در باره داستان فلسفی «   کسانی که از خیر املاس گذشتند » اثر معروف  ورسولا لو گویین

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

معرفی نویسنده

ورسولا لو گویین

UrsulaLeGuin.

 نام اصلی

اورسولا کروئبر 

زمینهٔ کاری رمان‌نویس 

زادروز

۲۱اکتبر ۱۹۲۹

برکلی، کالیفرنیا 

مرگ

۲۲ژانویهٔ ۲۰۱۸ (۸۸ سال)

پورتلند، اورگن 

ملیت

آمریکایی 

نام(های)

دیگر

اورسولا کروبر لو گویین 

 

پیشه

نویسنده و شاعر 

سبک نوشتاری

علمی-تخیلی فمینیستی 

همسر(ها)

شارل ای لو گویین (ازدواج ۱۹۵۳) 

فرزندان

سه فرزند 

وب‌گاه رسمی

http://www.ursulakleguin.com/

 

اورسولا کروبر لو گویین (به انگلیسی: Ursula Kroeber Le Guin) نویسندهٔ فمینیست سبک علمی–تخیلی بود. لوگویین یکی از نویسندگان شاخص سبک علمی-تخیلی فمینیستی است. لو گویین در عرصه‌های رمان، شعر، داستان کودکان و جستارنویسی طبع‌آزمایی کرده‌است، اما بیشترین شهرتش به خاطر داستان‌های علمی‌تخیلی و فانتزی‌هایی است که به شکل داستان کوتاه یا رمان نوشته‌است. او که اولین داستان‌هایش را در این‌گونه ادبی در دهه ۱۹۶۰ به چاپ رساند، اکنون یکی از مهم‌ترین نویسندگان داستان‌های علمی‌تخیلی محسوب می‌شود.

یکی از مشهورترین آثار لو گویین داستان علمی–تخیلی دست چپ تاریکی (۱۹۶۹) است که به جامعه‌ای بدون جنس می‌پردازد. مجموعه چهارگانهٔ دریای‌زمین (۱۹۹۰–۱۹۶۸) از جمله آثار علمی–تخیلی او است. وی چندین بار برندهٔ جایزه‌های هوگو و نبیولا شده‌است.

مشهورترین آثار لو گویین علمی تخیلی هستند، اما او آثاری گوناگون شامل بیش از ۱۹ رمان علمی–تخیلی و خیال‌پردازی؛ ۹ جلد داستان کوتاه، مقالات، ترجمه، ۱۳ کتاب کودکان و شعر آفریده‌است.

او حتی با آهنگساز آوانگارد دیوید بوفورد در ساختن اپرایی در سال ۱۹۸۵ همکاری کرد. او «اپرایی برای ریگل ۹» را دربارهٔ گروهی از فضانوردان بر روی سیاره‌ای غریب نوشت. بزنگاه داستان این است که تنها یکی از فضانوردان می‌تواند شهری بیگانه را ببیند.

آثار لو گویین حامل دیدگاه‌های در حال تحول او در مورد علوم اجتماعی، فمینیسم، محیط گرایی و آرمان‌شهرها هستند.

 

 

زندگی

این نویسندهٔ آمریکایی در ۲۱ اکتبر ۱۹۲۹ در برکلی کالیفرنیا به دنیا آمد. لو گویین در ۱۱ سالگی اولین داستانش را برای مجله داستان‌های شگفت‌انگیز فرستاد که البته داستان پذیرفته نشد. اولین نوشته‌های او داستان‌هایی غیرفانتزی در مورد کشورهایی تخیلی بودند.

بعد از مهاجرت به فرانسه او در جستجوی راهی برای نگارش داستان‌های قابل انتشار بود که علائق او را بیان کنند، علائق قدیمی‌اش به داستان‌های علمی-تخیلی را دوباره زنده و شروع به انتشار منظم آثاری در این ژانر در ابتدای دهه ۱۹۶۰ کرد. او با انتشار رمان دست چپ تاریکی که در آن سال هر دو جایزه هوگو و جایزه نیبولا را برد به شهرت رسید.

اغلب آثار علمی-تخیلی لوگویین از سایر نمونه‌های این جنس ادبی با تأکید شدیدشان بر «علوم اجتماعی»، از جمله جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی متمایز می‌شوند. در آثار او اغلب با استفاده از خلق فرهنگ‌های نامعمول بیگانه پیام‌هایی دربارهٔ فرهنگ خودمان داده می‌شود؛ یک مثال، کاوش در مسئله هویت جنسی از طریق نقل ماجرای اهالی همواره در حال تغییر هویت جنسی در دست چپ تاریکی است.

لوگویین به خاطر توانایی‌اش در خلق دنیاهای قابل باور با ساکنانی دارای شخصیت‌های عمیقاً انسانی (جدا از این که این افراد از لحاظ فنی «انسان» باشند یا نه) معروف است. آثار فانتزی او (مانند سری کتاب‌های دریا-زمین) نسبت به آثار نویسندگانی مانند جی.آر.آر. تالکین تمرکز بسیار بیشتری بر وضعیت انسانی دارند. صحنه بسیاری از داستان‌های کوتاه او در دنیای ما در زمان حال یا آینده نزدیک است. این نویسنده به خاطر کاوش در مورد مضامین گوناگون تائوئیستی، فمینیستی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی و سبک مثال‌زدنی‌اش در داستان‌هایش مورد توجه بوده‌است.

آثار وی حامل دیدگاه‌های در حال تحول او در مورد فمینیسم، محیط گرایی و آرمان‌شهرها بوده‌اند و بعضی آن‌ها را «معلم منشانه» نامیده‌اند. دایانا لیورمن رئیس مؤسسه تغییر محیط زیست دانشگاه آکسفورد دربارهٔ لوگرین می‌گوید: «آثار او در مورد اندیشه دربارهٔ موضوعات جنسیتی بسیار پرمعنایند

 

جوایز

وی چندین بار برندهٔ جایزه‌های هوگو، لوکس و نبیولا شده‌است. همچنین جایزه استاد بزرگ گاندالف در سال ۱۹۷۹ و جایزه استاد بزرگ در سال ۲۰۰۳ به او اعطا شد.

 

آثار

مشهورترین آثار وی «دست چپ تاریکی» (۱۹۶۹) و چهارگانهٔ «دریای‌زمین» (۱۹۹۰–۱۹۶۸) هستند، اما او آثاری گوناگون شامل بیش از ۱۹ رمان علمی-تخیلی و فانتزی؛ ۹ جلد داستان کوتاه، مقالات ترجمه، ۱۳ کتاب کودکان و شعر آفریده‌است.

 

کتاب‌شناس

سری کتاب‌های دریا-زمین (شش جلدی ترجمه پیمان اسماعیلیان ، انتشارات قدیانی) ساحری از دریازمین (جادوگر ، انتشارات قدیانی)

مقبره‌های آتوان (گورهای آتوان ، انتشارات قدیانی)

دورترین کرانه (برنده جایزه ملی کتاب آمریکا)

سنجاقک

بادی دیگر

تهانو: آخرین کتاب دریازمین

داستان‌های کوتاه دریازمین

سری کتاب‌های آکومن مخلوع: یک یوتوپیای دوپهلو (برنده جوایز هوگو و نبیولا)

دنیای روکانون

سیاره تبعیدیان

شهر اوهام

دست چپ تاریکی (برنده جوایز هوگو و نبیولا)

نقل (برنده جایزه هوگو)

داستان‌هایی از اکومن

داستان کوتاه[ویرایش]

کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند

 

سبک‌های دیگر

لو گویین با آهنگساز آوانگارد دیوید بوفورد در ساختن اپرایی در سال ۱۹۸۵ همکاری کرد. او «اپرایی برای ریگل ۹» را دربارهٔ گروهی از فضانوردان بر روی سیاره‌ای غریب نوشت. بزنگاه داستان این است که تنها یکی از فضانوردان می‌تواند شهری بیگانه را ببیند.

 

منابع

«مدخل اورسولا کروبر له‌گویین». مشارکت‌کنندگانِ دانش‌نامه‌ٔ هنر و ادبیات گمانه‌زن. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۵ مهر ۱۳۹۲.

برگرفته از: مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Ursula Le Guin». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۵ مهر ۱۳۹۲.«اورسولا لو گویین نویسنده سرشناس آمریکایی درگذشت». بازبینی‌شده در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۸

 

 

 

 

کسانی که از خیر املاس گذشتند

TheOnesWhoWalkAwayFromOmelas

نویسنده

اورسولا لو گویین

 

کشور

 ایالات متحده آمریکا

زبان

انگلیسی

سبک

آرمان‌شهر، داستان کوتاه

چاپ شده در

نیو دیمنژنز، جلد سوم

نوع رسانه

چاپ

تاریخ انتشار

 ۱۹۷۳

 

«کسانی که از خیر اُمِلاس گذشتند» (به انگلیسی: The Ones Who Walk Away from Omelas) داستانی کوتاه از اورسولا لو گویین است که در سال ۱۹۷۳ برای اولین‌بار منتشر شد. یک داستان فلسفی است که از طرح داستانی بسیار ساده و توضیحات انتزاعی از شخصیت‌ها تشکیل شده‌است؛ تأکید راوی بر شهری آرمان‌شهری با نام اُمِلاس (به انگلیسی: Omelas) و شهروندان آن است.

این داستان در سال ۱۹۷۴، نامزد دریافت جایزه لوکسو برندهٔ جایزه هوگو برای بهترین داستان کوتاه سال شد

 

انتشار

این داستان ابتدا در سال ۱۹۷۳ در کتاب "New Dimensions 3" با ویرایش رابرت سیلوربرگ منتشر شد که در آن گلچینی از داستان‌های علمی-تخیلی آمده بود. سپس در ۱۹۷۵ در کتاب "The Wind's Twelve Quarters" از لو گویین دوباره منتشر شد. پس از آن در مجموعه‌های مختلفی بارها چاپ شده‌است

 

همچنین در سال ۱۹۹۳ بطور جداگانه در ۳۱ صفحه به عنوان کتابی (ISBN 0-88682-501-6) برای جوانان منتشر شد.

 

داستان

داستان آن دربارهٔ آرمان‌شهری با نام اُملاس است که ساکنانش باهوش و بافرهنگ‌اند و در شادی و خوشی به سر می‌برند. همه چیز این شهر خوب و زیباست به جز یک مسئله: تمامی بخت و پایداری شهر تنها به این وابسته است که یک بچه را در تاریکی، آلودگی، گرسنگی و بدبختی نگاه دارند و با او به ستم رفتار کنند؛ تمامی شهروندان نیز پس از اینکه به بلوغ رسیدند باید از این مسئله آگاه شوند و آن کودک نگون‌بخت را یک‌بار ببینند.

پس از آنکه شهروندان در آستانهٔ بزرگسالی از این مسئله خبردار می‌شوند شوکه شده و از این رسم شهر بیزار می‌شوند اما پس از مدتی به آن خو کرده و خود را با این مسئله که بدبختی آن بچه باعث خوشبختی شهر می‌شود سازگار می‌کنند. با این حال، اندکی از شهروندان، جوان یا پیر، روزی، به آرامی و در خاموشی، شهر را رها کرده و می‌روند؛ به جایی که هیچ‌کس نمی‌داند کجاست. آخرین جملات داستان چنین است: «مکانی که آن‌ها می‌روند برای ما حتی از شهر شادمانی نیز غیرقابل‌تصورتر است. من هرگز نمی‌توانم توصیفش کنم. ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد. اما به نظر می‌رسد آن‌ها می‌دانند به کجا می‌روند. همان‌هایی که از اُملاس می‌روند

 

پیشینه داستان

لو گویین می‌نویسد: «ایده اصلی این داستان از قربانی کردن یک نفر برای دیگران می‌آید. برخی با عنوان کردن منبع ایده آن از برادران کارامازوف نوشته داستایوفسکی پرسیدند چرا آنرا به ویلیام جیمز نسبت می‌دهم؟ حقیقت این است که من از ۲۵ سالگی دیگر داستایوفسکی نخوانده‌ام و نمی‌دانستم که این ایده در آن نیز آمده‌است. اما هنگامی که در کتاب فیلسوف اخلاقی و زندگی اخلاقی از جیمز آنرا دیدم به یاد آن افتادم

 

ویلیام جیمز چنین نوشته‌است:

"اگر فرض را بر این بگذاریم که آرمان‌شهر آقایان فوریه، بلامی و موریس پدید آید و میلیون‌ها انسان در آن به شادکامی به سر برند اما با این شرط که یک روح در تنهایی و دور از همه‌چیز در شکنجه و عذاب به سر ببرد، چه احساسی ویژه علی‌رغم میل ناگهانی چنگ زدن به آن همه خوشبختی در ما ایجاد می‌شود، چه سان زشت است آن‌همه شادکامی که آزادانه در ازای چنین معامله‌ای بدست می‌آید؟"

لو گویین گفته که نام شهر (اُمِلاس) هنگامی به ذهنش خطور کرده که در جاده‌ای نشانه راهنمایی شهر سیلم در ایالت اورگن را در آینه ماشین دیده‌است. (به انگلیسی: Salem, Oregon) و به این دلیل هنگامی که مردم از چگونگی ایده اولیه این داستان از او می‌پرسند پاسخ داده که: «از فراموش کردن داستایوفسکی و خواندن برعکس تابلوی رانندگی. از چه جای دیگری؟».

 

پانویس

Spivack, Charlotte, Ursula K. Le Guin, (Boston: Twayne Publishers, 1984), page 159.

فهرست نامزدان جایزه لوکاس. The Locus Index to SF Awards. Retrieved 2011-05-12.

.جایزه هوگو در سال ۱۹۷۴.

The Hugo Awards. Retrieved 2011-05-12. Internet Speculative Fiction Database. Bibliography: The Ones Who Walk Away From Omelas

 

 

.

متن اصلی داستان

http://www.mccc.edu/pdf/eng102/Week%209/Text_LeGuin%20Ursula_Ones%20Who%20Walk%20Away%20From%20Omelas.pdf

 

.

ترجمه داستان

مترجم : سمیه کرمی 

http://www.fantasy.ir/news/story/the-ones-who-walk-away-from-omelas