پدر آن دیگری

پدر آن دیگری

جمع آوری از گارگین فتائی

 

 

 کارگردان

یدالله صمدی

تهیه‌کننده

یدالله صمدی

نویسنده

یدالله صمدی

حسین مهکام

 بر اساس داستانی از پرینوش صنیعی

بازیگران

حسین یاری

هنگامه قاضیانی

مریم سعادت

بنفشه صمدی

سعید کریمی

اکبر عبدی

ثریا قاسمی

فریده سپاه‌منصور

شمسی فضل‌الهی

جمشید مشایخی

محمد سادات ابهری

مهدی یارعزیزی

افشین نخعی

رامونا شاه

 

موسیقی

محمدرضا علیقلی

فیلم‌برداری

حسن پویا

تدوین

هایده صفی‌یاری

 

شرکت‌های

 تولید

بنیاد فارابی

 توزیع‌کننده

باران فیلم

تاریخ‌های انتشار

 ۵آبان ۱۳۹۴

کشور

ایران

زبان

فارسی

 

پدر آن دیگری فیلمی به کاگردانی و تهیه‌کنندگی یدالله صمدی و نویسندگی یدالله صمدی و حسین مهکام محصول سال ۱۳۹۳است. فیلمنامه این فیلم، اقتباسی از داستانی به همین نام نوشته پرینوش صنیعی است.

این فیلم در ۵آبان ۱۳۹۴در سینماهای ایران اکران شده است.

 

خلاصه داستان

این فیلم داستان یک کودک است که با وجود رسیدن به سن ۶سالگی هنوز حرف نمی‌زند و همه او را مسخره می‌کنند و در خانواده و اطرافیان به غیر از مادر کسی از او حمایت نمی‌کند و بیشتر به پسر بزرگتر توجه دارند. تا اینکه پسر بچه از دست آنها فرار کرده و یک زن و مرد سالخورده او را پیدا کرده و به خانه می‌برند و رفتار آنها در روحیه پسر تأثر می‌گذارد، اما پس از بازگشت به خانه همان رفتارها از طرف پدر و مادر دیده می‌شود تا اینکه مادربزرگ به خانه می‌آید و به اصطلاح کلید رابطه با او را پیدا می‌کند.

 

نقد

فیلم گرچه با اقبال مخاطبان و منتقدان روبرو شد، اما برخی منتقدان آن را فیلمی ضد مرد دانستند. احسان شاه قاسمی در دانشگاه تهران اعلام کرد که این فیلم از روی فیلم طبل حلبی ساخته ۱۹۷۹تقلب کرده است

فیلم ” پدر آن دیگری” جدیدترین ساخته از کارگردان قدیمی سینمای ایران، یدالله صمدی است که از دهه ۶۰برای سینمای ایران با فیلم ” اتوبوس” به معروفیت رسید و سال ها آثاری چون ایستگاه، معجزه خنده، دو نفر و نصقی و آپارتمان شماره ۱۳را ساخته است.

 

فیلم هایی که قالب آن را فضایی کمیک با عناصری از سینمای ملودرام اختصاص می دهند. فیلم پدر آن دیگری، روایتی است از توجه به خانواده ها و تعیین نگاهی ارزنده برای کودکان و نوجوانانی که به دنبال طرح سوال بوده، اما در منگنه ای از نادیده گرفتن ها به سمت فاصله ای مشهود با خانواده های خود بسر می برند.

فیلم از دریچه قابی ساده به دنبال طرح پرسش از خانواده ها در برخورد با فرزندان بوده و از این مسیر به ارائه فضایی ملودرام می پردازد. داستان فیلم در مورد شهاب، پسربچه ۶ساله ای است که در آستانه رفتن به مدرسه هنوز سخن نمی گوید و این راز سر به مُهر که از بی مِهری خانواده نشات یافته است، طی حادثه ای گشوده می شود و سخن از سکوتی خروشان از ناگفته ها دارد.

انتخاب کاراکتری در سن کودک و نوع بازی گرفته شده در خصوص این بازی زیرپوستی، نشانه ای مهم در موفقیت چنین فیلمی می توانست باشد که به نظر می رسد با موفقیت همراه نبوده است. همچنین گاه شکل روایت و نوع دیالوگ ها به سمتی شعار زده می غلطد و این منفذی است که در فیلمنامه نویسی اکثر محصولات این دوره از جشنواره یافت می شود.

از طرفی دنیای زمانی دهه ۷۰که حکایت این داستان در آن اتفاق می افتد، تصویری دیداری نمی یابد و بیشتر شبیه دورانی نزدیک تر است و این مسأله مهمی در ساخت آثار می باشد که تطبیق سازی فضا و زبان و اتمسفر مکانی و زمانی در هر اثر به خوبی روایت گر شرایط آن وضعیت خاص باشد.

فیلم “پدر آن دیگری” از جمله آثار اقتباسی این دوره از جشنواره است که براساس رمانی به همین نام توسط پرینوش صنیعی بدست آمده است. فیلم در عین نگاهی واکاوانه به مقوله تربیت و جدی گرفتن کودکان سعی دارد لایه هایی کمیک نیز در میان سکانس ها بیافریند تا حسی مطلوب برای تماشاگر ایجاد شود، با این همه فیلم در دقایقی دچار لکنت در بیان همانند کودک می شود و روایت خود را به شکلی موزون پی نمی گیرد.

 

 

یدالله صمدی، سال ها پیش امتیاز ساخت این رمان را خریداری کرده بود و این مساله در دوره ای که هنرمندان به شدت از اقتباس آثار ادبی دوری می کنند، می تواند کاملا ارزنده باشد. این فیلمساز پرکار که ۱۳فیلم بلند و سریال ” شوق پرواز” را در کارنامه دارد، در این فیلم سعی نمود تا از تجربه ای که با سپید کردن موهایش در فیلمسازی بدست آورده است، در ارائه اثری خوش ساخت به کار گیرد.

فیلمساز تلاشی در جهت ارائه نگاهی همراستا با کودکان دارد و هنگامه قاضیانی در نقش مریم، مادر شهاب در این خصوص برای بهبود زندگی کمک می نماید و با ارائه بازی خوب توانسته دغدغه های یک مادر علاقمند را نشان دهد. فیلم پدر آن دیگری، پیشنهادی برای زندگی بهتر در خانواده های ایرانی است. همچنین مادربزرگ شهاب با نقش آفرینی ثریا قاسمی نیز کمکی در همدلی نسل های مختلف است.

فیلم با وجود طولانی بودن موجب خستگی مخاطب نمی شود و این به دلیل قصه دار بودن آن است. از طرفی نقطه هایی درخشان در فیلم وجود دارد که حسی همراهی بخش را برای بیننده می آفریند که برای نمونه می توان به عکس العمل شهاب در هنگام نامساعد بودن حال مادر بزرگش اشاره داشت که موجب برقراری ارتباط و برملاشدن راز پسربچه می شود.

 

 

یدالله صمدی در “پدر ان دیگری” بیش از آثار دیگرش به دنبال ارائه پیشنهادی اخلاقی و نمایش یک زندگی مطلوب نزد خانواده هاست و به مسائلی چون عدم تفاوت بین بچه ها و مساله بلوغ و معضلات نوجوانان می پردازد، به طوری که این فیلم می تواند برای والدین به عنوان اثری آموزشی محسوب شود و به نگاه خسته پدر و دلسوزی ها و فداکاری های مادر و نوع تربیت مطلوب برای فرزندان به کار آید. فیلم پدر آن دیگری که حاشیه هایی از بابت عدم انتخاب در بخش اصلی سودای سیمرغ داشته است، حالا در بخش خارج از مسابقه می تواند نوید ارائه فیلمی مطلوب برای همه اعضای خانواده در زمان اکران باشد.

 

 

دومین نشستِ «سینما دانشگاه»؛ نقد «پدر آن دیگری»

در این نشست فیلم پدر آن دیگری آخرین ساخته یدالله صمدی با شرکت جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاه نمایش داده شد و پس از آن، با حضور اعظم راودراد عضو هیئت علمی دانشکده‌ی علوم اجتماعی، مهدی محسنیان‌­راد عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و شاپور عظیمی نویسنده، مترجم و منتقد سینما مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. مهدی محسنییان­‌راد به عنوان نخستین سخنران این نشست، اظهار داشت: فیلم پدر آن دیگری یک اثر اقتباسی از رمان پدر آن دیگری نوشته «پرینوش صنیعی» است و قوه‌ی تخیل نقش عمده‌ای در ساخت این فیلم ایفا می­‌کند، تخیلی همچون تخیلی که در نقوش موجود در قالی ایرانی وجود دارد. این فیلم غیرواقعی است، چراکه کودکی که تمامی سیستم‌های ارگانی‌اش برای صحبت کردن آماده است، نمی‌تواند این‌گونه خود را از صحبت کردن منع کند و در حالی‌که ارتباط­‌گیر است، ارتباط‌گر کلامی نباشد. کودک در طول فیلم با مادرش ارتباط غیرکلامی خوبی برقرار می‌کند و پیام‌هایش کاملاً قراردادی اما غیرکلامی است. نکته دیگر این است که این فیلم مرتب درحال برقراری ارتباط کلامی با مخاطب است. به خصوص در مواقعی که کودک بر سر دوراهی قرار می‌گیرد، با خود صحبت می‌کند که این کار را انجام دهد یا ندهد. با وجود این که کودک به خوبی با خود صحبت می‌کند، قادر نیست واژه‌هایی برای ارتباط کلامی با دیگران به کار گیرد و این امر غیرعادی است. این استاد جامعه­‌شناس در ادامه افزود: در شرایط ‌گذاری که در آن قرار داریم، فیلم پدر آن دیگری می‌تواند برای جامعه‌ی ما آموزنده باشد. فیلمی که رهاشده بین سنت و مدرنیته است و کسی که در آخر صورت مسئله را حل می‌کند، مادربزرگِ سنتی است. به گفته‌­ی وی، ارتباط می‌تواند به سه گونه‌ی «جریان»، «فرایند» و «تراکنش» وجود داشته باشد. وقتی که ارتباط به صورت تراکنشی ایجاد شود، فرستنده و گیرنده باهم یکی می‌شوند، مانند ارتباطی که بین کودک و مادر در این فیلم به وجود می‌آید. اما ارتباطی که بین کودک و پدر وجود دارد یک ارتباط جریانی است، مانند ارتباطی که رسانه‌ها با مخاطبان ایجاد می‌کنند، یعنی بدون توجه به علایق آن‌ها حجم عظیمی از پروپاگاندا را به سوی آنان روانه می‌کنند. اعظم راودراد، به عنوان دومین سخنران این نشست، اظهار داشت: در فیلم سه نوع معنا وجود دارد. معنایی که در فیلم شکل می‌گیرد و همان معنایی است که توسط کارگردان غصب شده و قصد دارد که به مخاطب انتقال دهد. مانند معناهایی که از فیلم پدر آن دیگری دریافت می‌شود که یک فیلم تربیتی است و قصه‌ی پسری را روایت می‌کند که سخن نمی‌گوید. نوع دوم معنا، معنای دریافت شده است. یعنی معناهایی که مخاطبین باتوجه به ویژگی‌های خود از فیلم دریافت می‌کنند و به آن نسبت می‌دهند. اما معنای سوم، معنای درونی متن است. آن چه که فیلم صرف‌نظر از خواست آگاهانه یا ناآگاهانه‌ی فیلمساز می‌گوید. نشانه‌هایی که کارگردان و یا نویسنده پشت سرهم می‌آورند تا داستان فیلم را بسازند، به صورت غیرمستقیم معنای خود را هم انتقال می‌دهند. این معناها از دیدگاه جامعه‌شناسی سینما بسیار دارای اهمیت است. چون این معناها تجلی فرهنگ جامعه است و به واسطه‌ی کارگردان وارد جهان فیلم شده‌اند. این استاد دانشکده‌ی علوم اجتماعی در ادامه عنوان کرد: از نگاه فیلم پدر آن دیگری مرد ایرانی، مردی است خودمحور که به روش‌های تربیتی آگاه نبوده و سلطه‌ی خود را نه تنها بر همسر، بلکه بر دیگر اعضای خانواده نیز اعمال می‌کند. در این فیلم، دو نوع فرزند وجود دارد. آرش (فرزند بزرگ‌تر)، که مطابق امیال پدر عمل می‌­کند و شهاب (فرزند کوچک‌تر)، که به نشانه‌­ی اعتراض درمقابل پدر، از بدیهی‌ترین کار یعنی سخن گفتن، اجتناب می‌­کند. اعظم راودراد در ادامه گفت: تصویری که در سینمای ایران از مرد ایرانی عَرضه می‌شود یک تصویر مخدوش است و ریشه در واقعیت جامعه دارد. فیلم­‌هایی مانند میم مثل مادر، زندگی خصوصی آقا و خانم میم، بید مجنون و شوکران نمود این واقعیت هستند. در صورتی­‌که تصویر مرد در فیلم پدر آن دیگری با وجود ضعف‌هایی که دارد، تصویری ملایم‌تر و شریف‌تر است. شاپور عظیمی، به عنوان سومین سخنران این نشست، سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد: فیلم پدر آن دیگری، فیلم شریفی است. در سال‌های اخیر، فیلم­‌های بسیار بدی ساخته شده است که فیلم‌هایی دروغین بوده‌اند. اما در مورد فیلم پدر آن دیگری می‏توان گفت این فیلم بزرگ‌ترین لطمه را از فیلم‌نامه‌اش خورده است. تصنع در این فیلم کاملاً مشهود است و اطلاعات، به صورت پی­‌درپی ذهن مخاطب را بمباران می‌کند. این منتقد سینما با اشاره به ضعف‌­های موجود در شخصیت «پدر» در این فیلم، افزود: شخصیت کلیشه‌­ای و غیرواقعی «پدر» موفق به ایجاد باورپذیری لازم در مخاطب نشده است. همچنین بسیاری از رویدادهای فیلم زائد هستند به طوری ­که اگر آن‌ها را از فیلم حذف کنیم هیچ مشکلی برای فیلم ایجاد نخواهد شد. وی همچنین عنوان کرد: مشکل نود درصد از فیلم‌های ایرانی این است که نمی‌توانند با مخاطب ارتباط درستی برقرار کنند، و چه بسا اتفاقاتی که بر روی پرده می‌افتند هیچ ارتباطی با زندگی مخاطب ندارند. در پایان دومین نشست «سینما دانشگاه»، دانشجویان حاضر به تحلیل خود از فیلم پدر آن دیگری پرداختند. دکتر اعظم راودراد، به عنوان یکی از بانیان سلسه نشست­‌های «سینما دانشگاه» تصریح کرد: این نشست­‌ها، با همکاری مدرسه ملی سینمای ایران و دانشکده‌ی علوم اجتماعی و با هدف مهم برقراری ارتباط بین اصحاب سینما و جامعه‌شناسان ایجاد شده­‌اند.

 

 

 

نقد و بررسی و نمایش فیلم «پدر آن دیگری» در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد

جلسه نمایش و نقد و بررسی فیلم «پدر آن دیگری» آخرین ساخته یدالله صمدی شامگاه 11آبان ماه 1394 در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

 

 

به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم «پدر آن دیگری»، در این جلسه یدالله صمدی نویسنده وکارگردان، طهماسب صلح جو منتقد میهمان، بنفشه صمدی و مهدی یار عزیزی بازیگران فیلم، دکتر جواد حاتمی مشاور فیلمنامه و روانشناس کودک و پرینوش صنیعی نویسنده کتاب «پدر آن دیگری» که فیلم از روی آن اقتباس شده است، حضور داشتند و ضمن صحبت درباره فیلم به پاسخ گویی به پرسش‌های حاضران پرداختند.

 

 

 

یدالله صمدی: «فیلم ساختن با بچه، درباره بچه و برای بچه بسیار کار مشکلی است

یدالله صمدی نویسنده فیلم نامه و کارگردان فیلم پدر آن دیگری در خصوص این فیلم گفت: «من در زمان نگارش فیلم‌نامه از خیلی از فصل‌های کتاب استقبال کردم. انتخاب زمان 20 سال پیش به چندین دلیل اتفاق افتاده است. یکی اینکه آن زمان پدیده موبایل وجود نداشت که امروزه وجود دارد و مزاحم نوشتن و فیلم ساختن و فعالیت می‌شود. روابط قصه در نبود موبایل باورپذیرتر است. از سویی دیگر مزاحمتی که نیروی انتظامی برای دختر و پسر فیلم ایجاد می‌کنند در آن زمان بیشتر اتفاق می‌افتاد

وی افزود: «گاهی از من سوال پرسیده می‌شود که چرا پلان‌های پیچیده و نورپردازی‌های عجیب و غریب در فیلم دیده نمی‌شود. باید بگویم که من قبلا در فیلم‌های دیگرم ثابت کرده‌ام توانایی انجام تکنیک‌های پیچیده را در فیلم‌ها دارم اما این داستان و این قصه اینقدر نجیب و ساده و شریف بود که دوست نداشتم این روایت ساده را که با سلیقه من نیز همخوانی دارد با این تکنیک‌های تعویض و لنز و نور و... آلوده کنم. من نیازی به استفاده از تمهید‌های فنی پیچیده در این فیلم نمی‌دیدم.

وی در خصوص رفتار پدر، مادر و اطرافیان بچه در این فیلم گفت: «همیشه و همواره این درک متقابل است که مهم است. تمام شخصیت هایی که در این فیلم دیده می‌شوند خودشان به نوعی مشکل دارند. در این فیلم ما با پدری مواجهیم که درگیر کار و زندگی است و مادری که نمی‌تواند او را درک کند.تنها مادر بزرگ مادر شهاب است که هنوز سنتی است و دیجیتالی نشده و کتاب می‌خواند و می‌تواند شهاب را درک کند. او به شهاب می‌گوید من هم اگر جای تو بودم همین کارها را می‌کردم و به این ترتیب او را با خود همسو می‌کند

این کارگردان در مورد انتخاب بازیگران کودک و نوجوان فیلم نیز گفت: «حدود 400 کودک و نوجوان برای انجام تست به دفتر ما آمدند و دو نوجوان برادر و پسر عمو شهاب در روزهای آخر بود که انتخاب شدند. اما خود شهاب تنها چند روز قبل از فیلم‌برداری به همراه پدر و مادرش به دفتر ما آمدند و من با ورود او به دفتر احساس کردم کودک مورد نظرم را پیدا کرده‌ام. من پسر بچه 6 ساله‌ای می‌خواستم که هم هوش و استعداد و هم حرف شنوی داشته باشد. یک پسر که آشنایی با سینما و صحنه ندارد باید نقشی بدون دیالوگ را تنها با به کار گیری زبان بدن و نمایش حس‌ها در صورت بازی می‌کرد. این کاری است که بسیاری از بازیگران حرفه‌ای سینما از آن عاجز هستند. اما مهدی یار عزیزی بسیار خوب توانست از پس این کار بر بیاید. ما صحنه‌ای را که او باید لباس عروس را قیچی می‌کرد از او تست گرفتیم بدون اینکه هیچ ابزاری در دفتر موجود باشد او توانست به خوبی تست را پشت سر بگذارد و این اطمینان مرا برای انتخاب او جلب کرد. البته بیشترین کمکی که من به او کردم این بود که با او دوست و رفیق باشم و حرف‌های هم را گوش کنیم و هم اینکه از او خواستم در تمامی صحنه‌ها آنچه را که می‌خواهد در صورتش نشان دهد در دلش خودش به خودش بگوید. این کار باعث شد که بازی او باورپذیرتر باشد. او دیالوگ‌ها را در دلش می‌گفت و واکنش‌ها را در چهره بیان می‌کرد

وی در خصوص عدم حضور فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر پارسال نیز گفت: «وقتی فیلمی از بخش مسابقه کنار گذاشته می‌شود لاجرم هنرنمایی تک تک عوامل فیلم از جمله موسیقی و بازی‌ها و... نادیده گرفته می‌شود. زیرا اقبال عمومی در جشنواره برای تماشای فیلم‌های بخش مسابقه بیشتر است. امروز ما جوان‌هایی داریم که فیلم‌های خوبی می‌سازند. هر کدام از ما دو نسل دیدگاه خودمان را داریم و وقتی از من خواسته شد که با کنار رفتن از بخش مسابقه فضا را برای جوان‌ها فراهم کنم من گول خوردم در صورتی که باید زمینه برای رقابت همه به صورت برابر وجود داشته باشد. مگر فیلم ساختن انشاء نوشتن است که همه یک موضوع واحد را تعریف کنند و از یک سری خواسته شود که فضا را برای عده‌ای دیگر بازتر کنند. در فضای فیلم‌سازی هر کس نگاه خودش را دارد

 

 

 

