نقش ایرانیان ارمنی در بالندگی موسیقی کشور

آندره گالستیان*- موسیقی ارمنی سابقه‌ای چندهزار ساله دارد. دودوک به عنوان یک ساز ارمنی، دارای سابقه‌ای کهن است که به حدود ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد، یعنی حدود ۳۲۰۰ سال قبل، برمی‌گردد. سنج‌هایی متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد، یعنی حدود ۲۷۰۰ سال قبل، در منطقه‌ای به نام کارمیر بلور (تپه قرمز) که به آن تیشبانی نیز می‌گویند، در ارمنستان، کشف شده است. این سابقه کهن، از زوایای گوناگونی قابل بررسی است و پژوهش‌های متعددی در مورد آن انجام شده و قابل انجام است، اما در این مقاله، قصد ندارم در مورد این تاریخ کهن بنویسم، بلکه صرفا مایل هستم به نقش و تاثیر ایرانیان ارمنی در پیشرفت، رشد، بلوغ، بالندگی و پویایی هنر موسیقی در کشور عزیزمان ایران بپردازم.

مقاله حاضر، خلاصه‌ای است از پژوهش‌های من ظرف حدود ۳۰ سال گذشته و به اجمال، مطالبی است که بنده در مصاحبه‌های رادیو و تلویزیونی گوناگون، میزگردهای مختلف و مقالات متعدد طی حدود ۱۵ سال گذشته، گفته و نوشته‌ام. این مصاحبه‌ها و برنامه‌ها در صدا‌و‌سیمای ایران و در رادیو-‌تلویزیون کشورهای دوست و همسایه به انجام رسیده و مقالات منتشرشده نیز در مطبوعات ایران و کشورها فوق بوده است. میزگردها نیز عمدتا توسط خبرگزاری‌ها و مراکز علمی و هنری معتبر، برگزار شده است. در مقاله حاضر، سعی کرده‌ام به صورت موجز و مختصر به آن دسته از ایرانیان ارمنی بپردازم که بیشترین تاثیر را بر موسیقی ایران داشته‌اند که طبیعتا شامل بسیاری از اولین‌ها در این زمینه نیز خواهد شد.

نقش و تاثیر موسیقیدانان ایرانی ارمنی بر موسیقی ایران

هوهانس آبکاریان معروف به «استاد یحیی تارساز» را به عنوان یکی از اولین سازندگان مشهور‌ آلات و ادوات موسیقی می‌شناسند که از همان ابتدای کار، روند کیفی ثابت و مستمری را برای کار خود در نظر گرفت و بیشترین تلاش را برای بهتر شدن فرآیند ساخت و در نتیجه، بهبود کیفیت تار به کار برد، به گونه‌ای که

«تارِ یحیی» را اشرف تارها و صدای آن را یکی از بهترین صداهای ساطع‌شده از ساز تار می‌دانند و این واقعیت، به صورت مکرر در منابع مختلف آمده است. طرز ساخت کاسه، شیوه نصب دسته به کاسه، نسبت دسته به کاسه به لحاظ اندازه و همچنین تراش داخل کاسه در تارهای ساخت او، بسیار دقیق و انتخاب چوب و نحوه آماده‌سازی آن نیز بسیار حساب‌شده بوده است. در منابع، نقل شده در سال ۱۳۱۲ یعنی دو سال پس از فوت وی، تارِ یحیی حدود ۴۰ تومان قیمت داشته، در حالی که سایر تارها حدود ۱۵ تومان و تارهای دارای کیفیت پایین بین ۳ تا ۵ تومان بوده‌اند. استاد یحیی که در منابع گوناگون، تاریخ تولد او ۱۲۵۴ یا ۱۲۵۵ در اصفهان ذکر شده است، طی عمر حدود ۵۶ سال خود، تارهای بسیار مرغوب و شاخصی را تقدیم جامعه هنری ایران کرد و فرآیند ساخت تار را بهبود بخشید و سرانجام نیز در شهر زادگاهش، چشم از جهان فرو بست.

