هفتهء دفاع مقدس

هفتهء دفاع مقدس

 

امروز ۳۱شهریور مصادف است با آغاز هفتهء موسوم به دفاع مقدس که یاد آور مقاومت جانانهء ملت ما در برابر حکومت بعثی عراق است . در این جنگ ، رژیم بعثی صدام که ادعای الحاق خوزستان به عراق را داشت و نام جعلی محمره را به این استان داده بود به خاک ایران حمله کرده و خسارات و صدمات جانی و مالی و مادی معنوی فراوانی به کشورمان وارد آورد .

تمامی اقشار و اقوام ایران دوشادوش هم در این جنگ چه در جبهه و چه در پشت جبهه  از میهن خود دفاع کردند و در این جنگ نابرابر صدها هزار تن از ایرانیان شهید ، زخمی ، معلول یا مصدوم شدند و خسارات مادی و معنوی فراوانی به کشورمان وارد آمد .  میزان خسارات و غرامت جنگی در این جنگ حدود هزار میلیارد دلار برآورد شده است . هنوز هم مین های باز مانده از دوزان این جنگ در مناطق عملیاتی وجود دارند که کشف و خنثی نشده اند و هنوز هم  تکلیف خیلی از مفقود الاثرها معلوم نشده است و این نتیجهء خیال پردازیهای ذهن  بیمار یک دیکتارتور خودکامه به نام صدام حسین بود که البته ستمها و وحشی گریهایش بی جواب نمانده و آخر سر اعدام شد

چون بد کردی مباش ایمن ز آفات     که واجب شد طبیعت زا مکافات

                                                                                            نظامی

این جنگ تحمیلی دارای ویژگیهای زیر بود

1: جنگ عراق بر ایران حدود هشت سال به طول انجامید که یکی از طولانی ترین جنگهای قرن بیستم است چرا که جنگ جهانی اول چهار سال و جنگ جهانی دوم با آن همه تلفات و تبعاتش شش سال طول کشید .

2: در این جنگ ، تمامی قدرتهای بزرگ به انواع گوناگون به حمایت و کمکهای مادی و معنوی عراق پرداختند در حالی که ایران هیچ  قدرت حامی نداشت و قدرتش متکی بر مردم بود .

3: در این جنگ بر خلاف جنگهای قبلی که بر ایران تحمیل شد ایران حتی یک وجب از خاکش را به دشمن نداد در حالی که در جنگهای قبلی بویژه بر اثر بی کفایتی شاهان قاجار ، ممالک آسیای میانه ، منطقهء قفقاز ، افغانستان و قسمتی از عراق از خاک ایران جدا شدند .

هنگامی که صدام به کویت حمله کرده و آنجا را اشغال کرد قدرت های بزرگ که منافع اقتصادیشان توسط یک دیکتاتور خودکامه به خطر افتاده بود   تازه متوجه بررسی عملکرد عراق در جنگ هشت ساله شده و سازمان ملل متحد در طی گزارشی عراق را آغزگر جنگ شناخت  

مقاومت مردم ایران در برابر حکومتی که قدرتهای بزرگ جهانی از آن حمایت کردند در یک معادلهء نابرابر و دفاع جانانهء آنها از میهن و ایثار و از خود گذشتگیشان باعث افتخار هر ایرانی است .

بیائید برای شادی روح درگذشتگان و شهیدان این جنگ در عبادتگاهها  دست به دعا برداریم .

 

تقدیم به تو ای شهید  ، از صمیم قلب

تقدیم به یاد شهید ارمنی مگردیچ توماسیان که در جنگ سومار در کردستان به شهادت رسید

ا پولادیان

 

ماویم دوست ما ، آمده ایم تا بار دیگر تو را سلام دهیم

امده و ایستاده ایم زیر پا و فراز سر تو

ای عزیز ما ، ای پاره ای گرانبها از قلب ما

آمده ایم تا یژک بار دیگر ببوسیم قلب زخمیت را

و هر بار که پیش تو آمده ایم ساکت مانده ای

تو فراموش نمی شوی ، تو همیشه هستی ، تو نمرده ای

تو ای رزمندهء جنگندهء بی پروا و دلیر

تو مگردیچ ، دوست پرستیدنی و شگفت انگیز ما هستی

تو در اشتیاق آسمان میهنت در سومار نزدیک

از صاعقه بر خاک افتاده ای با هزار آرزوی ناتمام در قلبت

تو از دشتهای مهیب خانمانسوز ، بی پروا گذشته ای

جایی که فدایی پرستیدنی تو جنگیده است

و مادرت پنهعانی ، شبهایی بی خواب سر بر بالش

اشک در چشم در انتظار بازگشت توست

کوه سومار چنان قربانگاهی گشت و تو سراپا سوخته

شهید ملت رنجدیده ات گشتی ، هزاران بوسه بر تو باد

ای مرگ پلید ، یک آن بنگر که این چه ویرانی است

ای عدالت ، به آسمان بنگر و خدای را بگو

به همگان بگو که در طوفان زندگی این جهان

او ستاره ای درخشان بود در آسمان ابری و تار ما

                                                                   اهواز

                                                                   25 مه 1987

 

شعر فوق برگرفته از کتاب زیر است

جنگ تحمیلی هشت ساله و ارامنه ایران   - تالیف و تدوین نورهایر شاه نظریان – ترجمه گارون سارکیسیان – ناشر بنیاد انتشاراتی خلیفه گری ارامنه تهران - 1385

 

طریقه های سفر به ارمنستان

طریقه های سفر به ارمنستان

 

در حال حاضر سفر به ارمنستان از سه طریق صورت می گیرد

 

1: از طریق اتوبوس

در حال حاضر هزینه  بلیط رفت و آمد  با اتوبوس صد و شصت هزار تومان است و مدت زمان این سفر از ایران به ارمنستان با توقف هایی که در گمرک هر دو کشور به عمل می آید حدود بیست و چهار ساعت یا یک روز است . اتوبوس ها از طریق جلفای ایران و مرز نوردوز وارد خاک ارمنستان می شوند و بر روی رودخانهء عرس پلی وجود دارد که  وسط این پل را با خط نشانه گذاشته اند وقتی پایتان را از آن خط به این سو بگذارید یعنی وارد خاک ارمنستان شده اید .

در هر دو سوی این پل ماموران مرزی ایران و ارمنستان گذرنامهء شما را کنترل و بازبینی می کنند .

در مرز ایران افرادی وجود دارند که به فروش درام ( واحد پول ارمنستان ) به توریستها می پردازند و شما می توانید درام لازم را از این طریق خریداری کنید .

در گمرک ارمنستان تمامی اموال و چمدانهای شما را زیر دستگاه می گذارند و بویژه نسبت به مواد مخدر بسیار حساس می باشند در گمرک ارمنستان زندان مرزی هم برای مجرمین وجود دارد .

 کسانی که  از طریق سفارت ارمنستان در ایران ویزا نزده اند می توانند در مرز ارمنستان ویزا بزنند  که برای این کار فرمهای مخصوصی به زبانهای ارمنی و انگلیسی تهیه کرده اند که شما باید آن فرمها را پر کنید  هزینه ویزایی که در مرز زده می شود کمتر از ویزایی است که در سفارت زده می شود و پارسال چهار هزار درام چیزی معادل دوازده هزار تومان بود .

اتوبوسها در هر ساعتی که به مرز ارمنستان برسند صبر می کنند تا صبح شود و بعد ادامهء حرکت می دهند زیرا ارمنستان کشوری کوهستانی و دارای جاده های باریک است و  رفتن از جادهء مِقری  meghriکه همان جاده ای است که از ایران به ارمنستان می رود در شب هنگام ، کار خطرناکی است ا. ین جاده تغریباً شبیه جاده چالوس ایران  است یک طرف دره های سرسبز و طرف دیگر آن کوههای بلند هستند البته جاده ای دیدنی است ولی جاده ای باریک  بسیار پیچ در پیچ است  و یک طرف آن هم دره است به همین دلیل اتوبوسها روزها از این جاده می گذرند .

مقصد نهایی اتوبوسها ترمینال ایروان است که  در حومهء این شهر قرار گرفته به همین دلیل  اتومبیل هایی شبیه تاکسی دربستیهای کشور ما در آنجا ایستاده و در ازای مبلغی  اساس و خود شما را به مقصد مورد نظر می رسانند البته تا حدودی هم زبان فارسی را یاد گرفته ناد ( با لهجه ای جالب )

 

2: از طریق هواپیما

کسانی که دارای کار فوری هستند و یا تاب مسافرت با زمان طولانی از طریق اتوبوس را ندارند می توانند بوسیله هواپیما به ارمنستان سفر کنند مدت زمان پرواز هواپیما از تهران به ایروان حدود یک ساعت و نیم است ولی  معطلی در فرودگاه ایروان بیشتر از معطلی از طریق اتوبوس  در گمرک است  .

هزینهء بلیط رفت و برگشت از طریق هواپیما به ارمنستان حدود هفتصد هزار تومان است .

گر چه سفر با هواپیما مدت زمان کمتری را می طلبد ولی سفر با اتوبوس این حسن را دارد که شما شهرهای مرزی و نیز روستاها و شهرهای ارمنستان تا ایروان را می بینید در حالی که چنین امکانی با هواپیما وجود ندارد .

 

3: از طریق اتومبیل شخصی

 سفر با اتومبیل شخصی تبعاًّ از اتوبوس راحت تر است ولی در صورتی که قصد دارید از طریق اتومبیل شخصی به ارمنستان سفر کنید نکاتی را باید در نظر بگیرید

الف: باید تصدیق اتومبیل خودتان را بین المللی کنید زیرا دارید به کشور دیگری وارد می شوید

ب:  شما حدود تغریباً یک روز در حرکتید بنابراین ماشینتان احتیاج به بنزین زیادی دارد و هزینهء بنزین در ارمنستان گران است

ج:  شما در صورت سفر با اتومبیل باید به قوانین رانندگی ارمنستان آشنایی داشته باشید . من در آنجا دیده ام که عده ای از ایرانیهایی که مقررات رانندگی را بر اثر ناآگاهی نقض می کردند گرفتار پلیس شدند

د: چه از طریق اتومبیل و چه از طریق اتوبوس تنها راهی که شما را از مرز ارمنستان به ایوان وصل می کند جادهء باریک و پیچ در پیچ مقری است که البته در صورت سفر با اتومبیل بیشتر باید در این جاده مواظب باشید

ه: در مرز ارمنستان در گمرک این کشور برای اجازهء انتقال خودرو از ایران به این کشور هزینهء نسبتاً زیادی را مطالبه می کنند .

 

با احداث خط آهن بین تهران و ایروان هم خستگی ناشی از سفر با اتوبوس برطرف شده و هم مشکل جادهء پیچ در پیچ مقری دیگر وجود نخواهد داشت و مسافرین به راحتی خواهند توانست از طریق قطار به ارمنستان سفر کرده و از سفر خود لذت ببرند 

 

 

سالروز استقلال ارمنستان

سالروز استقلال ارمنستان

 

21 سبتامبر برابر است با سال روز استقلال ارمنستان در سال 1991 از شوروی . در این سال نام ارمنستان از جمهوری شوروی سوسیالیستی ارمنستان به جمهوری ارمنستان تغییر یافته و ارمنستان رسماً استقلال خود را از شوروی اعلام کرد و  « ِلوون تِر پتروسیان » به عنوان اولین رئیس جمهور ارمنستان مستقل  انتخاب شد .

استقلال ارمنستان امروز بیست ساله شد  .طبیعتاً ارمنستان کشوری تازه استقلال یافته است و هنوز برای توسعهء کامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی گامهای بلند و راهی طولانی در پیش  دارد .

امروز در ارمنستان به همین مناسبت جشن هایی برگزار شده و مقامات رسمی این کشور و بویژه رئیس جمهور « سِرژ سرکیسیان » با ایراد سخنانی می پردازند .

کشورهای گوناگون و از جمله ایران ، سالروز استقلال ارمنستان را به این کشور تبریک گفته اند .

با وجود اینکه ایران در میان همسایگان خود کمترین مرز را با ارمنستان دارد ( مرز آبی بر روی رودخانهء عرس )  ولی ارمنستان در میان همسایگانش بیشترین و صمیمی ترین روابط را با ایران داراست .

ایران و ارمنستان تفاهم نامه ها و قراردادهای گوناگونی در زمینه های اقتصادی ، قضائی و فرهنگی منعقد نموده اند و هر ساله هفتهء فرهنگی ارمنستان در ایران در نیمهء مهر ماه و  مراسم دههء فجر ایران در ارمنستان برگزار می شود .همچنین این دو کشور دارای موافقت نامهء قضائی در زمینه استرداد مجرمین و همکاریهای دادگستری دو کشور هستند و یکی از مهم ترین  قرارداد اقتصادی نیز موافقت نامه احداث خط آهن بین ایران و ارمنستان است که مراحل اجرائی آن بافی مانده است .

مضامین بلند و عمیق فاسفی در رباعیات خیام   Օմար Խայամի քառյակներ

 

مضامین بلند و عمیق فاسفی در رباعیات خیام

حکیم عمر خیام نیشابوری از علما ، حکما و شعرای برجستهء ایران زمین است  . شهرت وی بیشتر به خاطر تقویم جلالی ، ریاضیات و بویژه رباعیاتش است .  خیام توانسته مضامین عالی فلسفی را تنها در قالب یک رباعی بیان کند و تبعاً این کار هر کسی نیست و لازمهء آن داشتن قدرت تفکر و اندیشهء عمیق است .

رباعیات خیام به زبانهای گوناگونی تارجمه شده و در نزد ارامنه جهان و ارمنستان سه شاعر فردوسی و خیام و حافظ از میان شعرای ایرانی دارای شهرت و محبوبیت بیشتری هستند .

در اینجا گزیده ای از رباعیات خیام که توسط گئورگ اِمین Georg Emin  نویسنده ، مترجم و شاعر برجستهء ارمنی ترجمه شده ارائه می گردد و چون این رباعیات توسط چنین شاعری ترجمه شده بالتبع ترجمهء آن دارای ارزش ادبی است .

رباعی به ارمنی کاریاک քառյակ  آوانویسی انگلیسی      kariak می باشد .

به جرات می توان گفت که در ادبیات جهان هیچ رباعی یا چهار پاره یا دوبیتی نمی توان یافت که با رباعیات خیام و مضامین عالی فلسفی آن برابری کند .

 

گزیده ای از رباعیات عمر خیام Օմար Խայամի քառյակներ

ترجمه از گئورگ اِمین Գևորգ Էմինի թարգմանությամբ

 

منبع : سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران – ایوان

http://www.yerevan.icro.ir/index.aspx?siteid=250&siteid=250&pageid=11740&newsview=549986

 ( بخش زبان ارمنی )

 

Այս աշխարհում խելոք ու լուրջ պիտի լինես,

Խելքը՝ գլխիդ  և լուռ ու մունջ պիտի լինես,

Քանի ականջ, աչք ու լեզու տեղում են դեռ,

էն գլխից կույր և համր ու խուլ պիտի լինես։ 

در عالم جان بهوش مي بايد بود

در كار جهان خموش مي بايد بود

تا چشم و زبان و گوش برجا باشند

بي چشم و زبان و گوش مي بايد بود

  

Եթե իմ ձեռքը հասներ ճակատագրի տախտակին,

Կգրեի այն նորից՝ համաձայն իմ տենչանքի.

Կջնջեի մեկընդմիշտ այս աշխարհից հոգս ու ցավ,

Բարձրացրած իմ գլխով այս կամարը երկնքի։ 

گر دست به لوحة قضا داشتمي

بر ميل و مراد خويش بنگاشتمي

غم را زجهان يكسره برداشتمي

وزشادي سر به چرخ افراشتمي

  

Եբկրի խորքից մինչ աստղերը երկնքի,

Որքան դժվար առեղծվածներ լսեցի.

Ամեն կապանք արձակվեց մի հնարով,

Բայց կանգ առավ ընդդեմ մահվան հանգույցի։ 

از جرم گـل سياه تـا اوج زحـل

كردم همه مشكلات کلی  را حل

بگشادم بندهاي مشكل به يـل

هر بنـد گشاده شد بجز بند اجل

  

Մատռվա՛կ, վարդն ու սեզն այս դուրեկան,

Տես, մի շաբաթ անց, ինչ օրը ընկան,

Խմիր, վարդ քաղիր– զի մեկ էլ տեսար–

Այս սեզը՝ չոր հարդ, վարդը՝ հող դարձան... 

ساقي گل و سبزه بس طربناك شده است

دریاب كه هفته دگر خاك شده است

مي نوش و گلي بچين كه تا در نگري

گل خاك شده است و سبزه خاشاك شده است

  

Նորուզի սուզը ալ վարդին լավ է,

Սիրահար զույգը թարմ մարգին լավ է.

Հերիք դարդ անես անցածի մասին–

Այսօրվա օրն է ամենից լավը։ 

بر چهره گل نسيم نوروز خوشست

در زير چمن روي دلفروز خوشست

از دي كه گذشت هر چه گويي خوش نيست

خوش باش وز دي مگو كه امروز خوشست

  

Մենք կանք-չկանք՝ աշխարհը կա ու կմնա,

Եվ մեզանից հետք ու անուն էլ չի մնա,

Երբ չկայինք՝ աշխարհը բան չէր կորցրել,

Երբ չլինենք՝ նա էլի նույնը կմնա։ 

اين بس كه نباشيم و جهان خواهد بود

ني نام زما و نه نشان خواهد بود

زين پيش نبودیم و نبد هيچ خلل

زين پس چو نباشيم همان خواهد بود

  

Երեկ գիշեր բրուտի մոտ մտա մի ծեր,

Տեսա երկու հազար խոսուն ու լառ կժեր.

Նույն հարցն էին տալիս նրանք. «Ո՞ւր եք, ասեք,

Կուժ սարքողներ, կուժ ծախողներ, կուժ առնողներ...»։

در كارگه كوزه گري رفتم دوش

ديدم دو هزار كوزه گويا و خموش

ناگاه يكي كوزه برآورد خروش

كو كوزه گر و كوزه خر و كوزه فروش

  

Այն պալատում, ուր Բահրամը քեֆ էր անում,

Հիմա եղնիկն ու առյուծն են ձագեր հանում.

Բահրա՝մ, որ գառ էիր որսում քո ողջ կյանքում,

Տեսա՞ր, ինչպես գուռը որսաց քեզ աշխարհում։ 

آن قصر كه جمشيد در او جام گرفت

آهو بچه كرد و روبه آرام گرفت

بهرام كه گور ميگرفتي همه عمر

ديدي كه چگونه گور بهرام گرفت

 

Այն փոշին, որ տրորում ես քո ոտքի տակ,

Եղել է մի արևադեմ, լույս Աբույակ,

Զգույշ սրբիր թևքով փոշին քո երեսից,

Ո՞վ գիտե, նա ո՞ր նազելու դեմքն է ճերմակ...

هر ذره كه در خاک زميني بوده است

پیش از من و تو تاج نگینی بوده است

گرد از رخ نازنين بآذرم نشان

كان هم رخ خوب نازنيني بوده است

  

Ինձ իմաստուն կոչեց դիտմամբ իմ թշնամին,

Աստված՝ վկա, սուտ են խոսքերն այդ ու քամի...

Քանի որ ես ընկել եմ այս խուցը ցավի,

Հեչ չլինի՝ գիտեմ, թե ով եմ ես, կամ՝ ինչ։ 

دشمن به غلط گفت كه من فلسفيم

ايزد داند كه آنچه او گفت نيم

ليكن چو درين غم آشيان آمده ام

آخر كم  ازآنم که بدانم كه کيم

  

Ափսոս, որ իմ ջահելության գիրքը թերթվեց-վերջացավ,

Եվ իմ կյանքը-հազար ափսոս– վաղ գարնան պես շուտ անցավ Երջանկության հավքն այն, որին ջահելություն են կոչում,

Ե՞րբ երևաց, ե՞րբ ծլվլաց ու ե՞րբ չվեց՝ չիմացա...

افسوس كه نامه جواني طي شد

و آن تازه بهار زندگاني دي شد

آن مرغ طرب كه نام او بود شباب

افسوس ندانم كه كي آمد كي شد

  

Այս կուժն՝ ինձ պես սիրով տարված է եղել,

Սիրունի սև ծամին գերված է եղել,

Կժի վզին փարված այս կանթը սիրուն,

Ձեռք է, որ իր յարին փարված է եղել... 

اين كوزه چو من عاشق زاري بوده است

در بند سر زلف نگاري بوده است

اين دسته گه برگردن او مي بيني

دستي است كه بر گردن ياري بوده است

  

Մի բրուտանոց մտա մեր տան կից,

Տեսա, բրուտը կավի մեծ կույտից

Կժերին՝ գլուխ ու կանթ է սարքում–

Շահի գլխից ու աղքատի փեռքից...

در كارگه كوزه گري كردم راي

به پله چرخ ديدم استاد بپاي

مي كرد دلير كوزه را دسته و سر

از كله پادشاه و از دست گداي

 

Երեխա, ջահել, թե ծեր անկենդան,

Իրար ետևից կգան ու կերթան,

Աշխարհն ո՞ւմ մնաց, որ ո՞ւմը մնա–

Գնացին, կերթանք. կգան ու կերթան... 

آنان كه كهن بودند و آنان كه نوند

هر کس  بمراد خویش یک یک بدوند

وين ملك جهان بكس نماند جاويد

رفتند و رويم و باز آيند و روند

 

Երեխա էինք՝ հասուն այր դարձանք,

Բայց դրանից էլ մի խեր չտեսանք.

Կուզե՞ս իմանալ՝ թե վերջն ո՞ւր հասանք՝

Ջրի պես եկանք,– քամու պես անցանք։ 

يك چند بكودكي باستاد شديم

يك چند باستادي خود شاد شديم

پايان سخن شنو كه ما را چه رسد

از خاك در  آمديم و بر باد شديم

  

Ամպերն ելան, արտասվեցին այս նորաբաց, կանաչներում,

Ինչպե՞ս ապրել առանց գինու այս ցողաթաց կանաչներում,

Այսօր մենք ենք քե‎ֆի նստել մարգերի մեջ այս նորածիլ,

Վաղը տեսնես ո՞վ հարբի մեր հողից ծլած կանաչներում։ 

ابر آمد و باز بر سَرِ سبزه گریست

بی بادۀ گُلرنگ نمی باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

تا سبزۀ خاک ما تماشاگه کیست

  

Անցած օրը ետ կանչելդ իզուր ջանք է, սիրելի՜ս,

Վաղվա մասին անրջելըդ լոկ պատրանք է, սիրելի՜ս,

Այս վայրկյանը մի կորցրու առանց գինի, առանց սեր,

Քեզ մնացած բաժին կյանքի գինը թանկ է, բիրելի՜ս։

از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن

فردا که نیامده است فریاد مکن

برنامده و گذشته بنیاد مکن

حالی خوش باش و عمر بر باد مکن

  

Մեզնից առաջ նոր ու հին է եղել էլի,

Տիեզերքը իր բանին է եղել էլի,

Այնտեղ, ուր դու ոտք ես կոխում, իմ սևահո՜ն,

Մի գեղուհու աչքի բիբն է եղել էլի։ 

پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است

گردنده فلک نیز به کاری بوده است

هر جا که قدم نهی تو بر روی زمین

آن مَردُمَکِ چشم نگاری بوده است

  

Ծաղկաթերթին գարնանային հովն է լավ,

Կանաչներում յարի տաքուկ քովն է լավ,

Երեկն անցավ, երեկները մոռացիր,

Քանի դեռ կանք, այսօրն ու այս նորն է լավ։ 

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل افروز خوش است

ای دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

  

Ո՜չ խորհուրդներն սկզբանի դու կիմանաս, ո՜չ էլ ես,

Ո՜չ գաղտնիքն այս բառ ու բանի դու կբանաս, ոչ էլ ես,

Վարագույրի ետքում հիմա, տես, խոսում են մեր մասին,

Իսկ վարագույրն երբ իջնի, ոչ դու կմնաս, ոչ էլ ես։ 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما نه تو خوانی و نه من

هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من

   

Սիրուց հարբած սոխակն եկավ բաղը մտավ գարունքին,

Ծիծղուն ծաղիկ՝ կարմիր գինու գավը գտավ իմ ձեռքին,

Ուսիս թառեց ու քաղցրաձայն դայլայլեց իմ ականջին.

-Գինն իմացիր, անցած կյանքը ետ չես բերի դու կրկին։ 

چون بلبل مست راه در بستان یافت

روی گل و جام باده را خندان یافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت:

«دریاب که عمر رفته را نتوان یافت»

  

Մի հավք տեսա Թուս քաղաքի պարիսպների վրա թառած,

Քեյքավուսի արքայական գանգն էր ընկած նրա առաջ,

Աչքը հառած փտող գանգին կանչում էր նա.-ափսո՜ս, ափսո՜ս,

Ու՞ր են ռազմի շեփորի ձայն, թմբուկների շաչն ու շառաչ-։ 

مرغی دیدم نشسته بر بارۀ توس،

در چنگ گرفته کله کیکاوس،

با کله همی گفت که:  افسوس، افسوس!

کو بانک جرسها و کجا نالۀ کوس؟

  

Այս գոյության օվկիանն անծիր ո՞ր խավարից ծնվեց ու ե՞րբ

Մեկը չեղավ, որ խճճված այս կծիկը բացի մի կերպ,

Ամեն մեկը խելքին փչած պատասխան է տվել հարցին,

Երբ նա ինքն էլ, կա՞, թե չկա՞, ոչ ոք հաստատ չգիտե դեռ։ 

این بحر وجود آمده بیرون زنهفت،

کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت؛

هر کس سخنی از سر سودا گفته است،

زان روی که هست، کس نمیداند گفت.

  

Յարի կողքին թե պառկել ես մի ողջ կյանք,

Հաճույք ու սեր ճաշակել ես մի ողջ կյանք,

Մեկ է, պիտի հրաժեշտ տաս աշխարհին,

Քուն թե արթուն անրջել ես մի ողջ կյանք։ 

با یار چو آرمیده باشی همه عمر،

لذات جهان چشیده باشی همه عمر،

هم آخر کار رحلتت خواهد بود،

خوابی باشد که دیده باشی همه عمر،

  

Ջահելության օրերս անցան, չիմացա,

Գարուններս ձմեռացան, չիմացա,

Այն թռչունը, որ կոչվում է ջիվանի,

Այդ ե՞րբ եկավ, ե՞րբ հեռացավ, չիմացա։ 

افسوس که نامه جوانی طی شد،

وآن تازه بهرا زندگانی دی شد،

حالی که ورانام جوانی گفتند،

معلوم نشد که او کی آمد، کی شد!

  

Հողի գորգին քնածներ եմ տեսնում ես,

Հողի տակին փտածներ եմ տեսնում ես,

Ունայնության անապատին եմ նայում,

Չեկածներ ու անցածներ եմ տեսնում ես։ 

بر مفرش خاک خفتگان می بینم،

در زیر زمین نهفتگان می بینم؛

چندانکه به صحرای عدم می نگرم،

نا آمدگان و رفتگان می بینم!

  

Ապարանքում, ուր Ջամշիդն էր գավաթ բռնում,

Հիմա աղվեսն ու այծյամն են հանգիստ առնում,

Բահրամը, որ գոռ էր որսում ամբողջ մի կյանք,

Տես, ոնց գոռի որսը դառած, փտեց գոռում։ 

آن قصر که جمشید درو جام گرفت،

آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت؛

بهرام که گور می گرفتی همه عمر،

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟

  

Առվի աճին ծաղկած ամեն խոտ ու կանաչ

Մի գեղուհու շուրթերից է ծլել սևաչ,

Անարգանքով մի՛ դարձնի ոտքի կոխան,

Մի սիրունի դեմք է ամեն վարդ ու կակաչ։ 

هر سبزه که بر کنار جویی رسته است،

گویی زلب فرشته خویی رسته است؛

پا بر سر هر سبزه به خواری ننهی،

کان سبزه زخاک لاله رویی رسته است،

   

Է ու չէի, կա-չկայի բոլոր գիրն ու տառը գիտեմ,

Խեր ու շառի, վեր ու վարի երեսն ու աստառը գիտեմ,

Բայց ամոթ ու հազար ամոթ ամենագետ իմաստունիս,

Թե գինովի հոգուց մաքուր ու մտքից պայծառը գիտեմ։ 

من ظاهر نیستی و هستی دانم،

من باطن هر فراز و پستی دانم؛

با اینهمه از دانش خود شرمم باد،

گر مرتبه ای ورای مستی دانم.

 

Ուրախ ապրիր, քանզի կյանքը մի պահ է լոկ,

Խրճիթ է, թե ապարանք է, մի պահ է լոկ,

Տիեզերքի կայքն ու կարգը լոկ մի պատրանք,

Երազ, մուրազ, անրջանքը մի պահ է լոկ։ 

شادی بطلب که حاصل عمر دمی است،

هر ذره خاک کیقبادی و جمی است،

احوال جهان و اصل این عمر که هست،

خوابی و خیالی و فریبی و دمی است.

  

Ո՜վ բարեկա՜մ, լուսաբացին վաղ արթնացիր,

Եվ ականջ դիր աքաղաղի ողբ ու լացին,

-Քո կարճ կյանքից, -կանչում է նա ավաղելով,-

Մի գիշեր էլ անցավ ու դու քուն մնացիր։։ 

هنگام سپیدم دم خروس سحری.

دانی که چرا همی کند نوحه گری؟

یعنی که: نمودند در آیینه صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بیخبری!

 

 

 

 

نمیتونیبخونشنخونش

مختصری در بارهء زبان و الفبای ارمنی

مختصری در بارهء زبان و الفبای ارمنی

 گارگین فتائی

 

          زبان ارمنی، شاخهء مستقلی از گروه زبانهای هند و اروپائی است(1) این

زبان ، زبان رسمی جمهوری ارمنستان بوده و در سایر مناطق جهان نیز بسته به ارامنه ساکن در ان نواحی کاربرد دارد(2) .

          مبدع خط ارمنی ، مسروپ مقدس ، ملقب به  مسروپ ماشتوس(3) در قرن پنجم میلادی است .  از آنجائی که وی یک مقام روحانی بود لذا حروف الفبای ارمنی را برای درک ساده تر مفاهیم کتاب مقدس از سوی ارامنه اختراع کرد (4) زیرا قبل از اختراع خط ارمنی، ارامنه متون مذهبی و نیز مکاتبات خود را به دو زبان آشوری و یونانی می نوشتند چنانکه مسروپ ماشتوس برای گرجیها هم جهت درک مضامین کتاب مقدس ،  الفبائی اختراع کرد

          زبان ازمنی به دو گویش اصلی تقسیم می شود و گویش های فرعی، همه در قالب این دو گویش  جای می گیرند یکی ارمنی شرقی یا Արևելահայերեն(Arevelahayeren)که مورد کاربرد آن عمدتاً در ارمنستان ، روسیه ، قفقاز و ایران است و دیگری ارمنی غربی یا Արևմտահայերեն (Arevmdahayeren)که مورد کاربرد آن عمدتاً در آناطولی شرقی واقع در ترکیه کنونی ، ایالات متحده ، اروپا ، لبنان و سوریه است.

زبان ارمنی از لحاظ تاریخی نیز به دو گویش تقسیم میشود یکی ارمنی باستان یا Գրաբառ(Grabar) و دیگری ارمنی جدید یا Աշխարհաբառ (Ashkharhabar)زبان ارمنی باستان ، مورد استفادهء مسروپ مقدس ، در ترجمهء کتاب مقدس بوده و زبان ارمنی جدید نیز مورد استفاده کنونی در محاورات ارامنه است .

مسروپ مقدس  36 نشانه را برای حروف الفبای ارمنی در نظر گرفت واز آنجائی که وی یک صاحب منصب روحانی بود لذا الفبای ارمنی را با حرف Ա(معادل «آ» فارسی) که حرف اول کلمهء (Asdxats)Աստւածبه معنی خداوند است  آغاز کرده و با حرف Ք(معادل«ک» فارسی) که حرف اول کلمهء

Քրիստոս(Christos) به معنی مسیح است پایان داد و دو حرف Օ معادل «اُ »فارسی) و Ֆ(معادل«ف» فارسی) را بعداً از زبانهای اروپایی وارد زبان ارمنی کردند و قبلاً به جای حرف «اُ» از دو حرف «آو» و به جای حرف «ف» از حرف «پ» استفاده می شده است .

 

 

 

معادل های فارسی حروف بدین ترتیب است          

 

نام حرف        معادل فارسی

بزرگ  کوچک

Ա     ա             آ

Բ      բ              ب

Գ     գ              گ

Դ      դ                 د

Ե     ե              ی

Զ      զ              ز

Է      է              اِ

Ը      ը              معادل ندارد اِ ساکن

Թ     թ              ت

Ժ     ժ              ژ

Ի      ի              ای مثل ایران

Լ      լ               ل

Խ     խ             خ

Ծ     ծ              معادل ندارد چیزی بین «ت» و «س»

Կ     կ              معائل ندارد چیزی بین «ک» و«گ»

Հ      հ              ه

Ձ      ձ              معادل ندارد چیزی بین «د» و «ز»

Ղ     ղ              ق

Ճ      ճ              معادل ندارد چیزی بین «چ» و «ج»

Մ     մ              م

Յ      յ               هی مورد کاربرد آن بیشتر به صورت آی در تایگا                              است

Ն     ն              ن

Շ      շ              ش

Ո     ո              وُ

Չ      չ               چ

Պ     պ             معادل ندارد چیزی بین « پ» و«ب»

Ջ      ջ              ج

Ռ     ռ              «ر» ی زبر

Ս     ս              س

Վ     վ              و

Տ      տ             معادل ندارد چیزی بین «ت» و «د»

Ր      ր              «ر» ی نرم                  

Զ      ց              معادل ندارد چیزی بین «ت» و «ز»

ԻՒ   իւ            یو

Փ     փ             پ

Ք      ք              ک

Օ      օ                 اُ

Ֆ       ֆ                ف

 

 

1: قبلاً تصور بر این بود که زبان ارمنی با توجه به لغات زیاد فارسی در آن ، جزء زبان های ایرانی است ولی در سال 1875 زبان شناس برجستهء آلمانی   " هاینریش هوبشمان"  در مقالهء خود تحت عنوان « جایگاه زبان ارمنی در میان زبان های هند و اروپایی» اعلام کرد که زبان ارمنی ، شاخهء مستقلی از گروه زبان های هند و اروپایی است و وجود لغات زیاد فارسی در آن به علت مراودات و روابط تاریخی ارامنه با ایرانیان بوده است .

