خداستایی

خداستایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موسیقی و مذهب

موسیقی و مذهب

گارگین فتائی

 

در قرون متمادی مذهب به طرق گوناگون و به طرز فراوان از موسیقی در بیان عقائد و اصول و مبانی و یا واقعه ای تاریخی مربوط به خود بهره جسته است .

فایده موسیقی در این است که اگر موضوعی از طریق آن بیان شود معمولاً بهتر در اذهان باقی می ماند زیرا به ان موضوع طنین اهنگین می بخشد. به همین خاطر برای اینکه موضوعی بهتر در ذهن کودکان بماند آن را به صورت موسیقی بیان می کنند .

در ائین هندو موسیقی در معابد انها وجود دارد که حالت خلسه گونه داشته و قدمت سازهای مورد استفاده به قدمت سرزمین هند است.

 

 

 

در آئین زرتشت ٰ کتاب دینی زرتشتیان یعنی اوستا مشتمل بر سرودهای منظومی است که در قالب عناوینی چون یشتها و یسنا خوانده می شود .

 

 

 

 

در آئین یهود تورات به صورت اهنگین درکنیسه ها خوانده می شود و البته ممنوعیت پیکرتراشی و ساخت مجسمه که در این آئین به آن تاکید شده باعث گرایش بیشتر آنها به موسیقی و بویژه به سازهای شوفار یا شیپور و ویولون شده است .

 

 

 

 

در اسلام تلاوت و قرائت قرآن ، خود رشته و مبحث جداگانه ای است که اصول خاص خود را دارد  .

 

 

 

در این دین موسیقی بویژه در مذهب شیعه بیشتر اعمال می شود که  در بیان وقایع تلخ و شیرین نظیر واقع عاشورا و یا تولد ائمه نمود می یابد که به صورت تعزیه خوانی ، روضه خوانی ، نوحه خوانی ، مرثیه سرایی و نظایر آن است .

 

 

 

 

قبائل گوناگون آفریقائی و بومیان و سرخپوستان آمریکا هم مراسم مذهبی خود را به صورت اهنگین و همراه با سازها و بویژه سازهای ضربی انجام می دهند.

 

 

 

اما در بین ادیان بیشترین بهره را از موسیقی ، مسیحیت برده است. در آئین مسیح نحوه استفاده از موسیقی در سه مذهب یا فرقه بزرگ متفاوت است .

در کلیسای ارتودکس موسیقی مورد استفاده حالت قدیمی و سنتی خود را حفظ کرده و در واقع همان موسیقی دوران قدیمی کلیساست  . در این کلیسا قسمت عمده مراسم صرف خواندن سرودها و ادعیه به گونه اهنگین و به صورت فردی یا دسته جمعی می شود که ساخته مقامات ارشد قدیمی این کلیساهاست ودر واقع وقایع کتاب مقدس و انجیل به صورت سرود بیان می شود.

در کلیسای کاتولیک موسیقی حالت کلاسیک تر و عمیق تری دارد زیرا از آنجایی که در اروپای غربی و در کانون فرهنگی اروپا یعنی ایتالیا و فرانسه و اتریش  رشد یافته لذا عمدتاً ساخته اهنگسازان طراز اولی چون

ولفگانگ امادئوس موتسارت ، پالسترینا ، ویوالدی ، مونته وردی ، پرگولزی و نظایر آن است .

در این کلیسا آهنگها مبتنی بر متدهای آکادمیک موسیقی و در واقع موسیقی کلاسیک روحانی است .

کلیسای پروتستان استفاده از موسیقی را به اوج خود رسانده است در این کلیسا موسیقی مطابق با متد آهنگهای روز است و در فرقه های متاخرتر آن بویژه در فرقه های پنطیکاستی که احساساتی تر هستند آهنگها  با سازهای جدیدتر و توام با جاذبه و روح معنوی بیشتری است به گونه ای که به راحتی تفاوت آن با سایر آهنگهای روز احساس می شود.

در این کلیسا معمولاً آهنگها در قبل و بعد از موعظه اجرا می شود و دو دسته هستند

دسته اول آنهایی هستند که در واقع از لحاظ مبانی با سایر ادیان مشابهند که مزامیر داوود بهترین نمونه آنهاست .

دسته دوم آنهایی هستند که اصول خاص آئین مسیحیت را در قالب موسیقی بیان می کنند .

 

 

 

 

Ուր է կորել հայերեն լեզուն

Ուր է կորել հայերեն լեզուն

Գարեգին ֆաթայի

 

Նա Ռուսաստանում է

Հայ  է

Բայց  իր ընկերոջ հետ հայերեն չի խոսում

Նա Ֆրասիայում է

Հայ  է

Բայց  հայերեն չի գրում

Նա Ամերիկայում է

Հայ է

Բայց  իր որդին արդեն հայերեն չի խոսում

Հայը քիչ քիչ դարնում է կես հայ  և վերջապես ոչինչահայ

Ուր է գնում իմ լեզուն

Իմ ալեհեր հայոց  լեզուն

Կես դար էլ մնացել է

Որ ոչ մի հայ հայերեն չը խոսի

Ինչու այս քան ան տարբեր

Ինչու դարեր տանջանք մի լեզւի պահպանման համար

Այս քան հանգիստ մոռացւում է!?

 

 

 

اسیرغم

 

اسیرغم

گارگین فتائی

 

روزها می گذرند و او بزرگ تر می شود

به مدرسه و دانشگاه می رود

سپس جذب محیط کار می شود

اما همیشه غمگین است

به عروسی می رود

همگی شادی می کنند

اما غم دست از سر او برنمی دارد

یک روز را می گذراند

همه حرف می زنند و او نیز پاسخ می دهد

اما وقتی به رخت خواب می رود

حس می کند چیزی جز اندوه نصیبش نشده است

زندگی همچنان می گذرد

خیلیها را می بیند که ظاهری ارام دارند

و لبخندی بر لب

و گویا  از گذران زندگی راضیند

اما او از هیچ چیز راضی نیست

زیرا اندوه با او عجین شده است

خنده اش نمی گیرد

اگر هم می خندد از ته دل نیست

لبخند از لبانش محو شده است

با دوستانش اوقاتی می گذراند

سربه سرشان می گذارد

اما چیزی که او را شاد سازد پیدا نمی کند

در انبوه جمعیت احساس تنهایی و اندوه می کند

به راستی که چرا او تا این حد غمگین است!؟

 

 

 

باجه تلفن

 

اینجا کشور ژاپنه

 باجه هاي قديمي تلفن هاي عمومي که الان شده آکواريوم ماهي.

به این میگن فرهنگ زیباسازی شهر

 

 

عجیب ترین سنگ روی زمین!!!

 

عجیب ترین سنگ روی زمین!!!

ارسالی از سوی یکی از دوستان

 

 "Pyura chilensis" نوعی سنگ عجیب است که در سواحل شیلی به طور فراوان وجود دارد. این سنگ ها در ظاهر بسیار بد چهره و شاید بی ارزش باشند اما اگر از وسط باز شوند تازه زیبایی و اسرار پنهانشان را نشان خواهند داد.این سنگ در واقع یک موجود دریایی است که تنها از آب دریا تغذیه می کند و گوشتی قرمز رنگ دارد. قسمت سنگی بدنش نیز برای محافظت از این گوشت است. در شیلی گوشتی که در میان این سنگ وجود دارد را به عنوان یک غذای گران و البته خوشمزه سرو می کنند.

 

 

 

نکته های پندآموز

 

نکته های پندآموز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ستاره

 

ستاره

گارگین فتائی

 

درشهر خودم

می شد خیلی از ستاره ها را دید

آسمان ، قابل دیدن بود

و من خیلی وقتها ماه را می دیدم

نه تنها در شهرم که در تمام سرزمینم

ستاره ها و مهتاب را خوب می دیدم

اما وقتی به جای دیگری رفتم

هر چه نگاه کردم

نه اثری از ستاره ها بود و نه از مهتاب

گویا همگی ز نظرها پنهان شده اند

و بر من روی خوش نشان نمی دهند

شاید وفور ستاره ها در شهر و سرزمینم

به معنی قلبهای  پرستاره بود

که با رفتنم به خاموشی گرائید

اکنون مدتهاست که نه ستاره ای میبینم

و نه نور ماهی

ستاره خوش چهره  و ماه نیک روی

از من روی برگردانده اند

و اما هر کس در درون خود نیز ستاره ای دارد

که از هر ستارهء آسمانی تابنده تر است

من در سرزمین خودم ستاره ای داشتم

که همچون ماه در قلبم می درخشید

ستاره های دیگر را می توان به فراموشی سپرد

اما ستاره ای که همراه عشق باشد

از دل کنده نخواهد شد

و تا زمانی که قلب می تپد

یاد این ستاره با اوست

و قلب به خاطر وجود این ستاره است

 که هنوز امید به تپیدن دارد

ستاره مرا به من باز گردانید

من ستاره ام را می خواهم

تا کی حسرت دوری و فراغ او را

در قلب بپرورانم

ای ستارهء من

ای پارهء وجود من

طاقتم تاب شد

بیا و در کنار من بمان

حتی آرزوی یک لحظه دیدارت

مرا رها نمی سازد

اکنون که به تو نیاز دارم کجایی!

