنوان یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تثبیت کرد که با تصمیم یک دولت قابل تغییر نیست.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه که در رومانی به سر می‌برد با اعلام نظر خود درباره نتیجه انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا گفت: ما در امور داخلی دیگر کشور ها دخالت نمی‌ کنیم. این انتخاب مردم آمریکاست؛ اما هر کس رئیس‌ جمهور آمریکا باشد باید واقعیات جهان و منطقه ما را به درستی بشناسد و با آن با واقع‌ گرایی مواجه شود.

وی ادامه داد: ایران و آمریکا روابط سیاسی ندارند، اما آن چه آمریکا به عنوان یک تعهد بین المللی چند جانبه در برجام پذیرفته است را باید اجرا کند.

 

دبیر شورای عالی امنیت ملی هم نتیجه انتخابات آمریکا را نشانگر سرخوردگی و بی‌ اعتمادی اکثریت جامعه به ساختار و رویه‌های جاری در این کشور خواند و ابراز امیدواری کرد که این انتخابات باعث بازبینی در سیاست‌ های واشنگتن مبتنی بر سلطه‌ جویی، جنگ و خونریزی در سایر کشورها شود.

شمخانی با بی تاثیر عنوان کردن نتیجه انتخابات آمریکا بر سیاست‌ ها و اقدامات کشورمان در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی اظهار داشت: اصولا مشی مستقل و رفتار هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران بر خلاف برخی کشورهای منطقه در هیچ مقطع زمانی متاثر از تغییر حاکمیت در دیگر کشورها نبوده و سیاست نه شرقی و نه غربی کشورمان با پشتوانه حمایت مردمی و اتکا به ظرفیت‌ های داخلی، مسیر روشن خود را بر اساس حکمت، عزت و مصلحت طی خواهد کرد.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان هم در واکنش به نتایج انتخابات آمریکا با بیان اینکه مردم ایران از سیاست‌ های گذشته دولتمردان آمریکا تجربیات تلخی داشته و دارند، گفت: آنچه برای آنها مهم، قابل اعتنا و ملاک در ارزیابی است، عملکرد و سیاست‌ های اجرایی دولت آینده آمریکاست.

بهرام قاسمی اظهار داشت: آنچه برای ایران و مردم آن مهم، قابل اعتنا و ملاک در ارزیابی آنها خواهد بود، عملکرد و سیاست‌ های اجرایی دولت آینده آمریکاست که از مواضع و اظهارات تبلیغاتی انتخاباتی ایشان در دوران رقابت‌ های انتخابات از اهمیت بیشتری می‌ تواند برخوردار ‌باشد.

وی سیاست‌ های دولت‌ های گذشته آمریکا و مداخلات در امور کشورهای منطقه را عامل اصلی تشدید خشونت‌، افراط گرایی و تشدید و تحریک احساسات مردم مسلمان منطقه دانست و افزود: شرایط ناپایدار و بی‌ ثباتی کنونی در منطقه استراتژیک خاورمیانه، خلیج فارس، خلیج عدن و دریای سرخ و تهدیدهای ناشی از ترویج خشونت و افراطی ‌گری و گسترش تفکرات منحط و خطرناک و تروریستی انواع گروه ها مانند داعش که جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم مقابله با آن قرار دارد، همگی گویای لزوم بازنگری و باز اندیشی جدی در سیاست منطقه‌ ای آمریکاست.

کمالوندی، سخنگو و معاون امور حقوقی، بین‌ الملل و پارلمانی سازمان انرژی اتمی کشورمان، با اشاره به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، تأکید کرد که ایران آماده هر گونه تحول است.

وی با بیان اینکه ایران تلاش می‌کند اجرای برجام را ادامه دهد تصریح کرد که ایران طرح‌ های طولانی‌ مدتی دارد.

ترامپ که امروز به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا وارد کاخ سفید شد به عنوان یکی از مخالفان سرسخت توافق هسته ای ایران در نشست های انتخاباتی خود پاره کردن برجام را به عنوان یکی از اولویت های کاری خود نام برده بود.

این واکنش ها از سوی خبرگزاری های فارس، تسنیم، ایسنا و شبکه خبر مورد پوشش قرار گرفت.

 

 

 

تلاش ارمنستان برای شکستن محاصره ترکیه و جمهوری آذربایجان به کمک گاز ایران

تلاش ارمنستان برای شکستن محاصره ترکیه و جمهوری آذربایجان به کمک گاز ایران

 http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2172-

افق-تلاش-ارمنستان-برای-شکستن-محاصره-ترکیه

-و-جمهوری-آذربایجان-به-کمک-گاز-ایران

.

 

پایگاه خبری "یرگیر" ارمنستان در مقاله ای تحت عنوان "تلاش ارمنستان برای شکستن محاصره ترکیه و جمهوری آذربایجان به کمک گاز ایران" به اهداف و انگیزه های سفر این هیئت پرداخته است. "هایک هاراطونیان معاون وزیر انرژی ارمنستان که سرپرستی این هیئت را بر عهده دارد رئیس هیئت مدیره شرکت "انرگاایمپکس" می باشد که دو ماه پیش صرفا با هدف واردات و صادرات گاز از ایران تاسیس شده است. با توجه به این موضوع می توان اذعان کرد سفر این هیئت با هدف انعقاد توافقنامه جهت واردات و صادرات گاز ایران انجام می گیرد. آرتاشس تومانیان سفیر جمهوری ارمنستان در ایران حدود یک هفته پیش خبر از انعقاد توافقنامه ای میان ایران و ارمنستان داد که به ارمنستان اجازه می دهد گاز ایران را به کشور ثالث و به ویژه گرجستان صادر نماید. توافق در این زمینه پیشتر در طی سفر لون یولیان وزیر سابق انرژی ارمنستان به ایران حاصل شده است. بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ایران در آن زمان ابراز امیداوری کرد صادرات گاز به گرجستان از مسیر ارمنستان تا ماه مارس سال 2017 میلادی به صورت آزمایشی آغاز شود. می توان تصور کرد هیئت ارمنی با هدف تحقق بخشیدن به این طرح عازم تهران خواهد شد." "البته واردات گاز ایران توسط ارمنستان و صادر نمودن آن به گرجستان پیشتر آغاز شده است. براساس گزارش کمیته درآمدهای دولتی جمهوری ارمنستان که حدود یک ماه پیش از این ارائه شد، در شش ماهه نخست سال جاری (2016) ارمنستان 24.7 میلیون متر مکعب گاز به گرجستان صادر کرده و از محل آن 6 میلیون دلار درآمد کسب کرده است. از آنجایی که ارمنستان تولید کننده گاز نیست می توان چنین تصور کرد که ارمنستان گاز ایران را به گرجستان ترانزیت کرده است." از آنجایی که شرکت "انرگاایمپکس" در اگوست سال جاری تاسیس شده است می توان نتیجه گرفت ترازیت گاز ایران به گرجستان پیش از آن انجام گرفته است. حجم اندک گاز فروخته شده به گرجستان می تواند موید این موضوع باشد که طرفین در شش ماهه نخست سال جاری مسیر ارمنستان را آزمایش کرده و اکنون با توجه به نتایج مثبت آن در صدد رسمیت بخشیدن به این همکاری هستند.پایگاه خبری "یرگیر" در مقاله خود با اشاره به اهمیت اقتصادی و سیاسی امضای احتمالی توافقنامه همکاری ایران و ارمنستان در زمینه گاز برای منطقه، می افزاید: "این توافقنامه در وهله نخست درآمدزایی در پی خواهد داشت که با توجه به وضعیت بغرنج اجتماعی و اقتصادی از اهمیت ویژه برخوردار است. دوم آن که از طریق این همکاری محاصره ارمنستان از سوی ترکیه و جمهوری آذربایجان شکسته شده و بر اهمیت نقش منطقه ای ارمنستان افزوده خواهد شد. این همکاری همچنین موجب تحکیم هر چه بیشتر روابط با ایران و گرجستان خواهد شد. با درنظر گرفتن طرح اتصال شبکه های برق ایران، ارمنستان، گرجستان و روسیه می توان اذعان کرد که با شکل گرفتن کریدور انرژی ایران، ارمنستان، روسیه و گرجستان، نقش ارمنستان در طرح های جایگزین منطقه ای پر رنگ تر می شود. "نویسنده مقاله همچنین با اشاره به سفر هفته جاری آلکسی میلر رئیس هیئت مدیره "گازپروم" به ارمنستان می نویسد: "از آنجایی که خط لوله گاز ایران و ارمنستان تحت مالکیت "گازپروم" قرار دارد می توان گفت بررسی امکان مشارکت روسیه در ترانزیت گاز ایران از مسیر ارمنستان از اهداف سفر آلکسی میلر به ایروان بوده است."

با توجه به این موضوع، توافق روسیه با ترانزیت گاز ایران به گرجستان از مسیر ارمنستان می تواند موجب آن شود که با نقش آفرینی محوری "گازپروم" ارمنستان در آینده نزدیک تبدیل به کشور ترانزیت کننده گاز ایران به بازارهای اروپایی شود.

 

بخش فارسی رادیوی عمومی ارمنستان

 

 

 

 

الهام گارنیک درهاکوپیان از قلاب‌ دوزی‌ های مادر

 

الهام گارنیک درهاکوپیان از قلاب‌ دوزی‌ های مادر

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/2176

-الهام-گارنیک-درهاکوپیان-از-قلاب‌-دوزی‌-های-مادر

.

گارنیک درهاکوپیان درباره‌ برپایی نمایشگاه آثارش پس از ۳۸سال:

سرچشمه آثار مشبک من در گذشته و کودکی‌ ام ریشه دارد. من به قطعات قلاب‌ دوزی مادرم که روی میز انداخته بود، خیلی توجه کردم و بعد به این فکر کردم که قطعات را روی هم بیندازم و از جهات مختلفی بچرخانم.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی نمایشگاه آثار این هنرمند، این روزها گالری "آریا" و "ماه مهر" میزبان نقاشی‌های گارنیک درهاکوپیان است. هنرمندی که پس از غیبتی طولانی، آثارش به‌ نمایش درآمده است. او در پس این سال‌ ها به جست‌ و جو در تکنیک‌ ها و فرم‌ های جهان ذهنی‌ اش و بسط و گسترش آنها پرداخته و حاصل کارش را به‌ نمایش درآورده است.

