الوی ارمنی

الوی ارمنی

 

نام زرد آلو در لاتین ( که نام علمی این میو نیز می باشد ) پرونوس آرمنیاکا Prunus Armeniaca   که به معنای آلوی ارمنیست می باشد  .  در کتاب پهلوی خسرو کواتان ( قبادان) و ریتک در فقرهء 52 آن از شفتالوک آرمنیک نام برده شده که همان آلوی ارمنی لاتینی است . اما این میوه از درختان بومی چین است و چون توسط ارمنیها به دست رومیها رسیده به همین خاطر به این اسم نامیده شده است . این میوه گویا از یک سده پیش از میلاد به ایران رسیده و سپس به ارمنستان و یوانان  و روم رفته است .

 

منبع : هُرمَزدنامه – نوشتهء ابراهیم پورداوود – انتشارات اساطیر- چاپ اول 1380 – صفحات 4و 90

حرف

حرف

گارگین فتائی

 

اگه باهام حرف بزنی،  دنیا برام عوض میشه

مثل عقاب پر می زنم به آسمون سر می زنم

اگه باهام حرف بزنی ، عشقمو تقدیم می کنم

مجری خنده هات میشم ،  پیش تو تعظیم می کنم

اگه باهام حرف بزنی ، خورشیدو از جا ذمیکنم

میرم بالای آسمون ، قلبتو اونجا می زارم

اگه بهم بگی آره ، هر چی بخوای همون میشم

برای تو هلاک میشم ، یک دل و یک زبون میشم

افسوس که تو هیچ وقت باهام ، گرم و صمیمی نمی شی

برای من همنفس و یار قدیمی نمی شیچ

اگه باهام حرف بزنی ، زندگی از سر می کنم

عکس قشنگتو همه ، طلای برتر می کنم

هیچ می دونی یکی میاد که فکر اون فقط تویی

دلش برات هی می تپه ، دلبر اون فقط تویی ؟

کاش دوباره روزی بیاد که تو کنارم بمونی

عشق دل پاک منو ، لایق چشمات بدونی

اگه باهام حرف بزنی ، حرفاتو از بر می کنم

نگاه شیرین تو رو ، قند مکرر می کنم

 

 

 

بذله گویی های حافظ

بذله گویی های حافظ

تاتول اُهانیان

منبع روزنامهء آلیک  - مورخ سه شنبه نوزدهم جولای 20011 – صفحهء 7

ترجمه از گارگین فتائی

 

حافظ ـ 1389 – 1350) در غزلسرایی فارسی از شخصیت ها و نوابغ برجسته محسوب می شود . نام اصلیش شمس الدین محمد بوده و در شیراز متولد شده و تمامی عمرش را در شیراز سپری نمود . او بر زبان عربی مسلط بوده و قرآن را از حفظ داشت به همین خاطر شهرت ادبی او حافظ به معنای حفظ کنندهء قرآن بوده است .

قسمت اصلی دیوان او را غزلیاتش تشکیل می دهند که اوج و قلهء رفیع غزلیات فارسی محسوب می شوند .

حافظ در کنار استعدادهای گوناگونش ، استاد بزرگ بذله گویی نیز بوده است که بارزترین نمونه های آن را در زیر می آوریم

شاه شجاع که دارای اصلیت ترکی بوده ( و حافظ زمانی در دربار او خدمت می کرده است )  دارای نوشته های متوسطی بود . وی از اینکه غزلیات حافظ  دارای هماهنگی نیست او را مورد سرزنش قرار می دهد . حافظ با بذله گویی پاسخ می دهد «  غزلیات من که این عیب را دارند در دنیای هنر مشهورند در حالی که غزلیات برخی از شعرا ( منظور وی شاه شجاع بود ) از دروازه های شهر بیرون نرفته اند .

یکی از متهم کنندگان حافظ به این معترض می شود که چرا مصرع اول از اولین بیت غزلیات حافظ با شعر یزید بن معاویه ( که شخصی منفور در مذهب شیعه است ) آغاز می شود

اولین بیت از اولین غزل حافظ چنین است

الا يا ايها الساقي ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل‌ها

حافظ پاسخ می دهد ( حتی اگر از دهان سگ هم دانه ای مروارید بیافتد می توان آن را شست و بر سر گذاشت »

تیمور لنگ پس از تصرف شیراز با آگاهی از این بیت حافظ که می گوید

اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را

به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را

(در آن زمان شیراز دارای دختران و زنان بسیار زیبایی بود که حاصل ازدواج سربازان مغول با مردم شهر بودند )

تیمور لنگ فرمان می دهد تا حافظ را به نزد خود بیاورند سپس با لحنی تحقیرآمیز به او می گوید

« ای مردک من کشورها و شهرهای زیادی را با خاک یکسان کرده ام  تا بتوانم شهرهای لطیف و ناز سمرقند و بخارا را رونق بخشم آن وقت تو همین طوری پایتخت من سمرقند و شهر بخارا را به یک خال می فروشی !؟»

حافظ پاسخ می دهد

« ای سلطان بزرگ با چنین بخششهایی است که من به این روز افتاده ام و چیزی ندارم »

تیمور لنگ که از این سخن حافظ به وجد آمده بود نه تنها او را مورد ملامت و سرزنش قرار نمی دهد بلکه با هدایایی او را بدرقه می کند .

در آخر باید گفت که با مرگ حافظ ، دشمنان و رقبایش فرصت را مغتنم شمرده و بر تشییع جنازهء او حاضر نشده و بر سر مزارش دعا نمی خوانند با این اعتقاد که حافظ فردی بی ایمان و بی دین بوده است . پس از مجادله بین طرفداران و مخالفان حافظ ، تصمیم می گیرند که برای تشخیص خوب یا بد بودن حافظ به دیوان او رجوع کنند ( اکنون نیز ایرانیان برای گشودن طالع خود به دیوان حافظ مراجعه کرده و با آن فال می گیرند ) با باز کردن دیوان حافظ ، آن غزلی نمایان می شود که آخرین بیت آن این مضمون را دارد که از شرکت در تشییع جنازهء حافظ امتناع نورزید زیرا که گر چه او گناهکار است ولی به بهشت می رود . بدین ترتیب دعوی پایان یافته و حافظ را طبق مراسم به خاک می سپارند .

 

منابع

1: مجموعهء غزلیات حافظ – حسن پژمان – 1318

2: غزلیات حافظ – ترجمهء آزاد ماتیان - 2007

پیشینۀ دوستی اقوام ایرانی و ارمنی در گذر تاریخ

پیشینۀ دوستی اقوام ایرانی و ارمنی در گذر تاریخ

نویسنده: دکتر کامران احمدی

فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره 47 - سال سیزدهم - بهار 1388

 

 سابقۀ دوستی دو قوم ایرانی و ارمنی به چند هزار سال پیش؛ یعنی، به زمان حیات اقوام هند و اروپایی باز می گردد. از آن زمان به این سو، در وقایع مهم تاریخي، ایرانيان و ارمنيان همواره در كنار یکدیگر و اغلب به صورت متحد شرکت داشته اند. در زمان تأسیس اولين امپراتوری جهاني؛ يعني، هخامنشی ارمنيان متحد کوروش و در زمان استقرار آن، نیز متحد داریوش بودند.

 

 زبانهای هند و اروپایی

     محدودۀ جغرافیایی زبان های هند و اروپایی     

ایرانیان و ارمنيان در زمرۀ اقوام هند و اروپایی هستند. اين اقوام در حدود هزارۀ دوم پیش از میلاد از محلی در شمال یا شمال غربی دریای خزر، كه مسكن اوليۀ آنها بوده، به حرکت در آمدند و به سرزمين هاي جنوبي تر مهاجرت کردند و در محدوده ای ما بین هند تا اسپانیا، ساکن شدند.

 شباهت های قواعد دستوری و لغوی در زبان اقوام هند و اروپایی ناشی از خاستگاه مشترک آنهاست؛ برای مثال، مي توان به لفظ برادر و مادر در فارسی و برادر[2] و مادر[3] در زبان انگلیسی اشاره کرد.

این اقوام، که در آغاز دارای زبانی مشترک بودند، در طی زمان به گروه ها و شاخه های زبانی مختلف تقسيم شدند. از جملۀ این گروه ها می توان به شاخه های زیر اشاره کرد:[4]

 

• شاخۀ ژرمانی:

 این شاخه شامل زبان های انگلیسی، آلمانی، هلندی، سوئدی، نروژی، دانمارکی و غیره است.

 

• شاخۀ اسلاوی:

 این شاخه شامل زبان های روسی، چکی، لهستانی، بلغاری، اوکراینی، اسلونیایی و غیره است.

 

• شاخۀ ایتالیک:

این شاخه شامل زبان های فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، رومانیایی، پرتغالی و غیره است.

 

• شاخۀ ارمن ـ آرین:

این شاخه شامل زبان های ارمنی، سانسکریت و ایرانی است.

 

شاخۀ ارمن ـ آرین، که زبان های ارمنی، ایرانی و هندی را در بر می گیرد، خود به دو زيرشاخۀ ارمنی و آرین، که شامل سانسکریت (هندی، بنگالی،...) و ایرانی (فارسی، كردي،...) است، تقسیم می شود.[5] با این وصف قومیتی نزدیک بین اقوام هندی، ارمنی و ایرانی وجود دارد و در ادامۀ مهاجرت اين اقوام نزدیکی بيشتري نیز بين دو قوم ایرانی و ارمنی پدید آمده است.

 

 

گروه ها و شاخه های زبان های هند و اروپایی

 

 هنر ایرانی و اورارتویی

در حدود هزارۀ اول پیش از میلاد، پارس ها و مادها طی مهاجرت خود در اطراف دریاچۀ ارومیه استقرار یافتند. این محل جزء متصرفات کشور اورارتو بود که مدتی بعد نام آن به ارمنستان تغيير یافت. پارس ها پس از مدتی اقامت در اين ناحيه رهسپار جنوب فلات ایران شدند اما به عقیدۀ رمان گیرشمن همین مدت زمان اندک هم کافی بود تا پارس ها تحت تأثیر هنر اورارتو قرار گیرند.[6] بدين ترتيب، پارس ها، پس از استقرار در جنوب فلات ایران، با استفاده از هنر اقوام باستانی و به خصوص، هنر اورارتویی و مادی هنری به وجود آوردند که می توان نام هنر ایرانی و اورارتویی بر آن نهاد. اين هنر تأثیری مهم بر هنر دورۀ هخامنشي گذارد چنان كه در معماری پاسارگاد و تخت جمشید قابل مشاهده است.

پدید آمدن هنر ایرانی و اورارتویی، که در اثر نزدیکی اقوام پارسی، مادی، ارمنی و اورارتویی به وجود آمده بود، پیش زمینۀ همکاری نزدیک سه قوم پارس، ماد و ارمنی در دولت ماد و هخامنشی شد.

 

 دولت ماد

با تشکیل دولت ماد، در حدود سدۀ هفتم پیش از میلاد، روابط نزدیک تری بین اقوام پارسی، مادی و ارمنی به وجود آمد. سقوط آشور از وقایع مهم دنیای قدیم بود و جنگ مادها و متحدانشان علیه آشور، که از مستبدانه ترین حکومت های تمام دوران ها به شمار می رفت، جنبه ای ترقی خواهانه داشت. از جملۀ این متحدان باید از ارمنستان نام برد که به سرکردگی پارویر در براندازی کشور خونخوار آشور با مادها متحد شده بود.[7] به گفتۀ دیاکونوف اطلاعات موجود نشان می دهد رفتار مادها و متحدانشان با آشوری ها به مراتب ملایم تر و بهتر از روش آشوری ها با مغلوبینشان بوده.[8] به هر روی، سقوط آشور راه گشای تأسیس امپراتوری ماد شد.

آخرین پادشاه ماد ایشتوویگو (آستیاژ) نام داشت و کوروش، مؤسس دولت هخامنشی، از سرداران وی به شمار می رفت.[9] به گفتۀ موسی خورنی تیگران، شاهزادۀ ارمنی، که برادر زن پادشاه ماد بود، از دوستان کوروش محسوب مي شد و همواره به اتفاق جنگاوران ارمنی خويش در اردوکشی های وی شرکت می کرد.[10]

 

 کوروش

طی اختلافاتی که بین کوروش و آستیاژ در گرفت و منجر به تأسیس امپراتوري هخامنشی شد، به گفتۀ گزنفون تیگران، پادشاه ارمنستان، از کوروش جانبداری کرد. علاوه بر تیگران تعداد زیادی از بزرگان ماد و همین طور بسیاری از مغان (قبیله ای که دست اندر کار امور کاهنی و دبیری بودند) نیز جانب پادشاه ماد را رها کردند و به کوروش پیوستند. به همین دلیل مادها، مغان و ارمنی ها در زمان پادشاهان هخامنشی همواره از اهمیتی فراوان برخوردار بودند و از ارکان حکومت آنان به شمار می رفتند.

کوروش پادشاهی بزرگ بود که همۀ تاریخ نویسان از او با احترام و ستایش یاد کرده اند. در بزرگی شخصیت کوروش همین بس که در کتاب مقدس(عهد قدیم) از او همچون مسیح[11] یاد شده است (اشعیای نبی، باب 45). در کتاب مقدس از مغان[12] نیز به نیکی یاد شده و در ذکر احوال آنان آمده است که به دنبال ستارۀ نوید دهندۀ تولد عيسي مسیح از مشرق به اورشلیم آمدند تا وي را پرستش کنند(عهد جدید، متی، باب 2).

 

گوماتا مغ و داریوش

بنا بر کتیبۀ بیستون و نوشته های هرودت پس از آنکه کمبوجیه، پسر کوروش، به قصد کشورگشایی رهسپار مصر شد در کشورهای تحت نظر هخامنشیان اغتشاشاتی علیه وی به وجود آمد و شخصی به نام گوماتای مغ، که خود را بردیا، برادر کمبوجیه، معرفی می کرد بر تخت پادشاهی ایران نشست و مردم کشور های تابعۀ هخامنشی نیز جملگی به وي پیوستند.[13] گوماتا پس از رسیدن به حکومت دست به مجموعه اقداماتی در جهت اصلاحات اجتماعی، سیاسی و مذهبی زد که خشنودی کشورهای تابعه را به همراه آورد.[14] داریوش، که از جمله سرداران کمبوجیه در لشکرکشی وی به مصر بود، پس از بازگشت به اتفاق شش تن دیگر از همراهان خود دست به کودتا زد، گوماتا را کشت و خود را پادشاه ایران اعلام کرد. هردوت می گوید پس از این واقعه اکثر ملل تابع غمگین شدند و بر مرگ گوماتا گریستند.[15] در طی این وقایع، که بین سال های 522 ـ521 پیش از میلاد رخ داد، بسیاری از کشورهای تابع هخامنشیان دست به اعتراض و شورش علیه داریوش زدند اما برخی نیز به جانبداری از وی برخاستند.

هرچند نام ارمنستان در کتیبۀ بیستون در میان کشور هایی نیست که علیه داریوش شورش کردند ارمنیان در تحولات تاریخی این دوره نقشی مهم داشتند. داریوش پس از نوزده نبرد و از بین بردن نه تن از فرماندهان معترض، که ادعای پادشاهی داشتند، حكومت را در دست گرفت. در میان این نه تن، که تصاویر آنها در کتیبۀ بیستون (نزدیک کرمانشاه) موجود است ارمنی ای نیز به نام ارخه حضور داشت که در بابل خود را پادشاه خواند. کشور بابل، که وارث تمدن باستانی سومر بود، در آن زمان از مراکز مهم دولت هخامنشی به شمار می رفت و در واقع، پایتخت اداری آن محسوب می شد و در زمان کوروش نیز، بدون جنگ خود را تابع دولت هخامنشی اعلام کرده بود.

علت آنکه آرخه نه در ارمنستان بلکه در بابل مدعی پادشاهی شده بود وجود منصب های مهم ارمنیان در زمان کوروش، کمبوجیه، بردیا و گوماتا در دستگاه اداری هخامنشی بود. ارخه نیز، که در واقع به طرفداری از عقاید گوماتا سر به شورش برداشته بود، مقام بسیار بالایی در دستگاه اداری هخامنشیان داشت و نایب فرماندار بود. او پس از چند ماه پادشاهی در بابل کشته شد.

در میان سردارانی که در نوزده جنگ داریوش وی را همراهی کرده بودند تا بر مسند قدرت تکیه زند شش پارسی، یک مادی و یک ارمنی وجود داشتند. دادرشیش ارمنی جزء اولین سردارانی بود که داریوش به وی اطمینان کرد و وی را در رأس ارتشی به نبرد علیه فرورتیش، پادشاه ماد، فرستاد. دادرشیش در چندین نبرد به نفع داریوش شرکت کرد. از اعتمادی که بین داریوش و دادرشیش وجود داشت می توان دریافت دادرشیش جزء سردارانی بوده که همراه کمبوجیه به مصر رفته بودند و در نتیجه در آن نبرد با داریوش همراه بوده. در جایی نیز وی را ساتراپ معرفی کرده اند.

در کشمکش میان داریوش و گوماتا آنان که به هواخواهی داریوش برخاستند اغلب سردارانی بودند که با اصلاحات گوماتا متضرر شده بودند و یا می خواستند امپراتوری را به هخامنشیان بازگردانند. کسانی هم که جانب گوماتا را گرفتند و به خون خواهی وی علم مخالفت با داریوش را برداشتند سرداران و بزرگانی بودند که از طرف گوماتا یا پیشینیان وی مأمور ادارۀ کشورهای مختلف امپراتوری هخامنشی شده بودند و به انقلابی بودن اصلاحات وی اعتقاد داشتند. بدین ترتیب، دادرشیش ارمنی جانب داریوش را گرفت و ارخه ارمنی علم مخالفت برداشت. با همۀ این اوصاف، داریوش به کمک پارسیان، مادها و ارمنیان توانست شورش هایی را که پس از مرگ گوماتا به وجود آمده بود درهم شکند و زمام امور کشور را در دست گیرد.

 

 ارمنیان در تخت جمشید و دیگر آثار به جای مانده از این دوران

داریوش پس از تثبیت قدرتش در مسند پادشاهی ایران و خنثی ساختن اصلاحات گوماتا دستور داد تخت جمشید را بنا کنند تا سالی یک بار مللی که دولت هخامنشی متشکل از آنها بود به حضور وی بار یابند. برخی بر این باورند که این روز در اول بهار (نوروز) جشن گرفته مي شد و گروهی معتقدند این مراسم را در اول پاییز (جشن مهرگان، روز کشته شدن گوماتا) برپا می کردند. در هر حال، در این روز سران هر قوم به حضور پادشاه ایران بار می یافتند و هدایایی برای تهنیت به وی تقدیم می کردند.

 

 رئیس هیئت ارمني را نشان می دهد که حاجبی مادی او را به نزد شاه هخامنشی هدایت می کند. هیئت ارمنیان سومین هیئتی است که پس از مادها و پارسیان خوزی وارد صحنه می شود[16] و این به خاطر نزدیکی این قوم به هخامنشیان و همکاری آنان در شکل گیری حکومت هخامنشي است.

هدایای پیشکشی هیئت ارمنی به شاه هخامنشی شامل یک اسب و یک گلدان طلا است. این هدایا حکایت از آن دارد که ارمنیان در صنعت فلز کاری و پرورش اسب در دنیای قدیم زبانزد بوده اند. مطالعۀ پوشاک هیئت های مادی و ارمنی در تخت جمشید و سایر آثار به جا مانده از آن زمان نشان می دهد که این دو قوم لباس هایی کاملاً مشابه دربر داشتند و تنها در شکل کلاه هایشان اندكي با هم متفاوت بوده اند. پارس ها (قبل از تشكيل دولت هخامنشي) و اهالی کاپادوکیه (که از نظر موقعیت جغرافیایی نزدیک به مادها و ارمنیان بودند) نیز لباس هایی مشابه داشتند حتی شکل اسلحه هایی که بر کمر می بستند نیز در بین ارمنیان و مادها مشترک بود.

بر روی مجسمۀ داریوش، که آن را در مصر ساخته اند و بعدها در شوش پیدا شد و هم اکنون نیز در موزۀ ملي قرار دارد نام ارمنستان در یک طرف مجسمه، پس از کشور بابل به خط هیروگلیف ذکر شده است.

ارمنستان در زمان داریوش به دو ساتراپی تقسیم می شد و به گفتۀ دیاکونوف بسیاری از ساتراپ های ارمنستان قرابتی دور یا نزدیک با پادشاهان هخامنشی داشتند. مقر دودمان ساتراپان ارونتیان[17] در ارمنستان شرقی بود و احتمالاً، از همان خاندان تیگران به شمار می آمدند. رواج نام اورنت ـ اروآند[18] در میان این ساتراپ ها و ارتباط آن با نام پدر تیگران؛ یعنی، اروآند مؤید این مسئله است. [19]

 

شباهتهای فرهنگی دیگر در ميان اقوام مادی، پارسي و ارمني

شباهت هاي موجود ميان اقوام مادی، پارسي و ارمني محدود به لباس و سلاح نمی شود. در میان اسامی پادشاهان و ساتراپ های ارمنی به نام هایی برمی خوریم که در ميان اين سه ملت مشترک اند مانند: تیگران، پارنواس و دادرشیش.

در مورد مذهب نیز استرابون می گوید: (( رسوم مقدس پارس ها بی استثنا مورد احترام مادها و ارمنیان است)).[20] مذهب هخامنشی در آن زمان كاملاً مشخص نیست. عده اي آنها را زردشتي و عده اي مزدايي دانسته اند. در هر حال، اهورا مزدا در نزد آنها خدای یکتا محسوب می شد و میترا و آناهیتا نیز از احترامی خاص برخوردار بودند. به گفتۀ استرابون ارمنی ها توجهی خاص به آناهیتا و میترا داشتند؛[21] ایزدانی که شديداً مورد احترام پارس ها و مادها بودند.

پس چنانکه گفتیم سابقۀ دوستی اقوام ایرانی و ارمنی به زمان حیات اقوام هند و اروپایی، كه سرچشمۀ مشترك هر دو قوم است، باز می گردد و از آن دوران به بعد هم در وقایع مهم تاريخي همچون سقوط نينوا و تأسيس امپراتوری هخامنشی این دو قوم همواره متحد هم بوده اند. پارویر ارمني در شكست آشور به شاه ماد كمك کرد و تيگران، شاه ارمنستان، كوروش را در رسيدن به قدرت یاری رساند. در زمان داريوش و پس از مرگ گوماتا مغ هم پارس ها، ماد ها و ارمنیان به دو گروه تقسیم شدند. گروهی به خونخواهی گوماتا و به هواداری از اصلاحات اجتماعی وی دست به شورش برداشتند، مانند آرخۀ ارمنی و گروهی دیگر همانند دادرشیش ارمنی به یاری داریوش شتافتند تا امپراتوری هخامنشی را به صورت اولیۀ خود باز گردانند.

پارس ها، مادها و ارمني ها، هر سه، در تشکیل دولت هخامنشی همكاري داشتند؛ همکاری ای که يكي از نتايج مهم آن ایجاد صلحی پایدار در دنیای قدیم بود. آنان در سايۀ امنیتي كه ايجاد کردند شرایطی به وجود آوردند تا دانشمندانی نظیر افلاطون، هرودت و فیثاغورث با سفر به شرق از دانش چندین هزار سالۀ مشرق زمین توشه برگیرند و دانش زمان خويش را پيش رفت دهند.

 

 

 

منابع

داندامایف، م. آ. ایران. ترجمۀ روحی ارباب. تهران: علمی فرهنگی، 1373.

دیاکونف، ا.م. تاریخ ماد. ترجمۀ کریم کشاورز، تهران: علمی و فرهنگی،1380.

گرلدوالزر. اقوام شاهنشاهی هخامنشی. ترجمۀ خوب نظر. شیراز: دانشگاه پهلوی، 1352.

گزنفون. سیرت کوروش. ترجمۀ وحید مازندرانی. تهران: شرکت سهامی کتاب های جیبی، 1350.

گیرشمن، رمان. هنر ایران. ترجمۀ عيسي بهنام. تهران: علمی فرهنگی، 1371.

Gamkrelideze, T.(( L’aube des langues indo-europeennes)). Pour la Science. 151. Mai 1990.

herodotus, histories, george rawlinson(trans.). london: [s.n], 1993.

strabon, geography. horas l. jones( trans.). london: [s.n], 1994.

 

 

 پی نوشت ها:

1- کارشناس ارشد علوم باستانی و دکترای علوم مواد.          

2- brother

3- mother

4-  T. Gamkrelideze, (( L’aube des langues indo-europeennes)) , Pour la Science, 151(Mai 1990)

5- ibid  

6- رمان گیرشمن، هنر ایران، ترجمۀ عيسي بهنام (تهران: علمی و فرهنگی،1371).        

7- ا.م. دیاکونف، تاریخ ماد، ترجمۀ کریم کشاورز(تهران: علمی و فرهنگی،1380).

8- همان.           

9- گزنفون، سیرت کوروش کبیر، ترجمۀ وحید مازندرانی (تهران: شرکت سهامی کتاب های جیبی،1350).    

10- دیاکونف، همان.

11- در اینجا مسیح به معنای نجات دهنده است و از کوروش به منزلۀ منجی قوم یهود یاد شده است.         

12- البته، منظور از مغان صرفاً نمی تواند روحانیان مزداپرست دین زردشت بوده باشد.      

13- آ.م. داندامایف، ایران، ترجمۀ روحی اربابی(تهران: علمی و فرهنگی،1373).               

14- تاریخهرودت. ترجمۀهادیهدایت(تهران: دانشگاه تهران،1339).

15- همان.         

16- گرلدوالزر، اقوام شاهنشاهی هخامنشی، ترجمۀ خوب نظر با همکاری ع. شاپور شهریاری(شیراز: دانشگاه پهلوی،1352).

17- یرواندیان در زبان ارمنی.          

18- یرواند در زبان ارمنی.  

19- داندامایف، همان.      

  strabon, geography, horas l. jones(trans.) (london: s.n, 1994)-20

21-  idib           

 

 

 

اسامی قدیسین ارمنی

اسامی قدیسین ارمنی

منبع : تاریخ کلیسای ارمنی – نوشتهء ادیک باغداساریان – ناشر مولف – چاپ نخست 1380

زیرنویس و آوانویسی انگلیسی از گارگین فتائی

 

ارامنه در نزد خود دارای افرادی بوده اند که این افراد از سوی کلیسای ارمنی در فهرست قدیسین محسوب شده اند . اسامی تعدادی از کلیساهای ارمنی ریشه در نام این قدیسین دارد  .البته تعدادی از این قدیسین دارای اصلیت ارمنی نبوده ولی کلیسای ارمنی آنها را هم جزء قدیسین خود شمرده است . در زیر فهرستی از اسامی قدیسین ارمنی ارائه می گردد

 

1: آبکار Abkar اولین شاهی که به خداوند ایمان آو vn

2: اسقف آده Ade اولین شخص در دربار بود که از بت پرستی به مسیحیت گرایش یافت و توسط تادئوس حواری به عنوان اسقف منطقه دست گذاری شد

3: باکره ساندوخت Sandukht اولین باکرهء شهید در کلیسای ارمنی و دختر پادشاه سانتروک جانشین آبکار

4: باکره های هریپسیمه[1] Hripsime و گایانه Gayane که 27 نفر بودند

5: وُسکیانک Voskiank که پنج نفر بوده و اولین عابدان و زاهدین منزوی ارمنی بودند

6: سوکیاسیانک Sukiasiank که نوزده نفر از درباریان پادشاه آرتاشىس بودند

7: آنتون Anton و کرونیدس Kronidos که جزء اولین زاهدان مسیحی بودند

8: گریگور لوساوُریچ روشنگر Grigor Lusavorich  اولین بانی کلیسای ارمنی

9: پادشاه تیرداد پادشاهی که مسیحیت را مذهب رسمی ارمنستان اعلام کرد

10: آشخن Ashkhen و خسرودخت Khosrovadukht آشخن همسر تیرداد و خسرو دخت دختر خسرو پدر تیرداد بود

11: آریستاکس Aristakes پسر کوچک گریگور روشنگر

12: ورتانس Vrtanes پسر ارشد گریگور روشنگر

13: گریگوریس Grigoris فرزند ارشد ورتانس

14: هوسیک Husik فرزند کوچک ورتانس

15: نرسس بزرگ Nerses نوهء گریگور روشنگر

16: دانیل آشوری Daniel شاگرد گریگور روشنگر

17: اسقف خاد ، همکار صمیمی نرسس بزرگ

18: ساهاک پارتی Sahak Partev که حدود 51 سال بر مسند رهبری کلیسای ارمنی نشست

19: مسروپ ماشتوتس Mesrop Mashtots مخترع الفبای ارمنی و مترجم کتاب مقدس به ارمنی

20: سارکیس[2] Sarkis دارای اصلیت یونانی بود که به فغرا کمک می کرد و به شهادت رسید کلیسای ارمنی به علت عدم توجه رشادت های او از سوی کلیساهای دیگر ، وی را در زمرهء قدیسین خود شناخت

21: استپانوس[3] Stepanos   و معتقدان به او

22: وارتان مامیکونیان Vartan Mamikonian  و مدافعان کلیسای ارمنی در 451 میلادی در برابر یزدگرد دوم ساسانی

23: یقیشه وارتاپت yeghishe Vartapet  که از تاریخ نگاران مشهور بوده است

24: قِوُند یانیک Ghevond Yanik روحانی نمونهء نبرد آوارایر ( با یزدگرد دوم )جاثلیق هوسِپ و دیگر روحانیون

25: مترجمان مقدس[4] که تعداد آنها 100 نفر بود و . شصت نفر از آنها پیرو از شاگردان ساهاک پارتی و چهل نفرشان هم از شاگردان مسروپ ماشتوتس بودند و تنها نام بیستا نفر از آنها باقی مانده که مهمترینشان موسِس خورناتسی Movses Khorenatsi  (یا به فارسی همان موسی خورنی نویسنده کتاب ایرانشهر) و داویت آنهاخت Davit Anhakht بزرگ ترین فیلسوف ارمنی می باشند

26:شوشان معروف به واردنی Vardeni دختر وارتان مامیکونیان

27: آتومیانک Atumiank

28: گریگوریس راژیک Grigoris Rajik که اصلیت پارسی داشت

29: آسدوادزادور ماخور Asdvatsadur Makhur که اصلیت پارسی داشت

30: تاتول Tatul واروس Varus توماس Tumas دو نفر اول برادر و سومی شاگرد آنها بود و از شرکت کنندگان در نبرد آوارایر بودند

31: هفت گیاه خوار در زمان مرزبانبی سمبات باگراتونی Smbat Bagratuni

32: هُوانِس اُزنِتسی Hovanes Oznetsi شاگرد داویت آنهاخت و جاثلیق ارمنی در 717 میلادی

33: واهان گوغتاتسی Vahan Goghtatsi  مصادف با تسلط اعراب بر ارمنستان

34: داویت اودینتسی Davit Odintsi  دارای اصلیت فارسی بوده و از سپاهیان لشکر اعراب در ارمنستان بود

35: ساهاک و هوسپ کارنتسی Sahak and Hovsep Karentsi از فرزندان حاکم عرب که با یک زن ارمنی ازدواج کرده بود

36: گوهاریانک Gohariank فرزندان حاکم ارمنی سباستیا

37: ساهاک و هامازاسپ Hamazasp دو برادر از خانوادهء ارزرونی

38: نرسس شنورهالی Nerses Shnorhali  یکی از چهره های سرشناس کلیسای ارمنی و جاثلیق بین سالهای 1173 – 1166

39: هوانس ورتنتسی Hovanes Vrtentsi از خاندان اربلیان

40: گریگور تاتواتسیG rigor Datevatsi فرزند یک پیشه ور و از چهره های سرشناس کلیسا

41: موسس تاتواتسی Movses Datevatsi آخرین قدیسی که از سوی کلیسای ارمنی دارای مقام عالی است

 

زیرنویس

1: کلیسای ارامنه در قزوین به این نام است

2: کلیسای ارامنه واقع در خیابن نجات اللهی ( ویلا) در تهران به این نام است

3: در نزدیکی قره کلیسا در آذربایجان کلیسایی به این نام وجود دارد

4: کلیسای تارگمانچاتس Targmanchats ارامنه در وحیدیهء تهران به این نام نام گذاری شده و تارگمانچاتس به ارمنی به معنای مقدسین است .

 

 

اسامی سوره های قرآن به ارمنی

اسامی سوره های قرآن به ارمنی

 

1: فاتحه                ֆաթեհէհ

2: بقره                   բաղարէհ        

3:آل عنمران           ալէ օմռան

4: نسا                   նեսա

5: مائده                  մաէդեհ  

6: انعام                  անամ

7: اعراف               արաֆ

8: انفال                  անֆալ    

9: توبه                  թոբեհ

10: یونس              իւնես

11: هود                 հուդ         

12: یوسف             իւսէժեֆ 

13: رعد                ռադ

14: ابراهیم            էբրահիմ

15:حجر                հաջր                 

16: النحل               նահլ        

17: اسراء              օսարա   

18: کهف               քահֆ

19: مریم                մարիամ

20: طه                  թահա     

21: انبیا                անբիա

22: حج                 հաջ

23: مومنون           մոմենուն        

24: نور                 նուր         

25: فرقان              ֆորղան

26: شعرا               շոարա   

27: نمل                 նամալ    

28: قصص             ղեսաս    

29: عنکبوت          անքաբութ

30: روم                 ռում         

31: لقمان              լողման

32: سجده              սոջդեհ   

33: احزاب             ահզաբ

34: سبا                 սաբա      

35: فاطر                ֆաթեր

36: یس                 եասին

37: صافات            սաֆաթ

38: ص                  սադ

39: زمر                 զամար   

40: غافر                ղաֆեր    

41: فضلت              ֆազլաթ 

42: شوری             ղորա       

43: زخرف             զախրաֆ         

45: حاشیه             հաշիեհ

44: دخان               դոխան   

46: احقاف             ահղաֆ

47: محمد               մոհամադ       

48: فتح                 ֆաթհ      

49: حجرات            հաջարաթ      

50: ق                   ղաֆ

51: ذاریات             զարիաթ

52: طور                թոր 

53: نجم                 նաջմ       

54: قمر                 ղամար   

55: الرحمن            ռահման

56: واقعه              վաղէեհ            

57: حدید                հադիդ    

58: مجادله             մոջադելեհ     

59: حشر               հաշր       

60: ممتحنه            մոմթահենեհ 

61: الصف              սաֆ

62: جمعه               ջոմեհ      

63: منافقون           մոնաֆեղուն

64: تغابن               թաղաբոն       

65: طلاق               թալաղ    

66: تحریم              թահրիմ 

67: ملک                մալեք     

68: قلم                  ղալամ    

69: الحاقه             հաղեհ

70: معارج             մաարեջ 

71: نوح                 նուհ         

72: جن                 ջեն           

73: مزمل               մոզմալ   

74: مدثر                մոդսար 

75: قیامت              ղիամաթ

76: دهر                 դահր       

77: مرصلات          մորսալաթ

78: النبا                 նաբա      

79: نازعات            նազէաթ

80: عبس               աբս

81: تکوین             թաքւին

82: انقطار             էնղեթար         

83: مطففین           մոթաֆաֆին

84: انشقاق            էնշեղաղ

85: بروج              բորուջ

86: طارق              թարեղ

87: اعلی               ալա

88: غاشیه             ղաշիեհ

89: فجر                 ֆաջր                

90: بلد                  բալադ    

91: شمس              շամս       

92: لیل                  նիլ  

94: الشرح             շարհ       

95: تین                 թին

96: علق                ալաղ

97: قدر                 ղադր

98: بینه                 բաեանեհ        

99: زلزال               զալզալ   

100: عادیات          ադիաթ

101: قارعه           ղարէեհ

102: تکاثر            թաքասոր

103: عصر            ասր

104: همزه             համզեհ  

105: فیل               ֆիլ  

106: قریش            թորէեշ   

107: الماعون        մաուն

108: کوثر             քոսար    

109: کافرون          քաֆերուն

110: نصر             նասր

111: المسد           համդ

112: اخلاص         խալաս   

113: فلق              ֆալաղ             

114: ناس             նաս

 

قانون اورنامو ، قدیمی ترین قانون شناخته شده درجهان

قانون اورنامو ، قدیمی ترین قانون شناخته شده درجهان

ترجمه و توضیحات از  گارگین فتائی

 

اورنامو ، قدیمی ترین قانون شناخته شدهء بشری تا کنون است در این تحقیق ، این قانون با توضیحاتی ترجمه می شود البته ترجمه و توضیحات این قانون کاملاً جنبهء تحقیقاتی صرف داشته و در واقع بررسی حقوقی این قانون می باشد

اورنامّو یا اورنامّا یا اوراِنگور(فرمانروایی ۲۱۱۲-۲۰۹۵ (پیش از میلاد)) نام پادشاه سومری شهر اور در سده‌های بیست‌ودوم و بیست‌ویکم پیش از زایش بود.

او بنیادگذار سومین دودمان پادشاهی اور در جنوب میانرودان بود. پیش از آن چندین سده اکدیان و گوتیان بر آن شهر فرمان رانده بودند. او هجده سال پادشاهی کرد. سرانجام در جنگ با گوتیان،  سپاهش او را تنها گذاشتند و او کشته شد. پس از او پسرش شولگی به پادشاهی رسید. یادواره او در قطعه‌ای به زبان سومری به جا مانده است.

