ژئوپارک قشم جهانی شد

 

ژئوپارک قشم جهانی شد

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/social/item/2957-ژئوپارک-قشم-جهانی-شد

.

به گزارش ایرنا، مرتضی شیخ زاده جمعه شب در جمع خبرنگاران افزود: دویست و یکمین نشست شورای ژئوپارک‌های جهان به مدت 10 روز در فرانسه برگزار و 15 اردیبهشت در روز پایانی این نشست، جهانی شدن ژئوپارک قشم قطعی شد و سازمان یونسکو تاییدیه کتبی آن را ساعاتی پیش به سازمان منطقه آزاد ارسال کرد.

وی افزود: ژئوپارک قشم نخستین بار در سال 1385 عضو شبکه جهانی اما پس از 6 سال بررسی کارشناسان یونسکو متاسفانه از این شبکه خارج شد که با تلاش های جامعه محلی، کارشناسان و مدیران دوباره در دستور کار قرار گرفت و از امروز به عنوان یک ژئوپارک جهانی در یک دوره چهارساله تا ٢٠٢٠ به صورت رسمی زیر نظر یونسکو فعالیت خواهد کرد.

مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل منطقه آزاد قشم بیان کرد: با توجه به اینکه ژئوپارک سال ٩٢ کارت قرمز دریافت کرده بود، برخی تصمیم دولت تدبیر و امید برای بررسی دوباره پرونده توسط یونسکو شعاری می دانستند اما اعتباراتی که برای زیرساخت‌ها از جمله توسعه جاده های دسترسی در غرب جزیره جهت درآمدزایی و اشتغال پایدار جامعه بومی در نظر گرفته شد، این مهم تحقق یافت.

او اضافه کرد: ژئوپارک بین المللی قشم امروز می تواند درآمد پایدار داشته باشد و دولت نیز فضایی را با سرمایه گذاری ایجاد کرده تا شرایط جامعه محلی در چارچوب سیاست های دولت تدبیر و امید در زمینه اشتغال ارتقا یابد.

شیخ زاده عنوان کرد: مطرح شدن ژئوپارک قشم زمینه توسعه روزافزون گردشگری در سطح بین الملل و در پی آن توسعه اقتصادی و اشتغال بخش قابل توجهی از بومیان جزیره را در کنار مراقبت درست از میراث ماندگار فرهنگی بر اساس استانداردهای بین المللی یونسکو را فراهم خوهد ساخت.

قشم با یک هزار و 500 کیلومتر مربع وسعت به عنوان بزرگترین جزیره خلیج فارس در جنوب استان هرمزگان واقع است.

 

 

 

ظاهر و شخصت : تئوری تیپ بدنی و خلق و خوی شلدون

ظاهر و شخصت : تئوری تیپ بدنی و خلق و خوی شلدون

ترجمه گارگین فتائی

.

در دهه 1940 ویلیام شلدون William Sheldon (1898-1977که یک  روان شناس آمریکایی بود یک تئوری ارائه داد که بر اساس آن تیپ های بدنی خاص با مشخصه های شخصیتی خاص  مشترکند.  برای مطالعه بدن انسان دکتر شلدون چهار هزار عکس از مردان کالج  را از جلو ، عقب و  پهلو بررسی کرد . با بررسی دقیق این عکسها او تعیین کرد که سه مولفه اساسی از شکل فیزیکی وجود دارد . وقتی این سه مولفه با هم به صورت ترکیبات مختلف  در هم می آمیزند نتیجه آن مجموعه ای از هفت تیپ بدنی است .

شلدون بر روی روشی برای اندازه گیری این سه مولفه از  شکل فیزیکی کار کرده  و آنها را به صورت عددی بیان کرد نتیجتاً هر بدن انسانی می توانست بر حسب این اعداد   توصیف شود  و هنگام طبقه بندی یک تیپ بدنی شخصی ، دو مشاهده گر مستقل می توانستند به نتایج بسیار مشابهی برسند  . شلدون این سه مولفه اساسی را اندومورفی endomorphy  مزومورفی   mesomorphy و اکتومورفی  ectomorphy نامید . او یک نمودار مثلثی کشید که منتهی الیه های تفاوت تیپهای  بدنی را مطرح می کرد .

اندومورفی Endomorphy بر شکم و سیستم هاضمه متمرکز است مزومورفی بر ماهیچه ها وسیستم  گردش خون تمرکز دارد و اکتوموذرفی Ectomorphy  بر مغز و سیستم عصبی مرتبط است .

هر شخصی همه این سه موئلفه ها را  در ترکیب فیزیکی خود دارد ولیکن همان طور که ما دارای سیستم گوارشی ، گردش خون و عصبی هستیم آیا   هیچ کس اندومورفیک بدون هیچ درجه ای از مزورمورفیک و اکتومورفیک نیست؟ شلدون دریافت که در کل  شخصی با ماهیجه های بزرگ با کسی که ماهیچه های نازکی داشت و همچنین شخصی که پهن و گرد بود   کاملاً مشترک بودند . شلدون مقیاسی  برای ارزیابی  اینکه وسعت این موئلفه ها در اشخاص چه میزان است بوجود آورد که از یک تا هفت ردیف داشت . شماره یک ،  نشانه ء حد اقل درجه و شماره هفت،   نشانه ء حد اکثر بود .

طبقه بندی تیپ های بدنی هدف نهایی شلدون.  نبود او می خواست این سوال قدیمی را که آیا تیپ بدنی ما به رفتارمان مرتبط است را حل کند به کوتاه سخن او می خواست ارتباط بین جسم و بدن با خلق و خو را  کشف کند .

شلدون از خلق و خو برای مراجعه به شخصیت و ساختار احساسی -   طرز خوردن وخوابیدن افراد ، خنده و گریه و  صحبت کردن و قدم زدن استفاده کرد  . سیستم شلدون  برای تعیین مولفه های اساسی رفتار بسیار شبیه به موردی بود که برای تعیین تیپ های بدنی مورد استفاده قرار می گرفت . او مصاحبه های عمیقی از چند صد نفر برای یافتن ویژگیهایی که بتواند  در توصیف مولفه های اساسی رفتار استفاده کند به عمل آورد   .او سه مولفه را یافته و مشابه همتایان فیزیکشان آنها را ادوتونیا  endotonia  مزوتونیا mesotonia  و اکتوتونیا ectotonia   نامید .

ادوتونیا به نظر می آید  در شیفتگی به راحتی  ، آسایش ، غذا و مردم باشد  . مزوتونیا با  جسارت و شیفتگی به عمل مرتبط   است  و اکتوتونیا هم بر حریم شخصی ، خویشتن داری و توسعه عالی از خودآگاهی تمرکز دارد .

همانند خصوصیات فیزیکی ، شلدون  برای این خصوصیات شخصیتی نیز روش درجه بندی عددی  خلق نمود  سیستم او مبتنی بر فهرستی از شصت شخصیت بود . این منتهی الیه ها می تواند بر روی نمودار مثلثی هم طرح شود  . 7-1-1 شخصی  بی نهایت اندوتونیک  1-7-1 شخصی بی نهایت مزوتونیک و  1-1-7 شخصی بی نهایت اکتوتونیک است.

 

چنانکه اصطلاح شناسی وی بر آن دلالت دارد،  شلدون بین تیپ بدنی اکتومورفیک و خلق و خوی اکتومورفیک ، بین تیپ بدنی مزومورفیک و خلق و خوی مزومورفیک و بین تیپ بدنی اندومورفیک و شخصیت اندومورفیک  یک همخوانی و مطابقت قوی یافت . اما چنانچه تیپ بدنی شخصی همه این موئلفه ها را داشته باشد بنابراین یک خلق و خوی شخصی نیز  ارائه می دهد .

 

 

body types

تیپ بدنی

 

 

 

Temperament

خلق و خو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خانلری مطرح کرد: لزوم تأسیس و گسترش مدارس فارسی زبان در دیگر کشورها / واگذاری تصدی امور به بخش خصوصی

 

خانلری مطرح کرد: لزوم تأسیس و گسترش مدارس فارسی زبان در دیگر کشورها / واگذاری تصدی امور به بخش خصوصی

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/2950-خانلری-مطرح-کرد-لزوم-تأسیس-و-گسترش-مدارس-فارسی-زبان-در-دیگر-کشورها-واگذاری-تصدی-امور-به-بخش-خصوصی

.

 

 

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات اسلامی معتقد است تاسیس مدارس فارسی زبان و گسترش آن در دیگر کشورها از طریق واگذاری تصدی امور به بخش خصوصی و سیستم‌های خودگردان غیردولتی بهتر به نتیجه خواهد رسید.

کارن خانلری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به ضرورت ترویج زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در میان ایرانیان خارج از کشور، گفت: تاکید و دقت بر کمیت و کیفیت آموزش زبان و فرهنگ ایرانی در میان ایرانیان خارج از کشور با هدف جلوگیری از بیگانه شدن آن‌ها نسبت به این زبان و فرهنگ ضروری است.

نماینده مردم ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هرچند شرح وظیفه بنیاد سعدی دراین خصوص تعریف شده است اما باید با قانون‌گذاری و موظف کردن دستگاه‌های آموزشی به این مهم، زبان فارسی را در میان ایرانیان خارج از کشور گسترش داد.

وی معتقد است ایران باید با همکاری با کشورهای فارسی زبان اطراف، زبان فارسی را در سراسر دنیا گسترش دهد چراکه این مسئله علاوه بر اینکه حاوی پیامدهای فرهنگی است دستاوردهای اقتصادی و تجاری نیز به دنبال خواهد داشت.

خانلری همچنین به جایگاه سفارتخانه‌ها و رایزن‌های فرهنگی برای گسترش زبان فارسی در کشورهای دیگر اشاره کرد و گفت: اگرچه دولت‌ها باید سازماندهی و گسترش زبان فارسی را بر عهده گرفته و برای آن برنامه داشته باشند اما تاسیس مدارس فارسی زبان و گسترش آن در دیگر کشورها از طریق واگذاری تصدی امور به بخش خصوصی و سیستم‌های خودگردان غیردولتی بهتر به نتیجه خواهد رسید.

وی با تاکید براینکه تمایل به یادگیری زبان فارسی در میان غیرایرانیان نیز وجود دارد، اضافه کرد: از آنجا که رشته‌های ایران‌شناسی در بسیاری از دانشگاه‌های کشورهای مختلف تدریس می‌شود، می‌توان با رایزنی مدارس و آموزشگاه‌های تدریس زبان فارسی را در کنار این دانشگاه‌ها احداث کرد چراکه مورد استقبال دانشجویان رشته ایران‌شناسی قرار خواهد گرفت.

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات اسلامی با بیان اینکه ترویج زبان یک کشور به دستیابی آن‌ها به اهدافشان کمک می‌کند، اضافه کرد: به نظرم تاکنون در این زمینه کم کاری شده و مسئولان باید با توجه به تغییر شرایط ایران در جهان طی سال‌های اخیر، برنامه دقیق‌تری برای آن ارائه دهند

 

 

 

مراسم گرامیداشت یکصد و دومین سالگرد نسل کشی ارمنیان، برای فارسی زبانان ایرانی برگزار گردید

 

مراسم گرامیداشت یکصد و دومین سالگرد نسل کشی ارمنیان، برای فارسی زبانان ایرانی برگزار گردید

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2944-مراسم-گرامیداشت-یکصد-و-دومین-سالگرد-نسل-کشی-ارمنیان،-برای-فارسی-زبانان-ایرانی-برگزار-گردید

.

  به نقل از روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور، سه شنبه مورخ 12 اردیبهشت 1396، مراسم گرامیداشت یکصدو دومین سالگرد نسل کشی ارمنیان تحت عنوان «ترکیه، نو عثمانی گری تحت لوای سیاست خارجی» با حضور جمع کسیری از هموطنان ایرانی و فارسی زبان در سالن اجتماعات باشگاه فرهنگی و ورزشی آرارات تهران برگزار گردید.

در این مراسم آرتاشس تومانیان سفیر جمهوری ارمنستان در ایران، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، سردار طلایی نائب ریس شورای اسلامی شهر تهران و گروهی از مورخین و کارشناسان مسائل ترکیه و منطقه حضور داشتند. همچنین در این مراسم عکاس و اندیشمند ترک اِرهان اریک که نمایشگاه عکس با موضوع «نگاه نسل های آینده» را به تصویر کشیده بود حضور داشت.

در ابتدای مراسم، آقای درهوانسیان عضو هیأت مدیره موسسه ترجمه و تحقیق هور در سخنانی ضمن خوشامد گویی به حضار گفت: یکصدو دو سال از این جنایت می گذرد و ما همچنان فریاد عدالت خواهی سر می دهیم زیرا باور داریم انکار و فراموش کردن یک جنایت خود آغاز جنایتی دیگر است.

نسل کشی ارمنیان فاجعه ای نیست که تنها گریبانگیر ارمنیان شده باشد، بلکه تا به امروز نیز از طرق مختلف در جریان است. ما وقتی از نسل کشی ارمنیان سخن می گوییم، باید سیاست های نسل کشانه حکومت عثمانی و بعدها جمهوری ترکیه را در امتداد با آن بررسی نماییم زیرا ماهیت امپراتوری عثمانی بر پایه این سیاست استوار بوده و گریبان دیگر اقلیت های ساکن در امپراتوری عثمانی یعنی سایر مسیحیان و همچنین مسلمانان علوی و کردها را نیز گرفته است.

 

امروز نو عثمانیسم به عنوان پدیده ای غیر قابل انکار، پایه و اساس رفتارهای توسعه طلبانه ترکیه قرار گرفته و کار را به جایی رسانده که دولتمردان ترکیه از تریبون های رسمی سخن از آرزوی دیرین خود یعنی تجزیه همسایگان به خصوص ایران و سوریه و احیای امپراتوری عثمانی می رانند. امپراتوری ای که در آخرین روزهای حیات خود پیامدی جزء جنگ، ویرانی، آوارگی و کشتار بیش از دو میلیون نفر ارمنی، آشوری و یونانی در پی نداشت.

در این مراسم آرتاشس تومانیان سفیر جمهوری ارمنستان در ایران، آقای مهندس گورک وارطان نماینده پیشین ارمنیان در مجلس شورای اسلامی و رئیس کنونی هیئت مدیره باشگاه فرهنگی و ورزشی آرارات، آقای فرشید باقریان کارشناس مسائل ترکیه، قفقاز و کارشناس شبکه برون مرزی صدا و سیما و دکتر کارن خانلری نماینده ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی سخنرانی کردند.

گئورک وارطان نماینده پیشین ارامنه تهران و شمال ایران در مجلس شورای اسلامی در این مراسم با اشاره به ابعاد گسترده جنایت دولت عثمانی بر علیه ارامنه اظهار داشت: سایه شوم این قتل عام نه تنها بر سر ملت ارمنی بلکه امروز در منطقه خاورمیانه قابل مشاهده است. اگر نسل‌کشی صورت نمی‌گرفت بدون تردید جمعیت ده میلیونی ارامنه، امروز حداقل ۲۰میلیون شده بود که این خود ضریب امنیت این قوم را بالا می‌برد چراکه گسست سیاسی و فرهنگی یکی از پیامدهای شوم این اقدام دولت عثمانی به شمار می‌آید.

 

او افزود: ارامنه سرزمین‌های ارمنستان غربی خانه و کاشانه خود را در این نسل کشی از دست دادند که تا به امروز این موضوع آثار منفی خود را به جای گذاشته است. حتی در مورد آمایش سرزمینی و زبان ارمنی ضربه‌های زیادی به ارامنه وارد شد. مسلما اگر این نسل‌کشی نبود، وضعیت مناسبات خیلی بهتر از حالت فعلی بود. دولت ترکیه فعلی از حیث حقوقی مسئول پاسخگویی به این نسل‌کشی می‌باشد که متاسفانه امروزه هیچ واکنش و پاسخی از سوی آنها داده نشده است.

این عضو جامعه ارامنه ایران با اشاره به حضور فعال ارامنه در صحنه‌های مختلف ایران عنوان کرد: از گذشته تاکنون ارامنه در جریان‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران حضور داشته و خواهد داشت. چنانکه متخصصین زیادی از سوی ارامنه در جامعه ایران حضور دارد و این روند همچنان ادامه دارد. بنابراین گزافه‌گویی‌هایی مانند کوچ دسته جمعی اختیاری یا شورش علیه حاکمیت آن دوران را نوعی سرپوش گذاشتن از سوی دول مختلف ترکیه از گذشته تا کنون بر نسل کشی ارامنه می‌دانیم و تاریخ دنیا شاهد است که ایران چگونه به خوبی و دیدگاه متفاوت با ارامنه برخورد کرده است.

فرشید باقریان کارشناس مسائل ترکیه در این نشست در تشریح سیاست خارجی ترکیه از گذشته تاکنون ابراز کرد: وضعیت سیاست خارجه هر کشور تابع راهبردها و پروتکلهای خاص خواهد بود اما سیاست خارجی به تنهایی نمیتواند بیانگر خط و مشی خاص یک کشور باشد و مولفه های دیگر باید مد نظر باشد. از این جهت اگر نگاهی از گذشته به حالت کنونی داشته باشیم بدون تردید اینکه چرا نو عثمانی گری را به چشم میبینیم به دلیل مولفه های مختلف و فراز و فرود آنها بوده است.

وی ادامه داد: با توجه به وضعیت موجود و نگاه سطحی به منطقه می فهمیم که سیاست خارجی فعلی ترکیه چندان موفق عمل نکرده است. مشابه این موضوع را در افغانستان و زمانی که نظامیان آمریکا وارد آنجا شدند را شاهد بودیم. از این جهت باید گفت سیاست داخلی ترکیه در مواجهه با احزاب و گروهها موفقتر از سیاست خارجی آن بوده است.

دکتر کارن خانلری نماینده فعلی ارامنه تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر گرامیداشت سالروز نسل کشی ارامنه عنوان کرد: برزگداشت این واقعه بزرگ در حقیقت می‌تواند به احقاق حقوق جامعه ارامنه که از گذشته تاکنون پیگیر آن بوده‌اند کمک شایانی کند. چراکه مخابره و زنده نگه داشتن این واقعه هولناک به هر ترتیب می‌تواند افکار عمومی حاضر در جهان را تا حدود زیادی با ابعاد این نسل کشی گسترده آشنا سازد و دولت عثمانی را بیش از پیش به جهانیان معرفی کند.

او افزود: وضعیت فعلی به گونه‌ای است که دنیا باید برای درک بهتر جنایات صورت گرفته در منطقه از گذشته تاکنون اگاه شود و این امر مستلزم این است که تمامی رخدادها و وقایع به سمع و نظر جهانیان برسد که یکی از آنها نسل کشی ارامنه توسط دولت عثمانی است که در وضعیت فعلی در سوریه شاهد آن هستیم.

 

در بخش دیگر مراسم اِرهان اریک عکاس و اندیشمند ترک پشت تریبون قرار گرفت و در سخنانی انگیزه خود از برپایی نمایشگاه عکس را چنین تشریح کرد:

من در ترکیه، در روستایی متولد شدم که برای سالیان طولانی ارمنیان، کردها و ترک ها در کنار یکدیگر و به آرامی زندگی می کردند، هنگامی که نوجوان بودم فهمیدم، خانه ای که ما در آن زندگی می کنیم در گذشته متعلق به یک ارمنی بوده است. در کنار آن خانه یک اتاق وجود داشت که صاحبان ارمنی از آن به عنوان محل پخت نان استفاده می کردند. ما آن اتاق را تبدیل به آخور حیوانات کرده بودیم. شبی در خواب صدایی به سراغم آمد، آن صدا گفت: ما سال ها در این اتاق پخت و پز میکردیم و شما اکنون آن را تبدیل به آخور کرده اید. سراسیمه از خواب بلند شدم و این موضوع مرا منقلب کرد، شروع به تحقیق در مورد ارمنیان کرده و متوجه شدم که کشورم با آنها چه رفتاری داشته است. تصمیم گرفتم از هنرم که عکاسی  است استفاده کرده و سهمی در شناساندن واقعه نسل کشی ارمنیان به جامعه ترک داشته باشم.

در بخش پایانی مراسم پیام همبستگی و همدردی هیأت اهل حق های کردستان عراق که به مناسبت این مراسم حضور داشتند نیز قرائت شد

 

 

 

پوتین شرط ایجاد «مناطق امن» در سوریه را اعلام کرد

پوتین شرط ایجاد «مناطق امن» در سوریه را اعلام کرد

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2948-پوتین-شرط-ایجاد-«مناطق-امن»-در-سوریه-را-اعلام-کرد

.

رئیس‌جمهوری روسیه تاکید کرد که طرح ایجاد مناطق امن در سوریه شامل عدم پرواز جنگنده‌ها بر فراز آن مناطق است؛ به شرطی که هیچگونه فعالیت نظامی در آنها صورت نگیرد.

به گزارش ایلنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، ولادیمیر پوتین رئیس‌ جمهوری روسیه می‌گوید که آمریکا، روسیه، ترکیه، ایران و سوریه به توافق بر سر ایجاد مناطق امن در سوریه با هدف اطمینان از امکان‌پذیر شدن توافق صلح نزدیک هستند.

رئیس‌جمهوری روسیه گفت که اینها عملا نواحی «پرواز ممنوع» خواهد بود.

پوتین گفت که دونالد ترامپ رئیس‌ جمهوری آمریکا در تماس تلفنی سه‌شنبه، از این ایده حمایت کرده است.

به گفته پوتین، تصمیم نهایی در این مورد باید در گفت‌وگوهایی که هم اکنون در آستانه پایتخت قزاقستان در جریان است، گرفته شود.

طرح ابتکار روسیه خواستار ایجاد مناطق امن در بخش‌های تحت کنترل شورشیان در استان ادلب در شمال شرقی کشور، در بخش‌هایی از استان حمص در مرکز کشور، و در غوطه شرقی در نزدیکی دمشق که آن هم تحت کنترل شورشیان است، می‌شود.

هدف از ایجاد این مناطق امن پایان خشونت، فراهم شدن امکان بازگشت پناهندگان و تحویل آذوقه است. ایستگاه‌های بازرسی با حضور شورشیان و نیروهای دولتی پیرامون این نواحی ایجاد خواهد شد. این سند همچنین می‌گوید که امکان استقرار نیروهای خارجی به عنوان ناظر هم وجود دارد.

طبق این گزارش، پوتین پس از گفت‌وگو با رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه، در اقامتگاه تابستانی خود در سوچی، در ساحل دریای سیاه، گفت: «یکی از راه‌های ماندگار کردن آتش‌بس ایجاد نواحی امن یا نواحی رفع مناقشه خواهد بود».

پوتین افزود: «روسیه رایزنی های اولیه با دمشق و تهران را انجام داده. همه ما موافقیم که برای اطمینان از پایان خونریزی و ایجاد شرایط شروع مذاکرات سیاسی باید سازوکارهایی ایجاد کرد».

پوتین تأکید کرد: «اگر در این نواحی فعالیت نظامی جریان نداشته باشد هواپیماهای نظامی در آنها فعالیت نخواهند کرد».

او گفت چگونگی کنترل نواحی امن با گفت‌وگوهای بیشتر روشن خواهد شد

 

 

 

مراسم گرامی داشت روز معلم در مجتمع آموزشی شهید فهمیده ایروان

مراسم گرامی داشت روز معلم در مجتمع آموزشی شهید فهمیده ایروان

.

http://www.alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/2943-مراسم-گرامی-داشت-روز-معلم-در-مجتمع-آموزشی-شهید-فهمیده-ایروان

.