ابداع‌ها و کشف و شهودهای درهاکوپیان در قالب چهارمین نمایشگاه «بازخوانی هنر مدرن ایران» که چند سالی است گالری آریا آن را مصرانه دنبال می‌ کند، بیش از هر چیزی بیانگر تحول زیبایی‌ شناختی این هنرمند در سال‌ های غیبت از صحنه جدی هنرهای تجسمی است. در گالری "ماه مهر" آثار قدیمی‌ تر درهاکوپیان به‌ نمایش گذاشته شده است که به سمت هنر مدرن غربی و مکاتب هنری مانند کوبیسم و اکسپرسیونیست‌ ها می‌ رود، اما اغلب کارهای متأخر درهاکوپیان که در گالری آریا است، چرخشی آشکارا به هنر سنتی ایران و میراث فرهنگی ارامنه دارد. استفاده از ابزار سختی همچون سیمان که متریالی کاملا امروزی است، با ته‌ نشین کردن مفهوم و المان‌ هایی از زیست‌ بوم هنرمند، کاری نو و مختص او شکل داده است.

گارنیک درهاکوپیان درباره‌ نمایش آثارش در این نمایشگاه، گفت: من برای خلق یک اثر نقاشی هیچگاه در یک خط مستقیم حرکت نکرده‌ ام و این را می‌ توان در تنوع آثارم مشاهده کرد. من بیش از هر چیزی به‌ دنبال جست‌ و جو در عرصه‌ ها و مفاهیم مختلف هستم.

او ادامه داد: من در نوجوانی و جوانی به هنر غرب علاقه بسیاری داشتم، اما این علاقه کم‌ کم و بعد از سفرهایی که به مناطق مختلف اروپا و آسیا داشتم در سال‌ های آخر دهه ۵۰کمی فروکش کرد و از آن زمان به بعد، مسیر دیگری را برای جست‌ و جوگری در هنر پیدا کردم.

این هنرمند نقاش گفت: غالبا بازگشت به گذشته و از نو آزمودن روش‌ های پیشین، احساس کشف تازه‌ ای را در من برمی‌ انگیزد که یکی از این اکتشاف‌ ها در سال‌های پایانی دهه ۶۰برای من رخ داد، زمانی که به ساخت آثار مشبک سیمانی رو آوردم.

درهاکوپیان افزود: سرچشمه این آثار مشبک برای من، در گذشته و کودکی‌ ام ریشه دارد. من به قطعات قلاب‌ دوزی مادرم که روی میز انداخته بود خیلی توجه کردم و بعد به این فکر کردم که قطعات را روی هم بیندازم و از جهات مختلفی بچرخانم. دگرگون شدن نقش‌ ها و بافت‌ های مشبک و درهم بافته برایم شگفتی‌ آور بود. بی‌ شک مشاهدات این دوره و تجربه محدود کار با سیمان زمینه‌ ای برای آغاز این دوره از آثارم بود.

این هنرمند نقاش به غیبت این سال‌ های خود اشاره کرد و گفت: من با این نظر موافق نیستم که اگر آثار هنرمند به موقع ارائه نشود، تاریخ مصرفش می‌گذرد. من هیچ‌ وقت از مد روز پیروی نکرده‌ ام، بنابراین در نمایش کارهایم نیز شتابی نداشته‌ ام. این غیبت طولانی من از صحنه هنر به معنای دوری از اجتماع نیست و طبعا این بینندگان هستند که آثار را ارزیابی می‌ کنند.

آریا شکوهی - مدیر گالری آریا - نیز درباره‌ی برپایی نمایشگاه آثار درهاکوپیان گفت: درهاکوپیان یکی از نقاشان و هنرمندان قدیمی ایران است که پیش از این با تالار قندریز همکاری می‌ کرد. این همکاری حتی به زمانی می‌ رسد که این تالار با عنوان تالار ایران شناخته می‌ شد.

او ادامه داد: این هنرمند نزدیک به ۳۸سال است که آثارش را به‌نمایش نگذاشته و تنها در خانه مشغول خلق اثر است. ما در این نمایشگاه تنها می‌خواهیم یک بازخوانی انجام دهیم و از کارهای دوره‌ های مختلف این هنرمند بهترین را انتخاب کرده‌ ایم. ما تا به
حال نزدیک به
۷۰اثر از ۵۰سال فعالیت هنری این هنرمند را گزینش کرده‌ایم که امکان دارد تعداد این‌ها در هر دو گالری افزایش پیدا کند.

شکوهی همچنین اظهار کرد: این چهارمین نمایشگاه «بازخوانی هنر مدرن ایران» ماست. تهیه یک تاریخ مدون در ایران رسم نیست و این اتفاق در هنر هم رخ می‌دهد. زمانی که می‌ خواستیم اولین بازخوانی را برگزار کنیم بسیاری از افراد تنها آخرین آثار سیراک ملکونیان را به یاد داشتند، در حالی که این هنرمند در حوزه‌ ها و سبک‌ های متنوعی کار کرده بود و آن نمایشگاه حافظه جامعه تجسمی ما را به‌ روز کرد.

مدیر گالری آریا گفت: ما سعی می‌ کنیم با خوانش دوباره، این آثار را به نوعی ثبت کنیم و امیدوارم که بازخوانی پنج، شش و هفت هم برگزار شود که هنرمندان آن مشخص و قطعی هستند، اما ترجیح می‌دهم تا زمان برگزاری نمایشگاه نامی از آنها برده نشود. ما در کنار این نمایشگاه کتابی را با همکاری نشر «نظر» منتشر کردیم که در آن، آثار به صورت جامع تری منتشر شده و آثاری در کتاب وجود دارند که در این نمایشگاه نیستند.

نمایشگاه درهاکوپیان تا ۱۹آذرماه در دو گالری «آریا» و «ماه مهر» به ترتیب واقع در خیابان ولیعصر، بالاتر از سه‌ راه عباس‌ آباد، کوی زرین، شماره ۱۰و خیابان آفریقا، کوچه نیلوفر، شماره ۷میزبان علاقه‌ مندان به هنر نقاشی است.

 

 

 

به منظور شرکت در همایش کلینیکال اونکولوژی در تهران سفر هیاتی از پزشکان و متخصصین مرکز سرطانشناسی ارم

به منظور شرکت در همایش کلینیکال اونکولوژی در تهران سفر هیاتی از پزشکان و متخصصین مرکز سرطانشناسی ارمنستان به ایران

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2175-

به-منظور-شرکت-در-همایش-کلینیکال-اونکولوژی

-در-تهران-سفر-هیاتی-از-پزشکان-و-متخصصین-

مرکز-سرطانشناسی-ارمنستان-به-ایران

.

 روز شنبه، 22 آبان، گروهی از پزشکان مرکز سرطانشناسی ایروان که به دعوت شرکت "واران پرتو درمان" برای شرکت در سمپوزیوم سرطانشناسی به ایران سفر کرده بودند به دفتر تحریریه روزنامه "آلیک" آمده و از نزدیک در جریان فعالیت های این روزنامه 85 ساله قرار گرفتند.

دکتر محمد شهرامی، رییس شرکت "واران آرمنیا" و عضو ارشد "واران پرتو درمان" ایران،‌ که این گروه از پزشکان را همراهی می کرد در مورد اهداف این سفر گروه ارمنستانی به خبرنگار آلیک گفت: طی توافق و سند همکاری که شرکت "واران پرتو درمان" ایران با مرکز سرطانشناسی "فانارجیان" ایروان امضا شده شرکت "واران پرتو درمان" برای انتقال دستگاه های پرتو درمانی مدرن به ارمنستان اعلام آمادگی کرده و در همین راستا در جهت مهارت و امکان آموزش متخصصین ارمنستانی و آشنایی با دست آوردهای نوین پزشکی تعدادی از پزشکان ارمنستانی را طی دوره های کوتاه مدت به سمپوزیوم ها و دوره های آموزشی در ایران یا کشورهای اروپایی خواهد فرستاد تا از این طریق آمادگی لازم را برای کاربری تجهیزات نوین کسب نمایند.

وی با اشاره به اینکه هدف اصلی همایش کلینیکال اونکولوژی، شناسایی و آشنایی با روش‌های تشخیص زود هنگام سرطان و یافتن استراتژی‌های پیشگیری با چشم‌ انداز داشتن جامعه‌ ای عاری از سرطان بود افزود: در این سمپوزیوم که به واسطه حضور دانشمندانی چون پرفسور امامی، خانم پروفسور اسراری و دیگران برگزار شد که به واسطه حضور دانشمندان نامی که از سراسر دنیا به ایران سفر کرده بودند از اعتبار و سطح علمی بسیار بالایی برخوردار بودبرای گروه ارمنستانی فرصت بسیار خوبی برای کسب تجربه و شناخت نسبت به پیشرفت هایی حاصل شده در دنیای خارج از ارمنستان محیا شد.

دکتر نرسس کارامیان و دکتر آرمنیه لازاریان در پاسخ به سوال خبرنگار آلیک در خصوص وضعیت و امکانات سرطان درمانی ارمنستان خاطر نشان کردند که دانش درمان این بیماری در ارمنستان به 3-2 دهه قبل باز می گردد و از آن زمان تا امروز هیچ فعالیتی برای بهبود امکانات و یا ارتقا دانش متخصصین امر صورت نگرفته بود.

دکتر لازاریان افزود: با ایجاد ارتباط میان متخصصین دو کشور امکان بهره مندی از دانش نوین و همچنین کاربری تکنولوژی نوین برای پزشکان ارمنستانی فراهم می شود که با این امر به درمان بیماران سرطانی ارمنستان کمک شایانی خواهد شد.

خاطر نشان می کند که طبق توافق بعمل آمده تعداد دو دستگاه برخوردار از تکنولوژی نوین جهانی تحویل مرکز درمانی-پژوهشی "فنرجیان ارمنستان خواهد گردید که پس از نصب واتمام دوره های آموزشی متخصصین ارمنستانی آماده ارایه خدمات به بیماران ارمنستانی و یا حتی دیگران خواهد بود.

 

 

 

 

 

پس از سه روز کاری مجمع اسلامی-مسیحی با قرائت بیانیه ‌ای با تاکید بر نقش دین در برقراری صلح جهانی به

پس از سه روز کاری مجمع اسلامی-مسیحی با قرائت بیانیه ‌ای با تاکید بر نقش دین در برقراری صلح جهانی به کار خود پایان داد

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/2162-

پس-از-سه-روز-کاری-مجمع-اسلامی-مسیحی

-با-قرائت-بیانیه-‌ای-با-تاکید-بر-نقش-دین-در

-برقراری-صلح-جهانی-به-کار-خود-پایان-داد

.

حضورو سخنرانی اسقف اعظم ارامنه و رییس شورای خلیفه گری در این نشست

 

 

به گزارش روایط عمومی خلیفه گری طی گزارشی اعلام کرد چهارمین مجمع اسلامی-مسیحی با عنوان «احترام و حفظ کرامت انسان؛ زمینه‌ ساز صلح و امنیت جهانی»، دیروز با حضور اندیشمندانی از کشورهای عراق، لبنان، نیجریه، آمریکا، سوئیس، واتیکان، ایتالیا، هند، فرانسه، انگلیس و هنگ ‌کنگ با قرائت بیانیه‌ از سوی حجت‌ الاسلام محمدمهدی تسخیری، رییس مرکز گفت‌ و گوی بین‌ المللی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به پایان رسید.

