رییس جمهور: سال ۹۷ سال توسعه و عدالت اقتصادی خواهد بود

رییس جمهور: سال ۹۷ سال توسعه و عدالت اقتصادی خواهد بود

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/5586-رییس-جمهور-سال-۹۷-سال-توسعه-و-عدالت-اقتصادی-خواهد-بود

.

رییس‌جمهور با اشاره به اینکه سال آینده سال سرمایه‌گذاری، رشد و توسعه اقتصادی و عدالت اقتصادی خواهد بود، گفت: بگذاریم مردم شاد باشند و به آنها سخت نگیریم.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی امروز در حاشیه آخرین جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه در سال‌های گذشته سرمایه‌گذاری همیشه منفی بوده است، اظهار کرد: سال ۹۶، نرخ سرمایه‌گذاری کشور مثبت بوده است و این به معنای تحرک اقتصادی است. همچنین رشد اقتصادی در چهار سال گذشته به طور متوسط ۴.۸ درصد بوده است که رشد متوسط دنیا حدود ۲.۵ درصد است.

وی با بیان اینکه کشور در مسیر توسعه و رشد در حال حرکت است، خاطرنشان کرد: قبل از دولت یازدهم، متوسط رشد ۲.۳ درصد بوده است که این رقم به ۴.۸ درصد رسیده است. رشد اقتصادی امسال ما بالای ۴.۵ درصد است و رشد ۹ ماهه اول سال جاری بدون نفت ۴.۷ درصد است.

رییس‌جمهور تاکید کرد: حرکت ما حرکت مثبتی بوده است و در زمینه‌های مختلف، رکوردهای خوبی داشته‌ایم. به طور مثال در زمینه آبیاری تحت فشار و آبیاری نوین آنچه انجام شده است، یک رکورد است. در زمینه محصولات کشاورزی هم از ۹۷ میلیون تن تولید به ۱۲۲ میلیون تن رسیده‌ایم یعنی ۲۶ درصد رشد در تولید محصولات کشاورزی داشته‌ایم. ما در گندم به خودکفایی رسیده‌ایم و در شکر هم در حال حرکت به سمت خودکفایی هستیم.

روحانی ادامه داد: در سال ۹۶، شش فاز پارس جنوبی را افتتاح کردیم که کاری بزرگ بود. ما در پارس جنوبی به برداشت مشترک با کشور همسایه رسیدیم و حتی از آن پیشی گرفتیم.

رییس‌جمهور در ادامه با بیان اینکه در تولید گاز در پارس جنوبی از ۲۸۵ میلیون متر به ۵۵۵ میلیون متر رسیده‌ایم، خاطرنشان کرد: این رقم دو برابر شده است. ما امسال نیاز به خرید گاز از کشوری نداشتیم که آنها برای ما ناز کنند یا قیمت را بالا ببرند. پنج فاز پتروشیمی را امسال افتتاح کردیم و در سال ۹۷ هم پنج مجتمع دیگر پتروشیمی را افتتاح خواهیم کرد.

وی با تاکید بر اینکه به سمت رونق اقتصادی پیش می‌رویم، تصریح کرد: ارزش رشد صادرات ما نسبت به پارسال پنج درصد داشته است اما واردات ما هم بیشتر شده است و نسبت به صادرات و واردات، نسبت به پارسال متفاوت است اما بعضی آمارهای ریز در این بین خوشحال‌کننده است.

روحانی گفت: ما در پتروشیمی حدود یک میلیارد دلار کمتر صادرات داشته‌ایم اما همین مقدار را به تولیدات پایین دستی در کشور اختصاص داده‌ایم. در مواد معدنی هم صادرات ما کاهش داشته است اما ما از خام‌فروشی جلوگیری کردیم و اکنون سنگ به فولاد یا کنسانتره تبدیل می‌شود. در واقع کاهش صادرات ما مثبت بوده است. از سویی ما از افزایش واردات خوشحال نیستیم اما وقتی واردات به صورت کالاهای سرمایه‌ای انجام می‌شود خوشحال می‌شویم. واردات کالاهای سرمایه‌ای ما ۲۷ درصد رشد داشته است.

وی با بیان اینکه تولید خودرو از یک میلیون و ۳۰۰ هزار دستگاه به یک میلیون و ۶۵۰ هزار دستگاه رسیده است، تصریح کرد: وقتی تولید خودرو بیشتر می‌شود یعنی واردات برخی قطعات هم بیشتر می‌شود زیرا این واردات ناراحت‌کننده نیست و به تولید کمک می‌کند در واقع واردات به نوعی نیست که نگران‌کننده باشد.

روحانی ادامه داد: ما در سال ۹۶ شرایط بهتری نسبت به گذشته در خصوص حمل و نقل ریلی داشتیم. راه‌آهن همدان افتتاح شد و امیدواریم تا روزهای آخر سال راه‌آهن کرمانشاه هم افتتاح شود. ان‌شاءالله در سال آینده راه‌آهن ارومیه، رشت و تبریز هم افتتاح می‌شود. در سفر فروردین ۹۷ به جمهوری آذربایجان، قراردادی را برای سرمایه‌گذاری مشترک راه‌آهن رشت ـ آستارا را نهایی می‌کنیم. در سفر به هند نیز درباره سرمایه‌گذاری مشترک راه‌آهن چابهار ـ زاهدان مذاکره داشتیم. در سال ۹۶، ۵۱۶ کیلومتر راه‌آهن جدید افتتاح شده است، ۷۰۰ کیلومتر هم راه‌آهن سطح دوم و سوم افتتاح شده است یعنی بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر راه‌آهن افتتاح شده است که این یک رکورد در زمینه راه‌آهن در کشور است.

رییس‌جمهور با بیان اینکه فاز یک بندر چابهار افتتاح شده است، تصریح کرد: فاز دوم بندر شهید رجایی نیز تکمیل شد و فاز سوم آن هم شروع می‌شود.

روحانی ادامه داد: در زمینه بنزین هم به سمت خودکفایی حرکت کردیم. یک فاز ستاره خلیج‌فارس افتتاح شد. در سال آینده فاز دوم هم افتتاح می‌شود و فاز سوم هم تکمیل خواهد شد یعنی ۳۶ میلیون لیتر بنزین و ۱۴ میلیون لیتر گازوئیل تولید می‌شود و ما در این زمینه خودکفا شده و حتی می‌توانیم صادرات هم داشته باشیم.

رییس‌جمهور در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه فروش مسکن در تهران در سه ماه گذشته رشد ۱۹ درصدی داشته است و رونق بخش مسکن آغاز شده است، ادامه داد: در سال آینده در خصوص بافت فرسوده هم حرکت جدیدی را آغاز می‌کنیم. همچنین با نوسازی ناوگان حمل و نقل شهری و بین شهری در زمینه محیط زیست نیز گام‌های خوبی بر می‌داریم.

روحانی گفت: شرایط کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر در زمینه رشد و توسعه مناسب است. ما از لحاظ عدالت اجتماعی هم قدم‌های خوبی برداشته‌ایم. در این سال‌ها حقوق کارمندان و دستمزد کارگران همواره از تورم بیشتر بوده است این یعنی در مسیر عدالت حرکت می‌کنیم البته همان‌طور که رهبر انقلاب اشاره کردند در این زمینه باید تلاش بیشتری کنیم.

رییس‌جمهور تاکید کرد: سال آینده سال سرمایه‌گذاری، رشد و توسعه اقتصادی و عدالت اقتصادی خواهد بود.

رییس دولت دوازدهم با اشاره به حوادث سال ۹۶، اظهار کرد: در کنار همه پیشرفت‌ها و اقدامات ارزشمند، ملت ما روزهای غمباری داشته است. متاسفانه در زمین، دریا، هوا و آسمان حادثه داشتیم و عده‌ای از هموطنان خود را از دست داده‌ایم. مردم ما در این حوادث نشان داده‌اند چقدر نودوست هستند و هموطنان خود را دوست دارند. مردم برادرانه به صحنه آمدند و به آسیب‌دیدگان کمک کردند.

روحانی همچنین با اشاره به اعتراضات دی ماه، بیان کرد: مردم به خوبی بین اعتراض و اغتشاش دیوار لازم را به وجود آوردند. دولت حق اعتراض را به رسمیت می‌شمارد اما اغتشاش و بی‌نظمی برای دولت قابل قبول نیست. مردم هم در روزهای اعتراضات و هم در تظاهرات میلیونی خود این فاصله را ایجاد کردند. ما انتقاد و اعتراض را قبول داریم و معتقدیم باید اشکالات گفته و رفع شود اما همه باید قانون‌مند بوده و اموال و نظم عمومی را رعایت کنند.

رییس‌جمهور ادامه داد: گوش ما باید برای سخن مردم شنوا باشد البته سخن مردم موج فرکانس خاصی ندارد که فقط به سمت قوه مجریه برود. باید همه حرف مردم را بشنوند البته برخی نمی‌خواهند گوش بدهند در حالیکه باید فرکانس‌ها را به دقت گوش کرد و اکنون زمان پارازیت نیست. مردم انتقاد و پیشنهاد دارند و باید به آنها توجه شود. ما با عمل بهتر خود می‌توانیم همبستگی خود را بیشتر حفظ کنیم.

رییس دولت تدبیر و امید با اشاره به موفقیت‌های کشور در عرصه سیاست خارجی، افزود: ما در این سال موفقیت‌های خوبی داشتیم و بدخواهان ما شکست‌های کم نظیری را تجربه کردند. آنها روبروی ملت ایران ایستادند و گفتند ایران در برجام به تعهدات خود عمل نکرده است، در حالیکه همه جهان در برابر آنها ایستادند و گفتند مرجع تشخیص عمل به برجام، آژانس انرژی اتمی است و آژانس هم تعهدات ایران را تایید کرده است. آنها ناشیانه پرونده ایران در زمینه حقوق بشر را می‌خواستند به سازمان ملل ببرند اما هیچ کس با آنها همراهی نکرد. در زمینه یمن نیز به ما تهمت زدند اما موفق نبودند. در زمینه انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس هم موفق نبودند.

روحانی همچنین تصریح کرد: شکست داعش در منطقه یکی دیگر از موفقیت‌های ما بود. من از همه کسانی که از این سرزمین حتی از نثار جان خود برای شکست داعش دریغ نکردند، تشکر کرده و در مقابل آنها تواضع می‌کنم، این پیروزی هدیه بشریت بود. ثبات و امنیت منطقه همچنان هدف مهم ماست و امیدواریم موفقیت‌های بسیار خوبی در این زمینه داشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه ما تعامل سازنده و عزت‌مند را با جهان ادامه خواهیم داد، گفت: چه آمریکا یا یکی دو کشور کوچک منطقه بخواهد یا نخواهد، ما تعامل سازنده با جهان را ادامه می‌دهیم اما از منافع ملی خود نمی‌گذریم و حامی منافع ملی خود خواهیم بود.

روحانی با تشکر از رهبری جهت حمایت‌ها و هدایت‌هایشان از دولت، تصریح کرد: ما همچنان به این حمایت‌ها و هدایت‌ها نیازمندیم. من از مجلس هم تشکر می‌کنم هم به خاطر رای اعتماد به هیات دولت در آغاز دولت دوازدهم و هم رای اعتماد مجدد به سه وزیر دولت. بسیار زیبنده بود که مجلس در روزهای پایانی سال به سه وزیر اعتماد کرد. از رییس مجلس، هیات رییسه و نمایندگان مجلس تشکر می‌کنم. ما در کنار مجلس و قوه قضاییه می‌توانیم اقدامات بیشتری برای مردم انجام دهیم.

وی همچنین با تشکر از رسانه‌ها، خبرنگاران و عکاسان و تصویربرداران، اظهار کرد: رسانه‌ها واقعیت‌ها را منعکس می‌کنند و من چه از رسانه‌هایی که با دولت هم‌دلند و چه رسانه‌هایی که منتقد هستند، چه آنهایی که با لحن زیبا با ما صحبت می‌کنند، چه آنهایی که با لحن متفاوت، تشکر می‌کنم زیرا همه برای خدمت به کشور تلاش می‌کنند و کارشان بسیار ارزنده است.

روحانی ادامه داد: امیدوارم سال آینده، سال خوشحالی،‌ امیدواری و نشاط در میان مردم باشد. ما همانطور که انتقاد و اعتراض را به رسمیت می‌شناسیم باید نشاط مردم را هم به رسمیت بشناسیم. نباید به مردم سخت بگیریم، بگذاریم مردم شاد باشند.

وی در پایان گفت: امیدوارم کشوری داشته باشیم که مثل فرهنگ و دینش همیشه سرفراز باشد

 

 

 

تلگرام هم ایران را تحریم کرد / دهن‌کجی به میلیون‌ها کاربر ایرانی

تلگرام هم ایران را تحریم کرد / دهن‌کجی به میلیون‌ها کاربر ایرانی

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5571-تلگرام-هم-ایران-را-تحریم-کرد-دهن‌کجی-به-میلیون‌ها-کاربر-ایرانی

.

تلگرام اعلام کرد که ایران و چند کشور دیگر حق خرید ارز رمزنگار «گرم» را از پلت فرم این شرکت ندارند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از اسپوتنیک، شرکت تلگرام اعلام کرد: افراد یا کشورهایی که در فهرست تحریم های آمریکا، بریتانیا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل قرار دارند، اجازه مشارکت در خرید ارز رمزنگار «گرم» تلگرام را ندارند.

این افراد حق مشارکت در عرضه اولیه ژتون های دیجیتال تلگرام را نخواهند داشت و خرید ژتون ها توسط این افراد ممنوع است. همچنین اقوام نزدیک افراد تحریم شده از قبیل همسر، فرزندان و خواهر و بردار آنها هم ممنوعیت خرید «گرم» را خواهند داشت.

بر همین اساس تمام افرادی که در کشورهایی موجود در فهرست تحریم قرار دارند شامل این ممنوعیت می شوند و بر اساس اعلام تلگرام ایران، کوبا، کره شمالی، سوریه و شبه جزیره کریمه شامل این ممنوعیت می شوند.

بر پایه این گزارش، تلگرام به دنبال سرمایه گذاری 1.2 میلیارد دلاری برای ایجاد بستر اقتصاد مجازی خود از طریق اپلیکیشن تلگرام و ساخت پلت فرم سیستم پرداخت منحصر بفرد مبتنی بر پایه بلاک چین است که مصرف کنندگان می توانند به ارز دیجیتال «گرم» پرداخت های خود را انجام دهند

 

 

 

 

بازی های بهاره ارامنه با حضور ۲۵۰ ورزشکار در اصفهان برگزار می شود

بازی های بهاره ارامنه با حضور ۲۵۰ ورزشکار در اصفهان برگزار می شود

 .

http://alikonline.ir/fa/news/sport/item/5585-بازی-های-بهاره-ارامنه-با-حضور-۲۵۰-ورزشکار-در-اصفهان-برگزار-می-شود

.

بازی های بهاره ارامنه اصفهان با حضور ۲۵۰ ورزشکار ارمنی و به میزبانی باشگاه آرارات  اصفهان برگزار می شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سی‌امین دوره بازی های بهاره ارامنه اصفهان از ۲۹ اسفند به میزبانی باشگاه آرارات اصفهان آغاز می شود.

تیم های تهران، شاهین شهر، تبریز، ارومیه، اصفهان و ارمنستان در این بازی ها حضور دارند و ۲۵۰ ورزشکار در رشته های تنیس روی میز، فوتبال و بسکتبال (آقایان و بانوان) در دو رده جوانان و بزرگسالان با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت.

این بازی ها روز پنج فروردین سال آینده با برگزاری مراسم اختتامیه به پایان می رسد

 

 

 

already / yet

already / yet

 

هم yet و هم already در زمان حال کامل ( ماضی نقلی 9 به کار می روند

Already معمولاً در جملات مثبت به کار می رود

Yet معمولاً در جملات سوالی و منفی به کار می رود

تصور کنید که شما و دوستتان دارید به مسافرت می روید تعدادی کار برای انجام دادن وجود دارد و شما از دوستت می پرسی که ایا او این کارها را انجام داده است ؟

 

آیا تو بلیط را  تا حال  خریده ای؟

Have you bought the tickets yet?

 

آیا تو تا الان تاکسی آماده رده ای ؟

Have you arranged a taxi yet?

 

آیا  تو تا الان اتاق هتلی رزرو کرده ای؟

Have you reserved the hotel room yet?

 

آیا  تو تا الان چمدان ها را بسته ای؟

Have you packed the bags yet?

 

در همه این مثالها از yet در پایان جمله سوالی استفاده می شود

 دوست شما ممکن است پاسخ دهد

 

بله من  قبلاً بلیط را خریده ام

Yes, I’ve already bought the tickets.

 

بله من قبلاً  تاکسی آماده کرده ام

Yes, I’ve already arranged a taxi.

 

نه من هنوز اتاقی رزرو نکرده ام

No, I haven’t reserved the room yet.

 

نه من هنوز چمدانها را نبسته ام

No, I haven’t packed the bags yet.

 

از already در پاسخ های مثبت و yet در پاسخ های منفی استفاده می شود

تنها یک مورد هست که شما  می توانید از already در در جمله پرسشی  استفاده کنید و آن وقتی است که امری زودتر از انتظار اتفاق افتاده باشد

 

اگر پسرت فوراً در پانزده دقیقه تکالیفش را تمام کند شما می توانی بپرسی

تو به این زودی  تکلیفت را انجام دادی ؟

Have you already finished your homework?!

 

چون شما انتظار داشتید که آن وقت بیشتری گرفته  باشد

 

 

 

نقد فیلم خفه‌گی

نقد فیلم خفه‌گی

گرأ آوری از گارگین فتائی

.

 

 

کارگردان

فریدون جیرانی

 تهیه‌کننده

فریدون جیرانی

نویسنده

فریدون جیرانی

بازیگران

نوید محمدزاده

الناز شاکردوست

پردیس احمدیه

غلامحسین لطفی

احسان امانی

ماهایا پطروسیان

پولاد کیمیایی

پرویز پورحسینی

موسیقی

کارن همایون‌فر

فیلم‌برداری

مسعود سلامی

تدوین

بهرام دهقانی

توزیع‌کننده

بلیت (سبحان گستر)

تاریخ‌های انتشار

 ۲۶مهر ۱۳۹۶

مدت زمان

 ۱۰۷دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

4.000.000.000

 

خفه‌گی فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی فریدون جیرانی محصول سال ۱۳۹۵ است که به صورت سیاه و سفید تولید شده‌است.

 

این فیلم در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۶ در سینماهای ایران اکران شده‌است.

 

خلاصه داستان

صحرا مشرفی (الناز شاکردوست) پرستار بیمارستان روانی، مجرد و در آستانه میانسالی ست. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که زن جوانی بنام نسیم (پریوش احمدیه) که ظاهرا مشکل روانی پیدا کرده شوهرش مسعود (نوید محمدزاده)  او را به تیمارستان جهت بستری می آورد، صحرا در همان ابتدا پی به مرموز بودن مسئله می برد و اوضاع را تماماً غیر عادی می بیند او با مشاهده رفتارهای  این زن به حقایقی عجیب از زندگی او دست میابد و ناخواسته درگیر زندگی آن ها می شود و تصمیم می گیرد به او کمک کند اما در این راه

فیلم داستان صحرا مشرقی (با بازی الناز شاکردوست) را روایت می‌کند که در تیمارستانی در مقام سرپرستار فعالیت می‌کند. یکی از بیماران نسیم سازگار (با بازی پردیس احمدیه) است که شوهرش مسعود سازگار (با بازی نوید محمدزاده) ادعا بر روانی بودنش می‌کند. در همین میان مشخص می‌شود مسعود رفتارهای وحشیانه‌ای دارد و به دلیل بالاکشیدن ارث دختر دست به چنین عملی زده است.

 

 

نقد فیلم

 

«خفه‌گی»: فیلمی برای فیلم‌‌بازها

مدیسا مهراب پور

اگر به دنبال یك فیلم داستان‌گو و مرموز می‌گردید، آخرین ساخته فریدون جیرانی را ببینید. «خفه‌گی» رامی توان در كنار قرمز و یا شام آخر، در میان بهترین آثار فیلم‌ساز قرار داد. فیلمی سرپا و سرحال که با فیلم‌های معمولی كه در سینما ایران می‌بینیم كمی متفاوت است و مخاطب اصلی‌اش هم نه عامه مردم که عشق فیلم‌ها و مخاطبان جدی و تخصصی سینما هستند. احتمالاً «خفه‌گی»  برای یك مخاطب معمولی، فیلمی گنگ، بی‌هدف و سخت فهم به نظر برسد و یا از سیاه‌وسفید بودن فیلم حوصله‌اش سر برود، اما تماشاگر حرفه‌ای‌تر به‌خوبی متوجه ویژگی‌های بارز «خفه‌گی»  و داستان متفاوتش برای سینمای ایران می‌شود. اگر فیلم‌های فریدون جیرانی را هم دنبال كرده باشد، به‌خوبی متوجه اختلاف کیفی فاحش فیلم «خفه‌گی»  با فیلم‌های اخیرش خواهید شد.