اولین ارکستر نظام در زمان قاجار توسط سرتیپ سوقومون سیمونیان، معروف به «سلیمان‌خان»، تاسیس شده است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که منابع معتبر، عمدتا از چهار ارکستر مهم در زمان قاجار یاد می‌کنند که حکومت وقت به نوعی در تاسیس یا تامین هزینه‌های آنها نقش داشته است. این چهار ارکستر عبارتند از ارکستر نظام، ارکستر دارالفنون، ارکستر سلطنتی و ارکستر هنرستان عالی موسیقی. همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، یکی از چهار ارکستر مهم دولتی کشور در زمان قاجار توسط «سلیمان‌خان» تاسیس شده است. «هنرستان عالی موسیقی» در زمان قاجار و به نام «مدرسه موزیک» تاسیس شده و بعدها نام آن به «مدرسه موسیقی دولتی»، سپس «هنرستان موسیقی» و در نهایت «هنرستان عالی موسیقی»، تغییر پیدا کرده است.

لِوُن گریگوریان نیز در ردیف اولین‌های کشور عزیزمان ایران است. وی برای بار اول در کشور، ارکستر سمفونیک تشکیل داد و آثار مشهور متعددی را روی صحنه برد از جمله اپرای مشهور «آنوش» که تصنیف آهنگساز شهیر ارمنی «آرمن تیگرانیان» است و لیبرتوی آن، بر اساس اثری به همین نام از شاعر و نویسنده معروف ارمنی «هوهانس تومانیان» است. لِوُن گریگوریان مقدمات موسیقی را در زادگاهش آموخت و تا سطحی متوسط، ادامه داد و سپس برای ادامه تحصیل به شهر تفلیس رفت و نزد «واسیلوف» ویولنیست مشهور روس، تعلیم دید و بعد از آن، تحصیلات خود را در شهر بروکسل ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، مجددا به تفلیس برگشت و مدتی را نیز در آنجا به کسب تجربه بیشتر در زمینه موسیقی سپری کرد و سرانجام به شهر زادگاهش، بازگشت. لِوُن گریگوریان که متولد ۱۲۶۵ در تبریز بود، ارکسترها و گروه‌های کُر متعددی را در شهرهای تبریز و رشت تشکیل داد و در این دو شهر به تدریس موسیقی پرداخت و سرانجام در سال ۱۳۳۶ در تهران درگذشت.

روبِن گریگوریان نیز از بزرگان موسیقی کشور و پسر خلف پدر خود، لِوُن گریگوریان است. ابوالحسن فراهانی از شاعران بزرگ دوران صفوی سروده است «پسر کو ندارد نشان از پدر‌؛ تو بیگانه خوانش مخوانش پسر» و روبِن گریگوریان که دوستانش او را «روبیک» صدا می‌کردند، مصداق بارز این بیت و رهرو راستین پدر بود. وی در سال ۱۲۹۴ زمانی که پدرش برای بار دوم، چند سالی در تفلیس سکنی گزیده بود، به دنیا آمد و در سال ۱۲۹۶ به‌همراه پدر به تبریز رفت. وی فارغ‌التحصیل هنرستان عالی موسیقی در تهران بود که بعدها، خود، مدیر همین هنرستان عالی شد. وی رهبر ارکستر سمفونیک تهران، کفیل اداره موسیقی کشور و همچنین نوازنده و کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک شهر بوستون در ایالات‌متحده بوده است. وی در سال ۱۳۷۰ در بوستون درگذشت. روبن گریگوریان، نخستین فردی است که بسیاری از ترانه‌های محلی ایران را از اقصی نقاط کشور، جمع‌آوری و برای چهار صدا به منظور اجرای گروه کُر تنظیم کرده است و پدر راقم این سطور، هرایر گالستیان که از دوستان صمیمی وی بوده، افتخار داشته در جمع‌آوری این ترانه‌ها با وی همکاری کند. روبن گریگوریان در سبک موسیقی از آهنگساز شهیر ارمنی «آرام خاچاطوریان» تاثیر پذیرفته، اما سبک خاص خود را برای آهنگسازی و تنظیم داشته است. وی مقالات و کتاب‌های متعددی را نیز در زمینه موسیقی به رشته تحریر درآورده است.

