سالمرگ جعفر پتگر
سالمرگ
جعفر پتگر (به انگلیسی: Jafar Petgar) (اسفند۱۲۹۹–شهریور۱۳۸۴) زادهٔ تبریز، از استادان معاصر نقاشی و نگارگری فرش، در ایران بود.
از مشهورترین آثار او در نقاشی میتوان از
رفوگر
قالی فروشان دوره گرد
قهوهخانهٔ امیرآباد
مکتب قرآن
خانهٔ نقاش
مرغ فروش
ازینجا تا ابدیت
شهریار
یاد کرد، که در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند.
جعفر، از سه سال تحصیل در هنرستان به نیکی یاد میکند. او، سنین ۱۲–۹ سالگی را در این هنرستان طی کرد.
از اواخر سال ۱۳۱۲ خورشیدی، جعفر و اصغر برای ادامهٔ تحصیل در بخش هنرهای جدیدهٔ اداره صناعات نامنویسی کردند؛ و دورهٔ جدید و متفاوتی در زندگی هنریشان آغاز شد.
جعفر پتگر، پس از پایان تحصیلات دورهٔ لیسانس در سال ۲۲–۱۳۲۱، در ادامهٔ مطالعات و تحقیقات خود، بهصورت مستمع آزاد وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد؛ و در کلاس طراحی و نقاشی مادام آشُب شرکت جسته، و با روش تدریس ایشان آشنا شد؛ و آموزشهای ایشان را مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
در سال ۱۳۱۹ خورشیدی، به همراه برادرش، علی اصغر پتگر، اولین آموزشگاه خصوصی نقاشی در ایران را (تهران- خیابان نادری) تأسیس کردند؛ و در جنب آفرینشهای هنری خود، به تعلیم و تربیت هنرجویان پرداختند.
چند سال بعد جعفر پتگر به تنهایی آموزشگاهی در خیابان منوچهری تهران، و سپس چند سال بعد در خیابان هدایت تهران، تأسیس نمود.
یکی از پاتوقهای مهم هنرمندان جوان، در آن دوره، کافه نادری در خیابان نادری تهران بود که درست در چند قدمی آموزشگاه جعفر پتگر قرار داشت.
اغلب هنرمندانی که، به کافه نادری میآمدند، به آتلیه ایشان هم رفتوآمد داشتند، یا در محافل و مجالس گوناگون با یکدیگر ملاقات میکردند. از جمله: جلال آل احمد، صادق هدایت، بزرگ علوی و بعضی نیز، مانند: فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و هانیبال الخاص، چندی نزد ایشان، نقاشی کردهاند.
و برخی مانند شهریار (محمدحسین بهجت تبریزی) که با استاد، همشهری بوده و مشترکات ذوقی و هنری بیشتری نسبت به دیگران داشتند، مدتی با استاد همخانه بودند. (تابلوی خانه نقاش، همین خانه را تصویر کرده است که؛ در تهران، خیابان ری، کوچه آبشار واقع است)
انس و الفت استاد با شهریار، تا بدان پایه بود که، پرترهای از او نقّاشی کرده است؛ و گهگاه، همراه شهریار، به منزل ابوالحسن خان صبا نیز، رفته با ایشان و سایر اهل موسیقی، ملاقات داشتند.
درگذشت پدر، فوت مادر و مرگ خواهر نوجوانش، بر روح حساس او تأثیر فراوان میگذارد. برای التیام خود قطعه سرگردانی را در این ایام مینویسد.
او در افق زندگی خود تنها، عشق به نقاشی را مییابد، به آن خیره میشود و با خود تکرار میکند:
فقط همین نقطه از حیات، گرم و روشن است
جعفر پتگر چکیده نظرات خود را، در تبیین نقاشی های خود ، چنین به رشته تحریر درآورده است:
1.در طراحی و کمپوزیسیون تابلوها طریقی بنام (سهل و ممتنع) ابداع کردهام که در مطالعه تابلوهایم بوضوح و گاهی با ابهام و ایهام دیده میشود.
2.مسئله دو بُعدی و سه بُعدی را در نقش و نگارهای خود با کاستن نیمی از اجسام سه بعدی مثلاً موجودات ذیروح و افزودن نیم دیگر به نقوش بیروح دوبُعدی مثل تذهیبها، اسلیمیها، تشعیرها، کتیبهها و خطها حل کردهام.
3.در محتوای تابلوها نه به طبیعی سازی و نه به واقع نگاری گرائیدهام، بلکه از طبیعت و واقعیت، تنها به جمال طبیعت و واقعیت پرداختهام. جمالی که جلوه خالق در وجود مخلوق است.
4.در انتخاب موضوع نگارگری خود، کشف و شهود بیننده را از عالم وسیع و جاودانه معانی، مطمع نظر داشتهام.
5.در رنگ آمیزیها از رنگ اصیل طبیعت بهره جستهام و برای تجسم نور در تابلوها ارزش طبیعی رنگهای اقلیمی خود را فدای درخشش نورها نکردهام. به بیان دیگر برای تجسم بخشیدن نورها در نقوش، هم از طیف نورها و هم کنتراست رنگها بهره جستهام؛ بنابراین مسئله مهم و دشوار سایه روشنها و بازتاب نورها را با این روش حل کردهام.
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .