نقد فیلم زهرمار
گردآوری از گارگین فتائی
.
کارگردان
جواد رضویان
تهیهکننده
جواد نوروزبیگی
نویسنده
پیمان عباسی
بازیگران
شبنم مقدمی
سیامک انصاری
شقایق فراهانی
سیامک صفری
برزو ارجمند
علی استادی
سیامک ادیب
آزیتا ترکاشوند
نسیم ادبی
حسین محب اهری
رضا رویگری
موسیقی
رضا خسروی
فیلمبرداری
تورج اصلانی
تدوین
حسن حسندوست
توزیعکننده
نمایش گستران
تاریخهای انتشار
۲۹ خرداد ۱۳۹۸
کشور
ایران
زبان
فارسی
فروش گیشه
۶٬۱۶۲٬۵۰۶٬۰۰۰ تومان
زهرمار فیلمی به کارگردانی جواد رضویان، تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی و نویسندگی پیمان عباسی محصول سال ۱۳۹۷ است. این فیلم نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شدهاست.
این فیلم در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران شد.
خلاصه داستان
مداح که حاج حشمت تهرانی (سیامک انصاری) نام دارد، به تازگی همسر خود را از دست داده و در یک تکیه بزرگ کار میکند. او به اصرار اهالی محل و یکی دو تن از بانفوذهای دور و برش، برای کاندیداتوری شورای شهر کاندید میشود و همین موضوع باعث میشود که یک دوست قدیمی به اسم رهی رهی (سیامک صفری) او را پیدا کرده و با خاطرات بار دیگر زنده شوند.
رهی که کینه سختی از حاج حشمت دارد(ماجرا به دوران دبیرستان و بر سر لو دادن آوردن یک مجله خاک بر سری به مدرسه بوده ) و اوضاع مالی و اقتصادیاش هم اصلا خوب نیست، تصمیم میگیرد که یک بلایی سر او بیاورد و برای این کار یک نقشه حساب شده میچیند. او به همراه یک روسپی ( با نقش شبنم مقدمی ) به خانه حشمت میرود و او را جای همسرش جا میزند و صبح هم تمامی موادها و پولهای زن را برداشته و فرار میکند. رهی با این کار هم پول و مواد گیرش آمده که بتواند بفروشد و هم ضربه سختی به جایگاه حاج حشمت در بین اطرافیانش میزند، ضمن اینکه زن بدکاره ادعا دارد که مواد مسروقه شده از او ۵۰ میلیون ارزش داشته و حشمت باید این ۵۰ میلیون را یک روزه برای او جور کند.

نقد فیلم
کلیشه ها
یاسمن خلیلی فرد
«زهر مار» نخستین فیلم جواد رضویان در نگاه اول برای من یادآور فیلمهای مسعود ده نمکی است. فیلمی با همان حال و هوا، همان شوخیها و همان موقعیتها؛ موقعیتهایی که عموماً به داستانهایی آشنا و تا حدودی کلیشهای تبدیل میشوند و درواقع مخاطب می داند قرار است در پی هر رخداد چه رخداد دیگری اتفاق بیفتد.
اینکه طرح اولیهی «زهر مار» ماهیتاً جذابیتی دارد یا نه بحثی جداست و اینکه کارگردان و فیلمنامه نویس تا چه اندازه در بارور کردن پتانسیلهای دراماتیک موجود در متن موفق بوده اند بحثی دیگر. اگر ژانر فیلم را کمدی در نظر بگیریم کار در بسیاری از بخش های خود عملاً شکست خورده است. در بسیاری از بخشهای فیلم موقعیت های کمیک، از دست می روند و فیلمساز تلاشی برای نجاتشان نمی کند. به همین جهت گرچه فیلمساز در برخی از موارد تا حدودی موفق شده است (مثلا شخصیت پردازی ها)، اما در روایت پردازی و پر و بال دادن به موقیعت های اولیه کاملا غیرخلاقانه عمل کرده است.
آنچه در تجربیات سینمایی کمدینهای قدیمی تلویزیون عموماً به چشم می آید، شباهت کار آنها با مجموعه های طنز تلویزیونی شان است؛ چه در جایگاه بازیگر و چه در جایگاه کارگردان. با آن که جواد رضویان به وضوح کوشیده است تا مدیوم کار خود را «سینمایی» نگاه دارد اما باز هم کار او به مدیوم تلویزیون نزدیکتر است. این امر در برهه ای کاملاً به نفع کمدی های سینمای ایران تمام میشد و فیلمهایی که از ستارگان طنزهای نود قسمتی تلویزیون بهره می گرفتند با موفقیت هایی بی چون و چرا در گیشه مواجه می شدند اما در حال حاضر مخاطب انتظار تماشای بازی ها و سوژه های تلویزیونی را در سینما ندارد و همین امر منجر به آن می شود که بسیاری از فیلمهای این چنین نتوانند توقع تماشاگران خود را برآوره سازند.علاوه بر طنزهای نودقسمتی، جواد رضویان در «زهر مار» از برخی الگوهای فیلمفارسی های پیش از انقلاب نیز به منظور بامزه تر درآمدنش استفاده کرده است.
شاید در مجموع محاسن فیلم نسبت به معایب آن بسیار کمتر باشند اما یکی از ویژگی های مثبت آن بازیگرانش هستند؛ به خصوص سیامک انصاری در قالب نقش یک مداح با پوشش و چهره پردازی خاص و شبنم مقدمی که استاد ایفای نقشهای متفاوت و متنوع است؛ نقشهایی که عموما ۱۸۰ درجه با هم فرق می کنند.
به هر حال «زهر مار» از آن دسته از فیلمهاییست که تا رسیدن به جایگاه فیلمی خوب راه درازی در پیش دارد و به زعم من نمایش آن در جشنواره فیلم فجر اتفاق بسیار عجیبی بود چرا که «زهر مار» اساساً فیلمی جشنواره پسند نیست و علاوه بر آن برخی کاستی ها و حفره ها در فیلمنامه اش آن را از استاندارد دیگر فیلمهای شرکت کرده در جشنواره دور می سازد.