طهماسب صلح جو: من در مقابل این فیلم غافلگیر شدم

طهماسب صلح جو منتقد میهمان این برنامه در خصوص فیلم پدر آن دیگری گفت: «مدت‌ها بود که چنین فیلمی از آقای صمدی ندیده بودم و پس از تماشای آن غافلگیر شدم. این فیلم ساده و روان اما پر از حرف‌های لایه به لایه است. سادگی فیلم مانند همان نقاشی‌های کودکانه‌ای است که در تیتراژ ابتدایی دیده می‌شود. نقاشی‌های کودکان حرف درون آنهاست. کودکان سعی می‌کنند با نقاشی‌هایشان چیزهایی را بیان کنند که ادبیات و زبان و توانایی ایشان در انتخاب واژه‌ها این اجازه را به آنها نمی‌دهد. فیلم سعی می‌کند فضای درخشان نقاشی‌های ابتدای فیلم را تصویر کند. فیلم اوج و فرودهای زیادی دارد و با اینکه شرایط تلخ و تراژیکی دارد اما هیچ گاه ژست تراژیک نمی‌گیرد و تمام مدت رنگ‌های شاد و شفاف و گرم در فیلم جریان دارد مانند همان نقاشی‌های ابتدایی. فیلم با این حال که به معضل پیچیده اجتماعی و خانوادگی اشاره می‌کند اما شادابی کودکانه‌اش را از دست نمی‌دهد

وی همچنین گفت: «هنر یک قلمرو و جهان فرضی است و هیچ گاه نمی‌توان دنبال مصداق واقعی اتفاقات در جهان واقعی بود زیرا هنر فلسفه زندگی را بیان می‌کند. شکل کلیشه‌ای اعتراض هیاهو است اما کودک این فیلم تعمدا سکوت می‌کند. این فیلم به نظر من درباره نسل جوان امروز جامعه است. بچه این فیلم الان بزرگ شده و نسل جوان امروز را تشکیل داده که به جای اینکه اعتراض کند حرفی نمی‌زند و ما آسیب‌های اجتماعی این رفتار را در زندگی امروزمان می‌بینیم. تصور من از نشانه‌های درون فیلم این است که کودک نمی‌خواهد مانند آدم‌هایی باشد که در اطرافش هستند و همه آنها دروغ گو هستند. او نمی‌خواهد حرف بزند زیرا اگر حرف بزند باید مانند آنها دروغ بگوید. من به خوبی به یاد دارم که کودکان 20 سال پیش چگونه مجبور می‌شدند که دروغ بگویند و همان نسل امروزه بزرگ شده‌اند و دروغ به عنصر اصلی زندگی ما ایرانی‌ها بدل شده است. جامعه‌ای که دروغ را به عنوان راه حل اصلی می‌پذیرد عواقب آن را سال‌های بعد خواهد دید. این لایه اصلی درونی فیلم است. بچه پس از گم شدن در کنار نسلی دیده می‌شود که دوران آنها گذشته است و آنجا آرامش می‌یابد. تراژدی این کودک و این نسل در چنین فضایی اتفاق افتاد. این کودک نماینده نسلی است که در شرایط خاص رشد می‌کند و این چنین جامعه‌ای پیامد‌های خود را خواهد داشت. گفتن دروغ کودکانه با اینکه بخواهی خودت را و وجودت را پشت دروغی پنهان کنی بسیار تفاوت دارد. از سویی دیگر این فیلم درد کودکان را بیان می‌کند و از این جهت نیز فیلمی ارزشمند است

 

پرینوش صنیعی: «می خواستم تفاوت بین عشق پدری و مادری را در کتاب بیان کنم

پرینوش صنیعی نویسنده کتاب پدر آن دیگری درباره چرایی نگارش این کتاب گفت: «یکی از مسائلی که می‌خواستم در این کتاب بیان کنم تفاوت بین عشق پدری و مادری است. من این کتاب را 10 سال پیش نوشته ام. همان زمان به نتایج تحقیقی برخوردم که نشان می‌داد پدران فرزندان معلول تحمل بچه‌های ناتوان را ندارد و درصد بالایی از آنان زندگی را ترک کرده‌اند و مسئولیت نگهداری اینگونه فرزندان به گردن مادران افتاده است. پدران برای دوست داشتن فرزندان خود شرط دارند. آنها فرزندان موفق و توانا را بیشتر دوست دارند. عشق پدری شرط و شروط دارد اما عشق مادری نه. اینکه پدر همواره عصبانی دیده می‌شود کاملا طبیعی است. او خسته از سرکار باز می‌گردد و با خرابکاری‌های این بچه مواجه می‌شود. اتفاقا پدر این فیلم آدم خوب و زحمت‌کشی است. دست بزن ندارد. اینکه ما در مقام بیننده از رفتار او ناراحت می‌شویم بخاطر این است که بازتاب رفتارهای خودمان را روی پرده می‌بینیم

وی گفت: «مساله تاخیر در گفتار چندین عامل دارد که کودک این فیلم از بعضی از آنها برخوردار است مانند فرزند دوم بودن در بین بچه اول موفق و بچه سوم با جنس مخالف دوست داشتنی. همین طور تفاوت‌های فردی نیز در زمینه موثر است. در این میان واکنش اطرافیان نسبت به مشکل او نیز خیلی مهم است. آنها اینقدر این موضوع را حاد می‌کنند که باعث ایجاد ترس و اضطراب بیشتر در بچه می‌شود واین مشکل را پیچیده تر می‌کند. تا جایی که بچه از این توانایی عدم حرف زدن برای مقابله و آزار دیگران استفاده می‌کند. حتی این رفتار می‌تواند تا بزرگسالی نیز ادامه داشته باشد

بنفشه صمدی: ارزش‌های هر فیلم باید در اشل خود آن فیلم ارزیابی شود

بنفشه صمدی بازیگر فیلم پدر آن دیگری گفت: «هر فیلمی باید در اشل خودش مورد ارزیابی قرار گیرد. مثلا کودکی که بر اثر جنگ و از دست دادن والدینش از تکلم بازمانده خیلی شرایط متفاوتی دارد نسبت به کودکی که بر اثر داشتن مشکلات خانوادگی حرف نمی‌زند. همین طور مثلا شکوه یک فیلم حماسی با شکوه لحظه‌ای که یک کودک برای اولین بار مادر خود را صدا میزند بسیار فرق دارد. درباره بازی‌های ساده این فیلم نیز می‌توانم بگویم که اگر بازی‌های خاص و بسیار تکنیکی از سوی بازیگران ارائه می‌شد به فضای فیلم نمی‌خورد و در اشل فیلم نمی‌گنجید. این فیلم روایتی ساده از یک خانواده کوچک ایرانی است.در این روایت هم می‌شود لحظات باشکوه پیدا کرد

جواد حاتمی: مساله این فیلم ارتباط برقرار کردن است

حاتمی مشاور روانشناسی این فیلم نیز گفت: «نمی شود در یک فیلم تمام جنبه‌های یک اختلال را به تصویر کشید. مساله این فیلم ارتباط برقرار کردن است. در سال‌های ابتدایی زندگی فرآیند دل بستگی به مادر خیلی مهم است و چیزی به نام پذیرش بدون قید و شرط از سوی مادر وجود دارد. اما پدران بچه هایی را که توانایی بیشتر دارند را بیشتر دوست دارند. مقایسه ای که پدر خانواده بین شهاب و دیگر بچه ها انجام می‌دهد باعث گسترش مشکل می‌شود

مهدی یار عزیزی بازیگر نقش شهاب در این فیلم نیز گفت: «بازی کردن در این فیلم برای من خیلی سخت نبود و آن صحنه‌ای را که با پدرم آشتی کردم را بیشتر دوست دارم

این جلسه نقد و بررسی با پرسش و پاسخ بین میهمانان و مخاطبان ادامه یافت و به پایان رسید.

.

منابع

شاه قاسمی، الف. (۱۳۹۴). سه نکته درباره پدر آن دیگری. دانشگاه تهران: کتابچه تحلیل فیلم پدر آن دیگری.

پدر آن دیگری در وبگاه سوره سینما

پدر آن دیگری در وبگاه cinetmag.com  https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%AF%D8%B1_%D8%A2%D9%86_%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%DB%8C

 

http://ashabeeshgh.com/%D9%86%D9%82%http://www.mmciran.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%

 

88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7/ID/19D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%DB%8C/

http://www.ana.ir/news/62731

 

 

 

 

 

 

 

 

لوریس چکناوریان مطرح کرد: برای ورود به سینما آماده‌ام/ نقاشی‌هایم را نمی‌فروشم

لوریس چکناوریان مطرح کرد: برای ورود به سینما آماده‌ام/ نقاشی‌هایم را نمی‌فروشم

.

نشست خبری نمایشگاه نقاشی های لوریس چکناوریان آهنگساز و رهبر ارکستر پیشکسوت کشورمان در تالار امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر پیشکسوت موسیقی کشورمان شنبه ۲۸فروردین در یک نشست خبری که در تالار امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد از جزئیات برگزاری نخستین نمایشگاه نقاشی های خود با عنوان «موسیقی روی بوم» سخن گفت.

وی در ابتدای این نشست گفت: این سومین نمایشگاه نقاشی من است که با حمایت و پشتیبانی خانه هنرمندان ایران برگزار می شود. البته نمایشگاه اول من سال ها پیش در گالری شیرین و نمایشگاه دوم در لس آنجلس آمریکا برگزار شد که خوشبختانه این دو نمایشگاه با استقبال خوب علاقه مندان مواجه شد. همین موضوع و اعتقادی که بنده به ارتباط بین هنرها دارم باعث شد بار دیگر تصمیم بگیرم بیش از ۵۰اثر از تابلوهایم را در معرض دید علاقه مندان قرار دهم. البته علاقه من به نقاشی از زمانی آغاز شد که به موسیقی علاقه مند شدم. وقتی به کشورهای مختلف سفر می کردم به ارکستراسیون و رنگ آمیزی در موسیقی بیشتر پی می بردم و همواره دوست داشتم بین دو فضای موسیقی و نقاشی ترکیب و ارتباطی برقرار کنم که بتوانم در قالب آن رنگ سازها و ملودی ها را در بوم نقاشی بیاورم.

چکناواریان بیان کرد: به طور حتم کار من نقاشی نیست، اما جالب است که بدانید در این مدت که به نقاشی علاقه مند شدم بیش از ۱۰۰تابلو نقاشی کردم و بعد از اینکه این کار را انجام دادم در فکرم این ذهنیت به وجود آمد که به خانه هنرمندان ایران پیشنهاد دهم تا اگر برایشان امکان دارد نمایشگاهی را برپا کنند. من مطمئنم با دیدن این تابلوها بیننده می تواند در ذهن خود موسیقی بشنود و این همان موضوعی است که بسیار به آن علاقه مند بوده و هستم.

 

در بچگی می‌خواستم کارگردان سینما شوم

 این رهبر ارکستر پیشکسوت موسیقی کشورمان ادامه داد: من غیر از فعالیت در موسیقی با اتکا به این ذهنیت که همه هنرها با هم ارتباط تنگاتنگی دارند، سعی کردم در هنرهای دیگر نیز وارد شوم. من حتی شعر و داستان کوتاه هم نوشته ام و این امید را دارم که مهر ماه امسال بخشی از این اشعار و داستان های کوتاه منتشر شود. شاید خیلی زود هم فیلم و تئاتر بازی کنم؛ چراکه همچنان معتقدم هنرها با یکدیگر در ارتباط هستند و از هم تاثیر می گیرند. من دلم می خواهد به هنرهای دیگر نزدیک شوم و بیشتر یاد بگیرم. بنابراین اگر می بینید که این بار به نقاشی وارد شدم، موضوع عجیبی نیست. کمااینکه جالب است شما هم بدانید که من از بچگی با سینما بزرگ شدم و اصلا می خواستم کارگردان سینما بشوم، اما شرایط زندگی تغییر کرد و من به عشق خودم موسیقی روی آوردم.

چکناواریان درباره جزئیات نمایشگاه نقاشی خود گفت: بیش از ۵۰اثر از مجموعه کارهایم در ابعاد مختلف به همراه صفحه ها و پوسترهایی که برای کنسرت هایم طراحی کرده بودم در این نمایشگاه به نمایش در می آید. اینها همان علامت های موسیقی هستند که من در آثار موسیقایی ام از آنها استفاده می کنم و هر کدام از آنها بیان احساسات من در موسیقی است که لذتبخش هستند. ضمن اینکه تعدادی از تابلوهایی که در این نمایشگاه می بینید تحت تاثیر کشتار ارامنه و رنج هایی است که مادر من از این فضا کشیده و فکر می کنم آثاری هستند که می توانند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. البته این را هم بگویم که هیچ کدام از نقاشی‌های من فروشی نیست، اما اگر مجموعه یا نهادی پیدا شود که درخواست‌کننده‌ همه کارهای من باشد آن وقت می توانم با آنها وارد مذاکره شوم.

این موسیقیدان در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به دیگر فعالیت های خود در عرصه موسیقی بیان کرد: هنگامی که شاهد فرارسیدن فصل بهار بودم همواره علاقه داشتم که در لباس حاجی فیروز بتوانم ارکستر موسیقی ملی را رهبری کنم. اینها قسمت های خوش و شاد زندگی من هستند که دوست دارم مخاطبان بیشتر با آنها مواجه شوند تا غم هایی که در زندگی دارم. اینها واریسیون خوش و لذتبخش زندگی من هستند که می خواهم آن را با مخاطبان به اشتراک بگذارم بنابراین همواره سعی کردم که بدبختی ها و غم هایم را کمتر ببینم.

وی در بخش پایانی صحبت های خود در پاسخ به سوالی مبنی بر فعالیت خود در ارکستر موسیقی ملی کشورمان گفت: من هر جا که به عنوان رهبر ارکستر حضور داشتم تصمیم گرفتم که به عنوان رهبر میهمان در آن مجموعه حضور داشته باشم؛ چراکه معتقدم رهبر میهمان بودن بهترین موضوع است زیرا صاحبخانه بودن اصلا چیز خوبی نیست. بنابراین در همین کنسرت هایی که قرار است با ارکستر موسیقی ملی کشورمان داشته باشم، به عنوان رهبر میهمان حضور خواهم داشت.

وی برخی خبرها مبنی بر رهبری وی در ارکستر سمفونیک را رد کرد.

رازمیک اوحانیان رهبر گروه کر ارکستر سمفونیک تهران و از همراهان استاد چکناواریان نیز در این نشست رسانه‌ای توضیح داد: این آثار تابلوهایی هستند که استاد چکناواریان آنها را از روی پارتیتورها روی بوم آوردند و من خوب یادم می آید وقتی سمفونی رسول عشق و امید اجرا می شد خیلی از نقاشان و هنرمندان پیشکسوت این صداها را به رنگ درآوردند و حالا می بینیم استاد به خوبی این آثار موسیقایی را در قالب تابلوهای نقاشی به تصویر می کشند.

 

 

منبع

. http://hyeli.com/index.php/2011-12-03-11-18-42/2011-12-18-06-53-16/56-%D6%84%D5%A1%D5%B2%D5%A1%D6%84/16604-%D9%84%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3-%DA%86%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%85

 

پیش از انفجار، بحران قراباغ را حل کنید

 

پیش از انفجار، بحران قراباغ را حل کنید

توماس دی وال

 Thomas De Waal

ترجمه:آرارات سرکیسیان

. http://hoosk.net/fa/karabakh/articles/item/583

.

 

توماس دی وال کارشناس اروپای شرقی و قفقاز و نویسندة کتاب های «فاجعه بزرگ،ارمنیان و ترک ها در سایه نسل کشی» و «باغ سیاه،ارمنستان و آذربایجان در جنگ و صلح» اخیراً مقاله ای در خصوص درگیری های نظامی ماه آوریل در قراباغ نوشته است که به سمع و نظر شما می رسد.

منازعة قراباغ برای سه دهه، خطرناک ترین منازعه حل نشده اروپا درمنطقه قفقاز بوده است، در ناحیه ای کوچک به نام ناگورنو – قرا باغ.مسایل این منطقه در اواخر دهه 80 میلادی،میخائیل گورباچف آخرین رهبر شوروی را آشفته کرده بود.منازعه ای که در اوائل دهه نود، باعث آواره شدن بیش از یک میلیون نفر از دو طرف درگیر و کشته شدن حدود بیست هزار نفر شد. در 1994 ، پس از این که ارمنیان موفق به شکست دادن آذربایجانی ها در جنگ بر سر این منطقه شدند، دو کشور قرارداد آتش بس امضا کردند، اما  هیچ قرارداد صلحی امضا نشد.

هفته قبل آتش بحران قراباغ بار دیگر زبانه کشید و به نظر می رسد که آذربایجان یعنی یکی از بازیگران تصمیم به تغییر شرایط گرفته بود. تا روز سه شنبه ، قبل از اعلام آتش بسی که می تواند هر لحظه نادیده انگاشته شود، ده ها تن از سربازان دو طرف کشته شدند. وضعیت بسیار حساس است و منازعه در صورت این که جامعه بین الملل آن را متوقف نکند، می تواند دوباره تشدید شود. تشدید این منازعة همه جانبه، می تواند به کابوسی برای منطقه تبدیل شده و با توجه به سلاح های پیشرفته ای که دو طرف درگیر در اختیار دارند، احتمال اینکه ده ها هزار تن از جوانان، جان خود را از دست دهند وجود دارد. روسیه و ترکیه که هم اکنون سرناسازگاری با یکدیگر داشته و تعهداتی نظامی در قبال ارمنستان و آذربایجان دارند ، که می تواند به جنگی نیابتی بین دو کشور منجرب شود. جنگ در منطقه بر ایران ، گرجستان و قفقاز شمالی نیز اثر کرده و منطقه را بی ثبات خواهد کرد ، همچنین می تواند انتقال نفت و گاز از دریای خزر را به خطر بیاندازد.

مشکل اصلی ، وضعیت حقوقی منطقه تحت محاصره قراباغ کوهستانی است، که در زمان شوروی قسمتی از جمهوری آذربایجان بوده است. همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارمنیان ساکن قراباغ مبارزه برای الحاق به ارمنستان را آغاز نمودند که این شروع جنگی تمام عیار  بود که نتیجه آن کنترل ارمنیان بر منطقه تاکنون است. غیر از درگیری های گاه و بیگاه ، قراباغ غالباً آرام بوده است. اغلب دیپلمات های غربی  توجه کمی نسبت به این منازعه طولانی در قفقاز داشته اند  و آنرا منازعه ای پیچیده اما کم خطر، مانند آنچه در قبرس می گذرد، می دانستند. امید جامعه بین المللی این بود که این منازعه گسترش نیابد و وضع موجود حفظ شود. اما حوادث هفته قبل نشان داد که این تفسیر از اوضاع قراباغ اشتباه بوده و  پس از گذشت بیست سال ،نه تنها نفرت قومی کاهش نیافته بلکه با تبلیغات رسمی دو طرف، افزایش  نیز یافته و موقعیت حساس جغرافیایی منطقه  آن را ذاتاً خطرناک نیز کرده است.

قرارداد آتش بس سال 1994 نه تنها قراباغ، بلکه بخشی از اراضی متعلق به آذربایجان را که در پیرامون ناگورنو – قراباغ واقع است، تحت کنترل ارمنیان قرار داد. ارمنیان ادعائی نسبت به این اراضی ندارند، اما آن را محدودة حائلی برای حفظ امنیت ساکنان قراباغ می دانند. این مناطق محل سکونت نیم میلیون آذربایجانی بوده است، که در آن زمان آواره شدند. این اشغالی است که نمی تواند مستمر باشد، اما نکته این است که  نتیجه توسل به زور هم نمی تواند عدالت باشد.

آذربایجان سال های زیادی را با اتهام قرار دادن ارمنیان به تجاوز هدر داده است، بدون این که هرگز سعی کند تا به ارمنیان قراباغ بگوید که با آن ها سر جنگ نداشته و آرزوی نابودی آنان را ندارد همچنین سعی نکرده است پیشنهاداتی جهت تضمین امنیت و حفاظت از حقوق آنان را ارایه کند، راه حل عادلانه این منازعه نیازمند تعهد جدی دو طرف  به مصالحه و سازش و زندگی در کنار یکدیگر است.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه،کشور های روسیه، فرانسه و ایالات متحده آمریکا را که در قالب گروه مینسک، میانجی گران  این منازعه از طرف سازمان امنیت و همکاری اروپا محسوب می شوند را  به عدم توانائی در حل آن متهم می کند، که تفکری بس اشتباه است. البته  می شد که فعالیت های بیشتری در رابطه با حل این منازعه در طول سال ها انجام می گرفت، اما میانجی گران تنها وساطت می کنند و قادر نیستند به تنهائی منازعه میان دشمنان سخت گیر را حل کنند.

حقیقت تلخ این است که رهبران ارمنستان و آذربایجان در گفتمانی که خود بوجود آورده اند به دام افتاده اند، و به مردم خود قول پیروزی کامل را داده اند که هرگز قابل دست یابی نیست. آنها از وضعیت فعلی به عنوان ابزاری برای شانه خالی کردن از  پاسخگویی به سوالاتی سخت، در مورد مشروعیت شان  و منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات اجتماعی-اقتصادی استفاده می کنند.