اکنون که غرق در تنگناها

غرق درگرفتاریها و مصیبتها هستم

کجایی که با دستان خود

اشکهای پردرد چشمان را پاک کنی

ای ستارهء من بیا و دستم را بگیر

مرا از اینجا ببر

ببر به جایی که

هیچ معیاری و شرطی برای زندگی نباشد

زندگی فقط برای زندگی باشد و بس

پانترکیسمو و زیاده خواهی

پانترکیسمو و زیاده خواهی

 

قلمرو مورد ادعای پانترکیستها

 

 

 

 

بر طبق این نقشه آنچه که پانترکیستها در مورد احیاء توران بزرگ و ترکیه بزرگ ادعا می کنند شامل کل آسیای مرکزی ، قسمت های وسیعی از روسیه کنونی ، قسمت شمال غربی و شمال ایران ، ترکیه و منطقه بالکان و ارمنستان و قفقاز را در برمی گیرد

 

نقشه رنگی زیاده خواهی

 

 

رویای آذربایجان واحد

 

این همواره از خواستهای پانترکیستها و پان اذریست ها بوده است.

پان آذریسم محصول و نتیجه مستقیم پانترکیسم هست که اصلی jرین هدف آن اتحاد ممالکی که یا آذری زبان هستند و یا آذری از زبانهای رایج در آنها است و الحاق آنها به جمهوری آذربایجان است

به راحتی می توان فهمید که چه کشوری به این تحریکات دامن می زند

 

چشمداشت پانترکیستها به برخی نقاط ایران زمین

 

اینها مناطقی است که پانترکیست ها و پان اذریست ها در ایران به آنها چشم داشت دارند بویژه استانهای آذربایجان شرقی ، آذربایجان غربی ، اردبیل , قزوین ، زنجان ، همدان ، ترکمن صحرا

 

گرگان خاکستری ، نماد پانترکیسم

 

گرگان خاکستری، نماد پانترک روی جلد نشریه بوزکورت (گرگ‌های خاکستری) ارگان پان‌ترکی فاصله سال‌های ۱۹۳۹-۱۹۴۲. کادر نقطه چین، وسعت امپراطوری مورد نظر پان ترکیست‌ها را شامل مناطق شمالی ایران و افغانستان نشان می‌دهد. روی عنوان نشریه جمله "نژاد ترک، برتر از همه نژادها" نوشته شده و تصویر گرگ خاکستری درون ماه و ستاره به چشم می‌خورد

ادامه نوشته

تناقض

تناقض

گارگین فتائی

 

روز و شب بنهاده ایم ، نام یعنی زندگی

بهر آن تن می دهیم ، به اسارت ، بندگی

گاه می خندیم و گه گریان شویم در طول عمر

گاه شاد و با نشاطیم ، گاه اوج خستگی

عده ای نامیده ایم افراد باهوش وزرنگ

عده ای باشند دربی عقلی و بی عرضگی

دست هم گیریم بعضی وقتها همچون دو یار

گاه خود در عمق درد و ماتم و درماندگی

گاه حرفی می زنیم سرشار  از بیهودگی

گه سخن گوئیم با نیکویی و زیبندگی

عده ای بی غم  ، بدون درد پول و احتیاج

عده ای باشند در بیچارگی  ، آوارگی

عده ای در فکر توحید و معاد و آخرت

عده ای حیران و نالان غرق در می خوارگی

آدمی بینی نمی داند که اصلاً عشق چیست

آدمی بینی شده مجنون از دلدادگی

زندگی , ضد و نقیض است و تناقض ها زیاد

هر تکان و لحظه اش در عین سختی، سادگی

روزهء ارامنه

 

روزهء ارامنه

گارگین فتائی

 

 هم اکنون در ماه مبارک رمضان هستیم و مسلمانان سراسر جهان در این ماه به منظور نزدیکی به خداوند روزه می گیرند . در اینجا اطلاعاتی در مورد روزهء ارامنه و چگونگی ، انواع و زمان آنها ارائه می گردد

 

به طور کلی روزهء ارامنه بر دو نوع است

 

1: پاس ( به ارمنی պաս و به انگلیسی pas )

پاس یا پاهک ( به ارمنی պահք و به انگلیسی pahk ) به معنای نگهداری و پرهیز است زیرا ر این نوع روزه ، شخص روزه دار از خوردن برخی از خوراکیها پرهیز می کنند و نه همهء آنها در واقع در این نوع از روزه ، روزه داران نباید غذاهای گوشتی و تهیه شده از شیر و تخم مرغ را بخورند و عمدتاً غذاهای مورد استفاده ، خوراکیهای گیاهی می باشند  . لذا به نظر می رسد که بهترین ترجمه برای آن ، روزهء پرهیز باشد .  این نوع روزه ، خود دارای انواعی است

 

 الف روزهء بزرگ

مِتس پاس به ارمنی մէծ պաս  به انگلیسی mets pas )بزرگ ترین روزهء ارمنیان است  که فاصلهء زمانی آن از زمان جشن بارِگِندان baregendan ( معادل جشن برغندان در ایران باستان ) تا یک روز قبل از عید پاک است و حدود 48 روز ( هفت هفته ) طول می کشد . زمان دقیق آن از دوشنبهء بعد از جشن برغندان تا شنبهء بزرگ قبل از عید پاک است . از آن جائی که زمان عید پاک بین ماههای فروردین و اردیبهشت متغیر است لذا نمی توان زمان کاملاً ثابتی برای این روزه تعیین کرد ولی زمان نسبی آن را می توان بین اسفند تا فروردین دانست . این روزه از جانب حواریون مسیح وضع شده است که البته گفته می شود که ریشه در روزهء چهل روزهء مسیح دارد و فلسفهء آن بیشتر سلامت کامل روح و جسم است . به این روزه  کاراسنورداکان karasnordakan به معنای چهل روزه هم گفته می شود .

 

 ب: روزه یا پرهیز یک روزه

بنابر دستور حواریون ، این روزه در روزهای یک شنبه و آدینه باید باشد

 

 ج: آراجاوِراتس arajaverats

به معنای روزهء پیش درآمد است . این روزه از سوی گریگور روشنگر تعیین شده و مدت آن پنج روز است .

 

 

 

د: شاباتاپاهک shabatapahk

شابات ، ریشه در سبت عبری داشته و به معنای روز شنبه  و نیز هفته است . این روزه یک روزهء یک هفته ای منتسب به گریگور روشنگر و دو تن از قدیسین است .

 

 ه: ناواگادیاتس navagadiats

این روزه میان پنج عید مهم کلیسای ارمنی  واقع شده و زمانهای آن چهار و هشت و یک و پنج روز است .

 

 2: ծոմ ( tsom )

این روزه به فارسی معادل صوم است که ریشه در واژهء عبری صوم به معنای روزه دارد  . این روزه تا حدی شبیه روزه در اسلام است . در این نوع روزه ، روزه داران از غذای ظهر تا ناهار ظهر روز بعد لب به خوراک و آشامیدنی نمی زنند بنابراین مدت آن بیست و چهار ساعت است و روزه دار ، هر وقت از سال که بخواهد می تواند آن را بگیرد . این نوع از روزه معمولاً به منظور اتخاذ تصمیمات مهم و در پیشگاه خداوند و عهد با او گرفته می شود ویا اینکه شخص گناهکار ، به منظور جلب بخشش خداوند ، این نوع روزه را می گیرد .

 

البته روزه در کلیسای حواری ارمنی ، اختیاری است  .

 

 

منابع

1: کلیساهای ارامنهء ایران – ادیک باغداساریان – ناشر مولف – چاپ نخست 1380

2: شوقاردزاک ( نورافشان) – اسقف اعظم فقید آرداک مانوکیان – انتشارات شورای خلیفه گری ارامنه تهران  - جلد اول – چاپ 2009 ( به زبان ارمنی )

اصل قورباغه‌ای  

 

اصل قورباغه‌ای 

 

اگر يک قورباغه تيزهوش و شاد را برداريد و داخل يک  ظرف  آب جوش بيندازيد قورباغه چه کار مي کند؟

بيرون مي پرد! در واقع قورباغه فورا به اين نتيجه مي‌رسد که لذتي در کار نيست و بايد برود!

حالا اگر همين قورباغه يا يکي از فاميل‌هايش را برداريد و داخل يک ظرف آب سرد بيندازيد وبعد ظرف را روي اجاق بگذاريد و به تدريج به آن حرارت بدهيد قورباغه چه کار مي کند؟

استراحت ميکند...چند دقيقه بعد به خودش مي گويد: ظاهرا آب گرم شده است و تا چشم به هم بزنيد يک قورباغه آب پز آماده است.