به مناسبت هفته معلم و به منظور گرامیداشت یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری، دیروز مراسمی با حضور سید کاظم سجادی سفیر فوق العاده و تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان و مدیران، معلمین و کارکنان مدرسه سفارت جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان در محل مجتمع آموزشی شهید فهمیده ایروان برگزار گردید.

به گزارش تارنمای سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایروان، در این مراسم سفیر کشورمان در ابتدای سخنان خود اعیاد مبارک شعبانیه را به حاضرین در جلسه تبریک گفته و ضمن تجلیل از مقام معلم یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری را گرامی داشتند.

سجادی با اشاره به اینکه خداوند بزرگترین معلم بشری است که با اعزام پیامبران الهی وظیفه تعلیم و تربیت بشری را برعهده گرفته افزودند نقش معلمان در زندگی همه انسان ها برجسته بوده و صعود و سقوط هر نظام و حکومتی برپایه تلاشی است که معلمین برای تربیت و آموزشی نسل های بعدی جامعه متقبل می شوند.

 

سفیر کشورمان در ادامه به نقش برجسته و خاص معلمین در خارج از کشور اشاره نموده و افزودند همه کارمندان دولت در خارج از کشور سربازان نظام هستند که در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، آموزشی و ... مشغول به خدمت می باشند اما نقش معلمان در تربیت و تعلیم فرزندان نظام اسلامی در خارج از کشور بویژه با توجه به حضور دانش آموزان با دیدگاه ها و فرهنگ های متفاوت برجسته تر و تاثیر گذارتر می باشد.

در ادامه این مراسم معلمین و کارکنان مجتمع آموزشی شهید فهمیده ایروان در فضایی صمیمانه مسائل و دغدغه های آموزشی خود را با سفیر کشورمان مطرح نمودند و در پایان مراسم سجادی با اهدای لوح تقدیر و گل از خدمات کلیه کارکنان این مجتمع تشکر و قدردانی نمودند

 

 

 

 

 

 

 

سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران افتتاح شد

سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران افتتاح شد

 . http://www.alikonline.ir/fa/news/social/item/2934-سی‌امین-نمایشگاه-بین‌المللی-کتاب-تهران-افتتاح-شد

.

 مراسم گشایش سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مجموعه شهر آفتاب برگزار شد.

به گزارش ایسنا، مراسم گشایش سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که صبح امروز برپا شد با سخنرانی علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتیمو چزرو معاون وزیر میراث و فعالیت‌های فرهنگی کشور ایتالیا به عنوان میهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کتاب و محمود آموزگار دبیر شورای برنامه‌ریزی و اجرایی صنوف نشر، و همچنین معرفی ناشران برگزیده سال ۹۵همراه بود.

ملادن وسکوویچ وزیر فرهنگ صربستان و هیاتی از دست‌اندرکاران نشر صربستان، مائورو کنچاتوری  سفیر ایتالیا در ایران،  کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا و جمعی از فعالان حوزه نشر از حاضران در مراسم گشایش نمایشگاه کتاب تهران بودند.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم گفت: آمادگی داریم از سال آینده کلید نمایشگاه را به صنوف واگذار کنیم.

 

سیدرضا صالحی امیری در سخنانی اظهار کرد: امسال سی‌امین سال نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. نمایشگاه کتاب تهران یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فرهنگی پس از انقلاب اسلامی است و می‌توانیم ادعا کنیم محصول انقلاب اسلامی است.

او در ادامه تاکید کرد: در اندیشه امام و مقام معظم رهبری  کتاب نقش مهمی در تحول  فکری مردم دارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اهمیت کتاب و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران گفت: نمایشگاه کتاب حتی در دوران جنگ تحمیلی که کشور در یکی از سخت‌ترین دوران به سر می‌برد اولویت داشت و این اولویت تغییر نکرد. به طوری که در سال ۶۶  نمایشگاه کتاب تهران  با حضور ۳۲ناشر خارجی برگزار شد. برگزاری نمایشگاه کتاب در آن روزها  بهترین گواه برای اهمیت دادن به کتاب و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران است.

صالحی امیری بیان کرد:‌ امسال و در سی‌سالگی نمایشگاه کتاب تهران اتفاق مهمی افتاده و آن واگذاری امور به تشکل‌های صنفی است. ما در سی‌سالگی نمایشگاه می‌توانیم  افق‌های نمایشگاه را ترسیم کنیم و آمادگی داریم کلید نمایشگاه را از سال آینده  به صنوف واگذار کنیم و به عنوان سیاستگذار بر آن نظارت کنیم.

او در بخش دیگری از سخنانش  گفت: آمار می‌گوید در سال  ۱۳۹۱،  ۶۴هزار ۱۵۱عنوان کتاب، در سال ۱۳۹۲، ۶۶هزار و ۵۱۴عنوان کتاب، در سال ۹۳، ۷۳هزار و ۸۱۲عنوان کتاب، در سال ۹۴، ۸۱هزار ۳۲۷عنوان کتاب و در سال گذشته  ۸۸هزار و ۵۰۴عنوان کتاب در کشور نشر پیدا کرده است. این نشان تحول در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی در طی این سال‌هاست. در این سال‌ها همچنین تقویت حضور صنعت نشر ایران در عرصه تجارت بین‌الملل یکی از اهداف ما بوده است.

صالحی امیری همچنین اظهار کرد: متاسفانه  در ادوار گذشته به دلیل تحریم‌ها، ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب تهران کمتر شرکت می‌کردند اما در فضای پس از برجام  نقش بین‌المللی نمایگشگاه کتاب پررنگ شد و اکنون چند کشور اروپایی و آسیایی تمایل دارند در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کنند.  امسال کشور ایتالیا میهمان ویژه نمایشگاه است و حضور پررنگی در آن دارد. این شروع به نمایشگاه کتاب محدود نیست و ادامه خواهد داشت. همچنین در راستای تقویت بعد بین‌المللی نمایشگاه امسال بحث شهر میهمان ویژه نمایشگاه کتاب دنبال شد و شهر استانبول ترکیه امسال میهمان نمایشگاه کتاب تهران است. این بُعد نمایشگاه کتاب در بین کشورهای منطقه بی‌نظیر است.

وزیر ارشاد در پایان گفت: کتاب در متن زندگی ایرانیان بوده و خواهیم دید که امسال نمایشگاه با حضور میلیونی مخاطبان نمایشگاه پرشور خواهد شد.

در ادامه مراسم، انتیمو چزرو معاون وزیر میراث و فعالیت‌های فرهنگی کشور ایتالیا پیام سرجیو ماتارلا  رییس‌جمهور این کشور را خواند. در این پیام آمده بود: مفتخرم تا افتتاح نمایشگاه کتاب تهران را که میزبان ایتالیا است تبریک بگویم. این اتفاق موید دوستی و پیوند دو کشور ایتالیا و ایران است. من افتتاح این نمایشگاه را به آقای روحانی رییس‌جمهور ایران صمیمانه تبریک می‌گویم. در دیداری که در ژانویه ۲۰۱۶در ایتالیا با ایشان داشتیم نیز فرهنگ در مرکز گفت‌وگوهای ما قرار داشت.

رییس‌جمهور ایتالیا با اشاره به تاریخ جاده ابریشم و آمدن کاغذ از خاور به باختر نوشته بود: در ایران هم مانند ایتالیا کتاب و کتاب‌خوانی تاریخی دیرینه دارد و در این مسیر بود که کاغذ و کتاب تاریخ جهان را تغییر داد. دو کشور ایران و ایتالیا آیین و احساسات و تجربیات خود را از طریق کتاب برجای گذاشته‌اند.

معاون وزیر میراث و فعالیت‌های فرهنگی کشور ایتالیاو در ادامه پیام داریو فرانچسکینی وزیر میراث و فعالیت‌های فرهنگی ایتالیا را نیز خواند. در این پیام حضور ایتالیا  در نمایشگاه کتاب تهران به عنوان نقطه عطفی در روابط فرهنگی بین دو کشور توصیف شده و آمده بود: این روز بزرگ برای اینجانب مایه خوشبختی است. برای این اتفاق با سیدرضا صالحی امیری وزیر فرهنگ  ایران تلاش و رایزنی‌های زیادی انجام داده‌ایم. ما به اهمیت این رویداد که در نوع خود بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی خاورمیانه است واقف هستیم. تعداد  بازدیدکنندگان، ناشران و غرفه‌ها این نمایشگاه را به فرصت مغتنمی تبدیل می‌کند.

در ادامه این پیام اشاره شده بود که ایتالیا در نمایشگاه کتاب تهران بر نامه‌های مختلفی دارد که برخی در نمایشگاه و برخی در سطح شهر برگزار می‌شود.

وزیر میراث و فعالیت‌های فرهنگی ایتالیا همچنین نوشته بود: ما تلاش می‌کنیم تا همکاری نزدیکی با صنعت نشر ایران برقرار کنیم و رابطه فرهنگی با ایران را بخصوص در حوزه کتاب زیاد کنیم و شناخت متقابل دو جامعه مدنی را از این راه افزایش دهیم. ما به خود می‌بالیم که در این رویداد مهم شرکت می‌کنیم.

در ادامه مراسم محمود آموزگار دبیر شورای برنامه‌ریزی و اجرایی صنوف نشر بیانه‌ این صنف را خواند.

همچنین از تمبر یادبود سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با حضور علی لاریجانی رییس مجلس رونمایی شد. ناشران برگزید سال ۹۵نیز با اهدای تندیس و جوایزی تقدیر شدند.

ناشران برگزیدن سال ۹۵به شرح زیر معرفی شدند:

ناشر برگزیده بزرگسال  در بخش خصوصی تهران انتشارات میزان.

 

ناشر خصوصی بزرگسال در بخش شهرستان انتشارات موسسه فرهنگی دارالحدیث.

ناشر بزرگسال غیرخصوصی انتشارات سوره مهر؛ در این بخش انتشارات سمت به عنوان ناشر شایسته تقدیر معرفی شد.

ناشر کودک و نوجوان در بخش خصوصی تهران انتشارات قدیانی؛ در این بخش انتشارات شهر قلم و افق به عنوان ناشران شایسته تقدیر معرفی شدند.

ناشر کودک و نوجوان شهرستان انتشارات جمال و براق به صورت مشترک برگزیده‌ شدند.

همچنین انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان ناشر نمونه سال در بخش غیرخصوصی کودک و نوجوان معرفی شد.

 

در بخش جنبی و ناشران نوپا نیز انتشارات شهید کاظمی، انتشارات کتابستان معرفت و انتشارات گمان ناشران برتر معرفی شدند.

نماینده انتشارات شهید کاظمی برگزیده این بخش جایزه خود را به شهدای مدافع حرم اهدا کرد.

سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از ۱۳تا ۲۳اردیبهشت‌ماه در شهر آفتاب پذیرای عموم مردم است

 

 

 

 

 

سندی جدید از وقوع نسل کشی ارمنیان که می تواند  ترکیه را به دردسر بیاندازد

سندی جدید از وقوع نسل کشی ارمنیان که می تواند  ترکیه را به دردسر بیاندازد

نوشته شده توسط: ایساک یونانسیان پژوهشگر مسائل قفقاز و ترکیه

.

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2932-سندی-جدید-از-وقوع-نسل-کشی-ارمنیان-که-می-تواند%20-ترکیه-را-به-دردسر-بیاندازد

.

تانر آکچام جامعه شناس و مورخ ترک که سالیان طولانی ای به تحقیق در خصوص واقعه نسل کشی ارمنیان پرداخته است،  اخیرا  سندی منتشر کرده که می تواند پرده از وقوع سیستماتیک نسل کشی ارمنیان برداشته و دولت ترکیه را به دردسر بیاندازد.این مورخ ترک سندی یافته است که توسط بها الدین شکیر یکی از سران اصلی حزب اتحاد و ترقی و از عاملان اصلی نسل کشی ارمنیان بصورت رمز گذاری شده به والی خاربرت نوشته است: «ارمنیان تبعیدی، از آنجا نابود می شوند یا خیر؟و آیا ارمنیان نشانه دار تبعید شده اند یا به کل نابود لطفاً بصورت شفاف پاسخ بدهید».

این ترجمه تلگراف مذکور است که به زبان عربی عثمانی در تاریخ 4 جولای 1915 به والی استان خاربرت ارسال شده است.

تانرآکچام در مورد این تلگراف چنین می نویسد:

این تلگراف یا سند از دو بخش مجزاء تشکیل شده که بخش اول آن متن تلگراف و بخش دوم حروف عربی رمزگذاری شده می باشد.نکته مهم در این تلگراف اینست که بر روی سربرگ وزارت داخله عثمانی نوشته شده است.

تانر آکچام حروف رمز گذاری شده عربی در این تلگراف را با دیگر اسناد آرشیو عثملانی مقایسه کرده و شباهت هایی در 24 مورد یافته است. وی معتقد است که این کلمات بصورت مشابه در دیگر اسناد تکرار شده و از این رو دولت ترکیه نمی تواند مدعی جعلی بودن این سند باشد. این تلگراف، سند بسیار مهمی در مورد وقوع سیستماتیک نسل کشی ارمنیان  است که طی دادگاه های نظامی سال 1919 استانبول بارها بدان اشاره شده بود.

تانر آکچام در خصوص به دست آوردن این سند می نویسد: طبق تحقیقات من مشخص شد که نسخه اصلی این تلگراف در آرشیو کلیسای اورشلیم نگاه داری می شود اما کوشش هایم برای دسترسی به آن بی نتیجه ماند تا اینکه توانستم عکس و کپی آن را در آرشیو شخصی کشیشی ارمنی در نیویورک پیدا کنم.

در جریان دادگاه های نظامی ای که در سال 1919 در استانبول تشکیل شد،و هدفش محاکمه سران ترک های جوان بود،هیأتی نیز از طرف ارامنه ترکیه در دادگاه حضور داشت که توسط اسقف استانبول سرپرستی می شد. رئیس دادگاه در جریان دادرسی، اسناد زیادی را جهت بررسی در اختیار اسقف و هیئت همراه گذاشته بود که این سند پس از دادگاه های سال 1922 و روی کار آمدن دولت کمال آتاتورک، توسط اسقف استانبول ابتدا به  مارسی و منچستر  و سپس به آرشیو کلیسای ارمنی اورشلیم منتقل شد و تا به امروز خارج از دسترس مورخین قرار گرفته است.

 

در سال 1960 یک کشیش ارمنی کاتولیک مذهب به نام گریگور گِرگِریان، در بازدید از اورشلیم و آرشیو های آن از تعدادی سند عکسبرداری کرده و با خود به نیویورک منتقل می کند که این تلگراف نیز جزءآن اسناد بوده است.

تانر آکچام در خصوص یافتناین سند و اهمیت آن می نویسد:

من سنگی در اقیانوس پرتاب کرده ام که امواج آن به سوی ساحل در حرکتند، من نمی دانم که چقدر زمان لازم است تا امواج این سنگ را به ساحل برسانند،در نظر من ساحل همان موضع انکار دولت ترکیه می باشد.

 

 

به نظر آکچام این تلگراف اهمیت بسیار زیادی دارد و دولت ترکیه به سختی بتواند در مقابل آن مقاومت کند،اما وی معتقد است با شناختی که از دولتمردان ترک دارد آن ها راهی خواهند یافت که این سند را نیز به مانند دیگر اسناد انکار کنند.

تانر آکچام در انتها می گوید:

همانطور که می دانیم دولت های متوالی ترکیه اصرار می ورزند که موضوع نسل کشی ارمنیان را نمی بایست از موضع سیاسی بررسی کرد بلکه می بایست آن را به مورخین و تاریخدانان سپرد و این همان کاری است که من انجام می دهم یعنی بررسی تاریخی.

 

من به عنوان یک مورخ و جامعه شناس وظیفه دارم که نسل های آینده ترکیه را با واقعیات آشنا کرده و آن ها را با تاریخ کشورم روبرو سازم. ترکیه می بایست با تاریخ خود روبرو شده و نه تنها ارتباط خود با ارمنیان را بهبود بخشد بلکه دموکراسی واقعی را در کشور برقرار کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

حال و هوای "هفته نکوداشت اصفهان" در کلیسای وانک

حال و هوای "هفته نکوداشت اصفهان" در کلیسای وانک

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/armenians-of-south-of-iran/item/2935-حال-و-هوای-هفته-نکوداشت-اصفهان-در-کلیسای-وانک

.

همه ساله از تاریخ 3 الی 9 اردیبهشت ماه برنامه های ویژه ای به مناسبت "هفته نکوداشت اصفهان" در شهر اصفهان برگزار می گردد. به همین مناسبت، طی روزهای 8 الی 10 اردیبهشت نمایشگاهی شامل بخشهای متفاوت و متنوع در محوطه و سالن های دیر آمِناپرگیچ مقدس (کلیسای وانک) برگزار گردید.

 

به گزارش تارنمای خلیفه گری ارامنه اصفهان و جنوب ایران، در سالن نمایشگاه کلیسای وانک مجموعه ای از لباس های سنتی قدیمی جلفایی به همراه آرشیوی از عکس های مربوط به همان لباس های احیاء شده به معرض نمایش گذاشته شده بود.

در اطراف برج ناقوس و محوطه ی میانی حیاط کلیسا، چند تن از ارامنه با سنین مختلف با پوشیدن لباس های سنتی ارامنه ی جلفا، فریدن و چهارمحال نمایشگاه زنده ای را ارائه کردند.

در کتابخانه ی «نِرسِس شنورهالی مقدس» کلیسای وانک مجموعه ی با ارزشی از عکس های اِرنِست هولتسِر مهندس آلمانیِ مقیم اصفهان به نمایش گذاشته شد. فضای کتابخانه با موسیقی سنتی ارمنی با نوازندگی زنده ی پیانو تحصین بازدیدکنندگان را برانگیخت.

 

فضای روبروی موزه ی کلیسای وانک به هنر آشپزی زنان ارمنی اختصاص داده شده بود. در این غرفه طرز تهیه ی غذاهای سنتی ارمنی به حاضرین معرفی می شد و امکان چشیدن دست پخت بانوان ماهر ارمنی فراهم بود.

ظهر روز شنبه 9 اردیبهشت، شهردار محترم منطقه 5 اصفهان جناب آقای فرهنگ با حضور در کلیسای وانک از قسمت های مختلف نمایشگاه دیدن کردند. در بعد از ظهر روز یکشنبه شهردار محترم اصفهان جناب آقای دکتر جمالی نژاد و هیئت همراه از این نمایشگاه ها بازدید نمودند و مراتب قدردانی خود را در این خصوص به مسئولین شورای خلیفه گری و برگزارکنندگان ابراز نمودند.

حضور گردشگران داخلی و خارجی در این بازه ی زمانی در کلیسای وانک بسیار چشمگیر بود

 

 

 

جامعه دیاسپورای ارمنی و انتخابات ریاست جمهوری فرانسه

 

جامعه دیاسپورای ارمنی و انتخابات ریاست جمهوری فرانسه

 .

 

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2936-جامعه-دیاسپورای-ارمنی-و-انتخابات-ریاست-جمهوری-فرانسه

.

جامعه دیاسپورا (مهاجرین) ارمنی فرانسه از چند جهت برای جمهوری ارمنستان و ارامنه جهان حائز اهمیت است. نخست آنکه، پس از روسیه با حدود دو میلیون ارمنی و ایالات متحده آمریکا با ١/٥ میلیون ارمنی، سومین کشور برخوردار از جمعیت دیاسپورای ارمنی با بیش از چهارصد تا پانصد هزار نفر است. دوم اینکه، هر سه کشور یاد شده، اعضای اصلی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا هستند که از سال ١٩٩٤ میلادی تاکنون مسئولیت اصلی مذاکرات صلح قره‌باغ برای عبور از وضعیت «آتش‌بس» به «صلح» را برعهده دارند. ازاین‌رو، نوع جهت‌گیری و رویکرد فرانسه در چهارچوب گروه مینسک درقبال جمهوری آذربایجان و تحولات منطقه قره‌باغ از اهمیت بسیار بالایی برای ارامنه برخوردار است. سوم اینکه، فرانسه ازجمله کشورهای اروپایی است که به نوعی پیشگام در شناسایی قتل عام ارامنه به‌عنوان «نسل کشی» بوده است. درحالی‌که کشورهایی مانند آلمان، بلغارستان، اتریش و واتیکان طی سال‌های اخیر این موضوع را به رسمیت شناخته‌اند، فرانسه نزدیک به دو دهه قبل یعنی در سال ١٩٩٨ میلادی اقدام به شناسایی نسل‌کشی ارامنه نمود که از این حیث نیز فرانسه در رابطه با یکی از چالش‌برانگیزترین مسائل در روابط ارامنه و ترکیه بسیار حائز اهمیت است.

 

بخش مهمی از این تحولات نتیجه تإثیرگذاری و پویایی جامعه دیاسپورای ارمنی در فرانسه به‌ویژه انجمن‌ها و لابی‌های وابسته به این جامعه است. طی چند دهه گذشته، شخصیت‌های مطرحی چون: اِدوارد بالاذور(1)، سیاست‌مدار مطرح جناح راست فرانسه و نخست‌وزیر این کشور بین سال‌های 1993-1995؛ پاتریک دِوِجیان(2)،  سیاست‌مدار و از اعضای ارشد حزب اتحاد برای جنبش مردمی(3) در فرانسه؛ ژان داملامیان(4)، عضو سازمان ارتباطات راه دور فرانسه؛ ژروم کلِمِنت(5)، رئیس شبکه تلویزیونی آرته؛ پاتریک بیتل(6)،  وکیل و حقوقدان معروف و ژان کلود کبابچیان(7)، بنیانگذار و مدیر مرکز تحقیقات دیاسپورای ارمنی ازجمله افراد شاخص جامعه دیاسپورای ارمنی بودند که توانستند در عرصه سیاسی فرانسه و به‌ویژه رویکرد سیاست خارجی این کشور درقبال ارمنستان و مسائل ارامنه تأثیرگذار باشند.

 

جامعه دیاسپورای ارمنی در نقاط مختلف جهان ازجمله فرانسه از انضباط حزبی و تشکیلاتی بسیار بالایی برخوردارند. ارگان‌ها و انجمن‌های وابسته به سه حزب دیاسپورایی و کلاسیک ارمنی؛ یعنی فدراسیون انقلابی ارمنی (داشناکسوتیون)، حزب سوسیال دموکرات هنچاکیان و حزب لیبرال آرمناکان ـ رامگاوار از نقش بسیار مهمی در سازماندهی و هدایت رأی جامعه ارمنی برخوردارند؛ البته سهم، جایگاه و نفوذ داشناکسوتیون نسبت به دو حزب دیگر ارمنی به مراتب بیشتر است. به‌همین‌دلیل، برخلاف بسیاری جوامع مهاجری و دیاسپورایی در نقاط مختلف جهان که دارای اختلاف‌نظرهای عمیق در حوزه‌های مختلف هستند، جامعه دیاسپورای ارمنی در جریان انتخابات کشورهای مختلف معمولاً به‌صورت متحد و یکپارچه عمل می‌کنند که می‌توانند نقش مهمی در سبد رأی کاندیداهای انتخابات داشته باشند.