با نگرشی مشابه به نقش روسیه می توان گفت که روسیه بازیگر شریر و منفی این منازعه می باشد. به یقین می توان گفت که کرملین نقش مهمی در اداره منازعاتی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بوجود آمده، داشته است. روسیه به فروش تسلیحات به دو کشور ارمنستان و آذربایجان ادامه می دهد. اما نقش روسیه در قراباغ بسیارکمتر از نقش آن در منازعه  گرجستان است و البته اوکراین. روسیه فاقد مرز مشترک با منطقه قراباغ بوده و نیروی نظامی در آنجا ندارد آن کشور از دو طرف درگیر با روش های متفاوتی حمایت می کند و توانایی آن برای کنترل آن چه در قراباغ می گذرد، محدود است.

 اگر بارقه امیدی بر این منطقه نا امن متصور باشیم ، این است که هنوز مذاکرات صلحی هرچند متزلزل در جریان است. نسخه ای از یک برنامه صلح، که در سال 2005 ارائه شد، بخش زیادی از خواسته های دو طرف درگیر را تأمین می کند: بازگشت آوراگان آذری به خانه هایشان ،تحویل اراضی آذربایجان در قبال تأمین امنیت ارمنیان قراباغ  و تعهد برای حق تعیین سرنوشت و البته استقلال قراباغ.

 آن چه کمبود آن در قفقاز احساس می شود، اراده سیاسی برای اجرای این برنامه و صلح آتی است  و آن چه در سطح بین المللی کمبود آن احساس می شود، پذیرش این نکته است که راه کم هزینه ای برای حل این منازعه وجود ندارد. هفته قبل میانجی گران مختلفی کمک به اجرای آتش بس جدید کردند. اما قراباغ به چیزی بیش از دیپلماسی شاتل[2] نیاز دارد.حل این مشکل نیازمند فعالیت های حفاظت از صلح گروهی و چند ملیتی و نیازمند هماهنگی بین ایالات متحده آمریکا ، روسیه و فرانسه برای ضمانت جمعی موافقت نامه صلح دارد.

این چالشی بزرگ اما کم جلوه در مقابل چشم انداز جنگی فاجعه بار در قفقاز است. قدرت های بزرگ می توانند با تشکیل یک کنفرانس صلح در مینسک، بلاروس که در 1992 برای اولین بار تشکیل اما هرگز تکرار نشد،کار را شروع کرده که می تواند حاوی این پیام باشد که بالاخره جهان این منازعه را قبل از آن که بسیار دیر شود جدی گرفته است.

 

 .

 

منبع: سایت کارنگی یوروپ

http://carnegieeurope.eu/2016/04/07/solve-nagorno-karabakh-conflict-before-it-explodes/iwrw

 

 

 

 

قوش کریمخانی

 

قوش کریمخانی

.

http://www.beytoote.com/fun/proverb/proverbs-hawk1-karimkhani.html

.

 

عبارت مثلی بالا که بیشتر در جنوب ایران و بین اهل ادب و تاریخ مصطلح است هنگامی مورد استفاده و استناد قرار میگیرد که دستگاهی زحمت و هزینه نگاهداریش زاید بر سود و فایده آن باشد ، و یا شخصی بیش از حد زحمت وافاضه اش توقع حقوق و دستمزد داشته باشد .

در این گونه موارد آن موسسه یا آن شخص را به قوش کریمخانی تشبیه و تمثیل می کنند و عطای فایده اش را به لقای توقع و مزاحمتش می بخشند .

 

اما ریشه تاریخی این ضرب المثل :

به طوری که در کتب تاریخی آمده است شاهان و رجال وبزرگان ایران غالبا عاشق شکار بوده اند و برای صید پرندگان وحیوانات وحشی به شکل جرگه یا انفرادی از طرق مختلفه استفاده میکرده اند که از آن جمله پرورش پرندگان شکاری بوده است .

این پرندگان شکاری عبارت بودند از قرقی ، قوش ، شاهین ، باز ، سنقر ، چرغ ، الاطوغان یا آق طوغان و حتی کلاغ که آنها را در بازخانه و یا به اصطلاح دیگر قوشخانه برای صید پرندگان و آهو و خرگوش و جز اینها تربیت می کرده اند .

در بازخانه سلاطین ایران گاهی تا هفتصد پرنده شکاری از هر قبیل نگهداری می شد که برای هر یک از این پرندگان مامور ومربی مخصوص گماشته بوده اند .

شاردن سیاح معروف فرانسوی در عصر صفویه راجع به بازخانه شاهی می نویسد :” در این موسسات دفتری وجود دارد که مخصوص ثبت و ضبط مرغانی است که به شاهنشاه تقدیم می دارند و یا اعلیحضرت اعطاء می فرمایند . در این دفاتر اسامی اشخاص و تاریخ و خصوصیات پرندگان شکاری درج می شود . صید با مرغان شکاری در ایران خرج سنگینی دارد چون طیور صیاد فقط از گوشت تغذیه می کنند و لاغیر، و برای بعضیشان ناگزیرند که در تمام مدت روز منحصرا مرغ خانگی بدهند .”

روزی برای کریمخان زند سر دودمان سلسله زندیه که مطلقا اهل این گونه تجملات پر خرج نبوده است قوشی به عنوان تحفه آورده بودند که بسیار قشنگ و زیبا بود .

کریمخان از بازیار پرسید :” خوراک این قوش چیست وچگونه باید از این حیوان پذیرایی کرد ؟” بازیار جواب داد :” این قوش شب و روزی دو وعده غذا می خورد و هر وعده باید گوشت یک مرغ بزرگ یا دو کبوتر به او داد. در فاصله دووعده غذا اگر مقداری از تنقلات نیز به اوداده شود در فربهی و سلامتی بی اثر نخوهد بود! محل سکونت این نوع قوشها باید قفس بالنسبه بزرگ و بسیار زیبا باشد و روزی یک بار او را شستشو دهند تا گرد و غباری که بر سرو رویش نشسته است زایل و زدوده گردد !”

کریمخان زند مجددا پرسید :” بگویید ببینم این حیوان زبان بسته در ازای این همه تیمارداری و پرستاری چه فایده ای دارد ؟” جواب دادند :” هرگاه وکیل الرعایا قصد شکار کند و تصادفا کبک یا کبوتری را از دور ببیند قوش را رها میکند و این حیوان احتمال دارد یکی ازآن پرندگان را صید کند و به حضور سلطان بیاورد . همچنین اگر آهویی ازجرگه شکار و تیررس سلطان فرار کند هنر قوش این است که خود را به آهو برساند ودر مقابل دیدگانش آن قدر پرپر می زند تا حضرت وکیل الرعایا به آهونزدیک شوند و آن را هدف قرار دهند !”

سرسلسله دودمان زندیه که تاکنون سراپا گوش بود و دیده از حیوان تقدیمی بر نمی داشت با تبسمی که حاکی از کمال صفا و وطن خواهی و رعایت اقتصاد و صرفه جویی در دستگاه سلطنت بود به آورندگان قوش گفت :” با این ترتیب به حساب شما من باید روزی چهار کبوتر ومقداری تنقلات برای تغذیه این حیوان تدارک کنم و یک نفر مربی نیز برای تیمار داشت و پرستاریش استخدام نمایم ؟

حضار مجلس همگی به علامت تصدیق سر فرود آوردند .

کریمخان زند پکی به قلیان زد و به لهجه لری گفت :

ولش کنید سی خوش بیره ، سی خوش بره .( یعنی رهایش کنید تا خودش بگیرد وخودش بخورد ) در دربار من ستون خرجی برای اینگونه تفریحات و تجملات بی فایده وجود ندارد .”

منبع:yekrooz.net

 

 

 

 

استراتژی خواندن -ترسیم نتایجDrawing conclusions

استراتژی خواندن -ترسیم نتایجDrawing conclusions

ترجمه از گارگین فتائی

.

یک نتیجه چیست؟

نتیجه،  تصمیمی است در باره آنچه که ممکن است اتفاق بیافتد و در مورد نتیجه یک اتفاق ممکن .

فرض کنید ابرها را در آسمان  مشاهده نمودید  ، احساس کردید که باد  منظمی می آید   و از دور صدای رعد و برق را شنیدید . شما به طور  غریزی برای در امان ماندن  فرار می کنید . چرا؟  شما این نتیجه را ترسیم کردید که باران خواهد آمد . شما ابراها را دیدید ، باد را احساس کردید و صدای رعد را شنیدید و اینها وقایعی بودند که  چنین نتیجه ای را برای شما پایه ریزی کردند . شما از خودتان پرسیدید " چه چیزی ممکن است اتفاق بیافتد؟ این وقایع چه نتیجه ای خواهند داد؟ " و شما پاسخ دادید " باران " اما سوال اصلی این است که چرا ترسیم نتیجه  در استراتژی خواندن چنین اهمیتی دارد ؟

نویسندگان غالباً بیش از آنکه  چیزی  در یک پاراگراف یا متن انتخابی  بگویند دارای منظور و مقصودی هستند . آنها هر چیزی را که می خواهند به شما به عنوان یک خواننده برای درک مطلب  اظهار نمی کنند در عوض آنها اطلاعات ویژه ای را که معتقدند شما می توانید بر اساس وقایعی   که در متن انتحابی به شما ارائه کرده اند به نتیجه  گیری برسید حذف می کنند . ممکن است نتیجه گیری از برخی از متون انتحابی شما برای خواندن حذف شده باشد بنابراین ترسیم نتیجه از سوی خودتان ضروری خواهد بود و این به این علت است که شما واقعاً آنجه را که خوانده اید درک کنید .

 

قطعهء زیر را بخوانید

این سال باران های سنگین در سان فرانسیسکو و سیاتل ادامه یافته است و آب  رودخانه بلکستون Blackstone به سرعت در حال بالا آمدن است . در حقیقت تا پایان آوریل لبالب خواهد شد  . در عرض این رودخانه شهر های کوچ زیادی وجود دارند که از کالیفرینا  حرکت کرده ، از میان اورگان عبور کرده و سر آخر به واشنگتن می رسد .ساکنین رودخانه خود را از طریق گذاشتن کیسه های شن در اطراف خانه هایشان و خرید ژنراتورهای اضطراری در زمانی که برق تحت تاثیر باران های سنگین قرار می گیرد  آماده می کنند . این فصل یک فصل زمستان بسیار چالش برانگیزی برای اهالی   ساحل  شمال غربی بوده است .

یک خواننده موثر می تواند از وقایعی که در این پاراگراف کوتاه  آمده چندین نتیجه ترسیم کند . این خواننده اول باید بپرسد " این وقایع چه هستند؟ نتیجه آن ممکن است چه باشد؟ و آنها بر چه چیزی اشاره دارند؟

 

اولین واقعه

باران های سنگین در سان فرانسیسکو و سیاتل ادامه یافته است

نتیجه  گیری

باران  در زمین و شاخ و برگ درختان رسوخ کرده است

 

دومین واقعه

آب رودخانه بلکستون به سرعت در حال بالا آمدن است  و تا پایان آوریل لب به لب می شود

نتیجه گیری

باران باعث خواهد شد  که  آب رودخانه از بستر خود طغیان  و باعث سیل شود 

 

سومین واقعه

در عرض رودخانه شهرهای کوچک زیادی وجود دارد

نتیجه گیری

تعدادی از این شهرهای کوچک به زیر سیل  فرو رفته و جاده ها غیر قابل عبور خواهند بود

 

چهارمین واقعه

ساکنین ، خود را از تاثیرات سیل ها آماده می کنند

نتیجه گیری

احتمالاً برق هم قطع خواهد شد

 

اگر شما توجه کنید  خواهید دریافت که خواننده ابتدا باید وقایع را تشخیص داده و سپس   بر اساس آن وقایع به نتایج معین قابل قبولی برسد . خواننده خالق عقیده خود نیست  در عوض نتایج  را  بر اساس وقایعی که نویسنده ارائه داده است ترسیم می کند .

یک خواننده چگونه می تواند از یک متن انتخابی نتایج را ترسیم کند؟

اولین روش  رای ترسیم نتیجه از سوی یک خواننده تشخیص وقایع ارائه شده در متن انتخابی هنگام نت برداری است . سپس نویسنده  دلائل و تاثیراات متن انتخابی را بررسی می کند زیرا معمولاً یک حادثه  ، رخداد دیگر را می سازد

نشان واژه هایی راکه  نویسنده از آنها برای بیان دلیل و اثر استفاده می کند باز خوانی کنید

زیرا

Because

بنابراین

Therefore

به عنوان نتیجه

as a result

برای

For

متعاقباً

Consequently

بنابراین

So

 

این واژه ها به خواننده در تشخیص دلیل یا تاثیر یک حالت و وضعیت کمک می کنند حالت یا وضعیتی که به موجب آن توانایی خواننده در ترسیم  یک نتیجه تسهیل می شودد . به خاطر داشته باشید که بخش هایی از یک متن انتخابی با هم کار می کنند  . موضوع به عنوان عقیده اصلی اظهار می شود . جزئیات ، موضوع را توسعه می دهند و این جزئیات ممکن است منجربه یک نتیجه شوند .

یک روش در تشخیص دلایل و تاثیراتی که به شما در رسیدن به یک نتیجه کمک خواهد کرد " تکنیک اگر ..... بنابراین "if-then" technique. " است

 

متن قبلی را در نظر بگیرید

اگر باران های سنگین در سان فرانسیسکو و سیاتل  باریده است ...................بنابراین زمین و شاخ و برگ درختان پر از آب باران است .

اگرآب  رودخانه بلکستون به سرعت در حال بالا آمدن است  و تا پایان آوریل لبالب خواهد شد .......................بنابراین رودخانه به همان نحو از بستر خود طغیان خواهد کرد .

اگر شهرهای کوچکی در عرض رودخانه وجود دارند ..................بنابراین تعدادی از شهر های کوچک زیر سیل رفته و جاده های آنها قابل عبور نخواهند بود

 

با به کار گیری این روش شما به عنوان یک خواننده می توانید منطق را در نتیجه گیری  خود ببینید

 

 

 

حالا سعی کنید تمرین زیر را حل کنید

راز پرزیدنت گروور کلیولند

President Grover Cleveland's Secret

زمانی که او رئیس جمهور بود ، گروور کلیولند یک عمل جراحی سری داشت . یک پزشک  غده ای در آروارهء او پیدا کرده بود و آزمایشات نشان دادند که این غده سرطان زاست . کلیولند به طور ناگهانی کاخ سفید را ترک کرد و خدمه او به مطبوعات اعلام کردند که پرزیدنت کلیولند برای چند هفته در تعطیلات خواهد بود. او قطاری به سمت نیویورگ گرفته و  سوار کرجی دوستش شد . با کمال شگفتی در همان شب چهار عمل جراحی در همان کرجی روی وی انجام گرفت و آنها غده را در آوردند .

پرزیدنت به مدت چند هفته  در این کرجی در ساحل نیوانگلند در بیرون بوستون استراحت کرد . درضمن آمریکائیها گمان می کردند که پرزیدنت از این تعطیلات طولانی لذت می برد بنابراین روزنامه ها گزارش دادند که پرزیدنت کلیولند بسیار بیمار است و این شایعه شروع به گسترش نمود . در نتیجه کاخ سفید این شایعات را تکذیب کرده و پیشنهاد کرد که پرزیدنت کلیولند در انظار عموم ظاهر شود بنابراین او در کاخ سفید برای یک جلسهء خصوصی کنگره ظاهر شد گزارش گران  با دقت  برای دیدن هر نوع علامت بیماری  به او نگاه کردند  و آنها او را در سلامت کامل یافتند .

با وجود اینکه پرزیدنت کلیولند  یک چالش بیماری را تجربه کرده بود هیچ کس حتی پزشکانش تا آن زمان این را نمی دانستند تا اینکه  موضوع اشکار شد

 

سوال اول

آن غده سرطان زا بود بنابراین پزشکان نتیجه گرفتند که

الف: هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد

ب: کلیولند باید به تعطیلات می رفت

ج: آنها ناگزیر به عمل جراحی فوری بودند

د: باید به روزنامه ها اعلام میشد

 

 

پاسخ

برای تکمیل این جمله در باره دلائل و اثرات فکر کنید .  شما دلائلی  دارید حال باید نتیجه را انتخاب کنید . هر نتیجه ممکن را بخوانید . کدام نتیجه باعث می شود غده سرطان زا شود؟ بهترین جواب « ج » است پزشکها ناگزیر بودند فوراً او را عمل کنند .

 

سوال دوم

عموم نتیجه می گرفتند که کلیولند در تعطیلات بود . کدام واقعه از این نتیجه حمایت می کرد

الف: کلیولند سوارکرجی دوستش شد

ب: کلیولند بوسیله پزشکان معاینه شده بود

ج: روزنامه ها گزارش دادند که او بیمار بود

د: کلیولند به طور ناگهانی کاخ سفید را ترک کرد

 

پاسخ

حال شما باید سبب را پیدا کنید . این سوال به شما اثر نتیجه را ارائه می دهد . چه واقعه ای منجر به آن می شود؟ از تکنیک " اگر.....بنابراین " استفاده کنید یعنی اگر ( یکی از پاسخ ها را وارد  کنید....... بنابراین  کلیولند باید در تعطیلات باشد . هر دلیل را بعد از « اگر » امتحان کنید و ببینید کدام یکی مدلول را می سازد . برای مثال پاسخ الف اظهار می دارد اگر کلیولند سوار  کرجی دوستش شده بنابراین کلیولند در تعطیلات بوده . این بهترین پاسخ است زیرا یک کرجی یک مقصد کامل برای تعطیلات خواهد بود و هیچ کس انتظار ندارد که عمل جراحی در آن واقع شود .

دلائل دیگر واقعاً منطقی به نظر نمی رسند  برای مثال پاسخ « ب» اظهار می دارد . اگر کلیولند از سوی پزشکان معاینه شده است بنابراین او در تعطیلات بوده . ببینید یک دکتر پیشنهاد نمی کند که شخصی به تعطیلات برود  . پاسخ « ج » اظهار می دارد . اگر زورنامه ها گزارش دادند که او بیمار بود بنابراین کلیولند در تعطیلات بود . روزنامه ای که از بیماری گزارش می دهد این اشاره بر یک  تعطیلات را نمی کند و سرانجام پاسخ « د» اظهار می دارد . اگر کلیولند به طور ناگهانی کاخ سفید را ترک کرد بنابراین کلیولند در تعطیلات بود . ترک کردن کاخ سفید به طور ناگهانی بر یک امر اضطراری اشاره دارد اما نه الزاماً یک امر اضطراری شخصی .

 

 

سوال سوم

عقیده اصلی اشاره بر این نتیجه دارد که کلیولند

الف: زمانی که رئیس جمهور بود به تعطیلات طولانی رفت

ب: هرگز واقعاً بیمار نبوده

ج: اغلب به مطبوعات دروغ می گفته

د: فکر می کرد که اگر مردم بفهمند که او بیمار است ممکن است  دچار نگرانی شوند

 

پاسخ

ابتدا ما باید تعیین کنیم که عقیده اصلی قطعه چیست در این قطعه عقیده اصلی  مستقیماً اظهار نمی شود در عوض   اشاره ضمنی بر آن می شود . عنوان مطلب را نگاه کنید سپس اولین جملهء پاراگراف مقدماتی را نگاه کنید . این قطعه منجر به این عقیده می شود که کلیولند نمی خواست مردم بدانند که او بیمار بود . بهترین پاسخ « د »  است . کلیولند فکر می کرد اگر مردم بدانند که او بیمار است ممکن است دچار نگرانی شوند . پاسخ الف اشتباه است زیرا تعطیلات تنها یک حقه بود . هیچ چیزی در این قطعه اشاره ندارد که کلیولند واقعاً به تعطیلات طولانی رفته است . پاسخ « ب » اشتباه است زیرا در محدوده اولین پاراگراف مقدماتی به خوانندگان گفته می شود که او واقعاً بیمار بوده و پزشکان ناگزیر بودند که او را جراحی کنند . پاسخ « ج » اشتباه است زیرا کلیولند در این مورد مطبوعات را گمراه کرد اما ما از این قطعه چنین استنباط نمی کنیم که او دوباره این کار را انجام داده باشد .

 

سوال چهارم

شخصی ممکن است به یک گزارشگر حقیقت را افشا کرده باشد . جمله ای را که از این نتیجه حمایت می کند تعیین کنید

 

پاسخ

ابتدا شما باید جمله ای را که از این نتیجه حمایت می کند پیدا کنید . این جمله باید دلیل یک انتیجه باشد چنین دلیلی را جستجو کنید و از تکنیک " اگر ....... بنابراین " استفاده کنید .

اگر ( چیزی) بنابراین شخصی باید حقیقت را به گزارشگران افشا کرده باشد . بهترین پاسخ این جمله است " بنابراین روزنامه ها گزارش دادند که کلیولند بسیار بیمار بود" .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مسئولیت شاهد عینیThe Reliability of Eyewitnesses

مسئولیت شاهد عینیThe Reliability of Eyewitnesses

ترجمه از گارگین فتائی

.

برنارد جکسون .Bernard Jackson امروز مرد آزادی است اما او خاطرات تلخی از گذشته دارد  زیرا مدت پنج سال را بعد از اینکه یک هیات منصفه اشتباهاً  او را محکوم به زنا  raping با دو زن کرد  در زندان گذراند . در محاکمه جکسون گر چه دو شاهد شهادت دادند که در هنگام وقوع جرم  ، جکسون با آنها در محل دیگری بوده اما او به هر حال محکوم شد.  چرا؟

زیرا هیات منصفه معتقد بود که خود قربانیان جرم victims به طور قطعی positively  جکسون را به عنوان مردی که  به آنها حمله کرده است  تشخیص دادند .

دادگاه سرانجام جکسون را بعد از اینکه پلیس مردی را که واقعاً  مرتکب جرم شده بود پیدا نمود تبرئه کرد  . در ظاهر جکسون شبیه آن مرد مجرم بود و آن دو زن در تشخیص خود اشتباه کرده بودند در نتیجه جکسون پنج سال از زندگیش را از دست داد .

در این دعوی دو زن قربانی  به عنوان شاهد  عینی هم بودند  آنها به طور وضوح دیدند که مرد به آنها حمله کرد با این وجود آنها اشتباهاً یک فرد بی گناه را شناسایی کردند  .

شبیه چنین وقایعی قبلاً هم اتفاق افتاده است بدین معنی که در جرائم دیگری هم گواهان ،  شخص دیگری  را به طور اشتباهی  در عکسها یا در صفوف متهمین lineup شناسایی کرده اند .

عوامل زیادی در دقت شهادت یک شاهد موثر هستند  برای نمونه برخی اوقات شهود عکسهائی  از چند مظنون را  قبل از  اینکه سعی کنند شخصی را که در صفوف متهمین دیدند تشخیص دهند می بینند  بنابراین آنها می توانند با دیدن چند عکس  از چهره های مشابه  دچار سردرگمی و اشتباه شوند.

تعداد افراد در صف متهمین و اینکه آیا آن یک صف زنده است یا عکس  نیز ممکن است  بر تصمیم  شاهد  تاثیر بگزارد .مردم برخی اوقات  در تشخیص قومیت و نژاد همدیگر  دچار اشکال می شوند . سوالات پلیسی که از شهود  پرسش هائی  می پرسد  نیز  بر آنها اثر می گزارد .

آیا شهود ، مسئولیت بیشتری از سایرین دارند؟ برخی ها معتقدند که این افسران پلیس هستند که مسئولیت بیشتری  نسبت به افراد عادی دارند . روان شناسان تصمیم به امتحان این عقیده گرفتند  ودریافتند که عقیده درستی نیست  . دو روان شناس  فیلمی از جرایم را هم برای افسران  پلیس و هم برای غیرنظامیان  civilians عادی نشان دادند . آن روان شناسان تفاوتی بین پلیس و غیرنظامیان در به خاطر سپردن دقیق جزئیات جرائم پیدا نکردند .

علیرغم همه احتمالات در خصوص عدم دقت ، دادگاه نمی تواند شهادت شهود در یک دادرسی را منع کند . دادگاه های آمریکایی تقریباً به طور کامل  در حل و فصل دعاوی  قضایی resolve court cases به شهادت شهود متکی هستند . حتی برخی اوقات شهادت شهودت تنها ادله جرم است نظیر زنا . علاوه بر این شهادت شهود غالباً درست است . با وجود اینکه برخی اوقات شهود ممکن است اشتباه کنند اما اکثر اوقات آنها افراد را به درستی شناسایی می کنند .

محاکم آمریکایی در تعیین دقت شهادت شهود به قدرت دوازده عضو هیات منصفه متکی هستند نه قاضی . تصمیم گیری در مورد  اینکه  یک شاهد معین  می توانست عملاً بیند ، بشنود و آنچه را که اتفاق افتاده به خاطر بسپارد  از مسئولیتهای هیات منصفه است .

 دعاوی اندکی بوده که در آنها شهادت شهود ، افراد بی گناه را محکوم کرده است . مهم تر این است که شهادت شهود  تعداد وسیعی از افراد مقصر را به طور صحیح محکوم کرده است در نتیجه  ارزش بزرگ  شهادت شهود  در نظام قضایی آمریکا همچنان  ادامه دارد .

 

 

 

 

 

چند کلمه حرف

 

هميشه خودت را "نقد" بدان

 تا ديگران تو را به "نسيه" نفروشند...

سعی كن استاد "تغيير" باشی

 نه قربانی "تقدير"...

در زندگی به کسی اعتماد كن كه به او "ايمان" داری نه "احساس"...

هرگز به خاطر مردم "تغيیر" نكن

 اين جماعت هر روز تو را "جور دیگری" می خواهند...

شهری كه همه در آن "می لنگند"

به كسي كه "راست" راه می رود می خندند...

ياد بگير تنها کسی كه لبخند تو را می خواهد "عكاس" است

 كه او هم "پولش" را می گيرد...

به چیزی كه دل ندارد "دل نبند"...

هرگز تمامت را برای کسی "رو نكن"…

بگذار کمی "دست نيافتنی" باشی...

آدم ها "تمامت" كه كنند، "رهايت" می كنند...

 

 

 

 

نفهمی

 

 

 

 

با توافق طرفین صورت گرفت: عملیات تفحص و تبادل اجساد در محدوده جغرافیائی قراباغ کوهستانی

با توافق طرفین صورت گرفت: عملیات تفحص و تبادل اجساد در محدوده جغرافیائی قراباغ کوهستانی

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1702-

با-توافق-طرفین-صورت-گرفت-عملیات-تفحص-و-تبادل-

اجساد-در-محدوده-جغرافیائی-قراباغ-کوهستانی

.

به گزارش منابع خبری ارمنستان به نقل از دفتر صلیب سرخ در ایروان، در پی عملیات تفحص و تبادل اجساد در محدوده جغرافیائی قراباغ کوهستانی که تحت نظر صلیب سرخ و سازمان امنیت و همکاری اروپا انجام شد، مشخص گردید که سر حداقل سه تن از سربازان ارمنستانی از تن جدا شده است.

در این گزارش در ادامه به دستان قطع شده از بدن یکی از سربازان ارمنستانی نیز اشاره شده است.

در کنار تفکرات داعشی حاکم بر ارتش باکو، اطلاعاتی درباره یکی دیگر از قربانیان که سر وی نیز ازتن جدا شده است در دست می باشد. اطلاعات یاد شده حاکی از شکنجه تنی چند از قربانیان و بریده شدن گوش آنان نیز می باشد.

نیروهای ویژه آذربایچان در تالش قبل از تار و مار شدن یگان خود، سه نفر از سالخوردگان این روستا را بطرز بی رحمانه ای به قتل رساندند. آنها گوش های قربانیان غیر نظامی خود را نیز بریده و با خود برده اند.

طرف ارمنی مشغول جمع آوری اطلاعات و اسناد و مدارک در این مورد می باشد تا بر اساس مواد قانونی در رابطه با اعمال جنایتکارانه این مدارک را به دادگاه های مربوطه ارایه نماید.

در عین حال اجساد سربازان ارتش باکو را که ارتش قراباغ به طرف آذربایجانی تحویل داده شده سربازان آذربایجانی هیچگونه مورد مشابهی از سوی صلیب سرخ ثبت نگردیده است.

 

 

 

 

روز قبل از شروع درگیری نظامی

کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک «بگین-سادات»: روز قبل از شروع درگیری نظامی در مرزهای قراباغ، اسرائیل باکو را با موشک های فوق مدرن تجهیز کرده است

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1704-

کارشناس-مرکز-مطالعات-استراتژیک-«بگین-سادات»-

روز-قبل-از-شروع-درگیری-نظامی-در-مرزهای-قراباغ،-

اسرائیل-باکو-را-با-موشک-های-فوق-مدرن-تجهیز-کرده-است

.

خبرگزاری «آرتساخ پرس» (استپاناکرت-قراباغ) - در تاریخ 22 فروردین / 10 آوریل اخیر بنا به قول سایت خبری «آسبارز» (Asbarez) خبر داده است که مورنیسون کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک «بگین-سادات» وابسته به بخش مطالعات استراتژیک دانشگاه «بان ایتال» اسرائیل اظهار داشته است که: «آذربایجان اولین کشوری است که موشک های لیزری ضدتانک فوق مدرن به دست آورده است».

بنابه قول این کارشناس: «اگر چه اسرائیل طرفدار مناقشه قراباغ نیست و رسماً از هیچ کدام از طرفین درگیر حمایت نمی کند، با وجود این، صمیمت این کشور با باکو بارز است».

گفتنی است که قبل از شروع در گیری 31 مارس در خط تماس نیروهای متخاصم آذربایجان-قراباغ این کارشناس اظهار داشته بود که اسرائیل این نوع موشک ها را به آذربایجان داده است.

 

 

 

اعتراض بی‌سابقه ارمنستان به رژیم صهیونیستی

اعتراض بی‌سابقه ارمنستان به رژیم صهیونیستی

.

http://hyeli.com/index.php/2011-12-03-11-18-42/2011-12-18-06-53-16/56-%D6%84%D5%A1%D5%B2%D5%A1%D6%84/16558-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C

.

ارمنستان رسما به رژیم صهیونیستی به علت اینکه سلاح در اختیار ارتش جمهوری آذربایجان قرار داده است، اعتراض کرد.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه السفیر لبنان در مطلبی خاطرنشان کرد، این اعتراض به دنبال انتشار این خبر مطرح شد که هواپیمای بدون سرنشین انتحاری ساخت رژیم اسرائیل هفت جنگجوی ارمنستانی را در منطقه قره باغ کوهستانی که خواستار استقلال از جمهوری آذربایجان است، کشته است.

 

وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی از اظهار نظر درباره خبرهای مربوط به این هواپیما یا موضع گیری درباره درگیری در این منطقه خودداری کرده است.

روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت: ارمنستان هفته گذشته در پی انتشار گزارشی درباره استفاده ارتش جمهوری آذربایجان از هواپیمای بدون سرنشین انتحاری ساخت اسرائیل برای حمله به نیروهای ارمنستان در درگیری ها، اعتراض شدید اللحنی به این رژیم کرده است

هفته گذشته درگیری ها در منطقه قره باغ کوهستانی بین نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان و ارمنستان ازسرگرفته شد که یکی از شدیدترین درگیری ها در این منطقه از زمان پایان جنگ بین دو کشور به شمار می رود.

چند روز پیش با انتشار تصاویر ویدئویی از منطقه درگیری، مشخص شد که جمهوری آذربایجان از پهپادهایی استفاده کرده است که صنایع هوایی رژیم صهیونیستی تولید می کند. این رژیم در سال 2012 قراردادی به ارزش 1.6 میلیارد دلار با جمهوری آذربایجان امضا کرد که شامل تحویل هواپیماهای بدون سرنشین نیز می شود.

بنابراین گزارش، ائتلاف راهبردی قدیمی بین رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان وجود دارد. آذربایجان از جمله بزرگترین صادرکنندگان نفت به رژیم صهیونیستی است و این رژیم هم در سالهای گذشته به تامین کننده اصلی سلاح جمهوری آذربایجان تبدیل شده است.

 

 براساس گزارش های مختلف، رژیم صهیونیستی در 4 سال گذشته حدود 5 میلیارد دلار سلاح به جمهوری آذربایجان فروخته است و در سپتامبر سال 2014 موشه یعلون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در سفری به باکو با مقامات این کشور درباره گسترش همکاری امنیتی دو طرف گفتگو کرد.

 

انشای  مقایسه ایcomparison essay

انشای  مقایسه ایcomparison essay

ترجمه از گارگین فتائی

.

یک انشای مقایسه ای  comparison essay یکی از رایج ترین شکل نگارش انشائی است  . در انشای مقایسه ای نویسنده در باره دو موضوع بحث می کند  و این موضوعات می توانند هر چیزی اعم از افراد ، لشیا ، مکانها یا عقاید باشند .

 حتی گر چه این نوع از انشا " مقایسه ای " نامیده می شود اما نویسندگان نه تنها می توانند بر مقایسه ( تمرکز بر مشابهت ها ) یا تنها  مغایرات ( تمرکز بر اختلافات ) و یا مقایسه – مغایرت ( یعنی نوشتن در باره هم  اختلافات و هم  مشابهت ها ) متمرکز شوند .

 

انتخاب یک موضوع

انتخاب موضوع برای این نوع از انشا تعیین کننده است . می تواند شامل نشان دادن تشابهات و تفاوتهای بین یک جفت از موضوعات باشد . در یک انشای موثر از این نوع ، نویسنده از دو موضوعی بحث می کند که ظاهراً شبیه هم به نظر نمی رسند اما از یک طریق  جدید ارائه می شود طوری که خوانندگان بتوانند تشابهات نه خیلی آشکار را هم ببینند . البته  تمرکز بر اختلافات پنهان شده  روی موضوع که ظاهراً  به طور سطحی  بسیار شبیه به هم به نظر می رسند هم  امکان پذیر است . نویسنده امکان می دهد تا خواننده در باره دو موضوع با روش  جدید عمیق تری بیاندیشد  .

یک انشای مقایسه ای خوب  ، دو موضوع آشکار   را با هم مقایسه نمی کند . به عبارت  دیگر نویسنده  ما را از طریق  وادار کردن به باز اندیشی  عقائد  یا باورمان در باره دو موضوع متعجب می کند . بنابراین انتحاب موضوع انشا مستقیماً بر انشا تاثیر می گذارد  . در اینجا به نمونه هائی از موضوعاتی که می توانند موضوعات خوب انشای مقایسه ای باشند اشاره می شود

بیرون رفتن از خانه برای دیدن یک فیلم و تماشای آن در خانه

دو نوع از ماشینها Hybrid vs. Conventional

ظروف صبحانه در ژاپن و چین

 

نویسندگان انشای مقایسه ای را به دو صورت می نویسند

در روش مسدود یا بسته the block method نویسنده موضوعات انشا را به طور  جداگانه مورد بحث قرار می دهد .

در روش نکته به نکته   the point-by-point method  نویسنده هر بار  یک نکته از مقایسه  هر دو موضوع را با هم مورد بحث قرار می دهد .

صرف نظر از اینکه کدام روش را انتخاب می کنید باید نکات مقایسه بین دو موضوع را انتخاب کنید .

 

روش بستهthe block method

در این روش  نکات مقایسه در باره  یک موضوع را اول  مورد بحث قرار می دهد قبل از اینکه همان نکات را در مورد موضوع دوم مورد بحث قرار دهد . در این روش بحث در باره نکات مقایسه به صورت یکسان مهم است .

به خاطر داشته باشید که هدف انشای شما  به طور واضح نشان دادن تشابهات یا اختلافات است . در روش بسته برخی اوقات تشابهات و تفاوتهای معین و درجه شباهت و تفاوت خیلی واضح نیستند . نویسندگان خوب باید مطمئن باشند که خوانندگان می توانند به طور واضح تفاوتها و تشابهات را ببینند

روش نکته به نکته Point-by-Point Method

در  این روش اطلاعات درباره  دو موضوع در محدودهئ هر پاراگراف گنجانده می شود  بنابراین برای یک خواننده درک مقایسه یا تقابل بسیار اشانتر می شود . در این روش نویسنده  یک نکته مقایسه ای را در مورد دو موضوع  در ابتدا مورد بحث قرار می دهد قبل از اینکه نکته دوم مقایسه را در مورد آن دو موضوع بررسی کند و سپس نکته سوم مایسه را و شما باید حد اقل از دو نکته در مقایسه استفاده کنید .

مطمئن شوید که موضواع به ترتیب یکسان  در هر مقایسه بررسی می شودند

 

مقایسهء اب و هوا بین شیکاگو و میامی

من و فامیلم اخیراً بحثی داشتیم در باره آب و های  شهرش شیکاگو با آب و هوای زادگاه من یعنی میامی که کدام آب و هوای بهتری دارد. بحث ما  در سه تفاوت  در بین آب و هوای زادگاه هایمان مترمکز بود . اول اینکه شیکاگو درای اب و هوای چهار فصل است اما میامی نیست . تفاوت عمدهء دیگر در اب و هوای این دو شهر این است که بدترین هوای شیکاگو  در زمستان رخ می دهد که درجه دما به طور به حدود سی و دو درجه فارنهایت می رسد و این دما هر شب تا بیست درجه فارنهایت پائین می آید . بر خلاف شیکاگو در میامی مشکل هوای سرد نیست بلکه  گرمای تابستان است . دمای هوا در طی روز به نود و پنج درجه فارنهایت می رسد و در شب تنها  تا هفتاد و پنج درجه فارنهایت پائین می آید  . در نهایت آنها در باره آب و هوای متفاوت نگرانند  در حالی که بزرگ ترین نگرانی از اب و هوای شیکاگو توفان و بوران blizzard  است  در میامی بزرگ ترین نگرانی  برای آنها توفند hurricane است . در آخر ما یاد گرفتیم که آب و هوای هر کدام از شهر زادگاهمان منحصر به فرد است .

 

 

جنگ قره باغ و بحران غرب آسیا

 

جنگ قره باغ و بحران غرب آسیا

.

http://www.mizanonline.ir/fa/news/155280/%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%82%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D9%88-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7

.

 

خبرگزاری میزان- قره‌باغ یا قراباغ یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود که پس از عهدنامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد. تا ۱۸۴۰میلادی این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق بخش‌هایی از منطقه قره باغ به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست، بخش زنگه‌زور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد و بخش کوهستانی‌اش که بیشتر ساکنان آن را ارامنه تشکیل می‌دادند با عنوان منطقه خودمختار قره‌باغ کوهستانی زیر نظر جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی درآمد.

اختلافاتی که بر سر این منطقه ایجاد شد ریشه در تقسیماتی دارد که سران شوروی سابق در زمان حکومت خود آن را ایجاد کردند. حتی جنگ هایی هم که میان ارمنستان و آذربایجان بر سر این منطقه به وجود آمد، در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق آغاز شد اما حکومت مرکزی هم نتوانست دو جمهوری خود را سرجای خود بنشاند.

جنگ از فوریه ۱۹۸۸تا مارس ۱۹۹۴در ناحیه قره‌باغ، واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان، بین اکثریت ارمنی ساکن، میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان رخ داد. با بالاگرفتن درگیری، هرکدام از طرفین سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف خود از نژاد دیگر کردند.

جنگ طولانی میان این دو جمهوری پس از شش سال در 1994 میلادی به پایان رسید. نخستین روزهای سال ۱۹۹۴میلادی با تنش و درگیری بسیار شدیدی در صحنه جنگ قره باغ همراه بود. در ۲ژانویه حمله نیروهای ارمنی در شهرستان کلبجر (کارواجار) به شکست انجامید و حمله وسیع نیروهای ارمنی به شهرستان ترتر در ۲۲ژانویه به شکست انجامید و ارمنیان وادار به عقب‌نشینی شدند. در ۲۴ژانویه نیز منطقه کلبجر از کنترل نیروهای ارمنی خارج شد و آذربایجانی‌ها منطقه مارتاکرت را به محاصره خود درآوردند. در این شرایط روسیه طرح صلحی را مطرح کرد که علی‌رغم موافقت ارمنستان و قره باغ با این طرح، دولت آذربایجان با آن مخالفت نمود. در ۱۸فوریه با میانجی گری پاول گراچف وزیر دفاع روسیه مقامات قره باغ و وزرای دفاع ارمنستان و آذربایجان به یک رشته توافقات اصولی دست یافتند. اما آتش‌بسی که قرار بود به این توافقات از اول مارس ۱۹۹۴میلادی آغاز شود، با بروز اختلاف میان طرفین از جمله تأکید علی اف بر خروج کامل نیروهای ارمنی موجب شد نیروهای ارتش آذربایجان حمله گسترده‌ای را در منطقه فضولی در ۳مارس آغاز کنند.

