نقد و بررسی فیلم ساکن طبقه وسط

جمع آوری از گارگین فتائی

.

کارگردان

شهاب حسینی

تهیه‌کننده

امیر سماواتی

فیلمنامه‌نویس

محمدهادی کریمی

بازیگران

شهاب حسینی

هنگامه قاضیانی

فرهاد اصلانی

حسین یاری

طناز طباطبایی

تاریخ‌های انتشار

 مهرماه ۱۳۹۳

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰تومان (۲ آبان ۹۳)

ساکن طبقه وسط نخستین اثر سینمایی شهاب حسینی در نقش کارگردان می‌باشد که در مهر ۱۳۹۳مورد اکران عمومی قرار گرفت.شهاب حسینی در این فیلم ۳۸نقش مجزا و متفاوت را بازی کرده و با این کار رکوردی را به نام خود به جای گذاشت که تاکنون کسی موفق به انجام آن نشده است. وی قصد دارد این رکورد را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. محمدهادی کریمی فیلم‌نامه‌نویس این کار نیز نقش واقعی زندگی خویش یعنی یک روانکاو را در فیلم بازی کرده‌است.

 

خلاصه داستان

شهاب حسینی در ساکن طبقه وسط اول از همه در قالب نویسنده‌ای فرورفته که بناست کتاب تازه‌اش را بنویسد اما همزاد پنداری او با شخصیت‌های مختلف این کتاب که از شرقی‌ترین چهره‌ها مانند شیخ صنعان، سهروردی، مولانا و سقراط حکیم گرفته تا غربی‌ترین چهره‌ها مانند راجر واترز، کرت کوبین و اسحاق نیوتن را دربرمی‌گیرد باعث شده او یک سری نقش متفاوت و دست‌اول ایفا کند. او در جایی از فیلم نیز نقش چه گوارا، انقلابی معروف لاتین را بازی کرده تا ردپای شخصیت سیاسی هم در کارش باشد. زکریا و مسیح دو پیامبری هستند که شهاب در قالب آنها فرورفته و البته که نقش‌های فرهاد مهراد خواننده ایرانی و لیونل مسی بازیکن باشگاه فوتبال بارسلونا نیز جای ویژه‌ای در هنرنمایی شهاب حسینی داشته‌اند.

 

یادداشت کارگردان

 

شهاب حسینی خود به هنگام آغاز تولید «ساکن طبقه وسط» در یادداشتی دربارهٔ آن نوشته بود: «پیشانی شکر بر خاک آستانش می‌گذارم که پس از نه سال، نیاز این دل خسته را در بهترین زمان و مکان برآورد. «ساکن طبقه وسط» شرح حیات و پریشانی است، گمگشتگی این روح سرگشته دریافتن مأوایی امن و آرام. شاید بزرگترین جستجوی هر انسان. امید که بیانمان قاصر نباشد به مدد الطاف پیدا و پنهان خود، او و امید که ناب‌ترین تلألؤ اندیشه در راستای خشنودی‌اش نزدیک شویم و اثری برجا گذاریم به یادگار در شأن انسان، که او اشرف مخلوقاتش نامید و جام وجودش را لبریز کرد و امانتدار از روح خویش. پروردگارا راهنماییمان کن به حذر از گمراهی. رسیدن به روشنایی خشنودی است، ای بدل‌کنندهٔ بدی‌ها به خوبی‌ها؛ آمین»

 

بازیگران

شهاب حسینی

هنگامه قاضیانی

طناز طباطبایی

ساره بیات

کامبیز دیرباز

بهنوش بختیاری

سحر قریشی

بابک حمیدیان

امید روحانی

فخرالدین صدیق‌شریف

حسین محب‌اهری

بهناز جعفری

حسین محجوب

فرهاد اصلانی

مانی کسرائیان

علی شادمان

 

تیتراژ پایانی

 

قطعه بی قرار از آلبوم حریق خزان ساخته مهیار علیزاده، با صدای علیرضا قربانی به عنوان تیتراژ پایانی فیلم سینمایی ساکن طبقه وسط ساخته شهاب حسینی انتخاب شد.

