واحه ای در لحظه
واحه ای در لحظه
سهراب سپهری
به سراغ من اگر می آئید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان ، جایی است
پشت هیچستان ، رگهای هوا پرِ قاصدهایی است
که خبر می آرند از گل واشدهء دورترین بوتهء خاک
روی شنها هم نقشهای سُم اسبان سواران ، طریقی است که صبح
به سَرِ تپهء معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است
تا نسیم عطش ، در بُنِ برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایهء نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر می آئید
نرم و آهسته بیائید مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
+ نوشته شده در چهارشنبه سی ام تیر ۱۳۸۹ ساعت توسط گارگین فتائی
|