 

نتيجه اخلاقي داستان!

زندگي به تدريج اتفاق مي افتد.ماهم مي توانيم مثل قورباغه داستانمان ابلهي کنيم وبه گرمای تدریجی آب عادت کنیم و وقت را از دست بدهيم وناگهان ببينيم که کار از کار گذشته است .همه ما بايد نسبت به جريانات زندگي مان آگاه وبيدار باشيم.

 

سوال؟

اگر فردا صبح از خواب بيدار شويد وببينيد که بيست کيلو چاق شده ايد نگران نمي شويد؟

البته که مي شويد!سراسيمه به بيمارستان تلفن مي زنيد: الو، اورژانس، کمک، کمک، من چاق شده ام!

اما اگر همين اتفاق به تدريج رخ بدهد، يک کيلو اين ماه، يک کيلو ماه آينده و... آيا باز هم همين عکس العمل را نشان مي دهيد؟ نه! با بي خيالي از کنارش مي گذريد.

براي کساني که ورشکسته مي شوند، اضافه وزن مي آورند، طلاق مي‌گيرند، يا آخر ترم  مشروط  مي شوند، اين حوادث دفعتا اتفاق نمي افتد يک ذره امروز، يک ذره فردا و سرانجام يک روز هم انفجار و سپس مي پرسيم: چرا اين اتفاق افتاد؟

زندگي ماهيت انبار شوندگي دارد. هر اتفاقي به اتفاق ديگر افزوده مي‌شود، مثل قطره هاي آب که صخره‌هاي سنگي را مي فرسايد.

اصل قورباغه‌اي به ما هشدار مي‌دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می‌کنید باشيد!‌

ما بايد هر روز اين پرسش را براي خود مطرح کنيم: به کجا دارم مي روم؟ آيا من سالمتر، مناسبتر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته‌ام هستم؟ و اگر پاسخ منفي است بي‌درنگ بايد در کارهاي خود تجديد نظر کنيم.

خلاصه کلام شايد اين نکته رعب انگيز باشد اما واقعيت اين است که هيچ ثباتي در کار نيست يا بايد به جلو پيش برويد يا بلغزيد وپايين بيفتيد.

 

برگرفته از کتاب آخرين راز شاد زيستن

نوشته آندره متيوس

یتیمچه ، یک غذای خوش مزهء ایرانی

یتیمچه ، یک غذای خوش مزهء ایرانی

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%db%8c%d8%aa%db%8c%d9%85%da%86%d9%87&SSOReturnPage=Check&Rand=0

 

 

بادمجان ها را پوست کنده, آنها را به صورت مکعب هایی به اندازه 2 سانتی متر برش می دهیم و نیم ساعت در آب و نمک می خوابانیم.

در قابلمه ای پیازها را در کره تفت می دهیم و بادمجان ها را بعد از آبکش کردن به آنها می افزاییم.

پس از این که بادمجان ها کمی نرم شد, گوجه فرنگی ها را بدون پوست به صورت مکعبی خرد کرده و با نمک و فلفل به مخلوط پیاز اضافه می کنیم.

درب قابلمه را می گذاریم تا مواد چند جوش بزند.

سیب زمینی ها را پس از پوست کندن, مکعبی خرد کرده و در ظرفی جداگانه سرخ می کنیم.

سیب زمینی ها و دسر را به بادمجان ها اضافه می کنیم و اجازه می دهیم به مدت 10 دقیقه ی دیگر مواد بپزد.

قابلمه را از روی حرارت برمی داریم, غذا را در بشقاب مناسبی و سرو می کنیم.

نکته: این غذا را می توان با کدو سبز نیز طبخ کرد.

 

مواد لازم برای 4 نفر:

 

1 کیلو گرم بادمجان قلمی

1 عدد پیاز متوسط خلالی خرد شده

50 گرم کره

3 عدد گوجه فرنگی

2 تا 3 عدد گوجه فرنگی

1 حبه سیر ساطوری شده

نمک و فلفل به مقدار لازم

 

 

 

نکات تغذیه ای

مقدار مواد مغذی به ازای هر نفر:

274 کیلو کالری

9 گرم پروتئین

41 گرم کربو هیدرات

11 گرم چربی

 

 

منبع:

مجله هنر آشپزی

 

 

 

 

حلول ماه مبارک رمضان

حلول ماه مبارک رمضان

 

امسال هم ماه مبارک رمضان فرا رسید

البته مدتی ات که ماه رمضان در فصل گرما افتاده است .

مشکل فصل گرما اینه که تحمل تشنگی و نخوردن آب خیلی سخت میشه و البته این هم نشانه آزمایش الهی برای کسانی است که بخواهند عشق واقعی خود را به خداوند به اثبات برسانند.

شبهای رمضان در ایران واقعاً قشنگه

صفهای مردم برای گرفتن نان و افطاری ، آش و هلیم ، زولبیا بامیه و سریالیهای تلویزیون که برای رمضان تهیه میشند و برخی از اونها واقعاً قشنگ و پرمحتوا هستند .

تغریباً همه ادیان دارای روزه هستند و البته در هر دینی اسم و روش خاصی داره که همگی اونها به منظور نزدیکی به خداوند و سعی در دوری از گناه اعمال می گردد.

حلول ماه مبارک رمضان را

به همهء مسلمانان جهان تبریک گفته

 و امیدوارم طاعات و عبادتشان

مورد قبول درگاه حق واقع شود

یک عشق دیوانه وار

یک عشق دیوانه وار

نظرتان در باره چنین عشقی چیست؟

 

آن یار نکوی من بگرفت گلوی من

گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم

عید آب پاشی Vardavar

عید آب پاشی Vardavar

گارگین فتائی

 

امسال روز شانزدهم تیر ماه  برابر با هفتم جولای در نزد ارامنه عید آب پاشی یا آب ریزان به ارمنی Վարդաւար به انگلیسی Vardavar می باشد.

گفته می شود که این عید ، ریشه در آئینهای قبل از مسیحیت و باروری الههء آستقیک  Astghikا رامنه داشته و احتمالاً با جشن تیرگان ایرانیان تشابه دارد .

کسانی که با فرهنگ ارمنی آشنا هستند و یا در محلهء ارامنه زندگی می کنند به خوبی از این عید  آگاهند زیرا در این روز ارامنه بر روی هم آب می پاشند.

کلیسای حواری ارمنی به خاطر مثبت بودن و نیک بودن این عید ، آن را تائید کرده است ولی بدان رنگ و بوی دینی نیز داده است . در واقع این عید یکی از پنج عید بزرگ کلیسای ارمنیست[1]  که علاوه بر وارداوار به آن պայծառակերպութիւն به انگلیسی paytsarakerputiun به معنی جشن تجلی مسیح ا[2] نیز می گویند  و اشاره به روزی دارد که عیسی بر فراز کوهی[3] به همراه الیاث و موسی ظاهر شده و چهره و لباسش نورانی و سفید می شود[4] . البته کلیسای حواری ارمنی ، پاشیدن آب بر روی همدیگر را هم ریشه در به خاطر آوردن طوفان نوح و آرامش پس از آن می داند .

زمان این عید 98 روز پس از عید پاک و بین 28 جولای تا 1 آگوست است .

عید آب پاشی و پیروزی حاصل خیزی و باروری بر خشکسالی را به عموم ایرانیان تبریک گفته و امیدوارم زندگیاتن عاری از خشکسالی و سرشار از حاصل خیزی باشد .

Շնորհաւոր վարդաւար

 

 

زیرنویس

1: پنج عید بزرگ کلیسای حواری ارمنی عبارتند از

 

الف: عید میلاد مسیح در ششم ژانویه موسوم به سورپ دزنوند սուրբ ծնունդ به انگلیسی surb tsnund

ب: عید پاک یا رستاخیز مسیح موسوم به زادیک به ارمنی զատիկ به انگلیسی Zadik

ج: وارداوار که شرح آن گذشت

د: جشن عروج مریم

ه: عید بازگرادند صلیب یا خاچ وراتس به ارمنی խաչ վերած به انگلیسی khachverats

2: Transfiguration of Jesus Christ

3: در اناجیل اربعه نام این کوه نیامده ولی در روایات مسیحی نام آن را تابور Tabur می دانند

4: شرح این رخداد در انجیل متی 1:17-13 انجیل مرقس 1:9-12و انجیل لوقا 28:9-36 آمده است .

 

 

منابع

1: تاریخ کلیسای ارمنی – نگارش ادیک باغداساریان – ناشر مولف – چاپ نخست 1380 صفحهء 118

2: روزنامهء آلیک مورخ یک شنبه یکم مرداد 1390 صفحات 1و 8

 

وین شهر زیبائیها

وین شهر زیبائیها

گارگین فتائی

 

وین ، شهر موسیقی

وین ، شهر بتهوون ، موتسارت و شوبرت

وین ، شهر والس بر روی دانوب زیبای آبی

وین ، شهر آب خوش مزه و گوارا

وین ، شهر بارانها و برفها

شهر استانداردها

خیابانها و کوچه های عریض

هوای خنک و تمیز

وین ، شهر زیبائیها

شهر گفتگوی بین عشاق

شهر رفت و آمدهای آسان

مترو ، اتوبوس و تراموای سریع

معماری اصیل

وین ، شهری با اصالت هنری

شهری غیرتجاری

با سادگیهای انسانی

شهری در مرکز اروپا

وین یعنی قلب اروپا

که اروپا با آن می تپد

اما هستند کسانی که

وین را از وین بودن خارج می سازند

و وین را برعکس  هر آنچه که هست می کنند

ای کاش

وین همیشه وین باقی بماند

 

 

 

 

 

 

ایران سرزمین عشق و عاطفه

ایران سرزمین عشق و عاطفه

گارگین فتائی

 

ایران سرزمینی اصیل با تاریخی کهن

ایران سرزمینی با فرهنگی غنی

ایران سرزمینی با مردمی مهربان و پرعاطفه

سرزمین دعواهای کم دوام و آشتیهای طولانی

سرزمین بناهای زیبای تاریخی

سرشار از منابع طبیعی

معنای واقعی زندگی

سرزمینی که زندگی در رگهای مردمش جاری است

سرزمین عشق عمیق

عشقی در حد بالا رفتن به اسمانها

عشقی که تنها محدود به زمین نیست

عشقی فراتر از معیاری تو خالی

سرزمین کمک کردنها

به داد هم رسیدنها

سرزمین دل سوزیها

ایران سرزمین دوستان واقعی

و رفاقت های اصیل

و البته

ایران سرزمین مشکلات فراوان

تفاوتها و تبعیض ها

سرزمین فقر و ثروت

کاغذ بازیها و معطلیهای طولانی در اداره ها

اما هر چه هست

ایران سرزمین من است

زمانی که وامانده و در به دری

تو را همانند دیگران تنها نمی گذارند

تو را به سمت پرتگاه نمی اندازند

سرزمین ایثار و جانفاشنی

از خود گذشتگی

پذیرفتن مینها و بمبها در جبهه های رزم

سرزمین جانبازیها و جان دادنها

خانه من در آنجاست

هیچ کجای دنیا خانهء آدم نمی شود

دلم خیلی تنگ است

برای اتاق کوچکم

برای کتاب هایم

برای البومهای موسیقی

برای رادیو و کامپیوتر و پرینترم

برای دوستانم

برابی همسایه ها

که برخی از انها از نزدیک ترین خویشاوند هم به من نزدیک تر بودند

دلم تنگ است برای کوچه ها و خیابانهای تهران

برای میدانهای نارمک

تجریش ، ونک ، ولی عصر

برای کتاب خانه ای که در ان عضو بودم

برای همکارانم

دلم تنگ است برای انجمنها و باشگاههایمان

برای کلیسای محلهء مان

دعاهایی که می خواندم و چه دلچسب بودند

همه چیز معنی و مزه ای داشت

صدای دست فروش ها ، بازی بچه ها

و قدم زدن در خیابانهای شلوغ

در لاله زار و توپ خانه

دیدن کتاب در انقلاب

رفتن به بازار اصلی شهر

همه و همه هر کدام دنیای از خاطره

در ذهنم تداعی می کنند

تو که در ایرانی شاید این حرفها برایت خنده دار بیاید

اما وقتی از سرزمینت

از خانه و کاشانه ات دور می افتی

آنگاه می فهمی که ایران با همه مشکلاتش

چه گوهر باارزشی است

گوهری خدادادی که خیلیها قدر آن را نمی دانند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خدایا این نعمات گرانقدر را از ما نگیر!

خدایا این نعمات گرانقدر را از ما نگیر!

گارگین فتائی

 

سلام بر همه شما

همون طور که  خودتون می دونید مدتیه که من توی نت نمیام و البته به دلائل مختلف امکان این کار رو ندارم وقتی مشکلاتم حل شد حتماً به نت خواهم اومد .

نمی دونم برای چندمین باره که روی این مساله تاکید می کنم که من به همه اقوام و مذاهب احترام میزارم و البته انتظار احترام متقابل رو هم دارم.

من نمی دونم ما تا کی می خواهیم این اخلاق گندمون رو که همه رو با یک چوب می زنیم ترک کنیم و واقعا      بر اساس منطق عمل کنیم !

من بعد از مدتی که سری به وبلاگم نزده بودم و دلم برای خواننده ها تنگ شده بود امروز این فرصت رو پیدا کردم که سری به وبلاگم و نظرات خواننده ها بزنم  اما متاسفانه باز با فرد بی شعور بی تربیتی مواجه شدم که بویی از نزاکت نبرده است .

البته کاملاً معلومه که این فرد وابسته به جریانات انحرافی و سراسر بی پایه و اساس پانترکیستی است .

من از این بابت به حرفی که می زنم مطمئنم که من پست ثابتی دارم به نام فرق ارمنی با مسیحی که در اون سعی کردم در چند کلمه فرق ارمنی با مسیحی رو توضیح بدم چون خوانندگانی مرتباً  پیدا می شدن که فرق این دو رو نمی دونند و از من سوال می کنند.

اما  عده ای از همین جریان مزخرف پانترکیستی که روز به روز متاسفانه در ایران رشد فزاینده مخصوصاً در استانهای شمال غربی ایران پیدا می کند در بخش نظرات سعی کردند مضمون اصلی مطلب رو به سمت مسائل پانترکیستی و در نهایت ضدیت با ارامنه بکشانند و این در حالی است که موضوع اصلی ، هیچ ربطی به نظرات ارائه شده از طرف این افراد ندارد .

این موردی که همین الان کامنتش رو خوندم گویا از بس سطح معلومات و تحصیلاتش بالاست که اگه به دانشگاههای معتبری مثل آکسفورد یا  کمبریج یا هاروارد بره اونها مقابلش تعظیم می کنند و میگند سطح ما از شما عالی جناب پروفسور باسواد باکلاس خیلی پائین تره برای همین این شما هستید که باید به ما درس بدین .

البته کامنتش سراسر مملو از فحش و ناسزا به ارامنه و سایر اقلیتها بود برای همین نتونستم تائیدش کنم البته بیشتر منظورش ارامنه هستند  و این هم طبیعیه اینها هر کجا کم میارند می زنند تو فاز فحش و ناسزا .

خلاصه اینکه کمی از فیض و معلومات با ارزش این گوهر گرانبها رو به طور خلاصه براتون میارم

ایشان کل ارامنه رو مجوس خوانده و گفته شما مجوس ها

البته لفظ مجوس ترجمه و تعبیر دقیقی نشده و معمولاً واژه مجوس رو برابر با زرتشتی می گیرند.

تا اونجایی که تاریخ ارامنه نشون میده دین زرتشت در ارمنستان دین غالب نبوده و البته تا اونجایی که مورخین می گویند و ما الان مشاهده می کنیم ارامنه در تاریخ 301 میلادی مسیحیت رو پذیرفتند و الان هم ارمنستان پره از کلیسا .

لابد ایشان راست میگه و اینها کلیسا نیستند شاید مهرکده و یا آتشکده هسند که خطای دید ما باعث شده ما  اونها رو کلیسا بدونیم .

ایشان علاوه بر این نسبت گفته شما مجوسها برید بوی گندتون رو با خودتون ببرید تا تعفن همه جا رو نگیره.

این مورد هم مواردی از همون تفاوتها و تبعیضها و بی احترامیهایی هست که یه عده بی شعور و بی نزاکت به ارامنه و کل اقلیت ها نثار می کنند .

برای من این جالبه که الان به علت مهاجرت گسترده اقلیتها از ایران تعداد اونها داره روز به روز کمتر میشه و اینهاا دیگه از ما چی می خوان من نمی دونم ما که داریم از ایران میریم دیگه چه مرگشونه معلوم نیست !

الان نصف دنیا پر شده از ترکها  ، توی اروپا که همه جا رو گرفتند .توی اتریش هشت میلیونی یک میلیون ترک وجود داره یعنی ده درصد جمعیت . توی آلمان هم شش میلیون نفرند .توی انگلیس هم خیلی از سوپر مارکتها ترک هستند الان تعدادی از ممالک تازه استقلال یافته و تعدادی از جمهوریهای خودمختار روسه و منطقه بالکان ترک زبان هستند .

این همه مملکت ترک زبان کافی نیست که پیله کردن به ارمنستان سی هزار کلیومتری دیگه چی از جون ما می خوان من که نمی فهمم.

اینها توی ارمنستان میان زندگی می کنند کار می کنند مغازه باز می کنند و کسی مزاحمشون نمیشه اما مطمئن باشید حتی یک ارمنی اگه به جمهوری آذربایجان بره جون سالم به در نمی بره .

این نعمت گرانقدر که به  احتمال زیاد از زباله های اینترنتی وابسته به جمهوری اذربایجان و پانترکیسم هست ایمیلی برای من گذاشته که نشانی اون توهین به ارامنه محسوب میشه و البته خواسته اعصاب منو خورد کنه.

این افراد باید بدونند بالا برن و پائین بیان باز دنیا بیشتر با ارامنه هست تا با اینها مخصوصاً اروپا که واقعاً از بس تعدادشون توی اروپا زیاد شده که اروپائیها به وحشت افتاده اند .

توی ایران هم شما می تونید خیلی راحت از مردم بپرسید ببینید مردم طرفدار چه کسانی هستند ارامنه یا پانترکیستهایی که برای ایرانهیا وجودشان تداعی گر حمله مغولها و جنگ چالدران و جدایی آذربایجان از ایران بوده است

قضاوت را به خود شما خوانندگان وامیگذارم .

مورد دیگری که این بی شعور آورده اینه که همه توریستها برای خوش گذرانی به ارمنستان میرند.

البته این هم توهین به کسانی هست که واقعاً برای تحقیق و دیدن اماکن تاریخی به ارمنستان میرند و البته نسبت زشتی هم به کشور ارمنستان زده.

شما خودتون راحت می تونید توی فیس بوک ایرانی خیل عظیم این گونه افراد و دخترها رو ببینید که در عرض نیم ساعت باهاتون قرار ملاقات میزارند شماره تلفن میدن و دوست میشند . تازه مگه کمند چنین دخترها و افرادی که در همین جمهوری آذربایجان و یا جمهوریهای ترک زبان دیگر و یا همون ترکیه و ممالک ترک زبان بالکان وجود دارند !

اگر بحث فاحشگی هست که اینگونه ممالک گوی سبقت رو توی آسیا و اروپا ربوده اند پس اول یه سوزن به خودتون بزنید بعد یه جوال دوز به دیگرون .

در خود ایران هم کافیه شما خیل عظیم دختران خیابانی رو ببینید که با یک بوغ ماشین حاضرند با مردی یا پسری در مقابل مبلغ ناچیزی باشند مگه غیر از اینه!

ما ارامنه بارها نسبت به خطر پانترکیسم و احتمال فراوان جدایی استانهای آذری زبان از ایران تاکید کرده ایم اما گویا گوش شنوایی نیست و این سهل انگاری تنها نتیجه آن همان بلایی خواهد شد که در جریان جنگهای ایران  و روس و ایران و انگلیس بر سر ایران آمد یعنی تجربه تلخ تجزیه ایران .

 

سخنها

 

سخنها

 

 

تو دانشگاه یه دوست دارم،

خیلی بچه افتاده اییه ,

.

.

.

.

..

فقط می افته اصلا واحد پاس نمیکنه

 

 

 

 

دختران شهر

به روستا فکر می‌کنند

دختران روستا

در آرزوی شهر می‌میرند

مردان کوچک

به آسایش مردان بزرگ فکر می‌کنند

مردان بزرگ

در آرزوی آرامش مردان کوچک

می‌میرند

 

 

 

امروز صبح که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم :

زندگی چه می گوید؟

جواب را در اتاقم پیدا کردم!

پنکه گفت : خونسرد باش!

سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!

پنجره گفت : دنیا را بنگر!

ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است!

آیینه گفت : قبل از هرکاری، به بازتاب آن بیندیش!

تقویم گفت : بروز باش!

در گفت : در راه هدفهایت، سختی را هل بده و کنار بزن!

زمین گفت : با فروتنی نیایش کن

جهان

شکسته است

که هیچکس به خانه اش نمی‌رسد؟!

 

 

 

دو راهب در مسیر زیارت خود ، به قسمت کم عمق رودخانه ای رسیدند.

لب رودخانه ، دختر زیبائی را دیدند که لباس گرانقیمتی به تن داشت.

از آنجائی که ساحل رودخانه مرتفع بود و آن دختر خانم هم نمیخواست هنگام عبور لباسش آسیب ببیند ، منتظر ایستاده بود .

یکی از راهبها بدون مقدمه رفت و خانوم را سوارکولش کرد.

سپس او را از عرض رودخانه عبور داد و طرف دیگر روی قسمت خشک ساحل پائین گذاشت .

 راهبها به راهشان ادامه دادند.

اما راهب دومی یک ساعت میشد که هی شکایت میکرد : ” مطمئنا این کار درستی نبود ، تو با یه خانم تماس داشتی ، نمیدونی که در حال عبادت و زیارت هستیم ؟ این عملت درست بر عکس دستورات بود ؟ “

و ادامه داد : ” تو چطور بخودت این اجازه رو دادی که بر خلاف قوانین رفتار کنی ؟ “

راهبی که خانم رو به این طرف رودخونه آورده بود ، سکوت میکرد ، اما دیگر تحملش طاق شد

 و جواب داد:” من اون خانوم رو یه ساعت میشه زمین گذاشتم اما تو چرا هنوز داری اون رو تو ذهنت حمل میکنی ؟! “

 

 

 

من که به هیچ دردی نمیخورم …

این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند

 

 

 

ماکه ازهرچیز ترسیدیم سرمان آمد...!

بیاتمرین کنیم کمی از"خوشبختی"بترسیم!

 "حسیـــن پنــــاهــی"

 

 

 

 

دلت را به هر کسی نسپار

 این روزها مردم از سپرده بهره میخواهند!!

 

 

مثل بادبادک باش

 با اینکه می دونه زندگیش به نخی بنده,

بازم تو آسمون می رقصه و می خنده

 

 همیشه بخند , ونگران نباش

 بدون که نخ زندگیت دست خداست

 

 

رفته بودم سرِ حوض،

 تا ببينم شايد

 عکسِ تنهايي خود را در آب...

 

 

 

 

 

ما انسانها مثل مداد رنگی هستیم

 شاید رنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم

 اماروزی برای کامل کردن نقاشی مون

 دنبال هم خواهیم گشت

 

 

طلا باش

 تا اگر روزگار آبت کرد

 روز به روز طرحی زیبا تر ازتو ساخته شود

 سنگ نباش...........

تا اگر زمانه خردت کرد...

تیپا خورده هر بی سرو پایی نشوی.................

 

 

 

خانمها هنگام وود و خروج از دانشگاه

خانمها هنگام وود و خروج از دانشگاه

 

 

 

مواظب زبان خود باشیم

مواظب زبان خود باشیم

گارگین فتائی

 

همیشه گفتاری که نیکو بوده در نزد عموم شیرین تر  و محبوب تر است .

داشتن زبان پاک و سخن نیکو در ایران زمین  و  ادیان گوناگون همواره مورد تاکید بزرگان این مرز و بوم بوده است .

سخن و زبان دارای چنان اثر قدرت مندی است که هم م تواند باعث تقویت اراده و اعتماد به نفس گردد و هم می تواند باعث  شعله ور شدن هر چه بیشتر اختلاف و نزاع و خصومت گردد .

 

گفتار نیک در آئین زرتشت

 

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک از خصایص آئین زرتشتی است. در سراسر گات‌ها این سه کلمه بارها تکرار شده‌است.

 

اوستا – گاتها – هات 51 – بند 21

از پرتو پارسائی به مقام تقدس رسند چنین کسی از پندار و گفتار و کردار نیک و ایمان خویش به راستی ملحق گردد. اهورامزدا به میانجی وهومن (مظهر اندیشه نیک و خرد و دانایی خداوند) به چنین کسی کشور جاودانی ارزانی دارد. مرا نیز چنین پاداش نیکی آرزوست

 

اوستا- گاتها – هات 53 – بند3

«همه با اندیشه و گفتار و کردار نیک بکوشید تا مزدا را خشنود سازید و هریک انجام کارنیک را برای نیایش او برگزینید»

 

گفتار نیک در آئین یهود

در آئین یهود بویژه در سخنان سلیمان حکیم می توان جملات قصار و زیبایی در باره سخن و زبان یافت

 

امثال باب پانزده آیه چهار

   زبان‌ ملایم‌، درخت‌ حیات‌ است‌ و كجی‌ آن‌، شكستگی روح‌ است‌.

 

امثال باب بیست و یک آیه بیست و سه

   هر كه‌ دهان‌ و زبان‌ خویش‌ را نگاه‌ دارد، جان‌ خود را از تنگیها محافظت‌ می‌نماید.

 

 

گفتار نیک در مسیحیت

مسیحیت که همواره تاکید فراوانی بر اخلاق نیکو دارد همواره پیروان خود را از داشتن زبان تند و ناپسند  حذر داشته است

 

  یعقوب باب سه آیه شش

   و زبان‌ آتشی‌ است‌! آن‌ عالم ناراستی‌ در میان‌اعضای‌ ما زبان‌ است‌ که‌ تمام‌ بدن‌ را می‌آلاید و دایره‌ کائنات‌ را می‌سوزاند و از جهنم‌ سوخته‌ می‌شود!

 

یعقوب باب سه آیه هشت

   لکن‌ زبان‌ را کسی‌ از مردمان‌ نمی‌تواند رام‌ کند. شرارتی‌ سرکش‌ و پر از زهر قاتل‌ است‌!