 

با برخورداری از چنین ظرفیتی، جامعه دیاسپورای ارمنی در نقاط مختلف جهان ازجمله فرانسه دارای مطالبات مشخصی است. جامعه دیاسپورای ارمنی که عمدتاً متعلق به ارمنستان غربی (شرق کنونی ترکیه) هستند و خود را از بازماندگان قتل‌عام ارامنه در سال ١٩١٥ میلادی می‌دانند، حفظ میراث فرهنگی، تاریخی و مذهبی ارامنه، اعمال فشار بر دولت ترکیه برای شناسایی قتل‌عام ارامنه به‌عنوان نسل‌کشی، حفظ روابط نزدیک با دولت ارمنستان و دفاع از حق تعیین سرنوشت منطقه قره‌باغ در مقابل جمهوری آذربایجان را به‌عنوان مطالبه اصلی در جریان انتخابات مطرح می‌کنند و میزان دوری یا نزدیکی کاندیدادها با این مطالبات، تعیین‌کننده حمایت لابی‌ها و انجمن‌های ارمنی از یک حزب سیاسی و کاندیدادهای مورد حمایت آن خواهد بود.

 

به‌همین‌دلیل، در جریان انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری فرانسه، موضع‌گیری آشکاری ازسوی نامزدهای اصلی درقبال ارامنه به‌ویژه در رابطه با موضوع قتل‌عام ارامنه و قره‌باغ صورت گرفت. به‌عنوان مثال، مارین لوپن، نامزد راستگرای انتخابات فرانسه، در گفتگو با یک نشریه ارمنی تأکید کرد: «بهترین راه‌حل برای پایان دادن به مناقشه قره‌باغ توافق میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان جهت الحاق قره‌باغ به ارمنستان است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی تبدیل مرزهای داخلی و اداری اتحاد شوروی  به مرزهای بین‌المللی اقدامی اشتباه بوده است». فرانسوا فیون، نخست‌وزیر سابق فرانسه و دیگر نامزد انتخابات این کشور نیز در اظهاراتی مشابه با اشاره به وضعیت ایجاد شده پس از جنگ چهار روزه آوریل ٢٠١٦، اظهار داشت: «مشکل از زمانی آغاز شد که استالین در سال ۱۹۲۱در اقدامی خودسرانه قره‌باغ را از ارمنستان جدا و به جمهوری آذربایجان الحاق کرد»؛ اما امانوئل ماکرون، نامزد پیشرو انتخابات فرانسه و وزیر سابق اقتصاد این کشور از این حد نیز فراتر رفت و اعلام نمود که «درصورت پیروزی در انتخابات سنت گرامیداشت یاد و خاطره قربانیان این نسل‌کشی را ادامه داده و روز ۲۴آوریل را به‌عنوان روز گرامیداشت قربانیان این نسل‌کشی وارد تقویم رسمی فرانسه خواهد کرد».

تأکید امانوئل ماکرون بر مسئله قتل‌عام ارامنه درحالی صورت می‌گیرد که فرانسه نخستین گام را با تصویب طرح شناسایی قتل‌عام ارامنه به‌عنوان «نسل‌کشی» در مجلس ملی در 28 می 1998 برداشت که با تصویب نهایی آن در هفتم نوامبر 2000 در سنای فرانسه و درنهایت با امضای ژاک شیراک، رئیس‌جمهور وقت فرانسه در 29 ژانویه 2001 به‌صورت قانون و لازم‌الاجرا درآمد که موجب بروز تنش چند ماهه در روابط پاریس ـ آنکارا در آن مقطع گشت. در دومین کوشش، مجلس ملی فرانسه در سال 2006 طرحی را برای مجازات انکارکنندگان رویداد 1915 تصویب کرد؛ اما این طرح در سنای فرانسه به تصویب نهایی نرسید و کنار نهاده شد. پس از گذشت پنج سال، دولت نیکلای سارکوزی در دسامبر 2011 با ارائه لایحه‌ای به مجلس ملی فرانسه، گام دیگری در راستای حمایت از قانون سال 2001 برداشت و مقرر کرد که انکارکنندگان قتل‌عام ارامنه در سال 1915 به یک سال زندان و پرداخت جریمه‌ای معادل 45 هزار یورو محکوم شوند؛ مجازاتی که کمابیش مشابه مجازات انکارکنندگان واقعه هولوکاست یهودیان در جنگ جهانی دوم بود. هرچند این طرح به‌دلیل بروز تنش شدید دیپلماتیک میان پاریس ـ آنکارا به تصویب نهایی سنای فرانسه نرسید؛ اما گویای میزان نفوذ و تأثیرگذاری جامعه دیاسپورای ارمنی در ساختار سیاسی فرانسه بود؛ اما در مقطع کنونی، دلایل مختلفی را می‌توان برای طرح پررنگ مسائل و مطالبات ارامنه در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری فرانسه مطرح نمود.

١. به اعتقاد اکثریت کارشناسان، انتخابات ریاست جمهوری ٢٠١٧ فرانسه ازنظر رقابت و نزدیکی آرای کاندیداها در چند دهه گذشته بی‌سابقه بوده است. فاصله نظرسنجی‌ها و نیز رأی‌گیری مرحله اول انتخابات به‌ ویژه با آرای ٢٤ درصدی امانوئل ماکرون و ٢١ درصدی مارین لوپن، گویای این امر است؛ بنابراین در چندین رقابت نزدیک و تنگاتنگی، سبد رأی چند صدهزارنفری و تقریباً یکپارچه جامعه دیاسپورای ارمنی می‌تواند در سرنوشت نهایی انتخابات بسیار تعیین‌کننده و تأثیرگذار باشد.

٢. مرحله اول انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه در ٢٣ آوریل ٢٠١٧؛ یعنی یک روز قبل از ٢٤ آوریل برگزار شد که مصادف با صدودومین سالگرد قتل‌عام ارامنه در سال ١٩١٥ بود. با توجه به برگزاری مراسم یادبود ٢٤ آوریل ازسوی ارامنه در بیش از صد کشور جهان ازجمله فرانسه، نامزدهای اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه در فضای سیاسی، عاطفی و روانی ارامنه در چنین ایامی، توجه بیشتری را به مسائل و مطالبات جامعه ارمنی برای کسب رأی بیشتر نشان دادند.

٣. انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری فرانسه در مقطعی برگزار شد که اختلافات اروپائیان با ترکیه در سطح بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. تحولات داخلی ترکیه پس از کودتای نافرجام تابستان ٢٠١٦، رویکرد ترکیه درقبال مهاجران و پناهندگان سوری، برکناری و بازداشت گسترده مخالفان و در نهایت رفراندوم اخیر در ترکیه و تغییر ساختار سیاسی این کشور از پارلمانی به ریاست‌جمهوری موجب افزایش قابل توجه اختلافات کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه با ترکیه شده است؛ لذا در چنین فضایی، تأکید بر مطالبات ارامنه ازمنظر مسائل حقوق‌ بشری و دموکراسی (امانوئل ماکرون) و یا مسائل مهاجرت (مارین لوپن) می‌تواند یک اهرم فشار جدی بر ترکیه و جلب آرای بیشتری از جامعه دیاسپورای ارمنی و نیز سایر بخش‌های منتقد سیاست های ترکیه در لایه‌های دیگر جامعه فرانسه باشد.

براین‌اساس، پیش‌بینی می‌شود جامعه دیاسپورای ارمنی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه که در هفتم می ٢٠١٧ (١٧ اردیبهشت ١٣٩٦) برگزار خواهد شد، یکی از عوامل تأثیرگذار در سبد رأی امانوئل ماکرون و مارین لوپن باشد. به‌نظر می‌رسد با توجه به شعارهای ماکرون و لوپن، در جریان مبارزات انتخاباتی، پیروزی هریک از دو کاندیدا به تقویت جایگاه جامعه دیاسپورای ارمنی در ساختار سیاسی فرانسه منجر شود که این امر پیامدهای خاص خود را به نفع ارامنه در موضوعاتی چون روابط ارمنستان و فرانسه، نوع عملکرد فرانسه در گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در مذاکرات صلح قره باغ و تحت فشار قرارگرفتن هر چه بیشتر ترکیه در رابطه با شناسایی قتل عام ارامنه به همراه خواهد داشت.

 

 

 

خیز فرانسه برای افزایش ۱۰۰درصدی گردشگران ایرانی

 

خیز فرانسه برای افزایش ۱۰۰درصدی گردشگران ایرانی

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/اقتصادی/item/2933-خیز-فرانسه-برای-افزایش-۱۰۰-درصدی-گردشگران-ایرانی

.

فرانسه می‌خواهد در برنامه‌ای یک ساله، شمار گردشگران ایرانی را تا ۱۰۰درصد افزایش دهد.

به گزارش ایسنا، به دنبال سفر هیات گردشگری فرانسه به ایران، گام‌هایی برای توسعه روابط گردشگری دو کشور برداشته شد، هرچند طرف فرانسوی در این مسیر جدی‌تر است. ژان مارک آیرو، وزیر امور خارجه این کشور که بهمن ماه ۹۵برای شرکت در همایش تجاری ایران و فرانسه به کشورمان سفر کرده بود، از اقدام دولت کشورش در تسریع صدور ویزا برای اتباع ایرانی خبر داد.

آیرو با بیان این که فرانسه خواهان تسهیل روادید برای ایرانیان است، تاکید کرده بود: «ما تلاش می‌کنیم برای روادید تسهیلات بیشتری داشته باشیم و صدور ویزا را راحت‌تر کنیم و این موضوع را به سفارت فرانسه در ایران اعلام کرده‌ام و سفیر ما هم در این خصوص فعالیت زیادی دارد».

به نظر می‌رسد با سفر هیات گردشگری فرانسه به ایران، این گفته وزیر امور خارجه فرانسه و تسهیل صدور روادید برای ایرانیان متقاضی سفر به آن کشور محقق شود. کارگزاران گردشگری فرانسه در دیدار با همتایان ایرانی خود، از برنامه‌ای یک ساله سخن گفته‌اند که طی آن قرار است شمار گردشگران ایرانی را به میزان ۸۰هزار نفر در سال ۲۰۱۷افزایش دهند.

کریم میکاشیرا، مدیر منطقه‌ای سازمان توسعه گردشگری فرانسه که در ادامه ماموریت‌های وزارت خارجه کشورش برای توسعه تعاملات گردشگری به ایران سفر کرد، در کارگاه آموزشی که با هدف ارتقای ورود گردشگران ایرانی به فرانسه در تهران برگزار شد، گفت: «تا پایان سال ۲۰۱۶میلادی بیش از ۳۹هزار روادید برای اتباع ایرانی که قصد سفر به فرانسه داشتند، صادر شد. امیدوارم این میزان در آینده‌ای نزدیک به ۸۰هزار روادید افزایش پیدا کند».

وی همچنین اظهار کرد: «افزایش گردشگران ورودی از منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، بویژه ایران و ترکیه در صدر برنامه‌های گردشگری فرانسه قرار دارد».

او ادامه داد: «ما در ارتباط با بازار ایران مطالعه کاملی انجام داده‌ایم و یکی از دلایل مهمی که امروز دست‌اندرکاران گردشگری شهر پاریس و حومه در این هیات حضور دارند، این است که متوجه شده‌ایم ایرانی‌هایی که به فرانسه سفر می‌کنند، در ابتدا علاقمندند حتما بازدیدی از شهر پاریس داشته باشند و سپس به شهرها و سایر نقاط سفر کنند».

مدیر منطقه‌ای سازمان توسعه گردشگری فرانسه در پاسخ به سوال نمایندگان دفاتر خدمات مسافرتی حاضر در این کارگروه آموزشی درباره مشکلات و مسائل مرتبط با صدور روادید برای اتباع ایرانی، گفت: «این کاملا مشخص است که بدون صدور روادید نمی‌توانیم گردشگران ورودی از ایران به فرانسه را افزایش داده و به آمار در نظر گرفته شده دست یابیم. به همین دلیل شرایط صدور روادید برای ایرانی ها در آینده نزدیک باید با تغییراتی همراه شود که امیدواریم وزارت امور خارجه کشورمان در این زمینه همکاری لازم را داشته باشد».

در این هیات گردشگری، نمایندگانی از هواپیمایی فرانسه، شرکت‌های گردشگری پاریس و شهرهای حومه آن به همراه مدیران پیست‌های اسکی، دهکده‌های گردشگری و شهر بازی این کشور حضور داشتند.

این چندمین‌بار است که هیاتی با هدف توسعه تعاملات گردشگری از فرانسه به ایران سفر می‌کند. دولت فرانسه پس از توافق برجام ضمن تعیین ماموریتی برای بخش گردشگری فعال در زیر مجموعه وزارت امور خارجه این کشور با هدف گسترش همکاری های دو جانبه، برای سرمایه گذاری در ساخت هتل و توسعه ورزش های زمستانی در کوهستان های ایران تمایل نشان داد، هرچند که نتایج آن تا کنون ملموس نبوده است.

فرانسوی‌ها در عین حال نخستین گروه سرمایه گذار خارجی در بخش گردشگری بودند که یکی از برندهای معتبر هتل را به ایران وارد کردند. گروه هتلداری و هتلسازی «اکور» پروژه ۱۰ساله ای را در ایران تعریف کرده که طی آن ۱۰۰هتل ارزان و کم ستاره و همچنین لوکس ساخته خواهد شد

 

 

 

 

 

 

وراثت  در برابر محیط NATURE VS NURTURE

وراثت  در برابر محیط NATURE VS NURTURE

ترجمه از گارگین فتائی

.

بحث در باره محیط و وراثت مربوط به اهمیت  ویژگیهایی که یک فرد با آن متولد می شود ( وراثت ) در  برابر ویژگیهای حاصل از تجربه ( محیط )  می باشد .  دانشمندان زیادی احساس می کنند که تمایز بین طبیعت و محیط به علت اکتشافات اخیر در علم ژّنتیک بیش از این مفید نخواهد بود با این وجود بحث طبیعت علیه محیط در بین عوام همچنان کاملاً رایج  است .

بر اساس یک نظر افراطی برخی از فلاسفه زمانی معتقد بودند که همه بچه ها به یک شکل متولد شده و همه ویژگیهای رفتاری در طی زندگی توسعه می یابند ولیکن این عقیده در دوران معاصر جدی گرفته نمی شود.  عقیده افراطی مخالف این است که محیط هیچ نقشی در رفتار شخص ایفا نمی کند این عقیده  هم قابل قبول نیست .

یک تغییر عمده در بحث وراثت در برابر محیط تعریف محیط بوده است . در یک زمان  ، مفهوم محیط به تاثیر  محیط خانه مخصوصاً  مادر ارجاع  داشت  ولیکن در دوران اخیر  محیط به چیزهای عمومی تر محیط اطراف ارجاع دارد و ممکن است مدرسه یا دوستان یا تاثیرات فرهنگی نظیر تلویزیون  را در بر گیرد .

مساله بقرنج دیگر در موضوع وراثت علیه محیط  تعریف وراثت است . ژنها اشکارا هم در ویژگیهای فیزیکی و هم در ویژگیهای رفتاری نفوذ دارند اما ژنها خودشان تحت نفوذ تغییرات در بدن هستند.  این امر می تواند از طریق دیدن  ویژگی فیزیکی مثل قد نشان داده شود . یک کودک می تواند والدین بلند قد و ژنهای برای قد متوسط به بالا  داشته باشد اما قد آن بچه بدون تغذیه مناسب نمی تواند کاملاً رشد کند به همان نحو ژنها برای ویژگیهای اخلاقی تحت نفوذ محیط فیزیکی هم قبل و هم بعد از تولد هستند .

یک روش برای بررسی  به توزیع نسبی ژنها و محیط مطالعه دوقولوها ست چندین نوع مختلف از مطالعات  دوقوقوها وجود دارد برخی از آنها دوقولوهای همزادی identical twins را در بر میگیرند که در خانه های متفاوت بزرگ شده اند.  این دوقولوها ژنهای مشابه دارند بنابراین این نوع مطالعه باید در جدایی نفوذ وراثت و محیط بسیار موثر باشد ولیکن در این نوع از مطالعات  برخی از مشکلات وجود دارد در اینکه تعداد زیادی از افراد   را در بر میگیرد برای مطالعات  ارجح است اما  این نوع از مطالعات دوقولوها  درست نبوده است.  مشکل دیگر در مورد مظالعات دوقولوهای همسان این است  که این دوقولوها برخی اوقات در محیط هایی بزرگ شدها ند که بسیار شبیه به هم هستند . مطالعات زیادی نشان داده است که دوقولوهای همسان دارای هوش مشابه هستند حتی وقتی به طور جداگانه بزرگ می شوند اگر هر دو ی آنها از سوی خانواده هایی با درآمد و سطح آموزشی  مشابه رشد بیابند نقش  عامل ژنتیک  کمرنگ تر خواهد شد .

روش دیگر مطالعه دوقولوها توسط دانشمندان بررسی دوقولوهای طبیعی  fraternal twins هست اینها دوقولوهای  همزاد  یا همسان نیستند و برادر  و خواهرهستند  . آنها تنها در نصف ژنها با هم سهیمند اما چون هم سن بوده و در یک خانه بزرگ می شوند لذا مطالعه در باره تفاوتهایشان اطلاعات  مهمی درمورد نفوذ ژنها را مقرر می دارد ولیکن این نوع از مطالعات جنبه های مهم فردی را  به طور کوچک اما به ظرز باقوه از دست خواهد داد حوادثی نظیر بیماری ، در معرض مواد شیمیایی قرار گرفتن یا تجارب در مدرسه یا نقاطی که در آنجا دوقولوها با هم نیستند ممکن است کاملاً بر رفتار  تاثیر بگزارد طوری که مطالعه صورت نگیرد .

 به خاطر سپردن این که ارتباط بین ژنها و محیط بی نهایت پیچیده است مهم است وقتی دانشمندان می گویند که یک ویژگی به طور قوی ژنتیکی و ارثی است آنها در مورد جمعیت ها صحبت می کنند آنها ممکن است اهمیت ژنها را با درصدها توصیف کنند . برای نمونه از طریق گفتن اینکه شخصیت شصت آنها درصد ارثی است با این وجود نتیجه گیری در مورد  اینکه شصت درصد از شخصیتشان  از ژنها می آید  ممکن نخوهد بود . برای هر فردی عوامل محیطی می تواند به طرز نیرومندی بر شخصیت و رفتارش اثر بگزارد .

 

 

 

 

 

برگزاری سومین دوره المپیاد زبان فارسی در ارمنستان

برگزاری سومین دوره المپیاد زبان فارسی در ارمنستان

.

http://www.alikonline.ir/fa/news/culture-and-art/item/2916-برگزاری-سومین-دوره-المپیاد-زبان-فارسی-در-ارمنستان

.

 

سومین دوره المپیاد زبان فارسی مدارس فارسی‌آموز کشور ارمنستان با عنوان «نکوداشت روز خلیج فارس» دیروز شنبه (۹اردیبهشت) و در آستانه روز ملی خلیج فارس، به همت رایزنی فرهنگی کشورمان در ارمنستان برگزار شد.

 

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، در ابتدای این مراسم که با حضور سوقومونیان مدیر کل آموزش شهرداری ایروان، دکتر وسکانیان رئیس کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان، مجید مشکی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان، مدیران و معلمان مدارس فارسی آموز و دانش آموزان و خانواده های آنان برگزار شد پس از پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان، مجید مشکی رایزن فرهنگی کشورمان ضمن خوشامدگویی به حضار و شرکت کنندگان در مسابقه و با گرامی داشت روز ملی خلیج فارس، المپیاد زبان فارسی را رقابتی علمی دانست که هدف از برگزاری آن ارتقای دانش زبان فارسی در بین دانش آموزان مدارس ارمنستان است.

 

وی یادگیری زبان فارسی را دریچه ای به سوی دنیای علم، هنر و اخلاق ارزیابی و اظهار کرد: تمام دانش آموزانی که در این المپیاد شرکت کردند، برندگان این مسابقه علمی هستند چرا که با آمادگی برای شرکت در این رقابت، پنجره ای جدید از دنیای فرهنگ را به سوی خود گشوده اند.

در ادامه مراسم افتتاحیه این دوره، خانم سوقومونیان مدیر کل آموزش شهرداری ایروان با ابلاغ پیام خرسندی شهرداری ایروان به این رقابت علمی، از برپایی سومین دوره المپیاد زبان فارسی ابراز خرسندی کرد و با قدردانی از همکاری بسیار سازنده رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان برای توسعه آموزش زبان فارسی، ابراز امیدواری کرد که حرکت فارسی آموزی در ارمنستان همچنان رو به گسترش و تعمیق باشد.

 

دکتر وارتان وسکانیان رئیس کرسی ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان دیگر سخنران مراسم افتتاحیه بود که با اشاره به روز خلیج فارس در خصوص نام خلیج فارس در متون کهن ارمنی به ایراد سخن پرداخت. وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به نقش ایران در منطقه، امنیت خلیج فارس را مرهون ثبات و امنیت بالای ایران دانست و اظهار کرد: ثبات و امنیت حاکم بر ایران و خلیج فارس برای ارمنستان بسیار حائز اهمیت است زیرا بهترین راه ارمنستان برای دسترسی به آب های آزاد جهان، ایران و خلیج فارس است که در تمام متون قدیمی ارمنی از آن با همین نام، اسم برده شده و باید تا ابد با همین اسم از آن یاد شود.

 

پس از سخنان دکتر وسکانیان المپیاد با قرعه کشی اسامی بین گروه های شرکت کننده به صورت رسمی آغاز شد و پس از چهار ساعت رقابت تنگاتنگ برندگان این المپیاد علمی مشخص شدند.

در این دوره از مسابقات که با حضور هشت  گروه از مدارس ارمنستان شامل مدرسه ۲۰۰، ۴۳، ۱۳۶و ۱۰۰ایروان و مدرسه کارپی، مدرسه دوین، مدرسه آرتاشات و مدرسه گارنی، برگزار شد، مدارس دوین و ۴۳و ۲۰۰ایروان به ترتیب حائز رتبه های اول تا سوم شدند

 

 

 

 

سخنان اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در پایان راهپیمایی 24 آوریل 2017

سخنان اسقف اعظم سیبوه سرکیسیان در پایان راهپیمایی 24 آوریل 2017

.

http://www.alikonline.ir/fa/news/armenians-of-north-of-iran/item/2918-سخنان-اسقف-اعظم-سیبوه-سرکیسیان-در-پایان-راهپیمایی-24-آوریل-2017

.

 حضور شما  رادر این مکان ارج می نهیم. مکانی که در آن جمع گشته اید تا خشم و انزجار خود را نسبت به بی عدالتی در مقابل بشریت ابراز کرده  و همچنین به وارثان عاملان این نژاد کشی در سفارت ترکیه به عنوان ادامه دهندگان راه ترکیه جنایتکار اعلام نمائید که ما همچنان به حیات خود ادامه می دهیم.

 

شما 102 سال پیش تصمیم به نبودن ما گرفتید، اما ما هنوز حضور داریم و آماده ایم تا به شما یادآور شویم که وجود داشته و نه تنها در اینجا بلکه در سرزمین های تاریخی خود تکثیر خواهیم شد.

در وهله نخست باید از مقامات محترم جمهوری اسلامی، از مقام معظم رهبری گرفته تا کارکنان ساده دولت تشکر و قدردانی نمائیم که علیرغم حملات تروریستی و بی ثباتی موجود در منطقه، ایران را درآرامش و آسایش کامل هدایت کرده و همین شرایط امن نیز زمینه لازم را فراهم نمود تا در اینجا جمع گشته و مطالبات و احساسات خود را بیان نمائیم.