«خفه گی»  و «نگار» تریلرهای مهم جنایی این چند ساله سینمای ایران هستند كه از نظر فضاسازی هم شباهت‌هایی به یكدیگر دارند كه از جمله آن‌ها استفاده از فضایی وهم گونه و فانتزی است كه در «خفه‌‌گی»  به‌واسطه فیلم‌نامه بهتری كه دارد، قابل‌فهم‌تر است و مخاطب راحت‌تر قادر به فهم آن است.

فیلم با چهره درهم و کتک‌خورده قهرمان (الناز شاكردوست) آغاز می‌شود كه با پای لنگان وارد خانه می‌شود و جلو تلفن می‌نشیند. انتظار در چشمانش موج می‌زند و با به صدا درآمدن زنگ تلفن، داستان فیلم كه شرح بازه‌ای از زندگی اوست، آغاز می‌شود.

 پرستاری مجرد كه در آستانه میان‌سالی ست، با زندگی یكی از بیمارانش درگیر می‌شود و تصمیم می‌گیرد به او كمك كند تا از زندگی با همسرش كه او را به‌جایی رسانده كه خود را به دیوانگی بزند و از خانه‌اش فرار كند، خود را خلاص كند.

 دو نكته مهم در شخصیت‌پردازی کارکتر‌های خوب «خفه گی»  شایان توجه است كه باعث شده تا تماشاگر منطق روایت را بپذیرد و با آن همراه شود، اول نیاز پرستار به خانه‌ای جدید، چرا كه خانه‌اش دارد كوبیده می‌شود تا تبدیل به یك برج شود و دوم دست و پا چلفتی بودن و کم‌تجربگی‌اش در ارتباط با مردان كه نه تنها باعث شده كه تا این سن وارد ماجرای عاطفی جدی نشده باشد، كه برق نگرانی از تنها ماندن و “شوهر نكردن” را هم در چشمان او پدید آورده است. پرداخت خوب و ظریف به این دو مسئله، به‌خصوص مورد دوم مهم‌ترین نكته‌ایست كه «خفه گی»  را یك سر و گردن بالاتر تر از نگار، تبدیل به فیلمی ملموس و باورپذیر می‌کند.

كاراكترهای فرعی هم در اینجا به كمك فیلم می‌آیند و ضمن اینکه داستان را غنی‌تر می‌کنند، نماینده انتقادات اجتماعی فیلم‌ساز و دست درازیش به اوضاع روز جامعه هم می‌شوند. ماهایا پطروسیان در این میان مهم‌ترین بازیگر فرعی محسوب می‌شود كه علاوه بر موارد ذکرشده، شاید تنها كسی باشد كه مرهم پرستار داستان است و در ابتدای فیلم مخصوصاً تا حد زیادی پیش برنده درام.بازی خوب ماهایا پطروسیان بعد از دوری نسبتاً طولانی‌اش از پرده سینما، باورپذیری مخاطب را ارتقا می‌بخشد. خرده داستانی كه او در نیمه ابتدایی فیلم تدارك می‌بیند، یعنی مهمانی كه برای معرفی پرستار به یكی از دوستان پیر شوهرش گرفته و استفاده درست و به جا از موتیف‌هایی کلیشه‌ای مانند بوی بد پا و سرفه‌های شدید پیرمرد و… به اخت شدن تماشاگر با پرستار، دغدغه‌های ذهنی‌اش، وحشتش از “ترشیدگی!” و فهم تنهایی‌اش منجر می‌شود. به طوری که وقتی در انتهای فیلم، به خاطر فرار از هجوم همین كابوس دست‌به‌کاری جنون زده می‌زند نه تنها برای تماشاگر قابل درك كه حتی همدلی برانگیز هم می‌نماید. تماشاگر به راحتی می‌تواند با جهان «خفه گی»  ارتباط بگیرد و شبكه روابط و رویدادها را مانند پازلی، در خلل كشف قطره‌ای چرایی‌ها و معماها، در ذهنش كنار هم بچیند و با منطق روایی آن هم احساس غریبی نكند.

 همه‌چیز خوب پیش می‌رود و بیمار به پرستار در ازای انجام كاری كه برای او حكم طناب نجات را دارد، وعده یك خانه و به بیانی بهتر نجات او از آوارگی را می‌دهد تا اینكه سروکله شوهر (نويد محمدزاده) كه مخاطب از ابتدای فيلم با او و اخلاقياتش آشنا شده، به زندگی شخصي پرستار باز می‌شود و با دلبری‌هایش یکدل نه كه صد دل پرستار را عاشق و وابسته خود می‌کند.

از اينجا به بعد، جريان كمی متفاوت می‌شود، سويه اجتماعی ابتداي فيلم بيشتر و بيشتر شخصی و متمركز روی زندگی شخصیت‌ها می‌شود. گرافيك سیاه‌وسفید تصوير و فیلم‌برداری وايد و هیجان‌انگیز مسعود سلامی كه از همان آغاز، يادآور فضای فیلم‌های نوآر بود، حالا منطق فرمی‌اش نمايان می‌شود. «خفه گی» كه سایه‌ای از فیلم‌های نوآر را به ذهن تماشاگر متبادر می‌کرد، از اينجا به بعد، دقيقش را بخواهيد از سكانسی كه پرستار از روی پله‌ها می‌افتد، تبديل به نوآری تمام‌عیار می‌شود. به ياد داريد كه چطور نوآرهای مهم و به‌یادماندنی مانند غرامت مضاعف و يا سانست بلوار، داستان خود را با نمايش شخصيت اثيری خود بر بالاي پله‌ها و پايين آمدنش (كه به مثابه هبوط شخصيت به جهان نفرین‌شده و تيره و تار فيلم است.) آغاز می‌شوند؟

جالب‌ترین نكته درباره«خفه گی» همين رجعت به فيلم نوآر و بازی كردن با آن است. جيراني خلاق كه در شصت و اندی سالگی‌اش شبيه به جوان‌هایی پرشور و پرانرژی فيلم ساخته، بازی جالبی با ژانر نوآر راه می‌اندازد، انگار كه جای قهرمان و ضدقهرمان را تغيير دهد. در «خفه گی» جای قهرمان و فم‌فتال عوض می‌شود. نويد محمدزاده تبديل می‌شود به مرد اغواگر و الناز شاكردوست، طعمه.

مشكل اصلی «خفه گی» علاوه بر ايرادی كه پايان بنديش دارد و به خاطر بازی بد شاكر دوست، برندگی‌اش را ازدست‌داده است، خلوتی بیش‌ازاندازه فيلم هم است. به‌جز شخصیت‌های اصلی و محدود داستان، كسان ديگری را در فيلم نمی‌بینیم و اين مسئله حاوی محدودیت‌هایی برای فيلم است. بازی نويد محمدزاده هرچند خوب و دلبرانه است اما از همان ابتدا دست فیلم‌ساز را در غافلگيری نهايی رو می‌کند.

 

نرگس جهانبخش

فریدون جیرانی در تازه‌ترین ساخته خود به سمت یک فیلم ژانر وحشت که در طبقه بندی ژنریک در وحشت روانکاوانه قرار می‌گیرد.

 یکی از نکات مهم فیلم خصوصیات ژنریک است. جیرانی تمایل دارد در ژانرهای مختلف فیلم بسازد که چنین کاری در سینمای ایران کمتر انجام می‌شود. در حال حاضر دو ژانر کمدی و درام (با پس زمینه وضعیت اجتماعی) امن‌ترین ژانرها برای فیلمسازان سینمای ایران به شمار می‌رود که ذهن‌اشان کلا به سمت موضوع‌های دیگر نمی‌رود. این‌که خود یک فیلمساز آن‌ هم فیلمسازی مسن هنوز اصرار به ساختن فیلم در ژانرهای کمتر تجربه چون وحشت می‌رود بسیار اهمیت دارد. مسئله‌ای که دیگر فیلمسازان را از تجربه کردن چنین ژانرهایی می‌هراساند ضعف و عدم باورپذیری برای مخاطبی هم هست که عادت به چنین سینمایی ندارد. جیرانی اما پا را فراتر هم گذاشته فیلم را سیاه و سفید کرده و با حضور دو ستاره سینما سعی کرده از پس زدن فیلم توسط مخاطب نترسد.

دلیل سیاه و سفید بودن فیلم خفگی ژانر نوآر هست خود فیلمساز هم سعی داشته این بار یک فیلم نوآر بسازد. ارجاع‌هایی هم به برخی فیلم‌های مهم تاریخ سینمای نوآر وجود دارد اما پس زمینه تاریک و برخی ویژگی‌های بصری دیگر به خودی خود نمی‌تواند فیلمی را در حوزه ژانر نوآر قرار دهد. این سینما ویژگی چون دستگاه یا پلیس فاسد دارد که ما در فیلم هیچ نمونه‌ای از آن را نمی‌بینم. رئیس بیمارستان (با بازی پرویز پورحسینی) خود یک شخص منظم است که بیماران، رفتار با آن‌ها و دیگر موارد برایش اهمیت دارد. نمونه آن وقتی است که او صحرا را از خانه تا تیمارستان می‌کشاند که چرا به مسعود اجازه ملاقات نسیم را نداده یا زمانی که مسعود را در مورد دست بزن داشتن بازخواست می‌کند! تکلیف یک دستگاه که کلا دستگاه اداری فیلم هست روشن می‌شود و تنها مولفه دراماتیک فیلم اغواگری است. مسعود برای پولش نقشه کشیده و صحرا را اغوا می‌کند تا به هدفش برسد. در اینجا جای زن اغواگر (فم فاتال) با مرد اغواگر عوض می‌شود. خفگی مولفه پررنگی از سینمای نوآر را با خود همراه ندارد. بخاطر همین ترجیح می‌دهیم فیلم را با وجود بردن مکان به تیمارستان در زیرمجموعه وحشت روانکاوانه قلمداد کرد.از لحاظ بصری با توجه به فیلمبرداری خوب مسعود سلامی اما همه چیز یکدست نیست. خیلی موارد به فیلمنامه و کارگردان هم مرتبط است. ابتدا فیلم بی زمان و بی‌جغرافیاست، همه چیز قدیمی است و حس وحشت را هم برای ما در تریلرها یا وحشت‌های روانکاوانه به وجود می‌آورد. ما منتظر هستیم به ابعاد مختلف شخصیت‌ها روبرو شویم اما گویی این رنگ و نور و فیلمبرداری فقط عناصر تزیینی است. آیفون‌های دست بازیگران در خانه‌های قدیمی خنده دار است. دختر میلیاردر با آن ماشین غراضه ولی گوشی به روز هم کمدی است.

باز هم به خصوصیت ژانر بازگردیم. فیلم‌های وحشت یا تریلرهای دلهره‌آور اغلب با ضرب آهنگ سریع روایت می‌شود و کمتر سینماگری به سراغ ضرب آهنگ کند برای ساختن یک فیلم وحشت می‌کند اما فیلم‌هایی نیز بوده‌اند که با ریتم کند توجه زیادی جلب کرده‌اند که از آن جمله فیلم افسونگر The Witch محصول 2016 است. صحرا مشرقی هم شبیه بازیگر زن نقش اصلی آن فیلم لباس به تن دارد گویی راهبه‌ای دیر آمده است. همان زن پاکدامن قصه‌های ترسناک که در نهایت او می‌ماند چون هنوز معصومیتی در ظاهر دارد یا باکره است. اما این پیش فرض را هم کاملا جیرانی بر هم می زند و این صحرا مشرقی است که همه چیز تغییر ظاهر می‌دهد و کشته می‌شود. در این جا مانند قصه‌های نوآر فم فاتال به مقصودش می‌رسد و معشوقه او از سر راه برداشته می‌شود. این تضاد ژنریک کمی مخاطب را اذیت می‌کند. ضرب آهنگی تقریبا کسل کننده که متعلق به سینمای جیرانی که خود داعیه سینمای بدنه را دارد نیست.

فیلم در منطق و ویژگی‌های بصری که می‌سازد نیز لنگ می‌زند یک فیلمبرداری درخور با کادربندی‌های عریض خیلی خالی از عناصری است که بتواند قصه بی جان خفگی را روایت کند. صحرا مشرقی کسی است که رئیس بیمارستان بر اساس نظر او چیزی را امضا یا حتی دارویی تجویز می‌کند شخص مقتدری در ابتدای فیلم به ما معرفی می‌شود که در عمل یک تیمارستان را می‌گرداند، مانند همسایه‌اش زهره (با بازی ماهایا پطروسیان) هر چقدر مشکل مالی داشته باشد به مردان بله نمی‌گوید ولی یک باره همه چیز فرو می‌ریزد. این فرو ریختن‌ها همانطور که در خصوصیات ژانر وجود دارد در درونمایه نیز بروز می‌یابد. نسیم زنی است که از شوهر و برادرشوهرش منصور (با بازی پولاد کیمیایی) بسیار می‌ترسد. آن‌ها قصد دارند نسیم را دیوانه جلوه دهند و به تیمارستان بیاورند در عوض به محض این که صحرا از نسیم می‌پرسد اگر شوهرت اذیتت می‌کنه یا تو دیوانه نیستی به من اطمینان کن و جلو شوهرت وایمیستم نسیم مات و مبهوت همچون یک کودک بی‌وقفهکل داستان زندگی‌اش را تعریف می‌کند. او بی جهت به سرپرستاری اطمینان می‌کند که تیمارستان‌ توسط یکی از دوستان خانوادگی شوهرش اداره می‌شود. او که خیلی خوب نقش بازی کرده یک دفعه آن قدر خلق الساعه زبان باز می کند که حد ندارد. آن صحرا مشرقی که برای ما ترسیم شده فرو می‌ریزد چرا چون شوهر دوست دارد و به قول خودش زیبایی ندارد ولی هیچ کدام از این‌ها برای مخاطب باورپذیر نیست. این تحول‌های سریع نشان از ضعف شخصیت‌های قوی که تا به حال برایمان ترسیم شده‌اند نیست؛ بلکه مشکلات پر تعداد فیلمنامه است.

فیلم بر خلاف دیگر فیلم‌های جیرانی ضد زنان هم هست. زنان در فیلم به هیچ گرفته می‌شوند. نسیم دختر پولداری است که به هیچ دردی نمی‌خورد جز این‌که پول پدرش را بالا بکشند. منصور به راحتی انگ خراب بودن به زن برادرش می‌زند. نسیم که در ابتدا قوی به نمایش گذاشته می‌شود خیلی زود ساده لوحی است که توسط زن دیگری کشته می‌شود. صحرا مشرقی آن سرپرستار مقتدر اول فیلم هم تا پای شوهر به میان می‌آید دختر کلیشه‌ای عاشق پیشه به نظر می‌رسد که برای آمدن یک حلقه در دست و نام یک مرد در شناسنامه‌اش هم ضعیف می‌شود، هم مرتکب جرم می‌شود و هم از میدان بدر می‌شود. می‌ماند زهره زن دیگر پررنگ قصه همسایه‌ای که نیاز به مرد را بدون جایگزین می‌داند. او به کار خودش و ارتباط با مرد مسنی که خرج به او بدهد می‌بالد. با گذر زمان زهره هم به یک زن کلیشه‌ای که کنار شخصیت اصلی باشد تبدیل می‌شود. مرد مسن عاشق زهره هم دروغ از آب در می‌آید و زهره را عین یک جنس پرت می‌کند کنار.

فیلم خفگی جسارت خوبی دارد اما فیلمنامه و کارگردانی ضعف بسیار دارد. بازی‌ها هم آن‌قدر به چشم نمی‌آیند. نوید محمدزاده که در چند سال اخیر مدام خوش درخشیده در این فیلم یک نوید محمدزاده معمولی است که چیزی بیشتر از خشم و هیاهو در سکوت و عصبانیت نیست. الناز شاکردوست هم بازی خاصی را ارائه نمی‌دهد تنها بازی خوب قصه که به چشم می‌آید بازی ماهایا پطروسیان است که دلچسب به نظر می‌رسد و کاش در فیلمنامه بهتر روی آن کار می‌شد.

 

دانیال حسینی

فیلم خفگی با تصویرهای سیاه سفید همراه با جلوه های بدیع بصری از نویسنده و کارگردان کهنه کار سینمای ایران، فریدون جیرانی، فیلم نوآر سینمای کلاسیک و تعلیق در مفهوم هیچکاکی را در هم می آمیزد تا جامعه ای مردسالار را به تصویر بکشد که با پیشروی در فساد سرانجام زنان را به قتل می کشاند. هفته ی گذشته در جشنواره ی بین المللی فیلم شب های تالین، خلق و خوی سرد فیلم جیرانی تمامی مشخصه های ادبی یک فیلم خارجی زبان را داشت با این حال سبک خوشایند و زیبایی درخشان این فیلم ممکن است دورنمای ماورای آن از جشنواره را تقویت کند.

در یک شهر بی نام که به وسیله ی کولاک یخ و قطع برق در تاریکی بی انتهایی فرو رفته است، صحرا( الناز شاکردوست )در یک آپارتمان کهنه و ویران که هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود دارد زندگی می کند بطوریکه این ویرانی در نهایت وی را بی خانمان می کند. با اینکه او مجرد و ناتوان است اما( صحرا )آنقدرها هم عاجز نیست تا برای داشتن حامی با پیرمردی که زهره، همسایه اش،( ماهایا پطروسیان ) بر او تحمیل می کند ازدواج کند." عشق امروزه فقط یک افسانه است "وی همچنین به تلخی نتیجه می گیرد "دیگر کسی عاشق نمی شود".

صحرا بعنوان سرپرستار در یک آسایشگاه روانی  کوچک کار می کند، که شبیه یک عمارت گوتیک با نور سوسوزننده ی شمع و سایه های عمیق  می باشد. آخرین بیمار وی نسیم( پردیس احمدیه )، زن جوان و زیبای مرد جذابی با نام مسعود( نوید محمدزاده ) است. به نظر می رسد که نسیم جنون دارد و صحبت نمی کند اما به زودی مشخص می شود که او این نشانه ها را جعل کرده تا از دست شوهر ظالم خود فرار کند. در خلوت او به صحرا التماس می کند تا از وی در مقابل مسعود حفاظت کند، ادعا می کند که مسعود نقشه های شیطانی دارد تا اجازه ندهد که ترکش کند و در نتیجه مانع از دست یابی او به ثروت پدرش شود.

نسیم کمک صحرا را در لیست نقشه ی خود برای فرار از ازدواج در حال فروپاشی اش قرار می دهد، به وی وعده ی یک آپارتمان جدید در یکی از ساختمان های پدرش را می دهد. اما مسعود به طور اتفاقی به این نقشه پی می برد و پرستار را تحت فشار قرار می دهد تا وفاداری اش را به او تغییر دهد. وی آسیب پذیری احساسی و اقتصادی صحرا را احساس کرده و صحرا را به این خیانت سه گانه ای که با شوم ترین پیشنهاد ازدواج آغاز و در نهایت با قتل به پایان می رسد  اغوا می کند.

علی رغم پیشروی داستان همراه با تمامی غم های اجتناب ناپذیر یک تراژدی یونانی، فیلم خفگی در پیچ و تاب های طرح داستان برای سورپرایز کردن سطحی می باشد و باید برای مفهوم گسترده ی خود از جنبه های روان شناختی عمیق تر و شخصیت های مبهمی استفاده می کرد. حتی در وضعیت ناگزیر وی بعنوان شهروند درجه ی دو در یک جامعه ی مرد سالار، به نظر می رسد که صحرا بیش از اندازه ساده لوح و انعطاف پذیر است و در بازی مرگبار شطرنج بین نسیم و مسعود، گروگانی است که زیادی بی گناه است.

