حوصله

حوصله

گارگین فتائی

.

در فراغت نیست حال هیچ کاری در تنم

صبح ها تا شب رسد ساز شکایت   می  زنم

نیست نای و حوصله  شوق و ذوق و اتگیزه ای

میل و عشق هیچ کاری نیست  در جان و تنم

می فشارم فک و دندان راکه جایت پر شود

باغ من بی میوه است هر چه در آن  جان می کنم

روزها دلسردم و  نایی ندارم بهر کار

شاید هم درمان من این است  با تو بودنم

چون  که  پیدایم نشد ان نیمه گمگشته ام

جای شادی کار هر روز است غصه خوردنم

 

 

 

 

در دیدار وزیر خارجه نروژ؛ شمخانی: تهران رفتارهای مغایر با روح برجام را تحمل نمی کند

در دیدار وزیر خارجه نروژ؛ شمخانی: تهران رفتارهای مغایر با روح برجام را تحمل نمی کند

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1998-افق-

در-دیدار-وزیر-خارجه-نروژ؛-شمخانی-تهران-رفتارهای-مغایر-

با-روح-برجام-را-تحمل-نمی-کند

.

روابط عمومی شورای عالی امنیت ملی - علی شمخانی بعد از ظهر چهارشنبه در دیدار بورگه برنده، با اشاره به فضای مناسب پس از برجام در همکاری میان ایران و اروپا خاطر نشان کرد: با توجه به ظرفیت های گسترده موجود، همکاری های اقتصادی، تجاری و مناسبات سیاسی میان ایران و نروژ قابل افزایش است.

شمخانی با بیان اینکه تروریسم از شکل سنتی خود خارج و به روش های فاجعه باری چون قتل عام مردم با کامیون و سلاح های سرد تبدیل شده است، افزود: حل مسئله تروریسم بدون توجه به ریشه های اعتقادی و عوامل اصلی پشتیبانی کننده امکان پذیر نیست.

وی با انتقاد از رفتار نامناسب برخی کشورهای اروپایی در قبال پناهجویان ادامه داد: در حالی که مسیر ارسال سلاح به کشورهای درگیر بحران از اروپا باز است اما مسیر پذیرش قربانیان این سلاح ها مسدود شده و با آنان بدرفتاری می شود که این مسئله رویکردی ضد حقوق بشری است.

دبیر شورای عالی امنیت ملی تاکید بر مسیر اشتباه استفاده از تروریسم برای فشار به دولت ها را موجب ظهور داعش و گروهک های تروریستی غیر قابل مهار توصیف و تصریح کرد: قطع پشتیبانی های اطلاعاتی و مالی از گروهک های تروریستی و انجام اقدامات بنیادین و ریشه ای همچون احترام به خواست و رای مردم و بومی سازی امنیت راه حل بازگرداندن صلح و آرامش به منطقه است.

دو طرف در این دیدار پیرامون تحولات منطقه و همکاری های اقتصادی فی مابین نیز گفت وگو کرد.

بورگه برنده، وزیر خارجه نروژ نیز در این دیدار از جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه یاد کرد و گفت: ایران نقش سازنده ای در شکل گیری روند ثبات و آرامش در عراق و سوریه داشته و همکاری های منطقه ای برای ایجاد آرامش پایدار در این نقطه حساس از جهان امری ضروری است.

وزیر خارجه نروژ گفت: با رفع شدن تحریم ها فرصت های مناسبی برای همکاری پدید آمده است و نروژ آماده بهره مندی از شرایط پسابرجام برای توسعه همکاری ها در زمینه های مختلف است.

 

 

 

 

روح المپیک در تیررس ناداوری

روح المپیک در تیررس ناداوری

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/sport/item/2000-روح-المپیک-در-تیررس-ناداوری

.

 

 

ناداوری مدال را از وزنه بردار ایرانی، ژیمناست ارمنستانی، فرنگی کاران ایرانی و ارمنستانی، شمشیر باز ایرانی و... گرفت

این داستان ادامه دار خواهد بود...؟

احتمال محرومیت وزنه‌ برداری ایران به دلیل اعتراض به هیات ژوری

طلای تالاخادزه با جابجا کردن یک کیلوگرمی رکورد حسین رضازاده

گورمیناسیان از ارمنستان با اختلاف 22 کیلوگرم مدال نقره را کسب کرد

در رقابت‌ های وزنه‌ برداری فوق سنگین المپیک ریو، بهداد سلیمی از ایران توانست وزنه 245 کیلوگرمی را بالای سر ببرد اما داوران این وزنه‌ را از او نپذیرفتند.‌ پس از این اتفاق تیم ایران به رای داوران اعتراض کرد و سجاد انوشیروانی، سرمربی تیم‌ ‌ملی اعلام کرد که داوران عراقی توطئه کردند و به ضرر ایران رای دادند. چند تن از مسئولان تیم ایران به همراه وزنه‌ بردار ایرانی به سمت هیات ژوری رفتند که این کار خلاف قوانین است.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از یورو اسپورت، در پی پذیرفته نشدن وزنه دو ضرب بهداد سلیمی در مسابقه فوق سنگین وزنه برداری و اعتراض ایرانیان به رای هیات ژوری، کمیته فنی فدراسیون جهانی وزنه برداری اتفاقات بامداد چهارشنبه، در استادیوم وزنه برداری ریو رفتار مسئولان ایرانی را نادرست دانست.

سم کوفا، عضو کمیته‌ فنی فدراسیون جهانی وزنه‌ برداری در این باره اظهار کرد: این اتفاق زشت بود. به دلیل رفتار مسئولان ایرانی از مسئولان امنیتی خواستیم به داخل ورزشگاه بیایند. این پایان خوبی برای مسابقات نبود.

تیم‌ ‌ملی ایران به دلیل رفتار خود در این مسابقات شاهد محرومیت‌ هایی خواهد بود. سلیمی در اولین تلاش خود برای زدن دو ضرب نتوانست دست چپ خود را به خوبی صاف کند. او در دو ضرب امتیازی نگرفت و تنها وزنه یک ضرب 216 کیلوگرمی برای او ثبت شد. او در یک ضرب رکورد جهان را شکست.

تالاخادزه توانست با مجموع 473 کیلوگرم مدال طلا کسب کند و رکورد 472 کیلوگرم حسین رضازاده را بشکند. حدود پنج هزار ایرانی در بین تماشاگران بودند که تالاخادزه را هو کردند. گور میناسیان از ارمنستان با اختلاف 22 کیلوگرم مدال نقره را کسب کرد و ایراکی تورمانیدزه یک گرجی دیگر به مدال برنز رسید.

 

 

 

 

 

 

 

 

روسای همزمان گروه مینسک در تلاش برگزاری دیدار ادواری رهبران ارمنستان و آذربایجان می باشند

روسای همزمان گروه مینسک در تلاش برگزاری دیدار ادواری رهبران ارمنستان و آذربایجان می باشند

.

.http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/2001-

روسای-همزمان-گروه-مینسک-در-تلاش-برگزاری-دیدار-ادواری-

رهبران-ارمنستان-و-آذربایجان-می-باشند

.

جیمز اورلیک رییس همزمان آمریکایی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرگزاری "ریا نوستی" اعلام کرده است که به همراه همکاران روسی و فرانسوی خود در تلاش برگزاری دیداری ادواری سرژ سرکیسیان و الهام اعلی اف رهبران ارمنستان و آذربایجان برای بررسی حل بحران قراباغ می باشد. وی افزود: رهبران ارمنستان و آذربایجان در دیدارهای صورت گرفته در وین و سن پترزبورگ اعلام آمادگی برای اداکه روند مذاکرات جهت حل بحران قراباغ کرده اند. وی افزود که در حال حضر موضوع برگزاری دیدار آتی برای بررسی حل درگیری قراباغ در حال بررسی می شود. یادآوری می نماییم که آخرین ملاقات رهبران ارمنستان و آذربایجان در مسکو در تاریخ بیستم ماه ژوئن سال جاری با حضور ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه برگزار شده بود. پیش تر دیدار رهبران کشورهای مذکور در تاریخ شانزدهم ماه مه سال جاری در وین برگزار شده بود.

 

 

 

لاریجانی: ایران هیچ پایگاه نظامی به روسیه نداده است

لاریجانی: ایران هیچ پایگاه نظامی به روسیه نداده است

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1999-

لاریجانی-ایران-هیچ-پایگاه-نظامی-به-روسیه-نداده-است

.

علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه با روسیه در موضوع منطقه همکاری داریم گفت: ایران به هیچ وجه هیچ پایگاه نظامی نه به روسیه و نه به هیچ کشوری داده است لذا استقرار پایگاه نظامی برای روسیه را تکذیب می‌ کنیم.

به گزارش ایسنا علی لاریجانی در تذکر فلاحت پیشه در مورد حضور جنگنده‌های روسیه در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان گفت: اخطار شما ناظر به اصل 146 قانون اساسی است که طبق آن‌ استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در کشور ممنوع است که بر این اساس پایگاهی در اختیار هیچ کسی قرار ندادیم.

وی ادامه داد: اینکه ما با روسیه به عنوان متحد در مسائل منطقه به خصوص در سوریه همکاری داریم به معنای این نیست که پایگاهی به روسیه از نظر نظامی دادیم لذا اگر کسی این موضوع را در رسانه های مطرح کرده تکذیب می‌ شود.

 

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما با روسیه همکاری داریم و آن‌ را به صورت علنی مطرح کرده ایم گفت: این همکاری به خاطر بحران تروریستی است که برخی کشور های مخرب منطقه و آمریکایی‌ها راه انداخته‌ اند، می باشد. آنها شرایطی را در منطقه ایجاد کرده اند که فکر می‌ کنیم در این وضعیت روسیه تلقی درستی از منطقه پیدا کرد و در یک سال اخیر همکاری‌ اش را با ما در زمینه حل بحران تروریسیتی در منطقه آغاز کرد.

لاریجانی با بیان اینکه همکاری ایران و روسیه در مسئله سوریه نزدیک است گفت: فکر می‌ کنیم بعد از این مدت روشن شد که نظرات ایران از ابتدا در مورد سوریه درست بود به طوری که مقاومت می‌ کرد که بحران آفرینی‌ ها در سوریه باعث جرقه زدن آتش در کل منطقه می شود.

وی با ابراز خوشنودی از اینکه روسیه در مسئله یمن نیز توجه بیشتری دارد گفت: آرای ما در حل بحران تروریستی در منطقه با روسیه نزدیک است و همکاری می کنیم اما به هیچ وجه هیچ پایگاه نظامی نه به روسیه نه به کشور دیگری در ایران داده نشده است.

به گزارش ایسنا، فلاحت پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس در توضیح تذکر و اخطارش با استناد به ماده 110 آیین‌ نامه و 146 قانون اساسی گفت: طبق آیین‌ نامه، رئیس مجلس می‌تواند در ابتدای جلسات در خصوص مسائل مهم کشور صحبت کند. اسقرار جنگنده های روسی در پایگاه شهید نوژه همدان مطرح شده حال اینکه بر اساس اصل 146 قانون اساسی استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در کشور حتی برای استفاده صلح آمیز ممنوع است البته شاید شما ناظر به اصل 146 این موضوع را جزئی وظایف شورای امنیت ملی مطرح کنید که به نظر من این موضوع ارتباطی به وظایف و اختیارات این شورا ندارد.

این عضو کمیسسیون امنیت ملی و سیاست خارجه مجلس در ادامه با بیان اینکه روسیه با سیاست خارجه بسیار متفاوت و بعضا متلاطم و پر نوسان است گفت: روسیه در سال 1990 میلادی یک ابر قدرتی با یک موضع است ولی در سال 1991 با کشورهای غربی برای انجام اقدامات نظامی در منطقه همکاری می‌ کند بعد از آن‌ در سال 1994 عضو طرح مشارکت برای صلح ناتو می‌ شود که زمانی در مقابل و در جناح ورشو قرار داشت.

 

وی ازود: با وجودی که قدرت ها ملاحظات خاص سیاسی راهبری خودشان را دارند و در قالب این منازعات عمل می ‌کنند اما کشور جمهوری اسلامی ایران کشوری است که هر گاه با بحران مواجعه شد دو طرف شرفی و غربی در دنیا علیه‌ اش بودند که نمونه‌ های متعدد آن‌ را می‌ توان در جنگ، تحریم و موارد دیگر ملاحظه کرد.

وی یادآور شد اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم است که همچنین امکانی در اختیار یک قدرت خارجی در ایران گذاشته می‌شود. درخواست من این است که طبق ماده 110 آیین ناماه توضیح دهید که آیا اقدامات صیانتی لازم در این رابطه وجود دارد و اینکه چقدر می‌توان در برابر نوسانات سیاسی و راهبردی در رفتار آینده روس ها اطمینان کرد که اینگونه آسمان خود را در اختیار روس‌ ها قرار دهیم.

 

 

 

 

 

زبان بوق شناسی

زبان بوق شناسی

گارگین فتائی

.

مدتهاست نوعی زبان ناهنجار در بین مردم رایح شده است که بی ارتباط با تکنولوژی  حمل و نقل نیست و خوب یا بد به هر حال الان در بخش بززگی از زندگی مردم حاکم است که این خود مستلزم تحقیق در باره این زبان نوپا است که روز به روز دارد جایگاه خود را در بین مردم باز می کند.

لازم به ذکر است که این زبان نوپا برای برقراری ارتباط باسیارین از دئ تنها و تنها از وسیله ای به نام بوق اتومبیل استفاده می کند  و  تشخیص مقصود  و میزان احساسات به کار گیرنده آن بستگی به شدت و یا مدت نواختنش دارد .

به مواردی از  مفاهیم  این زبان نو پا اشاره می شود.

 

1:بوق حق به جانبی

 وقتی صدای بوق محکم است و راننده با تمام قوا دستش را پشت بوق می گذارد یعنی بسیار عصبانی است و علتش می تواند عوامل مختلفی باشد  که مهم ترین و رایج ترین آن رفتار راننده دیگر است که از دید وی رفتار نادرستی است و در واقع به خیال وی آن  راننده دارد از حق خودش در رانندگی تجاوز می کند.

اما اگر راننده فوق الذکر و مخاطب هم  بوق نزند این دو معنی دارد یا عصبانی است ولی نمی خواهد کار به بوق کشی بکشد و یا قبول کرده که اشتباه از جانب خود اوست و اما اگر او هم متقابلا اقدم به بوق زدن نماید این یعنی نه تنها اشتباه خود را نپذیرفته بلکه بر این کار خود تاکید و پاففشاری هم دارد .

 

2:  بوق مانعی

نمونه دیگر وقتی است که راننده با مانعی در ادامه  حرکت رو به رو می شود

اگر این مانع یک مانع قانونی باشد مثل ایستادن پشت چراغ قرمز و یا بازجویی  اتومبیلی که  ناخواسته از سوی پلیس یا نیوری انتظامی برای بازجویی متوقف شده  در این صورت  راننده بوق زن مدت زمان بیشتری صبر می کند اما باز  هم بعد از مدتی دستش را روی بوق می گزارد

اما اگر مساله قانونی نباشد و مثلا اتومبیل طرف وسط خیابان خراب شود و یا دو  راننده با هم وسط خیابان دعوا کنند در این صورت شدت و مدت این بوق طولانی تر می شود .

نکته لازم الذکر این است که فرد بوق زن که تنها زبان بوق را می فهمد اعصاب دیگران برایش مهم نیست چرا که زبان دیگری نمی فهمد .

 

3: بوق مسافرکشی

این رفتار هم مختص ایرانیان  البته نه همه آنها آن بخش مسافرکش و جریان از این قرار است که مسافر کش ها در چندین زمان اقدام به بوق زدن می کنند

الف:  وقتی که در خیابان دنبال مسافر می گردند وهر کمسی را که می بینند  درخیابان است بدون توجه به اینکه چرا آنجا ایستاده برای سوار کردن بوق  می زنند

ب: زمانی که مسافر کشی قبل  از آنها مسافری سوار کرده و خودشان  پشت سر مسافر کش آمده و مدام با بوق زدنهای مکرر سعی می کنند آن مسافرکش قبلی را از میدان به در کنند

ج: برای اینکه زودتر مسافر ها را به مقصد برسانند و دوباره اقدام به  پر کردن مسافر  بکنند لاجرم سرعت خود را بیشتر کرده و هر جسم جنبنده ای را که می بینند برای اینکه سر راهشان سبز نشوند  برایش بوق ابداری می زنند.

 

4: بوق پارکینگی

زمانی که ماشین دیگری جای ماشین بوق زن پارک کرده و او راننده را پیدا نمی کند  که در این موارد بوق به صورت مکرر  با ریتم یک نواخت است.

 

5:بوق عروسی

 تنها مورد مثبت و شاد بوق زنی همانا بوق زنی در مراسم عروسی است و در غیر این موارد بوق زنی توام با خورد شدن اعصاب طرف است .

 

 

6: بوق های اضطراری

بوقهایی هم هستند که ضروری می باشند نظیر بوق ماشین پلیس و نیروی انتظامی ، بوق آتش نشانی و بوق ماشین اورژانس و نظایر آن .

 

 

7: بوق انتظاری

 نوع دیگری از بوق هم هست که مربوط  است به زمانی که راننده منتظر کسی است تا او را جایی ببرد ولی آن شخص دیر می کند و سر موعد نمی آید  .

 

8: بوقهای رفاقتی و عاشقانه

 مورد دیگری هم هست که می شود به آنها بوقهای رفاقتی و عاشقانه گفت . رفاقتی زمانی است که  دوستی به جای زدن زنگ  منزل رفیقش   با آهنگ خاصی بوق می زند  تا رفیقش ا منزل بیرون بیاید.

بوق عاشقانه زمانی است که پسری عاشق دختری است و وقتی از خانه آنها رد می شود با طنین خاصی بوق اتومبیل  یا موتور خود را به صدا در می آورد  .

 

9: :بوق های عمومی

 موردی هم هست که مردم در خصوص  یک واقعه عمومی که معمولا یا شاد یا غمگین است بوق می زنند مثل پیروزی در جام جهانی و یا اعتراض به یک امر عمومی.

 

10: بوق لج بازی

 موردی هم هست که  می توان آن را بوق از سر لج بازی خواند چرا که وقتی صورت می گیرد که شخصی از اینکه بوق زن ، مکررا به دلائل مختلف بوقش را به صدا در می آورد ناراحت است و به بوق زن  با عصبانیت  گوشزد می کند  که دیگر بوق نزند و همین امر خود زمینه  لج بازی و تحریک بوق زن به ادامه کارش می شود .

 

11: بوق اشاره ای

این بوق از سوی افراد مختلفی زده می شود مثلا از سوی پلیس برای متقوف کردن شخص و یا از سوی راننده عادی برای اینکه  کسی را   که در حال پیاده روی است  و مثلاً دوستش است برای صدا زدنش نواخته می شود  و البته حالتهای ازاردهنده تر  آن بوق زدن برای بانوان  و و ایجاد مزاحمت برای آنهاست که در واقع نوعی متلک پرانی بوقی است .

 

12: بوق " زاه مال منه"

در این گونه موارد بوق زن به هیچ عنوان کوچک ترین ارفاقی در جا دادن به اتومبیل  های دیگر برای دور زدن یا پیچیدن و یا هر عمل دیگری  نمی دهد .

مثلا وقتی شخصی می خواهد دور بزند و آن بدبخت مدتهاست اتومبیلش برای دور زدن متوقف است و این درحالی است که اتومبیل های پشتی مدام برای راه رفتنش بوق می زنند   اتومبیل بوق زن  از  دادن جا برای دور  زدن  وی که امتناع  نموده هیچ مرتباً و با شدت هر چه تمام تر بوق می زند  که ترجمه اش این می شود که یه وقت به فکرت نزنه  بخوای دور بزنی چون من نمیزارم  و تو  این حقو نداری.