در این بین تحولاتی چون حمله شدید نیروهای ارمنی به آقدام در ۱۰آوریل و تغییر اوضاع به سمت ارمنی‌ها موجب شد تا لحن مقامات آذری نسبت به روسیه تغییر پیدا کند. علی اف در ۲۵آوریل راهی مسکو شد و متعاقب آن هیئتی به رهبری رسول قلی اف، رئیس پارلمان آذربایجان به مسکو سفر نمود که مأموریت اصلی آن (مذاکره در مورد مناقشه نظامی و تدابیر برای پایان دادن به آن) اعلام شد. سفر هیئت آذربایجانی موجب صدور سند توافقنامه مسکو شد. هر چند مفاد این سند به اجرا درنیامد اما زمینه مناسب و لازم را برای نزدیک تر شدن دیدگاه‌های آذربایجان و ارمنستان فراهم نمود که نقش مهمی در روند مذاکرات صلح قره باغ در بیشکک در ۴می ۱۹۹۴میلادی ایفا کرد. در مذاکرات بیشکک روس‌ها خواستار رعایت سه اصل بودند: «برقراری آتش‌بس، قبول نمایندگان قره باغ به عنوان یک طرف اصلی مذاکرات صلح و استقرار ۱۸۰۰نفر از نیروهای جامعه مشترک‌المنافع در خط حائل آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروهای نظامی از هر دو طرف و گشوده شدن راه‌های انرژی و حمل ونقل» ولی هیئت آذربایجانی از پذیرش آن سرباز زد و در حالی که طرح در آستانه شکست قرار داشت تغییرات مختصری در اعلامیه نهایی مذاکرات داده شد. بدین نحو که به پایان دادن تصرف مناطق جمهوری آذربایجان تأکید شد و همچنین استقرار نیروهای ناظر بین‌المللی در کنار نیروهای جامعه کشورهای مستقل مشترک‌المنافع در خط حائل پیش بینی گردید. سرانجام رسول قلی اف توافقنامه بیشکک را در ۸می ۱۹۹۴میلادی امضاء کرد.

اگر چه آتش‌بس به طور محدود مورد خدشه قرار گرفت اما طرفین با تلاش فراوان آن را حفظ کردند و به این ترتیب بدون دست یابی به راه حل قطعی، وضعیت نه جنگ و نه صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ سال هاست که حاکم است.

اما اکنون پس از گذشت 22 سال از برقراری آتش بس میان دو کشور، آغاز درگیری های تازه با شرایط و بحران هایی که در منطقه غرب آسیا وجود دارد، نشان دهنده اتفاقی است که قرار است در این منطقه بیفتد. نمی توان آغاز درگیری در قره باع را با بحران های غرب آسیا بیر ارتباط دانست.

اکنون بر سر بحران سوریه، ترکیه و روسیه روابط تیره ای را سپری می کنند، سرنگونی جنگنده روسی از سوی ترکیه در آسمان سوریه باعث شد تا دو کشور در شرایط سیاسی نامناسبی قرار بگیرند و رقابت های منطقه ای دو کشور تشدید شود.

روسیه همواره ترکیه را متهم به حمایت از تروریست های تکفیری که در سوریه حضور دارند کرده است. حتی مسکو، آنکارا را متهم کرده که نفت از داعش خریداری می کند اما مقامات دولت ترکیه همواره این اتهامات را رد کرده اند. مسکو اسناد ادعایی خود را هم منتشر کرده است.

حضور روسیه در سوریه، حمایت از بشار اسد، مردم این کشور و حملات هوایی به مواضع گروه های تروریستی، باعث ضعف تروریست ها و قوت دولت و ملت سوریه شد. هر چند پیش از آن کمک های مستشاری نظامی ایران و کمک های انسان دوستانه به این کشور، آستانه مقاومت سوریه را بالا برده بود، اما حملات هوایی روسیه و حمایت های زمینی ایران موازنه قدرت را در این کشور تغییر داد.

اتفاقات سوریه و پیروزی هایی که در این کشور به دست آمد که باعث آزادسازی مناطقی از خاک آن شد، مقامات ترکیه را که از زمان بروز بحران در سوریه، علیه دولت قانونی و ملت این کشور وارد عمل شده بودند، در وضعیت نامناسب سیاسی قرار داد.

اکنون که همه دیدگان به سوی منطقه غرب آسیا دوخته شده و بحران در این منطقه شرایط را به گونه ای ساخته که حتی اروپا هم از گزند حملات تروریستی در امان نیست، برای آن که از توجه به این نقطه کاسته شود و از بار سنگین اتهاماتی که به ترکیه وارد است کم شود، باید یک زخم کهنه دوباره باز شود.

ترکیه که خود را بازنده تحولات منطقه می داند، در جریان جنگ قره باغ به خاطر کشتار ارامنه و اتهام نسل کشی روابط نزدیکی با ارمنستان نداشته است، اما در عوض روابط خود را با جمهوری آذربایجان گسترش داد تا جایی که در جنگ قره باغ کنار علی اف ها ایستاد.

اما در این میان جمهوری اسلامی ایران سعی کرده است تا با دوری از جانبداری، دو طرف را به انجام مذاکرات جدی و دوری از جنگ و درگیری دعوت کند. جمهوری اسلامی ایران با هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان مرز مشترک دارد و صلح و ثبات در این منطقه برای ایران بسیار مهم است.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران که رهبری مقاومت اسلامی در منطقه را بر عهده دارد، به خاطر نفوذ و تأثیرگذاری در منطقه، اکنون پیروز میدان است. آنچه که در نظر آمریکا، ترکیه، سعودی و رژیم اسرائیل بود، محقق نشد و عامل اصلی آن هم انقلاب اسلامی ایران و تأثیراتی است که ایران در تحولات و بحران های منطقه داشته است.

ترکیه از همان آغاز بحران قره باغ نقش سازنده ای را بازی نکرد و حتی بر آتش جنگ هم می دمید. حیدرعلی‌ اف در باره روابط دولتش با ترکیه گفته بود؛ما یک ملت در فالب دو دولت هستیم. این جمله عمق روابط دو دولت را نشان می داد. در حالی که قرابت فرهنگی، تاریخی، مذهبی و حتی زبانی جمهوری آذربایجان با ایران بسیار بیشتر و عمیق تر از آن چیزی است که در ترکیه وجود دارد.

در هر صورت اکنون جنگی که میان آذربایجان و ارمنستان آغاز شده، زخم کهنه ای است که دوباره سر باز کرده است و در این میان بیشترین بهره را دولت هایی از وقوع چنین جنگی می برند که در تحولات و بحران های منطقه بیشترین شکست را متحمل شده اند. ترکیه نخستین کشوری است که از وقوع جنگ در منطقه قفقاز سود می برد. امکان این که مقامات این کشور تحریکاتی را برای پایان آتش بس میان آذربایجان و ارمنستان انجام داده باشند بسیار زیاد است.

گسترش جنگ میان آذربایجان و ارمنستان تمرکز روسیه را به سوی این منطقه معطوف می کند و باعث می شود تا نسبت به بحران سوریه حتی اگر اندکی بی تفاوت شود، توازن در این منطقه بار دیگر به هم بریزد چرا که جمهوری اسلامی ایران هم به خاطر بحرانی که اندکی آنسوی مرزهای خود ایجاد شده درگیر آن خواهد شد.

آغاز دوباره جنگ در قفقاز، هم خواسته آمریکاست و هم خواسته ترکیه. آمریکایی ها برای آن که بتوانند روسیه را مشغول کنند نیازمند چنین جنگ هایی در جمهوری های شوروی سابق هستند.

آمریکا و ناتو پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نفوذ خود را در منطقه به شدت افزایش دادند و برخی جمهوری های قفقاز و آسیای میانه را با خود همراه ساختند، جمهوری آذربایجان از آن جمله است. نزدیکی دولتمردان این جمهوری به آمریکا و در پس آن به رژیم اسرائیل و ایجاد پایگاه های نظامی آمریکایی - اسرائیلی و حضور و نفوذ ناتو پشت مرزهای روسیه و ایران، از آرزوهای دیرینه آمریکا و اروپا بود که محقق شده است.

حال که اهداف آمریکا در غرب آسیا به دست نیامده و حتی ناکامی های جدی برای آنها رقم زده است، استراتژی آمریکا و کشورهای همپیمان او هم دستخوش تغییر شده و برای مهار روسیه و ایران، قفقاز و آسیای میانه به عنوان گروگان در قبال سوریه در نظر گرفته شده است. روسیه در کنار ایران در سوریه همراه هم خوش درخشیدند و باعث شدند تا آمریکایی ها و کشورهای همراه او در منطقه ناکام بمانند.

شکست های سنگین تروریست های تکفیری در سوریه و بازپس گیری بخش های زیادی از خاک این کشور، آمریکایی ها و ترکیه را بر آن داشته تا جبهه ای دیگر در منطقه باز شود که تاکنون آتش زیر خاکستر بود.

بحران قره باغ در کنار بحران اوکراین که با دخالت مستقیم آمریکایی ها دولتی آمریکایی در این کشور مستقر شد، می تواند کالای خوبی برای معامله با روسیه بر سر سوریه باشد.

روسیه پیش از این که قره باغ معضل بزرگتری نشده است، باید هر چه زودتر از پیشینه خود برای حل آن بهره ببرد و از ورود کشورهای فرامنطقه ای برای دخالت در این بحران به بهانه میانجیگری جلوگیری کند. اکنون بر سر موضوع قره باغ ایران و روسیه بیشترین حق را برای میانجیگری دارند. کشورهای دیگر از جمله ترکیه با توجه به مواضع غیر اصولی در قبال تحولات و بحران های منطقه نمی توانند میانجی های خوبی باشند.

برای این که بحران غرب اسیا دستخوش تحولات تازه نشود، باید بحران قره باغ و جنگی که میان آذربایجان و ارمنستان آغاز شده هر چه زودتر پایان یابد.

 

 

 

 

 پرسشهای متداول

 

  پرسشهای متداول

 http://internet.ir/faq.html

.

 

1- تارنماهای اینترنتی در چه مواردی ، بر چه اساسی و چگونه فیلتر می شوند ؟

 

 بموجب ماده 21 قانون جرایم رایانه ای ، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که متشکل از 12عضو از هر یک از قوای سه گانه می باشد ، مسئولیت تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را بر عهده دارند. تارنماهای حاوی مصادیق مجرمانه ، از طریق گزارشات مردمی ، واحدهای رصد فضای مجازی و رباتهای هوشمند شناسایی و به کارشناسان مربوطه جهت بررسی ارجاع می گردد. سپس نظر کارشناسی نهادهای عضو کارگروه در هر موضوع با توجه به تخصص آن نهاد اخذ و جمع بندی نظرات به دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق واصل شده سپس تارنماهای رصدشده توسط کارشناسان حقوقی از حیث تطابق با قوانین کشور بررسی و بر این اساس اقدام می گردد عناوین مصادیقی که از نظر کارگروه ، مجرمانه تشخیص داده شده اند در فهرستی بصورت عمومی منتشر و چنانچه تغییراتی در این فهرست به تصویب برسد ، از طریق دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و پایگاه اطلاع رسانی کارگروه به اطلاع عموم می رسد.

 

2- آيا ثبت بودن تارنما در ساماندهي اجباري است و تارنماهايي كه در ستاد ساماندهي پایگاه های اینترنتی ایرانی ثبت نباشند فيلتر مي شوند ؟ 

 

 ثبت در ساماندهي اجباري نيست و هيچ تارنمايي صرفاً به دليل عدم ثبت در ستاد ساماندهي پایگاه های اینترنتی ایرانی فيلتر نمي شود.

 

3- آیا نمی شود قبل از فیلتر به مدیر سایت اطلاع دهید تا خودش محتوای غیرمجاز را حذف کند و سایتش فیلتر نشود؟ 

 

 بله. درصورتیکه امکان تماس با مدیر تارنما وجود داشته باشد ، تلاش می شود قبل از پالایش به مدیر تارنمای مربوطه اطلاع داده شود. بنابراین بر اساس مصوبه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ، به کلیه تارنماهایی که اطلاعات تماس خود را در سامانه ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وزارت ارشاد به ثبت برسانند چنین تسهیلاتی درنظر گرفته می شود بطوریکه با ثبت نهایی تارنما در پایگاه ستاد ساماندهی، درصورتیکه محتواي مجرمانه در تارنماي ثبت شده يافت شود ابتدا به مسئول آن تارنما اخطار و تذكری مبني بر حذف آن محتوا از طريق ايميل به پست الکترونیکی مدیر تارنما ارسال می شود. در صورتیکه مدیر تارنمای مربوطه در زمان کوتاهی اقدام به رفع اثر و حذف محتوای مجرمانه نماید ، هیچگونه اقدامی درخصوص فیلتر یا مسدودسازی آن انجام نخواهد شد. اما چنانچه مدیر تارنما به تذکر ارسالی بی توجهی نموده و از حذف محتوای مجرمانه امتناع کند، تارنماي مذكور فيلتر مي شود. البته در مواردي كه دستور مقام قضايي رسیدگی کننده به پرونده مبني بر فيلتر تارنما صادر شده باشد يا تشخیص داده شود که فعالیت سایت اساسا مجرمانه بوده (مانند سایت های فیلترشکن و ...) ،و مدیر سایت تعمدا به انتشار محتوای مجرمانه اقدام نموده است آن تارنما بدون تذكر فيلتر می گردد.  

 

4- تارنماها به استناد چه قانوني فيلتر مي شوند؟ 

 

 تارنماها به استناد فهرست مصاديق محتواي مجرمانه موضوع ماده ي 21 قانون جرائم رايانه اي و يا دستور مقام قضايي فيلتر مي شوند. اين فهرست چكيده و احصا شده از قوانين مدون كشو مانند قانون مجازات اسلامي ، قانون مطبوعات، قانون جرائم رايانه اي و ... مي باشد كه در بندهاي هشتگانه آن ، به مواد قانونی مورد استناد اشاره شده است

 

5- چگونه تارنماي خود را رفع فيلتر كنيم ؟

 

 در پرتال خدمات الكترونيك كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه بخش مخصوصي جهت رسيدگي به درخواست رفع فيلتر و شكايات مردمي به نشاني rafefilter.internet.ir طراحي شده است كه مي توانيد از طريق فرم بر خط قرار گرفته شده در اين نشاني درخواست خود را به كارگروه ارسال كنيد.

در این سامانه به دو گروه درخواست رسیدگی می شود. گروه اول درخواست مدیران تارنماهای اینترنتی است. این اشخاص می توانند بعنوان مدیر سایت ، درخواست رفع فیلتر و شکایت خود را به کارگروه تعیین مصادیق اعلام نمایند و برای اینکه مشخص شود که آیا واقعا مدیر سایت مورد نظر هستند یا خیر ، ابتدا باید سایت خود را در ستاد ساماندهی پایگاه های ایرانی به ثبت رسانده و سپس با شناسه کاربری و کلمه عبوری که در ساماندهی به ثبت رسیده است درخواست رفع فیلتر تارنمای خود را ثبت می نمایند.

 

 گروه دوم در مورد پایگاه های عمومی خارجی است که ممکن است از طرف مدیر آن سایت خارجی درخواست رفع فیلتری مطرح نباشد ، اما کاربران ایرانی به دلایلی ممکن است نیازضروری به اطلاعات و محتوای مندرج در آن تارنما داشته باشند. در چنین مواردی شهروندان می توانند بعنوان کاربر (استفاده کننده) سایت فیلتر شده ، درخواست رفع فیلتر تارنمای مورد نظر را از طریق درگاه مذکور مطرح نمایند.

 

در ادامه مدیران تارنماهای فیلتر شده می توانند با همان شناسه کاربری و رمز عبور خود ، وضعیت درخواست رفع فیلتر خود را پیگیری نمایند در اینصورت پس از استعلام از نهادهای مربوطه عضو کارگروه و کسب موافقت اولیه ، نمونه هایی از مصادیق مجرمانه موجود در تارنمای متخلف به مدیر سایت اعلام می شود و مدیر سایت نسبت به حذف آنها و سایر موارد مشابه اقدام می نماید. در صورت تایید حذف کلیه موارد مجرمانه ، مدیر تارنما فرم تعهدنامه مربوطه (مبنی بر تعهد به نظارت بیشتر بر تارنمای خود) را بصورت الکترونیکی تکمیل و امضا می نماید و پس از این مرحله تارنمای مذکور رفع فیلتر می گردد.

 

6- چگونه می توانیم ، تارنمای خود را در صفحه پیوندها معرفی کنیم ؟  

 

 در درگاه خدمات الكترونيك كارگروه بخش مخصوصي جهت رسيدگي به درخواست معرفي تارنما در پيوندها ایجاد شده است افراد متقاضی می توانند از طریق این نشانی با مطالعه ضوابط و شرایط مندرج در این بخش ، درخواست معرفی سایت خود را مطرح نمایند. این درخواست ها توسط کارشناسان مربوطه بررسی شده و در صورتی که سایت مذکور حائز امتیازات لازم گردد ، در دسته بندی مربوطه بر روی پایگاه پیوندها به عنوان سایت مفید به مردم معرفی می گردد.

 

7- آيا نهاد يا سازماني مي تواند بدون اجازه كارگروه دستور فيلتر يا مسدودسازي صادر كند؟ 

 

 بر اساس مواد 21 تا 23 قانون جرائم رايانه اي كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه جهت هماهنگي نهادهاي مختلف در انجام مأموريت هاي قانوني و با حضور نمايندگان اين نهادها تشکیل شده است. لذا هرگونه دستوری مبني بر فيلتر، مسدودسازي و يا هر اقدام قانوني ديگري در زمينه ي جرائم رايانه اي از طريق اين كارگروه اعلام خواهد شد. البته چنانچه شکایت خصوصی از تارنمایی در یکی از محاکم یا مراجع قضایی مطرح گردد ، مقام قضایی رسیدگی کننده به پرونده نیز می تواند دستور پالایش یا مسدودسازی تارنمای مربوطه را صادر نماید. بجهت ایجاد هماهنگی ، اکثر این دستورات نیز از طریق دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که در دادستانی کل کشور مستقر می باشد ، ابلاغ می گردند

 

8- آيا كارگروه مرجع صالح براي رسيدگي به دعاوي خصوصي و مطالبه شخصي افراد مي باشد؟ 

 

طبق اصل 35 قانون اساسي، حكم به مجازات و اجراي آن بايد تنها از طريق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. از طرفي براساس تبصره 2 ماده 22 قانون جرایم رایانه ای ، پالایش محتوای مجرمانه موضوع شکایت خصوصی صرفا با دستور مقام قضایی رسیدگی ‌کننده به پرونده انجام خواهد شد و كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه مجاز به رسيدگي به دعاوي خصوصي افراد نمی باشد. لذا افراد در اين گونه موارد مي توانند از طريق دادگاهها و دادسراهاي سراسر كشور و یا بطور خاص از طریق دادسرای ویژه جرایم رایانه ای اقدام نمايند.

 

9- اگر در مرور اینترنت با سایتهای دارای محتوای مجرمانه مواجه شدیم ، چگونه می توانیم موضوع را به کارگروه گزارش کنیم ؟ 

 

 قطعا یکی از اصلی ترین منابع نظارتی کارگروه ، گزارشات مردمی می باشد. در یکسال گذشته تعداد زیادی گزارش مردمی درخصوص مشاهده محتوای مجرمانه از طریق پست الکترونیکی و یا بخش گزارش سایت پیوندها به دبیرخانه کارگروه واصل شده است و این موضوع بیانگر نقش ارزنده و قابل تقدیر مردم در سالم سازی فضای مجازی می باشد. درحال حاضر نیز شهروندان می توانند از طریق بخش درخواست فیلتر درگاه خدمات الکترونیکی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ، ضمن مشخص نمودن موضوع جرم ، نشانی تارنماهای غیر مجازی که مشاهده نموده اند را به دبیرخانه کارگروه گزارش نمایند. این گزارشات توسط کارشناسان مربوطه بررسی شده و سپس مراحل چندگانه کارشناسی را طی می نماید و در صورتیکه در تمامی مراحل تایید شود ، تارنمای مورد نظر پالایش خواهد شد.

 

 

10- چرا سایت لغتنامه دهخدا (به نشانی loghatnaameh.com) فیلتر شده است ؟

 

تارنمای مذکور یک سایت جعلی است که با سوء استفاده از عنوان مشهور لغتنامه دهخدا اقدام به ارائه نتایج ساختگی ، نامعتبر و مجعول و گاها انتشار محتوای مجرمانه نموده است و بر اساس اعلام رسمی موسسه دهخدا (واقع در دانشگاه تهران) این سایت هیچ ارتباطی به این موسسه نداشته و فعالیت آن نیز غیرقانونی است. (مشاهده تصویر نامه موسسه دهخدا)

 

 

 

ضمنا نشانی پایگاه معتبر موسسه دهخدا icps.ut.ac.ir می باشد و در صفحه نخست این پایگاه نیز ، به این موضوع اشاره شده است.

 

 

 

11-  دامنه ی جدیدی را خریداری کرده ام اما از ابتدا فیلتر بود. باید چه کار کنم ؟

درصورتیکه دامنه ای را خریداری نموده اید که قبلا فیلتر شده است می بایست مراحل ذیل را انجام دهید.

1- سایت خود را بر روی دامنه مورد نظر راه اندازی نمایید.

2- سایت خود را در ستاد ساماندهی پایگاه های ایرانی به نشانی samandehi.ir ثبت نمایید.

3- به عنوان مدیر سایت در درگاه رسیدگی به شکایات به نشانی rafefilter.internet.ir درخواست رفع فیلتر نمایید.