 

فروش

اولین فیلم سینمایی شهاب حسینی، پس از ۴۰روز نمایش در ۵۰سینمای ایران، ۷۶۰میلیون تومان در تهران، ۲۷۰میلیون تومان در شهرستان و در مجموع، یک میلیارد و ۳۰میلیون تومان فروش کرده است

 

http://s3.img7.ir/DMUOR.png

 

 نقد و بررسی فیلم ساکن طبقه وسط 

فیلم، داستان یک نویسنده ی متفکراست که به دنبال نوشتن یک پایان جاودانه برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، با دنیای9ff342 طبقه ی خود با شیوه های مختلف فکری، اخلاقی، فلسفی و...کلنجار می رود و بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را به جسم می کشد و با ظهور درقالب شخصیتهای مختلف یک سفـــر فلسفی را طی می کند. اینجاست که مجموعه ای از تقابلها شکل می گیرد، تقابل میان جاودانگی و فناپذیری ،روح و جسم، شهوت و معنویت وعلم و عشق که بستراصلی درام را شکل می دهد . مضمونی عمیق در روایتی لطیف که آمیخته با طنز فلسفی در چارچوب فیلمنامه ای ناب اما نه چندان منسجم شکل می گیرد.

نویسنده با مرور خاطرات گذشته و وارد شدن در قالب آدمهای مختلف سررشته ی قصه را در دست می گیرد و مارا با خود به فضای سیال ذهنش می برد .ماحتی نمی دانیم که اسم نویسنده چیست و از کجا آمده، اما تلاش برگشت ناپذیرش را در جستجوی جاودانگی حتی تا مرز جنون درمی یابیم آنجا که ازطرف همه ی دوستان و اطرافیانش طرد می شود ولی همچنان دراین آشفته راه دست و پا می زند و به جلو می رود تا جایی که حتی به سمت طبقه پایین با شماره واحد 69 که می تواند نمادی از شیطان باشد افول می کند

در فیلم خیلی به آدمها و شخصیتشان پرداخته نمی شود و از این نظرنوعی بی هویتی در داستان به چشم می آید که به نظر تعمدی بوده و در راستای همکلام شدن ذهنی مخاطب با مرد نویسنده در چیدمان پازل فکری اش است. می توان ازکاربرد واژه ی خیروشر به جای شخصیتهای داستان استفاده کرد که دائم در حال قلقلک ذهنی قهرمان داستان به سمت وسویی خاص است . آدمهایی که مانند حلقه وی را محصور کرده اند و گاه حس تحریک و نگرش دنیوی به او می دهند.مانند تهیه کننده در ابتدای فیلم که به دنبال استفاده ی جلیز و ویلیز دوران بلوغ برای انتهای داستان است و دوستش که دائم در حال سیخ زدن یا خوردن کباب است ! و یا حس اندیشه ی جاودانگی و هدایتگری مانند زن شاعر واستادش.

حرکت هماهنگ دوربین با صحنه ها و بازیهای خوب بازیگران نیز از نقاط قوت فیلم محسوب می شوند اما با این حال وجود برخی از صحنه های درهم و شلوغ ابتدای فیلم که هنوز مخاطب خود را در داستان پیدا نکرده و وجود برخی دیالوگهای شعاری مانند "مراقب قلبت باش" درسکانس مربوط به تاکستان اندکی توی ذوق می زند. درهرحال اولین تجربه ی شهاب حسینی در مقام کارگردان ازنظر محتوا و مضمون درجهت دستیابی به مسایل عمیق فکری و بینش فلسفی برای یک کارگردان فیلم اولی تجربه ی موفقی محسوب می شود.

 

 

 

 

 

درباره کارگردان :

اولین فیلم سینمایی شهاب حسینی از 23 مهر ماه اکران شد. شهاب حسینی علاوه بر اولین حضور خود در مقام کارگردانی، در نقش اصلی این فیلم نیز به ایفای نقش می پردازد.

 

امیر سمواتی درباره کارگردانی شهاب حسینی و فیلمنامه «ساکن طبقه وسط» گفت:

 “با توجه به فیلمنامه که از قدرت قابل توجهی برخوردار است و توانایی شهاب حسینی و طراحی وی برای کارگردانی، مطمئنا او با اولین فیلمش درمقام کارگردان همه را غافلگیر خواهد کرد.”

 

حواشی ساکن طبقه وسط :

شهاب حسینی به دلیل تکمیل نشدن مراحل فنی فیلم «ساکن طبقه وسط» از حضور در سی و دومین جشنواره فیلم فجر انصراف داد.

فیلمنامه «ساکن طبقه وسط» را محمدهادی کریمی در سال 83 نوشته است. او در ابتدا قصد داشت خودش آن را کارگردانی کند و آخرین حضور شهاب حسینی به عنوان بازیگر در سینما باشد.

در فیلم «ساکن طبقه وسط»، همسر و پسر شهاب حسینی نیز بازی میکنند.

هلیا راجی درباره کارگردانی شهاب حسینی گفت:

 “«ساکن طبقه وسط» حرف دل شهاب حسینی است. «ساکن طبقه وسط» با گوش دل شنیده می شود، این فیلم حرف دل شهاب حسینی است که به زیبایی تصویر کشیده شده است و قصه ای است که تا به حال شنیده نشده است.”