زمانی هم اتومبیلی به هر علت موجهی مثلاً  رسیدن به مقصد مورد نظر و پارکم کردن و یا دنبال آدرس گشتن ناگزیر می شود سرعتش را کم کند که اتومبیل بوق زن که معمولا بدون توجه به میزان سرعت  مجاز پایش را روی گاز گذاشته و به سرعت در حال رد شدن است  وقتی با آن مواجه می شود صدای بوقش با شدت هر چه تمام تر به صدا در می اید بدون توجه به هر دلیل یا عذری .

 

نکته1 :  کسی که بوق مکرر می زند معمولا در باربر بوق متقابل طرف مقابل تحمل زیادی ندارد .

نکته 2:  بوق زدن در تمامی ممالک دنیا مرسوم است منتهی     نحوه به کار گیری و شدت و ضع آن از کشوری به کشور دیگر و بر حسب میزان تحمل مردمانش  متفاوت است.

نکته 3: از آنجائی که معمولا ریتم و صدای همه بوقها  مانند هم هستند لذا تشخیص و درک زبان بوق به صورت تئوریک و علمی مشکل است و لازمه آن رفتن به درون جامعه و تشخیص حالت های آن از طریق مشاهده رفتار های مردم است .

نکته 4:  این اواخر برای اینکه گوش خراشی بوقها و بویژه بوقهای ماشین الات سنگین کمکمتر شود از ریتم آهنگهای مختلف استفاده می شود ولی باز در اصل قضیه که  تجربی بودن درک و مفهوم این  زبان  است تاثیری ندارد .

 

 

 

 

 

دوزبانگی، شناخت و انتخاب کدها

دوزبانگی، شناخت و انتخاب کدها

دوهفته نامه "هویس" شماره 218

24 خرداد 1395

.

http://farsi.hooys.com/?p=2888

.

 

 

گشایش گفتار

در شروع این گفتار ابتدا باید دو واژه‌ی مربوط به بافت معرفی شوند. واژه‌ی اول «متن بی‌بافت»(1)   است که یک نظام نمادی (2)  است. حوزه‌های کاربردی متن بی‌بافت را باید در زبان رسمی و مکتوب و تدریس دانشگاهی و سخنرانی‌ها جستجو کرد.

اگر این متن را در ارتباطات در نظر بگیریم، آشنایی قبلی اشخاص با یکدیگر و یا زمینه‌ی مشترک فرهنگی، قومی و خویشاوندی لازم نیست. چون در این نوع از بافت نظام نمادین اساس کار است و این نظام بیان صریح منظور را ممکن می‌سازد. باید متذکر شد که در مراحل توسعه‌ی ‌شناختی نوجوان به زبانی احتیاج دارد که دارای بافت تقلیل‌یافته(3)  باشد تا بتواند برای نظم دادن به عملیات ذهنی پیچیده نهایت استفاده را از زبان بکند.

واژه‌ی دومی که باید معرفی شود «بافت نشانده» یا «بافت محاط»(4)  است. حوزه‌ی کاربردی این نوع از بافت در محاورات غیررسمی یا محاورات درون‌گروهی مثل محاورات در محیط خانواده، بین افراد هم‌گروه، دوستان و هم‌سالان و غیره است. از مشخصات مهم بافت نشانده همگونی فرهنگی و اجتماعی افراد است (یانگ ۱۹۸۷).

در این قسمت از مقاله سعی خواهم کرد تا رد پای این دو متن بی‌بافت و بافت نشانده را در بین کودکان طبقه‌ی کارگر و سرانجام در زبان‌های ابتدایی و متمدن مطابق با الگوی طبقه‌بندی مالینوفسکی دنبال کنم.

 

نقش بافت در بین کودکان دوزبانه (کومینز)

گزارش‌هایی که در مورد عملکرد تحصیلی کودکان دوزبانه از این‌جا و آن‌جا و سراسر دنیا می‌رسد حاکی از ضعف آن‌ها در موارد مختلف درسی است. یکی از کسانی که به این موضوع توجه کرد اسکوتناب کانگاس (۱۹۸۱) بود. او دریافت که کودکان مهاجر با دوستان و هم‌شاگردی‌های کشور میزبان به‌خوبی صحبت و بازی می‌کنند ولی در پاسخ‌گویی به سؤالات درسی موفق نیستند.

کومینز (۱۹۷۹) با در نظر گرفتن مشاهداتی از این دست، نظریه‌ی دوآستانه‌ای خود را بنا نهاد و به این نتیجه رسید که کودکان به توانش ارتباطی زودتر از توانش شناختی دست می‌یابند. در واقع توانش شناختی بعد از توانش ارتباطی در حدود سنین یازده تا سیزده سالگی حاصل می‌شود و از این روی به پرورش‌گران کودکان علیه این نظریه که دانش‌آموزان با توانش ارتباطی نسبتاً خوب در زبان دوم آماده‌ی انجام تکالیف مدرسه به همان زبان هستند، هشدار داد.

کومینز معتقد است که عدم موفقیت دانش‌آموزان دوزبانه به خاطر این واقعیت است که آن‌ها مجبور می‌شوند مواد درسی را به زبانی مطالعه و بعد بازگو کنند که هنوز به آستانه‌ی دوم توانش آن زبان نرسیده‌اند. به عبارت دیگر، آنان هنوز به آن مهارتی که بتوانند با زبانی با بافت «تقلیل‌یافته» سخن گویند، نرسیده‌اند. گزارش‌های دیگری هم حاکی از عملکرد ضعیف تحصیلی کودکان کارگر و طبقات اجتماعی پایین‌تر است.

 

نقش بافت در بین کودکان طبقه‌ی کارگر

بازیل برنشتاین (۱۹۷۲) طی نظریات بحث‌انگیز خود این موضوع را مطرح می‌کند که کودکان وابسته به طبقه‌ی کارگر قادر به تولید زبان بی‌بافت نیستند و سبک سخنوری آنان با «کد تفصیلی» یا زبان رسمی – که بیشتر در طبقه‌ی متوسط و متوسط به بالا در موقعیت‌های رسمی است- صورت نمی‌گیرد. آن‌ها برای ارتباطات خود از زبانی استفاده می‌کنند که در واقع نوعی از زبان است که برای درک به‌شدت متکی به زمینه‌های مشترک و مشارکت طرفین صحبت است.

برخی از مشخصات «کد تفصیلی» عبارتند از جملات صحیح از نظر دستوری، استفاده از جملات پیچیده با استفاده از عبارات تبعی و حروف ربط، استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن سوابق منطقی و زمانی، استفاده‌ی مکرر از ضمیر فاعلی اول شخص مفرد، استفاده‌ی مکرر از ضمایر، قیود و اظهارنظرهای کیفی.

در حالی که در «کدهای محدود» جملات از نظر نحوی ساده هستند و مشخصه‌های «کد تفصیلی» را ندارند. استفاده‌ی مکرر از اصطلاحات رایج است و صحبت با این «کد» متکی به چرخه‌ی همدلی(5)  است.

عدم دسترسی یا دسترسی محدود کودکان طبقه‌ی کارگر به «کد تفصیلی» به دلیل وضعیت و نقش‌های اجتماعی‌شان با تجربه‌ی اجتماعی شدن کودکان طبقه‌ی متوسط متفاوت است.

در فرهنگ‌های توجیه‌شده‌ی وابسته به موقعیت(6)  استفاده از زبان تقریباً همواره بستگی به ارتباط نزدیک افراد و ذهنیات مشترک و معانی ضمنی(7)  دارد ولی در فرهنگ‌های توجیه‌شده برای شخص(8)استفاده از زبان کم‌تر متکی به بافت و وضعیت است و معانی به صورت صریح(9)رد و بدل می‌شود.

 

نقش بافت در تقسیم‌بندی زبانی

مالینفسکی در پژوهش‌هایی که انجام داده است، زبان‌ها را به دو گروه الف: زبان‌های ابتدایی و ب: زبان‌های متمدن تقسیم می‌کند و مشخصه‌هایی برای آن‌ها قائل می‌شود. او معتقد است که زبان‌های ابتدایی به‌شدت «بافت نشانده» است و درک گفتار در میان آنان متکی به داشتن معلومات مشترک(10)است، ساخت دستوری ساده است، ضمیر مفعولی اول شخص مفرد بیشتر از ضمایر فاعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد و محاورات شکل‌های عادی دارند و قابل پیشگویی و پیش‌بینی است.

و در مورد زبان‌های متمدن می‌گوید: بافت نشاندگی در این نوع زبان‌ها از بین می‌رود، بیانات جنبه‌ی صریح‌تر به خود می‌گیرد و متن بی‌بافت خود را نمایان می‌کند، ساخت دستوری پیچیده‌تر می‌شود و این اجازه را می‌دهد تا سخنگو مستقل از بافت‌های موقعیتی سخن خود را تنظیم کند. در این نوع زبان برخلاف زبان‌های ابتدایی ضمیر فاعلی اول شخص مفرد خود را بیشتر از ضمیر مفعولی اول شخص مفرد مطرح می‌کند (مالینوفسکی ۱۹۴۶).

چیزی که در این سه نظریه وجود دارد، حضور کدهای «بی‌بافت» است زیرا معنا و منظور به صورت صریح فقط از طریق بی‌بافت شدن است که می‌تواند منتقل شود. در زبان مکتوب به عنوان نمونه‌ای از متن بی‌بافت شده» هاله‌ای از وجود ارتباطات شخصی در بین مشارکین نیست. آن‌چه نوشته می‌شود درک می‌شود و این درک همان است که در مراحل بالایی از توسعه‌ی شناختی صورت می‌گیرد.

عدم دستیابی به چنین مرحله‌ای از شناخت است که گروه‌های غیرغالب از نظر اجتماعی را محدود می‌کند. دانش‌آموزان مهاجر و اقلیت‌های قومی طبق نظریه‌ی کومینز، کودکان طبقه‌ی کارگر طبق نظریه‌ی برنشتاین و اقوام ابتدایی طبق نظریه‌ی مالینوفسکی و کودکان در سنین اولیه‌ی زبان‌آموزی اگر بخواهیم نظریه‌ی برونر را نیز اضافه کنیم، همه جزو این گروه‌های غیرغالب هستند. دلایل عدم دستیابی به چنین مرحله‌ای از رشد شناخت عمدتاً اجتماعی است.

به منظور بررسی وضعیت نحوی در گفتار کودکان تک‌زبانه و دوزبانه، وضعیت بافت را در صحبت ۴۴کودک هشت ساله‌ی دختر در بین دو گروه مساوی ۲۲نفره‌ی تک‌زبانه‌ی فارسی‌زبان به عنوان گروه گواه و دو‌زبانه‌ی ارمنی- فارسی به عنوان گروه مورد آزمایش که در منطقه‌ی ۸آموزش پرورش تهران در پایه‌ی دوم مشغول به تحصیل بودند، بررسی کردیم.

اطلاعات مربوط به وضعیت بافت به صورت نشان دادن عکس چهار مرحله‌ای شماره‌ی ۱به تک‌تک افراد هر دو دسته از کودکان صورت گرفت. از کودکان خواسته شد تا داستانی را بر مبنای آن‌چه که در تصاویر می‌بینند به زبان فارسی بیان کنند. بیانات آن‌ها بر روی نوار کاست ضبط شد و بعدها برای بررسی دقیق‌تر از نوار پیاده شد(11) .

از بیست‌ودو نفر تک‌زبانه‌ها یازده نفر بدون ارجاع به متن، داستانی ساخته و نقل کردند که من به صورت تصادفی یکی از نمونه‌های بی‌بافت را این‌جا می‌آورم:

«یک دزد کیف یک زن را برداشت و دوید. یک مرد در صندلی نشسته بود. آن مرد توانست تشخیص بدهد که این دزد است. یک پلیس آمد و دزد را دستگیر کرد و کیف به آن زن برگشت.» در این نمونه نکته‌ی جالب این است که «مردی که در صندلی نشسته بود» اول معرفی می‌شود و جمله‌ی بعدی به جمله‌ی معرفی‌شده ارجاع می‌دهد. ولی «آن مرد توانست» به تصاویر داده شده ارجاع مستقیم نشده است. این نمونه را با نمونه‌ی ارجاعی گروه تک‌زبانه‌ها بسنجیم:

«این خانم آمده دم مغازه. دارد کلاه‌ها را می‌بیند و این آقاهه از توی کیفش آن را برداشت [چه چیزی را برداشت معلوم نیست] و این‌جا خانمه فهمید که این آقاهه هم وقتی که نشسته این‌جا عصایش را می‌گیرد لای پای آن دزده. بعدش آن کیف از دستش می‌افتد. این‌جا پلیس می‌آید این را می‌گیرد. آن آقاهه هم کیفش را می‌دهد به این خانم و از اون آقاهه تشکر می‌کند.»(12)

در مورد دوزبانه‌ها از لیست ما فقط دو نفر داستان را به صورت بی‌بافت تعریف کرده بودند که نمونه‌ی آن را در زیر نقل می‌کنم:

«یه خانم بود. می‌خواهد برود مغازه. بعدأ یه آقاهه کیف او را برداشت و فرار کرد. بعدأ خانم دنبالش دوید. بعدأ آمد یه پدربزرگ بود. بعدأ کیفش افتاد. بعدأ آن آقاهه کیفش را به خانم داد

در این مورد هر چند به حروف ارجاعی از قبیل «این‌جا» و «این» اشاره نشده است ولی توالی تصویر با حروف ربط «بعدأ» کرارأ تکرار شده است. اکنون به نمونه‌ای از بافت نشانده توجه کنیم:

«این‌جا یه مرد دزد بود. بعد آمد کیف این زن را دزدید. این‌جا یه پیرمرد نشسته بود. چوبش را صاف کرد که این دزده بیفتد پایین. بعد این‌جا پلیس آمد دزده را گرفت. این زن هم از پیرمرد تشکر کرد

بحث، تجزیه و تحلیل از دیدگاه‌های گوناگون در مورد این نمونه‌های جمع‌آوری شده از نقطه‌نظرهای مختلف امکان‌پذیر است. به عنوان مثال می‌توان افعال به کار برده شده‌ی گروه دو‌زبانه‌ها را در نظر گرفت که خواسته‌اند مرحله‌ی سوم تصویر را بیان کنند و به نظر می‌رسد گروه دوزبانه‌ها در مورد لغات مناسب برای عصا دچار مشکل بوده‌اند.

به چند نمونه‌ی زیر توجه کنیم که از بیانات کودکان دوزبانه برگرفته شده است:

 

۱- با چوب این جوری می‌کند.

۲- این آقاهه چوب جلویش می‌گذارد.

۳- این‌جا یک جوری می‌کند این بیفتد.

۴- مرد چوب را ول کرد.

۵- یه چیزی را نگه می‌دارد.

۶- این‌جا مرده دید، چوبش را این‌جوری صاف کرد.

استفاده از لغت چوب به جای عصا در همه‌ی این موارد مشترک است.

استفاده از لغت «این جوری» مورد ۱و ۶و «یک جوری» مورد ۳کاملأ ارجاعی و با حرکت دست کودک صورت گرفته است. افعالی مانند «می‌کند»، «جلویش می‌گذارد»، «ول کرد»، «نگه می‌دارد» و «صاف کرد» از جمله مواردی است که می‌تواند مورد توجه واقع شود. در مرحله‌ی سوم در‌باره‌ی همان تصویر از کودکان تک‌زبانه هم پرسیده شد که نمونه‌هایی از آن را این‌جا نقل می‌کنم:

 

۱- عصایش را انداخت زیر پای آن مرد.

۲- با عصایش او را زد.

۳- این‌جا هم مرده با عصایش می‌زد.

۴- این مرده با عصایش پایش را گرفته.

۵- این مرده می‌آید عصایش را می‌گذارد زیر پایش.

۶- عصایش را برمی‌دارد می‌زند به پای دزده.

۷- با چوب دستش می‌زند زیر پای آن مرد.

 

همه‌ی این کودکان از لغات عصا و چوب‌دستی استفاده کرده‌اند. پنج مورد از هفت مورد به نحوی لغت «پا» را به کار برده‌اند در صورتی که در گروه دوزبانه استفاده از لغت «پا» وجود نداشته است. از فعل «زدن» چهار نفر از کودکان استفاده کرده‌اند (موارد ۲، ۳، ۶، ۷) و از مضارع اخباری «می‌زند» و «می‌گذارد» این دسته از کودکان کرارأ بهره برده‌اند.

نتیجه‌ی این بررسی نشان داد که کودکان دوزبانه از استراتژی‌های ارجاعی مانند استفاده از کلمات «این» و «این‌جا» و «این را» و غیره بیشتر استفاده کرده بودند. هر جا به شیئی برخورده بودند که نام آن را نمی‌دانستند لغتی را ساخته یا از ارمنی ترجمه‌ی تحت‌الفظی کرده بودند.

همگونی در افعال به نسبت گروه گواه کم بود. از جملات اصطلاحی مثل «می‌زند زیر پای دزده» اصلأ استفاده نشد و فعل «زدن» به طور کلی در جملات اداشده از طرف کودکان دوزبانه به کار نرفته بود. کودکان دوزبانه از معلومات مشترک و از چرخه‌ی همدلی پرسشگر در طی جملاتی نظیر «این جوری» می‌کند و یا «چیز می‌کند» برای بیان منظور استفاده کرده بودند.

این نتایج مزید این نظریه است که کودکان دوزبانه هنوز به کاربرد کد بی‌بافت تسلط ندارند و ترجیح می‌دهند منظور خود را با کد بافت نشانده بیان کنند. ضمنأ آن‌ها در کاربرد برخی لغات و اصطلاحات هم مشکل دارند اما این امر مانع از برقراری ارتباط زبانی به وسیله‌ی آن‌ها نیست. این کودکان اگرچه با همین دانش زبانی دارای توانایی ارتباطی نسبتاً بالایی هستند (آن هم به زبان غیرمادری خود) اما احتمالأ در فعالیت‌های شناختی و به‌ویژه در آموزش دروس مدرسه که در آن‌ها از متون بی‌بافت به زبان غیرمادری استفاده می‌شود هنوز نیاز به برخورد ویژه دارند.

 

  .

 

1. Decontextual text

2. Symbolic order

3. Context reduced

 

4. Context embeded

5. Sympathetic circularity

6. Position oriented cultures

7. Implicit meaning

8. Person oriented cultures

9. Explicit meaning

10. Shared knowledge

11. کار ضبط و پیاده‌سازی نوار توسط خانم خچه‌توریان صورت گرفت.

۱۲٫در نقل قول مذکور تأکیدها بر روی کلمات ارجاعی مشخص‌کننده‌ی تواتر استفاده از این کلمات است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حوری تنبله

حوری تنبله

هوهانس تومانیان

ترجمه:آراگاس سیمونیان

ترجمه شده از کتاب منتخب آثار هوهانس تومانیان

انتشارات نائِیری

چاپ اول

  دوهفته نامه "هویس" شماره 217

10 خرداد 1395

.

http://farsi.hooys.com/?p=2877

.

 

 

یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود زنی بود. آن زن دختری داشت به نام حوری. حوری دختر سربه‌هوا و تنبلی بود. از سر صبح تا غروب دست به سیاه و سفید نمی‌زد و بی‌کار و بی‌عار گوشه‌ای می‌نشست و می‌خواند:

کار نکنم که سخته

دونه پره تو پنبه

سقز باید بجوم

رو پشت بوم بپرم

رهگذرا رو نگاه کنم

اینو اونو صدا کنم

هی بگم و خنده کنم

خوب بخورم خوب بخوابم

همسایه‌ها و اهل محله اسم او را گذاشتند حوری تنبله. اما مادرش دوره می‌افتاد توی روستا و به هر کس که می‌رسید از دختر تنبلش تعریف می‌کرد.

دختر دارم شاه نداره،

هم می‌پزه هم می‌شوره،

هم می‌بُره هم می‌دوزه.

خوشگل و ناز عین پری

دخترمه اسمش حوری.

پنبه بدی نخ می‌کنه فرش می‌بافه.

خاک بهش بدی گل می‌کنه خم می‌سازه.

قدش بلند قد چنار،

 دنبالشن صد تا سوار.

تو هر انگشت صد تا هنر

دستاش طلاست از جنس زر.