مخاطب دوم سخنان من شما، عزیزان هستید. نوجوانان، جوانان، مادران و پدران، خواهران و برادرانی که لحاظاتی پیش به سخنان نماینده محترم ارامنه در مجلس شورای اسلامی در بیان واقعه تاریخی نژادکشی ارمنیان گوش فرا دادید. این واقعیت باید تبدیل به جزئی از هویت ما شود. به عبارت دیگر باید مطالعه کرده و درک نمائیم که نژادکشی به چه معنا است؟ 102 سال پیش ترکیه چه جنایتی در قبال ارمنیان مرتکب شد؟ لحظه ای روزهای دلنشین بهاری را به خاطر آورید که در آن خداوند نعمات و الطاف خود را به جهان عرضه داشته و ملت صلح دوست ما آماده رفتن به دشت ها بود، دانش‌آموزان آماده رفتن به مدارس بودند و جوانان ما برای فعالیت روزانه خود آماده می شدند و به ناگاه ترک هایی که نطفه آن ها با جنایت بسته شده است، تصمیم به نابودی ملت ما و همچنین تصاحب سرزمین ما گرفتند. این جنایتی نوشته شده بر علیه بشریت است و ما آن را باید به خاطر داشته باشیم. باید به خاطر داشته و خدای ناکرده آن را به فراموشی نسپاریم. وظیفه ما مطالعه دقیق تاریخ نژادکشی ارمنیان است. این ندایی است که از اعماق وجود ما بر می خیزد و همانگونه که با مشت هایی گره کرده شعار "مرگ بر ترکیه فاشیست" را سر می دهیم همزمان باید این احساس را در خود زنده نگه داریم که من هدف نژادکشی قرار گرفته ام، پدران من کشته شده و سرزمین های من تصاحب شده اند. باید مطالبه من برای بازگرداندن سرزمین های تصاحب شده ام به رسمیت شناخته شود. در جهان غیرممکن وجود ندارد و تحقق هر آرزویی امکان پذیر است. شما شاهد هستید که در چنین روزهایی اعضای سفارت ترکیه و کل دولت ترکیه در نگرانی و هراس بسر می برند. ضرب المثلی ارمنی می گوید: "دزد همواره در هراس است". و اینک دزدی که وارد خانه ملت ما شد و برای نابودی ملت ما تلاش کرد، در هراس از ملت ما به سر می برد. ملتی که امروز یکپارچه در اقصی نقاط جهان به پا خاسته است تا اعلام نماید که ما حیاتی دوباره یافته ایم و حق خود را مطالبه می نمائیم.

آری، عزیزان من، راهی که ما پیش گرفته ایم سهل و هموار نیست. اما برای دست یافتن به نتیجه باید مبارزه و تلاش کرد. در نتیجه ارمنی بودن تلاشی مضاعف است، ارمنی بودن مستلزم جانفشانی مضاعف است و در نهایت ارمنی بودن نماد تجدید حیات، صداقت و همچنین فعالیت خلاقانه است.

در پایان می خواهم تأکید کنم که ما خشم و انزجار خود را به جهانیان اعلام می نمائیم. اما عزیزان من باید هوشیار باشیم، زیرا ترکیه جناتیکار برای دور نمودن ما از اهداف و تفکراتمان و همچنین زدودن سرزمین مان از کلیه آثاری که نشان از حضور ارمنیان دارد ازهیچ اقدامی فروگزاری نمی کند. اما تلاش تنها در مورد آثار و نشانه هایی که بر روی خاک هستند موفقیت آمیز خواهد بود. اما مگر می توانند ما را از ایده ارمنستان متحد تهی نمایند؟ مگر می توانند وصیت شاعران و نویسندگان و همچنین دیگر فرزندان شهیدمان را از خاطره ما پاک نمایند؟ این زخم  همواره همراه ماست. ما حیاتی دوباره یافتیم و زخم هایمان التیام یافتند، اما این زخم همچنان خونین است و این زخم خونین تا زمانیکه ما به وصیت شهدایمان که حضور ارامنه در سرزمین شان است، عمل نکرده ایم وجود خواهد داشت

پس دوستان گرامی همچنانکه که در کلیسا نیز بیان کردم، تقویت میهن مان و همچنین عمل به وصیت شهدایمان جزئی از ایمان و اعتقاد ما است. ایمان و اعتقاد ما اصولی هستند که کسی نمی تواند ما را از آن ها منحرف نماید. این ایمان و اعتقاد را باید با حیات خود پاس بداریم. و اگر بتوانیم بر پایه این ایمان و اعتقاد زندگی نمائیم به شما اطمینان می دهم که روزی شاهد تحقق آرزوهایمان خواهیم بود.  

دورد بر روح شهدایمان و درود بر شما که حق خود را مطالبه نموده و متعهدانه از قله دماوند به کوه آرارات، از آرارت به ایروان، از ایروان به قارص، اردهان، موش، بیتلیس، ساسون و خاربرد می نگرید و با این نگاه به زندگی خود معنا و ارزش ویژه می بخشید.

 

رحمت الهی ارزانی شما باد. از خداوند متعال می خواهم تا جمهوری اسلامی ایران و مقامات و ملت آن را در آسایش و آرامش نگه دارد.

 

 

 

 

 

کتاب مسأله آرتساخ «قراباغ» به کوشش ایساک یونانسیان منتشر شد

کتاب مسأله آرتساخ «قراباغ» به کوشش ایساک یونانسیان منتشر شد

.

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2912-کتاب-مسأله-آرتساخ-«قراباغ»-به-کوشش-ایساک-یونانسیان-منتشر-شد

.

کتاب مسأله آرتساخ (قراباغ) به کوشش ایساک یونانسیان، پژوهشگر مسائل قفقاز و ترکیه از سوی نشر هزار کرمان، در 1500 نسخه و 399 صفحه، به صورت رنگی به چاپ رسید.

نویسنده این کتاب را در ده فصل و بصورت مجموعه مقالات مستند تاریخی که از سوی او و برخی مورخان و کارشناسان ارمنی و ایرانی، نگاشته شده تقسیم بندی کرده است.

تاریخ ارمنستان، تاریخ جمهوری آرتساخ (قراباغ)، تاریخ منطقه نخجوان، روند شکل گیری جمهوری آذربایجان، ریشه های درگیری بین ارمنستان و آذربایجان، جنگ قراباغ و وقایعی نظیر حادثه خوجالی و نقش ترکیه در آن و سیاست های ارمنی ستیزی مقامات جمهوری آذربایجان از نکات بارز و برجسته این کتاب محسوب می شود. بررسی منابع ایرانی، اسلامی و عثمانی در باب تعلق قراباغ به ارمنستان که به صورت نوشته ها و نقشه های تاریخی توصیف شده، دیگر مطالب مهم کتاب را شکل می دهد.

نگارنده در فصل های پایانی این کتاب علاوه بر موارد ذکر شده، به بررسی درگیری های حل نشده ای نیز می پردازد که به صورت یک جنگ رسانه ای در غالب تاریخ سازی و هویت سازی تصنعی از سوی جمهوری آذربایجان در منطقه در جریان بوده و اعمال می گردد. از نظر نویسنده این موارد حل نشده باعث شده تا امروزه مقامات و تاریخدانان جمهوری آذربایجان با وجود بیش از 1600 ابنیه، سنگ نبشته، کتیبه، کلیسا، ،چلیپا سنگ و گورستان مسیحی ثبت شده در منطقه قراباغ، وجود نقشه های تاریخی بسیار، نوشته های تاریخدانان مشهور و حاکمیت چند صد ساله ایران به منطقه قفقاز، با صرف هزینه های میلیاردی دست به تحریف های تاریخی گسترده زده و کلیه شواهد، مدارک و نقشه های تاریخی بجا مانده از تاریخ نگاران و جغرافی دانان بنام ایرانی، روس، اروپایی و ارمنی در خصوص تاریخ ایران، ارمنستان و قراباغ را وارونه جلوه دهند.

نویسنده امیدوار است که این کتاب گوشه هایی از حقایق و تاریخ منطقه قفقاز را روشن ساخته و گامی جهت جلوگیری از تحریف تاریخ، ملل باستانی و بزرگی چون ایران و ارمنستان فراهم سازد.

در این کتاب مقالاتی از دکتر کارن خانلری، شاهن هوسپیان، روبن گالیچیان، آنوشیک ملکی، هایک دمویان، روبرت مارکاریان به همراه مقالاتی از ایساک یونانسیان با استفاده از نوشته های دکتر عنایت الله رضا، کاوه بیات و تاتول هاکوپیان در غالب مقالاتی از فصل نامه فرهنگی، اجتماعی پیمان مشاهد می شود.

 

 

 

لئوناردو

لئوناردو

ترجمه گارگین فتائی

.

در زمان خودش ، این ایتالیایی مشهور قرن شانزدهمی  تنها با نام خودش معروف بود . امروزه  هم او همچنان با نام کوچک شناخته می شود اما حالا نقش های مختلفی از قبیل زیست شناس ، گیاه شناس ، مخترع ، مهندس ، استراتژیست ، محقق و هنرمند به ذهن تداعی می کند .

سربازان ونیزی قرن شانزدهمی لئوناردو را به عنوان یک استراتژیست نظامی می شناختند . وقتی ناوگان ترکی به کشورشان حمله ور شد لئونداردو پیشنهاد شگفت انگیز حملات زیردریا برای طغیان سرزمینی که ارتش ترکی ناگزیر به عبور از آنجا بود را داد . مهندسین او را به عنوان مردی می شناسند که کانالهای جدیدی برای شهر میلان حفر نمود . دانشمندان نه تنها او را به خاطر نقاشی های کالبدشکافی دقیق بلکه به خاطر کشف سفت شدگی شریانهایی که می توانست  سبب مرگ شود مورد تمجید قرار می دهند .  برای   دربار سلطنتی میلان لئوناردو هنرمندی بود که چهره های موثر می کشید ، تندیس یادبود خانه سفروزا house of Sforza   را  می ساخت  و در عین حال  بر روی نقاشی دیواری شام آخر کار می کرد .

لئوناردو یک انحنای سه بعدی در کل طبعیت  - جریان آب ، حرکات حیوانات و پرواز پرندگان را  دید.  ما امروز همان  انحنا را در شکل حلزونی و مارپیچی دی انی ای مشاهده می کنیم . لئوناذدو تئوری موج wave theory: را اختراع کرد او دید که خمدیگی دانه  مثل باد  از آن عبور می کند و  امواج آب از یک سنگ داخل آن می ریزد که همان رخدادهای علمی بودند . برای او دیدن این موج در صدا و نور به سادگی دیدن آن در مزارع و جوی ها بود .  ریاضیات آن روز نمی توانست همه این تئوریها را توضیح دهد  اما دانشمندان قرن بیستم آنچه را که لئوناردو می شناخت و در باره آنها حرف می زد به دنیا نشان دادند .

لئوناردو به وضوح  می دید که قدرت طبیعت می تواند  مخرب و قدرت انسان می تواند نجات دهنده باشد در عین حال او اتحاد نگهدارنده همه اجزاء زندگی با هم را دید اتحاد و یگانگی که می توانست در هنر وی بیان شود.

لئوناردو سالهای اولیه زندگیش را صرف بازی در مزارع ، نقاشی از حیوانات و گیاهان و کشیدن  مینیاتور از برجها و پلهای در عرض رودخانه ها کرد  . وقتی لئوناردو برای زندگی با پدرش به فلورانس نقل مکان کرد او زندگی دور آهسته روستایی را با یک زندگی با دور تند شهری عوض کرد . از آنجایی که والدینش ازدواج نکرده بودند ، تعدادی از فرصتهای شغلی برای او موجود نبود.  او نمی توانست  یک تاجر ، بانکدار یا صنعتگر ماهر شود . برای لئوناردو حضور در یک دانشگاه محلی آسان تر از یاد گیری یک صنعت نبود.  گزینه  های معین تنها سرباز شدن یا پیوستن به روحانیت بود . لئوناردو نمی خواست در آینده نه در کلیسا باشد و نه در ارتش . برای تصمیم در باره اینکه لئوناردو می تواند بهتر نقاشی کند و یا مارش نظامی برود یا دعا کند پدرش او را نزد یک هنرمند بزرگ  آندره آ دل وروچیو Andrea del Verrocchio  گذاشت

مغازه وروچیو برای همه نوع مشتری کار می کرد از قبیل اتحادیه های تجاری و کلیساها  و آنها برای افراد هم کار می کردند . با زندگی در خانه وروچیو و کار در مغازه اش،  لئوناردو صحبت هایی  در باره تئوریهای علمی و جغرافیایی می شنید در عین اینکه مهارت هایی مثل مدلینگ ، نقاشی و پیکر تراشی را می آموخت . شاید مهم تر از همه تنوع وسایلی بود که لئوناردو ساختن آنها را یاد گرفت که از میان آنها می تواند آلات موسیقی ، وسایل رهیابی و جراحی را نام برد . کار کردن با وروچیو مثل رفتن به سه مدرسه بود یک مدرسه هنر ، یک اتنستیتوی فنی و یک کالج علوم نظری .

لئوناردو خوش چهره ، باهوش ، سخاوتمند و   زبردست و دو دست توان ( قادر به استفاده از هر دو دست ) بود . زندگی وی سه دوره مجزا داشت دوران کودکی در ونیز ، دوران شاگردی در فاورانس و دوره بزرگ سالی در شهر های گوناگون ایتالیا.در دوران کودکی لئوناردو نه تنها یک خاناوده یا خویشاوند مهربان نداشت بلکه حتی یک جریب زمین  دست نخورده برای پژوهش و اکتشاف هم نداشت . ولیکن دو رخداد برای سالها در ذهنش می چرخیدند یکی طوفانی  که بخش بزرگی از دره زیر روستا را ویران کرد و دیگری سیلی که بخش عمده ای از شهر فلوارنس را شست . آب و باد موضوعات عمده برای مطالعه لئوناردو بودند او متوجه شد که باد و آب هم می توانند مفید و هم مضر باشند بازدیدکنندگان می توانند در مقداری از کارهای وی سنگریزه های کوچک شسته شده  بوسیله یک جوی آب یا رودخانه های کنار ساحل  که با خزه  ها و گلها پوشیده شده و  چند خرچنگ آبی که تا قسمتی زیر این صخره ها مخفی  شده اند را ببینند .

دیدگاه لئوناردو از زندگی به عنوان یک واحد بدون مرز هم بر زندگی شخصی و هم بر کار هنری وی اثر می گذاشت . لئوناردو نگاه ساده ای به دنیا نداشت و آن را به دقت مطالعه می کرد . با دیدن امواج بادی آب در یک برکه ، او هوشیار ، با استعداد و جدی میشد . لئوناردو هیچ مرزی در طبیعت نمی دید . برای او انسانها و حیوانات بخش هایی  از یک خلقت بودند . او گوشت نمی خورد زیرا نمی خواست مرگ را برای یک مخلوق هم رتبه اش  بیاورد . او پرندگان آوازخوان  قفسی را خریده و آنها را آزاد می کرد .  با نداشتن هیچ خانواده ای از خود ، او از یک  خانواده دیگر پسری به فرزند خواندگی  پذیرفت تا هم پسرش و هم وارثش باشد . حتی دست راست و چپ برای او یکی بود . او دفترش را با نوشته های برعکس   پر می کرد اما او نامه ها ، گزارش ها و پیشنهاداتی به روش معمولی می نوشت وقتی دست راستش چلاق شد او از دست چپش استفاده کرد .

دیدگاه لئوناردو در باره همه زندگی به عنوان یک خلقت منجبر به ابداعات و خلاقیت های هنری شد.  قبل از وی هنرمندان  همیشه از خطوط بیرونی برای جداسازی موضوعات نقاشی از پیش زمینه استفاده می کردند . از آنجایی که لئوناردو هر چیزی را در طبیعت وابسته به هم می دید لذا وی تصمیم گرفت که از سایه استفاده کند و درجه بندی نور و رنگ بهتر از استفاده از خطوط بیرونی بود . او می خواست چیزی در چیز دیگر جریان یابد به روشی که دود در هوا جریان می یابد برای مثال با نگاه به دست مونالیزا بینندگان نمی توانند خطی در  جایی که یک انگشت پایان یافته و انگشت دیگری شروع  می شود را پیدا کنند این جدایی ها کلاً با سایه صورت گرفته . این دیدگاه واحد از جهان بر مفهوم نقاشی و تکنیکش اثر گذاشت . پیش زمینه و موضوع غالباً در یک عکس بر هم بازتاب دارند . پیش زمینه وخطوطی که موضوع را می پوشانند ممکن است  مفاهیم پیش زمینه ای از تپه های سنگی یا آب جاری  باشند .

لئوناردو تنوع بزرگی که اطرافش را احاطه کرده بودند تشخیص داد اما او معتقد  بود که حتی یک یگانگی بزرگ تری از این تنوع حمایت می کند و کار او بیان آن یگانگی بود

 

 

 

تست های شخصیتPersonality tests

تست های شخصیتPersonality tests

ترجمه از گارگین فتائی

.

 

اولین تست مدرن شخصیت در 1919 توسط ارتش آمریکا به کار رفت و هدف آن شناسایی سربازانی بود که ممکن بود در طول جنگ مشکل داشته باشند .  همانند اکثر تست های شخصیت،  این تست هم مجموعه ای از سوالات در موضوعات مختلف برای پاسخ گویی را در بر می گرفت.

در تست  Rorschach inkblot test که در سال 1921 بوجود آمد   یک فاعل به اشکال مبهم و انتزاعی نگاه کرده و معنی آنها را تفسیر می کند  . اشخاصی که این تست ها را می گیرند از این تستها برای قضاوت در باره شخصیت فاعل استفاده می کنند علیرغم اکثر نتست های شخصیتی ، این تست سوالات یا اظهارات مکتوب را در بر نمی گیرد .

 

تست  Rorschach inkblot test

 

 

 

تست ادراک موضوعی Thematic Apperception Test شبیه تست رورشاک Rorschach است زیرا فاعل به  یک تصویر پاسخ می دهد تا اینکه پاسخ گوی سوالات باشد ولیکن در این مورد تصاویر  ،   چیزها و اوضاع قابل تشخیصی را ارائه می دهند .

 

تست ادراک موضوعی

 Thematic Apperception Test

 

 

 

 

در 1942 تست شخصیت چندگانه  مینه سوتا the Minnesota Multiphasic Personality inventory به عنوان روش یادگیری در صورتی که  یک فاعل دارای مشکلات روان شناختی بود  انتشار یافت این تست با زمانهای مختلف تطبیق یافته و هنوز به طور وسیع مورد استفاده است علیرغم منشاء آن به عنوان تستی برای روان شناسی ناهنجار abnormal psychology این تست  در کل  غالباً برای درک شخصیت مورد استفاده قرار نمی گیرد  

 

تست شخصیت چندگانه  مینه سوتا

 the Minnesota Multiphasic Personality inventory

 

 

 

تست  شخصیت رنگهای واقعی The True Colors personality test در 1978 بوجود آمد و مبتنی بر سایر تست ها نطیر تست شخصیت مایرز بریگز Myers-Briggs personality index   بود اما به جای توصیف تیپ های شخصیتی personality types با برچسب ها  ، آن از چهار رنگ آبی ، نارنجی ، طلایی و سبز  استفاده می کند .

 

تست  شخصیت رنگهای واقعی

 The True Colors personality test

 

 

 

تست شخصیت مایرز بریگز

Myers-Briggs personality index  

 

 

تست شخصیت و تفاوت The Personality and Preference Inventory که در اوایل دهه  1960  بوجود آمد  بر خلاف سایر تست های شخصیتی عمومی تر ، بر جنبه هایی از شخصیت که در محیط کار مهم هستند متمرکز است .

 

 

تست شخصیت و تفاوت

The Personality and Preference Inventory

 

 

 

 

تست شخصیت دی آی سی اس The DISC personality test    عمدتاً در تجارت و کسب و کار برای ارزیابی اینکه کارکنان چگونه با دیگران تعامل دارند  و اینکه آیا آنها استعداد باقوه رهبری کردن را دارند به صورت عمده مورد کاربرد است  علیرغم استفاده رایج و عمومی کنونی ، این تست اصلاً به عنوان ابزاری برای درک خود self-understanding مورد در خواست بود. 

 

D=dominance

چیرگی و تسلط

نتایج

مسیر

رقابتی

 

I=influence

تاثیر و نفوذ

شور و شوق

صمیمانه

خوش بینی

 

T=task oriented

توجه به وظیفه و کار

پذیرش و پیروی از اصول

دقیق

محتاط

ژرف اندیش

 

 

S=steadiness

ثبات

ارادتمند

بردبار

متواضع

 

تست شخصیت دی آی سی اس

 The DISC personality test    

 

 

 

 

تستهای شخصیت زیادی مبتنی بر مدل پنج عمال ا اف اف ام the Five-Factor Model (FFM)  هستند که از این عقیده نشات می گیرد که پنج مشخصه اساسی شخصیت  در انسان وجود دارد . به طور سنتی تست های اف اف ام از ابتدا برای بزرگ سالان توسعه یافته اند ولی در سال 2008 یک تست اف اف ام در مورد کودکان به کار رفت تا بزرگسالان

پنج مشخصه اساسی شخصیت  در انسان

Openness to experience

وسعت  تجربه

Dependability

قابلیت اعتماد 

Agreeableness

سازگاری و موافقت

Extraversion

برون گرایی

Emotional stability

استجکام و ثبات احساسات

 

ستهای شخصیت بر مدل پنج عمال ا اف اف ام

the Five-Factor Model (FFM)

 

 

 

 

 

 

 

 

حالتهای گوناگون صرف فعل غذا خوردن در زمان گذشته در زبان ارمنی

حالتهای گوناگون صرف فعل غذا خوردن در زمان گذشته در زبان ارمنی

گارگین فتائی

.

بنا به درخواست یکی از دوستان  این نوشته از سوی اینجانب ارائه گردید که امیدوارم مثمر ثمر واقع گردد

ضمایر در زبان ارمنی نیز مانند زبان فارسی  دارای شش صیغه است اول شخص  و دوم شخص و سوم شخص مفرد و اول شخص و دوم شخص و سوم شخص جمع

در اینجا فعل غذا خوردن البته در زمان ماضی و گذشته صرف می شود

برای غذا خوردن چندین فعل در زبان ارمنی وجود دارد

 

قسم اول برای زمانی است که غذای ظهر یا نهار مد نظر خواننده است که در زبان ارمنی برای آن از فعل  ճաշել  به انگلیسی djashel  استفاده می شود که گویا خود کلمه ճաշել  ریشه در کلمه ճաշ   با تلفظ جاش یا چاش دارد که در ارمنی به معنی ظهر است و باید ریشه فارسی باستان داشته باشد زیرا این واژه در اوستا به صورت چاشت یا ظهر موجود است

صرف فعل به این صورت  است

معادل فارسی

 من نهار خوردم

تو نهار خوردی

او نهار خورد

ما نهار خوردیم

شما نهار خوذدید

آنها نهار خوردند

.

در زبان ارمنی

Ես ճաշեցի

Դու ճաշեցիր

Նա ճաշեց

Մենք ճաշեցինք

Դուք ճաշեցիկ

Նրանկ ճաշան

.

تلفظ انگلیسی

Yes djashetsi

Du djashetsir

Na djashets

Menk djashetsink

Duk djashetsik

Nrank djashetsin

.

اما در مورد صبحانه کافیست که به  اول هر کدام از افعال بالا یک پیشوند ناخا  naka اضافه کنید چرا که کلمه ترکیبی ناخاچاش նախաճաշ به معنی صبحانه است که خود مرکب است از ناخ  به معنی پیش و آ که یک میانوند است و چاش که به معنی نهار است و روی هم یعنی پیش از نهار .  

.

قسم دوم در مورد شام خوردن است که در ارمنی معادل واژه ընթրել  به انگلیسی entrel است که ریشه در واژه ընթրիք به انگلیسی entrik به معنای غذای شب یا شام دارد

صزف فعل در زبان فارسی

من شام خوردم

تو شام خوردی

او شام خورد

ما شام خوردیم

شما شام خوردید

آنها شام خوردند

.