می توان گفت که داستان جبری جیرانی زمزمه ی پیوسته ای از تعلیق را حفظ می کند در حالیکه هنر فیلمبرداری تک رنگ که به طور ظریفانه به وسیله مسعود سلامی انجام شده است چیزی فراتر از زیبایی است، به طوریکه این موضوع بارها در چهره ی کک دار شاکردوست که شبیه یک شاهکار نقاشی قدیمی است دیده می شود. کارن همایونفر به تلخی از تصنیف عاشقانه ی "عشق چیز با شکوهی است"  بعنوان یک اصل تکراری استفاده کرده و طراحی خشن صدا با ایجاد زمینه ای سرد در ذهن منجر به ظهور بی رحم و زمستانی محیط و لمس تمامی جنبه های آن می شود. این حس زمانی به نوآر عمق می بخشد که خفگی در یک جهان سرد و غیراخلاقی اتفاق می افتد، جایی که خوبی نابود شده و بدی بدون جزا باقی می ماند.

آنام: فریدون جیرانی از کهنه‌کارهای سینمای ایران به‌حساب می‌آید. سال‌ها فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی و تولید آثاری که گاه با تحسین روبه‌رو شده‌اند و گاه به یک ناامیدی بزرگ منجر شده‌اند از او چهره‌ای ساخته است که نمی‌توان از تاریخ سینمای ایران حذفش کرد. جیرانی کارگردان تنوع‌طلبی به‌حساب می‌آید و از ابتدا تاکنون ژانرها و فضاهای مختلفی را تجربه کرده است. از تحسین‌شده‌ترین فیلمش «قرمز» که درامی پرتنش با مایه‌های روان‌شناسانه بود گرفته تا درام جنایی «آب و آتش» و کمدی‌هایی مانند «صورتی» و «خواب زده‌ها» که نشان دادند کمدی ژانر مناسبی برای او نیست. با وجود این میزان گوناگونی در کارنامهٔ او باز هم تماشای آخرین اثرش «خفه گی» به یک غافلگیری کامل منجر شده است. می‌توان فیلم را به‌عنوان یک درام جنایی با مایه‌های ترسناک تعریف کرد. مؤلفه‌های متنیِ اثر شباهت‌های قابل لمسی با فیلم‌های قبلی او دارند. نگاه فیلم‌ساز به انسان‌ها و روابط رمانتیک در بستر پریشانی‌های روحی روانیِ شخصیت‌ها تا حدودی «قرمز» را به یاد می‌آورد. همچنین مرکزیت دادن به یک جنایت در مسیر داستان از شگردهایی است که در فیلم‌هایی مانند «آب وآتش» و «سالاد فصل» دیده شده است اما مؤلفه‌های اجراییِ «خفه گی» باعث شده‌اند با فیلمی کاملاً متفاوت روبه‌رو شویم.

صحرا مشرقی پرستار یک بیمارستان روانی است. مسعود سازگار همسرش را که ظاهرا دیوانه شده در این بیمارستان بستری می کند. صحرا مشرقی وقتی با همسر مسعود آشنا می شود، پی به حقایقی عجیب از زندگی آنها می برد و ناخواسته وارد ماجراهایی می شود .

داستان فیلم با حضور مسعود (نوید محمد زاده) در تیمارستان آغاز می‌شود. او همسرش نسیم (پردیس احمدیه) را به دلیل تنش‌های عصبی شدید به آنجا آورده است. دلیل به‌هم‌ریختگی نسیم به عنصر پنهان داستان تبدیل می‌شود و روایت‌های متفاوت باعث می‌شوند نوعی تردید پیرامون ماجرا شکل گرفته و داستان حالتی معمایی پیدا کند. سرپرست تیمارستان که مشرقی (الناز شاکر دوست) نام دارد در راه کشف این راز وارد زندگی مسعود و نسیم می‌شود و حوادث بعدی فیلم را رقم می‌زند. فضایی که فیلم‌ساز برای روایت این داستان انتخاب کرده به‌شدت متفاوت از تجربه‌های قبلی خود و حتی متفاوت از تجربه‌های این‌چنینی در سینمای ایران است. «خفه گی» به شکل سیاه‌وسفید فیلم‌برداری شده و همهٔ تصاویرش فاقد رنگ هستند. بازی با نور و سایه باعث شده صحنه‌های مربوط به تیمارستان ظاهری وهم‌انگیز و مرموز پیدا کنند و دلهره به شکلی ممتد در تمام محیط دیده شود.

کار به اینجا ختم نشده است و ویژگی‌های سینمای وحشت در طرح بصری فیلم کاملاً مشهود هستند. تیمارستان در مکانی سردسیر و دور از شهر قرار گرفته و غبار همهٔ پنجره‌ها را پوشانده است. دیوارها رنگ و رو رفته و پوسیده و سالن‌ها خالی از رفت‌وآمد تصویر شده‌اند. گویی غیر از نسیم هیچ بیماری در این مکان حضور ندارد. حتی در صداگذاری هم این هماهنگی به چشم می‌خورد. سکوت مطلق حاکم بر محیط تیمارستان تأکید بر تنهایی و دورافتادگی را دوچندان کرده است و صدای آزار دهندهٔ لولاها و به هم خوردن درها در چنین فضایی بیش از هر چیز پررنگ جلوه می‌کند. بنابراین با یک فرم اجرایی بسیار سنگین و قابل توجه روبه‌رو هستیم. فرمی که اتفاقاً بسیار جذاب و فکر شده پیاده‌سازی شده است و همان‌طور که ذکر شد تقریباً از تمام مؤلفه‌های سینمایی به شکلی هم‌راستا با هدف خود که خلق فضای وحشت است استفاده می‌کند.

اما داستانی که در این چارچوب اجرایی سنگین روایت می‌شود در بخش‌های زیادی از فیلم ناهماهنگ و بی‌ربط به نظر می‌رسد. برای مثال چند سکانس در فیلم وجود دارد که زندگی شخصی مشرقی در آن‌ها روایت می‌شود. خرده‌پی‌رنگی که برای مشرقی نوشته شده این است که او یک دختر تنها و در آرزوی یافتن مرد است و به پیشنهاد دوستش به دیدن یک پیرمرد پولدار می‌رود. پیرمرد مورد نظر در سکانس بعدی نمایش داده می‌شود درحالی‌که شمایل یک بازاری پول‌پرست را دارد و سر بی‌مو و سبیل‌های پرپشتش حالتی کاریکاتور گونه ایجاد کرده‌اند! واقعن چطور می‌شود چنین خرده‌پی‌رنگی را کنار آن فضای وهم‌انگیز تیمارستان گذاشت؟ بدتر این است که فضاسازی و اجرا برای هر دو بخش یکسان است! بنابراین در بخش‌هایی از فیلم «خفه گی»آشفتگی خیلی عجیبی به چشم می‌خورد که به کل جدیتِ داستان را از بین برده و ارتباط مخاطب را با فضا قطع می‌کند. بازی‌ها در فیلم بسیار سرد و خشک ارائه شده است. احتمالن چنین تصمیمی به شکل عامدانه از سوی فیلم‌ساز مطرح شده اما دو مشکل در نتیجهٔ نهایی دیده می‌شود.

به نظر می‌رسد محمد زاده و شاکر دوست که وزنه‌های سنگین‌تر فیلم هستند درک دقیقی از سردی حاکم بر فیلم و نحوهٔ انعکاس آن در بازی خود نداشته‌اند. تنها چیزی که شاهد آن هستیم بازی نکردن است. در واقع این دو بازیگر از انجام هر حرکتی در چهره و بدن خود خودداری کرده‌اند و به تخت‌ترین شکل ممکن در مقابل دوربین قرار گرفته و جملات را بیان می‌کنند. از طرف دیگر فضای تیره‌وتار فیلم خودبه‌خود حالتی کسالت‌بار ایجاد می‌کند و مکث‌های فراوان فیلم‌ساز بر نماهای ساکن و سکوت‌های بین شخصیت‌ها باعث شده ریتم بیش از حد کند شده و در لحظات خاصی به توقف روایی فیلم بیانجامد. هم‌نشینی این شکل از نقش‌آفرینی با مؤلفه‌های ذکر شده می‌تواند به سادگی مخاطب را کلافه کند.

این میزان بی‌توجهی به جذابیت‌های روایی در فیلمی از فریدون جیرانی کمی عجیب به نظر می‌رسد. البته فیلم«خفه گی» در حدود بیست دقیقه آغازین داستان‌گویی را درست و به‌جا شروع می‌کند. بدون تلف کردن وقت شخصیت‌های اصلی و موقعیتی که نسبت به هم دارند را معرفی می‌کند و گره اصلی هم در همین دقایق ابتدایی ایجاد می‌شود. اما زمانی که زندگی شخصی مسعود و مشرقی موضوع روایت می‌شود همه‌چیز از دست رفته به نظر می‌رسد. گویی ملودرام‌های سطحی گذشته فیلم‌ساز ناگهان در وسط این فیلم هم پدیدار می‌شوند و در چارچوب اجرایی که هیچ ربطی به آنها ندارد جای می‌گیرند. همین آشفتگی باعث شده تجربهٔ جدید جیرانی در اکثر لحظات غیر قابل قبول جلوه کند و غیر از فضاسازیِ کاملاً متفاوت و منحصر‌به‌فردش چیزی برای عرضه نداشته باشد

 

 

تریلر روان شناسانه در فضایی کافکایی

هوشنگ گلمکانی

 

فریدون جیرانی با این که از سینماگران متعلق به سینمای بدنه و اصولاً سازنده ی همین عنوان “سینمای بدنه” است، اما گاه و بی گاه از بازیگوشی های سینمایی – حتی در مناسبات حرفه ای – هم بدش نمی آید. جدا از بازیگوشی های حاشیه ای و موردی در فیلم هایی چون «صورتی» (۱۳۸۱) یا ساختن سه فیلم با مضمون پیوسته ی «ستاره ها» (۱۳۸۴)، اوج بازیگوشی تجربی او را در «خواب زده ها» (۱۳۹۲) دیدیم که چه از حیث روایت و چه لحن و پرداخت و میزانسن فیلمی غافلگیرکننده در کارنامه ی او بود که البته موفقیت چندانی به دست نیاورد. جیرانی اینک در فیلم تازه اش «خفگی» دست به کار تازه ای زده که شباهت بسیار به یک فیلم تجربی دارد که از حیث فضاسازی شبیه آثار هنری اروپای شرقی است.

فریدون جیرانی پس از شکست نخستین تجربه ی کارگردانی اش «صعود» (۱۳۶۶) روی فیلمنامه نویسی متمرکز شد و بیش از ده سال طول کشید تا از زیر بار آن شکست کمر راست کند، اما دومین فیلمش «قرمز» (۱۳۷۷) یک موفقیت تجاری و انتقادی قابل توجه بود. او از این فیلم به بعد علاقه اش را به تریلرهای روان شناسانه ی جنایی نشان داد و این فرمول و قالب را با موفقیت در «آب و آتش» (۱۳۷۹)، «شام آخر» (۱۳۸۰)، «پارک وی» (۱۳۸۵) و «من مادر هستم» (۱۳۸۹) و کارهای تلویزیونی اش هم تکرار کرد. حالا او با «خفه گی» یک بار دیگر به این قالب بازگشته و تریلری روان شناسانه و جنایی ساخته که اما از حیث فضاسازی و میزانسن با فیلم های دیگرش فرق دارد و به یک فیلم نوآر تلخ اروپایی پهلو می زند که مثل برخی آثار او معما و جنایت هم چاشنی اش است.

نخستین ویژگی متفاوت «خفه گی» این است فیلم، سیاه و سفید است و این تنها فیلم جیرانی ست که رنگ را در آن حذف کرده تا هرچه بیشتر به فضای تلخ و تیره ی مورد نظرش نزدیک شود. دو م این که تمامی فیلم به جز یک سکانس آن در لوکیشن های بسته و محدود می گذرد و عمده ی داستان در یک آسایشگاه روانی اتفاق می افتد که مثل اغلب فیلم هایی که چنین داستان و مضمونی دارند، خودِ لوکیشن نیز همچون یک نیروی تهدیدگر عمل می کند؛ بخصوص که یکی از شخصیت های اصلی داستان (پردیس احمدیه) که نامزد شخصیت اصلی مرد ماجرا (نوید محمدزاده) است به دلیل تهدیدی که از یک توطئه با هدف بالا کشیدن اموالش احساس می کند، خود را یک بیمار روانی جا زده تا در این بیمارستان بستری اش کنند که در امنیت بماند اما در آنجا هم هدف توطئه ی یکی از پرستاران (الناز شاکردوست) قرار می گیرد. گریم شاکردوست در این فیلم یکی از غافلگیری های جیرانی است که او را تبدیل به دختری موبور با صورت کک مکی در لباسی شبیه راهبه ها کرده است.

انتخاب لوکیشن ها یکی از عوامل اصلی فضاسازی در «خفه گی» است. ساختمان قدیمی تیمارستان که لوکیشن اصلی فیلم است، با نورپردازی پرکنتراست و زاویه های نامتعارف بر کل فیلم سنگینی می کند و چند لوکیشن داخلی دیگر نیز از حیث معماری مشخصاتی شبیه آن دارند که اغلب متعلق به معماری شصت هفتاد سال پیش تهران هستند که آن سبک معماری هم تحت تاثیر معماری اروپایی بوده است. جیرانی فضای تیمارستان را با آن لباس هایی که برای پزشکان و پرستاران انتخاب کرده شبیه یک آسایشگاه زیر نظر کلیسا در آورده و اصولاً با این که آدم های فیلم نام های ایرانی دارند اما داستان و پرداختش فضایی بدون زمان و مکان را القا می کند. روابط آدم ها نیز چندان این جایی به نظر نمی رسد. حتی بجز لوکیشن های بی زمان و مکان داخلی که فضایی ماکابر و کافکایی می سازد، تنها سکانس خارجی فیلم نیز در جاهایی فیلمبرداری و طوری انتخاب و طراحی شده که هیچ نشان آشنایی از پیرامون ما در آن دیده نمی شود.

 

کارگردان

فریدون جیرانی: تهیه کننده، نویسنده و کارگردانی که اولین فعالیتش را با بازی در نمایشی به نام « عصمت » در سال 1351 آغاز کرد. جیرانی در سالهای بعد فیلمنامه نویسی را پیش گرفت و فیلمنامه تعدادی از فیلمهای مهدی صباغ زاده از جمله « سناتور » و « پرنده » را به نگارش در آورد. اما فیلمی که توانست نام فریدون جیرانی را بر سر زبانها بیندازد، « قرمز » با حضور محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی بود که موفقیت هنری و مالی خوبی برای وی به ارمغان آورد. پس از آن جیرانی « آب و آتش » را کارگردانی کرد که از لحاظ هنری اثری برجسته بود.

جیرانی که در سالهای اخیر آثاری همچون سه گانه « ستاره ها » ، فیلم دلهره آور « پارک وی » و فیلم جنجال برانگیز « من مادر هستم » را کارگردانی کرده است. جیرانی همچنین سریالی نیز با عنوان « مرگ تدریجی یک رویا » برای صدا و سیما ساخته است.

مقدمه « خفه گی » به خوبی ثابت می کند که فضای فیلم برگرفته از آثار فیلمسازان مشهور تاریخ سینماست و این شباهت نه فقط در فضاسازی و دکوپاژ، بلکه در روایت قصه نیز به چشم می خورد. در دقایق نخست فیلم شباهت « خفه گی » به « پرسونا » اینگمار برگمن بیش از باقی موارد به چشم می خورد. شباهتی که نه فقط در حد یک اشاره بلکه حتی رویکرد آدمهای داستان نیز هست و همین الهام پذیری نوید یک اثر متفاوت و جسورانه از کارگردان پر سابقه سینمای ایران را می دهد.

برای پرداختن به « خفه گی » نخست باید به اظهارات کارگردانش در خلال برگزاری جشنواره فیلم فجر اشاره کرد که طی آن اعلام کرده بود « خفه گی فیلم خاصی است و خاص فیلمبرداری شده و افراد خاص هم آن را خواهند پسندید! » بخشی از سخنان جیرانی در جشنواره فیلم فجر درباره جدیدترین اثرش صحیح است چراکه « خفه گی » کاملاً بصورت خاص ساخته و اکران شده است. اما لزوماً این خاص بودن به معنای عمیق بودن نیست و تنها یک پوسته بر روی اثر می باشد تا ایراداتش به چشم نیایند.

برخلاف آثار کلاسیک مشهور تاریخ سینما که جیرانی از آنها الهام گرفته، فضای داستان در ظاهر رگه هایی از اکسپرسیونیسم را در خود دارد اما در باطن همان خط روایی آثار رایج سینمای ایران را شامل می شود که وجه رئالیستی در آن در اولویت قرار می گیرد. معمولاً در ساخت آثاری که فاقد مکان و زمان هستند و فیلمساز قصد تعریف مفهومی را در یک فضای گنگ دارد، اشارات به رویدادهای حقیقی زندگی نقش مهمی ندارند و در اکثر موارد حتی ما هرگز ، ما به ازای بیرونی اتفاقات فیلم را شاهد نیستیم. اما در « خفه گی » فریدون جیرانی اشارات اجتماعی واقعی - چه در بخش مکان و چه وسایل های ارتباطی - به وفور یافت می شود که همین موضوع سبب از هم گسیختگی سبک و سیاق روایت فیلم شده و اثری شبیه به آثار اجتماعی کنونی سینمای ایران را رقم زده که قصد داشته فضای فیلمسازانی مانند برگمان نزدیک شود

جیرانی در « خفه گی » قصه عمیقی هم برای روایت نداشته است. داستان دو خطی فیلم فراتر از کلیشه های رایج سینمای ایران نمی رود. دوستی نسیم و صحرا و سپس ورود مسعود و عاشقانه سریع و بی پرداختی که شکل می گیرد، نمی تواند از آدمهای داستان شخصیت بسازد. صحرا در نیمه ابتدایی فیلم سرسخت به نظر می رسد و به دنبال راهی برای یافتن سقفی برای زندگی. چنین پرداختی نشانگر اهمیت به شخصیت زن داستان و انتظار نقطه اوج و فرود در ارتباط با وضعیت او در طول داستان است. اما فیلم هرگز فراز و فرودی را تجربه نمی کند و حتی از ساختن موقعیت عاجز است تا در نهایت شخصیت ها به ساده ترین و دم دستی ترین شکل ممکن تغییراتی را به خود ببینند.

با اینحال باید گفت که « خفه گی » در بخش فیلمبرداری و نورپردازی اثر قابل تحسینی محسوب می شود. جیرانی اگرچه در ساخت فیلم بطور آشکار تحت تاثیر فیلمسازان برجسته ای از جمله برگمان و هیچکاک بوده و نوع فیلمبرداری و دکوپاژ را براساس الگوی کلاسیک چیدمان کرده، اما روی هم رفته می توان گفت این تقلید با کیفیت مناسبی انجام شده و از سطح امروز سینمای ایران برجسته تر است. مکث های دوربین و اندازه های عریض قاب ( که البته بی نقص نیستند ) کمک کرده تا مخاطب بیشتر حال و هوای سرد فیلم را به خود بگیرد.

 

بازی های فیلم اما از سطح معمول بالاتر نمی روند. الناز شاکردوست اینبار با گریم سنگین، سعی در ارائه تصویری متفاوت از خود در مقایسه با آثار گذشته اش دارد. وی در « خفه گی » تمام تلاش خود را بکار بسته تا نشان دهد می تواند بازیگری باشد که فیلمسازان او را جدی بگیرند و تا حدی هم با کمک جیرانی توانسته به این مرحله برسد اما هرگز از سطح یک بازی معمولی فراتر نمی رود. در « خفه گی » بیش از آنکه بازی شاکردوست مورد توجه قرار بگیرد، این گریم اوست که به کمک بازی اش آمده تا کمی متفاوت تر از گذشته به نظر برسد. نوید محمد زاده نیز با تکرار نقش انسانهایی که فاقد تعادل روانی هستند، یکبار دیگر خود را در « خفه گی » تکرار کرده است و به نقطه تازه ای دوران بازیگری اش دست نمی یابد. به نظر می رسد روند تکرار بازیهای نوید زاده در نقش آدمهای عصبی، بزودی او را تبدیل به کلیشه خواهد کرد.

« خفه گی » جیرانی با تمام ایراداتی که در ساختارش دارد، تجربه ای متفاوت در سینمای کنونی ایران می باشد و با فاصله بسیار، به قول جیران ، خاص ترین ساخته این روزهای سینمای ایران است اما باید گفت که واژه « خاص » در اینجا تنها پوسته جذابی است که بر کلیت اثر کشیده شده است. « خفه گی » در زیر این پوسته، مشکلات فراوانی در فیلمنامه، کارگردانی دارد که تاثیرگذاری بر مخاطب را به امری دشوار مبدل می سازد.