محمدهادی کریمی برای اولین بار به عنوان بازیگر در فیلم «ساکن طبقه وسط» حضور یافت و در این باره گفت:

 

در فیلمنامه «ساکن طبقه وسط» یک شخصیت دکتر وجود دارد که شهاب حسینی اصرار داشت من این نقش را بازی کنم. به همین دلیل برای ایجاد آرامش خاطر شهاب حسینی، بازی در این نقش را پذیرفتم.”

«ساکن طبقه وسط» به عنوان تجربه اول سازنده اش فیلم سنگینی است و واضح است که فیلمنامه نویس و کارگردان کوشیده اند تا در این تجربه مشترک خیل عظیمی از مفاهیم پیچیده روانشناسانه- فلسفی را به تماشاگر منتقل سازند که به نظر می رسد این میزان از داده¬ها برای یک فیلم سینمایی کمی زیادند و مانند باری بر دوش آن سنگینی می کنند.

 

اما این فوران مفاهیم نهفته در فیلم از ارزش آن نمی کاهد و تنها، درک فیلم را دشوار می سازد.

«ساکن طبقه وسط» فیلم خوبی است. این خوب بودن به معنای کامل بودن نیست. مجموعه کاملی از مفاهیم گرد هم آمده اند تا کارگردان و فیلمنامه نویس را به هدف خود برسانند و تنها ایراد کار آن است که پرداخت درستی برای پختگی این مفاهیم متعدد صورت نگرفته است و هر یک از آنها به صورت ماده خامی است که کنار ماده خام دیگری قرار گرفته و ترکیب آن­ها آن قدر که باید تمیز از آب درنیامده است که این، برای کارگردانی که اولین فیلم خود را جلوی دوربین می سازد امری طبیعیست.

اما از طرفی دیگر آنچه به فیلم معنا و اعتبار می بخشد همان فیلم نامه اش است و تقابل هایی که بستر درام را شکل می دهند. گویا در «طبقه وسط» هر چیز با ضد خود تعریف می شود و گردهمایی اضداد به درام معنا می بخشد. بزرگ ترینِ این تقابل ها، تقابل میان فناپذیری و جاودانگی است، روح و جسم، شهوت و معنویت، علم و احساس و … . شخصیت اصلی فیلم کیست؟! حتی اسمش را هم نمی دانیم؟! نویسنده است!؟ برای سینما می نویسد؟!… مهم این نیست که او کیست. مهم این نیست که تا چه حد در کارش موفق بوده است، مهم تلاش او برای دست یابی به مفهومی عظیم و گسترده است. او در تلاشی بی بازگشت برای جاودانگی دست و پا می زند. راهی که او در پیش دارد به قدری دشوار است که بسیاری از همسفران خود را از دست می دهد. او در کار خود به بن بست می رسد، زندگی خانوادگی اش، همسری را که دوست دارد از دست می دهد، پولی برای پرداخت کرایه خانه ندارد، از طرف دوستانش طرد می شود و … اما به این تلاش ادامه می دهد. مرد نویسنده داستان، حتی تا مرز جنون و خودکشی پیش می رود و به راه شیطان نیز کشیده می شود اما در آخرین لحظه به همان کاتارسیسی که در تلاش برای رسیدن به آن بوده دست می یابد و به عروج می رسد.ساکن طبقه وسط

 فیلمنامه­ی «ساکن طبقه­ی وسط»، ناب و نو است. فیلمنامه­ای فلسفی و سخت فهم. مفهوم والایی در پس آن نهفته است و طبیعتاً، فیلمی که قرار است از دل آن بیرون بیاید مورد پذیرش مخاطب عام نخواهد بود. فیلم قابلیت آن را داشت که کمی تلطیف شود. شخصیت­های آن کم­تر شوند و آن آشفتگی خودخواسته و مسحورکننده تا حدی تلطیف یابد تا مخاطب برای درک مفهوم نهفته در آن تا این حد آزار نبیند و لذتی هم از تماشای فیلم برایش باقی بماند. به عبارتی این مفاهیم بی آنکه توسط ملاتی به هم چفت و بست داده شوند، به سرعت در کنار هم روایت می شوند و از کنار هم عبور می کنند بی آن که فرصتی برای درک آنها به مخاطب داده شود.ساکن طبقه وسط