صرف فعل در زبان ارمنی

Ես ընթրեցի

Դու ընթրըցիր

Նա ընթրեց

Մենք ընթրեցինկ

Դուք ընթրեցիկ

Նրանք ընթրան

.

تلفظ انگلیسی

Yes entrettsi

Du entretsir

Na entrts

Menk entrtsink

Duk entretsik

Nrenk enretsin

.

 

قسم سوم در مورد مطلق غذا خوردن است که در اینجا از فعل ترکیبی استفاده می شود یکی կերակուր  به انگلیسی kerakur  به معنی غذا که ریشه در واژه կերել به انگلیسی kerel دارد که گذشته فعل خوردن است  که البته گویا هخود واژه կերել باید با .اژه خوراک فارسی همریشه باشد بخصوص در سه حرف اول

.

صرف فعل در زبان فارسی

من غذا خوردم

تو غذا خوردی

او غذا خورد

ما غذا خوردیم

شما غذا خوردید

آنها غذا خوردند

.

صرف فعل در زبان ارمنی

Ես կերակուր կերամ

Դու կերակուր կերար

Նա կերակուր կերաւ

Մենք կերակուր կերանկ

Դուք կերակուր կերակ

Նրանք կերակուր կերան

.

تلفظ انگلیسی

Yes kerakur keram

Du kerakur kerar

Na kerakur kyraw

Menk kerakur kerank

Duk kerakur kerak

Nrank kerakur keran

 

.

قسم چهارم از لحاظ مفهوم در بین خیلی از ملتها مشترک است به این معنی که وقتی می گویند تو نان خوردی یا دارم نان می خورم منظورشان این است که آنها  دارند غذا می خورند و درواقع نان را معادل غذا می آورند  بخصوص در ممالکی که نان از  اهمیت زیادی در اقتصاد و زندگی و فرهنگ آن مردم برخوردار باشد

کلمه نان در زبان ارمنی معادل  هاتس  հաց است و در اینجا هم از فعل ترکیبی استفاده شده که جزء دوم به معنی خوردن است

 

صرف فعل در زبان فارسی

من نان خوردم

تو نان خوردی

او نان خورد

ما نان خوردیم

شما نان خوردید

آنها نان خوردند

.

صرف فعل در زبان ارمنی

Ես հաց կերամ

Դու հաց կերար

Նա հաց կերաւ

Մենք հաց կերանկ

Դուք հաց կերակ

Նրանկ հաց կերան

.

تلفظ انگلیسی

Yes hats keram

Du hats kerar

Na hats kerav

Menk hats kerank

Duk hats kerak

Nrank hats keran

تفاوت نسلها در ایالات متحده

تفاوت نسلها در ایالات متحده

ترجمه از گارگین فتائی

 

افرادی که در ایالات متحده بین سالهای 1946 تا 1964 متولد شده اند بچه سیارها baby boomers

. بچه های آنها که متولد سالهای بین 1981 تا 1995 هستند هزاره ها millennials نامیده می شوند  این دو نسل اغلب با یکی از  آشکارترین تفاوتها یعنی اینکه هزاره ها در دوران  اینترنت رشد کردند در حالی که اکثر بچه سیارها هرگز  تا زمانی که به سن بزرگ سالی نذسیدند  کامپیوتری ندیدند  مقایسه می شوند . تفاوت مهم دیگر که ممکن است کاملاً اشکار نباشد اینکه هزاره ها از والدین خود ثروت کمتری دارند آنها دارای میزان بالاتری از بیکاری و قرض های دانشجویی هستند  در حقیقت آنها اولین نسلی هستند که  تمکن مالی  کمتری از نسل قبل دارند شاید به نحو شگفت انگیزی هزاره های بزرگسال  از لحاظ تعداد با خانواده های از زمان جنگ جهانی دوم به بعد دیده نشده است زندگی کنند . این ممکن است اخبار خیلی بدی نباشد ولیکن  چون آنها خیلی خوب با والدین  خود کنار می آیند  و از روابط  پردردسر که مشخصه تعداد زیادی از خانواده های بچه سیار های اخیر بود  ازار نمی بینند نمی بینند  . علیرغم اخبار منفی اقتصادی ، برخی از جنبه های مثبت زندگی به عنوان یک هزاره وجود دارد . در کنار رانندگی با میزان بالای بیکاری و تقاضای تکنولوژیکی ، هزاره ها در تعداد وسیعی در کالج ها   ثبت نام می کنند در 1970 حدود پنجاه درصد از فارغ التحصیلان دبیرستان ها در کالج ثبت نام کرده بودند و  در 2012 این میزان به شصت و شش درصد رسید . با  ترکیب نرخ تصاعدی جمعیت در قرن بیستم و برگشت به کالج و فارغ التحصیل شدن از مدرسه ، هزاره ها به سرعت به ئتحصیل کرده ترین نسل آمریکا تا کنون تبدیل می شوند

 

بچه سیارها

امریکا) متعلق به نسل بعد از جنگ جهانی دوم

که دوران ازدیاد زاد و ولد در امریکا (baby boom) بود

 

baby boomers

 

هزاره ها

نوادگان بچه سیارها و یا اصطلاحاً بچه های امروزی

Millennials

 

 

 

 

 

بیانیه

بیانیه

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2880-بیانیه

.

سال ۱۳۹۶شمسی برابر با ۲۰۱۷میلادی مصادف است با یکصد و دومین سالگرد نسل کشی ارمنیان در ترکیه عثمانی. نسل کشی ای که طی آن بیش از یک و نیم میلیون ارمنی ساکن در ارمنستان غربی و یا به عبارت امروزی آناتولی شرقی توسط حکام وقت عثمانی کشته و بیش از ۶۰۰هزار نفر نیز مجبور به مهاجرت و یا ترک سرزمین اجدادی خود شدند.

ارمنیان ارمنستان غربی در داخل سرزمین‌های باستانی و اجدادی ۲۷۰۰ساله خود، قربانی اولین نسل کشی قرن بیستم می باشند که به فجیع ترین نحو ممکن به وقوع پیوست. ارمنیان نه تنها قربانی نسل کشی فیزیکی بلکه قربانی نسل کشی فرهنگی شده و تمام گنجینه باستانی، پیشینه فرهنگی و اموال و دارایی‌های آنها نیز به دست حکومت های بعدی ترکیه به تاراج و یغما برده شده است.

ارمنیان، قربانی سیاست های دولتی شدند که با دیده نفرت، تبعیض و نژاد پرستی به شهروندان خود می نگریست. سیاستی که هم اکنون نیز از طرف سردمداران دولت ترکیه فعلی دنبال می‌شود. اقدامات تبعیض آمیز و سرکوب گرانه دولت ترکیه نسبت به اقوام غیر ترک داخل ترکیه گواه این مدعاست.

عدم باور به حقوق بشر، اعتقاد به خشونت به عنوان ابزار رسیدن به قدرت، تبعیض، نفرت پراکنی و نشر دیدگاه های پان ترکیستی در داخل و خارج از مرزهای ترکیه، همچنان بخشی تفکیک ناپذیر از سیاست های بنیادین دولت ترکیه است. پی آمد این افراطی گری و خشونت به وضوح در اقدامات آتش افروزانه دولت ترکیه در منطقه و به خصوص حمایت های ترکیه و اسرائیل از گروه های تروریستی از قبيل داعش و ديگر گروه های تكفيری در سوریه و عراق قابل مشاهده است.

استكبار جهانی به سركردگی آمريكا با استفاده از ايادی منطقه ای خود از جمله عربستان سعودی و تركيه، با ايجاد ناامنی و عدم ثبات در منطقه،‌ به دنبال پياده سازی اهداف و برنامه های شوم خود در خاورميانه می باشد.

سیاست های تزویرگونه و غیر شفاف دولت ترکیه در مورد مسایل روز منطقه، آموزش تروریست ها و حمایت های لجستیک و حتی نظامی از آنها، نشان از ایجاد نوعی تروریسم دولتی در ترکیه است که در کنار تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی، پيوندی ناميمون را رقم زده اند.

 

امروزه نئوعثمانیسم به عنوان پدیده ایی غیر قابل انکار، پایه و اساس رفتار های توسعه طلبانه دولتمردان ترکیه می باشد. پدیده ای با هدف احیای امپراتوری عثمانی، که پیامد آن هزاران هزار کشته، میلیون ها آواره و تخریب اماکن مذهبی، تاریخی و فرهنگی متعلق به اقوام و مذاهب گوناگون سوریه است. این خود سندی روشن بر عدم تغییر سیاست های کلان ترکیه در طی سال های گذشته می باشد.

اين در حالی است كه حمایت های جمهوری اسلامی ایران، به عنوان حامی ملل ستمدیده از مردم سوریه، فارغ از نژاد و مذهب آن ها و کمک به آزاد سازی مناطق تحت اشغال تروریست ها، نقطه امیدی برای مردم سوریه از جمله ارمنیان ساکن آن کشور می باشد که صد سال پس از رانده شدن از سرزمین اجدادی خود، مجددا در معرض نسل کشی و آوارگی قرار گرفته اند. سياست های تنش زدای جمهوری اسلامی ايران به عنوان تنها كشور با ثبات منطقه،‌ ضمن كاهش آلام ملل جنگ زده خاورميانه، از تسلط افراطیگری، خشونت و ديكتاتوری بر ملت های مظلوم جلوگيری می كند.

امروزه نسل کشی و کشتار جمعی یکی از بارزترین و شاخص ترین جنایات بین المللی علیه بشریت تلقی می شود. نسل کشی به سبب آثار اندوهبار و زیانبار آن برای نسل های بعدی، نه مشمول مرور زمان و نه پیرو اصل جانشینی دولت ‌ها خارج از مسئولیت دولت ها می باشد. از این رو دولت ترکیه ملزم به جبران خسارات وارده از طریق پرداخت غرامت، اعاده و استرداد سرزمین های اشغالی، حفظ و نگهداری آثار تاریخی و بازگرداندن اموال و دارایی‌های غصب شده ملت ارمنی می باشد.

ما باور داریم محکوم نمودن اولین نسل کشی ارتکابی در قرن بیستم توسط ترکیه عثمانی و مجازات آن تنها عامل بازدارنده از تکرار جنایت مشابه در تاریخ بوده و سبب مهار سیاست های تفرقه آمیز و نژاد پرستانه دولت ترکیه خواهد بود. این، تنها راه رسیدن به عدالت و صلح پایدار در منطقه است.

هیئت برگزار کننده مراسم یکصد و دومین سالگرد

نسل کشی ارمنیان منتخب شورای خلیفه گری ارامنه تهران

اردیبهشت ماه۱۳۹۶

 

 

 

 

نشان واژه های  مقایسه و تقابل   Comparison/Contrast Essays

نشان واژه های  مقایسه و تقابل

Comparison/Contrast Essays

برگرفته از کتاب نگارش انگلیسی آکادمیک

Writing Academic English

نوشته اوشیما و هیوج 

Oshima and Houge

ترجمه گارگین فتائی

.

یک  روش مفید و متداول از سازمان دهی انشایی « روش مقایسه و تقابل  » هست اولین کلید  نگارش موفق یک انشای مقایسه و تقابل  ، استفاده مناسب از کلمات یا نشان واژه های مقایسه و تقابل است این کلمات  نکات مقایسه و نکات تقابل را معرفی می کنند

1: نشان واژه های تشابه

الف: رابط های جمله Sentence Connectors

به طور مشابه Similarly

همین طور Likewise

همچنین Also

نیز ، همچنین too

 

 

ب: رابط های سببیClause Connectors

دسته اول توابع Subordinators

جنانکه ، مثل ، به عنوان As

Just as برابر با

دسته دوم  حروف ربط همپایه و حروف ربط جفتی

Coordinators & Paired Conjunctions

 

Both...and

 هم ....هم

Not only...but also

نه تنها.....بلکه همچنین

Neither...nor

نه .... نه

 

ج: سایر موارد Others

Like (+ noun) مثل به علاوه یک اسم

Just like (+noun) کاملاً شبیه

Similar to (+ noun) شبیه به

Be similar toشبیه بودن به

Be the same as بودن همان به عنوان

Be the sameهمان بودن

Be alike بودن مثل هم

To compare (to/with) در مقایسه با

 

2: نشان واژه های با ساختار تقابلی

Concession (Unexpected result)

تصدیق ( نتیجه غیر منتظره*)

 

الف: Sentence Connectors رابط های جمله

However ولیکن

Nevertheless با این وجود

Nonetheless به هر حال

Still همچنان ، هنوز

 

 

ب: رابط های سببی Clause Connectors

دسته اول توابع Subordinators

Although گر چه ، با این وجود

Even though حتی گرچه

Though لبا این وحود

 

دسته دوم حروف ربط همپایه  جفتی

 Coordinators & Paired Conjunctions

But اما

Yet هنوز با این وجود

 

ج: سایر موارد Others

despite (+ noun) علیرغم

in spite of (+noun) علیرغم ، برغم

 

 

3: نشان واژه های تقابل ( تضاد مستقیم )

Contrast Structure Words - Direct Opposition

 

 

الف: رابط های جمله Sentence Connectors

However ولیکن

In contrastبرعکس

In/by comparison در مقایسه

On the other hand از طرف دیگر

On the contrary بر عکس

 

ب: رابط های سببی

دسته اول  توابع Subordinators

While در  حالی که،  زمانی که

Whereas نظر به اینکه در حالی که

دسته دوم حروف ربط همپایه و جفتی

Coordinators & Paired Conjunctions

But اما

 

ج: سایر موارد

Differ from متفاوت از  از

Compared (to/with) در مقایسه با

Be different from متفاوت بودن از

Be dissimilar to  ناهمانند بودن با

Be unlike ناهمانند یا متفاوت بودن با

 

 

 

 

آندرانیک اوزانیان ملقب به آندارنیک  پاشا

آندرانیک اوزانیان ملقب به

آندارنیک  پاشا

ANDRANIK PASHA
ԱՆԴՐԱՆԻԿ ՓԱՇԱ
..

 

 

 

فرماندار ارمنستان غربی

مشغول به کار

 مارس ۱۹۱۸ – آوریل ۱۹۱۸

اطلاعات شخص

زاده

آندرانیک توروسی اوزانیان

 ۲۵فوریهٔ ۱۸۶۵

شبین قره‌حصار، ارمنستان غربی

درگذشت

۳۱اوت ۱۹۲۷ میلادی (۶۲ سال)

ریچاردسون اسپرینگ، کالیفرنیا،

آرامگاه

گورستان پر-لاشز (۲۰۰۰–۱۹۲۸)

یرابلور (تاکنون-۲۰۰۰)

ملیت

 ارمنستان

شغل

سیاستمدار

تخصص

نظامی

مذهب

کلیسای حواری ارمنی

 

وفاداری

فدراسیون انقلابی ارمنی

سال‌های خدمت

۱۸۸۸۱۹۱۹

جنگ‌ها/عملیات‌ها

جنگ اول بالکان

جنگ جهانی اول

جبهه ایران

آندرانیک با نام اصلی آندرانیک توروسی اوزانیان (به ارمنی: ԱնդրանիկԹորոսիՕզանյան) , (به انگلیسی: Andranik Toros Ozanian) (۱۹۲۷ - ۱۸۶۵)، ژنرال ارمنی، فعال مدنی و سیاسی، مبارز استقلال طلب و قهرمان ملی ارمنیان و عضو فدراسیون انقلابی ارمنی بود.

آندرانیک در جنگ‌های بالکان در ارتش بلغارستان و علیه عثمانی شرکت کرد وی همچنین در زمان جنگ جهانی اول در عملیات جنگی در قفقاز شرکت نمود و به عنوان فرمانده گردان یکم، واحدهای داوطلب ارمنی انتخاب شد.

 

جنگ جهانی اول

پیش زمینه

در ۴ژانویه ۱۹۱۵میلادی نیروهای ویژه اسماعیل انور و به فرماندهی «عمر ناسی» شهر ارومیه را اشغال کردند و یک هفته بعد نیروهای «عمر فوزی» تبریز را اشغال کرد بعد از با پیوستن نیروهای «خلیل بیگ» با نیروهای «عمر فوزی» وارد ارومیه بعد سلماس شدند.[۱]

کاوه بیات در مقدمه کتاب «ارومیه در محاربه عالم سوز» می‌نویسد:

با یورش سراسری نیروهای عثمانی بر نیروهای روسیه، نبرد ساری‌قمیش در دسامبر ۱۹۱۴ـ ژانویه ۱۹۱۵میلادی جبهه آذربایجان نیز با آن‌که در حاشیه این تحولات قرار داشت، دگرگونی‌هایی را تجربه کرد؛ غافلگیری ناشی از این حمله چنان بود که فرماندهی نظامی روسیه گذشته از تحمل شکست‌های پیاپی در مراحل نخست جنگ، برای تقویت مواضع خود در جبهه‌های اصلی نبرد به نیروهای مستقر در آذربایجان دستور داد که به سوی قفقاز عقب‌نشینی کنند. با عقب‌نشینی نیروهای روسیه، بسیاری از مسیحیان آن حدود بدون وسایل کافی و در شرایط سخت زمستانی به سمت مناطق شمالی‌تر آذربایجان ـ خوی و جوغا ـ حرکت کردند و گروهی نیز از ارومیه گریخته و به میسیون‌های خارجی پناهنده شدند. نیروهای عثمانی و نیروهای نامنظم همراه آنان در ۲ژانویه ۱۹۱۵ارومیه و یک هفته بعد نیز تبریز را متصرف شدند. مصائبی که در این تغییر و تبدیل دامنگیر مسیحیان شد بر تحولات بعدی آن حدود تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر جای نهاد. در این دوره علاوه بر سختی‌های ناشی از کوچ یک باره ده‌ها هزار آواره در شرایط سخت زمستانی، قتل و غارت مجامع مسیحی اطراف که بیشتر از سوی نیروی نامنظم همراه با عثمانی‌ها صورت گرفت. در روایات آشوری و اروپایی از تحولات این دوره، از نهب و غارت ۷۰روستای مسیحی‌نشین در روزهای نخست ژانویه ۱۹۱۵یاد شده که در نهایت به مهاجرت ۲۵هزار ارمنی و آشوری به سوی مرزهای روسیه منجر شد. در این میان گفته می‌شود حدود ۶۰آشوری که در میسیون فرانسه پناه گرفته بودند نیز به دست ترک‌ها کشته شدند. در مجموع تلفات آشوری‌ها حدود ۵۰۰۰نفر برآورد شده که جز ۱۰۰۰نفر که در زد و خوردهای ارومیه جان باختند.

 

نبرد

با وقوع جنگ جهانی اول بین متفقین (روسیه، فرانسه و بریتانیا) و دولت عثمانی، آلمان و اتریش، آندرانیک از بلغارستان به روسیه نقل مکان کرد. آندرانیک فرماندهی گردان یکم واحد داوطلب ارمنی که با ۱۲۰۰سرباز ارمنی تشکیل شده بود را بر عهده گرفت و از نوامبر ۱۹۱۴تا اوت ۱۹۱۵میلادی در عملیات جنگی در قفقاز و در آوریل ۱۹۱۵میلادی در نبرد دیلمقان به همراه ژنرال توماس نازاربکیان شرکت نمود.[۲]

گردان یکم بخاطر رشادتهای رزمی خود معروف بود. این گردان در ماه آوریل ۱۹۱۵جنگهای پیروزمندانه‌ای در حوالی شهر دیلمقان شهرستان سلماس، در مسیر وان انجام داد و به همراه نیروهای روسی، سپاه ۱۲هزار نفری هلیل بیگ را به کل متلاشی کرد.[۳] با این پیروزی، پیشروی نیروهای تُرک به ماوراء قفقاز متوقف شد. جوخه گردان با تعقیب هلیل بیگ، از مرز ایران ـ ترکیه گذشت و ضربه جدیدی به تُرکها در گردنه خاناسور وارد کرده و وارد باش‌قلعه شد؛ با این کار، از رسیدن نیروهای کمکی تُرک به سپاهیان جودت بیگ که در حال حمله به وان بودند جلوگیری شد.[۴]

 

در روز هشتم ژوئن ۱۹۱۸، گردان چهارم به فرماندهی یعقوب شوکی پاشا تبریز را به تصرف درآورد ولی با نیروهای آندرانیک که تعداد آنان به ۴۰۰۰نفر می‌رسید و از وان به سمت ایران به حرکت درآمده بودند برخورد کرد. آندرانیک در ۱۵ژوئن از گردان چهارم از لشکر دوازدهم نیروهای یعقوب شوکی پاشا شکست خورد و در روز ۱۸ژوئن نیروهای شوکی پاشا وارد دیلمان شدند. در ۲۴ژوئن نیروهای آندرانیک موفق شدند در خوی لشکر عثمانی را به عقب برانند. در همان زمان گردان پنجم در نبرد با نیروهای ۱۵۰۰نفری ارمنی مجبور به عقب‌نشینی می‌شود. در ۳۱ژوئیه، جنوب ارومیه به تصرف گردان چهارم در می‌آید و بالاخره ارتش نهم بریتانیا وارد آذربایجان می‌شود و درگیری‌ها به پایان می‌رسد[۵] و یک اردوگاه بزرگ برای پناهندگان آشوری و ارمنی در بعقوبه عراق می‌سازد. در ۳۰اکتبر ۱۹۱۸میلادی که بعد از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول متارکه مودروس به امضاء می‌رسد.

 

سرانجام

آندرانیک پنج سال آخر عمرش را در شهر فرزنو می‌زیست تا عاقبت در تاریخ ۳۱اوت ۱۹۲۷در سن ۶۲سالگی درگذشت تصمیم گرفتند که وی را در ارمنستان به خاک بسپارند اما توسط حکومت کمونیستی از این کار جلوگیری شد به ناچار وی را در گورستان پر-لاشز دفن کردند ولی عاقبت در سال ۲۰۰۰باقی‌مانده جسد وی به ارمنستان انتقال داده شد و در گورستان نظامی یرابلور به خاک سپرده شد.

.

پانویس

1. ↑ Pasdermadjian, Garegin; Aram Torossian (1918). Why Armenia Should be Free: Armenia's Role in the Present War. Hairenik Pub. Co. p. 22.

2. ↑ Chalabian, Antranig (2009). Dro (Drastamat Kanayan): Armenia's First Defense Minister of the Modern Era. Los Angeles: Indo-European Publishing.

3. ↑ War in Peace: Paramilitary Violence in Europe After the Great War,By Robert Gerwarth, John Horne

4. ↑ Bryce, James (2000). The Treatment of Armenians in the Ottoman Empire, 1915–1916. p. 109.

5.پرش به بالا ↑ ترکیه در جنگ جهانی اول

.

منابع

Chalabian, Antranig (2009). Dro (Drastamat Kanayan): Armenia's First Defense Minister of the Modern Era. Los Angeles

War in Peace: Paramilitary Violence in Europe After the Great War,By Robert Gerwarth, John Horne

Bryce, James (2000). The Treatment of Armenians in the Ottoman Empire, 1915–1916. p. 109.

Pasdermadjian, Garegin; Aram Torossian (1918). Why Armenia Should be Free: Armenia's Role in the Present War. Hairenik Pub.

دزدی که با چراغ آمده است

دزدی که با چراغ آمده است

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2874-دزدی-که-با-چراغ-آمده-است

.