 

 

 

محسن جعفری راد

در چند سال اخیر رویکرد ریالیسم اجتماعی تبدیل به تنها رویکرد اغلب فیلمسازان در سینمای ایران شده و در این شرایط که فقط به یک ژانر پرداخته می شود،تجربه گرایی فریدون جیرانی از چند جهت تحسین برانگیز است.هم حق انتخاب بیشتر و بهتری به مخاطب می دهد و هم در کارنامه خودش یک حرکت تازه است.

جیرانی در خفگی همچون عنوانش، فضایی خفه و تیره و تار را ترسیم کرده که با فرمت سیاه و سفید و توجه به کنتراست رنگها این خفقان و اضطراب دوچندان شده. فیلمبرداری از نقاط قوت فیلم است. از معدود دفعاتی است که فرمت سیاه و سفید نه به عنوان راهکاری مبنی بر متفاوت نمایی بلکه کاملا در خدمت تبیین مفاهیم

 مورد نظر در داستان عمل می کند.

برگ برنده دیگر فیلم تلاش جیرانی در جهت شکستن پرسونای شکل گرفته بازیگران فیلمش است. الناز شاکردوستی متفاوت که نشان می دهد اگر کارگردان ماهری مقابلش باشد می تواند فراتر از حضور فیزیکی صرف در سینمای تجاری، در فیلمهایی مثل خفگی هم تاثیرگذار ظاهر شود. نوید محمدزاده هم دیگر آن پرسونای عصبی و پرخاشگر با بازی برونگرا نیست بلکه کاملا انرژی اش کنترل شده . هر چند که در کل بازی اش متوسط است اما در تلاش جیرانی برای یک بازی دیگرگون نمی توان شک کرد.

اما مهمترین امتیاز مثبت فیلم درک عمیق جیرانی از  فضاسازی و قواعد ژانر است. از طراحی صحنه و لباس محیط بیمارستان گرفته که به خوبی فضایی مالیخولیایی و رازآلود را برجسته می کند تا چهره پردازی سرشار از جزییات که نشان می دهد جیرانی بعد از فیلمهای متوسط و ضعیف چند سال اخیرش، دوباره به روزهای اوجش مثل ساخت فیلم قرمز بازگشته است.

اما فیلم ضعف هایی هم دارد که باعث می شود فراتر از یک فیلم خوب قابل ارزیابی نباشد. از شخصیت پردازی الکن قهرمان داستان گرفته تا برخی نشانه های روز جامعه ایرانی که کمتر با فضای فیلم قابل انطباق است. به راحتی می شد از نشانه هایی مثل گوشی موبایل و امکاناتش پرهیز کرد و برخی دیالوگ های سطحی و توضیح دهنده را حذف کرد تا فیلم ایجاز و اعجاز بیشتری داشته باشد. منطق برخی صحنه ها نیز به هیچ وجه شفاف نیست و بیشتر بر تصادف استوار است.از بی منطقی گریز زن بیمار از بیمارستان گرفته تا نوع رابطه دو برادر با عروس خانواده که پشتوانه مستدلی ندارد و مصنوعی و تک بعدی جلوه می کند.

اما با وجود این نکات ضعف، تماشای خفگی را می توان توصیه کرد. خون تازه ای در رگ ریالیسم زده سینمای ایران با چنین فیلمهایی جاری می شود و باید بیشتر از تنوع ژانر و تجربه گرایی حمایت کرد.

جیرانی چند گام جلوتر از فیلمهای چند سال اخیرش حرکت کرده که در مقابل فیلمسازان با سابقه ای که حتی سایه ای از کارهای خوبشان را تکرار نمی کنند،این پیشرفت، دستاورد بزرگی است.

 

 

راستش را بخواهید، وقتی که تقریبا ناخواسته تماشای فیلم ایرانی «خفه‌گی» یعنی تازه‌ترین ساخته‌ی فریدون جیرانی را آغاز کردم، اصلا انتظار مواجهه با فیلمی تا این اندازه تاریک، سیاه و غریب را نداشتم. فیلمی که ثانیه‌هایش بوی ترس و مرگ می‌دادند و با این که می‌دانستم در ژانر «ترسناک» ساخته نشده، ناخودآگاه پس از یک دقیقه گذشتن از تماشای آن، انتظار مواجهه با هر چیز وحشتناکی در لابه‌لای دقایقش را داشتم. «سیاه و سفید»،‌ لغت بلندی است که به کمک آن می‌شود هویت این فیلم را تعریف کرد. فیلمی که بدون هیچ واهمه‌ای، جلوه‌ای حقیقتا هولناک از علاقه و دوست‌داشتن‌های ما را نشان‌مان می‌دهد و انگار در جهانی موازی جریان یافته است. تیمارستان، یکی از مهم‌ترین لوکیشن‌های فیلم‌برداری اثر است و تمامی اجزای آن، مخاطب را به یاد داستان‌های ترسناک و سال‌هایی بسیار دور می‌اندازد. انگار «خفه‌گی» فیلمی است که مثلا در شصت سال قبل جریان یافته و داستانش اصلا به رخدادهای روز مربوط نمی‌شود. حتی ماشینی که یکی از شخصیت‌های فیلم در جایی سوار آن شده و ما از داخل تماشایش می‌کنیم، آن‌قدر قدیمی به نظر می‌رسد که باعث فاصله گرفتن ذهن مخاطب از فضای روز می‌شود. از طرف دیگر، برخلاف تمامی فضاسازی‌ها و ترکیب‌بندی‌های کارگردان، گوشی‌های هوشمند موجود در دستان کاراکترهای اصلی، فضایی متفاوت با تصور ذهنی مخاطب را نشان وی می‌دهند و این تناقضات بدیهی، به طرز معرکه‌ای بیننده را وارد فضا-زمان به خصوص فیلم و داستان‌گویی تلخ آن می‌کنند. چون وقتی بیننده را وارد فضایی تاریک، عجیب، ناشناخته، آشنا و در عین حال ناآشنا، دربردارنده‌ی تناقضاتی منطقی و جهانی که توانایی تطابق آن با هیچ زمان و مکان مشخص و شناخته‌شده‌ای را ندارد کنی، دیگر همه‌‌‌ی حرف‌هایت را باور می‌کند و به عمق داستان‌گویی‌ات فرو می‌رود. جایی که همه‌چیز بیننده را وادار به تاثیرپذیری شگفت‌انگیز از تصاویری می‌کند که شاید داستان منظم و درست و حسابی‌ای را نگویند اما آن‌قدر جنس روایت‌شان عجیب است که خیره شدن به آن‌ها، تنها راهی است که برای تماشاگر حرفه‌ای سینما باقی می‌ماند.

کاراکترهای فیلم، یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف آن هستند. شخصیت‌هایی که بعضا برای رساندن یک مفهوم به شکلی اثرگذار خلق شده‌اند و چندتای‌شان هم صرفا در قالب نسخه‌ی اغراق‌شده و تک‌بعدی یک جنس از افراد جامعه‌ی واقع‌گرایانه‌ی فیلم جلوه می‌کنند. مثلا مسعود با بازی نوید محمدزاده، در تمامی دقایق فیلم چیزی بیشتر از مردی پست‌فطرت با ظاهری متشخص اما دروغین نیست. کاراکتری که مثل غالب کاراکترهای فیلم از ابتدا تا انتهای داستان، بدون هیچ تغییری باقی می‌ماند و در همان فرم و جلوه‌ای که از همان شات اول در آن جای گرفته، به برآورده کردن نیازهای ساده‌ی فیلم‌ساز برای پیش‌برد قصه‌اش می‌پردازد. البته ممکن است در طول پیش‌روی داستان بیننده اطلاعات و داده‌های بیشتری درباره‌ی وجودیت او و اعمالش دریافت کند اما آن‌چه که مهم است چیزی نیست جز آن که وی به مانند تمامی شخصیت‌های ماجرا به جز «صحرا»، در طول داستان کوچک‌ترین قوس شخصیتی‌ای را تجربه نمی‌کند. به همین سبب، اجرای نوید محمدزاده هم در این نقش اصلا به چیزی بیش از ارائه‌ی صحیح یک استایل از پیش تعیین‌شده تبدیل نمی‌شود و این بازیگر توانمند، عملا فرصتی برای ارائه‌ی توانایی‌هایش پیدا نکرده است.

کارگردانی فوق‌العاده، قصه‌گویی زجرآور و اتمسفر گریزناپذیر فیلم، مواردی هستند که باعث می‌شوند نتوانید از روی صندلی‌های‌تان بلند شوید

از طرف دیگر، صحرا مشرقی با بازی کم‌نقص الناز شاکردوست هم با این که کاراکتر اصلی قصه است و طبیعتا توجه بسیار بیشتری را از سوی فیلم‌ساز دریافت کرده، در عین تجربه کردن قوس‌های شخصیتی کوچک و بزرگ، هرگز موفق به جذب کامل هم‌ذات‌پنداری بیننده نمی‌شود و در اکثر ثانیه‌ها، وسط فضاسازی قدرتمندانه‌ی فیلم گم شده است. این یعنی در «خفه‌گی»، شما به خاطر درکی که نسبت به کاراکترها پیدا کرده‌اید یا میلی که به همراهی کردن آن‌ها در داستان‌های‌شان دارید نیست که تماشای فیلم را ادامه می‌دهید و کارگردانی فوق‌العاده، قصه‌گویی زجرآور و اتمسفر گریزناپذیر فیلم، مواردی هستند که باعث می‌شوند نتوانید از روی صندلی‌های‌تان بلند شوید. اتمسفر گریزناپذیری که چه در ثانیه‌های آغازین که شما اصلا نمی‌دانید شخصیت اصلی چه کسی است و چه در واپسین لحظات که او را با تمام درد و غم‌هایش می‌شناسید، اصلی‌ترین دلیل‌تان برای تماشای فیلم است و به قدری استخوان‌بندی‌شده به نظر می‌رسد که توانایی انکار قدرت جذب و کشش مثال‌زدنی‌اش را ندارید. اتمسفری که در ورای داستان و تمام ویژگی‌های دیگر فیلم، در کنار کارگردانی مثال‌زدنی جیرانی شما را به یاد تاریک‌ترین و جدی‌ترین تجربه‌هایی از سینمای ملل می‌اندازند که در قالب رنگی سیاه و سفید، تجربه کرده‌اید.

«خفه‌گی»، به طرز استادانه‌ای با تاکید بر تناقض‌هایی آزاردهنده، چیزی را نشان‌تان می‌دهد که ناخودآگاه از لحظاتش تاثیر می‌پذیرید و سنگینی پیامش را احساس می‌کنید. مثلا سکانس پایانی فیلم، در عین آن که خودش به تنهایی هم از منظر تاثیرگذاری عالی است، به سبب آن که با یک موسیقی به خصوص همراه شده کاری می‌کند که رسما حس دردناک بودن آن را زیر پوست بدن‌تان حس کنید. موسیقی خاصی که نه تنها جملات و مفاهیم آن در تضادی مریض با آن‌چه که در حال به تصویر کشیده شدن توسط کارگردان است به سر می‌برند، بلکه پیش‌تر در لحظات به ظاهر آرامش‌بخشی از فیلم هم به گوش‌تان خورده و به همین دلیل، شما را به یاد آن لحظات نیز می‌اندازد. لحظاتی که به سبب شیرینی این آهنگ و جملات آن، موقع تماشای فیلم به نظرتان آرامش‌بخش و جذاب بوده‌اند و در عین مواجه بودن‌تان با ظاهر ناپسند پیرنگ داستانی اثر، اندکی آرامش را تقدیم‌تان کرده‌اند. اما حالا، فیلم‌ساز در پایان فیلم با استفاده از همان موسیقی روی سکانس‌هایی متفاوت، با چنان سیلی محکمی آرامش احمقانه‌تان در آن لحظات را به یادتان می‌آورد که احتمالا تا مدت‌ها درد و سنگینی‌اش را فراموش نمی‌کنید. این در حالی است که پیش از به پایان رسیدن فیلم هم به کمک یکی از کاراکترهای فیلم که رابطه‌ی نزدیکی با صحرا دارد و قصه‌ای که سازندگان تقدیمش کرده‌اند، شما تقریبا پیامی مشابه آن با ضربه‌ای محکم اما آرام‌تر از سکانس پایانی را از سازندگان تحویل گرفته‌اید و به همین سبب، در آخر فقط با تشدید بسیار زیاد درد همان ضربه‌ی قبلی مواجه می‌شوید. چیزی که می‌شود اسمش را «فضاسازی قدرتمندانه» گذاشت. چیزی که می‌شود آن را یک روایت سینمایی درست و حسابی خطاب کرد.

فیلم از مناظری فنی هم‌چون فیلم‌برداری، تدوین و دکوپاژ، به طرز انکارناپذیری وام‌دار سینمای کلاسیک هالیوود است

اثر تازه‌ی کارگردان شناخته‌شده و قدیمی کشورمان، از مناظری فنی هم‌چون فیلم‌برداری، تدوین و دکوپاژ، به طرز انکارناپذیری وام‌دار سینمای کلاسیک هالیوود است و به همین سبب است که تا این اندازه در هنگام تماشا کردن آن در عین ضعف‌های داستانی انکارناپذیر و عدم بهره‌برداری لایق تحسین اثر از عنصری به اسم شخصیت‌پردازی، حس مواجهه با ساخته‌ای هنری و ارزشمند را دارید. دقایق فیلم، در فضاسازی سرد و سفت و سختی جا گرفته‌اند که اگر نبود «خفه‌گی» اصلا لیاقت دیده‌شدن نداشت اما به کمک آن در خلال تماشای فیلم، از نظر مفهومی با ساخته‌ای ترس‌آور و تاثیرگذار مواجه می‌شوید. شات‌های فیلم، همه و همه بیشتر از آن که به دنبال پیش‌برد قصه یا پرداختی بیشتر به شخصیت‌های داستان باشند، در خدمت تقویت همین اتمسفر به خصوص خلق شده‌اند و به همین دلیل، حداقل در تماشای یک‌باره‌ی آن، اگر جزو دنبال کنندگان جدی‌تر سینما باشید، آن‌قدر محو این فضاسازی خفه‌کننده خواهید شد که نمی‌توانید عیوب ساختاری اثر را در ذهن‌تان برجسته کنید. چون «خفه‌گی»، همان‌گونه که از اسمش پیدا است، به گونه‌ای توانایی بستن راه تنفس‌تان و پرتاب کردن‌تان به جهانی عجیب اما آشنا و تماما واقع‌گرایانه را دارد که در طول فیلم هوایی برای تنفس پیدا نخواهید کرد و به همین دلیل فرصت لیست کردن ضعف‌های داستانی آن را هم ندارید. با همه‌ی این‌ها، همان‌گونه که خود فریدون جیرانی در وصف فیلمش گفته فراموش نکنید که «خفه‌گی» ساخته‌ای خاص، برای طیفی خاص از مخاطبان است و فقط اگر واقعا به تمامی بخش‌های هنری سینما و روایت‌های عجیب اهمیت می‌دهید، باید به سراغش بروید. چون اثر جدید جیرانی قطعا بی‌نقص نیست و ضعف‌های زیادی دارد اما بدون شک در تمامی ثانیه‌های تماشایش ثقل هنری آن را نیز احساس می‌کنید.

در انتهای «خفه‌گی»، وقتی لحظه‌های جان دادن صحرا در آن آسانسور لعنتی را هم‌زمان با شنیدن آهنگی عاشقانه تجربه می‌کنید، جمله‌ای به خصوص بر روی تصویر می‌رود که حس دردناک تماشای فیلم را دوچندان می‌کند. جمله‌ای با این مضمون که «با پیدا شدن جنازه‌ی زنی در آسانسور، یک جنایت فاش شد». جمله‌ای که انگار می‌گوید همه‌ی این‌چیزهایی که دیدید واقعی بود و شاید خیلی‌ها با بیان کردن این حقیقت که این‌روزها دیگر همه‌ی آسانسورها دریچه‌ای برای ورود هوا دارند و کسی در آن‌ها خفه نمی‌شود، آن را زیر سوال ببرند اما برای من از منظر به خصوصی جذاب است. در پایان فیلم، وقتی که این جمله بر روی پرده‌ی سینما رفت، یکی از دوستانم که همراه من فیلم را تماشا کرده بود گفت حالا که فهمیدم داستان فیلم واقعی بوده همه‌چیز ترسناک‌تر شد. انگار فیلم با این جمله، ضربه‌ی نهایی را به مخاطبانش می‌زد و انقدر هم قوی این کار را می‌کرد که بدون نوشتن جمله‌ی «این یک داستان واقعی است»، مخاطب احتمال به واقعی بودن آن می‌داد. چیزی که حتی خودم هم درباره‌ی آن مطمئن نیستم و به خاطر تاثیر جدی همین جمله به آن شک کرده‌ام. اما چه قصه‌ی «خفه‌گی» واقعی باشد و فقط حجم زیادی از آن با پر شدن نقاط خالی یک پرونده‌ی جنایی توسط ذهن فیلم‌ساز شکل گرفته باشد و چه تمام فیلم، بر اساس داستانی برآمده از ذهن سازندگان خلق شده باشد و هیچ نقطه‌ای از اثر هیچ ربطی به رخدادی حقیقی نداشته باشد، وقتی من حتی پس از چند روز گذشتن از تماشای فیلم این سوال را از خودم می‌پرسم، می‌توان فهمید که جیرانی کارش را خوب انجام داده. می‌توان فهمید که آدم با تماشا کردن «خفه‌گی»، وقتی را تلف نکرده است

 

.

منابع

https://www.zoomg.ir/2017/11/8/248351/asphyxia-review/

http://anamnews.com/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%81%D9%87-%DA%AF%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/

http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/19091-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%81%D9%87-%DA%AF%DB%8C

http://cinemacinema.ir/news/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D9%81%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87/

 

 

همراه اول و ایرانسل به دلیل تخلف 40 میلیارد ریال جریمه شدند

همراه اول و ایرانسل به دلیل تخلف 40 میلیارد ریال جریمه شدند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5563-همراه-اول-و-ایرانسل-به-دلیل-تخلف-40-میلیارد-ریال-جریمه-شدند

.

سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ایران اعلام کرد: اپراتورهای همراه اول و ایرانسل در پی تاکید وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات مبنی بر پرهیز از هرگونه تعرض به حقوق و حریم شهروندی کاربران و به دلیل بی توجهی در حفظ اطلاعات مشترکان 40 میلیارد ریال جریمه شدند.

به گزارش ایرنا از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، براساس گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، گزارش های واصله از مشترکان اپراتورهای همراه اول و ایرانسل حاکی از آن بود که در هنگام استفاده کاربران از اینترنت همراه و ورود به برخی سایت ها، شماره مشترکان در اختیار سایت پذیرنده قرار گرفته است.

طبق تاکید وزیر ارتباطات مبنی بر پرهیز از هرگونه تعرض به حقوق و حریم شهروندی، موضوع برای رسیدگی به سازمان فناوری اطلاعات ایران ارجاع و پس از بررسی فنی مساله توسط مرکز ماهر مشخص شد، اپراتورهای یادشده با برخی از شرکت ها برای تسهیل در فرایند پرداخت برخط و ورود کاربران به سامانه های مورد نیاز، شماره مشترکان را با استفاده از یک روش‌ تبلیغاتی موسوم به header enrichment و با ضوابط خاص امنیتی در اختیار برخی شرکت های طرف قرارداد می گذاشتند که در این بین بدلیل اشتباه در تنظیمات امنیتی بعضی از شرکت های طرف قرارداد با اپراتور، موجبات سوءاستفاده از شماره مشترکان برای ارسال پیامک تبلیغاتی فراهم شده بود.

پس از احراز تخلف، ضمن اخطار به اپراتورهای تلفن همراه، خطای مورد اشاره برطرف شد و برای بررسی بیشتر و انجام تنظیمات امنیتی کامل تر، این سرویس اکنون متوقف شده است.

بنابراین با توجه به گزارش مرکز ماهر و توضیحات ارایه شده از سوی اپراتورهای تلفن همراه، نقض هدفمند حریم خصوصی مشترکان توسط این دو اپراتور رخ نداده اما اشتباه و کاستی اپراتورهای تلفن همراه در کنترل موضوع و مشکلاتی که در تنظیمات این سرویس توسط شرکت های طرف قرارداد اپراتور وجود داشته، موجب سوء استفاده شده است.

در این گزارش آمده است: طبق مفاد موافقتنامه پروانه اپراتورهای تلفن همراه، شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل و شرکت ارتباطات سیار ایران هریک مشمول جریمه به میزان حداکثر 20 میلیارد ریال هستند که با توجه به شرایط و ضوابط و مراحل تعریف شده در این موافقتنامه، فرایند این موضوع در سازمان در حال انجام است و پس از تکمیل مراحل به آنها ابلاغ می شود.