مهم‌ترین کار او گردآوردن قانون بوده است و این کهنترین قانون جهان است که گردآمده و به دست ما رسیده است و ما از آن آگاهیم. او همچنین دستور به ساخت زیگوراتی به نام زیگورات بزرگ اور را داد. او همچنین به لاگاش لشکر کشید و اربابان پیشین خود در اوروک را نیز شکست داد. او سرانجام در نیپور تاجذاری کرد. او کسی بود که در زمان پس از دوره گوتی‌ها راهها و قانون را نگاه داشت.

اورنامو(۱) قدیمی ترین لوحهء شناخته شدهء حاوی مجموعهء قوانینی است که تا به امروز باقی مانده که به زبان سومری بین سالهای ۲۰۵۰-۲۱۰۰پ. م نوشته شده. گر چه پیش گفتار آن ، این مقررات را مستقیماً به «اورنومای پادشاه» ، شاه اور نسبت می دهد (۲۰۹۵-۲۱۲۱پ م) ولی برخی مورخین گمان می کنند که این مقررات بیشتر منسوب به پسر او « شولگی(۲)» باند

اولین رونوشت از این مقررات که در دو قطعه در «نیپور(۳)» کشف شدند بوسیلهء «ساموئل کرامر(4)» در ۱۸۵۲ترجمه شدند که به علت محافظت جزئی، تنها پیش گفتار و پنج ماده از مقررات آن شناخته شدند (۴) لوحه های بیشتر در اور در ۱۹۶۵کشف و ترجمه شدند که امکان احیاء 40 تا 57 ماده از این مقررات را فراهم ساخت(۵) رونوشت دیگر در «سیپّار» کشف شد که حاوی تفاوتی ناچیز است

گر چه معلوم شده که مجموعهء قوانین قدیمی تری وجود داشته ولی این مجموعه قانون ، قدیمی ترین متن قضائی موجود را ارائه می دهد و جایگاه قانون حمورابی را به مدت سه قرن اشغال کرد

این مقررات به صورت استدلالی - اگر(وقوع نوع جرم) بنابراین (نوع مجازات)  - مرتب شده اند و این الگوئی است که تغریباً در کلیه مجموعه های بعدی از آن پیروی شد که برای قدیمی ترین مجموعهء قوانین شناخته شده تاریخ به نحو قابل ملاحظه ای پیشرفته به نظر می رسد زیرا برای خسارت های بدنی ، بر خلاف قانون عمل متقابل (چشم در برابر چشم) اصل حقوق بابلی ، جریمه های جبران خسارت مالی وضع می کند  ولی قتل ، سرقت ، تجاوز و زنا جرائم مستوجب مرگ بودند

این مجموعه ، نگاه اجمالی به ساختمان اجتماعی دورهء رنسانس سومری  را آشکار می سازد در زیر سایه «این –گال(۶)» (مرد بزرگ یا پادشاه) همهء اعضاء جامعه، متعلق به یکی از دو طبقهء «لو(۷)» یا شخص آزاد و برده بودند پسر یک لو تا قبل از ازدواج  ،دومو – نیتا(۸)»  نامیده می شد وبعد از ازدواج ، پسر جوان (گوروس(۹)) خوانده می شد یک زن (مونوس(۱۰)) تا زمانی که دختر بود  «دو مو -  می(۱۱)»  و وقتی که زن می شد «دام(۱۲)» حوانده می شد و اگر بیش از شوهر خود دوام می آورد یک بیوه زن (نو –ما- سا(۱۳))خوانده می شد و  می توانست مجدداً ازدواج کند

 

 

محتوا

پیش گفتار آن همچون نمونه های مجموعه قوانین بین النهرینی  از خدایان برای اور نامو طلب دعا کرده و به انصاف در سرزمین حکم می کند

 

 

پیش گفتار

........(۱۴).بعد از آنکه «آن(۱۵)» و« اِنلیل(۱۶)» پادشاهی اور را به «نانّا(۱۷)» واگزار کردند در آن زمان اورنامو – پسر متولد شده از« نینسون(۱۸)» – برای عشق مادرانه ای که از آن متولد شد بر طبق اصل انصاف و حقیقت (۱۹).....بنابراین اورناموی قدرتمند رزمجو ، شاه اور ، شاه سومر و اکد بوسیلهء قدرت نانّا نیرومند گردید ، سرور شهر و موافق با کلام راستین «اوتو(۲۰)» ، انصاف را در سرزمین خود بنا نهاد او نفرین و خشونت و نزاع را دور ساخت و هزینه معبد را ماهانه 90 گور(۲۱) از جو،30 گوسفند و 30 «سیلا(۲۲)» از کره  قرار داد او معیار برنز سیلا را با یک مینا(۲۳) وزن استاندارد ساخت و وزن سنگی یک شکل از نقره را در ارتباط با یک مینا  استانداردیزه کرد (۲۴).........شخص یتیم به مرد ثروتمند تحویل داده نشد. بیوه به مرد قدرت مند تحویل داده نشد. مرد یک شکلی به مرد یک مینائی تحویل داده نشد(۲۵). یک مینا برابر با 60 شکل قرار داده شد

 

 مقررات باقی مانده از میان این مجموعهء قوانین به قرار زیر است

 متن

 

۱: اگر کسی مرتکب قتل شود باید کشته شود

 

۲: اگر کسی مرتکب سرقت شود کشته خواهد شد

۳:اگر کسی مرتکب آدم ربائی شود حبس شده و محکوم به پرداخت 15 شکل نقره خواهد شد

(شِکِل Shekel از واحدهای پولی بین النهرین باستان بوده است)

۴: اگر برده ای با بردهء دیگر ازدواج کند و آن برده آزاد گردد خانهء خود را ترک نخواهد کرد

۵: اگر برده ای با یک بومی(یعنی مرد آزاد) ازدواج کند او پسر نخست زادهء خود را به مالکش خواهد داد(۲۶)

۶: اگر مردی بر دیگری تعدی کرده و و باعث ازالهء بکارت  همسر باکرهء مرد جوانی گردد آنها(۲۷) آن مرد را خواهند کشت

۷:اگر همسر زنی از مرد دیگری تبعیت کرده و آن مرد با آن زن همبستر شود  آن زن (با خشونت) کشته می شود اما آن مرد ، آزاد خواهد شد(۲۸)

۸: اگر مردی متوسل به زور شده و باعث ازالهء بکارت  زن برده(کنیز) مرد دیگری گردد باید پنج شکل نقره بپردازد

۹: اگر کسی زنی را که اولین بار است ازدواج کرده طلاق دهد باید به او یک مینا نقره بپردازد

۱۰: اگر آن زنی را که طلاق داده (قبلاً) یک بیوه بوده نصف مینای طلا به او خواهد پرداخت

۱۱: اگر مردی با بیوه زنی بدون داشتن هیچگونه قرارداد ازدواجی همبستر شود نیاز به پرداخت هیچ نقره ای نخواهد بود(۲۹)

۱۲(۳۰)

۱۳: اگر کسی متهم به جادوگری شود مراسم اوردالی با آب  را باید تحمل کند(۳۱) اگر بیگناهیش اثبات شد متهم کنندهء او باید سه شکل بپردازد

۱۴: اگر مردی ، زن مرد دیگری را متهم به زنای محصنه کند چنانچه انجام مراسم اوردالی در رودخانه ، بیگناهی او را ثابت کرد در این صورت مردی که چنین اتهامی به او زده باید یک سوم مینا از نقره را بپردازد(۳۲)

15: اگر داماد آینده(۳۳) وارد خانهء پدرزن آیندهء خود شود اما پدر زن او بعداً دخترش را به مرد دیگری بدهد پدر زن ، دو برابر میزان هدایای عروسی را که رد کرده به داماد خواهد پرداخت

۱۷: اگر برده ای از محدوده های شهر فرار کند و شخصی او را برگرداند مالک (آن برده) دو شکل به کسی که او را برگردانده خواهد پرداخت

۱۸: اگر کسی چشم مرد دیگری را از بین ببرد آن را با نصف مینا وزن خواهد کرد (۳۴)

۱۹: اگر کسی پای شخص دیگری را قطع کند، ۱۰شکل خواهد پرداخت

۲۰: اگر کسی در طی یک نزاع ، اندامی از شخص دیگری را با چماق(۳۵) قطع کند یک مینا نقره را خواهد پرداخت

۲۱: اگر کسی بینی شخص دیگری را با چاقوی مسی(۳۶) ببرد باید دو سوم مینا از نقره را بپردازد

۲۲: اگر شخصی دندان شخص دیگری را درآورد دو شکل نقره پرداخت خواهد کرد

.....24: اگر او برده ای نداشته باشد ۱۰شکل نقره خواهد پرداخت اگر او برده ای نداشته باشد او چیزی دیگری که متعلق به اوست می پردازد(۳۷)

۲۵: اگر کنیز مردی خود را با کدبانویش برابر دانسته و با او گستاخانه صحبت کند دهانش با یک کوارت(لیتر) نمک شسته خواهد شد(۳۸)

۲۸: اگر شخصی که به عنوان شاهد ،  ظاهر شده ثابت شود که شهادت دروغ داده باید پانزده شکل نقره بپردازد

۲۹: اگر شخصی که به عنوان شاهد ظاهر شده سوگند خود را پس بگیرد باید به میزان ارزش خواستهء دعوی، پول پرداخت کند(۳۹)

۳۰: اگر کسی به صورت پنهانی مزرعهء شخص دیگری را کشت کند وشکایتی طرح کند این شکایت ، مردود است و این شخص ، هزینه های خود را از دست خواهد داد

۳۱: اگر کسی مزرعهء دیگری را با آب غرق کند او سه «کور(۴۰)» از جو(۴۱) را برای هر یک «ایکو(۴۲)» از مزرعه ،  پخش خواهد کرد

۳۲: اگر کسی زمین قابل کشت را به شخص (دیگری) برای زراعت واگزارد ولی این شخص در آن کشاورزی نکرده و آن را به صورت لم یزرع برگرداند باید 3 کور از جو را به ازای هر یک ایکو از زمین ، پخش کند( * )

 

 

* ترجمهء فوق از متن انگلیسی آن در ویکیپدیای انگلیسی به عمل آمده است

References

^ Kramer, History begins at Sumer, pp. 52-55.

 

 

 پی نویشتها

۱: Ur-Nammu

۲: Shulgi

۳: Nippur

۴: Samuel Kramer

۵: به طور کلی در اینترنت ، سایت های مختلف تنها تا 32 مادهء آن را ارائه داده اند و اینکه تا 57 ماده احیاء شده تا به حال در این خصوص منبعی پیدا نکرده ام

6: lu-gal

۷: lu

۸: dumu-nita

۹: gurus

۱۰: munus

۱۱: dumu-i

۱۲: dam

۱۳: nu-ma-su

۱۴: قسمتی از پیش گفتار  از بین رفته است

۱۵: An تلفظ سومری آنوی بابلی است که یک خدای آفریننده و شوهر آنتو یا آنونیت و ایزد آسمانها بوده است

۱۶: Enlil خدای هوا و خدای مهم شهر نیپور

۱۷: Nanna ایزد ماه سومری که پویژه در اور ، پرستش می شد تلفظ بابلی آن بدون تشدید است

۱۸: Ninsun  در اسطوره شناسی سومری نینسو یا نینسونا به صورت گاو وحشی ماده ، یک الهه و معروف ترین چهرهء آن ، مادر افسانه ای گیلگمش است در حماسهء گیلگمش ،نینسون به عنوان یک ملکهء انسانی که در  « اوروک » با پسرش به عنوان پادشاه ، زندگی میکند نشان داده می شود .

۱۹: این قسمت مقدمه هم از میان رفته است

۲۰: Utu که نور وسیعی می افشاند خدای خورشید و عدالت سومری و مجری قانون است

۲۱: gur واحد وزنی معادل 300 لیتر یا سه دهم متر مکعب

۲۲: sila واحد وزن(حجمی) معادل یک لیتر یا یک هزارم متر مربع

۲۳: mina برابر با یک ونیم کیلو گرم

۲۴: از متن مقدمه چنین به نظر می رسد که اورنامو برای اوزان ومقادیر گوناگون، معیارهای عددی ثابت تعیین کرده و در زمان کنونی سردمداران کشورها حق و قدرت این کار را ندارند بقیه این قسمت هم از میان رفته است

۲۵: گویا این ، نرخ انسان های قابل خرید یعنی همان بردگان بوده که دارای  نرخ های متفاوتی بوده اند

۲۶: زیرا بردگان نیز مانند حیوانات ، خرید و فروش می شدند و بچهء آنان هم همانند بچهء حیوانات ، متعلق به مالک بوده ولی در مورد بردگان ، این حق محدود به نخست زادگان شده است

۲۷: در اینجا معین نشده که منظور از «آنها» چیست آیا آن مرد و همسرش است یا حکومت

۲۸: آزاد گزاردن چنین مردی آن هم در تمدنی که نسبت به خیانت زوجین ، بسیار حساس بوده عجیب به نظر می رسد همچنین در این ماده ، واژهء  slay به معنی با خشونت کشتن است

۲۹:این ماده ، بیوه رنان را تشویق می کرده که قبل از همبستر شدن با مردی ، با او قرارداد ازدواج ، منعقد کنند

۳۰: ماده 12 به کلی از میان رفته است

۳۱: مراسم اوردالی که به انگلیسی Ordeal خوانده می شود در زمان باستان مراسم گوناگون بر حسب کشور مقصد بوده که بر اساس آن متهم می بایست آزمایش های بسیار سخت و دور از ذهنی برای اثبات بی گناهی خود به عمل می آورده نظیر رفتن به درون آتش ، افتادن در رودخانه ، گذاشتن آهن گداخته بر روی دست وغیره

۳۲: مجازات چنین تهمتی در بسیاری از کشورها در زمان کنونی ، حبس یا شلاق است

۳۳: منظور ، پسری است که با دختری نامزد شده ولی هنوز عقد نکرده اند

۳۴: weigh out این واژه ، معادل انگلیسی وزن کردن و به این معنی است که به اندازه وزن چشم  باید طلا پرداخته شود

۲۵: club گویا چماق در آن زمان و در آن تمدن ، کاربرد بیشتری داشته است

۳۶: copper knife یعنی چاقوهائی ازجنس دیگر هم بوده و این نوع چاقو ، خطرناک تر بوده است

۳۷: قسمتی از ماده از میان رفته ومفهوم آن را مبهم ساخته است

۳۸: صرف نظر ار اینکه این مجازات ، یک مجازات سنگین و ناعدلانه است به نظر می رسد نزاع بین کنیز و کدبانو بار حقوقی ندارد تا برای آن ماده ای در نظر گرفته شود

۳۹: withdraws his oath به معنی سوگند خود را پس بگیرد یعنی شهادت همراه با سوگند بوده وشخص می توانست (البته به همراه تاوان آن ) این سوگند خود را پس بگیرد و شهادت دروغ در واقع مستوجب جریمه یا جزای نقدی بوده است

۴۰: kur تلفظ سومری گور قانون اورناموبابلی و معادل 300 لیتر یا سه دهم متر مکعب

۴۱: barley به معنی جو است و به نظر می رسد که جو نسبت به سایر غلات ، کاربرد بیشتری داشته و واحد وزن برای آن ، واحد حجمی بوده است

۴۲:  ikuواحد مسافتی معادل سه متر و ششصد سانتیمتر مربع

 

 

նոր երգերով փառաբանենք տերոջ

նոր երգերով փառաբանենք տերոջ

 

Եկեք նոր երգերով  , փառաբանենք տերոջ ,

Բարձրացնենք մեր ձայնը օրհնելու նրան ,

Շեփուռով թմբուկով , քնսրով տաւիղով ,

Ծափերով և պարօվ օրհնենք մենք նրան :

 

Ամեն շունչ ունեցողը , թող օրհնէ քո անունը

Սաղմոսներ ասելով և ուրախ երգրով ,

Փառաբանում ենք քեզ , արքաների արքայ ,

Երկրպակում ենք քեզ , երգելով   Ալէլուիա :

Կրկն

 

Գոհութիւն քեզ կտամ , իմ բոլոր սրտվը ,

Կը պատմեմ քո ամէն մեծ հրաշքները ,

և ուրախ կը լինեմ , կը ցնծցամ քեզանով ,

Սաղմոսներ կասեմ քո բարձեալ անունը :

 

Ամեն շունչ ունեցողը , թող օրհնէ քո անունը

Սաղմոսներ ասելով և ուրախ երգրով ,

Փառաբանում ենք քեզ , արքաների արքայ ,

Երկրպակում ենք քեզ , երգելով   Ալէլուիա :

Կրկն

 

 

چکهء عشق

چکهء عشق

گارگین فتائی

 

تا به کی سرم بُوَد ، در هوای دیدنت !

انتظار جویشت ، عاشقانه چیدنت

کاوشت ز بهر من ، مرهمی ز درد شد

آرزوی قلبیم به بر خودم رسیدنت

تا که ما شویم یک ، کالبد ز پیکری

تا که کار من شود ، دل به دل کشیدنت

من بگیرمت به دست ، تا رویم به آسمان

اوج دلبری بُوَد ، آسمان پریدنت

منتظر بماندم ، تا که بارشی شود

خواهشم از آسمان ، بر رخم چکیدنت

 

 

کلیسای حواری ارمنی تنها مختص ارامنه است

کلیسای حواری ارمنی تنها مختص ارامنه است

 

اساساً کلیسای ارمنی یک کلیسای ملی و مذهبی است و نه فقط مذهبی یعنی این کلیسا خاص ارامنه است و از قبول عضویت افراد دیگر معذور است به همین خاطر کلیسای ارمنی تنها برای ارمنی و به زبان ارمنی مراسم خود را اجرا می کند .

ما ارامنه به تمامی ادیان جهان احترام می گذاریم  .

 

 

 

Հայերեն լէզուն գանձ է

 

زبان ارمنی گنج است

زبان ارمنی  دارای حروف و آواهایی است که آنها را در هیچ زبان دنیا نمی بینید و به همین دلیل  یکی از کامل ترین زبانهای دنیاست .

انار به عنوان نماد

انار به عنوان نماد

 

انار در زبان ارمنی معادل «  نور»  به ارمنی նուռ آوانویسی انگلیسی آن معادل nur  است

 

منبع اول

کتاب ارمنی زبان شوقاردزاک Շողարձակ  به معنای نورافشان در دو مجلد نوشته اسقف اعظم آرداک مانوکیان  - انتشارات شورای خلیفه گری ارامنهء تهران – سال 2009 جلد دوم -  صفحات 40 و41

ترجمه و توضیحات از گارگین فتائی

 

در میان نماد های دین از نماد انار بسیار استفاده می شود و به نشانی افزایش و تکثر است . در میان زرتشتیان نیز انار به عنوان یک نماد پذیرفته شده و در مراسم ازدواج آنها به همراه سایر میوه ها در درون بشغاب ها گذارده می شود.