 هفته گذشته شاهد برخی اعتراض‌ها از سوی مقامات رسمی جمهوری آذربایجان پیرامون بازسازی مسجد ایرانی شهر شوشی در جمهوری قراباغ (به نام مسجد گوهرآقا) بودیم. برخی مقامات رسمی باکو اظهاراتی خارج از عرف و نزاکت دیپلماتیک را بیان کرده‌اند که شایسته کشورهای معتبر در سطح جهانی نیست. پیش از این، تبلیغات گسترده و هدایت‌شده دولتی در رسانه‌های باکو علیه ایران با این محور که گویا نیروهای ارمنی مسجد اعظم شوشا را به طویله تبدیل کرده‌اند و ایران نیز در این زمینه سکوت اختیار کرده است، در جریان بود. حدود یک ماه قبل گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد مسجد شوشا برخلاف ادعای «جریان اصلی رسانه‌ای» باکو، نه‌تنها در حال تخریب نیست، بلکه با همکاری ارامنه و حمایت ایران در حال بازسازی است. این گزارش جوسازی چندین ساله رسانه‌های دولتی و نیمه‌دولتی این کشور علیه کشورمان را نقش‌برآب کرد و بار دیگر نشان داد که مقامات این جمهوری تازه‌استقلال‌ یافته تا چه اندازه از بی‌خبری مردم خود سوءاستفاده می‌کنند.

در اوایل آوریل سال جاری نیز الهام علی‌اف در سخنرانی برای قوای نظامی این کشور، ایروان را بخشی از «خاک جمهوری آذربایجان» قلمداد کرده بود و احتمالا پیرو همین نظریه، وزارت خارجه این کشور نیز مسجد کبود ایروان را جزئی از میراث فرهنگی خود قلمداد کرده است!

مقامات این جمهوری تازه‌استقلال‌یافته اخیرا این پرسش را مطرح کرده‌اند که چرا شرکت‌های «بخش خصوصی ایران» در مرمت و تعمیر مسجد ایرانی شوشی (گوهرآقا) و اداره مسجد کبود ایروان حضور دارند؟! پاسخ این سؤال بسیار ساده است. این مساجد به لحاظ هنر و معماری متعلق به ایران هستند. تاریخ احداث مسجد کبود ایروان و مسجد گوهرآقای شوشا قدیمی‌تر از تاریخ تأسیس دولتی به نام «جمهوری آذربایجان» در شمال رود ارس است. معماری این مساجد به سبک معماری ایرانی و تمام کتیبه‌ها و سنگ قبرهای آن (به جز ادعیه اسلامی) به زبان فارسی‌اند. بنابراین بدیهی است سازمان میراث فرهنگی ایران در حفظ و مرمت آنها تلاش کند. از سوی دیگر چرا باید مرمت یک مسجد در شوشی دولت باکو را آزرده کند؟ درحالی‌که دست این دولت از این ناحیه پرمناقشه کوتاه است و البته مساجد خود باکو و گنجه نیز وضعیت بهتری نداشته و در حال تخریب‌اند. پس چرا ایران دست به تعمیر این اثر تاریخی نزند؟ آیا در ازای این تعمیرات آسیبی به منافع جمهوری آذربایجان وارد می‌شود؟ در حالی که ترکیه (برادر بزرگ‌تر) در قره‌باغ به تجارت گردشگری مشغول است، ایران در حال تعمیر خرابی‌های موجود است و بااین‌حال باید متحمل نامهربانی و بی‌نزاکتی نیز باشد؟ تنها دلیل قانع‌کننده از نظر ما این است که مرمت این مسجد ادعاهای کذب هدایت‌شده را درخصوص شأنیت این مکان مقدس زیر سؤال برده است. همچنین حاجی حکمت‌اف مشارکت ایران در بازسازی مساجد را خلاف «حسن هم‌جواری» دانسته است. احتمالا دولت باکو، آخرین دولت در جهان است که می‌تواند از حسن هم‌جواری سخن بگوید. کشور کوچکی که نسبت به همسایگان خود ادعای ارضی دارد و درعین‌حال برای تأمین حاکمیت ملی‌اش به همین کشورها محتاج است و رئیس‌جمهورش نسبت به پایتخت کشوری دیگر ادعا دارد، نمی‌تواند از حسن هم‌جواری سخن بگوید. تناقض اصلی این است در یک ماه گذشته برخی از مقامات ترکیه مانند مشاور ارشد اردوغان و رئیس سابق ستاد مشترک ارتش، نسبت به الحاق جمهوری آذربایجان به خاک ترکیه، علنا اظهار علاقه کرده‌اند. ولی این اظهارات با واکنش منفی‌ای از سوی مقامات رسمی مواجه نشده و برخلاف حسن هم‌جواری نیز تعبیر نشده‌اند. تمام این مسائل یک هشدار جدی را درخصوص برنامه جدید باکو برای تحریف و مصادره میراث فرهنگی کشورهای منطقه زنده کرده است. تا چند هفته دیگر، انتخابات دبیرکل جدید یونسکو در راه است. نام «محمد پولاد بولوت‌اوغلو»، سفیر سابق باکو در روسیه، به‌عنوان یکی از نامزدها مطرح است. حکومت باکو تا پیش از این، تلاش‌های بی‌شماری برای ثبت آثار بقیه کشورها از جمله ایران، به نام خود در سابقه خود دارد. شعرای ایرانی، ورزش‌های ایرانی و ده‌ها یادمان فرهنگی دیگر از ایران و سایر کشورها به‌عنوان پرونده‌ای جهت ثبت به یونسکو برده شده‌اند. برخی از آنها در غفلت سازمان فرهنگ و ارتباطات به نام کشور دیگر به ثبت رسیده‌اند و برخی دیگر از سوی یونسکو رد شده‌اند. اما اگر قرار باشد که هدایت یونسکو به بولوت‌اغلو (که خود قبلا در قامت «وزیر فرهنگ» ید طولایی در سرقت و غارت میراث فرهنگی کشورهای منطقه داشته است) واگذار شود، معنایش برای ما مثال دزدی را تداعی می‌کند که با چراغ آمده و طبیعی است در چهار سال آینده جهان و ایران، با یک چالش جدی در عرصه سرقت‌های فرهنگی مواجه خواهند شد. لازم است «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» و شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان میراث فرهنگی در این زمینه نگران باشند و تدابیر لازم را در پیش بگیرند زیرا سران جمهوری آذربایجان همت مضاعفی برای ارتقای خود از یک تهدید ژئوپلیتیک بالقوه به تهدید ژئوکالچر بالفعل مصروف می‌دارند و طبیعی است این مسئله فضای بی‌اعتمادی را تشدید خواهد کرد

 

 

 

تایید صلاحیت 8981 کاندیدای شوراهای استان تهران / چهار اقلیت دینی تایید شدند

تایید صلاحیت 8981 کاندیدای شوراهای استان تهران / چهار اقلیت دینی تایید شدند

. http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2873-تایید-صلاحیت-8981-کاندیدای-شوراهای-استان-تهران-چهار-اقلیت-دینی-تایید-شدند

.

 رییس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران از تایید صلاحیت 8 هزار و 981 کاندیدای انتخابات شوراها در هیات‌های اجرایی و نظارت خبر داد و گفت که از این تعداد چهار اقلیت دینی تایید صلاحیت شده‌اند.

علیرضا رحیمی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: مدت زمان بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات شوراها در 24 فروردین در هیات‌های اجرایی به اتمام رسید و بعد از آن زمان بررسی صلاحیت در هیات‌های نظارت آغاز شد که این کار تا 31 فروردین به طول انجامید و روز گذشته اسامی افراد احراز صلاحیت شده به فرمانداری‌ها ابلاغ شد تا به کاندیداها نتایج را اعلام کنند.

وی افزود: طبق نتایجی که هیات‌های نظارت در استان تهران به فرمانداری‌ها اعلام کردند تعداد کل داوطلبان انتخابات شوراها در استان تهران 10 هزار و 420 نفر بوده که از این تعداد در مجموع در هیات‌های نظارت و اجرایی استان تهران هشت هزار و 981 نفر تایید صلاحیت شدند و 1450 نفر صلاحیت‌شان احراز نشد. همچنین تا این لحظه 194 نفر انصراف داده‌اند.

رییس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران ادامه داد: در مورد شهرستان تهران تعداد داوطلبان سه هزار نفر بوده که از این تعداد دو هزار و 722 نفر در هیات‌های نظارت و اجرایی تایید صلاحیت شده‌اند و صلاحیت 245 نفر به صورت مشترک در هیات‌های اجرایی و نظارت احراز نشد. همچنین 33 نفر انصراف دادند.

 

وی خاطرنشان کرد: در شهرستان تهران چهار اقلیت دینی ثبت‌نام کردند که صلاحیت آنها در هیات‌های اجرایی و نظارت تایید شد. در مجموع در استان تهران به جز این چهار اقلیت دینی، فرد دیگری از سایر ادیان الهی ثبت‌نام نکرده بود.

رحیمی در ادامه توضیح داد که با توجه به اینکه برخی از فرمانداری‌ها در مرحله ورود آمار به سامانه هستند، این آمار قطعی نیست و اگر در مراحل بعدی آمارهای تکمیلی با آمارهای فعلی تفاوت داشته باشد به دلیل این است که هنوز همه آمارها در سامانه ثبت نشده است.

رییس هیات عالی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی استان تهران در خصوص مهلت شکایت داوطلبانی که صلاحیت آنها احراز نشده است، گفت: با توجه به اتمام کار هیات‌های اجرایی و نظارت و اعلام رسمی بررسی صلاحیت داوطلبان از طریق فرمانداری‌ها، آن دسته از داوطلبانی که صلاحیت آنها احراز نشده از روز سوم تا ششم اردیبهشت می‌توانند شکایت خود را در تهران به فرمانداری و در شهرستان‌ها به فرمانداری شهرستان‌ها ارائه دهند. طبیعتا داوطلبان در فرم شکایت توضیحات خود را مطرح کرده تا در زمان بررسی در هیات نظارت استان به آن استناد شود.

وی توضیح داد: فرمانداری‌ها شکایت داوطلبان را هر روز با امضای نماینده هیات نظارت، به هیات نظارت استان تحویل می‌دهند. هیات نظارت استان نیز از هفتم تا 16 اردیبهشت به بررسی شکایات می‌پردازد و در روز 17 اردیبهشت اعلام نظر قطعی را به فرمانداری‌ها اعلام کرده تا در 18 اردیبهشت به اطلاع داوطلبان از طریق فرمانداری‌ها برسد.

رحیمی درباره چگونگی بررسی شکایات در هیات نظارت استان، ‌گفت: قانون انتخابات نظر مراجع چهارگانه را در بررسی شکایات ملاک قرار داده است. البته هیات نظارت استان نیز در زمان بررسی، دلایل هیات‌های اجرایی و نظارت را مورد توجه قرار خواهد داد. همچنین به توضیحات داوطلبان نیز استناد کرده و در صورت لزوم نیز از آنها برای بیان دلایل‌ اعتراض‌شان دعوت می‌کند.

 

وی درپایان یادآور شد که 21 تا 28 اردیبهشت زمان تبلیغات انتخابات شوراها است

 

 

 

ابراز تاسف روسیه از کارشکنی آمریکا

ابراز تاسف روسیه از کارشکنی آمریکا

 .

http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2872-ابراز-تاسف-روسیه-از-کارشکنی-آمریکا

.

 سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه دیشب در گفتگوی تلفنی با رکس تیلرسون همتای آمریکایی خود، از مخالفت واشنگتن با پیشنهاد مسکو و تهران برای تحقیق درباره حادثه «خان شیخون» سوریه ابراز تاسف کرد.

به گزارش پارس تودی، سازمان منع تسلیحات شیمیایی روز پنجشنبه تحت فشار آمریکا، پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و روسیه را برای تشکیل گروهی به منظور تحقیق درباره حادثه «خان شیخون» سوریه رد کرد.

 

در حمله شیمیایی مشکوک روز سه شنبه چهار آوریل، به منطقه «خان شیخون» در جنوب ادلب سوریه، بیش از صد نفر کشته و حدود 400 نفر زخمی شدند.

پس از وقوع این حادثه مشکوک، محور غربی عربی حامی تروریست ها به سرکردگی آمریکا تلاش فروانی کرد، این حمله را به دولت سوریه نسبت دهد، اتهامی که دولت سوریه قاطعانه آن را رد کرده است.

این حمله مشکوک همچنین تبدیل به بهانه ای برای آمریکا شد تا روز جمعه 7 آوریل پایگاه هوایی «الشعیرات» در استان حمص سوریه را که اصلی ترین مرکز مبارزه با گروه های تروریستی «داعش» و «جبهه النصره» در منطقه است هدف 59 فروند موشک کروز قرار دهد.

 

تجاوز موشکی آمریکا به سوریه در حالی صورت گرفت که گروه های تروریستی در عراق و سوریه بارها در سکوت آمریکا و سازمان ملل از سلاح های ممنوعه از جمله شیمیایی علیه مردم این دو کشور استفاده کرده اند.

بسیاری از کارشناسان متهم کردن دولت سوریه به استفاده از سلاح شیمیایی را تلاشی برای گمراه کردن افکار عمومی و وارونه کردن واقعیت ها به موازات پیروزی های اخیر ارتش سوریه در مقابل تروریست ها عنوان می کنند.

بحران در سوریه از سال 2011 با تهاجم گسترده گروههای تروریستی مورد حمایت عربستان، آمریکا و متحدانشان از جمله ترکیه برای سرنگون کردن دولت قانونی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه آغاز شده است

 

 

 

نقد فیلم خشکسالی و دروغ

نقد فیلم خشکسالی و دروغ

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

کارگردان

پدرام علیزاده

تهیه‌کننده

سید غلامرضا موسوی

نویسنده

محمد یعقوبی

بازیگران

محمدرضا گلزار

پگاه آهنگرانی

علی سرابی

آیدا کیخایی

مهدی محرابی

مارال بنی‌آدم

خاطره اسدی

فیلم‌برداری

مهدی جعفری

تدوین

میثم مولایی

توزیع‌کننده

هدایت فیلم

تاریخ‌های انتشار

 ۷مهر ۱۳۹۵

 

 

مدت زمان

 ۹۰دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

فروش گیشه

۲٬۴۶۸٬۳۶۷٬۰۰۰تومان

 

خشکسالی و دروغ فیلمی از پدرام علیزاده و بر اساس نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی و ساخت سال ۱۳۹۴است.

 

این فیلم در ۷مهر ۱۳۹۵در سینماهای ایران اکران شد.

 

خلاصه داستان

شک و تردیدها و دروغ‌ها و پنهانکاری‌های دو مرد و دو زن منجر به اتفاقی می‌شود.

داستان این فیلم درباره زنان و مردانی است که در زندگی شان با بحران هایی مواجه می شوند و ریا و دروغ هایی که بر زبان می آورند باعث رقم خوردن داستان های مختلفی می شوند.

 

 

نقد و بررسی

درباره فیلم « خشکسالی و دروغ » :

برای پرداخت به فیلم « خشکسالی و دروغ » ابتدا باید به نسخه تئاتری این اثر اشاره کرد که توسط محمد یعقوبی نوشته شد و در چند سال گذشته یکی از نمایش های پرطرفدار تئاتر کشور بوده و با بازیگران شناخته شده ای از جمله مهدی پاکدل، پیمان معادی و احمد مهرانفر به روی صحنه رفته است. موفقیت این نمایش باعث شد تا تهیه کنندگان تصمیم بگیرند نسخه ای سینمایی آن را هم بسازند و با حضور ستاره ای چون محمدرضا گلزار آن را به فروش گسترده ای برسانند.

در نسخه سینمایی « خشکسالی و دروغ » باز هم محمد یعقوبی وظیفه نگارش فیلمنامه را برعهده گرفته که همین امر موجب شده نسخه سینمایی در بخش فیلمنامه بیشترین شباهت را به نسخه تئاتری داشته باشد. کنش و واکنش میان زوج های داستان اینبار نیز به خوبی به تصویر کشیده شده و جزئیات روانشناختی شان به درستی و با وسواس در طول داستان مورد ارزیابی قرار می گیرد. وفاداری یعقوبی به تئاتر حتی باعث شده تا میزانسن های صحنه و حضور ثابت دوربین، تماشاگر را به یاد تئاتر بیندازد.

با اینحال برگردان سینمایی « خشکسالی و دروغ » دارای ایرادات زیادی است که از ارزش فیلمنامه چند لایه و مستحکم کاسته است. اولین ایراد اثر را می توان عدم آشنایی نویسنده با عناصر سینمایی عنوان کرد که باعث شده کلیت کار شباهتی به آثار سینمایی نداشته باشد و مخاطب سینما به این فکر بیفتد که در حال تماشای یک تله تئاتر است. البته لازم به ذکر است که فیلمنامه تغییراتی هم مانند حضور کودک و دکتر زنان به خود دیده که متاسفانه باعث شده اند از کیفیت نهایی کار تا حدودی کاسته شود و موقعیت های طنز جنسی هم که مصارف سینمایی دارد، بدون شک برای جذب مخاطب سینما در متن گنجانده شود.

متاسفانه ظرفیت های متن محمد یعقوبی با انتخاب دو چهره سینمایی به نامهای محمدرضا گلزار و پگاه آهنگرانی تا حد زیادی از دست رفته است چراکه بازی در این فیلم نیازمند حضور بازیگرانی بود که بتوانند جنبه های مختلف شخصیت یک انسان را با قدرت و تسلط به تصویر بکشند و همچنین در تقابل با یکدیگر قادر باشند تغییرات رفتاری خود را پنهان و آشکار سازند. اما نه پگاه آهنگرانی توانسته اغواگر خوبی باشد و نه محمدرضا گلزار توانسته بازی مناسبی از خود به نمایش بگذارد. گلزار با اینکه نسبت به سالهای گذشته پخته تر شده اما هنوز هم برای ایفای نقش های چند لایه مشکلات زیادی دارد. در میان بازیگران فیلم تنها علی سرابی و آیدا کیخایی هستند که مانند حضور چند ساله شان بر روی صحنه با این داستان، در نسخه سینمایی هم خوش درخشیده اند و چه بسا اگر میزانسن های سینمایی دقیق تری به کار گرفته می شد، بازی آنان بسیار بهتر به چشم آید.

« خشکسالی و دروغ » با تمام ایراداتی که دارد، هنوز یک فیلمنامه قدرتمند دارند که اگرچه نسخه ضعیف شده تری نسبت به تئاتر محسوب می شود، اما کماکان جذابیت های روانشناختی بسیاری دارد و توانایی جذب مخاطب را خواهد داشت. اما از طرف دیگر حضور بازیگرانی با سطح توانایی متفاوت و همچنین خودداری فیلمساز از اضافه کردن خلاقیت و عناصر سینمایی به متن، باعث می شود اذعان کنیم که نمایش « خشکسالی و دروغ » به مراتب از نسخه سینمایی تماشایی تر است.

 

نقد فیلم خشکسالی و دروغ؛ اهورامزدا این سرزمین را از این همه فیلم بد نجات دهد

ساناز رمضانی

 

نمایش خشکسالی و دروغ که به کارگردانی یعقوبی بارها روی صحنه رفته است به بررسی ارتباط میان آدم‌ها و دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌هایشان می‌پردازد. در این نمایش داستان آدم‌هایی مطرح می‌شود که در ارتباط‌های مختلفشان به شیوه‌های گوناگون به هم دروغ می‌گویند..

«خشک‌سالی و دروغ دومین اثر سینمایی پدرام علیزاده است. علیزاده که در کارنامه حرفه‌ای خود فقط فیلم آخرین سرقت را دارد یک کارگردان تازه‌کار است که فیلم قبلی‌اش هم چندان دیده نشده است. این فیلم بر اساس نمایشنامه‌ای به همین نام به قلم محمد یعقوبی ساخته‌شده است. نمایش خشکسالی و دروغ که به کارگردانی یعقوبی بارها روی صحنه رفته است به بررسی ارتباط میان آدم‌ها و دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌هایشان می‌پردازد. در این نمایش داستان آدم‌هایی مطرح می‌شود که در ارتباط‌های مختلفشان به شیوه‌های گوناگون به هم دروغ می‌گویند. میترا و امید زوجی هستند که با ورود خواهر دوست امید، به زندگی‌شان، در مسیر سراشیبی فروپاشی قرار می‌گیرند و دروغ‌های بیشتری که در این راه گفته می‌شود درنهایت همه‌چیز را از هم می‌پاشد. به نظر می‌رسد که علیزاده نمایشنامه یعقوبی را جلوی رویش گذاشته و با حذف کلیدی‌ترین قسمت‌های نمایشنامه و افزودن حاشیه‌هایی که هیچ تأثیری در داستان ندارند فیلمی ساخته است که بتواند در گیشه موفق عمل کند.

در فیلم نه میزانسن قابل‌توجهی به چشم می‌خورد و نه دکوپاژ فیلم فکر شده به نظر می‌رسد، آن‌قدر که خیلی از سکانس‌های فیلم شبیه تئاتر فیلم شده از آب درآمده‌اند. نه حرکت دوربین قابل‌اعتناست و نه صداگذاری و استفاده از موسیقی که به‌شدت بی‌تناسب با صحنه‌هاست.

فیلم روایت زندگی امید (علی سرابی) و میترا (آیدا کیخایی) است که با ورود آلا (پگاه آهنگرانی) که خواهر دوست امید، آرش (محمد رضا گلزار) زندگی‌شان از هم می‌پاشد. حال‌آنکه نمایشنامه یعقوبی بر مبنای ارتباط این افراد باهم استوار است. رابطه امید و میترا، امید و آرش، آرش و میترا، آلا و آرش، همگی بر پایه دروغ شکل می‌گیرند و پیش می‌روند. متأسفانه به نظر می‌رسد که علیزاده نتوانسته از سایه نمایشنامه قوی و شناخته‌شده‌ای که فیلم را بر مبنای آن ساخته رهایی یابد و در تلاش برای مستقل شدن از این اثر، دست به سلاخی زده که فیلم را تبدیل به یک ملودرام خانوادگی سطحی و نه‌چندان جذاب کرده است. داستان ورود آلا به زندگی میترا و امید در نمایشنامه با یک دلیل کوتاه اما منطقی صورت می‌پذیرد حال‌آنکه علیزاده برای این ورود بهانه‌تراشی کرده است که نه‌تنها منطقی به نظر نمی‌رسد بلکه با ورود یک شخصیت جدید به داستان، فیلم‌نامه را آشفته‌تر کرده است. در فیلم مزاحمت همسر سابق آلا، افشین، باعث می‌شود تا آرش از دوست دوران کودکی‌اش یعنی امید به‌عنوان وکیل بخواهد تا علیه افشین شکایت کند؛ اما درواقع اصلاً چنین نیازی نیست، در صورت وقوع چنین ماجرایی شما خیلی راحت به‌تنهایی می‌توانید شکایت کنید. اصلاً نقش افشین، دوست میترا و نامزد آرش با بازی خاطره اسدی، درروند داستان هیچ نقش خاصی ندارد و خیلی راحت با حذف آن‌ها می‌توان به یک نتیجه شست و رفته‌تر رسید و بیشتر به اصل ماجرا پرداخت.

سؤالی که باید درباره این فیلم مطرح کرد این است که آیا اساساً باوجود نمایشنامه‌ای که بارها روی صحنه رفته و بسیار هم دیده‌شده و موردپسند تماشاگران و منتقدان قرارگرفته است و اکنون هم دی‌وی‌دی اجرای سال ۱۳۹۰آن در دسترس است، نیازی به این بازسازی بوده است؟ آیا فیلم توانسته چیزی به نمایشنامه بیفزاید؟ پاسخ یک خیر قاطع است.

