زادروز ناصر الدین شاه
زادروز
ناصرالدینشاه قاجار (تولد ۲۵ تیر ۱۲۱۰ – مرگ ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵) که پیش از پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران» و بعد از کشته شدن توسط میرزا رضای کرمانی «شاه شهید»، چهارمین شاه از دودمان قاجار ایران بود. او با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، طولانیترین دورهٔ پادشاهی را در میان دودمان قاجار دارد و به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را صاحب قران نامید. او همچنین نخستین پادشاه ایران بود که خاطرات خود را نوشت. همچنین، ناصرالدینشاه قاجار اولین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیئت حاکمه برای بازدید از تمدن و تکنولوژی غرب عازم اروپای نوین شد. ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانه مراسم پنجاهمین سال پادشاهی اش به ضرب گلوله ترور شد. او را در حرم عبدالعظیم حسنی در ری به خاک سپردند.
به فرمان او نخستین اداره سانسور مطبوعات در ایران تأسیس شد. این اداره در سال ۱۸۷۳ دایر شد و وظیفه داشت تمام روزنامهها و کتابها را پیش از چاپ بررسی کند و جلو ورود روزنامههای فارسیزبان چاپ خارج را بگیرد
ناصرالدین شاه در آخرین سال سلطنت
امیرکبیر در سال سوم سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۶ هـ. ق) تصمیم به تأسیس دارالفنون گرفت. پس از عزل امیرکبیر، جاستین شیل وزیر مختار انگلیس در ایران و به اغوای او میرزا آقاخان نوری سعی بسیار کردند که دارالفنون گشایش نیابد. زیرا شیل عصبانی بود که چرا معلمین از اتباع یا طرفداران سیاست انگلیس انتخاب نشدهاند. اما ناصرالدین شاه چون نامهای درباب استخدام این معلمان به فرانتس یوزف یکم، امپراتور اتریش، نوشته بود و راضی به مراجعت دادن آنها نبود، اصرار در افتتاح دارالفنون کرد. دوهفته پس از افتتاح دارالفنون، امیرکبیر در باغ فین کاشان کشته شد.
ناصرالدین شاه جوان
در بدو امر، ناصرالدین شاه جوان در امتحانات دارالفنون حاضر میشد و به محصلین جایزه، انعام و منصب میداد؛ ولی کمی بعد در نتیجه اعمال و افعال میرزا ملکمخان که سمت مترجمی و معلمی در این مدرسه داشت، به خصوص تأسیس فراموشخانه و تبلیغ جمهوری، شاه به دارالفنون بدگمان شد و اعزام محصلین را به اروپا محدودتر ساخت
تصویر زیر طرحی است که ناصرالدین شاه در سی سالگی از خودش کشیدهاست.
در بازگشت از سومین سفر اروپا، شاه در ایروان از دبستانی که حسن رشدیه ساخته بود، بازدید کرد و او را تشویق کرد تا مدرسه مشابهی جدید در ایران تأسیس نماید. رشدیه در سال ۱۳۰۵ هجری قمری اولین دبستان به سبک اروپایی را در تبریز افتتاح کرد. این مدارس در ابتدا مورد حملات شدید مکتب داران و علما قرار گرفت ولی بعدها در تهران و در کل ایران نیز گسترش یافت ناصرالدین شاه احتمالاً در نخستین مواجهه خود با دوربین عکاسی، یعنی زمانی که در حدود ۱۲۶۰ هجری قمری ژول ریشار با دوربین اهدایی ملکه ویکتوریا از او عکاسی کرد، به این هنر علاقهمند شد. علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی سبب شد یک عکاس فرانسوی به نام فرانسیس کارلهیان به منظور آموزش اصولی این هنر به ایران فراخوانده شود. شاه آقا رضا خان اقبالالسلطنه از پیشخدمتان خود را به کارلهیان سپرد تا فنون عکاسی را بیاموزد. پس از آن آقارضا در سفر و حضر