انار در سنگ نوشته های قدیمی ارمنی نیز مورد استفاده بوده و در این سنگ نوشته ها انار به همراه انگور به عنوان نماد توسعهء خانواده محسوب می شده است .

در عهد عتیق درکتاب خروج از تورات در آن جائی که ردای کاهن به تصویر کشیده می شود از انار نیز یاد می گردد

 

و در دامنش انارها بساز از لاجورد و ارغوان و قرمز، گرداگرد دامنش، و زنگولهای زرین درمیان آنها به هر طرف.   

                                                                                                                    خروج 33:28

 

بنابراین بر روی ردای کاهن ،زیور آلاتی به شکل انار وجود داشت .

در غزل غزلهای سلیمان وقتی تصویر معشوق به ذهن کشیده می شود از انار استفاده می گردد

 

نهال هایت بستان انارها با میوه های نفیسه وبان و سنبل است

                                                                          غزل غزل ها 13:4

 

شقیقه هایت در عقب برقع تو مانند پاره انار است

                                                           غزل غزل ها 7:6

 

انار در میان ادیان و ملل گوناگون به خاطر دانه های فراوانش به عنوان نماد پذیرفته شده است . دانه های انار به عنوان نماد افزایش و اطمینان و شکوفائی شناخته می شوند .

در یونان باستان میوء هرا و آفرودیت بوده و در رم باستان بر سر کسانی که ازدواج می کردند ساقه هایی به شکل ساقه های انار گذاشته و یا مو را به شکل آن می بافتند . در آسیا انار شکافته شده نشانهء آرزو و خواهش بود .  در هندوستان زنان نازا برای باردارشدن ، آب انار می خوردند و در سایر کشورها نیز انار نمادی از تقاضای فرزندان زیاد داشتن بوده است .

در تاریخ اولیهء مسیحیت در دوران پدران کلیسا ، نماد انار به عنوان افزایش و تکثر را به سطح روحانی و معنوی آورده و آن را به عنوان نماد انجام ارادهء الهی و نیز به عنوان نماد شادی روحانی دانستند و به این ترتیب انار به عنوان نماد جهان پس از مرگ و نماد بزرگی و عظمت خداوند تبدیل شد .

همچنین پدران کلیسا انار را به کلیسا و دانه های آن را به افراد  داخل کلیسا تشبیه کردند ..

در میان یونانیها انار به عنوان نماد گناه و خطا نیز شناخته می شود و در میان کسانی که زندگی خود را وقف خداوند کرده اند ( کسانی که در دیرها ساکنند ) انار به عنوان میوه ای ممنوعه محسوب می شود زیرا نماد تکثر را نشانهء تضعیف روحانی و ترجیح مادی می دانند .

در ادبیات ، انار به عنوان یک جنبهء مثبت در اشعاری با رنگ های غنائی  مورد استفاده قرار می گیرد.

در میان ارامنه ، انار و انگور به عنوان نماد شکوفائی ملت و رونق اقتصادی کشور محسوب می شد .

 

منبع دوم

گیاهان در قرآن – نوشتهء دکتر محمد اقتدار حسینی فاروقی – ترجمهء احمد نمایی – انتشارات آستان قدس رضوی – چاپ اول 1374

 

در قرآن در آیات زیر از انار یاد شده است

 

 

وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

                                                                                                         سورهء انعام آیهء 99

 

و اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم و از آن [گياه] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن دانه‏هاى متراكمى برمى‏آوريم و از شكوفه رخت‏خرما خوشه‏هايى است نزديك به هم و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار همانند و غير همانند خارج نموديم به ميوه آن چون ثمر دهد و به [طرز] رسيدنش بنگريد قطعا در اينها براى مردمى كه ايمان مى‏آورند نشانه‏هاست

 

 

 

وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

                                                                                                       سورهء انعام آیهء 141

 

و اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرمابن و كشتزار با ميوه‏هاى گوناگون آن و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غير شبيه پديد آورد از ميوه آن چون ثمر داد بخوريد و حق [بينوايان از] آن را روز بهره‏بردارى از آن بدهيد و[لى] زياده‏روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد

 

 

 

 

فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِفِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ

                                                سورهء الرحمن آیات 47و48

 

 

 پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد  در آن دو ميوه و خرما و انار است .

 

انار در زبان هندی معادل همان انار ، در زبان عربی معادل رمان ، در زبان عبری معادل رمّن ، در زبان سانسکریت معادل دادِم ، در زبان انگلیسی معادل pomegranate در زبان فرانسه معادل grenad در زبان لاتین معادل  ranatum   وmalum  و در زبان یونانی معادل roa   می باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 

دانستنیهایی از قرآن

دانستنیهایی از قرآن

منبع دانستنیهای قرآن – تالیف سید مهدی شمس الدین – انتشارات قدس – بهمن1373

چمع آوری از گارگین فتائی

 

قرآن ، دارای 6236 آیه است

قرآن ، دارای 114 سوره است

قرآن ،دارای 30 جزء است

قرآن ، دارای 77437 کلمه است

قرآن  ،دارای 323671 حرف است

بلندتری سوره ، سورهء بقره با 286 آیه است

کوتاه ترین سوره ، سورهء کوثر با 2 آیه است

سوره های قرآن از لحاظ اندازه به چهار دسته تقسیم می شوند

دستهء اول موسوم به سبع طوالی بوده و شامل بلندترین سوره های قرآن است که هفت سوره می باشد

دستهء دوم موسوم به مئین و شامل سوره هایی است که هر تغریباً صد آیه دارند

دستهء سوم موسوم به مثانی هستند که از لحاظ اندازه متوسط می باشند

دستهء چهارم موسوم به معصلات که سوره های کوتاه هستند

سور ه ای که در تمامی آیات آن کلمهء الله آمده سورهء مجادله است

قلب قرآن  ،سورهء یس است

عروس قرآن ، سورهء الرحمن است

سوره ای که تنها یک کسره دارد سورهء توحید است

سوره ای که حرف میم ندارد سورهء کوثر است

سوره ای که حرف « ف» ندارد سورهء حمد است

بلندترین آیهء قرآن ، آیهء 286 سورهء بقره معروف به آیهء وام است

کوتاه نرین آیه اگر حروف مقطعه در ضمن آن حساب شود طه است

تمامی آسوره ها به جز سورهء توبه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود و سورهء نحل عبارت بسم الله الرحمن الرحیم دوبار آمده ( در آیات یکم و سی ام ) بنابراین در قران ، عبارت بسم الله الرحمن الرحیم 115 بار آمده است

سوره های قرآن به دو دسته تقسیم می شوند

دستهء اول سوره های مکی که مربوط به اصول اعتقادی هستند و شامل 82 آیه می باشند

دستهء دوم سوره های مدنی که مربوط به اصول تشریعی بوده و شامل 22 آیه می باشند

اولین سورهء نزولی سورهء علق و آخرین سورهء نزولی سورهء نصر است

کلمهء قرآن 68 بار در قرآن آمده است

بلندترین کلمه  " فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ " در سورهء حجر آیهء 22 است

کوتاه ترین کلهء در قرآن کلمهء « ب » در بسم الله الرحمنت الرحیم است

کلمهء وسط قرآن کلمهء " وَلْيَتَلَطَّفْ " در سورهء کهف آیهء 19 است

 

متن کامل آيين نامه ساماندهی پایگاه های اينترنتی ايرانی

متن کامل آيين نامه ساماندهی پایگاه های اينترنتی ايرانی

 

 

هيئت وزيران در جلسه مورخ 29/5/1385 بنا به پيشنهاد شماره 14808/1 مورخ 29/5/1385 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و به استناد اصل يكصد و سي و هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و با توجه به مصوبات جلسات (482) تا (486) و (488) شوراي عالي انقلاب فرهنگي و به منظور انتظام امور و فعاليتهاي اطلاع‌رساني و توسعه خدمات دسترسي به اينترنت در كشور و با هدف ساماندهي (ثبت، حمایت و نظارت) فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رسانی اينترنتي ايراني در كشور و با مدنظر قرار دادن:

الف ـ حق دسترسي آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش

ب ـ حمايت از پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني قانوني

پ ـ رعايت حقوق اجتماعي و صيانت از ارزشهاي اسلامي، ملي، فرهنگي و اجتماعي كشور

ت ـ مسئوليت مدني و حقوقي و كيفري افراد در قبال فعاليتهاي خود حسب مورد

آيين‌نامه ساماندهي فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني (سايتهاي) اينترنتي ايرانی را به شرح زير تصويب نمود:

آيين‌نامه ساماندهي فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني (سايتهاي) اينترنتي ايراني

 

فصل اول: تعاريف

ماده 1ـ اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط به كار مي‌روند:

الف ـ پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي (سايت و وبلاگ): كليه مراكز موجود در شبكه اينترنت كه ارائه دهنده خدماتي مانند www و FTP هستند.

ب ـ پايگاه اطلاع‌رساني ثبت شده: پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي كه مسئول آن اطلاعات و مدارك شناسايي خود و پايگاه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارائه و مطابق قوانين و مقررات از جمله مقررات مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي به ثبت رسيده و رسيد آن را دريافت كرده باشد و امكان برقراري ارتباط با شخص مورد نظر وجود داشته باشد.

پ ـ پايگاه اطلاع‌رساني با هويت نامعلوم: پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي كه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت نشده باشد.

ت ـ موارد غيرمجاز: موارد ممنوع براي انتشار در پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي از جمله موارد موضوع ماده (6) آيين‌نامه واحدهاي ارائه كننده خدمات اطلاع‌رساني و اينترنت، رسا (ISP) مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ماده (7) اين آيين‌نامه.

ث ـ فعاليت غيرمجاز: انتشار هر نوع داده در پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي كه مشمول حداقل يكي از موارد غيرمجاز ياد شده باشد.

 

فصل دوم: ساماندهي و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

ماده 2 ـ مقررات و ضوابط شبكه اطلاع‌رساني رايانه‌اي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ديگر قوانين و مقررات حاكم لازم‌الرعايه مي‌باشد.

ماده 3ـ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ضمن مديريت،ساماندهي و نظارت بر پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي از فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي ايراني ثبت شده و با فعاليت‌هاي مجاز و سالم در كشور حمايت مي‌كند.

ماده 4 ـ وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به شرح زير است:

الف ـ پيش‌بيني و راه‌اندازی ساختار مناسب تشکیلاتی با استفاده از ظرفيتهاي موجود براي ساماندهي، هدايت و حمايت از فعاليتهاي اينترنتي مجاز و برخورد با فعاليتهاي غيرمجاز.

ب ـ پيش‌بيني بودجه مناسب ساليانه به منظور سالم‌سازي و سامان‌بخشي به فعاليتهاي اينترنتي در كشور.

پ – تعیین شرایط لازم برای پایگاه ، مدیران مسئول سایت ها و نیز تعیین ساز و کار مناسب به منظور ثبت رسمی پایگاه های اطلاع رسانی و لغو آن و اعلام عمومی هر مورد.

ت – اتخاد راهکارهای اجرایی مناسب برای حمایت مادی و معنوی از عوامل تقویت کننده فعالیت های سالم و مفید اینترنتی با اولویت خبر رسانی

تبصره – سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در راستای تحقق بند های فوق موظف به همکاری لازم با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد.

 

ماده 5- پایگاه ها و سایت های اطلاع رسانی اینترنتی ملزم به ثبت مشخصات مربوط و ثبت هویت مدیر مسئول خود بارعایت قوانین و مقررات از جمله مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشند .

تبصره – پایگاه های اطلاع رسانی که فعالیت خود را قبل از ابلاغ این تصویب نامه آغاز کرده اند حداکثر به مدت دو ماه برای ثبت فرصت دارند و پس از این مهلت و عدم ثبت مشمول بند پ ماده (1) می باشند.

 

ماده 6- پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی موضوع بند پ ماده 1 توسط کار گروه موضوع ماده 8 مسدود می شود .

 

فصل سوم : تخلفات و نحوه رسیدگی به آنها

ماده 7- انتشار و نگهداری هر نوع داده اعم از متن ، صدا  ، عکس ، تصویر ، کارتون ، پویا نمایی ، فیگور ، کاریکاتور ، فیلم و غیره که از جمله حاوی مضامین زیر و موارد موضوع بند های "ت و ث " ماده 1 این ایین نامه باشد در پایگاه اطلاع رسانی ممنوع است :

 

الف – مطالب الحادی و نفی یا تضعیف اصول و ارزش های اسلامی و یا توهین به اسلام و مقدسان آن و اهانت به امام (ره) و یا رهبری

ب – توهین به ادیان آسمانی و کتب مقدس و انبیاء و معصومین و مقدسان

پ – تحریک و تشویق به ارتکاب اعمال علیه امنیت ، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران

ت – تحریف مطالب امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مدظله العالی ، تحریف انقلاب اسلامی ملت ایران و توهین به ارزش های آن .

ث – هر گونه اقدام علیه قانون اساسی و یا تفرقه افکنی و خدشه در وحدت و وفاق ملی و استقلال و تمامیت ارضی و یا القاء بد بینی و نا امیدی در مردم نسبت به مشروعیت و کار آمدی نظام

ج – توهین به اقوام و اقلیت های مذهبی

چ – افشای اسرار و اسناد طبقه بندی شده از قبیل نظامی ، امنیتی و سیاسی دولتی و خصوصی

ح – اشاعه منکرات و ترویج فحشا و مطالب مغایر با عفت و اخلاق عمومی

خ – توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی

د – اطلاعات خصوصی و شخصی افراد بدون اخذ اجاره کتبی از آنان

ذ – انجام فعالیت های اقتصادی غیر قانونی از قبیل پولشویی ، تجارت هرمی و غیره .

ر – تبلیغ یا آموزش پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز

ز – آموزش و ارائه هر نوع روش مقابله با مسدود سازی پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز (فیلترینگ)

ژ – نشر اکاذیب و افترا

س – برقراری هر نوع پیوند که مبلغ و مروج پایگاه های اطلاع رسانی حاوی مضامین جزء های فوق الذکر باشد.

ش – هر نوع اقدام خلاف شرع یا قانونی دیگر یا مخالف ضوابط و مقررات

 

ماده 8- انتشار هر نوع داده ممنوع ( موضوع بند های ت و ث ماده 1 و ماده 7 این آیین نامه و بند های آن) در پایگاه های اطلاع رسانی منجر به ارسال گزارش از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کار گروه تعیین مصادیق پایگاه های غیر مجاز اینترنتی ( مرکب از وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اطلاعات ، ارتباطات و فناوری اطلاعات و دادگستری ) به منظور مسدود سازی پایگاه اطلاع رسانی خواهد شد .

 

ماده 9- رسیدگی به اداره فعالیت غیر مجاز پایگاه های اطلاع رسانی ثبت شده با توجه به نوع و آثار آن به یکی از اشکال زیر حسب مورد و یا حسب شدت و ضعف آن خواهد بود.

 

الف – تذکر رسمی به مسئول پایگاه های اطلاع رسانی نسبت به حذف داده یا داده های ممنوع و جبران آن مانند اصلاح یا عذر خواهی

ساز و کار لازم برای ابلاغ تذکر رسمی به این دسته پایگاه ها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین می شود .

ب - ارسال گزارش به کار گروه تعیین مصادیق پایگاه های غیر مجاز اینترنتی با تقاضای مسدود سازی پایگاه اطلاع رسانی برای مدت محدود یا تعطیل دائمی .

پ – مسئولان پایگاه های اطلاع رسانی ثبت شده که به دلیل تخلف مسدود شده اند ، می توانند درخواست تجدید نظر خود را برای بررسی در کار گروه یاد شده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کنند .

 

فصل چهارم – سایر مقررات

 

ماده 10- اتخاذ تصمیم نسبت به پایگاه های موضوع این آیین نامه مانع طرح شکایت علیه آنها در مراجع ذی صلاح و جبران خسارت و مجازات قانونی نمی باشد .

 

ماده 11- هر گونه تغییر ، اصلاح و یا الحاق و جایگزینی در این آیین نامه پس از طرح و تصویب در هیئت وزیران مجاز خواهد بود.

 

 

   © 1387 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی    

متن کامل آيين نامه ساماندهی پایگاه های اينترنتی ايرانی

متن کامل آيين نامه ساماندهی پایگاه های اينترنتی ايرانی

 

 

هيئت وزيران در جلسه مورخ 29/5/1385 بنا به پيشنهاد شماره 14808/1 مورخ 29/5/1385 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و به استناد اصل يكصد و سي و هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و با توجه به مصوبات جلسات (482) تا (486) و (488) شوراي عالي انقلاب فرهنگي و به منظور انتظام امور و فعاليتهاي اطلاع‌رساني و توسعه خدمات دسترسي به اينترنت در كشور و با هدف ساماندهي (ثبت، حمایت و نظارت) فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رسانی اينترنتي ايراني در كشور و با مدنظر قرار دادن:

الف ـ حق دسترسي آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش

ب ـ حمايت از پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني قانوني

پ ـ رعايت حقوق اجتماعي و صيانت از ارزشهاي اسلامي، ملي، فرهنگي و اجتماعي كشور

ت ـ مسئوليت مدني و حقوقي و كيفري افراد در قبال فعاليتهاي خود حسب مورد

آيين‌نامه ساماندهي فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني (سايتهاي) اينترنتي ايرانی را به شرح زير تصويب نمود:

آيين‌نامه ساماندهي فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني (سايتهاي) اينترنتي ايراني

 

فصل اول: تعاريف

ماده 1ـ اصطلاحات زير در معاني مشروح مربوط به كار مي‌روند:

الف ـ پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي (سايت و وبلاگ): كليه مراكز موجود در شبكه اينترنت كه ارائه دهنده خدماتي مانند www و FTP هستند.

ب ـ پايگاه اطلاع‌رساني ثبت شده: پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي كه مسئول آن اطلاعات و مدارك شناسايي خود و پايگاه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارائه و مطابق قوانين و مقررات از جمله مقررات مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي به ثبت رسيده و رسيد آن را دريافت كرده باشد و امكان برقراري ارتباط با شخص مورد نظر وجود داشته باشد.

پ ـ پايگاه اطلاع‌رساني با هويت نامعلوم: پايگاه اطلاع‌رساني اينترنتي كه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت نشده باشد.

ت ـ موارد غيرمجاز: موارد ممنوع براي انتشار در پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي از جمله موارد موضوع ماده (6) آيين‌نامه واحدهاي ارائه كننده خدمات اطلاع‌رساني و اينترنت، رسا (ISP) مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ماده (7) اين آيين‌نامه.