 چنانچه در نمایشنامه آلا وقتی با امید آشنا می‌شود و روابطش را با او شروع می‌کند که هنوز از افشین طلاق نگرفته است و امید وکالت وی را می‌پذیرد تا به او در طلاقش کمک کند. اینجا اولین دروغ شکل می‌گیرد؛ آلا به برادرش، آرش دروغ می‌گوید، امید به همسرش، میترا و دوستش آرش دروغ می‌گوید. هر دروغی که گفته می‌شود زنجیره‌ای از پنهان‌کاری‌های بعدی را به دنبال می‌آورد. در نمایشنامه، قسمت‌هایی هست که کنش میان دو شخصیت دو بار تکرار می‌شود؛ بار اول واکنش ذهنی و واقعی آن فرد است و کنش دوم آنچه بر زبان می‌آورد. این ترفند که شاید در تئاتر خیلی مرسوم نباشد و بیشتر فن سینمایی باشد به بیننده نشان می‌دهد که آدم‌ها چقدر راحت دروغ می‌گویند و اساساً گویی مغزشان روی گزینه دروغ گفتن متمرکزشده است. همین ترفند که بار مهمی از روایت را به دوش می‌کشد، در فیلم کاملاً حذف‌شده است. ترفندی که با تدوین به‌راحتی قابل‌اجرا بود و می‌توانست مانند نمایش شخصیت‌ها را بهتر بشناساند. در نمایشنامه قسمتی هست که آرش ازجمله های باارزشی که خوانده است سخن می‌گوید و دراین‌بین به این جمله از داریوش اول اشاره می‌کند: ” اهورامزدا این سرزمین را از دشمن، دروغ و خشک‌سالی در امان دار” و بعد خودش اضافه می‌کند ” چون اون موقع که این چیزا نبوده این دعا رو می‌کرده، اگر داریوش اول الآن زنده بود می‌گفت اهورامزدا این سرزمین را از دشمن، خشک‌سالی و دروغ نجات بده.” این قسمت یعنی کلیدی‌ترین قسمت نمایشنامه که نام نمایش هم از آن گرفته‌شده است و به‌نوعی همه آن چیزی است که این نمایش سعی در گفتنش دارد، در فیلم حذف‌شده و به گفتن جمله نصفه و نیمه‌ای دراین‌باره قناعت شده است.

فیلم خشک‌سالی و دروغ فقط فیلم خوش‌رنگ و لعابی است که با استفاده از یک نمایشنامه موفق و دیده‌شده و بازی علی سرابی و آیدا کیخایی در نقش امید و میترا که در نمایشنامه هم همین نقش‌ها را ایفا کرده‌اند سعی دارد تبدیل به یک فیلم عمیق و روانشناسانه شود و به طرز عجیبی در این راه ناموفق است.

 ممکن است ادعا شود که این دو اثر کاملاً متفاوت از هم هستند و نباید با این جزئیات باهم مقایسه شوند؛ اما این نکته را قاطعانه می‌توان رد کرد. چون این اثر اقتباسی از نمایشنامه خشک‌سالی و دروغ محمد یعقوبی نیست؛ بازسازی سینمایی آن است. شاهد این مدعا هم سکانس‌هایی است که عیناً در فیلم بازسازی‌شده‌اند که چیزی بیش از ۷۰درصد فیلم را تشکلی می‌دهند. مابقی هم شخصیت‌ها و خرده داستان‌هایی است که هیچ بار دراماتیکی به دوش نمی‌کشند و فقط شخصیت‌ها را از مسیر اصلی‌شان منحرف و تبدیل به تیپ‌هایی باورنکردنی و سطحی کرده‌اند. شخصیت آرش به‌عنوان سوم شخصی که از بیرون نظاره‌گر این ماجراهاست بیشترین لطمه را دیده است. آرش در اصل شخصیتی است که با خودش صادق است و دلیلی برای این دروغ‌گویی‌ها نمی‌بیند اما دائماً از طرف اطرافیان مجبور به‌دروغ گویی می‌شود. این شخصیت بی‌طرف نقش منطق و وجدانی را بازی می‌کند که درون همه ما هست اما هرروز و هر ساعت دست‌آویز دروغ و پنهان‌کاری‌های ما می‌شود، ازاین‌رو یک شخصیت بسیار اصلی در معادلات افراد نمایشنامه است؛ اما در فیلم با یک سکانس در ابتدای فیلم که کنار ساحل و در کنار نامزدش دیده می‌شود او هم به جمع آدم‌هایی می‌پیوندد که شاید چندان صداقتی در وجودشان نیست. آرش فیلم یک نظاره‌گر بی‌طرف نیست، یکی از اجزای این معادله است.

این اثر اقتباسی از نمایشنامه خشک‌سالی و دروغ محمد یعقوبی نیست؛ بازسازی سینمایی آن است. شاهد این مدعا هم سکانس‌هایی است که عیناً در فیلم بازسازی‌شده‌اند که چیزی بیش از ۷۰درصد فیلم را تشکلی می‌دهند.

 دردناک ترین قسمت پایان فیلم است. در نمایشنامه، یعقوبی دوباره به سراغ تکنیک تکرار کنش ها می رود و از این طریق نشان می دهد آلا و امید، در پی دروغ هایی که گفته اند اکنون در دور باطلی اسیر شده اند که هیچ راه فراری از آن به چشم نمی آید. هر واکنشی که امید نشان دهد وضعیت موجود را خراب تر می کند. اما در فیلم با یک پایان بسیار ضعیف و خاله زنک وار طرف هستیم که سعی می کند با دستکاری احساسات تماشاگر او را به همدلی با شخصیت هایی وا دارد که در طول فیلم چندان باور پذیر از آب در نیامده اند. میترا با خبر بچه دار شدنش بازگشته تا همان پیام منتقل شود؛ راه گریزی از وضعیت به وجود آمده نیست. اما  هر عقل سلیمی می داند که قبل از طلاق آزمایش بارداری اجباری است و در صورت مثبت بودن جواب، طلاق تا زمان به دنیا آمدن کودک منتفی است. این از جمله اشکالات فیلمنامه است که هرچه بیش تر فیلم را از انتقال پیام اصلی اش دور می کند.

دردناک ترین قسمت پایان فیلم است. در نمایشنامه، یعقوبی دوباره به سراغ تکنیک تکرار کنش ها می رود و از این طریق نشان می دهد آلا و امید، در پی دروغ هایی که گفته اند اکنون در دور باطلی اسیر شده اند که هیچ راه فراری از آن به چشم نمی آید. هر واکنشی که امید نشان دهد وضعیت موجود را خراب تر می کند. اما در فیلم با یک پایان بسیار ضعیف و خاله زنک وار طرف هستیم.

 فیلم خشک‌سالی و دروغ فقط فیلم خوش‌رنگ و لعابی است که با استفاده از یک نمایشنامه موفق و دیده‌شده و بازی علی سرابی و آیدا کیخایی در نقش امید و میترا که در نمایشنامه هم همین نقش‌ها را ایفا کرده‌اند سعی دارد تبدیل به یک فیلم عمیق و روانشناسانه شود و به طرز عجیبی در این راه ناموفق است. شاید دلیلش کارگردانی ضعیف و فکر نشده‌اش باشد. در فیلم نه میزانسن قابل‌توجهی به چشم می‌خورد و نه دکوپاژ فیلم فکر شده به نظر می‌رسد، آن‌قدر که خیلی از سکانس‌های فیلم شبیه تئاتر فیلم شده از آب درآمده‌اند. نه حرکت دوربین قابل‌اعتناست و نه صداگذاری و استفاده از موسیقی که به‌شدت بی‌تناسب با صحنه‌هاست. گریم بازیگران هم به‌شدت ابتدایی و غیرحرفه‌ای است آن‌قدر که هر بار آرش گوشی تلفن یا موبایل به دست می‌گیرد تضاد رنگ دست و صورتش شما را حیران می‌کند از این‌همه بی‌دقتی. در مورد بازی بازیگران نیز باید گفت که علی سرابی و آیدا کیخایی همان طراوت و چندی بعدی بودن نقش‌هایشان در نمایشنامه را به فیلم آورده‌اند. پگاه آهنگرانی در نقش آلا بد ظاهرنشده است و به نظر می‌رسد بیش از گلزار که عضو جدید دیگر این مجموعه بازیگران است با فیلم‌نامه، یا بهتر است بگوییم نمایشنامه، اخت شده است. محمدرضا گلزار ، نتوانسته آن طنز تلخ نقش آرش را دربیاورد و بازی‌اش بیشتر شبیه آن چیزی است که در «آتش‌بس» از او دیده‌ایم. مسلماً نمی‌شود کتمان کرد که در طی سال‌ها بازی وی به پختگی نسبی رسیده است اما این برای ایفای یک نقش کلیدی در یک درام روانشناسانه اصلاً کافی نیست. شاید این موضوع هم یکی دیگر از دلایل دل‌چسب نبودن فیلم باشد.

سؤالی که باید درباره این فیلم مطرح کرد این است که آیا اساساً باوجود نمایشنامه‌ای که بارها روی صحنه رفته و بسیار هم دیده‌شده و موردپسند تماشاگران و منتقدان قرارگرفته است و اکنون هم دی‌وی‌دی اجرای سال ۱۳۹۰آن در دسترس است، نیازی به این بازسازی بوده است؟ آیا فیلم توانسته چیزی به نمایشنامه بیفزاید؟ پاسخ یک خیر قاطع است.

 

 

نقد فیلم خشکسالی و دروغ: موش و گربه بازی

مدیسا مهراب پور| تحلیل فیلم| ۱۰آبان ۱۳۹۵

 

«خشکسالی و دروغ» ساخته پدرام علیزاده اقتباسی ست از نمایشنامه معروف محمد یعقوبی که تابه‌حال سه بار هم بر صحنه تئاتر اجراشده است. علیزاده در اولین تجربه کارگردانی خود سراغ نمایشنامه‌ای مطرح و مهم رفته تا در سینمایی که بزرگ‌ترین مشکلش داستان و فیلم‌نامه است، توپی پر داشته باشد. داستانی جذاب با مضمونی که این رزها بازندگی بسیاری از زوج‌های جوان گره‌خورده است:

مسئله پنهان‌کاری و دروغ/ صداقت در روابط زناشویی و حساسیت‌های بیش‌ازاندازه ای که گه گاه منجر به اتمام یک زندگی می‌شوند

فیلم «خشکسالی و دروغ» برخلاف اجراهایش اما آن‌قدری خوب از آب درنیامده و با ارفاق یک فیلم معمولی به‌حساب می‌آید. هرچند فیلم نکات و صحنه‌های جالبی دارد اما این ویژگی‌هایش آن‌قدر قوی نیستند که بتوانند فیلم را ارتقا ببخشند. مهم‌ترین نکته «خشکسالی و دروغ» بی‌پروایی نسبی‌اش در نشان دادن روابط زناشویی ست. مثلاً اینکه بعد از تماشای فیلم، زن و شوهر در تخت خواب خود هستند و آماده خواب می‌شوند و به‌اصطلاح حرف‌های تخت خوابی میانشان ردوبدل می‌شود و اصلاً تأکید بر تخت خواب و اتفاقاتی که برای زندگی یک زوج در اتاق‌خوابشان می‌افتد، جالب‌ترین ویژگی فیلم است. همچنین فرم روایی فیلم به مدد تدوین آن تماشاگر را به همراه دوربین در میان زندگی چهار شخصیت فیلم این‌سو و آن‌سو می‌کند. دوربین در میان این آدم‌ها می‌لولد و روایتگر پنهان‌کاری‌ها و خلوت‌های زناشویی‌شان است. کارگردان موفق شده این رفت‌وآمدهای پیاپی میان داستانک های مختلف را طوری اجرا کند که هم ریتم اثر حفظ شود و هم مخاطب به‌راحتی بتواند آن‌ها را دنبال کند. بدون آنکه کسل یا گیج شود.

ما بزرگ‌ترین مشکل فیلم در نحوه اقتباسش از نمایشنامه و استفاده از امکاناتی ست که ساخت یک نمایشنامه در اختیار فیلم‌ساز قرار می‌دهد. پس از تماشای «خشکسالی و دروغ» علیزاده این حس به تماشاگر دست می‌دهد که به تماشای یک تئاتر نشسته است. تئاتری که البته در اکثر لحظات در مدیوم شات می‌گذرد. در بهترین حالتش خشکسالی و دروغ به یک فیلم تئاتر می‌ماند، پر از سکانس‌های ایستا و نماهای داخلی و بسته‌ای که مخاطب را دچار خفقان می‌کند.

 سایه سنگین صحنه و سن تئاتر بر «خشکسالی و دروغ»  سنگینی می‌کند. این در حالی است که استفاده درست از همین سن می‌توانسته کمک به سزایی به محدودیت‌های بصری فیلم کند. آناکارنینا جو رایت را به خاطر بیاورید که آن‌هم ظاهراً بر روی یک سن می‌گذرد اما طراحی میزانسن های ویژه و استفاده خلاقانه از سن نه‌تنها تماشاگر را از فضای فیلم دیدن و سینما دور نمی‌کند که باعث می‌شود مخاطب بیشتر در دل داستان فانتزی و لباس‌های مجلسی و اشرافی فیلم غرق شود.

ناکارنینا با سن تئاتر شروع می‌شود و روی همان سن چوبی فرضی هم به پایان می‌رسد درحالی‌که تماشاگر لحظه‌ای هم ذهنش به سمت تئاتر کشیده نشده است. نمونه‌های ایرانی این‌چنینی هم کم نداریم، از «تردید» واروژ مسیحی بگیرید تا آخرین ساخته بهرام بیضایی یعنی «وقتی همه خوابیم»، همگی رو به‌سوی تئاتر دارند و از امکانات بیانی تئاتر استفاده می‌کنند اما موفق می‌شوند این امکانات را در بستر یک فیلم سینمایی بپرورانند و آن را با پرداخت سینمایی در هم بیامیزند. «خشکسالی و دروغ» اما میان سینما و تئاتر سرگردان است، گاهی در تعقیب و گریزها یا موش و گربه بازی‌ها به سینما چنگ می‌زند و در نمایش خلوت شخصیت‌ها دست به دامن تئاتر می‌شود.

مهم‌تر از این شکافی که در فرم فیلم وجود دارد اما بازنویسی و تبدیل نمایشنامه به فیلم‌نامه است که کمر فیلم را می‌شکند. خشکسالی و دروغ محمد یعقوبی در سال هشتادوهفت نوشته‌شده و اولین بار در تابستان هشتادوهشت به روی صحنه رفته است؛ یعنی هفت سال پیش. طبیعتاً شوخی‌های معمولی که در نمایشنامه وجود دارد برای فیلمی که قرار است در سال نودوپنج اکران شود زیادی دمده و دم‌دستی ست.

دوران عجیب غریب بودن بوس فرستادن از پشت تلفن یا مثلاً نمایش مستی یک جمع دوستانه مدت‌هاست که دیگر عادی شده و خنده‌دار نیست. در بازنویسی خشکسالی و دروغ اما به‌جای به‌روز کردن نمایشنامه متناسب با وضعیت روز جامعه ایران و چگونگی نمایش وضعیت در سینمای ایران، جای یک سری صحنه‌ها باهم عوض‌شده که تأثیر چندانی هم بر روایت فیلم نمی‌گذارد. مثلاً صحبت‌های آرش و آلا در ماشین که در نمایشنامه پیش از رفتن به خانه امید است و در فیلم در هنگام برگشتن! که البته خیلی هم فرقی ندارد چراکه مخاطب از نیمه فیلم به بعد از فیلم جلوتر است و دست کارگردان را خوانده.

بزرگ‌ترین ضعف بازنویسی اما حذف پرده اول نمایشنامه است.«خشکسالی و دروغ» جایی شروع می‌شود که امید و آرش و آلا در دفترشان هستند که میترا به امید زنگ می‌زند. در پایان نمایشنامه دوباره به این صحنه بازمی‌گردیم، میترا رفته و امید ریتا را می‌خواند. حذف صحنه ابتدایی باعث شده تا در پایان فیلم با کاتی عجیب‌وغریب! ناگهان بپریم به جاده شمال، چند سال بعد. جایی که میترا به امید زنگ‌زده و آن‌ها دارند از سفرشان برمی‌گردند تا امید به قرارش با او برسد! این سکانس بی‌خود و بی‌جهت، قبل از پایان فیلم تیر خلاص را می‌زند و تماشاگر را از فیلم ناامید می‌کند. بااین‌وجود صحنه پایانی فیلم، جایی که آلا در اتاق، خوابیده و امید پشت دیوار اتاق در فیس‌بوک عکس دخترش را می‌بیند تکان‌دهنده‌ترین و سینمایی‌ترین صحنه فیلم است. بچه میترا و امید تنها عنصری ست که به نمایشنامه اضافه‌شده و توانسته فیلم را غنی‌تر کند. به‌جز این سکانس«خشکسالی و دروغ» تنها سرابی ست که سعی می‌کند شبیه به نمایشنامه محمد یعقوبی باشد، نه بیشتر و نه کمتر!

وقتی عوامل تئاتر به سینما می آیند حاصل کارشان عموماً المان های خاصی پیدا می کند؛ المان هایی که نه می توان مثبت تلقی شان کرد و نه منفی اما این المان های ثابت یک ویژگی دارند و آن تبدیل شدن بیشتر فیلم های عواملِ از تئاترآمده به آثاری شبیه به هم به لحاظ فرمیک است.

«خشکسالی و دروغ» نمایشنامه ی قابل اعتنای محمد یعقوبی که نقش های اصلی آن توسط دو بازیگر تئاتری ایفا می شود در نسخه سینمایی خود، وضعیت مشابهی دارد.

میزانسن های این گونه از کارها به فضای تئاتری نزدیک است. سکانس های طولانی که در آن ها کمتر حرکت دوربین به چشم می آید، قرار گرفتن بازیگران در جایگاه ثابت و حجم معینی از فضا از یک سو و نوع بازی بازیگران، حس گرفتن آنها ، میمیک ها و نحوه بیان دیالوگ ها از سویی دیگر مشابهت عجیبی میان اثر سینمایی با نسخه تئاتری پدید می آورد تا جایی که گاه این کارها به تله تئاتر نزدیک می شوند.

در اقتباس سینمایی از یک نمایشنامه عناصر روایی می توانند تغییر پیدا کنند، متن می تواند خلاصه تر شود یا دست کم دیالوگ ها تغییرات مختصری داشته باشند، می توان با تقطیع درست نماها یا تغییر در ضرباهنگ اثر به کمک تدوین کار را به نسخه ای کاملاً سینمایی نزدیک کرد. راه دیگری هم وجود دارد و آن تبدیل کار به اثری ست که تعمداً با مولفه های متن یک نمایش و نه یک فیلمنامه شکل می گیرد و کاملاً به تئاتر نزدیک است (حتی به لحاظ میزانسن، طراحی صحنه و لباس و صحنه و ...) اما ایراد اصلی «خشکسالی و دروغ» معلق ماندنش بین این دو مدیوم است و این غوطه وری به فیلم ضربه می زند.

از دیگر عواملی که به اثر ضربه وارد کرده است، ناهمخوانی بازیگران است. بازیگرانِ حرفه ای تئاتر همچون آیدا کیخایی یا علی سرابی در کنار پگاه آهنگرانی و محمدرضا گلزار انتخابهای هوشمندانه ای نیستند و این مسئله منجر به دودست بودن بازی ها می شود. با این که بازی گلزار کاملاً حساب شده تر از قبل است و او این بار حضور کنترل شده ای در مقابل دوربین دارد، شیوه ی بازی کاملاً سینمایی او در تقابل با بازی بیرونی و پرجلوه ی کیخایی قرار می گیرد. در نمونه های موفق تری همچون «آزمایشگاه» یا «سینما نیمکت» بازی بازیگران همخوانی خوشایندی دارد که به ذات و ماهیت تئاتری کار نزدیک تر است و آن را یکدست تر جلوه می دهد.

با این حال قدرت نمایشنامه به قوه ی خود باقی می ماند و به مثابه فرشته ی محافظ کار را تا پایان آبرومندانه پیش می برد، ضمن آن که به باور من فیلم از میانه های راه ریتم بهتری پیدا می کند و داستان پرکشش تر و رویدادها پیچیده تر می شوند و کنش ها ملموس تر. دیالوگ های کار همان طور که اذعان داشتم می توانستند روان تر و سینمایی تر باشند و اگر قصد فیلمساز رئال کردن نمایشنامه بود امکان جایگزینی این جملات و کلمات با جملات و کلماتی روان تر و نزدیک تر به واقعیت وجود داشت.

با همه ی این حرف ها فیلمنامه عمق دارد و حرف های بسیاری برای گفتن. متنِ خوب یعقوبی، نمایانگر تلسط وی بر علم روانشناسی است. او خود را به دنیای زنان و مردان نزدیک می کند. کنش ها، رفتارها و واکنش های شخصیت ها درست و به جا هستند و فیلمساز برای هر یک از آن ها شناسنامه ای طراحی می کند که با بهره از پیشینه شان دنیای درون آن ها را واکاوی کرده و بر دل زنجیره ی علت و معلولی کار که وابسته به تصمیمات و کنش های شخصیت های آن است می نشیند.

ارجاع یعقوبی به شعر پرمحتوای «ریتا و تفنگ» اثر محمود درویش از سطح به لایه های متن نفوذ می کند و به مفهومی گسترده تبدیل می شود. این شعر درواقع ارتباط دهنده ی زندگی امید و میترا (آیدا کیخایی) به یکدیگر است حتا در شرایطی که از هم جدا شده اند و ریتا نه تنها در دنیای شعر محمود که در زندگی واقعی آن دو عینیت می یابد و خود را در کسوت فرزند تازه متولد شده ی آن ها نشان می دهد.

در کار رگه هایی از طنز تلخ وجود دارد که به رغم تلخی اش از تراژدی موجود در بطن آن می کاهد. تقابل از عناصر مهم متن یعقوی است. تقابل ها به درون شخصیت ها نیز نفوذ می کنند؛ مثلاً امید (علی سرابی) شخصیت دوگانه ای دارد. شخصیتی که سعی می کند خود را مثبت جلوه دهد ولی در باطن دروغگوست. تماشاگر هم به تضاد او پی می برد. آلا (آهنگرانی) نیز شخصیتی این چنین دارد و گاه به نظر می رسد حتا به خودش هم دروغ می گوید. در مقابل آن ها آرش (محمدرضا گلزار) و میترا قرار دارند که خودشان هستند و هر دو با همین یک رو بودن سعی بر ادامه زندگی شان به آن شکلی که فکر می کنند درست است دارند و نگار (خاطره اسدی) همچون وسوسه ای در زندگی آرش است برای آن که خود را محک بزند و بداند می تواند برای تغییر زندگی اش به اندازه امید دروغگو باشد یا نه.

«خشکسالی و دروغ» شاید فیلم ایده آلی نباشد اما یک ویژگی بسیار مثبت دارد که این روزها در سینمای ایران به گوهری کمیاب بدل شده و آن «فیلمنامه ی خوب» است که منتج از متنِ قوی نمایشنامه ی یعقوبی ست، فیلمنامه ای که شاید با پرداخت بهتر می توانست به یکی از درخشان ترین فیلم های سینمای ایران در این آشفته بازار فقدان فیلم بدیع و نوآورانه بدل شود.