 نشانه­های گنجانده شده در فیلم، از دل آن برمی­آیند و به وضوح دلالت بر شرایط فکری، روحی و جسمی شخیت اصلی دارند. خانه ی آشفته که ظاهراً به بهانه اسباب کشی دچار آن بی نظمی شده است، آپارتمانی نه نوساز و نه کهنه، مثل آپارتمان حمید هامون که قرار است دنیای ذهنی شخصیت اصلی خود را به تصویر بکشد. ساکن طبقه وسطآپارتمان خالی از اضافات است و پرده ای ندارد. دید خانه از یک سمت به سینماست و از سمت دیگر به واحد طبقه پایینی که (ظاهراً) زنی با موهای آشفته شبانه روز در آن می رقصد. احاطه شدگی مرد در آن فضا، خود گویای بسیاری از مفاهیم نهادینه شده در فیلمنامه است. آپارتمان طبقه­ی وسط که محل زندگی مرد است، همانند برزخی است که مرد با انتخاب خود می تواند از آن عبور کند و به مقصد نهایی خود برسد، حال آن مقصد می تواند بهشت باشد و یا دوزخ!ساکن طبقه وسط

 آدم­هایی که مانند زنجیر، پروتاگونیست را احاطه کرده اند، درواقع هر یک عنصری از ذهن سیال شخصیت او هستند، و در یک بازی عمو زنجیرباف ذهنی، قرار است مرد داستان با نزدیک شدن چند دقیقه ای به هر یک از آنها به نیازهای ذهنی خود پاسخ دهد و پازل ذهنی آرمانی خود را که همان رسیدن به جاودانگیست تکمیل نماید. برای مثال، همسر مرد (ساره بیات)، عنصر عشق است، زن بدکاره(طناز طباطبایی) عنصر نیاز جسمانی، تهیه کننده (فرهاد اصلانی) عنصر وسوسه است، دوست او (بابک حمیدیان) عنصر علم و دانش، دوست دیگرش (کامبیز دیرباز) عنصر عیش و نوش، استاد (فخرالدین صدیق شریف) عنصر هدایتگری، زن شاعر (هنگامه قاضیانی) عنصر الهام و روشنگری و … . مرد، توسط هر یک از این عناصر به میزان نیاز تغذیه ذهنی می­شود و در تردید میان انتخاب خیر و شر مسیر رسیدن به قطعیت را طی می کند. حتی می توان این گونه برداشت کردکه هریک از این عناصر، بخشی از ذهن خود مردند که در قالب شخصیت های بیرونی عینیت می یابند و زمزمه­ی ذهنی او را تصویری واقعی می بخشند. خیر و شر، در تمام داستان جاری است. از همان ابتدای داستان، تهیه کننده سعی بر آن دارد که داستان مرد را از آن حالت عارفانه خارج سازد و بافتی دنیوی تر به آن ببخشد. او مرد را دعوت می کند که به طبقه پایین برود و به دیدار زنی که ساکن آن طبقه است. مرد دیدگاهی دنیوی به مسائل دارد و آنی نگری او ظاهراً از اولین عوامل ایجادگر تردید در مرد نویسنده است. در حالی که زن بدکاره، حس وسوسه گر مرد را تحریک می کند، دوست شاعر او (هنگامه قاضیانی) در فضایی با بار انرژی مثبت که موسیقی باخ در آن پخش می شود از جاودانگی و بی ارزش بودن دنیا و جسم برایش سخن می گوید و وی را به سمت اندیشه­ی باز و ابدی­نگری سوق می­دهد.ساکن طبقه وسط

 نوعی بی زمانی و بی مکانی و بی هویتی در فیلم به چشم می خورد. آدم­ها اسمی ندارند، اطلاعات اضافی از آنها داده نمی شود، حتی در حضور فیزیکی برخی از آنها تردید وجود دارد. در این خلاء و سکون، شخصیت اصلی فیلم که نه نام خودش را می فهمیم و نه نام همسرش و نه هیچ پیشینه ای از او بدست می آوریم در تلاش برای پویایی است. تلاشی که توسط نیمی از آدم­های داستان بی­معنا شمرده می شود. تلاش برای ابدیت، برای جاودانگی و برای برجای گذاشتن اثری فاخر از خود در جهان هستی، اتفاقی است که حتی روشنفکرترین آدم­های دور و بر او نیز نظریاتی ضد و نقیض در رابطه با آن دارند. درک انسانهای دور و بر با ادراک و جهان بینی او در تضاد است و این تضاد، سوتفاهماتی را در زندگی اش ایجاد می کنند که وی را به نفرت و تهوع دچار می سازد و اشاره بینامتنی درخشان حسینی به کتاب پرمغز و جاودانه ژان پل سارتر، «تهوع» در این بخش اثر به شدت به کار می آید و حتی می تواند تا حدی بیانگر دنیای درونی مرد باشد. خیر و شرکه همان عناصر معنویت و شهوت اند، با دو رنگ متضاد از هم متمایز می شوند. واحد طبقه پایین (نشان از به پایین کشیده شدن، افول، زوال و …) پرده هایی سرخ رنگ دارد. کسی که سایه اش از پشت پرده پیداست مرد است و زن نیست. او نمادی از شیطان است. فضای منفی در خانه او جاریست و این وحشت و رعب، به تماشاگر نیز منتقل می­شود. مردِ نویسنده از او فاصله می گیرد و به بالا می رود (عروج). پرده های طبقه­ی  بالا سپیدند و نوری آبی در خانه به چشم می خورد. همراهی مرد با زنی که سر تا پا سپید پوشیده است و می تواند نمادی از یک فرشته باشد دلالت بر عروج وی و بالا رفتن او دارد، که در واقع تکامل وی و رسیدنش به جاودانگی را سبب می شود.ساکن طبقه وسط