– حالا زهرمار هم که نه…
مدیسا مهراب پور
زهرمار جواد رضویان یکی دیگر از فیلمهای اول سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود. با شناختی که تماشاگر از جواد رضویان دارد و او را همواره در فیلمها و سریالهای طنز دیده است، از تماشای زهرمار Snake Venom متعجب خواهد شد چراکه مطمئنا انتظاری ندارد جزاینکه یک فیلم کمدی ببیند و با آن حسابی بخندد. اما زهرمار یک کمدی نیست که یک فیلم اجتماعی جدی است و این خود مهمترین نکته درباره زهرمار است. اینکه جواد رضویان برخلاف همه انتظاراتی که از او میرود، کار خودش را میکند و فیلم را نه مطابق با پسند عمومی که براساس دغدغههای ذهنی خود میسازد. البته که مسیر هوشمندانهای را برای رسیدن به یک فیلم جدی پیش میگیرد. او خوب میداند که تماشاگر انتظار تماشای یک فیلم کمدی را دارد و متقاعد کردن تماشاگری که به قصد تماشای کمدی و خندیدن (آن هم در سینمای کمدی مبتذل ایران) به سینما آمده برای مواجهه با یک فیلم جدی اصلا کار آسانی نیست. بنابراین زهرمار با لحن بامزه و شوخطبعانهای شروع میشود که البته بیش از آنکه خندهدار باشد، لبخندی نرم بر لب مخاطب مینشاند تا او در مسیر داستان بیفتد و با فیلم همراه شود. با چنین شروعی تماشاگر بدون اینکه بداند قضیه چیست با فیلم همراه میشود.
تماشای سیامک انصاری در هیبت یک مداح با گریمی شبیه به محمود کریمی، البته به خودی خود کمیک و خندهدار است اما کمی که پیش میرویم متوجه جدی بودن خود این کاراکتر میشویم که به تبع، رفته رفته فیلم را هم جدی میکند. بعد از گذشت یک سوم ابتدایی فیلم، تماشاگر ناگهان به خودش میآید و میبیند که مدتی است نخندیده و اینطور که از داستان هم برمیآید قرار نیست دیگر چندان بخندد.
حالا او در گیر و دار یک داستان اجتماعی و ماجرایی است که یک موقعیت اولیه جالب دارد: یک مداح مذهبی که برخلاف تصور رایجی که از مداحان در جامعه وجود دارد انسان مردمی هم هست، با یک زن خلافکار و شر و شور همراه میشود تا یکی را پیدا کنند و پولی را که باید تا آخر شب تحویل مافیای خلافکاران بدهند را بهدست بیاورند. در این مسیر تناقضات میان این دو و رفتارها و عقاید ضد و نقیضشان، موقعیتهای جالبی را بهوجود میآورد که بدون اینکه بخواهد حرفهای گندهتر از دهان فیلم بزند یا گلدرشت باشد، تفاوتهای اجتماعی را به نمایش میگذارد.
چیزی که در این مسیر کمک شایانی به پی گرفتن داستان میکند و تماشاگری را که از دیدن یک کمدی ناامید شده و تا حدی توی ذوقش خورده که یک فیلم جدی از جواد رضویان میبیند پای فیلم نگه میدارد، شخصیتپردازی زن در وهله اول و سپس قهرمان فیلم است و البته بازی خوب بازیگران در این نقشها. شخصیتها واقعگرایانه پرداخت شدهاند و مشکلاتشان مشکلاتی است که عموم جامعه شاید با آنها سر و کار داشته باشند و بنابراین درکشان برای تماشاگر بسیار راحت است و باورپذیر مینمایند. راحتی کاراکتر زن و پروبازیها و زبانبازیهایش در مواجهه با آدمهای مختلف و مبادی آداب مذهبی و لحن و کلام دیالوگوییاش که توامان هم زنانه است و هم لاتیاش را پر میکند، به مذاق تماشاگر خوش میآید و مظلومیت و درماندگی قهرمان فیلم یعنی حشمت هم به شکل دیگری نظر تماشاگر را به خود جلب میکند.
بازی شبنم مقدمی در نقشی که نمونهاش را پیش از این در کارنامه بازیگریاش نداشته بسیار خوب و قابل اعتنا است و کم و بیش تماشاگر را متعجب میکند. نکته جالب دیگر درباره فیلم زهرمار اینست که براساس داستانی واقعی ساخته شده که فهمیدنش تماشای فیلم را تبدیل به تجربه داغتری میکند و از نظر اجتماعی سویههای انتقادیاش را پررنگتر جلوه میدهد.
میشود کلی ایراد به فیلم زهرمار گرفت. به روایتی که هرچند براساس داستانی واقعی ساخته شده و این باید منطق واقعگرایانه فیلم را تقویت کند، اما پر از سکته و سوراخ است و در بسیاری مواقع انسجامش از دست میرود. میشود به یکسری از موقعیتهای بیمورد فیلم و صحنههای اضافی آن گیر داد یا دم دستی تلقیشان کرد اما اصلا چه کاری است که بخواهیم یک فیلم اولی را با مقیاسهای یک فیلم خوب مقایسه کنیم. وقتی فیلم احترام تماشاگر را نگه میدارد و در کمال تواضع و بدون اینکه ادعاهای الکی داشته باشد، کار خودش را میکند، چرا به آن سخت بگیریم؟ همینکه جواد رضویان که بیاغراق یکی از شناختهشدهترین و مردمیترین چهرههای کمدی سینما و تلویزیون است و میتواند با استفاده از اسمش و طراحی چند موقعیت خندهدار و لودهبازیهای مرسوم سینمای کمدی ایران یک فیلم آبکی بسازد و به فروشی میلیاردی دست پیدا کند، اما سراغ یک نقد اجتماعی میرود و فیلمی اجتماعی و بیادعا میسازد و مردم و فهمشان را به فروش گیشه نمیفروشد بسیار قابل احترام و امیدوارکننده است حتی اگر فیلمی یک ستاره و ضعیف باشد
جواد رضویان : بازیگر محبوب و مشهور سالهای گذشته تلویزیون و سینمای ایران در عرصه کمدی که اغلب با سریالهایی که مهران مدیری برای تلویزیون تولید کرده شناخته می شود. « زهرمار » اولین فیلم سینمایی جواد رضویان است که به اکران سینما رسیده.
نخستین فیلم سینمایی جواد رضویان بر حسب فرمولی ساخته شده که اغلب کمدی های موفق سالهای گذشته سینمای ایران در گیشه، بر پایه آن شکل گرفته اند، یعنی تقابل فرد مذهبی و اقشار متفاوت و تضادی که از دل چنین موقعیتی ساخته می شود. در سالهای اخیر فیلمهای بسیاری بوده اند که با چنین فرمولی به موفقیت در گیشه دست یافته اند که از بین آنها « مارمولک » موفق ترین محسوب می شود. حال جواد رضویان نیز تصمیم گرفته تا برای ساخت اولین فیلمش به سراغ یک مداح برود و او را در کنار یک زن مواد فروش قرار دهد تا بتواند از این طریق موقعیت های کمیک خلق کرده و پیامهای اجتماعی صادر کند که در هر دوی آنها ناموفق بوده است.