در بخشی از این بیانیه رهبران کلیساهای ارامنه ایران و کاتولیک و انگلیکن و نمایندگان مسلمان شیعی و سنی (از چهار اقلیم جهان)، نسبت به اینکه حیات بزرگ ترین هدیه الهی به بشریت است تاکید داشتند «خداوند تمام زنان و مردان را از عشق آفرید و به آنها کرامت انسانی مقدس و منحصر بفرد عطا فرمود و حقوق مسلّم و مسوولیت به آنها بخشید».

در متن این بیانیه تصریح شده است: «خداوند بر اساس عشق به مراقبت از تمام عائله بشری پرداخته و کتاب‌ هایی که برای ما مقدس هستند نیز حاوی همین پیام‌ها و توصیه‌ها هستند که بر رحمت، عطوفت، توبه، بخشش، آشتی، مراقبت از یتیمان، حمایت از مظلومان تاکید دارد

روبن کاراپتیان، رییس شورای خلیفه گری ارامنه تهران و شمال کشور نیز که در جمع اعضای شرکت کننده در این مجمع دینی حضور داشت از بیانیه پایانی این اجلاس سخن به میان آورد و آن را زمینه ساز صلح و همدلی مردم دانست. در این بیانیه آمده: «ما با نگرانی فوری و اندوه عمیق توجه داریم که همین کتاب‌های مقدس گاهی سوء تعبیر شده، مورد استفاده ابزاری قرار گرفته و تحریف می‌شوند تا اقدامات تنفرآمیز، انحصار گرایی، خشونت و وحشت را نسبت به دیگران توجیه کنند. زنان، کودکان و اقلیت‌ های قومی و مذهبی اولین اهداف این گونه سوء تعبیرها از متون مقدس هستند که می‌تواند منجر به اشکال مختلفی از تنفر، تحقیر و یا اذیت و آزار شوند

اندیشمندان مسیحی و مسلمان مجمع چهارم نسبت به اینکه رفتارهای خشونت‌ طلب به منزله توهین به مقام الهی است، بیان داشته‌ اند « اقدامات افراطی موجب لطمه شدید به انسان‌ هایی می‌ شود که مخلوقات خداوند قلمداد می‌ شوند. گرایش‌ های خشن و جرائم علیه ملت ها، گروه‌ ها و افراد، از جمله حملات ناعادلانه علیه سرزمین‌ هایی که دارای حاکمیت هستند و همچنین، هر گونه واکنش خشن به این زبان توهین آمیز، معرفی نامناسب و کوچک شمردن دین توسط برخی رسانه‌ ها، دولت‌ ها و جنبش‌ های اجتماعی سکولار، است

رهبران دینی این مجمع تاکید دارند قوانین اهانت به مقدسات برای توجیه رفتارهای خشونت آمیز و تغییر کیش اجباری در موارد ازدواج‌ های بینادینی، اعمال محدودیت علیه انجام آزادانه فرایض دینی در میان کارگران مهاجر در دیگر کشورهایی که شاید دین اکثریت با دین آنها متفاوت باشد و اقدام منفور آدم ربایی و تغییر کیش اجباری دختران جوان توسط مردان مسن تر در هر جایی که ممکن است، رخ دهد را محکوم کردند.

در بخشی دیگر این بیانیه نسبت به اینکه مؤمنان باید از تناقض میان رفتار و زندگی خود با گفتار و آموزه هایشان اجتناب ورزند تاکید دارد «حضور زنان در گفت‌ و گوهای بین دینی اجتناب ناپذیر است و در این زمینه، دین نباید قربانی منافع اقتصادی و سیاسی شود

ارتقای فرهنگ عدم خشونت در پاسخ به اقدامات خشونت‌آمیز و هماهنگ با قوانین و سیاست‌ های بین‌ المللی و محلی و همچنین، قانون طبیعی که خداوند آن را بنیان نهاده است، دفاع از آزادی فکر، عقیده و دین همه انسان‌ها با احترام به کرامت همه اشخاص، ترویج فرهنگ درک منطقی و تاویلی مفاهیم، اعمال و مناسک دینی از دیگر موضوعات مورد تاکید این بیانیه است.

در پایان نسبت به بررسی راه‌ های تداوم روند برگزاری چنین گردهمایی ها، تشویق سازمان‌ ها و نهادهای رهبران دینی به پیشبرد صلح و امنیت، ایجاد شورای کارشناسان برای بازنگری و اتقان تفاسیر متون دینی و تبیین درک مشترک از این مفاهیم و اعتقادات از طریق به اشتراک گذاشتن آنها با جوامع دینی بومی، توسعه گفت‌ و گوهای درون دینی و برون دینی به منظور تشویق زندگی مسالمت آمیز و فراهم‌ سازی زمینه شهادت به عقاید مشترک میان مسیحیان و مسلمانان و به احترام کرامت انسان در همایش‌ های سازمان ملل و دیگر نهادهای داخلی و بین المللی تأکید شد.

 

 

 

صحبت با خویشاوندان  ( زبان شناسی حیوانات)

صحبت با خویشاوندان

( زبان شناسی حیوانات)

 

ترجمه از گارگین فتائی

.

قابلیت ما برای زبان از کجا  سرچشمه می گیرد  . تعادای از زبان شناسان  تحت تاثیر نوام چامسکی Noam Chomsky استدلال می کنند که آن موهبتی منحصراً انسانی است . بر طبق این مکتب ، شامپانزه ها و سایر خویشاوندان نزدیک  نمی توانستند از زبان استفاده کنند زیرا آنها  فاقد ساختارهای مغزی انسانی هستند  که بتواند زبان را ایجاد کند .

اما محققان دیگر  از اشاره به اینکه میمونهای بزرگ کمی هستند که  می توانند  برخی از سیستم های ارتباطی نمادین  توئسعه یافته زبانهایی نظیر زبان ایما و اشاره آمریکایی را به کار ببرند  مخالفند . سو ساویج رامبوف Sue Savage-Rumbaugh, استاد زیست شناسی دانشگاه دولتی  جورجیا می گوید که دانش  پذیرفته شده جهت گیری دیرینه ای را ارائه می دهد  و اینکه مطالعات جدید با استدلال در حال رد کردن آن است  .

وی با مطالعه  بر روی بونوبوس ها bonobos که خویشاوندانی از ما هستند که همانند شامپانزه ها نود و هشت تا نود و نه درصد ژنهای انسانی را سهیمند می گوید " وقتی شما تمام روز را با بونوبوس ها صرف کنید   تفاوتها خیلی زیاد نیستند  آنها مثل ما هستند  مثل ما مراقبند ، مثل ما می خندند و مثل ما فکر می کنند آنها مثل ما هستند"

 

بونوبوس ها

bonobos

 

 او  با شرکت در جلسه اخیر   انجمن آمریکائی برای پیشرفت  علم  American Association for the Advancement of Science  در فیلادلفیا  نشان داد که از آن جائی که میمونهای بزرگ ،  یک دستگاه آوایی vocal tract  ندارند لدا اصوات زبان انسانی  را نمی توانند بسازند .

 

vocal tract 

دستگاه آوایی

 

 محققین غربی سعی کردند بر آن مسئولیت  از طریق یاد دادن زبان ایما و اشاره به میمونها فایق آیند  ولی رامبوف از یک آوانگار lexigram در بر گیرنده چهارصد نماد  و آنچه که او آن را بحث بر انگیز می نامد  استفاده می کند او می گوید "  اگر شما با میمونعای بزرگ حرف بزنید و  به نمادهایی اشاره کنید آنها فهم زبان را درست مثل اینکه من با شما حرف بزنم یاد می گیرند "

 

lexigram

آوانگار

 

به جای به کار گیری رفتارگرایی behaviorism– پاداش دادن به میمونها با غذا هر زمان که آنها کلمه ای را به طور   صحیح به کار می برند – او  اجازه می دهد که حیوانات کلمات را  در مکالمه ای نورمال و معمولی برگزیند و این به نظر می رسد که  کار می برد     استفان هارتStephen Hart روزنامه نگار که خود یک روان شناس حیوانات است نوشت " با  تماشای کانزی Kanzi (  یک میمون مجرب ) در یک مکالمه تصادفی متوجه می شودیم که او  کسی است که با او از طریق روش بده و بگیرgive-and-take شدید  برخورد می شود " او اضافه کرد علاوه بر این  محققین  یافتند که درک جملات جدید از سوی کانزیها برابر است با درک یک بچه انسانی حدود دو نیم ساله .

 

 

کانزی Kanzi

 

 

رامبوف از این که بونوبوس ها  دارند از زبانی در حیات وحش خود استفاده می کنند اظهار ظن  می کنند  اما از آن جائی که آنها  بر روی درختها در گروههای حدود  صد نفره گرد هم می آیند لدا مطالعه در مورد آنها تقریباً غیر ممکن است و بر بروی زمین  هم آنها برای خودداری از حمله درندگان ساکتند . رامبوف استدلال می کند که بونوبوس های وحشی که تخمین زده می شود تعداد آنها در کنگو یا زئیر سابق بین چهار هزار تا چهل هزار است  دارای یک نظام ارتباطاتی ثانوی هستند . این علائم حاده ای شبیه به هم از گیاهان خرد و له شده ساخته شده اند تا از فولاد .

این یافته ها از طریق مشاهده   بر گروه های بونوبس هایی  که   در مکانهای گوناگون در طی  روز  ظاهر می شوند ند رشد کرد  . وقتی بونوبوس ها برای خوراک روی زمین می روند  گروه های کوچک باید سکوت را برای گریز از چنگ دردنگان حفظ کنند رامبوف از این امر ابراز شگفتی می کند که چگونه یک گروه، گروه  دیگری را که مکرراً مکان عوض می کند مدیریت می کند ؟

در سال 1995 رابموف دو ماه  را در حال مطالعه روی بونوبوس ها در یک ایستگاه تحقیقی  افتتاح شده توسط تاکایوشی کانو Takayoshi Kanoکه یک محقق نخستین نشاسی در جنگل کنگو است  گذراند . در طی دو روز از تعقیب گروههای بونوبوس  با تعقیب کنندگان محلی او مشاهده کرد که رد  پاها  به طور  واضح بوسیله گیاهان خرد شده  علامت گزاری شده و شاخه ها در گوشه ای برای راهنمائی مسیر سفر کاشته شده اند .

گرچه شکاکین می توانستند در مخالفت از او بگویند که او فقط داشته گیاهان له شده و لگد کوب شده را  می دیده  او استدلال نمود که آنها علائم جاده ای بودند چرا که آنها در خطوط تقاطع رد پاها واقع شدند  .