ث ـ فعاليت غيرمجاز: انتشار هر نوع داده در پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي كه مشمول حداقل يكي از موارد غيرمجاز ياد شده باشد.

 

فصل دوم: ساماندهي و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

ماده 2 ـ مقررات و ضوابط شبكه اطلاع‌رساني رايانه‌اي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ديگر قوانين و مقررات حاكم لازم‌الرعايه مي‌باشد.

ماده 3ـ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ضمن مديريت،ساماندهي و نظارت بر پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي از فعاليت پايگاههاي اطلاع‌رساني اينترنتي ايراني ثبت شده و با فعاليت‌هاي مجاز و سالم در كشور حمايت مي‌كند.

ماده 4 ـ وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به شرح زير است:

الف ـ پيش‌بيني و راه‌اندازی ساختار مناسب تشکیلاتی با استفاده از ظرفيتهاي موجود براي ساماندهي، هدايت و حمايت از فعاليتهاي اينترنتي مجاز و برخورد با فعاليتهاي غيرمجاز.

ب ـ پيش‌بيني بودجه مناسب ساليانه به منظور سالم‌سازي و سامان‌بخشي به فعاليتهاي اينترنتي در كشور.

پ – تعیین شرایط لازم برای پایگاه ، مدیران مسئول سایت ها و نیز تعیین ساز و کار مناسب به منظور ثبت رسمی پایگاه های اطلاع رسانی و لغو آن و اعلام عمومی هر مورد.

ت – اتخاد راهکارهای اجرایی مناسب برای حمایت مادی و معنوی از عوامل تقویت کننده فعالیت های سالم و مفید اینترنتی با اولویت خبر رسانی

تبصره – سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در راستای تحقق بند های فوق موظف به همکاری لازم با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد.

 

ماده 5- پایگاه ها و سایت های اطلاع رسانی اینترنتی ملزم به ثبت مشخصات مربوط و ثبت هویت مدیر مسئول خود بارعایت قوانین و مقررات از جمله مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشند .

تبصره – پایگاه های اطلاع رسانی که فعالیت خود را قبل از ابلاغ این تصویب نامه آغاز کرده اند حداکثر به مدت دو ماه برای ثبت فرصت دارند و پس از این مهلت و عدم ثبت مشمول بند پ ماده (1) می باشند.

 

ماده 6- پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی موضوع بند پ ماده 1 توسط کار گروه موضوع ماده 8 مسدود می شود .

 

فصل سوم : تخلفات و نحوه رسیدگی به آنها

ماده 7- انتشار و نگهداری هر نوع داده اعم از متن ، صدا  ، عکس ، تصویر ، کارتون ، پویا نمایی ، فیگور ، کاریکاتور ، فیلم و غیره که از جمله حاوی مضامین زیر و موارد موضوع بند های "ت و ث " ماده 1 این ایین نامه باشد در پایگاه اطلاع رسانی ممنوع است :

 

الف – مطالب الحادی و نفی یا تضعیف اصول و ارزش های اسلامی و یا توهین به اسلام و مقدسان آن و اهانت به امام (ره) و یا رهبری

ب – توهین به ادیان آسمانی و کتب مقدس و انبیاء و معصومین و مقدسان

پ – تحریک و تشویق به ارتکاب اعمال علیه امنیت ، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران

ت – تحریف مطالب امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری مدظله العالی ، تحریف انقلاب اسلامی ملت ایران و توهین به ارزش های آن .

ث – هر گونه اقدام علیه قانون اساسی و یا تفرقه افکنی و خدشه در وحدت و وفاق ملی و استقلال و تمامیت ارضی و یا القاء بد بینی و نا امیدی در مردم نسبت به مشروعیت و کار آمدی نظام

ج – توهین به اقوام و اقلیت های مذهبی

چ – افشای اسرار و اسناد طبقه بندی شده از قبیل نظامی ، امنیتی و سیاسی دولتی و خصوصی

ح – اشاعه منکرات و ترویج فحشا و مطالب مغایر با عفت و اخلاق عمومی

خ – توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی

د – اطلاعات خصوصی و شخصی افراد بدون اخذ اجاره کتبی از آنان

ذ – انجام فعالیت های اقتصادی غیر قانونی از قبیل پولشویی ، تجارت هرمی و غیره .

ر – تبلیغ یا آموزش پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز

ز – آموزش و ارائه هر نوع روش مقابله با مسدود سازی پایگاه های اطلاع رسانی غیر مجاز (فیلترینگ)

ژ – نشر اکاذیب و افترا

س – برقراری هر نوع پیوند که مبلغ و مروج پایگاه های اطلاع رسانی حاوی مضامین جزء های فوق الذکر باشد.

ش – هر نوع اقدام خلاف شرع یا قانونی دیگر یا مخالف ضوابط و مقررات

 

ماده 8- انتشار هر نوع داده ممنوع ( موضوع بند های ت و ث ماده 1 و ماده 7 این آیین نامه و بند های آن) در پایگاه های اطلاع رسانی منجر به ارسال گزارش از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کار گروه تعیین مصادیق پایگاه های غیر مجاز اینترنتی ( مرکب از وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اطلاعات ، ارتباطات و فناوری اطلاعات و دادگستری ) به منظور مسدود سازی پایگاه اطلاع رسانی خواهد شد .

 

ماده 9- رسیدگی به اداره فعالیت غیر مجاز پایگاه های اطلاع رسانی ثبت شده با توجه به نوع و آثار آن به یکی از اشکال زیر حسب مورد و یا حسب شدت و ضعف آن خواهد بود.

 

الف – تذکر رسمی به مسئول پایگاه های اطلاع رسانی نسبت به حذف داده یا داده های ممنوع و جبران آن مانند اصلاح یا عذر خواهی

ساز و کار لازم برای ابلاغ تذکر رسمی به این دسته پایگاه ها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعیین می شود .

ب - ارسال گزارش به کار گروه تعیین مصادیق پایگاه های غیر مجاز اینترنتی با تقاضای مسدود سازی پایگاه اطلاع رسانی برای مدت محدود یا تعطیل دائمی .

پ – مسئولان پایگاه های اطلاع رسانی ثبت شده که به دلیل تخلف مسدود شده اند ، می توانند درخواست تجدید نظر خود را برای بررسی در کار گروه یاد شده به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کنند .

 

فصل چهارم – سایر مقررات

 

ماده 10- اتخاذ تصمیم نسبت به پایگاه های موضوع این آیین نامه مانع طرح شکایت علیه آنها در مراجع ذی صلاح و جبران خسارت و مجازات قانونی نمی باشد .

 

ماده 11- هر گونه تغییر ، اصلاح و یا الحاق و جایگزینی در این آیین نامه پس از طرح و تصویب در هیئت وزیران مجاز خواهد بود.

 

 

   © 1387 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی    

مختصری در بارهء ترجمهء کتاب مقدس به ارمنی

مختصری در بارهء ترجمهء کتاب مقدس به ارمنی

 

منبع : تاریخ کلیسای ارمنی – نوشتهء ادیک باغداساریان – ناشر مولف – تهران چاپ نخست 1380 – صفحات 131و132

 

اولین ترجمهء ارمنی کتاب مقدس از روی متن یونانی ( ترجمهء هفتاد ) توسط مسروپ ماشتوتس و ساهاک پارتِو و چند تن از شاگردان او صورت گرفت . اولین جمله ای که به ارمنی ترجمه شد این آیه از باب اول امثال سلیمان بود

Ճանաչել իմաստոթիւնն ու խրատը , իմանալ հանճարի խոսքերը

یعنی به جهت دانستن حکمت و عد ل و برای فهمیدن کلمات فطانت

زمان این ترجمه بیت سالهای 415 – 408 میلادی بوده است . قبل از این تاریخ ، ارامنه کتاب مقدس را به دو زبان آشوری و ینانی می خواندند .

دومین ترجمه نیز باز توسط این دو نفر و از روی متن یونانی که یزنیک کوقباتسی Yznik Koghbatsi آن را از غرب به ارمنستان آورده بود صورت گرفت . این ترجمه به " ملکهء ترجمه ها " و به عمنوان بهترین ترجمه شناخته شده است . که بین سالهای 438 – 432 میلادی صورت گرفته است .

قدیمی ترین ترجمهء ارمنی کتاب مقدس که به جا مانده نسخهء لازاریان مربوط به سال 887 میلادی است .

چاپ کتاب مقدس ارمنی  به همت وسکان یروانتسی Voskan Yeravantsi و ماتئوس زارنتسی Mateos zarentsi  بین سالهای 1668 – 1666 میلادی صورت گرفت . بهترین چاپ کتاب مقدس ارمنی توسط زهرابیان در 1805 در ونیز صورت گرفت .

 

 

 

Հայ Առաքելական Եկեղեցու Աստւածաշունջը

Հայ Առաքելական Եկեղեցու Աստւածաշունջը

 

Հին Կտակարան

1 Ծննդոց

2 Ելից

3 Ղևտացոց

4  Թւոց

5  երկրորդ Օրենք

6  Յեսու

7  Դատաւորած

8  Հռութ

9  Առաջին Թագաւորած

10  Երկրորդ Թագաւորած

11  Երրորդ Թագաւորած

12  Չորրորդ Թագաւորած

13  Առաջին Մնացորդած

14  Երկրորդ Մնածորդած

15  Եզրոս

16  Նէեմիա

17  Եսթեր

18  Յօբ

19  Սաղմոսաց

20  Առակաց

21  Ժողուող

22  Երգ Երգոց

23  Եսայի

24  Երեմիա

25  Երեմիայի ողբը

26  Եզեկիէլ

27  Դանիել

28  Օսիա

29  Յովէլ

30  Այմոս

31  Աբդիա

32  Յովնան

33  Միքիա

34  Նահում

35  Այնբակում

36  Սոթոնիա

37  Այնգէ

38  Զաքարիա

39  Մաղաքիա

 

Երկրորդականուն Գրքեր

40  Առաջին Եզրոս

41  Երկրորդ Եզրոս

42  Յուդիթ

43  Տոբիթ

44  Առաջին Մակաբայեցիներ

45  Երկրորդ Մակաբայեցիներ

46  Երրորդ Մակաբայեցիներ

47  Իմաստուղյուն Սողոմունի

48  Բարուք

49 եսոյի որդի Սիրաք

50  Մանասէ Թագաւորի աղօթքը

 

Նոր Կտակարան

51 տարան ըստ Մատթէոսի

52  Աւետարան ըստ Մարկոսի

53  Աւետարան ըստ Ղուկասի

54  Աւետարան ըստ Յովհաննեսի

55  Գորղք Առաքելոց

56  Նամակ հրմէացիների

57 Առաջին նամակ կորնթացիներին

58  Երկրոր նամակ կորնթացիներին

59  Նամակ գաղատացիներին

60  Նամակ Եթեսացիներին

61  Նամակ թիլիպեցիներին

62  Նամակ կողոսացիներին

63  Առաջին նամակ թեսաղոնիկեցիներին

64  Երկրորդ նամակ թեսաղոնիկեցիներին

65  Առաջին նամակ տիմոտէսին

66  Երկրորդ նամակ տիմոտէոսին

67 Նամակ տիտոսին

68 Նամակ փլիմոնին

69 Նամակ եբրայեցիներին

70  Յակոբոսի ամակը

71  Պետրոսի ռաջին նամակը

72 Պտրոսի երորդ նամակը

73  Յովհաննէսի առաջին նամակը

74  Յովհաննէսի երկրորդ նամակը

75  Յովհաննէսի երրորդ նամակը

76  Յուդայի նամակը

77  Յայտնութիւն Յովաննէսի

 

Աղբյուր   Աստւածաշունչ նոր կտակարան , աշխարհաբար նոր թարգմանութիւն , Թ Հ Թ Քրիստոնէական դաստիարաիարակութեան  բաժանմունք  , Թեհրա 2003

 

 

 

 

 

مشترکات

مشترکات

 

بی گمان در تمامی ادیان دو نوع قوانین وچود دارد یک دسته قوانینی که خاص آن مذهب است و در سیایر مذاهب و روشها یافت نمی شود و دستهء دوم قوانینی که با سایر ادیان مشترک است .

ما باید برای نزدیک کردن ادیان و مذاهب به هم بر مشترکات آنها بیشتر تاکید بکنیم

Յախթութիւն

Յախթութիւն

 

Ունենք յախթութիւն

և ազատութիւն

Յախթութիւն , Յիսուսի անունով

Փառաւոր է , զորաւոր է

Փառաւոր , Յիսուսի անունը

Երբ վախը պատի

Հոգիս ընկճւի

Դարձեալ ես քեզանով կը հաղթեմ

 

Այն ժամ պիտ երգեմ

Ու դարձեալ երգեմ

Յաղթել եմ Յիսուսի անունով

Կրկն

 

Իմ յաղթանակը Աստծոյ մէջ է

Յիսուս Քրիստոսի անունի մէջ է

Կրկն

 

և երբէկ երբէկ իմ թշնամիներ

Չեն կարող յաղթանակել ինձ

 

Իմ յաղթանակը Աստծոյ մէջ է

Յիսուս Քրիստոսի անունի մէջ է

Կրկն

 

خبر

خبر

 

روسیه قدرتمندترین تلسکوپ جهان را به فضا فرستاد .

روسیه برای ساخت این تلسکوپ بیست و پنج سال بر روی آن کارکرده است .

جایگزین

جایگزین

 

آیا برای عشق الهی جایگزینی هست !؟

عشق مقدس

عشق مقدس

دکتر ماریا آیوادزیان

 

می دانی :

          عشق مقدس را خانه ای است

          که در دو روح صمیم جای دارد

و بی گمان ،

          عشق

          در جستجوی در قلب است

          ناآرام و رام

                   در آنها منزل کند

می دانی:

          عشق ، نوری سوم است

          که از دو چراغ عاشق

                             می دامد

و از نثار لبخندی گرم و روحی بخشاینده

                   جان می گیرد

آه مبادا !

که در این میانه تنها طالب جان خویشتن باشی

                   که عشق از تو خواهد گریخت

می دانی :

          عشق مقدس را با تو کاری نیست

          آن گاه که در حظیرهء تنهایی ات

                             از تقدیس

                             نسیمی نوزد

و تقدیس عشق

          تنها به خودِ عشق اندیشیدن است

می دانی ،

اگر به تمامی خویش تمامی عشق را

                   طالب شوی ،

تمامی عشق از آن تو خواهد شد

                   و بی گمان تمامی آرزوها را

                   در خانهء جانت

                             در آغوش خواهی کشید

و میدانی :

که نمی دانم آیا شایسته آگاهی از تمامی آنچه را که گفتم

                             هستی ، خواهی بود یا .......

 

فصل نامه فرهنگی پیمان – شماره 20 – تابستان 1381 – صفحات 72 و 73

 

 

تقسیم بندی اوستا

تقسیم بندی اوستا

تحقیق از گارگین فتائی

 

1: گاهان ( سرودها(

سرود یکم اهونَوَدگاه  ( یسنا – هات 34-28)  - 89 بند

سرود دوم اشونَوَدگاه ( یسنا هات 46 – 43)  - 66 بند

سرود سوم سِپَنتَّمدگاه ( یسنا هات 50 – 47) – 41 بند

سرود چهارم وّهوخَشترَگاه ( یسنا هات 51( - 22 بند

سرود پنجم وَهیشتووایَشت گاه ( یسنا هات 53( - 9 بند

 

2: یسنا ( ستایش به معنی اعم(

سرآغاز – 15 بند

یسنا – هات 1و2 – 30 بند

یسنا  - هات 8 – 3 ( سروش درون) -113 بند

یسنا -  هات 11 – 9 ( هوم یشت )-  71 بند

یسنا- - هات 12 ( هات خُستوئی یا اعتراف)  - 9 بند

یسنا  - هات 18 – 13 – 54 بند

یسنا -  هات 21 – 19 ( بغان یشت ) – 31 بند

یسنا  - هات 27 – 22 – 100 بند

یسن - ا هات 42 – 35 ( هفتن یشت بزرگ )  - 47 بند

یسنا – هات 52 – 8 بند

یسنا – هات 54 ( نماز ایریمن اشه ) 7 بند

یسنا – هات 56 – 55 – 12 بند

یسنا – هات 57 ( سروش یشت سر شب) – 13 کرده و 34 بند

یسنا – هات 72 – 58 – 206 بند

 

3: یشت ها ( ستایش به معنی خاص)

هوم یبشت – 33 بند

هفتن یشت کوچک – 15 بند

اردیبهشت یشت – 19 بند

خرداد یشت – 11 بند

آبان یشت – 133 بند و 30 فرگرد

خورشید یشت – 7 بند

ماه یشت – 7 بند

تیر یشت – 62 بند و 16 فرگرد

گوش یشت ( درواسپ یشت ) – 33 بند و 7 فرگرد

مهریشت – 146 – بند و 35 فرگرد

سروش یشت هادخت – 23 بند و 5 فرگرد

رشن یشت – 38 بند

فروردین یشت – 158 بند و 31 فرگرد

بهرام یشت – 64 یشت و 22 فرگرد

رام یشت – 57 بند و 11 فرگرد

دین یشت – 20 بند و 7 فرگرد

آرت یشت -  62 بند و 10 فرگرد

اشتاد یشت – 9 بند

زامیاد یشت ( کیان یشت ) – 96 بند – 14 فرگرد

هوم یشت – 2 بند

ونند یشت – 2 بند

 

4 هادُخت نَسَک

سه فرگرد و 53 بند

 

 

5: ویسپّرِد ( ستایش همهء بزرگان )

24 کرده و 107 بند

 

6: خرده اوستا ( اوستای کوچک )

سه نیایش آغازین – 1 بند

نیرنگ کَشتی بستن – 1 بند

سروش باژ – 5 بند

هوشبام – 5 بند

پنج نیایش  - 79 بند

          خورشید نیایش – 19 بند

          مهر نیایش – 17 بند

          ماه نیایش – 12 بند

          ارداویسور بانو نیایش ( ( آبان نیایش) – 11 بند

          آتش بهرام نیایش – 20 بند

پنج گاه – 56 بند

          هاونگاه – 10 بند

          رپیثوینگاه – 12 بند

          اُزَیرینگاه – 11 بند

          اَویسروسثریمگاه – 13بند

          اَشهینگاه – 10بند

سی روزرهء کوچک – 30 بند

سی روزهء بزرگ – 30 بند

آفرینگاه دهمان – 13 بند

آفرینگاه گاهان – 6 بند

آفرینگان گَهّنبار – 19 بند

آفرینگان رپثوین – 10 بند

 

7: وندیداد ( قوانین بر ضد دیو)

22 فرگرد – 918 بند – 81 بخش

 

تقسیم بندی کلی

1: گاهان – 17 هات – 227 بند

2: یسنا – 55 هات – 725 بند

3:یشت ها – 21 یشت – 185 کرده – 957 بند

4: هادخت نسک – 3 فرگرد – 53 بند

5: ویسپرد – 24 کرده – 107 بند

6: خرده اوستا – 20 بخش – 255 بند

7: وندیداد – 22 فرگرد – 81 بخش – 918 بند

 

اوستا دارای 8 بخش و 160 قسمت یا جزء و 3245 بند است .