مشکلات فیلمنامه و کارگردانی در « زهرمار » به حدی بالاست که جدی گرفتن اثر را به عنوان یک اثر سینمایی با علامت سوال مواجه می کند. اولین نکته درباره فیلمنامه اینجاست که در طول داستان ابداً شخصیتی ساخته نمی شود. شخصیت های اصلی داستان بصورت مستقل فاقد هرگونه پرداخت می باشند و بنا به موقعیت هایی که در طول داستان با آن مواجه می شوند، رفتارهای متفاوت از خود به نمایش می گذارند که ارتباطی به روند شکل گیری شخصیت شان از ابتدای اثر نداشته است. ضعف شخصیت پردازی درباره آدمهای داستان چنان حکم می کند که حتی اگر بسیاری از آدمهای داستان از جمله شخصیت شقایق فراهانی را از داستان حذف کنیم کوچکترین تفاوتی برای اثر نمی کند.
جواد رضویان در ساخت « زهرمار » نیم نگاهی هم به مسائل اجتماعی دارد و قصد داشته پیامهای اجتماعی و سیاسی خود را نیز در کنار روایت کمدی قصه به مخاطب انتقال دهد که این اتفاق به بدترین شکل ممکن انجام شده است. مجموعه موقعیت هایی که در « زهرمار » شکل می گیرد از دم دستی ترین نگاه های اجتماعی که یک فیلمساز می تواند به جامعه پیرامون خویش داشته باشد سرچشمه می گیرد. جامعه ای که در آن نه جوانان آنطور که در دنیای واقعی حضور دارند در فیلم به چشم می خورند و نه آدمهایی با تعاریف رایج ما به ازای بیرونی آنچه که واقعا هستند به تصویر کشیده شده اند. بطور خلاصه می توان گفت که پیامهای اجتماعی موجود در فیلم یک کاریکاتور از آنچه که می بایست در یک فیلم سینمایی به چشم بخورد می باشد.
« زهر مار » در مقاطعی از داستان همان راهی را می رود که « رسوایی » مسعود ده نمکی که شباهت های فراوانی با این فیلم نیز دارد، طی کرده بود. در آن فیلم نیز ما شاهد یک روحانی و دخترک جوانی بودیم که بی خود و بی جهت متحول می شدند و سخنرانی های بی خاصیتی را در گوشزد کردن مشکلات اجتماعی بیان می کردند. در « زهرمار » نیز وضعیت اینچنین است و ما در طول داستان به یکباره شاهد سخنرانی های دخترک مواد فروشی هستیم که به یکباره از اجتماع و مشکلاتش سخن می گوید و مطابق انتظار، به یکباره و بی دلیل ، رنگ تحول را به خود می گیرد و در آن سوی قضیه نیز حاجی پس از رویت معضلات اجتماعی، متحول می شود! آدمهای فیلم از آن دسته آدمهایی هستند که هرگز نمی توانیم در دنیای واقعی نمونه آن را بیابیم!
در میان بازیگران فیلم تنها شبنم مقدمی هست که تا حدی توانسته در نقش لیلی بازی خوبی از خود به نمایش بگذارد. سیامک انصاری در نقش حاج حشمت نتوانسته درخشش چندانی در فیلم داشته باشد بطوریکه نه می تواند خنده بگیرد و نه مخاطب را با حرف ها و رفتارهای جدی اش تحت تاثیر قرار دهد. مجموعه شخصیت های مکمل فیلم از جمله سیامک صفری و برزو ارجمند نیز کارکردی در این فیلم نداشته اند.
« زهرمار » نخستین تجربه کارگردانی جواد رضویان محسوب می شود و آغازگر راهی که باید دید آیا به سرنوشت خوشی منجر خواهد شد یا اینکه دیگر آثار این کمدین محبوب سالهای گذشته سینما و تلویزیون با چنین کیفیتی روانه سینما خواهد شد. در مورد آینده نمی توان با قطعیت سخن گفت اما آنچه که عیان است این موضوع می باشد که « زهرمار » یک تجربه خسته کننده و بسیار ناامید کننده است که نه می تواند تماشاگرش را بخنداند و نه کوچکترین تاثیری بر افکارش با پیامهای سیاسی تکراری و نم پس داده اش داشته باشد. به نظر می رسد که سینمای ایران باید این موضوع را درک کند که مخاطب امروز جامعه چندان به پیامهای سیاسی که در دهه های گذشته از طریق سینما به آنها داده می شد اهمیتی نمی دهند و طی این زمان هم زبان سینما تغییر کرده و هم جامعه آن جامعه گذشته نیست!
جای این فیلم در فستیوال سینمایی نیست
امیررضا نوری پرتو
فیلمنامهای که پیمان عباسی برای فیلم زهرمار جواد رضویان نوشته، از دید طرح داستانی، یک فیلمنامه الگومند است که میکوشد قاعدهها و اصلهای ژانر کمدیدرامهای ایرانی را رعایت کند. برای تماشاگر آشنا به اینگونه از فیلمها روشن است که همراهی «لیلی» یا همان «مریم» (شبنم مقدّمی) با حاجحشمت طهرانی (سیامک انصاری) برای یافتن «رهی عباسپور» (سیامک صفری) در ادامه به تاثیرپذیری «لیلی» از «حاجحشمت» و دورشدن از شمایلِ یک زنِ ولگرد و نیز تاثیرپذیری قهرمان داستان از این زن (که در فیلم «جواد رضویان»، مرد اول که مداح است و عاقد و قصد نامزدی برای انتخابات شورای شهر را دارد، با بازشدن چشماناش به فقر و فلاکت حاکم بر جامعه به خودش میآید و حتی از کاندیداتوری استعفا میدهد) خواهد انجامید.
اما این را هم از یاد نبریم که طراحی این مسیر الگومند، نیازمند خلق موقعیتها، رویدادها و پیچشهای داستانی و نیز رویارویی دو کاراکتر اصلی با آدمهایی است که آنها را به دل کشمکشهایی بکشاند و در عین تضادهای روحی و شخصیتی به یکدیگر نزدیکشان کند تا بهتدریج بر یکدیگر تاثیر روحی و عاطفی بگذارند. اما فیلمنامه «پیمان عباسی» و فیلم «جواد رضویان» در طراحی و روایت این مسیر الگوپذیر بسیار ناتوان است.
«زهرمار» پر است از رویدادها و موقعیتهایی ایستا و نه پیشبرنده، کاراکترهایی با پرداخت بسیار بد و کنشها و دیالوگهای لوس، و نیز صحنههایی طولانی و ملالآور. برای اثبات این ادعاها میتوان به صحنه دو سه دقیقهای، بیکارکرد و شبه تلویزیونی آمادهسازی شام از سوی «حاجحشمت» برای «رهی» و «لیلی»، و یا صحنه بسیار خنک مداحی «حاجحشمت» بر بالای مزار «ابوالحسنخان» و با حضورِ «لیلی» و نیشوکنایههای او (که بارها در فیلمهایی از این دست دیدهایم) اشاره کرد.