در اطلاعیه وزارت ارتباطات تاکید شده که رعایت حقوق مشترکان و حفظ محرمانگی اطلاعات آنها از اصول مصرح در پروانه اپراتورها بوده و هیچ گونه قصور و تقصیری در این حوزه قابل پذیرش نیست و این وزارتخانه در صورت اثبات تخلف، حسب مقررات و مفاد پروانه اپراتورها اقدام خواهد کرد.

وزارت ارتباطات همچنین با اعلام اینکه «یکی از کارآمدترین روش های نظارت بر عملکرد دارندگان پروانه، استفاده از گزارش ها و نظرهای مردمی است» از مردم درخواست کرده با دقت و حساسیت کامل، مواردی از این قبیل را از طریق سامانه 195 به اطلاع سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ایران برسانند.

به گزارش ایرنا، سوم دی ماه امسال وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با تاکید بر حفظ حریم خصوصی مردم، گفت: هیچ اپراتوری حق ندارد اطلاعات مشترکان را در اختیار دیگران قرار دهد.

محمدجواد آذری جهرمی در همایش مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با بیان اینکه هیچ کوتاهی و چشم پوشی در این زمینه از کسی پذیرفته نیست، افزود: رگولاتور موظف است با جدیت با متخلفان برخورد و اطلاع رسانی کند.

وی ادامه داد: اگر اپراتور تخلف کرد و اطلاعات مشترکان خود را در اختیار دیگران قرار داد، رگولاتور باید بدون هیچ چشم پوشی برخورد قاطع کند

 

 

 

نمایندگان دمکرات خواستار اخراج داماد ترامپ از کاخ سفید شدند

نمایندگان دمکرات خواستار اخراج داماد ترامپ از کاخ سفید شدند

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/5562-نمایندگان-دمکرات-خواستار-اخراج-داماد-ترامپ-از-کاخ-سفید-شدند

.

25 نماینده دمکرات مجلس نمایندگان آمریکا از جان کلی، رئیس کارکنان کاخ سفید خواستند جرد کوشنر، داماد رئیس جمهوری ایالات متحده را از این کاخ اخراج کند.

به گزارش شبکه الجزیره، 25 نماینده مجلس نمایندگان آمریکا به ریاست دان بایر با ارسال نامه ای به کلی با استناد به گزارش هایی مبنی بر گفت وگوی کوشنر با برخی کشورها، از جمله روسیه به منظور ایجاد کانال مخفی مذاکرات اعلام کردند: برای مردم و نمایندگان آمریکا باور این مساله که کوشنر منافع مردم و کشور را بر منافع شخصی و مالی خود ترجیح می دهد، ممکن نیست؛ ارتباطات او با خارجی ها باعث نگرانی درباره امنیت ملی شده است.

در این نامه آمده است: تنها راه حل مساله، استعفای فوری کوشنر است؛ اگر او استعفا ندهد، این وظیفه رئیس کارکنان کاخ سفید است که او را اخراج کند.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بارها از کوشنر حمایت کرده است؛ کوشنر علاوه بر اینکه داماد ترامپ است، مشاور او نیز می باشد.

کلی تاکنون به این نامه پاسخ نداده است.

کوشنر یکی از متهمان پرونده دخالت روسیه در انتخابات آمریکاست و گفته می شود، او در دوران مبارزات انتخاباتی ترامپ ارتباطی گسترده تر از آنچه خود می‌ گوید، با روسیه داشت

 

 

 

 

 

لوون سینمای ایران در میان هم‌کیشانش آرام گرفت

لوون سینمای ایران در میان هم‌کیشانش آرام گرفت

.

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5548-لوون-سینمای-ایران-در-میان-هم‌کیشانش-آرام-گرفت

.

 پیکر لوون هفتوان با حضور جمعی از همکارانش در قبرستان ارامنه تهران به خاک سپرده شد.

به گزارش ایسنا، ظهر یکشنبه ۲۱ اسفند ماه تعدادی از هنرمندان و دوستداران لوون هفتوان در آرامگاه ارامنه تهران در حالی این بازیگر سینما را به سمت آرامگاه ابدی بدرقه کردند که حضور کمرنگ همکاران این بازیگر سینما و کارگردان تئاتر، بویژه هم صنفی‌های تئاتری‌اش قابل توجه بود.

طبق مراسم ویژه ارامنه، ابتدا تابوت این بازیگر به کلیسای  کوچک آرامگاه برده و با دود کردن کندر، دعایی بر پیکرش خوانده شد و بعد از دقایقی خواندن دعا در کلیسا، محوطه بیرونی آن و به صدا درآوردن ناقوس در میان اشک و اندوه دوستدارانش پس از انجام آیین مخصوص به خاک سپرده شد.

خسرو معصومی، علی دهکردی ، خسرو احمدی، رویا نونهالی، مجید برزگر، آلبرت بیگجانی، نازنین مفخم، هوشنگ قوانلو، ایرج طهماسب، جعفر پناهی، فاطمه معتمدآریا، محمد اطبایی، هوشنگ گلمکانی، پیمان جعفری، سعید ذهنی، وحید رهبانی، بهتاش صناعی ها، بهناز جعفری، پدرام شریفی، محمدرضا اسعدی از جمله هنرمندان حاضر در مراسم خاکسپاری این بازیگر بودند و قرار است مراسمی در مجموعه ورزشی رافی هم پس از خاکسپاری برگزار شود.

برادر این بازیگر پس از پایان مراسم گفت: لوون نه در کادر می‌گنجید و نه در واژه‌ها. به جایگاه دنیوی‌اش و جایگاهی که الان لوون در آن است، غبطه می‌خورم.

لوون که شنبه ۱۹ اسفندماه به دلیل حمله قلبی سر صحنه‌ی فیلمبرداری درگذشت؛ متولد سال ۱۳۴۵ بود که اواخر دهه ۸۰ پس از سال‌ها دوری از وطن به ایران بازگشت.

او در دهه ۹۰ حضور فعالی در سینما داشت و با فیلم «پرویز» به کارگردانی مجید برزگر مطرح شد و بازی‌اش در فیلم‌هایی همچون «مردی که اسب شد»، «یک دزدی عاشقانه»، «دراکولا»، «غیر مجاز»، «کوپال» و «هجوم» ادامه یافت و در جشنواره فیلم فجر امسال هم با فیلم «کار کثیف» خسرو معصومی در این رویداد حضور داشت.

این بازیگر سال گذشته نمایش «بازی یالتا» را هم به صحنه برد

 

 

 

جمعیت ایران از مرز 81 میلیون نفر گذشت

جمعیت ایران از مرز 81 میلیون نفر گذشت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5556-جمعیت-ایران-از-مرز-81-میلیون-نفر-گذشت

.

مرکز آمار ایران در هر لحظه جمعیت کشور را بر اساس فرمول‌های خاص برآورد و اعلام می‌کند که بر این پایه، شمار ایرانیان در روزهای پایانی امسال از مرز 81 میلیون نفر گذشت.

به گزارش ایرنا، مرکز آمار در گزارشی درباره نتایج آخرین سرشماری سراسری کشور که در سال 1395 انجام شد، جمعیت کشور را 79 میلیون و 926 هزار و 270 نفر اعلام کرد که 51 درصد آن را مردان و 49 درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند.

این گزارش بیست و سوم فروردین ماه امسال به هیات دولت ارایه شد.

با این همه، اکنون ساعت جمعیتی مرکز آمار ایران نشان می‌دهد جمعیت کشور در روزهای پایانی سال 1396 از مرز 81 میلیون نفر گذشته است.

ساعت جمعیتی که برای نخستین بار در سال 1388 روی تارنمای مرکز آمار ایران قرار گرفت، تغییرات جمعیت و افزایش آن را در ارتباط با زمان نشان می دهد.

در ساعت جمعیتی، عوامل موثر بر رشد جمعیت شامل باروری، مرگ و میر، مهاجرت برای کل کشور لحاظ می شود.

هشتمین دوره سرشماری سال 1395 نخستین سرشماری نفوس و مسکن بدون کاغذ کشور بود که نرخ سرشماری اینترنتی 48.4 را به عنوان یک دستاورد چشمگیر در سطح بین المللی برای نظام ‌آماری کشور ایران فراهم کرد.

بر پایه یافته های این سرشماری، 24 میلیون و 196 هزار و 35 خانوار در کشور وجود دارد و اندازه متوسط خانوار در ایران 3.3 نفر است.

نتایج سرشماری نشان می دهد جمعیت مردان 40 میلیون و 498 هزار و 442 نفر و جمعیت زنان نیز 39 میلیون و 427 هزار و 828 نفر است. به عبارتی به ازای هر 100 زن، 103 مرد در ایران زندگی می کنند.

از کل جمعیت کشور 24 درصد در گروه سنی صفر تا 14 ساله، 69.9 درصد در گروه سنی 15 تا 64 ساله و 6.1 درصد هم در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار دارند.

میانگین سنی مردان و زنان در نقاط شهری به ترتیب برابر 31.3 و 31.6 سال و در نقاط روستایی 29.7 و 30.5 سال است.

در دوره قبل سرشماری (نفوس و مسکن سال 1390) سالیانه 930 هزار نفر به جمعیت کشور افزوده می شد که این میزان در سال 1395 به 950 هزار نفر در سال افزایش یافت که نشان می دهد روند سریع کاهش جمعیت در کشور کندتر شده است

 

 

 

استیون هاوکینگ درگذشت

استیون هاوکینگ درگذشت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5547-استیون-هاوکینگ-درگذشت

.

استیون هاوکینگ فیزیکدان و کیهان شناس برجسته بریتانیایی که به رغم بیماری و ناتوانی جسمی به نابغه ای در زمینه تخصصی خود بدل شده بود، در سن 76 سالگی در گذشت.

به گزارش ایرنا، خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از سخنگوی خانواده هاوکینگ از مرگ استیون ویلیام هاوکینگ خبر داد.

استیون هاوکینگ به رغم بیماری موسوم به ALS که از سن 21 سالگی از آن رنج می برد، و در شرایطی که امیدی به حتی 25 سالگی‌اش نبود، به یکی از فیزیکدانان و کیهان شناسان برجسته و خبرساز جهان تبدیل شد.

او به خاطر فعالیت در زمینهٔ کیهان شناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینه سیاه چاله، شناخته شد. کتاب تاریخچه زمان او که با رکوردی 237 هفته ای به عنوان پرفروش‌ترین کتاب در بریتانیا باقی ماند باعث شهرتش شد.

هاوکینگ قرار بود با سرمایه گذاری سر ریچارد برنسون میلیارد بریتانیایی و مدیر خطوط هوایی ویرجین آتلانتیک، و با فضاپیمای «ویرجین گلکتیک» او به سفری فضایی برود.

بیماری هاوکینگ به گونه ای بود که از هر گونه حرکت عاجز بود؛ نه می توانست بنشیند، نه برخیزد، و نه راه برود. او حتی قادر به حرکت دست و پایش نبود و توانایی سخن گفتن نیز نداشت.

اما هیچ کدام از این محدودیت ها او را از تلاش باز نداشت و در زمینه فیزیک و کیهان شناسی، یکی از برجسته ترین چهره های جهان شد

 

 

 

«سفارش کشتار» نام کتاب جدید تانر آکچام مورخ و جامعه شناس ترک

«سفارش کشتار» نام کتاب جدید تانر آکچام مورخ و جامعه شناس ترک

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5557-«سفارش-کشتار»-نام-کتاب-جدید-تانر-آکچام-مورخ-و-جامعه-شناس-ترک

.

«سفارش کشتار، تلگراف های طلعت پاشا و نسل کشی ارمنیان» نام کتاب جدیدی است که توسط تانر آکچام مورخ و جامعه شناس ترکیه ای هفته گذشته به چاپ رسیده است.

در این خصوص تانر آکچام در مصاحبه با خبرگزاری آرمن پرس گفت: این کتاب شامل دو بخش می باشد، بخش نخست خاطرات نعیم افندی و بخش دوم تلگراف های طلعت پاشا وزیر داخله حکومت ترک های جوان و عامل اصلی نسل کشی ارمنیان است.

وی همچنین می گوید: در این کتاب علاوه بر اینکه اسناد و مدارک جدیدی منتشر شده بلکه برخی از اسناد تقلبی و اصل نیز با هم مقایسه شده است. در این کتاب اسناد و تلگراف های بسیاری وجود دارد که بر فرمان کشتار ارمنیان صحه می گذارد. به عنوان مثال در تلگرافی که به تاریخ 22 سپتامبر 1915م ارسال شده گفته می شود که: «ارمنیان ترکیه از حق زندگی و کار محروم شده و دولت تمام مسئولیت این اعمال را بر دوش می گیرد. از این رو دستور می دهیم حتی یک ارمنی، حتی نوزادان شیرخوار را زنده نگذارید».

 

 

 

alive / life / live

alive / life / live

 

کلمه live  یا l-i-v-e دارای دو گونه تلفظ است

یکی با صدای ای   "i" نظیر سیت "sit"

که با این صدا و تلفظ به معنی سکونت داشتن  و زندگی کردن است

من در یک خانه کوچک زندگی می کنم

I live in a small house.

 

او در فرانسه زندگی می کند

She lives in France.

 

دومی زمانی که با صدای آی "i" باشد نظیر لایک "like"  که چندین معنی متفاوت داشته و البته در نقش صفت است

وقتی یک برنامه موسیقی یا تلویزیونی در زمان واقعی در حال پخش است یعنی  از قبل ضبط نشده باشد

 

در شب جمعه در بار موسیقی زنده وجود دارد

There's live music at the bar on Friday nights.

 

ما آخرین  اخبار را به طور زنده برای شما از واشینگتن ارائه می دهیم

We're bringing you the latest news live from Washington D.C.

 

وقتی یک حیوان زنده است و مرده نیست

او یک مار زنده در چادرش پیدا کرد

He found a live snake in his tent.

 

کلمه life نیز  به صورت "i"  نظیر لایک "like" تلفظ می شود و اسم است

 

من دارم کتابی در مورد زندگی آلبرت انیشتین می خوانم

I'm reading a book about the life of Albert Einstein.

 

آیا  شما گمان می کنید در سیارات دیگر حیات  وجود دارد؟

Do you think there’s life on other planets?

 

 او با مقداری مشکلات در زندگی اش رو به رو شده است

He has faced many difficulties in his life.

 

جمع کلمه life به صورت lives است

 

والدین من  در حال برنامه ریزی برای زندگی در فلوریدا برای باقی زندگی هایشان  هستند

My parents are planning to live in Florida for the rest of their lives.

 

هزاران زندگی در جنگ از بین رفت

Thousands of lives were lost in the war.

 

کلمه alive یک صفت است و آن هم به معنی " غیر مرده " می باشد

 

جالب است که او با وجود بودن در صحرا بدون آب  برای چهار روز همچنان زنده بود

It's amazing he was still alive after being in the desert without water for four days.

 

پیرترین شخص زنده در حال حاضر 124 سال سن دارد

The oldest person alive is currently 124 years old.

 

 

خیابان نفت تهران «محمد مصدق» نام گرفت

خیابان نفت تهران «محمد مصدق» نام گرفت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5543-خیابان-نفت-تهران-«محمد-مصدق»-نام-گرفت

.

سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران از تغییر نام خیابان نفت پایتخت به «محمد مصدق» با رای قاطع اعضای شورا خبر داد.

به گزارش ایرنا، علی اعطا امروز سه شنبه در نشست خبری آخرین جلسه علنی شورای شهر تهران در سال 96 افزود: تغییر نام این خیابان براساس طرح پیشنهادی و بررسی و رای اکثریت قاطع اعضای شورا انجام گرفت.

به گفته وی، طرح تغییر نام خیابان نفت به محمد مصدق با 19 رای مثبت از مجموع 19 عضو حاضر در جلسه امروز شورای شهر تهران به تصویب رسید.

وی اظهار کرد: برهمین اساس خیابان نفت در منطقه 3 شهر تهران به «محمد مصدق» تغییر نام یافت.

به گزارش ایرنا، خیابان نفت در منطقه 3 تهران (با حدود 805 متر طول) حد فاصل بزرگراه شهید حقانی تا خیابان شهید دستگردی قرار داد که براساس مصوبه امروز شورای شهر، این خیابان «محمد مصدق» نام گرفت.

سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران در ادامه از نامگذاری سالن طبقه اول ساختمان شورای شهر به نام عباس شیبانی خبر داد و گفت: این اقدام نیز به واسطه قدردانی از خدمات ارزنده شیبانی در شوراهای دوم، سوم و چهارم شهر تهران انجام شد

 

 

 

حجت الاسلام یونسی در پیامی درگذشت هنرمند ایرانی ارمنی، لوون هفتوان را تسلیت گفت

حجت الاسلام یونسی در پیامی درگذشت هنرمند ایرانی ارمنی، لوون هفتوان را تسلیت گفت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5542-حجت-الاسلام-یونسی-در-پیامی-درگذشت-هنرمند-ایرانی-ارمنی،-لوون-هفتوان-را-تسلیت-گفت

.

حجت الاسلام یونسی، مشاور و دستیار ویژه رئیس جمهور ایران در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی، در پیامی درگذشت هنرمند ایرانی ارمنی، لوون هفتوان را تسلیت گفت.

متن پیام ایشان:

به نام خالق یکتا

 

درگذشت هنرمند فرهیخته ایران، لوون هفتوان (خانگلدیان) را به همه ایرانیان، ارامنه عزیز و جامعه هنرمندان، تسلیت می گویم.

لوون هفتوان متعلق به همه ایرانیان با هر گرایش قومی، دینی و مذهبی است زیرا هنر و هنرمند متعلق به همه انسانهاست.

لوون فرزند معنوی ایران زمین است، زیرا همه فرصتهای مادی جهان غرب را رها کرد و خدمت به فرهنگ ایران و هموطنان را انتخاب نمود.

اینجانب از طرف ریاست محترم جمهور، جناب دکتر روحانی، درگذشت این هنرمند ایرانی ارمنی را به خانواده محترم ایشان، همه ایرانیان فرهنگ دوست، به خصوص ایرانیان عزیز ارمنی، تسلیت می گویم.

 از خدای منان برای روح آن مرحوم رحمت و شادمانی و برای بازماندگان صبر و اجر الهی مسئلت دارم.

 

 

 

 

«آنی» پایتخت باستانی ارمنستان پر بازدید ترین مکان توریستی شرق ترکیه

«آنی» پایتخت باستانی ارمنستان پر بازدید ترین مکان توریستی شرق ترکیه

.

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5541-«آنی»-پایتخت-باستانی-ارمنستان-پر-بازدید-ترین-مکان-توریستی-شرق-ترکیه

.

 خبرگزرای آنادولو ترکیه در گزارشی به پایتخت باستانی ارمنستان یعنی شهر آنی پرداخته است.

شهر باستانی آنی که در استان قارص ترکیه قرار دارد ما بین سال های (961-1045م) به عنوان پایتخت حکومت باگراتونی ارمنستان شناخته می شد. این شهر به دلیل داشتن کلیساهای بسیار به شهر هزار و یک کلیسا نیز شهرت داشت.

نجمتین آلپ رئیس موزه تاریخ شهر قارص در مصاحبه با خبرگزاری آنادولو گفته است:

در طول شش ماه گذشته شهر باستانی آنی مقصد بسیاری از توریست ها بوده و نسبت به سال های گذشته به تعداد توریست ها یی که از این شهر تاریخی بازدید می کنند سه برابر افزوده شده است و امیدوارم طرح بازسازی اماکن تاریخی این شهر هر چه زودتر آغاز شود.

لازم به ذکر است که چندماه پیش بخش ترکی تلویزیون بی بی سی گزارشی از شهر باستانی آنی تحت عنوان «پایتخت فراموش شده یک امپراتوری» تهیه و پخش کرده بود. در این گزارش شرح مفصلی در خصوص کلیساهای ویران شده شهر آنی و جمعیتی که امروز دیگر وجود ندارند ارائه شده بود.

 

خبرگزاری آنادولو در انتهای گزارش می نویسد:

شهر باستانی آنی که در فهرست آثار تاریخی سازمان یونسکو قرار دارد همواره باعث بحث و جدل بین مورخین ارمنی و ترک بوده است. اما در حال حاضر هر دو طرف به جهان در خصوص تاریخ فراموش شده این شهر گوشزد می کنند.

 

 

 

 

نزدیکی استان سیونیک به بازار ایران امتیازی است برای این استان

نزدیکی استان سیونیک به بازار ایران امتیازی است برای این استان

 مترجم: بادالیان

منبع: سایت «نیوز ای ام»

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/5512-نزدیکی-استان-سیونیک-به-بازار-ایران-امتیازی-است-برای-این-استان

.