مگردوم کاراپتیان از اولین رهبران ارکستر در کشور بوده و اولین ارکستر سازهای زهی را در ایران و در شهر اصفهان، تاسیس کرده است. گوهار آبیان اولین بانوی فارغ‌التحصیل هنرستان عالی موسیقی تهران بود که پس از فراغت از تحصیل، فعالیت‌های بسیاری در زمینه موسیقی داشته است. ایوان گالامیان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین مدرسان ویولن در قرن بیستم شناخته شده که شهرتی جهانی داشت و در ایالات‌متحده، به عنوان یکی از برترین مدرسان ویولن، بسیار مشهور بود، به گونه‌ای که تعدادی از بزرگ‌ترین ویولنیست‌های جهان، نزد وی تعلیم دیده‌اند. واروژان ‌هاخباندیان با نام هنری «واروژان» از آهنگسازان بزرگ کشور و یکی از بنیانگذاران موسیقی پاپ در ایران است. واروژان که متولد ۱۳۱۵ در قزوین بود، در هنرستان عالی موسیقی تهران تحصیل کرد و از دانش و تجربیات اساتید بزرگی مانند روبِن گریگوریان بهره فراوانی برد. وی در طول عمر کوتاه خود، آهنگسازی حدود ۲۵ فیلم سینمایی و چندین مجموعه تلویزیونی از جمله سریال «سلطان صاحبقران» به کارگردانی «علی حاتمی» و بازیگری «جمشید مشایخی» را به انجام رساند. واروژان در سال ۱۳۵۶ در تهران، زمانی که در اوج خلاقیت بود، به علت سکته قلبی، چشم از جهان فروبست. منابع معتبر مختلف از وی با عناوینی مانند «پدر ترانه‌سازی نوین ایران» یاد می‌کنند. او طی سال‌های پربار فعالیت هنری خود، آهنگساز و تنظیم‌کننده بسیاری از قطعات پاپ در کشور بود. وی سبک خاص و منحصر به فردی در آهنگسازی داشت، به گونه‌ای که تاثیر بسیاری بر آهنگسازان بعد از خود گذاشته است.

نیکول گالاندریان از آهنگسازان برجسته بود، به گونه‌ای که برخی منابع ذکر می‌کنند حدود ۵۰۰ قطعه موسیقی ساخت یا تنظیم کرد و برخی منابع دیگر، این تعداد را حدود ۱۰۰۰ قطعه می‌دانند، اپرت‌ «پروانه» و اپرت «چوپان» از آثار وی است، او سال‌ها به تدریس موسیقی نیز اشتغال داشت و شاگردان بسیاری را تربیت کرده است.

هامبارتسوم گریگوریان نیز سال‌ها به تدریس موسیقی اشتغال داشت و در منابع مختلف آمده است که وی بیش از ۲۰۰ قطعه موسیقی نوشت یا تنظیم و اکثر آنها را نیز اجرا کرد و علاوه بر بحث موسیقی، در زمینه مطبوعات نیز فعال بود و از موسسان روزنامه ارمنی‌زبان «آلیک» به شمار می‌رود. روزنامه آلیک، به لحاظ قدمت، دومین روزنامه قدیمی کشور است که در سال ۱۳۱۰ در تهران، تاسیس شده است.