یا میتوان از نگاه بسیار عقبافتاده و تیپیکال فیلمنامهنویس و کارگردان نسبت به جوانان و بچههای نسلهای تازه در صحنه کلوب ورزشی و کافیشاپ یاد کرد. یا از دیالوگهای شعاری «لیلی» درباره فقر و نداری مردم جامعه گفت که در ادامه کلیپی -شبیه به کلیپهای ماهوارهای و با شعری بهاصطلاح اعتراضی امّا خندهدار- آن را همراهی میکند.
حتی میتوان پای کاراکترهایی همانند «یحیی» (برزو ارجمند) و «محدثه» (شقایق فراهانی) با آن شکل رفتار و گفتار بهشدت اغراقشدهشان را به میان کشید. پرده سوم داستان فیلم نیز همراه است با قهرمانبازی باورنکردنی «حاجحشمت» (اینکه بیمقدمه میبینیم او رفته و دزدان فرزند «لیلی» را لتوپار کرده) و نیز تحول پیشبینیپذیر و بسیار سادهانگارانه «لیلی» که در قالب پیامی شعاری برای «حاجحشمت» خود را نشان میدهد و آه را از نهاد مخاطب درمیآورد!
بهعنوان یک کمدیدرامِ ایرانیِ گیشهپسند هم «زهر مار» فیلم خوبی نیست! اما در پوششِ یک تلهفیلم اخلاقی و خانوادهپسند (که البته مؤلفهها و دستمایههای روایی و دراماتیکاش بسیار کهنه و دمدهاند) میتوان به آن نگریست و حتی دربارهاش ادعا کرد که تودههای مخاطبان را میتواند در بهترین حالت برای یکبار سرگرم کند. اما در این میان، پرسشی بزرگ که به ذهن مخاطب جشنوارهرو میرسد، این است که چرا فیلمی همچون «زهر مار» باید در یک فستیوال سینمایی -که رسالتاش بهاصطلاح هنری است- یکهتازی کند؟!
ما شما را دوست داریم آقای رضویان
آرش پارساپور
جواد رضویان برای اولین بار پشت دوربین قرار گرفته و قصد دارد همچون همتایانش یعنی رضا عطاران و مهران مدیری خودش را در مقام کارگردانی هم محک بزند. البته رضویان تاکنون یکی دو سریال تلویزیونی ساخته ولی زهر مار اولین فیلم سینمایی از اوست که رنگ اکران به خود دیده و در جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو حاضر شده است. رضویان در سال ۱۳۸۹ هم بار دیگر این محک زدن را انجام داده بود و فیلمی با نام «کمی شیرین، بسی فرهاد» ساخت که بنا به دلایل نامعلوم هیچ وقت اکران نشد. حال فیلمی که او جدیدا ساخته نشان میدهد که بعید نیست اثر قبلی او به خاطر خیلی ضعیف بودن اکران نشده باشد چرا که زهر مار هم فیلم بدی است.
«زهرمار» جواد رضویان در قالب طنزی اجتماعی روایت می شود و سیامک انصاری، شبنم مقدمی، شقایق فراهانی، سیامک صفری، نسیم ادبی، برزو ارجمند، علی استادی، رضا رویگری، مرحوم حسین محب اهری و سیامک ادیب از جمله بازیگران این فیلم هستند. البته باید گفت که خود کارگردان و عوامل فیلم اعلام کردهاند که زهرمار یک کمدی نیست اما آنطور که از دیالوگها و محتوای فیلم برمیآید؛ باید این ادعا را از سوی این دوستان رد کنیم؛ ضمن اینکه پیمان عباسی (فیلمنامه نویس) هم چند ماه پیش گفته بود که زهر مار یک کمدی موقعیت است. پیمان عباسی تاکنون فیلمنامههای سریال قلب یخی و فیلم توفیق اجباری را نوشته و همان فیلم اکران نشده جواد رضویان نیز حاصل کار او بوده است.
زهر مار یک مداح و حاج آقای مذهبی را در کنار یک بدکاره مواد فروش میگذارد و داستان این دو نفر را به نوعی به هم گره میزند. تماشاگر هم قرار است با این موقعیت کمدی (به قول فیلمنامه نویس کار!) هم بخندد و هم درس اخلاق یاد بگیرد. مداح که حاج حشمت نام دارد، به تازگی همسر خود را از دست داده و در یک تکیه بزرگ کار میکند. او به اصرار اهالی محل و یکی دو تن از بانفوذهای دور و برش، برای کاندیداتوری شورای شهر کاندید میشود و همین موضوع باعث میشود که یک دوست قدیمی به اسم رهی او را پیدا کرده و با خاطرات بار دیگر زنده شوند.
رهی که کینه سختی از حاج حشمت دارد و اوضاع مالی و اقتصادیاش هم اصلا خوب نیست، تصمیم میگیرد که یک بلایی سر او بیاورد و برای این کار یک نقشه حساب شده میچیند. او به همراه یک روسپی به خانه حشمت میرود و او را جای همسرش جا میزند و صبح هم تمامی موادها و پولهای زن را برداشته و فرار میکند. رهی با این کار هم پول و مواد گیرش آمده که بتواند بفروشد و هم ضربه سختی به جایگاه حاج حشمت در بین اطرافیانش میزند، ضمن اینکه زن بدکاره ادعا دارد که مواد مسروقه شده از او ۵۰ میلیون ارزش داشته و حشمت باید این ۵۰ میلیون را یک روزه برای او جور کند.
داستان فیلم کمی جلوتر به ما میگوید که کینه شتری رهی نسبت به حشمت از کجا نشات میگیرد و وقتی میفهمیم ماجرا به دوران دبیرستان و بر سر لو دادن آوردن یک مجله خاک بر سری به مدرسه بوده، بهت زده میشویم. بهانهای که رهی برای کار عجیب و غریبش با حشمت دارد اصلا با عقل و منطق جور نیست و با پیشروی فیلم متوجه میشویم که تقریبا هیچ چیزی در اثر سینمایی رضویان با عقل و منطق جور نیست. در این بین تنها چیزی که هم منطقی است و هم خوب از آب در آمده، بازی شبنم مقدمی در نقش یک زن بدکاره و خلاف است که دقیقا خصوصیات این قشر را به تصویر میکشد. مقدمی همان لحن پررو و همان قباحت و صریح بودن را در بازی خود دارد و کاملا میداند که باید چطور نقشش را بازی کند. در واقع مقدمی تنها برگ برنده فیلم محسوب میشود و بقیه تیم بازیگری، حتی سیامک انصاری که نقش اصلی فیلم را برعهده گرفته، عملا فقط در حال چرخیدن جلوی دوربین هستند و بس.