کارن کاراپتیان نخست وزیر ارمنستان هفتم مارس بمنظور آشنایی با نتایج برنامه های توسعه ای سال 2017  و همچنین برنامه هایی که برای سال 2018 پیش بینی شده اند از استان سیونیک بازدید نمود.

به گفته واهه هاکوپیان استاندار سیونیک بر اساس شاخص های اقتصاد کلان ارقام به شرح زیر در سال 2017 به ثبت رسیده است: حجم تولیدات صنعتی 275.04 میلیارد درام، کشاورزی 62.1 میلیارد درام، ساخت و ساز 18.08 میلیارد درام، گردش خورده فروشی 19.4 میلیارد درام، خدمات غیر رایگان 35.5 میلیارد درام.

در چارچوب برنامه های سرمایه گذاری بخش خصوصی با تلاش های شرکت با مسئولیت محدود «ایتالیان فود کورپوریشن» در قاپان موسسه «تولید پیتزا ایتالیایی» تاسیس شده است. این شرکت 500 هزار دلار سرمایه گذاری کرده و تجهیزات خود را از ایتالیا وارد کرده است. این شرکت مجوز «حلال» نیز کسب کرده است آنچه امکان صادرات به ایران را فراهم خواهد کرد. به گفته استاندار سیونیک وی  به وزارت حمل و نقل، ارتباطات و فناوری اطلاعات مراجعه کرده است تا در مسیر قاپان - جلفا برای شرکت های اتوبوسرانی مزایده اعلام نمایند. هدف از این کار توسعه همکاری با نمایندگی منطقه آزاد تجاری «ارس» ایران می باشد.

فعالیت های ساخت و ساز مجتمع مسافربری فرودگاه قاپان آغاز شده است در این بخش 4.5 میلیارد درام سرمایه گذاری پیش بینی می شود.

سال 2018 در منطقه مسکونی لرنادزور شهر کاجاران کارخانه نساجی با هدف صادرات تولیدات این کارخانه به سمت بازار اوکراین فعالیت خود را آغاز خواهد کرد (میزان سرمایه گذاری حدوداً 500 هزار دلار).

در چارچوب برنامه های گردشگری در روستای داتو فعالیت های ساخت و ساز مرکز تفریحی (اکستریم) با مجتمع زیپلاین آغاز شده است (میزان سرمایه گذاری این پروژه 1.7 میلیون دلار).

در نتیجه تحقق برنامه های سرمایه گذاری بخش خصوصی 15 درصد رشد در سال 2018 در بخش تجارت پیش بینی می شود.

در رابطه با شاخص های بخش کشاورزی اعلام شد که در این استان 1113 هکتار باغ میوه وجود دارد که 25 هکتار باغ های عمده هستند مابقی 1028 هکتار باغ های سنتی هستند که حدود 60 درصد آن نیاز به ترمیم دارد. برای سال 2018 پیش بینی می شود مساحت باغ های عمده به میزان 45 هکتار افزایش یافته و به 70 هکتار برسد. در این استان 5 کشتارگاه فعال می باشد که برای سال 2018 ساخت سه کشتارگاه دیگر نیز پیش بینی می گردد که ساخت یک کشتارگاه هم اکنون آغاز شده است.

کارن کاراپتیان: «پتانسیل بزرگی در بخش پرورش گوسفند در استان سیونیک وجود دارد زیرا بازار ایران بسیار بزرگ است. مذاکرات بسیار مفیدی با طرف ایرانی داشتیم. ما به غیر از بخش انرژی تنها 25 میلیون دلارصادرات به ایران داریم در حالی که واردات ایران 41.5 میلیارد دلار می باشد. ما قرار گذاشتیم تا یک شرکت صادرات - واردات تأسیس کنیم و در راستای افزاش حجم مبادلات تجاری اقدام نماییم. فکر می کنم یکی از «امتیازهای» استان سیونیک هم مرز بودن با این بازار می باشد.

 

 

 

 

 

ملاقات سفیر هند در ارمنستان با سفیر جمهوری اسلامی ایران

ملاقات سفیر هند در ارمنستان با سفیر جمهوری اسلامی ایران

 .

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/5534-ملاقات-سفیر-هند-در-ارمنستان-با-سفیر-جمهوری-اسلامی-ایران

.

بنا به درخواست یوگیشمار سانگ وان سفير هندوستان در ایروان جهت ملاقات با سید کاظم سجادی سفیر کشورمان در ارمنستان، این ملاقات امروز در محل سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایروان صورت پذیرفت و طرفین در این دیدار موضوع همکاری سه جانبه میان جمهوری اسلامی ایران، هند و ارمنستان را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

به گزارش تارنمای سفارت جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، در این دیدار سید کاظم سجادی از همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و هند در زمینه های مختلف اقتصادی، آموزشی و سیاسی در بستر همکاری های منطقه ای و بخصوص در ارمنستان استقبال نمودند.

سانگ وان نیز با اشاره به همکاری های جمهوری اسلامی ایران و ارمنستان، علاقمندی کشورش به همکاری های سه جانبه میان طرفین را ابراز داشته و گفت فعالان تجاری و اقتصادی هند نسبت به حضور در منطقه آزاد مغری و فعالیت اقتصادی در ارمنستان ابراز تمایل نموده اند و هند به مشارکت در ابتکارهای ترانزیت منطقه ای از جمله مسیر خلیج فارس به دریای سیاه و تراسیکا علاقمند می باشد

 

 

 

 

مدیر عامل ایرنا بر نقش خبرگزاری های ایران و ارمنستان در توسعه روابط دو کشور تاکید کرد

مدیر عامل ایرنا بر نقش خبرگزاری های ایران و ارمنستان در توسعه روابط دو کشور تاکید کرد

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5520-مدیر-عامل-ایرنا-بر-نقش-خبرگزاری-های-ایران-و-ارمنستان-در-توسعه-روابط-دو-کشور-تاکید-کرد

.

 مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در دیدار با سفیر ارمنستان در تهران پیوندهای تاریخی و فرهنگی بین دو ملت را قوی دانست و گفت: خبرگزاری های ایران و ارمنستان می توانند در مسیر توسعه روابط دو کشور نقش آفرین باشند.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، سید ضیاء هاشمی در این دیدار به پیوندهای موجود میان ملت ها و دولت های ایران و ارمنستان اشاره کرد و افزود: در حوزه های مختلف به ویژه فرهنگی، علمی و اقتصادی باید تعاملات و ارتباطات بین دو کشور را افزایش دهیم.

وی یادآور شد: در ایروان شاهد بودم که بسیاری از ارمنی ها خود را ایرانی می دانند و سال ها در ایران زندگی کرده اند.

مدیرعامل ایرنا توسعه روابط بین خبرگزاری های دو کشور را ضروری دانست و گفت: تلاش می کنیم با کمک همکاران در خبرگزاری ارمنستان پیوندهای دو کشور را در حد توان تقویت کنیم.

هاشمی تاکید کرد: براساس تعهدات حرفه ای علاقه مند هستیم که بیش از گذشته، جاذبه ها و ظرفیت های دو کشور را به یکدیگر معرفی کنیم.

وی در ادامه به حضور دانشجویان ایرانی در ارمنستان اشاره و ابراز امیدواری کرد شاهد حضور بیشتر دانشجویان ارمنی در ایران باشیم.

وی افزود: یکی از اقداماتی که رسانه های ایران و ارمنستان باید انجام دهند معرفی ظرفیت های علمی دو طرف به همدیگر است.

مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی همچنین گفت: علاقه مندیم از ظرفیت های اساتید و دانشجویان برای توسعه ارتباطات رسانه ای کمک بگیریم.

هاشمی افزود: اگر خبرگزاری ارمنستان در ایران نماینده ای داشته باشد و دفتر آن فعال شود، حتما به فعالیت آن کمک خواهیم کرد.

وی ادامه داد: بنای ما بر این است که خبرنگارانی در ارمنستان داشته باشیم که اخبار این کشور را پوشش دهند.

مدیرعامل ایرنا تصریح کرد خبرگزاری های ایران و ارمنستان می توانند در مسیر توسعه روابط دو کشور نقش آفرین باشند.

هاشمی یادآور شد: باید مشترکات و ظرفیت های دو کشور را به افکار عمومی، شخصیت ها، مسئولان، تجار و گروه های مختلف معرفی کنیم.

وی گفت: توسعه روابط و همکاری ها با همسایگان به نفع همه است بنابراین حتما در این زمینه در حد توان کمک خواهیم کرد.

در ادامه این دیدار آرتاشس تومانیان سفیر ارمنستان در ایران نیز ضمن ابراز علاقه برای همکاری بیشتر بین دو کشور و خبرگزاری های ایران و ارمنستان گفت: دو کشور روابط خوبی دارند و اشتراکات بسیاری در فرهنگ و تاریخ بین آنها وجود دارد .

وی به امضای یادداشت تفاهم بین دو خبرگزاری ایرنا و آرمن پرس اشاره کرد و گفت: این یادداشت تفاهم به تسهیل همکاری های بین دو طرف خیلی کمک می کند.

سفیر ارمنستان در ایران با بیان این که تعاملات بین ایران و ارمنستان مسیر مثبتی داشته است؛ تصریح کرد: دو کشور دارای اشتراکات زیاد فرهنگی و تاریخی هستند.

تومانیان یادآور شد: ما آمادگی داریم که نماینده ای از خبرگزاری ارمنستان در ایران داشته باشیم.

وی در ادامه برای دیدار با مدیران، اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران ابراز علاقه کرد و گفت: از شما می خواهیم که برای دیدار با آنها ما را یاری کنید

 

 

 

 

مبلغ دیه سال آینده 2 میلیارد و310 میلیون ریال اعلام شد

مبلغ دیه سال آینده 2 میلیارد و310 میلیون ریال اعلام شد

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5516-مبلغ-دیه-سال-آینده-2-میلیارد-و310-میلیون-ریال-اعلام-شد

.

آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه روز گذشته در بخشنامه ای مبلغ دیه ماه های غیرحرام در سال 1397 را 2 میلیارد و 310 میلیون ریال تعیین کرد.

به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی ایرنا، آیت الله صادق آملی لاریجانی در بخشنامه ای به واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور، اعلام کرد، در اجرای ماده 549 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و با توجه به بررسی های انجام شده، مبلغ دیه کامله در ماه‌های غیرحرام از ابتدای سال 1397، مبلغ 2 میلیارد و 310 میلیون ریال تعیین می شود.

براساس این گزارش مبلغ دیه سال 1396 در ماه های غیرحرام 2 میلیارد و 100 میلیون ریال تعیین شده بود.

به گزارش ایرنا، این بخشنامه از ابتدای سال 1397 برای همه واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور لازم الاجراست

 

 

 

لوون خانکلدیان هفتوانی

لوون خانکلدیان هفتوانی

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5523-لوون-خانکلدیان-هفتوانی

.

لوون خانکلدیان هفتوانی ۶ فروردین ۱۳۴۵ در خانواده‌ای ارمنی در محله حشمتیه به دنیا آمد.

دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه ساهاکیان و متوسطه را در دبیرستان فیروز بهرام گذراند.

درسال ۱۳۶۳ در رشته هنرهای نمایشی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۹ نمایش "اسب" نوشته محمد چرمشیر را به عنوان پایان‌نامه خود در رشته بازیگری و کارگردانی به اجرا درآورد. بازی در نقش کوتاهی در فیلم "در کوچه‌های عشق" ساخته خسرو سینایی از دیگر کارهای او در این دوران می‌باشد.

وی وقتی در سال ۱۹۹۱ برای شرکت در یک جشنواره تئاتر در ارمنستان به سر می‌برد پاسپورتش را گم کرد و نتوانست به ایران برگردد. در پی این اتفاق به مسکو رفت و فوق لیسانس خود را در رشته کارگردانی تئاتر از آکادمی هنرهای نمایشی روسیه دریافت کرد.

در سال ۱۳۷۴ به کانادا مهاجرت کرد و با تأسیس کمپانی تولیدات هنری "لماز" و گروه تئاتری "ریرا" در شهر تورنتو تا به امروز نمایشنامه‌های متعددی را کارگردانی و اجرا کرده که از جمله آنها می‌توان به: «آهای کی اونجاست؟» (ویلیام سارویان)، «عاشق» (هارولد پینتر)، «دارم خواب می‌بینم. نمی‌بینم؟» (لوئیجی پیراندلو)، «مرغ دریایی» (آنتوان چخوف)، «شاید رؤیا» (لوئیجی پیراندلو) و «یکشنبه» (هراچ تارونیان) اشاره کرد.

به عنوان بازیگر نیز علاوه بر ایفای نقش در چندین نمایش در برخی از آثار سینمایی همچون «صدای تاریک» ساخته بهروز افخمی نیز حضور داشته است.

لوون در تابستان ۱۳۸۹ پس از ۱۹ سال دوری از وطن به ایران بازگشت. او در ایران نیز به عنوان کارشناس تئاتر همکاری‌هایی با جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در زمینه داوری و انتخاب نمایشنامه‌های ایرانی و غیر ایرانی را آغاز کرد.

وی حضور فعالی در سینمای ایران داشت و با فیلم «پرویز» به کارگردانی مجید برزگر مطرح شد و بازی‌اش در فیلم‌هایی همچون «مردی که اسب شد»، «یک دزدی عاشقانه»، «دراکولا»، «غیر مجاز»، «کوپال» و «هجوم» ادامه یافت و در جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۶ هم با فیلم «کار کثیف» خسرو معصومی در این رویداد حضور داشت.

 

او در سال ۱۳۹۵ نمایش «بازی یالتا» را هم به صحنه برد.

لوون شب ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۶،  سر صحنه تصیربرداری "عروس تاریکی"  دچار حمله قلبی شد و روز بعد، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۹۶، ساعت ۱۱ صبح در بیمارستان درگذشت

 

 

 

لوون هفتوان جهان‌بینی منحصر به فرد و قابل ستایشی داشت

کارن خانلری با تسلیت درگذشت هفتوان: لوون هفتوان جهان‌بینی منحصر به فرد و قابل ستایشی داشت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5521-کارن-خانلری-با-تسلیت-درگذشت-هفتوان-لوون-هفتوان-جهان‌بینی-منحصر-به-فرد-و-قابل-ستایشی-داشت

.

 نماینده مردم ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، فقدان لوون هفتوان را بزرگ و غیرقابل باور دانست و گفت: او نه تنها هنرمند خوبی بود بلکه تفکر و جهان‌بینی منحصر به فرد و قابل ستایشی داشت.

کارن خانلری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با ابراز تاسف از فوت لوون هفتوان بازیگر و هنرمند ارامنه، گفت: این هنرمند عزیز و دوست داشتنی در سن 51 سالگی درحالی که توانمندی‌های بسیاری در عرصه هنر کسب کرده و آن‌ها را به جوانان می‌آموخت چشم از جهان فرو بست.

نماینده مردم ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: به یقین وی یکی از نخبگان جامعه ارامنه به شمار می‌رفت که سفر به کانادا و کسب تجربه در حوزه سینما و تئاتر موجب شد با کوله باری از تجربه به سرزمین خود بازگردد و موفقیت‌های خوبی کسب کند.

وی خبر فوت این هنرمند را بسیار تاسف‌بار خواند و گفت: این خبر همه ما را متاسف کرد چراکه کارهای مهم بسیاری مانده بود که باید به سرانجام می‌رساند اما مرگ زودرس مانع از این مسئله شد.

خانلری اضافه کرد: اگرچه جامعه ارامنه هنرمندان بسیاری دارد اما هر فرد به ویژه لوون هفتوان جایگاه خودش را دارد چراکه او نه تنها هنرمند خوبی بود بلکه تفکر و جهان‌بینی منحصر به فرد و قابل ستایشی داشت.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با ابراز امیداواری از اینکه جوانان بتوانند تا حدودی جای وی را پر کنند فقدانش را بزرگ و غیرقابل باور عنوان کرد

 

 

 

 

 

سفیر ارمنستان با حضور در خبرگزاری تسنیم

سفیر ارمنستان با حضور در خبرگزاری تسنیم: ارمنستان می‌تواند پل ارتباطی بین ایران و اتحادیه اروپا باشد

.

http://alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/5527-سفیر-ارمنستان-با-حضور-در-خبرگزاری-تسنیم-ارمنستان-می‌تواند-پل-ارتباطی-بین-ایران-و-اتحادیه-اروپا-باشد

.

 سفیر جمهوری ارمنستان در ایران معتقد است ایروان مناسبات بسیار خوبی با بیشتر کشورهای غربی دارد و ارمنستان می‌تواند پل ارتباطی بین تهران و اتحادیه اروپا باشد.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، آرتاشس تومانیان سفیر فوق‌العاده و تام‌الاختیار جمهوری ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با تسنیم به بررسی روابط ارمنستان و ایران، بیان زمینه‌های همکاری دو کشور و ظرفیت‌های موجود جهت گسترش مناسبات ایروان و تهران، همچنین به تشریح برخی مسائل منطقه‌ای در روابط ارمنستان با سایر جمهوری‌های قفقاز جنوبی می‌پردازد.

نمایندگی ویژه و تام‌الاختیار رئیس جمهور ارمنستان در زمینه روابط ارمنستان و ایران طی سال‌های 2006‌ــ‌2001، رئیس کمیسیون مشترک ارمنستان و ایران در سال‌های 2000 تا 2006 و معاونت اول وزیر امور خارجه جمهوری ارمنستان در سال 1999 تا 2000، تنها بخشی از سوابق کاری و مسئولیت‌های سفیر ارمنستان در ایران است.

آنچه از منظرتان می‌گذرد مشروح گفت‌وگوی خبرنگار تسنیم با آرتاشس تومانیان است.

تسنیم: ارمنستان و ایران دارای تاریخ و فرهنگ مشترک هزاران‌ساله‌اند، اما چنین به‌نظر می‌رسد که شناخت متقابل دو ملت از یکدیگر در سطح نازلی قرار دارد. آیا شما با این نظر موافقید؟

تومانیان: شما صحیح می‌گویید، ملت‌های ارمنستان و ایران از کهن‌ترین اقوام منطقه‌اند و ارتباطات تاریخی و فرهنگی دو ملت ریشه‌های بسیار عمیقی دارد. ایران دارای تاریخ حاکمیت مستقل 2500ساله است. ارمنستان نیز تاریخ دولتی کهنی دارد، اما کشور ما به‌دلایل مختلف در برخی دوران‌های تاریخی استقلال دولت خودش را از دست داده است. در دوران‌هایی نیز این استقلال احیا شده است. در ابتدای قرن بیستم، در سال 1918 یک بار دیگر دولت مستقل ارمنستان به‌وجود آمده است و پس از شکل‌گیری اتحاد شوروی، ارمنستان با تمامیت موجودیت جغرافیایی خود به بخشی از این اتحادیه تبدیل شده است. این شرایط 70 سال تمام تا دوران فروپاشی شوروی حفظ شد. در زمان فروپاشی شوروی، ارمنستان نیز همچون جمهوری‌های دیگر اتحاد شوروی استقلال خود را به دست آورده و دولت خود را تشکیل داده است.

حدود 27 سال است که جمهوری ارمنستان به‌عنوان دولتی مستقل دارای روابط دوجانبه دولتی با جمهوری اسلامی ایران است. سطح نازل شناخت دو طرف از یکدیگر از پیامدهای دوران حکومت اتحاد شوروی است که  طی آن بین ایران و ارمنستان ارتباطات مستقیمی وجود نداشته است، با وجود این، در سال‌های اخیر روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به‌شکل قابل قبولی رشد داشته‌اند. در همین دوران در نتیجه رشد روابط فی‌مابین دو کشور، برنامه‌های مشترک اقتصادی طراحی و اجرا شده‌اند. از اولین برنامه‌ها، ساخت پل به‌روی رودخانه ارس بود که به نماد و سمبل روابط دوستانه دو کشور تبدیل شده است. در دوره‌های بعد برخی برنامه‌های مهم زیربنایی به انجام رسیده‌اند.

دو خط انتقال انرژی الکتریکی فشار قوی ایجاد شده است و سومین خط در حال ایجاد شدن است، بدین ترتیب امکانات بسیار خوبی برای به‌هم پیوستن شبکه‌های برق‌رسانی ایران، ارمنستان، گرجستان و روسیه به‌وجود آمده است. درباره این همکاری چهارجانبه یادداشت‌های تفاهم متعددی به امضا رسیده است. در ارتباط با گاز هم برنامه مهم دیگری که اجرا شده، احداث خط انتقال گاز ایران و ارمنستان با ظرفیت سالانه 2.2 میلیارد مترمکعب است. هم‌اکنون مبادله گاز و البته انرژی الکتریکی بین ایران و ارمنستان انجام می‌شود و این برنامه‌ها در سال آتی گسترش بیشتری خواهد یافت. در زمینه  ارتباطات و مخابرات نیز همکاری‌های خوبی در جریان است.