امانوئل ملیک اصلانیان که تحصیلات موسیقی خود را در آلمان به انجام رساند، از آهنگسازان مشهور و از پیانیست‌های صاحب‌سبک و همچنین از استادان موسیقی دانشگاه تهران و هنرستان عالی موسیقی بود. وی که در سال ۱۲۹۴ به دنیا آمد، آثار ماندگاری را در موسیقی پدید آورد که بارها توسط ارکسترهای گوناگون در ایران و همچنین در کشورهای مختلف اجرا شده است. این چهره تاثیرگذار موسیقی کشور، در سال ۱۳۸۲ در تهران درگذشت. وی در بحث آموزش نیز بسیار موفق عمل کرده است، به گونه‌ای که برخی از موسیقیدانان طراز اول کشور از شاگردان وی هستند. اخلاق خوب، صبر و حوصله بسیار در بحث آموزش، تسلط فراوان در تدریس موسیقی و احترام بسیار برای همکاران و همچنین دانشجویان، از جمله مواردی است که در مورد وی، گفته و نوشته شده است. وی احترام بسیار ویژه‌ای برای استادان پیشکسوت، قائل بوده است.

واهیک خوجایان که دوستانش او را «واهه» صدا می‌کردند، از فارغ‌التحصیلان هنرستان عالی موسیقی در زمان مدیریت روبن گریگوریان بود، وی بعد از فارغ‌التحصیلی به ایتالیا رفت و تحصیلات خود را ادامه داد، سپس به ایران بازگشت و پایه‌گذار نخستین ارکستر رادیوی ملی ایران شد و طی زمان‌های گوناگون، رهبری ارکسترهای گوناگون در داخل یا خارج از کشور را بر عهده داشت.

زاون یدیگاریانس که در سال ۱۲۹۳ در تبریز به دنیا آمد، از موسیقیدانان سرشناس کشور و از نوازندگان چیره‌دست ویولن بود که از بنیانگذاران هنرستان موسیقی تبریز محسوب می‌شود و با ارکسترهای متعددی همکاری داشته است. وی که دهه‌های متوالی، عمر خود را صرف آموزش موسیقی کرد، در سال ۱۳۸۷ در تبریز، چشم از جهان فروبست. نام خانوادگی وی در منابع مختلف به صورت «یادگاریان» و «یدگاریان» نیز آمده است.

گورگن مُوسسیان به عنوان یکی از موفق‌ترین رهبران گروه کُر در کشور شناخته می‌شود. وی که متولد ۱۳۲۱ در همدان بود، در زمان‌های مختلف، رهبری گروه کُر صداوسیما، رهبری گروه کُر ارکستر سمفونیک تهران و همچنین چند گروه کُر دیگر را برعهده داشت. او زحمات فراوانی برای گروه‌های کُر مختلف، متقبل شد و در دوران او، یکی از حرفه‌ای‌ترین گروه‌های کُر تشکیل شد. وی در سال ۱۳۹۳ در شهر لس‌آنجلس ایالات‌متحده، درگذشت.

آندره آرزومانیان از آهنگسازان شهیر و پیانیست‌های سرشناس کشور بود، وی سبکی خاص در نواختن پیانو داشت و آهنگساز فیلم‌های سینمایی متعددی است. وی که متولد ۱۳۳۳ در تهران بود، تا پایان عمر به فعالیت هنری خود ادامه داد و در سال ۱۳۸۹ در تهران، چشم از جهان فروبست. لوریس چکناوریان که تصور می‌کنم بیشتر خوانندگان این مقاله، وی را می‌شناسند و حداقل با برخی آثار ارزشمند او آشنا هستند، متولد ۱۳۱۶ در بروجرد است. وی در آکادمی موسیقی وین، دانشگاه موتسارتیوم زالتسبورگ و دانشگاه میشیگان به تحصیل موسیقی پرداخته و ارکسترهای بسیاری را در کشورهای گوناگون از جمله ایران، اتریش، بریتانیا، ایالات‌متحده و ارمنستان رهبری کرده است. وی علاوه بر آنکه رهبر ارکستر بسیار موفقی در عرصه بین‌المللی است، در زمینه آهنگسازی نیز بسیار موفق عمل کرده و آثار بسیاری از جمله تعداد قابل توجهی اپرا، باله، سمفونی، اوراتوریو، سوئیت و کنسرتو در کارنامه حرفه‌ای وی به چشم می‌خورد و در زمینه موسیقی فیلم هم آثار بسیاری را به وجود آورده است. وی با وجود اینکه فرصت‌های بسیاری برای مهاجرت داشته، اما همواره به ایران و ایرانی عشق ورزیده و بارها در مصاحبه‌های خود، این مطلب را عنوان کرده و همواره در خدمت فرهنگ و هنر کشور بوده است. اپراهای رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، پردیس و پریسا، سیاوش، ضحاک و اپرای شمس و مولانا از آثار لوریس چکناوریان هستند.