4- در بخش توضیحات ، دقیقا توضیح دهید که این دامنه را تازه خریداری کرده اید و اطلاعی از اینکه این سایت قبلا فیلتر بوده است نداشته اید

5- ما بقی مراحل را از طریق درگاه پیگیری مدیران سایتهای فیلتر شده تا آخرین مرحله پیگیری نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

12-  دلیل فیلتر شدن نرم افزار ویچت چیست؟

 

 

 به دلیل اینکه نرم افزار ویچت علاوه بر جمع آوری کلیه اطلاعات موجود در گوشی های کاربران و رصد ارتباطات اعضاء ، حریم خصوصی آنها را نقص نموده و در عین حال این نرم افزار عامل انتشار بسیاری از محتواهای مجرمانه غیر اخلاقی و مستهجن که برای نوجوانان ضررهای جبران ناپذیری را بدنبال داشته و به خاطر  آسیب های اجتماعی بسیار زیادی که برای جامعه در بر داشته و دارد و به لحاظ اینکه ایجاد کنندگان این نرم افزار در خارج از کشور قرار داشته و به هیچ وجه پاسخگوی تخلفات خود و شکایات خانواده های زیان دیده  نبوده و نیستند، لذا کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در اجرای درخواستهای متعدد خانواده های آسیب دیده ناچار به فیلتر و مسدود سازی نرم افزار مذکور گردیده است، بنابراین شما می توانید از سایر نرم افزارهای مشابه داخلی برای جایگزینی ارتباطات صوتی، متنی و تصویری و ویدئوی کم هزینه استفاده کنید.

 

 

 

 

 

گفتگوی ویژه ی خبری / فعالیت تلگرام در مسیر قانون  

گفتگوی ویژه ی خبری / فعالیت تلگرام در مسیر قانون 

http://internet.ir/news/detail/12

.

 

جلسه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنتی، در تاریخ 94/08/27 با حضور هر 13 عضو کارگروه برگزار گردید.

یکی از دستورات این جلسه بررسی و اتخاذ تصمیم درخصوص مسدود سازی تلگرام بود و گزارش مبسوطی توسط کارشناسان دادستانی کل کشور و پلیس فتا ارائه گردید و پس از آن ،کلیه اعضاء کارگروه ، نگرانی عمیق خود را نسبت به انتشار گسترده محتوای مجرمانه و نسبت به نقض قوانین کشور در شبکه اجتماعی تلگرام اعلام نموده اند.

در پایان پس از بحث و تبادل نظر ، به اتفاق آرا مصوب شد :

اولاً وزارت ارتباطات اقدامات لازم جهت تقویت شبکه های اجتماعی بومی را به عمل آورد.

ثانیاً چنانچه مدیران شبکه تلگرام ظرف مدت محدودی اقدامات لازم جهت اعلام تبعیت از کلیه قوانین و مقررات کشور و حذف محتواهای مجرمانه را انجام ندهد، وزارت ارتباطات مکلف است فورا نسبت به فیلتر و مسدود سازی آن اقدام کند.

شرکت همه اعضا و صدور مصوبه به اتفاق آرا و بدون حتی یک رای منفی از ویژگی های این جلسه بوده است.

 

 

 

مقالهء من که در دوهفته نامهء هویس چاپ است  

مقالهء من که در دوهفته نامهء هویس چاپ است  

چگونگی سکونت ارامنه در تهران

گارگین فتائی

دوهفته نامه "هویس" شماره 209

14 بهمن ۱۳۹۴

.

  در زمان حکومت کریم خان زند، چند خانواده‌ی ارمنی در حومه‌ی شهر تهران و محله‌ی دولاب اقامت گزیدند که از ایشان جز چند قبر اطلاعات دیگری در دست نیست.

در مورد تاریخ مهاجرت اولین ارامنه به تهران سه نظر وجود دارد.

نظر اول این است که در زمان حکومت آغا محمدخان قاجار، گروهی از ارامنه توسط سپاهیان وی از ارمنستان به تهران که به تازگی به عنوان پایتخت ایران تعیین شده بود کوچ داده شده و در میدان وحدت اسلامی اسکان داده شدند. آن‌ها برای انجام مراسم دینی خود در بازارچه‌ی قوام‌الدوله محرابی ساختند که بعدها مبدل به کلیسای گئورگ مقدس شد.

نظر دوم این است که در سال ۱۳۵۸ه.ق. مطابق با ۱۷۵۰میلادی تعدادی از ارمنیان در دروازه‌ی شاه عبدالعظیم تهران ساکن بوده‌اند. از این رو می‌توان به‌تحقیق گفت که ارمنیان پیش از رسیدن کریم خان به سلطنت در سال ۱۱۶۳ه.ق.، در زمان نادرشاه افشار به تهران آمده بودند. این گروه در واقع اولین ارمنیانی بودند که از جلفا به تهران مهاجرت کردند. اندک اندک با مهاجرت ارامنه‌ی تبریز، سلماس، جلفای اصفهان و سایر نقاط ایران و نیز مهاجرت ارامنه‌ی خارج از ایران از جمله قفقاز و ترکیه‌ی عثمانی به تهران بر تعداد خانواده‌های ارمنی ساکن در تهران افزوده شد. در سال ۱۱۸۲ه.ق. مطابق با ۱۷۶۸میلادی یعنی در زمان کریم‌خان زند، ارمنیان تهران اولین کلیسای خود را به نام «تاتاووس و باردوقیموس مقدس» در کوچه‌ی ارامنه (کوچه‌ی موسوی کنونی در بازار حضرتی چهارراه مولوی) بنا کردند. اکثر ارمنیان این محله صنعتگر بودند. در زمان انتخاب شهر تهران به عنوان پایتخت در زمان قاجاریه، گروهی از این ارمنیان در توسعه و نوسازی شهر مشارکت داشتند.

نظر سوم این است که به دستور فتحعلی شاه قاجار ده تن از ارامنه‌ی شیشه‌گر جلفای اصفهان برای انداختن شیشه‌های قصر تازه‌ساز او به تهران آورده شدند. پس از چندی این شیشه‌گران خانواده‌های خود را هم از جلفای اصفهان به تهران آوردند و در محله‌ی دروازه‌ی شاه عبدالعظیم ساکن شدند.

در نخستین سال‌های سلطنت سلسله‌ی قاجار، ارامنه‌ی تهران در دو ناحیه از شهر مستقر بودند: یکی در محله‌ی دروازه عبدالعظیم (مولوی کنونی) و دیگری در دروازه قزوین (حوالی میدان وحدت اسلامی کنونی). رفته‌رفته که بر شمار ارمنیان تهران افزوده می‌شد آن‌ها محله‌های سابق خود را ترک کرده و در نقاط دیگری از تهران سکونت می‌گزیدند.

پس از انقلاب مشروطیت و پایان استبداد صغیر، ارامنه نیز که در راه برپایی مشروطیت همپای دیگر ایرانیان مبارزه کرده بودند به حقوقی دسترسی پیدا کردند و دیگر ناگزیر به سکونت در محله‌های خاص و معینی نبودند. در دوره‌ی قاجار (۱۲۴۱ه.ق. مطابق با ۱۸۲۲میلادی) ۵۷۵خانوار یعنی ۳۲۴۷تن ارمنی در شهر تهران ساکن بودند.

آمار فوق تنها در مورد ارامنه‌ی ساکن در تهران بود گرچه علاوه بر این، تعدادی از ارامنه نیز در روستاهای اطراف تهران ساکن بودند. معروف‌ترین روستای ارمنی‌نشین آن زمان ده ونک در شمال غربی تهران بود. ارامنه‌ی ساکن این روستا از چهارمحال و بختیاری به آن‌جا آمده و در این روستا به کشت و زرع می‌پرداختند. بنا بر آماری که هولستر می‌دهد در سال ۱۲۹۷ه.ق. مطابق با ۱۸۸۰میلادی ۶۹خانواده‌ی ارمنی برابر با ۲۱۲تن در دو روستای اطراف تهران ساکن بودند. علاوه بر ونک، ارامنه در روستاهای خوردین، دروس و بومهن هم ساکن بودند که ساکنان روستای دروس به‌تدریج این روستا را ترک و به روستاهای دیگر مهاجرت کردند.

ارامنه همواره با افزایش جمعیت شهر تهران به نقاط دورتر از مرکز اصلی شهر مهاجرت کرده‌اند و این‌که می‌بینیم در برخی نقاط شهر با وجود این‌که ارمنی نیست ولی کلیسای ارمنی هست – نظیر خیابان‌های مولوی و وحدت اسلامی- علتش این است که قبلاً این مناطق ارمنی‌نشین بوده و بعداً ارامنه از آن مناطق به نقاط دیگر شهر رفته‌اند.

 

 

  محله‌های ارمنی‌نشین کنونی در تهران:

 

۱- نارمک

در میان خیابان‌های محله‌ی نارمک، ارامنه بیشتر در جنوب در خیابان‌های بین آیت (سی‌متری نارمک) تا وحیدیه در خیابان دماوند یعنی خیابان‌های شهید میرحسینی (زرکش)، شهید اسماعیل افشاری (پدرثانی)، شهید سهیلیان (شیرمرد جنوبی)، شهید غیاثی‌پور (آبادان جنوبی)، میدان‌های ۸۴، ۸۵، ۸۶و ۹۲نارمک و خیابان‌های میرفخرایی، جنوب خیابان گلستان، ضلع جنوبی خیابان شهید ثانی (۴۶متری غربی) و مسیل باختر ساکن‌اند.

 

  2- مجیدیه

ارامنه‌ی مجیدیه بیشتر در مجیدیه جنوبی در خیابان‌های شانزده متری اول و دوم، خیابان استاد حسن بنا و سه‌راه ارامنه ساکن‌اند و کم‌تر در مجیدیه‌ی شمالی و شمس‌آباد سکونت دارند.

 

 

 

3- کریم‌خان

ارامنه‌ی این منطقه در خیابان‌های میرزای شیرازی، سنایی، قائم‌مقام فراهانی، هفت تیر، استاد نجات‌اللهی (ویلا)، لارستان، خیابان آبان و حافظ شمالی ساکن‌اند.

 

  4- حشمتیه

ارامنه‌ی این محله در خیابان‌های حشمتیه در نزدیکی سبلان شمالی و ده‌متری ارامنه ساکن‌اند.

 

  5- جمهوری

ارامنه‌ی این منطقه بیشتر در خیابان نادری (میرزا کوچک‌خان) ساکن‌اند.

 

  6- ونک

ارامنه‌ی این منطقه بیشتر در ده ونک و نزدیک باشگاه آرارات ساکن‌اند.

 

بیشترین شمار ارمنیان در مناطق فوق ساکن‌اند. مناطق دیگری نیز هستند که قبلاً ارامنه در ََآن‌جا بیشتر بودند ولی به‌تدریج از تعدادشان در آن محله‌ها کاسته شد و به محله‌های مورد اشاره رفتند. با این حال هنوز تعدادی از ارامنه در آن محله‌ها ساکن‌اند. این محله‌ها شامل عزیزخان در حسن آباد، دروس، عباس‌آباد، خیابان جم (فجر)، آرژانتین، شوش، مختاری، خیابان قزوین و شهرستان بومهن هستند.

 

بیشترین تعداد ارامنه در شرق تهران در منطقه‌ی ۸شهرداری ساکن‌اند. البته در مناطق صنعتی اتحاد، سازمان آب، خاک سفید، خرم‌دشت ، سیاه‌سنگ و کمرد در شرق تهران نیز کارگاه‌های فنی ارامنه هنوز مشغول به کارند.

 

 

 

 

 

در مورد فیلم قندون جهیزیه

در مورد فیلم قندون جهیزیه

جمع  آوری از گارگین فتائی

.

 

نام فیلم : قندون جهیزیه

کارگردان : علی ملاقلی پور

نویسنده : علی ملاقلی پور

تهیه کننده : سعید سعیدی

مدیر فیلمبرداری:مسعود سلامی

طراح صحنه و لباس: غزاله معتمد

بازیگران :صابر اَبَر ، نگار جواهریان، اکبر عبدی ، افسانه چهره آزاد و...

 

نقد و بررسی فیلم قندون جهیزیه 

کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟

صار اَبَر که این روزها تقریبا می توانید در تمام فیلمهای سینمای ایران ملاقاتش کنید، بازیگر نقش اصلی مرد می باشد. نگار جواهریان که در فیلمهای « ملبورن » و « حوض نقاشی » خوش درخشیده بود،نیز بازیگر نقش اصلی زن فیلم می باشد. اکبر عبدی هم که نیاز به معرفی ندارد، یکی از بازیگران نقش مکمل فیلم است.

 

داستان فیلم درباره چیست ؟

عطا ( صابر اَبَر ) و معصومه ( نگار جواهریان ) زوج جوانی هستند که به تازگی صاحبخانه شان به آنها اعلام کرده قصد دارد اجاره خانه را افزایش دهد. افزایش کرایه خانه باعث می شود تا عطا با پرداخت اجاره مشکل پیدا کند و...

 

کارگردان کیست ؟

علی ملاقلی پور که فرزند مرحوم رسول ملاقلی پورِ کارگردان می باشد. وی سالهاست که به عنوان دستیار کارگردان در سینما فعالیت می کند و در فیلمهایی نظیر « سیزده » و « اینجا بدون من » حضور داشته است. « قندون جهیزیه » اولین فیلمی است که علی ملاقلی پور کارگردانی کرده است.

 

 

حواشی فیلم؟

پس از به نمایش در آمدن فیلم « محمد رسول الله ( ص ) » ، برخی از سانس های نمایش فیلم « قندون جهیزیه » به این فیلم اختصاص یافت که همین موضوع سبب عصبانیت شدید علی ملاقلی پور شد. وی در بازی خیریه تیم منتخب ستارگان فوتبال جهان و ستارگان فوتبال ایران، به یکباره با لباسی که پوستر فیلم بر روی آن درج شده بود به میانه زمین دوید و تبدیل به جیمی جامپ دنیای فوتبال شد تا به این شکل به وضعیت بوجود آمده برای اکران فیلمش اعتراض کند!

 

نکات مثبت فیلم ؟

فیلم برای بیان داستان طنزش متوسل به انواع و اقسام توهین های اجتماعی و فردی نمی شود و بجای آن، موقعیت می سازد و از موقعیت هایش طنز می سازد. پس از مدتها، مشاهده یک طنز در سینمای ایران که در آن هیچکس به دیگری توهین نمی کند، یک امتیاز مثبت است.

« قندون جهیزیه » خوشبختانه چندتایی موقعیت طنز ناب هم ایجاد می کند که مخاطبش را بخنداند. البته ملاقلی پور نمی تواند در این ارتباط نمره کاملی بگیرد؛ تنها چند شوخی فیلم می گیرد.

بازی صابر اَبَر و نگار جواهریان برگ برنده « قندون جهیزیه » می باشد. این دو حضور بازی متفاوتی نسبت به آنچه که در چند سال اخیر از آنان شاهد بودیم در این فیلم ارائه کرده اند که تماشایی و بامزه هست.

 

نکات منفی فیلم ؟

فیلم شخصیت های مکمل گنگی دارد که داستانهایشان بی سر و ته است. داستانهای مکمل نظیر علاقه سرهنگ به مدیر ساختمان یا مخصوصا رابطه عطا و برادرانش، هیچ نقشی در پیشبرد فیلمنامه ندارند و اگر از فیلم حذفشان کنید هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

« قندون جهیزیه » در یک سوم پایانی بطور کامل از رمق می افتد و قادر نیست داستانش را به نقطه سرانجامی برساند و با یک پایان بندی بد، قائله را ختم می کند.

 

حرف آخر :

« قندون جهیزیه » بیشتر از هرچیز مخاطب را به یاد ساخته ارزشمند سینمای ایران ، « اجاره نشین ها » ، می اندازد. البته ابدا نباید هنگام تماشای « قندون جهیزیه » آن را با فیلم مذکور مقایسه نمود اما بهرحال حال و هوای مشترکی میان این دو فیلم حکمفرماست. اولین تجربه علی ملاقلی پور درخشان نیست اما مخاطب را ناامید هم نمی کند.

 

 

 

نقد فیلم قندون جهیزیه

قندون بی قند

قندون جهیزیه نخستین ساخته‌ی علی ملاقلی پور که به واسطه‌ی نام کارگردانش که فرزند یکی از مهم‌ترین کارگردانان پس از انقلاب سینمای ایران بوده و حواشی پیش‌آمده پیرامون بحث اکران آن بین تمامی مردم شناخته‌شده یک فیلم کمدی-فانتزی اجتماعی است که به چالش های مالی یک خانواده‌ی شهرنشین می‌پردازد.

قندون جهیزیه فیلم ضعیفی است که ضعف آن طبق معمول سایر فیلم های سینمای ایران ریشه در فیلم‌نامه‌ی آن دارد، فیلم در حقیقت داستانی کوتاه بیشتر نزدیک به یک ایده دارد که برای مدیوم فیلم بلند مناسب نیست و خرده داستان های فرعی آن نیز به‌اجبار درون فیلم‌نامه گنجانده‌شده تا شاید کمی از ملالت و سکون داستان اصلی بکاهد که آن هم به دلیل عدم درگیری با پی‌رنگ اصلی آزاردهنده است تا کمک‌کننده، در حقیقت ملاقلی پور تلاش داشته است یک کمدی موقعیت در روند قصه‌ای جدی شکل دهد اما به دلیل برخورد ساده‌انگارانه با ماجرا نه تنها کمدی موقعیت لوس شده است بلکه زیر متن جدی اثر نیز قربانی کمدی موقعیت شده و عملاً نه کمدی موقعیت به‌درستی خلق‌شده نه پس زمینه‌ی اجتماعی اثر تأثیرگذار گشته که بالمآل قندون جهیزیه تبدیل به فیلمی شلخته و آشفته گردیده، به سخن دیگر فیلم به دلیل آنکه داستانی فشرده و کوتاه دارد تمام طول فیلم صرف بازی با همین داستانک و خلق موقعیت های کمیک در دل آن شده بدون آنکه این موقعیت‌ها به پیشبرد داستان و قصه‌گویی منجر شود چراکه عملاً نویسنده تمام‌وقت خود را برای طنازی هزینه نموده بی‌آنکه بخواهد داستانی را پیش ببرد.

از سوی دیگر متأسفانه ملاقلی پور از این امر مهم غافل بوده است که کمدی موقعیت مبتنی بر کارکرد شخصیت‌ها است و تا زمانی که وجوه مختلف شخصیت‌ها برای مخاطب روشن نشود نمی‌توان انتظار داشت موقعیت‌هایی را که بر اثر واکنش شخصیت‌ها کمیک می‌گردد را درک نماید و برای آنکه شخصیت‌ها قابل‌درک شوند کمترین کار این است که پس زمینه و خاستگاه آنان به حد نیاز روشن شود، برای مثال شخصیت کمدی ماندگاری که پرویز صیاد با نام صمد خلق نمود به دلیل پیش‌زمینه‌ی که دارا بود برای بیننده قابل‌درک و ملموس بود و می‌توانست با آگاهی به او بخندد مضاف بر اینکه صمد نه تنها به وجود آورنده‌ی کمدی جذاب بود بلکه نوعی آگاه‌کننده و هشداردهنده نیز در مورد وضعیت جامعه و طبقه‌ی شهرنشین بی‌ریشه نیز بود لیکن در فیلمی مانند قندون جهیزیه به دلیل آنکه مخاطب نه می‌داند خاستگاه اجتماعی شخصیت‌ها کجاست، نه چرایی رفتارها را می‌فهمد و نه می‌تواند رابطه‌ی بین شخصیت‌ها را درک کند، به همین دلیل است که بسیاری از اتفاقات فیلم برخلاف منطق خود فیلم رخ می‌دهد به‌عنوان‌مثال زمانی که یکی از عوامل درخواست روتختی از زن خانه را می‌کند او به راحتی آن را در اختیارشان قرار می‌دهد بی‌ترس از حادثه‌ای ولی در موقع گم شدن قندون جهیزیه واکنش بسیار شدیدی نشان می‌دهد و جالب تر آنکه در پس این واکنش که انتظار ایجاد بحران در صورت پیدا نشدن قندان را ایجاد می‌کند هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌دهد و چند روز بعد صابر ابر قندان را در دفتر فیلم‌سازی پیدا می‌کند که نشان می‌دهد جواهریان به راحتی از خیر پیدا کردن قندان گذشته بوده است و یا نوع بحرانی که صاحب‌خانه برای خانواده ایجاد می‌کند ناگهان بی‌هیچ پیش‌زمینه‌ی منطقی فروکش کرده و تبدیل به یک موهبت می‌شود، بگذریم از اینکه شخصیت های برادر یا سرهنگ یا زن همسایه یا مسئول صحنه و لباس آن‌قدر ضعیف می‌باشند که بیشتر سایه‌ای از یک سیاهی لشگرند تا شخصیت و هیچ تأثیری در روند داستان ندارند، این ضعف در شخصیت‌پردازی نیز تا حدی ریشه در فقدان داستان دارد که نیاز به پرداخت شخصیت را ایجاد نمی‌کند و در نتیجه باعث آشفتگی فیلم و ضعف آن می‌شود.

