Extend / expand
Extend / expand
هر دوی این کلمات به معنی بزرگ تر کردن یا کسی را بزرگ تر کردن است
کلمه " Extend " بیشتر حس ایجاد چیزی طولانی تر یا بزرگ تر را در یک جهت دارد، در حالی که کلمه " expand " در همه جهات، بزرگتر میشود.
تو آنتن تلویزیون را بلند ( دراز ) می کنی
You extend a TV antenna.
وقتی یک بالن را باد می کنید بزرگ میشود
A balloon expands when you blow it up.
تو دست خودت را دراز می کنی
You extend your arm.
شکم یک زن باردار بزرگ می شود
A pregnant woman's belly expands.
وقتی ما دوره ای از زمان طولانی تر را میسازیم نیز از کلمه " extend " استفاده میکنیم نه از " expand "
تمدید یک ملاقات
Extend a visit
تمدید یک مهلت
Extend a deadline
زمانی که در مورد گسترش کسب و کارها یا مناطق کسب و تجارت بیشتر صحبت میشود، از کلمه " expand " استفاده میکنیم
شرکت ، فعالیت های خود را به پنج کشور دیگر گسترش داد
The company expanded its operations to five additional countries.
شهرستان در حال گسترش است – تعدادی از خانه های جدید دارند در آن ساخته میشوند
The town is expanding – many new houses are being built.
کتاب فروشی طرح گسترش یک ردیف از محصولاتش شامل سی دی ها و دی وی دی ها را دارد
The bookstore plans to expand its range of products to include CDs and DVDs