فیلمنامه فیلم زهرمار نه شروع هیجان انگیزی دارد و نه ادامه خوبی و نه پایان فوق العادهآی. تمام مدت با یک فیلم معمولی روبرو هستیم که میخواهد با فرستادن کاراکتر ارزشی خود به مکانهایی که در ان فسق و فجور در جریان است، یک موقعیت کمیک بسازد و در این بین از جوانمردی و قضاوت عادلانه هم سخن بگوید. البته فیلمساز به همین پیامهای اجتماعی بسنده نمیکند و با وارد کردن موضوع کاندیداتوری برای شورای شهر تهران، بیانات سیاسی هم در فیلم خود گنجانده که نه به روحیه فیلم میخورد و نه جای درستی قرار گرفته است.
این نواقص در حالی در فیلم رضویان رخ میدهد که مشاور او به گواه تیتراژ فیلم کارگردان بنام کشورمان «کمال تبریزی» بوده و عجیب است که نه مشاورههای او و نه دیگر افراد اسم و رسم داری که دور رضویان را در این فیلم گرفتهاند، نتوانستند برای بهبود فیلم کار درستی از پیش ببرند. مثلا با اینکه تورج اصلانی و احتمالا یکی از اقوامش به نام حسن اصلانی وظیفه فیلمبرداری فیلم را برعهده گرفتهاند اما عملا با فیلمبرداری و صحنههای خارقالعادهای روبرو نیستیم و تمامی قابهای تصویر بسیار معمولی از آب در آمدهاند. تورج اصلانی در چند فیلم خود در جشنواره فیلم فجر هم ثابت کرده که دیگر آن فیلمبردار سابق نیست و الزاما نامش تضمین کننده چشمنواز بودن تصاویر فیلم نیست.
رضویان تصور کرده که فیلمهای کمدی موقعیت فروش خوبی دارند و انصافا هم اشتباه تصور نکرده است، او و عباسی (فیلمنامهنویس) احتمالا جستجو کردهاند و دیدند حالا که فیلمهایی درباره روحانیون (مارمولک) و جانبازان (هزارپا) و نمایندگان مجلس (مارموز) و رزمندگان (لیلی با من است و اخراجیها) و… ساخته شده چرا سراغ قشر حساس دیگری همچون مداحان نروند. به نظرم تمام ایده اصلی فیلم از همین اتاق فکر نشات گرفته و آنها در نهایت به این گزینه رسیدهاند که فیلمی کمدی با حضور مداحان بسازند و با توجه به حرفهایشان در نشست خبری فیلم، آمادگی اعتراضات و هجمه انتقادات از سوی این افراد را داشته و دارند اما تاکنون برخلاف تصورشان بازخوردهای مثبتی گرفتهاند.
جواد رضویان تصمیم داشته با ساخت فیلم زهرمار، فیلمی که خودش هم در آن بازی نکرده و فقط پشت دوربین قرار گرفته، نشان بدهد که یک بازیگر کمدی نیست و میتواند یک فیلم طنز اجتماعی با ته مایه مضمون سیاسی هم بسازد و پز روشنفکری به خود گرفته که متاسفانه به یک زهرمار تبدیل شده است! ما شما را دوست داریم آقای رضویان و تصور میکنیم که شما در همان سینمای کمدی مخصوص به خود بهتر میتوانید بدرخشید و برای همان سینما ساخته شدهاید. اینکه تصور میکنیم هر بازیگر کمدی چه در سطح جهانی و چه در سطح داخلی، الزاما میتواند کارگردان و یا یک فیلمساز در ژانرهای دیگر هم باشد، همیشه درست نیست و رضویان هم با زهرمار ثابت کرده که از پس فیلمسازی درام-اجتماعی برنمیآید. اثر سینمایی او در بهترین حالت یک فیلم معمولی و یکنواخت است که جایگاهی هم در جشنواره فیلم فجر ندارد و فیلمی متعلق به گیشه و برای گیشه است تا با خط قرمزها و شوخیهای بعضا جنسی اما لوس خود بتواند کاری از پیش ببرد و بفروش باشد.
نه به تلخی زهر مار و نه به شیرینی رضویان
امیرحسین مکاریانی
اولین فیلم سینمایی جواد رضویان با نام «زهرمار» به دنبال نقد اجتماعی و بیان تناقضات در فضای سیاسی است تا در فرمی کمدی به آنها بپردازد اما نه تلخی زهرمار را برای اینگونه نقد دارد و نه شیرینی یک کمدی خوب را.
از فرآیند نقد به عنوان پروسهای یاد شده که به دنبال انکشاف لایههای مخفی در یک اثر است. انکشاف مستلزم محتواست و کنکاش در این محتوا تا رسیدن به تعبیر و نگاهی تازه از یک اثر. برای استخراج نفت اول تحقیقات مقدماتی انجام میشود و بعد از این تحقیقات و قطعیت در وجود منابع زیر زمینی اقدام به استخراج میکنند، اما برای بررسی یک فیلم پیش از دیدن آن منابع پیشبینی پذیر در دسترس نیست و تبلیغات و معرفی فیلمها هم که به شدت درگیر مختصات گیشه است. گاهی منتقد پیش خود به این موضوع فکر میکند که شاید فلان فیلم چیزی برای عرضه داشته باشد و نباید تنها به تبلیغات آن بسنده کرد؛ با همین رویکرد به دیدن فیلم و توجه برای انکشاف در فیلم میپردازد، اما دریغ از یک قطره آب چه برسد به نفت.
هر چه عمیقتر میشوید کمتر میابید
وقتی برای انکشاف در «زهرمار» وقت میگذارید، هر چه عمیقتر میشوید کمتر میابید و هر چه سطحیتر و بیخیالتر کمتر اذیت میشوید. اساسا برای انکشاف باید چیزی وجود داشته باشد تا در آن عمیق شد که اگر در محتوا نیافتید در فرم شاید نتیجه بگیرد اما در «زهرمار» باز هم دست خالی برمیگردید.
شاید در ابتدا اینکه فیلم ساخته اول سید جواد رضویان است ایجاد کنجکاوی کند چرا که شخصیت او در عرصه هنر و بازیگری جذابیتهای خود را دارد اما فیلمش انگار از این شخصیت بهرهای نبردهاست. هر چند که اگر بخواهیم در مقام قیاس برآییم و این فیلم را با آثار هم رده خود که در دسته فیلمهای طنز سخیف قرار میگیرند مقایسه کنیم حرفی برای گفتن دارد و در انتها طعنههای خود را به تناقضات جهان سیاست و وضعیت اجتماعی میزند اما در همان طبقه باقی میماند.