این حرف‌ها و این تعریف‌ها رفت و رفت و رفت تا رسید به گوش تاجری جوان و خوش‌قلب. پسر با شنیدن این تعریف‌ها هوش از سرش پرید و گفت این همان دختری است که من می‌خواستم. آب دستش بود زمین گذاشت و به خواستگاری حوری رفت. با هم ازدواج کردند و به خانه رفتند.

مدتی گذشت و یک روز غروب شوهر حوری با ده کیسه پر از پنبه به خانه آمد. به حوری گفت برای تجارت به شهری دور می‌روم. زمانی که نیستم این پنبه‌ها را بریس و نخ کن. وقتی برگشتم به بازار ببرم و بفروشم‌شان تا پول خوبی نصیب‌مان شود. این را گفت و رفت.

خب حوری را که می‌شناسید، دست به پنبه‌ها هم نزد. نشست و نشست تا از نشستن خسته شد و رفت به گردش. رفت و رفت تا به رودخانه رسید. دید روی آب قورباغه‌ها خوشحال و بی‌غم آواز می‌خوانند:

-فَپَل، کَکَل، فَپَل، کَکَل

-وااای فَپَل خانم، وای آقا کَکَل (صدایشان زد) پنبه بیارم براتون؟ درست کنم کار براتون؟ بریسید و نخ بکنید؟

قورباغه‌ها گفتند بیار، بیار بیار.

حوری خوشحال شد. دوان به خانه رفت و تمام پنبه‌ها را کول کرد و به رودخانه آورد و درون آب انداخت و گفت:

-خب، اینم از پنبه‌ها. بریسید و نخ بکنید چند روز بعد میام می‌برم‌شون.

این را گفت و رفت و چند روز دیگر برگشت. دید که باز هم قورباغه‌ها خوشحال و شاد آواز می‌خوانند:

-فَپَل، کَکَل، فَپَل، کَکَل

-سلام سلام فَفَل خانم، آقا کَکَل. من اومدم نخ‌هایی که ریسیدید رو با خودم ببرم.

اما قورباغه‌ها بدون توجه به خواستۀ او مشغول آوازشان بودند. همان موقع چشم حوری افتاد به سنگ‌های  لب رودخانه که خزه بسته بودند. حوری گفت:

-وای کور بشم من. هم پنبه‌ها رو ریسیدند و نخ کردند. هم برای خودشون قالیچه بافتند.

دستش را روی پیشانی گذاشت و صدایشان زد.

-آهای آهای قورباغه‌ها حالا که پنبه‌های منو نخ کردید و قالیچه بافتید باید پول پنبه‌ها رو بدید.

این پا و آن پا کرد و وارد آب شد. قدم دومش را برنداشته بود که پایش به جسم سختی درون آب خورد. خم شد و آن را بیرون آورد و دید تکه‌ای بزرگ از طلاست. خوشحال شد و از فَفَل خانم و آقا کَکَل تشکر کرد. طلا را در دامنش گذاشت و راهی خانه شد. شوهرش که از سفر برگشت چشمش افتاد به تکه طلایی که روی تاقچه بود و از حوری پرسید:

-این را از کجا آوردی؟

-این پول پنبه‌های توست که به فَپَل خانم و آقا کَکَل فروختم.

شوهر حوری خوشحال شد. حوری سر از پا نمی‌شناخت. کاش روزی ما هم مثل او خوشحال شویم. مادر حوری را دعوت کرد و از او تشکر کرد که دختری چنین عاقل و سخت‌کوش و هنرمند بزرگ کرده و به او داده است. سوری ترتیب داد و نشستند به کیف کردن و خوشحالی.

اما مادر حوری که زنی باهوش و حیله‌گر بود فهمید داستان از چه قرار است و فکر چاره‌ای شد که مبادا دامادش دوباره کاری به حوری دهد و این بار دست‌شان رو شود. در همان شب در شادترین لحظۀ سور و مهمانی مگسی مزاحم وارد اتاق شد و شروع به چرخیدن کرد. مادر حوری چاره را پیدا کرد. از جایش پا شد و رو مگس کرد و گفت:

-سلام خاله جان. سلام خوش اومدی. خوشحال‌مون کردی خاله. کجا بودی این همه مدت از شما خبری نبود؟ آخه خاله جان کی گفته این‌قدر کار کنی تا به این روز بیفتی. ای من کور می‌شدم شما رو تو این حال و روز نمی‌دیدم.

شوهر حوری که از تعجب دهانش باز مانده بود من‌من‌کنان پرسید:

-مادر جان چی شد یهو. عقل از سرتون پریده؟ خاله چیه؟ عمه کیه؟

-پسرم از تو چه پنهون، تو هم مثل پسر من می‌مونی. این مگس خاله‌ی منه. اون‌قدر کار کرد و کار کرد تا کمرش خم شد بعد شروع کرد به کوچک شدن. اون‌قدر کوچیک شد که آخر سر شد این مگسی که می‌بینی. چی بگم! ایل و طایفه‌ی ما هم این‌جوریه دیگه. عاشق کار کردنیم اما از بخت بد با کار کردن کوچک می‌شیم کوچک می‌شیم تا می‌شیم مگس.

شوهر بیچاره‌ی حوری این را که شنید کم مانده بود از ترس لبش را گاز بگیرد. همان شد که مادر حوری خواست. شوهر حوری او را از کار کردن منع کرد و دستور داد دست به سیاه و سفید نزد تا مثل خاله جان مگس نشود.

حوری و شوهرش سال‌های سال کنار هم خوشحال و شاد زندگی کردند.

 

 

*ترجمه شده از کتاب منتخب آثار هوهانس تومانیان

انتشارات نائِیری

چاپ اول

 

 

 

دوهفته نامه "هویس" شماره 217

10 خرداد 1395

 

 

 

 

 

تاثیرمعماران ارمنی بر معماری مدرن ایران

آرلن آقاجانی

دوهفته نامه "هویس" شماره 219

23 تیر 1395

.

http://farsi.hooys.com/?p=2913

.

 

مقدمه

ایران کشوری است با تمدنی کهن و قدمتی چند هزار ساله با غنای هنر و معماری بسیار. در طول سالیان دراز و در پی اتفاقات و وقایع گوناگون در سرتاسر این مرز و بوم، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است. معماری نیز به عنوان جزو جدایی‌ناپذیر زندگی مردم و به مثابه‌ی لوحی که منعکس‌کننده‌ی فرهنگ و هنر مردم است، از این قاعده مستثنا نیست

با توجه به قدمت بسیار زیاد معماری در ایران، پرداختن به شیوه‌ها، سبک‌ها و اندیشه‌های معماری در طول این بازه‌ی طولانی هر چند به صورت مختصر، نیازمند بحث‌های عمیق بسیار است که با توجه به موضوع این مقاله، در حوصله‌ی این بحث نمی‌گنجد. بنابراین این نوشتار توجه خود را به اواخر دوره‌ی قاجار معطوف می‌کند، دوره‌ای که اندیشه و به دنبال آن، معماری مدرن به روش‌ها و عناوین گوناگون وارد ایران شد و تأثیرات عمده‌ای را علاوه بر شیوه و سبک زندگی مردم بر ساختمان‌ها و فضاهای شهری بر جای گذاشت.

در دوره‌ی قاجار به دلیل افزایش ارتباط ایران از نظر سیاسی و اقتصادی با کشورهای اروپایی، آشنایی گسترده‌ای میان ایرانیان و اروپایی‌ها ایجاد شد. در نتیجه‌ی این آشنایی فرهنگ و اندیشه‌ی اروپایی در میان ایرانیان، به‌ویژه در دربار رواج یافت. در کنار مراودات اقتصادی هنر، در زمینه‌های گوناگون از قبیل موسیقی، عکاسی، نقاشی و معماری از جمله مهم‌ترین اندیشه‌های نافذ از غرب به ایران است. در این مورد دو عامل بسیار حائز اهمیت است. اول، خاندان سلطنتی که همواره به دلیل داشتن رفاه اقتصادی، پیوسته با جامعه‌ی غربی در ارتباط بودند و بنابراین از نزدیک بسیاری از تغییرات و تحولات دنیای غرب را به‌عینه می‌دیدند که نتیجه‌ی آن، تمایل آن‌ها به تکرار این وقایع در ایران بود.

دوم، جامعه‌ی آموزشی است. با توجه به این که در آن زمان امکان داشتن آموزش آکادمیک برای همه‌ی اقشار جامعه امکان‌پذیر نبود ، عده‌ی کمی از مردم توان تحصیل در زمینه‌های غیر از فقه به‌ویژه هنر و معماری را داشتند و از این میان، تعداد بسیار کمی می‌توانستند با هزینه‌ی دولت به کشورهای غربی بروند و در زمینه‌های هنر و معماری کسب علم کنند. اما به دلیل نبودن مراکز تحصیلی آکادمیک به مفهوم امروزی در این دوره و دوره‌ی پهلوی اول، کسانی که موفق می‌شدند برای کسب علم به فرنگ بروند، به مجرد آن‌که به کشور برمی‌گشتند بسیار مورد توجه قرار می‌گرفتند و صاحب سبک می‌شدند.

این دو موضوع یعنی تمایل و علاقه‌ی دربار به سبک و زندگی اروپایی و حمایتی که آنان از افراد تحصیل‌کرده در فرنگ می‌کردند باعث پیدایش و رواج مدرنیته و به‌طبع معماری مدرن در ایران شد. به همین دلیل با نگاهی اجمالی به ساختمان‌های طراحی‌شده به سبک مدرن، متوجه می‌شویم که در ابتدا بسیاری از آن‌ها ساختمان‌های حکومتی و سلطنتی هستند و یا حداقل در مقیاس شهری از جمله میدان‌ها، باغ‌ها و… شکل گرفته‌اند.

 

  معماری مدرن ایران در اواخر دوره‌ی قاجار

علی‌رغم امکان مسافرت به کشورهای خارجی در اواخر دوره‌ی قاجار، این سفرها و هزینه‌ی تحصیل در فرنگ برای دولت ایران بسیار پرهزینه بود. همین امر سبب شد تا الهام از معماری و ساخت و ساز بیشتر با نگاه کردن به عکس‌های چاپ‌شده از ساختمان‌های غربی باشد. کارت‌پستال‌ها! به همین دلیل ساختمان‌های ساخته‌شده در این دوره بیشتر از آن‌که نتیجه‌ی درک اندیشه‌ی مدرن و همگون‌سازی آن با فرهنگ و اندیشه‌ی مردم باشد، در اثر تقلید صرف شکل می‌گرفت. بر اساس همین مدارک و شواهد، بسیاری معماری ایران را در اواخر دوره‌ی قاجار معماری تقلیدی یا به‌اصطلاح «کارت‌پستالی» می‌دانند.

 

  ضرورت آشنایی با فرهنگ و ریشه‌ی ارامنه

ارمنستان به عنوان کشوری که از یک طرف دارای مرزهای مشترک با ایران بوده و از طرف دیگر با ترکیه و گرجستان هم‌مرز است، از نظر فرهنگی و اجتماعی دائماً با ایران در ارتباط بوده، از آن تأثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است. بنا بر خصوصیات مرزی ارامنه و ارتباط آن‌ها با دنیای غرب، به‌ویژه یونان در سده‌ی چهارم پیش از میلاد، و روسیه در سده‌ی نوزده و بیست میلادی، ارامنه پیوسته در داد و ستد فرهنگی و اجتماعی با دنیای غرب بوده‌اند. این امر تأثیر به‌سزایی بر سبک زندگی و نیز معماری ارامنه بر جای گذاشته است. معماری به عنوان درست‌ترین مظهر فکر و روح یک ملت و یک عصر است. در این راستا می‌توان اذعان داشت که ملت ارمنی نقش واسط و رابط را بین شرق و غرب به بهترین نحو بازی کرده است. این سهیم بودن ارمنستان در پیشرفت فرهنگ و هنر توسط مورخ و هنرشناس اتریشی، ژوزف استرزیگوسکی  به‌خوبی نشان داده شده است. او می‌گوید: «اصل و مبدأ معماری مسیحی مشرق زمین را باید در ارمنستان جستجو کرد». در ادامه در جای دیگری از کتاب خود، هنر معماری در ارمنستان و اروپا، این‌گونه می‌نویسد: «برای نخستین بار در ارمنستان زمین سفت و ثابتی زیر پای خود احساس کردم

شارل دی‌یل  در کتاب خود، رساله‌ای درباره‌ی هنر بیزانس، می‌نویسد: «همه می‌دانند سازندگان و معماران ارمنی در همه‌ی ادوار هنرمندانی بوده‌اند که مهارت و لیاقت‌شان نظیر نداشته است. از آن‌جا که در یک کشور پرسنگ زندگی می‌کرده‌اند، هنر مجسمه‌سازی و اندازه‌گیری اجسام هندسی را با مهارت خاصی بسط و توسعه داده‌اند و از آن‌جا که سفرکنندگان خستگی‌ناپذیری نیز بوده‌اند، برای کسب معلومات و هنرآموزی به همه جا می‌رفته و از طرفی شیوه‌های کار خود را به نقاط دور اشاعه می‌دادند

بنابراین برای این‌که بتوان نقش و حضور ارامنه را در ایران بهتر درک کرد باید به طور مختصر به معرفی ارامنه – البته فقط از بعدی که شامل ارتباط آن با ایران می‌شود- توضیحاتی بدهیم.

 

  ارامنه و ریشه‌ی آن‌ها

اصل و نسب ارامنه و آغاز تاریخ دقیق آنان تا به امروز مجهول مانده است اما آن‌چه مطالعات تاریخ‌شناسان و باستان‌شناسان نشان می‌دهد می‌توان استدلال کرد که در قرن نهم قبل از میلاد، سلطنت قدرتمند اورارتو، بر زمین‌های ارمنستان حاکم بود. در قرن هفتم و هشتم قبل از میلاد، مردمی جدید به اورارتو حمله و آن را تصرف کردند. اندکی بعد خود مغلوب قدرتی برتر شدند به طوری که در قرن ششم جزئی از امپراتوری ماد و سپس هخامنشیان بودند. پس از آن، در پی حمله‌ی اسکندر به ایران و وقایع متعدد تاریخی پس از آن از قبیل اتفاقات مختلف دوره‌های حکومتی سلوکیان و اشکانیان و…، ارامنه در هر دوره شرایط متفاوتی را تجربه کردند. دوره‌ای که برای این نوشتار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، دوره‌ سلطنت شاه عباس صفوی است. در این دوره شاه عباس به دلایل مختلف ارامنه را وادار به کوچ اجباری به ایران کرد .

ارامنه از آن جهت که به دلیل هم‌جواری با اروپا، با زبان، فرهنگ و رسوم آنان آشنا بودند، برای حکومت صفوی در راستای توسعه‌ی روابط و تعاملات تجاری امتیاز بزرگی به شمار می‌آمدند. اهمیت دیگر آن‌ها توانایی و استعداد فراوان‌شان در صنعتگری و هنر بود، استعدادی که زمینه‌ی شکل‌گیری بسیار از هنرها و صنایع را در ایران فراهم آورد، از جمله ابداع صنعت چاپ به عنوان اولین مرکز چاپ در خاورمیانه در منطقه‌ی جلفای نو اصفهان و نیز رونق هنر نقاشی و مینیاتور و همچنین تأسیس مدارس .

 

  ارامنه‌ی ایران در دوره‌ی قاجار (دوره‌ی معاصر اولیه)

در دوره‌‌ی قاجار نیز ارامنه نقش به‌سزایی در عمران و آبادانی کشور داشتند. از جمله می‌توان به فعالیت‌ها و پیشرفت‌های بسیاری در زمینه‌های تئاتر، سینما، عکاسی، معماری  و… اشاره کرد. ارامنه در اثر ارتباط و تعامل طولانی با ایران، تحت تأثیر فرهنگ و هنر غنی ایران قرار داشتند و متقابلاً نیز تأثیرات بسیاری بر آن نهادند. در معماری دوره‌ی قاجار می‌توان به معماران بنامی چون مارکار گالستیانس، گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و آودیس اوهانجانیان اشاره کرد.

 

  معماران ارمنی و تأثیر آن‌ها بر معماری مدرن ایران

ارامنه همیشه در دو مقوله بسیار فعال و صاحب‌نظر بوده‌اند: صنعت و هنر. تا پیش از دوره‌ی قاجار و پهلوی اول، ارامنه به اشکال گوناگون در زمینه‌های مختلف صنعتی و هنری فعالیت می‌کردند. ساختمان‌سازی و معماری نیز از این مقوله مستثنا نیست. اما زمانی گرایش آن‌ها به ساختمان‌سازی و کارهای ساختمانی افزایش یافت که مفهوم مهندسی در روند طراحی و ساخت ابنیه پدیدار شد. در ابتدا مهندسان ارمنی به‌ویژه مهندسان معمار، به واسطه‌‌ی امکاناتی که برای ارتباط با کشورهای خارجی به‌ویژه اروپایی داشتند، فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های خارجی بودند. تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌های اروپایی مزایای زیادی را برای معماری ایران به دنبال داشت. مهم‌ترین مزیت آن، آگاهی و شناخت آن‌ها از روند پیدایش اندیشه‌ی مدرن، خاستگاه‌ها و سیر تکاملی آن است. این آگاهی از آن نظر بسیار ارزشمند است که بر اساس آن‌چه گفته شد، در اواخر دوره‌ی قاجار که شاهد پیدایش و شروع ساختمان‌سازی مدرن در ایران هستیم، ساختمان‌ها صرفاً بر اساس عکس‌ها و مدارک چاپی ساخته می‌شدند. بنابراین درک درستی از اندیشه‌ی مدرن و نحوه‌ی ارتباط آن با مردمی که از روند فکری آن دور بودند، وجود نداشت. معماران ارمنی با آگاهی و دانسته‌های خود و بر اساس شناختی که از فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران داشتند، توانستند در انتقال این اندیشه و سبک معماری  بسیار موفق عمل کنند. به طوری که بسیاری از ساختمان‌ها و فضاهای شهری که بسیاری از آن‌ها تا امروز پابرجا هستند، نتیجه‌ی فعالیت ارامنه در ایران است. دامنه‌ی فعالیت ارامنه در معماری ایران آن‌چنان گسترده است که برای تأیید آن می‌خواهم به مقاله‌ای در خصوص معماران ارمنی اشاره کنم:

«در تهران مدرن به غیر از میدان حسن آباد  که با آن معماری دلپذیر هنوز از شکیل‌ترین میدان‌های شهر است، چند عمارت زیبای دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: ساختمان پست، کاخ دادگستری، کاخ گلستان، بنای وزارت خارجه، بانک سپه، بانک ملی شعبه‌ی مرکزی، باشگاه افسران، موزه‌ی ایران باستان، کاخ مرمر و شاید چند عمارت دیگر. همه‌ی این عمارت‌ها به استثنای کاخ گلستان (از کارهای دوره‌ی قاجاریه) و موزه‌ی ایران باستان که طراح آن آندره گدار بوده است، کار ایرانیان ارمنی است. اگر این مجموعه را از وسط شهر تهران برداریم، چیزی جز کوچه‌پس‌کوچه‌های کم‌ارزش باقی نخواهد ماند

پرداختن به مسائل و سبک‌‌شناسی معماری مدرن به صورت تخصصی، با در نظر گرفتن زادگاه آن، اروپا، نیازمند داشتن آگاهی‌های بسیار و اولیه در زمینه‌ی تاریخچه‌ی فکری اروپا، تحولات فکری رنسانس، فلسفه‌ی انسان‌مداری (اومانیسم) ، تأثیرات جنگ‌های جهانی به‌ویژه جنگ جهانی دوم در معماری و ساختمان‌سازی و… است.

تاکنون آن‌چه عنوان شد، در قالب جامعه‌ی معماری ارمنی و تأثیرات آن‌ها بر معماری ایران به‌ویژه تهران بود. در این‌جا برای آشنایی بهتر با برخی از این معماران بنام که به‌حق می‌توان گفت امروزه بسیاری از پیشرفت‌های خود را مدیون آن‌ها هستیم، اسامی آن‌ها و تاریخچه‌ای کوتاه از زندگی ایشان مطرح شده است.