" این نشانه ها به صورت دلبخواهی در پوشش گیاهی جا گذاشته نشده اند اما در مکانهایی که رد پاها شکافته و جائی که پیروی فردی ممکن بوده به عنوان ارائه مسیر راهنمای درست مغشوش شود  چرا  "  در حالی که یافته های سایر دیرینه شناسان به نتیجه مشابهی نرسیده رامبوف به این علت به این  امر ظنین است  که ممکن است نوعی از نظام ارتباطی نمادین متکی بر انسانها ارائه شده باشد .

 

 

زندگی زنان در شوروی کمونستی سابق و روسیه کاپیتالیستی امروز

زندگی زنان در شوروی کمونستی سابق و روسیه کاپیتالیستی امروز

Women in socialist  Soviet union yesterday  capitalist and Russia today

ترجمه گارگین فتائی

.

بیست و پنج سال پیش روسها تحت یک نظام سوسیالیستی زندگی می کردند اما امروز آنها تحت یک نظام سرمایه داری کاپیتالیستی هستند.

امروزه در روسیه زنها نیز همانند مردها تعلیم می بینند  آنها نیز  تحت نظام سوسیالیستی بودند .

علیرغم اینکه در بیست و پنج سال پیش  در نظام شوروی  اکثر زنهای بین سنین بیست تا شصت سال شاغل بودند  اما امروزه بسیاری از زنها فاقد شغل و بیکارند.

تحت نظام سوسیالیستی ، زنها همان کار سنگینی را که مردها در بخش های  کشاورزی و صنعتی می کردند انجام می دادند  در حالی که  بر عکس امروزه اکثر فرصتهای شغلی برای زنها در کار اداری و خدمات فروش قرار دارند  .

امروزه در روسیه اکثر شاغلین زن به طور پاره وقت کار می کنند و یا یک برنامه کاری انعطاف پذیر دارند اما یک نسل پیش تمامی شاغلین زن به صورت تمام وقت کار می کردند .

بیست و پنج سال پیش زنهای روسی تمامی کارهای خانه را انجام داده امروزه نیز تمام کار خاناگی را خود انجام می دهند .

برای زنهای روسی یک تفاوت مهم بین نظام سوسیالیستی و کاپیتالیستی  این بوده که در نظام سوسیالیستی زنها دارای نظام مراقبت قاابل دسترس و رایگان کودکان بودند در حالی که در نظام کاپیتالیستی فعلی آنها ناگزیر به پرداخت مبلغ قابل توجهی برای مراقبت از کودکان خود هستند .

بر خلاف دوران شوروی  که زنها سی و چهاردرصد از نمایندگان دولت را تشکیل می دادند اما امروزه آنها کمتر از ده درصد نمایندگان را شمال می شوند  .

در طی دوران شوروی زنها  تنها در  دو نقش دیده می شدند  یکی به عنوان مادران و دیگری به عنوان کارگران اما امروزه زنها در روسیه در نقشهای گوناگون از قبیل  مدل ها ، شخصیت های تلویزیونی و روزنامه نگاران دیده می شوند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پل هایی به سوی زبان حیوانات

پل هایی به سوی زبان حیوانات

نوشته Jared Diamond

ترجمه گارگین فتائی

.

جرید دیاموند پروفسور جاری رشته جغرافی در دانشگاه کلیفرنیای لوس آنجلس است او یک داشمند آمریکایی و نویسنده کتاب های "  شامپانزه سوم   Third Chimpanzee "  "  تکامل و فروپاشی حیوانی انسان The Evolution and Future of the Human Animal, Collapse " " چرا دانشمندان شکست یا موفقیت را بر می گزینند Why Societies Choose to Fail or Succeed" و تفنگها، جرم ها و فولادها  Guns, Germs, and Steel " است . این متن مقتبس از کتاب شامپازنه سوم  وی است

 

روی جلد کتاب شامپانزه سوم

Third Chimpanzee

 

 

 

ریشه های زبانی انسان مهم ترین راز در درک اینکه ما چگونه  به طور منحصر به فرد یک انسان شدیم را تشکیل می دهد  . بین زبان انسانی و تلفظ های صوتی هر حیوانی ظاهراً خلیج بدون  تصور پلی  seemingly unbridgeable gulf   وجود دارد  . متاسفانه ریشه های زبان راه سخت تری از ریشه های کالبد شناسی و جمجمه آنسان ، و ابزار و هنر را نشان می دهد . همه این چیزها می تواند باقی مانده  و  بازیابی و تاریخ گزاری شود  اما ربان شفاهی spoken word به سرعت زایل و ناپدید می شود .

تعدادی از حیوانات وحشی از طریق صداها  با همدیگر ارتباط برقرار می کنند که در میان آنها بویژه صدای پرندگان و پارس کردن سگ ها برای ما م آشناتر است . علیرغم تاریخ طولانی این مشارکت و همکاری بسیار نزدیک  و اساسی ، درک ما از این صداهای آشنای همه جا حاضر ubiquitous  به علت به کارگیری تکنیک های جدید به یک دفعه رد شده است . استفاده از دستگاه هاای ضبط صوت مدرن برای  ثبت صدای حیوانات  ، تحلیل های الکترونیکی  از این صداها برای کشف دگرگونیهای ظریف و موشکافانهء نامحسوس بدون کمک گوش انسان ، پخش صوتی صداهای ثبت شده برای حیوانات تا ببینند که آنها چه عکس العملی نشان می دهند و مشاهده عکس العمل آنها در برابر صداهایی که از لحاظ الکترونیکی دوباره تنظیم  می شوند . این روشها  دارند ارتباط حیوانات را بسیار بیشتر از آنچه که سی سال پیش حدس زده میشد  آشکار می سازند .

پیشرفته ترین زبان حیوانی که  مطالعه شده زبان نوعی میمون  آفریقایی  متداول به  اندازه گربه  به نام  " وِروِت vervet " است .

 

vervet

وِروِت

 

 

 

که بالسویه در خانه ، بر روی درختان و بر روی زمین ساوانا  گرم دشت ها savanna  و جنگل بارانی   یافت می شوند .

 

 

گرم دشت savanna  

 

وِروِت ها در میان میمونها در پارکهای بازی شرق آفریقا احتمالاً بیشتر از هر جائی قابل رویت هستند .

 مسبب حدود سه چهارم از مرگ های ورورتهای وحشی   درندگان هستند . اگر شما یک وروت هستید دانستن تفاوتهای بین یک عقاب جنگی martial eagle که یکی از قاتلین اصلی وروتها هستند و یک کرکس سفید پشت یا سیاه و سفید  white-backed vulture که حیوان بلند پروازی  است که مردار می خورد و برای زندگی میمونها خطرناک تر نیست مهم است .

 

 

عقاب جنگی martial eagle

 

 

کرکس سیاه و سفید

white-backed vulture

 

 

 اقدام مقتضی وقتی این نوع عقاب ظاهر می شود و گفتن  آن به نزدیکان شما اساسی است . در کنار این مشکلات ایجاد شده توسط درندگان ، وروتها روابط اجتماعی پیچیده ای با همدیگر دارند  . به خاطر همه این دلایل وروتها  از روشهای  مناسب برقراری ارتباط و معرفی دنیایشان  بهره  می برند ..

وقتی آنها یک شاهین بزرگ  بال پهن جنگی large broad winged soaring hawk  می بینند وروتها معمولاً اگر وی عقاب جنگی یا شلوغ باشد یعتی دو تا خطرناک ترین پرندگان درنده برای آنها  ، آنها به صدای آن عکس العمل نشان می دهند

 

 

شاهین بزرگ  بال پهن جنگی

 large broad winged soaring hawk 

 

و معمولاً اگر شاهین یک " عقاب درختی سینه سیاه black chested snake eagle " یا " کرکس سیاه و سفید white backed vulture " باشد که آنها را شکار نمی کنند  معمولاً عکس العمل نشان نمی دهند .

 

عقاب درختی سینه سیاه

black chested snake eagle

 

. وقتی از پائین نگریسته شود عقاب های درختی سینه سیاه از لحاظ رنگ شکم ، دم ریسمانیbanded tail, و سر و گلو سیاه    هستند . وروتها به عنوان پرندگان تماشاگر خوب good bird-watchers   ارزیابی می شوند زیرا حیاتشان به آن متکی است . این نمونه ها نشان می دهد که صداهای هشدار وروتها بیان غیر ارادی و ناآگاهانه از ترس یا قصد نیست آنها یک " مرجع بیرونی external referent " دارند که می تواند بسیار دقیق باشد .

شکاکین به بحث در مورد تشابهات مورد نظر بین صداهای انسان و حیوان در زمینه های بیشتر ادامه می دهند اینکه سخن گفتن انسان یاد گرفته می شود  اما تعداد زیادی از حیوانات با توانائی غریزی در تولید کاراکترهای صوتی انواع خود میباشند . اما به نظر می رسد که وروت های جوان تولید و پاسخ گوئی به صداها ی متناسب تنها به اندازه نوزاد های انسانی را یاد می گیرند . صدای خرناس های وروت های نوزاد با زمان بزرگسالی متفاوت است.  تلفظ به تدریج با افزایش سن رشد می کند . وروت های نوزاد  دادن پاسخ صحیح مسئولانه به صادی یک بزرگسال را تا سن شش یا هفت ماهگی یاد نمی گیرند . تا سن دو سالگی نوزاد به طور مداوم هر صدای هشداری را به صورت صحیح بیرون نمی دهد .

متاسفانه ارتباطات صوتی از سوی شامپانزه های وحشی و سایر میمونهای بزرگ هرگز با متد به کار رفته   برای وروتها  به علت مشکلات سوق آلجیشی مطالعه نشده است   با این وجود چند گروه از دانشمندان وقت خود را صرف تربیت گوریل های اسیر ، شامپانزه های عمومی و شامپانزه های کوتوله pygmy chimps برای درک و به کار گیری زبانهای مصنوعی  artificial languages بر اساس تراشه های پلاستیکی  با سایز و رنگ های متفاوت  یا بر روی  علائم دست شبیه آنهایی که از سوی ناشنوایان به کار می رود یا کنسول هایی  مثل   کنسول های ماشین نویسها با هر کنسوالی  که نماد متفاوتی را  در بر دارد می کنند . این مطالعات در مورد میمونهای بزرگ تربیت شده نشان می دهد که آنها دارای توانائیهای عقلانی در استفاده استادانه از واژه های زیاد ، پرسیدن سوالات معلوم خواه آنها چنین واژه هایی را در حیات وحش خود تکامل داده باشند یا نه  هستند .

تنها انسان است که دارای ذخیره واژگانی از هزاران کلمه با معانی مختلف است ما همچنین این واژه ها را با هم ترکیب کرده و  اشکال آنها را به روشهای توصیف شده بوسیله قواعد گرامری تغییر می دهیم که معنی ترکیبات آن کلمه را معین می کند  که به موجب آن این گرامر به ما اجازه ساخت تعداد یاز جملات  باقوه نامحدود از تعداد معینی کلمات را می دهند . اکثر زبان شناسان به نظام ارتباطات صوتی حیوانات به نام زبان احترام نگذاشته و برایشان توسعه واژگان توسط آنها  مهم نیست مگر اینکه همراه قواعد گرامری باشد .

هیچ ناشن نحوی hint of syntax در تاریخ مطالعات وروتها کشف نشده است اکثر صداهای هشدار ، بیان های واحدی  single utterances هستند . در کوتاه سخن از آن جائی  که خلیج ارتباطات  صوتی بین انسان و حیوان بسیار وسیع است دانشمندان به سرعت در صدد درک این هستند که چگونه این خلیج  تا قسمتی از کنار حیوانات  پل گزاری می شود .

 

 

 

 

عشق، زندگی می بخشد

عشق، عشق می آفریند

عشق، زندگی می بخشد

زندگی، رنج به همراه دارد

رنج، دلشوره می آفریند

دلشوره، جرأت می بخشد

جرأت، اعتماد به همراه دارد

اعتماد، امید می آفریند

امید، زندگی می بخشد

زندگی ،عشق می آفریند

عشق ،عشق می آفریند

مارگوت بیگل

 

 

 

 

تفهیم ناقص مشکل محصلین در خارج

تفهیم ناقص مشکل محصلین در خارج

گارگین فتائی

.

 

اگر شما مشغول تحصیل در کشوری خارجی باشید تبعاً با مشکل زبان رو به رو خواهید شد  بویژه زبان تحصیل که زبانی آکادمیک تر و علمی تر از زبان محاوره ای و کوچه بازاری است.

البته تا حدی استاد و شگرد می توانند حرف همدیگر را بفهمند اما قطعاً به طور کامل این تفاهم صورت نمی پذیرد.

این تفاهم ناقص باعث بروز مشکلاتی می شود که در اصل سبب ضایع شدن حق از شاگرد می شود. به این ترتیب که استاد یا معلم از شاگردها انجام تکلیفی را می خواهد و توضیحات لازم را هم می دهد اما  شاگردها به دلایل گوناگون قادر به درک  تمام و کمال منظور وی نیستند

1: این عدم درک و تفاهم می تواند ناشی از عدم تجربه آن عمل از سوی شاگرد  باشد که معلم آن را به شاگردان واگزار کرده و این خود بستگی به نوع و فرهنگ آموزشی دارد که آن شاگرد قبل از ورود به کشور جدید در کشور خود داشته است .

به عنوان مثال اگر  در کشوری کار گروهی  در کلاس یا کار عملی  به هر دلیل دلیلی  یا فرهنگی یا آموزشی و یا عقب ماندگی نظام آموزشی رایح نبوده تبعاً دانش آموز در مواجهه با این روش دچار سردرگمی و مشکل خواهد شد.

2: معلم چیزهایی را می خواهد که کلاً آن امر در نزد دانش آموز سابقه نداشته و یا طور دیگری مطرح بوده است مثلا از شاگرد می خواهد دفتری برای لغات جدید درست کند اما شرایطی را که برای آن دفتر بیان می کند طوری است که دانش آموز حس می کند در خصوص آن با مشکل برخورده و دچار سردرگمی می شود  چرا که به طور کلی توضیح داده و حتی با کشیدن عکس و معرفی سایت هم در خیلی موارد نمی توان به طور کامل در شاگردان تفاهم از مطلبی ایجاد کرد و لازمه آن این است که سراغ تک تک شاگردها رفته و با هر کسی به اندازه قدرت و توان و تجربه اش در این مورد حرف زد تا مطمئن باشیم که همگی آنچه را که به عنوان معلم از آنها خواسته ایم کاملاً درک کرده اند.

3: در بسیاری از موارد معلم و اساتید کشور جدید تند حرف می زنند و این برای تازه واردها امری مساله ساز است علاوه بر این همانند سایر انسانها و آموزگاران ، معلم های آن سوی مزرها هم خوب و بد دارند و بویژه از لحاظ قدرت بیان و توانایی در تفهیم موضوع به یک اندازه نیستند لذا  برخی از معلمها کلاً در این مورد یعنی تفهیم موضوع و بیان مطلب مشکل دارند و نمی توانند مطلبی را خوب بیان کرده و حتی نمی توانند آنچه را که از شاگران به عنوان تکلیف خواسته اند دقیقاً توضیح دهند .

4: این توانایی ناقص در تفهیم مطلب  از یک سو و نادیده انگاشتن شرایط خاص هر شاگرد از سوی دیگر باعث می شود که شاگرد آن نمره ای را که واقعاً سزاوار و شایسته اوست نتواند بگیرد  در حالی که اگر آن موضوع به طور کامل به او تفهیم میشد و مشکل زبانی خود شاگرد و ضعف در  توانایی معارتی معلم  وجود نداشت و همچنین از شرائط خاص برخی از شاگردها درک عمیقی صورت می گرفت هرگز این بی عدالتی در دادن نمره بوجود نمی آمد

 

 

چگونه افراد با استعداد  می شوند؟

چگونه افراد با استعداد  می شوند؟

ترجمه از گارگین فتائی

.

سه محقق نظرات خود را ارائه می دهند

 

نظر اول

برخی ار افراد نابغه متولد می شوند

این امر حد اقل تا میزان و درجه ای فطری و مادرزادی است چرا که ما همه نوع از زمینه های شخصیتی را از اجادادمان به ارث می بریم مانند استعداد طبیعی برای موسیقی یا ریاضی و طبیعت،  نفوذ قدرتمندی در ما دارد . هیچ توضیحی برای پدیده نابغگی  کودکان وجود ندارد به کودکانی نگاه کنید که سازهای موسیقی را خودشان  به دست می گیرند و شروع به ناوختن آنها می کنند چگونه این می تواند اماکن پذیر باشد اگر ازلحاظ  نبوغی خوب مستعد برای موسیقی   نباشند. دلیل مادرزادی بودن استعداد ، انکارناپذیر است .

 

 

نظر دوم

به نظر من هر کسی پر از استعداد بالقوه است هیچ کس با مهارتها متولد نمی شود اما با استعداد بالقوه چرا . ما   مهارت ها و تجارب خود را سرتاسر زندگیمان  به دست می آوریم .  قطعاً داستانهایی در مورد نبوغ کودکان وجود دارد اما  در برخی از موارد این کودکان به شدت تحت فشار والدینشان بوده اند . در حقیقت برخی اوقات حتی والدین بر بچه های خود فشار غیر قابل باوری جهت موفقیت وارد می کنند .اگر کودکان در موسیقی علاقه ای نشان دهند والدین آنها را باید تشویق به در دست گرفتن ساز کنند این امر ساده ای است

 

نظر سوم

استعدادها متولد شده و ساخته می شوند

هیچ شکی وجود ندارد که استعدادهایمان  همراه با  محیطهایمان برای ساختن این که ما که هستیم متقابلاً اثر می گزارند و این امر روند بسیار پیچیده ای دارد تحقیقات جاری پیشنهاد نمی کند که والدین باید کودکانشان را از هر راهی که بتوانند انگیزه دهند . به عبارت دیگر هیچ راهی برای جدا کردن وراثت  از محیط وجود ندارد .  

 

زندگی و خواستگاری و نامزدی در کشور اسپانیا

زندگی و خواستگاری و نامزدی در کشور اسپانیا

  در پدر بزرگ و مادربزرگم  من و امروز

ترجمه از گارگین فتائی

.

پدر بزرگ و مادربزرگم  وقتی که در دهه 1940 اسپانیا درگیر جنگ داخلی بود نوجوان بودند.  کشور در سالهای پس از جنگ فقیر بود و دولت  سعی در کنترل  همه جنبه های زندگی سیاسی و اجتماعی مردم را داشت  و اسپانیا از تاثیرات  خارجی بسته باقی مانده بود . در مقایسه سالهای نوجوانی من در اولین دهه قرن بیست و یکم  دوره شکوفایی ، ازادی سیاسی بیشتر، و گشایش بیشتر دروازه ها برای اروپا و بقیه دنیا بوده است . امروزه جامعه اسپانیا بسیار متفاوت از هفتاد سال پیش است  بخصوص تغیرات در زندگی زنها و در رسوم خواستگاری و نامزدی ظاهر  شده است

در دهه 1940 زندگی زنهای اسپانیا  تحت سیطره رسوم و عرف و عادات بود.  زندگی اجتماعی زنها حول خانواده هایشان متمرکز بود . بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان ،  زنها عمدتاً به کالج نمی رفتند . اگر آنها نیاز به کار نداشتند در خانه مانده و به مادرهای خود کمک می کردند . خانواده های اسپانیایی در آن زمان همگی  از عرف روزانه یکسانی  پیروی می کردند . آنها غذای ظهر و شب را هر روز در همان ساعات خورده  و قبل از هر غدایی از میان خیابانهای شهر و شهرستانهای  خود قدم می زدند جائی که آنها دوستان و همسایگانشان را ملاقات می کردند .

در دههء چهل قرن بیستم نامزدی و خواستگاری ازمقررات سفت و سختی پیروی می کرد .اگر شما این قواعد را می شکستید با نارضایتی و مخالفت اجتماعی رو به رو می شدید . دخترها و پسرها درمدارس جداگانه حضور می یافتند بنابراین مدرسه مکانی برای ملاقات جنس مخالف نبود علاوه بر این مردان وزنان جوان تا زمانی که مدرسه خود را تمام نکرده بودند نمی توانستند با هم نامزد کنند و مردان جوانی که به کالج می رفتند تا زمانی که امتحان حرفه ای خود را نگذرانده بودند نمی توانستند در صدد یافتن دوست دختری بر آیند قبل از اینکه آنها شروع به نامزدی کنند بنابراین مردها معمولاً بالای بیست سال و زنها  حد اقل هفده سال داشتندند.  وقتی مرد یا زن جوانی به سنی می رسید که مجاز به یافتن شریک زندگی میشد قدمهای روزانه در خیابان فرصتی برای ملاقات اعضاء دو جنس مخالف با هم می داد . در آن روزها گروه مردان و زنان جوان در خیابان ها قدم می زدند و وقتی از کنار یکدیگر می گذشتند مردان و زنان می توانستند نگاههای خود را رد و بدل کنند بنابراین اگر مرد زمانی می خواست با زنی که چشمش را گرفته بود ملاقات کند نیاز به یافتن دوست یا آشنا  برای معرفی او به   وی میشد . مرحله  بعدی برای یک مرد ممکن بود پیشنهاد همراهبی زن به یک مهمانی یا سینما باشد و یا اینکه ممکن بود برایش یک نامه بنویسد . در دهه چهل زن نمی توانست بخواهد که به یک مرد معرفی شود او نمی توانست به مردی نامه بنویسد مگر اینکه مرد اول بنویسد و نمی توانست با مردی از طریق تلفن صحبت کند علاوه بر این شما هرگز نمی دیدید که زوجها در عموم  همدیگر را بغل کرده و ببوسند .

حالا هفتاد سال بعد رسوم اجتماعی که  هم بر زندگی زنها و هم نامزدی و خواستگاری نفوذ داشت در اسپانیا  به طور قابل توجهی تغییر کرده است .

امروزه  براکثر زندگیهای زنان  همان  قواعدی حاکم است که  بر زندگی مردها  یعنی آنها توقع پی گیری آموزش و تحصیلی را دارند که منجر به استخدام آنها گردد . زنها حالا نزدیک پنجاه درصد دانش  آموزان کالجهای اسپانیا و چهل درصد نیروی کار را تشکیل می دهند در نتیجه خانواده دیگر نقش مرکزی درزندگی زنان را مانند قبل ایفا نمی کند . بر زندگی زنها مقررات کار و تحصیل حاکم است چنانکه بر مردها و این در مورد زن متاهل دارای فرزندان هم  صادق است .غذای ظهر خانوادگی بیشتری  وجود ندارد و خانواده های شاغل برای قدم  های آهسته قبل از شام  وقت ندارند

امروزه خواستگاری و ازدواج در اسپانیا از قواعد سفت و سخنت زمان گذشته  پیروی نمی کند . دخترها و پسرها در یک دبیرستان حضورمی یابند و نوجوانان به راحتی در کلوپ های اجتماعی با جنس مخالف درمی آمیزند  جایی که آنها از فعالیتهایی مثل کوه نوردی یا دوچرخه سواری لذت می برند.  نامزدی از سن چهارده یا پانزده سالگی شروع می شود و مدت آن می تواند چندین سال ادامه یابد چنانکه زوجهای حرفه ای معمولاً ازدواج خود را تا زمانی که به قدر کافی پول برای خرید خانه داشته باشند به تاخیرمی اندازند . امروز زنها نگزیر نیستند اول منتظر اقدام مرد بمانند  آنها می توانند خود را به مردی معرفی کرده و سپس به او زنگ زده و از او بخواهند که با او بیرون بروند علاوه بر این  هم اکنون جامعه با زوجهایی که آزادانه علایق و عواطف خود را به همدیگر ظاهر می سازند  با دید مدارا می نگرد .

جامعه اسپانیا نسبت به هفتاد سال پیش تغییرات عمده ای یافته است و این تغییرات مخصوصاً در زندگی زنها و مردهایی که بر آنها قواعد خواستگاری و نمازدی حاکم بود ظاهر شده است در زمان پدربزرگ و مادربزرگم  مجموعه باریکی از مقرراتی وجود داشت که برای هر کسی به کار می رفت . امروزه این قواعد سست شده اند  و زنها در همه زمینه های زندگی آزادی بیشتری از جمله در انتخاب شریک  زندگی  به دست آورده اند . نسلهای آینده احتمالاً تغییرات در زندگی اجتماعی را به شگرفی تغییراتی که هم اکنون نسبت به هفت دهه گدشته رخ داده است نخواهند دید .

 

 

 

 

 

 

چند سازمان و نهاد خیریه جهانی

چند سازمان و نهاد خیریه جهانی

ترجمه از گارگین فتائی

.

سازمان حفظ منابع طبیعی The Nature Conservancy

نشانی سایت

http://www.nature.org/

 

 

ماموریت سازمان حفظ منابع طبیعی حفظ گیاهان ، حیوانات و محیط طبیعی زندگی بر روی زمین از طریق حمایت از آبها و خشکیها است . این سازمان با شرکتها و موسسات ، اجتماعات سنتی و سایر شرکا  در جهت توسعه  روشهایی برای مردم در جهت زندگی و کاربدون آسیب زدن به دنیای طبیعی اطرفشان کار می کند . این سازمان پول برای خرید  املاک آسیب پذیر از بساز بفروش ها نیز جمع می کند .

 

 

کمیته بین المللی صلیب صرخ

The International Committee of the Red Cross  ICRC

نشانی سایت

https://www.icrc.org

.

یک سازمان مستقل غیر سیاسی است که از زندگی انسانی حمایت می کند . این کمیته از دولتها جانبداری یا مخالفت نمی کند در عوض سعی در حمایت از زندگی افرادی دارد که قربانی جنگ و خشونت های داخلی هستند . این کمیته کمک های پزشکی و سایر کمکها را ارائه می دهد . مقر اصلی آن در ژنو سوئیس است اما در هشتاد کشور دنیا نمایندگیهایی دارد و تعداد کارکنان آن بیش از دوازده هزار نفر است .

 

 

 

زیستگاه بین امللی برای انسانیت

 Habitat for Humanity International

نشانی سایت

http://www.habitat.org

.

این سازمان به کاهش فقر و بی خانمانی  در سرتاسر دنیا کمک می کند و افراد با همه پیش زمینه ها ، نژادها و ادیان  را به ساختن خانه هایی با همدیگر برای خانواده های نیازمند دعوت می کند . داوطلبها پول ، مواد یا کار خود را برای ساختن خانه های ساده اما خوب در کنار مالکین جدیدشان ارائه می دهند . مالکین جدید آن خانه ها را بدون هیچ بهره ای می خرند و سازمان به آنها وام های ارزان قیمت  اعطا می کند

 

 

 

 

سازمان عفو بین الملل

Amnesty International

نشانی سایت

http://www.amnestyusa.org/

.

این سازمان یک جنبش  جهانی از افرادی است که  در راستای حقوق بشر در سراسر دنیا کار می کنند . این سازمان از هیچ دولت یا نظام سیاسی  جانبداری یا مخالفت نمی کند سعی می کند با دولتها برای حمایت از حقوق انسانی بنیادین همه افراد از طریق کمک به جلوگیری از تبعیض و سوء استفاده های روحی و جسمی کار کند .

 

 

 

دیرتر بهتر است

دیرتر بهتر است

ترجمه گارگین فتائی

.

چون من نزدیک سی سال سن دارم فرصت بیشتری برای دیدن دوستانی که ازدواج کردند داشتم . برخی در اواخر دوران نوجوانی ازدواج کردند و متاسفانه ازدواج برخی از آنها چندان طول نکشید . دیگران در اواسط یا اواخر دهه بیست زندگی خود ازدواج کردند و این ازدواج های دیرتر  با دوام تر به نظر می رسند . من به این نتیجه رسیدم که بین ازدواج های زودهنگام و دیرتر  یک تفاوت مهم وجود دارد و آن این است که طبیعتاً زوجها بهتر می دانند که در زندگی چه می خواهند ، توانایی بیشتری در اتخاذ تصمیمات بر اساس اهداف مشترک دارند و تمایل بیشتری به از خود گذشتگی نشان می دهند  . برای موفقیت در ازدواج ، مردم باید بدانند که در زندگی چه ارزشی دارند . افراد جوانی که در اوخر سالهای نوجوانی یا اوایل دهه بیست زندگی خود ازدواج می کنند هنوز در مرحله شناخت خودشان هستند . برای تلاش در جهت کشف آنچه که آنها در زندگی می خواهند ممکن است از جایی به جایی دیگر نقل مکان کنند ، شروع به تحصیل کرده و دیرتر تمام کنند و حتی عقیده خود در مورد یک شریک ایده آل را تغییر دهند.  چون افراد در این سن  بسیار زیاد تغییر می کنند   شخصی که در هجده سالگی ازدواج می کند ممکن است  همسرش را پنج سال بعد دیده و از خود بپرسد " آیا این همان شخصی است که من با او ازدواج کردم ؟" از طرف دیگر آنهایی که بعد از سن بیست و پنج سال ازدواج می کنند زمان بیشتری برای تجربه در زندگی داشته اند . آنها تعدادی از موضوعات را در مدرسه تحصیل کرده و یا مشاغل گوناگون  گرفته اند . آنها با چندین نفر نامزد شده و احساس خوبی از آنچه که از یک همدم می خواهند به دست آورده اند . بعد از بیست و پنج سالگی مردم به احتمال زیاد کمتر دست خوش تغییرات عمده در علایق یا ارزشهایشان  می شوند . بنابراین ازدواج شرکای بالغ تر کمتر به جدایی می انجامد . برای موفقیت در ازدواج مردم نه تنها باید بدانند که ارزشها و اهدافشان چیست بلکه باید بدانند که چگونه با همسرانشان اهداف مشترک ایجاد کرده و  تصمیم بگیرند که چگونه به این اهداف برسند . برخی از هجده ساله ها انتظار دارند هر چیزی برایشان بیاید  دیگران بسیار ناشکیبا بوده و انتظار دارند که مشکلات به سرعت حل شود حتی هجده ساله های بالغ در تبادل مذاکره با جفت خود مجرب و آزموده نیستند برعکس افراد بیست و پنج سال یا بالاتر یاد گزفته اند که نمی توانند همیشه آنچه را که می خواهند به دست آورند . آنها می دانند که زمان می خواهد تا از عهده مشکلات برآیند . از طریق تجارب سایر خویشاوندان،  آنها یاد گرفته اند که همکاری و مدارا کنند طوری که آنها در توافق بااهداف مشترک با همسرانشان  موفق تر هستند .

سرانجام برای موفقیت در ازدواج افراد باید واقعا از خود گذشته باشند . تازه عروس و تازه دامادهای نوجوان برخی اوقات  از اینکه  نمی توانند برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را ببینند وقتی همسرشان می خواد برنامه دیگری ببیند ، از اینکه نمی توانند یک سی دی پلیر بخرند زیرا نیاز به پول برای پرداخت اجاره خانه دارند و یا اینکه نمی توانند هر جمعه و شنبه شب با رفقای قدیمی بیرون بروند  شوکه می شوند . آنها عصبانی شده و  از دست برداشتن از آنچه که می خواهند امتناع می کنند . تازه  عروس و دامادهای بالغ تر  درمیابند که سازگاری با زندگی زناشویی می تواند دشوار باشد اما آنها بهتر قادرند که با چالشها مواجه شوند زیرا آنها یاد گرفته اند که با سازش با نیازهای دیگران کنار بیایند . آنها می توانند از شوی تلویزیونی مورد علاقه خود منصرف شوند ، برای خرید یک سی  دی پلیر منتظر بمانند و دیدار دوستان قدیمی را نادیده بگیرند . از خود گذشتگیها  پیوندی از اعتماد بین زوج ها ایجاد می کنند .

 

 

 

 

 

 

زندگی شوهران و همسران در حال کار در فرانسهء امروز

زندگی شوهران و همسران در حال کار در فرانسهء امروز

ترجمه از گارگین فتائی

.

امروز تعداد  مهمی از زنان فرانسوی بیرون از خانه کار می کنند . برخی تمام وقت و برخی هم نیمه وقت.  ولی وقتی زنان خانه دار و مادرها  وارد بازار کار می شوند زندگیهایشان دقیقاً مثل شوهرانشان نمی شود.  در حقیقت زندگیهای همسران و شوهران در حال کار از لحاظ شرایط زمانی که صرف می کنند ، نوع کاری که انجام می دهند و پاداشی که چه در خارج و چه داخل خانه دریافت می کنند متفاوت است .