گات ها یا گاهان ، قدیمی ترین بخش اوستاست که گفته می شود سروده های زرتشت می باشند .

اوستای کهن شامل 21 نسک یا کتاب بوده او دارای 345700 واژه و زند یا تفسیر آن هم دارای 2094200 واژه بوده است

اوستای کنونی بر روی هم 83000 واژه دارد .

زبانی که اوستا به آن نگارش یافته زبان اوستائی نام دارد . این زبان دارای 49 حرف یا آوا بوده و الفبای آن از کامل ترین الفباهای جهان محسوب می شده است. . در اوستا تکرار جمله های و عبارات در بخش های مختلف آن بسیار دیده می شود و این خود نوعی نظم را به اوستا داده است .

ارتباط زرتشت با اهورا مزدا در اوستا به صورت همپرسی ( پرسش و پاسخ ) می باشد .

جنبه های گوناگونی از آئین مهر که آئین پیش از زرتشت ایرانیان بوده نیز در اوستا وجود دارد .

 

 

منبع: اوستا – گزارش سرودها و متن های کهن – گزارش و پژوهش از جلیل دوست خواه – انتشارات مروارید – چاپ سوم 1375

         

یار سوال

یار سوال

گارگین فتائی

 

می خوام که مال من باشی

نقطهء فال من باشی

پرندهء سما شوم

پرواز بال من باشی

در عشق ، خالی ندارم

تو تنها خال من باشی

لام دلم مال خودم

ناچار ، دال من باشی

نگار در کام دلم

شوق وصال من باشی

می خوام کنار تو باشم

اوج خیال من باشی

عشقو به دستم که دادی

روی جمال من باشی

جواب دلتنگی من

یار سوال من باشی

تقسیم بندی اوستا

تقسیم بندی اوستا

تحقیق از گارگین فتائی

 

1: گاهان ( سرودها(

سرود یکم اهونَوَدگاه  ( یسنا – هات 34-28)  - 89 بند

سرود دوم اشونَوَدگاه ( یسنا هات 46 – 43)  - 66 بند

سرود سوم سِپَنتَّمدگاه ( یسنا هات 50 – 47) – 41 بند

سرود چهارم وّهوخَشترَگاه ( یسنا هات 51( - 22 بند

سرود پنجم وَهیشتووایَشت گاه ( یسنا هات 53( - 9 بند

 

2: یسنا ( ستایش به معنی اعم(

سرآغاز – 15 بند

یسنا – هات 1و2 – 30 بند

یسنا  - هات 8 – 3 ( سروش درون) -113 بند

یسنا -  هات 11 – 9 ( هوم یشت )-  71 بند

یسنا- - هات 12 ( هات خُستوئی یا اعتراف)  - 9 بند

یسنا  - هات 18 – 13 – 54 بند

یسنا -  هات 21 – 19 ( بغان یشت ) – 31 بند

یسنا  - هات 27 – 22 – 100 بند

یسن - ا هات 42 – 35 ( هفتن یشت بزرگ )  - 47 بند

یسنا – هات 52 – 8 بند

یسنا – هات 54 ( نماز ایریمن اشه ) 7 بند

یسنا – هات 56 – 55 – 12 بند

یسنا – هات 57 ( سروش یشت سر شب) – 13 کرده و 34 بند

یسنا – هات 72 – 58 – 206 بند

 

3: یشت ها ( ستایش به معنی خاص)

هوم یبشت – 33 بند

هفتن یشت کوچک – 15 بند

اردیبهشت یشت – 19 بند

خرداد یشت – 11 بند

آبان یشت – 133 بند و 30 فرگرد

خورشید یشت – 7 بند

ماه یشت – 7 بند

تیر یشت – 62 بند و 16 فرگرد

گوش یشت ( درواسپ یشت ) – 33 بند و 7 فرگرد

مهریشت – 146 – بند و 35 فرگرد

سروش یشت هادخت – 23 بند و 5 فرگرد

رشن یشت – 38 بند

فروردین یشت – 158 بند و 31 فرگرد

بهرام یشت – 64 یشت و 22 فرگرد

رام یشت – 57 بند و 11 فرگرد

دین یشت – 20 بند و 7 فرگرد

آرت یشت -  62 بند و 10 فرگرد

اشتاد یشت – 9 بند

زامیاد یشت ( کیان یشت ) – 96 بند – 14 فرگرد

هوم یشت – 2 بند

ونند یشت – 2 بند

 

4 هادُخت نَسَک

سه فرگرد و 53 بند

 

 

5: ویسپّرِد ( ستایش همهء بزرگان )

24 کرده و 107 بند

 

6: خرده اوستا ( اوستای کوچک )

سه نیایش آغازین – 1 بند

نیرنگ کَشتی بستن – 1 بند

سروش باژ – 5 بند

هوشبام – 5 بند

پنج نیایش  - 79 بند

          خورشید نیایش – 19 بند

          مهر نیایش – 17 بند

          ماه نیایش – 12 بند

          ارداویسور بانو نیایش ( ( آبان نیایش) – 11 بند

          آتش بهرام نیایش – 20 بند

پنج گاه – 56 بند

          هاونگاه – 10 بند

          رپیثوینگاه – 12 بند

          اُزَیرینگاه – 11 بند

          اَویسروسثریمگاه – 13بند

          اَشهینگاه – 10بند

سی روزرهء کوچک – 30 بند

سی روزهء بزرگ – 30 بند

آفرینگاه دهمان – 13 بند

آفرینگاه گاهان – 6 بند

آفرینگان گَهّنبار – 19 بند

آفرینگان رپثوین – 10 بند

 

7: وندیداد ( قوانین بر ضد دیو)

22 فرگرد – 918 بند – 81 بخش

 

تقسیم بندی کلی

1: گاهان – 17 هات – 227 بند

2: یسنا – 55 هات – 725 بند

3:یشت ها – 21 یشت – 185 کرده – 957 بند

4: هادخت نسک – 3 فرگرد – 53 بند

5: ویسپرد – 24 کرده – 107 بند

6: خرده اوستا – 20 بخش – 255 بند

7: وندیداد – 22 فرگرد – 81 بخش – 918 بند

 

اوستا دارای 8 بخش و 160 قسمت یا جزء و 3245 بند است .

گات ها یا گاهان ، قدیمی ترین بخش اوستاست که گفته می شود سروده های زرتشت می باشند .

اوستای کهن شامل 21 نسک یا کتاب بوده او دارای 345700 واژه و زند یا تفسیر آن هم دارای 2094200 واژه بوده است

اوستای کنونی بر روی هم 83000 واژه دارد .

زبانی که اوستا به آن نگارش یافته زبان اوستائی نام دارد . این زبان دارای 49 حرف یا آوا بوده و الفبای آن از کامل ترین الفباهای جهان محسوب می شده است. . در اوستا تکرار جمله های و عبارات در بخش های مختلف آن بسیار دیده می شود و این خود نوعی نظم را به اوستا داده است .

ارتباط زرتشت با اهورا مزدا در اوستا به صورت همپرسی ( پرسش و پاسخ ) می باشد .

جنبه های گوناگونی از آئین مهر که آئین پیش از زرتشت ایرانیان بوده نیز در اوستا وجود دارد .

 

 

منبع: اوستا – گزارش سرودها و متن های کهن – گزارش و پژوهش از جلیل دوست خواه – انتشارات مروارید – چاپ سوم 1375

         

گربهء رنگارنگ

            گربهء رنگارنگ

                  شعر از گارگین فتائی

 

گربهء زيبا ببين كه نام اوست ايران زمين        كوه و رود دشت صحرا جنگلش خُلد برين

تخت جمشيدش ببين با نقش رستم همجوار      قلعه هاي اردشير و اردوان با افتخار

قبر استر را ببين شوي پاسارگادش ببين                   تپٌه هاي هگمتانه وقت آبادش ببين

قلعهء بابك ببين تخت ابونصرش ببين             جندي شاپورش نگر آن قدرت عصرش ببيين

ارگ بم ويرانه شد كرمان كه بر جا مانده است  سوخته شهر بلوچي از بَرِما مانده است

وانك زيبا را ببين چون گوهر جلفاي نو           پيكر نقش جهان در مي كشد آواي نو

تپُهء مارليك بين تخت سليمانش ببين              آن كليساي قره سنگي به دامانش ببين

موزهء تهران ببين با تخت طاووسش عجين     كوه نور درياي نور با سكُه هاي بي گزين

معبد پير هريشت از سينهء زرتشت بين          يزد زيبا را ببين چون در كويري شد نگين

گنبد بازش ببين غار عليصدرش نگر              قلعهء بهرام چوبين ارزش و قدرش نگر

بيستون را بنگر و بر طاق بستان خيره شو     معبد ناهيد رو بر خرده هايش چيره شو

شوش دانيالش ببين عزم چغازنبيل كن            خطٌهء مازندران رو يادي از منجيل كن

معبد مهري ببين در كَرفَتو در داش كّسّن                  كوه خواجو را ببين در سيستان تهمتن

لانهء سيمرغ در كوه دماوندش نگر               ماردوشان را ز خشم كاوه در بندش نگر

حافظ و سعدي ببين قبر باباطاهر ببين             حسرت خيام از گردونهء ظاهر ببين

علقه اي بر طوس بند و شاهنامه را بخوان      خود ز كيش و قشم بر ديوارهء ماكو بران

با خلیج تا ابد فارس این وطن زیبا شود             سالها سرو ابرکوهی چنین برپا شود

ماهي بحر خزر خور وادي ماسوله رو           مهر و ماني را ببين در دورهء مزدك بشو

معبد هندو ببين در بندرعباس جنرب              اوج يونان و پوزايدون خارك را در چارچوب

خسروپرويزش ببين با قصر شيرين در تماس   هركجا را بنگري در ريشه اي بيني اساس

از دمش تا فرق سر پر ز گذشته هاي دور       هر چه باشد خاطريست از دوره هاي پرغرور

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوضیحات

 

بیت 1

مصرع اول     به علت تشابه نقشهء ایران به گربه ،  کشور ایران به گربه تشبیه شده است علاوه بر اینکه بر طبق تحقیقات دانشمندان، زیباترین گربه ها در ایران بوده اند

مصرع دوم    کوه و  رود و دشت جنگل ایران به « خُلد بّرین» یعنی بهشت پاک تشبیه شده است

 

بیت2 

مصرع اول     نقش رستم در فاصلهء کوتاهی از تخت جمشید است

مصرع دوم    تپه های اردشیر و اردوان در فیروزآباد استان فارس بوده و حاکی از جنگ بین اشکانیان و ساسانیان و پیروزی اردشیر بابکان دارد

 

بیت 3

مصرع اول     استر از پیامبران زن یهودی است که نام آن در تورات یهودیان و کتاب مقدس مسیحیان(عهد عتیق) آمده است او در ایران زندگی کرده و در دربار پادشاه باعث غلبه بر دشمنان قومش شد پاسارگاد ، قبر کورش در استان فارس است و شوی پاسارگاد، اشاره به همسر یهودی کورش کبیر دارد

مصرع دوم    تپه های هگمتانه در همدان در واقع اولین تمدن و شهر ساخته شده در ایران است

 

بیت 4

مصرع اول     قلعهء بابک ، قلعه ای در آذربایجان است که بابک خرم دین ، از مبارزان نامی ایرانی برای رهائی ایرانیان از یوغ سلطهء اعراب در آن جا با اعراب می جنگید تخت ابو نصر هم از نقاط تاریخی آذربایجان شرقی است

مصرع دوم    جندی شاپور از دانشگاههای معتبر ایرانی در خاورمیانه بوده که بویژه در طب و پزشکی ،، زبانزد بود و در آن جا دانشمندان سریانی و کللدانی مسیحی ، مشغول خدمت بوده اند

 

بیت 5

مصرع اول     اشاره دارد به زلزلهء بم که حدود هشتاد درصد ارگ های قدیم و جددید ، تخریب شدند ولی آثار تاریخی منطقه ای باستانی همچون کرمان فقط محدود به ارگ بم نیست

مصرع دوم    سوخته شهر ، اشاره به شهر سوخته در بلوچستان دارد که گفته                می شود دقیق ترین خط کش جهان که متعلق به پنج هزار سال پیش است در آن یافت شده و نیز طبق تحقیقات باستان شناسان اولین لوازم آرایش زنانه نیز در این شهر  بوده و این شهر به علل نامعلومی آتش گرفته است

بیت 6

مصرع اول     مظهر اصلی جلفای نو شهر اصفهان ، کلیسای وانک است که به راستی دارای آثار باارزشی در درون خود می باشد

مصرع دوم    نقش جهان ، میدان اصلی شهر اصفهان است که با آوای جامعة صنعتی عجین شده است

 

بیت 7

مصرع اول     تپهء مارلیک در استان گیلان و تخت سلیمان در آذربایجان از نقاط باستانی ایران می باشند

مصرع دوم    « کلیسای قره سنگی» اشاره به قره کلیسا دارد که در منطقه چالدران در دامنه تخت سلیمان قرار دارد

 

بیت 8

مصرع اول     تهران ، معروف به شهر موزه هاست و بیش از چهل موزه در آن وجود دارد

مصرع دوم    کوه نور ، دریای نور و نیز تخت طاووس در مصرع قبلی جواهراتی هستند که نادرشاه افشار هنگام فتح هندوستان از آن جا با خود به ایران آورد

 

بیت 9

مصرع اول     معبد پیر هریشت ، عبادت گاه معروف زرتشتیان در یزد است

مصرع دوم    یزد ، معروف به نگین کویر ایران است

 

بیت 10

مصرع اول     گنبد باز ، بنائی در نطنز است که گفته می شود دقیق ترین اصول مهندسی در آن رعایت شده است غار علیصر در همدان که نیازی به توضیح ندارد

مصرع دوم    بهرام چوبین از سرداران تنومند و رشید دوران ساسانی است

 

بیت 11

مصرع اول     کوه بیستون در کرمانشاه در واقع بزرگ ترین کتیبهء سنگی جهان است و طاق بستان که آن هم در پارک شیرین کرمانشاه است شکارگاه خسرو پرویز بوده است

مصرع دوم    معبد ناهید اشاره به معبد " ارداویسور آناهیتا" یا ایزد آب ها در ایران باستان دارد که معبد آن در کنگاور استان کرمانشناه است و حملهء ااقوام خارجی در طی قرون  از یک سو و زلزله از سوی دیگر آن را تبدیل به ویرانه ساخته است

 

 

 

بیت 12

مصرع اول     شوش دانیال در اهواز بوده و در آن جا آرامگاه دانیال نبی که مورد احترام یهودیان و مسیحیان و مسلمان است قرار دارد و چغازنبیل در شوشتر ، قدیمی ترین بنای ساخته شده در ایران و متعلق به تمدن عیلام بوده است

مصرع دوم    منجیل از نقاط سرسبز استان مازندران است

 

 

بیت13

مصرع اول     کرفتو و داش کسن از غارهای استان زنجان می باشند که مراسم پیروان آئین مهر که یک آئین سری بود در آنجا اجرا می شده است

مصرع دوم    کوه خواجو از نقاط باستانی سیستان است و تهمتن به معنی دارای تن نیرومند ، لقب رستم دستان است که در وافع ، سیستان زادگاه او بوده است

 

بیت 14

مصرع اول     بر طبق روایات شاهنامه ، زال پسر نریمان که بدنی تماماً سفید داشت مورد انزجار نریمان وقع شد  بود و توسط وی به دور انداخته می شود و سیمرغ در بالای کوه دماوند ، او را گرفته و بزرگ می کند

مصرع دوم    و بر طبق همین روابات شاهنامه ماردوش که لقب ضحاک است توسط کاوهء آهنگر در کوه دماوند دفن می شود و آتش این کوه در واقع از دهان ضحاک یا آژیدهاک یا همان اژدها مشتعل می شود

 

بیت15

مصرع اول     آرامگاه حافظ و سعدی در شیراز و آرمگاه باباطاهر در همدان بوده و این سه از شعرای برجستهء ایران می باشند

مصرع دوم    خیام که به نظر محققین غربی ،از بزرگ ترین متفکرین و منجمین ایران زمین بوده و رباعیاتش شهرت جهانی دارد از جهل و نابسامانی اوضاع زمان خود بسیار حسرت می خورد آرامگاه خیام در نیشابور است

 

بیت 16

مصرع اول     آرامگاه فردوسی ، بزرگ ترین شاعر ایران در طوس می باشد و شاهنامهء فردوسی نیز بزرگ ترین اثر هماسی پارسی است

مصرع دوم    این مصرع ، اشاره به بزرگی ایران دارد که یک طرف آن کیش و قشم و طرف دیگر آن ماکو است هر چند وسعت ایران ، در زمانهای گذشته بسیار پهانورتر از زمان کنونیش بوده است

 

 

 

 

بیت 17

مصرع اول     خلیج تا ابد فارس در واقع واکنشی به ادعای کشورهای عربی حاشیهء خلیج فارس مبنی بر این که نام این دریا ،   « خلیج عرب» است می باشد                                                                   

مصرع دوم    سرو ابرکوهی در ابرقو یا ابرکوه یزد ، درختی است که دارای عمر هفت هزار ساله است

 

بیت 18

مصرع اول     اشاره ای به دریای خزر و منطقهء ماسوله که از زیباترین نقاط شمال ایران است دارد

مصرع دوم    مهر به معنی آئین مهر و مانی و مزدک از پیامبران معروف ایران باستان می باشند

 

بیت19

مصرع اول     در بندر عباس ، هندوها دارای معبدی برای عبادت می باشند

مصرع دوم    گفته می شود که ویرانه های معبد پوزایدون – از خدایان یونان باستان – در جزیرهء خارک می باشد

 

بیت 20

مصرع اول     خسرو پرویز از پادشاهان معروف ساسانی است و قصر شیرین در خوزستان گفته می شود که وجه تسمیه یا علت نامگذاری آن این بوده که خسرو که عاشق شیرین برادرزادهء شاه ارمنستان بود برای وی در این منطقه قصری ساخت که داستان آن در منظومهء خسرو و شیرین که بزرگ ترین اثر عاشقانه در ادبیات فارسی است منعکس است

 

بیت 21

مصرع اول     منظور از دم تا فرق سر یعنی دم تا سر گربه دارد و به معنای این است که ایران که تشبیه به گربه شده از سر تا پایش دارای گذشته ای تاریخی و باستانی است

مصرع دوم    ایران دارای دوره های پرشکوهی همچون دوران امپراطوری ایران باستان بوده است

 

 

 

مطالبی در باره روشن کردن شمع در کلیساهای ارمنی

 

مطالبی در باره روشن کردن شمع در کلیساهای ارمنی

نوشته اسقف اعظم آرداک مانوکیان

ترجمه و توضیحات  از گارگین فتائی

منبع : مقالهء  روشن کردن شمع چه مفهومی دارد؟

کتاب ارمنی زبان شوقاردزاک Շողարձակ  به معنای نورافشان در دو مجلد نوشته اسقف اعظم آرداک مانوکیان  - انتشارات شورای خلیفه گری ارامنهء تهران – سال 2009 جلد اول صفحات 82 – 78

 

شمع در زبان ارمنی معادل واژة  مُم մոմ  به انگلیسی mom است . روشن کردن شمع در کلیسای ارمنی ، کلیسای ارتوکس و کاتولیک مرسوم است ولی این عمل در شاخه های گوناگون کلیسای پروتستان مرسوم نیست .