 

 

 

 

  وارطان هوانسیان (۱۲۶۱ – 1375)

معروف به «آرشیتکت وارطان»، از پایه‌گذاران معماری نوین ایران، در تبریز به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات عالی در رشته‌ی معماری و شهرسازی از مدرسه‌ی تخصصی معماری پاریس و نیز مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس بود. در ایران بهترین نمونه طرح‌های هنر نو (Art Nouveau) را می‌توان در ساختمان‌های طراحی‌شده توسط وارطان آوانسیان در تهران مشاهده کرد.

 

  اوژن آفتاندیلیانس (۱۲۹۲-۱۳۷۶)

در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات عالی را در رشته‌ی معماری در مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس به پایان برد و در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت. او بیش از سی سال در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارای سمت استادی بود. وی به مناسبت طرح کلیسای سرکیس مقدس به دریافت نشان عالی از سوی جاثلیق ارامنه حوزه‌ی سیلیس نایل شد.

 

  آودیس (اونیک) اوهانجانیان (۱۲۶۱ – 1329)

در ایروان به دنیا آمد. وی دانش‌آموخته‌ی مؤسسه‌ی فناوری تمسک روسیه در رشته‌ی معماری بود. اوهانجانیان بین ۱۹۲۱ – 1919در نخستین جمهوری مستقل ارمنستان، وزیر آبادانی این کشور بود. او پس از الحاق ارمنستان به اتحاد جماهیر شوروی به ایران مهاجرت کرد و در تبریز اقامت گزید. اوهانجانیان در ایران نخست به کار اکتشاف معادن نفتی پرداخت و سپس به عمران و آبادانی روی آورد و به مقام مهندس ارشد دولتی رسید.

 

  رستم وسکانیان (۱۳۱۱ –1392)

معمار، نقاش و پیکره‌ساز، در تبریز به دنیا آمد. دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی هنر از دانشگاه تهران، فارغ‌التحصیل دانشگاه بوزار پاریس و دانش‌آموخته‌ی معماری از دانشگاه گراتس اتریش بود و تدریس در دانشگاه تهران با درجه‌ی استادیاری و مدیریت گروه هنرهای زیبای دانشگاه تهران از جمله فعالیت‌های حرفه‌ای او محسوب می‌شود.

وسکانیان طی سال‌های فعالیت حرفه‌ای خود موفق به کسب جایزه‌ی بورس تحصیلی در دانشگاه پاریس، جایزه‌ی اول سی‌آی‌تی‌ای (ctte) از دانشگاه پاریس و جایزه‌ی دوسالانه‌ی تهران در سال۱۳۳۶شده است.

 

 

 

لئون بابایان (تولد ۱۳۰۴)

معمار، در تبریز به دنیا آمد. وی دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی معماری از دانشگاه تهران و دارای دیپلم مهندسی از انگلستان است.

 

  شهاین آبتین (تولد ۱۳۱۷)

در رشت به دنیا آمد. فارغ‌التحصل رشته‌ی معماری و شهرسازی از دانشگاه شهید بهشتی (ملی ایران) در مقطع فوق لیسانس در سال ۱۳۴۶است. وی از سال ۱۳۵۵تا کنون کارشناس رسمی دادگستری در رشته‌ی راه و ساختمان و در کانون کارشناسان نیز نایب رئیس رشته‌ی راه و ساختمان است.

 

  پل آبکار (۱۲۸۷-۱۳۴۹)

 

در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در تهران، متوسطه را در فرانسه و تحصیلات دانشگاهی را در بلژیک به پایان برد. در سال ۱۳۱۷به ایران بازگشت و به استخدام دولت درآمد. در مدت سی سال خدمت دولتی مسئولیت‌های مهمی از جمله ریاست فنی دفتر وزارت دارایی، اداره گمرکات و شهربانی را به عهده داشت.

 

  بانو نکتار پاپازیان

(که در زندگی حرفه‌ای به نام شوهرش معروف به خانم آندرف است) در شهر اراک به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. وی جزو اولین دختران دانش‌آموز در رشته‌ی ریاضی بود. پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای تهران شد و در آن‌جا نیز نخستین دانشجوی دختر در رشته‌ی معماری بود. پس از دو سال تحصیل در تهران به فرانسه رفت و در مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس به تحصیل معماری پرداخت. در سال ۱۳۳۸به ایران بازگشت و دفتر معماری خود را تأسیس کرد و تا سال ۱۳۵۸فعالیت خود را در ایران ادامه داد.

در این بخش می‌پردازیم به بخشی از بناهای ساخته‌شده به دست معماران ارمنی در این مرز وبوم:

کلیسای ارامنه کاتولیک در تهران، سینما نیاگارا، مدرسه‌ی ناشنوایان باغچه‌بان ، موزه‌ی مردم‌شناسی، تالار فرهنگ، دبیرستان نوربخش، دبستان فردوسی (اداره آموزش و پرورش کنونی در استان تهران)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاخ سعدآباد، کاخ فرح‌آباد، کاخ نیاوران، کاخ بابل، موزه‌ی کلیسای وانک در جلفای اصفهان، ساختمان پتروشیمی در بلوار کشاورز، نخستین ساختمان‌های فرودگاه مهرآباد، تالار وحدت (رودکی سابق)، سینما گلدن‌سیتی (فلسطین فعلی)، کلیسای سرکیس مقدس، ساختمان خلیفه‌گری ارامنه در تهران، ساختمان گروه زبان ارمنی دانشگاه اصفهان، مدرسه‌ی ارامنه در خیابان استاد نجات‌الهی ، احداث خیابان اصلی تبریز (‌امام خمینی کنونی)، ساخت باغ و مجتمع گلستان، تالار فرهنگ ، دانشگاه جندی‌شاپور اهواز (شهید چمران فعلی)، گمرک آستارا، دبیرستان جامع بوعلی همدان، انستیتوی مربیان حرفه‌ای کرج، طرح کوی نابینایان تهران برای باشگاه لاینز ، بیمارستان بانک ملی، شعبه‌ی مرکزی بانک ملی، شعبه‌ی بانک ملی ایران در دوبی، ساختمان چاپخانه‌ی بانک مرکزی، جامعه‌ی الزهرای قم، طرح میدان تره‌بار، مصلا و ترمینال شهر قم، دانشکده‌ی پزشکی شهر قم و بیمارستان آن، کارخانه‌ی کاترپیلار، کارخانه‌ی مینو، آسایشگاه کهریزک، بانک ایران و ژاپن، بانک ایران و هلند، ساختمان نابینایان تهران، مجتمع‌های مسکونی وزارت امور خارجه در پاکستان و جده، دو شعبه‌ی بانک رفاه کارگران ، کاخ مرمر، کاخ سفید سعدآباد، میدان حسن‌آباد ، بانک ملی اهواز، ساختمان بیمارستان فیروزگر ، مهمان‌خانه‌ی رامسر، کاخ رامسر ، طرح کاخ دادگستری، طرح ساختمان وزارت امور خارجه، طرح ساختمان وزارت صنایع، آمفی تئاتر مدرسه‌ی نظام، طرح باشگاه افسران ، هنرستان دختران، مهمان‌خانه‌ی سابق دربند، کاخ اختصاصی (کاخ شهناز پهلوی در سعدآباد)، سینما متروپل، سینما کریستال، سینما دیانا (سپیده فعلی)، طرح هتل فردوسی، کودکستان کوشش، ساختمان مرکزی بانک سپه (میدان امام خمینی تهران) .

معماران ارمنی علاوه بر بناهای ذکر شده تعداد زیادی خانه و ویلای مسکونی خصوصی نیز در کارنامه‌ی کاری خود دارند.

 

  مؤخره

ارامنه‌ی ایران در طول سالیان طولانی سکونت خود در این مرز وبوم، فرهنگ، دین، آداب و رسوم و نگرش خود را حفظ کرده، در راستای توسعه و پیشرفت صنعت و هنر پیوسته کوشیده‌اند. آنان در جوار فرهنگ و تمدن غنی ایران پیوسته از آن تأثیر پذیرفته و بر آن تأثیر گذاشته‌اند.

 

معماران ارمنی با دانش، آگاهی و پشتکار خود همواره در جهت فراهم کردن فضای مطلوب زندگی و بهبود سیمای شهری کوشیده‌اند و در این زمینه بدون شک موفق عمل کرده‌اند. به‌راستی آشنایی ایران با اندیشه و هنر مدرن تا حد زیادی وابسته به تلاش و فعالیت آنان است. این معماران دانش خود را در اختیار این جامعه قرار دادند و راه را برای بهتر زیستن و بهتر ساختن بر ما هموار کردند. بر ماست تا با کسب نهایت دانش و آگاهی، با به کارگیری تجربیات ارزشمند گذشتگان و با تکیه بر وجدان متعالی انسانی راه آن‌ها را در آبادانی هرچه بیشتر این مملکت ادامه دهیم تا شاید بتوانیم علاوه بر جبران زحمات و تلاش‌های آنان، برای نسل‌های آینده‌ی خویش راهگشا باشیم. باشد تا نام ما را به نیکی برند.

.

  منابع:

-لازاریان، ژانت، دانشنامه ایرانیان ارمنی، انتشارات هیرمند، ۱۳۸۲

-قربانی، امیر، مشاهیر ارمنی ایران، فصلنامه‌ی فرهنگی ارمنیان (پیمان)

-محمد کریم، پیرنیا، سبک‌شناسی معماری ایران، انتشارات سروش دانش، ۱۳۸۷

-بنه ولو، لیوناردو، آشنایی با تاریخ معماری، ترجمه سادات افسری، علی محمد، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴

-بانی مسعود، امیر، معماری غرب ریشه‌ها و مفاهیم، انتشارات هنر معماری قرن، ۱۳۹۰

-قبادیان، وحید، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۲

-باهر، حسین، نقش معماران ارمنی تبریز در ساخت تهران مدرن، ماهنامه‌ی هویت شهر، شماره اول، اسفند ۱۳۹۴

 

-فرزاد، رامتین، تهران ومعماران مسیحی‌اش، پیام ساختمان، ۱۳۹۴

  1- شیوه‌ی پارسی نخستین شیوه‌ی معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله‌ی اسکندر به ایران یعنی از سده‌ی ششم پیش از میلاد تا سده‌ی چهارم را در برمی‌گیرد. نام این شیوه از قوم پارس گرفته شده که در این روزگار بر کشور پهناور ایران فرمانروایی می‌کردند. (پیرنیا، محمدکریم، سبک‌شناسی معماری ایرانی، انتشارات سروش دانش، ۱۳۸۷)

 2- کمبود آموزش برای عموم مردم به واسطه‌ی هزینه‌ی بالای آن و نیز رواج آموزش در زمینه‌های دینی است نه به دلیل وجود حکومت استبدادی و امثال آن.

 3- Josef Strzygowski  (تاریخ شناس هلندی-اتریشی)

 4- Charles Dihel (مورخ فرانسوی)

 5 – در سال ۹۸۴شمسی (۱۶۰۵میلادی) پانصد هزار نفر از ارامنه در نتیجه‌ی کوچ اجباری به ایران آمدند و در شهر اصفهان که در آن زمان پایتخت سیاسی ایران بود، ساکن شدند.

 6- می‌توان گفت حضور ارامنه در ایران در دوره‌ی شاه عباس صفوی، از نظر تأثیر فرهنگی و اجتماعی مهم‌ترین بازه‌ی تاریخی است. مطالعه در این زمینه می‌تواند اطلاعات بسیار باارزشی را از حضور ارامنه در ایران و چگونگی تعاملات اجتماعی آن‌ها در اختیار بگذارد. از آن‌جا که پرداختن به این موضوع ما را از بحث اصلی گمراه خواهد کرد، خواننده می‌تواند در صورت تمایل به آثار متعددی که در این زمینه وجود دارد مراجعه کند. برای سهولت کار تعدادی از این منابع در انتهای این نوشتار آمده است.

 7- از جمله آثار معماری در این دوره می توان به تاسیس اولین کلیسای ایران با نام کلیسای طاطاوس-بارتویمئوس اشاره کرد. (لازاریان، ژانت، دانشنامه ایرانیان ارمنی، امنتشارات هیرمند ۱۳۸۲)

 8- میان مدرنیته و مدرنیسم تفاوت عمیقی وجود دارد که آگاهی از آن بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. مدرنیته یک تحول فکری است که بر پایه‌ی قرار دادن انسان و اندیشه‌ی او چشم‌انداز جدیدی برای نسل بشر فراهم کرده است. بنابراین مدرنیته محدود به زمان یا مکانی خاص نیست چراکه خود پیوسته در حال اصلاح خویش است و از تفکرات و اندیشه‌های به‌روز حمایت می‌کند. اما مدرنیسم (در معماری) به سبکی از معماری اطلاق می‌شود که در دوره‌ی مدرن اتفاق افتاده و به صورت یک سری قواعد و اصول مانند ساختمان‌های بدون تزئینات، فضاهای صرفاً کاربردی، استفاده از بتن و شیشه و… قابل تعریف و تمایز است. اگر جریان فکری مدرن (مدرنیته) را معیار کار قرار دهیم تمامی آثار معماری که از دوره‌ی مدرن ساخته شده و در آینده نیز ساخته خواهند شد در زمره‌ی آن قرار می‌گیرند اما سبک مدرن سبکی است در معماری که در آن دوره مطرح شد و پس از آن نیز سبک‌های بسیاری به عنوان سبک‌های پیشروتر جایگزین آن شدند.

 9- میدان حسن‌آباد یادآور معماری اروپایی و کار معمار ارمنی، قلیچ باقلیان است. کار محاسبات آن را مهندس محاسب، لئون تادوسیان انجام داده است.

 10- Humanism

 11- پل آبکار (۱۲۸۷-۱۳۴۹)

 12-  اوژن آفتاندلیانس (۱۲۹۲-۱۳۷۶)

 13- آ.دیس اوهانجانیان (۱۲۶۱-۱۳۲۹)

 14-  بانو نکتار پاپازیان

 15-  گورگن پیچیکیان (۱۲۹۵-۱۳۷۶)

 16-  لیون تادوسیان (۱۲۷۶-۱۳۵۹)

 

 17-  کریستاپور تادوسیان (۱۲۸۴-۱۳۷۱)

 18-  هوانس (اونیک) قریبیان

 19- گابریل گورکیان

۲۰وارطان هوانسیان (۱۲۷۵-۱۳۶۱)

 

ابـله

ابـله

هوهانس تومانیان

ترجمه: آراگاس سیمونیان

  دوهفته نامه "هویس" شماره 219

23 تیر 1395

.

http://farsi.hooys.com/?p=2912

.

روزی روزگاری مرد فقیر و بیچاره‌ای بود که هر چه قدر تلاش می‌کرد و سختی می‌کشید همان بیچاره و فقیری بود که بود. روزی از خواب بیدار شد و ناامید با خود گفت: باید بروم و بگردم تا خدا را پیدا کنم و ببینم کی از این فقر و فلاکت خلاص می‌شوم. بروم و برای خودم چیزی بخواهم.

در میان راه به گرگ نحیف و لاغری برخورد. گرگ پرسید:

اوغور به‌خیر داداش آدم. کجا می‌روی؟

مرد بی‌چاره جواب داد: پیش خدا. می‌روم خدا را پیدا کنم. دردی دارم که باید بگویم.

گرگ خواهش کرد: اگر پیش خدا می‌روی بگو گرگی گرسنه و لاغر هست که هر چه قدر دنبال غذا می‌گردد چیزی نصیبش نمی‌شود. بپرس تا کی باید گرسنه بماند؟ خلق می‌کنی چرا روزی نمی‌رسانی؟

مرد بیچاره قبول کرد و به راهش ادامه داد. زیاد رفت یا کم معلوم نیست. تا به دختری زیبا و جوان رسید.

دختر زیبا از او پرسید: کجا می‌روی برادر؟

پیش خدا

دختر زیبا تمناکنان گفت: وقتی خدا را دیدی بگو دختری این‌چنینی هست، زیبا، سالم و ثروتمند اما نمی‌تواند خوشحال باشد، خوشبختی را حس کند و غمگین است. چاره‌ی او چیست؟

می‌گویم.

مسافر قبول کرد و به راهش ادامه داد. رفت تا به درختی رسید که کنار آب روییده بود اما خشک و بی‌برگ مانده بود.

درخت خشک از او پرسید: ای عابر کجا؟

پیش خدا می‌روم.

درخت خشک از او خواهش کرد: پس کمی صبر کن دو سه حرفی هم من دارم. به خدا بگو این چه رازی است که من کنار آبی چنین روان و صاف روییده‌ام اما پاییز و بهار خشک و بی‌برگ می‌مانم؟ کی می‌شود من هم سبز شوم و بار و برگی بگیرم؟

مرد بیچاره این را هم شنید و به راهش ادامه داد. آن‌قدر رفت تا خدا را پیدا کرد. خدا زیر صخره‌ای بلند تکیه داده بود و در هیبت مردی پیر و خردمند نشسته بود.

روز به‌خیر خداوند. این را گفت و روبروی خدا ایستاد.

 

خداوند جوابش را داد: خوش آمدی. چه می‌خواهی؟

من می‌خواهم که همه‌ی انسان‌ها را یکسان ببینی. یکی را مسکین نکنی و دیگری را کامیاب. من خودم خیلی کار می‌کنم و بسیار سختی می‌کشم اما باز هم نمی‌توانم با شکمی سیر بخوابم اما خیلی‌ها نصف من هم کار نمی‌کنند و در ثروت و آسایش و راحتی زندگی می‌کنند.

برو، تو دیگر ثروتمند خواهی شد. بختت را باز کردم. برو از زندگی لذت ببر.

خداوند چیز دیگری هم برای گفتن دارم.

و خواهش‌های گرگ گرسنه و دختر زیبا و درخت خشک را به خدا گفت. خدا هم به همه‌ی خواهش‌ها جواب داد و مرد فقیر تشکر کرد و از همان راهی که آمده بود برگشت. در راه برگشت به درخت خشک رسید.

درخت از مرد فقیر پرسید: خداوند برای من چه گفت؟

 

میان ریشه‌هایت کوزه‌ی طلایی گیر کرده و تا آن را بیرون نیاوری ریشه‌هایت به خاک نمی‌رسند و تو سبز نمی‌شوی.

پس تو کجا می‌روی؟ بیا و این طلاها را بیرون بیاور. هم به نفع توست هم به نفع من. تو ثروتمند می‌شوی و من سبز می‌شوم.

مرد فقیر جواب داد: نه من وقت ندارم. عجله دارم. خداوند بخت مرا باز کرد و من باید دنبال اقبالم بروم و لذت زندگی را بچشم. تو کس دیگری را پیدا کن.

این را گفت و رفت.

کمی آن‌طرف‌تر دختر زیبا او را دید و راهش را برید.

دختر از او پرسید: سلام، چه خبری برایم داری؟

تو باید برای خودت شوهری انتخاب کنی. مردی خوب و صمیمی را پیدا کن و با او ازدواج کن. آن وقت دیگر غمگین نخواهی شد و خوشحال و خوشبخت زندگی خواهی کرد.

دختر زیبا از او خواهش کرد: خب بیا و با من ازدواج کن و مرا خوشبخت کن.

نه من وقت ازدواج با تو را ندارم. خدا بخت مرا باز کرده و من باید سراغ اقبالم بروم و از زندگی لذت ببرم.

این را گفت و با عجله راهی شد.

در میان راه گرگ لاغر و گرسنه منتظرش بود. همین که مرد را دید دوان خودش را به او رساند و از او پرسید: هان؟ خدا چه گفت؟

آخ برادر در راه رفتن پیش خدا بعد از تو دختر زیبا و درخت خشک و بی‌برگی را هم دیدم. دختر زیبا خواست که از خدا بپرسم چرا نمی‌تواند خوشحال باشد. درخت هم پرسید که چرا بهار و پاییز خشک مانده است. من هم از خدا پرسیدم و خدا گفت به دختر بگو برای خودش شوهری خوب پیدا کند و آن وقت خوشبخت می‌شود. برای درخت هم گفت که طلایی میان ریشه‌هایش گیر کرده باید آن را دربیاورد تا ریشه‌هایش به خاک برسد و سبز شود. من هم جواب‌های خدا را برایشان تعریف کردم. درخت گفت بیا و طلاها را بیرون بیاور و بردار. دختر زیبا هم گفت من تو را به عنوان شوهر انتخاب می‌کنم. من هم گفتم نه. من نمی‌توانم. خداوند به من بخت و اقبال عطا کرده و من باید بروم از زندگی لذت ببرم.

گرگ گرسنه از مرد بیچاره پرسید: و برای من چه؟ خدا برای من چه گفت؟

و اما برای تو. تو گرسنه می‌گردی تا ابلهی را پیدا کنی. او را می‌خوری و سیر می‌شوی.

دیگر از تو ابله‌تر از کجا گیر بیاورم و بخورمش؟

این را گفت و ابله فقیر را خورد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آغاز فرآیند تجهیز کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان  

آغاز فرآیند تجهیز کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان 

..

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/1994-

آغاز-فرآیند-تجهیز-کرسی-ایران-شناسی-دانشگاه-دولتی-ایروان

.

در تاریخ 10 مرداد ماه 1395 با برنامه ریزی رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایروان و هماهنگی با شرکت های سازنده تجهیزات آموزشی و دانشگاهی فرآیند تجهیز کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان آغاز شد.

طبق توافقات صورت گرفته قرار است کرسی مذکور به امکانات کتابخانه ای، میز و صندلی های کلاسی، میز و تجهیزات کنفرانس، امکانات پیشرفته آموزشی تجهیز شود و طی برگزاری مراسمی محققین، پژوهشگران، اساتید و دانشجویان در سال تحصیلی جدید از این امکانات بهره مند گردند.

قابل توجه اینکه مدیریت کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان در راستای همکاری های علمی و آموزشی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان و همچنین با هدف آشنایی بیشتر اساتید، دانشجویان و محققان ارمنی با فرهنگ، تمدن و تاریخ ایران، طی موافقت نامه ای در تاریخ 13 آوریل 2012 میلادی مصادف با 25 فروردین ماه 1391 شمسی به رایزنی فرهنگی کشورمان واگذار شده است.

 

 

 

با حضور معاون بین‌ الملل بنیاد سعدی؛ دوره‌ آموزشی فارسی آموزان ارمنستانی پایان یافت

با حضور معاون بین‌ الملل بنیاد سعدی؛ دوره‌ آموزشی فارسی آموزان ارمنستانی پایان یافت

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/1993-

با-حضور-معاون-بین‌-الملل-بنیاد-سعدی؛-دوره‌-آموزشی-

فارسی-آموزان-ارمنستانی-پایان-یافت

.

در این نشست سید محمدرضا دربندی، معاون بین الملل بنیاد سعدی ضمن ابراز خرسندی از حضور اعضای انجمن حافظ در دوره‌ آموزش زبان فارسی و ایجاد فرصتی مناسب برای دیدار از تهران و اصفهان، اظهار کرد: بنیاد سعدی آمادگی خود را برای ارسال وسایل کمک آموزشی و اعزام استادان زبان و ادبیات فارسی و هر گونه مساعدت در زمینه آموزش این زبان در ارمنستان اعلام می دارد.

وی با تاکید بر راه اندازی انجمن فارغ التحصیلان آشنا به زبان فارسی در ارمنستان، گفت: فارغ التحصیلان پس از فراغت از تحصیل رابطه خود را با گروه های آموزش زبان فارسی، فارسی آموزان و استادان این زبان ادامه دهند تا هم با زبان و ادبیات فارسی انس بیشتری بگیرند و هم از مطالعه متون زبان فارسی لذت بیشتری ببرند و ارتباط خود را با این گروه ها حفظ کنند.

معاون بین الملل بنیاد سعدی، ادامه داد: مطالعه تاریخ و فرهنگ ایران که قدمتی هفت هزار ساله دارد نمی تواند با ترجمه متون زبان فارسی به زبان های دیگر اثر بخش باشد بلکه تنها از راه یادگیری زبان فارسی امکان پذیر است.

 

وی به وجود یازده مدرسه فارسی زبان در ارمنستان اشاره کرد و گفت: یکی از هدف های برگزاری دوره های آموزشی زبان فارسی در ایران، افزایش تعداد این مدرسه ها در ارمنستان و ایجاد کارآفرینی در زمینه جذب نیروهای ارمنی مسلط به زبان فارسی در این مدارس دانست.

دربندی همچنین از برگزاری دوره های آموزشی 20 ساعته به منظور تربیت مدرس زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، خبر داد.

در این نشست همچنین دانشجویان فارسی آموز انجمن دوست داران زبان و ادبیات فارسی (حافظ) که اغلب برای نخستین بار به ایران سفر کرده اند، از سفرشان به ایران اظهار خرسندی کردند و ایران را کشوری زیبا و با امکانات بسیار مناسب و مردمانی مهمان نواز و میراث فرهنگی غنی توصیف کردند.

در پایان این نشست، دربندی، معاون بین الملل بنیاد سعدی، به درخواست فارسی آموزان علاقه‌ مند ارمنی مبنی بر تجهیز منابع کتابخانه‌ ای دانشکده روابط بین الملل دانشگاه ایروان به متون زبان و ادب فارسی، قول مساعد داد

گفتنی است، این جمع بیست نفره از اعضاء انجمن حافظ که متشکل از دانشجویان رشته‌ های ایران­شناسی، روابط بین ­الملل، حقوق بشر و ویراستاری و دارای سطوح مختلف سنی هستند، به منظور شناخت فرهنگ، تمدن و زبان فارسی، به ایران سفر کرده و میهمان بنیاد سعدی در تهران شدند تا با ارتقای آموخته­ های خود از زبان فارسی و بازدیدهای فرهنگی و گردشگری به تعامل خود با ایران، عمق و شتاب بیشتری دهند.

دانشجویان عضو این انجمن، زبان فارسی را به عنوان زبان سوم در رشته تحصیلی خود و به صورت اختیاری برگزیده‌ اند و در دوره کوتاه مدت آموزش زبان فارسی بنیاد سعدی، به فراگیری مکالمه و واژگان ارتباطات بین‌ الملل و روابط عمومی پرداختند.

انجمن حافظ که دوست داران زبان و ادبیات فارسی در ارمنستان را گرد هم می آورد، در سال 1394 با پیام رئیس بنیاد سعدی و با حضور سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، مدیر عامل انجمن دوستی ایران و ارمنستان و جمعی از دانشجویان و علاقه­ مندان به زبان و ادبیات فارسی در سالروز بزرگداشت حافظ، با بیش از 150 عضو در ایروان، راه ­اندازی شد.

 

 

 

 

 

خوشحالم که نمایندگان موسیقی کلاسیک جهان با ما همکاری می‌ کنند

خوشحالم که نمایندگان موسیقی کلاسیک جهان با ما همکاری می‌ کنند

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/1992-

خوشحالم-که-نمایندگان-موسیقی-کلاسیک-جهان-با-ما-همکاری-می‌-کنند

.

 

 

به گزارش خبرنگار، نشست خبری ارکستر جوانان جهان و ارکستر سمفونیک تهران با حضور لوریس چکناواریان، نصیر حیدریان، محمد علی صفی پور کاردار سفارت ایتالیا در ایران و رهبر ارکستر جوانان جهان در تالار وحدت برگزار شد.

 در ابتدای این نشست لوریس چکناواریان که رهبری یک شب از کنسرت ارکستر مشترک جوانان جهان و ارکستر سمفونیک تهران را بر عهده دارد، گفت: خوشحالم که نمایندگان موسیقی کلاسیک امروز در کشور ما همکاری دارند.

وی تصریح کرد: من بخش دوم کنسرت اکستر مشترک جوانان جهان و ارکستر سمفونیک تهران حضور دارم که در این بخش دو قطعه از کارهای خودم را رهبری می کنم.

چکناواریان تصریح کرد: دو زبان فارسی و ایتالیایی به اندازه ای به هم نزدیک هستند که در این راستا می توان به شاعران ایرانی از دو کشور اشاره کنیم.

نصیر حیدریان رهبر ارکستر سنفونیک تهران در ادامه این نشست گفت: در ارکستر سمفونیک تهران اتفاق بسیار خوبی افتاد و خوشحالم که نوازنده ها قراردادهایشان را بسته اند و بیمه هم شده اند و این گونه با اطمینان می توانند پشت ساز بنشینند و کارشان را انجام دهند.

وی افزود: اجرای من روز 22 مرداد است و قطعه هایی که انتخاب شده بیشتر جنبه آموزشی دارد و ادبی است.

نصیر حیدریان تصریح کرد: سمفونی 7 بتهوون را آقای جورانا رهبری می کند و همچنین یک سری از قطعه های دیگر نیز اجرا می شودو البته انتخاب قطعه های اجرایی در این برنامه به صورت مشترک انجام شده است.

محمد علی صفی پور مدیر عامل بنیاد رودکی در بخش دیگری از این نشست اظهار کرد: ارکستر جوانان جهان در ایتالیا دور یکدیگر جمع شده اند و کارهای خوبی را رقم زده اند.

وی ادامه داد: این ارکستر از 43 نفر تشکیل شده که این افراد از کشورهای ترکیه ، ارمنستان، روسیه، پرتغال،‌آمریکا و آلمان در آن حضور پیدا کرده اند.

صفی پور با اشاره به کنسرت مشترک ارکستر جوانان جهان و ارکستر سنفونیک تهران گفت: این برنامه شامل سه شب اجرای مشترک در تاریخ های 20، 21 و 22 مرداد است و مطمئن هستیم که این اجرا زمینه ایجاد اشتراکات فرهنگی بین ایران و ایتالیا را بیشتر از قبل فراهم می کند و تجربه خوبی را رقم می زند.

وی همچنین یادآور شد: در کنار این اجراها کارگاه های مختلفی برگزار می‌ شود که نخستین کارگاه، فردا و در زمینه بداهه نوازی آغاز به کار می کند.

 

صفی پور ادامه داد: کنسرت ارکستر جوانان جهان و ا رکستر سمفونیک تهران کاری مشترک بین ایران و ایتالیا است و بر همین اساس هزینه های رفت و آمد بر عهده ایتالیا و هزینه پذیرایی و ترانسفر در تهران بر عهده بنیاد رودکی است.

آنتونی، کاردار سفارت ایتالیا در این مراسم گفت: اجرای چنین برنامه ای در این زمان که ایران دوباره در حال پیگیری شکل جدیدی از روابط خود با دیگر کشورها است اتفاقی بسیار بجا و خوشایند است.

وی ادامه داد: بلافاصله پس از انتخاب حسن روحانی در سال 2013 بسیاری از هیئت های خارجی عازم ایران شدند و در این راستا روحانی نیز به ایتالیا سفر کرد و همچنین نخست وزیر ایتالیا هم به ایران آمد.

کاردار سفارت ایتالیا تصریح کرد: در تمام ملاقات ها و مذاکرات بر بحث فرهنگ بیشترین تاکید شد و بر همین اساس ما هم روابط بین ایران وایتالیا را پیگیری کردیم.

وی یادآور شد: همچنین در زمینه همکاری های ایران و ایتالیا در سال 96 اتفاق ویژه ای رخ می دهد و این اتفاق که در اردیبهشت ماه رخ می دهد ایتالیا مهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران می شود و شاید اگر موضوع فرهنگ در سطوح بالای مذاکرات سیاسی و جود نداشت هم اکنون شاهد روی دادن چنین اتفاقی نبودیم.

جورانا رهبر ارکستر جوانان جهان در این نشست گفت: این پروژه با عشق به ثمر نشست و یک ابتکار عمل فرهنگی در چهارچوب تفاهم نامه فرهنگی است که یک سال و نیم گذشته بین ایران و ایتالیا به امضا رسید.

وی ادامه داد: هنگامی که زبان شیرین فارسی را گوش می کنم با وجود اینکه معنای کلمات آن را متوجه نمی شوم اما آهنگ بسیار دلنشین را دریافت می کنم که فکر می کنم موسیقی نیز اینچنین شیرین و دل ا نگیز است.

وی تصریح کرد: 60 درصد این پروژه را اسپانسرهای ایتالیایی بر عهده گرفته اند پیشنهادی که ما برای این اجرا به بنیاد رودکی ارائه داده بودیم یک شب اجرا بود اما بنیاد رودکی پیشنهاد سه شب اجرا را داد و اینگونه خوشحالیم که شب در تالاری با عنوان وحدت که معنی آن از اتحادو همبستگی بلند می شود روی صحنه

 

 

 

 

دانش آموز ارمنی آماراس مهرابیان نماینده مجلس دانش آموزی در آمد  

دانش آموز ارمنی آماراس مهرابیان نماینده مجلس دانش آموزی در آمد 

..

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/1996-

دانش-آموز-ارمنی-آماراس-مهرابیان-نماینده-مجلس-دانش-آموزی-در-آمد..

.

 

 

 

دانش آموز ارمنی آماراس مهرابیان که با کسب اکثریت آرای حوزه مورد فعالیت خود در جمع منتخبین قرار گرفت تا پایان سال تحصیلی در مجلس هشتم دانش آموزی حضور خواهد داشت.

آماراس مهرابیان متولد سال 1380 و دانش آموز مقطع متوسطه دبیرستان ارامنه تونیان می باشد.

وی از کودکی با شرکت در جلسات دکلمه شعر و نوازندگی پیانو به موفقیت های چشمگیری دست یافت.

آماراس مهرابیان از 10 سالگی به ورزش شنا پرداخت و در مسابقات دکلمه خوانی و موسیقی بسیاری شرکت کرده است.

به زبان انگلیسی تسلط کامل داشته و از فعالین انجمن های فرهنگی-اجتماعی ارامنه است و تجربه کافی در ارائه طرح و مدیریت اجرای آن را در این گونه فعالیت ها کسب کرده است.

آماراس مهرابیان در خصوص انتخاب خود در مجلس دانش آموزی به خبرنگار آلیک گفت: امیدوارم در مجلس هشتم در دفاع از حقوق دانش آموزان حوزه انتخابی خود، به خصوص دانش آموزان مدارس ارامنه موفق عمل نمایم.

 

 

 

 

یک ترانهء شاد از سایات نووا

 

یک ترانهء شاد از سایات نووا

شوخ و شنگ

تویحات ، ترجمه به فارسی و آوا نویسی به انگلیسی از گارگین فتائ

.

هاروتیون سایاتیان (به ارمنی: Հարություն Սայադյան) با نام ادبی سایات نُوا یا سایات‌نووا (تلفظ ارمنی نام شکل اصلی لقب او یعنی صیاد نوا) (به ارمنی: Սայաթ-Նովա) زاده ۱۴ژوئن ۱۷۱۲یا ۱۷۲۲میلادی در تفلیس - درگذشته ۱۷۹۵میلادی هاقپات)، یا «شاه نغمه‌ها» لقب هاروتیون سایاتیان، بزرگ‌ترین موسیقیدان ارمنی‌تبار سده هجدهم میلادی است.

او در شعرهای خود از ادبیات مردمی ارمنی و دیگر ملت‌های قفقاز و فرهنگ شرقی الهام گرفته و بهرهٔ بسیاری از آنها برده است. از سایات نُوا قریب به ۱۲۰شعر ترکی، سی شعر گرجی و هفتاد شعر به زبان ارمنی بر جای مانده است. شهرت او بیشتر در زمینهٔ شعرها و تصنیف‌های عاشقانه است

در واقع اشعار  و ترانه های سایات تووا سرشار از لغات فارسی و ترکی و گرجی همراه با لغات ارمنی است و همین امر خواننده معاصر را در ترجمه متن دچار مشکل می سازد هر چند همین مساله است که به اشعارش زیبایی خاصی می بخشد.

تفلیس در زمان سایات نووا مرکز فرهنگی قفقاز بود که اقوام مختلف قفقازی برای کار و تحصیل به آنجا می آمدند و در واقع محل تلاقی چندین زبان و فرهنگ رایج در قفقاز آن زمان بود که سایات نووا هم از به کار گیری این زبانها بی بهره نمانده است او از گوسانها و عاشیق های معروف ارمنی است که زبانهای دیگر هم شعر سروده است.

از آنجائی که وی شاعری قولکلوریک است که دست مایه آن ادبیات  شفاهی مردم بوده تبعاً آهنگهای  وی هم برگرفته با اوضاع و احوال و زبان رایج مردم کوچه و بازار بوده .

همین مساله باعث شده که برخی از احساساتی که برای توصیف  معشوق به کار می برد چندان برای خواننده معاصر مانوس نباشد و این البته سوای از  فرهنگ جداگانه خواننده معاصر از فرهنگ آن زمان است .

در اشعار وی لغات مختلف به زبانهای ارمنی و ترکی و فارسی و گرجی به کار رفته و من در ارائه یکی از شادترین اثار وی کلماتی  را که از سایر زبان ها آورده که عمدتاً فارسی و یا فارسی ترکی شده هستند را می آورم  و البته خودم حتی الامکان سعی کرده ام ترجمه آن با استفاده از کلمات خود متن باشد که به فارسی نزدیک ترند .

نکته دیگر اینکه چون او در تفلیس بزرگ شده لذا به لهجه ارمنی تفلیسی سخن می گفته و همچنین نباید فاصله زمانی را هم از نظر دور داشت  به هر حال دویست سال قبل همانند الان صحبت نمیشده و تفاوتهایی داشته است .


 

 

.

 

لغاتی که از زباانی دیگر  قفقازی یعنی فارسی و ترکی و گرجی در این قطعه آمده است

Պատկիր

Badgered

پیکر

 

Ղալամո

Ghalamov

قلمو

 

Թահրըդ

Tahrd

طرح

 

Ռանգէռանգ

Rangerang

رنگارنگ

 

 

Խափանգ

khapang

خپنگ یا خاپانگ  به معنی پریشان

این یا واژه پارسی باستان است و یا واژه گرجی یا ترکی

 

Բըլբուլ

Blbuli

بلبل

 

 

Հանգ

hang

هنگ مخفف آهنگ

 

Մահանգ

Mahang

مهنگ که گویا تبدیل به محک یا سنگ محک شده است

 

Նուր

Nur

نور

 

Դաստամազըդ

Diastemas

دسته مو

 

nam

نم

 

Մէջլիսումըն

Mejlis

مجلس

البته در اینجا مجحلس را با لهجه ترکی استانبولی گفته است

 

շանգ

Shang

شنگ مخفف شنگول

 

Շուխի

Shukhi

شوخ

 

 Շաբանգ

shebang

شبانگ مخفف شباهنگ

 

 

Սանթուր

santur

سنتور

 

Քամանչէն

kamanche

کمانچه

 

Չօնգուր

chungur

چگور

 

Չանգ

chang

چنگ

 

մանուշակ,

Manishak

بنفشه

 

 

 սընբուլ

snbo

سنبل

 

 

Սուսան

Susan

سوسن

 

Բաղը

Bagh

باغ

 

Ռեհան

reyhan

ریحان

 

Ելքան

Yelkan

یلکان

یعنی بادبان که در زبان فارسی نیست

 

Նաւ

Nav

ناو

 

Նովա՛փար

Novapar

نلوفر

 

Էշխի

Eshk

عشق

 

 

Դիվանա

divana

دیوانه

 

, դաբանգ

Dabang

دبنگ

یعنی خل و احمق

 

.

 

متن ارمنی

Պատկիրքըդ` ղալամով քաշած, թահրըդ  ռանգէռանգիս անում.

Էրեսիդ   խալըն   ծածկումէ` մազիրըդ   խափանգիս  անում.

Բացվիլիս  կարմիր   վարդի   պէս, բըլբուլի  հիդ   հանգիս  անում.

Ակռէքըդ` օսկումըն   շարած, պըռօշըդ   մահանգիս  անում:

 

Էրեսըդ  նուր   լուսնի   նըման   քանի  կ'էհայ, կուբոլըրվի,

Դաստամազըդ նամ  չի   ուզի` առանց  հուսիլ   կու   օլըրվի,

Էնդու   համա  քու   տեսնողը   նիր  ճանփէմէն  կու  մոլըրվի.

Յիփ  մըտնումիս  մէջլիսումըն, շանգ, շուխի, շաբանգ  իս  անում:

 

Էրեսըդ  տեսնելու  գուքան   քաղաք  քաղքով, գիղ` գիղիպէս.

Միռնողըն   քիզ  մէնկու   առնէ   անմահական   դիղ` դիղի   պէս.

Յիփ   տիղէմէդ   ժաժիս  գալի, շըխշըխկում  իս  ջիղջիղի  պէս.

Ի՞նչ  կ'օնի  սսանթուր-քամանչէն` զուգսըդչօնգուր-չանգ  իս  անում:

 

Ծուցիդ  մէջըն   վարդ, մանուշակ, սընբուլ ու   սուսան   իս  շինի.

Քու  տէրըն   բաղըն   ի՞նչկ'օնէ` քու  հուտըն  ռեհանիս շինի.

Քամին  մէջըն  անցէ  կէնում` մազիրըդ   ելքանիս   շինի.

Աշխարհքըն` ծով, դուն   մէջըն` նաւ, մանիս   գալի, լանգ  իս  անում:

 

Տասնէմէդ   մէկըն   չի ն   ասի, թէգուզ աշխարհըս  քիզ  գովին,

Նովա՛փար, ծա՛ղիկ  ծովային, մանո՛ւշակ` բացարած  հովին.

Բաս  քու   էշխին  վո՞ւնց  դիմանամ, ջուրըն  տա՛նէ  Սայաթ-Նովին.

Թէ  տեսնողըդ  մէկէլ  տեսաւ` դիվանա, դաբանգ իս   անում

 

 

.

 

آوا نویسی انگلیسی

Badgered ghalamov kashatds , tahrd rangerang es anum

Yeresd khaln tsatskum e mazird khapangis anum

Batsvilis karmir varti bes , blbuli hid hangis anum

Agrekd voskumn sharats , broshd mahang is anum

 

Eresd nur lusni nman kani keha ku bolorvi

Diastemas nam chi uzi , arants husil ku olorvi

Endu hamar ku desnoghn ir jampemen ku molorvi

Hip mdnumis mejlisumn Shang shukhi shebang is anum

 

Eresd desnelu gugan , kaghak kaghkov , giugh giughi bes

Mirnoghn kIz men ku arne anmahakan digh dighi bes

Hip dighemed tsats is gali shikhshikhkumis jighjighi bes

Inch gonis santur, kamanche,  zugst ,  chungur chang is anum

 

Dzotsid mechn vart Manishak snbol u Susan is shini

Ku dern baghn inch kone ku husn reyhan is shini

Kamin mechn andz e kenum mazird yelkan is shini

Ashkharkn dzov , dun mechn nav manis gali , langis anum

 

Dasnemd mekn chin asi , tekuz ashkhars kiz govin,

 

Novapar tsaghik tsovayin  manushak bats arats hoivin

Bas ku eshkhin vonts dimanam , jurn dane Sayad novin

Te desnoghd mek el desav , divana dabang is anum

 

 

...

 

ترجمه به فارسی

 

پیکرت را با قلمو کشیده  ، طرح صورتت را رنگارنگ می کنی

خال صورتت را پوشانده  و موهایت را پریشان  می کنی

چنان شکوفه قرمز باز شدی و همراه با بلبل شعر می خوانی

وبا لبهای خود عیار دندانهای طلایی خودر را می سنجی

 

 

صورتت همچون ماه نورانی که به سمت ماه کامل می رود

دسته موهایت  بدون  نیاز به رطوبت و  بافتن ،  پیچ می خورد

برای همین کسی که تو را می بیند راه خود را گم می کند

وقتی وارد مجلس می شوی شباهنگی شوخ و شنگ  می سرایی

 

 

برای دیدن صورت تو شهر به شهر و روستا به روستا می آیند

شخص رو به مرگ ،  دوای زنده ماندنش را  دارو دارو از تو می گیرد

وقتی از جایت تکان می خوری صدایی همچون ترنم گنجشک می دهی

همچون  چنگ و کمانچه همانند صنتور و چگور

 

در باغچهء خود بنفشه و سنبل و سوسن کاشتی

صاحب باغ تو چکار می کند چرا که خود را از بوی ریحان عظراگین کردی

باد از میان موهایی که همچون بادبان  ساختی رد می شود

دنیا همچون دریایست که تو مانند کشتی در آن می گردی و تاب می خوری

 

حتی اگر دنیا تو را بستاید قدر و ارزشت را نخواهند دانست

ای گل نیلوف ردریایی ، ای   بنفشه ای که زیر سایه شکوفه داده است

من چگونه  تاب عشق تو را بیاورم !  کاش  سایات نوا را آب ببرد

 چرا که  بیننده تو وقتی دوباره  تو راببیند او را مجنون و دیوانه می سازی

 

.

لینک دانلود آهنگ

http://www.sayat-nova.am/h31.html

 

 

 

 

 

من دیگر کلاغ نوح نیستم

من دیگر کلاغ نوح نیستم

به مناسبت 26 مرداد سالگرد ورود آزادگان به کشور

وارتان داوتیان*)

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/1985-من-دیگر-کلاغ-نوح-نیستم

.

در غروب یک روز گرم تیر ماه روی نیمکت بوستان محله مان که آن را از آن خودم کرده بودم کلافه و خسته نشسته بودم.

برگ هایی که از شدت گرما تفتیده و در هم پیچیده و به شکل رقت انگیزی مچاله شده بودند، آرام-آرام و با ترنم موسیقی غمناکی که بی شباهت به صدای شکستن و خرد شدن برگ ها نبود، رقص کنان به زمین می ریختند.

تو گوئی همین بهار نبود که این برگ با تنی پرنیانی و با لطافت حریری نرم-نرمک از ساقه و ساقبرگ آرام-آرام سر به دنیای خارج نهاد.

راستش همین تغییرات فیزیکی برگ پرنیانی مرا واداشت که خود را در دریای استحاله غوطه ور سازم، اما به ناگاه بخود آمدم و بقیه تفکراتم را در جهان واقعی دنبال کردم.

قطعا این استحاله برای من نمی توانست عجیب و غیر قابل باور باشد، زیرا که از ابتدای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس تجربه بسیار تلخ اینگونه استحاله ها و دگرگونی پیکر پاک شهدا را پشت سر گذاشته بودم. تجربه ای بسیار ناگوار و ثقیل که با گذشت حدود سی سال سنگینی آن را بر دوش هایم احساس می کنم و تلخی هر کدام از لحظه هایش همچون کابوسی سهمگین آرامشم را در روز، خوابم را در شب آشفته می سازد و تیک های عصبی به جای مانده روی صورتم آن روزها را با همه تلخی هایش جلوی چشمانم به تصویر می کشند....

این بوستان کوچک 3-4 هزار متری برایم آنقدر صمیمی و دلباز بود که آن را تیول پدری خود می پنداشتم. از هر درخت، گیاه، گل و شاخه های شمشادهای اطراف آن خاطره داشته و گاه ساعت ها با آنان صحبت می کردم. در واقع این مجموعه ماوای اوقات دلتنگی من بود.

اما امروز برای عقده گشایی نیامده بودم، بلکه بشارتی برای آنچه که هزاران نفر منتظر شنیدنش بودند.

در مدت ده سال گذشته، پس از یورش وجیحانه صدام به مرزهای میهن و آغاز جنگ تحمیلی، جوانان ارمنی کشور نیز طبیعتا برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور روانه جبهه های جنگ شدند.

بنده در عین حالی که خبرنگار حوزه جنگ روزنامه ارمنی زبان آلیک بودم، از سوی شورای خلیفه گری ارامنه تهران نیز ماموریت یافتم تا شهدای ارمنی منتقل شده به ستاد معراج شهدا را پیدا کرده و موضوع را به خانواده هایشان اطلاع دهم. زجرآورترین ماموریتی که ممکن است به کسی واگذار شود، جدای از حاشیه های زجرآورتر آن....

الان که ده سال از روزی که خبر شهادت سرباز شهید ارمنی را به خانواده اش رساندم می گذرد، ناباورانه به اطرافم می نگرم که بی هیچ واکنشی رفتار نه چندان معقول مرا نظاره می کنند. برعکس ایام گذشته برگ های چروکیده درختان را چون پرنیان بر دست و صورتم می کشیدم و می بوئیدم. باد داغ امروز، همه چیز، حتی باد داغ بی موقع نیز خوش می نمود. امروز با افتخار می توانستم بر بالای بلندترین درخت بوستان می ایستادم و با صدای هر چه بلندتر فریاد می زدم که:

من دیگر کلاغ نوح نیستم. من مانند کبوتر کشتی نوح سبزه زندگی بر منقار، خبر زندگی و حیات را به گوش خانواده های سربازان می رسانم....

از چند روز قبل که خبر مبادله اسرای دو کشور از طریق محافل بین المللی رسانه ای شده بود، بنده نیز از سوی خلیفه گری ارامنه تهران جهت استقبال از آزادگان معرفی شدم. روزها و شب ها با در دست داشتن نام و نشان و آدرس سربازانی که از آنان هیچ خبری نبود به ساختمان ستاد رسیدگی به امور آزادگان می رفتم و با دیدن لیست های آزادگان آنچنان مشعوف می شدم که می خواستم همان ساعت به خانواده هایشان خبر دهم...

ولی گاهی عصر همان روز ماموران آنها را به خانواده هایشان تحویل می دادند.

از صبح روز بعد هر روز به ترمینال حجاج فرودگاه مهرآباد می رفتم و به اتفاق مسئولین آزادگان ایرانی را مورد استقبال قرار می دادیم. چند آزاده ارمنی را نیز خودم تحویل گرفته و به کلیسای مرکزی سرکیس مقدس که در آن گروه زیادی از ارامنه برای استقبال آزادگان گرد آمده بودند می بردم و مراسم مذهبی شکر گذاری در آنجا انجام می شد.

در گوشه ای از بوستان بر روی نیمکتی نشسته، و هنوز با دستم پرنیان تفتیده را می بوئیدم. ساعت ها در آنجا نشسته بودم و بی آنکه متوجه گذشت زمان شوم، در طول چند ساعت، ده سال ملال آور گذشته را یکی پس از دیگری مرور کردم. از تفحص پیکرهای پاک شهدا گرفته تا چهره سازی از برخی پیکرهای دلخراش .... و تا ورود آزادگان سرفراز و شرکت در مجالس شادی آنان.

در روز ورود اولین گروه آزادگان ارمنی در روزنامه ارمنی زبان آلیک مقاله ای نوشتم تحت عنوان: «من دیگر کلاغ نوح نیستم»، سپس در بالاترین نقطه بوستان ایستادم و با هر چه نیرو داشتم فریاد زدم: من دیگر کلاغ نوح نیستم.

من دیگر كلاغ نوح نیستم، اما همچنان چشم به راه ادموند بالایان، هراند هاکوپیان و ژرژ کشیش هارطونیان و دیگران هستم...

 

 

 

حضور طراح ایرانی درجام جهانی مونیخ

حضور طراح ایرانی درجام جهانی مونیخ

 آرتیمس فرشاد یگانه طراح مسیر جام جهانی سنگنوردی

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/sport/item/1986-

حضور-طراح-ایرانی-درجام-جهانی-مونیخ

.

 آرتیمس فرشاد یگانه مربی تیم های ملی و طراح سنگنوردی کشورمان در رقابت های جام جهانی بولدرینگ مونیخ حضور خواهد یافت. این رقابت ها طی روزهای 23 و 24 مردادماه برگزار خواهد شد. فرشاد یگانه چهره شناخته شده ای برای سنکنوردان ارمنی نیز می باشد. وی سکان دار مدرسه سنگنوردی باشگاه ارامنه سیپان است.

یادآور می شود که بر اساس خبرهای دریافتی آرتیمس فرشاد یگانه در این مسابقات طراحی های رقابت های مسير مرحله نيمه نهايى مردان، مسير مرحله نيمه نهايى زنان و مسير فينال زنان را عهده دار است.

نام های معتبر دیگری نیز در کنار نماینده کشورمان به چشم می خورند. متیو دوتری (فرانسه)، پرسی بیشتون (انگلیس) و روبر هینریخ (آلمان) دیگر طراحانی هستند که شرکت کنندگان این رقابت ها را به چالش خواهند کشید.

 

 

 

 

 

   Խաղող  օրհնեք   جشن تبرک انگور

    Խաղող     օրհնեք   جشن تبرک انگور

.

 

در این جشن ، انگور از سوی عالی ترین مقام روحانی کلیسا طی مراسمی تبرک شده و در بسته بندیهای مخصوص به مردمن حاضر در کلیسا داده می شود

انگور نماد دگرگونی و تغییر در زندگی انسان است

جشن تبرک انگور جشنی است که در کلیسای ارمنی و آشوری مشترک است و در این روز که مصادف است با روز عروج حضرت مریم به آسمان ، انگور از سوی کلیسا طی مراسمی متبرک شده و به حاضرین داده می شود

انگور مقدس ترین میوه در مسیحیت است و مسیح نیز خود را تاک حقیقی خوانده است

امروز 25 مرداد برابر با 13  آگوست در گاهشماری ارمنی روز تبرک انگور نامید شده است .این جشن موسوم به  خاقوق اُرهنِک  به ارمنیԽաղող   օրհնեք و  به انگلیسی khaghogh orhnek  می باشد khaghogh به ارمنی به معنای انگور  و orhnek   به معنای تبرک است و روی هم رفته به معنی جشن تبرک انگور می باشد . این جشن در روز عید حضرت مریم برگزار شده و در این روزدر کلیساهای ارمنی  ضمن خواندن ادعیه و سرودهای مذهبی ، انگور از سوی کلیسا تبرک شده و به حاضرین داده می شود .

گفته می شود که این جشن هم ریشه در آئین های قبل از مسیحیت در ارمنستان دارد و در ایام آمانور یا سال نو قبل از مسیحیت در ارمنستان در عید آناهیت ( بزرگ ترین الههء مورد پرستش ارمنیان ) مردم ، انواع میوه ها و گیاهان را به معبد آناهید اهدا می کردند و این مراسم پس از مسیحیت ابه صورت تبرک انگور درآمده و از سوی کلیسای ارمنی پذیرفته شد .

.

جشن تبرک انگور

و

عروج حضرت مریم به آسمان

 را به مسیحیان

و بویژه به ارامنه و آشوریان تبریک می گویم

 

Շնորհաւորում  եմ    խաղող    օրհնեք  

   և

սուրբ   Աստւածածինի     վերափոխման    տօնը  

ամբողջ     հայության 

 և  

Քրիստոնէակա     նաշխարհին

 

 

جشن های مرداد ماه

بر گرفته از سایت Avax net

به نشانی

http://www.avaxnet.com/archive/index.php/thread-34902-2.html

 

 

پانزدهم ماه ناواسارد ارمنی و ماه آب آشوری

جشنی به نام «عید عروج حضرت مریم» در میان ارمنیان و آشوریان ایران و انجام مراسمی به نام «تبرک انگور» یا «خاقوق اورهنک».

انگور برای آشوریان، مانند گندم ارزش غذایی بسیاری دارد؛ زیرا از روزگاران قدیم پرورش تاک و گندم، حرفه و شغل اصلی آنان بوده است. به همین دلیل، برای انگور مراسم خاصی به جای می آورند و تا نخستین محصول خود را تبرک نکنند، از آن نمی خورند.

آشوری ها، جشن تبرک انگور را در روز «شارادمارتی ماریام»؛ یعنی همان روز درگذشت حضرت مریم، انجام می دهند.

آشوری ها در این روز به کلیسا می روند و مراسم مخصوص هر یکشنبه را انجام می دهند و به همراه آن، دعاهای ویژه ی تبرک انگور را می خوانند.

پس از ایراد خطبه و آوازها و سرودهای مذهبی که همه به زبان آشوری است، کشیش سه بار بر ظرف محتوی انگور، صلیب رسم می کند و با این کار، انگور متبرک می شود. در پایان مراسم، نان مقدس و نیز مقداری انگور میان شرکت کنندگان در کلیسا تقسیم می شود.

ارمنیان نیز این مراسم را که به آن «خاقوق اورهنگ» می گویند، در روز عید حضرت مریم انجام می دهند. در این روز، در کلیسا، ابتدا شاراگان خاصی به نام « پارک سورب خاچی» اجرا می شود و سپس بندهایی از انجیل خوانده می شود.

شاراگان را کشیش یا بالاترین فرد روحانی و مذهبی، با هم آوازی گروه کر می خواند و احیانا برخی از مردم حاضر در کلیسا نیز، شاراگان را همراه آن ها زمزمه می کنند. در پایان، از درگاه الهی درخواست می شود که روح و جسم آدمیان را از گناهان پاک سازد و برای شرکت در مراسم تبرک انگور آماده کند. سپس طی تشریفاتی، سه بار انگور متبرک می شود و در میان حاضران تقسیم می گردد.

درباره ی چرایی تبرک انگور، می گویند که طبق روایات، حضرت مسیح خود را به انگور تشبیه می کرد و می فرمود :

    «همان گونه که انگور ذره ای فساد را تحمل نمی کند، من هم نمی کنم

 و این گفته، علت احترام انگور از جانب کلیسا عنوان شده است.

روز تبرک انگور قرن ها پیش از مسیحیت وجود داشته است. در فصل میوه چینی، میوه باغ ها را تبرک می کردند، به همین آیین بعد از مسیحیت رنگ مذهبی داده شد. با عروج حضرت مریم در فرهنگ ارامنه، انگور، انار و زردآلو سمبل تسلسل نسل ها و پایداری و نشاط شده است

.

 

همچینی این ایام مصادف است با تولد  ثامن  الائمه امام  رضا اما هشتم شیعیان معروف به ضامن آهو

 

بنابراین

 

جشن تبرک انگور را به ارامنه

 

و ولادت امام هشتم معروف  به ثامن الائمه یا ضامن آهو را به مسلمانان تبریک می گویم

 

 

ترانه، " عشق آبی است " - L'amour est bleu - Love Is Blue

 

ترانه، " عشق آبی است "

ترجمه و توضیحات از گارگین فتائی

.

ترانهء عشق آبی  است L'amour est bleu  به انگلیسی Love Is Blue ساختهء آندره  پوپ André Popp و شعر آن از پیر کور Pierre Cour در سال 1967 است .

برایان بلکبورن Brian Blackburn بعداً ترانه ای انگلیسی برای آهنگ آن  نوشت .

نخستین اجرای این آهنگ به زبان فرانسه و توسط خواننده یونانی ویکی لیندروس Vicky Leandros در یوروویژن لوکزامبورگ در سال  1967 بود .

از آن زمان به بعد توسط آهنگسازان زیادی ضبط شده است که برجسته ترین آنها رهبر ارکستر پل ماریوت Paul Mauriat, بود که اکنون با موسیقی بدون کلامش آشناست .  این موسیقی بدون کلام از این ترانه در سال 1968 در بیلیارد هات صد Billboard Hot 100 آمریکا  که معیاری برای تعیین استانداردهای لازم برای موسیقی است رتبه نخست را به دست آورد .

 

متن اصلی به زبان فرانسه

L'amour est bleu

Doux, doux l'amour est doux

Douce est ma vie

Ma vie dans tes bras

Doux, doux l'amour est doux

Douce est ma vie

Ma vie près de toi

 

Bleu, bleu l'amour est bleu

Berce mon coeur

Mon coeur amoureux

Bleu, bleu l'amour est bleu

Bleu comme le ciel

Qui joue dans tes yeux

 

Comme l'eau

Comme l'eau qui court

Moi mon coeur

Court après ton amour

 

Gris, gris l'amour est gris

Pleure mon coeur

Lorsque tu t'en vas

Gris, gris le ciel est gris

Tombe la pluie

Quand tu n'es plus là

 

Le vent, le vent gémit

Pleure le vent

Lorsque tu t'en vas

Le vent, le vent maudit

Pleure mon coeur

Quand tu n'es plus là

 

Comme l'eau Comme

L'eau qui court

Moi mon coeur

Court après ton amour

 

Bleu, bleu l'amour est bleu

Le ciel est bleu

Lorsque tu reviens

Bleu, bleu l'amour est bleu

L'amour est bleu

Quand tu prends ma main

 

Fou, fou l'amour est fou

Fou comme toi

Et fou comme moi

Bleu, bleu l'amour est bleu

L'amour est bleu

Quand je suis à toi

 

L'amour est bleu

Quand je suis à toi

 

 

برگرفته از سایت زیر

http://lyrics.wikia.com/wiki/Vicky_Leandros:L'amour_Est_Bleu

 

 

لینک دانلود

http://www.rlsmp3.com/mp3/l-amour-est-bleu.html

 

این آهنگ در یوتیوب

https://www.youtube.com/watch?v=nD4ib9-laGY

 

 

ترجمه

 

شیرین است  شیرین است  عشق شیرین است

زندگیم شیرین است زندگیم در دستان توست

شیرین است عشق شیرین است

شیرین است زندگی من ، زندگیم من نزدیک توست

 

 

آبی است  ابی است عشق ابی است

که قلبم را به قلبی عاشق تبدیل کرده

آبی است  آبی است عشق آبی است

آبی  آسمانی که در چشمانت ظاهر می شود

 

 

همانند   آب ، همچون آب روان

قلب من روان است   سرشار  از عشق تو

 

 

 

 

خاکستری است خاکستری است عشق خاکستری است

قلب من می گرید وقتی تو می روی

خاکستری است خاکستری است آسمان خاکستری است

قلب من گریان است آنگاه که تو دور می شوی

 

 

خاکستری است خاکستری است آسمان خاکستری است

بگزار ببارد وقتی که تو رفته ای

 

 

باد ، باد می نالد

باد می گرید وقتی که تو  ترک می کنی

باد  ، باد نفرین می کند

قلب  من گریان است از وقتی که تو رفته ای

 

همانند  آب ، آب روان

قلب من سرشار از عشق توست

 

آبی است آبی است عشق آبی است

آسمان ابی است وقتی که تو برگردی

آبی است آبی  است عشق آبی است

عشق آبی  است وقتی که تو دستم را بگیری

 

 

جنون است جنون است عشق جنون است

احمق دیوانه ای مثل تو و احمق دیوانه ای مثل من

آبی  است آبی است عشق آبی  است

عشق آبی  است وقتی که من مال تو هستم

 

ترجمه این اثر از انگلیسی به عمل آمده که متن انگلیسی آن در این نشانی است

 

http://lyricstranslate.com/en/l039amour-est-bleu-love-blue.html

 

 

نسخه انگلیسی این ترانه

با خوانندگی اندی  ویلیامز

Andy Williams

و شعر از  برایان بلک بورن Brian Blackburn

که در واقع ریتم آن بسیار آهسته تر از ریتم متن اصلی است

 

Love Is Blue

 

Blue, blue, my world is blue

Blue is my world now I'm without you

Gray, gray, my life is gray

Cold is my heart since you went away

 

 

Red, red, my eyes are red

Crying for you alone in my bed

Green, green, my jealous heart

I doubted you and now we’re apart

 

When we met how the bright sun shone

Then love died, now the rainbow is gone

 

Black, black, the nights I’ve known

Longing for you so lost and alone

 

برگرفته از سایت زیر

http://www.lyricsfreak.com/a/andy+

williams/love+is+blue+lamour+est+bleu_20247495.html

 

 

ترجمه

آبی است آبی است دنیای من آبی است

آبی است دنیای من اکنون بدون تو هستم

خاکستری است خاکستری است   زندگثیم خاکستری است

سرد است قلب من از زمانی که تو دور شدی

 

قرمزند قرمزند  چشمانم قرمزند

گریان به خاطر اینکه بدون تو  در تخت خوابم هستم

سبز است سبز است  قلب حسود من

من به تو مشکوک بودم و اکنون  تو از من دوری

 

 

وقتی با همدیگر ملاقات کردیم آفتاب چه درخشان بود

سپس عشق مرد و اکنون رنگین کمان رفته است

 

سیاه است سیاه است  شبهایی که شناخته ام

به خاطر تو طولانی است  بسیار گم گشته و تنها

 

 

 

Transcribed by Ronald E. Hontz

 

 

لینک دانلود

http://foxmp3.net/?do=a&f=dy_&trackID=hPJmvpc3g8o

 

این آهنگ در یوتیوب

https://www.youtube.com/watch?v=Kqa9eVL67HQ

 

تنظیم و اجری معروف  و بدون کلام پل ماریوت

Love is blue

Paul Mauriat

https://archive.org/details/PaulMauriat-LoveIsBlue1968

 

 

لبخندهای لاغر» عبدالستار کاکایی به سینما حقیقت

لبخندهای لاغر» عبدالستار کاکایی به سینما حقیقت

 .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/1966-

«لبخندهای-لاغر»-عبدالستار-کاکایی-به-سینما-حقیقت

.

 عبدالستار کاکایی که سال گذشته، عضو هیات انتخاب جشنواره سینما حقیقت بود، امسال با جدیدترین اثر «لبخندهای لاغر» به دهمین جشنواره بین‌ المللی سینما حقیقت خواهد آمد.

 

کاکایی با ارائه جزئیاتی درباره‌ی ساخت مستند «لبخندهای لاغر» طی گفت و گو با روابط عمومی این جشنواره گفت: این مستند به روایت زندگی آرسن میناسیان، از ارامنه خوشنام شمال کشور می‌ پردازد که به نوعی تمام زندگی و دارایی‌ های مادیش را صرف بهبود وضعیت سلامت و معیشت افراد بیمار و فقیر کرد.

این مستندساز ادامه داد: آرسن میناسیان در مدت حیات خود بانی اولین‌ مراکز نگهداری از سالمندان و بیماران در ایران بود. از جمله می‌ توان به تاسیس نخستین داروخانه شبانه‌ روزی، آسایشگاه سالمندان در منطقه شمال کشور و آسایشگاه معلولان برای اولین‌ بار در تاریخ ایران اشاره کرد که بعدها مراکزی مانند "کهریزک" در تهران با الگوبرداری از این مراکز بنیان گذاشته شدند.

براساس اظهارات عبدالستار کاکایی، با اتمام ساخت بخش نخست مستند «لبخندهای لاغر» در شمال کشور، این فیلم وارد فاز دوم تولید در بخش بازسازی خواهد شد تا آماده حضور در جشنواره سینما حقیقت شود.

گفتنی است در کنار کارگردان و تهیه‌ کننده، محبوبه زارعی (تحقیق)، مهدی سفری (تصویربردار)، علی قاسمی (صدابردار)، امیررضا کاکایی (دستیار کارگردان)، فرزاد فخرایی (عکاس)، نعیم باقری (هماهنگی) و حسام صفری (دستیار تصویر) عوامل ساخت این فیلم را تشکیل می دهند.

مستند «لبخندهای لاغر» در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه می‌ شود.

 

 

 

 

رمنستان به کدام سو خواهد رفت؟  

رمنستان به کدام سو خواهد رفت؟ 

آرام شاه نظریان

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1982-افق-ارمنستان-به-کدام-سو-خواهد-رفت؟

.

حادثه گروگان گیری در پاسگاه پلیسی در ایروان، موجب شعله ور شدن نارضایتی های عمیق سیاسی، اقتصادی و معیشتی شد که در بطن جامعه و بخصوص در نزد جوانان و فعالین جنبش مدنی این کشور وجود داشت.

حوادثی که طی روزهای 16-31 ژوئیه در ایروان پایتخت ارمنستان رخ داد به نوعی توجه جهانیان را به تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در این کشور کوچک قفقاز به وقوع می پیوندد جلب کرد.

 

حادثه گروگانگیری در پاسگاه پلیسی در ایروان، موجب شعله ور شدن نارضایتی های عمیق سیاسی، اقتصادی و معیشتی شد که در بطن جامعه و بخصوص در نزد جوانان و فعالین جنبش مدنی این کشور وجود داشت.

نارضایتیهای که از یک سو نماینگر کاستیها ها و معظلات اساسی نظام سیاسی-حکومتی ارمنستان و از سوی دیگر نشان ذهنده  عمق گسست موجود بین این نظام با بدنه جامعه پویای کشور هستند.

در مقطع کنونی، سوالی که ذهن اکثر تحلیلگران را به خود مشغول ساخته،‌ این است که بعد از حوادث اخیر ارمنستان به کدام سو خواهد رفت و روند تحولات سیاسی، اقتصادی-اجتماعی در این کشور چگونه خواهد بود و برای تلطیف وضعیت موجود آیا ما شاهد رفرم های اساسی از جانب حکومت خواهیم بود، یا اینکه باید منتظر تنش های سیاسی-اجتماعی جدیدی بود.

درست در آخرین ساعاتی که تلاش های میانجیگرانه برای پایان دادن بدون خونریزی گروگان گیری در جریان بود، ژیرایر سفیلیان، رهبر در حبس تشکل سیاسی تندرو مخالف موسوم به «مجلس موسسان» (گروگان گیری اعضای این تشکل سیاسی بودند) بیانیه ایی صادر کرد که آن را می توان به مثابه نقشه راه مخالفین تندرو حکومت برای تحولات پیش رو دانست.

خواست های مدون در این بیانیه را می توان به نوعی مانیفست سیاسی مخالفین تندرو حکومت نامید، که به وضوح بیانگر این است که هدف آنان ادامه، بسط و گسترش جنبش نارضایتی مدنی می باشد.

به نظر عده ایی از کارشناسان سیاسی ارمنستان، در صورت اتخاذ استراتژی هشیارانه و پرهیز از ماجراجویی های مانند حادثه گروگانگیری از طرف اپزیسیون تندرو، ‌این بیانیه می تواند به مانیفست متحد کننده تمامی نیروهای مخالف دولت اعم از میانه رو یا تندرو شود. زیرا خواسته های مدون در آن تحقیقاً خواست های اکثریت جامعه می باشد.

جامعه ایی که هر چند اکثریت آن مخالف حرکات تندروانه ایی مانند حادثه گروگان گیری بودند، ولی از آن به عنوان بهانه ایی برای بروز نارضایتیهای خود استفاده کردند.

از سوی دیگر، پس از پایان حادثه گروگان گیری رئیس جمهور سرژ سرکیسیان طی نطقی در حضور نمایندگان اقشار مختلف جامعه، ضمن اشاره به این حادثه، معترف کاستی ها و نارسایی های سیستم حکومتی ارمنستان شد. برای رفع این معظلات او قول تشکیل دولت وحدت ملی را داد.

در این رابطه سوال اصلی این است که این دولت بر چه اساسی تشکیل خواهد شد. اعضای آن چه کسانی خواهند بود. آیا نیروهای مخالف حاضر به مشارکت در دولت و یا حداقل همکاری سازنده با آن خواهند بود، یا خیر، و آیا اساساً ضمیمه و بستر چنین همکاری فراهم خواهد شد، یا خیر. و مهم تر از همه اینکه آیا این دولت می تواند پاسخگوی خواسته های سیاسی،‌ اجتماعی و معیشتی رو به رشد جامعه ارمنستان باشد.

اکثریت کارشناسان امور ارمنستان متفق القولند که وضعیت موجود نیازمند رفرمهای عمیق و اساسی می باشد، که نیل به آن تنها در صورت وجود اراده و عظم سیاسی راسخ و شجاعتی هم ارزش امکان پذیر می باشد.

اکثریت کارشناسان امور ارمنستان متفق القولند که وضعیت موجود نیازمند رفرم های عمیق و اساسی می باشد، که نیل به آن تنها در صورت وجود اراده و عظم سیاسی راسخ و شجاعتی هم ارزش امکان پذیر می باشد. در غیر این صورت تغییرات سطحی نتنها نمی تواند پاسخگوی انتظارات مردم باشد،‌ بلکه نارضایتی های را عمیقتر و اعتراضات را رادیکال تر خواهد ساخت.

بدون شک، در آینده نزدیک تقریباً تمامی تحولات سیاسی-اجتماعی پیش رو در ارمنستان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم متاثر از عواقب این حادثه خواهد بود و نظام سیاسی ارمنستان مجبور به تنظیم دماسنج سیاسی خود بر این اساس خواهد شد.

کمتر از یک سال دیگر، در بهار سال 2017 میلادی انتخابات مجلس در پیش روست و احزاب سیاسی ارمنستان مجبورند استراتژی سیاسی کاملاً جدیدی منطبق با وضع موجود را در پیش بگیرند.

در حوادث اخیر، انفعال احزاب سیاسی چه موافقین و چه مخالفین حکومت بیانگر گسست آنان از بطن جامعه بود. در واقع این حادثه را می توان به نوعی رای عدم اعتماد مردم به احزاب سیاسی ارمنستان دانست و این در‌ آستانه انتخابات چالشیست بزرگ، برای تمام احزاب سیاسی کشور.

* * *

نگاه

«مجلس موسسان» چه تشکیلاتی می باشد

نقش آفرینان حوادث اخیر ایروان فعالین گروهی موسوم به «مجلس موسسان» بودند.

«مجلس موسسان» تشکلی سیاسی است که در ماه نوامبر سال 2012 میلادی توسط عده ای از فعالین سیاسی و روشنفکران اپوزیسیون تندروی ارمنستان ایجاد شد.

هدف این تشکل استعفای رئیس جمهور سرژ سرکیسیان و تغییر دولت ارمنستان می باشد.

 

این گروه تشکلی سیاسی است که فاقد فاکتورهای مشخصه احزاب کلاسیک می باشد. در واقع «مجلس موسسان» اجماعی است که فعالین تندرو مخالف حکومت در آن گرد آمده اند. این گروه هیچ ابایی از حرکات تندروانه ندارد.

بطور مثال در سال 2015 میلادی و در بحبوه مراسم صدمین سالگرد نسل کشی ارامنه که بطور رسمی در ایروان برگزار می شد، این گروه اعلام کرد که در روز 24 آوریل (روز اصلی برگزاری مراسم) جنبشی بنام «صدمین سالگرد نسل کشی ارامنه بدون رژیم» را آغاز خواهد کرد. همین نیز موجب شد که در آستانه برگزاری مراسم رسمی نیروهای امنیتی و پلیس ارمنستان تعدادی از رهبران و فعالین این جنبش را بطور موقت دستگیر کنند.

رهبر اصلی این تشکل سیاسی ژیرایر سفیلیان می باشد که یک ماه قبل از حادثه گروگان گیری به جرم حمل و نگهداری غیرقانونی سلاح توسط پلیس ارمنستان دستگیر شده و در حبس موقت به سر می برد.

رئیس هیئت مدیره موسسه تحقیق و ترجمه «هور»

تحلیل گر روزنامه «آلیک»

فراتاب-گروه بین الملل

 

 

 

دیدگاه نماینده ارامنه مجلس در خصوص حوادث ارمنستان  

دیدگاه نماینده ارامنه مجلس در خصوص حوادث ارمنستان 

 

.http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1981-

دیدگاه-دیدگاه-نماینده-ارامنه-مجلس-در-خصوص-حوادث-ارمنستان

.

موضع‌ گیری نادرست برخی از کشورهای همسایه عامل تشدید مسئله گروگان گیری

اعتراض هفته‌ های اخیر در ارمنستان، اعلام نارضایتی مردم از مشکلات اقصادی بود ولی موضع‌ گیری نادرست برخی از کشورهای همسایه مسئله را تشدید کرد.

 

نماینده ارامنه شمال ایران و عضو کمیسیون آموزش مجلس طی گفتگویی با خبرنگار جام جم آنلاین با عنوان این مسئه افزود: کشور ارمنستان همیشه باثبات بوده ولی در مورد اخیر برخی نارضایتی‌ های اقتصادی اعتراض و درگیری داخلی را به دنبال داشت که در کنار تحرکات منطقه‌ ای بیشتر نمایان شد. ضمن اینکه اظهارات نابجای مقامات دولت‌ های ترکیه و آذربایجان و برخی اقدامات خصمانه از جمله بستن راه‌ های ارتباطی نیز مزید بر علت بود.

دکتر کارن خانلری افزود: مردم ارمنستان به لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار دارند و برخی از عناصر مخالف داخلی هم از وضعیت موجود سوء استفاده کردند، که همه این موارد نارضایتی عمومی را در یک ماه اخیر تشدید کرد.

وی با بیان اینکه تصرف پاسگاه پلیس در ایروان و گروگان گیری، مصداق بارز این مسئله است گفت: دولت ارمنستان و شخص رئیس جمهور سرژ سرکیسیان سعی در حل این مشکل به صورت مسالمت آمیز داشت. البته خوشبختانه با تسلیم شدن مخالفان آرامش به ارمنستان برگشت.

وی با اشاره به صحبت‌های اخیر رئیس جمهور ارمنستان مبنی بر تشکیل دولت وفاق ملی، تصریح کرد: اگر این اقدام عملی شود طبیعتاً بسیاری از مسائل داخلی برطرف خواهد شد. لازم است در بازنگری سیاست‌ های جدید حکومتی ضمن رعایت حقوق مخالفان گفتگو‌های مسالمت‌ آمیز سرلوحه قرار گیرد زیرا ارمنستان با توجه به شرایط خاص منطقه‌ ای بیش از گذشته نیازمند آرامش است.

 

دکتر خانلری در خصوص مناقشه قراباغ توضیح داد: این یک مشکل قومیتی است که از زمان استقلال ارمنستان ایجاد شده و همواره موافقان و مخالفانی در داخل و خارج از کشور دارد. با توجه به اکثریت ارمنی‌ نشین این منطقه، شاید بهترین راه برای ایجاد آرامش در قراباغ، برگزاری همه پرسی باشد، البته اگر قدرت‌ های بزرگ و کشورهای همسایه اجازه بدهند.

نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس با اشاره به مراودات تاریخی و فرهنگی دیرینه ایران و ارمنستان خاطرنشان کرد: مواضع ایران در قبال ارمنستان و سایر همسایگان متوازن و هوشمندانه است، سیاست بالانس شده‌ ای که در کاهش مناقشات منطقه‌ای از طریق مسالمت آمیز تاثیرگذار خواهد بود. با توجه به ظرفیت‌ های مشترک دو کشور در بخش‌ های مختلف؛ اقتصادی، فرهنگی و سرمایه‌ گذاری‌ های متقابل، امیدواریم روابط دو کشور بیش از گذشته رونق یابد.

 

 

 

 

 دیدار رییس کمیته ملی المپیک با مسوولین باشگاه آرارات

  دیدار رییس کمیته ملی المپیک با مسوولین باشگاه آرارات

 .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/social/item/1980-دیدار-رییس-کمیته-ملی-المپیک-با-مسوولین-باشگاه-آرارات

.

 

آمادگی ایران برای امضا تفاهم نامه با کمیته ملی المپیک ارمنستان

آلیک، سرویس ورزشی - سه شنبه، 12 مرداد ماه، کیومرث هاشمی، رییس کمیته ملی المپیک طی دیدار خود از باشگاه آرارات مورد استقبال گئورگ وارتان، رییس هیات امنا و دیگر مسوولین باشگاه آرارات قرار گرفت.

در این دیدار دکتر کارن خانلری، نماینده ارامنه تهران و شمال ایران در مجلس و همچنین واروش آوانسیان، نایب رییس شورای خلیفه گری ارامنه تهران نیز حضور داشتند.

محور گفتگوهای این نشست، بنا بر اعلام تارنمای رسمی باشگاه آرارات، 48-مین دوره مسابقات ورزشی ارامنه ایران، موسوم به المپیک ارامنه ایران بوده که در این دیدار ماییس میناسیان، ملی پوش پیشکسوت و عضو هیات فوتبال آرارات نیز خضور داشت.

طی گفتگوهای صورت گرفته کیومرث هاشمی آمادگی کمیته ملی المپیک ایران برای کمک به برگزاری 48-مین دوره المپیک ارامنه ایران و همچنین میزبانی تیم های شرکت کننده از جمهوری ارمنستان را اعلام آمادگی کرد.

در این دیدار رییس کمیته ملی المپیک ایران از حضور همتای ارمنستانی خود در این دوره از بازی های ارامنه استقبال کرد از امضای تفاهمنامه ای در خصوص برگزاری اردوهای آمادگی تیم های ورزشی در دو کشور صحبت به میان آورد.

در پایان این نشست رییس کمیته ملی المپیک از بخش ها و امکانات این باشگاه بازدید بعمل آورد.

 

 

 

درس عبرتی برای باکو...

درس عبرتی برای باکو...

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1979-سرمقاله-درس-عبرتی-برای-باکو

.

سخنان رئيس جمهور روحانی در باكو،‌ در خصوص حفظ تماميت ارضی جمهوری آذربايجان با وضعيت حاكم (استاتوس کوو) كه از سال 1994 يعنی پذيرش آتش بس بين نیروهای ارمنی و باکو تا كنون برقرار شده در تضاد نیست. هر چند اين مسئله به يقين از سوی دستگاه تبليغاتی باكو مورد سواستفاده قرار خواهد گرفت، ولی نبايد ناديده گرفت كه رئيس جمهور روحانی، تنها راه حل مسالمت آميز مسئله قراباغ را گفتگو و مذاكرات مستقيم بين طرفين درگير دانسته است.

«... ارمنستان هم همسايه دیگر ماست...»، روحانی با ذكر اين مورد به همتای باکویی خود اعلام کرد كه صلح و آرامش منطقه ضامن روابط و همکاری های دو جانبه و منطقه ای خواهد بود.

جمهوری اسلامی ايران، بدين وسيله ‌ با صحه گذاردن بر رويكرد منطقی و متعادل خود در خصوص حل مناقشه قراباغ حامل اين پيام برای سران باكو بود كه جمهوری اسلامی ايران به هيچ عنوان برای حل مناقشات منطقه ای ماجراجویی نظامی را در مناطق حايل به خود تحمل نخواهد کرد.

نكته ديگر نگاه ايران به روابط خود با آذربايجان است كه در آن بدون اشاره به رفتارهای ضد ايرانی باكو، سكوت و حوصله بیش از حدی اختيار كرده است.

با همين رويكرد است که جمهوری اسلامی ايران همسايه شمالی خود را متوجه اين موضوع ساخته است كه بر هم زدن امنيت منطقه با فراهم كردن حضور بازيگران فرامنطقه ای نظير اسرائيل قابل تحمل نيست.

اين را نیز فقط زمان است که آشكار خواهد كرد، و باید دید كه آيا باكو، كه توان نظامی خود را با تسليحات اسرائيلی سر پا نگه داشته است توانايی درس گرفتن از صبر و حوصله همسايه مقتدر خود، ايران را خواهد داشت يا ...؟

 

 

 

آرشالویس آقایان

آرشالویس آقایان

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/culture/item/1977-آرشالویس-آقایان

.

این نقاش هنرمند در سال 1325 هجری شمسی (1946 میلادی) در ایران در خاندانی اهل بربرود (اراک) متولد شده است و به قومی تعلق دارد که در سال 1604 میلادی به وسیله شاه عباس صفوی به ایران کوچ داده شده است.

او با خانواده اش از سال 1352 هجری شمسی (1973 میلادی) در ارمنستان زندگی می کند.

فارغ التحصیل هنرستان کمال الملک تهران و آکادمی هنرهای زیبای ارمنستان با درجه فوق لیسانس هنر است و به غیر از آفرینش هنری در ایران و ارمنستان، به تدریس نقاشی اشتغال داشته و خدماتی نیز در پهنه های فرهنگی-اجتماعی انجام داده است. وی یکی از پایه گذاران انجمن فرهنگی ارامنه ایرانی مهاجر به ارمنستان است و در روابط دوستانه ایران و ارمنستان حضوری ملموس دارد.

بخشی از آثار آقایان در موزه ها نگهداری می شود. پرتره گریبایدوف نویسنده روسی از آثار وی می‌ باشد که در موزه شهر آبُویان ارمنستان به نمایش گذاشته شده است. یکی دیگر از آثار وی، تصویر هوانس تومانیان نویسنده بزرگ ارمنی در تالار انجمن فرهنگی ارامنه چهارمحال تهران نصب شده است. مسجد مطهری (سپهسالار) یکی از تابلوهای اوست که جهت سپاسگزاری از همدردی و کمک به زلزله زدگان ارمنستان در سال 1988 میلادی به به جمهوری اسلامی ایران اهدا شده است.

او در زمینه نشر نیز فعال بوده و عضو انجمن نقاشان شوروی بود. وی اکنون عضو انجمن نقاشان جمهوری ارمنستان است.

آرشالویس نمایشگاه های انفرادی خود را در ایران، ارمنستان و آمریکا ترتیب داده و در نمایشگاه های گروهی بسیاری نیز شرکت کرده است.

آرشالویس آقایان پیرو سبک کلاسیک واقع گرا با طرز تفکری نو است. هنر مشرق زمین، بخصوص ایران، و تلفیق آن با هنر ملی ارمنستان و هنر اروپائی جلوه ویژه ای به آثار اومی دهد.

آرشالویس آقایان در آثارش غلبه نور بر تاریکی و پیروزی مردم محروم را هدف اصلی قرار داده که این امر را در رابطه مستقیم سرگذشت ملت قتل عام دیده ارمنی و سرگذشت دراماتیک خود هنرمند باید دید.

کتابی به نام «زندگی و آثار آرشالویس آقایان» در ارمنستان به چاپ رسیده است که سرگذشت این هنرمند ارمنی-ایرانی را به تصویر کشیده است و رابطه مستقیمی با سوژه های تابلوهای وی دارد.

این کتاب بیانگر واقعیت عمق اشیاء (از نگاه نقاش) است و به مخاطب خوشبینی، صلح‌ خواهی، پیروزی و ادامه زندگی پرثمر را القا می کند.

 

 

 

.

 منبع: مصاحبه اختصاصی آرشالویس آقایان با نگارنده متن، 2014 میلادی، تهران

فهرست بیست و یک شبکه اجتماعی به ترتیب تعداد اعضاء  و کاربران

فهرست بیست و یک شبکه اجتماعی به ترتیب تعداد اعضاء  و کاربران

گارگین فتائی

.

در حال حاضر شبکه های اجتماعی در دنیا بسیار زیاد هستند به نحوی که دسته بندی آنها به راحتی  صورت نمی گیرد

هر کشوری برای  خود انواع مخلتفی از شبکه های اجتماعی دارد و حتی نام بردن از شبکه های اجتماعی در سطح جهانی نیز کار ساده ای نیست

در اینجا بیست و یک شبکه اجتماعی پر عضو و پربیننده در سطح جهانی بر اساس آماری که در آوریل سال 2016  عرضه شده ارائه می گردد

همان گونه که کشاهده می کنید

1: این آمار همواره در طی ماهها و سالها تغییر می کنند

خیلی از این شبکه های اجتماعی که زمانی در رده های اول بودند بر اثر آمدن و تاسیس شیکه های اجتماعی تازه تر و پرقدرت تر به رده  های  پائین نر نزول کردند مانند لینکدین

2: تعدادی از این شبکه ها م که ه در رده های پائین هستند بر اثر افزایش سرعت  عضویت کاربران به رده های بالاتر صعود  کرده و همچنان خواهند  کرد نظیر  تلگرام

3: تعدادی از این شبکه های اجنماعی دارای مسنجر هم  هستند که همین باعث افزایش کالربران شده

4: در ایران وضعیت متفاوت است بدین معنی که به خاطر ترافیک و  پائین بودن سرعت اینترنت و همچنین فیلتر بسیاری از این شیکه ها و مسنجرها لدا کاربران همواره به دنبال موارد فیلتر نشده و یا کم اهمیت تر و   کم بازدید کننده تر  برای برقراری  ارتباط می گردند.

5: فیس بوک همچنان در این شبکه های اجتماعی پیش تاز  است که علت آن به روز رسانی مداوم و استفاده  مرتب از تکنولوژیهای روز و همچنین داشتن تمامی امکاناتی است که سایر شبکه های اجتماعی یک یا چند مورد از آنها را فاقد هستند .

 

 6: نحوه عضویت و امکانات هر کدام از این شبکه های اجتماعی در میزان این محبوبیت موثر هستند مثلاً آن دسته از شبکه های اجتماعی که راحت تر می توان در آن عضو شد و شرائط خاصی برای عضویت قائیل نیستند و همچنین در آنها امکان برقرار ارتباط از طریق چت و  صوت  و تصویر  وجود دارد معمولاً محبوب تر هستند.

7: هر کدام از این شیکه ها اگر امکان خاصی ارائه دهد که در واقع نوآوری و مختص به آن شبکه محسوب شود یرای یک عده جذاب بوده و همین زمینه عضویت بیتشر افرادی که این مساله برایشان جالب است را فراهم می کند نظیر  محدودیت توئیتر در نگارش به صد و چهل کاراکتر و الزام کاربران به ابداع جملات کوتاه تر و یا راحت بودن ساختن گروه و کانال در تلگرام و امکان بسیار راحت به اشتراک    گذاری فایلهای صوتی و تصویری در آن آن هم  در نقاطی که این کار از طریق سایر شبکه ها و مسنجرها بسیار دشوارتر است .

 

 

Facebook     1,590

WhatsApp   1,000

Facebook Messenger 900

QQ     853

WeChat  697

QZone     640

Tumblr    555

Instagram    400

Twitter    320

Baidu Tieba 300

Skype  300

Viber  249

Sina weibo  222

Line 215

Snapchat  200

Yy 122

Vkontakte 100

Pinterest 100

BBM   100

Linkedin   100

Telegram  100

.

http://www.statista.com/statistics/272014/global-social-networks-ranked-by-number-of-users/.

 

معرفی ۱۰شرکت برتر جهان در عرصه اینترنت

معرفی ۱۰شرکت برتر جهان در عرصه اینترنت

 

بیش از ۲۵سال پیش یک فیزیکدان بریتانیایی به نام تیم برنرز لی سنگ بنای شبکه جهانی وب را گذاشت و مقدمات یک جهش را فراهم کرد. در اینجا به ۱۰شرکت برتر جهان می پردازیم که بدون وب به این موفقیت و جایگاه نمی‌رسیدند.

 

Salesforce / رتبه ۱۰

شرکت "سلزفورس" در شهر سانفرانسیسکو آمریکا قرار دارد و فعالیت آن راهبری و ارائه راه‌حل مناسب در کسب و کار است. این شرکت برنامه‌هایی در فضای اینترنت می‌سازد و به عنوان یک سرویس به شرکت‌ها اجاره می‌دهد. مارک بنیوف، بنیانگذار و مدیرعامل Salesforce، سرویس شرکت خود را بی‌رقیب می‌داند. ارزش این شرکت در بورس ۵۷میلیارد دلار است.

 

 

Ant Financial / رتبه ۹

گروه خدمات "انت فایننشیل" که پیشتر با نام Alipay شناخته می‌شد، یک شرکت تابعه از گروه "علی بابا" (Alibaba) در هانگزو چین است که سرویس پرداخت آنلاین ارائه و آن را ضمانت می‌کند. ارزش این شرکت در بورس ۶۰میلیارد دلار است.

 

 

 

 

Baidu / رتبه ۸

"بایدو" یک موتور جستجوگر چینی است. آمار سایت "الکسا" نشان می‌دهد که این موتور جستجوگر یکی از پنچ وبسایت برتر جهان از نظر شمار بازدیدکنندگان است. بایدو به همراهی با سانسور اینترنتی در چین متهم می‌شود. ارزش این شرکت در بورس ۶۲میلیارد دلار است.

 

 

Uber / رتبه ۷

اوبر یک سرویس آنلاین حمل‌ونقل است که بین راننده و مسافر ارتباط برقرار می‌کند. این سرویس از طریق وبسایت یا اپلیکیشن گوشی هوشمند قابل دسترسی است. این شرکت سانفرانسیسکویی ۲۰درصد از کرایه را به‌عنوان کمیسیون دریافت می‌کند. فعالیت اوبر در کشورهای مختلف با اعتراض شرکت‌های تاکسیرانی روبه‌رو شده است. ارزش این شرکت در بورس ۶۳میلیارد دلار است.

 

 

 

Priceline / رتبه ۶

گروه "پرایس‌لاین" یک شرکت آمریکایی است که در سال ۱۹۹۷در شهر "نورواک" از ایالت کنتیکت تاسیس شد و پس از ۲سال در سطح گسترده‌ای به شهرت رسید. این شرکت با یک پایگاه اینترنتی به شما امکان می‌دهد در هنگام سفر تاکسی، هتل یا رستوران پیدا کنید. در سال ۲۰۱۰این وبسایت به‌عنوان برترین موتور جستجوگر برای رزرو هتل شناخته شد. ارزش این شرکت در بورس ۶۳میلیارد دلار است.

 

 

 

Alibaba / رتبه ۵

شرکت "علی بابا" مانند ebay و آمازون در عرصه تجارت الکترونیک و حراج اینترنتی فعالیت می‌کند. این شرکت را یک معلم انگلیسی به نام جک ما (Jack Ma) در سال ۱۹۹۹در شهر هانگزو چین تاسیس کرد. شرکت یاهو پس از ۶سال ۴۰درصد از سهام علی بابا را خرید. در سپتامبر ۲۰۱۴سهام این شرکت در بورس اوراق بهادار نیویورک عرضه و ۲۲میلیارد دلار معامله شد. ارزش علی بابا در بورس ۲۰۵میلیارد دلار است.

 

 

Tencent / رتبه ۴

محل این شرکت از نظر حقوقی در جزایر "کِیمن" بریتانیاست؛ جایی که مالیات کمتری پرداخت می‌شود. اما دفتر اصلی شرکت در شنزن چین است. "تنسنت" در حوزه شبکه‌های اجتماعی، وبسایت، تلفن همراه مبتنی بر اینترنت، بازی‌های آنلاین، تجارت الکترونیک و تبلیغات فعالیت می‌کند. ارزش این شرکت در بورس ۲۰۶میلیارد دلار است.

 

 

 

Facebook / رتبه ۳

فیسبوک را مارک زاکربرگ در سال ۲۰۰۴پایه گذاشت. این شبکه اجتماعی با بیش از ۷/ ۱میلیارد کاربر فعال، تبدیل به یک امپراتوری مالی بسیار گسترده شده است. البته به فیسبوک به ویژه در اروپا در زمینه حفظ حریم خصوصی انتقادهای فراوانی می‌شود. اما این امر اثری بر رشد و پیشرفت آن نداشته است. ارزش این شرکت در بورس ۳۴۱میلیارد دلار است.

 

 

Amazon / رتبه ۲

این شرکت تجارت الکترونیک مادر همه فروشگاه‌های اینترنتی است و بر اساس اطلاعاتی که خود منتشر کرده، بزرگترین شرکت حال حاضر در این حوزه. آمازون را جف بزوس در سال ۱۹۹۴تاسیس کرد. او هنوز هم رئیس هیئت مدیره است. مقر اصلی آمازون در شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکاست. از آمازون به دلیل راهکارهایی که برای فرار مالیاتی در پیش می‌گیرد، انتقاد می‌شود. ارزش این شرکت در بورس ۳۴۱میلیارد دلار است.

 

 

 

Google/Alphabet / رتبه ۱

هولدینگ "آلفابت" در کالیفرنیا آمریکا مستقر است. شرکت گوگل زیرمجموعه‌ای از این هولدینگ است. این هلدینگ در زمینه خدمات و تجارت اینترنتی، تبلیغات آنلاین، توسعه نرم‌افزار، سلامت، زیست‌فناوری و سرمایه‌گذاری فعالیت می‌کند. مقر آلفابت در "سیلیکون ولی" شهر سانفرانسیسکو آمریکاست. صاحبان این هلدینگ لری پیج و سرگی برین، بنیانگذاران گوگل هستند. ارزش این شرکت در بورس ۵۱۰میلیارد دلار است.

 

 

 

 

 

بیست سیارۀ فرا خورشیدی ِ شبیه زمین فهرست بندی شد.

بیست سیارۀ فرا خورشیدی ِ شبیه زمین فهرست بندی شد.

.

http://bigbangpage.com/?p=54096

.

 

آیا در جستجوی زمین دیگری هستیم؟ یک تیم تحقیقاتی بین المللی اخیرا به این مسئله اشاره کرده است که تاکنون بیش از ۴۰۰۰سیاره بیگانه توسط ماموریت کپلر ناسا کشف شده که از این تعداد، ۲۱۶سیاره ی بیگانه در منطقه ی قابل سکونت قرار گرفته اند: ناحیه ای پیرامون یک ستاره که سطح سیاره در آن می تواند مقداری آب در خود نگه دارد. از میان این سیارات، ۲۰مورد برای سکونت به عنوان بهترین گزینه انتخاب شده اند که بسیار به زمین شباهت دارند.

 .

استفان کین، استادیار فیزیک و نجوم دانشگاه ایالت سانفرانسیسکو و رهبر تحقیقات خاطر نشان کرد:« ما توانستیم در فهرستی کامل تمامی اکتشافات کپلر را جای دهیم که در منطقه قابل سکونت ِ ستاره های میزبان شان قرار دارند. این بدان معناست که ما می توانیم بر روی سیارات مطرح شده در این مقاله تمرکز کنیم و مطالعات بیشتری برای شناسایی خصوصیت آنها انجام دهیم یا حتی قابل سکونت بودن شان را تجزیه و تحلیل نماییم

.

تحقیقات مهر تایید بر این ایده است که توزیع سیاره های فرا خورشیدی در ناحیه قابل سکونت با توزیع سیاره های خارج از آن یکسان است؛ شواهد دیگر نشان می دهد که کیهان غنی از سیارات و اقماری است که احتمالا می توانند از حیات پشتیبانی کنند. مرزهای ناحیه قابل سکونت از اهمیت بسیاری برخوردارند، اگر سیاره ای به ستاره اش بسیار نزدیک باشد، با اثر گاز گلخانه‌ای مهار نشدنی مواجه خواهد شد، مثل ناهید. اما در صورتی که بسیار دور باشد، کل ذخایر آبی منجمد خواهند شد، اتفاقی که در مریخ رخ داده است. کین و همکارانش سیارات را از لحاظ اینکه موضعی محافظه کارانه یا خوش بینانه در قبال منطقه قابل سکونت دارند، مورد بررسی قرار دادند و طبقه بندی کردند.

 

 

 

 

 

پنج حقیقت باورنکردنی در مود سامورایی ها

پنج حقیقت باورنکردنی در مود سامورایی ها

.

http://www.historywonders.ir/2016/06/16/%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%86%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%87/

.

1- سامورایی ها معمولا زیر کلاهخودشان گیاهی می گذاشتند که اگر سرشان سوخت بوی آن گیاه مانع از آن شود که از جنگیدن منصرف شوند. آنها ترجیح می دهند بمیرند تا از یک مبارزه شکست خورده بیرون بیایند.

۲- سامورایی ها برای تست تیز بودن شمشیر خود یک جسد را از درختی آویزان می کردند و به آن شانزده ضربه می زدند. این ضربات باید جسد را به شانزده قسمت تقسیم می کرد.

 ۳- جالب است بدانید که زنان سامورایی نیز وجود داشتند و به آنها “اونا بوگیشا” می گفتند. آنها موظف بودند شانه به شانه ی مردان سامورایی بجنگند.

۴- بیشتر سامورایی ها افرادی لاغر و بسیار کوتاه بودند. میانگین قد آنها ۱۵۰ تا ۱۶۰ سانتی تر است. در مقابل افرادی مانند شوالیه های معبد بسیار بلند قد بودند. متوسط قد آنها بین ۱۷۰ تا ۱۹۰ سانتی متر است.

۵- آنها بسیار با دسیپلین بودند. به شعر و ادبیات علاقه فراوانی داشتند و وقت آزاد خود را به مطالعهمی گذراندند

 

 

 

 

یک تومانی دوره ناصر الدین شاه قاجار

یک تومانی دوره ناصر الدین شاه قاجار

معادل 2.300.000 ریال امروز