 

نقد فیلم خشکسالی و دروغروایتی ساده از رابطه ای پنهانی

خشکسالی و دروغ مخاطب پسند است و فیلم فارغ از هرنگاه روشنفکرانه و به دور از تفکر به افراد متوسط جامعه می پردازد ، نوع روایت غیر خطی قصه باعث شده مخاطب با فیلم همراه شود چرا که خشکسالی و دروغ با اطلاعات درستی به جلو می رود که مطمئنا این به دلیل فیلمنامه درست و استاندارد محمد یعقوبی است

مهم ترین امتیاز فیلم خشکسالی و دروغ قصۀ درست تعریف کردن است، از همین جهت فیلم با مخاطب می تواند ارتباط تنگاتنگی برقرار کند دیدن فیلمی که قصه یی برای تعریف کردن داشته باشد همیشه برای مخاطب لذت برانگیز بوده است و حالا شیوۀ روایت و نوع قصه گویی را هم به آن اضافه کنید که از مهم ترین ارکان یک فیلم موفق است. پدرام علیزاده فیلمنامه خوب و سختی را برای ساخت فیلمش انتخاب کرده است چرا که خشکسالی و دروغ با اینکه قصۀ جذابی دارد اما شاید تکراری  باشد به همین دلیل نوع روایت و پیشبردن خط درام در این فیلم مشکل به نظر می رسد . فیلمنامه را محمد یعقوبی نوشته است که قبل از این نمایشی را با همین عنوان و موضوع در سال 88 به روی صحنه برده است، محمد یعقوبی به عنوان نویسندۀ این فیلم به درستی توانسته است که فضای نمایشی را به تصویر تبدیل کند از سوی دیگر اگر به میزان سن های پدرام علیزاده توجه کنیم، متوجۀ مختصات ساختار نمایشی فیلم می شویم به این دلیل که تمامی سکانس های داخلی و روابط میان آدم ها از سکانس اول الی آخر جنبۀ نمایشی دارند که این امر به هیچ وجه به کلیت فیلم خدشه وارد نکرده است .

موضوع خشکسالی و دروغ از یک بحران کوچک زن و شوهری آغاز می شود و به یک بحران جدی  تبدیل می شود طرح کلی فیلم و قصۀ که در فیلم شاهد آن هستیم دور از ذهن نیست چه بسا فیلمساز به دنبال موضوع روز جامعه رفته است تاثیر دروغ در روابط خانواده و کنش های بین آدم ها ی فیلم در برابر شنیدن دروغ و واکنش های عجیب آدم ها و بوجود آمدن شک که باعث ویرانی رابطه ها می شود کلیت فیلم خشکسالی و دروغ را شکل می دهد، از همین حیث وقتی فیلم قصۀ سرراستی را روایت می کند مخاطب هم با آن همراه می شود . آغاز فیلم و نوع روایت داستان اگر چه در چند سکانس کمی آشفته به نظر می رسد، اما همین روایت باعث می شود شخصیت ها و روابط هایشان شکل بگیرند. این فیلم می توانست با یک فرم و روایت خطی مرسوم به درام شکل بدهد اما همین که نویسنده و فیلمساز از کلیشه عبور کرده اند تا به یک ساختار منسجم برسند باعث متفاوت بودن این فیلم شده است . شاید به نظر برسد که تِم این فیلم می تواست به طور خطی طی شود و به گره گشایی اصلی برسد اما هوشمندی یعقوبی و علیزاده در بیان موضوع باعث شده است این فیلم از کلیشه شدن در خیانت فاصله بگیرد و به روانشناسی فردی شخصیت ها برسد، به عنوان مثال فلاش بکی که در آغاز فیلم رخ می دهد باعث می شود ما دعوای اولیه ی میان امید و آلا را متوجه شویم، فیلم در همین فلاش بک می ماند که ما به عنوان مخاطب درگیری های میان میترا و امید را هم ببینیم و این کمک بسزایی به خط روایی فیلم کرده است چرا که در فیلم خشکسالی و دروغ هیچ چیز در هالۀ از ابهام نمی ماند اگر که می بینیم امید در زمانی که زن دارد و با آلا ارتباط برقرار می کند مطمئنا دلیل دارد، از سوی دیگر شخصیت افشین با اینکه تاثیری در روند اصلی ندارد که اگر این شخصیت مجهول می بود اتفاقی برای کلیت فیلم نمی افتاد اما افشین نیروی محرکی است برای چرخه ی درام ، فیلم دیالوگ محور است از این نظر جنبه ی نمایشی هم به خود گرفته است رد و بدل شدن دیالوگ میان آرش و آلا یا میترا و امید به مخاطب کمک می کند که اتمسفر جهان قصه را به خوبی درک کند، اما خشکسالی و دروغ همانند یک چالش انسان شناسی است آیا میترا واقعا امید را دوست دارد؟ اگر واقعا به امید عشق می ورزد پس شک و سوظن های او نسبت به امید خلاف عرف زناشویی است؟ یا اینکه او با بیماری ترس ازتنهایی مواجه است ؟ بهتر می بود کمی عقب تر می رفتیم تا نحوۀ آشنایی امید و میترا را هم می دیدم آن وقت بهتر می شد میترا را درک کرد چرا که امید به عنوان یک انسان موجه با تمامی ناملایمتی های بچه گانه ی میترا کنار می آید و به نظر می آید او از داشتن چنین همسری احساس رضایت می کند اما با آمدن آلا به قصه امید دچار دوگانگی شخصیتی می شود و میان میترا و آلا نمی داند کدام را انتخاب کند. گره درام در همین جا بوجود می آید که امید به عنوان یک فرد تحصیل کرده که به کار وکالت مشغول است میان انتخاب کردن می ماند، شخصیت امید به شدت پیچیده است؛ زمانی که با آرش درد دل می کند تبدیل به یک انسان مفلوک می شود که نمی داند راه درست کدام است(به مختصات شخصیتی امید در بعضی از نماها بدلیل شوخی و طنزهای خفیف کلامی یا موقعیتی خدشه وارد شده است این در نمایش شاید فاصله گذاری به حساب بیاید اما در سینما باعث بی ثباتی شخصیتی می شود)  از سوی دیگر در قرینه با همین سکانس وقتی میترا به خانۀ آرش می رود زمان به سرعت می گذرد، در آن زمان به جایی که آرش عکس نامزدش را به میترا نشان بدهد فرصت مناسبی بود که میترا از شخصیت امید حرف هایی بزند که گره درام کمی محکم تر شود اما آن سکانس زود تمام می شود، میترا انسان ضد عشقی نیست با اینکه روحیات عجیب و بچه گانه یی دارد اما حتما در گذشته ضربۀ عاطفی خورده است که می ترسد امید را از دست بدهد به طور مثال به یاد آوردید که دوست میترا یک خانم مطلقه است حرف های دوستش تاثیر منفی بر افکار او می گذارد، اما در فیلم خشکسالی و دروغ، دروغ باعث زوال و از هم پاشیدگی یک خانواده می شود و بحرانی که برای زندگی امید و میترا پیش می آید باعث یک جدایی و به دنیا آمدن یک بچۀ می شود که از داشتن پدر محروم است( اگر چه در قانون طلاق زن اگر باردار یا مشکوک به بارداری باشد صیغه طلاق جاری نمی شود ، که معلوم نیست میترا حاملگی اش را چگونه از امید پنهان کرده بود) درام در خشکسالی و دروغ به خوبی قوام پیدا می کند اما در سکانسی که میترا می خواهد عقده گشایی کند نوع میزان سن و جایگاه شخصیت ها، و نوع دیالوگ گویی میترا نمایشی و غیرقابل باور به نظر می رسد، بهتر می بود که میترا بدون استفاده از مشروبات الکلی در صحت کامل دیالوگ هایش را می گفت آن وقت برای مخاطب سینما ملموس تر به نظر می رسید از سوی دیگر بعد از همین سکانس نوع مواجه شدن آرش با آلا سرد و مصنوعی به نظر می رسد هر چند که با شناختی که از آرش در فیلم پیدا می کنیم او انسان موجه و منطقی است اما او در مقابل کار ناشایست خواهرش واکنشی نشان نمی دهد از سوی دیگر رابطه امید و آلا با ارجاعات به مسائل قدیمی شکل می گیرد و فیلم به طور واضح شکل گیری رابطه ی این دوشخصیت را به مخاطب نشان نمی دهد به غیر از خاموش سیگار کشیدن آلا که دلیل منطقی و محکمی برای رابطۀ آلا و امید نیست. مهم ترین شخصیت خشکسالی و دروغ آرش است، او می داند که آدم ازدواج و تعهد نیست برای همین در سکانس آخر می گوید می خواهد مجرد بماند یعنی آرش به عنوان یک انسان متمدن می داند که روحیاتش برای ازدوج مناسب نیست به همین دلیل هم تن به این کار نمی دهد، مشکل اساسی امید بلد نبودن ایجاد رابطه با میترا و آلا است امید دچار تعلیق شخصیتی ست و نمی تواند آدمی که با او خوشبخت می شود را پیدا کند به همین جهت میترا و آلا قربانی بی ثباتی امید می شوند با اینکه نام شخصیت مرد ما امید است اما روند شکل گیری این آدم ناامیدانه است و هرکسی که بخواهد با او زندگی کند دچار بحران های پیچیده می شود شاید دلیل سوظن و شک های میترا و حرکات بچه گانه اش به دلیل وجود امید بوده است.  پدرام علیزاده پایان فیلمش را نمی بندد آلا خواب است و امید از طریق فیسبوک مشغول چت کردن با میترا ست این نشان می دهد که از امید بعید نیست که به رابطۀ قبلی اش بازگردد و دروغ ها و پنهان کاری های کوچک تبدیل به یک بحران پیچیده تر شود و همین باعث شود که آلا هم حاضر نباشد با همچین مردی مثل امید زندگی کند.

 

خشکسالی و دروغ مخاطب پسند است و فیلم فارغ از هرنگاه روشنفکرانه و به دور از تفکر به افراد متوسط جامعه می پردازد ، نوع روایت غیر خطی قصه باعث شده مخاطب با فیلم همراه شود چرا که خشکسالی و دروغ با اطلاعات درستی به جلو می رود که مطمئنا این به دلیل فیلمنامه درست و استاندارد محمد یعقوبی است که می داند چگونه باید شخصیت ها را معرفی کند و اوج و فرود های فیلم را برای کارگردان و مخاطبش مشخص کند ، پدرام علیزاده هم با وجود سخت بودن فیلمنامه توانسته به خوبی فیلمی برای مخاطب خاص و عام سینما بسازد فیلمی دکوپاژ شده و میزان سن های منظم و انتخاب درست بازیگران که مهمترین آن ها محمدرضا گلزار است که توانسته بازی کنترل شده یی را در این فیلم ایفا کند علی سرابی و آیدا کیخایی در نمایش خشکسالی و دروغ هم در همین نقش ها خوش درخشیدند در این فیلم هم نشان دادند که فرمت سینما را به خوبی می شناسند و توانسته اند نقش های امید و میترا را بدون اغراق تئاتری بازی کنند.

در یک نگاه کلی فیلم با وضعیت نمایشی آن فرق چندانی ندارد. یعقوبی نمایش نامه نویس این اثر که خود آن را کارگردانی کرد و چندین بار این نمایش را بر روی صحنه برد، جزء کارگردانانی محسوب می‌شود که تکیه اصلی آن بر متن است و کمتر تمهیدات اجرایی و جلوه‌های بصری از او می‌بینیم. نمایش «خشکسالی و دروغ» نیز از وسایل حداقلی و کمترین آکسسوار بهره برده بود. یعقوبی در نسخه سینمایی، فیلمنامه نویس و یار اصلی او علی سرابی بازیگردان است. پس بی راه نیست که شباهت های بسیار فیلم و نمایش برجسته باشد.

در فیلم با صحنه‌های طولانی، ایستایی دوربین و حتی یکنواختی بازی دو بازیگر اصلی نمایش –که در تمام اجراها ثابت بوده‌اند- یعنی علی سرابی (در نقش امید) و آیدا کیخایی (در نقش میترا) روبه‌رو هستیم؛ البته که اجرای نقش‌ها کاملا تیاتری نیست و مخاطب سینما را دلزده نمی‌کند. چند شخصیت جدید هم به قصه اضافه شده‌اند که تاثیر چندانی روی روند فیلم به جزء شلوغ‌تر کردن فیلم ندارند. خانم دکتر مطلقه‌ای که دوست میترا (با بازی مارال بنی آدم) است و به میترا درس‌هایی اشتباه می‌دهد، ولی میترا که به زندگیاش علاقه دارد آن‌ها را عملی نمی‌کند، دیگری افشین (با بازی مهدی محرابی) شوهر سابق آلا (با بازی پگاه آهنگرانی) که داستان هم از مزاحمت‌هایی که او برای آلا ایجاد می‌کند شروع می‌شود. شخصیت افشین نیز به جز اینکه شک میترا را به یقین تبدیل کند و معشوقه امید را به میترا معرفی کند نقش چندانی در فیلم ندارد. در آخر نگار (با بازی خاطره اسدی) دوست دختر آرش (با بازی محمدرضا گلزار)، که به یک حضور کم‌رنگ در آخر فیلم بسنده می‌کند و البته دختر میترا و امید، ریتا که باعث می‌شود بتوان از فیلم نتیجه گرفت.

امید دو شخصیت دارد مثبت و منفی که تماما سعی بر آن دارد که خود را مثبت نشان دهد؛ ولی دروغگو است. از یک طرف به میترا می‌گوید دوستت دارم و از یک طرف با آلا قرارهای پنهانی می‌گذارد. در صورتی که آلا که دانشجوی وکالت و در دفتر امید مشغول کار است و امید این موضوع را به میترا نگفته است. با گذر زمان امید فکر می‌کند آلا همان زن رویاهایش است، بک زن منطقی و کامل. آلا که از همسرش جدا شده، خوشبختی را در جای دیگری جست‌وجو می‌کند. او از قبل عاشق امید، دوست برادرش آرش و هم محله سابق‌شان بوده و حتی حاضر است این خوشبختی را روی زندگی میترا بسازد. امید که پس از ازدواجش و سپری کردن سال‌های اولیه مانند اکثر مردها از ازدواجش پشیمان شده و فکر می‌کند انتخاب درستی نکرده و دنبال یک زن منطقی‌تر برای زندگی‌اش می‌گردد، ولی آلا هم آن فرد آرمانی او نیست و مانند افراد پیرامون امید، دروغ می‌گوید و حتی بدتر ان که به خودش نیز دروغ می‌گوید. میترا شاید اعصاب امید و مخاطب را خورد کند اما او برخلاف دیگران در زندگی‌اش چیزی را مخفی نمی‌کند حتی رفتارهای بچهگانه‌اش را و با پرگویی‌ها، سئوالاتش حوصله امید را سر می‌برد و شاید نمی‌داند مردها از زنان پرس‌وجوگر خوششان نمی‌آید؛ در هر صورت میترا روراست است. آرش نیز می‌داند از زندگی چه می‌خواهد، او با دیدن زندگی امید و میترا همان‌طور که بیان می‌کند تمایلی به تغییر زندگی‌اش ندارد و به همین دلیل در مورد ازدواج با نگار مستاصل است.

در انتهای فیلم با ریتا دختر تازه به دنیا آمده میترا و امید که امید از وجودش خبر نداشته، مواجه میشویم. امید پس از مطلع شدن نیز آن را نفی می‌کند و یک بازی از طرف میترا برای از بین بردن آرامش خودش و آلا می‌داند؛ ولی میترا باز هم روراست است. امید پس از مدت کوتاهی با دیدن عکس بچه مستاصل می‌شود و می‌توان پشیمانی را در چهره‌اش دید. و آلا که در فیلم منطقی جلوه می‌کند، همان رفتار بچه‌گانه میترا را از خودش نشان می‌دهد و می‌پرسد: "اگر می‌دونستی باردار ازش جدا نمیشدی؟"

فیلم روایت زندگی طبقه متوسطی را دارد که مدام به دنبال تغییر است، البته که نمایش با تمهید صدای روی باند سوالاتی را در مورد این افسارگسیختگی طبقه متوسط از زبان خود شخصیت‌ها می‌پرسد، اما فیلم در این جا کمی لنگ می‌زند و نگاه خاکستری نمایش را به یک نگاه تیره از طبقه متوسط جامعه امروز تبدیل کرده است. در سکانسی که میترا در مستی در نسخه نمایش ناسزا می‌گوید، آن قدر حریم روابط به هم ریخته نیست و سوالات نسخه نمایش نتیجه گیری بهتری دارند. شاید یعقوبی که خود نویسنده نمایشنامه و فیلمنامه است در این چند سال نظرش در مورد این طبقه و برون رفت آن تغییر کرده است. طبقه متوسط خشکسالی و دروغ در یک برهوت روزمرگی به سر می‌برد که راه فرار را زندگی دیگری می‌بیند. آن چیزی که در زندگی خود ندارد شاید در زندگی دیگر وجود داشته باشد و نگاه فیلم بدین گونه است که در آن زندگی هم خبری نیست. این روزمرگی پس از چند سال گذر از آغاز رابطه به وجود می‌آید که طبقه متوسط تنها به دنبال حل مشکلات پیرامون‌اش به خصوص مشکلات اقتصادی است و از صبح تا غروب در حال کار کردن است. زندگی که رنگ از آن رخ می‌بندد و به این گونه روابط دیگر شاید به آن رنگ بدهد که آن هم باز از نگاه فیلمساز رنگ‌اش از بین خواهد رفت. فیلم روی تماشاگران تاثیر می‌گذارد و حتی تماشاگر را به سوال کردن وا میدارد که کدام کار درست است و کدام کار غلط.

 

نقد فیلم خشکسالی و دروغ در برنامه هفت

فراستی: «خشکسالی و دروغ» سینما نیست

بخش میز نقد این قسمت از برنامه «هفت» به فیلم «خشکسالی و دروغ» اختصاص داشت. پدرام علیزاده کارگردان این فیلم درباره حواشی که برای اکران این فیلم به وجود آمد، گفت: «ما وقتی فیلمنامه «خشکسالی و دروغ» را به شورای پروانه ساخت ارائه دادیم خیلی با مشکل مواجه نشد، اما بعد از ساخته شدن، فیلم در شورای پروانه نمایش معطل ماند و به ما ۴۸اصلاحیه دادند و نزدیک به ۵دقیقه از فیلم کلا حذف شد. معطلی فیلم در شورای پروانه نمایش باعث شد که ما جشنواره فجر را از دست بدهیم و اعضای پروانه نمایش به ما گفتند به صلاحتان نیست در جشنواره حضور پیدا کنید چون باعث می شود فیلمتان هزگر نتواند به اکران در آید

او همچنین درباره اختصاص تیزر‌های تلویزیونی به فیلم «خشکسالی و دروغ» گفت: « الان آقای رضوی گفتند که به «سیانور» ۴۵۰تیزر تلویزیونی اختصاص پیدا کرده اما صداوسیما به ما تنها ۲۰تیزر و ۲۰زیرنویس اختصاص داد و من هم از آقای علی عسگری می خواهم که به ما هم تیزر ارائه بدهند. ما حتی حاضریم برای این تیزرها هزینه هم بپردازیم و توقع تبلیغ رایگان نداریم

در ادامه این بخش از برنامه، مسعود فراستی دومین ساخته پدرام علیزاده را مورد نقد قرار داد و درباره ضعف‌های این فیلم گفت: «اولین اشکال فیلم «خشکسالی و دروغ» در میزانسن آن است که شما فکر می‌کنید میزانسن تئاتر و سینما یکی است. در ساختار فیلمنامه نیز دو سوم فیلم در فلاش بک است. این نیز از نمایش آقای یعقوبی نشات می‌گیرد که اینجا اشتباه است. دومین اشکال «خشکسالی و دورغ» این است که فیلم پر از نماهای «پی او وی» غلط و عجیب و غریب است. این «پی او وی ها» فاقد ذره‌ای تکنیک نیست و این غلط های تکنیکی سبب می شود حس و حال فیلم از بین برود. به طور کل به باید بگویم که محمد یعقوبی فیلمنامه نویس «خشکسالی و دروغ» سینما را نمی شناسد و تنها در باد آن سه نمایش موفقش خوابیده و نتوانسته آن سناریو را به فیلمنامه سینمایی تبدیل کند

 

.

منابع

 

 

http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/15450-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA

http://blog.namava.ir/khoshksali-va-drogh/

https://www.salamcinama.ir/post/d6989s1167g1k0/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-drought-and-lie-%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%8C-%D8%AA%D9%81%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-

http://www.academyhonar.com/notation/cinema-iran2/3661-khoshksali-dorough.html

http://rezagolzar4.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA/

 

 

رهبر روحانی ارامنه کل جهان عصبانیت الله شکور پاشازاده از مرمت مسجد شهر شوشی را غیر قابل توجیه دانست

رهبر روحانی ارامنه کل جهان عصبانیت الله شکور پاشازاده از مرمت مسجد شهر شوشی را غیر قابل توجیه دانست

.

 http://www.alikonline.ir/fa/news/political/سیاسی/item/2866-رهبر-روحانی-ارامنه-کل-جهان-عصبانیت-الله-شکور-پاشازاده-از-مرمت-مسجد-شهر-شوشی-را-غیر-قابل-توجیه-دانست

.

 

جاثلیق گارگین دوم خبر تدارک مقدمات دیدار سه جانبه با الله شکور پاشازاده رئیس اداره مسلمانان قفقاز به ابتکار اسقف کیریل پاتریارک کل روسیه را تائید کرد و افزود، تاریخ دقیق این دیدار هنوز مشخص نشده است.

به نقل از پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ارمنستان، جاثلیق گارگین دوم در گفتگو با خبرگزاری «آرمن پرس» با اشاره به اظهارات الله شکور پاشازاده رئیس اداره مسلمانان قفقاز تاکید کرد: "رهبران پیشین کلیسای ارمنی و شخص من در جهت تلاش برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ تاکنون دیدارهای مختلفی با رئیس اداره مسلمانان قفقاز به ابتکار پاتریارک کل مسکو و روسیه داشته ایم. تنها در دوران مسئولیت من پنج دیدار از این نوع برگزار شده است. در حال حاضر نیز به ابتکار اسقف کیریل دیداری در حال برنامه ریزی است اما تاریخ این دیدار هنوز مشخص نیست و طرفین سرگرم تدوین دستور کار این دیدار هستند."

الله شکور پاشازاده رئیس اداره مسلمانان قفقاز در اظهارات خود همچنین با اشاره به مرمت و بازسازی مسجد شهر شوشی آن را اقدامی تحریک آمیز از سوی ارامنه عنوان و تاکید کرده است که این موضوع را در دیدار آتی مراجع دینی کشورهای عضو جامعه همسود در مسکو مطرح خواهد کرد.

جاثلیق گارگین دوم در واکنش به اظهارات الله شکور پاشازاده تاکید کرد: "الله شکور پاشازاده در طرح مباحث مختلف آزاد است و اغلب نیز تحت تاثیر دستگاه تبلیغاتی جمهوری آذربایجان چنین مطالبی بیان می کند. این یک واقعیت تاریخی است که بر خلاف جمهوری آذربایجان که اقدام به نابودی و تخریب آثار تاریخی و فرهنگی و همچنین اماکن مقدس ارامنه کرده است و نمونه های آشکار آن نیز تخریب سنگ-صلیب های موجود در قبرستان تاریخی شهر جلفای نخجوان، تبدیل کلیسای ارامنه باکو به انبار تسلیحات و همچنین تخریب کلیساهای ارامنه در جمهوری خودمختار نخجوان می باشند، مقامات قره باغ در جهت حفظ و مرمت میراث تاریخی و از جمله امکان مذهبی ادیان دیگر در مرزهای خود از هیچ کوششی دریغ نکرده اند."

رهبر روحانی ارامنه کل جهان همچنین افزود: "عصبانیت الله شکور پاشازاده از مرمت مسجد شهر شوشی به جای تقدیر و قدردانی از این اقدام برای ما کاملا غیر قابل توجیه است. بهتر بود ایشان به برخورد خصمانه دولت متبوع خود با آثار تاریخی ارامنه و اماکن مقدس ارمنی در خاک جمهوری آذربایجان نیز اشاره می کرد