در زیر مطالبی در مورد روئشن کردن شمع در کلیساهای ارمنی را می خوانید .

 

در کلیساهی ارمنی  ، روشن کردن شمع  ، قسمتی از عبادت دینی است و نشان آشکاری از زندگی روحانی و مبتنی بر ایمان است چرا که کسانی که در کلیسا شمع روشن می کنند بعد از روشن کردن شمع به مدت چندین دقیقه در خود فرو رفته و به دعا پرداخته و تقاضای خود را در پیشگاه خداوند می آورند.

به کار گیری شمع به سالهای بسیار دور باز می گردد و این کار هم به منظور روشنائی و هم به مقاصد پرستشی  انجام می شده است .

در کلیساها و نیز سایر مکانهای عبادتی به همراه شمع از قندیل ها نیز استفاده می شده است . قندیل ها را با روغن روشن کرده و مکان عبادت را نورانی می ساختند ولی در حال حاضر برق در مکانهای عبادتی و کلیساها کار روشنائی را می کند و تنها در کلیسای یعقوب مقدس Surb Hagop و سایر کلیساهای بیت المقدس هنوز از شمع به منظور روشنائی استفاده می شود . در مراسم صبح و عصر کلیساها و بر روی شمعدانهای مخصوصی شمع روشن می شد و آنها را در کنار کتاب دعا می گذاشتند و در هنگام مراسم عشاء ربانی در محراب ، شمعدان ها را روشن می کردند . اکنون لامپ های برقی جای آنها را گرفته اند که در برخی موارد به هیبت و شکل شمع می باشند . هم اکنون نیز در محراب کلیسا به یاد گذشته دو شمع روشن می گردد .

در کلیساها همچنین از نوعی شمع به نام مِقرامُم մեղրամոմ  به انگلیسی meghramom نیز استفاده می کردند که از مواد خالصی تهیه شده و دود نمی کرد . صنعت تهیه ضمع نیز در طی قرنها رواج داشته است و چه در کلیساها و چه در سایر مکانها ما شاهد انواع گوناگون و متعددی از شمعها هستیم . در کنار روشن کردن شمع ، صنعت تهیه شمعدانها نیز مورد کاربرد بود و در کلیساها انواع گوناگونی از شمعدانها وجود دارد .

در طی مراسم کلیسایی ، دو نوجوان شمع به دست هم وجود داشته اند که هم کنون نیز چنین است . در کلیساهای ارامنهء ایران این رسم به خاطر اینکه روز یک شنبه در ایران روز کاری است و بچه ها به مدرسه می روند اجرا نمی شود .

رسم روشن کردن شمع باعث شد که در قسمت ورودی کلیساها یا درون آن شمع فروشیهایی دایر گردند و نیز برخی از کلیساها خود اقدام به تهیه شمع پرداختند .

در خصوص تهیه و فروش شمع در قانون پولوژنیا Պոլոժենիա  به انگلیسی

Polojenia در سال 1836 به مواد جالبی برمی خوریم .

در مادهء 1230 این قانون چنین آمده است

به متصدیان امور کلیساها اجزه داده می شود که به ساخت و فروش شمعها نه تنها به مهمانان کلیسا بلکه به همهء ارامنه ای که آن را در مراسم الهی و روحانی و سایر مراسم ملت ارمنی به کار می رود  داده می شود . فروش این شمعها در داخل یا نزدیک کلیساها خواهد بود و برای این منظور اجازهء دایر کردن دکه هایی نزدیک کلیساها مشروط بر اینکه این دکه ها با تصمیم سران حکومت محلی باز شوند و نه با تصمیم کلیساهای ارتودکس نزدیک آن داده می شود تا مشکلاتی که ممکن است هنگام فروش این شمعها رخ دهد برطرف گردد و به پاتریارک جاثلیق ارامنه اجازه داده می شود که بین شمعهایی که در مراسم روحانی ارمنی از آنها استفاده می شود و شمعهایی که در مراسم کلیسایی ارتودکس های روسی استفاده می شود علامتی به نشانی تفاوت بگذارد.

( به نقل از کتاب " حقوق کلیسای ارمنی " نوشتهء ن . و ملیک تانگیان 1903 صحهء 707)

آراکل داوریژتسی Առաքել Դաւրիժեցի  به انگلیسی Arakel Davrijetsi  می نویسد که در سال 1625 میلادی ، بایندور بیگ به دستور شاه عباس به ایروان می رود . او یک روز به همراه امیرگونا خان ( امیر ایروان) به زیارت کلیسای جامع آنانیا می رود که تحت ریاست استاد روحانی موسِس داتِواتسی Մովսէս Տաթևացի  به انگلیسی Movses Datevatsi بود . وی به احترام مهمانان خود ، به هر کدام هفت شمع سفید هدیه می دهد . بایندور بیگ از سفیدی شمعها به وجد می آید زیرا در ایران چنین شمعهای سفیدی را ندیده بود . استاد موسِس ، شمع سازی را در بیت المقدس فراگرفته بود . بایندور که به دستور شاه عباس به منظور جمع آوری افرادی به ایروان آمده بود این شمعها را برای اهدا به شاه عباس نگاه می دارد . امیر گونا خان هم هفت شمع اهدایی به خود را به  بایندور می دهد و استاد موسِس هم دوباره هفت شمع دیگر به بایندور می دهد و بایندور هم این بیست و یک شمع را به شاه عباس اهدا می کند . شاه عباس از سفیدی و زیبایی شمع ها شگفت زده می شود و فرمانی مبنی بر فرستادن استاد موسِس نزد خود به امیرگوناخان می فرستد . استاد موسِس نیز بلافاصله به بغداد می رود زیرا شاه عباس برای آزادی این شهر از عثمانیها به آنجا رفته بود . شاه عباس در دیدار با استاد مجدداً شگفتی خود را از سفیدی شمعها ابراز می دارد و استاد نیز توضیحاتی در مورد شمعها و تهیهء آنها می دهد سپس شاه عباس به لالابیگ که شهردار اصفهان بود فرمانی می نوبسد مبنی بر اینکه برای تهیه شمع سفید به استاد موسِس ، امکاناتی ارائه گردد و علاوه بر این در این فرمان آمده که صد لیار شمع در اختیار استاد قرار گیرد و سه نفر از دربار کلیه هزینه ها را متقبل گردند و باغی برای ساختن شمع در اختیار استاد قرار گیرد و استاد هم به آن سه خدمتکار ، طرز تهیهء شمع را آموزش دهد .

لالابیگ شهردار اصفهان نیز پس از دریافت فرمان شاه عباس به استاد موسِس تسهیلاتی اعطا نموده و باغ تیلیم خان را در اختیار وی می گذارد .

استاد هم د ر آن باغ ، کارخانهء شمع سازی دایر نموده و در طی هشت ماه ، طرز تهیهء شمع سفید را به آن سه نفر تعلیم می دهد و به همراه آنها نیز شاه عباس می رود . در این زمان شاه عباس که با پیروزی از جنگ بازگشته بود زمستان را  در فهرآیاد سپری می نمود . در فهرآباد ، خواجه نظر که از نزدیکان استاد بود نیز حضور داشت . وی مورد احترام زیاد شاه عباس بود . از سوی خواجه نظر آن شمعها در اختیار شاه عباس قرار می گیرند و او نیز استاد را مورد تمجید و تشویق قرار می دهد .

آن ایام نزدیک جشن تولد مسیح بود و شاه عباس برای حضور در مراسم کلیسای ارامنهء فهرآباد ابراز تمایل می کرد . استاد هم دو شمع به اندازهء دو آدم ساخته و از عصر آن روز تا صبح به دعا می پردازد تا اینکه مراسم به خوبی برگزار گردد .

شاه عباس طبق گفتهء خود در کلیسا حاضر شده و از برگزاری مراسم ابراز رضایت روحانی و معنوی می کند . چند روز بعد به خواجه نظر اعلام می کند که حاضر است اجرت یا پول یا سایر هدایا به استاد موسِس اعطا کند و خواجه نظر نیز می گوید که استاد انتظار چنین هدایایی را ندارد بلکه خواست وی این است که روشنایی اجمیادزین تامین گردد و شاه عباس نیز با این خواسته موافقت کرده و امکاناتی برای ترتیب دادن روشنائی اجمیادزین در اختیار وی قرار می دهد .

پس از آن ، استاد موسِس داتِواتسی به مقام اسقفی دست گذاری شده و سپس به مقام جاثلیقی نائل می گردد و کارهای بزرگ زیادی انجام می دهد .

 

 

 

 

دانستنیهایی از قرآن

دانستنیهایی از قرآن

منبع دانستنیهای قرآن – تالیف سید مهدی شمس الدین – انتشارات قدس – بهمن1373

چمع آوری از گارگین فتائی

 

قرآن ، دارای 6236 آیه است

قرآن ، دارای 114 سوره است

قرآن ،دارای 30 جزء است

قرآن ، دارای 77437 کلمه است

قرآن  ،دارای 323671 حرف است

بلندتری سوره ، سورهء بقره با 286 آیه است

کوتاه ترین سوره ، سورهء کوثر با 2 آیه است

سوره های قرآن از لحاظ اندازه به چهار دسته تقسیم می شوند

دستهء اول موسوم به سبع طوالی بوده و شامل بلندترین سوره های قرآن است که هفت سوره می باشد

دستهء دوم موسوم به مئین و شامل سوره هایی است که هر تغریباً صد آیه دارند

دستهء سوم موسوم به مثانی هستند که از لحاظ اندازه متوسط می باشند

دستهء چهارم موسوم به معصلات که سوره های کوتاه هستند

سور ه ای که در تمامی آیات آن کلمهء الله آمده سورهء مجادله است

قلب قرآن  ،سورهء یس است

عروس قرآن ، سورهء الرحمن است

سوره ای که تنها یک کسره دارد سورهء توحید است

سوره ای که حرف میم ندارد سورهء کوثر است

سوره ای که حرف « ف» ندارد سورهء حمد است

بلندترین آیهء قرآن ، آیهء 286 سورهء بقره معروف به آیهء وام است

کوتاه نرین آیه اگر حروف مقطعه در ضمن آن حساب شود طه است

تمامی آسوره ها به جز سورهء توبه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شود و سورهء نحل عبارت بسم الله الرحمن الرحیم دوبار آمده ( در آیات یکم و سی ام ) بنابراین در قران ، عبارت بسم الله الرحمن الرحیم 115 بار آمده است

سوره های قرآن به دو دسته تقسیم می شوند

دستهء اول سوره های مکی که مربوط به اصول اعتقادی هستند و شامل 82 آیه می باشند

دستهء دوم سوره های مدنی که مربوط به اصول تشریعی بوده و شامل 22 آیه می باشند

اولین سورهء نزولی سورهء علق و آخرین سورهء نزولی سورهء نصر است

کلمهء قرآن 68 بار در قرآن آمده است

بلندترین کلمه  " فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ " در سورهء حجر آیهء 22 است

کوتاه ترین کلهء در قرآن کلمهء « ب » در بسم الله الرحمنت الرحیم است

کلمهء وسط قرآن کلمهء " وَلْيَتَلَطَّفْ " در سورهء کهف آیهء 19 است

 

جدول تعدادا آیات ، کلمات و حروف قرآن

 

نام سوره                تعاداآیات       تعداد کلمات             تعداد حروف

1: فاتحه                 7                 29                               142

2: بقره                  286            6111                           35500

3:آل عنمران           200            3480                          14525

4: نسا                   176            3745                           16030

5: مائده                 120            2804                            11933

6: انعام                  165            3850                          12254

7: اعراف               206            3825                           13877

8: انفال                  75              1095                          5080

9: توبه                  129            4098                          10488

10: یونس              109            1832                             1567

11: هود                123            1725                             7513

12: یوسف             111            1766                             7166

13: رعد                43              855                               3506

14: ابراهیم            52              831                             3434

15:حجر                99              654                             2760

16: النحل              128            2840                          7707

17: اسراء             111            1532                          64640

18: کهف               110            1579                         6260

19: مریم               98              982                          3802

20: طه                  135            1341                       5242

21: انبیا                112            1168                       4890

22: حج                 78              1291                      5070

23: مومنون           118            1840                      4802

24: نور                 64              1316                     5608

25: فرقان              77              892                      2733

26: شعرا               227            1297                    5522

27: نمل                 92              1149                     4799

28: قصص             88              1441                    5800

29: عنکبوت          79              1981                      4795

30: روم                60              819                        3534

31: لقمان              34              542                       2510

32: سجده              30              380                       1518

33: احزاب             73              1280                     5796

34: سبا                 154            883                     1512

35: فاطر               45              197                       3130

36: یس                 83              729                      3000

37: صافات            182            800                       3826

38: ص                 88              732                       3067

39: زمر                75              1192                       1708

40: غافر               85              1199                      4960

41: فضلت             54              796                      3350

42: شوری             53              866                      3588

43: زخرف             89              823                      3400

44: دخان               59              346                      1431

45: حاشیه             39              488                      2891

46: احقاف             35              644                      2598

47: محمد              38              539                      2349

48: فتح                 29              560                      2408

49: حجرات            17              343                      1476

50: ق                   45              357                      1494

51: ذاریات            60              360                      1287

52: طور                49              312                      1500

53: نجم                 62              308                      1405

54: قمر                 55              302                      1423

55: الرحمن            78              351                      1636

56: واقعه              96              378                      1703

57: حدید               29              540                      2476

58: مجادله            22              473                      1792

59: حشر               24               445                      1913

60: ممتحنه            13              348                      1500

61: الصف             14              221                      900

62: جمعه              18              180                      720

63: منافقون           11              180                      776

64: تغابن              18              241                      1070

65: طلاق               11              249                      1060

66: تحریم              13              246                      1160

67: ملک               30              330                      1300

68: قلم                  52              300                      1256

69: الحاقه             52              259                      1480

70: معارج             44              216                      1161

71: نوح                28              224                      929

72: جن                 28              235                      870

73: مزمل              20              275                      838

74: مدثر               56              255                      1010

75: قیامت              40              199                      652

76: دهر                31              240                      1054

77: مرصلات          50              181                      1116

78: النبا                40              173                      770

79: نازعات            45              139                      753

80: عبس              42              133                      533

81: تکوین             29              104                      533

82: انقطار             11              80                        327

83: مطففین           26              177                      930

84: انشقاق            25              190                      430

85: بروج              22              190                      430

86: طارق              17              61                        245

87: اعلی               19              72                        270

88: غاشیه             26              72                        330

89: فجر                30              137                      577

90: بلد                  20              82                        330

91: شمس             15              50                        240

92: لیل                  21              71                        310

93: الضحی            11              40                        192

94: الشرح             8                 27                        103

95: تین                 8                 34                        150

96: علق                19              92                        280

97: قدر                 5                 20                        112

98: بینه                8                 94                        399

99: زلزال              8                 35                        149

100: عادیات          11              40                        163

101: قارعه           11              36                        150

102: تکاثر            8                 28                        120

103: عصر            3                 14                        66

104: همزه            9                 33                        130

105: فیل               5                 23                        96

106: قریش           4                 17                        93

107: الماعون        7                 25                        125

108: کوثر             3                 10                        42

109: کافرون          6                 26                        94

110: نصر             3                 19                        77

111: المسد           5                 20                        77

112: اخلاص         4                 15                        49

113: فلق              5                 23                        74

114: ناس             6                 20                        79

 

 

رحمت خدا

 

 رحمت خدا

 

همه راههای خداوند رحمت و حق است برای آنانی که عهد و شهادت او را نگاه می دارند.

                                                                                                                    مزمور 10:25

 

Տիրոջ բոլոր ուղիները ողորմութիւն ու ճշմարտութիւն են նրանց համար, ովքեր պահում են նրա ուխտն ու վկայութիւնը։

                                                                                                       Սաղմոս 25:10

 

 

10All the paths of the LORD are mercy and truth unto such as keep his covenant and his testimonies.

                                                                                                                 Psalm 25:10

 

استيون هاوكينگ ( Stephen Hawking )

استيون هاوكينگ ( Stephen Hawking )

نويسنده : رعنا صدر

منبع :physics.ir

www.iranika.ir

 

 

متولد 8 ژانويه 1942

او از هر گونه تحرك عاجز است. نه مي تواند بنشيند نه برخيزد. نه راه برود. حتي قادر نيست دست و پايش را تكان بدهد يا بدنش را خم و راست كند. از همه بدتر توانايي سخن گفتن را نيز ندازد. زيرا عضلات صوتي او كه عامل اصلي تشكيل و ابراز كلمات اند مثل 99 درصد بقيه عضلات حركتي بدنش در يك حالت فلج كامل قرار دارند. مشتي پوست و استخوان است روي يك صندلي چرخدار كه فقط قلبش و ريه هايش و دستگاه هاي حياتي بدنش كار مي كنند و بخصوص مغزش فعال است. يك مغز خارق العلده كه دمي از جستجو و پژوهش و رهگشايي بسوي معماها و نا شناخته ها باز نمي ماند.

اين اعجوبه مفلوج استيفن هاوكينگ پرآوازه ترين دانشمند دهه آخر قرن بيستم است كه اكنون در دانشگاه معروف كمبريج همان كرسي استادي را در اختيار داردكه بيش از دو قرن پيش زماني به اسحق نيوتن كاشف قانون جاذبه تعلق داشت.همچنين وي را انيشتين دوم لقب داده اند زيرا مي كوشد تئوري معروف نسبيت را تكامل بخشد و از تلفيق آن با تئوري هاي كوانتومي فرمول واحد جديدي ارائه دهد كه توجيه كننده تمامي تحولات جهان هستي از ذرات ريز اتمي تا كهكشان هاي عظيم باشد.

اينشتين معتقد بود كه چنين فرمول يا قانون واحدي مي بايست وجود داشته باشد و سالهاي آخر عمرش را در جستجوي آن سپري كرد اما توفيقي نيافت.