برنامه دیگری که پس از سال‌ها مطالعه و تحقیق در شرف انجام است و به‌احتمال بسیار زیاد به‌زودی وارد فاز عملیاتی خواهد شد، پروژه احداث نیروگاه آبی مغری به‌روی رودخانه ارس است، طرحی که میلیون‌ها دلار ارزش خواهد داشت.

یکی از محوری‌ترین زمینه‌های همکاری هم‌اکنون در مذاکرات بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بررسی می‌شود. اتحادیه اقتصادی اوراسیا با دارا بودن 180 میلیون نفر جمعیت و ایران با 80 میلیون  نفر جمعیت دارای دو بازار بزرگ هستند که در صورت ارتباط مستقیم می‌توانند امکان عملی بسیار خوبی به‌وجود آورند. همان گونه که می‌دانید روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان پنج جمهوری تشکیل‌دهنده اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند و ارمنستان تنها کشور از این مجموعه است که با جمهوری اسلامی ایران دارای مرز زمینی است؛ به همین دلیل در مذاکرات فی‌مابین جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ارمنستان دارای نقشی محوری و بی‌بدیل است. در حال حاضر این مذاکرات در مراحل پایانی خود قرار دارد و به‌محض پایان یافتن آن و امضای معاهدات مربوطه، شرایط کاملاً نوینی برای ایران و ارمنستان و نیز همکاری‌های اقتصادی تمامی منطقه به‌وجود خواهد آمد.

تسنیم: در حال حاضر چنین به‌نظر می‌رسد که مشکلات زیادی در منطقه قفقاز به‌صورت حل‌نشده باقی مانده‌اند و جمهوری ارمنستان با همسایگان خود مانند جمهوری آذربایجان، جمهوری گرجستان و ترکیه روابط چندان مناسبی ندارد. از طرف دیگر ارمنستان تنها کشور از جمع کشور‌های اتحادیه اقتصادی اوراسیاست که با ایران دارای مرز زمینی است. با این اوصاف و با توجه به روابط پرتنش ارمنستان و همسایگانش، نقش ایروان در اجرای نقش عامل پیوند بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا چگونه باید تبیین شود؟

تومانیان: در ابتدا باید تأکید کنم که بین ارمنستان و گرجستان روابط بسیار خوبی وجود دارد. البته با ترکیه روابط دیپلماتیک نداریم و مرزهای بین دو کشور بسته است. تلاش‌هایی که برای تنظیم روابط دو کشور در چند سال اخیر به‌کار بسته شده‌اند به‌دلیل کم‌کاری ترکیه به بن‌بست رسیده  و اینکه این روابط در آینده به‌چه‌صورت خواهند بود، گذشت زمان نشان خواهد داد.

موقعیت آذربایجان به‌طور کلی وجه متمایزی است. این روابط در گروی مسئله قره‌باغ است و مسئله روابط دو کشور کاملاً در گروی حل این تضاد عمده است.

اما اشاره شما به مسائلی که ارمنستان درمنطقه با آن‌ها دست به گریبان است به این معنا نیست که ارمنستان در انزوا قرار دارد. ایران نیز با برخی همسایگان خود مشکلات پیچیده‌ای دارد.

 

با رضایت خاطر باید ابراز کنم که ارمنستان هم از طریق ایران و هم از طریق گرجستان ارتباط زمینی بسیار خوبی را در جهت تحرکات اقتصادی خود تحقق می‌بخشد.

آنچه به عضویت ارمنستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا مربوط است، باید اذعان کرد که این از مزایای اقتصادی و سیاسی جمهوری ارمنستان است.

ارمنستان در عین حال با اتحادیه اروپا نیز روابط بسیار خوبی دارد. پروسه تصویب قرارداد امضاشده بین جمهوری ارمنستان و اتحادیه اروپا در مراحل پایانی خودش قرار دارد، اگر روابط خوب ارمنستان با ایالات متحده آمریکا و دیگر کشوری های غربی، ژاپن، چین، هندوستان و بسیاری کشورهای دیگر، و نیز سطح متعالی روابط ایران و ارمنستان را در نظر بگیریم، می‌توانیم از ارمنستان به‌عنوان یک عامل تجمیع امکانات اقتصادی در منطقه سخن بگوییم. امروز نیز خوشبختانه نتایج بسیار خوبی در تعمیق روابط اقتصادی منطقه ارمنستان داریم که اگر تنها به رشد حجم تبادلات کالایی ارمنستان و روسیه توجه کنیم، رشد 2 رقمی را شاهد خواهیم بود.

در روابط با اتحادیه اروپا تاکنون مبانی موافقت‌نامه "GSP+" حاکم است، عاملی که اجازه می‌دهد تا 6400 نوع کالا برای ورود به کشورهای اتحادیه اروپا از تخفیفات ویژه گمرکی بهره‌مند شوند. تسهیلات مشابه دیگری در روابط اقتصادی با ایالات متحده آمریکا، سوئیس، نروژ، ژاپن و چند کشور دیگر وجود دارند، همه این‌ها بدان معناست که بنگاه‌هایی که با سرمایه خارجی و از جمله ایرانی در ارمنستان به‌وجود می‌آیند و با تولید کالاهایی که نشان "ساخت ارمنستان" را بر خود دارند، می‌توانند با استفاده از تسهیلات فوق الذکر به بازارهای این کشورها وارد شوند. برای فعالان اقتصادی ایران نظام بانکی ارمنستان نیز که در یکی از بالاترین سطوح استانداردهای معاصر قرار دارد، از جاذبه‌های ویژه‌ای برخوردار است.

بدون شک ایران نیز برتری‌های بسیار قابل ملاحظه‌ای دارد که فعالان اقتصادی ارمنستان می‌توانند به بهترین وجه از آن بهره ببرند، از جمله می‌توان به برخی جنبه‌های پیشرفته اقتصاد ایران اشاره کرد. امکانات بی‌همانند ترانزیتی، منابع غنی طبیعی، توان بزرگ نیروی کارآمد انسانی و بالاخره بازار بزرگ آن، از این جمله‌اند.

در روابط عمیق و همه‌جانبه بین ارمنستان و ایران پهنه بااهمیت دیگری نیز وجود دارد و آن گستره روابط علمی و آموزشی است، جایی که در هر دو طرف امکانات بالقوه فراوانی وجود دارد.

آنچه به شناخت متقابل مربوط است، به‌واقع مسئله‌ای حائز اهمیت است. ما می‌توانستیم درباره یکدیگر خیلی بیشتر از این‌ها بدانیم. اتفاقاً باید عرض کنم که سفارت جمهوری ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران بسیار تلاش می‌کند تا هم از طریق وسائل ارتباط جمعی و هم شبکه‌های اجتماعی، اطلاعات کافی را در سراسر ایران ارائه نماید. مشابه همین کار را بسیاری از نهادهای دولتی ارمنستان و سازمان‌های اجتماعی آن انجام می‌دهند. سفارت‌خانه هر از گاهی دیدارهایی را با اتاق‌های بازرگانی تهران و استان‌های مختلف کشور برگزار می‌کند. در این راستا فعالیت بسیار وسیعی را خود نهادهای ایرانی نیز انجام می‌دهند و از جمله سفارت جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان بسیار فعال است. اما در هر صورت در این راستا نیازهای ما بسیار بیشتر از تلاش‌هایی است که دو طرف به‌کار می‌برند.

تسنیم: در سال‌های اخیر در ارمنستان نظام ریاستی جمهوری به نظام جمهوری پارلمانی تغییر یافت. در روزهای اخیر نیز انتخاب ریاست جدید جمهوری، آقای آرمن سرکیسیان، از طریق پارلمان ارمنستان انجام پذیرفت. اما انتخاب نخست وزیر در ماه آوریل انجام خواهد شد. آیا در این باره و در رابطه با تحولات آتی آن سخنی دارید؟

تومانیان: تغییرات بسیار جدی در قانون اساسی ارمنستان صورت پذیرفته است، تغییراتی که نظام اداره کشور را از ریاستی به پارلمانی تغییر داده است. این تغییرات بنیادین در جریان تکوین قرار دارند. در گذشته رئیس جمهوری کشور به‌وسیله مردم، با رأی مستقیم انتخاب می‌شد. امروزه بر اساس مبانی موجود رئیس جمهور از طرف پارلمان انتخاب می‌شود. همان گونه که اشاره فرمودید، ریاست جمهوری ارمنستان انتخاب شده است و به‌زودی دریک فاصله زمانی یک‌ماهه و باز از طرف پارلمان ارمنستان، نخست وزیر نیز تعیین خواهد شد و دولت شکل خواهد گرفت. اما درباره تحولات آتی، من بر این باور هستم که با نظام جدید اداره کشور، ما شاهد تغییرات ثمربخش و پیگیرانه خواهیم بود.

تسنیم: یکی از حساس‌ترین مسائل در قفقاز جنوبی، مسئله قره‌باغ است و هریک از طرفین درگیر در مناسبت‌های مختلف، توضیحاتی درباره دلایل درگیری‌ها ارایه کرده و طرف مقابل را به پیشدستی در تحریکات متهم می‌کنند. در این چهارچوب بررسی‌ها و فعالیت‌هایی صورت می‌پذیرد. چنانچه اخیراً جمهوری آذربایجان به‌مناسبت واقعه خوجالی، ارمنستان را متهم به ارتکاب جنایت کرده است. نظر شما در این باره چیست؟

تومانیان: تمامی جزئیاتی که در چهارچوب مسئله قره‌باغ قرار دارند برای جامعه جهانی روشن و شفاف است. واضح است که مواضع ارمنستان و آذربایجان درباره این مسائل تفاوت‌های اصولی با یکدیگر داشته باشند. گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا سالهاست که حل مسالمت‌آمیز مسئله را در دستورکار خود قرار داده است و سه کشور فرانسه، روسیه و ایالات متحده به‌عنوان سران این گروه مدیریت امور را در دست دارند. به‌عقیده ما مواضع جمهوری اسلامی ایران در رابطه با این معضل به‌طور کلی موضعی متوازن است و بدون شک در سطح منطقه‌ای عاملی بازدارنده در جهت حفظ ثبات است.

مسئله دیگری را نیز باید خاطرنشان کنم؛ ضمن ارج گذاشتن به تلاش‌های جامعه جهانی برای حل صلح‌آمیز این مناقشه باید یادآوری کنم که در بسیاری از مواقع در برخی از کشورها کارشناسان، متخصصین و نمایندگان وسائل ارتباط جمعی و حتی نهاد‌های دولتی درباره دلایل و شرایط آغاز مناقشه و همچنین شرایط کنونی و پروسه‌های موجود تعمق نمی‌کنند، از این لحاظ لازم می‌دانم برخی اطلاعات را ارائه نمایم.

قره‌باغ هرگز داخل مرزهای جمهوری آذربایجان مستقل قرار نداشته است. در دوران اتحاد شوروی نیز قره‌باغ، با دخالت مستقیم استالین و بدون احترام به اراده سکنه‌اش  به‌عنوان منطقه یا استان خودمختار در شاکله جمهوری آذربایجان قرار داده شده است. در زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی بود، جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان به دولت‌های مستقل تبدیل شده‌اند، در این زمان قره‌باغ بر اساس اصول قانون اساسی اتحاد شوروی از شاکله آذربایجان خارج شد. این یک پروسه حقوقی صلح‌آمیز بود که پی‌آمدهای آن و آغاز عملیات نظامی و شرایطی که تاکنون ادامه دارد برای همگان روشن است.

من مایل بودم که در نشریات خارجی درباره بررسی دلایل آغاز مناقشه قره‌باغ و جست‌وجوی راه‌های عادلانه حل آن، تحلیل‌های عمیق‌تری انجام می‌پذیرفت و راهکارهای عملی بیشتری پیشنهاد می‌شد. برای طرفین درگیر این مناقشه، نگاه‌های بی‌طرفانه و یکسان‌نگر و شعارهای صلح‌طلبانه هیچ راه‌حل واقعی و عادلانه‌ای را در بر ندارند.

و اما درباره واقعه خوجالی مایلم سخنان رئیس جمهور سرژ سرکیسیان در ژانویه سال جاری در پاسخ به پرسش یکی از اعضای هیئت جمهوری آذربایجان در مجمع پارلمانی شورای اروپا را عیناً برای شما نقل کنم. در این پاسخ، رئیس جمهور سرژ سرکیسیان سخنان ایاز مطلب‌اف، رئیس اسبق جمهوری آذربایجان را به‌یاد حاضران آورد. ایشان گفته بود که «دو نیروی سیاسی آذربایجان در رابطه با واقعه اسفناک خوجالی یکدیگر را متهم و مسئله را به تسویه حساب‌های داخل خودشان منسوب کردند».

من در اینجا مایل نیستم به شرح تسویه حساب‌های خونینی که در شهرهای جمهوری آذربایجان از جمله باکو و سومقائیت و غیره منجر به فجایعی شد اشاره کنم.

درباره تمامی این حوادث دردناک و تأسف‌آور مطالب بسیاری به‌رشته تحریر در آمده و تحلیل‌های فراوانی انجام شده است که اطلاعات مربوط به هر کدامشان در دسترس همگان است.

من بر این باور هستم که بسیار مناسب‌تر خواهد بود اگر تلاش‌های چندجانبه جامعه جهانی، گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا و دیگر نیروها، بر یافتن راه‌حل‌های سریع و ایجاد ثبات در منطقه معطوف شود.

تسنیم: و در پایان، آینده روابط ایران و ارمنستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تومانیان: روابط با جمهوری اسلامی ایران در مجموعه  سیاست خارجی جمهوری ارمنستان از اولویتی خاص و جایگاهی ویژه برخوردار است. اطمینان دارم که این امر برای جمهوری اسلامی ایران نیز همین گونه است. همچنین معتقدم که این روابط دارای ثبات و دوام است و تابع اراده و روابط هیچ کشور سومی نیست.

درباره روابط ارمنستان و ایران خوشبین هستم و ایمان دارم که ما سال‌های همکاری‌های پرباری را پیشِ‌رو داریم.

 

 

 

راه اندازی پرواز مستقیم تهران - بلگراد پس از 27 سال

راه اندازی پرواز مستقیم تهران - بلگراد پس از 27 سال

.

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5517-راه-اندازی-پرواز-مستقیم-تهران-بلگراد-پس-از-27-سال

.

  هواپیمای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران روز گذشته در فرودگاه نیکولا تسلا به زمین نشست تا پرواز مستقیم تهران - بلگراد پس از 27 سال توقف دوباره راه اندازی شود.

به گزارش ایرنا، از این پس پروازهای مستقیم شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر)، هفته ای دو بار در روزهای شنبه و سه شنبه بین تهران و بلگراد و بالعکس انجام خواهد شد.

این پرواز با استقبال فراوان از طرف مردم ایران و صربستان مواجه شده است بطوریکه تمامی بلیت های این خط تا پایان تابستان سال 97 رزرو شده است.

برقراری خط مستقیم هوایی بین تهران و بلگراد و بالعکس از دیگر اقدامات مهم در راستای گسترش روابط صربستان و ایران است.

علاوه بر هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که در هفته ای دو بار در خط تهران - بلگراد و بالعکس تردد دارد به زودی شرکت هواپیمایی قشم ایر نیز هفته ای دو بار در این مسیر پرواز خواهد داشت.

روابط جمهوری اسلامی ایران و صربستان دوستانه و رو به رشد است و در سال گذشته تحرکات قابل توجهی برای توسعه و تعمیق هر چه بیشتر روابط دو کشور صورت گرفته است.

تصمیم دو کشور در زمینه لغو رژیم روادید بین جمهوری اسلامی ایران و صربستان به منظور تسهیل مراودات مردمی، گردشگری و مبادلات تجاری، از گام های مهم برای توسعه روابط در چند ماه اخیر بوده است.

صربستان در دوم سپتامبر سال 2017 (11 شهریور ماه 96) و ایران نیز در نوامبر 2017 (10 آبان ماه 96)، لزوم دریافت روادید را برای شهروندان کشور مقابل، لغو کردند

 

 

 

حضور سفیر ارمنستان در خبرگزاری تسنیم

حضور سفیر ارمنستان در خبرگزاری تسنیم

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5510-حضور-سفیر-ارمنستان-در-خبرگزاری-تسنیم

.

سفیر ارمنستان در ایران ضمن حضور در خبرگزاری تسنیم با مدیران و خبرنگاران باشگاه خبرنگاران پویا مجموعه گفت‌وگو کرد.

به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، آرتاشس تومانیان، سفیر فوق‌العاده و تام‌الاختیار جمهوری ارمنستان در ایران و ساهاک یغیازاریان، رایزن فرهنگی این کشور، ضمن حضور در باشگاه خبرنگاران پویا و بازدید از تحریریه این مجموعه، در جریان نحوه کار و شیوه تولید خبر این خبرگزاری قرار گرفت.

سفیر ارمنستان در تهران سپس در پاسخ به سؤالات خبرنگار تسنیم به تشریح مسائل روز در روابط دوجانبه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایروان و تهران، همچنین سیاست خارجی ارمنستان در برخی مسائل مهم منطقه‌‌ای پرداخت که مشروح این مصاحبه به زودی در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت

 

 

 

 

 

 

 

 

آلبرت بیگجانی مطرح کرد: لوون هفتوان عاشق تئاتر بود

آلبرت بیگجانی مطرح کرد: لوون هفتوان عاشق تئاتر بود

 .

http://alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/5519-آلبرت-بیگجانی-مطرح-کرد-لوون-هفتوان-عاشق-تئاتر-بود

.

 آلبرت بیگجانی، لون هفتوان را انسانی واقعی و به دور از حاشیه‌های سینما دانست که طبق آنچه خودش دوست داشت زندگی می‌کرد.

این کارگردان تئاتر که از دوستان قدیمی لوون هفتوان است، در پی درگذشت این بازیگر در گفت‌و گویی با ایسنا بیان کرد: او وقتی به ایران برگشت (اواخر دهه 80) در سینما خیلی پرکار بود و در فیلم‌های زیادی بازی کرد و معروف شد با این حال عاشق تئاتر بود و اگر می‌توانست فقط تئاتر کار می‌کرد.

بیگجانی گفت: لوون از شادترین انسان‌های دنیا بود و از تمام حاشیه‌های سینما دور ماند.

وی درباره علت مرگ این بازیگر گفت: جمعه شب (18 اسفند ماه) سر صحنه فیلمبرداری دچار سکته قبلی شد و البته در این اتفاق شاید اضافه وزن و آسم هم دخیل بوده باشد. البته او با وجود این وضع هر بار هم که درباره رژیم می‌شنید می‌گفت این نوع زندگی را دوست دارد ولی رفتنش برای ما که انسانی واقعی و نازنین بود، سخت است

 

 

 

یک شنبه قاضی ناعادل դատաւորած կիրակի

یک شنبه قاضی ناعادل դատաւորած կիրակի

گارگین فتائی

.

یک شنبه یازدهم مارس برابر با بیستم اسفند مطابق است با پنجمین یک شنبه از روزه بزرگ ارمنی موسوم به یک شنبه داور یا قاضی ناعادل به ارمنی դատաւորած կիրակի و با آوانویسی انگلیسی datavorats Giragi که حکایت آن در انجیل لوقا به این گونه آمده و اشاره ای دارد به داوری خداوند در روز رستاخیز

 

 

انجیل لوقا باب هجدهم ایات اول تا هشتم

  حکایت بیوه زن

 ۱و برایایشاننیز مثلیآورد در اینکه میباید همیشهدعا کرد و کاهلینورزید.  ۲ پسگفتکه“در شهریداوریبود کهنهترساز خدا و نهباکیاز انسانمیداشت.  ۳ و در همانشهر بیوهزنیبود کهپیشویآمدهمیگفت، داد مرا از دشمنمبگیر.  ۴ و تا مدتیبهویاعتنا ننمود؛ ولکنبعد از آنبا خود گفت، هر چند از خدا نمیترسمو از مردمباکیندارم،  ۵ لیکنچوناینبیوهزنمرا زحمتمیدهد، بهداد او میرسم، مبادا پیوستهآمده، مرا بهرنجآورد.”  ۶ خداوند گفت: “بشنوید کهاینداور بیانصافچهمیگوید؟  ۷ و آیا خدا برگزیدگانخود را کهشبانهروز بدو استغاثهمیکنند، دادرسینخواهد کرد، اگرچهبرایایشاندیر غضبباشد؟  ۸ بهشما میگویمکهبهزودیدادرسیایشانرا خواهد کرد. لیکنچونپسر انسـانآیـد، آیا ایمـانرا بر زمیـنخواهـد یافـت؟

 

نتایح

1: برای داوری نشدن نزد خداوند باید شب و روز و مرتب دعا کنیم

2: سماجت بیوه زن علاوه بر اینکه به ما می گوید برای گرفتن حق خودت باید  در همین دنیا هم پافشاری کنی و  این چیزی است که خیلی ها به مسیحیت ایراد وارد می کنند که مسیجیت در برابر ظلم یا گرفتن حق کاری نمی کند که این مثال نمونه بارز رد حرف آنهاست.

از سوی دیگر می خواهد بگوید هیچ گاه برای داوری  عادلانه ناامید نشده و دست از تلاش بر ندارید هر چند که داور مذکور  این جهانی و ناعادل باشد .

3: این قاضی تنها به خاطر اینکه بیوه زن دست از سرش بردارد حق  او را به او داد وقتی یک قاضی این جهانی  و ناعادل ناگزیر به داوری عادلانه  به خاطر راحتی شخصی خود می شود به طریق اولی  داوری خداوند قطعی بوده و نه به خاطر نفع و امیال شخصی بلکه  بر اساس عدالت الهی خواد بود که ما باید  از طریق دعا و اجرای فرامین وی تلاش کنیم لایق بخشش وی در این داوری باشیم

 

 

 

 

 

بدریخ اسمتانا

بدریخ اسمتانا

جمع آوری از گارگین فتائی

.

تولد

 ۲مارس ۱۸۲۴

ملیت

جمهوری چک جمهوری چک

مرگ

 ۱۲مهٔ ۱۸۸۴ (۶۰سال)

ساز(ها)

پیانو

بِدریخ اِسمِتانا (به چکی: Bedřich Smetana) (زادهٔ ۲ مارس ۱۸۲۴ در لیتومیشل - درگذشتهٔ ۱۲ مهٔ ۱۸۸۴ در پراگ) آهنگ‌ساز اهل چک بود.

 

 

او پیشگام موسیقی‌ای بود که آرمان‌های استقلال‌طلبی کشورش را زنده نگاه می‌داشت؛ به همین خاطر، در این کشور به‌عنوان «پدر موسیقی چک» شناخته می‌شود. در عرصهٔ بین‌المللی، او با آثاری چون اپرای عروس فروخته‌شده و مجموعهٔ شش پوئم سمفونی به نام میهن من، که تصویری از تاریخ افسانه‌ها، و مناظر سرزمین ملی آهنگ‌ساز ارائه می‌دهد، و برای «اولین کوارتت زهی» به نام برای زندگی من شناخته می‌شود.

او یک پیانسیت بااستعداد بود و اولین اجرای عمومی‌اش در شش‌سالگی بود. بعد از تحصیلات عمومی، تحصیل موسیقی را نزد یوزف پراکش آغاز کرد. اولین ساختهٔ ناسیونالیستی او طی انقلاب ۱۸۸۴ پراگ (که او هم در آن شرکت داشت) شکل گرفت. بعد از اینکه در پراگ نتوانست به کارش ادامه بدهد، به سوئد رفت و در آنجا به‌عنوان استاد و رهبر گروه کر گوتنبرگ و نوشتن آثار ارکستریِ عظیم مشغول شد. در همین دوران، او دو بار ازدواج کرد و صاحب شش دختر شد که سه دختر در نوزادی از دنیا رفتند.

در سال ۱۸۷۴، به‌دلیل بیماری سفیلیس، وضعیت سلامتی اسمتانا رو به وخامت گذارد و او از رهبری اپرای پراگ استعفا کرد. اسمتانا در سال ۱۸۷۴ کاملاً ناشنوا شد. با این وجود، از سال ۱۸۷۴ تا سال ۱۸۷۹ میلادی به تصنیف شش حلقه پوئم سمفونیک به نام میهن من، با الهام از مناظر و افسانه‌های سرزمین مادری‌اش پرداخت. او همچنین کوارتتی برای سازهای زهی را به نام از زندگی‌ام (۱۸۷۶) تصنیف نمود. اپرای دیوار ابلیس (۱۸۸۲) و تعدادی قطعه برای پیانو (شامل تعداد زیادی پولکا) از دیگر آثار سال‌های پایانیِ سخت آهنگساز می‌باشند. اسمتانا به‌دلیل افسردگی و اختلال اعصاب به آسایشگاه روانی در پراگ برده شد و اندکی بعد در همان‌جا درگذشت.

 

برخی از آثار

اپرای نامزد فروخته‌شده

 اپرای راز

سمفونی پیروز

پوئم سمفونی میهن من

 چندین پولکا برای پیانو

سه‌نوازی برای پیانو، ویولن و ویولنسل

.

میهن من

 

میهن من (به چکی: Má vlast، ما ولاست) مجموعهٔ شش پوئم سمفونیک است که توسط آهنگساز بوهمی، بدریخ اسمتانا، در سال‌های ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۹ میلادی، بطور مجزا تصنیف گردیدند. نخستین اجرای کامل آن‌ها در ۵ نوامبر ۱۸۸۲ انجام شد. این پوئم سمفونیک‌ها هرکدام برنامه (داستان) جداگانه‌ای دارند و بیانگر مناظر، افسانه‌ها و پیروزی‌های سرزمین مادری آهنگساز می‌باشند. محبوب‌ترینشان مولداوا (دومین قطعه) است.

اسمتانا در زمان تصدی رهبری ارکستر تئاتر و ادارهٔ اپرای ملی در پراگ با مخالفت و مقاومت روزافزونی روبرو گشت تا حدی که از فرط نگرانی و تأثر خاطر دستخوش افسردگی و ناراحتی عصبی شدید شد. وی بناچار در بهار سال ۱۸۷۴ از سمت خود استعفا کرد و در اکتبر همان سال قوهٔ شنوایی‌اش سخت رو به ضعف و تحلیل نهاد. در این هنگام اسمتانا از فعالیت‌های اجتماعی و هنری در خارج از خانه‌اش کناره گرفت و همهٔ نیرو و حواس خویش را صرف ساخت شش قطعه در فرم پوئم سمفونیک نمود که در مجموع به نام میهن من موسوم گردید.

 

موومان‌ها

1. ویشه‌راد «Vyšehrad»: در سال ۱۸۷۴ تصنیف شد. نام آن از قصر باستانی پادشاهی بوهم گرفته شده‌است.

2. مولداوا «Die Moldau» یا ولتاوا «Vltava»: در سال ۱۸۷۴ تصنیف شد و برای نخستین بار در ۱۸۷۵ میلادی اجرا گردید. نام آن از رودخانهٔ ولدآوا گرفته شده‌است و توصیف‌کنندهٔ مناظر این رودخانه از سرچشمه‌اش تا ورودش به شهر پراگ می‌باشد. اسمتانا یک آواز فولکوریک قدیمی چکی را به عنوان تم اصلی «رودخانه» بکار برده است. برنامهٔ توصیفی که به همراه پارتیسیون اثر آمده‌است حاکی از آن است که موسیقی، صحنه‌هایی را دنبال و توصیف می‌کند که رودخانه از میان آن‌ها می‌گذرد. جنگل‌ها، مرغزارها، مکان‌های تاریخی و همهٔ نکاتی که از اثر دیدار آن نقاط به خاطر متداعی می‌شود؛ از جمله ضیافت و شادمانی حوریا آبزی. مولداوا قطعه‌ای میهن‌پرستانه است و نشان‌دهندهٔ علاقهٔ اسمتانا به سرزمین مادری‌اش می‌باشد. مولداوا محبوب‌ترین قطعه در میان شش پوئم سمفونیک است.

3. شارگا «Šárka»: دره‌ای در شمال پراگ که نام آن از یکی از قهرمانان اساطیری مؤنث بوهم گرفته شده‌است و بیانگر ماجرای انتقام افسانه‌ای او است. این قطعه در سال ۱۸۷۵ پدید آمد.

4. از مرغزارها و جنگل‌های بوهم «Z c̆eských luhů a hájů»: نام آن به مناظر و جنگل‌های اطراف رود البه اشاره دارد. تصنیف این قطعه در سال ۱۸۷۵ پایان یافت.

5. تابور «Tábor»: استقامت جنگاوران چک. در این قطعه که در سال ۱۸۷۸ تصنیف شد، آوازهای رزمی هوسی‌ها معرفی می‌شود.

6. بلانیک «Blanik»: تپه‌ای که قهرمانان و جنگاوران هوسی ضمن عقب‌نشینی خود بدان پناه بردند تا بار دیگر نیروهایشان را جمع‌آوری کنند و به جنگ نهایی برای آزادی سرزمین مادری مبادرت ورزند. این قطعهٔ پایانی در سال ۱۸۷۹ ساخته شد.

 

پوستر نخستین اجرای میهن من، ۱۸۸۲

 

 

 

کوارتت زهی شماره ۱ (اسمتانا)

کوارتت زهی شماره ۱ ("زندگی من"به زبان چکی: "Z mého života") در می مینور، یک اثر چهار موومانی مجلسی متعلق به دورهٔ موسیقی رمانتیک است که در سال ۱۸۷۶ توسط آهنگساز اهل چک، بدریخ اسمتانا، نوشته شده‌است.

پس از اینکه اسمتانا ناشنوا می‌شود در سال ۱۸۷۶ از پراگ به یابکینیتسه نقل مکان می‌کند. در پاییز همان سال، ساختن این کار را آغاز می‌کند. استفاده از ۴ ساز که باهم به گفتگو می‌پردازند مثل یک دایرهٔ دوستانه است. اسمتانا در ۲۹ دسامبر ۱۸۷۶ این کار را تکمیل می‌کند. اولین اجرای این قطعه به شکل خصوصی در سال ۱۸۷۸ اجرا می‌شود که ویولنیستش، آنتونین دورژاک بوده‌است. اجرای عمومی این کوارتت در سال ۱۸۷۹ بوده. این کار شبه-اتوبیوگرافی است که از ادوار مختلف دورهٔ زندگی خودش الهام گرفته. از خصایص جالب این کار، استفادهٔ ویولای سولو در ابتدای موومان اوله است و در موومان آخر «هارمونیک می» برای ویلن اول که بیانگر سوت در گوش اسمتانا بوده که خبر از ناشنواییش می‌داده‌است.

 

ساختار

1. Allegro vivo appassionato

2. Allegro moderato à la رقص لهستانی پولکا

3. لارگو sostenuto

4. Vivace

 

مجموعهء میهن من

Má Vlast [La mia patria]

 

سوئیت سمفونیک

Prodaná nevěsta [La sposa venduta]

اپرای نامزد فروخته شده

The Bartered Bride

 

Vltava (Moldava), da “Má vlast” (La mia patria)

Čertova stěna [Il muro del diavolo], JB 1:122

 

تک آهنگ مولداوا

Muldava  or Vutava

معروف ترین آهنگ از مجموعه میهن من

 

لینک دانلود آهنگهای اسمتانا

https://www.liberliber.it/online/autori/autori-s/bedrich-smetana/

 

Alien / foreigner / stranger

Alien / foreigner / stranger

.

stranger

غریبه

یک غریبه stranger شخصی است که شما او را نمی شناسید

 

,وقتی ماشین من داغون شد یک غریبه مهربان برای کمک به من توقف کرد

When my car broke down, a kind stranger stopped to help me.

 

Foreigner

خارجی

یک خارجی foreigner  شخصی است که از کشور دیگری می آید

 

این شهر  یک مکان  عمومی توریستی است بنابراین همیشه دور و بر آن  تعداد زیادی توریست وجود دارد

This town is a popular tourist destination, so there are always a lot of foreigners around.

 

قانون جدید ،  ارائه اسناد مربوط به کارکردن را  قانوناً برای  خارجی ها آسانتر  می کند

The new law makes it easier for foreigners to get documents to work legally.

 

تعداد زیادی از خارجی ها در  همسایگی من نقل مکان کرده اند  –  تنها من افرادی از هفت کشور مختلف را در آپارتمان خودم ملاقات کرده ام

A lot of foreigners have been moving into this neighborhood – I’ve met people from seven different countries in my apartment building alone!

 

Alien

بیگانه

 

کلمه بیگانه alien اصطلاخ قانونی کلمه foreigner است و معمولاً  یا برای توصیف " مهاجرین غیرقانونی illegal aliens " یعنی افرادی که در یک کشور به طور غیر قانونی ساکن هستند و یا برای توصیف " مهاجرین قانونی resident aliens" یعنی افرادی که به طور قانونی در یک کشور زندگی می کنند به کار می رود .  این کلمه  در زبان رسمی و حقوقی است و در مکالمات روزمره بهتر است از foreigner استفاده شود .

بیگانه به معنی موجوداتی از سایر سیارات نیز هست و در واقع عنوان دیگری برای موجودات فرازمینی  extraterrestrial است

 

 

Aim / goal / objective

Aim / goal / objective

 

objective

آماج، هدف، منظور، مقصد، قصد

 

Aim

منظور، قصد، خواستهدف، آماج، نشانه

نشانه گرفتن ، هدف گرتفن

 

goal

هدف، مقصد، مقصود، آرمان

 

بسیاری از افراد ، این کلمات را به جای هم به کار می برند و در واقع تفاوت واقعاً بسیار اندکی بین آنها وجود دارد . در انگلیسی روزمره از بین این سه کلمه " goal " متداولترین آنهاست کلمات "   Aim"  و " objective  "  معمولاً در نگارش رسمی  تر به کار می روند .

یک تفاوت کوچک این است که objective خاص تر از goal است برای نمونه

هدف ما ارتقای خدمات بهداشتی برای کودکان  است (به طور  عمومی )

Our goal is to improve health care for children.

 

قصد و هدف ما  مقرر داشتن واکسن برای ده هزار کودک است ( به طور خاص تر )

Our objective is to provide 10,000 children with vaccines.

 

ولیکن در مکالمات غیررسمی ، بیشتر افراد از کلمه goal در هر دو  امر  عمومی یا  خاص استفاده می کنند  

 

هدف من کم کردن وزن است ( عمومی )

My goal is to lose weight.

 

هدف من کم کردن وزن  به میزان بیست پوند تا تابستان است ( به طور خاص تر )

My goal is to lose 20 pounds by the summer.

 

کلمات goal   و  objectiveتنها اسم هستند اما کلمه aim هم می تواند یک اسم و هم یک فعل باشد

 

هدف از این پروژه بالابردن انگیزه دانش آموزان است

The aim of this project is to increase our students' motivation.

در اینجا  aim در نقش اسم آمده است

 

ما در نظر داریم انگیزه دانش آموزان را افزایش  دهیم

We're aiming to increase our students' motivation.

در اینجا  aim همراه با ing در نقش فعل آمده است

 

 

هفت زمستان از غروب «مادر نجوم ایران» گذشت

هفت زمستان از غروب «مادر نجوم ایران» گذشت

 .

http://alikonline.ir/fa/news/social/item/5498-هفت-زمستان-از-غروب-«مادر-نجوم-ایران»-گذشت

.

۱۵ اسفند ماه، هفتمین سالگرد درگذشت دکتر آلنوش طریان، ستاره درخشان عرصه نجوم ایران و نخستین زن فیزیکدان کشور و دارنده عنوان مادر ستاره نجوم ایران است که در اواخر عمر در آسایشگاه زندگی می‌کرد و در سال ۸۹ به علت کهولت سن در تهران درگذشت.

به گزارش ایسنا، آلنوش  طریان در تهران و در تاریخ سه‌شنبه ۹ نوامبر ۱۹۲۰ (۱۸ آبان ۱۲۹۹) از پدر و مادری تحصیل کرده از ارمنی‌های ایران زاده شد. پدر طریان در جلفای اصفهان و مادرش در تهران چشم به جهان گشودند. پدر طریان پاره‌هایی از شاهنامه را به زبان ارمنی بازگردانی کرده بود. مادر طریان نیز دانش‌آموخته رشته ادبیات از سوئیس بود.

آلنوش  پس از طی تحصیلات مقدماتی به دانشگاه تهران رفت و در خرداد سال ۱۳۲۶ با درجه لیسانس فیزیک از دانشکده علوم دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.

وی درمهرماه همان سال به عنوان کارمند آزمایشگاه فیزیک دانشکده علوم استخدام و یک سال بعد به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی در دانشکده علوم منصوب شد. طریان مدتی بعد با هزینه شخصی به بخش فیزیک اتمسفر دانشگاه پاریس رفت و دانشنامه دکتری دولتی‌اش را از دانشگاه علوم پاریس در سال ۱۹۵۶ میلادی (۱۳۳۵ خورشیدی) دریافت کرد.

طریان به رغم امکان تدریس در دانشگاه سوربن به ایران بازگشت و با رتبه دانشیاری در رشته ترمودینامیک در گروه فیزیک مشغول به کار شد.

در سال ۱۳۳۸ دولت فدرال آلمان غربی بورس مطالعه رصدخانه فیزیک خورشیدی را در اختیار دانشگاه تهران قرار داد که وی برای این بورس انتخاب شد و از فروردین سال ۱۳۴۰ به مدت ۴ ماه به آلمان رفت و پس از انجام مطالعات به ایران بازگشت.

دکتر طریان ۳ سال بعد درتاریخ ۹ خرداد ۱۳۴۳ به مقام استادی ارتقا پیدا کرد و اولین فیزیکدان زنی شد که در ایران به مقام استادی رسیده است.

وی در آبان ماه سال ۴۵ به عضویت کمیته ژئوفیزیک دانشگاه تهران درآمد و در سال ۴۸ به ریاست گروه تحقیقات فیزیک خورشیدی موسسه ژیوفیزیک دانشگاه تهران منصوب شد و در رصدخانه فیزیک خورشیدی که خود وی در بنیانگذاری آن نقش عمده‌ای داشت، فعالیت خود را آغاز کرد.

دکتر طریان در سال ۱۳۵۸ تقاضای بازنشستگی داد و به افتخار بازنشستگی نائل شد. اما علاقه او به علم و دانش سبب شد تا وصیت‌نامه‌ای تنظیم کند و منزل مسکونی خود را پس از مرگ به ارامنه جلفا و دانشجویانی که محل اسکان مناسبی ندارند، ببخشد. او در سال‌های جوانی به مردی علاقه‌مند بوده است، اما مرگ او سبب شد تا دکتر طریان تصمیم بگیرد برای همیشه مجرد باقی بماند و پس از گذشت سالیان دراز از آن روزها، زندگی بدون وارث را در کنج آسایشگاهی در قلب پایتخت (آسایشگاه سالمندان توحید) تجربه کند.

اولین بانوی استاد فیزیک ایران در مراسم تقدیر از زنان نمونه که به همت مرکز امور زنان و خانواده به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا (س) و بزرگداشت مقام زن درتاریخ ۲۶ تیر ماه سال ۱۳۸۵ برگزار شده بود، مورد تقدیر قرار گرفت.

در سال ۸۲ از زندگی وی فیلمی با عنوان "سوی خورشید" ساخته می‌شود و در آن زندگی این نخستین بانوی استاد کرسی فیزیک ستاره در دانشگاه تهران به تصویر کشیده می‌شود.

این فیلم مستند یکی از مجموعه برنامه‌های "فرزانگان ایران" بود که به سفارش شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه شده بود که به زندگی و فعالیت‌های علمی دکتر آلنوش  طریان می‌پرداخت.

"پایه‌گذاری نخستین رصدخانه فیزیک خورشیدی"، "پایه‌گذاری نخستین تلسکوپ خورشیدی"، "ارائه دروس فیزیک خورشیدی و اختر فیزیک برای نخستین بار در کشور" و "وقف منزل خویش به دانشجویان برای گسترش دانش و بهره‌گیری دانشجویان ارمنی" از جمله خدمات علمی این بانوی فقید محسوب می‌شود.

استاد طریان، مادر نجوم ایران، توانست دانشجویان فراوانی را از نزدیک با مباحث مربوط به فیزیک آشنا کند و تجربه کار با تلسکوپ و دیگر ابزار رصدخانه‌ای را برای آنها امکان‌پذیر کند.

وی سرانجام در زمستان سال ۱۳۸۹ بر اثر کهولت سن در ۹۰ سالگی درگذشت. پیکر وی در روز ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ از کلیسای مریم مقدس تشییع و در گورستان ارامنه تهران به خاک سپرده شد