2: امروزه حدود ده میلیون نفر ارمنی در جهان وجود دارد که سه میلیون نفر آنان در ارمنستان و هفت میلیون نفر بقیه در سایر نقاط جهان زندگی می کنند که به این دسته از ارامنه "اسپیورکاهایوتیون" spiurkahayutiun گفته می شود بنابراین جامعهء ارمنی دارای یک دیاسپورای بزرگ در جهان است

3: Mesrop Mashtots

4: ترجمهء کتاب مقدس به زبان ارمنی از سوی مسروپ ماشتوتس و یارانش حدود ده سال به طول انجامید

 

Երբ կարողություն ունէի չէի հասկանում , ինչ օգութ

Երբ հասկացա կարողություն չկար

Աթթար

 

چون توانستم ندانستم چه سود

چون بدانستم توانستم نبود

عطار

 

 

می دانم که هیچ نمی دانم

سقراط حکیم

 

هرگز دل من ز علم محروم نشد

کم ماند ز اسرار که معلوم نشد

هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز

معلومم شد که هیچ معلوم نشد

حکیم عمر خیام

 

اولین های ارامنه در ایران

اولین های ارامنه در ایران

جمع آوری از گارگین فتائی

 

جامعهء ارامنهء ایران به عنوان شهروندان ایرانی در مقاطع گوناگون تاریخی خدمات ارزنده و مهمی در زمینه های هنری ، صنعتی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی به ایران زمین نموده اند . در اینجا اسامی تعدادی از ارامنه ای که اولین بانی یا اولین ارائه دهندهء خدمت یا خدماتی خاص بوده اند آورده شده است .

 

آوانسِ اُگانیانس

سازندهء اولین فیلم سینمایی ایرانی به نام آبی و رابی

موسس اولین مدرسهء آرتیستی سینما

 

مادام سیرانوش

اولین هنرپیشهء زن ایرانی

 

دکتر آلِنوش دِریان

نخستین بانوی فیزیکدان ایرانی

مادر نجوم ایران

 

دکتر کارو لوکاس

پدر هوش مصنوعی در ایران

 

یوسف میرزائیانس

اولین نمایندهء ارامنه در مجلس شورای ملی

 

آلکساندر آقایان

موسس اولین شرکت بیمه در ایران

موسس اولین شرکت مبادلات و حمل و نقل کالا در ایران

 

دکتر هاروطون داویدیان

پدر روان شناسی نوین ایران

 

جبرائیل بوداغیان

موسس اولین بانک ایرانی به نام بانک بوداغیان

 

هرایر خالاتیان

اولین عضو ارمنی در مجلس خبرگان قانون اساسی

اولین نمایندهء ارامنه بعد از انقلاب در مجلس

 

وارطان هُوانِسیان

بنیانگذار معماری مدرن در ایران

نخستین طراح دیوارکوب و پلاکارد سینمایی

 

مارکو گریگوریان

پیشکسوت هنر تجسمی نوین

 

میرزا ملکم خان

موسس اولین خط تلگراف در ایران ( 1853 م(

 

موسی خان معروفی

اولین کسی که ردیف موسیقی ایرانی را جمع آوری نموده و به خط نت اروپایی نوشت

 

آنتوان خان سوروگین

بنیانگذار هنر عکاسی در ایران

 

درویش سوروگین

بانی تصویر سازی جدید در ایران

او بیش از صد هزار تصویر خلق کرد

 

سمبات گئورگیان

بنیانگذار شیوه های بدیع نقاشی آبرنگ در ایران

 

شاهین سرکیسیان

بنیانگذار تئاتر نوین ایران

 

گابریل گئورگیان

بنیانگذار معماری نوین ایران

 

استاد لیلیت تِریان

نخستین زن مجسمه ساز ایرانی

 

خانوادهء شهریمانیان

اولین تاجر ابریشم در ایران

این خانواده از ارامنهء کاتولیک بودند و شاه عباس امتیاز انحصار تجارت ابریشم را در اختیار ارمنیان قرار داده بود .

 

 

یپرم داویدیان ( یپرم خان)

اولین رئیس پلیس ارمنی در ایران و بانی روشهای نوین در شهربانی

 

ژرژ اسماعیلوف

موسس نخستین سالن سینمایی به شیوهء امروزی در شهرستانها

 

آلِک ساکینیان

بانی نخستین آموزشگاه سینمایی در تبریز ( 1296 ش)

 

آربی آوانِسیان

فیلم معروف وی « چشمه » اولین فیلم ایرانی به نمایش گذارد شده در اولین جشنوارهء فیلم تهران است .

 

خچوی دلال

اولین تئاتر به نمایش گذارده شده در گیلان در 1885 میلادی بر اساس یادداشتهای هاروتیون میناسیان

 

آودیس هوردانیان

سازندهء اولین تالار نمایشی در رشت

 

مِسروپ پاپازیان

اولین نمایش در ایران به همت وی که مدیر مدرسهء ارمنیان تبریز بود در محلهء غلهء این شهر در 1879 میلادی اجرا شد .

اولین زن بازیگر تئاتر در ایران هم دختر وی بود .

 

هاروتون ماردیروسیان

موسس انجمن دوستت داران تئاتر تهران در 1888 میلادی

 

خاچاطور گِساراتسی

اولین چاپ خانه در ایران به همت وی در کلیسای وانک جلفای اصفهان دایر شد

 

هُوانِس خان ماسحیان

اولین سفیر ایران در ژاپن

 

پُل آبکار

اولین معماری که از تلفیق سنگ و آجر به نحو زیابیی استفاده کرد

 

امانوئل ملیک اصلانیان

پیش کسوت موسیقی کلاسیک ایران

اولین کسی که آثار بزرگان کلاسیک را در خارج از ایران اجرا کرد

قطعهء واریاسیون روی تم ارمنی وی از  سوی مجمع بین المللی موسیقی که در سال 1339 در تهران با حضور شصت موسیقی دان برگزار شد به عنوان بهترین نمونهء موسیقی شرقی شناخته شد

بزرگ ترین آهنگساز ایران ( به گفتهء استاد فریدون ناصری )

 

آرشاویر دِر آوانِسیان

بنیانگذار روشهای خام خواری در ایان

 

مارگاریت سارواریان

بنیانگذار نخستین کودکستان تهران

 

بانک برادران تومانیانس

اولین تجربهء ایران در زمینهء پول و بانکداری

 

سِرُژ آواکیان

بنیانگذار زیر مجموعه های جدید رشتهء گرافیک در ایران مانند طراحی ، حروف گرافیک تلویزیونی ، چاپ گرافیک و غیره

 

روبیک گریگوریان

اولین گردآورنده و ثبت کنندهء موسیقی فولکلوریک ایران

 

هاکوپیان

موسس بزرگ ترین پوشاک  رسمی و تمام دستگاه در ایران

طراح اولین مجلهء مد لباس در ایران

 

آرسِن میناسیان

موسس اولین  آسایشگاه معلولین در رشت

 

 

 

 

منابع

فصل نامه پیمان

          شماره های  7و8 – پائیز و زمستان 1376

          شماره های 11و12 – بهار و تابستان 1379

         شماره های 15و16و17 – بهار و تابستان و پائیز 1380

         شماره 21 – پائیز 1381

        شماره 24 – تابستان 1382

         شماره 25 – پائیز 1382

          شماره 29 – پائیز 1383

          شماره 37 – پائیز 1385

          شماره 38 – زمستان 1385

          شماره 39 – بهار 1386

          شماره 41 – پائیز 1386

          شماره 46 -  زمستان 1387

          شمار 48 – تابستان 1388

          شماره 53 – پائیز1389

نقش ارامنهء ایران در تجارت بین المللی سده هفدهم میلادی  - نوشته واهان بابیوردیان 0- مترجم ادیک باغداساریان -  ناشر مولف – تهران 1375

دو هفته نامه اجتماعی فرهنگی هویس

http://farsi.hooys.com/Aramaneye_Iran/F_105_Margaret_Sarvarian.htm

http://susheeiant85.persianblog.ir/post/71/

http://hacoupian.net/

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اولین های ارامنه در ایران

اولین های ارامنه در ایران

جمع آوری از گارگین فتائی

 

جامعهء ارامنهء ایران به عنوان شهروندان ایرانی در مقاطع گوناگون تاریخی خدمات ارزنده و مهمی در زمینه های هنری ، صنعتی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی به ایران زمین نموده اند . در اینجا اسامی تعدادی از ارامنه ای که اولین بانی یا اولین ارائه دهندهء خدمت یا خدماتی خاص بوده اند آورده شده است .

 

آوانسِ اُگانیانس

سازندهء اولین فیلم سینمایی ایرانی به نام آبی و رابی

موسس اولین مدرسهء آرتیستی سینما

 

مادام سیرانوش

اولین هنرپیشهء زن ایرانی

 

دکتر آلِنوش دِریان

نخستین بانوی فیزیکدان ایرانی

مادر نجوم ایران

 

دکتر کارو لوکاس

پدر هوش مصنوعی در ایران

 

یوسف میرزائیانس

اولین نمایندهء ارامنه در مجلس شورای ملی

 

آلکساندر آقایان

موسس اولین شرکت بیمه در ایران

موسس اولین شرکت مبادلات و حمل و نقل کالا در ایران

 

دکتر هاروطون داویدیان

پدر روان شناسی نوین ایران

 

جبرائیل بوداغیان

موسس اولین بانک ایرانی به نام بانک بوداغیان

 

هرایر خالاتیان

اولین عضو ارمنی در مجلس خبرگان قانون اساسی

اولین نمایندهء ارامنه بعد از انقلاب در مجلس

 

وارطان هُوانِسیان

بنیانگذار معماری مدرن در ایران

نخستین طراح دیوارکوب و پلاکارد سینمایی

 

مارکو گریگوریان

پیشکسوت هنر تجسمی نوین

 

میرزا ملکم خان

موسس اولین خط تلگراف در ایران ( 1853 م(

 

موسی خان معروفی

اولین کسی که ردیف موسیقی ایرانی را جمع آوری نموده و به خط نت اروپایی نوشت

 

آنتوان خان سوروگین

بنیانگذار هنر عکاسی در ایران

 

درویش سوروگین

بانی تصویر سازی جدید در ایران

او بیش از صد هزار تصویر خلق کرد

 

سمبات گئورگیان

بنیانگذار شیوه های بدیع نقاشی آبرنگ در ایران

 

شاهین سرکیسیان

بنیانگذار تئاتر نوین ایران

 

گابریل گئورگیان

بنیانگذار معماری نوین ایران

 

استاد لیلیت تِریان

نخستین زن مجسمه ساز ایرانی

 

خانوادهء شهریمانیان

اولین تاجر ابریشم در ایران

این خانواده از ارامنهء کاتولیک بودند و شاه عباس امتیاز انحصار تجارت ابریشم را در اختیار ارمنیان قرار داده بود .

 

 

یپرم داویدیان ( یپرم خان)

اولین رئیس پلیس ارمنی در ایران و بانی روشهای نوین در شهربانی

 

ژرژ اسماعیلوف

موسس نخستین سالن سینمایی به شیوهء امروزی در شهرستانها

 

آلِک ساکینیان

بانی نخستین آموزشگاه سینمایی در تبریز ( 1296 ش)

 

آربی آوانِسیان

فیلم معروف وی « چشمه » اولین فیلم ایرانی به نمایش گذارد شده در اولین جشنوارهء فیلم تهران است .

 

خچوی دلال

اولین تئاتر به نمایش گذارده شده در گیلان در 1885 میلادی بر اساس یادداشتهای هاروتیون میناسیان

 

آودیس هوردانیان

سازندهء اولین تالار نمایشی در رشت

 

مِسروپ پاپازیان

اولین نمایش در ایران به همت وی که مدیر مدرسهء ارمنیان تبریز بود در محلهء غلهء این شهر در 1879 میلادی اجرا شد .

اولین زن بازیگر تئاتر در ایران هم دختر وی بود .

 

هاروتون ماردیروسیان

موسس انجمن دوستت داران تئاتر تهران در 1888 میلادی

 

خاچاطور گِساراتسی

اولین چاپ خانه در ایران به همت وی در کلیسای وانک جلفای اصفهان دایر شد

 

هُوانِس خان ماسحیان

اولین سفیر ایران در ژاپن

 

پُل آبکار

اولین معماری که از تلفیق سنگ و آجر به نحو زیابیی استفاده کرد

 

امانوئل ملیک اصلانیان

پیش کسوت موسیقی کلاسیک ایران

اولین کسی که آثار بزرگان کلاسیک را در خارج از ایران اجرا کرد

قطعهء واریاسیون روی تم ارمنی وی از  سوی مجمع بین المللی موسیقی که در سال 1339 در تهران با حضور شصت موسیقی دان برگزار شد به عنوان بهترین نمونهء موسیقی شرقی شناخته شد

بزرگ ترین آهنگساز ایران ( به گفتهء استاد فریدون ناصری )

 

آرشاویر دِر آوانِسیان

بنیانگذار روشهای خام خواری در ایان

 

مارگاریت سارواریان

بنیانگذار نخستین کودکستان تهران

 

بانک برادران تومانیانس

اولین تجربهء ایران در زمینهء پول و بانکداری

 

سِرُژ آواکیان

بنیانگذار زیر مجموعه های جدید رشتهء گرافیک در ایران مانند طراحی ، حروف گرافیک تلویزیونی ، چاپ گرافیک و غیره

 

روبیک گریگوریان

اولین گردآورنده و ثبت کنندهء موسیقی فولکلوریک ایران

 

هاکوپیان

موسس بزرگ ترین پوشاک  رسمی و تمام دستگاه در ایران

طراح اولین مجلهء مد لباس در ایران

 

آرسِن میناسیان

موسس اولین  آسایشگاه معلولین در رشت

 

 

 

 

منابع

فصل نامه پیمان

          شماره های  7و8 – پائیز و زمستان 1376

          شماره های 11و12 – بهار و تابستان 1379

شماره های 15و16و17 – بهار و تابستان و پائیز 1380

شماره 21 – پائیز 1381

شماره 24 – تابستان 1382

شماره 25 – پائیز 1382

          شماره 29 – پائیز 1383

          شماره 37 – پائیز 1385

          شماره 38 – زمستان 1385

          شماره 39 – بهار 1386

          شماره 41 – پائیز 1386

          شماره 46 -  زمستان 1387

          شمار 48 – تابستان 1388

          شماره 53 – پائیز1389

نقش ارامنهء ایران در تجارت بین المللی سده هفدهم میلادی  - نوشته واهان بابیوردیان 0- مترجم ادیک باغداساریان -  ناشر مولف – تهران 1375

دو هفته نامه اجتماعی فرهنگی هویس

http://farsi.hooys.com/Aramaneye_Iran/F_105_Margaret_Sarvarian.htm

http://susheeiant85.persianblog.ir/post/71/

http://hacoupian.net/

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حکایت هایی از لطایف الابرار

حکایت هایی از لطایف الابرار

منبع : کتاب گزیده ای از لطایف الابرار -  گردآورنده اصغر تقی زاده شکیبا –  نشر قو - چاپ دوم – تابستان 1375

 

پارسایی را دیدم که در کنار دریا نشسته بود و زخم پلنگ بر تن داشت و با هیچ دارویی بهبودی پیدا نمی کرد و مدتها بر این حال دوام آورده بود و دائم خداوند بزرگ را شکر می گفت . از او پرسیدند که شکر چه می گویی ؟ گفت برای آن شکر می گویم که گرفتار مصیبیت هستن نه گرفتار معصیتی .

 

آورده اند که وقتی مردی پیش افلاطون حکیم آمد و گفت امروز در فلان مجلس بودم فلان شخص تو را بسیار ستایش کرده و دعای خیر نمود . افلاطون چون این سخن شنید در اندیشه فرو رفت و سر فرو افکند .آن مرد گفت ای حکیم برای چه در فکر فرو رفتی ؟  من چه گفتم که از من دلگیر شدی ؟ گفت فکر من از سخنان تو نیست . من از برای کار خود فکر می کنم که چه کار جاهلانه ای کرده م که آن جاهل را مورد پسند واقع شده است و چه چیز بالاتر از اینکه نادانی مرا بپسندد ؟ که تا نادانی نباشد نادان را خوش نیاید و اللهُ اعلم.

 

مرد شریفی نقل می کند در عالم رویا قصر مجلل و باشکوهی دیدم و گفتم این قصر از آن کیست ؟ گفتند مال فلان شخص نجار است و در همان حال دیدم یک دفعه صاعقای آمد و تمام قصر و باغش آتش گرفت و خاکستر شد . از خواب بیدار شدم . رفتم درِ مغازه اش و گفتم رفیق راستش را بگو دیشب چکار کردی ؟ او گفت نصف شب بین زنم و مادرم گفتگویی شد . من هم به زنم کمک کردم و مادرم را زدم با خود گفتم برو بدبخت که همه چیزت را آتش زدی هستیت را سوزاندی . یک عمر زحمت کشیدی به سبب زدن یک چوب به مادرت همه اش را به آتش کشیدی .