همراه شاه بود و از جنبههای مورد علاقه او عکاسی میکرد. شاه همچنین مکان مستقلی را در کاخ گلستان با عنوان «عکاسخانه» به فعالیتهای آقارضا اختصاص داد. او مدتی بعد کارلهیان را مأمور آموزش عکاسی به شاگردان دارالفنون کرد. به دستور او نخستین عکاسخانه عمومی ایران دایر شد. همچنین با حمایتهای او چندین عنوان کتاب در زمینه عکاسی تألیف و ترجمه شدند که دانش روز عکاسی دنیا را در اختیار عکاسان ایرانی قرارداد. خود شاه هم مشخصاً در ۲ دوره به عکاسی پرداخت. دوره اول که به دستیاری جعفرقلیخان نیرالملک هدایت به این کار میپرداخت و از حدود ۱۲۷۵ تا ۱۲۹۵ به مدت بیست سال مداوم ادامه داشت و دوره دوم از ۱۳۰۲ تا آخر سلطنتش. عکسهای دوره دوم، به دلیل دیدن کار عکاسان اروپایی که او در طول سفرهای خود ملاقات میکرد، پختهتر و منسجم تر هستند. برخی آثار او در دوره دوم، نشانگر تلاش او برای گذر از شیوههای عادی عکاسی و تجربه نگاههای نامعمولتر است
ناصرالدینشاه پادشاه ایران در آتلیه نادار
داستانی با عنوان حکایت پیر و جوان را از آثار ادبی ناصرالدین شاه دانستهاند. حکایت پیر و جوان به سبک رایج داستانهای اروپایی قرن نوزدهم نوشته شده و یکی از نخستین نمونههای فارسی آن سبک در داستاننویسی ایران بهشمار میرود این داستان که در اوایل دهه ۱۲۸۰ قمری نوشته شدهاست، به عنوان پاورقی در شمارههای ۱۸ تا ۲۰ روزنامه ملت سنیه ایران (ذیالحجه ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸ به نام میرزا علینقیخان حکیمالممالک به چاپ رسیدهاست و به نظر میرسد عنوان اصلی آن «درک بهار» بودهاست. از این رو نیایش پورحسن این داستان را اثر حکیمالممالک میداند. هرچند ادوارد براون نویسنده تاریخ ادبی ایران بر این عقیده است که اصل داستان از ناصرالدینشاه بوده، اما زیر نام حکیمالممالک منتشر میشدهاست.
پُرترهای قدی از ناصرالدین شاه.
ناصرالدین شاه به خوشنویسی علاقه داشت و برای آموختن این هنر کوشش میکرد. او از خود آثاری در نستعلیق و شکسته نستعلیق برجای گذاشتهاست. گرچه تواریخ از استادان خطاطی او نام نبردهاند، اما گزارش شده که او میرزای کلهر را به حضور خود میخواند و گاه از سر تفنن از روی سرمشقهای میرزا مینوشت. دوران سلطنت او به دلیل ظهور خوشنویسان بسیار و تجربه شیوههای نو یکی از درخشانترین اعصار خوشنویسی ایران بهشمار میرود. تشویق و ترغیب به خطاطی از سوی شاه و خطشناسی او که باعث میشد خوشنویسان آثارشان را به بهترین شکل ممکن به وی ارائه کنند، در شکوفایی خوشنویسی در این دوره مؤثر بود. پیوسته چندین تن خوشنویس در دربار ناصری حضور داشتند و ناصرالدین شاه آنان را به لقبهایی چون کاتب السلطان، خوشنویس باشی و اشرف الکتاب مفتخر مینمود. او همچنین با خوشنویسان معروف عصر خود از جمله میرزای کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی و محمد حسین شیرازی ارتباط داشت
تندیس ناصرالدین شاه در باغ شاه تهران
ناصرالدین شاه همچنین در جمعآوری مرقعات و کتابهای خطی اهتمام داشت. او هرجا نسخهای خطی نفیس مییافت، برای کتابخانه سلطنتی خریداری میکرد. به دستور او چندین نسخه ارزشمند کتابت و تصویرسازی شدند. از آن جمله نسخهای مصور هزار و یک شب بود که شاه در نخستین سال جلوس خود به کتابتش دستور داد و پس از هفت سال در شش مجلد به دست ۴۲ هنرمند به اتمام رسید و اثری همتای شاهنامه بایسنقری است.