 

 

 

 

 

گفتار نیک در اسلام

در اسلام در مورد آداب سخن گفتن در شرعیات  مبحث جداگانه و مفصلی وجود دارد

 

الف : در قرآن

 

سوره: 4 , آیه: 148

خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواى داناست

 

 

ب: احادیث از پیامبر اسلام  در مورد گفتار

 

خود را از آتش جهنم نجات دهید ، هر چند با یک خرما و اگر نداشتید با گفتن سخن نیکو ( او را راضی کنید ).

 

 کسی که به خدا و روز آخرت ایمان داشته باشد باید سخن خیر بگوید یا اینکه سکوت اختیار کند.

 

جمال و زینت مرد در زبانش است.

 

کسی که مردم از زبان او بترسند از اهل آتش است.

 

سخن نیکو گفتن بهتر است از خاموشی و سکوت ، و خاموشی و سکوت بهتر است از سخن بد گفتن.

 

 

 

 

ج: گفتار نیک در نهج البلاغه

 

  چون عقل کامل گردد، سخن اندک شود.(حکمت 71 )

 

هر کس که از آبروی خود بیمانک است، از جدال بپرهیزد (حکمت 362 )

 

 

شایسته نیست به سخنی که از دهان کسی خارج شد، گمان بد ببری، چرا که برای آن برداشت به نیکویی می توان داشت( حکمت 360 )

 

 

 در آنجا که باید سخن گفت، خاموشی سودی ندارد، و در آنجا که باید خاموش ماند، سخن گفتن ناآگاهانه خیری نخواهد داشت.(حکمت 471 )

 

 

 با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند.(

 

زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد(حکمت 40 )

 

 

 

سخن تحریک امیز در نظام حقوقی ایران

در نظام حقوقی ایران اگر کسی که مرتکب جرم یا خلافی شده ثابت کند که سخن تحریک آمیز طرف باعث تحریک و عصبانیت او شده و او دست به آن کار مجرمانه ئزده است این امر می تواند باعث تخفیف مجازات وی گردد  و البته این قاعده علاوه بر ریشه فقهی ریشه در مطالعات روان شناسی نیز دارد زیرا اگر آن گفتار و سخن تحریک امیز نبود احتمل زیادی ا که فرد دست به ارتکاب آن جرم نمی زد

قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در این مورد می گوید

 

ماده ۳۸- جهات تخفیف عبارتند از:

پ- اوضاع و احوال خاص مؤثر در ارتکاب جرم، از قبیل رفتار یا گفتار تحریک آمیز بزه دیده یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم

 

سخن نیکو در ادبیات

در ادبیات ایران و جهان تاکید فراوانی بر نیکو سخن گفتن شده است

 

جملاتی از بزرگان

 

ژرژ هربرت

«يا درست حرف بزن يا عاقلانه سكوت كن»

 

ناپلئون بناپارت:

 «اگر قرار بود هركس به اندازه دانش خود حرف بزند، چه سكوتي بر دنيا حاكم مي‌شد»

 

نظامی گنجوی

کم گوی و گزیده گوی چون دُر

 تا ز اندک تو جهان شود پُر

 

ضرب المثل

زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

 

کتاب گلستان سعدی نیز باب آخر آن به نام آداب سخن گفتن می باشد .

 

 

استنتاجات

با توجه به سخنان بزرگان و ادیان می توان این نتایج را از سخن نیکو گفتن گرفت

 

1: خداوند گفتار نیک را دوست دارد و آن را می پسندد و همواره کسانی را که سخن نیکو می گویند می ستاید

2: زبان و گفتار همواره باید ملایم باشد و از زبان و گفتار تند باید پرهیز نمود

3: باید خویشتن دار بود و زبان را از گفتار و سخنان نسنجیده و ناشایست و ناپسند بازداشت

4: زبان و گفتار بد می تواند باعث نزاع و کدورت و دلخوری و حتی خانمان برانگیز باشد

5: با نیکو سخن گفتن می توانیم دل شکسته ای را دوباره شاد سازیم و یا دلی به دست اوریم

6: هیچ کس افراد بدزبان و بددهن را دوست ندارد و این گونه افراد همواره چهره ای ناپسند در ذهن دیگراناز خود بر جای می گذارند

7: پرحرفی ٰ، خود می تواند باعث گفتن حرفها اضافی شود که نتیجه ای جز ناراحتی به بار نمی آورد پس بهتر است همیشه کم و سنجیده سخن گفت

8: ایبن نیز همیشه تاکید شدهکهقبل از حرف زدن و سخن گفتن باید خوب اندیشید و بعد سخنی بر زبان جاری ساخت

9: دهان به دهان شدن و جدال و منازعه خود باعث بدزبانی می شود زیرا هر طرف سعی می کند وجهه طرف مقابل را با حفهایش پائین آورد

10: البته  شنونده هم نباید سخت گیری زیاد به خرج دهد و تا سخنی از دهان کسی خارج می شود آن را حمل بر بد بودن بکند

در واقع مواردی هست که یا گوینده منظور بدی نداشته و یا شنونده برداشت بدی از سخن داشته است

11: سخن را باید به موقع و در جای خود گفت

اگر سخن در جای خودگفته نشود مانند خروس بی محل می ماند و همچنین از سخنگو طرف مردم متهم به این می شود که

در جایی که باید حرف بزنه لال میشه و جایی که باید دهنش رو ببنده بلبل میشه

12: سخن نیکو گفتن همیشه اثرات مثبت پندگونه بر شنونده می گذارد و ما می توانیم این اثر مثبت را در نوشته های سخنوران و  ادبای بزرگی  چون سعدی به وضوح  ببینیم.

13: ما همواره باید از سخنان تحریک آمیز دوری کنیم زیرا همین سخنان تحریک آمیز عاملی می شود بر علیه ما  و هم باعث تخریب شخصیتی گویند و هم شنونده می شود .

 

منابع

 

http://pedramsoroushpoor.blogfa.com/post-31.aspx

http://www.khorasan.ir/tabid/5825/Default.aspx

http://www.eslam-soni.blogfa.com/post-12.aspx

http://www1.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100821734184

 

گات‌ها، پورداوود، وهوخشترگات، ص ۱۳۷

واژه یاب کتاب مقدس

واژه یاب قرآنی پارس

اوستا

ویکیپدیا

 

 

 

آب دوغ خیار

آب دوغ خیار

گارگین فتائی

 

اسم واقعی خود را پنهان می کند

اما صدها اسم جعلی دارد

در فیس بوک با اسم مژگان

در وب ها به اسم نیلوفر

در هنگام چت به اسم سپیده

در شبکه های دوست یابی به اسم  مینو

بیش از ده ایمیل دارد

هر کدام با اسم جداگانه ای

چنان متفاوت که گویی همه آنها مال یک نفرنیست

بیست تا خط اعتباری دارد

هر بار که با کسی آشنا می شود

یکی از این خطها را معرفی می کند

هر پستی که در فیس بوک می گذارد

پانصد تا لایک می خورد

روزی صدها خواستگار پیدا می کند

او به آنها نه جواب رد می دهد و نه جواب قبول

آنها را روی هوا نگاه می دارد

کلاً سر کار گذاشتن و پیچاندن دیگران

تخصص اصلی اوست

دهها وبلاگ دارد

دل نوشته هایش یک خروار است

کمی تریپ تنهایی و درد دل می زند

هر روز هزاران دوست پیدا می کند

روز  بعد دوستان قبلی را فراموش می کند

و سراغ دوستان دیگری می رود

با هزاران نفر قرار شام و ملاقات گذاشته است

هر بار صدها نفر برایش قربان صدقه می روند

از عشق می گویند و از جانفشانی و فدا شدن برای این علف هرز

علف هرزی که پاک ترین حس انسانی

یعنی عشق را به سخره گزقته است

به راستی که این چه زندگانی است ؟

من نام آن را گذاشته ام

آب دوغ خیار

ՀԱՍԱԿԴ ԲԱՐԶՐ بالا بلند

 

 

بالا بلند

ՀԱՍԱԿԴ ԲԱՐԶՐ

ترانه سرا : پل بغدادیان

Paul Baghdadlian

 

 

 

متن ارمنی

 

Ինծի համար դուն էիր,

Աշխարհի միակ յոյսը,

Քեզ կ՝երգէի անդադար.

Որ ըլլայիր ինծի եար:

 

Հասակդ բարծր չինարի պէս,

Զայնդ անուշ սոխակի պէս,

Լեզուդ քաղցր շաքարի պէս,

Դէմքդ այրող արեւի պէս:

 

Քեզ սիրել եմ սիրէլելիս,

Կ՝սպասեմ քեզ իմ հոգիս,

Որ ու գիշեր անդադար,

Որ միանանք մենք իրար:

 

Հասակդ բարծր չինարի պէս,

Զայնդ անուշ սոխակի պէս,

Լեզուդ քաղցր շաքարի պէս,

Դէմքդ այրող արեւի պէս:

 

 

 

آوا نویسی انگلیسی

Hasaget Partser

 

Indzi hamar toun eyir,

Ashkharhi miag houyse

Kez g’yerkeyi antatar

Vor ullayir indzi yar

 

Hasaget partser tchinari bes

Tsaynt anoush sokhagi bes

Lezout kaghtsr shakari bes

Temkt ayrogh arevi bes

 

Kez sirel em sirelis

G’sbasem kez im hokis

Or ou kisher antatar

Vor mianank menk irar

 

Hasaget partser tchinari bes

Tsaynt anoush sokhagi bes

Lezout kaghtsr shakari bes

Temkt ayrogh arevi bes

 

 

 

ترجمه فارسی

ترجمه از گارگین فتائی

 

 

برای من تو بودی

تنها امید دینا

برای تو بی وقفه آوزا می خواندم

تا تو یارم گردی

 

قدت بلند همچون چنار

صدایت خوش همچون بلبل

زبان شیرین همچون شکر

چهره ات سوزان همچون خورشید

 

تو را دوست داشته ام ای عشق من

منتظرت می مانم ای روح من

شب و روز بی وقفه

تا با هم یکی شویم

 

قدت بلند همچون چنار

صدایت خوش همچون بلبل

زبان شیرین همچون شکر

چهره ات سوزان همچون خورشید

 

 

لینک متن و ترانه

http://www.yerkaran.org/hasaget-partser/

 

عبدالعزیز فرمانفرماییان معمار استادیوم آزادی درگذشت

عبدالعزیز فرمانفرماییان معمار استادیوم آزادی درگذشت

http://www.mehrnews.com/detail/News/2081555

 

عبدالعزیز فرمانفرماییان معمار استادیوم آزادی، از بنیانگذاران نظام مهندسی جدید در ایران و از تهیه‌کنندگان "نقشه جامع شهر تهران" جمعه 31 خرداد در سن 93 سالگی دار فانی را وداع گفت.

به گزارش خبرنگار مهر، عبدالعزیز فرمانفرماییان معمار معاصر، استاد دانشگاه تهران و از بنیانگذاران نظام مهندسی جدید در ایران روز گذشته بر اثر بیماری طولانی‌مدت در شهر "پالما د مایورکا" درگذشت و فردا در آرامگاه "مون‌پارناس" پاریس به خاک سپرده خواهد شد.

وی که برای دیدار با خواهرش در اسپانیا به سر می‌بُرد در آنجا درگذشت ولی برای خاکسپاری پیکرش به پاریس منتقل می‌شود.

وی که فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما یکی از رجال اواخر دوره قاجار بود، در سال ۱۲۹۹ متولد شد و تحصیلاتش را در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (دانشکده بوزار) گذراند. وی در آوریل دهه 30 فارغ‌التحصیل شد و به ایران بازگشت و در گاراژ پدرش کار طراحی را آغاز کرد.

زنده‌یاد فرمانفرماییان پس از آن در یکی از آتیله‌های دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران زیر نظر محسن فروغی همراه با مهندس "آفتن دلیان"، هوشنگ سیحون و حیدر غیایی به کار و تدریس مشغول شد.

 

استادیوم ورزشی، ساختمان شرکت نفت، مسجد دانشگاه تهران، ساختمان وزارت کشاورزی، برج‌های سامان، برج‌های ونک پارک، ساختمان بورس، دانشکده دامپزشکی، کاخ مادر سعدآباد، کاخ نیاوران، ساختمان اداری صدا و سیما و موزه فرش تهران برخی از آثار این هنرمند معمار به‌شمار می‌روند. شناخته‌شده‌ترین فعالیت شهرسازی زنده‌یاد فرمانفرماییان، تهیه نقشه جامع شهر تهران با همکاری "ویکتور گروئن" بود.

نام زنده‌یاد عبدالعزیز فرمانفرماییان در کتاب معماران ایران که دایره‌المعارفی دوزبانه (فارسی - انگلیسی) در زمینه معماری است و به معرفی 114 معمار پیشکسوت ایران می‌پردازد، آمده است.

وی که به روش From flow the function کار می‌کرد، علاوه‌بر طراحی معماری در طراحی شهری و شهرسازی به‌فعالیت مشغول شد و در سال‌های 1346 تا 1354 تمامی کارهای غیرصنعتی کنسرسیوم نفت شامل شهرسازی، مدرسه‌سازی، خانه‌سازی و ساخت دفاتر اداری در مناطق نفت‌خیز را به عهده داشت و شهرسازی و خانه‌سازی مجموعه شرکت مس سرچشمه کرمان، شرکت خانه در کرج، شرکت خانه در اصفهان و شرکت خانه در شرق تهران را نیز انجام داد.

 

آثار مهم طراحی شده

استادیوم ورزشی آزادی

ساختمان‌های شرکت نفت

مسجد دانشگاه تهران

طرح ساختمان راکتور اتمی دانشگاه تهران

ساختمان وزارت کشاورزی

ساختمان وزارت کار

ساختمان بانک اعتبارات ایران

ساختمان پست و تلگراف و تلفن

فرودگاه مهرآباد

طرح اولیه فرودگاه جدید امام خمینی

تهیه طرح جامع شهر تهران

برجهای سامان

برجهای ونک‌پارک

ساختمان بورس

دانشکده دامپزشکی

کاخ مادر سعد آباد

کاخ نیاوران

ساختمان اداری صدا و سیما

موزه فرش تهران

 

 

 

 

ترانه سیم آخر

 

ترانه سیم آخر

از فیلم طهران تهران

به کارگردانی داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور

ترانه سرا : رضا یزدانی

 

طهران

 

 

 

 

تهران

 

 

 

 

 

متن ترانه

 

حوصله ندارم اما، همه ي قصه رو مي گم

همه ي قصه رو حتي، اونجايي که دوست ندارم

 بذار صحبت کنيم اين بار،جاي اينکه بنويسيم

 راجع به دو جين سوال و يه سري عقده بدخيم

 مي دونم که ديگه مُردم، مرگ من موقتي نيست

 اين جواز دفن و کفنه، يه صداي لعنتي نيست

 توي اين بحبوحه ي شک، وسط اين همه بحران

 خودمو گوشه ي آسفالت ، جا گذاشتم تو اتوبان

 ژست بي خوابي و منگي، واسه من نگير دوباره

 کسي که جلوت نشسته ، عصبي و لت و پاره

 من ديگه اصلا نمي خوام، تيغو رو رگم بِسُرَم

 پايتخت دود و گوگرد، قهرمان قصه من

 

 اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

 بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقانه

 

 خط موشکو تو دستت، نسل من خط کشي مي کرد

 واسه انفجار قلبت، شعر من خودکشي مي کرد

 جعبه جعبه استخونو،غم پرچماي بي باد

 کودکيه نسل ما رو به قرنطينه فرستاد

 من با زندگيو و شعرم، يا با تو شوخي نداشتم

 واسه تو شوخي بوديم ما، خيلي تلخه سرنوشتم

 حالا هي غلط بگير از، ديکته هاي نا نوشتم

 يا که اوراق بهادار بده جاي سرنوشتم

 

 اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

 بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقونه

 

 بين اين صدتا اتوبان، يه مسير منحني نيست

 که کسي پشت سرم هي، نده فرمان واسه ايست

 وقتي آژيرو کشيدن توي گوش لت و پارم

 خودم عين بمب دستي، شعرمم شد انفجارم

 يه نفر رو در و ديوار، خون خاطره مي پاشه

 يه نفر که ميگه اينبار، بذار انگشتو رو ماشه

 خيلي ساده نرسيديم، سر صحنه واسه اجرا

 انگاري که محض خنده، گرگه زد به گله ما

 اگه چيزيو نگفتم توي خاطرم نمونده

 متاسفم که ذهنم ، خاک قصه رو تکونده

 تسمه ي دلم بريدو، من از اون دقيقه لالم

 يه سري تصوير موهوم ، ساخته مي شه تو خيالم

 ببين اين زخماي کهنه، ديگه پانسمان نمي شن

 شدن عين تير آخر ، وسط جمجمه من

 منزوي شو توي قلبت،ياد کارون شب دجله

 سر کوچه هاي بن بست، ياد حجله پشت حجره

 بچه هاي خاک و بارون، يادته ريختن تو ميدون

 مادراشون پشت شيشه، پدراشون ته دالون

 پس چرا با تو غريبست، نسل بي خاطره ي من

 يادمون نيست که چه جوري، واسه همديگه مي مُردن

 

 پاش بيفته باز دوباره، روي مغربت مي بارم

 باز توي منطقه ي مين ، دست و پامو جا مي ذارم

 

 اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

 بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقانه

 

 اسم پايتختو با خون ، مي نويسم واسه يادداشت

 تنها چيزي که تو دنيا، روي پاهام نگهم داشت

 سر و ته کنم تو جاده، مقصدم تهش همين جاست

 وسط برجاي تهرون، ازدحام شعر و روياست

 مي گذره اين روزا از ما، ما هم از گلايه هامون

 عادي مي شن اين حوادث ، اگه سختن اگه آسون

 توي پاييزه مجاور، وسطاي ماه آذر

شد قرارمون که با هم، بزنيم به سيم آخر.