 

آورده اند که در بنی اسرائیل ، زاهدی از شهر خارج شد و در بیرون شهر در غاری نشست و گفت توکل می کنم تا روزی من به من برسد . یک هفته صبر کرد اما از روزی خبری نشد و نزدیک بود بمیرد .

به پیامبر آن روزگار وحی آمد که به آن زاهد بگو به عزت خودم سوگند که تا به شهر برنگردی و در میان مردم نباشی روزی به تو نخواهم داد پس به فرمان حق به شهر بازگشت و روزی آغاز شد . از هر طرف و هر کس به ایشان تقرب می جست و چیزی می آورد . در دل وی افتاد که این چه قضیه و چه حالی است ؟ وحی آمد به پیامبر آن عصر که او را بگوی تو خواستی با زهد خویش ، حکمت ما را باطل کنی اما ندانستی که من دوست دارم روزی بندهء خود را با دست دیگر بندگانم بدهم نه از طریق قدرت خویش . تو بندگی کن و کار خدایی و روزی دادن را به ما واگزار .

 

گویند حضرت آدم نشسته بود و شش نفر آمدند . سه نفر طرف راستش نشسته و سه نفر طرف چپ او . سه سفید بودند و سه سیاه . به یکی از سفیدها گفت تو کیستی ؟ گفت عقل پرسید جای تو کجاست ؟ گفت مغز از دومی پرسید تو کیستی ؟ گفت مهر پرسید جای تو کجاست ؟ گفت دل از سومی پرسید تو کیستی گفت حیا پرسید جایت کجاست ؟ گفت چشم سپس به طرف چپ نگریست و از یکی الز سیاهان سوال کرد تو کیستی ؟ جواب داد تکبر پرسید جایت کجاست ؟ گفت گفت مغز پرسید با عقل یک جائید ؟ جواب داد من که آمدم عقل می رود . از دومی سوال کرد تو کیستی ؟ جواب داد حسد . جایش را پرسید گفت دل پرسید با مهر یک مکان دارید ؟ گفت من که بیایم مهر خواهد رفت .از سومی پرسید کیستی ؟ گفت طمع پرسید محلت کجاست ؟ گفت چشم پرسید با حیا یک جا هستید ؟ گفت من چون داخل شوم حیا خارج شود .

 

دکارت ، حکیم معروف فرانسوی پس از آنکه یک سلسله مقالات منتشر کرد شهرتش همه جا پیچید و سخنان تازه اش مورد تحسین و تعجب همگان قرار می گرفت .یکی از کسانی که مقالات وی را خوانده بود و به آنها حیرت داشت دکتر سید عبداللطیف بود . او گمان می کرد که دکارت به گنجینه ای از نسخه ها و کتابها دست یافته و معلومات خویش را از آنجا به دست آورده است به ملاقات وی رفت و از ایشان خواست تا کتاب خانه اش را به او ارائه دهد دکارت او را به محوطه ای که در آنجا جسد گوساله ای را تشریح کرده بود راهنمایی کرد و آن گوساله را به او نشان داد و گفت « این است کتاب خانهء من من معلومات خود را از این کتابها به دست آورده ام »

 

پادشاهی در گورستان ، دیوانه ای را دید و گفت ای دیوانه چرا به شهر نمی آیی ؟ دیوانه گفت آنان که در شهر هستند آخر به کجا می روند ؟ پادشاه گفت اینجا می آیند دیوانه گفت پس شهر و آبادی همینجاست پاشاه گفت ای دیوانه سخن عاقلانه ای گفتی دیوان گفت اگر دیوانه بودم آنچه که باقی است به فانی تبدیل می کردم آنچنان که تو کردی . این سخن چنان در پادشاه اثر کرد که پادشاهی را کنار گذاشت .

 

بزرگترین گناه ، ترس

بزرگترین تفریح ، کار

بزرگ ترین بلا ، ناامیدی

بزرگ ترین شجاعت ، صبر

بزرگ ترین استاد ، تجربه

بزرگ ترین اسرار ، مرگ

بزرگ ترین افتخار ، ایمان

بزرگ ترین سود ، فرزند نیک

بزرگ ترین هدیه ، گذشت

و بزرگ ترین سرمایه ، اعتماد به نفس است .

 

داستانی است تاریخی مبنی بر اینکه ملاقاتی میان شیخ الرئیس ابو علی سینا و ابو سعید ابو الخیر صورت پذیرفت شخی الرئیس فیلسوف بود و ابو سعید عارف بعد از این ملاقات ، شاگردان شیخ از او پرسیدند که ابو سعید را چگونه یافتی ؟ گفت آن چه را که ما می دانیم او می بیند .ز شاگردان ابو سعید از او پرسیدند که شیخ الرئیس را چگونه یافتی گفت آنچه را که ما می بینیم او میداند .

 

آورده اند که از حاتم طائی سوال کردند کریم تر از خود دیده ای ؟ گفت دیده ام گفتند کجا دیده ای ؟ گفت وقتی در بیابان می رفتم به خیمه ای رسیدم پیرزنی در آن بود و بز کوچکی را پشت خیمه بسته بود چون رسیدم پیرزن پیش من آمد و مرا خدمت کرد  عنان مرکب من بگرفت تا پائین آمدم . در این حال پسر او آمد و با خوش حالی هر چه تمامتر از من احوال پرسی کرده و محبت نمود .آن وقت پیرزن به پسر خود گفت بلند شو و برای پذیرایی از میمان تلاش کن آن بز را سر ببر و غذایی درست کن پسر گفت اول بروم و هیزم بیاورم پیر زن گفت تا تو به صحرا بروی و هیزم جمع کنی دیر می شود و گرسنه نگه داشتن میمان از مروت به دور است پس دو نیزه داشت هر دو نیزه  را بشکست و آن بز را ذبح نمود و در همان حال غذا درست کرد و بیاورد چون جستجو کردم دیدم هیچ چیز جز آن نداشت و آن را نثار ما کرد پس به آن پیرزن گفتم مرا می شناسی ؟ گفت نه گفتم من حاتمم باید به قبیلهء من مبیایی تا در حق شما خدمت کنم و حق آن ضیافت و میمانی را جبران کنم آن زن گفت ما برای مهمانی مزدی نستانیم و نان را به بها نفروشیم و از من هیچ قبول نکردند من دانستم که ایشان از من کریم تر هستند .

 

 

هشتادمین سال تاسیس و انتشار روزنامهء آلیک

هشتادمین سال تاسیس و انتشار روزنامهء آلیک

دِرِنیک ملکیان مهر (سردبیر روزنامهء آلیک)

خلاصه نویسی و اضافات از گارگین فتائی

 

امسال مصادف است با هشتادمین سال تاسیس و انتشار روزنامهء ارمنی زبان آلیک ԱԼԻՔ در ایران .  در حال حاضر روزنامهء آلیک بعد از روزنامهء اطلاعات دومین روزنامهء قدیمی ایران محسوب می شود و این برای جامعهء ارامنهء ایران افتخاری بزرگ به شما رمی رود .

این روزنامه از تاریخ 22 مارس 1931 میلادی مطابق با سال 1310 شمسی در تهران منتشر می شود البته ابتدا به صورت هفته نامه بود و از سال 1314 به صورت دو روزانه و از سال 1320 به صورت روزنامه منتشر شد . از سال 1344 تعداد صفحات آن به هشت صفحه رسیده است .

این روزنامه از بدو تاسیس به طور غیر انقطاع منتشر شده و تنها قبل از انقلاب با شرکت در اعتصابات سراسری مطبوعات ایران چهل روز منتشر نشد .

اهداف این روزنامه حمایت از ملت ارمنی ، حفظ هویت ارامنهء ایران و کمک به ترقی و پیشرفت ایران می باشد .

این روزنامه قبل از فروپاشی شوروی به منظور برقراری استقلال ملت ارمنی ، موضعی ضد کمونیستی داشته و پس از استقلال ارمنستان از تحکیم و تقویت روابط بین ایران وارمنستان حمایت کرده است .

صاحب امتیازها و مدیر مسئولان روزنامهء آلیک

1: دکتر وارطان هُوانِسیان

2:  دکتر آرداشِس بابالیان

3: دکتر رستُم اِستپانیان

4: مهندس آلبرت عجمیان

ضمیمه های روزنامهء آلیک شامل بخش جوانان ، بخش دانشجویی ، بخش کودکان و مدارس ارامنه ، بخش ادبی  و بخش ورزشی است .

البته آگهیهای مربوط به مراسم ترحیم و خاکسپاری و مراسم هفتم ، چهلم و سالگرد ارامنه هم در این روزنامه چاپ می شود  همچنین این روزنامه آگهیهای تبلیغاتی مربوط به ارامنه و سایر ایرانیان را هم  چاپ می کند .

روزنامهء آلیک دارای چاپ خانه و دفتر هیات تحریریه است . در چاپ خانه آلیک ، کتابهای درسی مدارس ارمنی ، کتابهای ارمنی و فارسی و سفارشات چاپی مختلف به چاپ می رسند.

روزنامهء آلیک اکثراً در نمایشگاههای مطبوعات ایران شرکت نموده است .

هم اکنون تیراژ این روزنامه 4350 عدد می باشد و این روزنامه مشترکان زیادی در تهران ، شهرهای گوناگون ایران و در سایر نقاط جهان دارد .

با فرارسیدن هشتادمین سال انتشار این روزنامه انجام دو کار در نظر گرفته شده است یکی مدرنیزه کردن چاپخانه و دیگری انتشار کتاب قطوری در مورد تاریخ انتشار این روزنامه .

نشنای روزنامه و چاپ خانهء آلیک

تهران – خیابان سهروردی شمالی – نرسیده به پل سیدخندان – کوچهء محبی – شماره 16

هوسپ میرزایان و ترجمه رباعیات عمر خیام

هوسپ میرزایان و ترجمه رباعیات عمر خیام

منبع : دوهفته نامه اجتماعی فرهنگی هویسհոյս

http://farsi.hooys.com/Farhang_Honar/F_105_Hovsep_Mirzaian_Robaiate_Khayyam.htm

 

هوسپ میرزایان از رجال سیاسی ارمنی ایران در اوائل سده بیستم بوده است. او سه دوره، از سال 1288 تا 1302 شمسی، نماینده ارامنه در مجلس شورای ملی بوده است. هوسپ میرزایان سیاستمداری بود که دستی نیز در فرهنگ و ادب داشت. او اعتقاد داشت که ارامنه ایران فرهنگ ملّت بزرگ ایران را خوب نمی‌شناسند و به همین سبب دست به کار ترجمه گوشه‌هایی از ادبیات کلاسیک فارسی به ارمنی شد. تکه‌های کوچکی از شاهنامه را به ارمنی برگرداند و رباعیات عمر خیام را به ارمنی ترجمه کرد. انتشار رباعیات عمر خیام به ترجمه هوسپ میرزایان با مقاله مفصلی در تحلیل روان شناختی شعر خیام همراه بود. رباعیات عمر خیام به زبان ارمنی به ترجمه میرزایان در سال 1923 شمسی منتشر شد. بعدها فرزند او زورایر میرزایان در سال 1963 میلادی بار دیگر آن را تجدید چاپ کرد.

 

 

روسیه کوچک در نزدیکی ایروان

روسیه کوچک در نزدیکی ایروان

منبع : دوهفته نامه اجتماعی فرهنگی هویصհոյս  شماره 105- 2 شهریور 1390

http://farsi.hooys.com/Armanestan/F_105_Russia_Koochak_Dar_Nazdikie_Iravan.htm

 

 "احساس غریبی است... از ایروان دو ساعت راه بیش تر نمی‌روی و ناگهان خود را در دنیای متفاوتی می‌یابی... درختان سرو، خانه‌هایی به سبک روسی، که دور و برشان کودکانی با موهای طلایی این سو و آن سو می‌دوند. مطمئنی که در ارمنستانی، شکل و شمائل مخصوص کوه‌های خطه شمال کشور این را به تو می‌گویند، امّا به روستا که نگاه می‌کنی، یک آبادی کاملاً روسی است. این فیولِتِوُن است و ساکنانش مولوکان‌ها هستند، مردمانی از نژاد روس که از نیمه نخست سده نوزدهم در قفقاز اسکان داده شده‌اند. این آبادی از وانادزور (سومین شهر بزرگ ارمنستان بعد از ایروان و گیومری) 20 کیلومتر فاصله دارد. این تنها روستای کاملا مولوکان‌نشین ارمنستان است. امروز در ارمنستان روستای دیگری نیست که ساکنانش همه مولوکان باشند، در حالی که در اوائل سده بیستم، سی روستای مولوکان‌نشین در ارمنستان داشتیم که امروز از آن‌ها تنها نامی باقی مانده است".

در باره نام های ارمنی   հայկական անունները

در باره نام های ارمنی   հայկական անունները

تحقیق از گارگین فتائی

 

 

          برای نام های ارمنی می توان چهار منشا قائل شد

 

1: ایران باستان

 بسیاری از اسامی ارمنی هستند که ریشه در فارسی باستان دارند و این به علت نزدیکی تنگاتنگ و دوستی و همکاریهای گسترده بین ارمنیان و ایرانیان بوده است.

بسیاری از نام های ارمنی یا ریشه در زبان های ایرانی دارند و یا  از نام های اصیل ایرانی به کار رفته در دوران ایران باستان می باشند و ارامنه با انتخاب و گذاشتن این نام ها بر فرزندان خود ، مانع از فراموشی و از بین رفتن این نام ها شده اند در واقع ارامنه ، امانت دار صدیقی برای حفظ و نگاه داری این نام ها بوده اند . اگر چه اکنون تلفظ و کاربرد این نام ها برای ایرانیان ، ثقیل و نامانوس است ولی این نام ها مدت دوازده سده میان ایرانیان رواج داشته است .

نام های ارمنی که ماخوذ از فارسی باستان بوده معمولاً چهار گونه می باشند

الف:نام یک ایزد در ایران باستان

 که معمولاً در ارمنستان هم ستایش می شده و از ایزدان مشترک آئین مهر با آئین زرتشت بوده است

ب:نام یک صفت خاص

 که در دوران باستان برای مردان ،  نشانهء دلیری و برای زنان نشانهء حجب و پاکدامنی بوده

ج:نام یک مقام و منصب مشترک

 که در این میان نیز مناصب دینی مشترک بین آئین مهر و زرتشت جایگاه      ویژه ای دارند

د:نام یکی از پهلوانان ایران باستان

که به علت نزدیکی فرهنگی بین ارامنه و سایر ایرانیان در دوران ایران باستان به همدیگر ، احتمالاً مشابه آن در ارمنستان بوده ویا اینکه ارامنه خود این پهلوانان را می شناختند

گفتیم تعداد زیادی از اسامی ارمنی ، ریشه در فارسی باستان دارند اینک به شماری از این نام ها اشاره می کنیم

آرداشِس        Ardashes  از نام های فارسی قدیم به معنای با عدالت و فرمان روایی کردن ، معادل اردشیر قارسی

آرداک  Ardak       از نام های فارسی قدیم و ماخوذ از آرداوازد و آرداوان .  به طور کلی در میان تعداد زیادی از اسامی ایرانی در دوران باستان ، واژهء " آرد " وجود داشته که هم اکنون هم در ریشه یابی اسامی شهرها و روستاهای ایران هم به این واژه ریسده اند و آرد یا آرت که به صورت اَرد و اَرت هم آمده به معنای پاک ومقدس می باشد .

آرداوازد Ardavazd         به معنی کسی که بی گناهیش ثابت شده است

آرداوان   Ardavan          در اوستا به معنای پشتیبانی راستی و درستی،  معادل اردوان فارسی

آروسیاگ  Arusiag از نام های معمول در زمان اشکانیان و به معنای ستارهء زهره است

آرشاک  Arshak              در اوستا " آرشاکا" به معنای دلیراست  .آرشاک نام بنیان گذار سلسلهء اشکانی نیز بوده است

آرشام  Arsham      نام نیای داریوش که در کتیبهء بیستون آمده است.و ریشه در فارسی باستان و کلمهء آرشاما دارد و  به معنی  «کسی که زور خرس دارد» می باشد

آرشاویر Arshavir          نام دیگر فرهاد چهارم ، پادشاه اشکانی

آشخن   Ashkhen  از نام های پهلوی و به معنای کبود رنگ یا سبز رنگ

آنوش  Anushمتشکل از آ + نوش به معنی بی مرگ.  معنای دیگرش شیرین

آنوشاوان  Anushavan متشکل از انوشیروان و خود ماخوذ از آ+نوشی+روان= انوشی روان یعنی روان بی مرگ

بارتوBartev  به معنای قدبلند و قوی هیکل و از نام های رایج در زمان اشکانیان

باگراد Bagrad ماخوذ از " باگرادا" در فارسی باستان و متشکل از باگا به معنای خدا و داتا به معنای داده و روی هم رفته به معنای خدا داد . بغ یا باگا در ریشهء کلماتی دیگر نیز وجود دارد گفته می شود بغداد هم در اصل باگداتا به معنی خداداد بوده است

خورِن Khoren ریشه در خور و خورشید فارسی دارد

دردادDrdad ریشه در تیرداد پارسی دارد که متشکل است از تیر که از ایزادن و نام یکی از روزهای سی روزه در ایران باستان بوده و داد که به معنی دادن است و روی هم رفته به معنای « دادهء تیر»

رُستُمRostom معادل رستم ، پهلوان نامی ایران زمین

زاوِنZaven به معنای یاری دهنده و یاور

زُهراب Zohrab احتمالاً همان سهراب فارسی است

سورنSuren ریشه در زبان اوستایی و فارسی باستان داشته و به معنای توانا ، سورنا نام سردار رشید ایران باستان بوده و سورن ، سردودمان و یکی از هفت خاندان بزرگ اشکانی(سورن پهلو) بوده است .

شاهِن Shahen  از نام های ایرانی و به معنای باز سفید

کارنKaren از نام های اشکانی و نام سپهداری از لشکر فریدون ، پسر کاوه. نام سردودمان یکی از هفت خاندان بزرگ اشکانی کارن یا قارن ( قارن پهلو) بوده است

گورگِن Gurgen به معنای مانند گرگ و ریشه در گرگین فارسی و نام پسر میلاد ، پهلوان ایرانی در شاهنامه

چو توس و چو گودرز و کشواد و گیو                  چو خرداد و گرگین و بهراد و تیر

مهر Mher از بقایای آئین مهر و ریشه در مهر فارسی دارد و نام هشتمین روز ماه در ارمنستان باستان . به طور کلی آئین مهر در ارمنستان ، نفوذ زیادی داشته و تعدادی از اسامی ارمنی ریشه در آئین مهر دارند

میران    Miranمعادل مهران فارسی و ریشه در مهر دارد

میرداد Mirdad معادل مهرداد فارسی و به معنای «دادهء مهر»

میرانوشMiranush معادل مهرنوش فارسی و به معنای «دختر مهر»

نِرسِس Nerses   ماخوذ از نرسی اشکانی و ریشه در واژة نرسیا در اوستا

نائیری Nairi  به معنای زن نیکو کار و  و ریشه در کلمهء اوستایی و فارسی باستان "نائیریکا"  دارد

واردان Vardan نام اشک نوزدهم و این نام در کتیبهء کعبهء زرتشت آمده است

واقارشاکVagharshak ریشه در نام پلاش دارد که نام تعدادی از پادشاهان ایران باستان بوده است

واهاگن Vahagn از نام های اشکانی و به معنای فاتح

واهان Vahan  به معنای سپر و از نام های اشکانی و نام بیست و هفتمین روز از ماه  در ارمنستان باستان بوده است

واهرام Vahram ریشه در بهرام فارسی داشته و شکل قدیمی تر ان " ورهرام " به معنای پیروزی است

هامازاسبHamazasb از نام های اشکانی و به معنای کسی که اسب های فراوان دارد می باشد . چنانکه پیوراسب نام ضحاک بوده به معنای« دارندهء ده هزار اسب» می باشد . هامو کوتاه شدهء هامازاسب است

هایراپت Hairapet ریشه در کلمهء هیربد دارد که از مقامات روحانی آئین مهر و زرتشت بوده است

 

 

2: ورود مسیحیت  

با ورود مسیحیت به ارمنستان در اولئل قرن چهارم میلادی ، خیل عظیم اسامی موجود در کتاب مقدس نیز وارد نام های ارمنی شد البته این نام ها با آوا نویسی زبان ارمنی تطبیق داده شدند

نام هایی که ماخوذ از مسیحیت و کتاب مقدس بوده اند شش گونه می باشند

الف: اسامی پیامبران وانبیا

 در کتاب مقدس از انبیاء کوچک و بزرگ گوناگونی یاد شده وبویژه عهد عتیق ، پر است از اسامی گوناگون انبیا که از نمونه های آن می توان به این موارد اشاره نمود

یِساییYesayiمعادل اشعیا ، یِرِمYeremمعادل اِرمیا  ، دانِلDanel معادل دانیال داویتDavitمعادل داوود ، سوقومون Soghomun معادل سلیمان و بسیاری از نمونه های دیگر

          ب: اسامی زنان معروف

 در کتاب مقدس اعم از عهد قدیم وجدید ، اسامی زنان سرشناسی ذکر شده که با ورود مسیحیت به ارمنستان ، ارامنه از این اسامی برای نام گذاری دختران خود استفاده نمودند از قبیل یِواYevaمعادل حوا ، نویِمNoyem معادل نعومی  ، ماریام Mariam معادل مریم ، ماریتا معادل مَرتاMarita و نمونه های دیگر

          ج: اسامی حواریون  و شاگردان و نزدیکان مسیح

ارامنه از این نام ها نیز در نام گذاری فرزندان خود استفاده نموند نظیر بوقوسBoghos معادل پولس ، بدروس        

Bedros معادل پتروس ، هوهانسhovhannes معادل یوحنا ، توماس Tumas معادل توما ، ماتِووسMatevos معادل متی ، قوکاسGhukas معادل لوقا ، هوسپHovsep معادل یوسف و نمونه های دیگر

          د: گاهی اوقات ارامنه نه از یک اسم بلکه از یک صفت که در کتاب مقدس از آن یاد شده برای نام گذاری استفاده می کنند نظیر آندرانیکAndranik به معنای نخست زاده  ، هاروتیون Harutun به معنای برخواستن روح از بدن، خاچیکKhachik به معنای صلیب کوچک ، هامبارتسومHambartsum به معنای عروج به آسمان ، ماردیروسMardiros به معنای از خود گذشته و نمونه های دیگر

          ه: استفاده از نام قدیسین

 در این مورد بیشتر،  قدیسین ارمنی مدنظر بوده ولی از قدیسین سایر مسیحیان هم در نام گذاری استفاده می شود نظیر میناسMinas ،  نشانNshan   ، گریکورGrhkor  ،  مسروپ Mesrop  و غیره

          و: استفاده از نام فرشتگان

 نظیر میکائلMikael معادل میکائیل ، گابریل Gabriel معادل جبرئیل و غیره

 

          3: استفاده از سایر زبان ها

تعدادی از اسامی ارامنه ، تحت تاثیر ملت ها و اقوام و کشورهایی بوده که در آنجا زندگی کرده و تحت تاثیر آنها بوده اند و در این میان ، همانند سایر ملل شرقی ، نفوذ نام های اروپایی ، گسترده تر بوده است نظیر ژرژ معادل جورج ، روبرت ( رابرت)  ، آیوِت ، آرلِت ، اسکارلت  هنریک (هنری) و نمونه های متعدد دیگر که روز به روز و بویژه در میان نسل جدید ، اینگونه نام گذاریها افزایش می یابد .

البته در ایران در برخی از موارد به خاطر سختی در تلفظ یک نام ارمنی  ، نام فارسی معادل یا نزدیک آن را در شناسنامهء وی برگزیده اند مثلاً هوسِپ را یوسف  ، سوقومون را سلیمان  و نظایر آن نوشته اند .

در گذشتهء نه چندان دور به ویژه  در روستاهای ارمنی نشین ارامنه از انامی فارسی برای فرزندان خود انتخاب می کرده ناد مثل گل اندام ، گل خانم ،  گلنار  ، خاتون و غیره .

 

          4: مظاهر طبیعت

 استفاده از مظاهر طبیعت ، نه تنها در میان ارامنه بلکه در میان سایر ملل نیز رواج دارد  . ارامنه از خورشید و ماه و ستارگان و گلها و سایر مظاهر طبیعت در نام گذاری استفاده می کنند نظیر آرِویکArevikبه معنای خورشید کوچک ، لوسینهLusine به معنای از ماه که نام لوسیک به معنای ماه را هم شامل می شود ، آستقیکAstghikبه معنای ستارهء کوچک ، هاسمیک hasmik  به معنای گل یاسمن و غیره که البته از مظاهر طبیعت و گلها بیشتر برای نام گذاری دختران استفاده می شود

 

 

 

 

منابع مورد استفاده

1: نام های جدید و قدیم ارمنی نوشتهء م.و.آ – چاپ خانه وانک جلفای اصفهان 1975

2: گنجینهء نام های ایرانی نوشته گشتاسپ پور پارسی – انتشارات فروهر 1362

3: فرهنگ شاهنامه نوشته دکتر رضا شفق – انتشارات انجمن  آثار ملی 1350

4: ارمنیان ایران نوشته اندرانیک هویان – انتشارات مرکز گفتگوی تمدنها 1380

5: مجله بررسیهای تاریخی  - شماره 1 – تهران 1345         

وظایف و کارهای قضائی که از سوی نهادهای مربوطه در طی برنامه پنجم توسعه باید انجام گیرد

وظایف و کارهای قضائی که از سوی نهادهای مربوطه در طی برنامه پنجم توسعه باید انجام گیرد

 گارگین فتائی

 

قانون برنامهء پنجم توسعه که موازین توسعه را برای سالهای 1394-1390 در نظر گرفته است در 15/10/1389 از سوی مجلس تصویب و در 25/10 1389 از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تائید شد .

این قانون دارای 235 ماده ، 192 تبصره و 9 فصل است که فصل هشتم آن تحت عنوان « حقوق قضائی » مواد 211و212 را در بر می گیرد .

مادهء 211 آن یک مادهء طولانی حاوی 17 بخش ( بر اساس تقسیم بندی حروف ابجد ) و 5 تبصره است و ماده 212 آن بسیار کوتاه است .

به طور کلی می توان راهکارها و وظایف قضائی نهادهای مربوطه در برنامهء پنجم توسعه را اینگونه  تقسیم بندی کرد

 

1: ایجاد پلیس قضائی

در حال حاضر نیروی انتظامی  هم به عنوان ضابط قضائی ، عهده دار انجام وظایف قضائی است و هم عهده دار انجام وظایف اجتماعی . با ایجاد پلیس قضائی ، وظیفهء انجام امور قضائی به عنوان ضابط دادگستری بر عهدهء این نهاد قرار خواهد گرفت.

 

2: جایگزین کردن ضمانت اجراهای غیر کیفری به جای ضمانت اجراهای کیفری

ضمانت اجراهای کیفری و بویژه حبس نتوانسته اند گام چندان موثری در اصلاح مجرمین بردارند و برعکس  ممکن است باعث تشویق مجرمین به ارتکاب جرم و یادگیری روشهای جدید ارتکاب جرم از سوی مجرمین شوند لذا استفاده از روشهای غیرکیفری مثل ضمانت اجراهای مدنی و اقدامات اصلاحی نتیجهء بهتری خواهند داشت .

 

3: تکمیل پستهای بلاتصدی در امور قضائی

 

4: تقویت و سازماندهی نهادهای نظارتی

مثل دیوان عالی کشور ، سازمان بازرسی کل کشور و غیره

 

5: تخصصی کردن ضابطان قضائی

این امر باعث می شود که هر ضابط بر حسب تخصص و مهارت خود ، مامور کشف و تعقیب جرم باشد .

 

6: آموزش قضائی از طریق صدا و سیما و مدارس

 

7: به نمایش گذاشتن آراء قضائی به صورت آنلاین با حفظ حریم خصوصی افراد

هم اکنون تنها  آراء وحدت رویه دیوان علی کشور و دیوان عدالت اداری به صورت کتابهای مجموعه قوانین ارائه می شوند در حالی که نمایش آنلاین آراء محاکم گوناگون به صورت آنلاین از طریق اینترنت باعث سهولت در دسترسی به این آزاء از سوی افراد علاقه مند و محققین و متخصصین برای بررسی آنها و ارائهء نظر در مورد آنها خواهد شد .

 

8: تشکیل شعب تخصصی در دادگاهها و دادسراها

تخصصی شدن شعب رسیدگی حقوقی و کیفری در دادگاهها باعث تقسیم کار حقوقی بین شعب و افزایش مهارت و دقت این شعب در رسیدگبی قضائی خواهد شد .

 

9: تقویت و انسجام گروههای بررسی کنندهء صحنهء جرم و تهیهء شناسنامهء هویت ژنتیکی افراد

این امر هم که مربوط به پلیس علمی یا همان پلیس جنائی و روشهای تشخیص هویت مثل انگشت نگاری ، قیافه شناسی و غیره است باعث افزایش دقت در شناسایی مجرمین خواهد شد .

 

10: ایجاد شعب دیوان عدالت اداری در استانها

هم اکنون دیوان عدالت اداری در تهران مستقر بوده و تنها در چند استان شعبه دارد . با توجه به اهمیت و وسعت کار دیوان عدالت اداری که صلاحیت آن شامل اکثر ادارات و نهادهای دولتی است لازم است که در تمامی استانها و شهرستانها ، این دیوان دارای شعبه هایی باشد .

 

11: توسعهء سطح استفاده از فن آوری اطلاعات و ساماندهی سامانهء مدیریت پرونده های قضائی

در واقع این امر به معنای استفادهء بیشتر و افزایش کیفی استفاده از رایانه در دادگستری و نیز از سوی مردم در هنگام ارتباطشان با مراجع قضائی است که لازمهء آن  دادن آموزشهای لازم کامپیوتری هم به کارمندان دادگستری و هم به مردم است که از طریق مدارس ، صدا و سیما و یا سایر نهادهای آموزشی باید صورت گیرد .

 

12:  راه اندازی مرکز ملی داده های قوه قضائیه

 

13: عرضهء خدمات حقوقی الکترونیک به مردم

این خدمات هم اکنون تا حدی از سوی سایت مرکز مشاوره قوهء قضائیه 129 ارائه می شود و به طور کلی به این معنا است که افرادی که می خواهند با دادگستری مشاوره کرده و یا سوالی دارند به جای مراجعهء حضوری و ایستادن در صفهای طولانی مشاوره و هدر رفتن وقتشان می توانند سوال خود را از طریق این سایت مطرح کرده و پاسخ خود را دریافت کنند .

 

14: استفاده از فن آوری اطلاعات در برقراری ارتباط بین مراجع قضائی و سایر نهادهای تابعه

 

15: تعویض اسناد مالکیت از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک با استفاده از فن آوری اطلاعات

در حال حاضر ، اسناد مالکیت به صورت دستی و با دست خط نوشته می شود که این کار دارای اشکالات مهمی مثل افزایش دعاوی ثبتی ناشی از ناخوانا شدن و یا از قلم افتادگی حروف یا کلمات در این اسناد شده است .  کامپیوتری کردن این اسناد علاوه بر این که این مشکلات را نخواهد داشت باعث می شود که همهء افراد بتوانند به راحتی محتوای این اسناد را بخوانند .

 

16: ایجاد بایگانی الکترونیک ( وارد کردن اسناد و پرونده های قضائی به رایانه و سپس امحاء اصل آنها )

هم اکنون در شعب دادگاهها او بایگانی راکد ، انبوه پروند های بایگانی شده وجود دارد که  مکان زیادی را هم اشغال کرده اند و با وارد کردن این پرونده ها و درست کردن فایل برای آنها در کامپیوتر از حجم فیزیکی  آنها کاسته خواهد شد

 

17: ایجاد سایت های کامپیوتری نسبت به اجرای محکومیت های حبس و قرارهای تامینی از سوی سازمان زندانها

با ایجاد این سایت ها شخص زندانی از روند کار پروندهء خود ، مطلع خواهد شد

 

18: نوسازی و توسعهء فیزیکی قوه قضائیه

به طور کلی این وظیفه به معنای بازسازی و تعمیر و یا نوسازی ساختمانهای دادگستری و تجهیز آنها به امکانات جدید مثل آسانسورهای جدید و سایر تجهیزات ساختمانی است .

 

16: تسریع در احقاق حق افراد نیازمند

این وظیفه به معنای تسریع در رسیدگی به پروند های قضائی و کوتاه شدن زمان رسیدگی آنهاست .

 

17: افزایش اداره های اجرای اسناد

یکی از مشکلات نظام حقوقی کنونی ،  کمبود دوایر و کارکنان در بخش اجرائی است که با افزایش دوایر اجرای اسناد ، باری از دوش ادارات اجرای احکام محاکم برداشته خواهد شد .

 

18: تدوین لایحهء جامع اداری و استخدامی از سوی قوه قضائیه

 

19: ایجاد سایت دادرسی در کلیه مراجع قضائی برای دانستن وقت دادرسی و پی گیری پروند ها

با ایجاد این سایت ، شخصی که دارای یک پروندهء قضائی در محاکم دادگستری است از طریق پی گیری این سایت  از روال پرونده ء خود نظیر  تعیین وقت دادرسی ، تجدید وقت دادرسی ، صدور حکم و اجرائیه و نظایر آن آگاه شده و دیگر نیازی به مراجعهء حضوری در محاکم نخواهد بود .

 

20: الکترونیکی کردن کلیهء مراجل ثبتی و ایجاد سیستم ثبت نوین از طریق راه اندازی مرکز ملی داده های ثبتی از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک

هم اکنون روند کار در ادارات ثبت ، طولانی و وقت گیر است و با الکترونیکی کردن تمامی مراحل ثبت امید است که از روند طولانی پرونده های ثبتی کاسته شود .

 

21: به کار گیری امضاء الکترونیکی

با به کار گیری این روش ، دیگر نیازی نخواهد بود که شخصی  تنها برای یک امضا مسافت طولانی را پیموده و حضوراً در دادگستری مربوطه حاضر شود .

