Collect / gather
Collect / gather
کلمه " gather " به سادگی به معنی « آوردن با همدیگر » یا « آمدن با همدیگر » است
من همه کتاب هایم را جمع آوری کرده و آنها را داخل کوله پشتی خود گذاشتم
I gathered all my books and put them into my backpack.
انبوه حمعیت اطراف تلویزوین برای تمامشای بازی های جام جهانی جمع شدند
A crowd gathered around the TV to watch the World Cup game.
اگر چیزی دارد تندتر یا قوی تر صورت می گیرد شما می توانید بگوتید که سریع یا قوی انباشته میشود ( توسعه می یابد )
کمپین خیریه به سرعت انباشته شد ( توسعه یافت ) چنان که آن در رسانه های گروهی توسعه یافت
The charity campaign gathered momentum as it spread on social media.
یعنی آن تندتر و تندتر توسعه یافت
کلمه " collect " به معنی این است که شما چیزهایی را جمع کرده و به عنوان سرگرمی نگه میدارید
من سکه ها را از کشورهای مختلف جمع آوری می کنم
I collect coins from different countries.
کلمه " collect " در کل برای به دست آوردن و جمع آوری چیزها هم به کار می رود
دولت دارد داده ها را از تماس های تلفنی شهروندان جمع آوری می کند
The government is collecting data from its citizens' phone calls.
بانک دارد از یک پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات از مشتریان استفاده می کند
The bank is using a questionnaire to collect information from its customers.
ما داریم کمک های اهدایی را برای پناهگاه حیوانات جمع آوری می کنیم
We're collecting donations for the animal shelter.
کلمه " gather " بر نقطه شروع دور از چیزی تاکید می کند . اگر کودک شما اسباب بازیهای خود را در تمام خانه پخش می کند شما اسباب بازی ها را از نقاط مختلف جمع آوری می کنید gather و آنها را دور از دسترس در کمد میگزارید . شما می تونستید همچنین گلها را از مزرعه جمع آوری کنید gather گلها از همدیگر در مزرعه جدا هستند .
برعکس، کلمه " collect "بر پایان نزدیک چیزها تاکید دارد یعنی شما دارید آنها را نزدیک همدیگر به منظور استفاده آنها در زمان آینده نگه میدارید