یکی از نکات جالب‌توجه درباره‌ی قندون جهیزیه نوع نگاه ملاقلی پور به گروه فیلم‌سازی و کارگردان می‌باشد که نوعی هجو شخصیت های مشابه در دنیای واقعی هست یعنی قشر روشنفکر که تلاش می‌کند با شعار و نگاهی که برآمده از جای دیگری است مسائل طبقه‌ی کارگر را موردبررسی قرار دهد که اصولاً منجر به ساخته‌شدن آثاری الکن و یا غیر مرتبط با این طبقه می‌شود این هجو اما جالب تر می‌شود وقتی که به شکلی مصداق بیرونی آن در دنیای واقعی خود فیلم قندون جهیزیه و کارگردان آن می‌شوند به این معنا که همان‌طور که کارگردان درون فیلم دارد فیلمی راجع به طبقه‌ی فرودست می‌سازد بی‌آنکه درک درستی از آن داشته باشد به همین دلیل دائما شعار می‌دهد، ملاقلی پور نیز به دام شعار دادن و لودگی افتاده است، مسائلی مانند گفت‌وگو های بین ابر و جواهریان، مشکلات برادر و نبود موقعیت ازدواج، نوع برخورد عوامل فیلم با خانواده، زنجیروار بودن دلایل حوادث یا در آخر خطابه‌ی اخلاقی صاحب‌خانه دقیقاً مشابه همان برخوردی است که کارگردان درون فیلم با داستان طبقه‌ی کارگری دارد که مورد هجو ملاقلی پور قرارگرفته بی‌خبر از آنکه خود ملاقلی پور نیز در قندون جهیزیه عملی مشابه را تکرار می‌کند.

از دیگر نکات آزاردهنده‌ی قندون جهیزیه بحث فضاهای خواب‌وخیال فانتزی درون فیلم است که نه برای آن توجیه وجود دارد و نه کارکرد آن مشخص می‌شود و انگار کارگردان تنها به دلیل علاقه به چنین رخدادی آن را درون فیلم گنجانده که متأسفانه همین رخداد بی‌منطق نیز مانند ضربه‌ای لحظه‌ای است که زده می‌شود و بی‌آنکه دوباره تکرار شود رها می‌گردد هرچند که مشابه این عمل را باز هم می‌توان در جای دیگر فیلم دید و آن هم بحث ابزورد تلاش برای توجیه پوشش بر سر داشتن در فیلم است که هر بار برای آن منطقی تراشیده می‌شود و حتی یک بار تلاش مذبوحانه‌ای در جهت جالب تر شدن این منطق انجام می‌گیرد که صحنه‌ی درآوردن روسری توسط جواهریان موقع خواب است که باید پرسید به راستی کارکرد چنین صحنه‌ای کجاست آیا یک عمل اعتراضی است که اگر هست چه نتیجه‌ای خواهد داشت کما اینکه در فیلمی مانند تهران من حراج به مراتب این شیوه از اعتراض پررنگ تر رخ داد و نتیجه‌ای نداشت و یا یک قرارداد مابین فیلم و مخاطب است که آن هم جای سئوال است چه کارکردی در فیلم دارد؟

درباره‌ی میزانسن باید گفت فیلم تحت تأثیر نوعی ترس قرار دارد که به نظر می‌رسد از جانب کارگردان و عدم اعتماد ملاقلی پور به خود سرچشمه می‌گیرد و نشان از آن دارد که کارگردان اعتمادبه‌نفس لازم در جهت مدیریت میزانسن پلان های سنگین و پر شخصیت را ندارد چرا که اگر داشت به‌راحتی با این تعداد بازیگر می‌توانست فصل های جالبی را خلق کند که متأسفانه در این امر ناتوان بوده و عمده‌ی پلان های فیلم با دو یا سه شخصیت رخ می‌دهد و بعضاً نیز اگر چند شخصیت در قاب کنار هم قرار بگیرند بی‌هیچ چینش و اتفاقی پلان تمام می‌شود، در باب ریتم نیز فیلم متأسفانه موفق نبوده است و قندون جهیزیه دارای ضرباهنگ نامنظمی بوده (تند و کند) و همین نیز باعث گشته که فیلم در مقطعی دچار سکته شود و در انتها به شکلی پایان سرهم‌بندی شده داشته باشد، البته باید به این نکته اشاره کرد که ریتم تناوبی ذاتاً مردود نیست و فیلم‌هایی بوده‌اند که با وجود ضرباهنگ کاهشی- افزایشی توانسته‌اند تبدیل به اثری موفق شوند مانند فیلم (زندگی بهتر) ولی نکته‌ی مهم اینجاست که نویسنده و کارگردان از این امکان آگاهانه استفاده کند نه به جبر.

فیلم قندون جهیزیه برای با حواشی ایجادشده پیرامون آن نوعی انتظار در مخاطب ایجاد نموده که متأسفانه نمی‌تواند از پس برآورده کردن آن بربیاید، فیلم قصد دارد نگاهی بی‌طرفانه و نقادانه به وضعیت طبقه‌ی متوسط رو به پایین بیندازد و از مدخل طنز مشکلات و چالش‌های آن را بیان کند و در نتیجه نوعی کمدی سیاه خلق کند ولی متأسفانه تمامی این اتفاقات به دلایل مختلف رخ نداده و اثر نهایی فیلمی الکن و بی‌اثر گشته که تنها می‌تواند تماشاگر را با کمی چشم‌پوشی چند باری بخنداند، هرچند که کم لطفی است اگر به این نکته نیز اشاره نکنیم که در میان فیلم های کمدی مبتذلی که در همین اواخر شاهد آن بوده‌ایم قندون جهیزیه اثری آبرومندتر می‌باشد.

.

 

منابع

 

 

 

 

http://www.fardanews.com/fa/news/439482/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%87

 

http://moviemag.ir/cinema/zoom/iran/12340-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%82%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%87

 

 

 

 

 

 

یک مدرک تاریخی در منابع عثمانی در خصوص قراباغ

یک مدرک تاریخی در منابع عثمانی در خصوص قراباغ

(قابل توجه کسانی که هویت ارمنی قراباغ را مورد سوال قرار می دهند)

دکتر کارن خانلری

فروردین 1395

 

  .

http://hoosk.net/fa/karabakh/articles/item/575

.

 

 شمس الدين سامی فراشری فرهنگ نويس و فيلسوف عثمانی، در 1850 م در فراشر از توابع يوآنينای آلبانی به دنيا آمد. پس از پايان مدرسه، در1872م، به استانبول رفت و منشی اداره سانسور وزارت داخله عثمانی شد. سپس به عضويت کميسيون محمولات نظامی، که به منظور تسهيل حمل و نقل تدارکات نظامی در جنگ روسيه و عثمانی بنياد شده بود، درآمد. چندی به روزنامه نگاری روی آورد. وی در استانبول روزنامه ای به نام «ترجمان شرق» و در طرابلس روزنامه ای به نام «طرابلس گراپ» منتشر نمود. سلطان عبدالحميد دوم وی را به عضويت کميته بازرسی نظامی، که برای نظارت بر عملکرد ارتش تشکيل شده بود، درآورد و او تا پايان زندگی در اين سمت باقی ماند.

 

از شمس الدين سامی فراشری  تعداد 42 عنوان کتاب به چاپ رسيده است که از مهم ترين آنها می توان به فرهنگ جامع لغات تاريخ و جغرافيا («قاموسالاعلام») و «قاموسترکی» اشاره کرد. او در سال 1904 م درگذشت.

در آن زمان که هنوز جمهوری به نام «آذربایجان» در قفقاز وجود نداشت، اولین فرهنگ نویس رسمی  امپراتوری عثمانی، شمس الدين سامی در صفحه 845 جلد دوم «قاموسالاعلام» (چاپ 1306 هجری، 1889 م) در مورد ایالت «اریوان» (یروان) چنین می نویسد

 

«اریوان: ایالتی از ایالات قفقاز تحت اداره روسیه، که در جنوب رشته کوه قفقاز واقع شده است. این سرزمین در سال 1244 هجری (1829 م) از ایران به روسیه الحاق شده است...»

 

 

شکل 1: توضیح «اریوان» در جلد دوم «قاموسالاعلام» صفحه 845

 

 در ادامه توضیحات مربوط به یروان، تقسیمات قضایی هفتگانه آن ذکر شده (نک: شکل 2) و جالب اینکه از نخجوان (جزء «جمهوری آذربایجان»)، نووبایزید و سورمه لی (جزء جمهوری ترکیه) به عنوان تقسیمات مختلف ایالت «اریوان» نام برده شده است.

 

 

شکل 2: تقسیمات قضایی ایالت «اریوان» در جلد دوم «قاموسالاعلام» صفحه 845

 

 

 در همین بخش از «قاموسالاعلام»،  شهرها ونواحی گوناگون ایالت یروان آورده شده اند که در بین آنها «قره باغ» (قراباغ) نیز قید گردیده است (نک: شکل 3):

 

شکل 3: شهرها ونواحی گوناگون ایالت «اریوان» در جلد دوم «قاموسالاعلام» صفحه 846

 

 

 فرهنگ نویس رسمی امپراتوری عثمانی سپس در صفحه 3621 جلد پنجم «قاموسالاعلام» (چاپ 1314 هجری، 1896 م) به توضیح در مورد موقعیت جغرافیایی «قره باغ» (قراباغ) پرداخته و می نویسد (نک: شکل 4):

 

«قره باغ: بین ]رود[ کور و ]رودخانه[ آراس قفقاز در ایالت اریوان قرار دارد...»

 

شکل 4: موقعیت جغرافیایی «قره باغ» در جلد پنجم «قاموسالاعلام» صفحه 3621

 

 اين مدرک تاريخی، با توجه به منبع آن (فرهنگ جامع لغات تاريخ و جغرافيای دولت عثمانی*)، يعنی یک منبع رسمی دولت عثمانی و وارث حقوقی آن، يعنی دولت ترکيه، که همواره با حمايت همه جانبة مالی و معنوی خود سرمنشأ مطمئنی برای متفکران و تاريخ پردازان پان ترکيست بوده و هست، به خوبی نشان می دهد که قراباغ متعلق به ارامنه بوده و جزء «جمهوری آذربایجان» نمی باشد.

 

  *) فایل های الکترونیکی جلد یک تا شش «قاموسالاعلام»، که توسط «نظارت معارف» (وزارت علوم) وقت عثمانی به چاپ رسیده است، نزد نگارنده موجود می باشد.

 

 

 

حساسیت ایران به آرامش منطقه

حساسیت ایران به آرامش منطقه

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1683-

سرمقاله-حساسیت-ایران-به-آرامش-منطقه

.

سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با اعلامیه رسمی 14 فروردین نگرانی عمیق وزارتخانه متبوع خود را درباره از سرگیری درگیری نظامی در خط تلاقی جمهوری آذربایجان با منطقه ارمنی نشین قراباغ کوهستانی اعلام نمود.

حسین جابری انصاری سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اعلامیه مذکور تاکید نموده بود: ‌«...در حالی که منطقه شاهد اقدامات ویرانگر گروه های افراطی بوده و نیازمند آرامش و استقرار است دریافت اخبار نگران کننده از تشدید درگیری ها در منطقه قراباغ میان آذربایجان و ارمنستان موجب نگرانی شدید جمهوری اسلامی ایران است». وی در ادامه این اعلامیه طرفین درگیر را به پرهیز و خویشتنداری از هرگونه اقدامی که شرایط را سخت تر کنند دعوت نموده و توصیه کرده بود تا با توقف فوری درگیری ها همه تلاش خود را برای بازگشت آرامش و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات در چارچوب گروه های صلح و سازمان ملل به کار گیرند...

رادیو ایران نیز در پایان پخش اعلامیه مذکور به صورت جداگانه اعلام کرده بود که ترکیه در درگیری اخیر آذربایجان-ارمنستان از طرف آذربایجانی حمایت می کند... و اضافه نموده بود که استاندار آذربایجان شرقی از گلوله باران منطقه مرزی خداآفرین و مصدوم شدن برخی از تاسیسات آن جا خبر داده است...

روزنامه «ایران»، ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران نیز تیتر اول شماره 15 فروردین (3 آوریل) خود را همراه با عکسی بزرگ به این مسئله اختصاصی داده است...

به این ترتیب حساسیت شدید ایران به آرامش کل منطقه و در مورد اخیر به مسئله حفظ آرامش و امنیت در روابط دو همسایه شمالی خود چشمگیر می شود. حساسیتی که ایران در ارتباط با مناقشات آذربایجان و ارمنستان بارها آن را بر اساس پیروی از سیاست متعادل خود متجلی ساخته است.

ایران همچنین به مسئله دخالت های بیجای بازیگران منطقه ای و بین المللی در جوار مرزهای خود شدیداً حساس بوده و اعلام عدم بی طرفی ترکیه توسط رادیو ایران پیام هشداری غیر مستقیم به سر دمداران ترکیه درباره حساسیت های مذکور است، در رابطه با زمینه سازی آن ها برای ورود توطئه آمیز نیروهای خارجی به منطقه، به ترکیه ای که خود در جریان بحران سوریه در تبدیل منطقه به جولانگاه گروه ها و قوای تروریستی «تجربه ای غنی» اندوخته است.

همچنین ایران از عمق امیال توطئه آمیز و ضد روسی اخیر ترکیه به خوبی آگاه است، تمایلات مزورانه ای که با تشکلی جدید امکان بروز در بحران هایی از قبیل مناقشه قراباغ را نمایان می سازند، به این معنی که نظریه های حاکی از توطئه های مشترک ترکیه-آذربایجان در بطن تحولات جدید تجلی واقع بینانه تری می یابند.

جمهوری اسلامی ایران، اما با اتکاء به اصل آرامش و استقرار ثبات در جوار مرزهای مشترک خود، کلیه علل و مبناها را برای اقدامی فعال با هدف تثبیت و تقویت این آرامش را دارد.

 

 

 

 

نامه  نمایندگان اقلیت های دینی به وزیر کشور

 

 

 

 

 

سرنگونی 12 فروند از پهپادهای اسراییلی ارتش باکو توسط ارتش ناگورنو قراباغ

 

 

سرنگونی 12 فروند از پهپادهای اسراییلی ارتش باکو توسط ارتش ناگورنو قراباغ

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1684-

سرنگونی-12-فروند-از-پهپادهای-اسراییلی-ارتش-باکو-توسط-ارتش-ناگورنو-قراباغ

.

 

 

 

 

 باکو در جنگ قراباغ پهپادهای خریداری شده از اسراییل را با کارشناسان و هدایت گران اسراییلی به خدمت گرفته است.

جمهوری آذربایجان طی ده سال گذشته روابط بسیار راهبردی با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و همکاری های نظامی گسترده ای به ویژه در زمینه صنعت نظامی و مونتاژ پهپاد میان آنها در جریان بوده است.

 آلیک - باکو در جنگ قراباغ پهپادهای خریداری شده از اسراییل را با کارشناسان و هدایت گران اسراییلی به خدمت گرفته است.

جمهوری آذربایجان طی ده سال گذشته روابط بسیار راهبردی با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و همکاری های نظامی گسترده ای به ویژه در زمینه صنعت نظامی و مونتاژ پهپاد میان آنها در جریان بوده است.

گزارش های متعددی مبنی بر پرواز این پهپادها حتی قبل از نقض آتش بسی که توسط نیروهای باکو در منطقه مرزی خود با قراباغ صورت گرفت بر فراز همسایگان باکو ثبت شده اند. چندی پیش نیز یکی از این نوع پهپادها در همین منطقه توسط سپاه ردیابی و سرنگون شده بود.

 

 

آذربایجان و ارمنستان تصمیم‌ گیر نیستند قرا‌باغ وجه ‌المصالحه شده است

آذربایجان و ارمنستان تصمیم‌ گیر نیستند قرا‌باغ وجه ‌المصالحه شده است

  .

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1689-

آذربایجان-و-ارمنستان-تصمیم‌-گیر-نیستند-قرا‌باغ-وجه-‌المصالحه-شده-است

.

محمدرضا دماوندی، رئیس انجام دوستی ایران و ارمنستان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی می‌ گوید: قراباغ به یک وجه‌ المصالحه یا میدان بازی برای گرفتن امتیاز در نقطه‌ ای برای کار دیگری تبدیل شده است. به عبارتی قرا‌باغ موضوع نیست.

محمدرضا دماوندی، رئیس انجمن دوستی ایران و ارمنستان

دیپلماسی ایرانی: آنچه در درگیری های اخیر میان ارمنستان و آذربایجان بر سر مساله قراباغ، مورد توجه قرار می گیرد و در عین حال گمانه زنی های متعددی را به همراه داشته، حجم بالای تبادل آتش میان طرفین است. تقریبا 22 سال از آتش بس قراباغ می گذرد و طرفین به دفعات تبادل آتش و تلفاتی داشته اند، اما این بار حجم آتش میان دو طرف به حدی بالا بوده که این سوال را مطرح می کند که چه اتفاقی افتاده که چنین درگیری به وجود آمده است؟ همزمانی تنش میان ارمنستان و آذربایجان بر سر مساله قرا باغ با تنش میان روسیه و ترکیه، و همچنین اتفاقات روسیه و عراق، تعداد گمانه زنی ها را افزایش داده است. البته باید اصابت سه گلوله به خاک ایران را نیز به این موضوع اضافه کرد. بنابراین تمامی این موارد به عنوان تکه های یک پازل در کنار هم قرار می گیرند تا بتوان دقیق تر درباره این مسئله اظهار نظر کرد. با این وجود نمی توان درگیری های روزهای اخیر میان طرفین را ناشی از یک نگاه ساده انگارانه تلقی کرد: اینکه آذربایجان و ارمنستان خواستار تثبیت موقعیت خود در منطقه قرا باغ شده یا آنگونه که آذربایجان مدعی است، بخواهد زمین های از دست رفته خود را بازپس بگیرد. به طور حتم اتفاق، منشا یا تصمیمی بیرون از حیطه اختیارات ارمنی و آذری دارد. شاید بتوان گفت طرف ارمنی و آذری هر دو مجری یک داستان بودند نه یک تصمیم گیرنده. با چنین رویکردی باید گفت قرا باغ به یک وجه المصالحه یا میدان بازی برای گرفتن امتیاز در نقطه ای برای کار دیگری تبدیل شده است. به عبارتی قراباغ موضوع نیست و عاملی هم برای تشدید درگیری وجود نداشته است.

موضوع دیگر نقش گروه مینسک در حل بحران قراباغ است. واضح است که این گروه اگر می توانست کاری برای حل بحران انجام دهد، طی این سال ها انجام داده بود. این گروه فاقد توانمندی لازم برای به سرانجام رساندن بحران قراباغ است. دیگر آنکه باید پذیرفت اگر قرار است اختلاف میان ارمنستان و آذربایجان بر سر مساله قراباغ حل و فصل شود، باید در داخل منطقه با توجه به بازیگران منطقه ای به جمع بندی برسد. وقتی کسانی خارج از منطقه و از نقطه دیگر وارد موضوع می شوند، به طور حتم دنبال منافع خود بوده و منافع آنها با منافع منطقه ای همخوانی نخواهد داشت. این موضوع علت اصلی عدم توفیق گروه مینسک برای حل بحران است. منافع آمریکا و فرانسه و دیگر کشورهای خارج از منطقه متضاد با واقعیت های موجود در منطقه است. آنها تاکنون نتوانسته و نمی توانند کاری انجام دهند.

در نهایت آنکه وضعیت قراباغ به همان آتش بس گذشته باز می گردد. در واقع تنش های چند روز اخیر در نهایت به حالت قبل بازگشته و پایان پذیر نخواهد بود. بحران قراباغ می تواند در یک زمان دیگری و با یک بانی دیگری تکرار شود.

 

 

 

 

 

نقش ترکیه در منازعه جدید آذربایجان و قراباغ

نقش ترکیه در منازعه جدید آذربایجان و قراباغ

.

http://alikonline.ir/fa/fa/news/political/item/1690-

نقش-ترکیه-در-منازعه-جدید-آذربایجان-و-قراباغ

.

 

دیوید بابایان سخنگوی مطبوعاتی ریاست جمهوری خودخوانده قراباغ گفت که ترکیه در زمینه گسترش منازعه در منطقه نقش دارد.

به گزارش مشرق، حبیب فوعانی در مطلبی در روسیا الیوم به نقل از مطبوعات آذربایجان تأکید کرد، سفر الهام علی اف رییس جمهور آذربایجان در روز 25 اسفند ماه 1395 (15 مارس 2016) به ترکیه بدون شک از مهم ترین رویدادهای این ماه بود.

پایگاه اینترنتی آذربایجانی "1 نیوز" گزارش داد: این سفر روح تازه ای در شعار علی اف درباره "امت واحد و دو کشور" دمید.