 به لحاظ ساختار روایتی، فیلم حسینی فیلم خوبی است. او در کارگردانی بسیار موفق عمل کرده است. حرکات خوب دوربین و تدوین اثر که آن را از یکنواختی خارج کرده و به آن ریتمی تند بخشیده است از نکات مثبت آن هستند.ساکن طبقه وسط

 فیلم شاید نام دهها ستاره را یدک بکشد اما درواقع فیلمی تک شخصیتی است و بازی بازیگران دیگر آن قدر کوتاه است که نمی­توان به جز بازی خود حسینی درباره بازی بازیگر دیگری نظرداد. معمولاً کارگردانی وبازیگری در یک فیلم، کاری دشوار است اما شهاب حسینی از پس این مسئولیت خطیر به درستی برآمده است و حضور او در نقش اصلی اولین فیلم سینمایی اش نه لطمه ای به بازی او زده و نه کارگردانی او را با مشکل رو به رو ساخته است.

«ساکن طبقه وسط» نشان می­دهد که هدف حسینی از کارگردانی نه مطرح ساختن بیشتر خود و کسب یک تجربه­ی صرف، بلکه دستیابی به­ مسائلی عمیق تر و حتی پاسخ به یک نیاز عمیق فکری در چارچوب اصول روانشناسی و بینش ژرف فلسفی بوده است

 

آذین: «ساکن طبقه وسط» فیلمی فلسفی با طنزی ملایم است

 

 

شهاب حسینی در ساکن طبقه وسط

 

سینماپرس: یک منتقد و مدرس سینما گفت: کارگردانی سنجیده و فکر شده نماها، صحنه ها ، حرکت های هماهنگ دوربین با محتوا ، خصوصیات شخصیت ها ، ایفای چندین نقش توسط شهاب حسینی و همچنین بازی های قابل توجه هنگامه قاضیانی، حسین محجوب، بابک حمیدیان و فرهاد اصلانی، «ساکن طبقه وسط» را دیدنی کرده است.

 

 

جبار آذین، منتقد و مدرس سینما در گفتگو با خبرنگار سینماپرس در مورد فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» ساخته شهاب حسینی اظهار داشت: «ساکن طبقه وسط» نخستین تجربه موفق شهاب حسینی بازیگر با اخلاق و توانمند سینما و تلویزیون کشور در مقام کارگردان سینما است. او آنچه را که سال ها در عرصه هنر و سینما و از راه مطالعه و تحقیق کسب و تحصیل کرده در انبان معرفتی و تجربی خود گرد آورده و با یاری عده ای از هنرمندان حرفه ای به ویژه فیلمنامه نویس و کارگردان باسواد و متعهد در قالب فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» ارائه کرده است.

 

وی ادامه داد: مضمون و محتوای عمیق، دقیق و لطیف فلسفی – عرفانی و معنوی فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط » که طنزی ملایم را هم چاشنی موضوعات خود کرده ، درباره زندگی ، حیات حیات انسان و جایگاه وموقعیت او در جهان هستی است که در چهارچوب فیلمنامه ای قوی و محکم پرداخت و به زبان سینما به صورت بدیع در ژانر اجتماعی تصویر شده است.

این منتقد و روزنامه نگار در ادامه افزود: «ساکن طبقه وسط» ماجرای سکونت یک مرد اهل تفکر و قلم در آپارتمانی سه طبقه است. او که با دنیای طبقه وسط خود با شکل ها و شیوه های مختلف فکری ، فلسفی ، اعتقادی و اخلاقی کلانجار می رود تصوراتی از ساکنان طبقات اول و سوم دارد. این شخصیت که ما به ازای فراوان اجتماعی دارد بر اساس ذهنیات خود و دریافت هایش از زندگی و آدم های اطراف آن ها را به جسم می کشد و با ظهور در قالب شخصیت های متعدد اجتماعی ، تاریخی ، فلسفی و عرفانی سعی در اصلاح و تبیین تفکرات خود و ترسیم چهره ای واقعی و مقبول از آپارتمان ، اجتماع و دنیا دارد.

این مدرس سینما یادآور شد:  تلاش او که در امتداد راه به قرار و آرامش نسبی خواهد انجامید، سرشت و سرنوشت انسان است که از جایگاهی که در آن ایستاده همه چیز را فهم ، درک ، تخیل ، تعریف می کند و رسیدن به راهی درست و راست را فرا روی خود قرار می دهد.

 

آذین ادامه داد: نکته اینکه او در این راه تنها نیست و بالایی ها و پائینی های و هر آنچه نقشی از حیات و حرکت دارد. در شمائل انسان ها ، موجودات و کائنات به کمک او می آیند ، از همین رو است که در این میانه علاوه راهگذاران خیابان زندگی ، مولوی، سقراط، تیسفون و شیخ صنعان هم ایفای نقش می کنند.

وی گفت: فیلم خوب و با محتوای «ساکن طبقه وسط» در کنار پرداخت های خوب داستان و فیلمنامه از فیلمبرداری مناسب و پردازش باورپذیر مضامین و شخصیت ها هم برخوردار است. مجموعه به نسبت موفق کوشش دست اندرکاران نمایشگر توانایی های و قابلیت های بالای شهاب حسینی به عنوان کارگردان است.

این منتقد به ویژگی های فیلم جدید شهاب حسینی اشاره کرد و افزود: کارگردانی سنجیده و فکر شده نماها، صحنه ها ، حرکت های هماهنگ دوربین با محتوا ، خصوصیات شخصیت ها ، ایفای چندین نقش توسط شهاب حسینی و همچنین بازی های قابل توجه هنگامه قاضیانی، حسین محجوب، بابک حمیدیان و فرهاد اصلانی، «ساکن طبقه وسط» را دیدنی کرده است.

وی گفت: این فیلم خوش‌ساخت که با تکیه بر دانش اجتماعی، فلسفی، دینی و سینمایی ساخته شده رضایت مخاطب خاص و عام را توامان حاصل کرده که خود امتیاز دیگری برای این فیلم است.

 

جبار آذین در پایان این گفتگو خاطرنشان کرد: «ساکن طبقه وسط» نمایش دلنشین تلاش برای دستیابی به خویشتن خویش و رسیدن به حقانیت و وحدانیت الهی است.

 

فیلم «ساکن طبقه وسط» با حضور شهاب حسینی نقد و بررسی شد

اکران فیلم سینمایی «ساکن طبقه وسط» در دانشکده ی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران با استقبال چشمگیری روبرو شد.

 

 

 

 

به گزارش سوره سینما ، دانشجویان از دانشگاه های مختلف در این اکران حاظر شده و پس از نمایش فیلم در نشست پرسش و پاسخ شرکت کردند. شهاب حسینی کارگردان و بازیگر این فیلم به همراه محمدهادی کریمی نویسنده ی فیلمنامه، مجید پازوکی سرمایه گذار و شاهین شجری کهن منتقد در کنار دانشجویان به تماشای فیلم نشستند و سپس به تحلیل و بررسی آن پرداختند.

شهاب حسینی که سال ها دانشجوی رشته ی روانشناسی دانشگاه تهران بود درباره ی حضورش در دانشکده ی روانشناسی و علوم تربیتی این دانشگاه گفت: با اکران فیلم «ساکن طبقه وسط» فرصتی دست داد تا پس از سال ها به دانشگاه محل تحصیلم سری بزنم. متاسفانه امکان ادامه ی تحصیل تا پایان این دوره ی آموزشی فراهم نبود، اما شاید روزی برگشتم و روانشناسی را ادامه دادم.

نویسنده ی فیلمنامه با اشاره به عنوان فیلم «ساکن طبقه وسط» یادآور شد که قصه ی این فیلم جامعه ی خاصی از جامعه را در برنمی گیرد: منظور از «ساکن طبقه وسط» مردم طبقه ی متوسط جامعه نیست. این فیلم تمثیلی از کل زندگی برای هر فردی است. عینیت و ذهنیت در آن با یکدیگر تلفیق شده و فیلم به طبقه خاصی از جامعه اشاره ندارد، هیچ حرف سیاسی هم در آن عنوان نمی شود. درواقع دغدغه ی این فیلم انسان هزاره ی سوم است. حتی  شخصیت اصلی این فیلم هیچ اسمی در فیلم ندارد و می تواند هرکسی باشد. این انسان میان زمین و آسمان، باورهایش، ضد باورهایش، سنت و مدرنیته و… در یک برزخ است.

شهاب حسینی برای بازگو کردن دغدغه ی این فیلم به دوران نوجوانی خود و سال های جنگ رجوع کرد و گفت: جنگ تحمیلی تاثیرات عجیبی روی هر شخص گذاشت. سال ۶۷وقتی که جنگ تمام شد من ۱۵-۱۶سال داشتم. بزرگترهای ما در آن دوران آنقدر دغدغه داشتند که هم سن و سال های ما از توجهی که نسل نوجوان امروز از اطرافیان خود می گیرند، بازماند. در سنی بودیم که باید هویتی برای خودمان پیدا می کردیم، می خواستیم در جامعه دیده شویم تا از کنارمان بی تفاوت نگذرند. من آن زمان تمام زمانم را با موسیقی و فیلم پر می کردم، به قدری در دنیاهای مختلف پرواز می کردم که یادم است در هر دوره ای از زندگی ام دوست داشتم جای یک نفر باشم. یک دوره دوست داشتم جای فوتبالیست های بزرگ آن زمان باشم، یه دوره خودم را جای یک بازیگر می گذاشتم، یادم است رفته بودم فیلم «تاراج» زنده یاد ایرج قادری را ببینم. از سینما خارج شدم و در خیابان ادای راه رفتن آقای جمشید هاشم پور را در آوردم. تقریبا می توانم بگویم نسل ما تربیت شان بر عهده ی خودشان بود. بنابراین دغدغه ی فیلم «ساکن طبقه ی وسط» که هویت است، دغدغه ی شخصی و حتی بغض من بوده است. آقای دکتر کریمی این پاذل زیبا را چیدند و من آن را به تصویر کشیدم.

شاهین شجری کهن منتقد سینما نیز درباره ی فیلم ساکن طبقه ی وسط گفت: این فیلم یک پیشنهاد متفاوت است و ساخته شدن آن نیاز به جسارت داشت، وقتی کارگردانی برای اولین فیلم خود به سراغ چنین پروژه ی سختی می رود نشان از آن دارد که بسیار اصالت دارد و نیت اش برای فیلمساز شدن جدی است.

کارگردان این فیلم درباره ی میزان تاثیر گذاری خصوصیات و خلاقیات شخصی اش در بازی کردن نقش اصلی این فیلم عنوان داشت: دغدغه ای که دکتر محمد هادی کریمی در نگارش این فیلمنامه داشت شخصی نیست، مساله ای ازلی ابدی است که برای تمام دوران و اشخاص صدق می کند. اما بی شک بخشی از خصوصیات اخلاقی بازیگر به نقش تزریق می شود، بنابراین شخصیت اصلی این فیلم قسمتی از خصوصیات شخصی من را هم دارد.

مجید پازوکی نیز درباره ی مبحث سرمایه گذاری بخش خصوصی در سینما رو به دانشجویان عنوان کرد: حکایت سرمایه گذاری در سینما مانند دانشکده ی شماست. از آنجا که فارغ التحصیل دانشگاه تهران هستم می دانم که در زمستان سیستم گرمایشی درست کار نمی کند و از سرما می لرزید و در تابستان با جزوه ها خودتان را باد می زنید. طبیعتا از دل این دانشگاه پزشکی بیرون می آید که به دنبال سینما و امور فرهنگی می رود. سینمای مستقل چندان مورد حمایت قرار نمی گیرد و اغلب بودجه ها برای فیلم هایی هزینه می شود که اندیشه ای در ورای آن وجود ندارد. این برای جامعه ای که می تواند ادعای فرهنگ داشته باشد جای تاسف دارد. وقتی فیلمنامه ی «ساکن طبقه وسط» را خواندم متوجه شدم که جای این گونه فیلم ها در سینمای ما بسیار خالی است.

 

 

"ساکن طبقه وسط" اولین ساخته شهاب حسینی بازیگر محبوب سال های اخیر است که فیلمنامه ی آن توسط دکتر محمد هادی کریمی نگاشته شده است. شخصیت اصلی فیلم (شهاب حسینی) فیلمنامه نویسی است که در پی نوشتن فیلمنامه ای با پایانی است که بتواند دغدغه های ذهنی او را پاسخ دهد این شخصیت درگیر پی بردن به چیستی زندگی و مرگ، هستی و نیستی و سرانجام به دنبال فهم جاودانگی و فنا می باشد وی در این دایره سرگردان است.