رافائل میناسکانیان از پیانیست‌های مشهور کشور است که سال‌های طولانی به امر آموزش موسیقی نیز پرداخته است.

وارطان ساهاکیان از فارغ‌التحصیلان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دارای «گواهینامه درجه یک هنری» است، وی در دانشگاه‌های مختلف به تدریس موسیقی پرداخته است و آهنگسازی فیلم‌های سینمایی و همچنین ترجمه کتاب را نیز در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.

سیمون آیوازیان استاد دانشگاه، مهندس معماری، نوازنده گیتار و عکاس سرشناس از هموطنان ارمنی است که در سال ۱۳۲۳ در بندر انزلی به دنیا آمده است. وی در زمینه گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو، از استادان مشهور کشور است و در منابع متعددی از وی به عنوان «پدر گیتار کلاسیک ایران»، یاد شده است.

رازمیک اوهانیان از آهنگسازان، رهبران ارکستر و رهبران گروه کُر پرکار و معروف کشور است که دارای «گواهینامه درجه یک هنری» از ایران و همچنین مدال «مُوسس خورناتسی» از ارمنستان است. مدال موسس خورناتسی، عالی‌ترین نشان فرهنگی ارمنستان محسوب می‌شود.

لوریس هُویان از نسل نسبتا جوان آهنگسازان، رهبران ارکستر، رهبران گروه کُر و همچنین نوازندگان ارمنیان ایرانی است که سابقه تدریس موسیقی در چندین دانشگاه را دارد و بنیانگذار چندین ارکستر و گروه کُر است.

سرژیک میرزائیان نیز از نسل موسیقیدانان نسبتا جوان ارمنی ایرانی است که تاکنون، آثار زیبا و ماندگاری را به وجود آورده و رهبر ارکستر و رهبر گروه کُر موفق و با‌استعدادی است.

علاوه بر مواردی که ذکر شد، در زمینه صدابرداری نیز متخصصان شاخصی در میان هموطنان ارمنی وجود داشته‌اند و وجود دارند که خدمات شایسته‌ای را به موسیقی کشور ارائه کرده و ارائه می‌کنند که از آن جمله می‌توان به ویگن داوودی اشاره کرد. وی که متولد ۱۳۲۹ در اراک است، پایه‌گذار صدابرداری مولتی‌تراک در ایران است. وی در سال‌های ابتدایی جوانی، به سوئیس رفته و پس از طی دوره آموزش خود، در اوایل دهه پنجاه خورشیدی، یک دستگاه حرفه‌ای صدابرداری هشت تراک را وارد ایران کرده و بدین‌ترتیب، ضبط مولتی‌تراک در کشور را بنیانگذاری کرده است. وی دوست و همکار واروژان بوده است و بسیاری از کارهای ماندگار و فاخر موسیقی ایران، توسط او صدابرداری، میکس و مستر شده است. وی در حال حاضر نیز به فعالیت حرفه‌ای خود ادامه می‌دهد و عمری را صرف خدمت به موسیقی کشور کرده است.