شاید رضویان تلاش دارد به واسطه المانهای طنازانه به بیان نقدهای اجتماعی و تناقضات رفتارهای سیاسی بپردازد اما سنگینی این وسیله برای حرکت آنقدر زیاد است که چند قدمی بیشتر جلو نمیرود و فیلم در همان المانهای کمدیهای گیشهای معاصر باقی میماند. تم فیلم در بین مفاهیم گوناگونی که تلاش در بیان آنها وجود دارد گم میشود و این مشکلِ اغلبِ کار اولی هاست که تلاش میکنند فیلم اولشان به هر آنچه که دوست دارند بیان شود میپردازد.
ملغمهای میسازد از فلسفه، کمدی و موضوعات اجتماعی
به عنوان مثال «مهدی علیمیرزایی» هم بعد از سالها نویسندگی کارهای گوناگون سینمایی وقتی «پالتو شتری» اش را میسازد تلاش میکند تمام مفاهیمی که دوست داشته از فلسفه و تناسبات اجتماعی بیان کند و به یکباره در فیلمش بیاورد و وقتی به این فکر میکند که شاید این تنها فرصت فیلمسازی اش باشد و دیگر به این فرصت دست پیدا نکند ملغمهای میسازد از فلسفه، کمدی و موضوعات اجتماعی که البته تمام اینها را میتوان به خوبی با هم ترکیب کرد اما اغلب در کارهای اول قربانی عجله در ساخت و پرداخت میشوند.
احساس می شود «جواد رضویان» هم گرفتار این مشکل کار اولیها شده و نتوانسته هر آنچه به دنبال آن بوده را در ساخت و پرداخت اثرش تلفیق کند و هر کدام را ناقص رها کرده؛ به طوری که نه میتواند به درستی از مخاطب خنده بگیرد، نه نقد اجتماعیاش را بیان کند و نه نصایح سیاسیاش را مقبول مخاطب انتقال دهد. هر چند که برای این خنده گرفتن دست به دامن فرمولهای تکراری کمدیهای معاصر هم شدهاست، از دعواهای تکراری در مداحی سر خاک گرفته تا قرار دادن شخصیتها در موقعیتهای متناقض.
شاید دلیل انتخاب «زهرمار» برای نام فیلم هم انتقال یک مفهوم تلخ در قالبی شیرین برای پذیرش مخاطب باشد اما نه مفهوم آنقدر تلخ است که زهر مار تلقیاش کنی و نه فرم آنقدر شیرین که اگر مفهوم تلخ باشد بتواند به مخاطب قدرت هاضمه ببخشد.
فیلم دردسر یک مداح را نشان میدهد که در آستانه انتخابات گرفتار موضوعی ناخواسته می شود و بهدنبال رفع آن بر میآید. اما فیلم پر است از صحنههای اضافه اما دقیقا آنجا که لازم است قهرمانبازی های این مداح در ببینیم شاهدش نیستیم که شاید با همین موضوع کمی از آنچه که مخاطب طلب میکند به آن داده باشیم.
روایت تکخطی که البته افت و خیزهای خود را هم دارد حداقل دنبال کردن فیلم را راحت میکند و البته مخاطب را مجبور به تفکر نمیکند تا به او زحمت نداده باشد. حتی بعضی سکانسهای فیلم را میتوان ادای دین حساب کرد به پای مرام رضویان گذاشت که خواسته بازیگرانی چون رضا رویگری و مرحوم محب اهری هم در آن حضور داشته باشند. اما در نهایت این گسستگی در این روایت تک خطی به کلیت کار آسیب وارد کرده است. امید که در کارهای بعدی رضویان بتوان شاهد شکل تازهای از کمدی منتقد بود.
– جواد رضویان در مقام کارگردان چه حرفی برای گفتن دارد؟
گول ظاهر کمدی اش را نخوریم…
میلاد خدابنده
جواد رضویان را در دهه هفتاد برای اولین بار با مجموعه «سیب خنده» شناختیم اما او با موفقیت های خود در مجموعه های طنز مهران مدیری از «پاورچین» تا «درحاشیه دو» به اوج محبوبیت میان اقشار گوناگون مردم رسید. «زهرمار» اولین اثر هنری جواد رضویان در سینمای ایران است، اثری که هم راستا با روحیات هنری کارگردان آن شکل شمایل کمدی به خود گرفته است. اما به هیچ وجه «زهرمار» را نمی توان در زمره فیلم های کمدی حتی با در نظر گرفتن حداقل های استاندارد این ژانر قرار داد..
ایراد اساسی و قابل تامل فیلم «زهرمار» هم دقیقا از همین موضوع نشأت میگیرد، در «زهرمار» همه چیز از مراحل پیش تولید گرفته تا مراحل تولید و تا قبل از رسیدن فیلم به پرده سینما، تحت ادعا و عنوان طنز به مخاطب معرفی می شود، پوستر، تیزر ، لوکیشن و گریم بازیگران کاملا گواه این ادعاست، اما دریغ از یک موقعیت ساده کمیک در سراسر فیلم.
پس تکلیف تماشاگری که برای دیدن یک فیلم کمدی به سالن سینما رفته است چه می شود!
متاسفانه «زهرمار» حتی ایده نو و خلاقانه ای هم در انتخاب سوژه و ایجاد فضای کمدی یا کمدی اجتماعی (به ادعای عوامل آن) ندارد. تقابل بین یک شخصیت مذهبی و یک شخصیت ولنگار اجتماعی بارها و بارها سوژه و تم اصلی طنز بسیاری از آثار کمدی در سینما قرار گرفته است. در نتیجه وقتی پیمان عباسی به عنوان فیلمنامه نویس و جواد رضویان در مقام کارگردان به دنبال سوژه ای تکراری از این دست آثار می روند، توقع و خواست مخاطب سینما از فیلم به مراتب بالا رفته و خود به خود انتظار دیدن یک نگاه نو، متفاوت و خلاقانه به آن سوژه آشنا به وجود میآید.