اول اینکه مردها و زنها میزانهای متفاوتی از زمان را در خانه و بیرون آن صرف می کنند . مردها به طور متوسط زمان بیتشری نسبت به زنها در بیرون از خانه صرف می کنند زیرا اکثر آنها مشاغل تمام وقت دارند در عین حال مردها به طور متوسط بیست دقیقه در روز در خانه کار می کنند در حالی که زنها به طور متوسط حدود چهار ساعت . بسیاری از زنهای بچه دار  مشاغل پاره وقت را برمی گزینند طوری که بتوانند زمان بیشتری را صرف مراقبت از فرزندان کنند . زنهایی که مشاغل تمام وقت می گیرند در انجام کامل وظایف خانه داری و مواظبت از فرزندانشان  در زمان کمتر در کشمکش هستند  برای مثال آنها ممکن است سعی در انجام لباس شویی ، آشپزی و کمک به بچه هایشان در انجام تکالیف به طور همزمان بکنند .

دوم اینکه نوع کاری که مردها و زنها انجام می دهند متفاوت است . از لحاظ شغلی مردها بیشتر از زنها به سطوح مدیریتی ارتقا می یابند در حالی که زنها بیشتر مشاغل سطح پائین نظیر منشیها ، کارگران خدمات غذایی وکارکنان خانگی را اشغال می کنند . در خانه زنها کار در خانه را به عنوان کاری داوطلبانه برای خود می بینند بنابراین مایل به انتخاب  وظایفی که انجام می دهند هستند . بنابراین شوهر می تواند تنها بیست دقیقه از این خلا را پر کرده و  بقیه کار خانگی را به همسرش واگزار کند . مگر اینکه آنها بتوانند زنهای دیگری برای تمیز کردن خانه اجیر کنند . زنها اختیاری ندارند اما تمام کارهای خانه ای را که شوهرانشان نمی تونند یا نخواهند انجام داد انجام می دهند .

سوم اینکه پاداشی که مردها و زنها از کار دریافت می کنند متفاوت است از لحاظ  موقعیت شغلی به مردها حقوق بالاتری پرداخت می شود و  آنها سریع تر ارتقا می یابند . در خانه مردها ستایش و تحسین بیشتری  از شریکشان به خاطر  تلاشهایشان دریفات می کنند زیرا از مردها توقع انجام کار خانگی نمی رود . به زنها از لحاظ موقعیت شغلی حقوق کمتری پرداخت می شود و ترفیع های کمتری به آنها اعطا می شود و همچنین است در خانه زیرا از آنها توقع انجام کارخانگی می رود لذا تلاشهایشان به اندازه  شوهرانشان مورد اذعان نیستند .

تفاوتهایی را که ما در زندگیهای مردان و زنان در حال کار می بینیم منجر به موقعیت  پائین تر برای زنها شده است . زنها ساعات کمتری کار می کنند بنابراین نمی توانند در شغلشان پیشرفت کنند آنها مشاغل سطح پائین  نیمه  وقت را از لحاظ شغلی اشغال می کنند . زیرا کارفرمایانشان آنها را قادر به  انجام کار تمام وقت توسط خودشان نمی بینند و به خاطر همین ساعات کمتر و موقعیت های سطح پائین شغغلی  درآمد کمتری به دست می آورند . چون آنها به اندازه شوهرانشان پول به خانه نمی آورند لذا زنها به کار خانگی بیشتر ادامه می دهند  در حالی که کار خانگی برای زنها پاداش یا موقعیت نمی آورد .برای شکستن این چرخه مرد باید با زن به طور برابر در مسئولیت های خانگی سهیم شود و کارفرمایان هم باید به زنها موقعیتهای برابری که به مردها پیشنهاد می کنند اعطا کنند  .  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خواستگاری وازدواج در ژاپن

خواستگاری وازدواج در ژاپن

ترجمه گارگین فنائی

.

 در تمام طول شش یا هفت دههء گذشته ، فرهنگ های کشورهای سراسر جهان دست خوش تغیرات مهمی شده اند و ژاپن هم از این امر مستثنی نیست  مقایسه خواستگاری و ازدواج در بین ژاپنیها در دهه 1950  با امروز این تغییرات مهم را آشکار می سازد.

در دههء پنجاه ازدواج یک امر خانوادگی بود.  پدر در خانواده  قدرت داشت بنابراین او ازدواج بچه هایش را ترتیب می داد . بزرگ ترین پسر تمام طول زندگبش در خانه خانوادگی همراه با والدینش زندگی می کرد  و خط مشی خانواده را ادامه میداد بنابراین بویژه ازدواجش مهم بود . به همین دلیل وقتی بزرگ ترین پسر به سن بیست و پنج سالگی می رسید پدرش واسطه ای  جستجو می کرد تا در بین خانواده ها رفته و از آنها به آن پسر عکسهایی نشان  داده و به او از شش یا هفت زن جوان ناریخ  های خانوادگی بدهد . سپس پدر،  زن جوانی که خانواده اش شبیه به خودشان بود برگزیده  و تاریخی برای ملاقات بین دو خانواده می گذاشت که"  اُمیای  omiai"  خوانده میشد   که در طی آن والدین تقریباً همگی صحبت می کردند در حالی که جوانان با چشمان متواضع می نشستند . سپس اگر همه چیز خوب پیش میرفت از  دختر و پسر جوان خواسته میشد که رضایت خود را اعلام کنند . در آن دوران تعداد زنها بیشتر از مردها بود بنابراین زنان جوان و خانواده هایشان ناگزیر به موافقت با هر مورد معقولی بودند  . از زمانی که در مورد عروسی توافق میشد باز عروس و داماد تا روز عروسی نمی توانستند همدیگر را ببینند

.

 

مراسم خواستگاری سنتی موسوم به اُمیای  omiai  در ژاپن

 

 

از دهه پنجاه ژاپن تغییر زیادی کرد.  امروزه ازدواج عمدتاً یک امر فردی است .  پدرها آن اقتدار سابق را در خانواده ندارند و بزرگ ترین پسر همیشه در خانه باقی نمی ماند . با وجود این اگر آنها نقل مکان کنند معمولاً نزد والدینشان ساکن می شوند . افراد جوان شریک ازدواج خود را غالباً بعد از ملاقات همدیگر  در محل کار یا کالج انتخاب می کنند . امروزه بسیار کم به سراغ واسطه ها می روند اما آنهایی که خود نمی توانند همسری پیدا کنند از خدمات واسطه ای ( همسر یابی یا دوست یابی ) کامپیوتری استفاده می کنند که در آنها متقاضیان و عکسها و اطلاعاتی درباره همدم ها و همسرهای بالقوه ارائه می دهند . از آنجائی که  بسیاری از زنها  در ازدواج تاخیر کرده و اندکی از آنها هم مصمم  هستند که مجرد باقی بمانند اکنون تعداد مردهای موجود  بیشتر از تعداد زنهای موجود است و مردهای بسیار جوان ناگزیرند هر مورد معقولی را بپذیرند . نوعاً وقتی مرد  جوانی  یک همسر بالقوه از طریق کامپیوتر  انتخاب می کند او برای چند داوطلب ایمیل می فرستد  سپس یکی را برای نامزدی انتخاب می کند و سرانجام اگر آن نامزدی خوب پیش برود از آن دختر تقاضای ازدواج می کند . جوانان هنوز هم می خواهند تائید والدینشان را در انتخاب یک شریک داشته باشند اما  مراجعه به تائید والدین  آنها را از ازدواج بازنخواهد داشت .

از اُمایا تا  "  واسطه گری نامزدی  کامپیوتری computer-assisted courtship " مراحل پیدا کردن یک همسر در ژاپن تغییرات زیادی کرده است و  در عین اینکه اقتدار خانوادکی کم شده  اختیار فردی  در انتخاب شریک ازدواج نقش  اصلی را پیدا کرده است .

 

 

 

افراد  نیکوکار و جدید

افراد  نیکوکار و جدید

ترجمه گارگین فتائی

 

.

بیل و ملیندا گیت Bill and Melinda Gates

.

برای بیل گیت بنیانگزار مایکروسافت بخشش به دیگران یک نیاز شخصی است . با اعتقاد به اینکه هر زندگی دارای ارزشی برابر است او و همسرش " بنیاد بیل و ملیندا گیت Bill& Melinda Gates Foundation " را به منظور توسعه بهداشت ، کاهش فقر ، توسعه فرصت های آموزشی و دست یابی موفق به اطلاعات تاسیس کردند . این بنیاد قدرتمند  تاکید خاصی بر کشورهای توسعه یافته دارد . این بنیاد مشغوئل اعطای پول به سایر سازمانهایی است که مسئول نیازهای انسانی و  متعهد به پیشرفت  شرایط زندگی در سراسر جهان هستند .

 

 

 

 

وارن بوفتWarren Buffet

او یکی از مرفه ترین مردان  جهان است اما معتقد است که کودکان نباید پول زیادی به ارث ببرند بنابراین به هر کدام از بچه هایش یک ثروت ششصد میلیون دلاری برای به کار گیری آن در امور خیریه داد.  او همیشه آشکارا می گفت که اگر بچه هایش با مشکلات مالی رو به رو شوند و از او درخواست وام کنند او به آنها جواب قطعی نه خواهد داد  

برخیها ممکن است گمان کنند که موضع وی مشکوک است ولیکن بچه هایش سپاس گزارند  پسرش پیتر و همسرش بنیاد خیریه خود به نام " نووو NoVo" را تاسیس کرده اند  که یک سازمان غیر انتفاعی است که خود را وقف توانمند سازی زنها و دخترهای کل جهان می سازد . او همچنین یک بشردوست و خیَر برجسته است که متعهد به بخشش نود و نه درصد از ثروتش در مقاصد بشردوستانه اصولاً از طریق بنیاد گیتز است .

 

 

 

کارن پیتلمن Karen Pittelman

تعداد رو به رشدی از جوانان آمریکائیان ثروتمند برخی از انواع انگیزه های  اجتماعی را باور دارند که یکی از این جوانان  کارن پیتلمن است او می گوید که افراد جوان نیاز به ارزشهای اخلاقی دارند او نوشت " یرخی از مردم به طور برابر هر روز کار می کنند ولی همچنان  برای ساختن پایانی خوش در تقلا هستند در  حالی که در همین مدت  درست به من از زمان تولدم ثروت اعطا شده است ." بنابراین او " بنیاد چاهارا Chahara Foundation, " را تاسیس کرد که سازمانی برای کمک به زنهای کم درآمد است . او امیدوار  است که اقدامش به جوانان ثروتمند دیگر در به کارگیری پولشان برای سود رساندن  به دیگران انگیزه خواهد داد .

