زادروز فریدا کالو
زادروز
ماگدالنا کارمن فریدا کالو ی کالدرون د ریورا (به اسپانیایی: Magdalena Carmen Frieda Kahlo y Calderón de Rivera) (زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۰۷ در کویوآکان، مکزیکوسیتی – درگذشتهٔ ۱۳ ژوئیه ۱۹۵۴ در کویوآکان، مکزیکوسیتی) نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است. او بهویژه بهخاطر خودنگارههای هنرمندانهاش، مشهور است.
در مرکز اکثر آثار فریدا، خود او را میبینیم که با تکنیکی استوار در ایجاد خطوط و نهادنِ رنگهایی که گویی کاملاً مطمئن بر جای خود نشستهاند و با چشمانی هشیار و لبهایی که انگار بدون هیچ درزی برهم نهاده شده و در سکوت ترسیم شدهاند، به مخاطب زل زدهاست. از ۱۴۳ نقاشیای که او کشیدهاست ۵۴ نقاشی خودنگارهاند. چهرهنگاریهای کالو از خودش آمیخته با مفاهیم و نمادهای شخصیاند. این خودنگارهها اغلب به همراه حیواناتی کوچک و گیاهانی تزئینی در میان قابها ظاهر شدهاند. میمونها و گربههایی با رنگ سیاه که دست در گردن فریدا حلقه کردهاند و همگام با او به جایی بیرون از تصویر — که چشم تماشاگرشان است — خیره شدهاند؛ یا گیاهانی که گاه بزرگتر از اندازهٔ واقعی در پسزمینه او را دربر گرفتهاند و گلهایی که در عین سرزندگیِ رنگهایشان، مُرده و لَخت، زینتِ گیسوان او شدهاند.
نقاشیهای فریدا بازتابی از تجارب و زندگی شخصی او هستند. وی در نقاشیهایش تأکید زیادی بر رنج و همچنین زندگی خشن زنان دارد. شیفتگی و کشش او به مسائل زنانه و روش صریح و صادقانهای که به وسیلهٔ آن، این شیفتگی را در نقاشیهایش نشان میداد، باعث شدهاست بعضی صاحبنظران او را به عنوان یکی از فمینیستهای قرن بیستم برشمردند.
فریدا همذاتپنداری را در کارهایش به اوج میرساند و بر ناخودآگاه مخاطب غلبه میکند. اشکهای دانهدرشتی که از چشمان او جاری است و روح غمانگیز حاکم بر چهرهٔ او هیچ ترحمی برنمیانگیزاند؛ چراکه او به جانِ بیننده رخنه میکند، جایی که دیگر فاصلهای با زنی که در تابلو زندگی میکند احساس نمیشود. فریدای آثار کالو با تمام رنجی که از جهان در او موج میزند، سعی نمیکند خود را بدون این جهان ببیند. او هستی را با خود به درون چارچوب تابلو میکشد؛ او نمیخواهد که تنها باشد. پیکاسو در تنها نامهاش به دیهگو مینویسد:
نه در آیین، نه من و نه تو، هیچکدام در مرتبهای نیستیم که بتوانیم یک سر بکشیم، آنگونه که فریدا میکشد.
من گارگین فتائی از ارامنهء ایران هستم .