 

لینک دانلود ترانه

 

http://s3.picofile.com/file/7409738595/Reza_Yazdani

_Tehran_Tehran.mp3.html

 

 

 

رضا یزدانی

خواننده موفق معاصر ایرانی

 

 

زادروز

۱۳۵۲تهران ایران (۳۹ سال)

کار(ها)

خواننده، آهنگساز، تنظیم‌کننده، هنرپیشه

ساز(ها)

گیتار الکتریک

 

وب‌گاه

www.rezayazdani.ir

 

رضا یزدانی خواننده، نوازنده، آهنگساز وبازیگر سینما متولد تهران می‌باشد. او از نوجوانی موسیقی کار می‌کند. تخصص او در نواختن گیتار خصوصاً گیتار الکتریک می‌باشد. سبک خواندن او راک بوده که با شیوه‌ای جدید موسیقی راک را به صورتی کاملاً خاص ایرانیزه و باب طبع ایرانی‌ها کرده‌است. اشعار ترانه‌های او عمدتاً درون مایهٔ اعتراضی و اجتماعی داشته که با صدای خش دار و حماسی او سبکی خاص را در موسیقی داخل کشور رقم زده.

 

 

 

فعالیت‌ها

یزدانی موسیقی حرفه ای را در ۲۵ سالگی با آهنگسازی و خوانندگی برای تأتر “دادگاه جنجال برانگیز” در سال ۱۳۷۷ شروع کرد و بعد از آن نیز آهنگسازی و خوانندگی تئاتر “اگر باران بخواهد” را در سال ۱۳۷۸ انجام داد. او یک سال بعد توانست اولین آلبوم خود را به نام شهر دل به بازار موسیقی روانه کند. این آلبوم شامل اجرای اشعار مولانا با آهنگسازی یزدانی بود. در سال ۱۳۸۲ و پس از آشنایی با یغما گلرویی طی همکاری مشترک با او آلبوم پرنده بی پرنده که در ابتدا کپ نکنید نام داشت را روانه بازار کرد.

یزدانی خوانندگی و آهنگسازی برای سینما را در سال ۱۳۸۳ با کار در فیلم‌های مسعود کیمیایی شروع کرد. حکم، رئیس و محاکمه در خیابان از جمله فیلم‌هایی هستند که یزدانی در آن‌ها فعالیت داشته‌است، و برای تلویزیون خواندن تیتراژ مجموعه مرگ تدریجی یک رویا رابر عهده داشت. او همچنین برای سریال قلب یخی هم چند اهنگ (از جمله تیتراژ) خوانده‌است. از جمله فعالیت‌های رضا یزدانی می‌توان به نقش آفرینی وی در فیلم سینمایی طهران تهران به کارگردانی مشترک داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور نام برد که کار موسیقی آن فیلم نیز بر عهدهٔ وی بوده‌است. او همچنین در فیلم سینمایی اینجا تاریک نیست به کارگردانی محدرضا خاکی نیز ایفای نقش کرده‌است. پس از انتشار آلبوم هیس یزدانی شروع به اجرای چندین کنسرت در تهران و دیگر شهرها کرد که در کنسرت مربوط به ۲۶ اسفند ماه ۱۳۸۹ با اجرای حماسی ترانهٔ خلیج فارس تمامی تماشاچیان را به ایستادن در سالن وا داشت. آخرین کنسرت او در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ بود که مانند چند کنسرت اخیر او چند روز مانده به روز اجرا تمام بلیت‌ها فروش رفته بود، طراحی صحنه و دکور کنسرت های او که توسط امیر اردهالی انجام می‌شود خاص بوده و مورد توجه علاقمندان قرار می‌گیرد. همچنین آخرین آلبوم او به نام "خاطرات مبهم" با آهنگسازی کارن همایونفر اسفند ۹۱ روانه بازار شد.

 

آلبوم‌ها

شهر دل ۱۳۸۰

پرنده بی پرنده ۱۳۸۲

هیس۱۳۸۶

ساعت ۲۵ شب ۱۳۸۹

 

 

میعادگاه  رضا یزدانی بهروز پایگان

اتاق یخ زده  رضا یزدانی ارش زمانیان

کوچه ملی یغما گلرویی فرزین قره گزلو فرزین قره گزلو

ساعت۲۵شب  رضا یزدانی بهروز پایگان

حس تاریخ  رضا یزدانی بهروز پایگان

کی فکرشو میکرد  رضا یزدانی بهروز پایگان

پیکان  فرزین قره گزلو فرزین قره گزلو

ترسوترین مسافر  رضا یزدانی میلاد عدل خاص

۷شنبه های بیمار  رضا یزدانی میلاد عدل خاص

مشق خواستن  رضا یزدانی بهروز پایگان

داغ  رضا یزدانی بهروز پایگان

ساعت فراموشی ۱۳۹۰

خاطرات مبهم ۱۳۹۱

 

اعضای گرو]

 

بهروز پایگان: پیانو و کیبورد

آرش زمانیان: گیتار بیس

پیام زمانی: درام

مازیار احمدپور: گیتار الکتریک

میلاد عدل خواست: گیتار الکتریک و هارمونیکا

محمد خرمی نژاد: درام

 

منابع

 

http://1364-7-1.blogfa.com/post-38.aspx

1.↑ RezaYazdani.ir | گاه شمار هنری رضا یزدانی

2.↑ گزارشی متنی و تصویری از کنسرت رضا یزدانی؛: «ساعت ۲۵ شب» در برج میلاد:: موسیقی ما::

3.↑ عکس‌ها: یلدا ذبیحی: گزارش تصویری از کنسرت رضا یزدانی در برج میلاد تهران - ۱:: موسیقی ما::

4.↑ RezaYazdani.ir |Band Members | اعضای گروه

ویکیپدیای فارسی

سلام در زبان های مختلف !

سلام در زبان های مختلف !

  http://www.sampadia.com/forum/index.php?topic=47126.0

 

Arabic     Al Salaam a'alaykum      Ahl sah-LAHM ah ah-LAY-koom

Armenian                             Barev                                               Bar-ev                          

Bulgarian                          Zdraveite                                  ZZ-DRA-veyt

Cantonese                         Nei Hou                                           Nay Hoe

Cherokee                                                                            Oh-see-YOH

Croatian                                  Bok                                                 BOHk

Czech                                  Dobry den                                 DO-bry den

Danish                                Goddag                                             Go dah

Dutch                                     Hallo                                              Hal-low

Estonian                                  Tere                                               TER-e

Finnish                                   Terve                                          TER-vey

French                                  Bonjour                                Bohn-ZHOOR

German                              Guten Tag                            GOOT-en Tahk

Greek                                   Kalimera                          Kah-lee-MEH-rah

Hawaiian                                Aloha                                   Ah-LOH-hah

Hebrew                                 Shalom                                     Sha-LOHM

Hindi                                     Namaste                            Nah-mah-STAY

Hungarian                                Szia                                            ZEE-yah

Icelandic                                  Hallo                                              Hal-lo

Indonesian              Assalamu alai kum        Ahl sah-LAHM ah-LAY-koom

Italian                                 Buon giorno                       Bwohn JOR-noh

Japanese                           Konnichiwa                     Kon-NEE-chee wah

Korean                  Annyong ha shimnikka     An-YOH HASHim-ni-kah

Lithuanian                              Labas                                        Lah-bahs

Mandarin                                Ni Hao                                      Knee how

Mayan                  Ba'ax ka wa'alik         BAH-ah shko-WAH al-LEEK

Mohawk                                 Sekoh                                         SHE-goh

Navajo                              Ya at eeh                                  YAH-AHT-AY

Norwegian                             God dag                                    Goo-dagh

Persian                                      Selam                                       She-lam

Polish                                          Czesc                                       Chesht

Portuguese                                       Oi                                                Oy

Romanian                               Buna ziua                     BOO-nuh ZEE-wa

Russian                                 Zdraustvuite              ZzDRAST-voyt-yah

Samoan                                   Talofa lava                      Tah-lo-fa la-va

Serbian                                        Zdravo                               ZDRAH-vo

Slovak                                      Dobry den                           Dobree den

Slovenian                                   Zdravo                                ZDRAD-vo

Spanish                                        Hola                                          OH-la

Swahili                                         Jambo                                     JAM-bo

Swedish                                     God dag                                  Goo dag

Tagalog           Magandang tanghali po    Ma-gan DANG tang-HA-lee poh

Turkish                                        Merhaba                            MER-ha-ba

Ukranian                                        Pryvit                                   Pri-veet

Ute                                            Mique                                         Mak

Welsh                                         Bore da                        BOY-ray DAH