در زمینه صداگذاری نیز متخصصان سرشناسی در بین ارمنیان هموطن، وجود داشته‌اند از جمله روبیک منصوری که خدمات شایسته‌ای را به صنعت سینمای ایران ارائه کرده است. وی که در سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد، در زمینه آهنگسازی، تنظیم موسیقی، همچنین، تدوینگری و صداگذاری، مهارت و خلاقیت بسیاری را از خود نشان داد و به حسن خلق، مبادی آداب بودن و مردمداری نیز بسیار مشهور بود. وی در هنرستان عالی موسیقی به تحصیل پرداخت و در صدها فیلم، مسوولیت‌های گوناگونی از جمله آهنگسازی، تنظیم موسیقی، انتخاب موسیقی، امور فنی صدا، صدابرداری، صداگذاری، دستیاری صداگذاری (در ابتدای فعالیت حرفه‌ای خود)، میکس موسیقی، افکت و سنکرون را قبول کرد و سرانجام پس از فعالیت‌های حرفه‌ای موفق برای سال‌های متمادی، در سال ۱۳۷۹ در تهران درگذشت.

آرشام قهرمانیان نیز از افرادی است که در زمینه آهنگسازی، تنظیم موسیقی، انتخاب موسیقی، تدوینگری، میکس، افکت و سنکرون در ده‌ها فیلم‌ها، خدمات شایسته‌ای را به‌ویژه به صنعت سینمای کشور ارائه کرده و در این زمینه از افراد بسیار موفق، به‌ویژه در دهه‌های چهل و پنجاه خورشیدی، بوده است.

نویسنده مقاله حاضر، افتخار داشته تا از دانش و تجربه برخی از بزرگوارانی که نام آنها در این مقاله ذکر شده است، حسن استفاده را کند و سپاسگزار زحمات آنان است.

ایرانیان ارمنی موسیقیدان، نقش و تاثیر مهمی در رشد، پیشرفت و شکوفایی موسیقی در کشور داشته‌اند. برخی از این موسیقیدانان فرهیخته، بنیانگذاران ارکسترهای گوناگون، پایه‌گذاران برخی ژانرهای موسیقی، آهنگسازان مشهور، رهبران موفق ارکسترهای بزرگ و گروه‌های کُر معتبر و همچنین از مدرسان تاثیرگذار موسیقی در کشور بوده‌اند، برخی در ردیف معتبرترین سازندگان سازها و آلات و ادوات موسیقی قرار داشته‌اند و تعدادی نیز از صدابرداران و تدوینگران شاخص کشور بوده‌اند.

برخی از این موسیقیدانان برجسته، به صورت بین‌المللی، شناخته‌شده بوده‌اند و در سطح جهان، مشهور هستند و علاوه بر خدمت به این مرز و بوم، در اعتلای نام کشور در جهان، تاثیر داشته‌‌اند و هنوز هم موثر هستند و به صورت خلاصه، باعث ایجاد آبروی بیشتر برای این آب و خاک شده‌اند و در حال حاضر نیز، اعتبار بیشتر و جایگاه بهتری را برای ایران در جهان به ارمغان می‌آورند.

در این مطلب، حداکثر سعی خود را به کار گرفتم تا در حدی که در حوصله این مقاله می‌گنجد، به صورت موجز و مختصر، بخشی از تاریخ موسیقی حدود دو قرن اخیر کشور که موسیقیدانان ایرانیان ارمنی در آن نقش مهم و موثری داشته‌اند را عنوان کنم، اما بررسی کامل، جامع و همه‌جانبه این موضوع، نیاز به فرصت بیشتر و مقالات متعدد دیگر، دارد و حتی قابل طرح در میزگردهای گوناگون، است که امیدوارم در آینده، انجام شود. با امید به رشد و بالندگی روزافزون فرهنگ و هنر در کشور عزیزمان ایران، مایلم این نوشته را با دو بیت از فردوسی به پایان برم که: «تو را با هنر گوهر است و خرد‌؛ روانت همی از تو رامش برد» و «گهر بی‌هنر زار و خوار است و سست‌؛ به فرهنگ باشد روان تندرست.»

https://jahanesanat.ir/?p=445023