استيفن هاوكينگ شهرت و اعتبار علمي خود را مديون محاسبات رياضي پيچيده و بسيار دقيقي است كه در مورد چگونگي پيدايش و تحول سياهچاله هاي آسماني يا حفره هاي سياه انجام داده است.اين اجرام فوق العاده متراكم كه به علت قدرت جاذبه بسيار قوي حتي نور امكان جدايي از سطح آن ها را نداردوجودشان بر اساس تئوري نسبيت انيشتين پيش بيني شده بود و به همين جهت هم سياهچاله ناميده شدند.رديابي و رويت آنها بوسيله قويترين تلسكوپ ها يا هر وسيله ديگر تا كنون ممكن نبوده است. با وجود اين استيفن هاوكينگ با قدرت انديشه و محاسبات رياضي چون و چرا ناپذيرش- نه فقط وجود سياهچاله ها را به اثبات رسانده و چگونگي شكل گيري و تحول آن ها را نشان داده بلكه به نتايج جالبي در رابطه اين اجرام با كيفيت وقوع انفجار بزرگ Big Bang در آغاز پيدايش كيهان دست يافته است كه در دانش فيزيك اختري و كيهان شناسي اهميت بسزايي دارد و به عقيده صاحبنظران بناي اين علوم را در قرن آينده تشكيل خواهد داد.

كتاب جديد هاوكينگ در اين زمينه كه بعنوان سياهچاله ها و جهان هاي نوزاد انتشار يافت در محافل علمي جهان مثل يك بمب صدا كرد و شگفتي فراوان برانگيخت. اما قبل از اشاره خلاصه اي مي آوريم از زندگي نويسنده اش كه براستي از كتاب او شگفتي بر انگيز تر است .

استيفن هاوكينگ در 8 ژانويه 1942 در شهر دانشگاهي آكسفورد زاده شد و دوران كودكي و تحصيلات اوليه اش را در همان شهر گذرانيد. از همان زمان به علوم رياضيات علاقه داشت و آرزوي دانشمند شدن را در سر مي پروراند اما در مدرسه يك شاگرد خودسر و بخصوص بد خط شناخته مي شد و هرگز خود را در محدوده كتاب هاي درسي مقيد نمي كرد بلكه چون با مطالعات آزاد سطح معلواتش از كلاس بالاتر بود هميشه سعي داشت در كتاب هاي درسي اشتباهاتي را گير بياورد و با معلمان به جر و بحث و چون و چرا بپر دازد !

پدر و مادرش از طبقه متوسط بودند با يك زندگي ساده در خانه اس شلوغ و فرسوده اما مملو از كتاب كه عادت به مطالعه را در فرزندانشان تقويت مي كرد. فرانك پدر خانواده پزشك متخصص در بيماري هاي مناطق گرمسيري بود و به همين جهت نيمي از سال را به سفرهاي پژوهشي در مناطق آفريقايي مي گذرانيد. اين غيبت هاي متوالي برلي بچه ها چنان عادي شده بود كه تصور مي كردند همه پدر ها چنين وضعي دارند. و مانند پرندگان هر ساله در فصل سرما به مناطق آفتابي مهاجرت مي كنند و بعد به آشيانه بر مي گردند. در عين حال غيبت هاي پدر نوعي استقلال عمل و اتكا به نفس در بچه ها ايجاد مي كرد.

استيفن در 17 سالگي تحصيلات عاليه را در رشته طبيعي آغاز كرد و از همان زمان به فيزيك اختري و كيهان شناسي علاقه مند شد زيرا در خود كنجكاوي شديدي مي يافت كه به رمز و راز اختران و آغاز و انجام كيهان پي ببرد. سالهاي دهه 60 عصر طلايي كشف فضا- پرتاب اولين ماهواره ها و سفر هيجان انگيز فضانوردان به كره ماه بود و بازتاب اين وقايع تاريخي در رسانه ها جوانان را مجذوب مي كرد. بعلاوه استيفن از كودكي عاشق رمان هاي علمي تخيلي بود و مطالعه آن ها نيز بر اشتياق او به كسب معلومات بيشتر در فيزيك و نجوم و علوم ديگر مي افزود. او دوره سه ساله دانشگاه را با موفقيت به پايان برد و آماده مي شد تا دوره دكترا را در رشته كيهان شناسي آغاز كند اما . . .

اما به دنبال احساس ناراحتي هايي در عضلات دست و پا استيفن در ژانويه 1963 يعني آغاز بيست و يكسالگي مجبور به مراجعه به بيمارستان شد و آزمايش هايي كه روي او انجام گرفت علائم بيماري بسيار نادر و درمان ناپذيري را نشان داد. اين بيماري كه به نام ALS شناخته مي شود بخشي از نخاع و مغز و سيستم عصبي را مورد حمله قرار مي دهد و به تدريج اعصاب حركتي بدن را از بين مي برد و با تضعيف ماهيچه ها فلج عمومي ايجاد مي كند بطوريكه بمرور توانايي هرگونه حركتي از شخص سلب مي شود. معمولا مبتلايان به اين بيماري بي درمان مدت زيادي زنده نمي مانند و اين مدت براي استيفن بين دو تا سه سال پيش بيني شده بود.

نوميدي و اندوه عميقي را كه پس از آگاهي از جريان بر استيفن مستولي شد مي توان حدس زد. ناگهان همه آرزوهاي خود را بر باد رفته ميديد. دوره دكترا-روياي دانشمند شدن - كشف رمز و راز كيهان - همگي به صورت كاركاتورهايي در آمدند كه در حال دورشدن و رنگ باختن به او پوزخند مي زدند. بجاي همه آن خيال پروريهاي بلند پروازانه حالا كاري بجز اين از دستش بر نمي آمد كه در گوشه اي بنشيند و دقيقه ها را بشمارد تا دوسال بعد با فلج عمومي بدن زمان مرگش فرا برسد.

به اتاقي كه در دانشگاه داشت پناه برد و در تنهايي ساعتها متفكر و بي حركت ماند. خودش بعدها تعريف كرده است كه آن شب دچار كابوسي شد و در خواب ديد كه محكوم به اعدام شده است و او را براي اجراي حكم مي برند و در آن موقعيت حس كرد كه هر لحظه زندگي چقدر برايش ارزشمند است. بعد از بيداري به ياد آورد كه در بيمارستان با يك جوان مبتلا به بيماري سرطان خون هم اتاق بوده و او از فرط درد چه فريادهايي مي كشيد. پس خود را قانع كرد كه اگر به بيماري لادرماني مبتلاست اما لااقل درد نمي كشد. بعلاوه طبع لجوج و نقادش كه هيچ چيز را به آساني نمي پذيرفت هشدار داد كه از كجا معلوم كه پيش بيني پزشكان درست از كار در بيايد و چه بسا كه از نوع اشتباهات كتب درسي باشد!

اما آنچه به او قوت قلب و اعتماد به نفس بيشتري براي مبارزه با نوميدي و بدبيني داد آشنايي اش در همان ايام با دختري به نام (جين وايلد) بود كه عد ها همسرش شد و نقش فرشته نگهبانش را به عهده گرفت. جين اعتقادات مذهبي عميقي داشت و معتقد بود كه در هر فاجعه اي بذراهي اميد وجود دارد كه با استقامت و قدرت روحي خود مي تواند رشد كند. و بارور شود. بايد به خداوند توكل داشت و از ناكاميهايي كه پيش مي آيد خيزگاههايي براي كاميابي ساخت.

جين دانشجوي دانشگاه لندن بود اما تحت تاثير هوش فوق العاده و شخصيت استثنايي استيفن چنان مجذوب او شده بود كه هر هفته به سراغش مي آمد و ساعتي را به گفتگوي با او مي گذرانيد و آمپول خوشبيني تزريق مي كرد.آنها پس از چندي رسما نامزد شدند و استيفن تحصيلات دانشگاهي اش را از سر گرفت زيرا براي ازدواج با جين مي بايست هرچه زودتر دكتراي خود را بگيرد و كار مناسبي پيدا كند.

و او طي دو سال با اشتياق و پشتكار اين برنامه را عملي كرد در حاليكه رشد بيماري لعنتي را در عضلاتش شاهد بود و ابتدا به كمك يك عصا و سپس دو عصا راه مي رفت. ازدواجش با جين در سال 1965 صورت گرفت و او چنان غرق اميد و شادي بود كه به پيش بيني دو سال پيش پزشكان در مورد مرگ قريب الوقوعش نمي انديشيد.

پروفسور استيفن هاوكينگ اكنون 61 سال داردو ظاهرا بيش از يك ربع قرن قاچاقي زندگي كرده است. البته اگر بتوان وضع كاملا استثنايي او را در حال حاضر زندگي ناميد.!

پيش بيني پزشكان در مورد بيماري فلج پيش رونده او نادرست نبود و اين بيماري اكنون به همه بدنش چنگ انداخته است. از اواخر دهه 60 براي نقل مكان از صندلي چرخدار استفاده مي كند و قدرت تحرك از همه اجزاي بدنش بجز دو انگشت دست چپش سلب شده است. با اين دو انگشت او مي تواند دكمه هاي كامپيوتر بسيار پيشرفته اي را فشار دهد كه اختصاصا براي او ساخته اند و بجايش حرف مي زند. و رابطه اش را با دنياي خارج برقرار مي كند زيرا از سال 1985 قدرت تكلم خود را هم ازدست داده است.

در آن سال او پس از بازگشت از سفري به درو دنيا براي مدتي در ژنو بسر مي برد كه مركز پژوهشهاي هسته اي اروپاست و دانشمندان اين مركز جلسات مشاوره اي با او داشتند. يك شب كه استيفن هاوكينگ تا دير وقت مشغول كار بود ناگهان راه نفس كشيدنش گرفت و صورتش كبود شد بيدرنگ او را به بيمارستان رساندند و تحت معالجات اضطراري قرار دادند. معمولا مبتلايان به بيماري ALS در مقابل ذات الريه حساسيت شديدي دارند و در صورت ابتلاي به آن ميميرند كه اين خطر براي استيفن هاوكينگ هم پيش آمده بود و گرفتن راه تنفس او ناشي از ذات الريه بود. پس از چند روز بستري بودن در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان سرانجام با اجازه همسرش تصميم گرفته شد كه با عمل جراحي مخصوص مجراي تنفس او را باز كنند اما در نتيجه اين عمل صداي خود را براي هميشه از دست مي داد

عمل جراحي با موفقيت صورت گرفت و بار ديگر استيفن از خطر مرگ جست. هر چند قدرت تكلم خود را از دست داد اما با جايگزيني كامپيوتر مخصوص سخنگو ارتباط او با اطرافيانش حتي بهتر از سابق شد زيرا قبلا بعلت ضعف عضلات صوتي با دشواري و نارسايي زياد صحبت مي كرد. كامپيوتر سخنگو را يك استاد آمريكايي كامپيوتر در كاليفرنيت براي او ساخت و تقديمش كرد. برنامه ريزي اين دستگاه شامل سه هزار كلمه است و هر بار كه استيفن بخواهد سخني بگويد مي بايست با انتخاب كلمات و فشردن دكمه هاي كامپيوتر به كمك دو انگشتش كه هنوز كار مي كنند جمله مورد نظرش را بسازد و صداي مصنوعي به جاي او حرف مي زند. البته اينگونه سخنگويي ماشيني طولاني تر است اما خود استيفن كه هرگز خوشبيني اش را از دست نمي دهد عقيده دارد كه به او وقت بيشتري مي دهد براي انديشيدن آنچه مي خواهد بگويد و سبب مي شود كه هرگز نسنجيده حرف نزند.

ويلچر يا صندلي چرخدار استيفن كه بوسيله آن رفت و آمد مي كند نيز از پيشرفته ترين پديده هاي تكنولوژي است و با نيروي الكتريكي حركت مي كند. وي اتكاي زيادي به ويلچر خود دارد چون علاوه بر حركت با آن وسيله اي براي ابراز احساساتش نيز محسوب مي شود. مثلا اگر در يك ميهماني به وجد آيد با ويلچرش به سبك خاص خود مي رقصد و چنانچه صبر و حوصله اش را در مورد يك شخص مزاحم از دست بدهد در يك مانور سريع از روي پاهاي او رد مي شود !!! بسياري از شاگردانش ضربه چرخهاي ويلچر او را تجربه كرده اند و به گفته خودش يكي از تاسف هايش اين است كه طعم اين تجربه را به مارگارت تاچر نچشانده است !

يكي از شگفتيهاي اين آدم مفلوج و نحيف كه به ظاهر بايد موجودي تلخ و غمزده و منزوي باشد شوخ طبعي و شيطنت كودكانه اوست كه بخصوص در برق نگاه هوشمندانه و رندانه اش ديده مي شود. در حاليكه اجزاي چهره اش بي حركت و فاقد هرگونه واكنش احساسي و عاطفي هستند اما چشمانش مي درخشند.

انگار به هزار زبان با مخاطب سخن مي گويند. او بهيچوجه خودش را منزوي نكرده است. به كنسرت و پارك مي رود. در رستوران غذا مي خورد. در انجمن هاي دانشجويان شركت مي كند. و سر به سر شاگردانش كه هميشه او را سوال پيچ مي كنند مي گذارد. شيوه شيطنت آميزش اينست كه پاسخگويي را گاهي عمدا كش مي دهد و در حاليكه پرسش كنندگان پس از چند دقيقه انتظار پاسخ مفصلي را براي سوال خود پيش بيني مي كنند با يك كلمه بله يا نه از كامپيوتر سخنگويش همه را به خنده مي اندازد.

اين اعجوبه فاقد تحرك عاشق جنب و جوش و گشت و سياحت است و تا كنون دوبار به سفر دور دنيا رفته و حتي از چين و ديوار باستاني آن ديدن كرده است. همچنين در صدها كنفرانس و سمينار علمي شركت كرده است و به ايراد سخنراني پرداخته است. كه البته اين سخنراني ها قبلا در نوار ضبط و در روز كنفرانس پخش مي شود.

 

پرفروشترين كتاب علمي

از نكات جالب ديگر در زندگي استيفن هاوكينگ يكي هم اينست كه او در سالهاي اوليه زناشويي اش با جين وايلد از او صاحب سه فرزند شد يك دختر و دو پسر. لذت پدري و احساس مسئوليت در تامين زندگي فرزندان يكي از مهمترين انگيزه هايي بود كه او را در مقابله با مشكلاتش ياري داد زيرا با طبع لجوج و بلندپروازش اصرار داشت كه بهترين امكانات زندگي و تحصيل را براي بچه هايش فراهم كند و اين امر مخارج هنگفتي روي دستش مي گذاشت. هزينه خودش هم كم نبود چون مي بايست به دو پرستار تمام وقت و يك دستيار حقوق بپردازد و درامد استادي دانشگاه كفاف اين مخارج را نمي داد. به همين جهت در اواسط دهه 80 به فكر نوشتن كتاب افتاد و در سال 1988 كتاب معروف خود به نام ( تاريخ كوتاهي از زمان) را منتشر كرد.{بزودي اين كتاب را در سايت خواهيم آورد}

در اين كتاب كه به فارسي هم ترجمه شده است استيفن هاوكينگ به زبان ساده و قابل فهم عامه پيچيده ترين مسائل فيزيك جديد و كيهان شناسي و بخصوص ماهيت زمان و فضا را بررسي كرده و نظريات و محاسبات خودش را شرح داده است. بي آنكه خواننده را با فرمولها و معادلات رياضي بغرنج گيج كند. اما به رغم سادگي بيان و جذابيت مباحث بسياري از مردم از آن سر در نمي آورند. زيرا ايده هاي مطرح شده در كتاب در سطح بالاي علمي است. با وجود اين كتاب مزبور 8 ميليون نسخه به فروش رفته و 183 هفته در ليست 10 كتاب پرفروش جهان قرار داشته است و طبعا چنين موفقيت بيمانندي مشكلات مادي استيفن را براي هميشه حل مي كند.

كتاب جديد استيفن به نتايج پژوهشها و يافته هاي او درباره ي سياهچاله ها اختصاص دارد. اين اجرام مرموز و فاقد نورانيت آسماني كه بر اساس تئوري پذيرفته شده اي در سالهاي اخير از فروريزي و تراكم ستارگان سنگين وزن پس از اتمام سوخت هسته اي آن ها پديد مي آيند ستارگان ديگر را در اطراف خود مي بلعند و با افزايش جرم و در نتيجه دستيابي به نيروي جاذبه قويتر به تدريج ستارگان دورتر را به كام مي كشند. بدينگونه در سياهچاله ها ماده به حدي از تراكم مي رسد كه هر سانتي متر مكعب آن مي تواند ميليونها و حتي ميلياردها تن وزن داشته باشد و نيروي جاذبه آنچنان قوي است كه نور و هيچگونه تشعشعي امكان خروج از سطح آن ها را ندارد. به همبن جهت ما هرگز نمي توانيم حتي با قويترين تلسكوپها اين غولهاي نامرئي را رديابي كنيم.

اما استيفن هاوكينگ در كتاب تازه اش برداشتهاي متفاوتي از سياهچاله ها ارائه داده است و با محاسبات خود به اين نتيجه مي رسد كه اين اجرام بكلي فاقد نورانيت نيستند و بعلاوه موادي را كه از ستارگان ديگر جذب و بلع مي كنند در مرحله نهايي تراكم به حالتي انفجار گونه از يك كانال ديگر بيرون مي ريزند. منتها آنچه دفع مي شود به همان صورتي نيست كه بلعيده شده است. به عبارت ديگر سياهچاله ها نوعي بوته زرگري هستند كه طلا آلات مستعمل را به شمش تبديل مي كنند. از كانال خروجي عناصر تازه در يك جهان نوزاد تزريق مي شود كه مي توان آن را در مقابل سياهچاله ( سپيد چشمه) ناميد.

شايد سالها طول بكشد تا صحت و سقم نظزيه هاي جديد استيفن هاوكينگ روشن شود زيرا آنقدر تازگي دارد كه عجيب به نظر مي رسد. اما عجيب تر از آن مغز اين مرد است كه اين نظزيه پردازي ها و رهگشائيها از آن مي تراود. او براي محاسبات طولاني و پيچيده رياضي و نجومي خود حتي از نوشتن ارقام روي كاغذ محروم است و بايد همه اين عمليات بغرنج را در مغز خود انجام بدهد و نتايج را در حافظه اش نگهدارد بدينگونه فقط با مغزش زنده است و به قول دكارت چون فكر مي كند پس وجود دارد.

اما اين موجود اين آدم معلول و نحيف و عاجز از تحرك و تكلم يك سرمشق است

براي آن ها كه با اميد و استقامت و تلاش بيگانه اند . . .

براي آن ها كه تواناييهاي انسان و ارزش انديشه سالم و سازنده را دست كم مي گيرند . . .

براي بدبين ها و منفي باف ها كه در افق ديد خود جهان را به گونه سياهچاله اي مخوف و ظلماني مي بينند . . . .

به سخن استيفن هاوكينگ : ( در آنسوي هر سياهچاله سپيد چشمه اي وجود دارد )