مشکل اصلی فیلم «زهرمار» مطابق بسیاری از آثار این روزهای سینمای ایران فیلمنامه ضعیف آن است، فیلمنامه نیم بند «زهرمار» چنان مغشوش و فاقد انسجام است که در پایان فیلم مخاطب را با انبوهی از سوال و سردرگمی رها میکند. پیمان عباسی فیلمنامه اش را با شخصیتی به نام رهی با بازی سیامک صفری شروع می کند، مخاطب در همان ابتدا با مشکلات، فلاکت و درماندگی رهی از فقر تا زندانی شدن همسرش به جرم قتل و ناتوانی او در پرداخت دیه همزاد پنداری میکند. اما در عین ناباوری به یکباره فیلم شخصیت و کاراکتر او را رها می کند، بنابر این توجه و نگاه تماشاگر از همان لحظه کاملا سردرگم و مشوش می شود. کمی بعد شخصیت حشمت با بازی سیامک انصاری را می بینیم، اولین نکته ای که در همان ابتدای دیدن کاراکتر حشمت نظر تماشاگر را جلب می کند، چهره و گریم متفاوت سیامک انصاری است او تقریبا هیچ شباهتی به انصاری همیشگی ندارد، شخصیتی که او ایفا می کند با اغلب کاراکتر هایی که از او دیده ایم متمایز است. یک مدّاح مذهبی و محبوب که سودای برگزیده شدن در انتخابات شورای شهر را در سر دارد. اما مشخصا این پارامترها به تنهایی کافی نیست و به دلیل ضعف فیلمنامه، چهره و گریم حاج حشمت کاراکتر او را فراتر از معیار های تیپیکال نمیبرد و عمق لازم را بدست نمیآورد.
تمامی شخصیت های فیلم «زهرمار» از اصلی ترین آنها تا شخصیت های فرعی همگی بر پایه و مبنای چند دیالوگ ساخته می شوند، در نتیجه نه تنها هیچکدام آنها شخصیت پردازی درستی ندارند بلکه هدف از وجود بعضی از شخصیت ها و دغدغه های داستانی آنها برای تماشاگر حتی تا انتهای فیلم گنگ، نامفهوم و ناشناخته باقی می ماند. بطور مثال مشخص نمی شود که چرا حاج حشمت می خواهد کاندیدای شورای شهر خود شود و یا هدف اطرافیان او همچون مهیار با بازی برزو ارجمند و پدر او با بازی محب اهری برای رساندن حشمت به این کرسی چیست و چه منفعتی از آن خواهند برد. اگر از تمامی اینها نیز بگذریم همچنان یک سوال باقی می ماند و آن اینکه دقیقا اهمیت این موضوع و چالش سیاسی در روند فیلمنامه چیست. متاسفانه رضویان حتی در به تصویر کشیدن ستاد انتخاباتی حاج حشمت به کاریکاتوری ترین شکل ممکن عمل کرده است.
در ابتدا گفتیم فیلم با سکانسی از شخصیت رهی و مشکلات پیرامون او شروع می شود و قاعدتا تماشاگر با او همزاد پنداری میکند، در نتیجه انتظار میرود در ادامه شاهد تلاش رهی برای حل مشکلات باشیم اما فیلمنامه شگفت زده مان میکند ، آنجا که رهی با حشمت روبرو می شود، گویی مشکلات رهی فراموش میشوند و جای خود را به کینه مسخره و دشمنی سی سال پیش او از حشمت میدهد که باعث اخراج رهی از مدرسه شده است. جالب اینجاست که حتی تا پایان فیلم سرانجام سرنوشت رهی و همسرش برای تماشاگر بی جواب می ماند. کمی به جلوتر میرویم، آنجا که لیلی با بازی شبنم مقدم وارد داستان می شود، بازی شبنم مقدم مثل همیشه عالی و درخور توجه است اما پیرامون شخصیت او نیز به مانند دیگر شخصیت های فیلم سوالات زیادی در ذهن همه ما وجود دارد که هرگز به آن ها پاسخ روشنی داده نشده است، اینکه انگیزه پدر لیلی در به گروگان گرفتن نوه خود چیست؟ و یا اصلا مشکل این پدر و دختر بر سر چه موضوعی است؟.
«زهرمار» به ادعای فیلمنامه نویس و کارگردان آن یک کمدی اجتماعی است، اما در واقع تصور اینکه «زهرمار» می تواند یک کمدی با دغدغه های بزرگ و یا کوچک اجتماعی باشد بسیار واهی و دور از ذهن است، شاید این تصویر باسمه ای از اجتماع، سیاست، هیئت، حسینه و هر آنچه خارج از آن در لوکیشن های مختلف نشان داده میشود، نشان از عدم شناخت کافی رضویان از اجتماعی است که آن را مورد نقد قرار داده است. چنین تصورات آشفته در فیلم چگونه می تواند یک کمدی اجتماعی با نقد مدنی منسجم و واقعی از جامعه در درون مفاهیم خود جای دهد.
متاسفانه در فیلم «زهرمار» از لحاظ فنی نیز ضعف کارگردانی و البته بی سلیقه گی جواد رضویان کاملا مشهود است، از دوربین بلاتکلیف، قاب بندی های نادرست و دوبله کردن صدای بعضی از شخصیت های فرعی (که بسیار توی ذوق میزند) گرفته تا پخش کلیپ موسیقی رپ بدون هیچ منطقی در یک سوم پایانی فیلم.
شاید تمامی این ایراد ها و ضعف ها نشان از آزمون و خطا کردن جواد رضویان در اولین اثر سینمایی او باشد، پس باید امیدار باشیم و منتظر تا در آینده شاهد آثاری پخته تر با نگاهی تاثیر گذار و البته کمدی از این کارگردان و بازیگر خوش نام سینما و تلویزیون ایران باشیم.
مواظب باشید زهرمارتان نشود!
سید جواد رضویان، کسی که او را بیشتر با بازی در سریالهای تلویزیونی به ویژه پاورچین (مهران مدیری – ۱۳۸۱) به یاد میآوریم، مثل اغلب بازیگران کمدی، هوس کارگردانی به سرش زده است. ولی او مانند مهران مدیری، رضا عطاران و یا گذشته مهران غفوریان نتوانسته جای پایش را در این عرصه محکم کند و پس از کارگردانی چندین اثر تلویزیونی و شبکه خانگی، اولین کارش را در سینما کلید زد.
زهر مار را نباید بیش از آنچه که هست جدی گرفت. چون شالودهای که قرار است کار روی آن سوار شود چندان جدی نیست.
تبلیغات فیلم با آگاهی، این تلقین را در مخاطب ایجاد میکند که قرار است با فیلمی هجوگونه طرف شود و سیامک انصاریای را ببیند که با آن گریم اغراق شده و آن سکانس مداحی، با ریاکاریش مدام خنده را بر لب او بیاورد. اما چنین نیست. فیلم از همان ابتدا به مخاطب آدرس اشتباهی داده.
) فیم با سکانسی شروع میشود که رهی، راننده تاکسی (با بازی سیامک صفری) که مشکل مالی دارد با دیدن بنر تبلیغاتی حاج حشمت تهرانی (با بازی سیامک انصاری) از خود بی خود شده و تصادف میکند.