 

 

 

 

فیبی راسل Phoebe Russell

او تنها پنج سال سن داشت  اما او آنقدرها انگیزه برای بخشش به دیگران نداشت تا اینکه مرد بی خانمانی را دید که تقاضای غذا می کند . او قول داد که برای "  بانک غذای سانفرانسیسکو San Francisco Food Ban"  هزار دلار جمع کند معلمش سعی کرد او را متقاعد کند که با توجه به سنش و متناسب با آن میزان کمتری  پول بدهد ولی فیبی تصمیم خود را گرفته بود . او شروع به جمع آوری قوطیهای سودا یرای بازگرداندن سپرده (1)   شده و تقاضای بخشش های کوچکی کرد طوری که بتواند صندوقی برای غذاهای گرم تاسیس کند.  مدت زیادی نگذشت که تلاشهایش به ثمر نشست . او پنجاه و سه هزار و هفتصد و سی و شش دلار و سی سنت برابر با هجده هزار و هشتصد سرانه غذا برای افراد بیخانمان جمع آوری کرد .

 

 

 

1 return for deposit:

در برخی از ایالات آمریکا افرادی که نوشیدنیهای قوطی دار یا بتریای  می خرند سپرده کمی در زمان خرید میپردازند . بتری ها و قوطیهای خالی می تواند بعداً  برگردانه شود و سپرده پس داده شود  

 

 

 عشق بدون پایان  Love Without End

 

Love Without End

عشق بدون پایان

Maria Spelleri

ماریا اسپِلِری

ترجمه گارگین فتائی

 

.

 

متن انگلیسی

Love Without End"

 

My love for you will never end.

Wherever you may travel,

however far you may go,

You will stay in my heart.

 

My love for you will never fade.

whichever path you take in life,

whatever you choose to honor and believe,

You will stay in my soul.

 

My love for you will never falter.

whomever you share your days with,

whenever you decide to return,

Know that you are part of me.

 

 

ترجمه فارسی

عشق من به تو پایان نخواهد گرفت

هر کجا که سفر کنی

تهر مسافتی را که ممک ناست طی کنی

باز تو در قلب من خواهید ماند

.

 

عشق من به تو کم نخواهد شد

با هر راهی که تو برای زندگی قدم برداریی

هر آنچه که تو با افتخار و باورت برگزینی

تو در روح من خواهی امند

.

عشق من به تو هرگز متزلزل نخواهد شد

هر کدام  از روزهایت را که با من سهیم باشی

هر وقت که بخواهی برگردی

بدان  که تو جزئی از من هستی

 

 

 

 

ایهام

ایهام

گارگین فتائی

.

 

در گوشه ای بنشسته ام  بلخند بر لبهام نیست

حال و گذشته بهر من چیزی به جز ابهام نیست

هر کس سخن بیرون دهد با عمد یا بی عمد و قصد

تعبیر آن از بهر من جز مبحث ایهام نیست

بهر همه دلده ای بر حسب میلش مکتسب

لیک بهرم دلبری با شو قو با الهام نیست

در درون اجتماع هر کس به جایی می رسد

چون رسد بر من به چز سرگیجه و سرسام نیست

روزها جای خوشی و لذت و دیوانگی

در وجودم جز هزاران رنجش وآلام نیست

مضطرب بر گوشه ای اندیشناک خیره شدم

چون که می دانم بَرَم آینده و فرجام نیست

فکر می کردم کسی هستم در این دنیای تلخ

لیک دانستم که عمرم با سر و انجام نیست

 

 

 

ده حقیقت باورنکردنی در مورد شهر ممنوعه

ده حقیقت باورنکردنی در مورد شهر ممنوعه

 

۱- این شهر در بین سالهای ۱۴۰۶ تا ۱۴۲۰ میلادی ساخته شد. در این شهر بیش از ۹۸۰ ساختمان وجود دارد و مساحت آن به بیش از ۷۲۰۰۰۰ متر مربع می رسد.

۲- شهر ممنوعه در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی انتخاب شد. این شهر همچنین به عنوان بزرگترین شهر چوبی جهان نیز شناخته میشود.

۳- در این شهر بزرگترین موزه ی جهان نیز قرار دارد. موزه ی کاخ. آثاری از سلسله های مینگ و کینگ در این موزه نگه داری می شود.

۴- در ساخت این شهر از طلا، چوب و سنگ مرمر بیشتر از سایر مواد استفاده شده است.

۵- این شهر محل اقامت ۲۴ امپراتور بوده است. ۱۴ امپراتور از سلسله ی مینگ و ۱۰ امپراتور از سلسله ی کینگ.

۶- تمرکز قدرت در این شهر از سال ۱۹۱۲ میلادی از میان رفت. پویی آخرین امپراتور چینی سلسله ی پادشاه ای در این کشور را از بین برد و جمهوری خلق چین را بنیان گذاری کرد.

۷- در این شهر بیش از ۹۹۹۹ اتاق وجود دارد. علاوه بر این، این شهر مملو از باغ های زیبا، چشمه های آب گرم و حمام های زیبا است.

۸- نود درصد از سقف های این شهر به رنگ زرد استو رنگ زرد رنگ رسمی امپراتوری چین بود.

۹- هر اتاق از ۹۹۹۹ اتاقی که در این شهر وجود دارد دارای مجسمه ای منحصر به فرد است. مهم ترین مجسمه ها مربوط به اتاق امراتور بود که در آن بیش از ۱۰ مجسمه ی فاخر نگه داری میشد.

۱۰- در موزه ی این شهر بیش از ۱۰ میلیون شیء با ارزش نگه داری میشود. ارتش چین مسئولیت حفاظت و امنیت این اشیاء را بر عهده دارد.

امروزه این شهر به یکی از قطب های گردشگری در چین تبدیل شده است. این شهر پربازدید ترین شهر باستانی جهان است. کمتر شهری دارای موزه ای به بزرگی شهر ممنوعه است.

 

 

 

شانگهای   : ساکنین طولانی مدت و تازه واردها

 

شانگهای   : ساکنین طولانی مدت و تازه واردها

ترجمه از گارگین فتائی

.

جمعیت شانگهای در سالهای اخیر با هجوم مهاجرین از سراسر چین رشد بسیار سریعی داشته است بنابراین الان دو نوع جمعیت در شانگهای وجود دارد . ساکنین اولیه  و تازه واردین . اعضاء هر گروه  خود از طریق زبان ، لباس و غذایشان تشخیص داده می شوند .

 

 

نمایی از شهر شانگهای

 

 

زبان ، ساکنین اولیه شانگهای را از تازه واردین  متمایز می سازد . گر چه زبان ماندارین جایگزین گویش  محلی به عنوان زبان رسمی شهر شده  اما ساکنین طولانی مدت در برخی اوقات  ترجیح می دهند با گویش محلی حرف بزنند . ساکنین جدید شانگهای از تمام نقاط چین آمده اند بنابراین با گویشهای مختلف  صحبت می کنند .

لباس نیز این دو گروه را از هم متمایز می کند  ساکنین طولانی مدت بسیار مد گرا هستند . جوانان جین های آبی می پوشند در حالی که مسن تر ها کت و شلوار را ترجیح میدهند.  مردان و زنان به مانند هم به نام های تجاری که برخی اوقات  روی کیف های  دستی  ، پاپوش ها و کفش ها و حتی کت و شلوار کاریشان است احترام می گزارند . زنها لباسهای با رنگ های آرامmuted color combinations   می پوشند. تازه واردها غالباً ژاکت سنتی چینی  پوشیده و با آن لباسها کار می کنند . زنهای تازه وارد مایل به پوشیدن لباسها با رنگهای روشن تر و درخشانتری  نسبت به ساکنین طولانی مدت هستند . 

نه تنها زبان و لباس بلکه خدمات غذایی هم عامل تفکیک این دو گروه به شما رمی رود .ساکنین طولانی مدت  نان صاف و پهن  flat bread همراه نان های  سرخ کرده چسبناک fried dough sticks  برای صبحانه

 

 

نان صاف و پهن  flat bread

 

 

نان های  سرخ کرده چسبناک

fried dough sticks

 

 

 

در حالی که تازه واردها از استانهای چین نان بخارپز steamed bread یا سوپ را ترجیح می دهند .

 

 

نان بخارپز

steamed bread

 

 

همچنین از آنجائی که شانگهای یک شهر بین امللی است  اهالی اصلی به همان نحو میل  به غذاهای سادهء غربی دارند   برای مثال برای نهار،   یک شانگاهیی ساکن طولانی  مدت  ممکن است یک ساندویچ با سودا سفارش دهد در حالی که یک تازه وارد یک غذای سنتی از برنج ، سبزیجات و توفو یا خمیر سویا  bean curd انتحاب می کند .

 

خمیر سویا  bean curd

 

 

جمعیت شانگهای رشد کرده است و دو گروه اجتماعی را در شهر پدید آورده است ساکنین شانگهای از  تازه واردان   از طریق  نحوه حرف زدن ، لباس پوشیدن و غذا خوردن از هم متمایز می گردند .

 

 

ماشین مشتی ممدلی

ماشین مشتی ممدلی

شعر از غلامرضا روحانی

 

 

با صدای جواد بدیع زاده

 

 

.

متن ترانه

:

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

 

این اتولی که من میگم، فورد قدیم لاریه

رفتن توی این اتول، باعث شرمساریه

نه بابِ کورس شهریه، نه قابل سواریه

بار کشیده بسکی از، قزوین و رشت و انزلی

 

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

ماشین مشدی ممدلی، صندلیاش فنر داره

بلیت‌فروش مشدی و، شوفُر بی هنر داره

بهر مسافرینِ خود، زحمت و دردسر داره

رفتن با اتول بود، باعث کوری و شلی

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

مسافر از بوی اتول، تا می‌شینه کسل می‌شه

از متلک شنیدن و، بورشدن خجل می‌شه

بسکی فشار به او میاد، دچار دردِ دل می‌شه

پاره شود لباس اگر، گیر کند به صندلی

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

این اتولی که از قفس، تنگ‌تر و کوچیک‌تره

جای چهل مسافر، گنده و چاق و لاغره

شوفره بس که ناشیه، اتول همیشه پنچره

راه نرفته درمی‌ره، لاستیکِ چرخِ اوّلی

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

این اتولِ شکسته از، سیستم قدیمیه

تایر اون قراضه و، پیستون اون لحیمیه

شوفره دائماً پیِ، لوده‌گری و لیمیه

سربالایی نمی‌کشه، مگر با خیلی معطلی

ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

بس که ماشالا محکمه، راه نرفته پنچرها

ز حلبی شکسته‌ها، ساخته مبل و صندل

یماشین مشدی ممدلی، ارزون و بی‌معطلی

 

 

لینک دانلود ترانه

http://www.gavazn.com/song/13607.htm