در واقع نوع پاسخ به این چیستی است که موجب پیدایش و تفاوت مکاتب دینی و غیر دینی، مذهبی، آیینی، فلسفی، عرفانی و سایر نحله های مادی و ماورایی می باشد. این فیلم بیشتر از آن که به عمق این مفاهیم بپردازد تیتروار در لایه های سطحی گذر می کند که به نظر می رسد دست کم دو علت اساسی از ورود این گونه از فیلم ها به عمق جلو گیری می نماید. اول آن که این مفاهیم بسیار عمیق و ریشه ای است و حتی به سختی می توان آن ها را در قالب کلمات ?گفتار و نوشتار? که آزادی بیشتری در انتقال معانی دارد درآورد و حتی در بعضی موارد تخیل ذهن نیز جوابگو نمی باشد -بار دیگر از ملک پران شوم - آن چه اندر وهم ناید آن شوم- چه آن که بتوان آن را با شیوه های معمول و بدون جلوه های ویژه پیشرفته به تصویر کشید.

دوم آن که نقل این مفاهیم ? به خصوص عرفانی و به همان گونه که در بین عرفا معمول و قابل درک است - در سطح عوام باعث شبهات فراوانی چون کفر، الحاد، ارتداد و سایر موارد خواهد شد آن چنان که ناقلان نخواهند توانست جواب قانع کننده ای برای اذهان عمومی فراهم کنند. بر دار شدن حلاج و شمع آجین شدن عین القضاه شاهدی بر این ادعا است. بدین ترتیب اگر فیلمساز قصد ساختن اثری در حد درک عموم و فرهیختگان را یک جا داشته باشد، ابتدا می بایست از گردنه سخت ساده سازی در سطح و انتقال مفاهیم به شکل نمادهای تصویری و سینمایی به لایه های زیرین گذر کند سپس از پرتگاه شبهات و تهمت ها با هوشیاری و به کمک استعاره بگریزد.

با توجه به نکات بالا "ساکن طبقه وسط" در مورد مطرح کردن دیدگاه ها و گوناگونی آنها به شکلی نو در مورد زندگی، مرگ و جاودانگی در حد یک فیلم اولی امتیاز قابل قبولی می آورد. در این مورد دو نکته به کمک فیلم و فیلمساز آمده است. از یک سو شخصیت اصلی فیلم که فیلمنامه نویس است و با تخیل پای افراد مشهور و شناخته شده از آدم و حوا تا شخصیت های امروز را به فیلم باز می کند و از سوی دیگر بازی شهاب حسینی در نقش های متعدد که به تصویری شدن و تغییر حال و هوای فیلم کمک نموده و از سنگینی ملالت آور این قبیل موضوعات برای عوام کاسته و مورد پسند مخاطبان قرارگرفته است. اما مشکل پایان بندی، در این فیلم نیز خود رانشان می دهد.

دکتر کریمی فیلمنامه نویس محترم بعد از آن همه سرگردانی و ارایه راه های متعدد برای جاودانگی و رد همه آن ها، در سکانس های نهایی بسیار ساده انگارانه راه حلی می دهد و پایان فیلم را می بندد. آخر اگر قرار بود ساکن طبقه ی پایین به این راحتی مجذوبین خود را دفع کند جای این همه از ابناء بشر در طبقه زیرین نبود و همچنین اگر طبقه بالا به این سادگی دست یافتنی بود ساکنین آن، این همه اندک نبودند.

 

 

 

.

منابع

جدیدترین آمار فروش فیلم‌های در حال اکران، وب‌گاه تابناک.

پوستر جدیدترین فیلم شهاب حسینی خبرآنلاین

 ثبت نام شهاب حسینی در کتاب رکوردهای گینس! خبرگزاری میزان

«نگاهی مو شکافانه به موسیقی «ساکن طبقه وسط»». سینما خبر.

 اولین فیلم شهاب حسینی هم میلیاردی شد/ دورخیز «شیار ۱۴۳» برای ورود به باشگاه میلیاردی‌ها خبرگزاری فارس

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%86_%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87_%D9%88%D8%B3%D8%B7

 

http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/10389-نقد-و-بررسی-فیلم-ساکن-طبقه-وسط

http://www.asemooni.com/art/movie/saken-movie

نوشته شده توسط یاسمن خلیلی فرد – منبع: روزنامه بانی فیلم

http://www.jahaniha.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%86-%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%88%D8%B3%D8%B7.html

http://cinemapress.ir/news/56596/%D8%A2%D8%B0%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%86-%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B7%D9%86%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

http://www.sourehcinema.ir/?p=70762

http://www.aftabir.com/lifestyle/view/185870/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%DA%A9%D9%86-%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%88%D8%B3%D8%B7