 

22: طبقه بندی زندانیان و بازداشت شدگان بر اساس سابقه و نوع جرائم

بر طبق تحقیقات جرم شناسان برجسته ، زندان نتوانسته آنچنان که باید مجرم را اصلاح کند به همین خاطر این جرم شناسان پیشنهاد می کنند که روشهای دیگرا مثل استفاده از نیروی کارمجرمین و یا معرفی آنها هر مدت چند بار به نهادهای ذیربط و اموری از این قبیل جایگزین مجازات حبس شود  .امروزه در اروپا و آمریکا سعی در جایگزین کردن نهادهای دیگر به جای زندان دارند و ایران نیز از طریق تصویب قانون پنجم توسعه این هدف را دنبال می کند .

اگر مجرمین کم سابقه و غیر حرفه ای در کنار مجرمین با سابقه و حرفه ای قرار گیرند تبعاً روشهای ارتکاب جرم را بهتر از مجرمین حرفه ای و باسابقه یاد خواهند گرفت و این امر نه تنها آنها را اصلاح نمی کند بلکه باعث تشویق آنها به ارتکاب جرائم دیگر می شود  .

 

23: آموزش زندانیان

افزایش سطح سواد و سطح علمی زندانیان و تقویت کتاب خوانی در بین آنها می تواند قسمتی از این وظیفه باشد .

 

24: رفع مشکل معیشتی خانواده های زندانیان بی بضاعت

با گذراندن محکومیت حبس از سوی زندانی تبعاً خانواده ای که آن شخص زندانی عهده دار تامین معاش آنها بوده  از لحاظ معیشتی دچار مضیقه و تنگنا خواهد شد لذا مشکل خانواده های آنها از این لحاظ باید برطرف شود .

 

25: معرفی زندانیان نیازمند به اشتغال به مراجع ذیربط پس از آزادی

در واقع عدم اشتغال و بیکاری زندانیان پس از آزادی ممکن است باعث گرایش دوبارهء آنها به ارتکاب بزه شود .

 

26: آموزش برای پیش گیری و کاهش از وقوع مرگ های غیر طبیعی از سوی سازمان پزشکی قانونی

 

27: ارتقاء سطح استفاده از ظرفیتهای وزارت دادگستری

اجرای این وظیفه باعث افزایش نقش و جایگاه وزارت دادگستری در میان وزارت خانه ها و قوه قضائیه خواهد شد .

 

28: تدوین لایحیة جامع وکالت و مشاوره حقوقی از سوی قوه قضائیه

این وظیفه ، خود شامل ماده 212 است که نشان دهندهء اهمیت ویژه ای است که ااین وظیفه برای قانون گذار دارد لذا آن را به صورت جداگانه آورده است  و با یک پارچه شدن لایحهء وکالت از فعالیت نهادهای موازی در این رشته جلوگیری به عمل خواهد آمد .

 

 

مظهر زیبایی

مظهر زیبایی

گارگین فتائی

 

سالها دلتنگی

از برایت طی شد

خود ندانم این وقت

کی رسید و کی شد !

 

صحبت من با تو

در خیالم مانده است

حس کنم کین قلبم

پیش تو جا مانده است

 

در اتاقم تنها

بی تو در یاد تو

کی توانم بشنید

شوق فریاد تو ؟

 

صحبت شیرین و

چهرهء زیابیت

آن نگاه پر مهر

صورت گویایت

 

قلب و ذهنم برده است

در شب رویایی

پس تو را کی بینم

مظهر زیبایی !

 

گر که من دانستم

دل به غیرم دادی

عمر من خواهد شد

بی ره  و بنیادی

 

لیک دوریت را

کی توانم چاره !؟

چون که در هجرانت

دل شود صد پاره

مشکل تایپ متن بر روی فرم های قضائی

مشکل تایپ متن بر روی فرم های قضائی

گارگین فتائی

 

کسانی که به محاکم دادگستری مراجعه کرده اند می دانند که امروزه اقامهء دعوی به ویژه در زمینهء حقوقی  باید بر روی اوراق مخصوصی نوشته شود که معروف ترین این اوراق ، دادخواست و اظهار نامه است .

از سوی دیگر کسانی که برای اقامهء دعوی خود ( اعم از کیفری یا حقوقی ) و یا دفاع از خود به وکلای دادگستری مراجعه کرده اند می دانند که برای انعقاد قرارداد وکالت بین وکیل و موکل ، فرمهای مخصوصی  وجود دارد که این قرارداد باید  بر روی این فرمها نوشته شده و توسط وکیل و موکل امضا شود .

در دعاوی کیفری برای طرح شکایت از سوی شاکی و یا دفاع متهم از خود ، نیازی به فرمهای مخصوص نیست و شاکی یا متهم می توانند شکوائیه یا دفاعیهء خود را بر روی برگهای کاغذ A4 بنویسند که البته این امر به خاطر لزوم تسریع  رسیدگی در محاکمات کیفری است.

مشکل اصلی در مورد دعاوی حقوقی و تنظیم وکالت نامه های دادگستری است .

البته در مراجع قضائی هیچ گاه از شخصی که این فرمها را ارائه می دهد خواسته نمی شود که متن را بر روی این اوراق تایپ کند و اگر با دست خودش هم بنویسد  مراجع قضائی ، این فرمها را از وی می پذیرند .

مشکل زمانی پیش می آید که شخص ار ائه دهندهء این فرمها به دلیل بد خط بودن ، ضعف در بینایی، عدم تمایل به نگارش با دست خط  و یا هر دلیل دیگری می خواهد متن مورد نظر را بر روی این فرمها تایپ کند .

همانگونه که ذکر شد در دعاوی کیفری، شاکی یا متهم  و نیز در دعاوی حقوقی زمانی که خوانده در مقام دفاع از خود بر می آید می توانند دعوی یا دفاعیهء خود را بر روی برگهای A4 بنویسند که در این مورد چاپ و پرینت متن بر روی این برگها ( با توجه به اینکه پرینترها معمولاً سایز پرینت خود را به اندازهء برگهای A4 تنظیم کرده اند ) کاری آسان است و اگر شخصی در این امور وکیل گرفته باشد وکیل ، لایحهء خود را بر روی سربرگ خود پرینت می کند که این هم کار مشکلی نیست .

حال مشکل می ماند در مورد چاپ متن بر روی دادخواست ، اظهارنامه و وکالت نامهء دادگستری که چون این فرمها دارای کادربندی مخصوصی هستند لذا پرینت و تنظیم متن بر روی آنها واقعاً کاری مشکل و مستلزم صرف وقت و هزینهء زیاد است .

این را هم بگویم که در گذشته که ماشین تایپهای دستی و برقی وجود داشت چاپ متن بر روی اینگونه اوراق از طریق این ماشینها ساده بود ولی امروزه که دیگر این ماشینها وجود ندارند و کامپیوتر جای آنها را گرفته ، چاپ متن بر روی این فرمها مستلزم دادن و تنظیم برنامهء قبلی و مربوط به این اوراق به رایانه است که این کار را هم یک شخص آگاه به امور کامپیوتری باید انجام دهد و هنگامی که برای تایپ این اوراق به مغازه های ارائه دهندهء خدمات کامپیوتری می رویم آنها از انجام این کار خودداری می ورزند زیرا برنامهء آن را نداشته و باید این برنامه ها را از قبل برای رایانه تعریف و تنظیم کنند که تبعاً وقتی شخص ارائه دهنده خدمات کامپیوتری می بیند که برای یک مبلغ نه چندان زیاد باید هزینه و وقت خود را صرف کند لذا از قبول سفارش خودداری می کند .

از سوی دیگر سایز این اوراق هم بر اساس سایزهای اوراق قدیمی تنظیم شده و بزرگ تر از A4 هستند که این امر هم مشکل تنظیم متن و کپی متن بر روی پرینترهای با سایز معمولی را پیش می آورد .البته چند سالی است که فرمهای دادخواست جدید به اندازه ء سایز A4 شده است .

مدتی است که شاهد وجود سی دی هایی با عنوان «نرم افزار چاپ متن بر روی اوراق قضائی» هستیم . کسانی که مشکل فوق را دارند شاید از وجود این سی دی یا نرم افزارها خوش حال شوند و گمان کنند که دیگر کارشان راحت شده است ولی این سی دی ها که هزینهء همهء آنها گران و معمولاً بین شصت تا دویست هزار تومان است  دارای اشکالات اساسی هستند .

1:  برخی از این نرم افزارها خودشان فرمهای قضائی را ارائه داده و به کاربر می گویند که تنها کافی است که شما متن را در داخل این کادر نوشته و سپس پرینت کنید که ایراد این روش زمانی پیش می آید که مراجع دادگستری معمولاً اصل فرم های قضائی را می پذیرند و نه کپی آن و یا آن فرمی که این نرم افزارها ساخته باشند . بنا براین عملاً این نوع نرم افزارها هیچ کمکی به کاربر ارائه نمی دهند .

2: نرم افزارهای هم وجود دارند که به کاربر می گویند که فرم را در داخل پرینتر گذاشته و سپس طی دستوراتی که می دهند می توانند متن مورد نظر را بر روی این اوراق چاپ کنند . این روش هم سه ایراد اساسی دارد

اولاً : در بسیاری از موارد استفاده از این نرم افزارها کار یک کاربر معمولی نیست و نیازمند به داشتن مهارت و دانش خاص کامپیوتری است .

ثانیا : این فرمها هر مدت چند بار از لحاظ شکلی از سوی دادگستری عوض می شوند که لازمهء آن خرید دوبارهء نرم افزارهایی است که نمونهء فرمهای جدید را در خود داشته باشند .

ثالثاً : به طور کلی نمی توان دقیقاً سایز این اوراق را به صورت یکسان اندازه گرفت زیرا در هر نوبتی که این اوراق از سوی موسسات انتشاراتی چاپ می شوند معمولاً با نمونهء قبلی خود چند میلیمتر و یا کمی بیشتر تفاوت دارند و همین تفاوت اندک می تواند مشخصات و یا محتوای متن را جا به جا کند .

تنها راه باقی مانده تنظیم از طریق آزمایش و خطا است یعنی باید انقدر این فرمها را در پرینتر گذاشته و متن مورد نظر را بر روی آنها تنظیم و پرینت کنیم تا مقصود مورد نظر حاصل شود که این امر هم با توجه به افزایش هزینه های دادگستری از سال گذشته مستلزم هزینه و وقت زیادی است .

جا دارد که از سوی وکلا و کلیهء کسانی که به نحوی با این فرمها سر و کار دارند و می خواهند متن مورد نظر را بر روی این فرمها تایپ کنند راه حلی اساسی و جدی اندیشیده شود .

 

آیا شنیدن محتوای هر نوع  آهنگی مفید است  !؟

آیا شنیدن محتوای هر نوع  آهنگی مفید است  !؟

 

امشب هنگامی که داشتم به خانه بر می گشتم دیدم که در یکی از خیابانهای تهران چند جوان در داخل یک ماشین در حال  گوش دادن آهنگی به سبک جدید بودند که مضمونش این بود « قمه رو کشیدم ، چاقو رو برداشتم .... » و جملاتی از این قبیل.البته نمی دانم که خوانندهء این آهنگ چه شخص یا اشخاصی بودند ولی با خودم فکر کردم که آیا درست است که هر چیزی که از دهانمان بیرون می آید آن را برداشته او روی آن آهنگ بگذاریم !؟

 جالب این بود که این آهنگ رو در حالی گوش می دادند که رانندهء آن ماشین که او هم جوان بود مرتباً مرتکب خلافهای رانتد گی مثل سبقت غیرمجاز ،  سرعت غیر مجاز ، رفتن از مکانهای عبورممنوع ، بی توجهی به دورزدن و حق تقدم دیگران و نظایر آن می شد . گویا اینها شنیدن آن آهنگ و ارتکاب خلافهای مکرر رانندگی را نوعی افتخار می دانستند !  لابد انتظار هم دارند که مردم برایشان کف هم بزنند !

اساساً من با هیچ نوع سبک موسیقی مخالف نیستم  . ما به همان اندازه نیاز به شنیدن موسیقی سنتی یا ایرانی داریم که موسیقی کلاسیک یا مدرن ولی باید کمی به محتوای موسیقیهای با کلام هم اهمیت بدهیم . موسیقی می تواند اثر عمیقی بویژه بر روی جوانان بگذارند و اساساً علمی که وابسته به روان شناسی است به نام موسیقی درمانی وجود دارد .بنابراین محتوای یک موسیقی می تواند ما را تشویق به انجام کارهای نیک و مثبت و یا بد و منفی بکند .

 

 

 

زمان بی رحم

زمان بی رحم

گارگین فتائی

 

زمان چه بی رحم است !

همیشه در گذر است

و هیچ گاه از حرکت باز نمی ایستد

تا حرف دلت را بشنود

و تنها منتظر است

 تا پایانت فرا برسد

مطالبی در مورد زبانهای گوناگون جهان

مطالبی در مورد زبانهای گوناگون جهان

منبع: زبان های مردم جهان - نویسنده میشل مالرب - نرجمه عفت ملانظر - شرکت انتشارات علمی فرهنگی  - چاپ نخست 1382

خلاصه نویسی و انتخاب از گارگین فتائی

 

کلیات

 

امروزه مردم دنیا به 3000 زبان سخن می گویند .

ربان خالص و یک دست وجود ندارد .

زبان گفتاری به علت عدم ثبات ، بیش از زبان نوشتاری در دگرگونی بوده است .

هر چه قدر محیط ،  بسته و مبادلات اجتماعی کمتر باشد گویش ها بیشتر می شوند.

زبانی که بر طبق زمان  متحول نشود و با زمان ، خود را تطبیق ندهد از بین خواهد رفت .              .

فقط حدود صد زبان نوشتاری وچود دارد .

میزان واژگان در مورد یک شئی بستگی به میزان استفادهء یک ملت از آن شئی دارد

ظهور زبان ها مربوط به صد هزار سال پیش است .

تاریخ با ابداع خط آغاز می شود .

تصور خالص بودن یک زبان ، بی اساس است .

در دنیا از 25 دستگاه خط استفاده شده است.

بسیاری از زبانها دارای مذکر و مونث بوده و بسیاری دیگر فاقد مذکر و مونث در دستور زبان هستند  و عده ای از زبانها هم علاوه بر مذکر و مونث ، دارای خنثی نیز هستند ( مثل زبانهای آلمانی و روسی )

 

تقسیم بندی زبانها بر اساس قاره های مختلف

 

آمریکای شمالی                 52 زبان

آمریکای لاتین                   25 زبان

اروپا                                60 زبان

آسیا                                 800 زبان

آفریقا                               1200 زبان

 

در دنیا حدود 60 زبان رسمی وجود دارد .

 

گروههای زبانی

1: زبان های هند و اروپایی

2: زبان های آسیایی

3: اویغوری – اورالی – آلتایی

4: مالزیایی – پلی نزیایی

5: دراویدی

6: زبان های بانتو

7: زبان های سامی و حامی

 

معروف ترین زبانهای بین المللی

1: انگلیسی

رایج در قارهء آمریکای شمالی ، قارهء اقیانوسیه ، شبه قارهء هند ، آفریقای جنوبی

 

2: فرانسه

رایج در قازهء آقریقا ، آمریکای مرکزی ، تعدادی از جزایر اقیانوسیه

 

3: اسپانیایی

رایج در قارهء  آمریکای لاتین

 

4: آلمانی

رایج در اروپای غربی

 

5: عربی

رایج در خاور میانه و شمال آفریقا

 

6: روسی

رایج در اروپای شرقی

 

7: چینی

رایج در شرق آسیا

 

زبان لاتین

این زبان  فاقد حرف تعریف است 

تعداد واژه های معروف زبان لاتین 5000 تا است .

امروزه تنها  در کشور کوچک واتیکان به زبان لاتین تکلم می شود ولی ریشه بسیاری از زبانهای اروپایی به این زبان بر می گردد .

 

زبان روسی

زبان روسی هم به خاطر داشتن نظام پیچیدهء تصریف ، فاقد حرف تعریف است.

 زبان روسی وسیع ترین زبان اسلاوی است . این زبان دارای دستور زبان دشوار بوده و خط سیریلی هم یک خط دشوار است . این زبان ، انعطاف زیادی در ساخت مشتقات مختلف از ریشهء واحد دارد و زبانی فوق العاده غنی است ولی زبانهای گوناگون در آن اثر گذاشته اند .

 

زبان هندی

یاد گیری زبان هندی موجب راه یابی به زبان سانسکریت که ریشهء زبانهای هند و اروپایی است می گردد . در این زبان پیشوند وجود ندارد و از پسوند استفاده می شود . بیشترین تعداد دستگاههای خطی در هند قرار دارد که شامل 7 دستگاه است و هند دارای 13 زبان رسمی و 25 زبان قبیله ای است . همهء این خطها از سمت چپ به راست است.

دستگاه شمارش زبان هندی را تا صد باید آموخت زیرا هر عددی دارای اسم خاصی ااست .

 

زبان عربی

زبان عربی از نظر واکه ای فغیر است معذلک زبان عربی این خاصیت را دارد که از طریق ساختن ابواب  مختلف از کلمات سه حرفی ، واژه های تازه بسازد به همین دلیل نیاز اندکی به سایر واژه ها دارد با وجود این زبانهای فارسی ، قبطی ، سریانی ، حبشی و عبری   در آن اثر کرده اند .

الفبای زبان عربی دارای ۲۸ حرف بوده و حروف به صورت به هم چسبیده نوشته می شوند همین امر باعث شده که خط عربی دارای انعطاف زیادی باشد .