این مسئله گمان ما را از ریاکار بودن حاج حشمت تقویت میکند؛ علی الخصوص که این سکانس به سکانس کذایی مداحی برش میخورد.
زهرمار این امید را میداد که فیلمی خوش ریتم و جان دار در فضایی انتخاباتی را شاهد باشیم که هر چند با وجود محدودیتهایی در این موضوع، باز میتوانست فضایی جذابتر را ایجاد کند. اما به سرعت متوجه میشویم که داستان از این قرار نیست. رهی که به دیدن حاج حشمت رفته، برای او دامی را گسترده است تا حاجی را تلکه کند.
وقتی که اصول روایی یک اثر بر اصول منطقی ملتزم و استوار نباشند، نتیجه اش میشود فیلمی مانند زهرمار که به شکل ماکیاولیستی ای، صرفن به هدف سازندگانش که همانا تطهیر قشری خاص است، میپردازد و ساختار و پرداخت کار ابدن برایشان مهم نیست.
چرا سازندگان دست روی چنین سوژه نخ نما و کلیشهای گذاشته اند، خود جای سوال دارد. انگار که آنها سالها از جامعه خود عقب اند و باید چنین سوژهی رو و کهنهای را دستمایه فیلم خود قرار دهند.
عوامل فیلم اعم از نویسنده و کارگردان و و تهیه کننده به این نکته دقت نکرده اند که انسان خوب و آبرودار صرفن انسانی منفعل و دست و پاچلفتی نیست. در مواقع لزوم میتواند و باید از حقش دفاع کند.
چرا حاج حشمت این همه برای کاری که نکرده میترسد؟ چرا همه جوره با زن بد کاره (با بازی شبنم مقدمی) راه میآید؟ چرا راضی میشود تن به مصلحت با پدر دستیارش بدهد تا پولی حرام را صرف کاری حرام کند؟ انسان پاک چه منتی به خاک دارد؟
حتا اگر بپذیریم، آدمی با مختصات حاج حشمت قدرت، آشنا یا پارتیای ندارد که بتواند چنان بلایی سر زن در بیاورد تا دیگر هوس اخاذی از امثال او حتا به فکرش هم خطور نکند؛ و این که چرا باید حاجی نسبت به مردی احساس دین داشته باشد که اخراج از مدرسه خیلی برایش تفاوتی نداشت و نباید انتظار میداشت که سرنوشت متفاوتی در انتظارش باشد؟
انگار در دنیای این فیلم، انسانها با تمام پیچیدگیهای شخصیتی و رفتاریشان، وابسته به محیط پیرامون و یک اتفاق هستند تا سرنوشتشان صد و هشتاد درجه تغییر کند؛ و این نکته مهم که انسان خوب حتمن نباید احمق باشد.
حاج حشمت نشان داده که در خیلی جاها احمق نیست، اما چرا نوچه، دستیار یا هر چه نام داردِ او (با بازی برزو ارجمند) به شکل کاملن رویی متظاهر، ریاکار و فرصت طلب است. پس او در دم و دستگاه حاجی چه میکند؟
این حجم از انفعال و وجوه غیر منطقی، نمایی آزار دهنده برای مخاطب ایجاد میکند که با ریتم کند میانه فیلم، گزینه خروج از سالن سینما را برای او ایجاد میکند. واقعن قلابی که مخاطب را همراه فیلم نگه دارد در این فیلم کجاست؟ چرا باید بیینده فیلم را تا به انتها دنبال کند؟
در آخر تحول خنده دار زن بر اثر رفتارهای حاجی، که اول صبح همه کاره، تن فروش، مواد فروش، هوچی و پرده در است و آخر شب معصومی که صرفن محیط او را به آن راه کشانده، بر هر چه بیشتر شدن پوچی فیلم میافزاید.
این تحول ناگهانی، در کنار نبود منطق روایی، نماهنگی بی ربط در وسط فیلم و سکانس باسمهای دوبله شدهی کافه، زهرمار را با شکل و شمایلی امروزی، نئوفیلم فارسیای میکند که فقط جای فردین و ایرج با سیامک انصاری و آرا صلاحی عوض شده است.
در این جا نباید از بازی فوق تکراری سیامک صفری هم گذشت. آخرین باری را که او تیپی متفاوت از این بازی کرده، به یاد نمیآوریم.
چرا بازیگری که در صحنه تئاتر خودش را به اثبات رسانده، این قدر راحت تن به بازی تیپی میدهد که همیشه مطرود از جامعه، با گریم و لحنی ثابت و یکنواخت است؟ همچنین باید به بازیگر توانمندی مانند شبنم مقدمی یادآور شد که با سرعت زیادی دارد خودش را خرج میکند.
حجم بالای آثاری که او بازی میکند، باعث میشود که فیلمهای بی کیفیت در آثارش راه پیدا کنند، لا جرم نقش هایش شبیه به هم خواهند شد و از همه مهم تر، برندش افت خواهد کرد و پیشنهادهایش کم خواهد شد. چه بهتر که او حواسش به انتخاب هایش بیشتر باشد.
این فیلم ثابت میکند که کارگردانی صرفن آشنا بودن با فضای پشت صحنه و دانستن اندازه قاب نیست.
کارگردانی دانش و فهم سینمایی میخواهد، کسی را میخواهد که درام را بشناسد و در صورت لزوم، چاله چولههای احتمالی فیلمنامه را ببیند و درصدد رفع آن برآید. نه این که فیلمنامهای بر سیاه چالههای کهکشانی را جلوی دوربین ببرد.
رضویان هنوز تا کارگردان شدن فاصله زیادی دارد. اگر این قدر راحت بود، هر کسی با دانستن چند اصل ساده دکوپاژ و حرکت دوربین میتوانست فیلمی را کارگردانی کند.
در مجموع زهرمار اثری تاسف برانگیز است که به معنای واقعی کلمه، کام مخاطب را پس از دیدن فیلم همچون زهرمار، تلخ میکند و او تا چندی از سرمایه و وقت تلف شده اش بر خود و البته سازندگان فیلم نهیب خواهد زد.
منابع
زهرمار» جواد رضویان به پایان رسید». سینماتیکت.
زهرمار» جواد رضویان به سکانس پایانی رسید/ حضور در فجر ۳۷». مهر نیوز.
https://www.salamcinama.ir/post/ZNny/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7
http://www.namava.ir/blog/zahremar-film-review/
https://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/24214-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1
https://www.digikala.com/mag/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1/
https://rooziato.com/1397189868/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1/
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/04/01/2037551/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%84%D8%AE%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86
https://vigiato.net/p/32961
https://fararu.com/fa/news/404957/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B8%D8%A8-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%AF