این مساله پس از منازعه بر سر منطقه "ناگورنو قراباغ" که روسیه حاکمیت حقوقی باکو بر آن را به رسمیت می شناسد، قابل پیش بینی بود گرچه وقوع تیراندازی ها پراکنده همواره اتفاق افتاده است.

ترکیه در تلاش به منظور دامن زدن به این منازعه 30 ساله میان آذربایجان و ارمنستان است که در آن زمان منطقه ناگورنو قراباغ جدایی خود را از آذربایجان اعلام کرد.

هیئت های ترکیه در ماه های اخیر راهی باکو شدند، همچنین سلطان بزرگ (اردوغان) اگر عملیات تروریستی مستمر در شهرهای ترکیه نبود قصد آمدن به آذربایجان را داشت.

آذربایجان مدتی قبل از همسایگان خود و همچنین رژیم صهیونیستی سلاح می خرید و آن را در انتظار ساعت صفر انبار می کرد.

اردوغان جنون خود بزرگ بینی دارد و این مساله در صحنه رفتار سیاسی اش در سال 1998 میلادی آشکار بود.

وی گفته بود، مساجد ما پادگان های ماست، گنبد های ما کلاه خود ماست، گلدسته های ما نیزه های ماست، نماز گزاران ما، سربازان ما هستند، این ارتش مقدس از دین ما حفاظت می کند.

سیاست وی آن بود که "خداوند، شریک نمی پذیرد، حکومت شریک قبول نمی کند پس همه باید این را به خوبی بدانند".

اینگونه بود که کاخ جدید ریاست جمهوری با هزینه 600 میلیون دلاری با مساحت 200 هزار متر مربع ساخته شد که نگهبانان آن یونیفورم جنگی ارتش امپراطوری عثمانی را به تن دارند.

سلطان جدید عثمانی وقتی دستور سرنگون ساختن جنگنده روسیه در 3 آذر ماه 1394 (24 نوامبر 2015) را داد، نمی دانست این حماقت باعث کاهش نفوذش در سوریه و بسته شدن مرز هوایی سوریه با پیشرفته ترین سامانه پدافند ضد هوایی روسی به نام "اس-400" در برابر هواپیماهای جنگی خواهد شد.

شاید اردوغان می خواهد با دامن زدن به منازعه مسلحانه در حیات خلوت روسیه (منازعه قراباغ) از مسکو انتقام بگیرد، این موضوع به ویژه به خاطر وجود پایگاه نظامی در ارمنستان بسیار خطرناک است چه اینکه این کشور عضو سازمان معاهده امنیت گروهی است.

همچنین این امکان وجود دارد که منازعه مزبور باعث جذب جنگجوهای کشورهای مستقل مشترک المنافع به ویژه اوکراینی ها شود.

سرگئی شویگو وزیر دفاع روسیه به منظور خاموش کردن آتش تنش میان آذربایجان و ارمنستان با همتایانش در این دو کشور تماس گرفت.

سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز اقدامی مشابه با دو همتای آذربایجانی و ارمنستانی خود انجام داد.

سیمون بگداساروف مدیر مرکز پژوهش های خاورمیانه و آسیای میانه گفت: ارتش آذربایجان بر خلاف دفعه های گذشته منتظر رویدادهای غافلگیر کننده زیادی است، این مساله باعث شده سران این کشور به حمله ای شبیه درگیری با رژیم صهیونبستی در سال 2006 دست نزنند.

قرار است تماس هایی فوری میان کرملین با الهام علی اف رییس جمهور آذربایجان و سرژ سرکیسیان رییس جمهور ارمنستان در این منطقه حساس از دنیا و مقابله با تلاش به منظور انتقال منازعه سوریه و شرق اوکراین به آن انجام شود.

پیشتر گزارش ها از کشته شدن ده ها نفر در جریان درگیری‌ های سنگین بین نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه مورد مناقشه قراباغ خبر داده بود که از روز گذشته شنبه 2 آوریل (14 فروردین) آغاز شد. اما ارمنستان شمار کشته های خود را 18 نفر و جمهوری آذربایجان 12 نفر برآورد کرده است.

قراباغ اعلام استقلال کرده، اما هیچ کشوری در دنیا استقلال آن را به رسمیت نشناخته است. منطقه قراباغ از طرف جامعه جهانی بخشی از خاک جمهوری آذربایجان شناخته می‌ شود، اما تحت تسلط ارمنی‌ های ساکن این منطقه است.

 

 

 

 

 

 مزمور چهارم ، طلب کمک در تنگی

  مزمور چهارم ، طلب کمک در تنگی

 ای‌ خدای‌ عدالت‌ من‌، چون‌ بخوانم‌ مرا مستجاب‌ فرما. در تنگی‌ مرا وسعت‌ دادی‌. بر من‌ كرم‌ فرموده‌، دعای‌ مرا بشنو. 

ای‌ فرزندان‌ انسان‌ تا به‌ كی‌ جلال‌ من‌ عار خواهد بود، و بطالت‌ را دوست‌ داشته‌، دروغ‌ را خواهید طلبید؟ سلاه‌ 

اما بدانید كه‌ خداوند مرد صالح‌ را برای‌ خود انتخاب‌ كرده‌ است‌، و چون‌ او را بخوانم‌ خداوند خواهد شنید. 

خشم‌ گیرید و گناه‌ مورزید. در دلها بر بسترهای‌ خود تفّكر كنید و خاموش‌ باشید. سلاه‌. 

قربانی‌های‌ عدالت‌ را بگذرانید و بر خداوند توكل‌ نمایید. 

بسیاری‌ می‌گویند: «كیست‌ كه‌ به‌ ما احسان‌ نماید؟» ای‌ خداوند نور چهرة‌ خویش‌ را بر ما برافراز. 

شادمانی‌ در دل‌ من‌ پدید آورده‌ای‌، بیشتر از وقتی‌ كه‌ غّله‌ و شیرة‌ ایشان‌ افزون‌ گردید. 

بسلامتی‌ می‌خسبم‌ و به‌ خواب‌ هم‌ می‌روم‌ زیرا كه‌ تو فقط‌ ای‌ خداوند مرا در اطمینان‌ ساكن‌ می‌سازی‌.

 

 

Սաղմոս 4

ԴպրապետինԴաւթի  օրհնութեան  սաղմոսերգութիւնը 

Երբ  ձայն  տուիիմ   արդարութեան   համար   լսեցիր   ինձԱստուա՛ծնեղութեան  մէջ  ինձ  անդորր   տուիրողորմի՛ր   ինձ  եւ  ակա՛նջդիր  իմ  աղօթքին։

Մարդկա՛նց  որդիներմինչեւ  ե՞րբ  պիտի  խստասիրտ  լինէքինչո՞ւ  էք  ունայնութիւն  սիրում   եւ   ստութիւն  փնտռում։

Իմացէ՛քոր  Տէրը  զարմանահրաշ  գործեր  արեց  իր  սրբի  համարեւ  Տէրը  կը  լսի  ինձերբ  օգնութեան  կանչեմ  նրան։

Եթէ  բարկանաք՝  մի՛  մեղանչէքձեր  անկողնու  մէջ  ինչ  էլ  որ  ասէք  ձեր  սրտում՝  զղջացէ՛ք։ 

Արդարութեան  զոհե՛ր  մատուցեցէք  եւ  Տիրոջ  վրայ  յո՛յս  դրէք։

Շատերնասացին՝  «Ո՞վ  ցոյց  կը   տայ  մեզ  Տիրոջ  բարութիւնը»։   Քոերեսի  լոյսը   ծագեց   մեր   վրայ,

եւ  ուրախութիւն  տուիրմերսրտերին, ցորենի, գինու, ձէթի  բարիքով  յագեցրիր  նրանց։

 

Այսուհետեւ  մենք  խաղաղութեամբ  կը  ննջենք  ու  կ՚արթնանանք,   քանզի  դու  միայնՏէ՛ր,   ապահովութեան  մէջ  բնակեցրիր   մեզ։

 

Psalm 4

Hear me when I call, O God of my righteousness: thou hasten larged me when I was in distress; have mercy upon me, and hear my prayer.

O ye sons of men, how long will ye turn my glory into shame? How long will ye love vanity, and seek after leasing? Selah.

But know that the LORD hath set apart him that is godly for himself: the LORD will hear when I call unto him.

Stand in awe, and sin not: commune with your own heart upon your bed, and be still. Selah.

Offer the sacrifices of righteousness, and put your trust in the LORD.

There be many that say, Who will shew us any good? LORD, lift thou up the light of thy countenance upon us.

Thou hast put gladness in my heart, more than in the time that their corn and their wine increased.

I will both lay me down in peace, and sleep: for thou, LORD, only makest me dwell in safety.

 

 

 

 

مثبت اندیشی

مثبت اندیشی

گارگین فتائی

.

 

مثبت اندیشی

تنها به زبان آوردن اندیشه های نیک نیست

مثت اندیشی

به جا آوردن و عمل کردن به اندیشه های نیک است

مثبت اندیشی نه فقط پندار نیک

بلکه کردار نیک است

مثبت اندیشی یعنی

فراموش کردن شعارها

فراموش کردن  « مرده بادها »

یعنی دور ریختن « مرگ بر ها»

و بر پا ساختن « زنده بادها »

مثبت اندیشی یعنی

زدودن غبار کینه و نفرت از درون هر کسی

از درون تو و دشمنان تو

مثبت اندیشی یعنی

دوست داشتن دیگران

نه به اندازه خود

بلکه بیش از خود

مثبت اندیشی یعنی

گرفتن دست همیدگر

یعنی یار و یاور هم شدن

یعنی شریک درد دلها

و تسلی دهندهء قلبها

مثبت اندیشی

یعنی

این شعر سهراب

چشم ها را باید شست

جور دیگرباید دید

 

 

نقشه قفقاز در سال 1770م. آرشیو سلطنتی انگلستان

 

 نقشه قفقاز در سال 1770م. آرشیو سلطنتی انگلستان

موسسه ترجمه و تحقیق هور,

.

 

 نام آرتساخ (قراباغ کنونی) ،ارمنستان،و البانیای قفقاز(اران و شروان) ایران.

آیا نامی از جمهوری آذربایجان می توانید پیدا کنید

 نشریه Therebel.media چاپ کانادا :

ارامنه از زمان بسیار قدیم در این سرزمین زندگی می کنند.

نشریه Therebel.media چاپ کانادا با اشاره به درگیری های قره باغ- آذربایجان تاکید کرده است که قره باغ سرزمین ارمنی می باشد و ارامنه از زمان بسیار قدیم در این سرزمین زندگی می کنند. " اولیام هادریان " خبرنگار این نشریه می نویسد : در تاریخ دوم آوریل آذربایجان با استفاده از تانک ها ، هواپیماهای بدون سرنشین ، هلیکوپترها به جمهوری قره باغ حمله کرد و به سوی شهروندان غیر نظامی آتش گشوده است. این خبرنگار تاکید می کند که آذربایجان حقوق بشر را نقض می کند ، خبرنگاران خود را زندانی می کند ولی جامعه بین المللی به علت منابع نفتی آن کشور این اقدامات را نادیده می گیرد. وی توجه خوانندگان را به خطر نابودی مسیحیان در خاور نزدیک دعوت کرده و نوشته است : مسیحیان در سوریه و عراق از سوی تروریست ها اسلامی نابود می شوند. آذربایجان کشور اسلامی می باشد و اگر این کشور قره باغ را اشغال کند معلوم است که دست به نابودی مسیحیان مثل داعش خواهد زد.

 

 

 

 

 

هشتم اوریل سالروز درگذشت پابلو پیکاسو

 هشتم اوریل

سالروز درگذشت پابلو پیکاسو

 

 

 

 

امضای پیکاسو

 

 

 

تابلوی دن کیشوت اثر پیکاسو در سال ۱۹۵۵

 

 

 

 

تابلوی گرنیکا اثر پیکاسو به سال ۱۹۳۷

 

 

 

تابلوی دورا مار و گربه خلق شده در سال ۱۹۴۱

 

 

 

 

تابلوی نقاش و مدلش خلق شده در سال ۱۹۲۷.

این تابلو در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌شود

 

 

تابلوی پسری با پیپ خلق شده توسط پیکاسو

در سال ۱۹۰۷در دوره موسوم به دوره رز یا سرخ

 

 

 

مجسمه «پیکاسوی شیکاگو» اثر پیکاسو

به سال ۱۹۶۷که در معرض عموم قرار دارد

و او آن را به مردم شیکاگو تقدیم کرده است

 

 

 

 

 

بیستم فروردین ، سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

بیستم فروردین ، سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

 

 

 

سید مرتضی آوینی (شهریور ۱۳۲۶در شهر ری - ۲۰فروردین ۱۳۷۲در فکه) کارگردان فیلم مستند، روزنامه‌نگار حوزهٔ فرهنگی اهل ایران بود. مجموعه فیلم‌های مستند تلویزیونی او درباره جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناخته‌شده‌است.

سید مرتضی آوینی (شهریور ۱۳۲۶در شهر ری - ۲۰فروردین ۱۳۷۲در فکه) کارگردان فیلم مستند، روزنامه‌نگار حوزهٔ فرهنگی اهل ایران بود. مجموعه فیلم‌های مستند تلویزیونی او درباره جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناخته‌شده‌است.

آوینی در سال ۱۳۴۴به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. غزاله علیزاده، شهرزاد بهشتی و امیر اردلان از دوستان دوران دانشجویی او بودند

او با مریم امینی (زاده ۱۳۳۶) ازدواج کرد. به گفته همسرش، آنها پیش از ازدواج آشنایی چند ساله داشتند (از پانزده‌سالگی) و با هم کتاب ردو بدل می‌کردند، و به کنسرت و سخنرانی می‌رفتند

او که در آغاز خود را «کامران آوینی» معرفی می‌کرد، به اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث علاقه داشت. به ظاهر خود می‌رسید، کراوات می‌زد، و به فلسفهٔ غرب علاقه‌مند بود.

خودِ آوینی درباره جوانیش می‌گوید:

 

 

... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف می‌زنم. من هم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام. به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام. موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها از وقتم را به مباحثات بیهوده دربارهٔ چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه‌فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام، ریش پرفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان موجود تک‌ساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش ـ طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب‌هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده‌است که ناچار شده‌ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمی‌آید. باید در جست‌وجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهدیافت و در نزد خویش نیز خواهدیافت... و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم.

معماری را با علاقهٔ زیاد یادگرفت، ولی بعد از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) بنا به ضرورت‌های انقلاب آن را کنار گذاشت و به فیلم‌سازی پرداخت.

از اولین کارهای او در گروه جهاد می‌توان به مجموعهٔ شش‌روز در ترکمن صحرا، سیل خوزستان و مجموعهٔ مستند خان‌گزیده‌ها اشاره کرد.

گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت.

با پایان جنگ و در فاصلهٔ سال‌های پایان جنگ و تأسیس مؤسسهٔ روایت فتح، آوینی نوعی فعالیت هنری- مطبوعاتی را تجربه کرد. او در این دوره به سینما، هنر، فرهنگ واحد جهانی و مواجههٔ آن با مسائل مختلف فکر می‌کرد. حاصل همهٔ آن فکر کردن‌ها، تحقیق‌ها و مباحثات، نوشته‌هایی است که از او به جا مانده. تأملاتی در ماهیت سینما که در فصل‌نامهٔ فارابی به چاپ رسید و بعد مقالاتی با عناوین جذابیت در سینما، آینهٔ جادو، قاب تصویر، زبان سینما و... که از فروردین سال ۱۳۶۸در ماهنامهٔ سوره منتشر می‌شد. مجموعهٔ این مقالات در کتاب آینهٔ جادو که جلد اول از مجموعهٔ مقالات و نقدهای سینمایی اوست جمع‌آوری شد.

هرچند آشنایی با سینما در طول مدت بیش از ده سال مستندسازی و تجارب او در زمینهٔ کارگردانی مستند و به‌خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هر چیز به سینما بپردازد، ولی فکرها و حرف‌های او بیش‌تر از این‌ها بود. او در کنار تألیف مقالات تئوریک دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی درمورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک، تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تألیف کرد که بیش‌تر آن‌ها در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی- اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مقابله با فرهنگ واحد جهانی و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد تا بتواند جواب‌هایی برای همهٔ سؤال‌هایی که داشت پیدا کند.

آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، بر اثر اصابت ترکش مین باقی مانده از جنگ ایران و عراق کشته شد.

 

 

فیلم‌شناسی

شش روز در ترکمن صحرا

سیل خوزستان

خان گزیده‌ها

حقیقت

با دکتر جهاد در بشاگرد

هفت قصه از بلوچستان

با تیپ المهدی در محور رأس البیشه

شیر مردان خدا! کرب‌وبلا در انتظار است

روایت فتح

شهری در آسمان

 

کتاب‌شناسی

آئینه جادو

توسعه و مبانی تمدن غرب

گنجینه آسمانی

یک تجربه ماندگار

فردایی دیگر

حلزون‌های خانه به دوش

رستاخیز جان

آغازی بر یک پایان

فتح خون

امام و حیات باطنی انسان

با من سخن بگو دوکوهه

مرکز آسمان

نسیم حیات

سفر به سرزمین نور

انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر)

 

وی همچنین آثار منتشر نشده‌ای در حوزهٔ ادبیات دارد

 

 

 

 

 

اسب سفید پادشاه

اسب سفید پادشاه

جمع آوری از گارگین فتائی

.

 

 

 

کارگردان

محمدحسین لطیفی

تهیه‌کننده

محمدحسین لطیفی

مجید یاسر

فیلمنامه‌نویس

محمدحسین لطیفی

بازیگران

الناز شاکردوست

 مجید یاسر

فرهاد قائمیان

 لیدا عباسی

سید علی طباطبایی

 امیرعلی کاظمی

موسیقی

مازیار فلاحی

فیلم‌برداری

ابراهیم غفوری

تاریخ‌های انتشار

 ۳۰اردیبهشت ۱۳۹۳

 

مدت زمان

 ۹۰دقیقه

کشور

ایران

زبان

فارسی

اسب سفید پادشاه فیلمی به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تولید سال ۱۳۹۳می‌باشد.

 

خلاصه داستان

فیلم دربارهٔ دختر جوانی به نام ماری است که پس از چند ماه از زندان آزاد می‌شود و در صدد یافتن نامزد خود بر می‌آید. او برای یافتن نامزدش و خروج از بحرانی که در زندگی گرفتار آن شده دست به دامان یاشار دوست سهیل می‌شود؛ اما طولی نمی‌کشد که در می‌یابد که سهیل در شرف ازدواج با دختر دیگری است ...

 

 

 

 

ادامه نوشته

جناب‌خان

جناب‌خان

.

اولین حضور

کوچه مروارید

آخرین حضور

خندوانه

هدف

ازدواج با دختر مورد علاقه خود "احلام" بعد از ۳۰سال، راه‌اندازی شعبه‌های لبوفروشی در شهرهای مختلف جهان، خرید یک مدافع مرکزی بین تیاگو سیلوا و داوید لوئیز برای باشگاه پاری سن ژرمن.

 

ساخته شده توسط

هدیه هاشمی

ایفای نقش توسط

محمد بحرانی (صداپیشه

مهدی برقعی (عروسک‌گردان)

حامد ذبیحی (عروسک‌گردان)

 

نوع

عروسک انسان نما

جنسیت

مرد

ویژگی

علاقه زیاد به آلوئه‌ورا و باشگاه فوتبال صنعت نفت آبادان، تیم ملی فوتبال برزیل و خواندن ترانه‌های جنوبی و محلی، علاقه به احلام و فلافل و سمبوسه

 

شغل

لبو فروش، مالک باشگاه پاری سن ژرمن

 

ملیت

ایران

 

جناب خان شخصیتی عروسکی است که ابتدا در مجموعه نمایش خانگی کوچه مروارید در نقش لبو فروش جنوبیو سپس در سری دوم و سوم مجموعه خندوانه به عنوان یک استندآپ کمدین ظاهر شد. صدا پیشگی این عروسک به عهدهٔ محمد بحرانی و عروسک گردانی بر عهدهٔ مهدی برقعی و حامد ذبیحی می‌باشد. او علاقه زیادی به خواندن ترانه‌های بندری دارد. او لبو فروشی را از کودکی آغاز کرده و از بیست سالگی عاشق دختری به نام احلام شده و طی این مدت هر هفته با خانواده به خواستگاری احلام می‌رود و هربار به دلیلی جواب منفی می‌گیرد. او با فروش لبو توانسته ثروت زیادی به دست آورد. او اصطلاحاتی برای خود دارد که بعضی از آنها عبارتند از: "میام براتا"، "هه هه و..." از خصوصیات بارز جناب خان می‌توان به بیان مشکلات مردم ایران و خوزستان به زبان طنز اشاره کرد.