دستور زبان عربی که به قواعد معروف بوده و منقسم بر صرف و نحو است بسیار سخت است . معذلک می توان آن را یکی از کامل ترین نظام دستور زبانی در جهان دانست .ربان عربی در قواعدش علاوه بر مفرد و جمع ، دارای تثنیه نیز می باشد .

قرآن به زبان عربی است بنا براین این زبان ، اعتبار خاصی در میان مسلمانان دارد .

زبان عربی از لحاظ دستگاه شمارشی بسیار پیچیده است .

تطابق صفت با اسم در زبانهای سامی اهمیت فراوان دارد .

 

زبان فرانسه

زبان فرانسه را می توان زبان حقوقی و سیاسی جهان به حساب آورد زیرا با انقلاب کبیر فرانسه بسیاری از مفاهیم حقوقی و سیاسی همچون مجلس ، تفکیک قوا  ، احزاب و غیره وارد ادبیات جهانی شدند .

زبان فرانسه پس از انگلیسی دومین زبان بین المللی دنیاست

زبان فرانسه 32000 واژه دارد که بیست هزار واژهء آن ریشهء علمی و خارجی دارند . 3800 لغت گلی و 400 لغت ژرمنی دارد

 

زبان عبری

این زبان دارای نظام پیچیدهء کلمات بوده و 22 حرف دارد که از سمت راست به چپ نوشته می شود و حروفش به هم نمی چسبد ا. ین زبان دارای دو سیستم الفبایی است یکی عبری مربعی شکل برای حروف چاپی و دیگری  برای خط دست نویس. . می توان گفت زبان عبری قدیمی ترین زبان دنیاست و زبان اصلی عهد عتیق از کتاب مقدس است  . تعداد واژه های تورات 6000 عدد است .

این زبان نسبت به زبان عربی شیوه های اشتقاقی ، غنا و نظم کمتری دارد  .جمع مکسر ندارد و علامت جمع مذکر ایم im  و جمع مونث اوت outh است

 

زبان یونانی

الفبای یونانی 24 حرف دارد 17 همخوان و 7 واکه .

کسانی که آشنایی اندکی با ریاضیات دارند حروف یونانی بویژه حرف های آلفا ، بتا ، گاما ، دلتا ، ابسیلون ، لاندا ، امیکرون ، سیگما و امگا را می شناسند  . امروزه زبان یونانی از پیچیدگی باستانی به سمت ساده گرایی رفته است.

 زبان یونانی نقطهء آغاز تاریخ باستانی اروپا است.  بسیاری از مفاهیم گوناگون علمی و فلسفی و اجتماعی و سیاسی و غیره در یونان شکل گرفته اند . خاصیت زبان یونانی طوری است که یک کلمه فشرده می تواند مفهوم عمده ای را برساند  و عهد جدید نیز به زبان یونانی است .

بخش عمده ای از واژه های پزشکی و علمی بر اساس ریشه های زبان یونانی پدید آمده است  و گاه واژه های یونانی و لاتین در هم می آمیزند

 

زبان انگلیسی

زبان انگلیسی اولین زبان بین المللی دنیاست

دستگاه واکه ای زبان انگلیسی ، یکی از غنی ترین واکه ها شناخته می شود .

زبان انگلیسی که بسیار غنی است حدود 200000 واژه دارد .

 بیش از دو سوم واژه های آن ریشهء لاتین دارند  .

 زبان رسمی 40 کشور دنیا انگلیسی است و بیش از 67٪ نشریات علمی به زبان انگلیسی نوشته می شوند ا.

ین زبان ، قابلیت فراوانی در هضم لغات خارجی دارد و پر از الفاظ و کلمات دو جزئی است  .

از لحاظ خلق واژه ، زبان انگلیسی انعطاف بسیار دارد .

 

زبان چینی

زبان چینی  حدود 3000 علامت دارد

مهمترین زبانهایی که در چین به آنها تکلم می کنند

1:مااندارین

2: کانتونی

3: شانگهای

4: فوکین

5: هاکانی

6: هوتان

7: گان

8: هویی

دستور زبان چینی بسیار ساده است .

کلمات چینی مرکب از علامات است  .این امر از یک سو موجب سادگی در اشتقاق و ریشه یبابی کلمات می شود و از سوی دیگر نوعی طرز فکر فلسفی در مورد کلمات راا تداعی می کند .

هیچ گونه ارتباطی بین علائم و تلفظ آنها در زبان چینی وجود ندارد . این علائم همگی تک هجایی می باشند . کلیهء علامات گویای فلسفهء چینی مورد نظر است

 

زبان اسپانیایی

این زبان ، دارای 4000 واژه با ریشهء عربی است .

زبان اسپانیایی از زبانهای بین المللی دنیاست و ملتهای آمریکای لاتین به این زبان تکلم می کنند .

 

زبان ترکی

زبان ترکی از زبانهای پیوندی است یعنی برخلاف زبانهای تصریفی ، در آنها پسوند هیچ گونه تغییری در بن کلمه ایجاد نمی کند .

این زبان ،  دارای تعداد فراوانی لغات عربی و فارسی است .

زبان ترکی در جهان ، گویشوران  زیادی دارد به همین دلیل خود منقسم بر چندین شاخه اسات

 

1: زبانهای ترکی که غنی ترین شکل آن ، زبان مورد استفاده در کشور ترکیه است

2: آذربایجانی

3: ترکمنی در ترکمنستان و ترکمن صحرا

4: کاراکالپاک در جنوب دریاچهء اورال

5: قرقیزی

6: ازبکی

7: قزاقی

8: اویغوری در سینکیانگ و شمال چین

9: چوواشی

10: تاتاری در جممهوری تاتارستان روسیه

11: باشغیری در جمهوری باشغیرستان روسیه

12: باکوتی در شرق  سیبری در منطقهء رودلفا

 

در زبانهای ترکی به جای حروف ااضافه از پیشوندها و پسوندها استفاده می شود .

دستور زبان آن بسیار باقاعده بوده و در آن استثنایی وجود ندارد .

تثنیه و مذکر و مونث ندارد  .صفت قبل از اسم و مضاف علیه قبل از مضاف است.

زبان ترکی دارای تعداد فراوانی لغات عربی ، خارجی و فارسی است

تعداد زیادی لغت ترکی در زبان فرانسه وجود دارد.

 

زبان فنلاندی

این زبان از دسته زبانهای اورالی است . خود فنلاندیها کشور خود را سوئوی گویند  این زبان بیش از ده حالت دارد و فاقد حرف تعریف است و در آن شناسایی کلمات وام گرفته شده بسیار دشوار است .

 

زبان مجاری

زبانهای فنلاندی و مجاری و زبانهای اروپایی هستند که در زمرهء گروه زابنهای هند و اروپایی قرار نمی گیرند این زبان فاقد جنس است .

 

زبان ایتالیایی

اهمیت و شهرت جهانی ایتالیا و زبان آن بیشتر در زمینهء هنری است .

زبان ایتالیایی دستور زبان لاتین را در خود حفظ کرده است .

 این زبان از لحاظ املا و تلفظ نسبت به سایر زبانهای اروپایی آسان تر است و الفبای آن تنها 21 حرف دارد  .

تعدادی از واژه های ایتالیایی ( در هنر و فرهنگ ) از طریق رنسانس به فرانسه راه یافته است .

 

زبان رومانیایی

زبان رومانیایی زبان رم قدیم است و زبان آن قدیمی تر از سایر زبانهای اروپایی است .

 

زبان آلمانی

دستور زبان آلمانی مشکل است و ریشه بسیار از لغات آن لاتین است اما آوا و تلفظ آنها به حدی تغییر یافته که تنها محققین می توانند ریشهء لاتین آنها را بشناسند .

زبان چندین کشور اروپایی ، آلمانی است .

 

زبان ارمنی

الفبای زبان ارمنی دارای 38 حرف بوده و ابداعی در قرن پنجم میلادی است . الفبای ارمنی یکی از کامل ترین الفباهای جهان است و در آن حروفی وجود دارد که معادل آن در سایر الفباها یافت نمی شود .

زبان ارمنی در سراسر جهان دارای ده میلیون گویشور است

زبان ارمنی با زبان فارسی ، نزدیکی زیاد داشته و این زبان دارای تعداد زیادی لغات فارسی است که این امر به خاطر مراودات گسترده ایرانیان با ارمنیان در طول تاریخ بوده است .

زبان شناسان ، این زبان را شاخهء مستقلی از گروه زبانهای هند و اروپایی می دانند  .

زبان ارمنی تا حد زیادی اصالت قدیمی خود را حفظ کرده است زیرا ارامنه کمتر با ملل دیگر در هم آمیخته اند .

 در میان ملتهای قفقازی ، ارامنه و گرجیها از لحاظ فرهنگی  بسیار به هم شبیه هستند .

 

زبان بدیش

در واقع زبان یهودیان آلمان است که اسلاوی بوده و با حروف عبری نوشته می شود. این زبان در قرون چهاردهم و پانزدهم در اروپا رواج یافته و زبان یهودیان اشکنازی شد .

 

زبانهای اسلاوی

واژهء اسلاوی در زبان های اسلاوی که کلمهء اسلاو به معنای برده گرفته شده ( همان که در انگلیسی اسلیو slave شده است ) زیرا تعدادی از آنها که از اهالی اروپای شرقی بودند هنگام تسلط رومیها به اسارت آنها درآمدند .

الفبای سیریلی در قرن نهم توسط دو مبلغ کلیسایی به نامهای سیریل و متودیوس بوجود آمد و در ابتدا موسوم به اسلاونیک بود امروزه کلیسای ارتودکس از زبان اسلاونیک الهام می گیرد .

 

زبان فارسی

الفبای زبان فارسی اردی ۳۲ حرف و خط آن عربی البته با چهار واژه اضافی ( پ ، چ ، ژ ، گ ) می باشد . 

این زبان به سادگی قادر به ساختن کلمات مرکب گوناگون است .

 این زبان ، ساخت های مختلفی برای بیان میزان احترام به گوینده دارد و نیز نفوذ سایر زبانها بر آن موجب غنای لغوی آن شده است .

ادبیات فارسی یکی از قله های رفیع ادبیات در جهان است .

 

زبان آرامی

زبان آرامی زبان مسیح بوده و انجیل متی به این زبان نوشته شده است .

هم اکنون تنها چند هزار گویشور در یکی از روستاهای شمال دمشق دارد  .

 

خصوصیات مشترک زبان های سامی

1: ریشهء سه حرفی کلمات

2: بسیاری از حروف در گلو تلفظ می شوند

3: صرف افعالشان دارای مونث و مذکر است

4: محل فعل در اول جمله است

5: دارای منابع مهمی از واژه های مشترک می باشند

                  

زبان مغولی

اولین اسناد نوشتاری مربوط به اوج شکوفایی مغولها مربوط به زمان  چنگیزخان بوده که به قبیله ای در بالای رودخانهء آمور گفته شده است .

حدود 25قوم در مغولستان زندگی می کنند . بوریات هم یکی از جمهوریهای خودمختار روسیه است که در آن به زبان مغولی تکلم می کنند . این زبان از خویشاوندان زبان ترکی ادست . خط سنتی مغولی در قرن سیزدهم میلادی با خط اویغوری تطابق یافته است و خط آن به صورت ستونی و از چپ به راست است در مغولستان از سال 1941 خط سیریلی جایگزین آن شده است .

 

زبان ژاپنی

زبان ژاپنی اعتباری همسطح اعتبار صنعتی و اقتصادی این کشور در جهان حاصل نکرده که علت آن دو عامل است یکی پیچیدگی خط و دیگری نوع فرهنگ متفاوت آن با جهان  .

در حدود قرن نهم میلادی خط ژاپنی که ملهم از خط چینی بوده با ایجد تغییرات عمده ای به وجود آمد . این خط پیچیده ترین خط دنیاست و به صورت ستونهای عمودی از سمت راست است .

 برای یک اروپایی چیزی گیج کننده تر از دستئور زبان ژاپنی وجود ندارد  . در این زبان ، گروه فعلی پیچیده ترین بخش جمله است .

اثر و نفوذ زبان ژاپنی در جهان بیشتر مربوط به هنرهای رزمی است .

با این وجود زبان شناسان دریافته اند که زبان ژاپنی خود تلفیقی از دو زبان کره ای و مالایایی ( اندونزیایی ) است ولی وام واژه های زبان کره ای تفاوت عمده ای با زبان ژاپنی دارد .

 

زبانهای بومی آمریکا

در قرن شانزده 900 زبان بومی در آمریکا وجود داشت  . امروزه تنها 50 زبان از  آنها باقی مانده که  گویشوران آنها اندک و در حال انقراض هستند .

این زبانها از زبانهای پیوندی بوده و دارای پسوندهای بسیار و بسیار دشوار هستند .

 

معروف ترین زبانهای بومیان آمریکا عبارتند از

 

1: اسکیمویی

این زبان به علت انزوای جغرافیایی قادر به ادامهء حیات خواهد بود زیرا احتمال آمیختگی آن با زبانهای دیگر وجود ندارد .

اسکیمو به معنای خورندهء گوشت خام است .

این زبان از لحاظ واژه های مربوط به طبیعت بسیار گسترده و از لحاظ واژه های تجریدی ضعیف است .این زبان فاقد فعل است و به جای آن از مصدر استفاده می شود .

 

2: مایایی: در مکزیک و گواتمالا

مایاها دارای معماری طلایی در قرن سوم تا نهم میلادی بوده و در علم ستاره شناسی مهارت زیادی داشته اند.

 

3: کیچوایی

در پرو حدود ده میلیون گویشور دارد و قویترین زبان بومی آمریکاست . این زبان از سال 1975 در کنار زبان اسپانیایی ، از زبانهای رسمی کشور پرو بوده است .

 

4: آیمارا : در بولیوی و پرو

 

5: گوارانی : در پاراگوئه

 

6: ماچویی : در شیلی

 

7: آزتکها

زبان بومیان ایالت یوتای آمریکا و بومیان مکزیک است و دارای دستگاه خط بسیار پیچیده ای بوده آزتک به معنای سرزمین درناهاست . آزتکها آغاز حیات خود را 31113 قبل از میلاد می دانند.  خط آنها هیروگلیفی از هشتصد علامت بوده است . آنها فاقد واحد اندازه گیری بوده و با چرخ و آهن آشنایی نداشتند .

 

زبان برمه ای

خط آن مشتق از خط پالی و ابداعی در قرن یازدهم میلادی است . این خط ، بسیار دشوار بوده و متشکل ار کمانهای دایره ای شکل است که البته علت آن این بوده که بر روی برگهای درخت نوشته می شده است .  تعداد پسوندهای زبان برمه ای بسیار زیاد است .

 

زبان ویت نامی

یک زبان بسیار ترکیبی است که با حروف لاتین البته با علامتا حاکی از زیر و زبرهایی نوشته می شود . این حروف دست آورد حکومت فرانوسیها در قرن 18 در ویت نام است .

 

زبان تایلندی

ویژگی جالب این زبان این است که با بلند یا آهسته تلفظ کردن کلمات ، معنای آنها عوض می شود .

 

زبان اندونزیایی

این زبان ، خود متشکل از چندین زبان مثل جاوه ای ، مالایایی و غیره است که به خط لاتین نوشته می شود . تعدادی از لغت پرتغالی و هلندی هنگام استیلای اروپائیان بر اندونزی وارد زبان این کشور شده است .

اندونزی  بزرگ ترین کشور مسلمان جهان است  بنابراین در زبان اندوزیایی لغات عربی نیز وجود دارد  .

فرهنگ لغات اندونزیایی معمولاً حاوی بیست هزار واژه است که در این میان پنج درصد واژه ها اروپایی پنج درصد عربی و دو درصد سانسکریت است .

کلمات اغلب چند هجایی بوده و دستور آن ساده است .

 

زبان فیلیپینی

معروف به تاگالوگ است و بر اثر نفوذ اسپنیایی ها و آمریکاییها دارای تعداد نسبت قابل توجهی لغات اسپانیایی و انگلیسی است . فیلیپین تنها کشور مسیحی در آسیا است .

خط آن لاتین بوده و ویژگی زبان آن پیچیدگی فوق العادهء پیشوندها و پسوندها است .

 

زبان خمری

نوشته هایی از زبان خمری مربوط به قرن هفتم میلادی باقی مانده و درخشش حکومت آنها در قرن دوازدهم میلادی بوده است . زبان خمری دارای دستوری ساده و فاقد ساختمان پیچیدهء زبانی است . در این زبان ، بسیاری از واژه ها از طریق کنار هم قرار دادن واژه های دیگر ساخته می شود .

 

زبانهای بومی استرالیا

حدود پانصد زبنا بومی در استرالیا وجود دارد . در این کشور سعی زیادی از سوی محققین برای شناسایی و حفظ این زبانها به عمل می آید.

 

زبانهای قارهء آفریقا

 

1: زبانهای بانتو

این گروه زبانی حدود ششصد زبان از 1200 زبان مورد تکلم قارهء آفریقا را در بر گرفته و در بیست کشور به آن تکلم می شود .

اولین فرهنگ لغت و اولین دستور زبان آفریقایی توسط اروپائیان در قرن هفدهم  به یکی از زبانهای زیر گروه این زبان یعنی لینگالی که مورد تکلم در زئیر ، آنگولا و کنگو است تهیه شد .