صفحهای از کتاب هزار و یک شب که به امر ناصرالدین شاه کتابت و تصویر شد
عده موسیقیدانان در دربار ناصرالدین شاه بسیار بیش از شمار آنان در دربار پدرش بود. نوازندگان برجستهای چون آقا علیاکبر خان فراهانی، میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، آقا غلامحسین، سرورالملک و سماع حضور در دربار ناصری حضور داشتند. بعضی از این نوازندگان، مانند سرورالملک، از شاه لقب گرفتند و استادان با عناوینی همچون آقا و میرزا خوانده شدند که از ترقی شأن موسیقیدانان در این زمان حکایت دارد. در این دوره یادگرفتن موسیقی در میان خانواده سلطنتی رایج شد، چنانکه عصمتالدوله و تاجالسلطنه، دختران شاه، نواختن پیانو آموختند. در این زمان، نخستین دسته موسیقی سلطنتی توسط دو موسیقیدان فرانسوی ایجاد شد. همچنین به خواست ناصرالدین شاه موسیقیدانی فرانسوی به نام موسیو لومر به ایران آمد و شعبه موسیقی دارالفنون را راهاندازی کرد
شاه در سفر اروپایی خود در آلبرت هال لندن همراه با سلاطین بریتانیا و روسیه
ناصرالدین شاه نخستین کسی بود که به شکلگیری نمایش نوین در ایران (تئاتر اروپایی) کمک کرد. او در اسفندماه ۱۲۶۴ تئاتری با سیصد صندلی در مدرسه دارالفنون تأسیس کرد. برای اجتناب از مخالفت روحانیون پایتخت، فعالیت این تئاتر محدود بود و تنها به شاه، شاهزادگان، اشراف و مهمانان آنها اختصاص داشت. اداره این تئاتر با علیاکبر مزینالدوله کاشانی استاد مدرسه دارالفنون بود که تحصیلات خود را در فرانسه انجام داده و تسلط کاملی بر این زبان داشت. مزینالدوله نمایشنامههای مولیر را به فارسی ترجمه و اجرا میکرد و از آنجا که در رشته نقاشی تحصیل کرده بود، طراحی صحنه و گریم را نیز خود انجام میداد. عمر این تئاتر دیری نپایید و در سال ۱۲۷۰ به دلیل فشارهای مذهبی، تعطیل شد. دوران ناصرالدینشاه آغاز نمایشنامهنویسی نوین در ایران است و از نمایشنامهنویسان این دوره میتوان از میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی یاد کرد، هرچند نمایشنامههای اینان که مضامینی چون انتقاد از حکومت و عقب افتادگی ملت ایران داشت در آن زمان اجازه اجرا و انتشار نمیگرفت.
رژه نظامی به افتخار ناصرالدینشاه، پارک بزرگ وینزر، بارکشر، انگلیس، ۲۴ ژوئن ۱۸۷۳
ناصرالدین شاه بیش از تمام پادشاهان ایران کتاب، خاطرات و سفرنامه از خود به جا گذاشتهاست. به رغم رسم رایج، او آثار و نوشتههای خود را از قبیل سفرنامه و یادداشتهای روزانه خود تدارک میدید و مؤلفان دولتی در تهیه این نوشتهها کمتر مداخله داشتند؛ به همین دلیل یادداشتها و سفرنامه هائی که از او در دست است، به دستخط شخص اوست. دفاتر خاطرات شخصی او مشتمل بر هفت مجلد است و از سال ۱۲۷۲ هجری قمری آغاز و در سال ۱۳۰۳ هجری قمری پایان مییابد. نخستین بخش آن (شامل خاطرات سالهای ۱۲۷۲ تا ۱۲۸۵) به جای ترتیب معمول تاریخی، براساس اماکن جغرافیایی که شاه به آنها سفر میکرده مرتب شدهاست. شاه سفرنامههای خارجی خود را نیز به دنبال خاطرات روزانه خود در همین دفاتر ثبت کردهاست که این بخش از خاطرات او در دوران سلطنتش ویرایش و به چاپ رسید.
ناصرالدینشاه و ملکه ویکتوریا
ناصرالدین شاه در خاطراتش نام بسیاری از اماکن و مناطق شمالی تهران را از جمله شمیران، لواسان و روستاها و مکانهای دامنه البرز به همراه اطلاعات زیادی در مورد جغرافیای آن مناطق با دقت بسیار زیادی ثبت کردهاست. در برابر ثبت آگاهیهای دقیق مردمشناسی و جغرافیایی که حاصل سفرها و گشت و گذارهای دائمی او در مناطق مختلف بود، وی در خاطراتش بسیار کم به مسائل سیاسی و اجتماعی پرداختهاست. به همین ترتیب در ضمن گزارش سفرهای خارجی کمتر از مذاکرات و صحبتهای سیاسی خود با سران دول اروپایی حرفی به میان آوردهاست و به جزئیات دیگر با دقت بیشتر نگریستهاست.
ناصرالدین شاه در نخستین سفر به فرنگستان در بریتانیا.
با نقاشیهایی که از ناصرالدین شاه به جای مانده، میتوان گفت که علاوه بر اینکه ناصرالدین شاه به هنر نقاشی علاقهمند بوده، نسبت به تأسیس مراکز آموزش نقاشی و فراهم آوردن تسهیلات لازم برای هنرمندان درباری توجه خاص داشته، ضمن اینکه خود نیز ازین هنر بیبهره نبودهاست
صدراعظمهای دوران وی
امیرکبیر
میرزا آقاخان نوری
میرزا جعفر خان مشیرالدوله
میرزا یوسف مستوفیالممالک
میرزا حسین سپهسالار
علیاصغرخان امینالسلطان
عینالدوله
ناصرالدینشاه (اثر ابوتراب غفاری)
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .