شب یلدا ، یادگاری از آئین مهر

 

شب یلدا ، یادگاری از آئین مهر

 

امشب سی ام آذر مصادف است با طولانی ترین شب سال که در نزد ایرانیان معروف به شب چله یا یلدا است .

چله به معنای نزدیکی چلهء زمستان و یلدا ریشه در کلمه تولد دارد که گفته می شود این روز ، روز زایش مهر است .

بر اساس تحقیقات محققین ، شب یلدا ریشه در میترائیسم و باورهای آئین مهر دارد که ریشهء این آئین هم از ایران باستان بوده است .

آئین مهر خود در ادیان زرتشت و مسیحیت و عرفان و تصوف تاثیراتی گذاشته است .

هفت مرحله ای بودن سیر و سلوک در عرفان ، کلماتی مانند پیر و مراد و مرشد ، ورزش زورخانه ای و بسیاری از موارد دیگر را می توان یافت که ریشه در آئین مهر دارند .

مهر خود هفتمین ماه سال خورشیدی و علامت آن ترازو است زیرا ایزد مهر در ایران باستان نماد عدالت و ایزد عهد و پیمان بوده است و در آئین زرتشت در پل چینود که شبیه پل صراط است ایزد مهر ، ترازو به دست به همراه دو ایزد سروش و رَشَن ، اعمال انسانها را در ترازو می سنجد و بر حسب سبکی یا سنگینی هر کدام از کفه های ترازو،  انسان وارد بهشت یا دوزخ می شود .

الیرانیان نام یلدا را برای دختران خود انتخاب می کنند

شب یلدا ، یادگار آئین مهر بر ایرانیان گرامی باد

موسیقی فولکلوریک ارمنی  

 

موسیقی فولکلوریک ارمنی 

 

موسیقی ارمنی از لحاظ ترانه های فولکلوریک بسیار غنی است و معروف تر ین شخصی که به جمع آوری موسیقی فولکلوریک ارمنی از شهرها و روستاهای گوناگون نمود شخصی به اسم کومیتاس بود که البته از روحانیون معروف ارمنی هم بوده است که الابته به این ترانه ها خالت موسیقی کلاسیک داده و بر اعتبار هنری آنها افزود .

در ایران هم اولین شخصی که به جمع آوری ترانه های محلی و ضبط آن در چندین صفحه نمود یک ارمنی به نام روبیک گریگوریان بود.

ترانهء زیر که از ترانه های محلی ارمنی است و شخصی به نام شاهن آن را متناسب با فنون شعر و موسیقی در آورده از ترانه های بسیار معروف ارمنی است .

զեփյուռ

نسیم

Շահեն

شاهن

 ترجمه از گارگین فتائی

 

Զեփյուռ կը դարնամ

Մեղմիկ աննման

Սարերից կը իջնեմ

նստեմ կո դռան

نسیمی خواهم شد

ملایم و بی همتا

از کوهها فرود خواهم آمد

و بر سر در تو خواهم نشست

 

սիրուցտ վառւան

ամբերի նման

դուռս կը դնեմ

քո այգու դռան

از عشق تو شعله ور

همچون ابرها

در خود را

در کنار در تو خواهم گذاشت

 

էլի կը հսկեմ

գիշեր ու ցերեկ

մենակ թէ եար ջան

շուտ շուտ այգի եկ

باز هم نتو راظاره خواهم کرد

از بام تا شام

فقط ای یار

زود زود به باغ بیا

 

ու նայեմ ես քեզ

կարոտս առնեմ

սիրուցտ վարւած

մեռնեմ քո դռան

تا با نگاه کردن به تو

دلتنگیم درمان شود

و با آتشی که از عشق روشن شده

بر سر در تو بمیرم

 

զեփյուռ կը դառնամ

մտնեմ քո այգին

բլբուլի նման

թռնեմ քո բարձին

نسیمی خواهم شد

و به باغ تو خواهم آمد

همچون بلبل

در کنارت می پرم

 

քո շահեննեմ եար

հազար խափելով

եկըժել եմ դուռտ

մեռնեմ քո դռան

ای یار من شاهن تو هستم

با هزار حیله

بر آستانهء در تو آمده ام

تا در کنار در تو بمیرم

 

էլի կը հսկեմ

գիշեր ու ցերեկ

մենակ թէ եար ջան

շուտ շուտ այգի եկ

باز هم نتو راظاره خواهم کرد

از بام تا شام

فقط ای یار

زود زود به باغ بیا

 

ու նայեմ ես քեզ

կարոտս առնեմ

սիրուցտ վարւած

մեռնեմ քո դռան

تا با نگاه کردن به تو

دلتنگیم درمان شود

و با آتشی که از عشق روشن شده

بر سر در تو بمیرم

 

صبر طولانی

 

شاید صبر طولانی و کشیدن انتظار زیاد برای چیزی

 موارد مثبتی هم در خود داشته باشد ولی آنچه

 که واضح است این است که انسان فرصت بیشتری در

 همنشینی و نزدیکی با خدا پیدا می کند.

 

 

همیشه امید هم هست

معجزه هم هست 

 شور زندگی هم وجود دارد

موسیقی کلاسیک در اوج

هیچ کدام از سبک های موسیقی به شکوه َ عظمت َ زیبایی  و

 محتوای پرمعنای موسیقی کلاسیک نمی رسند که ئر اوج و

 رفیع ترین قلهء این سبک موسیقی نام سه نفر همیشه متجلی و

 درخشان است

 

موتسارت - بتهوون - باخ

تنهایی و شکوه موسیقی کلاسیک

تنها در اتاق خود نشسته و در حال شنیدن اثری از باخ  هستم

ای کاش نگرانی، اضطراب، ترس ، بیماری و چیزهای منفی نظایر آن نبودند تا می توانستم با خیالی آسوده به ژرفای آثار هنرمندان بزرگ پای گذارم.

ابتدا و انتهای کار

 

:شاگردان به عیسی گفتند. سرانجام کار ما چه خواهد شد؟

عیسی گفت . آیا شما آغاز را یافته اید که نگران پایانید؟ بدانید که پایان، جائی خواهد بود که آغازی باشد

خوشا به حال شخصی که در آغاز می ایستد این شخص پایان را شناخته و مرگ را نخواهد چشید

                                                                       انجیل توما – فطعه هجدهم

 

 

Սէրը գաղցր է եթէ ծանր հոքեկան

 

կամ մարմինային ցաւ չունենաս

 

عشق شیرین است اگر درد جسمی و روحی سنگینی نداشته باشی.

 

فرمان دکتر انوشه  

 

فرمان دکتر انوشه 
10 فرمان پدر محترم دکتر انوشه که روی سنگ قبر (انوشه پدر) نوشته شده است را برایتان نقل قول میکنیم
آروین حاجی معروفی
http://eiffel2shno.blogfa.com/


1) منتظر باش متوقف نباش
2) تامل کن معطل نکن
3) جسور باش گستاخ نباش
4) سر سخت باش لجباز نباش
5) صبور باش بی خیال نباش
6) ساکت باش ساده لوح نباش
7) شتاب کن شتاب زده نباش
8) بگو آره نگو حتما
9) بگو نه نگو هرگز
10) بگو برات می مانم نگو برایت میمیرم


 

چرا؟

 

بعضی وقتها تنها یک کلمه گنده در ذهنت ایجاد می شود و آن این است: چرا؟

 

آرزوی بسیاری از تهرانیها

آرزوی بسیاری از تهرانیها

 

زندگی در یک نقطهء سرسبز و خوش آب  و هوا

به دور از هیاهو و ترافیک

با جمعیتی اندک ولی صمیمی

فارغ از روند طولانی امور و کاغذ بازی شهری

با هوای پاک و سالم

و خوراکیهای طبیعی و غیر شیمیایی

 

 

عشق با ریتم موسیقی کلاسیک

عشق با ریتم موسیقی کلاسیک

گارگین فتائی

 

با سونات مهتاب بتهون عاشق شدم .

با سرناد شوبرت برایش شعر سرودم .

ولی برای رسیدن به او باید منظومه سوییت سیارات هولست را بپیمایم .

قصه ء عشقش به زیبایی سویت شهرزاد کورساکف  و طنین آهنگینش به زیبایی اپرای پرنس ایگور برودین است .

ولی او می گوید برای رسیدن به من باید حساب شده عمل کنی و هنر فوگ باخ را بپیمایی!

زیرا عشق من واقعی است نه مثل عشق در اپرای کارمن بیزه که در عین طنین آهنگین بسیار زیبایش عشقی بی مایه را توصیف می کند .

با این وصف من برای رسیدن به چنین عشقی باید راهی را بپیمایم همچون حرکات بی وقفهء پاگانینی بر روی ویولن!

پس ممکن است در راه آن مرگ در مقابلم همچون رقص مردگان سن سان برقصد و این عشق برایم حالتی مالیخولیایی بیافریندهمچون سمفونی فانتاستیک برلیوز

ولی سر آخر ترانهء عشق کرایسلر را به او تقدیم خواهم کرد .

ارامنه خراسان

ارامنه خراسان

 

نادرشاه افشار شش هزار تن از ارامنه قارس و ارزروم را از کشور عثمانی به  خراسان کوچانید و آنها را  در درگز اسکان داد و بدین ترتیب جامعه ارمنیان خراسان پدید آمد .

در بیست و دو کیلومتری محمد آباد مرکز شهرستان درگز، ارامنه روستای جلفا را پدید آوردند ( با جلفای اصفهان اشتباه نشود ) و در این روستا کلیسایی بنا نهادند .

در سال 1880 در شهر سرخس 5655 ارمنی ساکن بوده اند .

در سالهای بعد ارامنه خراسان به سایر شهرهای ایران پراکنده شدند . آنها در شهر مشهد سکونت گزیده و در سال 1341 کلیسای مسروپ مقدس  را در میدان دهم دی این شهر بنا نهادند

 

منبع کلیساهای ارمنیان ایران – آندرانیک هویان – انتشارات اداره کل آموزش و تولیدات فرهنگی - 1382

شناختن یا ساختن !

شناختن یا ساختن !

 

دنبال دلبری بودم که مطابق با آرزوها و خواست هایم باشد

ولی هر چه گشتم او را پیدا نکردم

زیراغ می خواستم وجودش سراپا عشق باشد

در این دنیای فانی خاکی کجا می توانی فردی آکنده از عشق ببینی !

پس بهتر دیدم کهع آن را در ذهنم بسازم و او را

هر گونه بخواهم شکل بدهم

 

اعتماد و توکل به خداوند

اعتماد و توکل به خداوند

 

 

برای هیچ چیز غصه نخورید در عوض برای همه چیز دعا کنید و هر چه لازم دارید به خداوند بگوئید و فراموش نکنید که برای جواب دعاهاا از او تشکر نمائید

                                                                                              فیلیپیان 6:4

 

 

Հոգ մի՛ արէք, այլ աղօթքներով եւ աղաչանքներով ձեր

խնդրանքները գոհաբանութեամբ յայտնի թող լինեն Աստծունւ

                                                                                    Փիլիպեցիներ4:6

 

 

 

Be careful for nothing; but in every thing by prayer and supplication with thanksgiving let your requests be made known unto God.

                                                                                            Philippians4:6

ترس و ناشکیبایی نیروی جاذبه را از میان می برد

حال آنکه توازن ، جاذبه می آورد

ایمانتان را تا جلوه گر شدن خواسته تان بکشید

خداست خزانهء کل شکست نادپذیر  و بی درنگ خیر و خوشی من