 

2: زبانهای شاخ آفریقا

شمال زبانهای کوشی ، حامی و سامی

 

الف : سومالیالیی

شامل کوشی با خط لاتین در سومالی ، گالایی در اتیوپی و عقار در جیبوتی است .این گروه زبانی کلاً با زبانهای سامی بستگی دارند .

 

ب: امهری

زبان رسمی اتیوپی است و خط آن خویشاوند خطهای قدیمی عربستان جنوبی است . این زبان دارای صدها کلمهء همسان با زبان عربی است و زبان یونانی هم به علت نزدیکی کلیسای حبشی با کلیسای قبطی واژه های زیادی در این زبان بر جای گذاشته است .

 

 

3: زبانهای غرب آتلانتیک

مورد تکلم در سنگال ، موریتانی و بخش قابل توجهی از جمعیت گینه د ر غرب آفریقا. زبان آنها  گفتاری و غیرنوشتاری است ولی پیچیدگیهای فوق العاده ای دارد

 

4: زبانهای ولوف

از معدود زبانهای دارای پیشرفت فرهنگی در آفریقا است و هشتاد درصد ساکنان سنگال به آن تکلم می کنند . خط آن عربی است ولی خود زبان دارای دشواریهای فراوان است .

 

5: زبانهای ولتایی

مورد تکلم در بورکینافاسو و ساحل عاج

 

6: زبانهای خلیج گینه

این گروه زبانی ، خود شامل صد زبان می شود و ویژگی آن تک هجایی بودن است .

 

7: زبانهای بین نیجریه و کنیا

تعداد گویشوران آن کم و دستور زبان ساده دارد . این زبان مورد تکلم در مرکز آفریقا است .

 

8: هوسایی

این زبان  بیشترین تعداد گویشوران در آفریقا را دارد .

این گروه زبانی بسیار خالص و اصیل بوده و دستور زبانی ساده دارد. این زبان مورد تکلم در شمال نیجریه و نیجر است

 

9: زبانهای منده

عمدتاً مورد تکلم در سنگال هستند و زبانهای نسبتاً ساده ای می باشند .

 

 

 

 

 

یک صد و چهار موزه در ارمنستان فعالیت می کنند

یک صد و چهار موزه در ارمنستان فعالیت می کنند

 

این رقم با توجه به وسعت کنونی ارمنستان که تنها 30000 کیلومتر مربع است رقم قابل توجهی است و حتی عده ای لقب این کشور را سرزمین موزه ها گذاشته اند.

کسانی که به ارمنستان و به ویژه به شهر ایروان می آیند اولین موزه ای که نظرشان را به خود جلب می کند موزهء واقع در میدان اصلی معروف به میدان دولت است که نام این موزه ، موزهء تاریخ ارمنستان است که چندین طبقه است و یک طبقهء آن به دوران حکومت ایران در ارمنستان و آثار مربوط به این دوره اختصاص داده شده است .

می گویند حدود چهارصد و پنجاه هزار شئی تاریخی در این موزه وجود دارد .

 

یک صد و چهار موزه در ارمنستان فعالیت می کنند

روزنامه>آلیک  - مورخ شنبه سوم سبتاممبر 20011 – ص 5

ایروان  - به نقل از آرمن پرس

خانم آرِو ساموِلیان ، معاون وزیر فرهنگ ارمنستان این مطلب را هنگام مصاحبه با آرمن پرس خاطر نشان ساخت . هر ساله در خصوص موزه های تحت پوشش وزارت فرهنگ ارمنستان ، نظارتهایی صورت می گیرد و در راستای این نظارتها برنامه هایی برای توسعه و رونق این موزه ها در نظر گرفته می شود .

بر طبق برنامه های مالی وزارت شهرسازی ارمنستان بین سالهای 2013 – 2011 برای موزه های تحت پوشش وزارت فرهنگ برنامه های زیربنایی ( برای بازسازی ساختمانی آنها ) پیش بین شده است .

 

چه نیرویی را از قدرت عشق برتر

 می شناسید

 

یگور استراوینسکی

 

 

 

اگر تمامی مردم می دانستند که هر یک چه در غیاب هم می گویند مسلماً چهار نفر دوست در دنیا باقی نمی ماند

پاسکال

 

Մի հարձ , հայ ազգը ինչ պէս ազգ է

 

մի հարձ

       !؟  հայ ազգը ինչ պէս ազգ է

آرام خاچاطوریان، موسیقی ارمنی برای تمام دنیا

آرام خاچاطوریان، موسیقی ارمنی برای تمام دنیا

سحر افشانی

منبع : سایت گفتگوی هارمونیک

http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:sTIFMVL7dcYJ:www.harmonytalk.com/id/1001

 

 

از این نویسنده بخوانید: x

• " Let It Be" اثر مک کارتنی (II)• " Let It Be" اثر مک کارتنی (I)• ال گالادورو افسانه جاودان ساکسیفون• رستروپویچ، نوازنده ای حامی آزادی• نگاهی دیگر به موسیقی پاپ جهان• نیکل بک ، گروه محبوب راک کانادایی • تروایس، گروه موسیقی موفق انگلیسی • آنتون وبرن و تکنیک موسیقی دوازده تنی• بادی گای، سمبل شیکاگو بلوز (III)• بادی گای، سمبل شیکاگو بلوز (II)• بادی گای، سمبل شیکاگو بلوز (I)• پابلو کازالز حامی صلح جهانی • هورن • پابلو کازالز، نوازنده ویلنسل و رهبر ارکستر • یویو ما از جاده ابریشم می گوید • یویو ما، نوآوری در ویلنسل (II)• زوج هنری بارنبویم – دوپره : ژاکلین دوپره (II)• زوج هنری بارنبویم – دوپره : ژاکلین دوپره (I)• دینا شور، ستاره دهه پنجاه • دانیل بارنبویم – نوازنده پیانو و رهبر ارکستر • رابرت مک فرین، افسانه آکاپلا • بابی مک فرین، خواننده ای سنت شکن • لئون گرگوریان، موسیقیدانی از نسل سوم گرگوریان• یک تم و چند تنظیم(Sabre dance) • مارتا خادم- میثاق، جوانترین عضو خانواده خادم- میثاق• وحید خادم- میثاق، از بزرگترین نوازندگان نسل جدید • خاچاطوریان در مقام رهبر ارکستر • آرام خاچاطوریان، موسیقی ارمنی برای تمام دنیا• آپوکالیپتیکا : یک دهه فعالیت و بدعت در نوازندگی ویولن سل • استیو گاد: پرکارترین درامر تاریخ موسیقی • فرانز اشمل، نوازنده ای که اجرای قطعات کلاسیک با سازدهنی را معنا بخشید • رابرت فارنون : افسانه ای در عرصه موسیقی لایت ( قسمت دوم) • رابرت فارنون : افسانه ای در عرصه موسیقی لایت ( بخش اول)• جاکو پاستاریو، نابغه دنیای جز • آلفرد اشنیتکه و سبک پلی استایلیسم(II)• SRV (بخش دوم)• SRV (بخش اول)• آلفرد اشنیتکه و سبک پلی استایلیسم(I)• گری مور• الیزابت شوارزکوف، نقطه اوج سوپرانو• آکاردئون بایان (bandoneón)• میتسوکو اوچیدا، هنرمندی از ژاپن (II)• وودی آلن، کمدین موزیسین• میتسوکو اوچیدا، هنرمندی از ژاپن(I)• مردی با فلوت طلایی • آکاردئون • سحر افشانی• Pachelbel - Canon in D• دیوید گیلمور طرفدارانش را به هیجان آورد• گوستاو سانتائولالا• سیبلیوس : چرا سمفونی باید چهار موومان داشته باشد؟• سیبلیوس : یک سمفونی از اول تا آخر باید موسیقی باشد

آرام خاچاطوریان (Aram Khachaturian) آهنگساز برجسته که بخش عمده ای از موسیقی کلاسیک قرن بیستم به آثار او تعلق دارد، نامی آشنا در عرصه موسیقی جهان است که امروزه آثارش را به کرات از رادیو، تلویزیون و سینما می شنویم. یونسکو نام این هنرمند بزرگ را در زمره سرشناس ترین آهنگ سازان قرن بیستم ثبت نموده و اثر "رقص شمشیر Sabre Dance" از باله معروف " Gayaneh" او در ابتدای لیست محبوب ترین قطعات هنری عصر ما قرار دارد.

به طور خلاصه از میان آثار او می توان به کنسرتو و کنسرتو- راپسودی هایی برای ویولن، ویولن سل و پیانو، سه سمفونی مختلف و باله های Spartak و Gayane ( که در فیلم اودیسه فضایی 2001 استنلی کوبریک از آن استفاده شده ) به انضمام آثاری در زمینه موسیقی متن فیلم) و سریال های تلویزیونی از جمله The Onedin Line است که در دهه 70 از شبکه تلویزیونی BBC پخش می شد، اشاره نمود.

آرام خاچاطوریان در ششم ژوئن سال 1903 در حومه شهر تفلیس در یک خانواده فقیر ارمنی چشم به جهان گشود. در آن زمان علاوه بر مدرسه موسیقی و سالن اپرای ایتالیایی، بخشی از جامعه موسیقی روسیه – RMC - نیز در این شهر متمرکز بود. چهره های شاخص فرهنگی و هنری از جمله سرگئی راخمانینف به این مکان آمد و شد داشتند. موسیقی دانان بسیاری در آنجا ساکن بودند که نقش بسزایی در شکل گیری مدارس موسیقی این شهر ایفا نمودند.

خاچاطوریان، خود شهر زادگاهش را "شهر نواها" می خواند. در حقیقت آنچه در این شهر به گوش می رسید ترکیبی از موسیقی ملل مختلف بود که اولین تاثیرات را در شخصیت این هنرمند بزرگ به جای گذاشت، شاید به همین دلیل بود که او همواره از تعصبات بی اساس نسبت به موسیقی ملی کشورش دوری می جست و احترام بسیاری برای موسیقی ملیت های مختلف قائل بود. نگاه گسترده و جهانی خاچاطوریان به موسیقی یکی از ویژگی های بارز آثارش به شمار می رود.

علیرغم توانایی های نهفته بسیار در زمینه موسیقی، خاچاطوریان برای اولین بار درسال 1922 و در سن 19 سالگی با ثبت نام در یک دوره آموزش ویولن سل در مسکو به طور جدی به موسیقی پرداخت. در همان سال او از دپارتمان ریاضی و فیزیک دانشگاه مسکو نیز دیپلم دریافت نمود. استعداد نهفته موسیقی اش سبب پیشرفت بسیار سریع او شد و پس از مدت کوتاهی او به عنوان بهترین شاگرد کلاس، در ارکستر هنرستان موسیقی مسکو به نوازندگی مشغول شد.

برگزاری یک دوره آهنگسازی در هنرستان، بهانه ای برای ورود او به این عرصه بود. پس از فراگیری مهارت های اولیه در رشته آهنگسازی در سال 1929 به هنرستان ملی موسیقی مسکو که توسط Nikolai Yakovlevich Myaskovsky اداره می شد، راه یافت. آشنایی با Sergey Prokofiev در سال 1933 نقطه عطفی برای شکوفایی شخصیت هنری خاچاطوریان بود و آثار این نابغه بزرگ موسیقی، آهنگساز جوان را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در عین حال قطعات ساخته شده خاچاطوریان نیز تحسین Prokofiev را برانگیخت و مایه حیرت او شد، تا جایی که آهنگساز جوان را همراه خود به پاریس برد و در آنجا بی درنگ به اجرای آثارش همت گمارد.

خاچاطوریان، شوستاگویچ و پروکوفیف اولین اثری که از او منتشر شد "Dance" برای پیانو و ویولن بود که بسیاری از خصوصیات سبک منحصر بفرد سازنده اش در آن نمایان بود: خلاقیت و بداهه، تنوع تکنیکی و رد پایی از آلات موسیقی شرقی. خاچاطوریان خود در این باره می گوید :"ویژگی های موجود در کارهایم به موسیقی زمان کودکی ام که به نوعی ریشه در موسیقی شرق دارد، بر می گردد."

او به تدریج تغییر مسیر داد و به قالب های گسترده تر موسیقی پرداخت. در سال 1932 قطعه "Toccata" را برای پیانو ساخت که تحسین همگان را برانگیخت و یک سال بعد اثر جدیدی به نام "Dance suite" را برای ارکستر سمفونی ساخت. Dmitriy Kobalevskiy در باره این کار می گوید :" اولین اجرای این اثر پویا و جذاب، موفقیت بزرگی برای آهنگساز جوان محسوب شد و بلافاصله او را در زمره بهترین آهنگسازان کشورش قرار داد. " در حقیقت در این کار خاچاطوریان مهارتش در اجرای آثار ارکستری را به همگان ثابت کرد.

در سال 1935، در تالار موسیقی مسکو اولین سمفونی ساخته شده او به رهبری E. Senkara به عنوان پایان نامه فارغ التحصیلی این آهنگساز جوان، اجرا شد. این اثر در حقیقت پایانی بود بر سال های تحصیل پرثمرش در هنرستان و آغازی بر دوران طلایی و شکوفایی خلاقیت های این آهنگساز بزرگ. کلیه حضار، رسانه های گروهی، همکاران و دوستان او به غنای ملودی های به کار رفته در این سمفونی و اهمیت محتوایی اش معترف بودند.

پس از آن او کار بر روی موسیقی نمایشنامه های مختلف را آغاز نمود، از مهم ترین آثار او در این ژانر می توان به : The Valencian Widow در سال 1940 و Masquerade در 1941 اشاره نمود. او از سینما نیز غافل نماند و آثار ارزنده ای در این زمینه ارائه نموده که فیلم های Pepo و Zangezur بارزترین آنها به شمار می آیند.

استعداد و توانایی های این آهنگساز برجسته بیش از هر چیز در سمفونی هایش قابل ملاحظه است. کنسرتوی پیانو سال 1936 و کنسرتوی ویولن او در سال 1940 آثاری که با استقبال بی نظیر مخاطبان مواجه شدند، از موفقیت های بزرگ زندگی هنری خاچاطوریان محسوب می شود و بیش از هر چیز سبک متمایز و خلاقیت های جسورانه او را در این ژانر به نمایش می گذارند.

 

 

کشف یک گل 84 میلیون ساله

کشف یک گل 84 میلیون ساله

روزنامه آلیک – مورخ یک شنبه 28 آگوست 2011 – صفحهء 6

ترجمه از گارگین فتائی

 

به نقل از Tert am  دانشمندان از طریق موسسهء تحقیقاتی رنتگن Rentgen به تحقیق در مورد یک گل هشتاد و چهار میلیون ساله پرداخته اند  . دانشمندان ، نتایج این تحقیقات را در کنگرهء بین المللی گیاه شناسی که در ملبورن استرالیا برگزار شد ارائه دادند .

این گل سه میلیمتری در جنوب غربی سوئد کشف شده است . به کمک موسسه رنتگن ، دانشمندان به تحقیق در ساختمان درونی این گل پرداخته اند . این گل در زمان حیات دایناسورها وجود داشته است  ولی این که این گل در زمرهء کدام نوع یا دسته از گلهاست هنوز چیزی معلوم نشده است .

همیشه عاشق

همیشه عاشق

گارگین فتائی

 

تو ای زیباترین زیبای شیرین

خواب دیرین

هر چه گشتم من تو را پیدا نکردم

از زمان گفتمان بین ما

در ورای رازها

طی شده بس روزها و ماهها

لیک عاجز بودم از نسیان تو

صد هزاران آه و درد !

از ندانم کاری این روی زرد

کاش اندیشیده بودم حیله ها

تا که دیدارش کنم در لحظه ای

کان حضورش قلب من ، شیرین بکرد

 لیک کی باشد نیاز چاره ها

روی کاغذ پاره ها !

هر زمان در هر مکان

با قرار و بی قرار

هوشیاری باشدم

یا که خواب

همچنان در فکر اویم

واز خدا خواهم که آرد عشق و مهرش را به سویم

چون که صبحم با خیالش می شود آغاز

شب به یادش می رسد پایان

عشق او در قلب من گیراترین است

حس دوری در تنم میراترین است

عاشقم از هر که می خواهید بپرسید

از غم تنهایی و دوری و بی مهری بترسید

صد هزاران بار عاشق گشته اید

این را بگوئید

آن کدامین از ته دل بوده است ؟

آن را بجوئید

راستین عشقی بُوَد آن که تو را از پا به سر آتش زند

میل دل بستن ز تو سوی فلک ، سر کش زند

پس بگیری عشق او با چنگ و دندان

خود بیاری روح او

در قلب و در جان

من بگویم به شما ای دوستان !

می روم در او بمیرم

تا که شوقش در تنم آید که روحش در دل و جان

 

بهترین و بدترین روز یک وکیل

بهترین و بدترین روز یک وکیل

 

بهترین روز ،  روزی است که رای به نفع موکلش صادر شده و آن وکیل توانسته در پروندهء قضایی و دعوای موکلش پیروز شود .

بدترین روز یک وکیل ، روزی است که رای به ضرر موکلش صادر شده و او باید به موکلش بگوید که  او محکوم شده و یا دعوایش رد شده است  .

 

Ամէն օր ես ու Աստւածը մոռանում ենքնա իմ սխալները

 և

ես իրա շնորհը

 

هر روز من و خداوند فراموش می کنیم

او خطاهای مرا

و

من لطف او را